eitaa logo
پله پله تا اجتهاد
311 دنبال‌کننده
123 عکس
2 ویدیو
50 فایل
🔶 کانال معاونت پژوهش مدرسه فقهی آل یاسین علیهم السلام 👈 ارتباط با مدیر کانال و ارسال مطالب کاربردی: @Pazhuhesh_Aleyasin
مشاهده در ایتا
دانلود
2️⃣8️⃣1️⃣ 3️⃣4️⃣ ❇️ فرق های صفت مشبهه و اسم فاعل 🔷 سه فرق اول بیان شد. 4️⃣ معمول منصوب اسم فاعل می توانـد مقدم بر اسم فاعل شود، مثل: «زید عمرا ضارب» که در اصل اینگونه «زید ضارب عمرا» بوده است. ولی تقدم معمول منصوب صفت مشبهه بر آن به علت ضعف در عمل جایز نیست. 5️⃣ معمول اسم فاعل می توانـد سـببی و أجنبی باشد در حالیکه معمول صـفت مشـبهه واجب است حتما سـببی باشد. و مراد از معمول سببی این است که معمول یک نحوه سبب ارتباط با اسم قبل از صفت مشبهه و یا اسم فاعل داشته باشد که نوعا در این موارد، معمول صفت مشبهه و اسم فاعل داراي ضمیري است که به اسم قبل از صـفت مشـبهه و اسم فاعل راجع است. ماننـد: «زیـدضارب غلامه» و «زید حسن وجهه» یا «زیدحسن الوجه» که الف و لام عوض از مضاف الیه «وجه» بوده است. 6️⃣ اسم فاعل، با آن فعلی که از آن اشـتقاق شده، مخالفت در عمل نمی کنـد یعنی اگر آن فعل لازم باشـد، اسم فاعل آن نیز لازم است و اگر متعـدي است، اسم فاعل آن نیز متعدي خواهد بود در حالی که صفت مشبهه مخالفت با فعلش در عمل می کند. 👈 بایـد دانست که صـفت مشـبهه همیشه از فعل لازم اشـتقاق می شود و فعل لازم هرگز مفعول نـدارد، در حالی که صـفت مشـبهه گاهی اسـمی را نصب می دهد بنا بر شـبه مفعول بودن اگر معرفه باشد و بنا بر تمییزیت اگر نکره باشد، مانند این مثال که شما می گوئیـد: «زیـد حسن وجهه» بـا آنکه ممتنـع است که بگوئیـد: «زیـد حسنَ وجهه» زیرا فعـل لازم «حسن» هرگز مفعول نمی گیرد. 🔷 مخفی نماند که بعضـی گفته اند فعل لازم نیز همچون صـفت مشـبهۀ خود می تواند اسم بعد از خود را نصب دهد بنا بر شبه مفعول اگر آن اسم معرفه باشد و بنا بر تمییزیت اگر آن اسم نکره باشد. 📕 مغنی باب رابع 📚 برگرفته از شرح استاد صفایی 👈 آدرس کانال: https://eitaa.com/pelle_pelle_ta_ejtehad 👈 ارتباط با مدیر کانال و ارسال مطالب کاربردی: @Pazhuhesh_Aleyasin 🔰 مدرسه فقهی آل یاسین (علیهم السلام)
3️⃣8️⃣1️⃣ 3️⃣4️⃣ ❇️ جواب از نقضهایی که در مورد روات ابن ابی عمیر وارد شده است؛ 🔶 یک قسم از نقضها محل مناقشه است و معلوم نیست که ابن ابی عمیر از آن افراد که ضـعیف هسـتند نقل کرده باشـد و حتی می دانیم که او از آنها نقل نکرده است. 👈 یکی از آنهـا روایت ابن ابی عمیر از محمـد بن سـنان است. صـاحب وسائل سـند روایت را اینگونه بیان می کنـد: یعقوب بن یزید از ابن ابی عمیر از محمد بن سنان روایت نقل می کند. ⬅️ صـاحب وسائل به اشـتباه آن را نقـل کرده است و اصل روایت اینگونه است: یعقوب بن یزیـد عن ابن ابی عمیر و محمـدبن سنـان کمـا اینکه صـحیح آن در علل و کامل الزیارات موجود است این روایت را هم علل ذکر کرده است و هم صاحب کامل الزیـارات در علـل به شـکل عطف آمـده است و در علل، یعقوب بن یزیـد عن محمـد بن سـنان یعنی بین این دو، ابن ابی عمیر واسـطه نشـده است. ابن ابی عمیر هرگز از محمد بن سـنان روایت نکرده است و هر دو در عصـر واحد بودند و اینکه این دو با هم عطف شده باشند بسیار زیاد است. 📚برگرفته از دروس آیت الله شبیری زنجانی 👈 آدرس کانال: https://eitaa.com/pelle_pelle_ta_ejtehad 👈 ارتباط با مدیر کانال و ارسال مطالب کاربردی: @Pazhuhesh_Aleyasin 🔰 مدرسه فقهی آل یاسین (علیهم السلام)
