تاملی در دیدگاههای استاد شهید #مطهری
شماره چهارصد و هفتادو سه
تفسیر سوره #الرحمن
قسمت بیست و چهارم از جلد ششم کتاب
#آشنایی_باقرآن
✅دو بهشتِ نازلتر
وَ مِنْ دُونِهِما جَنَّتانِ » دو #بهشتْ نازلتر از اینها هم وجود دارد. آنجا داشت: «وَ لِمَنْ خافَ مَقامَ رَبِّهِ » . مفسرین گفته اند- و درست گفته اند- در آنجا چه بهشت روحانی اش و چه بهشت #جسمانی اش مال «لِمَنْ خافَ مَقامَ رَبِّهِ » بود، یعنی اهل #اخلاص، كسانی كه خدا را به هیبت و عظمت شناخته اند؛ ولی در پایین تر و كمتر از اینها هم دو بهشتی هست اما برای افرادی كه از اینها كمتر هستند؛ و گفته اند منظور افرادی است كه عبادتشان برای بهشت یا برای فرار از جهنم بوده است. 😞
«مُدْهامَّتانِ » دو بهشتی سرسبز. اینجا سخن از سرسبزی است. «فِیهِما عَیْنانِ نَضّاخَتانِ » . در آنجا سخن از دو چشمه ی جاری بود، اینجا هم سخن از دو چشمه ی دیگر، ولی اینجا تعبیر «نَضّاخَتانِ » دارد یعنی جوشش زن، فوّاره زن. اما اینجا هم توصیف نمی كند كه این چشمه ها چگونه چشمه هایی است. «فِیهِما فاكِهَةٌ وَ نَخْلٌ وَ رُمّانٌ » .
«فِیهِما مِنْ كُلِّ فاكِهَةٍ زَوْجانِ »
در آن دو بهشتِ اهل اخلاص از هر میوه ای دو نوعش وجود دارد. در این دو بهشتِ درجه ی پایین تر میوه ای است و نخلی و اناری، درخت میوه و درخت نخل و درخت انار.
«فِیهِنَّ خَیْراتٌ حِسانٌ » و در آن بهشتها هم زنانی كه خیر و نیكو هستند [وجود دارند، ] زنان نیكو خصال و نیكو صورت، یعنی نیكو سیرت و نیكو صورت. خیر، حُسن معنوی را می گویند و حُسن، حسن صوری را. «خَیْراتٌ حِسانٌ » یعنی زنانی كه هم از نظر روحی و معنوی خیرند و هم از نظر زیبایی؛ پس می شود نیكو سیرت و نیكو صورت؛ هر دو وجود دارد.
👈بعضی مفسرین گفته اند كه اینجا اشاره به زنان دنیاست نه حورالعین ها؛ زنانی از نوع انسان كه اهل بهشت و اهل سعادت هستند.👉
علاوه بر اینها باز «حُورٌ مَقْصُوراتٌ فِی اَلْخِیامِ » حورالعین هایی كه منحصراً در خیمه هایی هستند. همان مفهوم «قاصِراتُ اَلطَّرْفِ لَمْ یَطْمِثْهُنَّ إِنْسٌ قَبْلَهُمْ وَ لا جَانٌّ» را با تعبیر دیگر گفته است، یعنی «نه هرجایی» . این «حُورٌ مَقْصُوراتٌ فِی اَلْخِیامِ » باز مفهوم «نه هرجایی» را می دهد. همان كلمه ی «لَمْ یَطْمِثْهُنَّ إِنْسٌ قَبْلَهُمْ وَ لا جَانٌّ » تكرار شده.
معلوم است كه قرآن به جنبه ی #طهارت و #عفاف و پاكی خیلی عنایت دارد یعنی این را برای بشر یك ارزش اصیل می داند.
