eitaa logo
قران پویان
467 دنبال‌کننده
5.9هزار عکس
695 ویدیو
619 فایل
تدبردر قرآن وتفقه در دین با عمومی سازی فهم وعمل به قرآن
مشاهده در ایتا
دانلود
❇️حفاظت خداوند تا زمانی است كه انسان، نكند وگرنه از لطف الهی محروم و به حال خود رها خواهد شد 💠‏لَهُ مُعَقِّباتٌ مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ وَ مِنْ خَلْفِهِ يَحْفَظُونَهُ مِنْ أَمْرِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ لا يُغَيِّرُ ما بِقَوْمٍ حَتَّی يُغَيِّرُوا ما بِأَنْفُسِهِمْ وَ إِذا أَرادَ اللَّهُ بِقَوْمٍ سُوْءاً فَلا مَرَدَّ لَهُ وَ ما لَهُمْ مِنْ دُونِهِ مِنْ والٍ (۱۱/رعد) 🌱‏برای انسان فرشتگانی است كه پی‌درپی او را از پيش‌رو و از پشت سر از فرمان خداوند حفاظت می‌كنند. همانا خداوند حال قومی را تغيير نمی‌دهد تا آنكه آنان حال خود را تغيير دهند و هرگاه خداوند برای قومی آسيبی بخواهد پس هيچ برگشتی برای آن نيست و در برابر او هيچ دوست و كارساز و حمايت كننده‌ای برای آنان نيست. ‏🔹خداوند انسان را رها نمی‌گذارد. «لَهُ مُعَقِّباتٌ» 🔹گروهی از فرشتگان الهی، محافظ انسان‌ها هستند. «لَهُ مُعَقِّباتٌ» ‏🔹خداوند انسان را از حوادث غير مترقّبه حفظ می‌كند، «لَهُ مُعَقِّباتٌ‌ ... يَحْفَظُونَهُ» نه از حوادثی كه با علم وعمد برای خود بوجود می‌آورند. «إِنَّ اللَّهَ لا يُغَيِّرُ ما بِقَوْمٍ» ‏🔹خطرات وحوادث گوناگون، انسان را احاطه كرده است. «مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ وَ مِنْ خَلْفِهِ» ‏🔹خداوند نعمتی را كه عطا فرمايد پس نمی‌گيرد، مگر آنكه مردم، آن نعمت را ناسپاسی كنند. «إِنَّ اللَّهَ لا يُغَيِّرُ ما بِقَوْمٍ» 🔹به سراغ شانس و بخت اقبال و فال و نجوم نرويد، سرنوشت شما به دست خودتان است. «حَتَّی يُغَيِّرُوا ما بِأَنْفُسِهِمْ» ‏🔹حفاظت خداوند تا زمانی است كه انسان، كفران نعمت نكند وگرنه از لطف الهی محروم و به حال خود رها خواهد شد. «إِذا أَرادَ اللَّهُ بِقَوْمٍ سُوْءاً» ‏🔹برخورداری از نعمت‌های ظاهری و بيرونی، وابسته به كمالات نفسانی و حالات درونی است. «حَتَّی يُغَيِّرُوا ما بِأَنْفُسِهِمْ» در جای ديگر می‌فرمايد: وَ لَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُری‌ آمَنُوا وَ اتَّقَوْا لَفَتَحْنا عَلَيْهِمْ بَرَكاتٍ مِنَ السَّماءِ وَ الْأَرْضِ‌ ... ‏🔹اراده‌ی خداوند بالاتر از همه‌ی اراده‌هاست. «إِذا أَرادَ اللَّهُ بِقَوْمٍ سُوْءاً فَلا مَرَدَّ لَهُ» 📚‏تفسیر نور ༻🍃‌🌸🍃༺ 🆔@quranpuyan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
♻️♻️♻️ : تدبر در سوره های قرآن به ترتيب نزول 9⃣4⃣ تدبر در سوره 🔹تفسیر سوره هود از عبدالعلی بازرگان هود : ۵۲ وَيَاقَوْمِ اسْتَغْفِرُوا رَبَّكُمْ ثُمَّ تُوبُوا إِلَيْهِ يُرْسِلِ السَّمَاءَ عَلَيْكُم مِّدْرَارًا وَيَزِدْكُمْ قُوَّةً إِلَى قُوَّتِكُمْ وَلَا تَتَوَلَّوْا مُجْرِمِينَ  و اي قوم من، ۵۷ از پروردگار خويش طلب آمرزش کنید ۵۸ و به سوي او باز آیید تا آسمان [باران] را بر شما پياپي ببارد ۵۹ و نیرویی بر نيروي‌تان بيافزايد و مجرمانه [به خدا] پشت نکنيد.