4️⃣8️⃣1️⃣ 7️⃣4️⃣ ❇️نکاتی از حلقه ثانیه 🔷 براى شناخت معناى حقيقى از معناى مجازى، علامت ‏هايى همچون تبادر، ذكر شده است. ✅ علم تفصيلى به وضع متوقف بر تبادر است و تبادر متوقف است بر علم ارتكازى به وضع. 👈 پس در رجوع به تبادر دور لازم نمى ‏آيد. همچنين مى‏ توان گفت: تبادر نزد عالم به لغت، علامت شناخت وضع نزد جاهل است، ولى اشكال دور را مى ‏توان بى ‏اساس دانست بدين ترتيب كه بگوييم تبادر فرع بر نفس وضع يعنى وجود قرن اكيد است، نه علم به وضع. ⬅️ صحت حمل و اطراد به منزله دو علامت ديگر از علايم شناخت وضع بيان شده است، ولى هر دو محل اشكال است؛ چون صحّت حمل تنها معناى مراد را تعيين مى ‏كند، نه معناى حقيقى را، و اطراد در معناى مجازى نيز راه پيدا مى ‏كند. 👈 آدرس کانال: https://eitaa.com/pelle_pelle_ta_ejtehad 👈 ارتباط با مدیر کانال و ارسال مطالب کاربردی: @Pazhuhesh_Aleyasin 🔰 مدرسه فقهی آل یاسین (علیهم السلام)
5️⃣8️⃣1️⃣ 7️⃣4️⃣ 8️⃣ ❇️ تقسیم مباحث فقه 🔷 بیان شد که در ابتدا کتاب فقهی به عنوان تفصـیلی همان ابواب فقهی موجود مطرح می شد و به تقسیم بندي کل مسائل علم فقه زیاد توجه نشـد تـا این که در زمان مرحوم سـلار در کتاب مراسم و همچنین مرحوم ابوصـلاح حلبی در کتاب کافی این اتفاق افتاد. 👈 این دو فقیه معاصـر یکـدیگر بودنـد 🔶 در کتاب مراسم فقیه بزرگوار سـلار بن عبـدالعزیز کل مسائل علم فقه را به دو دسـته تقسـیم کرده است عبادات و معاملات و در معاملات همه ابواب دیگري غیر از عبادات را گنجانده است. 🔶 مرحوم حلـبی در تقسـیم بنـدي توسـعه بیشتر داده است و مسائـل علم فقه را سه گـانه تقسـیم کرده است (عبـادات، محرمـات و احکام); تحت عنوان عبادات (صـلات، صوم، اداء الامانه، عقود وصـیت و احکام جنازه) در محرمات (مکاسب محرمه و اطعمه واشربه) را آورده است و در قسم احکام، بقیه کتب فقهی را ذکر کرده است. 🟢 بعـد از این دو بزرگوار مرحوم ابن براج در کتـاب مهـذب ابواب فقهی را اینگونه تقسـیم کرده است (احکـام عـامه البلوي) که عموم مکلفین به آن مبتلی می شونـد و (احکـام غیر عـامه البلوي) و این تقسـیم را مبناي تقسـیم کل فقه قرار داده است و قسـم عـامه البلوي بودن را عبـادات قرار داده و غیر عـامه البلوي بودن را سـایر ابواب فقهی. 🟡 تـا این که در زمـان محقق بزرگوار و بی نظیر - مرحوم محقق حلی(رحمه اﷲ)- در کتـاب شـریف شـرایع الاسـلام - که کتـاب پر بـار و شـریفی است و نقطه عطفی درتاریخ علم فقه است. .... 📚برگرفته از دروس آیت الله شاهرودی 👈 آدرس کانال: https://eitaa.com/pelle_pelle_ta_ejtehad 👈 ارتباط با مدیر کانال و ارسال مطالب کاربردی: @Pazhuhesh_Aleyasin 🔰 مدرسه فقهی آل یاسین (علیهم السلام)
