eitaa logo
متوسطه دوم سما ( دهم _ یازدهم _ دوازدهم ) نمونه سؤالات نهایی، انجمن علمی
14.3هزار دنبال‌کننده
2.8هزار عکس
8.1هزار ویدیو
14.2هزار فایل
"دبیرستانی عزیز با مدرسه‌ مجازی‌ سما همیشه‌ "20" شو🧠🌱" هرچیزی‌ که‌ از‌ دوم‌ متوسطه‌‌ نیاز داری👇🏻 ✅کلیپ‌ آموزشی ✅جزوه ✅تست ✅رفع‌ اشکال‌ و.. 🌐 تبلیغات‌ نور: https://eitaa.com/joinchat/2777415767Cf7bf281843 🚫کپی‌ غیرمجاز انتشار(با لینک) بلامانع
مشاهده در ایتا
دانلود
براي واژگان متداول در (٢٧) (ب) ⭕️باطن (عربي): پنهان، درون، اندرون، شكم، پشت ⭕️شِـرافت(با كسر اول) ✅ ⭕️شَـرافت (با فتح اول) ❌ در (٢٥) (م) مغازه: در Magasin، احتمالاً اين كلمه ريشه ي سامي دارد. (٢٨) ⭕️خوار: کم ارزش و کوچک ⭕️خار: تیغ گل یا خاشاک
پارسي شِكـَر است: برخي واژه ها صورت نوشتاري يكسان و تلفظ و معناي متفاوت دارند. رعايت نشانه هاي تلفظ هنگام نوشتن و نيز توجه به بافت و موضوع متن، به تمايز بين اين واژه ها كمك مي كند. در (٢٦) (م) ماز: در فارسي به معناي «چين و شكن»، در به صورت Maze درآمده كه به معناي گذرگاه پيچيده و گيج كننده است. (٢٩) ⭕️محجور: ممنوع از تصرف در اموال خود (به سبب بيخردي و بي كفايتي) ⭕️مهجور: جدا شده، دور افتاده برخي واژه ها تلفظ يكسان، معناي متفاوت و در بيشتر موارد صورت نوشتاري متفاوت نيز دارند. توجه به بافت و موضوع متن، كمك مي كند تا بين اين واژگان تمييز قائل شد. ⭕️كِـشتي(با كسر اول) ✅ ⭕️كَـشتي (با فتح اول) ❌
«ميدان» واژه اي است فارسي و به همين صورت به عربي رفته و در جمع مكسَّر «ميادين» شده است. در فارسي درست تر و زيباتر آن است كه «ميدان» را به «ها» جمع ببنديم: ميدان ها ⭕️ميليارد از كلمه ي فرانسوي milliard گرفته شده و در تداول، فارسي زبانان غالباً آن را مِليارد تلفظ مي كنند و گاه نيز به همين صورت مي نويسند. بهتر است به صورت ميليارد نوشته و خوانده شود تا به اصل آن نزديك تر باشد. براي واژگان متداول در (٢٩) (ب) ⭕️باكره (عربي): دوشيزه، پاك، پاكيزه، دست نخورده
⭕️ميليون از كلمه ي فرانسوي million گرفته شده و در تداول، فارسي زبانان غالباً آن را مِليون تلفظ مي كنند و گاه نيز به همين صورت مي نويسند. بهتر است به صورت ميليون نوشته و خوانده شود. براي واژگان متداول در (٣٠) (ب) ⭕️بالاخره (عربي): باري، سرانجام (٢٥) مُوَرِّخ/ مُوَرَّخ ⭕️مُـوَرِّخ: به كسر «ر»، به معناي «تاريخ نگار» ابوالفضل بيهقي، مُـوَرِّخ بزرگ ايراني در قرن پنجم هجري. ⭕️مُـوَرَّخ: به فتح «ر»، به معناي «تاريخ دار»، يا «به تاريخِ...» نامه ي مُوَرَّخِ هشتم ماه جاري
