eitaa logo
متوسطه دوم سما ( دهم _ یازدهم _ دوازدهم ) نمونه سؤالات نهایی، انجمن علمی
14.8هزار دنبال‌کننده
2.9هزار عکس
8.3هزار ویدیو
15هزار فایل
"دبیرستانی عزیز با مدرسه‌ مجازی‌ سما همیشه‌ "20" شو🧠🌱" هرچیزی‌ که‌ از‌ دوم‌ متوسطه‌‌ نیاز داری👇🏻 ✅کلیپ‌ آموزشی ✅جزوه ✅تست ✅رفع‌ اشکال‌ و.. 🌐 تبلیغات‌ نور: https://eitaa.com/joinchat/2777415767Cf7bf281843 🚫کپی‌ غیرمجاز انتشار(با لینک) بلامانع
مشاهده در ایتا
دانلود
⭕️واژه ی sauvage در فرانسه و واژه ی wild در انگلیسی به معنای «وحشی» است و در وصف انسان و حیوان به کار می رود. اما این دو کلمه را در این زبانها در وصف گیاهانی که خودبخود و بی مداخله ی دست بشر مي رويند نيز به كار مي برند. بسياري از مترجمان، بر اثر گرته برداري معنايي، به ازاي آن ها كلمه ي «وحشي» را مي آورند و مثلاً مي گويند: «گيلاس وحشي»، «تمشك هاي وحشي»(نام فيلمي از اينگمار برگمن)، «نخل هاي وحشي» (نام داستاني از ويليام فاكنر) استعمال «وحشي» در اين معني در فارسي غلط است و به جاي آن بايد گفت «جنگلي» و گاهي «صحرايي» و از همه بهتر «خودرو» چون سه فرسنگ برفتيم، ديهي از مضافات طارم بود، گرمسير بود و درختان بسيار از انار و انجير بود و بيشتر خودروي بود ⭕️گيلاس وحشي ❌ ⭕️ گيلاس جنگلي، صحرايي، خودرو ✅ 🔥🇬 🇦 🇲👽🇬 🇦 🇲 🔥 برنامه های تابستونی در کانال ابتدایی📚👇🏻🤖~ https://eitaa.com/joinchat/248971295C7e3e571a6d ☆برنامه های تابستونی در کانال متوسط اول📚👇🏻🤖~ https://eitaa.com/joinchat/1387986976Cd2f08c353b برنامه های تابستونی در کانال متوسط دوم📚👇🏻🤖~ https://eitaa.com/joinchat/2817458186Ca34dbcb33e
⭕️خُل و چِل به معنای آدم ساده لوح و ساده، دیوانه، سفیه، ابله، منبع: ⭕️درخواست يكي از همراهان كانال در مورد نگارش خل و چل
⭕️وعد(ه) و وعید در فارسی رایج به معنای «تطمیع، فریفتن با امیدهای خوش» به کار می برند و حال آن که «وعید» متضاد «وعد» و به معنای «تهدید» است. نامه ای فرستاد چون آب و آتش، مضمون آن همه وعید و مقرونِ آن همه تهدید، صلح را مجال ناگذاشته، آشتی را سبیل رها نکرده. بنابراین اصطلاح «وعد(ه) و وعید» در کاربرد صحیح آن به معنای «بشارت و تهدید» است. نیکان را در آخرت به بهشت وعده دهد و بَدان را در آخرت از دوزخ وعید کند. ⭕️نَشْو: به معناي «رشد، نِمُو»، در عربي «نشأ» است. از اين رو بعضي از فضلا استعمال نَشْو را غلط مي دانند، ولي اين واژه در متون معتبر فارسي از قديم تا امروز به همين صورت و معمولاً همراه با «نَما» به كار رفته است و اشكالي ندارد: خشك شد بيخ طرب، راه خرابات كجاست تا در آن آب و هوا نشو و نمايي بكنيم (٣٩) ⭕️شيب: و نيز «نشيب» بر وزن نيك واژه اي فارسي به معناي «فرود» (در مقابل فراز) است فراز و شيب بيابان عشق دام بلاست كجاست شيردلي كز بلا نپرهيزد ⭕️شِيب: بر وزن غيب، واژه اي عربي و به معناي «پيري» (در مقابل شباب) به طهارت گذران منزل پيري و مكن خلعت شيب چو تشريف شباب آلوده