6️⃣8️⃣1️⃣ 4️⃣4️⃣ ❇️ شباهت های حال و تمییز ⬅️ حال و تمییز در پنج امر باهم مشترك هسـتند. 1️⃣ هر دو اسم هستند. 2️⃣ هردو نکره می باشـند. 3️⃣ هردو رکن کلام نیسـتند یعنی مسـند و مسندالیه نمی باشند. 4️⃣ هر دو منصوب هستند. 5️⃣ هر دو رافع یک نحوه ابهام در کلام می باشند چنان که حال رافع ابهام هیأت اسـمی در کلام است و تمییز رافع ابهام ذاتی یا نسبتی در کلام می باشد. 🔷 اشکال: گاهی حال به صورت جمله نیز می آید لذا ممکن است اشـکال شود که حال همیشه اسم نمی باشد تا از وجوه مشترك بین حال و تمییز شـمرده شود. همچنین گاهی حال معرفه اسـتعمال می شود، مانند: «اجتهد وحدك» لذا نباید از امور مشترکه بین حـال و تمییز، نکره بودن حـال شـمرده شود. ⬅️ جواب: اصـل در حـال، اسـمیت است و جمله ثانیـا و بـالعرض و نائب مناب از اسم می باشـد و بحث در اینجا درباره امور مشترکۀ اصلی حال و تمییز است. ⬅️ و اینکه اصل درحال تنکیر است به طـوري که اگر لفظـا حـال معرفه بـود، بایـد از حیث معنـا آنرا نکره معنـا کرد چنـانکه «وحـدك» را بایـد«منفردا» معنـا کرد. 📕 مغنی باب رابع 📚 برگرفته از شرح استاد صفایی 👈 آدرس کانال: https://eitaa.com/pelle_pelle_ta_ejtehad 👈 ارتباط با مدیر کانال و ارسال مطالب کاربردی: @Pazhuhesh_Aleyasin 🔰 مدرسه فقهی آل یاسین (علیهم السلام)
7️⃣8️⃣1️⃣ 4️⃣4️⃣ ❇️ جواب از بعض نقضهایی که در مورد روات ابن ابی عمیر وارد شده است؛ 🔶 یکی از نقضـهایی که آیت الله خوئی در روایات ابن ابی عمیر ذکر کرده روایت ابن ابی عمیر از علی بن حدید از جمیل بن دراج است. ⬅️ اینجا اشتباهی در تهذیب و استبصار واقع شده است این اشتباه ممکن است از شیخ باشد و ممکن است از نسخه اي باشد که شیخ در دست داشـته است. 🔷 البته بعیـد است که این اشـتباه مربوط به نسـخی باشد که بعد از شـیخ ارائه شده است زیرا ما وقتی نسخه هاي قدیمی را با هم مقابله کردیم که این اشتباه در آنها وجود داشته است. 👈 در هر صورت صحیح این است که ابن ابی عمیر و علی بن حدیـد بر هم عطف شده اند نه اینکه ابن ابی عمیر از او روایت کرده باشد. سابقا هم گفتیم که صاحب معالم فرموده بود، از آنجـا که ارتکاز این بود که هرکس با (عن) از دیگري نقل روایت کنـد بعضـی وقت ها دو نفر که با هم به واو عطف شده بودند به جاي واو از کلمه ي عن تعبیر شده است. شیخ نیز چون کثیر التالیف بوده است متعدد از این اشتباهات را مرتکب شده است و بعد بسـیاري از این اشـتباهات را تصـحیح کرده است. نسخه ي اصلی تهذیب در دست صاحب معالم بوده است و مواردي از این قبیل با خط خود شیخ اصلاح شده است. ✅ قرینه ي دیگر این است که جمیل بن دراج از مشایـخ ابن ابی عمیر است و ابن ابی عمیر از جمیل روایات بسـیاري دارد و غیر متعارف است که او از شیخ خود به واسطه ي علی بن حدید روایت کرده باشد. 🔷 همچنین ابن ابی عمیر و علی بن حدید هر دو در یک طبقه قرار داشتند و هر دو از جمیل به مقدار زیادي روایت می کنند. 👈 مضافا بر اینکه بجز مورد مذکور ابن ابی عمیر از علی بن حدید روایت نکرده است. ضمنا روایت فوق در کافی به سند دیگري آمده است که ابن ابی عمیر از جمیل بن دراج بدون واسطه نقل می کند. 📚برگرفته از دروس آیت الله شبیری زنجانی 👈 آدرس کانال: https://eitaa.com/pelle_pelle_ta_ejtehad 👈 ارتباط با مدیر کانال و ارسال مطالب کاربردی: @Pazhuhesh_Aleyasin 🔰 مدرسه فقهی آل یاسین (علیهم السلام)