«مُتَّكِئِینَ عَلی رَفْرَفٍ خُضْرٍ وَ عَبْقَرِیٍّ حِسانٍ » . در باره ی آنها هم داشتیم: «مُتَّكِئِینَ عَلی فُرُشٍ بَطائِنُها مِنْ إِسْتَبْرَقٍ وَ جَنَی اَلْجَنَّتَیْنِ دانٍ » . در باره ی اینها داریم: «مُتَّكِئِینَ » تكیه زن ها هستند «عَلی رَفْرَفٍ خُضْرٍ وَ عَبْقَرِیٍّ حِسانٍ » بر متّكاهای سبز و بر بساطهای بسیار قیمتی و بسیار نیك «فَبِأَیِّ آلاءِ رَبِّكُما تُكَذِّبانِ » پس چه نعمتی را شما می توانید تكذیب كنید؟
✨✨✨✨✨
🔺در آخر دومرتبه می فرماید: «تَبارَكَ اِسْمُ رَبِّكَ ذِی اَلْجَلالِ وَ اَلْإِكْرامِ » مبارك است و پربركت است نام پروردگارت، آن نام پرجلال و صاحب جلالت و صاحب اكرام، كه می گویند اشاره به همان نام «الرحمن» است كه سوره با آن شروع شده است.
⏪سوره با كلمه «الرحمن» شروع شد و با توصیف «الرحمن» با جمله ی «تَبارَكَ اِسْمُ رَبِّكَ ذِی اَلْجَلالِ وَ اَلْإِكْرامِ » خاتمه پیدا می كند، اشاره به اینكه آنچه كه در عالم به وجود آمده است از اولِ عالم تا آخر عالم، #دنیا و #آخرت، تمام اینها به اسم «رحمن» به وجود آمده است. می گویند: «ظَهَرَ الْوُجودُ بِبِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ» .
اصلاً «رحمن» یعنی رحمت عامه ی پروردگار، یعنی خلقت، اساس خلقت. #رحمن یعنی خدای خالق، یعنی خدای خالقی كه خلقتش بر اساس رحمت و جود و رساندن فیض است و هر موجودی آن فیضی را كه لایق است [دریافت می كند. ] ما اگر بگوییم «خدا خالق است» یك معنا و مفهوم را گفته ایم یعنی همین مقدار فهمانده ایم كه خداوند ایجاد كننده ی اشیاء است، ولی آیا این ایجاد بر اساس فیض و رحمت است یا بر اساس دیگری، این را دیگر كلمه ی «خالق» نمی فهماند؛ ولی وقتی كه می گوییم «رحمن» یعنی افاضه كننده ی جود و رحمت خودش.
وقتی می گوییم «رحمن» یعنی سراسرِ خلقت مساوی است با سراسرْ رحمت، و حتی آنجایی هم كه عذاب هست، خود #عذاب از یك جنبه ی دیگر- لااقل از این جنبه كه ما نظام كل را در نظر بگیریم، در نظام كل- باز نوعی رحمت است. می گوید: «تَبارَكَ اِسْمُ رَبِّكَ ذِی اَلْجَلالِ وَ اَلْإِكْرامِ » مبارك باد، افزون باد آن نام پروردگارت، آن نامی كه صاحب جلال و اكرام است
پایان🍃🍃🍃
🍀🍀🍀🌸🌸🌸🍀🍀🍀🌸
https://telegram.me/quranpuyan
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام برشما
#زندگيقرآني : هر هفته تمرین #عمل به یک دستور قرانی
هفته #شصت_وششم
تمرین #چهل_وسوم
✅✅موضوع : #نظافت_و_بهداشت_فردی_و_اجتماعی
◀️خداوند می فرمایند :
🔶"وَ اللَّهُ يُحِبُّ الْمُطَّهِّرِينَ «108»توبه
🔸🔸" و خداوند پاكان را دوست مىدارد"..
🔶 #پاکیزگی و #طهارت در اینجا معنی وسیعی دارد که هرگونه پاکسازی #روحانی از آثار #شرک_و_گناه، و #جسمانی از آثار #آلودگی_به_کثافات را شامل میشود.