براي واژگان متداول در (٣٣) (ب) ⭕️باني (عربي): بنيادگر، بنياد گذار، پي افكننده، پايه گذار، برآرنده، سازنده   ⭕️صَخره: به فتح اول، به معنای «تخته سنگ بزرگ» است. ⭕️سُخره: به ضم اول، یعنی «مورد ریشخند قراردادن» و توسعا "بازیچه " و در اين معني مرادف "مسخره» و «سُخريه» (به ريشخند گرفتن» است معناي ديگر آن بخصوص در تركيب «به سخره گرفتن» معادل «بيگاري» است، يعني «به كار بي مزد گرفتن»
⭕️خواه ناخواه/ خواهي نخواهي (بدون واو عطف)✅ ⭕️خواه و ناخواه/ خواهي و نخواهي (با واو عطف) ❌ مي بَرَد خواهي نخواهي دل ز دست كودكان كار خود را آن كمان ابرو به زور انداخته است
براي واژگان متداول در (٣٦) (ب) ⭕️بِحار(عربي): درياها ⭕️بَحر (عربي): دريا، دالاي، ژو، آبگي ⭕️ بُحور (عربي): درياها «رُب» بعضی می پندارند که این کلمه تلفظ عامیانه ی «ربع» در تداول فارسی زبانان است و از این رو مثلاً آن را به صورت «ربع انار» می نویسند، ولی چنین نیست. «رُب»، به ضم اول، واژه ای عربی است و به معنای «شیره و عصاره ی غلیظ شده میوه هاست» و املای آن به همین صورت صحیح است. (٣١) ⭕️سُموم: به ضم اول، جمع سم و به معنای «زهرها» است ⭕️سَموم: به فتح اول، اسم مفرد و جمع آن «سماِئم»، یعنی «باد سوزان و زهرآلود و مهلکی که در مناطق گرم خاصه در عربستان می وزد و گیاهان را می خشکاند و غالباً باعث مرگ جانداران می شود.» از این سَموم که بر طرف بوستان بگذشت عجب که رنگ گلی ماند و بوی نسترنی (٤) ⭕️«هيچ» همواره جدا از واژه ي پس از خود نوشته مي شود: هيچ يك، هيچ كدام، هيچ كس
حرف آخر این واژه ملفوظ است و بنابراین در حالت اضافه، همزه نمی گیرد: ⭕️زرهِ داوودی ✅ ⭕️زره ی داوودی ❌ نیز هر گاه «ی» نکره یا نسبت به آن افزوده شود باید گفت: «زرهی» و نه «زره ای»: زرهی بر تن کرد. نیروهای زرهی ستون های زرهی، گردان زرهی تکبیری بلند بکرد و به شارستان قسطنطنیه اندر شد تنها و زرهی پوشیده داشت و خودی بر سر نهاده ۰
هر دو کلمه صفت است ، به معنای «منسوب به روسیه»، اما بهتر است که به قیاس کرد و کردی، لر و لری، و نظایر آن ها، روس صفت انسان و روسی صفت غیرانسان قرار گیرد: پوشکین، شاعر بزرگ روس متفکران روس زبان روسی ادبیات روسی ⭕️روس: صفت انسان ⭕️روسي: صفت غير انسان ⭕️«رُتیل» به معنای «عنکبوت زهردار» اصل این کلمه در عربی رُتَـیلاء به ضم اول و فتح دوم است. این دو کلمه را گاه به غلط رطیل و رطیلاء می نویسند. (٣٣) ⭕️حایل : اسم است به معنای آنچه میان دو چیز واقع شود و مانع اتصال آنها باشد. ⭕️هایل صفت است به معنای ترسناک و هولناک پرده چه باشد ميان عاشق و معشوق سدِّ سكندر نه مانع است و نه حايل شب تاريك و بيم موج و گردابي چنين هايل كجا دانند حال ما سبكباران ساحل ها
