eitaa logo
✳️محفل قرآنی رحیق
3هزار دنبال‌کننده
3.2هزار عکس
1.3هزار ویدیو
620 فایل
🌷دانش دامنه گسترده ای دارد به آموخته ها قناعت نکنیم🌷 واژه رحیق برگرفته از آیه ۲۵ سوره مطففین به معنی شراب خالص بهشتی. گرداننده محفل گرچه تجربه و مطالعه ای ۳۰ ساله در مباحث قرآنی داردلیکن باور دارد هنوز در گام اول هست. @s_m_a57 @Sayyedali_1997
مشاهده در ایتا
دانلود
29 🔅🔅🔅 📐پس از آن كه معني تفسير را فهميديم سوال بعدي اين است که آيا در تفسيري که مي گوييم، هيچ ابهامي در الفاظ قرآن نيست که بتوان از جايي ديگر ـ غير از خود قرآن‌ ـ رفع کنيم؟ بدون شک آقاي طباطبايي هم خودشان و هم همه مفسرين اين کار را کرده‌اند. 📁در بسياري از آيات، الفاظ و مفرداتي بوده که براي فهم آن به لغت شناسان مراجعه کرده‌اند. کدام مفسري است که اين کار را نکرده باشد؟ اين روش عقلايي است كه اگر کسي با زباني سخن مي گويد و شما بخواهيد مراد او را بفهميد بايد قواعد آن زبان را ياد بگيريد. اين را نمي توان چيزي خارج از روش تفسيري دانست. اين از بديهياتِ رفتار عقلايي است که کسي که به زباني سخن گفته، مفسر كلام او بايد ادبيات آن زبان را بداند تا بتواند درست بفهمد. 📁پس معناي اينکه تفسير قرآن به قرآن است و ما احتياج به چيز ديگري نداريم اين نيست که احتياج به لغت يا صرف و نحو و يا قواعد بلاغت نداشته باشيم! اينها ويژگي هاي لفظ هستند بنابراين بايد اينها را ياد بگيريم تا بتوانيم مقصود از آن كلام را بفهميم. اين به معناي احتياج قرآن به غير خود نيست، اصلاً فهم کلام محتاج به اينهاست و گوينده هر كه باشد. تفاوتي ندارد. 📁اگر کسي سخنراني انگليسي کرده و شما مي خواهيد مقصود او را بفهميد آيا مي توانيد با قواعد زبان فارسي آن را تفسير کنيد؟ کسي مقصود او را مي فهمد که زبان انگليسي را بلد باشد و قواعد ادبي آن را بداند. پس احتياج قرآن به بيان لغت‌شناسان يا اديبان، از ضروريات تفاهم است و چيزي نيست که بگوييم امري خارجي است و در نتيجه قرآن به غير احتياج دارد. يعني مفروض است که حتماً اين نيازها وجود دارد و بايد قواعد زبان را دانست. البته کسي که عرب اصيل باشد نه تنها نيازي به يادگيري ندارد، بلكه ديگران بايد قواعد زبان را از او ياد بگيرند؛ اما ديگران که اهل زبان نيستند يا اهل زبان هستند ولي زبانشان عربي اصيل نيست نيازمند آموختن اين امور هستند. 📁حتي در مواردي در زمان نزول قرآن همان عربهاي اصيل هم معني بعضي لغات را نمي دانستند مثلاً لغات غير مشهوري بوده كه آن‌ها نمي‌دانستند. معروف است که بعضي از کساني که در زمان خود پيغمبر اکرم بودند معناي کلمه ابّاً را نمي‌دانستند[19] با آن كه عرب هم بودند اما آيا اين معنايش اين است که تفسير قرآن احتياج به غير دارد؟ آقاي طباطبايي اين را انکار مي کنند، زيرا از قواعد اوليه استفاده از هر زباني اين است که بايد به لغت و قواعد ادبي آن زبان تسلط داشت تا بتوان کلمات را درست فهميد. ⏮...ادامه دارد... 🌿🌿🌿 🔅 به هنگام فتنه ها و بلاها به قرآن پناه ببریم. 🖥با باز نشر مطالب ،مبلغ و پیام رسان آموزه های وحیانی باشید. 🆔 @rahighemakhtoom
حضرت آیت الله 💢بايد و نبايدهاي اعتباري هيچ كمالي براي بشر نمي‌آورد 📃هر امر اعتباري بايد به امر حقيقي برگردد ... اين اعتباريات كه فلان چيز حلال است فلان چيز حرام است اين بايد و نبايدها اعتباري است.انسان يك موجود حقيقي است (يك) كمالِ موجودِ حقيقي، حقيقي است (دو) راه بين متكامل و كمال، حقيقت است (سه) 📃يعني همه اين اصول به بود و نبود برمي‌گردد نه به بايد و نبايد! اين بايد و نبايد اعتباري مثل حليّت، مثل حرمت، مثل رياست، مثل مالكيت، مثل مملوكيت اينها عناوين اعتباري است كه از يك حقيقت گرفته شده، آن حقيقت در اختيار خداست كه به اهل بيت و انبياء [اعطاء] فرمود، آن حقيقت است كه با حقايق ما رابطه دارد.هرگز امور اعتباري باعث تكامل موجود حقيقي نمي‌شود، اين بايد و نبايدهاي اعتباري بايد به يك بود و نبودِ حقيقي تكيه كنند (يك) آن بود و نبودِ حقيقي به حقيقتِ انسان وابسته باشد (دو) تا انسان را متكامل كند (سه) 📃اگر بايد و نبايد اعتباري بود و قرارداد بشري بود هيچ كمالي براي بشر نمي‌آورد، اما اگر اينها يك پشتوانه ی حقيقت داشت كه از آن حقيقت گرفته شده و به اين صورت در آمده -كما هو الحق- كه انبيا و اوليا به اذن الهي باخبرند ...اين امور اعتباري يعني حليّت و حرمت، بايد و نبايد اعتباري چون به يك حقيقت تكيه مي‌كند و آن حقيقت با حقيقت ما رابطه دارد باعث كمال ماست. 📃اينکه فرمود باطنِ گناه، زباله است يعني زباله است! اينكه مي‌بينيد در عالَم رؤيا براي برخي كشف مي‌شود همين است، اگر به كسي بگويند «آقا به اين زباله دست نزن!» درست است. اين به حسب ظاهر نهي است و امر اعتباري است امّا از يك واقعيت گرفته شده. حضرت فرمود «استغفار كنيد وگرنه بوي بدِ گناه رسوايتان مي‌كند»؛ يعني اين اموري كه ما تحريم كرديم از حقيقتي گرفته شده، صِرف قرارداد و اعتبار نيست. 🔹گزیده درس تفسیر قرآن /سوره سبأ، آیات 47 الی 51 🖥برای ترویج و تبلیغ و انتشار آموزه های اصیل دینی خالصانه تلاش کنیم. @rahighemakhtoom
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
38 📌واکاوی دعای 23 16 📁 دعای 23 : دعا برای تندرستی ( وَ کَانَ مِنْ دُعَائِهِ عَلَیْهِ السَّلَامُ إِذَا سَأَلَ اللهَ الْعَافِیَةَ وَ شُکْرَهَا ) 📐 و از دعاهاى آن حضرت (ع) است چون از خداى تعالى تندرستى و بهبودى مى‏خواست و توفیق شکرگذارى بر عافیت مى‏طلبید اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ ، وَ أَلْبِسْنِی عَافِیَتَکَ ، وَ جَلِّلْنِی عَافِیَتَکَ ، وَ حَصِّنِّی بِعَافِیَتِکَ ، وَ أَکْرِمْنِی بِعَافِیَتِکَ ، وَ أَغْنِنِی بِعَافِیَتِکَ ، وَ تَصَدَّقْ عَلَیَّ بِعَافِیَتِکَ ، وَ هَبْ لِی عَافِیَتَکَ وَ أَفْرِشْنِی عَافِیَتَکَ ، وَ أَصْلِحْ لِی عَافِیَتَکَ ، وَ لَا تُفَرِّقْ بَیْنِی وَ بَیْنَ عَافِیَتَکَ فِی الدُّنْیَا وَ الآْخِرَةِ . [1] خدایا درود بر محمد و آل او فرست و جامه عافیت در من پوشان که سراپاى مرا فراگیرد و مرا در حصار عافیت جاى ده و به عافیت گرامى دار و بى‏نیاز کن و بر من صدقه ده و مرا عافیت بخش، بستر عافیت براى من بگستر و آن را شایسته من گردان و میان من و عافیت در دنیا و آخرت جدائى میفکن‏ 🔅🔅🔅 🖥برای ترویج و تبلیغ و انتشار آموزه های اصیل دینی خالصانه تلاش کنیم. @rahighemakhtoom
