eitaa logo
✳️ جستارهای قرآنی رحیق
2.8هزار دنبال‌کننده
3.3هزار عکس
1.4هزار ویدیو
784 فایل
«رحیق» نوشیدنی گوارا و ناب بهشتیان. ۲۵مطففین . مستمع صاحب سخن را بر سر کار آورد غنچهٔ خاموش، بلبل را به گفتار آورد صائب @s_m_a57 @Sayyedali_1997
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔅🔅🔅 📌 قسم به بینه_دلیل) زمان:3/57دقیقه 🌿🌿🌿 🔅قرآن همراه است و هم راه 🔅به هنگام فتنه ها و بلاها به قرآن پناه ببریم. 🆔 @rahighemakhtoom
🔅🔅🔅 ✅بررسی و تفسیر سه فراز دارد؛ یکی شأن نزول، یکی جوّ نزول و یکی فضای نزول. ◽️ مربوط به آیه است، مربوط به سوره است و مربوط به کل قرآن است؛ یک تعامل متقابلی بین رخدادهای مکه و مدینه با سوری که نازل می‏ شد وجود دارد و اگر سوره ای بخواهد به خوبی روشن بشود مسئله جَو نزول، الا و لابد باید روشن بشود چون جوّ نزول سوره به مثابه شأن نزول آیه است؛ چه اینکه اگر کسی بخواهد کل فضای قرآن برای او مشخص بشود باید فضای جهان را در طی 23 سال نزول قرآن ببیند که در این 23 سال در جهان چه گذشت. 🖋دلیل این مساله آن است که قرآن کریم در سه بخش، سوره و آیه دارد؛ یک بخش آن ملی و محلی است که با مسلمین و مؤمنین درباره احکام و حکَم شرعی صحبت می کند و می فرماید ﴿یا أَیهَا الَّذینَ آمَنُوا﴾، یک بخش از آیات منطقه ‏ای است که با موحدان سخن می گوید و می فرماید ﴿یا أَهْلَ الْكِتَابِ﴾، بخش سوم بخش جهانی و بین ‏المللی است که کاری به حوزه اسلامی یا کاری به حوزه ایمانی مخصوص ندارد بلکه با بشر کار دارد؛ نظیر سوره مبارکه «مدّثر»، در آنجا کلمه بشر سه بار تکرار شده است، ﴿ذِكْری‏ لِلْبَشَرِ﴾،﴿نَذیراً لِلْبَشَر﴾ اینها حقوق بشر است، این مربوط به عرب و عجم نیست، مربوط به مسلمان و مسیحی و اینها نیست؛ بلکه مربوط به کل انسان هاست، لذا در این بخش‏ ها وقتی پیام قرآن روشن می‏ شود که فضا در طی این 23 سال روشن شود که در جهان چه حادثه‏ ای اتفاق افتاده است، ما برای فهم قرآن با این فضای نزول کار داریم. 🌿🌿🌿 🌿وظیفه های علمیه در عصر ا این ایام مربوط به خلافت، ولایت و امامت وجود مبارک حضرت حجت(عج) است، حضرت با این فضای نزول کار دارد. حالا ما که همیشه منتظریم و آماده‏ ایم ـ إن‏شاءالله ـ موظفیم جهانی فکر کنیم؛ وقتی حضرت ظهور کرد، هم بخش ملی و محلی را زنده می‏ کند هم بخش منطقه ‏ای را زنده می‏ کند و هم بخش بین ‏المللی را. اگر حضرت به حوزه‏ های علمیه که شاگردان مستقیم حضرت ‏اند دستور بدهد که شما به فلان کشور بروید یا به فلان شهر بروید آیا این توانایی وجود دارد؟! این ﴿لِیظْهِرَهُ عَلَی الدِّینِ كُلِّهِ﴾ یعنی همان بیان نورانی پیغمبر(صلّی الله علیه و آله و سلّم) است که «الْإِسْلَامُ یعْلُو وَ لَا یعْلَی عَلَیه»‏؛ این جمله خبریه‎ای است که به داعی انشا القا شده است، یعنی خود این بیانات و قرآن و آیات خود به خود بالا نمی‎آید بلکه این آیات به دست شما باید بالا بیاید. در نتیجه کسی که منتظر ظهور حضرت است اگر حداکثر فکرش در محدوده حرم تا جمکران باشد این جهانی نیست، کسی که نمی‎داند دکارت چه گفته، هایدگر چه گفته، کانت چه گفته، کجا می‎خواهد برود؟ چنین شخصی می تواند حرف جهانی بزند و جهان را اصلاح کند و حرف حضرت(عج) را به جهان برساند؟ لذا شرط شاگرد حضرت بودن اطلاع و آگاهی از جهان، است. ☘️☘️☘️ 🔅قرآن همراه است و هم راه 🔅به هنگام فتنه ها و بلاها به قرآن پناه ببریم. 🆔 @rahighemakhtoom
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
📌 درد مزمن 1 🔅🔅🔅 🔹برای نشر فرهنگ دینی و آشنایی ژرف با آموزه ها ی قرآنی با پیوستن به کانال قرآنی رحیق ما را حمایت کنید. 👇👇👇 @rahighemakhtoom
Tafsir_109.mp3
15.74M
🔅🔅🔅 🔹با بیانی جذاب، شنیدنی و زیبا و آسان وساده و کاربردی 🔹فرصت دارید گوش دادن سری این جلسات را از دست ندهید. 🍁🍁🍁 🔅به هنگام فتنه ها و بلاها به قرآن پناه ببریم. 💻به کانال قرآنی رحیق بپیوندید @rahighemakhtoom
Tafsir_110.mp3
21.48M
🔅🔅🔅 🔹با بیانی جذاب، شنیدنی و زیبا و آسان وساده و کاربردی 🔹فرصت دارید گوش دادن سری این جلسات را از دست ندهید. 🍁🍁🍁 🔅به هنگام فتنه ها و بلاها به قرآن پناه ببریم. 💻به کانال قرآنی رحیق بپیوندید @rahighemakhtoom
آیت الله 🔅🔅🔅 📌 مدیریت زندگی 🌱امام صادق (سلام الله علیه) می فرماید: مسلمان را جز سه چیز اصلاح نکند: دین شناسی، شکیبایی در گرفتاری ها و مدیریت نیکو در زندگی؛ نیز می فرماید: کارهای بزرگ و مهم را خودت انجام بده و کارهای کوچک را به دیگران بسپار؛ نیز می فرماید: باید میزان تلاش تو برای معاش بیشتر از ضایع کنندگان وقت و کمتر از تلاش آزمندی باشد که به دنیایش دلخوش و مطمئن است، پس تلاش خود را در مسیر شخص با انصاف و عفیف قرار ده تا برتر از افراد سست و ناتوان باشی و آنچه را که شایسته مومن است به دست آوری [در عین حال به لطف خدا امیدوار باش] زیرا کسانی که مالی به آنها داده شود ولی سپاس نگزارند [در حقیقت] مالی ندارند. 🌿🌿🌿 🔅قرآن همراه است و هم راه 🔅به هنگام فتنه ها و بلاها به قرآن پناه ببریم. 🆔 @rahighemakhtoom
آیت الله درس حکمت 🔹 انسان یک وقتی می ‌رود کنار چاه زمزم دلو می ‌اندازد آب طیب و طاهر در می ‌آورد که وجود مبارک حضرت وقتی در مدینه تشریف داشتند «كَانَ یسْتَهْدِی مَاءَ زَمْزَمَ»،[1] علاقمند بود کسانی که از مکه می ‌آیند آب زمزم را برای او هدیه بیاورند، این یک برکتی است. یک وقتی چاه فاضلاب است، اگر کسی دلو انداخت در چاه فاضلاب چه چیزی در می ‌آید؟ فرمود این رشوه ‌ای که شما به فلان مأمور، به فلان قاضی یا به فلان مسئول می ‌دهی: ﴿تُدْلُوا بِها إِلَی الْحُكَّام﴾؛[2] یعنی یک دَلو انداختی در چاه دل او و امضای باطل از آن در آوردی، این فاضلاب است! قرآن چگونه تعبیر بکند؟! چیزی بود که نگفت؟! یا طوری بود که نگفت؟! یا شیئی بود که نگفت؟! هم از اینکه پوست آدم را می ‌کَنند گفته، هم از اینکه شما یک دَلو انداختی در چاه فاضلاب و یک مشت فاضلاب در آوردی، خوشحال نباش! ﴿وَ تُدْلُوا بِها إِلَی الْحُكَّام﴾، همین حکّامی که فرمود ﴿أَكَّالُونَ لِلسُّحْت﴾، درباره همین ‌هاست. این تعبیر ﴿وَ تُدْلُوا بِها إِلَی الْحُكَّام﴾ درباره همین ﴿أَكَّالُونَ لِلسُّحْت﴾ است. فرمود حواست جمع باشد! حالا او به نفع تو امضا کرد، ولی یک مُشت فاضلاب از این دلو در آوردی. فرمود: «شَرِّقَاً وَ غَرِّبَاً» هر چه باشد ما اینجا گفتیم.