eitaa logo
متوسطه دوم سما ( دهم _ یازدهم _ دوازدهم ) نمونه سؤالات نهایی، انجمن علمی
13.5هزار دنبال‌کننده
3.6هزار عکس
9.6هزار ویدیو
18.3هزار فایل
"دبیرستانی عزیز با مدرسه‌ مجازی‌ سما همیشه‌ "20" شو🧠🌱" هرچیزی‌ که‌ از‌ دوم‌ متوسطه‌‌ نیاز داری👇🏻 ✅کلیپ‌ آموزشی ✅جزوه ✅تست ✅رفع‌ اشکال‌ و.. 🌐 تبلیغات‌ نور: https://eitaa.com/joinchat/2777415767Cf7bf281843 🚫کپی‌ غیرمجاز انتشار(با لینک) بلامانع
مشاهده در ایتا
دانلود
از شهرهای مشرق ترکیه است. نام این شعر در اصل «ارزنةالروم»  وسپس «ارزن اروم» بوده و به اختصار مبدل به ارزروم شده است. نوشتن آن به صورت ارض روم غلط است. ⭕️ارز روم ✅ ⭕️ارزروم ✅ ⭕️ارض روم ❌ در (١٤) (د) در فارسي و نزد همه ي اقوام هندواروپايي به جز ايران به معني و Deva در ميان هنديان هنوز اين معني را حفظ كرده است. بزرگ Zeus، پروردگار Deus، و در Diev از اين ريشه هستند. ديو در به معناي پروردگار و همچنين فروغ و روشـنايي است. واژه ي Day به معناي در از اين واژه اقتباس شده است. براي واژگان متداول در (٨) (آ) ⭕️ (عربي) : دردها، رنج ها جمع
در (١٦) (ز-ژ) / در ، و در Jani به معناي «زوجه» است. در ريشه ي و به صورت Jani آمده است. امروزه در مفهوم Gene و Genetic در معني اتم واحد است كه هر فرد از هر يك از والدينش دريافت مي دارد. (١٩) / ⭕️تَعويض: مصدر/ اسم مصدر است به معناي «عوض كردن» ⭕️ تعويذ: اسم است به معناي «دعايي كه مينويسند و به بازو و گردن مي بودند» «من تعويذي دارم آهنين، از حرزهاي سليمان پيغامبر به خطّ سرياني به قلم جنيّان بر بياض پرهيجان نبشته»
⭕️كِـرامت (به كسر اول) ✅ ⭕️كـَرامت (به فتح اول) ❌ (١١) تَركه/ تَرِكه ⭕️تَركه: (به فتح اول، سكون دوم) واژه اي فارسي و به معناي «شاخه ي باريك و درازِ بريده از درخت» ⭕️تَرِكه: (با فتح اول، كسر دوم، در تداول به فتح اول و دوم) واژه اي عربي و به معناي «اموال بازمانده از مُرده» و توسعاً به معناي «ميراث» از «تَرِكه» ي وي حج كنند به نيابت وي اگرچه وصيت نكرده باشد. در (١٧) (س) در Star، در Astral (ستاره اي) در از همين ريشه است. در Stella، در Styarna. در زبان فرشته ي آتش «» از همين ريشه است.
براي واژگان متداول در (١٣) (آ) ⭕️ (عربي): در دم، به يك دم، همان دم در (١٨) (س) به معناي قوي در Strong و در Stärk از اين ريشه است. براي واژگان متداول در (١٤) (آ) ⭕️ (عربي) : نشان، نشانه، نشاني مفردِ در (١٩) (ش) در Sakaron، در سُكـَّر، در Sucre، در Sugar، در Zucker، مأخوذ از Sarkara در است.