38 📌واکاوی دعای 23 16 و اغننی بعافیتک و تصدق علیَّ بعافیتک و هب لی عافیتک.... 📁 در این دعای 23 صحیفه و دعاهای دیگری که از پیشوایان معصوم علیهم السلام رسیده است عافیت درخت پر شاخ و برگی است که سایه اش تمام زندگی انسان مومن را فرا گرفته است و میوه های شیرین و سودمند آن کرامت مومنانه است؛دارایی و غنا و ثروت زوال ناپذیراست؛قرارگرفتن در دژ و سنگر ولایت الله و اولیای خدا وند است و صدقه جاریه ای است که از جانب آفریدگار مهربان هر لحظه و هر دم بر وجود بنده سرازیر می شود. 📝 و نکته قابل توجه آن است که: 📁 از یک سو اندیشه و رفتاربر مبنای سبک زندگی مومنانه ما را شایسته دریافت عافیت تمام عیار الهی می نماید.و از سوی دیگر خداوند بر اساس مدیریت مهرورزانه اش عفو و عافیت و معافات خویش را بی وقفه و بی منت چون بارانی زلال و رشد دهنده و حیات بخش بر انسان فرو می ریزد.و پیام این سوی سکه ی عافیت آن است که آدمی ظرف خویش را وارونه نسازد و باران عافیت الهی را هدر ندهد و در کویر سنگ لاخ وغیر قابل کشت و زرع جاری نسازد. ✳️ و تصدق علی بعافیتک و هب لی عافیتک 📐 امام علیه السلام عافیت را صدقه ی الهی و یا موهبت خداوندی می داند و آن را از آن ذات رحمان و رحیم وغنی مطلق درخواست می فرماید فرق میان صدقه و هبه: و تصدق علی بعافیتک و هب لی عافیتک صدقه به فرد نیازمند داده می شود و اگر طرف نیازمند نباشد، صدقه نمی شود. هبه اعطائی است بدون توجه به نیاز و عدم نیاز طرف. امام علیه السلام اول عافیت را به عنوان صدقه می خواهد: که خدایا نیازمند عافیت تو هستم. 📁 اما در دعا این کافی نیست، زیرا در صدقه علاوه بر نیاز، عنصر «استحقاق» نیز باید باشد. بسیاری از کسان بر بسیاری از چیزها نیاز شدید دارند لیکن استحقاق آن را ندارند. لذا بلافاصله می گوید: «وَ هَبْ لِي عَافِيَتَك‏»، خدایا عافیتت را به من ببخش. اگر من لیاقت ندارم تا از باب صدقه بدهی؛ پس عافیت را بر من ببخش. اگر استحقاق عافیت را ندارم آن را به من هبه کن و ببخش. استحقاق در هبه شرط نیست، زیرا هبه بالاترین کرامت است. 📁 هیچ آفریده ای و هیچ کسی حقی بر خدا و استحقاقی ندارد؛ خداوند هر چه به هر موجودی بدهد همگی فضل و هبه است، اما خودش یک برنامۀ نظام مند مقرر کرده و بر اساس آن کسانی را در شرایطی در جای گاه «دارای استحقاق» قرار داده است. بر اساس این استحقاق صدقه می کند. لیکن فضل خدا به همان برنامۀ مقرر خود نیز محدود نیست «وَ اللَّهُ‏ ذُو الْفَضْلِ‏ الْعَظِيم‏»، آیه ای که در پنج مورد از چهار سوره(105 بقره-74 ال عمران-29 انفال-21حدید-29 حدید-4 جمعه) تکرار شده است. پس هبه هم می کند، بلکه هبه اش بیش از صدقه اش است. یا دائم الفضل علی البریه یا باسط الیدین بالعطیه 🔅🔅🔅 🖥برای ترویج و تبلیغ و انتشار آموزه های اصیل دینی خالصانه تلاش کنیم. @rahighemakhtoom
نکات جزء۱۰ سوره انفال ۱- در میدان نبرد ،مقابل دشمن از دو عنصر ثبات قدم و یاد خدا کمک بگیر(۴۵) ۲-درگیری با دیگران ممنوع،چون باعث سستی شده و هیبت شما از بین میرود(۴۶) ۳- خدا نعمتهایی را که به تو داده تغییر نمیدهد ،مگر اینکه خودت تغییر دهی(۵۳) ۴- برای مقابله با دشمن ،خودت را با تمام نیرو آماده کن(۶۰) ۵- با پول نمی شود دلها را جذب کرد،الفت بین دلها دست خداست (۶۳) سوره توبه ۶-پستهای دنیوی (آب دادن حاجیان و ساختن مسجد الحرام) ارزش نیست ،ارزش انسان به ایمان و جهاد است(۱۹) ۷-اگر پدر و برادرت کفر را بر ایمان ترجیح داد،او را تکیه گاه خود قرار نده(۲۳) ۸- اگر پدر و فرزند و برادر و همسر و طایفه و مال و تجارت و خانه ات ،در نظرت از خدا و رسول و جهاد در راهش محبوب تر است ،منتظر عذاب باش(۲۴) ۹- به یاد آور خداوند جاهای زیادی تو را یاری کرده(۲۵) ۱۰- (بدان)دشمن همیشه دنبال است نور خدا را با تبلیغات خودش نابود کند( ۳۲) ۱۱- (بدان)اسلام با دو عنصر؛ هدایت و آیین حق بر همه آیین ها غلبه خواهد کرد(۳۳) ۱۲-تصمیم به هر کاری داشتی،مقدمات آن را فراهم کن(۴۶) ۱۳- هیچ حادثه‌ای برای ما اتفاق نمی افتد ،مگر آنچه خدا برای ما مقرر کرده(۵۱) ۱۴- نماز با کسالت،انفاق با کراهت مقبول خدا نیست(۵۴) ۱۵- از ثروت زیاد کفار تعجب نکن،خدا میخواهدبا آن ثروت آنها را در دنیا عذاب کند(۵۵) ۱۶-انان که امر به منکر و نهی از معروف میکنند منافق اند(۶۷) ۱۷- با کفار و منافقان جهاد کن و بر آنها سخت بگیر(۷۳) ۱۸- پیروزی بزرگ در زندگی رسیدن به بهشت و رضوان الهی است (۷۲) ۱۹- منافقین را میخواهی بشناسی؟ -دنبال فتنه انگیزی در جامعه اند - از نیکیهایی که به تو میرسد ناراحت اند -دروغ میگویند - در تقسیم غنایم بر رسول الله خرده میگیرند - آزار میدهند -از میدان فرار میکنند - خلاف میکنند و میگویند شوخی کردیم - امر به منکر و نهی از معروف میکنند - بخیل اند - از مومنان عیب جویی میکنند - از مخالفت با خدا و دین خوشحال اند @feiz114