(١) ⭕️آبگوشت به بالا: سطح بالا، داری سطح بالا حرف می زنی، ⭕️آجان: از لفظ فرانسوی agent ، مأمور موتورسوار ⭕️آخر کاری بودن: در آن کار سرآمد بودن، در کاری استاد بودن، یارو آخر بازیکنه. ⭕️نگه دار: دوم شخص مفرد امرِ فعلِ نگه داشتن است و بايد در دو كلمه نوشته شود: از چشم شوخش اي دلْ ايمان خود نگه دار كان جادوي كمانكش بر عزم غارت آمد ⭕️نگهدار: صفت است به معناي «محافظ، حامي» و سر هم نوشته مي شود: تن و جانْتْ يزدانْ نگهدار باد دلت شادمانْ بختْ بيدار باد # فردوسي (٤٠) ⭕️شِكوِه: به كسر اول و سوم و «ها»ي غيرملفوظ، به معناي «گله، شكايت» است. اين واژه در عربي به كار نرفته و ساخته ي فارسي زبانان است. در عربي به جاي آن «شكايت» و «شَكويٰ» مي گويند كه در فارسي نيز متداول است. ⭕️شُكوه: به ضم اول و «ها»ي ملفوظ، بر وزن گروه، به معناي بزرگي، جلال، زيبايي (٢) ⭕️آخر چیزی بودن: در آن نوع بهترین بودن. این یکی آخر ماشینه. ⭕️آدم چوله: کسی که به بی اعتبار کردن دیگران عادت دارد. مواظب باش خرابت نکنه. یارو از آن آدم چوله های نامرده. ⭕️آنتن: جاسوس، خبرچین. پسره آنتنه، مواظب باش. با آنتن کسی حرف نمی زنه.
⭕️رشيد: در عربی به معنای «راست رو» و نیز «راهنما به راه راست» است (هم خانواده با ارشاد و مرشد و راشد) اما در فارسی امروز آن را به معنای بلند قامتِ خوش اندام به کار می برند. در عربی برای بیان این معنی رشیق می گویند.
/ ⭕️«-شناسي» معادل پسوند logy- يا logie- زبان هاي اروپايي است. مانند روان شناسي، جامعه شناسي، زيست شناسي و .... اما چنانچه بخواهيم براي پسوند صفت ساز logic- معادل بسازيم، از نظر ساخت آوايي با مشكل مواجه مي شويم، بدين معني كه با افزودن «ي» نسبت به اين واژه ها نمي توان صفت ساخت. از اين رو بايد تركيب هاي ناخوشايند و بلندي چون روان شناسانه، جامعه شناسانه و ... را به كار برد. براي رفع مشكل مي توان براي معادل پسوند logy- يا logie- از «شناخت» كه در قديم رايج بوده، استفاده كرد و به جاي روان شناسي و و جامعه شناسي از روان شناخت و جامعه شناخت استفاده كرد. در اين صورت افزودن «ي» براي ساخت صفت مشكل آوايي ايجاد نمي كند. پس بهتر و بايسته است كه از پسوند -شناسي يا - شناخت براي ساخت اسم و از -شناختي براي ساخت صفت استفاده كرد. علم روان شناسي/ روان شناخت (اسم) تحقيق روان شناختي (صفت)
براي واژگان متداول در (٤٦) (ب) ⭕️بُروز (عربي): آشكار شدن، پيدايي، پديد آمدن، برآمدن، شكافتن، پيش آمدن ⭕️نعناع: تلفظ و املاي اين واژه به همين صورت، با حرف «ع» پاياني صحيح است. «نعنا» تلفظ عاميانه ي آن است. ⭕️نعناع ✅ ⭕️نعنا ❌ (٤) ⭕️آنتن دادن: با سخن، رفتار، ایماء و اشاره رضایت خود را برای دوست شدن با جنس مخلف نشان دادن 🔸 از قیافه ش معلوم بود که داره آنتن میده. ⭕️رو ‎آنتن بودن: شاداب و سرحال بودن و به علت آن حرف بسیار زدن 🔸امشب رو آنتنه، دو ساعته داره حرف میزنه.