(٣٢) ⭕️سَفَر: به فتح اول و دوم، یعنی «حرکت از محلی و رفتن به محل نسبتاً دور» ⭕️سِفر: به کسر اول و سکون دوم، به معنای «کتاب» و خاصه در مورد هر یک از کتاب های عهد عتیق تورات به کار می رود. سِفرِ پیدایش، سِفر خروج، سِفرِ تثنیه جمع هر دو واژه، «اَسفار» است. ⭕️ريشه گرفتن: از جعلیات اخیر است که خاصه در رادیو و تلویزیون آن را به معنای «سرچشمه گرفتن» به کار می برند. این تحول از کجا ریشه می گیرد؟ هم این ترکیب و هم این معنی غلط است و از استعمال آن باید پرهیز کرد. ⭕️رَعایا : به فتح اول ✅ ⭕️رُعایا : به ضم اول ❌ براي واژگان متداول در (٣٨) (ب) ⭕️بحث (عربي): كافتن، كاويدن، كاوش، كاو، جستن، جستار، پژوهش، پژوهيدن، يوزيدن، يوش، پاليدن، آليز
اشتباهات فاحش رايج در برنامه هاي پيام رسان مجازي ⭕️نميزارم ❌ (نميگذارم) ⭕️نميذارم✅ ⭕️خونش ❌ (خانه اش) ⭕️خونه ش ✅ ⭕️عايا ❌ ⭕️آیا ✅ ⭕️ميخاي❌ ⭕️ميخواي ✅ ⭕️عاقا ❌ ⭕️آقا ✅ ⭕️كاملن ❌ ⭕️كاملاً ✅ ⭕️خاستگاري ❌ ⭕️خواستگاري ✅ نوشتن اين واژه به صورت «نردبام» و «نَوَردبام : وسيله ي نَوَرديدنِ بام!!» و حتي «نوردبان» غلط است. در متون نظم و نثر قديم «نردبان» آمده است. اگر كسي خواهد كه بر بامي بر شود، او را نردباني بايد ... و بي نردبان رفتن بر بام محال است. اقبالِ نانهاده به كوشش نمي دهند بر بامِ آسمان نتوان شد به نردبان ⭕️نردبان ✅ ⭕️نردبام، نَوَردبام، نَوَردبان ❌ ⭕️«گاه» واژه اي فارسي است و تركيب آن با تنوين صفت ساز عربي جايز نيست. به جاي آن بايد از «احياناً»، «گاه»، و «گاهي» استفاده كرد. ⭕️گاه، گاهي، احياناً ✅ ⭕️گاهاً ❌ 📚اموزش تخصصی متوسطه دوم📝 ✅بدهید دوستانتان تا عضو شوند ⭕️ https://eitaa.com/joinchat/2817458186Ca34dbcb33e ⭕️ 👨🏻‍🏫📚 👨🏻‍🏫 تمرین و تکرار زبان انگلیسی، با آموزش روزانه ترجمه یک کلمه 🍃🌳🍃به کمک گرافیکهای دوزبانه انگیزشی http://eitaa.com/joinchat/3747086446C96652b4c42
(٣٤) ⭕️رُمّان: به ضم اول و تشدید دوم در عربی به معنای «انار» است و در فارسی نیز به همین معنی به کار می رود. بر او محاسنِ اخلاق چون رطب بر بار در او فنون فضایل چو دانه در رمّان ⭕️رُمان: به ضم اول و تخفیف دوم واژه ای فرانسوی است (roman) که در قرن اخیر وارد فارسی شده و به معنای نوعی داستان است که آن را «داستان بلند» نیز می نامند. این کلمه را گاهی به تشدید حرف «م» تلفظ می کنند و البته غلط است. (٣٦) ⭕️«آج» واژه اي فارسی است به معنای برجستگیهای منظم برسطح یک شی مانند سطح سوهان. ⭕️«عاج » واژه اي عربی است به معنای ماده ظریف و سختی به رنگ سفید شیری که بدنه اصلی دندانهای فیل وبعضی دیگر از جانوران را تشکیل می دهد. آج امروزه بیشتر درمورد لاستیک اتومبیل به کار می رود. بسیاری دراستعمال این واژه اشتباه می کنند و می پندارند که در این مورد باید عاج بگویند وحال آنکه عاج ربطی به لاستیک ندارد و در ساخت آن مطلقاً مصرف نمی شود.   ⭕️«زوجات» بر وزن «نوزاد» (و نه بر وزن خدمات که به غلط رایج شده است)، جمع «زوجه» است به معنای «زنی که همسر مردی باشد» ⭕️«ازواج»، به فتح اول و سکون دوم، جمع «زوج» است به معنای «زن یا شوهر و معادل همسر در فارسی». بنابراین، ازواج بر حسب مورد یا به معنای «زوجات/ زنان» است یا به معنای «شوهران» 📚اموزش تخصصی متوسطه دوم📝 ✅بدهید دوستانتان تا عضو شوند ⭕️ https://eitaa.com/joinchat/2817458186Ca34dbcb33e ⭕️ 👨🏻‍🏫📚 👨🏻‍🏫 تمرین و تکرار زبان انگلیسی، با آموزش روزانه ترجمه یک کلمه 🍃🌳🍃به کمک گرافیکهای دوزبانه انگیزشی http://eitaa.com/joinchat/3747086446C96652b4c42
پارسي شِكـَر است: در هنگام اشاره به چيزي يا ارجاع به شيئي، از" ـه" آخر استفاده مي شود نه از "كسره" درست: اون "فيلمه" بود كه...✅ نادرست: اون "فيلمِ" بود كه... ❌ درست: اون "كتابه" رو بده به من. ✅ نادرست: اون "كتابِ" رو بده به من. ❌ درست: اين "خودكاره" خوب نمي نويسه. ✅ نادرست: اين "خودكارِ" خوب نمي نوبسه. ❌ درست: "دختره" رو نيگا كن.✅ نادرست: "دختـرِ" رو نيگا كن. ❌ براي واژگان متداول در (٤٠) (ب) ⭕️بُخل (عربي): رشك بردن، تنگ چشمي داشتن، ⭕️بخيل (عربي): پست، فرومايه، بي گذشت، كوتاه نظر، گرسنه چشم، كم كاسه، سياه دست، تنگ چشم حرف آخر این واژه ملفوظ است و بنابراین در حالت اضافه همزه نمی گیرد. ⭕️گرهِ اين مشكل ✅ ⭕️گره ي اين مشكل ❌ همچنين : ⭕️گرهي ✅ ⭕️گره اي ❌ گرچه افتاد ز زلفش گرهي در كارم همچنان چشم گشاد از كرمش مي دارم 👨🏻‍🏫📚 👨🏻‍🏫 تمرین و تکرار زبان انگلیسی، با آموزش روزانه ترجمه یک کلمه 🍃🌳🍃به کمک گرافیکهای دوزبانه انگیزشی http://eitaa.com/joinchat/3747086446C96652b4c42
⭕️وهله: به معنای «بار، نوبت» حرف دوم این واژه «هـ» است و نه «ح» ⭕️وهله ✅ ⭕️وحله ❌ (٣٥) ⭕️غُرّه: به ضم اول و تشدید دوم، روز اول قمری است در مقابل سَلخ که روز آخر قمری است. مِی نوش که بعد از من و تو، ماه بسی از سلخ به غُرّه آید از غُرّه به سلخ ⭕️غِرّه: به کسر اول و تشدید دوم (در تداول به فتح اول تلفظ می شود) در استعمال فارسی زبانان به معنای «فریفته، فریب خورده، مغرورشده» ای کبک خوشخرام کجا می روی بِایست غِرّه مشو که گربه ی عابد نماز کرد. براي واژگان متداول در (٤٢) (ب) ⭕️بركه (عربي): آبگير، تالاب، اِستَل، استخر، آبدان، آب چال (٣٧) هر دو واژه عربی هستند ⭕️اسم : نام ⭕️اثم : گناه
⭕️«ها»ی ملفوظ آن است که هم نوشته و هم خوانده می شود، اعم از آن که در آغاز واژه بیاید مانند «هرگز» یا در میان واژه مانند «مهر» یا در پایان واژه مانند «ماه» و «ده» (=عدد) ⭕️«ها»ی غیرملفوظ آن است که نوشته می شود ولی خوانده نمی شود و همیشه در پایان واژه می آید، مانند «خنده»، «رفته»، «گفته»، «خانه». ⭕️حرف «ة» یا ـة که مخصوص واژگان عربی است، در فارسی گاهی به صورت «ها»ی غیرملفوظ نوشته می شود. مانند