eitaa logo
قران پویان
465 دنبال‌کننده
5.9هزار عکس
695 ویدیو
619 فایل
تدبردر قرآن وتفقه در دین با عمومی سازی فهم وعمل به قرآن
مشاهده در ایتا
دانلود
❇️فرازى از زندگى بزرگ! 💠فَلَمَّا رَأى‏ أَيْدِيَهُمْ لا تَصِلُ إِلَيْهِ نَكِرَهُمْ وَ أَوْجَسَ مِنْهُمْ خِيفَةً قالُوا لا تَخَفْ إِنَّا أُرْسِلْنا إِلى‏ قَوْمِ لُوطٍ 🌱پس (آن را برایشان آورد، و) هنگامی که دید دست‌هایشان به‌سوی آن دراز نمی‌شود، آنان را ناشناس (و بیگانه) شمرد و از آنان ترسی در دلش احساس کرد. (ولی آنان) گفتند: «نترس؛ که ما (فرشته‌ایم و) به‌سوی قوم لوط فرستاده شده‌ایم.» هود - ۷۰ 🔷✨اکنون نوبت فرازى از زندگانى ابراهیم این قهرمان بت شکن است، البته در اینجا تنها یک قسمت از زندگانى او که مربوط به داستان قوم لوط و مجازات این گروه آلوده عصیانگر است، اشاره شده، نخست مى‏گوید: «فرستاده‏هاى ما نزد ابراهیم آمدند در حالى که حامل بشارتى بودند» (وَ لَقَدْ جاءَتْ رُسُلُنا إِبْراهِیمَ بِالْبُشْرى‏). 🔷✨این فرستادگان الهى همان فرشتگانى بودند که مأمور درهم کوبیدن شهرهاى قوم لوط بودند، ولى قبلا براى دادن پیامى به ابراهیم (ع) نزد او آمدند. در این که بشارتى که آنها حامل آن بودند چه بوده است، دو احتمال وجود دارد که جمع میان آن دو نیز بى‏مانع است: نخست بشارت به تولد اسماعیل و اسحاق است که بشارت بزرگى براى او محسوب مى‏شد. 🔷✨دیگر این که ابراهیم از فساد قوم لوط و عصیانگرى آنها سخت ناراحت بود،هنگامى که با خبر شد آنها چنین مأموریتى دارند، خوشحال گشت. به هر حال: «هنگامى که رسولان بر او وارد شدند سلام کردند» (قالُوا سَلاماً). «او هم در پاسخ به آنها سلام گفت» (قالَ سَلامٌ). «و چیزى نگذشت که گوساله بریانى براى آنها آورد» (فَما لَبِثَ أَنْ جاءَ بِعِجْلٍ حَنِیذٍ). از این جمله استفاده مى‏شود که یکى از آداب مهماندارى آن است که غذا را هر چه زودتر براى او آماده کنند، چرا که میهمان وقتى از راه مى‏رسد مخصوصا اگر مسافر باشد غالبا خسته و گرسنه است، هم نیاز به غذا دارد، و هم نیاز به استراحت، باید زودتر غذاى او را آماده کنند تا بتواند استراحت کند. 📚تفسیر نمونه ༻🍃‌🌸🍃༺ 🆔@quranpuyan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
♻️♻️♻️ : تدبر در سوره های قرآن به ترتيب نزول 8⃣2⃣ تدبر در سوره ● منظور از خلقت سموات و ارض در شش روز چیست؟ خلقت آسمانها و زمین چگونه بوده است؟ تدریجی یا ناگهانی؟ سماوات )) عبارتند از طبقاتى از خلق جسمانى و مشهود كه بر بالاى كره زمين ما واقع شده ، و بر آن احاطه دارند، و احاطه داشتنش ‍ بدين جهت است كه زمين كروى شكل است ، به دليل آيه شريفه : ((يغشى الليل النهار يطلبه حثيثا))، كه مي فهماند شب فراگير روز است . و آسمان اول همين آسمانى است كه چراغهاى نجوم و كواكب در آن قرار دارند، پس اين ، آن آسمانى است كه زمين را در احاطه خود دارد، و يا به عبارتى در بالاى زمين قرار دارد، و زمين را در شبها زينت مي بخشد، آنچنان كه قنديلها و چلچراغها سقف خانه را