eitaa logo
قران پویان
442 دنبال‌کننده
5.4هزار عکس
654 ویدیو
601 فایل
تدبردر قرآن وتفقه در دین با عمومی سازی فهم وعمل به قرآن
مشاهده در ایتا
دانلود
تاملی در دیدگاههای استاد شهید شماره چهارصد و هفتادو سه تفسیر سوره قسمت بیست و چهارم از جلد ششم کتاب ✅دو بهشتِ نازلتر وَ مِنْ دُونِهِما جَنَّتانِ » دو نازلتر از اینها هم وجود دارد. آنجا داشت: «وَ لِمَنْ خافَ مَقامَ رَبِّهِ » . مفسرین گفته اند- و درست گفته اند- در آنجا چه بهشت روحانی اش و چه بهشت اش مال «لِمَنْ خافَ مَقامَ رَبِّهِ » بود، یعنی اهل ، كسانی كه خدا را به هیبت و عظمت شناخته اند؛ ولی در پایین تر و كمتر از اینها هم دو بهشتی هست اما برای افرادی كه از اینها كمتر هستند؛ و گفته اند منظور افرادی است كه عبادتشان برای بهشت یا برای فرار از جهنم بوده است. 😞 «مُدْهامَّتانِ » دو بهشتی سرسبز. اینجا سخن از سرسبزی است. «فِیهِما عَیْنانِ نَضّاخَتانِ » . در آنجا سخن از دو چشمه ی جاری بود، اینجا هم سخن از دو چشمه ی دیگر، ولی اینجا تعبیر «نَضّاخَتانِ » دارد یعنی جوشش زن، فوّاره زن. اما اینجا هم توصیف نمی كند كه این چشمه ها چگونه چشمه هایی است. «فِیهِما فاكِهَةٌ وَ نَخْلٌ وَ رُمّانٌ » . «فِیهِما مِنْ كُلِّ فاكِهَةٍ زَوْجانِ » در آن دو بهشتِ اهل اخلاص از هر میوه ای دو نوعش وجود دارد. در این دو بهشتِ درجه ی پایین تر میوه ای است و نخلی و اناری، درخت میوه و درخت نخل و درخت انار. «فِیهِنَّ خَیْراتٌ حِسانٌ » و در آن بهشتها هم زنانی كه خیر و نیكو هستند [وجود دارند، ] زنان نیكو خصال و نیكو صورت، یعنی نیكو سیرت و نیكو صورت. خیر، حُسن معنوی را می گویند و حُسن، حسن صوری را. «خَیْراتٌ حِسانٌ » یعنی زنانی كه هم از نظر روحی و معنوی خیرند و هم از نظر زیبایی؛ پس می شود نیكو سیرت و نیكو صورت؛ هر دو وجود دارد. 👈بعضی مفسرین گفته اند كه اینجا اشاره به زنان دنیاست نه حورالعین ها؛ زنانی از نوع انسان كه اهل بهشت و اهل سعادت هستند.👉 علاوه بر اینها باز «حُورٌ مَقْصُوراتٌ فِی اَلْخِیامِ » حورالعین هایی كه منحصراً در خیمه هایی هستند. همان مفهوم «قاصِراتُ اَلطَّرْفِ لَمْ یَطْمِثْهُنَّ إِنْسٌ قَبْلَهُمْ وَ لا جَانٌّ» را با تعبیر دیگر گفته است، یعنی «نه هرجایی» . این «حُورٌ مَقْصُوراتٌ فِی اَلْخِیامِ » باز مفهوم «نه هرجایی» را می دهد. همان كلمه ی «لَمْ یَطْمِثْهُنَّ إِنْسٌ قَبْلَهُمْ وَ لا جَانٌّ » تكرار شده. معلوم است كه قرآن به جنبه ی و و پاكی خیلی عنایت دارد یعنی این را برای بشر یك ارزش اصیل می داند. «مُتَّكِئِینَ عَلی رَفْرَفٍ خُضْرٍ وَ عَبْقَرِیٍّ حِسانٍ » . در باره ی آنها هم داشتیم: «مُتَّكِئِینَ عَلی فُرُشٍ بَطائِنُها مِنْ إِسْتَبْرَقٍ وَ جَنَی اَلْجَنَّتَیْنِ دانٍ » . در باره ی اینها داریم: «مُتَّكِئِینَ » تكیه زن ها هستند «عَلی رَفْرَفٍ خُضْرٍ وَ عَبْقَرِیٍّ حِسانٍ » بر متّكاهای سبز و بر بساطهای بسیار قیمتی و بسیار نیك «فَبِأَیِّ آلاءِ رَبِّكُما تُكَذِّبانِ » پس چه نعمتی را شما می توانید تكذیب كنید؟ ✨✨✨✨✨ 🔺در آخر دومرتبه می فرماید: «تَبارَكَ اِسْمُ رَبِّكَ ذِی اَلْجَلالِ وَ اَلْإِكْرامِ » مبارك است و پربركت است نام پروردگارت، آن نام پرجلال و صاحب جلالت و صاحب اكرام، كه می گویند اشاره به همان نام «الرحمن» است كه سوره با آن شروع شده است. ⏪سوره با كلمه «الرحمن» شروع شد و با توصیف «الرحمن» با جمله ی «تَبارَكَ اِسْمُ رَبِّكَ ذِی اَلْجَلالِ وَ اَلْإِكْرامِ » خاتمه پیدا می كند، اشاره به اینكه آنچه كه در عالم به وجود آمده است از اولِ عالم تا آخر عالم، و ، تمام اینها به اسم «رحمن» به وجود آمده است. می گویند: «ظَهَرَ الْوُجودُ بِبِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ» . اصلاً «رحمن» یعنی رحمت عامه ی پروردگار، یعنی خلقت، اساس خلقت. یعنی خدای خالق، یعنی خدای خالقی كه خلقتش بر اساس رحمت و جود و رساندن فیض است و هر موجودی آن فیضی را كه لایق است [دریافت می كند. ] ما اگر بگوییم «خدا خالق است» یك معنا و مفهوم را گفته ایم یعنی همین مقدار فهمانده ایم كه خداوند ایجاد كننده ی اشیاء است، ولی آیا این ایجاد بر اساس فیض و رحمت است یا بر اساس دیگری، این را دیگر كلمه ی «خالق» نمی فهماند؛ ولی وقتی كه می گوییم «رحمن» یعنی افاضه كننده ی جود و رحمت خودش. وقتی می گوییم «رحمن» یعنی سراسرِ خلقت مساوی است با سراسرْ رحمت، و حتی آنجایی هم كه عذاب هست، خود از یك جنبه ی دیگر- لااقل از این جنبه كه ما نظام كل را در نظر بگیریم، در نظام كل- باز نوعی رحمت است. می گوید: «تَبارَكَ اِسْمُ رَبِّكَ ذِی اَلْجَلالِ وَ اَلْإِكْرامِ » مبارك باد، افزون باد آن نام پروردگارت، آن نامی كه صاحب جلال و اكرام است پایان🍃🍃🍃 🍀🍀🍀🌸🌸🌸🍀🍀🍀🌸 https://telegram.me/quranpuyan
در سال ۹۴ به مناسبت سی و چهارمین سالگرد عروج صاحب ،به همت انجمن مطالعات قرآني،نشستی در باشگاه اندیشه تهران برگزارشده بود. حجت الاسلام از سخنرانان این مراسم بود که به موضوع "رابطه و از منظر علامه طباطبایی"پرداخت. وی با یادآوری وجود ساختار فکری منسجم علامه،ابتدا به دیدگاه کلی علامه طباطبایی اشاره کرد که در المیزان در ذیل آیات ۲۲۲ و ۲۲۳ سوره بقره که در خصوص طهارت است ،آمده است و حاکی از تقدم اخلاق بر احکام عملی است. متن المیزان در این رابطه بشرح زیر است:"اسلام دين است ، و تمامى فروع آن به همان اصل واحد بر مى گردد، و آن اصل واحد است ، كه در تمامى فروع دين منتشر شده است . از اينجا روشن مى گردد كه اصل توحيد، هم هست ، طهارت كبرا نزد خداى سبحان ، وبعد از اين طهارت كبرا و اصلى ، بقيه معارف كليه نيز طهارت