۶۰  ۵۷- در اين سوره مرتب تکرار شده است که خداوند رسولان را به عنوان برادرشان [نه بيگانه و مدعي و مخالفشان] به سوي امت‌هاي منحرف فرستاد، آنها نيز مردم را يا قومِ [اي قوم من، هموطنانم، همشهريانم و...] خطاب مي‌کردند و خيرخواه آنها بودند. ۵۸- به پاورقي ۴ همين سوره (۱۱:۳) نگاه کنيد. ۵۹- در آيه سوم اين سوره به بهره‌هاي نيکوئي که در صورت استغفار و توبه نصيب ملت‌ها مي‌شود اشاره کرده و در اين آيه به ارتباط عملکرد اهل زمين با آسمان و ريزش خير و برکت و افزايش توش و توان آدميان. ۶۰- معناي ريشه‌اي «جُرم»، نوعي بريدگي و انقطاع است، مجرم کسي است که پيوند خود را با خدا و خلقش، با گذشته [عبرت‌گيري از تجربيات] و با آينده [تدارک زندگي بعدي] بريده باشد. هود : ۵۴ إِن نَّقُولُ إِلَّا اعْتَرَاكَ بَعْضُ آلِهَتِنَا بِسُـوءٍ قَالَ إِنِّي أُشْهِدُ اللَّهَ وَاشْهَدُوا أَنِّي بَرِيءٌ مِّمَّا تُشْرِكُونَ  ـ [در پاسخ به دعوت تو] جز اين نمي‌گوئيم که [به کيفر کفرگویی] بعضي از خدايان ما آسيبي به [مشاعر] تو وارد کرده‌اند، ۶۱ [هود] گفت: خدا را به شهادت مي‌گيريم و شما نيز شاهد باشيد که من از آنچه غير خدا [از بُت‌هائي که براي او] شريک مي‌گيريد مبرا هستم. ۶۲  ۶۱- «اعْتَرَاكَ» از ريشة «عَرْو»، با عُروه [ريسمان و دستگيره‌اي که مي‌گيرند] هم ريشه است. اصل اين کلمه گرفتن و تعلق است. کافران مي‌پنداشتند بُت‌هاشان هود را گرفتار و جادو کرده‌اند. ۶۲- بري بودن از کاري يا کسي، بيش از آنکه مفهوم بیزاری و تنفر داشته باشد، مفهوم برکناري، اعلام عدم موافقت و مبرا بودن از عواقب و آثار آن است. همچنانکه گفته مي‌شود فلان شخص از اتهامات وارده «تبرئه» شد و «برائت» يافت، اين کلمه به معناي بهبودي از بيماري [بري شدن از مرض] و شفا يافتن نيز در قرآن آمده است. همان کاري که حضرت عيسي(ع) به اذن خدا مي‌کرد [...وَأُبْرِئُ الْأَكْمَهَ وَالْأَبْرَصَ وَأُحْيِي الْمَوْتَى بِإِذْنِ اللهِ...- آل‌عمران ۴۹ (۳:۴۹) ]. https://zaya.io/ldpig کانالِ قرآن‌پویان تدبر در  قرآن ،تفقه در دين ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
شماره 55 سوره صفحه_36 که شوهرشان کرده 🔶 وَالَّذِينَ يُتَوَفَّوْنَ مِنكُمْ وَيَذَرُونَ أَزْوَاجًا يَتَرَبَّصْنَ بِأَنفُسِهِنَّ أَرْبَعَةَ أَشْهُرٍ وَعَشْرًا فَإِذَا بَلَغْنَ أَجَلَهُنَّ فَلَا جُنَاحَ عَلَيْكُمْ فِيمَا فَعَلْنَ فِي أَنفُسِهِنَّ بِالْمَعْرُوفِ وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِيرٌ (234بقره) 🔸و كساني از شما كه وفات يافته و همسراني به جاي مي‌گذارند، [زنانشان] بايد چهار ماه و ده روز [براي ازدواج مجدد] به انتظار بنشينند. 511 و چون به پايان [اين مدت] رسيدند، در آنچه مطابق عُرف [=روش نيكوي زمانه] است دربارة [زندگي] خويش انجام دهند، گناهي [يا مسئوليتي] متوجه شما نيست و خدا از آنچه مي‌كنيد كاملا باخبر است. 512 __ 🔸511- مدت انتظار براي زنان طلاق گرفته شده سه ماه است، تعيين 4 ماه و ده روز براي زنان بيوه كه 40 روز بيش از 3 ماه نگه داشتن زنان مطلّقه است، حكمتي دارد كه ممكن هماست ناظر به جنبه‌هاي عاطفي پس از مرگ شوهر و يا رعايت حال بازماندگان و كسان خانوادة شوهر و آمادگي جسمي و روحي خود زن باشد. در دنياي مدرن قيد و قانوني در اين مورد وجود ندارد. 