[3] 🔹 این جمله نورانی در بیانات الهی وجود مبارک امام سجاد (سلام الله علیه) هم هست ـ همین دعای اول صحیفه سجادیه است ـ اینها انسان را معنا کردند، دیگران می‌ گویند انسان «حیوانٌ ناطق». حضرت فرمود این «حیوانٌ ناطق» حیوانی است که حرف می‌ زند، اینکه انسان نشد! اگر ذات أقدس الهی راه حمد را به ما نشان نمی‌ داد، ما در برابر نعمت ‌های الهی حمد و ستایش نمی ‌کردیم، همین انسان و همین افراد: «لَخَرَجُوا مِنْ حُدُودِ الْإِنْسَانِیةِ إِلَی حَدِّ الْبَهِیمِیة». فرمود به اینکه «وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی لَوْ حَبَسَ عَنْ عِبَادِهِ مَعْرِفَةَ حَمْدِهِ عَلَی مَا أَبْلَاهُمْ مِنْ مِنَنِهِ الْمُتَتَابِعَةِ وَ أَسْبَغَ عَلَیهِمْ مِنْ نِعَمِهِ الْمُتَظَاهِرَةِ لَتَصَرَّفُوا فِی مِنَنِهِ فَلَمْ یحْمَدُوهُ»؛ اگر دستور نداده بودند که شما در برابر نعمت الهی حمد بکنید ما را راهنمایی نمی ‌کردند، انسان در همین نعمت ‌های الهی تصرف می ‌کرد و او را هم حمد نمی ‌کرد و نعمت را هم بجا مصرف نمی‌ کرد. «لَتَصَرَّفُوا فِی مِنَنِهِ فَلَمْ یحْمَدُوهُ وَ تَوَسَّعُوا فِی رِزْقِهِ فَلَمْ یشْكُرُوهُ»، این یک مقدم و تالی که این به صورت قیاس مرکّب در می ‌آید. «وَ لَوْ كَانُوا كَذَلِكَ»؛ یعنی اگر جامعه ‌ای طوری باشد که در نعمت الهی تصرف بکند ولی شاکر نیست، حمد نمی ‌کند؛ «لَخَرَجُوا مِنْ حُدُودِ الْإِنْسَانِیةِ إِلَى حَدِّ الْبَهِیمِیة». 🔹 آقایان! دعا تنها این نیست که خدایا پدر و مادر مرا بیامرز یا فلان بیمار را شفا بده، دعا «درس حکمت» است. «الإنسان ما هو»؟ این مسئله دعاست؟! امام سجاد (سلام الله علیه) می‌ فرماید: «الانسانُ حیوانٌ ناطقٌ حمید»، «حمید» فصل اخیر اوست؛ اگر حمد نباشد انسان نیست. دعا یعنی این! آن دعا که خدایا بیمارم را شفا بده، پدرم را بیامرز هم دعاست؛ اما این دعا حکمت است «الانسانُ حیوانٌ ناطقٌ حمید» که اگر اهل حمد نباشد انسان نیست. حضرت نمی‌خواهد ـ معاذالله ـ به کسی بد بگوید. «لَخَرَجُوا مِنْ حُدُودِ الْإِنْسَانِیةِ إِلَی حَدِّ الْبَهِیمِیةِ فَكَانُوا كَمَا وَصَفَ فِی مُحْكَمِ كِتَابِه ﴿إِنْ هُمْ إِلَّا كَالْأَنْعامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ سَبِیلًا﴾».[4] 📚 درس خارج فقه نکاح ـ جلسه 411 تاریخ: 1397/10/19 📝 پی نوشت: [1]. وسائل الشیعة، ج‏25، ص262؛ «أَنَّ النَّبِی ص كَانَ‏ یسْتَهْدِی‏ مَاءَ زَمْزَمَ‏ وَ هُوَ بِالْمَدِینَة». [2]. سوره بقره، آیه188. [3] . الکافی(ط ـ الإسلامیة)، ج، ص339؛ «قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ ع لِسَلَمَةَ بْنِ كُهَیلٍ وَ الْحَكَمِ بْنِ عُتَیبَةَ شَرِّقَا وَ غَرِّبَا فَلَا تَجِدَانِ عِلْماً صَحِیحاً إِلَّا شَیئاً خَرَجَ مِنْ عِنْدِنَا أَهْلَ الْبَیتِ». [4]. سوره فرقان، آیه44. 🌿🌿🌿 🔅قرآن همراه است و هم راه 🔅به هنگام فتنه ها و بلاها به قرآن پناه ببریم. 🆔 @rahighemakhtoom
برشی از کتاب (106) 🔅🔅🔅 ✅ اصل دوم. گرچه براساس توحيد ربوبي تمام اشيا و اشخاص جهانِ امكان، تحت تدبير ربوبي خداي يگانه و يكتا قرار دارند و از اين جهت، پيوند كلانِ همگان و همگي را زير نظام واحد مرتبط ساخته است، ليكن آنچه به عنوان رابط بين دو چيز يا چند چيز مطرح مي شود، پيوند خود و رابط نزديك است. تنها چيزي كه عامل پيوند بين موجودات عيني است، همان ربط ثبوت خارجي است و تنها چيزي كه مايه ارتباط موجودات علمي است، همان ربط اثبات ذهني است. تا ربط علّت و معلولي عيني يا علمي بين اشياي خارجي يا ذهني محقّق نباشد، هيچ ترابط متقابلي بين آن ها نيست؛ لذا نمي شود از افزايش يا كاهش چيزي به حق يا باطل بودن، به صدق يا كذب بودن، به حَسَن يا قبيح بودن چيز ديگري پي برد، مگر آنكه بين آنها ربط علّي و معلولي، در عين يا ذهن برقرار باشد؛ ▪ به عنوان نمونه مي توان جريان برهان حركت و اثبات محرّك اول را كه موجودي مجرّدِ تامّ و منزّه از هرگونه حركت و مبرّاي از هر تحوّل است، نسبت به چند مطلب در نظر گرفت؛ 1. جريان زمين محوري حركتِ منظومه شمسي كه بر اين باور ناصواب تدوين مي شد كه زمين ساكن است و اختران سپهري حركت مي كنند و مدار حركت آنها نيز زمين است. 2. جريان جِرم بودن فلك كه بر اين پندار نادرست تنظيم مي شد كه افلاك جايگاه كواكب ثابت و سيّارند و داراي جِرم مادي اند، و حجم هندسي آنها كره است. 3. جريان ميل طبيعي اجرام سنگين در سقوط به زمين و اجرام سبك در صعود از زمين. البته برخي از اين آرا نزد پيشينيانِ دور صبغه صواب داشت و در زمان و زبان متأخران به سبك ديگر درآمد؛ مثلاً جريان افلاك را اقدمين از سنخ رياضي مي دانستند، نه طبيعي، و براي مسير حركت كواكب مداري ترسيم مي كردند. به هر تقدير، تحوّل شگرفي در اين سه رشته از مسايل تجربي و رياضي پديد آمد، به طوري كه حركت منظومه شمسي از زمين محوري به آسمان مداري متحوّل شد و جريان اجرام فلكي كاملاً دگرگون شد، و از قلمرو طبيعي به منطقه رياضي متحوّل شد و جريان سقوط اجرام مادي از ميل طبيعي به جاذبه متحوّل شد؛ هرچند قول به جذب مركز و نيز قول به دفع هوا در بين آراي گذشته، سبب حركت اجرام مطرح بوده است. آنچه اكنون مطمح نظر است، اين است كه در جريان حركت اجرام سپهري، سكون از زمين به آسمان رفت و حركت از آسمان به زمين آمد، و هيچ قبض يا بسطي در برهان معروف حركت پديد نيامد. عدّه اي آن برهان را تامّ مي دانستند، هم اكنون نيز تامّ مي دانند و گروهي آن را ناتمام دانسته و انتقاد مي كردند، و هم اكنون منتقد آن اند؛ هر دو گروه بر رأي قبلي خود باقي اند، به طوري كه نه ناقد در انتقاد خويش تجديدنظر كرد و نه قابل در پذيرش خود تأمّل راه داد. با اينكه اين سه جريان، از قبيل سه فرع يا سه مسئله عادي نبوده و نيستند، بلكه سه اردوي علمي و تحقيقي اند كه به صحنه معرفت عرضه شدند و هر كدام در جاي ويژه خود قرار گرفت، و هيچ تأثير سلبي يا اثباتي به حريم قانون حركت و اثبات محرّك اوّل راه نيافت. سرّ صلابت آن برهان از نفوذپذيري از اين سه اردوي گسترده اين است كه وجود يا عدم هر چيزي فقط در مدار نظم علّي و معلولي آن، اعم از عيني و ذهني، اثر مي گذارد، نه خارج از اين محور. 🌿🌿🌿 🔅به هنگام فتنه ها و بلاها به قرآن پناه ببریم. 💻به کانال قرآنی رحیق بپیوندید @rahighemakhtoom