زينت مى دهد. و اما نسبت به بالاى آسمان دنيا در كلام خداى تعالى چيزى كه از وضع آن خبر دهد نيامده ، تنها آيه شريفه سبع سماوات طباقا مي فهماند كه آسمانها هفت طبقه روى هم است ، و آيه شريفه ((الم تروا كيف خلق اللّه سبع سماوات طباقا و جعل القمر فيهن نورا و جعل الشمس سراجا)) نيز همين يك نكته را مي رساند. و آيه شريفه ((اولم ير الذين كفروا ان السماوات و الارض كانتا رتقا ففتقناهما و جعلنا من الماء كل شى ء حى افلا يؤمنون )). درباره وضع آفرينش آسمانها مي فهماند قبل از آنكه به صورت فعلى در آيند، يعنى از يكديگر جدا و متمايز شوند يكپارچه بودند، و آيه شريفه ((ثم استوى الى السماء و هى دخان فقال لها و للارض ائتيا طوعا او كرها قالتا اتينا طائعين فقضاهن سبع سماوات فى يومين و اوحى فى كل سماء امرها)) كه مي فهماند خلقت آسمانها در دو روز صورت گرفته ، البته نه به روزهاى كره زمين ، چون روز به معناى يك مقدار معين از زمان است ، و لازم نيست كه حتما با روز اصطلاحى ما ساكنان زمين منطبق باشد. آرى ، روز در هر ظرفى مقدارى است از زمان ، در ظرف زمين عبارت است از مدت زمانى كه كره زمين يك بار به دور خودش بچرخد، و در ظرف قمر - البته قمر مخصوص كره زمين - تقريبا برابر است با بيست و نه روز و نصف ، و استعمال كلمه ((يوم )) در برهه اى از زمان استعمالى است شايع . بنابراين ، خداى تعالى آسمانها را در دو برهه از زمان آفريده ، همانطور كه درباره آفرينش زمين فرموده : ((خلق الارض فى يومين ... و قدر فيها اقواتها فى اربعة ايام )) پس خلقت زمين در دو روز، يعنى در دو برهه از زمان بوده ، و ارزاق آن در چهار روز كه همان چهار فصل باشد تقدير شده است . پس آنچه از آيات گذشته به دست آمد يكى اين بود كه خلقت آسمان و زمين به اين شكل و وضعى كه ما مى بينيم ناگهانى نبوده و به اين شكل از عدم ظاهر نشده بلكه از چيز ديگرى خلق شده كه آن چيز قبلا وجود داشته و آن ، ماده اى متشابه الاجزاء و روى هم انباشته بوده كه خداى تعالى اين ماده متراكم را جزء جزء كرد، و اجزاء آن را از يكديگر جدا ساخت ، از قسمتى از آن در دو برهه از زمان زمين را ساخت ، و سپس به آسمان كه آن موقع دود بود پرداخته ، آن را نيز جزء جزء كرد، و در دو برهه از زمان به صورت هفت آسمان در آورد. ديگر اينكه آنچه ما از موجودات زنده مى بينيم از آب آفريده شده اند، پس ماده آب ، ماده حيات هر جنبنده است . با مطالبى كه گذشت معناى آيه مورد بحث روشن گرديد، پس اينكه فرمود: ((هو الذى خلق السماوات و الارض فى ستة ايام ))، منظور از آفريدن آن ، جمع كردن اجزاء، و سپس جدا ساختنش از مواد ديگرى متشابه با هم و متراكم در هم است . و به حكم اين آيات خلقت آسمانها در دو روز و خلقت زمين نيز در دو روز - به آن معنايى كه براى روز كرديم - صورت گرفته و در نتيجه از شش روز دو روز باقيمانده كه در آن كارى ديگر شده (و آن همان تقدير ارزاق و يا به عبارتى به حركت در آوردن زمين به دور خورشيد است ، به نحوى كه در اثر دور و نزديك شدنش از خورشيد و نيز در اثر ميل به سوى شمال و جنوب ، چهار قسم هوا در زمين پيدا (شد: هواى بهارى ، تابستانى ، پاييزى و زمستانى و در نتيجه زمين آماده گرديد براى اينكه ارزاق روزى خواران ، از آن برويد). تفسیر المیزان https://zaya.io/ldpig کانالِ قرآن‌پویان تدبر در  قرآن ،تفقه در دين ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
