eitaa logo
✳️محفل قرآنی رحیق
3هزار دنبال‌کننده
3.2هزار عکس
1.3هزار ویدیو
620 فایل
🌷دانش دامنه گسترده ای دارد به آموخته ها قناعت نکنیم🌷 واژه رحیق برگرفته از آیه ۲۵ سوره مطففین به معنی شراب خالص بهشتی. گرداننده محفل گرچه تجربه و مطالعه ای ۳۰ ساله در مباحث قرآنی داردلیکن باور دارد هنوز در گام اول هست. @s_m_a57 @Sayyedali_1997
مشاهده در ایتا
دانلود
. 📌حـیـات مـعـقـول مشاهدۀ عینى نتایج غوطه‏‌ور شدن در «زندگى طبیعى محض»، چیز دیگرى جز گرفتن چیزهایى از طبیعت و بازگرداندن به آن را نشان نمی‌دهد؛ به این معنا که: آدمى با محدود شدن در زندگى طبیعى محض که از کانال یک نر و یک ماده عبور کرده، چشم به دنیا گشوده است، حاصلى جز پیچیدن و باز شدن در گردبادهاى قوانین طبیعت نیست. نتیجۀ دردناک‏‌تر و بلکه مهلک‏‌تر از نتیجۀ مذکور، این است: محصولى که زندگى طبیعى محض براى انسان‌ها به ارمغان آورده، تکاپو و تنازع در راه بقاء بوده که تا امروز اجازه نداده است اکثریت چشمگیر مردم جوامع، از تاریخ‏ طبیعى حیوانات به تاریخ انسانىِ انسان‌ها گام بگذارند. این، یک جریان تصادفى و سطحى نیست که ما هیچ صفحه‌ای از صفحات تاریخ بشرى را نمی‌بینیم، جز اینکه در میان همۀ سطرهاى صفحات آن، یک سطر با مایع خون نوشته شده است. حتى سطرهایى هم که زندگى بدون تضاد و تزاحم را نوشته، بیشتر کلماتش با مفاهیم «جبرى» یا «چه باید کرد؟» پر شده است. «حیات معقول» از اندیشه‏‌هاى متأخر استاد محمدتقى جعفرى محسوب می‌شود که نخستین‌بار در جلد دوم تفسیر نهج‏‌البلاغه مطرح شده است و در تفسیر مثنوى حضور ندارد. بنابراین، فکرواره‏‌اى است که در دهۀ پنجم حیات ایشان صورت پذیرفته است. روشن است که این موضوع در ملاحظۀ مجموعى افکار یک متفکر می‌تواند اهمیتى خاص و معنادار داشته باشد. البته این اثر، دربردارندۀ تمام دیدگاه‏‌هاى مؤلف دربارۀ این موضوع نیست، بلکه یکى از آنها ولى جامع‏‌ترین و مفصل‏‌ترین آنهاست. 🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
صرف نعمت در راه خیر وجود مبارک فرمود: (مَن اَیقَنَ بِالخَلَف جادَ بِالعَطیه). اگر خدا نعمتی به شما داد؛ خواه علمی، خواه نعمت مالی، خواه نعمت جاه، خواه نعمت های ؛ یک نعمتی به شما داد که بتوانید با این نعمت باری را از دوش فرد یا جامعه بردارید، مضایقه نکنید. یقین داشته باشید که خدای سبحان خَلَف این را پُر می کند؛ (مَن اَیقَنَ بِالخَلَف جادَ بِالعَطیه). اگر این در فضای ما عملی بشود با یک بیان نورانی از (سلام الله علیه)، هر کدام ما مشکل دیگری را به همان اندازه حل کنیم و باور کنیم که چیزی از ما کم نمی شود، این بهشت گونه می شود. 🔷️ ر.ک تحف العقول / صفحه ۴۰۳ ✅ درس‌اخلاق _ قم ؛ ۱۳۹۲/۰۳/۱۶ 🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