👈 در مسيحيت رسمي زن پس از مرگ شوهرش عزادار مي‌ماند و تا آخر عمر نبايد شوهر كند، در آداب باستاني هندوان، زن با جسد شوهرش سوخته مي‌شد، در جاهليت پيش از اسلام نيز زنان تا يكسال بايد در عزا و انزوا به سر مي‌بردند. در عُرف امروزي ايران نيز ازدواج زن بيوه پيش از گذشت چند سالي از مرگ شوهر و از ياد رفتن خاطرات او موجب رنجش خاطر و گلاية خانوادة شوهر مي‌گردد و ترجيح مي‌دهند كسي جايگزين عزيزشان نشود. اما از نظر قرآن گذشت 40 روز پس از سه ماه دروان عِدّه براي ازدواج مجدد كفايت مي‌كند. 🔸512- «فَلا جُنَاحَ عَلَيْكُمْ» خطاب به خانوادة شوهر از دنيا رفته است تا احساس نكنند حق يا مسئوليتي در قبال زن پس از گذشت 4 ماه و 10 روز دارند و مي‌توانند براي او مصلحت‌انديشي كنند. تأكيد بر اين حق، عطف به فرهنگ دوران جاهيت يا يهوديت معاصر پيامبر است كه زن همچون كالايي تلقي مي‌شد كه پس از ، اختيارش به عهدة پدرشوهر يا برادرشوهر او بود. 💫تفسیر بازرگان کانالِ قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تفقه در دين ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
را بيشتر بشناسيم💞 🛑قسمت چهارم : الگوگيري روزامد از مضامين نهج البلاغه 🔶در خصوص نحوه از حضرت علی(ع) باید گفت که اگر نگاه ما به این بزرگواران نگاه تاریخی باشد، یعنی آن حضرت را فردی که هزار و ۴۰۰ سال پیش در سرزمین، جغرافیا، زمانی و مکانی غیر از زمان و مکان ما زندگی می‌کرده است، این نگاه چندان برای ما مفید نیست. ❓ما باید بپرسیم چطور می‌توانیم یک امیرالمومنین سال ۱۴۰۲ داشته باشیم؟ یعنی امیرالمؤمنین را با توجه به گفته‌هایشان به دوره جدید منتقل کنیم و بگوییم اگر امروز و اکنون حضرت علی(ع) بودند چگونه این سخن و مطلب را بیان می‌کردند و چگونه در خصوص موضوعات کنونی موضع‌گیری می‌کردند. البته موضوعات حتماً لازم نیست سیاسی، امنیتی و بزرگ باشد 👈بلکه باید نگاه حضرت علی(ع) به موضوعات فردی یا اجتماعی اما ناظر بر توده مردم را هم بفهمیم. ما می‎توانیم از سخنان امیرالمؤمنین علی(ع) این موارد را استخراج کنیم. 🟢 دوران حضرت علی(ع) را به دوران کنونی منتقل کنیم مثلاً حضرت علی(ع) در نامه‌هایشان خطاب به کارگزاران خود می‌فرمایند: من هیچ امری را از مردم مخفی نمی‌کنم مگر در امور جنگ. این یعنی شفافیت؛ پس کارگزار جمهوی اسلامی باید در همه امور شفافیت داشته باشد. تفاوتی هم که آن دوره با این دوره دارد این است که در آن زمان، حکومت یا کارگزاران، فردی بودند اما اکنون حاکم است. حال اگر بخواهیم شفافیتی که حضرت علی(ع) می‌فرمایند را به روزگار امروزین منتقل کنیم می‌گوییم سیستم باید شفاف باشد. شفاف بودن یعنی همه کارهایی که حاکمیت، مردم، استاد، کادر علمی، کادر اجرایی و … انجام می‌دهند کاملاً برای روشن باشد. این گونه خیلی دشوار است و ممکن است افراد زیربار این مسئله نروند. 👈آن زمان حتی هزینه و درآمد حضرت علی(ع) را مردم می‌دانستند؛ اگر شفافیت در همه امور باشد آن زمان است که هم صورت نمی‌گیرد. 🔶اگر شفافیت را کنار این مسئله که هر چیزی برای خود می‌پسندی برای دیگران هم بپسند و هر چه برای خود نمی‌پسندی برای دیگران هم نپسند قرار دهیم، نتیجه خوبی حاصل می‌شود و می توان پله پله و مرحله به مرحله پیش رفت و سیستم را تصحیح کرد. 👈حضرت به می‌فرمایند هیچ حجابی بین تو و مردم نباید باشد. اما اکنون نمی‌توانیم این را محقق کنیم ولی سیستم باید به گونه‌ای باشد که من اگر حرفی دارم با مسئول ارشد و حتی مقام اول کشور دارم، بتوانم بزنم. 