8️⃣8️⃣1️⃣ 8️⃣4️⃣ ❇️نکاتی از حلقه ثانیه 🔶 اگر فردى را كه حقيقتا از مصاديق معناى موضوع له نيست به عنوان مصداق آن معنا ادعا كنيم و از استعمال لفظ، آن فرد ادعايى را اراده كنيم، نوع ديگرى از مجاز به نام مجاز عقلى پديد مى ‏آيد كه استعمال لفظى آن استعمال حقيقى است؛ 👈 چرا كه لفظ در معناى حقيقى خود به كار رفته است. گرچه تطبيق آن بر مصداق، ديگر حقيقت نيست. 🔷 استعمال لفظ و اراده بخش خاصى از معنا به طريق تعدد دال و مدلول موجب مجازيت نيست. 👈 آدرس کانال: https://eitaa.com/pelle_pelle_ta_ejtehad 👈 ارتباط با مدیر کانال و ارسال مطالب کاربردی: @Pazhuhesh_Aleyasin 🔰 مدرسه فقهی آل یاسین (علیهم السلام)
9️⃣8️⃣1️⃣ 8️⃣4️⃣ 9️⃣ ❇️ تقسیم مباحث فقه ✅ در زمـان مرحوم محقق حلی(رحمه اﷲ) در کتـاب شـریف شـرایع الاسـلام - که کتـاب پر بـار و شـریفی است و نقطه عطفی درتاریخ علم فقه ماهست - کل فقه را به چهار بخش عمده تقسیم کرده است و تحت هر باب هم مجموعه مسائل و کتب فقهی مربوط به آن را گنجانده است. 1️⃣ قسم اول عبادات است و تحت عنوان عبادات کتب طهارت، صـلات، زکات، خمس، صوم، اعتکاف، حـج و عمره، جهاد و امربه معروف و نهی از منکر را قرار داده است . 2️⃣ قسم دوم عقود است و تحت این قسم بحث تجـارت، رهن و افلاس، حجر، ضـمان، صـلح، شـرکت، مضاربه، مزارعه، مساقات،ودیعه، عاریه، اجاره، وکالت، وقف، هبه، سبق و رمایه، وصیت و نکاح را آورده است . 3️⃣ قسم سوم ایقاعـات است که تحت این قسم کتب طلاق، ایلاـء، ظهـار، لعـان، عتق، تـدبیر، مکاتبه، استیلاء، ایمان، اقرار، نـذر وجعاله را آورده است . 4️⃣ قسم چهارم عنوان الاحکام است و کتبی را که تحت آن آورده است صـید و ذباحه، اطعمه و اشـربه، احیا موات، غصب، لقطه، شفعه، ارث، قضا و شـهادات، قصاص و دیات می باشد که اینها نه عقد هستند و نه ایقاع یعنی اصلاً امور انشائی نیستند و تحت عنوان احکام می باشد و این تقسـیم بندي از محقق بزرگوار(رحمه اﷲ) تا امروز تقسـیم بندي رایجی است که در مهندسی علم فقه ما ثابت است . 👈 برخی عنوان قسم چهارم را (الاحکام و السـیاسات قرار داده انـد و خود محقق(رحمه اﷲ) صـریحاً مبنایی براي این تقسـیم بندي ذکر نکرده است ولی مرحوم شـهید(رحمه اﷲ) و برخی دیگران توجیهی براي آن ذکر کرده انـد ایشان در کتاب قواعد و فوائد فرموده است(و وجه الحصـر: أن الحکم الشـرعی إمـا أن تکون غـایته الآخره، أو الغرض الأهم منه الـدنیا، و الأول: العبادات. والثـانی: إمـا أن یحتـاج إلی عبـاره، أو لاـ، و الثانی: الأحکام. و الأول: إما أن تکون العباره من اثنین- تحقیقا أو تقـدیرا- أو لا، والأول: العقود، و الثانی:الإیقاعات). 📚برگرفته از دروس آیت الله شاهرودی 👈 آدرس کانال: https://eitaa.com/pelle_pelle_ta_ejtehad 👈 ارتباط با مدیر کانال و ارسال مطالب کاربردی: @Pazhuhesh_Aleyasin 🔰 مدرسه فقهی آل یاسین (علیهم السلام)