🔸 امام كاظم (علیه‌السلام) فرمودند: «لَا تَسْتَكْثِرُوا كَثِیرَ الْخَیرِ وَ لَا تَسْتَقِلُّوا قَلِیلَ‏ الذُّنُوبِ‏ فَإِنَ‏ قَلِیلَ‏ الذُّنُوبِ‏ یجْتَمِعُ‏ حَتَّی‏ یكُونَ‏ كَثِیراً»؛ گناهان كوچك را تحقیر نكنید و كم نشمارید، زیرا گناهان كوچك به تدریج انباشته و فراوان می ‏شود. 📚 تسنیم، جلد 18، ص474. 🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
📌 ستون دین ▫ وجود مبارك حضرت امیر بخواهد سقیفه را به غدیر برگرداند، یك تحلیل فقهی و عبادی دارد, یك تحلیل سیاسی دارد و خود به تنهایی به میدان آمده تا هر دو را اداره كند. آن تحلیل عبادی همه ما شنیدیم كه «الصَّلَاةُ عَمُودُ الدِّینِ»[1] نماز ستون دین است، در بحث‌ های سیاسی در آن نامه پُر بركتی كه به عنوان عهدنامه برای مالك اشتر مرقوم فرمود، جامعه و امت را به عنوان ستون دینِ الهی و نظام الهی قرار داد، فرمود: مالك بدان! «إِنَّمَا عِمَادُ الدِّینِ وَ جِمَاعُ الْمُسْلِمِین وَ الْعُدَّةُ للْأَعْدَاءِ الْعَامَّةُ مِنَ الْأُمَّةِ»، توده مردم, ستون سیاست دین‌ هستند، اگر بعضی از انبیا گفتند: ﴿قالَ لَوْ أَنَّ لی‏ بِكُمْ قُوَّةً أَوْ آوی إِلی‏ رُكْنٍ شَدیدٍ﴾؛[2] برای اینكه دستشان خالی بود، كدام پیغمبر بود كه بدون حضور مردم توفیقی پیدا كرد. ▫ بنا بر این نیست كه تمام كارها با معجزه پیش برود، حضور مردم, هماهنگی مردم, موافقت مردم سهم تعیین ‌كننده‌ ای در پیشرفت نظام دینی دارد. فرمود ستون دین در بخش سیاست, حضور هماهنگ امت است و خود حضرت به تنهایی این دو ستون را نگه داشت و اقامه كرد هم ستون دیانت را اقامه كرد و هم آن ستون سیاست را اقامه كرد، وگرنه چیزی از غدیر نمی‌ ماند. [1]. المحاسن(برقی)، ج1، ص44. [2]. سوره هود، آیه80. 📚 درس اخلاق تاریخ: 1395/01/26 🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
برشی از کتاب گرانسنگ (11) 🔅🔅🔅 تفسیر سوره بقره –تسنیم ج2 📈 زمان و مكان نزول ▫ سوره مباركه بقره طولانى ترين سوره قرآن و اولين سوره مدنى است كه پس ‍ از هجرت پيامبر اكرم (صلى الله عليه وآله) به مدينه، نزول آن آغاز شد. (51) گرچه زمان شروع نزول سوره به درستى روشن نيست و برخى گفته اند: پس ‍ از شش ماه از هجرى نبوى (صلى الله عليه وآله) نزول آن آغاز شده، (52) ولى بعيد به نظر مى رسد كه در ماههاى آغازين هجرت و در جريان وقايعى مانند ساختن مسجد و برطرف كردن اختلافهاى قومى، آياتى از اين سوره نازل نشده باشد. ▫ درباره پايان نزول سوره نيز به نظر مى رسد كه نزول بخش عمده آيات آن در ماه رمضان سال دوم هجرى هم زمان با جنگ بدر پايان يافته باشد. بنابراين، مقطع زمانى نزول سوره بقره يا هجده ماه آغاز هجرت است (از ربيع الاول سال ماه رمضان سال دوم) و يا دوازده ماه (از ماه رمضان سال اول تا ماه رمضان سال دوم). شواهد اين مدعا بدين قرار است: ⏪ 1- سوره مباركه انفال كه دومين سوره مدنى