❤️ پاكان، محبوب خدايند. «يُحِبُّ الْمُطَهِّرِينَ
🌸🍃🌸
💫💫تفسیر نمونه
💫با #فوروارد این پست، شما هم در گسترش مفاهیم قرآنی در جامعه سهیم شوید 🙏
گروه عمل به قرآن در پيام رسان ايتا
http://eitaa.com/joinchat/245891088C04b58d311d
https://eitaa.com/quranpuyan
#بلوغ از منظر قرآن:
⁉ايا در قران اعداد 9 و15 سال براي #بلوغ_دختران و #پسران ذكر شده است؟
🛑قسمت اول:
بلوغهای مختلف برای امور مختلف
در ایات قرآن به ابعاد مختلفی از بلوغ انسان اشاره شده است. از جمله فقهایی که ابعاد مختلفی برای #سن_تکلیف تعریف کرده است، مرحوم آیت الله صادقی تهرانی است که در رساله خود این گونه آورده است:
-🌱 "بلوغ و رسايى از نظر روحى و جسمى مراحلى گوناگون دارد:
مسأله ی 25- مرحله ى نخستين احكام بلوغ، رسايى و پذيرش الزامى عقلى براى #نماز و مانند آن است، كه زيربناى تمامى عبادات و ارتباطاتِ بندگى در برابر حضرت اقدس الهى است. و همان رشد عقلى شناخت خداى تعالى و دين براى انجام نقطه ى نخستين احكام اسلامى كافى است.
مسأله ی 26- ميانگين بلوغ در مورد نماز و مانندش- از تكاليف عقلانى- براى پسر و دختر نوعاً از آغاز ده سالگى است، زيرا به گونه اى همسان و همپايه در جو ايمانى عقيده ى ايمانى را آغاز مى كنند، چنان كه رواياتى هم در اين زمينه وارد شده است.
مسأله ی 27- مرحله ى دوّم بلوغ، بلوغِ براى #روزه_دارى است كه معيار آن توانايى جسمى، و ميانگينش براى هر دوى پسر و دختر، سيزده سالگى است، و توانايى جسمى دختر اگر كم تر از پسر نباشد، بيشتر هم نيست، و دست بالا برابرند. و در رواياتى هم سن معمولى بلوغ هر دو را- براى روزه- سيزده سالگى ذكر فرموده اند بنابراين اين خود تحميلى ناروا بر دختران است كه شش سال پيش تر از پسران روزه بگيرند! بنابراين نظرات و فتاوا نه سال براى دختران و پانزده سال براى پسران هيچ گونه پايه و اساسى ندارند.
مسأله ی 28- سومين مرحله ى تكليف، بلوغ براى #ازدواج است كه ميزان آن، توان زناشويى است. و در اين مرحله نوعاً دختران زودتر از پسران بالغ مى شوند. و بلوغِ جسمى و جنسى در دختران تقريباً يكسان است.
مسأله ی 29- مرحله ى چهارم، بلوغ #اقتصادى است كه نوعاً پسران از دختران جلوترند، زيرا رشد و زمينه ى تلاش اقتصاديشان قهراً بيشتر است، به ويژه براى پرداخت حقوق شرعيه، حجّ، عمره و ساير عباداتى كه نياز مالى دارند.
مسأله ی 32- معيار نشيب و فراز بلوغ در تمامى مراحل آن، #توان عقلى سپس بدنى يا جنسى يا مالى و يا اجتماعى است."
⭕ "بلوغ نخستين ـ كه #عقلانى است ـ در پسر و دختر يكسان و در حد معمولى سن ده سالگى است كه عباداتى عقلانى را بر آنان واجب مى كند، مانند نماز كه بر پسر و دختر در اين سِنّ واجب است كه نه اين وجوب از سن نه سالگى دختر است و نه پانزده سالگى پسر، البته مواردى استثنائى هم وجود دارد
⭕سپس نوبت به بلوغ بنيه #جسمانى مى رسد كه اينجا روزه مطرح است و بايد پرسيد كه آيا بنيه دختر در نه سالگى با بنيه پسر در پانزده سالگى برابر است؟ هرگز! و اگر دختر ناتوانتر از پسر نباشد دست كم با او برابر است، پس چرا دختر بايد شش سال زودتر از پسر روزه بگيرد؟! بلكه چنانكه در رواياتى نيز آمده ـ و وضع عادى هم اكثراً چنين است ـ روزه هر دو در سن #سيزده سالگى آغاز مى گردد، مگر
🌱دختر يا پسرى كه پيش از اين توان روزه را داشته باشند و يا به عكس كه حتى در اين سن هم توان روزه را نداشته باشند. كه در صورت اول واجب و در صورت دوم اگر روزه حَرَجى باشد واجب نيست و اگر عُسرآور و زيان بار باشد حرام است"
📚تفسير فرقان سوره انعام
💫در قسمتهای بعد به آیات قرانی مرتبط با موضوع بلوغ خواهیم پرداخت.