(٤١) عِدّه/ عُدّه ⭕️عِدّه: به كسر اول، يعني «شماره ي افراد» و «مدت زماني كه زن پس از فوت شوهر، حقّ ازدواج مجدد ندارد» ⭕️عُدّه: به ضم اول، يعني «ملزومات و ساز و برگ» و بطور خاص يعني «ساز و برگ و مهمات جنگي». در متون قديم بيشتر به صورت «عُدّت» به كار رفته است. 🔸پادشاهان را به رأي ناصحان آن اَغراض حاصل آيد كه به عُدّتِ بسيار و لشكر انبوه ممكن نباشد. ⭕️سِتَبر: واژه اي فارسي و به معناي «درشت» و «كلفت». در متون قديم گاهي به شكل «سِطَبر» آمده است ولي امروزه بهتر است با حرف «ت» نوشته شود. (٥) ⭕️ابوالحسن: ١)مردی شبیه روستاییان یا اهالی شهرستان با آداب و رسوم و شیوه ی سخن گفتن آنان ٢) هالو، کودن
شَبَح/ شِبه/ شَبَه ⭕️شَبَح: به فتح اول و دوم يعني «سياهي كه از دور مي آيد»، جمع آن «اشباح» است. ⭕️شِـبْه: به كسر اول و سكون دوم و «ها»ي ملفوظ و گاهي به فتح اول و دوم و «ها»ي ملفوظ به معناي «مثل، مانند» ور نوميدي از اين در برود بنده ي عاجز ديگرش چاره نماند كه تو بي شِبه و نظيري ⭕️شَبَه: به فتح اول و دوم و «ها»ي غيرملفوظ، واژه اي فارسي است به معناي «نوعي سنگ سياه و برّاق و در عين حال كم ارزش»، معرّب آن «شَبَق» است. شبي چون شَبَه روي شسته به قير نه بهرام پيدا نه كيوان نه تير
(٤٠) ⭕️آذر: ماه نهم سال شمسي ⭕️آزر: نام پدر حضرت ابراهيم خليل الله بت پرست و بت تراش بوده است. براي واژگان متداول در (٤٧) (ب) ⭕️بُزاق (عربي): خيو، خدو، آب دهان، گليز ⭕️ازدحام✅ ⭕️ازدهام ❌ ازدحام: بسياري و انبوهي جمعيت
ربات حذف ✂️: (٤١) ⭕️مضمضه: واژه اي عربی به معناي «گرداندن آب در دهان برای شستن آن» (مثلا پس از مسواک زدن دندانها) ⭕️مزمزه: واژه اي فارسي است و مخفف آن مزمزه کردن به معناي «چشیدن یا نرم نرم خوردن»   امروزه مضمضه فقط مصطلح رساله های علمیه فقهی است ودر فارسی روزمره به کار نمي رود. ⭕️باتلاق: واژه اي تركي و در اصل باتّاق است، به معناي لجنزار . گاهي در فارسي ان را به شكل «باطلاق» مي نويسند. چون تركي مخرج «ط» ندارد، املاي درست آن «باتلاق» است، معادل فارسي اين واژه در فارسي، «مرداب» است.
پيشوند نفي / ⭕️«نا» هم بر سر صفت درمي آيد و هم بر سر «اسم» و «اسم» را به صفت تبديل مي كند: 🔸بر سر صفت: ناپاك، ناآشنا، نادرست، نابالغ، نابخرد 🔸بر سر اسم: نااصل، نااميد، نااهل، ناچيز، نافرمان ⭕️«بي» معمولاً بر سر اسم مي آيد و آن را به صفت تبديل مي كند: 🔸بي ريا، بي پناه، بي خرد، بي سواد، بي كار با اين همه نبايد پنداشت اين دو پيشوند داراي ارزش برابرند و چون بر سر اسم درآيند، آن را با معناي يكسان تبديل به صفت مي كنند. تركيباتي مانند نااميد/ بي اميد، ناپروا/ بي پروا، نافرجام/ بي فرجام، تقريباً مرادف اند اما در موارد ديگر تفاوت دقيق معنايي ميان دو تركيب هست مانند ناچيز/ بي چيز، ناكس/بي كس، ناگاه/ بي گاه، ناخلف/ بي خلف و ... تفاوت ديگر اين است كه «بي» مي تواند بر سر هر اسمي درآيد ولي «نا» فقط بر سر بعضي از اسم ها درمي آيد و بنابراين كاربرد آن سماعي است.