برشی از کتاب گرانسنگ (110) (گنجینه آموزه های تفسیری) 🔅🔅🔅 اهْدِنَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِيمَ (6) 📌 گزيده‌ي تفسير 📐 عبد سالك در اين آيه هدايت به صراط مستقيم را از خدا درخواست مي كند و اين هدايت همان هدايت تكويني است؛ زيرا گوينده (نمازگزار يا قاري قرآن) پس از شناخت خداوند و ايمان به او، نور هدايت مي طلبد تا در پرتو آن راه و پرتگاه را بشناسد و چون پويايي انسان دائمي است و راهِ حقْ نيز مراحل فراواني دارد، عبد سالك بايد همواره هدايت به صراط مستقيم را از خدا بخواهد. 📁 صراط بزرگراهي است كه از يك سو به خداي سبحان مرتبط است (و از اين رو واحد است، نه كثير) و از سوي ديگر در فطرت يكايك انسانها قرار دارد و از نهاد آنها آغاز مي شود و از اين رو پيمودن آن دشوار نيست و هر كس آن را بپيمايد به لقاء الله مي رسد. 📈 تفسير اهدنا: هدايت در لغت به معناي دلالت و ارشاد است و آن دو گونه است: يكي نشان دادن راهِ دستيابي به مقصد، كه به آن «اِرائه طريق» مي گويند و ديگري رساندن راهيان به هدف كه از آن به «ايصال به مطلوب» تعبير مي شود. ▫ صراط: بزرگراه وسيع و روشن است. راغب مي گويد: اين واژه در اصل «سراط» بوده كه به معناي بلعيدن است و چون جاده باز و عمومي با فراخي و وضوحي كه دارد، گويا سالك را در كام خود مي كشد و او را به پيش مي برد، به آن «صراط» گفته مي شود[مفردات راغب، «سرط».]. 📁 برخي از پژوهشگران لغات قرآني اين راي را ناصواب دانسته، صراط را واژه اي مستقلّ و غيرمبدّل مي دانند؛ زيرا «سِراط» مشتقات گوناگوني دارد، در حالي كه «صراط» چنين مشتقاتي ندارد[التحقيق، ج6، ص264.]. مستقيم: اين واژه از مادّه «ق و م» است و بر اثر هيئت خاص باب استفعال، بر طلب قيام دلالت مي كند. از آن جا كه انسان در حال قيام، قادر بر بيشترين كارهاي خويش است، واژه‌ي «قيام» را نام بهترين حالت هر شي ء قرار داده است؛ چنانكه بهترين حالت درخت آن است كه بر ساقه‌ي خود ايستاده و ريشه در زمين داشته باشد و از اين رو چنين حالتي را قيام درخت مي نامند. 📁 استقامتْ طلب قيام از شي ء است و طلب قيام كنايه از ظهور و حصول آثار و منافع هر چيز است و چون آثار و منافعِ راه در مستوي بودن، نداشتن اعوجاج و گمراه نكردن سالك است، چنين حالتي را قيام آن مي دانند. پس راه مستقيم راهي است كه نداشتن اعوجاج از آن مطلوب و اين مطلوب حاصل باشد. از اين رو صفت مستقيم براي صراط، توضيحي است، نه احترازي. 🌿🌿🌿 ✅ قرآن همراه است و هم راه ؛ همواره با قرآن باشیم @rahighemakhtoom
برشی از کتاب گرانسنگ (111) (گنجینه آموزه های تفسیری) 🔅🔅🔅 اهْدِنَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِيمَ (6) 📈 تفسير ✅ راه نور و راهيان نوراني 📐 انسان كه موجودي پويا و سالك است، براي آن كه مقصد و غايتِ سلوكش لقاي مهر ربّ العالمين باشد، نيازمند مسلك و صراطي است كه از آسيب اعوجاج مصون و از دستبرد اهريمن مأمون باشد و محتاج نور هدايتي است كه راه را به وي نموده، او را قدم به قدم تا به مقصد راهنمايي كند. 📁 خداي سبحان راه سلوك و وصول سالكان كويش را ترسيم كرده، همگان را به حركت در آن براي وصول به اوصاف جمالي خود فرا خوانده است. عبد سالك در اين آيه‌ي كريمه، به تعليم خداي سبحان، هدايت به صراط مستقيم را مسئلت مي كند و هدايت بر دو گونه است: تشريعي و تكويني[بحث مبسوط هدايت تكويني و تشريعي در كتاب «هدايت در قرآن» آمده است.]. 📁 هدايت تشريعي عبارت است از ارائه‌ي قانون سعادت بخش، تعليم معارف، تبليغ احكام دين و امر به فضايل و نهي از رذايل از طريق وحي و رسالت كه از آن به «ارائه‌ي طريق» ياد مي شود؛ اما هدايت تكويني آن است كه پروردگار، نيروهاي علمي انسان را از بينش خاص و نيروهاي عملي او را از كشش و كوشش مخصوص برخوردار كند تا فهم يا مشاهده‌ي معارف الهي و پيمودن راه و نيل به هدف نهايي به وِفق مراد حاصل شود و به عبارتي ديگر «دستگيري قدم به قدم از عبد سالك و رساندن او به مقصد». از اين رو به «ايصال به مطلوب» موسوم است. 📁 هدايتي كه در آيه‌ي كريمه‌ي (اهدنا الصّراط المستقيم)، از خداي سبحان مسئلت مي شود هدايت تكويني است[مفسراني كه هدايت در اين آيه‌ي كريمه را به «مداومت بر پيمودن صراط مستقيم» و يا «ثبات قدم در راه» تفسير كرده اند، آن را هدايت تكويني دانسته اند.]، نه تشريعي؛ زيرا گوينده‌ي آن (نمازگزار يا قاري قرآن) پس از شناخت خدا، دريافت معارف و احكام دين و گرويدن به آن، از خداوند هدايت مي طلبد. پس او در پي كسب و تحصيل حاصل نيست، بلكه او هدايتي نوراني مي طلبد كه در پرتو آن هم راه را به خوبي ببيند و هم پرتگاههاي اطراف آن را بشناسد: «اليمين والشِمال مضلّة والطريق الوُسطي هى الجادّة»[ نهج البلاغه، خطبه 16، بند 7.]. 🌿🌿🌿 ✅ قرآن همراه است و هم راه ؛ همواره با قرآن باشیم @rahighemakhtoom
برشی از کتاب گرانسنگ (112) (گنجینه آموزه های تفسیری) 🔅🔅🔅 اهْدِنَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِيمَ (6) 📈 تفسير ✅ راه نور و راهيان نوراني 📐 سرّ اين كه عبد سالك همواره بايد هدايت به صراط مستقيم را از خداي سبحان بخواهد (در نماز يا تلاوت قرآن)، اين است كه راه انسان به سوي خدا مقاطع و مراحل فراواني دارد و انسان به هر مرحله از مراحل كمال كه نايل شد، گرچه فعلاً نسبت به آن مرحله نوراني و بيناست، ليكن دوام آن كمال و بقاي آن حال نيازمند به دوام افاضه است؛ چنانكه نسبت به مراحل برتر، تاريك و نابيناست. 📁 حتي اولياي الهي كه بسياري از مراحل كمال را پيموده اند، باز ممكن است بسياري از حقايق را نديده، همچون موساي كليم (عليه السلام) سخن از (ربّ أرني أنظر إليك) [سوره‌ي اعراف، آيه‌ي 143.]داشته باشند. از اين رو هر كس به مرتبه اي از كمال در معرفت و عمل دست يافت، از سويي بايد ثبات قدم در آن مرتبه‌ي كمالي را از خدا بخواهد: «لا تنزع منّا صالحاً أعطيتنا» [بحار، ج87، ص175.]، «فلا تسلب منّى ما أنا فيه» [همان، ج99، ص267.]، و از سويِ ديگر براي رسيدن به مراتب برتر، نور هدايت بخواهد، تا حدوث كمال به بقاي آن متصل گردد و مراحل ابتدايي آن به مقاطع نهايي بپيوندد؛ چنانكه در تطبيق حكم كلي بر مصداق و تشخيص وظيفه، نياز به هدايت است. 📁 هدايت تشريعي و آشنايي با معارف دين گرچه لازم و مايه‌ي تماميّت حجّت است، ليكن گاهي به تنهايي براي رسيدن به مقصد كافي و كارساز نيست؛ چنانكه بسياري از عالمان دين و دانايان احكام و حِكَم شريعت بر اثر حرمان از شهود باطنِ نفرت انگيز گناه، بدان دست آلودند. اين هدايت تكويني و نور بصيرت دروني است كه به عبد سالك مصونيت مي بخشد. 🌿🌿🌿 ✅ قرآن همراه است و هم راه ؛ همواره با قرآن باشیم @rahighemakhtoom