ملاحظه، علاقه، اقامه، اراده و گاهی به صورت «ت» نوشته و خوانده می شود مانند مراجعت، مساعدت، اقامت، ارادت و در بعضی ترکیب ها و عبارت های جاافتاده به صورت عربی آن نوشته می شود، مانند دایرة المعارف، لیلة القدر، رحمة الله علیه. ⭕️«ها»ی پایانی یعضی کلمات، ملفوظ است اما غالباً آن را غیرملفوظ می پندارند. مانند گره، فربه، توجه، متوجه، توجیه، موِجه، تشابه، مشابه، واله و ... حرف پایانی این کلمات از قاعده حروف متصل تبعیت می کنند. یعنی در موارد لازم، پیوسته به حرف بعد از خود نوشته می شود و در حالت اضافه «همزه» نمی گیرد. مثلا باید نوشت: «توجهم (و نه توجه ام) به او جلب شد.» یا «متوجهِ او (و نه متوجه ی او) شد» این نکته بخصوص در مورد کلمه ی «ده» امر فعل دادن، و مشتقات و ترکیبات آن که «ها»ی پایانی همه ی آن ها ملفوظ است، در خور توجه است. مانند فرمانده، سازمانده، بازده، سودده، و ... 🔥🇬 🇦 🇲👽🇬 🇦 🇲 🔥 برنامه های تابستونی در کانال ابتدایی📚👇🏻🤖~ https://eitaa.com/joinchat/248971295C7e3e571a6d ☆برنامه های تابستونی در کانال متوسط اول📚👇🏻🤖~ https://eitaa.com/joinchat/1387986976Cd2f08c353b برنامه های تابستونی در کانال متوسط دوم📚👇🏻🤖~ https://eitaa.com/joinchat/2817458186Ca34dbcb33e
⭕️«ها»ی ملفوظ آن است که هم نوشته و هم خوانده می شود، اعم از آن که در آغاز واژه بیاید مانند «هرگز» یا در میان واژه مانند «مهر» یا در پایان واژه مانند «ماه» و «ده» (=عدد) ⭕️«ها»ی غیرملفوظ آن است که نوشته می شود ولی خوانده نمی شود و همیشه در پایان واژه می آید، مانند «خنده»، «رفته»، «گفته»، «خانه». ⭕️حرف «ة» یا ـة که مخصوص واژگان عربی است، در فارسی گاهی به صورت «ها»ی غیرملفوظ نوشته می شود. مانند ملاحظه، علاقه، اقامه، اراده و گاهی به صورت «ت» نوشته و خوانده می شود مانند مراجعت، مساعدت، اقامت، ارادت و در بعضی ترکیب ها و عبارت های جاافتاده به صورت عربی آن نوشته می شود، مانند دایرة المعارف، لیلة القدر، رحمة الله علیه. ⭕️«ها»ی پایانی یعضی کلمات، ملفوظ است اما غالباً آن را غیرملفوظ می پندارند. مانند گره، فربه، توجه، متوجه، توجیه، موِجه، تشابه، مشابه، واله و ... حرف پایانی این کلمات از قاعده حروف متصل تبعیت می کنند. یعنی در موارد لازم، پیوسته به حرف بعد از خود نوشته می شود و در حالت اضافه «همزه» نمی گیرد. مثلا باید نوشت: «توجهم (و نه توجه ام) به او جلب شد.» یا «متوجهِ او (و نه متوجه ی او) شد» این نکته بخصوص در مورد کلمه ی «ده» امر فعل دادن، و مشتقات و ترکیبات آن که «ها»ی پایانی همه ی آن ها ملفوظ است، در خور توجه است. مانند فرمانده، سازمانده، بازده، سودده، و ...
⭕️هجده/ هیجده/ هژده/ هیژده هر چهار صورت صحیح است و هر چهار در متون معتبر فارسی به کار رفته است.