هائى است براى انسان ، و بعد از آن معارف كليه ،اصول اخلاق فاضله نيز طهارت (باطن از رذائل ) است ، و بعد از اصول اخلاقى ،احكام عملى نيز كه به منظور صلاح دنيا و آخرت بشر تشريع شده طهارت هائى ديگر است ، و آيات مذكوره نيز بر همين مقياس انطباق دارد، هم آيه (يريد ليطهركم ) و هم آيه : (ويطهركم تطهيرا) و هم آيات ديگرى كه در معناى طهارت وارد شده ." مشاهده میشود پس از اصل توحید،معارف کلیه سپس اصول اخلاق فاضله و در نهایت احکام عملی برای طهارت و تزکیه انسانها لازم است. وی در ادامه به نظرات علامه در آیاتی که بنابر تقسیم متعارف ،شامل احکام فقهی و توصیه های اخلاقی هستند اشاره نمود و بیان داشت:علامه این تفکیک را نمی پذیرد که بخشی از آیه را به اسم حکم فقهی لازم الاجرا بدانیم اما بخش دیگر را به نام توصیه های اخلاقی،غیر ضروری و در حد توصیه و فضیلت بنامیم.علامه این دیدگاه و جمود بر ظواهر را تنها عامل انحطاط مسلمین معرفی کرده و نکات اخلاقی و احکام عملی را مکمل هم میداند. متن المیزان در ذیل آیه ۲۲۹ سوره بقره به همراه خود آیه که در خصوص است را مشاهده کنیم: "الطَّلاَقُ مَرَّتَانِ فَإِمْسَاكٌ بِمَعْرُوفٍ أَوْ تَسْرِيحٌ بِإِحْسَانٍ وَلاَ يَحِلُّ لَكُمْ أَن تَأْخُذُواْ مِمَّا آتَيْتُمُوهُنَّ شَيْئًا إِلاَّ أَن يَخَافَا أَلاَّ يُقِيمَا حُدُودَ اللّهِ فَإِنْ خِفْتُمْ أَلاَّ يُقِيمَا حُدُودَ اللّهِ فَلاَ جُنَاحَ عَلَيْهِمَا فِيمَا افْتَدَتْ بِهِ تِلْكَ حُدُودُ اللّهِ فَلاَ تَعْتَدُوهَا وَمَن يَتَعَدَّ حُدُودَ اللّهِ فَأُوْلَئِكَ هُمُ الظَّالِمُونَ ﴿۲۲۹﴾ طلاق دو بار است و پس از دو بار يا نگهدارى به شايستگى و يا رها كردن با احسان و شما را نرسد كه چيزى از آنچه به زنان داده ايد بگيريد، مگر آنكه بدانيد كه حدود خدا را بپا نمى دارند، كه در اين صورت در آنچه زن به عوض خويش دهد گناهى بر آنان نيست ، اين حدود خدا است ، از آن تجاوز نكنيد و كسانى كه از حدود خدا تجاوز كنند، ستمكارانند.(۲۲۹) ادامه دارد... برای مطالعه ادامه مطلب به لینک زیر مراجعه نمایید:👇👇 http://quranpuyan.com/yaf_postst505_lmh-TbTbyy-ml-nHTT-mslmyn-jmwd-br-Zwhr-w-dwry-z-bTn-dyn-st.aspx
و قرآنی ❓❓❓❓❓❓❓❓ سوال این است👇👇 ✅آيا اهل كتاب(مسيحيان،يهوديان و..)از نظر قران هستند؟ چطور؟ايا اگر با انها بدهيم،بايد بعدش ،دستمان را بشوييم؟ درباره ى اهل كتاب آيه ى (5) مائدة «وَ طَعامُ الِّذِينَ اتُوا الكِتابَ حِلٌّ لَكُمْ» به كلى غذاى اهل كتاب را بر ما حلال كرده، مگر آن غذاهايى كه نجس اند مانند گوشت خوگ و يا ذبيحه هاى غير شرعى آن ها، و يا پاك اند ولكن خوردن آن ها حرام است مانند شراب، كه اين ها كلًا حرام مى باشند: چه از كافر باشد يا از مسلمان، و پيداست كه بيشتر غذاهاى آنان مرطوب و طبعاً دست خورده مى باشند، و اكنون هم كه با وسايل جديد غذا پخته مى شود بالاخره كم تر ممكن است دست نخورده آماده شوند، و اگر اهل كتاب نجس العين باشند چگونه اين قاعده درست خواهد بود كه غذاى اهل كتاب براى شما حلال است.  