🖋سیدمحمدکاظم طباطبایی، رئیس پژوهشکده علوم و معارف حدیث پژوهشگاه قرآن و حدیث پايان کانالِ قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تفقه در دين ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔹وَعَلَى اللَّهِ فَلْيَتَوَكَّلِ الْمُؤْمِنُونَ 🔸و بايد مؤمنان فقط بر خدا توكل كنند 📗سوره إبراهيم، آیه ۱۱ @quranpuyan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠 یــڪ صفحـہ قرآטּ بـہ همراـہ ترجمـہ 📖 آیات 14 تا 18 📄 ༻🍃‌🌸🍃༺         🆔@quranpuyan
4_5920369163473262190.mp3
3.24M
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‏‌‌‌‌‌‌‌‏‌‌‌‌‌‌‌‏ 📖 🎙آقای بازرگان 🆔@quranpuyan
🕊 مربوط بہ 🔻 ༻🍃‌🌸🍃༺ 🆔@quranpuyan
❇️جز به سراغ ديگران نرويد كه از غير او هيچ كاری ساخته نيست 💠له دعوه الحق و الذین یدعون من دونه لا یستجیبون لهم بشی ء الاکباسط کفیه الی الماء لیبلغ فاه و ما هو ببالغه و ما دعاه الکافرین الا فی ضلال 14/رعد 🌱دعوت حق از آن اوست ، و کسانی که غیر او را می خوانند ابدا آنها را اجابت نمی کنند جز مانند کسی که دو دست خود را به سوی آب گشوده تا آن را به دهانش برساند، اما به آن نخواهد رسید و دعای کافران جز در گمراهی نیست. 🔹 زمانی حقیقت دارد که مدعو دارای توجه و نظری باشد که بواسطه آن اگر بخواهد بتواند نظر خود را متوجه داعی نماید و باید صاحب قدرت وتمکنی باشد که از استجابت دعا عاجز نگردد، اما دعا کردن و خواندن کسی که قدرت بر اجابت و درک و شعور نداشته باشد دعای حقیقی نیست ، اگر چه ظاهرا صورت دعا داشته باشد، پس دعای حقیقی تنها مخصوص خداست به خلاف دعائی که مشرکان به درگاه ارباب و الهه های خود می کنند، چون آنها فاقدقدرت و درک و شعور هستند و ابدا قدرت بر استجابت ندارند و به هیچ وجه آنها را بی نیاز نمی نمایند،لذا دعا و خواندن آنها امری باطل است و فقط دعوت خدا به حق است . 🔹و برای تشبیه و توضیح مطلب می فرماید آنها مانند شخصی هستند که تشنه است و می خواهد سیراب شود، اما از اسباب و مقدمات رفع عطش هیچ یک رافراهم نکرده و از آب دور است ، فقط کف دستانش را باز نموده و نزدیک دهان برده ، مسلما چنین کسی آبی به دهانش نمی رسد و از آب نوشیدن تنها صورت آن را نشان داده و تقلید نموده و این افراد هم از دعا کردن فقط صورت خالی ازمعنا را تحقق بخشیده اند، چون این بتها و شرکای خیالی در استجابت دعا، همان اثری را دارند که آن شخص تشنه برای رفع عطش خود دست خود را نزد دهان ببرد و خاصیت دیگری ندارند، لذا هیچ دعایی جز برای خدا صورت حقیقت ندارد و هر کس غیر خدا را بخواند ارتباط خود با هدف مطلوبش را گسسته و ازطریقی که او را به مطلوبش می رساند خارج شده و در حقیقت دعایش راه را گم کرده ، چون ضلالت یعنی خروج از راه . 📚تفسیر المیزان ༻🍃‌🌸🍃༺ 🆔@quranpuyan