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔅🔅🔅 📌نگاشت13:تفسیر صوتی سوره العادیات 📼 استاد فرزانه و مفسر عالیقدر آیت الله جوادی آملی ✅ قرآن همراه است و هم راه ، همواره با قرآن باشیم @rahighemakhtoom
📌 صالحین 📁 سالگرد رحلت بانوی با فضیلت اسلام همسر رسول اكرم (علیه و علی آله آلاف التهیه و الثناء) مادر سیده نساء عالمیان فاطمه زهرا (علیها آلاف التحیت والثناء) حضرت خدیجه كبری (سلام الله علیها) فرا رسیده است، رحلت ام المومنین را به پیشگاه خاتم الاوصیاء ولی عصر ارواحنا فداه تعزیت عرض می‌ كنیم. 📁 گاهی انسان كاری انجام می ‌دهد كه آن كار را خداوند نه تنها قبول می ‌كند و به او پاداش می ‌دهد، بلكه آن كار را به خود اسناد می ‌‌دهد؛ جریان خدیجه (سلام الله علیها) از این قبیل است، خداوند نه تنها كار این بانو را قبول كرد و به او پاداش حَسَن داد، بلكه كار او را به خود اسناد داد. بی نیازی رسول اكرم با مال حلال خدیجه (سلام الله علیها) بود، آن مال را كه این بانوی طاهره در راه اسلام صرف كرده است ذات اقدس الهی قبول كرد و به خود اسناد داد. همان طوری كه وجود گرامی رسول اكرم (علیه آلاف التهیه و الثناء) قبل از نزول اسلام و قرآن به امانت معروف بود، خدیجه (سلام الله علیها) هم قبل از اسلام به طهارت معروف بود؛ می ‌گفتند بانوی طاهره، آن طاهره همتای این امین شد و این امین همسر آن طاهره شد و آن اموال در راه اسلام صرف شد و خدا این صرف را پذیرفت و به رسولش فرمود: ﴿وَ وَجَدَكَ عائِلًا فَأَغْنى‌﴾؛[1] یعنی تو را بی ‌نیاز كرد، یعنی مال خدیجه مال خدا است، كار خدیجه مقبول الهی است. ▪️ گاهی انسان مال حلال دارد و در راه خدا صرف می ‌كند و خدا كار او را قبول می ‌كند، عمل او را می ‌پذیرد، وقتی عمل او را قبول كرد یا ده برابر پاداش می ‌دهد یا هفتصد برابر یا هزار و چهارصد برابر یا بیش از آن و این در صورتی است كه خدا مال انسان را قبول بكند، عمل انسان را قبول بكند و به انسانی كه عمل خوب كرد پاداش بدهد، چون ﴿إِنَّما یتَقَبَّلُ اللَّهُ مِنَ الْمُتَّقِینَ﴾؛[2] اما یك وقت بالاتر از این است، خدا نه تنها عمل انسان صالح را قبول می ‌كند، بلكه خود او را می ‌پذیرد، نه تنها عمل او را! قبول عمل مال اوساط از موحدان و مؤمنان است، اما خود گوهر ذات عامل این نصیب اوحدی است. 📁 خیلی فرق است كه خدا عمل كسی را قبول بكند یا نه خود او را قبول بكند. وقتی خدیجه (سلام الله علیها) را قبول بكند او را مادر سیده نساء عالمیان قرار می‌‌ دهد! اگر گوهر ذات كسی قبول شد او جزو صالحین است نه جزو «عَمِلُوا اَلصّٰالِحٰاتِ»! در قرآن بین كسانی كه جزو كسانی كه «عَمِلُوا اَلصّٰالِحٰاتِ» هستند و بین كسانی كه جزو صالحین هستند خیلی فرق است! آنهایی كه كارهای خوب می‌ كنند مؤمن متوسط هستند، آن كه گوهر ذاتش سالم است او جزو صالحین است. برخی در دنیا با اینكه جزو كسانی هستند كه اعمال صالح دارند ولی جزو صالحین نیستند، بلکه در آخرت به صالحین ملحق می‌ شوند ﴿وَ إِنَّهُ فِی الْآخِرَةِ لَمِنَ الصَّالِحِینَ﴾،[3] اگر كسی گوهر ذاتش صالح شد از ذات او جز كار خیر نشأت نمی‌ گیرد، بر خلاف كسی كه جزو «عَمِلُوا اَلصّٰالِحٰاتِ» است كه ممكن است گاهی عمل صالح نكند یا خدای ناكرده بلغزد و گرفتار عمل طالح شود. 📁 ما موظفیم این راه را شناسایی كنیم و طی كنیم، این اختصاصی به آن وجود پاك نداشت و ندارد. بعضی از كارها است كه مخصوص انبیاست، مخصوص (ائمه علیهم الصلاه و علیهم السلام) است و دیگران توان آن را ندارند، ولی برخی از كارها مقدور دیگران هست، این راه ها را دیگران هم می ‌توانند طی كنند، البته به نوبه خود. [1] . سوره ضحی، آیه8. [2] . سوره مائده، آیه27. [3] . سوره نحل، آیه122. 📚 درس اخلاق تاریخ: 1376/10/18 @rahighemakhtoom
📌 سرمایه درون 🔹 سرمایه‌ای كه برای مردها و زنهاست بعضیها مشترك است و بعضیها مختص؛ آن سرمایه‌ای كه مخصوص زنهاست، آن انعطاف و گرایش و شكسته دلی و موعظت‌پذیری و تسلیم در برابر حق است؛ این سرمایه در زنها بیش از مردهاست. اینكه زن زودتر از مرد متأثر می‌شود و گریه می‌كند این سرمایه است. منتها اگر رهبری شد و این سرمایه را در مناجات به كار برد نه در مسائل عاطفی و خانگی و دنیایی، این سرمایه را به راه مصرف كرده است؛ چون سرمایه را به راه مصرف كرده است بی‌نیاز می‌شود. اینكه در دعای كمیل آمده است «وَ طاعَتُهُ غِنىً»[1] یعنی اگر كس مطیع خدا بود، بی‌نیاز می‌شود و اگر كسی ارتباطش با خدا از راه مناجات بیش از دیگران بود، او بی‌نیازتر است. 🔹 مطلب دوم آن است كه این اختصاصی به معصومین ندارد. اولین كسی كه بعد از وجود مبارك امیرالمؤمنین(علیه افضل صلوات المصلین) به نبی اكرم(علیه و علی آله آلاف التحیة و الثناء) ایمان آورد حضرت خدیجه بود. خدیجه نه مقام نبوت داشت، نه مقام ولایت داشت، نه مقام امامت داشت. درباره فاطمه زهرا(صلوات الله و سلامه علیها) حسابش جداست، اگر كسی درباره او سخن بگوید و بعد بگوید حضرت زهرا(صلوات الله و سلامه علیها) حسابش جداست، خب سخنی است به حق گفته است، ولی درباره خدیجه كه نمی‌توان گفت او حسابش جداست! او یك زنی است عادی، او با معجزه ایمان نیاورد، معجزه برای افراد عادی است آن كه راه دلش بسته است، راه چشم را می‌گشاید تا پیغمبر(علیه و علی آله آلاف التحیة و الثناء) برای او معجزه‌ای ‌بیاورد مرده‌ای را زنده كند و مانند آن؛ ولی هیچ كدام از این معجزات را خدیجه(سلام الله علیها) مسئلت نكرد؛ سرّش آن است كه راه دل باز است، بالاتر از راه چشم و گوش و این راه انعطاف در زنها خیلی بیش از مردهاست. [1]. مصباح المتهجد و سلاح المتعبد، ج‏2، ص850. 📚 سخنرانی در جمع خواهران طلبه ـ مشهد مقدس تاریخ: شهریور 1372 @rahighemakhtoom