🔅🔅🔅 📌انس با قرآن ◽️براي انس با قرآن، پنج عنوان «قرائت»، «تلاوت»، «ترتيل»، «استماع و انصات» و «تدبر» در قرآن آمده است: عنوان «تدبر»و «قرائت »و«تلاوت»را در پست های قبلی مورد بررسي قرار گرفت حال عناوين ديگر را بررسي مي‎كنيم: 🌿🌿🌿 4. «ترتيل»: از ريشه «رَتَل» به معني «جمع شدن و هماهنگي و نظام يافتن چيزي بر طريقي مستقيم» مي‎باشد؛ از اين رو به شخصي كه دندانهايش از هماهنگي و تركيب و نظام سالمي برخوردار باشد مي‎گويند: «رَجُلٌ رَتَلُ الأسْنانِ». اين معنيِ باب مجرد را اگر به باب تفعيل بريم معني «ترتيل» بدست خواهد آمد 🔹 «جمع كردن و هماهنگي و نظام بخشيِ چيزي بر طريق مستقيم»،‌ «طريقِ مستقيم» نسبت به هر چيزي، معنايي متناسب با آن را خواهد داشت. همان گونه كه دندانها با نظمي خاص و براساسِ بنيادي محكم و صحيح، به منظورِ خرد كردن و هضم مناسبِ غذا چيده شده است و ترتيبِ دندانها با توجه به اين هدفِ خاص، شكل گرفته است، آياتِ‌قرآن نيز از نظم و چينش خاصي برخوردار مي‎باشد كه با هدفِ درمانِ فكر و روح بشر و هدايت و ارشاد آنها به قله‎هاي كمال انسانيت، هماهنگ گرديده است، از اين رو، «ترتيل قرآن»: 🔹 «نظم وچينشِ خاص آيات، هماهنگ با تأمين نيازهاي فكري ـ روحي بشر، با اهداف درمان فكر و روح و ثبات بخشي به قلب مؤمنين و هدايت و ارشاد آنها به قله‎هاي كمالِ بشري»، خواهد بود. اين معني از «ترتيل» به خداوند منسوب مي‎باشد: «كَذلِكَ لِنُثَبِّتَ بِهِ فُؤادَكَ وَ رَتَّلْناهُ تَرْتِيلاً». 🔹 (بدين سان قرآن را يكباره فرو نفرستاديم به اين دليل كه از اين راه، دلِ پرالتهابِ تو را ثبات بخشيم و ـ دليل ديگر اينكه ـ آن را ما به نحوِ خاصي، چيده و نظام بخشيده‎ايم). از آنجا كه قرآن با روحِ بشر، سروكار دارد، اين «چينش و انتظام» هم در بخش «الفاظ قرآن» و هم در حوزه «محتوا و معاني آيات» مطرح است كه هم زيبايي ظاهر و هم عمق باطن را گوياست. 🔹 و در واقع، بخش الفاظ، انتظامش، مقدمه‎اي است براي ورود به حوزه معانيِ قرآن تا كه با توجه به چينش و نظامِ خاصِ معانيِ آيات، به ژرف انديشي و بررسي نتايج و آثارِ پيامِ قرآن بپردازيم. 🔹 با اين توضيحات، معنايي كه «راغب» در «مفرداتِ خويش» براي ترتيل آورده است نه با معنيِ بابِ مجردِ آن هماهنگ است و نه با كاربردِ واژه در قرآن، سازگاري دارد: «الرَّتَلُ: إتِّساقُ الشَيْءِ وَ انتِظامُهُ عَلَي استِقامَةٍ، يُقالُ رَجُلٌ رَتَلُ الأسْنانِ». «التَّرْتيلُ: إرْسالَ الكَلِمَةِ مِنَ الْفَمِ بِسُهُولَةٍ وَ اسْتِقامَةٍ، قالَ تَعالي «وَ رَتِّلِ الْقُرآنَ تَرتيلاً، وَ رَتَّلناهُ تَرتيلاً». (ترتيل: فرستادن و خارج نمودن كلمه از دهان با سهولت و به شيوه صحيح مي‎باشد. چرا كه خداي تعالي مي‎فرمايد: وَ رَتِّلِ الْقُرآنَ...». معنيِ «مفردات» به بخشي از معني ترتيل آن هم جزء مقدمي آن نظر دارد، حال آنكه عمده، بخشِ معنيِ قرآن مي‎باشد كه به غفلت سپرده شده است. اين غفلتِ شگفت آور در اكثر تفاسير و كتب لغت به چشم مي‎خورد با وجود اينكه آيات و احاديثِ در مورد «ترتيل» به وضوح، اين گونه تلقي از «ترتيل» را مردود مي‎شمارد. 🌿🌿🌿 🔅قرآن همراه است و هم راه 🔅به هنگام فتنه ها و بلاها به قرآن پناه ببریم. 🆔 @rahighemakhtoom
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔅🔅🔅 📌 درس حکمت زمان:4/48دقیقه 🌿🌿🌿 🔅قرآن همراه است و هم راه 🔅به هنگام فتنه ها و بلاها به قرآن پناه ببریم. 🆔 @rahighemakhtoom
Javadi-20.mp3
3.5M
🔅🔅🔅 📌 سپاس نعمت یابن آدم زمان:7دقیقه 🌿🌿🌿 🔅قرآن همراه است و هم راه 🔅به هنگام فتنه ها و بلاها به قرآن پناه ببریم. 🆔 @rahighemakhtoom
برشی از (27) 🔅🔅🔅 📌 لطايف و اشارات 3 ـ عينيّت يا مغايرت اسم با مسمّا ▪ اختلاف متكلمان پيشين بر سر عينيّت يا مغايرت اسم با مسمّا، ناظر به اسماي حقيقي و تكويني ذات اقدس الهي است، نه اسماي لفظي او؛ چون هيچ موحّدي الفاظ يا مفاهيم نامهاي خداوند را عين ذات مسمّاي به آنها نمي داند. ▪ توضيح اين كه، اسم، چنانكه در بحث تفسيري گذشت، معاني مختلفي دارد؛ در عرف و لغت بر «لفظ دالّ بر مسمّا» اطلاق مي شود و در اصطلاح اهل معرفت به معناي «ذاتِ همراه با تعيّن» است و بنا بر اين اصطلاح خاص، نامهايِ لفظيِ ذات و صفات خداي سبحان «اسم اسم الاسم» است؛ مانند اسمايي كه در قرآن كريم و روايات و ادعيه، نظير دعاي «جوشن كبير» آمده است و مفاهيم نامهاي لفظي «اسم الاسم» است. ▪ آثار و بركاتي كه در برخي روايات و ادعيه مانند دعاي «سمات» براي اسماي الهي ذكر شده، مانند گسترده شدن زمين، برافراشته شدن كوهها و يا آفرينش عرش، كرسي و ارواح، نتيجه‌ي اسماي لفظي نيست؛ زيرا همان گونه كه گذشت هرگز با لفظ و يا مفهوم نمي توان بر جهان عيني اثر گذاشت، بلكه منظور از آن اسماء همان «ذات خداوند با تعيّن خاص» است كه با آن تعيّن اين امور آفريده مي شود: «وبكل اسم رفعت به سماءك وفرشت به أرضك وأرسيت به الجبال وأجريت به الماء وسخّرت به السحاب والشمس والقمر والنجوم والليل والنهار وخلقت الخلائق كلّها»[ بحار، ج 88، ص 187.]، «باسمك الذى خلقت به عرشك...»[ همان، ج 55، ص 36.] 🔹 نكته: در برخي روايات، اِحصايِ نامهاي خداي سبحان عامل ورود به بهشت معرفي شده است: «إن لله تسعةً وتسعين اسماً مَن أحصيها فقد دخل الجنّة؛»[ توحيد صدوق، ص219.] مراد از اِحصايِ اسماء، برشماري و استخراج رقم و عدد اسماء نيست، بلكه منظور، متخلق شدن به حقايق آنهاست وگرنه شمارش و تلفظ اين نامهاي مقدس، عبادتي لفظي است و آنچه مايه‌ي راهيابي به بهشت است، تخلّق به حقايق اين نامها و اوصاف است. 🌿🌿🌿 🔅به هنگام فتنه ها و بلاها به قرآن پناه ببریم. 🆔 @rahighemakhtoom
📌 حیات طیّبه 🔹 ذیل همین آیه سوره مباركه «نحل» كه ذات أقدس الهی فرمود اگر كسی مؤمن باشد و عمل صالح داشته باشد: ﴿فَلَنُحْیینَّهُ حَیاةً طَیبَة﴾،[1] از وجود مبارك حضرت امیر سؤال كردند، حیات طیّبه چیست؟ فرمود: «هِی الْقَنَاعَة»،[2] انسان قانع، راحت زندگی می ‌كند، هم همسران شما ـ به لطف الهی ـ از مكتب قرآن و عترت، دارند كمك می‌ گیرند، به این مسئله بپردازند، هم خود شما، چون از اینها راستگوتر كیست؟! فرمود حیات طیّبه، حیات قناعت است، ساده ‌زیستن حیات طیّبه است. بقیه وقت را انسان صرف علوم الهی بكند. 🔹 ببینید در بهترین فرصت ‌ها كه فرصت ‌های سَحَر است، از ذات أقدس الهی ما علم طلب می ‌كنیم؛ منتها یك وقت است انسان علم دقیق طلب می ‌كند، می‌ خواهد علم را بفهمد؛ گاهی به ما در دعا می‌ گویند علم نافع را بخواهید، گاهی می ‌گویند، علمی كه نافع نیست از آن به خدا پناه ببرید، گاهی می ‌گویند علم نافذ طلب کنید: «اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُكَ مِنْ عِلْمِكَ بِأَنْفَذِه‏»![3] آن علمی که در انسان نفوذ نکند و اثر نگذارد علم نافذ نیست، اینها آن پیچیدگی‌ های علم را گفتند خود بشر به دنبال آنهاست، تشنه است، به هر حال علمی كه به عمل برسد، در جان آدم نفوذ كند، آن علم، علم نافذ است: «اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُكَ مِنْ عِلْمِكَ بِأَنْفَذِهِ وَ كُلُّ عِلْمِكَ نَافِذ»؛ علم خدا نافذ است، ممكن نیست خدا چیزی را كه علم بداند، بر خلاف آن عمل كند! ما چنین علمی را از خدای سبحان به وسیله قرآ‌ن و عترت می‌ خواهیم. 🔹 منتها علومی كه حوزویان باید بخوانند همان است كه مرحوم كلینی هم از وجود مبارك پیغمبر (عَلَیهِ وَ عَلَی آلِه‏ آلَافُ التَّحِیةِ وَ الثَّنَاء) نقل كرد، هم از وجود مبارك امام صادق، فرمود ما سه رشته علم را در حوزه ‌های رسمی باید بخوانیم «إِنَّمَا الْعِلْمُ ثَلَاثَة»، این دینی که به ما گفته «طَلَبُ الْعِلْمِ فَرِیضَة»،[4] این دین گفته چه علمی بخوانید؛ البته هر علمی محترم است، نافع است؛ اما علمی که این دو پیام را دارد، جهان را تفسیر می ‌کند و انسان را تفسیر می ‌کند، انسان را یک موجود ابدی می‌ داند، جهان را متحوّل می ‌داند به عالم ابد. فرمود: «إِنَّمَا الْعِلْمُ ثَلَاثَة»، علم سه قسم است، «آیةٌ مُحْكَمَةٌ أَوْ فَرِیضَةٌ عَادِلَةٌ أَوْ سُنَّةٌ قَائِمَة»،[5] آیه محكمه می‌ شود اصول دین، علوم عقلی، توحید، وحی، نبوّت و معاد، این ‌گونه از مسایلی كه مربوط به اصول دین است. آن دو قسمت مربوط به اخلاق و فقه و حقوق و امثال آن است كه شناخت سنّت پیغمبر و سنّت اهل بیت (عَلَیهِمُ السَّلام). عمده «آیةٌ مُحْكَمَةٌ» است، این آیه محکمه مربوط به اصول دین است، آن دو مربوط به اخلاق و اینهاست كه حوزه‌ ها باید ‌چنین باشد که ـ به لطف الهی ـ به برکت انقلاب سامان دارد می پذیرد، غرض این است که این وجود مبارک پیغمبر، این وجود مبارک امام صادق و سایر معصومین (عَلَیهِمُ السَّلام) اینها برای ما اسوه اند، سیره اینها معلوم است، سنّت اینها معلوم است، سریره اینها معلوم است، قول اینها معلوم است، فعل اینها معلوم است، تقریر اینها معلوم است که امیدواریم همه ما ـ إِن شَاءَ اللَّه ‏ـ اینها را خوب بررسی و عمل كنیم! 📚 سخنرانی عمومی به مناسبت ولادت رسول اکرم (ص) تاریخ: 1395/09/27 📝 پی نوشت: [1]. سوره نحل، آیه97. [2]. نهج البلاغة (للصبحی صالح)، حكمت229. [3]. مصباح المتهجد و سلاح المتعبد، ج‏2، ص761. [4]. الكافی (ط ـ الإسلامیة)، ج‏1، ص30. [5]. الكافی(ط ـ الإسلامیة)، ج‏1، ص32. 🌿🌿🌿 🔅قرآن همراه است و هم راه 🔅به هنگام فتنه ها و بلاها به قرآن پناه ببریم. 🆔 @rahighemakhtoom
آیت الله 🔅🔅🔅 📌 عوامل سلامت 🍃مراقبت غذا خوردن و رعایت بهداشت: 🌱امیرمومنان (ع) می فرماید: هر کس غذای پاکیزه بخورد و به خوبی آن را بجود و پیش از سیر شدن از غذا دست بکشد و به هنگام تخلی خودداری نکند، جز به مرض مرگ بیمار نگردد. 🌱امیرمومنان (ع) به امام حسن (ع) می فرماید: می خواهی چهار خصلت به تو بیاموزم تا از ( زحمت) درمان بی نیازگردی؟ عرض کرد: آری. فرمود: بر سر سفره منشین مگر آن گاه که گرسنه ای و از کنار سفره بر نخیز مگر وقتی که هنوز اشتها داری و جویدن غذا را به نیکی انجام ده و پیش از خوابیدن به دستشویی برو . هرگاه این ها را رعایت کردی از درمان بی نیاز می شوی. 🌱امام رضا (ع) می فرماید: اگر مردم کم غذا بخورند و بدن هایشان اعتدال و استواری یابد. و از معصوم (ع) نقل شده است: هر کس کم غذا بخورد بدنش سالم ماند و قلبش صفا یابد. 🌱رسول خدا (ص) می فرماید: معده، حوض بدن است و رگ ها به آن پیوسته اند، پس هرگاه معده سالم باشد رگ ها سلامتی صادر می کنند و هرگاه معده بیمار باشد رگ ها بیماری صادر می کنند و باز می فرماید: معده خانه هر دردی و پرهیز پایه هر درمانی است، پس چیزی بخور که با تو سازگار باشد. 🌱امام کاظم (ع) می فرماید: معده خانه و کانون بیماری هاست . 🌱رسول خدا می فرماید: نوزادانتان را در هفت روزگی ختنه کنید که مایه پاکیزگی و رشد سریع گوشت است. 🍃سفر: 🌱رسول خدا می فرماید: مسافرت کنید تا تندرست باشید. 🌱امام سجاد (ع) می فرماید: به حج و عمره بروید تا صحت بدن یابید. 🍃شب زنده داری: 🌱 امیر مومنان (ع) می فرماید: شب زنده داری مایه سلامتی بدن است. 🍃 سکوت: 🌱 به گفته حضرت امیرمومنان (ع) : سکوت مایه راحتی و آسایش است. 🔹سکوت در مواردی که سخن گفتن ضرورتی ندارد، مایه آسایش روحی است؛ همچنین پرهیز از سخن در برخی جاها از پیامدهای ناگواری چون دشمنی و به خطر افتادن سلامت تن جلوگیری می کند. 🌿🌿🌿 🔅قرآن همراه است و هم راه 🔅به هنگام فتنه ها و بلاها به قرآن پناه ببریم. 🆔 @rahighemakhtoom
29.97M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔅🔅🔅 📌 تلاوت استاد حامد شاکر نژاد سالن کنفراس سران کشورهای اسلامی سوره مریم 🕑 زمان:30 دقیقه 🍁🍁🍁 🔅به هنگام فتنه ها و بلاها به قرآن پناه ببریم. 💻به کانال قرآنی رحیق بپیوندید @rahighemakhtoom