❇️ جاری است وهركس به مقدار بهره‌مند می‌شود 💠‏أَنْزَلَ مِنَ السَّماءِ ماءً فَسالَتْ أَوْدِيَةٌ بِقَدَرِها فَاحْتَمَلَ السَّيْلُ زَبَداً رابِياً وَ مِمَّا يُوقِدُونَ عَلَيْهِ فِي النَّارِ ابْتِغاءَ حِلْيَةٍ أَوْ مَتاعٍ زَبَدٌ مِثْلُهُ كَذلِكَ يَضْرِبُ اللَّهُ الْحَقَّ وَ الْباطِلَ فَأَمَّا الزَّبَدُ فَيَذْهَبُ جُفاءً وَ أَمَّا ما يَنْفَعُ النَّاسَ فَيَمْكُثُ فِي الْأَرْضِ كَذلِكَ يَضْرِبُ اللَّهُ الْأَمْثالَ (۱۷/رعد) 🌱‏خداوند از آسمان آبی فرو فرستاد، پس رودخانه‌ها به اندازه (ظرفيّت) خويش جاری شده و سيلاب كفی را بر خود حمل كرد و از (فلزّات) آنچه كه‌ در آتش بر آن می‌گدازند تا زيور يا كالايی به دست آرند، كفی مانند كفِ سيلاب (حاصل شود) اين‌گونه خداوند حقّ و باطل را (بهم) می‌زند پس كف (آب) به كناری رفته (و نيست شود) و امّا آنچه برای مردم مفيد است در زمين باقی بماند. خداوند اين‌گونه مثال‌ها می‌زند. ‏🔹فيض الهی جاری است وهركس به مقدار استعدادش بهره‌مند می‌شود. «أَوْدِيَةٌ بِقَدَرِها» ‏🔹تلاش برای ساخت وسايل ضروری (متاع) يا رفاهی (حِلية) ممدوح است. ‏«يُوقِدُونَ عَلَيْهِ فِي النَّارِ» 🔹در كوره‌ی حوادث است كه ناخالصی‌ها معلوم و حقّ و باطل ظاهر می‌شود. ‏يُوقِدُونَ عَلَيْهِ‌ ... زَبَدٌ مِثْلُهُ‌ ‏🔹وجود باطل، اختصاص به مكان و زمينه‌ی خاص ندارد. (كف، هم بر روی سيل سرد و هم بر روی فلزات گداخته ظاهر می‌شود.) «زَبَدٌ مِثْلُهُ» ‏🔹سرچشمه باطل، ناخالصی‌هايی است كه حقّ و حقيقت بدان آلوده شده است. ‏«يَضْرِبُ اللَّهُ الْحَقَّ وَ الْباطِلَ» ‏🔹حقّ و باطل با هم هستند، امّا سرانجام، باطل رفتنی است. «فَيَذْهَبُ جُفاءً» ‏🔹نفع مردم در حقّ است. «ما يَنْفَعُ النَّاسَ» ‏🔹حقّ ماندنی است. «فَيَمْكُثُ فِي الْأَرْضِ» ‏🔹هر ثروت، دانش، دوست و يا حكومتی كه برای مردم مفيد باشد، ماندنی است. «ما يَنْفَعُ النَّاسَ فَيَمْكُثُ فِي الْأَرْضِ» ‏🔹آنچه از سوی خداوند نازل می‌شود، همچون باران خالص وحقّ است، ليكن همين كه با ماديات درآميخت، دچار ناخالصی وزمينه‌ی پيدايش كف و باطل می‌شود. «أَنْزَلَ مِنَ السَّماءِ ماءً» 📚‏تفسیر نور ༻🍃‌🌸🍃༺ 🆔@quranpuyan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
♻️♻️♻️ : تدبر در سوره های قرآن به ترتيب نزول 0⃣5⃣ تدبر در سوره 🔹پیام های آیات ۵۵-۵۰ سوره هود از تفسیر نور ۱- تبلیغ در جوّ برادرانه،مؤثّرتر است. «أَخاهُمْ» ۲- انبیا برای امّت ها برادرند،نه کاسب،نه فریبکار ونه مُسیطر وحاکم. «أَخاهُمْ» ۳- دعوت به توحید،سرلوحه ی وظایف انبیاست. «یا قَوْمِ اعْبُدُوا اللّهَ» ۴- انبیا هدف مادّی ندارند،هدف آنها از کارشان،جلب رضایت خداوند است. إِنْ أَجْرِیَ إِلاّ عَلَی الَّذِی ...(خداوند خود به انبیا اجر می دهد) ۵- اخلاص،از شروط اساسی موفّقیّت در تبلیغ است. «إِنْ أَجْرِیَ إِلاّ عَلَی الَّذِی فَطَرَنِی» ۶- توجّه به خالقیّت خداوند،زمینه ی اخلاص است. «عَلَی الَّذِی فَطَرَنِی» ۷- تعقّل،ما را به تبعیّت از انبیا و پیروی از وحی راهنمایی می کند.(عقل،ضدّ وحی نیست،بلکه زمینه ساز پذیرش وحی است) «أَ فَلا تَعْقِلُونَ» ۸- برای کسی که به فکر دنیا و منافع آن نیست،چه دلیل وجود دارد که این همه خود را به زحمت بیندازد؟! «أَ فَلا تَعْقِلُونَ» ۹- استغفار و توبه از گناهان،واجب است. اِسْتَغْفِرُوا ... تُوبُوا ۱۰- استغفار از گناهان،مقدّمه ی بازگشت به سوی خداست. اِسْتَغْفِرُوا ... ثُمَّ تُوبُوا ۱۱- استغفار و توبه ی فردی،سرنوشت جامعه را عوض نمی کند،بلکه جامعه باید متحوّل شود تا امداد الهی سرازیر گردد. یا قَوْمِ اسْتَغْفِرُوا ... تُوبُوا ... یُرْسِلِ ۱۲- اعمال و عقاید،در رویدادهای طبیعی مؤثّرند. تُوبُوا ... یُرْسِلِ (قوم عاد به خاطر شرک و گناه،به کمبود و خشکسالی گرفتار شده بودند) ۱۳- عوامل طبیعی،ما