http://quranpuyan.com/yaf_postst5144_zmynhhy-mkhtlf-blwG-nsn-dr-qrn-y-dr-qrn-dd-9-w13-sl-bry-blwG-dkhtrn-w-psrn-dhkr-shdh-st.aspx
@quranpuyan
#گزیده_نڪات_تفسیرے
#صفحه_498
❇️كيفرهای #جسمانی و #روحانی
💠إِنَّ شَجَرَةَ الزَّقُّومِ (۴۳) طَعامُ الْأَثِيمِ (۴۴) كَالْمُهْلِ يَغْلِي فِي الْبُطُونِ (۴۵) كَغَلْيِ الْحَمِيمِ (۴۶) خُذُوهُ فَاعْتِلُوهُ إِلی سَواءِ الْجَحِيمِ (۴۷) ثُمَّ صُبُّوا فَوْقَ رَأْسِهِ مِنْ عَذابِ الْحَمِيمِ (۴۸) ذُقْ إِنَّكَ أَنْتَ الْعَزِيزُ الْكَرِيمُ (۴۹) إِنَّ هذا ما كُنْتُمْ بِهِ تَمْتَرُونَ (۵۰/دخان)
🌱(ميوه) همانا درخت زقّوم، غذای گناهكاران است. همچون مس آب كرده در شكم آنها میجوشد. همچون جوشش آب داغ.
(به مأموران دوزخ گفته میشود) گنهكار را بگيريد و او را به وسط آتش شعلهور بكشيد. سپس از آب سوزان بر سرش بريزيد.
(به او گفته میشود) بچش كه تو همان هستی كه به گمان خود عزيز و كريم بودی. اين همان است كه همواره در آن ترديد داشتيد.
🔹میدانيم طبق صريح قرآن مجيد معاد هم جنبه جسمانی دارد و هم روحانی، و طبيعی است كه مجازاتها و پاداشها نيز بايد دارای هر دو جنبه باشد، لذا در آيات قرآن و روايات اسلامی به هر دو قسمت اشاره شده است، منتها از آنجا كه توجه توده مردم به جنبههای جسمانی بيشتر است شرح و توضيح بيشتری در مورد مجازاتها و پاداشهای جسمانی ديده میشود، ولی اشارات به پاداش و كيفر معنوی نيز كم نيست.
🔹معاد، جسمانی است. (مسئلهی طعام و آب جوش، نشانهی جسمانی بودن معاد است.) طَعامُ ... فِي الْبُطُونِ
🔹 گناه سبب عذاب و قهر الهی است. «طَعامُ الْأَثِيمِ»
🔹 عذاب قيامت هم جسمی است و هم روحی. (عذاب جسمی موادّ جوشان و عذاب روحی، شنيدن تحقير و تمسخر به اينكه شما بوديد كه در دنيا تنها برای خود عزّت و كرامت قائل بوديد.) «ذُقْ إِنَّكَ أَنْتَ الْعَزِيزُ الْكَرِيمُ»
🔹 دوزخيان از درون و بيرون میسوزند. يَغْلِي فِي الْبُطُونِ ... صُبُّوا فَوْقَ رَأْسِهِ مِنْ عَذابِ الْحَمِيمِ
📚تفسیر نمونه و نور
༻🍃🌸🍃༺
🆔@quranpuyan
#مطهرات و #نجاسات
💠مروري بر دلايل و فتاواي متمايز آيت الله صادقي تهراني
🛑قسمت سوم: #نجس و #رجس در قران، لزوما به معناي ناپاكي ظاهري نيست.
⭕️اصولًا « #نجس» در اصطلاح شرعى چيزى است كه پرهيز از آن واجب است، كه گاه اين پرهيز در تمامى ابعادِ برخوردِ با نجاسات است مانند نجاستهاى باطنى و روحى، چه عقيدتى و چه اخلاقى، كه در هر صورت پرهيز از آنها واجب است، و گاهى هم #نجاستى عملى است همچون شرابخوارى و قماربازى و بت پرستى، كه خود اينگونه اعمال موضوع نجاست و مورد وجوب پرهيز مىباشند 👈و با پاكى ظاهرى شراب و آلات قمار و بت هم هيچگونه منافات ندارد.