🔅🔅🔅 ✳ نگاشت 25: نکات تفسیری آیات 27 تا 30 🔹 يا أَيَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ «27» ارْجِعِي إِلى‌ رَبِّكِ راضِيَةً مَرْضِيَّةً 🔹 «28» فَادْخُلِي فِي عِبادِي «29» وَ ادْخُلِي جَنَّتِي «30» «27» هان اى روح آرام يافته! «28» به سوى پروردگارت بازگرد كه تو از او راضى و او از تو راضى است. «29» پس در زمره‌ى بندگان من درآى. (30) و به بهشت من داخل شو! 🌿🌿🌿 ▫ «النَّفْسُ»: خود شخص. ذات انسان (نگا: نحل / اسراء / ، کهف / . «الْمُطْمَئِنَّةُ»: آسوده خاطر. آرمیده. دارای آرامش ✅ ۱ - برخى از انسان ها در قیامت، نفسى آرام و فارغ از دغدغه خاطر، خواهند داشت. (یأیّتها النّفس المطمئنّة) 🔹 اطمینان نفس، سکونت و آرامش و زوال وحشت آن است. (العین) ✅ ۲ - خداوند، با انسان هایى که در قیامت روحى آرام و تسکین یافته دارند، سخن خواهد گفت آنان را بر این آرامش خواهد ستود. (یأیّتها النّفس المطمئنّة) 🔹 خطابى که در این آیه وجود دارد، به قرینه آیات پیشین - که ترسیم کننده صحنه قیامت بود - خطابى است که در قیامت صادر خواهد شد. توصیف مخاطب به «مطمئن»، نشان مى دهد که اطمینان در همان صحنه مورد نظر است. ✅ ۳ - کردارى که ذخیره آخرت باشد، در قیامت اطمینان آور و مایه آرامش خاطر انسان خواهد بود. (یلیتنى قدّمت لحیاتى ... یأیّتها النّفس المطمئنّة) ✅ ۴ - آزمون دانستن فقر و غنا، گرامى داشت یتیمان، سیر کردن گرسنگان، تصرف نکردن ارث دیگران و پرهیز از مال دوستى، زمینه ساز اعتماد به رهایى از صحنه هاى وحشت بار قیامت (فأمّا الإنسن إذا ما ابتلیه ... یأیّتها النّفس المطمئنّة) 🔹 «نفس مطمئن» - به قرینه آیات پیشین - انسانى است که از اوصاف ذکر شده در آن آیات، مبرّا باشد. ✅ ۵ - آگاهى از فلسفه فقر و غنا و برخورد صحیح با یتیمان، مسکینان و اموال مردم و دل نبستن به ثروت، فرونشاننده اضطراب درونى و مایه اطمینان نفس انسان (فأمّا الإنسن إذا ما ابتلیه ... یأیّتها النّفس المطمئنّة) 🔹 توصیف «نفس» به «مطمئن» - در قیامت - ممکن است به اعتبار اطمینانى باشد که در دنیا، براى او حاصل شده بود. ✅ ۶ - روح انسان، حقیقتى قابل خطاب و موجودى قابل اتصاف به اطمینان و اضطراب (یأیّتها النّفس المطمئنّة) «نفس»، به معناى روح است. (صحاح) 🔅🔅🔅 ▫ «رَاضِیَةً»: راضی و خوشنود. «مَرْضِیَّةً»: مورد رضایت. کسی که از او خوشنودند. «رَاضِیَةً مَّرْضِیَّةً»: حال اوّل و دوم هستند. ✅ ۱ - خداوند در قیامت، صاحبان قلب مطمئن را شایسته حضور در نزد خود خوانده و آنان را به قرب خویش دعوت خواهد کرد. (ارجعى إلى ربّک) ✅ ۲ - خداوند با فراخواندن صاحبان قلب آرام در قیامت به سوى خویش، جلوه هاى ربوبیت خود را بر آنان مى گستراند. (ارجعى إلى ربّک) 🔹 ذکر هر یک از اسماى خداوند در این موارد، بیانگر نوع مواجه شدن افراد با او است و تعبیر «ربّک»، بیانگر این نکته است که صاحبان نفس مطمئن، مشمول ربوبیت خداوند و کمال افزون تر خواهند شد. ✅ ۳ - تقرّب افزون تر به خداوند، پاداش کسانى است که براى آخرت خود پیشاپیش زاد و توشه ذخیره کرده اند. (یلیتنى قدّمت لحیاتى ... ارجعى إلى ربّک) ✅ ۴ - میهمانان قرب خداوند در آخرت، به همه خواسته هاى خود دست یافته، از پاداش خویش خشنود خواهند بود. (راضیة) ✅ ۵ - برخوردارى از نفس مطمئن و تقرب به درگاه خداوند در قیامت، ویژه کسانى است که رضایت خداوند را به دست آورده اند. (مرضیّة) ۶ - خشنودى از خداوند و کسب رضایت او در دنیا، مایه راه یابى به درگاه او در آخرت است. (ارجعى إلى ربّک راضیة مرضیّة) 🔹 «راضیة مرضیة» حال و بیانگر علت است. بنابراین رجوع به خداوند، پاداشِ دارا بودن آن دو حالت از پیش است. ✅ ۷ - خشنود بودن از خداوند، زمینه ساز کسب رضایت او است. (راضیة مرضیّة) 🔹 ترتیب ذکرى، ممکن است ناظر به ترتیب واقعى باشد; بنابراین، حالت «مرضیة» بودن، فرع حالت رضایت است. 🔹 ۸ - آزمون دیدن فقر و غنا، گرامى داشت یتیمان، تغذیه فقیران، ترک تصرف ارث دیگران و پرهیز از مال دوستى، مایه احساس رضایت انسان از خداوند و زمینه ساز رضایت خداوند از او است. (فأمّا الإنسن إذا ما ابتلیه ... راضیة مرضیّة) نفس «راضى» و «مرضى» - به قرینه آیات پیشین - انسانى است که از اوصاف ذکر شده در آن آیات، مبرّا باشد. 🌿🌿🌿 🔅قرآن همراه است و هم راه 🔅به هنگام فتنه ها و بلاها به قرآن پناه ببریم. 🆔 @rahighemakhtoom
🔅🔅🔅 ✳ نگاشت 26: نکات تفسیری آیات 27 تا 30 يا أَيَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ «27» ارْجِعِي إِلى‌ رَبِّكِ راضِيَةً مَرْضِيَّةً : «28» 🔹 فَادْخُلِي فِي عِبادِي «29» وَ ادْخُلِي جَنَّتِي «30» 🔹 «27» هان اى روح آرام يافته! «28» به سوى پروردگارت بازگرد كه تو از او راضى و او از تو راضى است. «29» پس در زمره‌ى بندگان من درآى. (30) و به بهشت من داخل شو! 🌿🌿🌿 «عِبَادِی»: بندگان خاصّ و آفریدگان صالح خدا مراد است. ✅ ۱ - خداوند، با دعوت از صاحبان دل آرام و خشنود، آنان را به جمع بندگان خاص خود بار مى دهد. (فادخلى فى عبدى) ✅ ۲ - بندگى خالص خداوند، مایه رسیدن به مقامى والاتر از رتبه انسان هاى مطمئن، راضى و مورد پسند خداوند (فادخلى فى عبدى) 🔹 انتساب بندگان به خداوند در «عبادى»، انتساب تشریفى است و این که به صاحبان دل آرام، اذن ملحق شدن به آنان داده مى شود، بیانگر برترى رتبه آنان است. ✅ ۳ - رسیدن به مقام اطمینان، رضایت از کارهاى خداوند و مورد پسند خدا بودن، از نشانه هاى رسیدن به مقام عبودیت است. (یأیّتها النّفس المطمئنّة ... راضیّة مرضیّة . فادخلى فى عبدى) ✅ ۴ - همنشین شدن با بندگان خالص خداوند در قیامت، حرکت به سوى او و بهره مندى از جلوه هاى ربوبیت او است. (ارجعى إلى ربّک ... فادخلى فى عبدى) 🔹 از معانى حرف «فاء»، تفصیل بعد از اجمال است و این آیه، رجوع به پروردگار را با تفصیل بیشترى بیان مى دارد. 