0️⃣9️⃣1️⃣ 5️⃣4️⃣ ❇️ تفاوت های حال و تمییز 1️⃣ حال گاهی به صورت جمله و گاهی به صورت ظرف و گاهی به صورت جار و مجرور بیان می شود در حالیکه تمییز فقط به صورت اسم در کلام قرار می گیرد. 👈 هرگاه ظرف و جار و مجرور حال واقع شوند بایـد ذو الحال معرفه باشـد و متعلق آنها بایـد شـبه فعل عام و محذوف باشد، یعنی باید ظرف و جار و مجرور مستقر باشد. 2️⃣ گاهی معناي مراد متکلم از کلام، متوقف بر ذکر حال می شود، یعنی اگر حال در کلام ذکر نشود و لحاظ نگردد، معناي کلام مطابق با مراد متکلم نمی باشـد، ماننـد قول خداونـد متعال: لا تمش فی الارض مرحا. 👈 درحـالیکه هیچوقت معناي کلام متوقف بر ذکر تمییز نمی شود، زیرا تمییز چه ذکر شود و چه ذکر نشود معناي کلام کامل است و مطابق مراد متکلم می باشد. مانند: «طاب زید» که «نفسا» چه ذکر شود و چه نشود تأثیري در صحت اصل معناي کلام ندارد. 3️⃣ حال مبین و بیانگر هیأت و کیفیت اسـمی در کلام است، ماننـد: «جاء زیـد ضاحکـا» در حالیکه تمییز، مبین و بیانگر ذات اسم قبل و رافع ابهام از ذات اوست، به عنوان نمونه در مثال «عنـدي مثقال» یعنی «نزد من مثقالی است» که ذات «مثقال» ابهام دارد که از چه چیزي و ذاتی نزد متکلم یک مثقال وجود دارد که با لفظ تمییز از ذات آن رفع ابهام می گردد و گفته میشود: «عنـدي مثقال ذهبا». 📕 مغنی باب رابع 📚 برگرفته از شرح استاد صفایی 👈 آدرس کانال: https://eitaa.com/pelle_pelle_ta_ejtehad 👈 ارتباط با مدیر کانال و ارسال مطالب کاربردی: @Pazhuhesh_Aleyasin 🔰 مدرسه فقهی آل یاسین (علیهم السلام)
1️⃣9️⃣1️⃣ 5️⃣4️⃣ ❇️ در مورد تضعیفات ابن غضائري دو مسلک وجود دارد: ⬅️ یکی مسـلک مشـهور است و یکی مسـلکی است که مرحوم شـیخ آقـا بزرگ و آیت الله خوئی نیز آن را تبعیت و اثبـات کرده است. 1️⃣ مشـهور می گویند که ابن غضائري فردي بوده است که بسیار جرح می کرده است و در شهادات اشخاص، اگر کسی خارج از متعارف عمل کنـد چه از باب مدح و یا قدح آن قسـمتی که از متعارف خارج است حجیت ندارد. 👈 خود فرد ممکن است عادل باشـد ولی اگر در اخبارات خود کثیر الخطاء باشـد و ازحد متعارف خارج باشد و در محسوساتی که از آن خبر می دهد بیش از حـد معمول اشـتباه کنـد، اصـل عقلایی بر الغاء احتمال خطاء در مورد او جاري نمی شود. 👈 همچنین اگر چنین کسـی در امور قریب به حس ماننـد شـهادت به عـدالت و ماننـد آن به شـکلی خـارج از متعـارف عمل کنـد ادله ي حجیت اخبار آن موارد را شامل نمی شود. ⬅️ ابن غضائري که بسـیار قدح و جرح داشـته است بنا بر این به گفته ي او ترتیب اثر داده نمی شود. بله او کسـی را مدح و توثیق کرده باشد به آن باید عمل کرد. 2️⃣ در مقابل مسـلک شـیخ آقا بزرگ و آیت الله خوئی است و آن اینکه نبایـد بین مدح و قدح او فرق گذاشت بلکه باید فرق بین مطـالبی باشـد که نجاشـی از ابن غضـائري نقـل می کنـد که آنها همه حجت است چه مـدح باشـد و چه قـدح 👈 ولی مطالبی که قهپـایی در مجمع الرجـال به عنوان ابن غضائري وارد کرده و یا علامه و ابن داود از ابن غضائري نقل می ننـد معتبر نیست چه مدح باشد و چه قدح. بنا بر این بین مدح و قدح ابن غضائري تفاوتی نیست بلکه تفاوت در مسموعات نجاشی و غیر آن است. 📚برگرفته از دروس آیت الله شبیری زنجانی 👈 آدرس کانال: https://eitaa.com/pelle_pelle_ta_ejtehad 👈 ارتباط با مدیر کانال و ارسال مطالب کاربردی: @Pazhuhesh_Aleyasin 🔰 مدرسه فقهی آل یاسین (علیهم السلام)