است، (53) كمى پس از جنگ بدر (54) نازل شده و سياق آيات آن گواه خوبى بر مدنى بودن و نزول آن پس از جنگ بدر است ؛ زيرا برخى از اخبار جنگ مزبور را بازگو و مسايل مربوط به جهاد، غنايم جنگى و انفال را بيان مى كند. (55) استاد علامه طباطبايى (قدس سره) مى گويد: ▫ ارتباط اين آيات در سوره انفال و تصريح به جريان جنگ بدر نشان مى دهد كه همه آيات اين سوره درباره جنگ بدر بوده و كمى پس از جنگ نازل شده است، تا آن جا كه ابن عباس آن را سوره بدر ناميده است. (56) ▫ نزول سوره انفال كه دومين سوره مدنى است، نشانه پايان يافتن بخش ‍ عمده آيات سوره بقره است ؛ زيرا هر يك از سوره هاى قرآن به منزله فصى از اين كتاب الهى است كه با آيه كريمه بسم الله الرحمن الرحيم مرزبندى شده است و نزول بسم الله ... به طور قطعى نشانه آغاز سوره و فصل جديدى از قرآن بود: ...و انما كان يعرف انقضاءالسوره بنزول بسم الله الرحمن الرحيم ابتداء للاخرى (57) . ▫ بنابراين، نزول آيه كريمه بسم الله... در دوران نزول وحى نشانه پايان پذيرفتن همه يا بخش عمده آيات سوره پيشين بوده است ، به طورى كه اگر آيه اى نيز بعد به آن ملحق گردد، نظير آيه اتقوا يوما ترجعون فيه الى الله ثم توفى كل نفس ما كسبت و هم لا يظلمون (58) كه به دستور رسول اكرم (صلى الله عليه وآله) به سوره بقره ملحق شد، منافاتى با انقضاى سوره نداشته باشد. ▫ بنابراين، بخش عمده آيات سوره بقره در مقطع زمانى آغاز هجرت تا ابتداى جنگ بدر، طى دوازده يا هجده ماه و بخش كمى از آن پس از جنگ بدر نازل شده است، مانند: ◀ الف: آيات 196 تا 203 كه در حجه الوداع نازل شده و حج تمتع را تشريع مى كند. (59) ◀ ب: آيات 275 تا 280 كه بر حرمت ربا تاكيد دارد و چهره واقعى رباخواران را ترسيم مى كند و پس از سوره آل عمران نازل شده است. (60) ◀ ج: آيه 281 كه آخرين آيه نازل شده بر پيامبر اكرم (صلى الله عليه وآله) است (61). 📝 پی نوشت: 51- الاتقان ، ج 1، ص 10؛ البرهان فى علوم القرآن ، ج 1، ص 194؛ الميزان ، ج 1، ص 52 و 441؛ قرآن در اسلام ، ص 103 و 108 52- الميزان ، ج 19، ص 300. 53- الاتقان ، ج 1، ص 10؛ البرهان فى علوم القرآن ، ج 1، ص 194؛ قرآن در اسلام ، ص 108؛ الميزان ، ج 13، ص 229. 54- جنگ بدر در هفدهم ماه مبارك رمضان سال دوم هجرت واقع شد. 55- الميزان ، ج 9، ص 5 56- همان ، ص 8 و 18 57- نور الثقلين ، ج 1، ص 6 58- سوره بقره ، آيه 281 59- الميزان ، ج 2، ص 75 60- همان ، ص 408؛ مجمع البيان ، ح 1، ص 677 61- الميزان ، ج 2، ص 424؛ مجمع البيان ، ج 1، ص 676؛ در المنثور، ج 2، ص 116 و الاتقان ، ج 1، ص 35 🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