از روايات نيز عينى آنان برنمى آيد، و اگر هم دلالتى بر نجاست عينى آن ها مى داشت در برابر نص اين آيه شريفه و رواياتى ديگر- كه بيشتر هم هست- ناچيز و غيرقابل اعتناء بود.  و اختصاص به طعام اهل كتاب- و نه تمامى كافران- براين مبنا است كه كتابيان براساس كتاب هاى وحيانى هرگز طعام نجس يا متجنس را نمى خورند، ولى ساير كفار- اعم از مشركان و ملحدان- هيچ گونه خوراكى را حرام نمى دانند. درباره ى مشركان چنان كه گذشت «إنَّما الْمُشْرِكُونَ نَجَسٌ فَلا يَقرَبُوا الْمَسْجِدَ الْحَرام بَعْدَ عامِهِمْ هذا» (سوره ى توبه، آيه ى 28) «مشركان فقط نجس مى باشند پس نبايد به مسجدالحرام نزديك شوند» اين نجاست به مناسبت «المشركون» در رابطه ى با ارواح و عقايد و اخلاق و اعمالشان است و نه بدن هاشان ، كه صفت شرك در اختصاص روح و عقيده ى قلبى و كارهاى شرك آلود آن ها است، نه بدنى، كه بدن هرگز نه موحد است و نه مشرك بلكه بدن موحد با مشرك از هر نظر يكسان است. 🔺مسأله ی 48- اصولًا انسان- هر كه و داراى هر عقيده اى باشد- هرگز از نظر بدن مانند سگ و خوك و ساير نجاسات عينى نجس العين نيست، و بالاخره از نظر سياست جذب اسلامى هم اگر كافران از نظر بدنى نجس باشند، و از طرفى هم برخى از آنان از باب تأليف قلوب از موارد مصرف زكاتند، اين خود تناقض در جذب و دفع آنان است، كه با دستى، دست رد بر سينه آن ها زده شود و با دست ديگر نوازش و جذب شوند با آن كه دست رد بسى قوى تر از اين دست جذب است! و اگر هم مشركان از نظر بدنى نجس باشند! اهل كتاب- چنان كه گذشت- هم برمبناى آيه ى مائده پاكند، و هم- با صرف نظر از اين آيه- از مشركان نيستند. زيرا مشركان در قرآن مقابل با كتابيانند. گرچه انحرافاتى در توحيد دارند، هم چون وهابيان كه در عين انحراف توحيديشان احكام اسلام بر آن ها جارى است 🖋آیت الله صادقی تهرانی جهت مطالعه فتوای ایت الله صادقی تهرانی،ایت الله جناتی و علامه فضل الله به لینک زیر مراجعه نمایید http://yon.ir/qp1572 🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹 ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔 @quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
بسم الله الرحمن الرحیم سلام برشما : هر هفته تمرین به یک دستور قرانی هفته تمرین ✅✅موضوع : ◀️خداوند می فرمایند : 🔶"وَ اللَّهُ يُحِبُّ الْمُطَّهِّرِينَ «108»توبه 🔸🔸" و خداوند پاكان را دوست مى‌دارد".. 🔶 و در اینجا معنی وسیعی دارد که هرگونه پاکسازی از آثار ، و از آثار را شامل می‌شود. ❤️ پاكان، محبوب خدايند. «يُحِبُّ الْمُطَهِّرِينَ 🌸🍃🌸 💫💫تفسیر نمونه 💫با این پست، شما هم در گسترش مفاهیم قرآنی در جامعه سهیم شوید 🙏 ‌گروه عمل به قرآن در پيام رسان ايتا http://eitaa.com/joinchat/245891088C04b58d311d https://eitaa.com/quranpuyan