🔅🔅🔅 «جَنَّتِی»: اضافه جنّت به خدا، بیانگر عظمت بهشت و فراوانی نعمت آنجا است. از تعبیرات روح‌پرور (عِبَادِی) و (جَنَّتِی) لطف و صفا می‌بارد. ✅ ۱ - خداوند در قیامت، انسان هاى دل آرام، راضى و مورد پسند خویش را به بهشتى خاص دعوت خواهد کرد. (و ادخلى جنّتى) 🔹 اضافه «جنّة» به ضمیر متکلم و انتساب آن به خداوند، ممکن است براى بیان شرافت همان بهشت معروف و یا بیانگر اختصاصى بودن بهشتى باشد که این دسته از بندگان به آن وارد خواهند شد. ✅ ۲ - بندگان خالص خداوند و هم نشینان آنان، در بهشت برین جاى داده خواهند شد. (فى عبدى . و ادخلى جنّتى) ✅ ۳ - بهشت برین، جایگاه رشد و کمال در پرتو ربوبیت خداوند (ارجعى إلى ربّک ... و ادخلى جنّتى) 🔹 این آیه، عطف بر آیه قبل و هر دو تفصیل رجوع به خداوند است. برگزیدن واژه «ربّک» در آیات پیشین، بیانگر مواجه شدن بهشتیان با ربوبیت خداوند است. ✅ ۴ - تعدد و تنوع بهشت ها در قیامت (جنّتى) ✅ ۵ - اندیشه صحیح نسبت به فقر و غنا، برخورد شایسته با یتیمان و مسکینان، قطع حرام خوارى و دل نبستن به ثروت، زمینه ساز ورود به بهشت برین (فأمّا الإنسن إذا ما ابتلیه ... و ادخلى جنّتى) «والحمد لله رب العالمین» 🌿🌿🌿 🔅قرآن همراه است و هم راه 🔅به هنگام فتنه ها و بلاها به قرآن پناه ببریم. 🆔 @rahighemakhtoom
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔅🔅🔅 📌 حیات طیبه زمان:3/50دقیقه 🌿🌿🌿 🔅قرآن همراه است و هم راه 🔅به هنگام فتنه ها و بلاها به قرآن پناه ببریم. 🆔 @rahighemakhtoom
🔅🔅🔅 📌انس با قرآن ◽️براي انس با قرآن، پنج عنوان «قرائت»، «تلاوت»، «ترتيل»، «استماع و انصات» و «تدبر» در قرآن آمده است: عنوان «تدبر»و «قرائت »و«تلاوت» و «ترتیل »را در پست های قبلی مورد بررسي قرار گرفت حال عناوين ديگر را بررسي مي‎كنيم: 🌿🌿🌿 5.«استماع و انصات»: ◽️مفهوم استماع 🔹«استماع» مصدر باب «استفعال»، مشتق از «سَمْع» است. «سَمْع» عبارت است از: «حس شنوايي در گوش كه صداها را درك مي‌كند»[1] و «سماع» يعني، صرف شنيدن هر چند بدون اراده باشد، اما «استماع» گوش سپردن همراه با پذيرش قلبي است كه بدون اعمال اراده حاصل نمي‌شود. 🔹«انصات» نيز نوعي گوش فرا دادن و خاموشي و سخن نگفتن در هنگام شنيدن است. و به ديگر سخن، «انصات» مترادف كلمه «سكوت» است كه مقدمه استماع و گوش دادن به شمار مي‌رود. در واقع «انصات» همان سكوت جهت استماع است[2] ، «راغب» پس از بيان معناي «انصات» مي‌گويد: 🔹«برخي گفته‌اند: مراد از «انصات» همان پاسخ دادن است. ولي اين معني صحيح نيست؛ زيرا اجابت و پاسخ دادن پس از شنيدن است، و اگر «اجابت» در «انصات» لحاظ شده باشد، در واقع تشويقي است بر شنيدن كه بخاطر قدرت و امكان داشتن در پاسخ است.»[3] ◽️مراد از استماع قرآن «استماع» و «انصات» از جمله آدابي است كه بايد در مجلس قرائت قرآن رعايت شود، و اين امري است كه قرآن، خود آن را توصيه مي‌كند: « وَإِذَا قُرِئَ الْقُرْآنُ فَاسْتَمِعُوا لَهُ وَأَنْصِتُوا لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ ».[4] «هنگامي كه قرآن خوانده شود، گوش فرا دهيد و خاموش باشيد؛ شايد مشمول رحمت خدا شويد». 🔹اينكه در آيه شريفه «انصات» با «استماع» همراه شده، تأكيدي است بر سكوت ظاهري و تذكر به تمركز باطني؛ زيرا «استماع» بدون سكوت ظاهري امكان ندارد. بنابراين «استماع» و «انصات» گوش فرا دادن به همراه سكوت ظاهري و تمركز بخشيدن به قوه فكر و انديشه، جهت دريافت پيام قرآني است. 🔹مرحوم علامه طباطبائي در تفسير آيه شريفه مي‌فرمايد: «انصات»، سكوت تؤام با استماع است، و بعضي گفته‌اند: به معناي استماع با سكوت است و معناي «أنصت الحديث و أنصت للحديث» اين است كه به حديث گوش مي‌داد، در حالي كه سكوت كرده بود. و «أنصته غيره» يعني ديگري به سخن او گوش داد و «أنصت الرجل» يعني ساكت شد؛ پس معناي جمله مورد بحث، اين شد: «گوش فرا دهيد به قرآن و ساكت شويد»[5] 🔹خاموشي و سكوت در هنگام استماع قرآن، از جمله آداب محفل قرآني است كه توجه و تدبر در آيات الهي را به دنبال دارد، و موجب رقّت قلب و انقلاب روحي و خوف تؤام با گريه و زاري است. قرآن در اين‌باره مي‌فرمايد:ٍ «اللَّهُ نَزَّلَ أَحْسَنَ الْحَدِيثِ كِتاباً مُتَشابِهاً مَثانِيَ تَقْشَعِرُّ مِنْهُ جُلُودُ الَّذِينَ يَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ ثُمَّ تَلِينُ جُلُودُهُمْ وَ قُلُوبُهُمْ إِلى ذِكْرِ اللَّهِ ذلِكَ هُدَى اللَّهِ يَهْدِي بِهِ مَنْ يَشاءُ وَ مَنْ يُضْلِلِ اللَّهُ فَما لَهُ مِنْ هادٍ» [6] «خداوند بهترين سخن را نازل كرده، كتابي كه آياتش (در لطف و زيبايي و عمق و محتوا) همانند يكديگر است؛ آياتي مكرر دارد (با تكراري شوق‌انگيز) كه از شنيدن آياتش لرزه بر اندام كساني كه از پروردگارشان مي‌ترسند، مي‌افتد؛ سپس برون و درونشان نرم و متوجه ذكر خدا مي‌شود؛ اين هدايت الهي است كه هر كس را بخواهد با آن راهنمايي مي‌كند؛ و هر كس را خداوند گمراه سازد، راهنمايي براي او نخواهد بود!.» 🔹قرآن كريم در جاي ديگر، انقلاب روحي و معنوي عالمان مسيحي (اهل تواضع و آخرت طلب) را در پي استماع قرآن چنين تشريح مي‌فرمايد: «وَ إِذا سَمِعُوا ما أُنْزِلَ إِلَى الرَّسُولِ تَرى أَعْيُنَهُمْ تَفِيضُ مِنَ الدَّمْعِ مِمَّا عَرَفُوا مِنَ الْحَقِّ يَقُولُونَ رَبَّنا آمَنَّا فَاكْتُبْنا مَعَ الشَّاهِدِينَ»[7] «و هر زمان، آياتي را كه بر پيامبر (اسلام) نازل شده، بشنوند؛ چشم‌هاي آنها را مي‌بيني كه (از شوق) اشك مي‌ريزد، بخاطر حقيقتي كه دريافته‌اند؛ آنها مي‌گويند: پروردگارا! ايمان آورديم؛ پس ما را با گواهان (و شاهدان حق، در زمره ياران محمد) بنويس!». البته مقصود از «استماع قرآن»، استماع با خصوصيات ويژه‌اي است كه يك دگرگوني روحي و معنوي در انسان ايجاد كند. و چنين استماعي است كه مورد سفارش قرآن و اهل بيت عصمت و طهارت ـ عليهم السلام ـ بوده، و آثار پربركتي به همراه دارد، كه در بخش‌هاي بعدي به تفضيل درباره آن سخن خواهيم گفت. 🆔 @rahighemakhtoom