برشی از کتاب گرانسنگ (12) 🔅🔅🔅 تفسیر سوره بقره –تسنیم ج2 📈 زمان و مكان نزول ⏪ 2- بررسى اثباتى محتوا و معارف سوره بقره نيز نشانه نزول آن در مقطع زمانى مزبور است ؛ زيرا حوادث و مناسبتهاى سالهاى اول و دوم هجرت، مانند تحويل قبله و احتجاجهاى متقابل در تغيير آن در اين سوره منعكس ‍ است. ⏪ 3- بررسى سلبى مضامين سوره نيز، نشانه نزول آن در اوايل هجرت است ؛ زيرا هيچ تعرضى به رخدادهاى اواسط و اواخر هجرت، مانند مباهله، صلح با صناديد قريش و سران طغيان، فتح نهايى و پيروزى فراگير اسلام و حج الوداع در آن يافت نمى شود. 📜 تفاوت فضاى نزول سور مكى و مدنى قرآن كريم 114 سوره دارد كه 85 سوره آن پيش از هجرت در دوران سيزده ساله اقامت رسول اكرم (صلى الله عليه وآله) در مكه و 29 سوره آن پس از هجرت، در دوران ده ساله اقامت آن حضرت در مدينه نازل شده است. (62) سوره هاى مكى فضاى نزول ويژه اى دارد كه با فضاى نزول سوره مدنى متفاوت است و چون فضاى نزول هر سوره با محتواى آن سوره تاثير متقابل دارد، يكى از معيارهاى تشخيص مكى يا مدنى بودن هر سوره نيز بررسى محتواى آن سوره است. اكنون به بررسى تفاوتهاى اين دو فضا مى پردازيم. ◀ 1- فضاى نزول سور مكى: اسلام به صورت پديده اى فرهنگى ابتدا در مكه ظهور كرد و چون با استقبال توده مردم مواجه نشد و زمام امور نيز به دست سران شرك و معاندان اسلام بود، شمار مسلمانان بسيار كم بود و همين گروه اندك با تحمل شكنجه هاى توانفرسا و نثار جان و مال، از آيين نوپاى توحيد دفاع و پاسدارى مى كردند. در دوران پيش از هجرت هيچ نام و نشانى از دولت و حكومت اسلامى نبود و صناديد قريش اسلام را در مرزهاى مكه و در احوال شخصى و خانوادگر محصور كرده بودند و از نشر آن نه تنها براى خارج از مرز مكه يا مسافران برون مرزى كه وارد محدوده حرم مى شدند، جلوگيرى مى كردند، بلكه از پذيرش بوميهاى داخلى نيز مانع مى شدند. ▫ در اين مقطع بر اثر دعوت به توحيد و نفى بت پرستى تنها در فضاى مكه، ناآرامى قومى حاكم بود و چون پيام اسلام از مرز مكه يا حجاز فراتر نرفته بود بحران بين المللى وجود نداشت. ▫ پديده نفاق در مكه مستور بود و بستر و زمينه چندانى براى ظهور و شيوع نداشت ؛ زيرا مسلمانان در اقليت و فاقد قدرت سياسى نظامى يا توانمندى اقتصادى بودند و همه امور قانونى، اجرايى و قضايى به دست دشمنان اسلام بود و از اين رو سخنى از جهاد با كافران نيز نبود. در دوران مكه شرايط مساعد براى تشريع احكام دين به طور گسترده فراهم نبود و مناظره با اقليتهاى دينى (يهود و نصارا) نيز جايگاهى نداشت، چنانكه مجال واسعى براى تهذيب و توفيق در تزكيه نفوس و تربيت ارواح نبود؛ زيرا همه كارهاى كارهاى سران ستم بر محور قانون (وقد افلح اليوم من استعلى) (63)، الحق بمن غلب و انصر اخاك ظالما او مظلوما دور مى زد. 📝 پی نوشت: 62- البرهان فى علوم القرآن ، ج 1، ص 194 63- سوره طه آيه / 64 🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