را از توجّه به اراده ی الهی بازندارد. «یُرْسِلِ السَّماءَ» ۱۴- نظام و حکومت اسلامی اگر خواهان توسعه اقتصادی است باید طرح های معنوی را درجامعه توسعه دهد. تُوبُوا ... یُرْسِلِ السَّماءَ ۱۵- جزای دنیوی توبه و بازگشت به سوی خدا،ثروت و قدرت است. تُوبُوا ... یُرْسِلِ السَّماءَ عَلَیْکُمْ مِدْراراً وَ یَزِدْکُمْ قُوَّهً ... ۱۶- گمان نکنیم که ایمان به خدا و توجّه به او،به معنای دور شدن از مال و سرمایه است. تُوبُوا ... یُرْسِلِ السَّماءَ ... یَزِدْکُمْ قُوَّهً (اگر ایمان بیاوریم،نه تنها از اموال ما چیزی مطالبه نمی شود،بلکه به آنها افزوده نیز می گردد «یَزِدْکُمْ» ۱۷- با کُرنش در پیشگاه الهی و توبه و استغفار به درگار او،نه تنها کوچک نمی شویم،بلکه قوی،بزرگ و عزیزتر هم می گردیم. «یَزِدْکُمْ قُوَّهً إِلی قُوَّتِکُمْ» ۱۸- قوم عاد،مردمی نیرومند بودند. «قُوَّهً إِلی قُوَّتِکُمْ» ۱۹- اگر قدرتِ ایمان،به قدرت جسمانی اضافه گردید،کامل می شویم. «قُوَّهً إِلی قُوَّتِکُمْ» ۲۰- بوجود آوردن جامعه ای سالم وبرخوردار از نعمت ونیرومند،از اهداف ادیان آسمانی است. یا قَوْمِ ... تُوبُوا ... یَزِدْکُمْ قُوَّهً إِلی قُوَّتِکُمْ ۲۱- قدرت اقتصادی،زمینه ساز سایر قدرت هاست.اوّل «یُرْسِلِ السَّماءَ» آنگاه «یَزِدْکُمْ قُوَّهً إِلی قُوَّتِکُمْ» ۲۲- در تبلیغ باید از شیوه ی تشویق نیز استفاده کرد. تُوبُوا ... یُرْسِلِ ... یَزِدْکُمْ قُوَّهً إِلی قُوَّتِکُمْ (بیان نتایجِ مادّی،در راه رسیدن به هدف،مانعی ندارد) ۲۳- روی گردانی از انبیا وبی اعتنایی به راه آنها،جُرم وگناه است. «مُجْرِمِینَ» ۲۴- کسانی که در برابر سنگ و چوب عبادت می کنند و هیچ دلیل معقولی برای کار خود ندارند،پیامبری را که سیره اش ارائه معجزه و دلیل روشن است،زیر سؤال می برند!؟ «ما جِئْتَنا بِبَیِّنَهٍ» ۲۵- حرف اصلی کفّار این بود که ما به خاطر«حرف تو»دست از بت هایمان بر نمی داریم،نه به جهت نبودن دلیل. «بِتارِکِی آلِهَتِنا عَنْ قَوْلِکَ» نشانه ی اینکه آنها دنبال دلیل نبودند،آن است که دو بار گفتند: «وَ ما نَحْنُ بِتارِکِی آلِهَتِنا، وَ ما نَحْنُ لَهُ بِمُؤْمِنِینَ» ۲۶- انبیا در اوّلین مرحله دعوتشان از مشرکان،با سرسختی آنان مواجه می شدند، ولی هرگز دست از تبلیغ برنمی داشتند. «ما نَحْنُ لَهُ بِمُؤْمِنِینَ» ۲۷- نسبت جنون دادن به انبیا و سنّت شکنان و مصلحان جامعه که بر علیه خرافات قیام کرده اند،امر تازه ای نیست. اِعْتَراکَ ... بِسُوءٍ ۲۸- در برابر خرافات باید قاطعانه ایستاد. «أَنِّی بَرِیءٌ مِمّا تُشْرِکُونَ» کانالِ قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تفقه در دين ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
شماره 56 سوره صفحه_36 💢 پيش از اگر مهريه تعيين شده باشد يا نشده باشد 🔸لَّا جُنَاحَ عَلَيْكُمْ إِن طَلَّقْتُمُ النِّسَاءَ مَا لَمْ تَمَسُّوهُنَّ أَوْ تَفْرِضُوا لَهُنَّ فَرِيضَةً وَمَتِّعُوهُنَّ عَلَى الْمُوسِعِ قَدَرُهُ وَعَلَى الْمُقْتِرِ قَدَرُهُ مَتَاعًا بِالْمَعْرُوفِ حَقًّا عَلَى الْمُحْسِنِينَ (بقره:236) 🔸اگر زنان را پيش از آميزش جنسى يا تعيين مهريه طلاق داديد [در اين طلاق] بر شما گناهى نيست؛ و [در چنين موقعيتى بر شما واجب است] آنان را [از مال خود] و متعارف دهيد؛ توانگر به اندازۀ خويش، و تنگدست به اندازۀ خويش كه اين حقّى لازم بر عهده نيكوكاران است 🔶وَإِن طَلَّقْتُمُوهُنَّ مِن قَبْلِ أَن تَمَسُّوهُنَّ وَقَدْ فَرَضْتُمْ لَهُنَّ فَرِيضَةً فَنِصْفُ مَا فَرَضْتُمْ إِلَّا أَن يَعْفُونَ أَوْ يَعْفُوَ الَّذِي بِيَدِهِ عُقْدَةُ النِّكَاحِ وَأَن تَعْفُوا أَقْرَبُ لِلتَّقْوَى وَلَا تَنسَوُا الْفَضْلَ بَيْنَكُمْ إِنَّ اللَّهَ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ (بقره:237) و اگر آنان را پيش از آميزش جنسى طلاق دهيد، در حالى كه براى آنان مهرى تعيين كرده‌ايد، پس [بر شما واجب است] آنچه تعيين كرده‌ايد [به آنان بپردازيد]، مگر آنكه خود آنان يا كسى كه پيوند ازدواج به دست اوست [مانند ولىّ يا وكيل] آن را ببخشند. و گذشت و بخشش شما [كه تمام مهريه را به زن بپردازيد] به پرهيزكارى نزديك‌تر است. و فزون بخشى و نيكوكارى را در ميان خودتان فراموش نكنيد كه خدا به آنچه انجام مى‌دهيد، بيناست ترجمه انصاريان ❎معناى آيه اول اين است كه اگر كسى زنى را عقد كند و در متن عقد، مهرى را براى او مشخص نكند و آن‌گاه، پيش از نزديكى كردن، او را طلاق دهد، اين زن مهر ندارد و تنها استحقاق متعه را دارد. متعه عبارت است از: عطايى كه مرد طلاق‌دهنده براى زن طلاق‌داده‌شدۀ خود، آن را پيشكش مى‌كند. مقصود آيه دوم آن است كه زن رهاشده، پيش از نزديكى شوهر با وى، بيشتر از نصف مهر را استحقاق ندارد، مگر اينكه مرد بر وى تفضّل كند و تمام مهر و يا بيش از نصف مهر را به وى ببخشد. بنابراين، اختيار در دست مرد است. تفسير كاشف 🔸هدف از اين توصيه، برانگيختن رقابت در [تسلط بر نفس در مناسبات مالي] و دستِ برتر داشتن در بزرگواري و بخشش [به جاي رقابت در افزودن حق خود] مي‌باشد. آنچنان كه در بسياري از طلاق‌ها شاهد هستيم.👈در زمان ما تعهّدات داماد از قبيل مهريه و جواهرات و غيره هنگام مراسم عقد ثبت و ضبط مي‌شود و در صورت جدايي و طلاق، قدرتِ قانون مرد را، اگر از پرداخت مهريه خودداري كند، مجبور به پرداخت مي‌كند. اما در زمان نزول اين آيات نه دفتر ثبت اسناد وجود داشت و نه دادگستري و دولتي كه اِعمال قدرت كند. ، مهريه نيز هم قابل تحمل و تهيه بود، و هم پيش از ازدواج پرداخت مي‌شد. ⭕️عُرف امروز براي دامادي كه مهريه‌اي تعيين كرده ولي پيش از آميزش پا پس كشيده باشد، ادّعاي پرداخت مهر نمي‌كند، 👈اما براي هر دو حالت به گردن خواستگار گذاشته است. مهم‌تر آن كه نه به زور قانون، بلكه به نيروي وجدان ايماني بايد از يا تمام آن را [به انتخاب خود] بپردازد. تفسیر بازرگان کانالِ قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تفقه در دين ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
🛑در مناسك بايد به روح آن توجه داشت. منطق امام حسين مبارزه با منكر سياسي بود نه منكر اخلاقي يا فقهي ♻ بزرگ‌ترین و عمده‌ترین آسیبی که ما از ناحیه و مناسك خالي از روح شريعت، داریم می‌خوریم، این است که از اسرار و رموز این گونه از مسائل، از حکمت این گونه از مسائل از علت این گونه از مسائل ،جامعه غافل است و به‌ظاهر اکتفا می‌کند و این را به‌عنوان یک امری چون از آن درون و محتوا خبری ندارد و آگاهی و معرفتی ندارد به این ظاهر می‌چسبد و چنین حرکتی را انجام می‌دهد، البته ظاهر و پوسته این عمل از شعائر محسوب می‌شود از محسوب