⭕️فَربه: حرف آخر اين واژه، «ها»ي ملفوظ است. اگر پس از آن «ي» نكره يا مصدري بيايد پيوسته به آن نوشته مي شود: 🔸مردِ فربهي ديدم.✅ 🔸مردِ فربه اي ديدم.❌ 🔸پرخوري باعث فربهي مي شود.✅ 🔸پرخوري باعث فربگي مي شود. ❌ ⭕️حرف آخر اين واژه در حالت اضافه، همزه نمي گيرد. 🔸مردِ فربَهِ پرخور✅ 🔸مرد فربه ي پرخور❌
⭕️شرايين: جمع شريان، چه در عربي و چه در فارسي به همين صورت نوشته مي شود نه به صورت «شرائين» ⭕️شرايين ✅ ⭕️شرائين ❌
پارسي شِكـَر است: ⭕️آذوقه✅ ⭕️آزوقه❌ ⭕️اتاق✅ ⭕️اطاق❌ ⭕️اتریش✅ ⭕️اطريش❌ ⭕️اسماعیل✅ ⭕️اسمعيل❌ ⭕️اعلا✅ ⭕️اعليٰ❌ ⭕️امپراتریس✅ ⭕️امپراطريس❌ ⭕️باتری✅ ⭕️باطري❌ (٤٤) ⭕️قوس: کمان ⭕️غوث: فریاد ⭕️غوص: فرو رفتن در آب
پارسي شِكـَر است: ⭕️لَقوه: به فتح اول و سكون دوم، به معناي «بيحسّي و رعشه ي نيمي از چهره كه باعث كجي دهان و چانه شود» نوشتن اين واژه، به شكل لغوه نادرست است. ⭕️لقوه✅ ⭕️لغوه❌ (١٣) ⭕️ایستگاه گرفتن: ١)باعث از بین رفتن شور و شادی شدن 🔸بذار فیلممو ببینم، ایسگا نگیر. ٢) اذیت کردن 🔸میخوای برم ایسگاشو بگیرم (٤٥) ⭕️عرض: پهنا ⭕️ارض: زمین ⭕️ارز: پول خارجی ⭕️مُرَفّه: حرف آخر اين واژه ملفوظ است و به حرفي كه پس از آن بيايد پيوسته نوشته مي شود. 🔸زندگي مرفهي دارد. ✅ 🔸زندگي مرفه اي دارد.❌ و نيز در حالت اضافه، همزه و «ي» نمي گيرد. 🔸زندگي مُرَفَهِ او ✅ 🔸زندگي مُرَفّه ي او ❌ (١٤) ⭕️ایکی ثانیه: حداقل زمان ممکن 🔸توی ایکی ثانیه میرم و برمی گردم.
دعويٰ: بر وزن «صحرا»، در عربي و در فارسي قديم به چند معني به كار رفته كه رايجترين آن ها، «ادعا»ست. اما امروزه در فارسي اين واژه را با اين معني بر وزن «گَرمي» تلفظ مي كنند. از طرفي، در فارسي امروزي از اين واژه با تلفظ بر وزن «صحرا»، دو معناي ديگر نيز اراده مي شود يكي «دادخواهي»، اصطلاح مربوط به دادگستري و ديگري «مشاجره و كشمكش» در تعبير عاميانه و روزمره. براي پرهيز از اشتباه بهتر است اين واژگان را به گونه ي زير نوشته و تلفظ كنيم: ⭕️دعوي: بر وزن گرمي، به معناي «ادعا» ⭕️دعوا: بر وزن صحرا، به معناي «داد خواهي» و «مشاجره» 🔥🇬 🇦 🇲👽🇬 🇦 🇲 🔥 برنامه های تابستونی در کانال ابتدایی📚👇🏻🤖~ https://eitaa.com/joinchat/248971295C7e3e571a6d ☆برنامه های تابستونی در کانال متوسط اول📚👇🏻🤖~ https://eitaa.com/joinchat/1387986976Cd2f08c353b برنامه های تابستونی در کانال متوسط دوم📚👇🏻🤖~ https://eitaa.com/joinchat/2817458186Ca34dbcb33e