(تفسیر وقرآن پژوهی) 🔅🔅🔅 📌نگاشت21:نکته های تفسیری آیه12 سوره بروج ✅ إِنَ‌ بَطْشَ‌ رَبِّکَ‌ لَشَدِيدٌ ▫ «بَطْشَ»: تاخت بردن و یورش کردن. درهم کوبیدن و ناگهانی دستگیر کردن و به کیفر رساندن ✅ ۱ - مؤاخذه و مجازات خداوند، قهرآمیز و شدید است. (إنّ بطش ربّک لشدید) «بطش»، به معناى گرفتن چیزى با قهر، غلبه و زور است. (مقاییس اللغة) ✅ ۲ - خداوند، با سخت گیرى و اقتدار، کافران را گرفتار خواهد ساخت. (إنّ بطش ربّک لشدید) ✅ ۳ - کافران عصر بعثت، مورد تهدید شدید خداوند به مقابله اى سریع و برخوردى سخت با آنان (إنّ بطش ربّک لشدید) لسان العرب از ابن سیده نقل مى کند که «بطش» به معناى هجوم سریع است. ✅ ۴ - هیچ چیز نمى تواند در برابر خداوند، به هنگام کیفر رساندن کافران، مانع ایجاد کند. (إنّ بطش ربّک لشدید) واژه «بطش»، در خود معناى زور، قهر و غلبه را دارد و تأکید آن با کلمه «لشدید»، بر شدّت قهر و غلبه در آن دلالت مى کند. مراد از قاهر و غالب بودن خداوند، بى تأثیر بودن موانع در برابر کیفررسانى است. ✅ ۵ - سخت گیرى بر کافران، مقتضاى ربوبیت خداوند و در جهت پیشبرد اهداف رسالت پیامبر(ص) است. (ربّک) ✅ ۶ - وعده رویارویى قهرآمیز و سریع خداوند با کافران و گرفتار ساختن آنان در قبضه قدرت خود، مایه آرامش و تسلاّى خاطر پیامبر(ص) و مؤمنان (إنّ بطش ربّک لشدید) خطاب به پیامبر(ص)، به هنگام بیان مؤاخذه کافران، بیانگر تأثیر مثبت این خبر در روحیه آن حضرت و پیروان ایشان است. ✅ ۷ - گرفتار ساختن کافران به عذاب جهنم و عذاب هاى سوزان تر از آن، جلوه سخت گرفتن خداوند و هجوم ضربتى او است. (فلهم عذاب جهنّم و لهم عذاب الحریق ... إنّ بطش ربّک لشدید) حرف «إنّ»، براى بیان علت است و دلیل دچار کردن کافران به عذاب را بیان مى کند. 🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
(تفسیر وقرآن پژوهی) 🔅🔅🔅 📌نگاشت21:نکته های تفسیری آیه13و14 سوره بروج ✅ إِنَّهُ‌ هُوَ يُبْدِئُ‌ وَ يُعِيدُ ▫ «هُوَ یُبْدِئُ وَ یُعِیدُ»: او است که آفرینش را از نیستی به هستی آورده است و پس از نابودی دوباره آن را هستی می‌بخشد. البتّه این کار همیشگی آفریدگار متعال است. یعنی، همه موجودات به وسیله قدرت مطلقه پروردگار، پیوسته از ناچیزی چیز و باز ناچیز می‌شوند، و از ناتوانی توان می‌یابند و ناتوان می‌گردند، و بدون اراده و دخالت خود از صورتی به صورتی درمی‌آیند ✅ ۱ - آغاز همه چیز و اعاده آنها، تنها به دست خداوند است. (إنّه هو یبدىء و یعید) در آیه شریفه متعلق «یبدئ» و «یعید» ذکر نشده است. در این موارد، متکلم ذهن مخاطب را در فهم آن آزاد مى گذارد تا هر چه بتواند، متعلق را گسترش دهد. بنابراین مفاد آیه شریفه، این مى شود که همه آغازها، به دست خداوند است و تمام تکرارها نیز مستند به او است. ✅ ۲ - آغاز جهان هستى و اعاده آن در آخرت، به دست خداوند است. (إنّه هو یبدىء و یعید) ✅ ۳ - توانمندى خداوند بر ایجاد جهان هستى و اعاده آن، دلیل قدرت او بر مجازات سخت کافران (إنّه هو یبدىء و یعید) حرف «إنّ» براى تعلیل است و مبناى آیه قبل را بیان مى کند. ✅ ۴ - خداوند، عذاب کافران را در جهان آخرت، آغاز کرده و آن را تکرار خواهد کرد.