شماره 38 سوره صفحه_24 ، تبعیت نیست بلکه زمینه را فراهم می‌کند 🔸 وَ مِنَ النَّاسِ مَن یَتَّخِذُ مِن دُونِ اللَّهِ أَندَادًا یحُِبُّونهَُمْ کَحُبّ‏ِ اللَّهِ  وَ الَّذِینَ ءَامَنُواْ أَشَدُّ حُبًّا لِّلَّهِ  وَ لَوْ یَرَى الَّذِینَ ظَلَمُواْ إِذْ یَرَوْنَ الْعَذَابَ أَنَّ الْقُوَّهَ لِلَّهِ جَمِیعًا وَ أَنَّ اللَّهَ شَدِیدُ الْعَذَابِ"165/بقره" در اینجا به چه معناست❓ 🔷 یک وقت انسان به چیزی علاقه‌مند است، برای اینکه او یک کمالی است یا یک موجود کاملی است، فقط در حدّ کمال به او دل می‌بندد؛ یک وقت به چیزی علاقه‌مند است و از او پیروی می‌کند. آنچه که فعلاً مطرح است محبتی است که زمینه اطاعت و تبعیت را در بر دارد. 🔷 به علاقه‌مند بودند، برای اینکه او «رب‌العالمین» است و «رب‌الارباب» و بتها را عبادت می‌کردند، برای اینکه اینها و ارباب جزئی و وسایط فیض. لذا خدا را اصلاً عبادت نمی‌کردند، تنها بتها را عبادت می‌کردند و بتها را به عنوان وسایط و وسایل فیض مستقل می‌دیدند و به اینها دل بسته بودند و اینها را اطاعت می‌کردند. 🔷 گرچه ، و تبعیت را فراهم می‌کند؛ اما محبت به معنای تبعیت نیست، محبت همان کشش درونی است که زمینه اطاعت را فراهم می‌کند. گاهی انسان خدای سبحان را دوست دارد، برای اینکه او را از جهنم برهاند یا او را از بهشت متنعم کند؛ یا اینکه او را برای خودش دوست دارد. علی‌ایّ‌حال آنکه «خوفاً من النار» یا «شوقاً الی الجنه» عبادت می‌کند، او خدا را در همین حدّ دوست دارد (این‌چنین نیست که اصلاً دوست نداشته باشد)؛ ولی آنها که احرارند، خدا را بر اساس محبوبیتش عبادت می‌کنند، ﴿وَالَّذِینَ آمَنُوا أَشَدُّ حُبَّاً لِلَّهِ﴾. 👈پس به خدای سبحان تعلق می‌گیرد و در آیات قرآن کریم شواهدی هست که خدا انسانهای کامل است و انسانهای مؤمن نسبت به خدا دل می‌بندند. 📚تفسیر تسنیم ┄═❁🍃 کانالِ قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تفقه در دين ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
🚩نگاهي به از منظر : 🛑قسمت اول ❇️آیا ملّتی که دارد، نیز دارد؟ 🔴نهضت امام حسين را از زواياي مختلف مي‌توان مورد بررسي و تحليل قرار داد. مي‌توان آن را از زاويه ‌اي بررسي كرد.مي‌توان از زاويه‌ي دومي، اين نهضت را مورد بررسي قرار داد. این زاویه، زاويه‌ي است. زاويه‌ي سومي كه مي‌توان با آن به اين نهضت نگریست، منظری است كه كمتر به ان پرداخته شده است. 