⭕️در جريان قرار دادن: نخستين مترجمان اخبار خارجي بخصوص پس از تأسيس راديو در ايران هنگام روبرو شدن با واژه ي فرانسوي mettre au courant آن را لفظ به لفظ به فارسي برگردانده و اصطلاح «در جريان گذاشتن» را ساختند. حال آن كه در فارسي برابرهاي فراواني براي اين اصطلاح وجود دارد كه در گذشته نيز به كار مي رفته اند و هنوز هم به كار مي روند، مانند اطلاع دادن، آگاه كردن، مطلع كردن، به آگاهي رساندن، به اطلاع رساندن و جز اينها. اكنون هر روزه بارها از راديو و تلويزيون اين جمله را مي شنويم: «اينك شما را در جريان اخبار امروز قرار مي دهيم» كاربرد اين جمله به اين معنا درست است كه اخبار را به آب رود و سيلاب تشبيه كنيم و شنوندگان را به جريان آن بسپاريم!!! حتي امروزه به جاي «مي دانم» غالباً گفته مي شود: «در جريان هستم» ⭕️در جريان قرار دادن (گذاشتن)❌ ⭕️اطلاع دادن، آگاه كردن، به آگاهي رساندن ✅ 🔥🇬 🇦 🇲👽🇬 🇦 🇲 🔥 برنامه های تابستونی در کانال ابتدایی📚👇🏻🤖~ https://eitaa.com/joinchat/248971295C7e3e571a6d ☆برنامه های تابستونی در کانال متوسط اول📚👇🏻🤖~ https://eitaa.com/joinchat/1387986976Cd2f08c353b برنامه های تابستونی در کانال متوسط دوم📚👇🏻🤖~ https://eitaa.com/joinchat/2817458186Ca34dbcb33e
پارسي شِكـَر است: براي واژگان متداول در (٥٣) (الف) ⭕️اَجَل (عربي): مرگ، زمان، گاه، هنگام ⭕️اَجَلّ (عربي): با تشديد حرف سوم، بزرگ تر، برتر، بزرگوارتر ⭕️ارائه: اين واژه به معنای «نشان دادن» و «به معرض دید گذاشتن» است و نه به معنای تحویل دادن یا تقدیم کردن. دربسیاری از نوشته های معاصر، «ارائه کردن» یا «ارائه دادن» را مترادف «عرضه کردن» به کار می برند و البته درست نیست. (١٨) ⭕️بوق ١) شخص یا شیئی که ظاهر آن سخت متفاوت با ديگر اشخاص یا اشیاء باشد. 🔸پیرهنت خیلی بوقه. ٢) گیج 🔸هر چی میگی هی نگات میکنه، خیلی بوقه طرف
پارسي شِكـَر است: ⭕️استعفا: درخواست كناره گرفتن از كار ⭕️استيفا: باز پس گرفتن به تمامي، درخواست بازپس گرفتن (مال با حق) 🔸كارگران براي استيفاي حقوق خود اعتصاب كردند. : گـُل / گـِل : کـُشتی / کِشتی : مَشک / مُشک : می بـَرَد / می بُرد : کِشت / کـُشت : سَحـَر / سِحر : تـَنگ / تـُنگ : کِـرم / کـَرَم / کِـرِم / کُـرُم : شِکـَر / شـُکر : سَم / سُم : چَـشم / چـِشم : نِشـَسته / نـَشـُسته : مِلک / مُلک / مَلِک / مَلَک : می کَنـَد / می کُنـَد براي واژگان متداول در (٥٤) (الف) ⭕️اجمال (عربي): فشرده كردن، كوتاه كردن، بريده كردن، نارسايي ⭕️اجمالاً (عربي): به كوتاهي (١٩) ⭕️بچه مثبت: بی دست و پا، مؤدب ⭕️بی ریخت: نامساعد
پارسي شِكـَر است: براي واژگان متداول در (٥٦) (الف) ⭕️اتلاف (عربي): نيست كردن، نابود كردن، تباه كردن، كاستن، كاهش واژگان (٤٩) ⭕️خاست: بلند شد ⭕️خواست: طلب كرد ‏ در زبان فارسي واژگاني وجود دارند كه داراي دو يا چند صورتِ املايي هستند. مراد از واژگان چند املايي، واژه هايي است كه در نوشتن آن ها، حروف (🔸ا/ع، 🔸ت/ط، 🔸س/ص، 🔸ح/ه، 🔸ز/ذ/ض/ظ، 🔸غ/ق) به كار رفته ﺑﺎﺷﺪ. (الف)(١) ‏ نوشتار اول ارجحيت دارد: 🔶 آذوقه/ آزوقه 🔶 آروغ/ آروق (٤٦) ⭕️جِنان (به كسر اول): دل،قلب، باطن ⭕️جَنان (به فتح اول): بهشت جمع جنة برنامه های تابستونی در کانال متوسط دوم📚👇🏻🤖~ https://eitaa.com/joinchat/2817458186Ca34dbcb33e