برشی از کتاب (107) 🔅🔅🔅 ✅ اصل سوم. دين حنيفِ اسلام عبارت از حكم خداست و حكم خداوند ناشي از اراده اوست؛ يعني تنها منبع دين اسلام همان اراده حكيمانه الهي است كه از گزند جهل، سهو، نسيان، تحوّل، تكامل و مانند آن مصون است. ▪ كاشف و دليل اثباتي اراده خداوند دو چيز است؛ يكي عقل برهاني و ديگري نقل معتبر. براي برهان عقلي مبادي ويژه،احكام خاص، و صورت و مادّه مخصوص، و نتيجه معيّن مطرح است و براي دليل نقلي معتبر نيز، مباني ويژه و احكام خاصِ سَنَد، و متنِ مخصوص، و ثمر معلوم پيش بيني شده است. ▪ برهان عقلي اقسامي دارد كه منطق و معرفت شناسي عهده دار آن اند، و دليل معتبر نقلي اقسامي دارد كه سهم مهمّ آن به عهده قرآن و حديث معتبر است. پس اگر چيزي با برهان معتبر عقلي ثابت شود، مي توان آن را كاشف اراده خداوند در تكوين يا تشريع دانست؛ چه اين كه اگر مطلبي با دليل معتبر نقلي تثبيت گردد، مي شود آن را آيينه اراده الهي در نظامِ بود و نبود حقيقي(تكوين) يا در قانون بايد و نبايد اعتباري (تشريع) قرار داد. ▪ البته معناي تعارض دو برهانِ عقلي و راه علاج آن، و معناي تعارضِ دودليل معتبر نقلي و طريق حلّ آن، و معناي تعارض برهان عقلي و دليل معتبر نقلي و مسير دَوَران آن، در فنّ معرفتِ شناسي جامع و علم شريف اصول تبيين شده و بايد بشود. همان طوري كه تمثيلِ ادله نقلي و مُثْلَه كردن آن، به نحوي كه قرآن كريم و معصوم و مصون در اثر توهم تحريفْ از حوزه استدلال و قلمرو استنباط تبعيد شود، يا كلام اهل بيت عصمت و طهارت(عليهم‌السلام) بر اثر پندارِ آفِل و دسيسه فائل كفايت قرآن «حَسْبُنا كتابُ الله» ،از منطقه استفتا و كرسي مرجعيّتِ فتوا مهجور گردند، فاجعه علمي و ديني را به همراه دارد، تفريق دليل عقلي از پيكر منسجم حجّت شرعي و فتنه رويارويي عقل و نقل، و ناهماهنگي عقل و دين سانحه سهمگين را به دنبال دارد. ▪ عقل هماره چون نقل، به مثابه چشم شريعت در بينش و دست او در روش است. شريعت با دو چشم عقل و نقل ديده مي شود و با دو دست عقل و نقل اجرا مي گردد. هرگز چشم در مقابل چشم ديگر و دست در برابر دست ديگر نخواهد بود، و اين تعبير كه فلان مطلب عقلي است يا ديني، عقلي است يا شرعي ناصواب است، بلكه بايد گفت: فلان مطلب عقلي است يا نقلي، عقلي است يا سمعي، زيرا اگر مطلبي در حوزه احساس و تجربه به نصاب تام كارشناسي متبحّران ماهر رسيد و يا در قلمرو فكر و تأمّل رياضي، به نصاب كامل خود باريافت، چند اثر كلامي، حقوقي و فقهي را به همراه دارد؛ 1⃣ اولاً مي توان گفت: خداوند سبحان در نظام تكوين فلان موجود را چنين آفريد؛ چه اينكه مي شود از نَضْد تجربي يا نظم رياضي آن، به وجود مبدأ حكيم پي برد. 2⃣ ثانياً تطبيق برنامه فردي و اجتماعي بر آن معيار طبيعي يا رياضي، حق مسلّم فرد و جامعه است. 3⃣ ثالثاً تخلّف از آن دست مايه تجربي يا سرمايه رياضي و اتلاف آن، تعدّي به حريم حقوق طبيعي و فطري ديگران است و در محاكم صالح قابل طرح دعوا است. 4⃣ رابعاً محروم كردن فرد يا جامعه از آن نظم عيني و نَضْدِ خارجي، موجب كيفر در معاد مي گردد. چيزي كه پي آمدهاي فراوان ديني دارد، حتماً از ادلّه شريعت و راهنمايان آن خواهد بود و در حدّ خود حجّت شرعي تلقّي مي شود؛ خواه دليل عقلي باشد و خواه نقلي. 🌿🌿🌿 🔅به هنگام فتنه ها و بلاها به قرآن پناه ببریم. 💻به کانال قرآنی رحیق بپیوندید @rahighemakhtoom
آیت الله 🔅🔅🔅 📌 استراحت بدن 🌱افزون بر لزوم سلامتی جسم و جان، باید به استراحت و آرامش اعضای بدن نیز توجه شود و در به کارگیری آن ها اعتدال ها رعایت شود . امیر مومنان (ع) می فرماید: با فشار بر قلبت جلوی فهمت را مگیر، چرا که هر عضوی از بدن به استراحت نیاز دارد. 🌱امام صادق (ع) هم می فرماید: کسی که شبانه کار کند و با نخوابیدن به چشمش استراحت ندهد (و موجب اضرار به آن شود) آن کارش حرام است. هر چند مال به دست آمده حلال باشد و نیز می فرماید: بیداری و کار کردن در همه شب (به گونه ای که حق چشم رعایت نشود) حرام است، جز در موارد استثناء و اضطرار؛ مانند زمان جنگ یا برای نجات جان بیمار و مانند آن. 🌱امام کاظم (ع) می فرماید: اساس پرهیز (و رژیم غذایی)، مدارا کردن با بدن است . 🌱امام رضا (ع) می فرماید: خواب (به موقع و به اندازه) به تن، قدرت و نیرو می بخشد. 🌿🌿🌿 🔅قرآن همراه است و هم راه 🔅به هنگام فتنه ها و بلاها به قرآن پناه ببریم. 🆔 @rahighemakhtoom
🔅🔅🔅 ✳️«ایمان و اعتماد به خداوند»، راهگشای مشکلات! ✳️ اگر عالمانه و عاقلانه به وظایف خود عمل کنیم هرگز جا برای یأس و ناامیدی نیست ✅ وقتی پیامبر گرامی اسلام(ص) به پیامبری مبعوث شد، ذات اقدس اله به ایشان فرمود گرچه تو عرب هستی و قرآن به زبان عربی مبین نازل شده است اما بدان اینگونه نیست که تو تنها متعلق به اعراب و یا این منطقه خاص باشی، بلکه تو پیامبر جهانی هستی لذا در چند جای قرآن فرمود «إِلَّا ذِكْرَى لِلْبَشَرِ» و «نَذِيرًا لِلْبَشَرِ»؛ یعنی این کتاب برای همه انسان های جهان است و مخاطب آن جهانی است. ▪ در چند جای قرآن می فرماید «لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ» یعنی اسلام باید بر همه مکاتب دیگر پیروز باشد و کل شرق و غرب عالم باید زیر پوشش قرآن قرار بگیرد، چون این کتاب علاوه بر آنچه دیگر کتب الهی دارند، دارای «هیمنه» است «الْمُؤْمِنُ الْمُهَيْمِنُ الْعَزِيزُ الْجَبَّارُ»؛ یعنی قرآن بر كتب آسمانی ديگر برتری و تسلط دارد. ▪ پس ما نیز دو وظیفه داریم؛ یک وظیفه محلی و منطقه ای داریم که مربوط به ارتباط ما با یکدیگر و موحدان است و یک وظیفه بین المللی و جهانی داریم که مربوط به ارتباط ما با همه بشر است، برای این منظور وظیفه ما این است که جهانی فکر کنیم و جهانی عمل کنیم، اما اینگونه نیست که دشمن، ما را به حال خود بگذارد و ما را تحمل کند، نشانه آن همین جنگ هشت ساله دفاع مقدس است که در حقیقت جنگ جهانی بود چرا که کشوری در دنیا نبود که علیه ما کاری نکند و تنها خدا بود که به این مردم، قدرت و غیرت دارد تا مقابل جهان بایستند و مقاومت کنند. ▪ منتظر حقیقی حضرت حجت(عج) کسی است که دیگر مکاتب جهان را بررسی کند و آنها را در برابر میزان الهی ارزیابی نماید و و آن را به جهانیان معرفی کند. در واقع، جهان را بشناسد، جهانی فکر کند و جهانی حرف بزند و حرف خود را قیّم بر دیگر سخنان معرفی نماید. ▪ همه مردم بسیجی هستند! چرا که باید همواره در صحنه باشند؛ داشتن رهبر خوب نیمی از قضیه است، رهبر ولو علی ابن ابیطالب باشد، مادامی که مردم در صحنه نباشند، شکست قطعی است. ▪ در حالی که ما دهه کرامت و ولایت و