مثلًا درباره #عرق_جنب از حرام گرچه دليلى بر وجوب پرهيز از آن را در نماز داريم لكن اين دليل نجاست كلى آن را ثابت نمىكند كه نتيجه بگيريم اگر خوردنى يا آشاميدنيى با آن برخوردى مؤثر كند خوردن و يا آشاميدن آن به دليل اين ممنوعيت ويژه حرام باشد.
👈و بالاخره هر حرامى #نجس مىباشد باين معناست كه #پرهيز از آن واجب است، چه حرام فكرى و عقيده اى و اخلاقى باشد، يا هرگونه حرامى كه برخورد عملى با آن ممنوع اعلام شده باشد.(اما دليل بر ناپاكي ظاهري انها نيست)
↩️و همچنين مى بينيم كه قرآن واژه رِجْس، نَجَس، رُجز و مانند اينها را در موارد گوناگون ممنوعيت آورده، كه هر يك از اينها به حسب حدود دلالت خودش ممنوعيت خصوصى و يا عموميش را مى فهماند.
👈مثلًا مشاهده مىكنيم در آيه شريفه «إِنَّمَا الْمُشْرِكُونَ نَجَسٌ فَلا يَقْرَبُوا الْمَسْجِدَ الْحَرامَ بَعْدَ عامِهِمْ هذا» (سوره توبه، آيهى 28) تنها #شرك موضوع نجاست قرار گرفته است، 👈👈يعنى #نجاست_معنوى و نه #جسمانى، زيرا روح است كه مشرك مى شود و نه جسم
چون جسم هرگز شرك بردار نيست.
↩️يا در آياتى كه با واژه « #رجس» ممنوعيتى را اعلام مى دارد مى بينيم كه هر كدام ممنوعيت خاصى را در نظر دارند مانند :
«رِجْسٌ مِنْ عَمَلِ الشَّيْطانِ» (سوره مائده، آيه 90) كه درباره «خمر، مسير، أنصاب و أزلام» آمده كه «مِنْ عَمَلِ الشَّيْطانِ» هرگونه عملى ناروا را نسبت به اينها رجس و شيطانى خوانده، و مانند آشاميدن خمر و هرگونه كارى كه به آشاميدن انجامد همان خوردن و آشاميدن را و مانندشان را دربردارد،
⭕⭕ و اين دليل بر آن نيست كه اگر «خمر» با چيز پاكى برخورد كند، نماز خواندن با آن باطل باشد ، چنانكه «مَيْسِر»: قمار، عملى است #نجس
👈و نه آنكه #آلات_قمار نيز #نجس باشند،
↩️و نيز مى بينيم كه «رجس» درباره منافقينى هم كه قطعاً از نظر جسم پاكند- در عين حالىكه از مشركان هم پليدترند- مورد تصريح قرآن است كه «فَأَعْرِضُوا عَنْهُمْ إِنَّهُمْ رِجْسٌ ...» (سوره توبه، آيه 95) «از منافقان روىگردان شويد كه اينان «رجس» هستند
↩️و نيز به همين معناى پرهيز معنوى است «فَاجْتَنِبُوا الرِّجْسَ مِنَ الْأَوْثانِ وَ اجْتَنِبُوا قَوْلَ الزُّورِ» (سوره حج، آيه 30) «بپرهيزيد از «رجس» پليدى- از بتها، و بپرهيزيد از گفته ى پليد» كه پرهيز از بتها پرهيز عقيدتى و عملى در پرستش آنها است ( نه نجاست ظاهري بتها) ، و پرهيز از گفته ى پليد تركِ گفتن و شنيدن و عمل كردن به آن است.
📚رساله توضيح المسائل نوين، ص: 51
کانالِ قرآنپویان
تدبر در قرآن ،تفقه در دين
┏━━🌹💠🌹━━┓
🆔@quranpuyan
┗━━🌹💠🌹━━
#بلوغ از منظر قرآن:
⁉ايا در قران اعداد 9 و15 سال براي #بلوغ_دختران و #پسران ذكر شده است؟ قران چه مراحلی از بلوغ را اشاره کرده است؟
🛑قسمت اول:
بلوغهای مختلف برای امور مختلف
در ایات قرآن به ابعاد مختلفی از بلوغ انسان اشاره شده است. از جمله فقهایی که ابعاد مختلفی برای #سن_تکلیف تعریف کرده است، مرحوم آیت الله صادقی تهرانی است که در رساله نوین خود و تفسیر فرقان این گونه آورده است:
-🌱 "بلوغ و رسايى از نظر روحى و جسمى مراحلى گوناگون دارد:
مسأله ی 25- مرحله ى نخستين احكام بلوغ، رسايى و پذيرش الزامى عقلى براى #نماز و مانند آن است، كه زيربناى تمامى عبادات و ارتباطاتِ بندگى در برابر حضرت اقدس الهى است. و همان رشد عقلى شناخت خداى تعالى و دين براى انجام نقطه ى نخستين احكام اسلامى كافى است.