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فصل رهایی (۱۰) _ حکمت اوقات چندگانه نماز اینها که نوشتند، گفتند اگر این هفده رکعت را می فرمود مثلاً صبح بخوان یا ظهر بخوان یا شب بخوان، این مشکل ما را حل نمی کرد. فرمود صبح که بلند شدی، با بلند شو که تا ظهر تو حل بشود. ظهر که شد با عبادت مشغول باش تا شب مشکل تو حل بشود. شب که شد با عبادت شروع بکن تا بقیه را حل کند. تقسیم عبادت کردند؛ (فَسُبحانَ اللهِ حینَ تُمسُونَ وَ حینَ تُصبِحُون)، (وَ عَشیّاً وَ حینَ تُظهِرُون) در سوره مبارکه روم همین است. وقتی که ظهر شده، نماز؛ شب شده، نماز؛ صبح شده، نماز. اگر این را یکجا به ما می گفتند که آن اثر را نداشت! فرمود ما این راه را گذاشتیم، بعد در تمام اینها و است؛ چه چیزی بخواهیم، چه چیزی نخواهیم؛ چه کار کنیم، چه کار نکنیم. 🔶 ر.ک سوره روم / آیات ۱۷ و ۱۸ ✅ درس خارج تفسیر قرآن کریم _ قم ؛ ۱۳۹۸/۱۱/۲۹ 🖥برای ترویج و تبلیغ و انتشار آموزه های اصیل دینی خالصانه تلاش کنیم. @rahighemakhtoom
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فصل رهایی (۹) _ راه پذیرش توبه یک آمدن لازم است، خدایا! آمدم؛ همین. وقتی بگوید خدایا! آمدم، این خدا .... (چرا دست یازم چرا پای کوبم / مرا خواجه بی دست و پا می پسندد). آمدم. وقتی آدم کنار بگذارد، او قبول می کند؛ راه آدم باز می شود! این را می گویند، می گویند. همین است!! یک کسی بگوید من آمدم، به جِد بگوید آمدم؛ توبه اش مقبول است. البته رو به قبله باشد، این کلمات را بگوید، بکند، آب توبه بخورد، دو رکعت نماز بخواند؛ اینها جزو و است، هیچ کدام مقوّم توبه نیست! اینها مستحبات است. همان اراده تخلل ناپذیر؛ خدایا! آمدم. 🔶 ر.ک غزل منتسب به مرحوم نشاط اصفهانی ✅ درس اخلاق _ قم ؛ ۱۳۹۷/۰۲/۲۰ 🖥برای ترویج و تبلیغ و انتشار آموزه های اصیل دینی خالصانه تلاش کنیم. @rahighemakhtoom
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فصل رهایی (۸) _ ماه آزادی یک بیان نورانی مرحوم در توحید از وجود مبارک (سلام الله علیه) نقل می کند که ما دلمان می خواهد بخوانیم، چرا موفق نمی شویم؟ فرمود: (قَیَّدَتکَ ذُنُوبُک). این گناهی که روز انجام دادید، شما را است! بنابراین انسان نیست، از بهترین های الهی است. فرمود: ، است؛ کنید. با ، با ، با خودتان را آزاد کنید؛ (اِنَّ اَنفُسَکُم مَرهُونَه بِذُنُوبِکُم فَفُکُّوهَا بِاستِغفارِکُم)، با کردن خودتان را آزاد کنید؛ فک کنید، دِین تان را اداء کنید. و اگر ذنبی دارید، گناهی دارید؛ به وسیله اعمال خیر آنها را شستشو کنید. 🔶 ر.ک التوحید للصدوق / صفحه ۹۷ و وسائل الشیعه / جلد ۱۰ / صفحه ۳۱۴ ✅ درس خارج فقه _ قم ؛ ۱۳۹۸/۰۲/۱۱ 🖥برای ترویج و تبلیغ و انتشار آموزه های اصیل دینی خالصانه تلاش کنیم. @rahighemakhtoom
نکات جزء ۱۱ سوره توبه ۱-رفتارشناسی منافقان: - با اینکه امکانات دارند دوست دارند با انسانهای معذور وامانده باشند (۹۳) -برای تخلف خود عذر می‌آورند (۹۴ ) - قسم می خورند تا از آنها و خطایشان صرف نظر شود( ۹۵) -دنبال جلب رضایت دیگران اند نه خدا (۹۶) - انفاق در راه خدا را غرامت محسوب می‌کنند(۹۸) ۲-دروازه ورود به رحمت خدا انفاق و تقرب به خدا و دعای پیامبر است (۹۹) ۳-اگر دنبال پاکسازی و رشد خودت هستی از اموالت صدقه بده(۱۰۳) ۴- هر رفتاری بکنی،خدا و رسول و مومنین آن را خواهند دید(۱۰۵) ۵-هرگز در مسجد و مراکز منافقین عبادت نکن،چون محل زیان رساندن ،کفر ورزی،تفرقه بین مومنان و کمینگاه خودشان است(۱۰۷-۱۰۸) ۶-اگر ساختمانت را بر تقوا و خشنودی خدا بنا نهی بهتر است از کسی که ساختمانش را بر پرتگاه بنا نهد(۱۰۹) ۷- جان و مالت را با خدا معامله کن و بهشت بخر(۱۱۱) ۸-برای مشرکین استغفار نکن حتی اگر نزدیکانت باشد(۱۱۳) ۹-هر وقت باور کردی هیچ پناهگاهی جز خدا نداری،در رحمت به رویت باز میشود(۱۱۸) ۱۰-همیشه با راستگویان باش(۱۱۹) ۱۱- از رسول الهی و امام تخلف نکن،(۱۲۰) ۱۲- خودت را فدای رسول و امام کن،رسول و امام را فدای خود نکن(۱۲۰) ۱۳- هر قدمی در راه خشم کفار برداری،هر رنجی بکشی،برایت کار شایسته نوشته می شود (۱۲۰) ۱۴-هر انفاقی که در را ه خدا،کم و زیاد، بدهی دارای پاداش است(۱۲۱) ۱۵- رنجهای تو بر پیامبر و امام سخت است ،او نسبت به مومنان مهربان مهرورز است(۱۲۹) سوره یونس ۱۶-مژده بهشت مخصوص مومنان است (۱) ۱۷- خشنود بودن به زندگی پست دنیا و آرامش با آن و غفلت از آیات الهی ،مقدمه ورود به جهنم است (۸-۷) ۱۸-همیشه خدا را بخوان نه فقط در رنج و زیان(۱۲) ۱۹- ستم به دیگران به زیان خود شماست(۲۳) ۲۰- خدا تو را به سرای سلامت و بهشت دعوت میکند(۲۵) ۲۱- در دنیا نیکوکار باش ،پاداش آن هم نیکی است و زیاده بر پاداش،و اهل بهشتی(۲۶) ۲۲- از گمان پیروی نکن،چون چیزی را از حق بی نیاز نمی کند (۳۶) ۲۳- ستم نکن که ،روز قیامت حاضری تمام آنچه در زمین است را برای نجات خود تاوان بدهی ،ولی نمی شود(۵۴) ۲۴- شادمانی واقعی در بخشش و فضل خدا است،پس از رحمتش شادمان باش، چون از همه دستاوردهایت بهتر است(۵۸) ۲۵- اگر میخواهی ترس و غمت از بین برود،دوست خدا شو(۶۲) ۲۶- شب را با استراحت آرام بگیر و روز را تلاش کن(۶۷) ۲۷- ایمان و عمل صالح باید به موقع باشد،ایمان هنگام غرق شدن فرعون سودی نداشت(۹۲) ۲۸-نمیتوانی کسی را به زور مومن کنی(۹۹) ۲۹- به سوی دین حق رو کن و مشرک نباش(۱۰۵) ۳۰- خدایی که سود و زیانی به تو نمی رساند را پرستش نکن که ستمکاری است(۱۰۶) ۳۱-از قرآن پیروی کن و شکیبا باش (۱۰۹) @feiz114