🔷نكته‌اي كه در سراسر نهضت حسين ع موج مي‌زند، امر به معروف و نهي از منكر است. از امر به معروف و نهي از منكر مي‌توان تلقّي اخلاقي داشت. ، چيزي جز ارزش‌هاي اخلاقي نيست؛ و ، چيزي جز ضدّ ارزش‌هاي اخلاقي نيست. حسين آمده است تا ارزش‌هاي اخلاقي را در جامعه بگستراند و ضدّ ارزش‌هايي را که رفته رفته، غلبه و سيطره پيدا مي‌كند از عمق دل جامعه بزداید. نه يك بار و دو بار؛ که او در هر منزلي به اين هدف، تأكيد مي‌كند. البتّه امام به بحث شرعی ” اماته‌ سنّت و احياي بدعت” نیز فراوان توجّه داشت. ❓آيا بين باورهاي بن علي سازگاري بود؟ ✅ پاسخم اين است: حسين، باورهايي به غايت سازگار داشت. 💫باورهاي او از ، ، ، و ، همگي در منظومه ا‌ي سازگار قابل جمعند(ضابطه اوّل). 🔹وسايلی كه او براي رسيدن به اهدافش برگزیده بود، همگی متناسب بودند(ضابطه دوم). 🔹اهداف امام نیز اخلاقي بودند. خواسته ها، كارها و باورهاي او، همگی با باورهاي اخلاقيش سازگار بودند(ضابطه سوم). 🔷حسين اگر در حالت و موقعيّت يك خروجي نبود، اگر در موقعيت يك بود، همان مي‌كرد كه در زمان گذشته، پدرش علی كرده بود. علي با كساني كه عليه او خروج كرده بودند، يا حاضر به بيعت با او نشده بودند، چه كرد؟ آيا بیعت را به کسی تحميل كرد؟ آيا كسي را با زور به پذيرش حكومتش فرا خواند؟ آيا عبدالله بن عمر، حسّان بن ثابت، أسامه بن زید و ديگراني كه در زمان او بودند و نام ۲۵ نفر آنها در تاريخ‌ مانده است، يكيشان به مرگ غير طبيعي مُرد؟ 🔷از اين روست که ذكر مي‌كنيم منطق اهل بيت، منطقي پيروز است. آن‌ها با مخالفان خود منطقي و اخلاقي برخورد كردند. برخورد اخلاقي با ، يعني اين كه اگر جاي و عوض شود، تفاوتي نكند. حسين همان را مي‌خواست كه در زمان پدرش به مخالفان سياسي داده شده بود و آن، حقّ مسلّم هر مخالف سياسي است: از ما نخواهيد! اين كه افرادي را بر سر دوراهی مجبور کنند يا بيعت با مرا بپذير يا مرگ را انتخاب كن! این اخلاقی نیست. ما حتّی باور نداريم رسول خدا(ص) هم مردم را مخيّر كرده باشد يا اسلام يا مرگ! اين تهمت دشمنان اسلام به پيامبر رحمت(ص) است. كتابي كه منطقش در گزينش دين است”لا إكراهَ فِي‌الدين” كجا مي‌تواند شمشير بالاي سر کسی بگذارد و بگويد يا مسلمان شو يا سرت را بده. آیا تو، از اسلام عزيزتري كه يا بايد حكومت ترا پذيرفت يا بايد به زندان رفت، يا به گورستان. 💫ادامه دارد... 🖋دکتر محسن کدیور ┄═ کانالِ قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تفقه در دين ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. 🤲إِلٰهِى تَصَاغَرَ عِنْدَ تَعاظُمِ آلائِكَ شُكْرِى، وَتَضَاءَلَ فِى جَنْبِ إِكْرامِكَ إِیَّاىَ ثَنائِى وَنَشْرِى، جَلَّلَتْنِى نِعَمُكَ مِنْ أَنْوارِ الْإِیمانِ حُلَلاً، وَضَرَبَتْ عَلَىَّ لَطائِفُ بِرِّكَ مِنَ الْعِزِّ كِلَلاً، وَقَلَّدَتْنِى مِنَنُكَ قَلائِدَ لَاتُحَلُّ، وَطَوَّقَتْنِى أَطْواقاً لَاتُفَلُّ، فَآلاؤُكَ جَمَّةٌ ضَعُفَ لِسانِى عَنْ إِحْصَائِها، 💞معبودم، در برابر بزرگی نعمت‌هایت، سپاسم کوچک است و در کنار اکرامت بر من، ستایش و گزارشم از آن، خود را پست و ناچیز نشان می‌دهد، نعمت‌هایت از انوار ایمان، زینت‌هایی به من پوشاند