2️⃣9️⃣1️⃣ 9️⃣4️⃣ ❇️نکاتی از حلقه ثانیه 🔶 حروف و هيئت‏ها بر معناى ربط و نسبت دلالت دارند. 🔷 اصوليون از هر نسبتى به معناى حرفى تعبير مى‏ كنند، چه مدلول حرف باشد يا مدلول هيئت جمله ناقص يا تام. و از هر معناى مستقل به معناى اسمى تعبير مى ‏كنند. 👈 تفاوت ميان معناى حرفى و اسمى در اين است كه معناى حرفى جز در ضمن لحاظ دو طرف نسبت، قابل تصور نيست، بخلاف معناى اسمى كه قابل لحاظ مستقل است. ⬅️ محقق نائينى- رحمه الله- معتقد است كه معناى حرف ايجادى و معناى اسم اخطارى است. اگر اين سخن چنين تفسير شود كه حروف قبل از مرحله كلام داراى معناى ثابتى نيستند و معناى آنها در مرحله كلام ايجاد مى ‏شود، سخنى غير قابل قبول است. ولى اين سخن تفسير دقيق و لطيفى دارد كه در حلقه سوم خواهد آمد. 👈 آدرس کانال: https://eitaa.com/pelle_pelle_ta_ejtehad 👈 ارتباط با مدیر کانال و ارسال مطالب کاربردی: @Pazhuhesh_Aleyasin 🔰 مدرسه فقهی آل یاسین (علیهم السلام)
3️⃣9️⃣1️⃣ 9️⃣4️⃣ 🔟 ❇️ تقسیم مباحث فقه ✅ در این باره تقسـیماتی ذکر شد که بهترین تقسیم، تقسیمی است که مرحوم محقق(رحمه ﷲ) در شـرایع آورده است و فقها بعـد از ایشان از این تقسـیم بنـدي تبعیت کردنـد که عبارتست از: عبادات، عقود، ایقاعات و احکام. 🔶 نکته این تقسیم این است که متخذ از نوع مسائل فقهی می باشد مثلاً عبادات مسائلی هستند که داراي نکته مشترك - یعنی نیت قربت - هسـتند که این نکته در همه آنها شـرط است و نوع احکام آنها عبادي است و همین وحدت نوعی این احکـام مبنـاي این قسم در تقسـیم است. 🔷 مبنـاي قسم دوم - عقود - این است که تصـرف انشایی وضـعی است و ایجاد معامله است که قائم بین دو طرف می باشـد. 🔶 قسم سوم یعنی ایقاعـات بـا یـک طرف ایجـاد می شود. 👈 لذا تقسـیم مرحوم صاحب شـرایع(رحمه اﷲ)مبناي مناسبی دارد چرا که بحث فلسفه احکام و اغراض را درمبناي تقسـیم لحاظ نکرده است بلکه براساس نوع مجموعه هاي این مسائل و نوع حکم و متعلق حکم تقسیم بندي نموده است. 👈 بنابراین، این تقسـیم هم فنی تر است و هم مناسب و ذوقی تر، ولی در عین حال داراي اشـکالاتی نیز می باشد که به آنها اشاره می کنیم. 📚برگرفته از دروس آیت الله شاهرودی 👈 آدرس کانال: https://eitaa.com/pelle_pelle_ta_ejtehad 👈 ارتباط با مدیر کانال و ارسال مطالب کاربردی: @Pazhuhesh_Aleyasin 🔰 مدرسه فقهی آل یاسین (علیهم السلام)
توضیحات استاد جلالیان در مورد این مقاله؛ این مقاله در دوفصلنامه مطالعات فقه سیاست مجتمع اموزشی پژوهشی ائمه اطهار چاپ شده است که دارای رتبه علمی است. مقاله در رد شبهات وارده به دین اسلام و نواندیشان سکولار است که دین را یک مقوله شخصی و ناظر به آخرت معرفی می کنند و از سیاست جدا. با مطالعه چکیده مقاله به اهمیت مقاله پی خواهید برد.