بسم الله الرحمن الرحیم سلام برشما : هر هفته تمرین به یک دستور قرانی هفته تمرین ✅✅موضوع : ◀️ خداوند در سوره مائده می فرمایند: 🔶 "...ما يُرِيدُ اللَّهُ لِيَجْعَلَ عَلَيْكُمْ مِنْ حَرَجٍ وَ لكِنْ يُرِيدُ لِيُطَهِّرَكُمْ وَ لِيُتِمَّ نِعْمَتَهُ عَلَيْكُمْ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ «6»مائده 🔶🔸خدا نمی‌خواهد هیچ گونه سختی برای شما قرار دهد، و لیکن می‌خواهد تا شما را گرداند و نعمت خود را بر شما تمام کند، باشد که شکر او به جای آرید.. 👌👌پیامها: 🔹1)_ و ، لازمه‌ى است 🔸2_همچنان كه تماس با قرآن مخصوص است، «لا يَمَسُّهُ إِلَّا الْمُطَهَّرُونَ» «4» ارتباط با هم نياز به دارد. 🔹3_ ، مانع قرب به خداست. 🔸4_هم خوردنى‌ها بايد باشد كه در دو آيه‌ى قبل به آن اشاره شد، هم تيمّم بايد به خاك باشد. «صَعِيداً طَيِّباً» 🔹5_در احكام دين، حرج و دشوارى نيست. ما يُرِيدُ اللَّهُ‌ ... مِنْ حَرَجٍ‌ 4)سوره واقعه 💫💫تفسیر نور 💫با این پست، شما هم در گسترش مفاهیم قرآنی در جامعه سهیم شوید 🙏 ‌گروه عمل به قرآن در پيام رسان ايتا http://eitaa.com/joinchat/245891088C04b58d311d https://eitaa.com/quranpuyan
: به یک دستور قرانی تمرین ✅✅موضوع : ◀️ خداوند در سوره مائده می فرمایند: 🔶 "...ما يُرِيدُ اللَّهُ لِيَجْعَلَ عَلَيْكُمْ مِنْ حَرَجٍ وَ لكِنْ يُرِيدُ لِيُطَهِّرَكُمْ وَ لِيُتِمَّ نِعْمَتَهُ عَلَيْكُمْ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ «6»مائده 🔶🔸خدا نمی‌خواهد هیچ گونه سختی برای شما قرار دهد، و لیکن می‌خواهد تا شما را گرداند و نعمت خود را بر شما تمام کند، باشد که شکر او به جای آرید.. 👌👌پیامها: 🔹1)_ و ، لازمه‌ى است 🔸2_همچنان كه تماس با قرآن مخصوص است، «لا يَمَسُّهُ إِلَّا الْمُطَهَّرُونَ» «4» ارتباط با هم نياز به دارد. 🔹3_ ، مانع قرب به خداست. 🔸4_هم خوردنى‌ها بايد باشد كه در دو آيه‌ى قبل به آن اشاره شد، هم تيمّم بايد به خاك باشد. «صَعِيداً طَيِّباً» 🔹5_در احكام دين، حرج و دشوارى نيست. ما يُرِيدُ اللَّهُ‌ ... مِنْ حَرَجٍ‌ 4)سوره واقعه 💫💫تفسیر نور 💫با این پست، شما هم در گسترش مفاهیم قرآنی در جامعه سهیم شوید 🙏 ‌گروه عمل به قرآن در پيام رسان ايتا http://eitaa.com/joinchat/245891088C04b58d311d https://telegram.me/quranpuyan