و لطایف نیکی‌ات خیمه‌هایی از عزت بالای سرم افراشت و عطاهایت گردنبندهای زیبنده‌ای به گردنم افکند که هرگز باز نشود و طوق‌هایی بر من آویخت که به هیچ روی گسسته نگردد، عطاهای انبوهت زبانم را از شمردنش ناتوان ساخته 💫المناجاة السادسة: مناجاة الشاكرين 💫قرآن پویان ┄═❁🍃❈🌸❈🍃❁═┄ @quranpuyan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠 یــڪ صفحـہ قرآטּ بـہ همراـہ ترجمـہ 📖 آیه 72 تا 81 📄 ༻🍃‌🌸🍃༺         🆔@quranpuyan
10FilesMerged_۲۰۲۴۰۷۲۷_۲۳۰۶۵۸.mp3
2.23M
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‏‌‌‌‌‌‌‌‏‌‌‌‌‌‌‌‏ 📖 🎙آقای بازرگان 🆔@quranpuyan
🕊 مربوط بہ 🔻 ༻🍃‌🌸🍃༺ 🆔@quranpuyan
❇️ بايد بر اساس باشد، نه بر محور 💠‏قالُوا يا لُوطُ إِنَّا رُسُلُ رَبِّكَ لَنْ يَصِلُوا إِلَيْكَ فَأَسْرِ بِأَهْلِكَ بِقِطْعٍ مِنَ اللَّيْلِ وَ لا يَلْتَفِتْ مِنْكُمْ أَحَدٌ إِلاَّ امْرَأَتَكَ إِنَّهُ مُصِيبُها ما أَصابَهُمْ إِنَّ مَوْعِدَهُمُ الصُّبْحُ أَ لَيْسَ الصُّبْحُ بِقَرِيبٍ (۸۱/هود) 🌱‏(وقتی كار به اينجا رسيد، ميهمانان) گفتند: ای لوط! ما فرستادگان پروردگار تو هستيم، (درباره‌ی ما نگران مباش، زيرا) آنان هرگز به تو دسترسی پيدا نخواهند كرد. پس پاسی از شب گذشته، خانواده‌ات را (از اين سرزمين) بيرون ببر و (مراقب باش تا) هيچ كس از شما (به پشت سرش) متوجّه نشود. ولی همسرت (را با خود همراه مبر، زيرا) آن بلايی كه به همه می‌رسد به او (نيز) خواهد رسيد. ‏همانا وقت (نابودی) آنان صبح است. آيا صبح نزديك نيست؟! ‌‏🔹خداوند قبل از هلاكت هر قومی، پيامبرشان را در جريان می‌گذارد. إِنَّا رُسُلُ رَبِّكَ‌ ... ‏🔹مؤمن بايد چنان سرعت عمل و آمادگی روحی داشته باشد كه بتواند در مدّت زمان كوتاهی (يك شب)، با چابكی نقل و انتقال يابد. فَأَسْرِ ... بِقِطْعٍ مِنَ اللَّيْلِ‌ ‏🔹برای انجام يك انقلاب و زير و رو كردن منطقه‌ی فساد، به مسائل جزئی چون مال و اثاثيه‌ی خود توجّه نكنيم. «وَ لا يَلْتَفِتْ مِنْكُمْ أَحَدٌ» ‏🔹فاميل پيامبر بودن، وسيله‌ی نجات نيست. «إِلَّا امْرَأَتَكَ» ‏🔹نظام ارزشی بايد بر اساس ضوابط باشد، نه بر محور روابط. «إِلَّا امْرَأَتَكَ» ‏🔹انسان‌ها در انتخاب راه آزادند، حتّی همسر پيامبر در خانه‌ی او، راه انحرافی را انتخاب می‌كند. «إِلَّا امْرَأَتَكَ» (زن يك موجود مستقلّ است) ‏🔹حسابِ شخصيّت‌های مذهبی را از حساب خانواده و نزديكان آنها جدا كنيم. ‏«إِلَّا امْرَأَتَكَ» ‏🔹كارهای خداوند بر اساس زمان‌بندی است. «مَوْعِدَهُمُ الصُّبْحُ» ‏🔹در قهر خداوند عجله نكنيم. «أَ لَيْسَ الصُّبْحُ بِقَرِيبٍ» 📚تفسیر نور ༻🍃‌🌸🍃༺ 🆔@quranpuyan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