می‌شود چه کسی می‌گوید عزاداری بد است، چه کسی می‌گوید را بزرگ داشتن بد است، چه کسی می‌تواند بگوید که این تعزیت و مصیبتی برای اباعبدالله بد است، حالا که خوب است آيا پس ما تمام سال آنرا انجام بدهیم.؟! ❎منطق امام حسین منطق مبارزه با بود نه این سخن کل ارض کربلا و کل یوم عاشورا به منطق عاشورا و کربلا بر می‌گردد، نه به ظواهرش یعنی همواره دادگری داشته باشید، داشته باشید، داشته باشید، با و باطل مبارزه بکنید، با هرچه که ستم و جور هست مقابله بکنید، این منطق است، اگر همین ده روز محرم را گفتند بزرگ دارید یادآوری چنین منطقی باشد، اگر ما فرض بگیریم که عدالت، آیا لازمه‌اش این است که ما هر روز شمشیر به دست بگیریم، کوچه به کوچه بگردیم! منطق عدالت، منطق دادگری، منطق مبارزه با ظلم باید باشد، ما متأسفانه آن منطق را آن معیار را آن ملاکی که حسین بن علی علیهماالسلام برای آن قیام کردند را فراموش کردیم، به همین ظاهر چسبیدیم. ⭕مسیری که جابر بن عبدالله انصاری رفته و می‌رود، زیارتی را احیا می‌کند که «لِیَستَنقِذَ عِبادَکَ مِنَ الجَهالَهِ وحَیرَهِ الضَّلالَهِ» آمده تا جامعه را از و نجات بدهد، این مسیر کربلاست، این مسیر عاشوراست، شما اگر مسیر از نجف تا کربلا رفت و برگشت داشته باشید، اینکه کل یوم عاشورا نمی شود کل ارض کربلا نمی شود، اگر توانستید هر روز عدالت را تحقق ببخشید شما حسینی هستید هر روز توانستید با باطل و با ظلم مبارزه بکنید، حسینی هستید ولو هم اربعین سفر نرفته باشید، زیارت هم نداشته باشید ✳ این منطق کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا باید احیا بشود، منطقی که امام حسین علیه السلام احیا کرد، منطق مبارزه با منکر سیاسی بود نه منکر اخلاقی یا . منکر سیاسی، یعنی ظلم یعنی حاکمیت جریان اموی. اگر امام حسین علیه السلام در سخنان شریفش استناد کرد به بیان رسول گرامی و فرمود « «مَنْ رَأى سُلْطاناً جائِراً مُسْتَحِلاًّ لِحُرُمِ اللهِ» یعنی اگر کسی یک سلطان جائری را ببیند که دارد احکام الهی را مختل می کند، عدالت را زیر پا می گذارد، پرچم ظلم را بلند کرده و امثال ذلک، با او مبارزه بکنیم، ⭕اگر کسی این چنین نباشد کربلایی نیست، عاشورایی نیست ولو هر سال برود ولو هر سال کربلا برود، آن کسی که با منطق کربلا آشنا باشد و واقعا مبارزه با باطل را از جایگاه حق داشته باشد، آن شخص لیاقت این را دارد که به زیارت اربعین برود و می تواند آن ثواب را هم ببرد وگرنه اگر کسی عدالت خواه نباشد، حق طلب نباشد آن سخن «من رأی سلطانان جائرا» بشنود و عمل نکند، چنین کسی ده بار صد بار هزار بار هم زیارت اربعین برود، هرگز مورد توجه آقا امام حسین علیه السلام واقع نخواهد شد. 📚از گفتگوي استاد مرتضی جوادی آملی با سايت انديشه ما کانالِ قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تفقه در دين ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. اللّٰهُمَّ إِنِّى أَتَقَرَّبُ إِلَيْكَ بِذِكْرِكَ، وَأَسْتَشْفِعُ بِكَ إِلَىٰ نَفْسِكَ، وَأَسْأَلُكَ بِجُودِكَ أَنْ تُدْنِيَنِى مِنْ قُرْبِكَ 🤲خدایا! با یاد تو به‌ سویت نزدیکی می‌جویم و از ناخشنودی تو به درگاه خودت شفاعت می‌طلبم و از تو می‌خواهم به بخشندگی‌ات مرا به بارگاه قرب خویش نزدیک گردانی 📖دعای کمیل 📍کانالِ قرآن‌پویان 🆔@quranpuyan