مسأله ی 26- ميانگين بلوغ در مورد نماز و مانندش- از تكاليف عقلانى- براى پسر و دختر نوعاً از آغاز ده سالگى است، زيرا به گونه اى همسان و همپايه در جو ايمانى عقيده ى ايمانى را آغاز مى كنند، چنان كه رواياتى هم در اين زمينه وارد شده است.
مسأله ی 27- مرحله ى دوّم بلوغ، بلوغِ براى #روزه_دارى است كه معيار آن توانايى جسمى، و ميانگينش براى هر دوى پسر و دختر، سيزده سالگى است، و توانايى جسمى دختر اگر كم تر از پسر نباشد، بيشتر هم نيست، و دست بالا برابرند. و در رواياتى هم سن معمولى بلوغ هر دو را- براى روزه- سيزده سالگى ذكر فرموده اند بنابراين اين خود تحميلى ناروا بر دختران است كه شش سال پيش تر از پسران روزه بگيرند! بنابراين نظرات و فتاوا نه سال براى دختران و پانزده سال براى پسران هيچ گونه پايه و اساسى ندارند.
مسأله ی 28- سومين مرحله ى تكليف، بلوغ براى #ازدواج است كه ميزان آن، توان زناشويى است. و در اين مرحله نوعاً دختران زودتر از پسران بالغ مى شوند. و بلوغِ جسمى و جنسى در دختران تقريباً يكسان است.
مسأله ی 29- مرحله ى چهارم، بلوغ #اقتصادى است كه نوعاً پسران از دختران جلوترند، زيرا رشد و زمينه ى تلاش اقتصاديشان قهراً بيشتر است، به ويژه براى پرداخت حقوق شرعيه، حجّ، عمره و ساير عباداتى كه نياز مالى دارند.
مسأله ی 32- معيار نشيب و فراز بلوغ در تمامى مراحل آن، #توان عقلى سپس بدنى يا جنسى يا مالى و يا اجتماعى است."
⭕ "بلوغ نخستين ـ كه #عقلانى است ـ در پسر و دختر يكسان و در حد معمولى سن ده سالگى است كه عباداتى عقلانى را بر آنان واجب مى كند، مانند نماز كه بر پسر و دختر در اين سِنّ واجب است كه نه اين وجوب از سن نه سالگى دختر است و نه پانزده سالگى پسر، البته مواردى استثنائى هم وجود دارد
⭕سپس نوبت به بلوغ بنيه #جسمانى مى رسد كه اينجا روزه مطرح است و بايد پرسيد كه آيا بنيه دختر در نه سالگى با بنيه پسر در پانزده سالگى برابر است؟ هرگز! و اگر دختر ناتوانتر از پسر نباشد دست كم با او برابر است، پس چرا دختر بايد شش سال زودتر از پسر روزه بگيرد؟! بلكه چنانكه در رواياتى نيز آمده ـ و وضع عادى هم اكثراً چنين است ـ روزه هر دو در سن #سيزده سالگى آغاز مى گردد، مگر
🌱دختر يا پسرى كه پيش از اين توان روزه را داشته باشند و يا به عكس كه حتى در اين سن هم توان روزه را نداشته باشند. كه در صورت اول واجب و در صورت دوم اگر روزه حَرَجى باشد واجب نيست و اگر عُسرآور و زيان بار باشد حرام است"
💫ادامه دارد
http://quranpuyan.com/yaf_postst5144_zmynhhy-mkhtlf-blwG-nsn-dr-qrn-y-dr-qrn-dd-9-w13-sl-bry-blwG-dkhtrn-w-psrn-dhkr-shdh-st.aspx
@quranpuyan