سیمای خدا در سوره یونس(جزء11) ۱- در پذیرش نفرین و مجازات بدی های مردم شتاب نمی کند(۱۱) ۲- پس از زیان و ناراحتی ،رحمت را به مردم می چشاند(۲۱) ۳- کشتی ها را با بادی دل پسند و ملایم در دریا روان میسازد تا با آن مردم شادمان شوند(۲۲) ۴- وقتی مردم در محاصره طوفان خدا را خالصانه میخوانند،انها را نجات میدهد (۲۳) ۵- خدا دعوت میکند، به کجا؟ سرای سلامت ،بهشت و راه راست(۲۵) ۶- هیچ گونه ستمی به مردم نمی کند(۴۴) ۷- هر چه در آسمانها و زمین است فقط از اوست(۵۵) ۸- وعده های او بر حق است(۵۵) ۹- خوشحالی و شادمانی به بخشش و رحمت خدا نیکوست و از همه دستاوردها بهتر است (۵۸) ۱۰- عزت از آن اوست(۶۵) ۱۱- شب را تاریک قرار داد تا انسان ها آرام گیرند و روز را روشنی بخش (تا تلاش کنند)(۶۷) ۱۲- عمل مفسدان را اصلاح نمی کند (۸۱) ۱۳- حق را با کلمات و‌وعده هایش تثبیت میکند(۸۲) ۱۴- مردم را با زور به ایمان وادار نمی کند(۹۹) ۱۵- مومنان را نجات می دهد(۱۰۳) ۱۶- سود و زیان فقط دست خداست (۱۰۶) ۱۷-اگر خدا (برای امتحان یا مجازات) زیانی به تو برساند هیچ‌کس جز او نمی تواند برطرف کند(۱۰۷) ۱۸- اگر خدا نیکی ای را برای تو اراده کند هیچ‌کس نمی‌تواند آن را برگرداند (۱۰۷) ۱۹- نیکی را به هر کس از بندگانش بخواهد و شایسته بداند میرساند(۱۰۷) ۲۰- بسیار آمرزنده و مهرورز است (۱۰۷) @feiz114 @rahighemakhtoom
📌 درنگ و تامل الأنعام(۱۵۹): إِنَّ الَّذِينَ فَرَّقُوا دِينَهُمْ وَكَانُوا شِيَعًا لَسْتَ مِنْهُمْ فِي شَيْءٍ ۚ إِنَّمَا أَمْرُهُمْ إِلَى اللَّهِ ثُمَّ يُنَبِّئُهُمْ بِمَا كَانُوا يَفْعَلُونَ بی‌تردید کسانی که دینشان را بخش‌بخش کردند [تا به بخشی که مطابق میلشان باشد عمل کنند و بخش دیگر را واگذارند]، و در نتیجه گروه‌گروه شدند تو را هیچ پیوند و کاری با آنان نیست [؛ زیرا از امت تو به حساب نمی‌آیند،] کار آنان فقط با خداست، آن‌گاه به اعمالی که همواره انجام می‌دادند آگاهشان می‌کند‌.. 🔰پ ن:دین خدا مجموعه ای بهم پيوسته و نظام مند است. دل و عقل را به دین پیوند بزنیم نه آن که دین را در حد خواهش های دل و عقل خویش بپذیریم @rahighemakhtoom
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فصل رهایی (۱۱) _ شکر حقیقی، ممکن نیست به آن معنا که انسان بتواند کمال شکر و حق شکر را ادا کند، این ممکن نیست؛ طبق بیان نورانی (سلام الله علیه)، فرمود: هر نعمتی که شما دادید، ما باید شکر بکنیم؛ اگر توفیق پیدا کردیم، بجا آوردیم، بجا آوردیم؛ خودش است. برای همین نعمت هم یک شکر دیگر لازم است، لذا از دست و زبان که برآید تا بتواند شکر بکند! شکر حقیقی ممکن نیست. آن شکری که لازم است، آن را کمی از بندگان انجام می دهند. بسیاری از ماها گرفتار حرف قارونی هستیم که می گوئیم ما خودمان سی سال، چهل سال زحمت کشیدیم، به جایی رسیدیم! که بارها به عرضتان رسید بسیاری از ماها اسلامی حرف می زنیم و قارونی فکر می کنیم. او گفت: (اِنَّمَا اُوتیتُهُ عَلی عِلم عِندی)، بیش از این که نگفته بود، گفته بود من خودم زحمت کشیدم، پیدا کردم. 🔶️ ر.ک سوره قصص / آیه ۷۸ ✅ درس خارج تفسیر قرآن کریم _ قم ؛ ۱۳۹۲/۰۳/۱۴ @rahighemakhtoom
برشی از کتاب گرانقدر سروش هدایت 177 پیام های حضرت به همایش ها و کنگره های گوناگون علمی دینی فرهنگی و سیاسی شامل ناب ترین معارف دینی ✅ سالگرد شهداي فريدن و چادگان 📈 ششم. حضرت امام صادق(عليه‌السلام) درباره رادمردي فرمود: «لايراك اللّه حيث نهاك ولايفقدك من حيث أمرك» [تحف العقول، ص359.]؛ نبيند خداوند تو را در جايي كه مورد نهي او است و بيابد تو را در جايي كه مورد امر او است. 📁 انسان آزاده از بند هوا و قيد هوس، خارج از قلمرو وظيفه شرعي كه با عقل يا نقل معتبر ثابت شده است، حركت نمي كند. شهيدان رهايي يافته از هرگونه تباهي، مباهات آنان به صيانت احكام و حِكَم الهي بوده است و هماره در صدد نگهباني از مرز شرع و شرف ملّت بزرگوار بودند و با مساعي مشكور خويش، كوشيدند جوانان را از زندان جهل علمي و جهالت عملي به ايوان علم نظري و عقل عملي هجرت دهند تا در فوز هجرت، مانند فيض جهاد سهم وافر برده باشند؛ گر به جهل آييم آن زندان اوست ور به علم آييم آن ايوان اوست[مثنوي مثنوي، دفتر اول، بيت 1510] 📁 در پايان لازم است رسالت راهيان كوي وصال و مسئوليت مردان و زنان جامعه اسلامي در ساحت شهادت شهيدان انقلاب و دفاع مقدّس هشت سال به خوبي تبيين شود و آن اينكه : 🔹 اولاً، آغاز و انجام جهان و انسان و پيوند اين دو به عنايت خداوند وابسته است 🔹 و ثانياً، خداي سبحان طبق دعاي امام سجاد(عليه‌السلام) از لحاظ فيض مستمر، در عين علوّ و رفعت، نزول و معيّت با همه كس دارد؛ «... أنت اللّه لا إله إلاّ أنت الداني في علوّه والعالي في دنوّه» [صحيفه سجاديه، دعاي 47، ص210.] 🔹 و ثالثاً، بندگان صالح در قربگاه الهي به حضور خدا باريافته و فوز عنداللّهي بهره آنان مي شود؛ (... بل أحياءٌ عند ربّهم يرزقون) [سوره آل عمران، آيه 169.] 🔹 و رابعاً، دل شكسته هايي كه فقط به خداوند پناه مي برند، ميزبان فيض ويژه الهي اند؛ «... أنا عند المنكسرة قلوبهم» [منيةالمريد، ص123.]، 🔹 وخامساً، حضور خداي سبحان همراه با اقتدار خواهد بود 🔹 و سادساً، تكريم شهدا، يعني توجه به علوّ الهي كه شهيدان به آن بارگاه منيع راه يافتند و تجليل اسره و خاندان معزز شاهد، يعني استقبال به دنوّ الهي كه دودمان دل شكسته شهدا در آنند. 📁 بنابراين، بر همگان لازم است، در احياي حق و امحاي باطل و گسترش عدل و مبارزه با فقر و فساد و تبعيض، به عنوان مصداق بارز نهضت خدمت رساني كوشش نماييم تا خداوند بركات مادي و معنوي را نازل فرمايد و ارواح تابناك شهداي محشورِ با اوليا را از دولت و ملت خشنود نمايد و قلوبِ مقروح بازماندگان آنان را مرهم نهد و تسلّي دهد. 🔅🔅 🖥با باز نشر مطالب ،مبلغ و پیام رسان آموزه های وحیانی باشید. 🆔 @rahighemakhtoom