چکیده تحریف تورات و انجیل از یک سو و ناتوانی کلیسا در حوزه حکمرانی و اداره عادلانه جامعه از سوی دیگر، سبب گرایش اندیشمندان غربی به انگارة جدایی دین از سیاست گردید مع‌ الاسف برخی روشنفکران دینی ناتوانی دین در عرصه سیاست‌ورزی را به دین اسلام نیز تعمیم داده و حتی تلاش نموده‌اند برای آن شواهدی از قرآن و سنت بیابند. مقاله حاضر در راستای رد این انگاره، دلالت یکی از چندین آیات قرآن کریم -یعنی آیه 66 مائده‌- را بر ضرورت حکومت دینی، مورد توجه قرار داده و تلاش می‌نماید چگونگی دلالت آیه بر این مهم را تبیین نماید. بررسی دلالی آیة مذکور با استفاده از روش تفسیری- اجتهادی، نشان می‌دهد که اسلام نه تنها یک دین فردی نیست بلکه به امور اجتماعی و تشکیل حکومت نیز نگاه دارد و سعادت بشری را در تمامی شئون خواستار است چرا که در آیة مذکور سعادت دنیوی مشروط به اقامة دین شده است و اقامة دین بدون تشکیل حکومت ممکن نیست چرا که تشکیل حکومت اگر نگوئیم با اقامة دین تلازم دارد لااقل مقدمة آن است ضمن اینکه روایات مفسرة ذیل آیه نیز همین نکته را تایید می‌نماید که راه رسیدن به سعادت بشر تبعیت از نمایندگان الهی و منتخبین الهی در تمامی شئون زندگی است.
❌❌اطلاعیه مهم پژوهشی❌❌ قابل توجه اساتید محترم و طلاب گرامی برنامه چهارشنبه های پژوهشی از این هفته اجرا می شود. در این برنامه طلاب به جای ارائه درس به ارائه تقریر می پردازند. بنابراین لازم است که در طول هفته یا نهایتا تا سه شنبه شب تقریر خود را در گروه کلاسی خود در ایتا جهت مطالعه استاد و بقیه طلاب قرار دهند. ✅توجه: علاوه بر قرار دادن تقریر در گروه، تقریر خود را برای مسئول امور طلاب حاج آقای خوشه چرخ به آیدی (@majikh9631) هم بفرستند. ✅میزان تقریر هر درس دو صفحه ورد (خط بی بدر 14) معادل حدودی 500 تا 600 کلمه می باشد بنابراین طلاب محترم باید برای هر هفته 4 صفحه تقریر (دو صفحه فقه و دو صفحه اصول) آماده کنند. ❌در صورت تعطیلی روز چهارشنبه به هر دلیلی یا عدم برگزاری کلاس طلاب موظف هستند تقریرات خود را برای آقای خوشه چرخ بفرستند. ✅ارزیابی روز چهارشنبه بر اساس تقریر است و با روزهای دیگر متفاوت است. طلابی که دو درس اصول یا دو درس فقه دارند هم باید 4 صفحه تقریر بنویسند. ✅کلاسهایی که در هفته دو یا سه جلسه (با مدت زمان بیشتر) است، معادل یک جلسه را (حدود 45 تا 50 دقیقه) به بررسی تقریرات اختصاص دهند.