فعل جمله ي پيرو كه با اين دو تركيب به كار مي رود بايد بـر وجه التزامي ﺑﺎﺷﺪ و نه اخباري قول دادم كه هفته ي بعد برايش نامه بنويسم. ✅ قول دادم كه هفته ي بعد برايش نامه خواهم نوشت.❌ وعده داده بوديد (وعده كرده بوديد) كه اين پول را هـر چه زودتر به دست او برسانيد.✅ وعده داده بوديد (وعده كرده بوديد) كه اين پول را هـر چه زودتر به دست او مي رسانيد.❌ 🔥🇬 🇦 🇲👽🇬 🇦 🇲 🔥 برنامه های تابستونی در کانال ابتدایی📚👇🏻🤖~ https://eitaa.com/joinchat/248971295C7e3e571a6d ☆برنامه های تابستونی در کانال متوسط اول📚👇🏻🤖~ https://eitaa.com/joinchat/1387986976Cd2f08c353b برنامه های تابستونی در کانال متوسط دوم📚👇🏻🤖~ https://eitaa.com/joinchat/2817458186Ca34dbcb33e
(٢٢) ⭕️تاول:شخص مزاحم و سمج، موي دماغ 🔸 طرف از اون تاولاس، بچسبه بهت ولت نمي كنه. (٥٠) ⭕️هرس: بريدن شاخ و برگ درخت ⭕️حرس: نگهبان (۴۸) ⭕️شَعر (به فتح اول): گیسو، مو ⭕️شِعر (به کسر اول): سروده (٢٣) ⭕️ امامِ عمل: معتادِ كهنه كار 🔸اونقدر كشيده ديگه امام ِ عمله! ‌‏ (١) ⭕️آب حمام تعارف كردن: چيز بي ارزش به كسي دادن 🔸آدم خسيسي است، آب حمام تعارف مي كُند. 🔥🇬 🇦 🇲👽🇬 🇦 🇲 🔥 برنامه های تابستونی در کانال ابتدایی📚👇🏻🤖~ https://eitaa.com/joinchat/248971295C7e3e571a6d ☆برنامه های تابستونی در کانال متوسط اول📚👇🏻🤖~ https://eitaa.com/joinchat/1387986976Cd2f08c353b برنامه های تابستونی در کانال متوسط دوم📚👇🏻🤖~ https://eitaa.com/joinchat/2817458186Ca34dbcb33e
نقش نمای اضافه (کسره ی اضافه) نوشتن نقش نمای اضافه همه جا الزامی نیست، گرچه رعایت آن به درست و سریع خواندن کمک می کند. با این حال، نوشتن نقش نمای اضافه در بعضی ترکیب ها الزامی است؛ چرا که اگر آن را ننویسیم، واژه به شکلی غیر از آن چه منظور ماست، خوانده و معنی می شود: ⭕️لبِ تشنه/ لب تشنه ⭕️اسبِ سواری/ اسب سواری ⭕️قدِ بلند / قدبلند ⭕️توپِ بازی / توپ بازی و نیز جمله هایی مانند: ⭕️پدر احمد را ديد./ پدرِ احمد را دید. ⭕️معلم بچه ها را شناخت./ معلمِ بچه ها را شناخت.
در هنگام اشاره به چيزي يا ارجاع به شيئي، از" ـه" آخر استفاده مي شود نه از "كسره" درست: اون "فيلمه" بود كه...✅ نادرست: اون "فيلمِ" بود كه... ❌ درست: اون "كتابه" رو بده به من. ✅ نادرست: اون "كتابِ" رو بده به من. ❌ درست: اين "خودكاره" خوب نمي نويسه. ✅ نادرست: اين "خودكارِ" خوب نمي نوبسه. ❌ درست: "دختره" رو نيگا كن.✅ نادرست: "دختـرِ" رو نيگا كن. ❌