30 🔅🔅🔅 📐 در صورتي كه کلامي قرائن مقامي داشته، بايد با توجه به آن تفسير كرد زيرا کساني که مخاطب بودند چون خودشان همزمان و معاصر و ناظر بودند، مي دانستند اين قرائن مقامي چيست، ولي اكنون آن قرائن براي ما مخفي شده است. به عنوان مثال آيه «‌و اذ غدوت من اهلک تبوء المومنين مقاعد للقتال‌»[20] خطاب به پيغمبر مي فرمايد که يادآور آن هنگامي که صبح گاهان از خانه ات بيرون آمدي و براي مردم سنگرهايي تعيين مي‌کردي و جاي هر کسي را مشخص مي‌کردي. اگر از من و شما بپرسند در چه تاريخي پيغمبر صبح از خانه اش بيرون آمد و فرماندهي لشگر را به عهده گرفت و معين کرد که هر کسي بايد در چه سنگري باشد، جوابي نداريم؛ اما تاريخ مي گويد اين داستان مربوط به جنگ احد بوده است. زماني که صبح‌گاه پيغمبر از خانه بيرون آمد و ميدان جنگ هم نزديک بود و محل استقرار اشخاص و گروهها را معين کرد که چه کساني چه سنگرهايي داشته باشند، جنگ احد بوده است. 📁 اگر ما تاريخ را نمي‌دانستيم اين نكته را نمي فهميديم. آيا آقاي طباطبايي منکر اين هستند که ما براي اينکه بفهميم در «‌اذ غدوت‌» اذ اشاره به چه زماني است و در کجا بوده است نيازمند قرينه تاريخي هستيم؟ يک قرينه همراه کلام بوده و مخاطبين آن روز، مردمي که خودشان به جنگ رفته بودند يا شنيده بودند که اين جنگ واقع شده، مي فهميدند. اما ما بعد از 1400 سال چه ميدانيم که چه برنامه ها و وقايعي در آن زمان اتفاق افتاده است؟ بنابراين بايد تاريخ را بدانيم. 📁 پس آنجا که قرآن به يک قضاياي تاريخي اشاره دارد که در زمان نزول قرآن به دليل وجود قرائن حافّ به کلام روشن بوده است ولي الان اين قرائن بر ما مخفي شده است، بايد اين قرائن را از جايي به دست بياوريم. اين معنايش اين نيست که ما در تفسير قرآن احتياج به غير داريم. ⏮...ادامه دارد... 🌿🌿🌿 🔅 به هنگام فتنه ها و بلاها به قرآن پناه ببریم. 🖥با باز نشر مطالب ،مبلغ و پیام رسان آموزه های وحیانی باشید. 🆔 @rahighemakhtoom
31 🔅🔅🔅 📐 بنابراين آنجا که کلام متکي به قرائن مقامي است آن قرائن مقامي را بايد بشناسيم. اگر امام معصوم به ما خبر دهد که قضيه از اين قرار است، علي الرأس و العين؛ برچشم و سر گذاشته و مي‌پذيريم؛ و اگر خبر متواتر بود قطع پيدا مي کنيم. و كمتر از آن جايي است كه قرائن ظني داريم كه نتيجه ظني هم دارد. 📁 آيا راه ديگري هم وجود دارد؟ آيا اين بدان معنا است که قرآن احتياج به غير پيدا کرده است؟ آن وقت که قرآن اين مطلب را براي مخاطبين خود فرموده قرائن زنده بوده و مردم مي‌دانستند، اما در اثر مرور زمان آن قرائن مخفي شده است و اين منافاتي ندارد با اينکه قرآن بيان للناس[21] است و احتياجي به غير ندارد. 📁 پس همانطور که احتياج به قواعد زبان داريم و بايد ببينيم قول لغوي چيست، قواعد صرف و نحو و فصاحت و بلاغت را بايد بدانيم و ياد بگيريم، اين قرائن را هم بايد ياد بگيريم. اين روش عقلايي است و در همه جا براي فهم کلام هر عاقلي لازم است اما معناي آن اين نيست که فهم يک کلامي محتاج به يک علم ديگر و منبع ديگري براي شناخت است؛ زيرا اينها ابزار شناخت همان کلام است. پس موضع گيري مرحوم علامه طباطبايي به معناي اين نيست که ما بايد از اينها صرف نظر کنيم. 🔅🔅🔅 📐 يک بخش از آنها هم اخباريان بودند که مي گفتند ما حق نداريم چيزي از قرآن استفاده کنيم، بلکه هر جا روايتي از معصوم رسيده بود آن روايت را مي گيريم و مي گوييم مقصود خداوند از آيه اين است، و هر جا هم نرسيده بود توقف مي کنيم، و حق نداريم معني آيه‌اي را بيان كنيم. حتي در باره معاني اسماي خداوند مي گويند ما معناي اين كه خدا عليم يا قدير است را نميدانيم مگر جايي كه امام و پيغمبر فرموده‌اند. اين ديدگاه از آن اخبارياني است كه خيلي تفريطي هستند، اما معتدلين آنها اين ديدگاه را نپذيرفته و مطالبي كه از واضحات است مانند نصوص را قابل فهم مي‌دانند، اما در آنجا که نص صريح نيست، فقط به کلام امام معصوم اتکا مي‌كنند و هيچ چيز ديگري براي آنان اعتبار ندارد. 📁 علامه طباطبايي مي فرمايد اين ديدگاه صحيح نيست؛ قرآن مشرکين را هم مخاطب قرار مي دهد؛ آيا آنان نمي‌فهمند كه چه براي آنها مي گويد، و بايد پيامبر يا امام معصوم براي آنان تفسير کند؟ وقتي خطاب به اهل كتاب مي گويد «‌يا اهل الکتاب‌»[22]، آنها نمي فهمند قرآن چه مي گويد؟ آيه آمده که بفهمند، و مي خواهد حجت را برآنها تمام کند؛ چطور مي شود آنها نفهمند؟ همانطور که اين فهم براي اهل کتاب حجت است آيات خطاب به مومنين نيز براي آنها حجت است؛ اما حجت است به اندازه‌اي كه مي خواهد با اين کلام به آنها بفهماند. ⏮...ادامه دارد... 🌿🌿🌿 🔅 به هنگام فتنه ها و بلاها به قرآن پناه ببریم. 🖥با باز نشر مطالب ،مبلغ و پیام رسان آموزه های وحیانی باشید. 🆔 @rahighemakhtoom
32 🔅🔅🔅 📐 ما نيازهايي داريم که بايد از جاهاي ديگر بفهميم و قرآن آنها را بيان نکرده است، بلكه فرمان داده كه برويد از پيغمبر بپرسيد. بنابراين، ما نبايد توقع داشته باشيم که همه چيز را از قرآن بفهميم. اگر رواياتي آمد که مجملاتي از قرآن را تفصيل داد و مثلاً گفت نماز چند رکعت است و چطور بايد بخوانند، اين بدان معنا نيست که ما براي تفسير «‌صلوة‌» احتياج به روايت داريم. معناي صلوه معلوم است. اصل اين که آدم در پيشگاه الهي نيايش کند: «‌و اوصاني بالصلوه و الزکوه ما دمت حيا‌»[23]. معناي صلوه همين نمازي نيست که ما مي خوانيم زيرا اين يکي از مصاديق آن است. 📁 از قول حضرت عيسي نقل كرده که «‌اوصاني بالصلوه‌». پس مقصود نماز ما نبوده است، زيرا هنوز قرآني نازل نشده و فاتحه الکتابي نبوده است. معناي لغوي صلوه يکي است، چه براي حضرت عيسي و چه براي ما؛ اما نماز براي ما يک ويژگي هاي خاصي دارد که پيغمبر اکرم و ائمه اطهار بايد بيان کنند كه آن تفسير صلوه نيست بلكه تبيين احکام صلوه است: «‌لتبين للناس ما نزّل اليهم‌»[24]. 