(١) ⭕️آبگوشت به بالا: سطح بالا، داری سطح بالا حرف می زنی، ⭕️آجان: از لفظ فرانسوی agent ، مأمور موتورسوار ⭕️آخر کاری بودن: در آن کار سرآمد بودن، در کاری استاد بودن، یارو آخر بازیکنه. ⭕️نگه دار: دوم شخص مفرد امرِ فعلِ نگه داشتن است و بايد در دو كلمه نوشته شود: از چشم شوخش اي دلْ ايمان خود نگه دار كان جادوي كمانكش بر عزم غارت آمد ⭕️نگهدار: صفت است به معناي «محافظ، حامي» و سر هم نوشته مي شود: تن و جانْتْ يزدانْ نگهدار باد دلت شادمانْ بختْ بيدار باد # فردوسي (٤٠) ⭕️شِكوِه: به كسر اول و سوم و «ها»ي غيرملفوظ، به معناي «گله، شكايت» است. اين واژه در عربي به كار نرفته و ساخته ي فارسي زبانان است. در عربي به جاي آن «شكايت» و «شَكويٰ» مي گويند كه در فارسي نيز متداول است. ⭕️شُكوه: به ضم اول و «ها»ي ملفوظ، بر وزن گروه، به معناي بزرگي، جلال، زيبايي (٢) ⭕️آخر چیزی بودن: در آن نوع بهترین بودن. این یکی آخر ماشینه. ⭕️آدم چوله: کسی که به بی اعتبار کردن دیگران عادت دارد. مواظب باش خرابت نکنه. یارو از آن آدم چوله های نامرده. ⭕️آنتن: جاسوس، خبرچین. پسره آنتنه، مواظب باش. با آنتن کسی حرف نمی زنه.
شَبَح/ شِبه/ شَبَه ⭕️شَبَح: به فتح اول و دوم يعني «سياهي كه از دور مي آيد»، جمع آن «اشباح» است. ⭕️شِـبْه: به كسر اول و سكون دوم و «ها»ي ملفوظ و گاهي به فتح اول و دوم و «ها»ي ملفوظ به معناي «مثل، مانند» ور نوميدي از اين در برود بنده ي عاجز ديگرش چاره نماند كه تو بي شِبه و نظيري ⭕️شَبَه: به فتح اول و دوم و «ها»ي غيرملفوظ، واژه اي فارسي است به معناي «نوعي سنگ سياه و برّاق و در عين حال كم ارزش»، معرّب آن «شَبَق» است. شبي چون شَبَه روي شسته به قير نه بهرام پيدا نه كيوان نه تير
⭕️فَربه: حرف آخر اين واژه، «ها»ي ملفوظ است. اگر پس از آن «ي» نكره يا مصدري بيايد پيوسته به آن نوشته مي شود: 🔸مردِ فربهي ديدم.✅ 🔸مردِ فربه اي ديدم.❌ 🔸پرخوري باعث فربهي مي شود.✅ 🔸پرخوري باعث فربگي مي شود. ❌ ⭕️حرف آخر اين واژه در حالت اضافه، همزه نمي گيرد. 🔸مردِ فربَهِ پرخور✅ 🔸مرد فربه ي پرخور❌
پارسي شِكـَر است: ⭕️لَقوه: به فتح اول و سكون دوم، به معناي «بيحسّي و رعشه ي نيمي از چهره كه باعث كجي دهان و چانه شود» نوشتن اين واژه، به شكل لغوه نادرست است. ⭕️لقوه✅ ⭕️لغوه❌ (١٣) ⭕️ایستگاه گرفتن: ١)باعث از بین رفتن شور و شادی شدن 🔸بذار فیلممو ببینم، ایسگا نگیر. ٢) اذیت کردن 🔸میخوای برم ایسگاشو بگیرم (٤٥) ⭕️عرض: پهنا ⭕️ارض: زمین ⭕️ارز: پول خارجی ⭕️مُرَفّه: حرف آخر اين واژه ملفوظ است و به حرفي كه پس از آن بيايد پيوسته نوشته مي شود. 🔸زندگي مرفهي دارد. ✅ 🔸زندگي مرفه اي دارد.❌ و نيز در حالت اضافه، همزه و «ي» نمي گيرد. 🔸زندگي مُرَفَهِ او ✅ 🔸زندگي مُرَفّه ي او ❌ (١٤) ⭕️ایکی ثانیه: حداقل زمان ممکن 🔸توی ایکی ثانیه میرم و برمی گردم.