و 💠مروري بر دلايل و فتاواي متمايز آيت الله صادقي تهراني 🛑قسمت پنجم: انسان با هر عقيده ‏اى هرگز ‏العين نيست. موراد به نجاست يا پاكي، است. ↩️مسأله‏ 48- اصولًا انسان- هر كه و داراى هر عقيده ‏اى باشد- هرگز از نظر بدن مانند سگ و خوك و ساير نجاسات عينى ‏العين نيست، و تنها فرقى كه از نظر و بدنى ميان مسلمانان و كافران است اين است كه اگر مسلمانى نمازخوان كه شده به ‏اندازه كل وقت يك نماز پنهان گردد و يا خودش بگويد خود را تطهير كرده، محكوم به‏ طهارت است، ولى شخص كافر متنجس كه چنان التزامى ندارد، و به احكام نجاسات و طهارت ملتزم نيست، گفته ‏اش مورد قبول نمى‏باشد، و يا مسلمانى كه اصولًا اهل نماز و نيست در صورتى مى‏ توان اطمينان به ‏طهارتش داشت كه يا ببينى يا از راه شرعى ديگرى بدانى خود را پاك كرده است. ↩️و اگر كافر- غير ملتزم- هم خود را نجس كرده و هم پاك و ندانيم كدام‏يك جلوتر بوده. در اين مورد هم محكوم به ‏طهارت است كه هر دوى طهارت و نجاستش مورد شك است و برحسب ‏ «كلُّ شَئٍ طاهِرٌ حَتَّى تَعْلَمَ أنَّهُ قَذِرٌ فَإذا عَلِمْتَ فَقَدْ قَذِرَ» 👈👈«همه چيز پاك است تا بدانى كه ناپاك است پس چون دانستى ناپاك است اكنون محكوم به ‏ناپاكى خواهد بود، و در موارد ، طهارت اصلى حاكم است 🔻👈و بالاخره از نظر سياست جذب اسلامى هم اگر كافران از نظر بدنى نجس باشند، و از طرفى هم برخى از آنان از باب از موارد مصرف زكاتند، اين خود تناقض در جذب و دفع آنان است، كه با دستى، دست رد بر سينه آن‏ها زده شود و با دست ديگر نوازش و جذب شوند با آن‏كه دست رد بسى قوى‏تر از اين دست جذب است! 📚رساله توضيح المسائل نوين، ص: 57 کانالِ قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تفقه در دين ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━
و 💠مروري بر دلايل و فتاواي متمايز آيت الله صادقي تهراني 🛑قسمت ششم: ↩️❓مسأله‏ 49- آيا ادرار و مدفوع هر حيوانى به ‏جز انسان است؟ درباره‏ تمامى حيوانات حرام گوشت كه خون جهنده دارند چنان است، امّا حلال گوشت و يا حرام گوشتى كه خون جهنده ندارد و يا مشكوك است، بول و غائطش پاك است، و اگر در حلال يا حرام بودن گوشت يا خون جهنده داشتن حيوانى شك كنيم برحسب قاعده‏ طهارت نيز محكوم به ‏طهارت است. بنابراين بول و غائط حيوانى نجس است كه بدانيم حرام گوشتى است كه داراى خون جهنده است. 👈👈و در اين ميان بول و غائط تمامى است‏ كه‏ «كلُّ شئٍ يَطيرُ فَلا بأسَ‏ بِبُولِه و خُرءه» هر حيوان پرنده ‏اى بول و فضله‏ اش پاك است، كه عنوان «يَطيرُ»: مى‏پرد، خود علت و يا حكمت طهارت است، كه اگر اين‏جا فقط حلال گوشت بودن براى طهارت مطرح بود، ديگر پرنده ‏بودن در اين حكم جايى نداشت، بنابراين چنان‏كه حلال گوشت بودن موضوع طهارت است پرنده بودن در كل نيز چنان است. ↩️و دليلى هم كه در برابر اين روايت معتبره خودنمايى كند در دست نيست مگر «إغْسِلْ ثَوْبَكَ مِنْ بولِ ما لا يُؤكَلُ لَحْمَهُ» «لباست را از بول غير مأكول اللحم بشوى» كه طبعاً چنان‏كه گفتيم با حديث گذشته تخصيص مى‏ خورد و در انحصار غير پرندگان قرار مى‏گيرد، و اگر هم نص در مقابل حديث گذشته بود با تعارض تساقط كرده و هر دو از كار مى ‏افتادند، كه در آن صورت نيز جاى قاعده طهارت بود، 👈و بالاخره چون دليلى بر بودن مدفوعات پرنده ‏گان حرام گوشت نداريم براين مبنى قاعده‏ كلىِ در مورد همه‏ آن‏ها جارى است‏ . 