♻️♻️♻️ : تدبر در سوره های قرآن به ترتيب نزول 9⃣2⃣ تدبر در سوره عدد ده در : ((فاءتوا بعشر سور مثله )) خصوصيتى ندارد و دلالت بر كثرت و تعدد دارد تحدّى در مثل آيه شريفه ((قل لئن اجتمعت الانس و الجن على ان ياتوا بمثل هذا القرآن لا ياتون بمثله و لو كان بعضهم لبعض ظهيرا)) ممكن است در مورد تحدّى به تمامى قرآن باشد، كه همه اغراض الهى در آن جمع است ، و اين خصيصه را دارد كه مشتمل است بر تمامى معارف و احكامى كه بشر تا روز قيامت محتاج آن ميشود. و تحدّى به مثل آيه ((قل فاتوا بسورة مثله )) تحدّى به يك سوره باشد بدان جهت كه آن سوره خصيصه ظاهرى دارد، و آن اين است كه يكى از غرضهاى جامع از اغراض هدايت الهى را بطور كامل بيان مى كند، بيانى كه حق را از باطل متمايز مى سازد، و صرف لفاظى و سخن پردازى نيست . و تحدّى در آيه ((فاتوا بعشر سور)) تحدّى به ده سوره از قرآن باشد، بدان جهت كه مشتمل بر تفنن است (يعنى يك مطلب را در چند قالب از بيان آورده و اين خود دليل قطعى است بر اينكه قرآن مولود تصادف نيست ، بلكه گوينده آن آنچه گفته از روى علم و حكمت گفته است )، و كلمه ((عشرة - ده سوره )) بدين جهت آورده نشده كه خصوص عدد ده دخالتى در اين دلالت دارد، بلكه بدين جهت آورده شده كه اين عدد دلالت بر كثرت دارد، و منظور از آن ، سوره هاى بسيار است ، همچنان كه عدد صد و هزار نيز كنايه از آن است ، در قرآن كريم فرموده : ((يود احدهم لو يعمر الف سنة )). پس منظور از كلمه ((عشر سور)) - و خدا داناتر است - سوره هاى بسيار و داراى مرتبه اى از كثرت است ، مرتبه اى كه در عرف مردم كثير شمرده شود، پس گويا فرموده : اگر شك داريد كه قرآن كلام خداى تعالى است ، چند سوره مثل آن بياوريد، كه حداقل به ده عدد برسد تا معلوم شود آن تنوعى كه قرآن كريم در بيانات خود دارد معجزه آسا است ، و نمى تواند جز از ناحيه خداى تعالى باشد. و اما اينكه در جاى ديگر تحدّى را بر روى يك حديث مثل قرآن آورده و فرموده : ((فلياتوا بحديث مثله )) گويا نوعى تحدّى است كه از تحدّى هاى سه گانه قبل عمومى تر است ، چون كلمه ((حديث ))، هم شامل يك سوره ميشود و هم شامل ده سوره و هم شامل همه قرآن ، پس ‍ اين آيه تحدّى ايست مطلق به آوردن سخنى كه خصايص قرآن را داشته باشد. تاثیر ایمان و عمل صالح در زندگی نیکوی دنیوی انسان هم كه يكى از اجزاى اين عالم است ، براى زندگيش خط سيرى دارد، كه نظام آفرينش و ايجاد براى او ترسيم كرده كه اگر آن خط سير را پيش بگيرد به سوى سعادتش هدايت شده (و يا به عبارت ديگر: صنع و ايجاد او را به سوى سعادتش هدايت كرده ) و ساير اجزاى كون نيز با او هماهنگى مى كنند، و درهاى آسمان براى برخوردارى چنين انسانى از بركات آن به رويش باز مى شود،زمين نيز گنجينه هاى خيرات خود را در اختيار او مى گذارد، و اين تسليم شدن انسان در برابر خط سير همان اسلامى است كه دين خداى تعالى است ، و بوسيله نوح و ساير انبياء و رسل به سوى آن دعوت شده است . و اما اگر از آن خط سير تخطى نموده ، به اين سو و آن سو منحرف شود، در حقيقت به جنگ با همه اسباب كون و اجزاى عالم هستى برخاسته و خواسته است نظام جارى در سراسر جهان را بر هم بزند، كه بايد منتظر تلخى عذاب و سنگينى بلاها باشد، پس اگر در اين ميان به راه راست خود برگشت و در برابر اراده خداى سبحان يعنى همان خط سيرى كه كل جهان برايش ترسيم كرده خاضع شده اميد آن مى رود كه مجددا به نعمتهاى از دست داده برسد و بلاها از او برگردد، وگرنه هلاك و نابوديش حتمى بوده و خدا را به وى نيازى نيست ، زيرا خدا از همه عالميان بى نياز است تفسیر المیزان جلد ۱۰ سوره هود https://zaya.io/ldpig کانالِ قرآن‌پویان تدبر در  قرآن ،تفقه در دين ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