📁 نبايد توقع داشته باشيم كه قرآن هر جا مي گويد صلوه، بگويد چند رکعت است و چطور بخوانيد! اين همان را مي گويد که عيسي گفت «‌و اوصاني بالصلوه‌» يا به موسي فرمود «‌و اقم الصلوه لذکري‌»[25]. معنا همان معناست و روشن هم هست، اما ويژگي هايي در دين اسلام براي نماز تشريع شده است كه آيه در مقام بيان آن نيست. اين بدان معنا نيست که ما براي تفسير «‌صلوه‌» احتياج به روايت داريم. زيرا تفسير صلوه روشن است و غير مسلمان ها هم معناي آن را مي فهمند. اما تفصيل احکام صلوه را در مقام بيانش نيست و نخواسته در اينجا بيان کند. 📁 اما مسأله بطون و تأويل اصلاً ربطي به تفسير ندارد. بحث از اينکه تأويل چيست، خود يک بحث تفسيري است که کلمه «‌تأويل‌» که در قرآن آمده به چه معناست؟ اين يکي از مصاديق آياتي است که بايد با روش صحيح تفسير بيان کنيم. ⏮...ادامه دارد... 🌿🌿🌿 🔅 به هنگام فتنه ها و بلاها به قرآن پناه ببریم. 🖥با باز نشر مطالب ،مبلغ و پیام رسان آموزه های وحیانی باشید. 🆔 @rahighemakhtoom
📌 سرّ پرستش 🔸 هر عبادت یک ظاهری دارد که احکام واجب را ترسیم می کند و یک باطنی دارد که اراده و نیت آن باطن را ترسیم می نماید و قرآن کریم هم ما را به ظواهر عبادات دعوت فرمود و هم ما را به اسرار عبادات آشنا کرده است. در جریان روزه گرفتن همان طوری که اصل روزه گرفتن و ماه روزه گرفتن و چه ساعتی روزه شروع می شود و به چه ساعتی ختم می شود همهٴ این خصوصیات را قرآن کریم تبیین کرد، فرمود: ﴿مَن شَهِدَ مِنْكُمُ الشَّهْرَ فَلْیصُمْهُ﴾؛[1] اگر کسی شاهد و حاضر در ماه مبارک رمضان بود باید روزه بگیرد، اگر فرمود ﴿ثُمَّ أَتِمُّوا الصِّیامَ إِلَی اللَّیلِ﴾[2] تا شب روزه بگیریم، اگر آغاز روزه را هم به این صورت بیان فرمود ﴿حَتَّی یتَبَینَ لَكُمُ الْخَیطُ الْأَبْیضُ مِنَ الْخَیطِ الْأَسْوَدِ مِنَ الْفَجْرِ﴾[3] اگر أسود و ابیض را یعنی روشن شدن افق را آغاز روزه معرفی کرد، سرّ روزه گرفتن را هم فرمود که ﴿لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ﴾[4] و ﴿لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ﴾؛[5] روزه بگیرید برای اینکه تقوا پیدا کنید تقوا را هم که مدار کرامت می داند، باطن روزه گرفتن انسان را کریم می کند و کرامت همان طوری که در بحث های قبل به عرض رسید از اوصاف برجستهٴ فرشتگان است، فرشته مکرم است، کریم است. 🔸 کریم غیر از کبیر است، کریم غیر از عظیم است، کریم غیر از محترم است، در فارسی ما لفظی ظاهراً نداریم که کریم و کرامت را معنا کند. کرامت بزرگی نیست، کرامت عظمت نیست، کرامت محترم بودن نیست؛ آن وصف ممتاز و برجسته ای که ما اگر بخواهیم او را تبیین کنیم ناچاریم از چند کلمه استفاده کنیم تا آن را بیان کنیم آن کرامت است که مخصوص فرشتگان است. در قرآن به ما فرمود روزه بگیرید تا کریم بشوید؛ یعنی تا با تقوا بشویم که تقوا محور کرامت است. فرشتگان کریم اند آن گاه انسان کریم گناه نمی کند، برای اینکه با کرامت او سازگار نیست، نه برای اینکه جهنم می رود! نه برای اینکه بهشت برود! برای اینکه انسان است، چون انسان است گناه نمی کند! 🔸 امام ششم (سلام الله علیه) ما که خدا را عبادت می کنیم چون خدا را دوست داریم «وَ هَلِ الدِّینُ‏ إِلَّا الْحُبُ»[6] فرمود اینکه ما خدا را عبادت می کنیم چون دوست اوییم و این جزء اسراری است که هر کسی به آن اسرار دسترسی پیدا نمی کند. همان طوری که باطن قرآن در کتاب مکنون است ﴿لَا یمَسُّهُ إِلَّا الْمُطَهَّرُونَ﴾،[7] پرستش دوستانه هم این چنین است؛ یعنی مقدور هر کس نیست که انسان دوست عبادت باشد و معبود را دوست داشته باشد. [1]. سوره بقره, آیه185. [2]. سوره بقره, آیه187. [3]. سوره بقره, آیه187. [4]. سوره بقره, آیه183. [5]. سوره آل عمران, آیه200. [6]. المحاسن برقی، ج1، ص263. [7]. سوره واقعه, آیه79. 📚 سخنرانی ماه مبارک رمضان ـ جلسه 6 تاریخ: 1363 🆔 @rahighemakhtoom
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فصل رهایی (۱۲) _ اشتراکات مادی انسان با حیوان ذات اقدس اله وقتی می خواهد افراد و کسانی که متکاثرند و نه دار، شان خوب است، به فکر و هستند، از این گونه مواد بخواهد نام ببرد؛ غالباً اینها را در کنار ذکر می کند؛ می فرماید: ما باران فرستادیم، آفتاب فرستادیم، کشاورزی به شما دادیم؛ (مَتاعاً لَکُم وَ لِاَنعامِکُم)، منتها اینها حالی شان نمی شود! فرمود: یک قدری خودتان بخورید، یک قدری به اسب هایتان بدهید. آنجا که سخن از و است، و ها مطرح اند؛ آنجا که سخن از خوردن است، اینها و مطرح اند. (مَتاعاً لَکُم وَ لِاَنعامِکُم)، یک آیه‌؛ (کُلُوا وَ ارعَوا اَنعامَکُم)، دیگر. خودتان یک قدری بخورید، یک قدری هم به این اسب ها بدهید، یک قدری هم به این گاوها بدهید. این باید بفهمد که اینجا چه خبر است!! 🔶️ ر.ک سوره نازعات / آیه ۳۳ ، سوره عبس / آیه ۳۲ و سوره طه / آیه ۵۴ ✅ درس خارج تفسیر قرآن کریم _ قم ؛ اسفند ۱۳۸۶ @rahighemakhtoom
✅قرآن از خدا سخن مي‌گويد تا به انسان بفهماند كه تمام هستي‌اش تحت اراده و نظارت او قرار دارد و بداند كه چگونه بايد عمل كند. از آخرت سخن مي‌گويد تا خاطر نشان كند كه آينده‌اش چگونه رقم مي‌خورد. از طبيعت سخن مي‌گويد تا بفهماند كه چگونه با اين بستر زندگي‌اش تعامل برقرار كند و از آن استفاده علمي و عملي ببرد. از تاريخ سخن مي‌گويد تا به گذشته‌اش نگاه كند و از آن درس زندگي رستگارانه بگيرد. ✅بنابراين بيان حقايق گوناگون از سوي قرآن و روايات هدفي جز بيدار نگاه داشتن قلب انسان و حفظ گرايش حق‌جويي و حق‌طلبي آن كه بخش نخست راهكار تزكيه است، ندارد. امام موسی صدر @rahighemakhtoom