📚رساله توضيح المسائل نوين، ص: 58 کانالِ قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تفقه در دين ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
و 💠مروري بر دلايل و برخي فتاواي متمايز آيت الله صادقي تهراني 🛑قسمت نهم: پاك بودن ↩️مسأله ‏ى 57- آن‏چه به ‏طور مسلم از دليل مى‏ فهميم اين است كه انسان چه مرد و چه زن نجس است، دليلش هم صحيحه‏ ى محمد بن مسلم از حضرت صادق عليه السلام كه‏ ؛ 🔸«ذَكَرَ الْمَنِىَّ وَ شَدَّدَهُ وَ جَعَلَهُ اشَدَّ مِنَ الْبُولِ ثمَّ قالَ إنْ رَأيْتَ الْمَنِىَّ قَبْلَ أوْ بَعْدَ ما تَدْخُلُ فى صَلاتِكَ فَعَلَيْكَ إعادَةُ الصّلاةِ وَ إنْ أنْتَ نَظَرْتَ فى ثَوْبِكَ فَلَمْ تُصِبْهُ ثُمَّ صَلَّيْتَ فيهِ ثُمَّ رَأيْتَهُ بَعْدُ فَلا إعادَةَ عَلَيْكَ وَ كَذا الْبُولُ» «(آن حضرت) يادى از منى كرد ولى درباره ‏ى آن سخت‏گيرى نمود كه از بول هم سخت ‏تر است سپس فرمود: اگر پيش يا پس از شروع به ‏نماز آن را ديدى بر تو است كه نمازت را از سرگيرى، و اگر در لباست نگريستى و در آن اثرى از منى نديدى و سپس با همان لباس نماز خواندى و پس از نماز منى در آن ديدى نمازت را از سر نگير، و بول نيز همين‏گونه است». 👈و اين حديث و مانندش تنها منى انسان را شامل است كه از منى غير انسان انصرافى بديهى دارد، به ‏ويژه منى حيوانات حلال گوشت، كه اصولًا انسان با منى هيچ حيوانى سر و كارى ندارد تا از لفظ منى نجاست منى حيوان هم به ‏دست آيد، و اين‏جا هم- زير پوشش قاعده ‏ى - منى حيوانات پاك، پاك است، چه حلال گوشت و چه حرام گوشت‏ ، ↩️مسأله ‏ى 58- منى انسان كه با شهوت از بدن خارج شده باشد برحسب احاديثى از پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم و ائمه عليها السلام نجس و ‏آور است. 🔰🔰و امّا چيزهايى ديگر مانند ، آب انگور ثلثان نشده كه احياناً آقايان در رساله‏ هاى علميه آن‏ها را نجس دانسته ‏اند نه تنها دليلى روشن بر نجاستشان در دست نيست بلكه برعكس، كتاب و سنت دليل بر طهارت آن‏ها است. 📚رساله توضيح المسائل نوين، ص: 62 کانالِ قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تفقه در دين ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛
حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌙💫 ؛ ماه ، ، خلوص و 🎙دکتر محمد علی انصاری کانالِ قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تفقه در دين ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