* (إنّه هو یبدىء و یعید) به قرینه آیه قبل، مصداق مورد نظر در این آیه، آغاز و تکرار عذاب کافران است; به این بیان که آنچه کافران به آن تهدید شده اند، گرچه از توان جسمى آنان فراتر است; ولى براى خداوند - نه در آغاز و نه در تکرار - مشکلى ایجاد نخواهد کرد. ✅ ۵ - توانایى خداوند بر عذاب پیشینیان، دلیل توانمندى او بر اعاده آن براى نسل هاى آینده بشر* (قتل أصحب الأُخدود ... إنّه هو یبدىء و یعید) مفاد آیه شریفه - به قرینه تهدید بودن آن براى کافران - ممکن است این باشد که باید آیندگان، از سرنوشت پیشینیان عبرت بگیرند; زیرا کسى که عذاب ها را براى اولین بار به وجود آورد، بر اعاده آن نیز توانمند است. ✅ ۶ - آغاز خلقت، دلیل امکان پذیر بودن معاد است.* (إنّه هو یبدىء و یعید) استفاده برداشت یاد شده از آیه شریفه، با توجه به آغاز سوره است که از «یوم موعود» سخن گفته بود. وجود مشابه این عبارت در آیات دیگر مربوط به معاد، این احتمال را تقویت مى کند. 🔅🔅🔅 ✅ وَ هُوَ الْغَفُورُ الْوَدُودُ(14) ▫ «الْوَدُودُ»: بسیار دوستدار و بامحبّت و مودّت. ✅ ۱ - خداوند، «غفور» (بسیار آمرزنده) و «ودود» (با محبت) است. (و هو الغفور الودود) ✅ ۲ - خداوند، مؤمنان نیکوکار را از گرفتارى به عذاب مصون داشته و با آنان مهربان است. (إنّ الذین ءامنوا و عملوا الصلحت ... و هو الغفور الودود) «غفر» (ریشه «غفور»); یعنى، پوشاندن لباسى که شخص را از آلودگى ها محفوظ دارد و غفران خداوند، ایجاد مصونیت از عذاب براى بندگان است (مفردات راغب). جمله «هو الغفور» در ارتباط با «إنّ بطش...» - که تهدید کافران بود - نویدى به مؤمنان و بیانگر مصونیت آنان، از گرفتارى به دام عذاب است. 🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
14 🔅🔅🔅 🔹با بیانی جذاب، شیرین؛ شنیدنی و زیبا و آسان وساده و کاربردی ▪با هشتگ در کانال تمام فایل هااز سوره تا سوره را می توانید گوش کنید. ☑ ثواب انتشار و استفاده از این فایل هدیه به پیشگاه مطهر امام کاظم علیه السلام...التماس دعا 🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
🔅 تفسیر و قرآن پژوهی 🆔 @rahighemakhtoom
برداشت از آيات ۳۱ ـ ۳۲ 📌 الى بايد در مرحله ، آن چنان را دوست داشته باشد كه ديگرى در دلش راه پيدا نكند و از بخواهد تا خداى تعالى هم او را دوست بدارد، او را نديده بگيرد و راه بدست آوردن اين تنها و تنها از است و بايد بداند كه كفران كنندگان را دوست نمى‏ دارد.   🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
🔅 تفسیر و قرآن پژوهی 🆔 @rahighemakhtoom