دعويٰ: بر وزن «صحرا»، در عربي و در فارسي قديم به چند معني به كار رفته كه رايجترين آن ها، «ادعا»ست. اما امروزه در فارسي اين واژه را با اين معني بر وزن «گَرمي» تلفظ مي كنند. از طرفي، در فارسي امروزي از اين واژه با تلفظ بر وزن «صحرا»، دو معناي ديگر نيز اراده مي شود يكي «دادخواهي»، اصطلاح مربوط به دادگستري و ديگري «مشاجره و كشمكش» در تعبير عاميانه و روزمره. براي پرهيز از اشتباه بهتر است اين واژگان را به گونه ي زير نوشته و تلفظ كنيم: ⭕️دعوي: بر وزن گرمي، به معناي «ادعا» ⭕️دعوا: بر وزن صحرا، به معناي «داد خواهي» و «مشاجره» 🔥🇬 🇦 🇲👽🇬 🇦 🇲 🔥 برنامه های تابستونی در کانال ابتدایی📚👇🏻🤖~ https://eitaa.com/joinchat/248971295C7e3e571a6d ☆برنامه های تابستونی در کانال متوسط اول📚👇🏻🤖~ https://eitaa.com/joinchat/1387986976Cd2f08c353b برنامه های تابستونی در کانال متوسط دوم📚👇🏻🤖~ https://eitaa.com/joinchat/2817458186Ca34dbcb33e
پارسي شِكـَر است: ⭕️استعفا: درخواست كناره گرفتن از كار ⭕️استيفا: باز پس گرفتن به تمامي، درخواست بازپس گرفتن (مال با حق) 🔸كارگران براي استيفاي حقوق خود اعتصاب كردند. : گـُل / گـِل : کـُشتی / کِشتی : مَشک / مُشک : می بـَرَد / می بُرد : کِشت / کـُشت : سَحـَر / سِحر : تـَنگ / تـُنگ : کِـرم / کـَرَم / کِـرِم / کُـرُم : شِکـَر / شـُکر : سَم / سُم : چَـشم / چـِشم : نِشـَسته / نـَشـُسته : مِلک / مُلک / مَلِک / مَلَک : می کَنـَد / می کُنـَد براي واژگان متداول در (٥٤) (الف) ⭕️اجمال (عربي): فشرده كردن، كوتاه كردن، بريده كردن، نارسايي ⭕️اجمالاً (عربي): به كوتاهي (١٩) ⭕️بچه مثبت: بی دست و پا، مؤدب ⭕️بی ریخت: نامساعد
پارسي شِكـَر است: براي واژگان متداول در (٥٦) (الف) ⭕️اتلاف (عربي): نيست كردن، نابود كردن، تباه كردن، كاستن، كاهش واژگان (٤٩) ⭕️خاست: بلند شد ⭕️خواست: طلب كرد ‏ در زبان فارسي واژگاني وجود دارند كه داراي دو يا چند صورتِ املايي هستند. مراد از واژگان چند املايي، واژه هايي است كه در نوشتن آن ها، حروف (🔸ا/ع، 🔸ت/ط، 🔸س/ص، 🔸ح/ه، 🔸ز/ذ/ض/ظ، 🔸غ/ق) به كار رفته ﺑﺎﺷﺪ. (الف)(١) ‏ نوشتار اول ارجحيت دارد: 🔶 آذوقه/ آزوقه 🔶 آروغ/ آروق (٤٦) ⭕️جِنان (به كسر اول): دل،قلب، باطن ⭕️جَنان (به فتح اول): بهشت جمع جنة برنامه های تابستونی در کانال متوسط دوم📚👇🏻🤖~ https://eitaa.com/joinchat/2817458186Ca34dbcb33e
نقش نمای اضافه (کسره ی اضافه) نوشتن نقش نمای اضافه همه جا الزامی نیست، گرچه رعایت آن به درست و سریع خواندن کمک می کند. با این حال، نوشتن نقش نمای اضافه در بعضی ترکیب ها الزامی است؛ چرا که اگر آن را ننویسیم، واژه به شکلی غیر از آن چه منظور ماست، خوانده و معنی می شود: ⭕️لبِ تشنه/ لب تشنه ⭕️اسبِ سواری/ اسب سواری ⭕️قدِ بلند / قدبلند ⭕️توپِ بازی / توپ بازی و نیز جمله هایی مانند: ⭕️پدر احمد را ديد./ پدرِ احمد را دید. ⭕️معلم بچه ها را شناخت./ معلمِ بچه ها را شناخت.