شماره 39 سوره صفحه_24 🔻🔻 از 🔸 وَ إِذا قِيلَ لَهُمُ اتَّبِعُوا ما أَنْزَلَ اللَّهُ قالُوا بَلْ نَتَّبِعُ ما أَلْفَيْنا عَلَيْهِ آباءَنا أَ وَ لَوْ كانَ آباؤُهُمْ لا يَعْقِلُونَ شَيْئاً وَ لا يَهْتَدُونَ"‌170/بقره" 🌱 وهنگامى كه به آنها (مشركان) گفته شود: آنچه را خدا نازل كرده است پيروى كنيد، گويند: بلكه ما از آنچه پدرانِ خود را بر آن يافتيم پيروى مى‌نماييم. آيا (از آنان پيروى مى‌كنند) هرچند پدرانشان چيزى نمى‌فهميدند و هدايت نيافته بودند؟ 📌مسئله قومیت و قومى آنجا که به نیاکان مربوط مى شود از روز نخست در میان مشرکان عموما، و در میان غیر آنها غالبا وجود داشته است و تا امروز همچنان ادامه دارد.ولى خداپرست با ایمان این منطق را رد مى کند و قرآن مجید در موارد بسیارى پیروى و از را شدیدا کرده است و این منطق را که انسان چشم و گوش ‍ بسته از پدران خود پیروى کند کاملا مردود مى شناسد. 📌اصولا پیروى از پیشینیان اگر به اینصورت باشد که انسان و فکر خود را دربست در اختیار آنها بگذارد این کار نتیجه اى جز عقبگرد و ارتجاع نخواهد داشت ، چرا که معمولا نسلهاى بعد از نسلهاى پیشین با تجربه تر و آگاهترند. 👈ولى متاءسفانه این طرز فکر هنوز در میان بسیارى از افراد و ملتها حکومت مى کند که نیاکان خود را همچون مى پرستند، یک مشت آداب و سنن خرافى را به عنوان اینکه آثار پیشینیان است بدون چون و چرامى پذیرند، این طرز فکر یکى از عوامل بسیار مؤ ثر انتقال از نسلى به نسل دیگر است . 👈البته هیچ مانعى ندارد که نسلهاى آینده و را مورد تحلیل و بررسى قرار دهند، آنچه با و سازگار است با نهایت احترام حفظ کنند و آنچه خرافه و و بى اساس است دور بریزند، چه کارى از این بهتر؟ و این گونه نقادى در آداب و سنن پیشین شایسته نام حفظ اصالت ملى و تاریخى است ، اما تسلیم همه جانبه و در برابر آنها چیزى جز پرستى و و حماقت نیست . 📌قابل توجه اینکه درباره آنها در آیه فوق مى خوانیم : آنها نه چیزى مى فهمیدند، و نه هدایت یافته بودند یعنى از دو کس مى توان پیروى کرد: کسى که خود داراى و و دانشى باشد، و کسى که اگر خودش دانشمند نیست هدایت دانشمندى را پذیرفته است . اما آنها نه خود مردى آگاه بودند، و نه رهبر و هدایت کننده اى داشتند، و مى دانیم تقلیدى که خلق را بر باد مى دهد همین نادان از نادان است که ((اى دو صد لعنت بر این تقلید باد))!. 📚تفسیر نمونه ┄═❁🍃 کانالِ قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تفقه در دين ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