کتاب ادب فناي مقربان جلد2 استاد علامه 🔁 آثار 16 🌴🌴🌴 ⏪ 46. سكوت و پرهيز از سخن بيجا: «من عقل صمت»[ همان، ص154.]؛ هر كه عاقل شد،سكوت اختيار مي‌كند و از سخن بيجا مي‌پرهيزد. «الصّمت آية النّبل و ثمرة العقل»[ شرح غررالحكم، ج1، ص354.]؛ سكوت، نشان نجابت و شرافت و ثمره عقل است. «إذا تمّ العقل نقص الكلام»[ نهج البلاغه، حكمت 71.]؛ زماني كه عقل كامل گردد، سخن گفتن كم مي‌شود. 📝 تذكّر: كلام مُتْقَن و تكلّم بجا فضيلتي است كه معادل يابي آن دشوار است و فضيلت سكوت، با سخن معلوم مي‌شود؛ زيرا كلام است كه برجستگي صَمْتِ بجا را تبيين مي‌كند. معجزه بودن قرآن نيز نشانِ آن است كه رشد كلام تا سر حدّ اعجاز است و هرگز سكوت و خموشي چنين ارجي را نخواهد يافت. ⏪ 47. يافتن طريق صواب: «من استرفد العقل أرفده»[ شرح غررالحكم، ج5، ص155.]؛ كسي كه از عقل راهنمايي جويد، عقل او را راهنمايي مي‌كند. «من استعان بالعقل سدّده»[ همان، ص190.]؛ هر كس از عقل كمك بخواهد، ياري‌اش خواهد كرد. ⏪ 48. مورد تعظيم و تكريم ديگران: «مَنْ صاحَبَ العقلاء وُقِّر»[ همان، ص181.]؛ هر كس با عقلا مصاحبت كند، مورد تعظيم و تكريم قرار مي‌گيرد. ⏪ 49. خوار شمردن شهوت‌ها: «من كمل عقله استهان بالشهوات»[ همان، ص255.]؛ هر كس عقلش كامل شود، خواهشها را خوار شمارد. «ردع الهوي شيمة العقلاء»[ همان، ج4، ص89.]؛ بازداشتن هوا و هوس، خصلت عاقلان است. «الجاهل من خدعته المطالب»[ همان، ج1، ص312.]؛ ج‌ه ل كسي است كه خواست‌هاي دنيوي فريبش دهد. «العاقل من أمات شهوته»[ شرح غررالحكم، ج1، ص313.]؛ عاقل كسي است كه شهوت خويش را بميراند. 📚 ادب فناي مقربان جلد2، صفحه 42 ادامه دارد... ‌🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
برشی از کتاب گرانقدر سروش هدایت ج 3- برش 227 📈 رساله اي به درخواست فرزندي صالح از دوده طاها بسم اللّه الرحمن الرحيم ⏪ هفتم. چون مقصود به قاصد نزديك: «أنّ الراحل إليك قريب المسافة».[ إقبال الأعمال، ص 335؛ مفاتيح الجنان، دعاي ابوحمزه ثمالي در سحر ماه مبارك رمضان.]و حجابِ شهود و حيلوله وصول، همانا عمل طالح است: «و أنّك لا تحتجب عن خلقك إلاّ أن تحجبهم الأعمال السيّئة دونك» [همان]و بهترين ره توشه راحل به سوي وجه خدا همانا اراده برگزيدن وجه اوست، چه اينكه حضرت امام كاظم(عليه‌السلام) هنگام جلب به بغداد، چنين زمزمه فرموده اند: «و قد علمت أنّ أفضل زاد الراحل إليك عزم إرادة يختارك بها و قد ناجاك بعزم الإرادة قلبي... » [همان، ص185؛ دعاي روز بيست و هفتم ماه رجب.]، چنان كه از برجسته ترين وسايل پيمودن اين راه الهي، همانا نماز شب است، لذا حضرت امام حسن عسكري(عليه‌السلام) فرموده است: «إنّ الوصول إلي الله عزّ و جلّ سفرٌ لا يُدرك إلاّ بامتطاء اللّيل» [بحار الاَنوار، ج75، ص380.]