❌❌اطلاعیه مهم پژوهشی❌❌ ✅برنامه پنچشنبه های مقاله نویسی از این هفته آغاز می شود. طلاب محترم پایه نهم و دهم حضورشان در این طرح الزامی می باشد. (شرکت بقیه طلاب بلا مانع است) جلسه اول (5 مهر) اختصاص دارد به بیان روش مقاله نویسی و از جلسه دوم به بعد به شکل کارگاهی برنامه مقاله نویسی دنبال می شود. شروع برنامه پنجشنبه ها از ساعت 13 تا 15 می باشد. 💠توضیح اجمالی نوشتن مقاله در یک نیم سال: 1️⃣در ماه اول (4 هفته که مجموعا می شود 8 ساعت) طلاب با حضور خود در جلسات و هماهنگی با استاد باید موضوع مقاله خود را انتخاب کنند و مجموعا حدود 250 تا 300 کلمه مقاله را (در کنار فیش برداری و جمع آوری مطالب) جلو ببرند. 2️⃣در ماه دوم (4 هفته که مجموعا می شود 8 ساعت) بعد از منقح شدن موضوع و گذر از تعاریف کلی و بیان مساله و .... (به کمک مطالب جمع آوری شده و افزودن فیش برداری ها و جمع آوری بیشتر مطالب) باید مقاله به حدود 800 تا 900 کلمه برسد. (معمولا در این ماه دوم تلاش به جمع آوری اقوال موجود و بیان نظرات مختلف می رسد) 3️⃣در ماه سوم (4 هفته که مجموعا می شود 8 ساعت) با توجه به تسلط پژوهشگر بر موضوع و احاطه به اطراف آن کار مقاله نویسی سرعت بیشتری می گیرد و مقاله به حدود 2000 تا 2500 کلمه می رسد. (معمولا در این مرحله عمده کار حول ادله اقوال می گذرد) 4️⃣در ماه چهارم (ماه آخر) (4 هفته که مجموعا می شود 8 ساعت) کار جمع بندی و به نتیجه رساندن مقاله است تا مقاله به حد مطلوب خود (بین 5000 تا 6000) کلمه برسد. (عمدتا کار مقاله در این ماه به بررسی ادله و انتخاب قول مختار همراه با رد بقیه اقوال است).
جزوه ای که استاد فدایی فرمودند در اختیار طلاب قرار داده شود 👆👆👆👆👆👆
استاد فدایی.MP3
21.25M
صوت استاد فدایی (آموزش مقاله نویسی)
4️⃣9️⃣1️⃣ 6️⃣4️⃣ ❇️ تفاوت های حال و تمییز 🔶 سه فرق بیان شد 4️⃣ حال می توانـد واحـد و یا متعدد باشد زیرا ذو الحال می تواند حالات گوناگونی داشته باشد. درحالی که تمییز نمی تواندمتعدد باشد زیرا ممیز آن ذات است و ذوات یک صورت واحده دارند. 5️⃣ حال می توانـد مقدم از عامل خود شود به شـرط اینکه عامل آن، فعل متصـرف یا وصـفی «یکی از مشتقات فعل» باشد که شبیه آن فعل در متصرف بودن است (مانند اسم فاعل و اسم مفعول و صـفت مشبهه به خلاـف افعـل تفضـیل که از اوصـاف متصـرف نیست زیرا داراي معنـاي افضـلیت است که این معنا در فعل نمی باشـد) بنابراین هرگز لفـظ حال از عامل خود اگر از افعال جامـد و یا عامل معنوي و یا اوصاف غیر متصـرف باشـد، مقـدم نمی شود. 6️⃣ اصل در حال مشـتق بودن است ولی اصل در تمییز جامـد بودن است. البته گاهی در مقام اسـتعمال به عکس می شود و حال جامد و تمییز به صورت مشـتق اسـتعمال می شود، مانند: «هذا مالک ذهبا» که «ذهبا» حال از «مالک» است و گاهی تمییز به صورت مشـتق اسـتعمال می شود مانند لله دره فارسا. 7️⃣ حال گاهی موّکد عاملش و یا کلمات قبل از خود می باشد، یعنی معنایی که از حال فهمیـده می شود قبل از حال براي ذوالحال فهمیـده شـده. مانند آیه شریفه فتبسم ضاحکا من قولها. 📕 مغنی باب رابع 📚 برگرفته از شرح استاد صفایی 👈 آدرس کانال: https://eitaa.com/pelle_pelle_ta_ejtehad 👈 ارتباط با مدیر کانال و ارسال مطالب کاربردی: @Pazhuhesh_Aleyasin 🔰 مدرسه فقهی آل یاسین (علیهم السلام)