امثالهم داشتیم، برخی دهه غارت و چپاول در کشور به راه انداختند، با این تفاوت که دهه های ما ده روزه است اما دهه آنها ده سال طول کشید. لذا بیان حضرت امیرعلیه السلام این است که وقتی شما می خواهید یک نظام را اداره کنید هم نسبت به اعمال خود و اتفاقاتی که در داخل کشور رخ می دهد در صحنه باشید و هم نسبت به عملکرد دشمن هوشیار باشید و فعالیت های آنها را هم مرتباً رصد کنید که این کار یک برنامه ریزی و تقسیم کار دقیق می طلبد. ▪ حضرت امیرعلیه السلام در نامه ای خطاب به مردم مصر بیان داشتند خواب سیاسی، خواب فرهنگی، خواب اجتماعی و خواب اقتصادی باید در چشم شما در حد مزمزه باشد، هرگز نگذارید خواب از محدوده چشم شما فراتر برود و وارد محدوده هوشیاریتان شود. چون دشمن شما نمی خوابد و همیشه بیدار است، لحظه ای غفلت، پیامدهای تلخی به همراه خواهد داشت در نتیجه باید همواره در صحنه بود و این معنای بسیجی بودن است. ✅ اصل مهمی که هرگز نباید آن را فراموش کرد «اعتماد به خداست»، او هرگز ما را تنها نمی گذارد در نتیجه اگر عالمانه و عاقلانه به وظایف خود عمل کنیم هرگز جا برای یأس و ناامیدی نیست. 🌿🌿🌿 🔅قرآن همراه است و هم راه 🔅به هنگام فتنه ها و بلاها به قرآن پناه ببریم. 🆔 @rahighemakhtoom
🔅🔅🔅 📌 نائب امام 🔹 گاهی تعبیر قرآن این است كه شما باید تجارت كنید، برای اینكه سرمایه ‌ای به نام عمر می‌ دهید، چیزی باید بگیرید، گاهی دارد كشاورزی كنید ﴿وَ اللَّهُ أَنْبَتَكُمْ مِنَ الْأَرْضِ نَباتاً﴾.[سوره نوح،آیه17. ] اگر انسان در بخش كشاورزی شركت كرد، شجره طیبه ‌ای می‌ شود كه ﴿أَصْلُها ثابِتٌ وَ فَرْعُها فِی السَّماءِ﴾،[سوره ابراهیم،آیه2. ] اگر در بخش تجارت شركت كرد می ‌شود ﴿یرْجُونَ تِجارَةً لَنْ تَبُورَ﴾[سوره فاطر،آیه29. ] كه دیگر كسادی و خسارتی و ضرری در آن نیست. اما هر دوی این كار یك توجیه لازم دارد، در تجارت انسان چیزی می ‌دهد و یك چیز بهتری می ‌گیرد این معنای تجارت است؛ ولی در تجارت الهی، عِوض و معوّض هر دو را خدا به انسان می‌ دهد، این‌طور نیست كه ما چیزی به خدا بدهیم یا در راهی صرف كنیم و عِوض آن را خدا به ما بدهد، این‌طور نیست. ما در دنیا چیزی می ‌دهیم و در قبال آن چیزی می‌ گیریم، این تجارت می ‌شود؛ ولی اگر با ذات اقدس الهی معامله كردیم، چه تجارت جان، چه تجارت مال، چه تجارت عِرض و آبرو كه ﴿إِنَّ اللَّهَ اشْتَری‏ مِنَ الْمُؤْمِنینَ﴾[سوره توبه،آیه111. ] این عِوض و معوّض هر دو را به ما می ‌دهد، چیزی به سود خدا نیست، چیزی را خدا نگه بدارد نیست و اگر كشاورزی كردیم آن هم روشن است كه همه منافع را می ‌بریم؛ ولی در جریان كشاورزی آن مَثل گویاست كه فرمود آ‌ن‌قدر رشد می ‌كنید كه ﴿أَصْلُها ثابِتٌ وَ فَرْعُها فِی السَّماءِ﴾ «زمینی به اصل، آسمانی به فرع»، اگر می ‌بینید جناب نظامی این شعرها را گفته است اینها را قرآن و روایات پرورانده است. 🔹 در جریان كشاورزی روشن است كه انسان، شجره طوبا می ‌شود، چیزی نمی ‌دهد تا چیزی بگیرد، چون تجارت نیست؛ اما در جریان تجارت كه مثلاً وقتی صَرف بكند، عمری صَرف كند، مالی بدهد، جانی بدهد، شهید بشود، جانباز بشود، این‌طور نیست كه چیزی بدهد و چیزی بگیرد؛ بلكه عِوض و معوّض هر دو را خدای سبحان به انسان می‌ دهد؛ یعنی اگر برابر بخش پایانی سوره «توبه» فرمود: ﴿إِنَّ اللَّهَ اشْتَری‏ مِنَ الْمُؤْمِنینَ أَنْفُسَهُمْ وَ أَمْوالَهُمْ﴾[سوره توبه،آیه111. ]، این جان را كامل می‌ كند و این آبرو را كامل می ‌كند و به ما مرحمت می‌ كند، این‌طور نیست كه چیزی بدهیم و چیزی بگیریم. اما اگر خدای ناكرده كسی با ابلیس معامله كرد، با غیر خدا معامله كرد او عوض و معوّض هر دو را می‌ گیرد، نه چیزی به ما بدهد، اگر كسی خدای ناكرده در راه باطل قدم گذاشت؛ یعنی عمر را صَرف كرد، آبرو را صرف كرد، مال را صرف كرد، این مال و آبرو را آن ابلیس می ‌برد كه اصلِ مبیع است، آن ثمن هم در اختیار اوست؛ آن‌گاه ما را به اسارت می‌ گیرد و از ما سواری طلب می ‌كند. 🔹 انبیا (علیهم السلام) عموماً وجود مبارك حضرت خاتم (علیهم الصلاة و علیهم السلام) خصوصاً و ذوات قدسی اهل بیت (علیهم السلام) عموماً به بركت رئیس مذهب ما وجود مبارك امام صادق خصوصاً كه الیوم وجود مبارك ولیّ عصر است، اینها آمدند به ما گفتند شما می‌ توانید رشد كنید و شجره طوبا باشید، شجره ‌ای باشید كه ﴿أَصْلُها ثابِتٌ وَ فَرْعُها فِی السَّماءِ﴾ می ‌توانید تجارت كنید، عوض و معوّض هر دو را می ‌برید. 🔹 بعضی از بزرگان كه به مقام والای علمی رسیدند رساله ‌ای نوشتند «رساله عهد»، با خدایشان عهد بستند و عصاره آن عهد را در آن رساله نوشتند، عهد كردم كه كارهای غیر علمی نكنم، عهد كردم كه نوشته ‌های غیر علمی نخوانم، عهد كردم كه قصّه نگویم، عهد كردم كه قصّه نشنوم، چون روح قصه، روح عوامی است؛ روح قصه گفتن، روح قصه پرداختن، روح خواب گفتن، روح خواب شنیدن، این روح وقتی روح عوامی شد، دیگر عالِم نخواهد بود؛ مگر ذهن ما چقدر ظرفیت دارد، تا چه اندازه ما می‌ توانیم به این ذهن واردات بدهیم؟ اگر چهارتا قصه، چهارتا حرف غیر علمی به این روح دادیم دیگر پر می ‌شود. 🔹 مرحوم آخوند صاحب كفایه را خدا غریق رحمت كند! مثالی در كفایه دارد كه فرمود اگر شما یك سطل آب شور پای درخت ریختید این دیگر آب شیرین را نمی ‌پذیرد، دیگر میوه هم نمی‌ دهد؛ مگر این درخت چقدر آب می ‌خواهد؟ یك سطل آب می‌ خواست كه شما هم آب شور دادید، این ذهن مگر چقدر ظرفیت دارد؟! عهد كردم كه حرف غیر علمی نزنم، تعهّد كردم كه عوامانه سخن نگویم، تعهّد كردم كه حرف عوامانه را نشنوم، این شخص محقّق بار می ‌آید و وقتی محقّق بار آمد جامعه ‌ای را می ‌تواند اصلاح كند تا می‌ رسد به جایی كه نایب امام می‌ شود. 📚 سخنرانی عمومی به مناسبت شب ولادت رسول اکرم (ص) تاریخ: 1393/10/18 🌿🌿🌿 🔅قرآن همراه است و هم راه 🔅به هنگام فتنه ها و بلاها به قرآن پناه ببریم. 🆔 @rahighemakhtoom
تمیم اخلاق.mp3
837.1K
🔅🔅🔅 📌 تمیم اخلاق زمان:2/08دقیقه 🌿🌿🌿 🔅قرآن همراه است و هم راه 🔅به هنگام فتنه ها و بلاها به قرآن پناه ببریم. 🆔 @rahighemakhtoom