🚩نگاهي به از منظر : 🛑قسمت ✅تعارض اصل حفظ جان با اصل پاسداری از حقیقت در مقابل یک دو راهی واقع شده است: 🔻 از یک سو «و لاتُلقُوا بِأیدیکُم إلی التَهلُکَه»(خود را با دست خود به هلاکت نیندازید) اصلی و است؛ در حدّ طاقت وزنه بردارید! خود را به کشتن ندهید! 🔻و از سوی دیگر، اصل پاسداری از حقیقت، دغدغه اصلاح، فریضه امر به معروف و نهی از منکر و شفقت بر خلق است؛ که آن هم اصلی انسانی و حکمی دینی است. ❓در این دو اصل چه باید کرد؟ 📌بنا بر اصل اول با یزید مجاز و بنا بر اصل دوم بیعت و مباررزه با واجب است. راستی در این میان کدام فعل اخلاقی است؟ به این تعارض، پاسخ های متفاوتی داده شده است. 📌منابر دینی ما، غالباً نهضت حسینی را، نهضتی مقدّس، از پیش طراحی شده و بر اساس روایت گونه “إنَّ اللّهَ شاءَ أَن یَراکَ قَتیلاً” ترسیم می کنند. (خدا می خواهد تو را کشته ببیند). گویی از آغاز، حسین می دانسته که برای شهادت می رود و از این رو، نهضت او، نهضتی در خدمت شهادت است. 📌تلقّی دومی نیز در دهه پنجاه و شصت در ایران بسیار ترویج شد که حسین برای اقامه ی و عدالت برخاست؛ چرا که حق، جز با به دست گرفتن قدرت سیاسی و تشکیل حکومت، امکان تحقّق نداشت. اگر مراحل مختلف نهضت حسینی را تفکیک کنیم و در هر مرحله، اخلاقی بودن فعل او را تحلیل کنیم به پاسخ سومی برای حل مشکل تعارض دست می یابیم. ↩️ حسین در مرحله اول قهرمانی است. او زیر بار ذلّت بیعت اجباری با فاسق و ظالم نمی رود؛ در این مرحله، نه بحث شهادت مطرح است و نه بحث حکومت؛ صرفاً برخوردی سلبی و منفی با حکومت جائر مطرح است. ↩️در مرحله دوم با توجه به دعوت مکرر اهالی حسین برای اقامه حق و عدالت بر خروج می کند و به قصد بدست گرفتن قدرت سیاسی و تشکیل حکومت به سمت عراق حرکت می کند. ↩️در مرحله سوم پس از و شهادت مسلم و هانی تصمیم به عزیمت به سرزمین ثالثی غیر از حجاز و عراق می گیرد. در این مرحله نه بحث حکومت است نه بحث جنگ و شهادت. ↩️در مرحله چهارم یعنی پس از محاصره و سختگیری و دوراهی یا ، حسین جنگ و را انتخاب می کند. حسین در هر مرحله با دقت وظیفه دینی و اخلاقی خود را تعیین کرده است. 👌در تعارض اصل با اصل ، حسین کاری عقلائی و ایثارگرانه انجام داد. در زمانی که جامعه به سوی اساسی و بنیادی پیش می رود در حدی که سکوت به قیمت دفن حقیقت تمام می شود، اعتراض به باطل ولو به قیمت از دست دادن جان و پرده گشائی از حق، الزام اخلاقی و وجوب شرعی دارد و اسوه مؤمنان و سمبل سلوک اخلاقی است. 🖋دکتر محسن کدیور کانالِ قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تفقه در دين ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔹صِبْغَةَ اللَّهِ وَمَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللَّهِ صِبْغَةً 🔸رنگ خدايى [بگيريد] و چه كسى رنگش نيكوتر از رنگ خداست‌؟ 📗سوره بقره، آیه ۱۳۸ @quranpuyan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠 یــڪ صفحـہ قرآטּ بـہ همراـہ ترجمـہ 📖 آیه 82 تا 88 📄 ༻🍃‌🌸🍃༺         🆔@quranpuyan