در (٢٠) (ك) كوشك به معناي «بناي بلند»: كيوسك Kiosk از اين واژه گرفته شده است براي واژگان متداول در (٢٢) (ب) ⭕️بارز (عربي): آشكار، هويدا، پيدا، پديدار، برجسته ⭕️شـُمال (با ضم اول) ✅ ⭕️شِـمال (با كسر اول) ❌ اين واژه عربي است و با «ك» نوشته مي شود و نه با «گ». ⭕️مُشْكِل ✅ ⭕️مُشگِل ❌ ا ⭕️مَزه (بي تشديد)✅ ⭕️مزّه ( با تشديد)❌
براي واژگان متداول در (٢٣) (ب) ⭕️بارقه (عربي): روشني، درخشندگي ⭕️لَشكـَر ✅ ⭕️لَشگـَر ❌ در (٢١) (ق) قند: معرب «كند» از اصل هندي است كه در سنسكريت Khanda و در معني ِ «تكه» است. در ، Candi، در انگليسي Candy , و در Candito، همان چيزي است كه در فارسي به آن «نبات» مي گوييم، چون قند در فارسي عبارت است از شاد در قالب ريخته شده و سخت است. ⭕️مرهم ✅ ⭕️مرحم ❌ سينه مالامال درد است اي دريغا مرهمي دل ز تنهايي به جان آمد، خدا را همدمي
براي واژگان متداول در (٢٤) (ب) ا ⭕️باصره (عربي): بينايي، بينش، ديده، چشم در (٢٢) (ق) قير: قير در فارسي، قار در عربي، Keros در يوناني به معني شمع، موم و قير است كه. در درمان بيماري «گري» به كار مي روند. خودِ لفظ «گر»شكلي از همين واژه است. قير در نيز مصرف داشته و مي تواند رمز جاودانگي باشد. «گريس» Grease نيز از همين كلمه است
براي واژگان متداول در (٢٤) (ب) ⭕️باصره (عربي): بينايي، بينش، ديده، چشم در (٢٢) (ق) قير: قير در فارسي، قار در عربي، Keros در يوناني به معني شمع، موم و قير است كه. در درمان بيماري «گري» به كار مي روند. خودِ لفظ «گر»شكلي از همين واژه است. قير در نيز مصرف داشته و مي تواند رمز جاودانگي باشد. «گريس» Grease نيز از همين كلمه است
براي واژگان متداول در (٢٦) (ب) ⭕️باطل (عربي): ناچيز، بيهوده، ژاژ، پوچ، نادرست، ناراست، تباه، اژهان ⭕️شِـباهت (با كسر اول) ✅ ⭕️شَـباهت (با فتح اول) ❌ ⭕️ترجيح✅ ⭕️ترجيه❌ در (٢٤) (گ) گروه: در پهلوي groh، در ، Groupe، در انگليسي Group
براي واژگان متداول در (٢٧) (ب) ⭕️باطن (عربي): پنهان، درون، اندرون، شكم، پشت ⭕️شِـرافت(با كسر اول) ✅ ⭕️شَـرافت (با فتح اول) ❌ در (٢٥) (م) مغازه: در Magasin، احتمالاً اين كلمه ريشه ي سامي دارد. (٢٨) ⭕️خوار: کم ارزش و کوچک ⭕️خار: تیغ گل یا خاشاک
پارسي شِكـَر است: برخي واژه ها صورت نوشتاري يكسان و تلفظ و معناي متفاوت دارند. رعايت نشانه هاي تلفظ هنگام نوشتن و نيز توجه به بافت و موضوع متن، به تمايز بين اين واژه ها كمك مي كند. در (٢٦) (م) ماز: در فارسي به معناي «چين و شكن»، در به صورت Maze درآمده كه به معناي گذرگاه پيچيده و گيج كننده است. (٢٩) ⭕️محجور: ممنوع از تصرف در اموال خود (به سبب بيخردي و بي كفايتي) ⭕️مهجور: جدا شده، دور افتاده برخي واژه ها تلفظ يكسان، معناي متفاوت و در بيشتر موارد صورت نوشتاري متفاوت نيز دارند. توجه به بافت و موضوع متن، كمك مي كند تا بين اين واژگان تمييز قائل شد. ⭕️كِـشتي(با كسر اول) ✅ ⭕️كَـشتي (با فتح اول) ❌
براي واژگان متداول در (٣١) (ب) ⭕️بالغ (عربي): رسا، رسيده، رسنده، بالنده، باليده، برومند در (٢٨) (م) نو: تازه، در Neuf، در New، در Neu و در Novuii