؛ يعني نماز شب مطيّه و مركب راهواري است كه براي رسيدن به مقصد الهي ضروري است و بدون آن حاصل نمي شود، شناخت حجاب يا وسيله وصول لازم و عمل طبق آن حتمي است. ▫ معرفت ياد شده، يا از طريق نقل معتبر(قرآني و روايي) يا عقل برهاني يا كشف عرفاني است و به تعبير حضرت استاد علامه طباطبايي قرآن، برهان و عرفان سه راه هماهنگ شناخت حقيقت اند. البته براي هر كدام شرط ويژه اي خواهد بود كه سند اعتبار او را تنظيم مي نمايد. سالكان صالح كه بين معقول و منقول و مشهود جمع سالم نمودند، گناه را رَين، غطا، و حجاب دانستند، طاعت را عامل غبارروبي، غطازدايي و كشف محجوب يافتند، چه اينكه مهم ترين حجاب را خودبيني مي دانند. دو خطوه بيش نبود راه سالك اگر چه دارد او چندين مهالك يك ازهاي هويّت در گذشتن دوم صحراي هستي در نوشتن [گلشن راز شبستري، ابيات 308 ـ 309.] ▫ البته مناسب تر از تعبير به خطوه(گام) عبارت قدم است: «يك قدم بر خويشتن نه و آن دگر در كوي دوست»؛ هر چند تعبير به قدم نيز خالي از مجاز نخواهد بود، زيرا بر مبناي احاطه قيومي، مجالي براي فاصله وجودي نيست. بايد عنايت نمود كه گرچه راه، رونده و معرفتِ راه، همگي مقدّمه اند؛ ليكن هيچ كدام مقدّم نبوده، بلكه لطف خداوند مقدّم بر همه آنها است، چنان كه جناب شيخ محمود شبستري به آن پرداخت: وگر نوري رسد از عالم جان ز فيض جذبه يا از عكس برهان دلش با نور حق همراز گردد از آن راهي كه آمد بازگردد ز جذبه يا ز برهان يقيني رهي يابد به ايمان يقيني [گلشن راز، ابيات 328 ـ 330.] ▫ سرّ انحصار راه معرفت در برهان و عرفان و عدم تعرض دليل نقلي معتبر، يا براي آن است كه در طليعه سير به سوي ايمان، دليل نقلي كارآمد نيست يا براي آن است كه دليل نقلي معتبر براي مؤمنان به آن، در حكم برهان عقلي است، زيرا بيان معصوم(عليه‌السلام) مي تواند حدّ وسط قياس برهاني قرار گيرد. 👈 اين رساله كه به درخواست فاضلي محترم تدوين شد، با مسئلت دعاي خير از ايشان و از همه مطالعه كنندگان همراه است تا هرگونه حجاب ظلماني و نوري براي راقم سطور و ساير مشتاقان قرآن و عترت برطرف گردد. فاتحه كتاب خدا و خاتمه دعواي بهشتيان اين است: (الحمد لله ربّ العالمين). جوادي آملي خرداد 1384 ‌🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
📌 هفت اصل مهم تدبر در قرآن ✅ تدبر، مهارت فهم مجموعی آیات قرآن است. ✅ تدبر، روش­مند و مبتنی بر اصول محاوره عرفی و عربی قرآنی است. ✅ روش تدبر، قرآن به قرآن است. ✅ تدبر، با درک انسجام، جامع­‌نگری، عاقبت­‌اندیشی و هدایت­‌محوری همراه است. ✅ تدبر، با هدف انس و ارتباط مستمر با الفاظ و معانی قرآن انجام می­‌شود. ✅ یادگیری و انجام تدبر، برای آحاد مردم ممکن است. ✅ تدبر، زمینه­‌ساز تذکر و مقدمه تمسک به قرآن است.[۱] [۱]. این اصول هفت­گانه، با مطالعه و بررسی دقیق کلام الله، روایات معصومان: و منابع لغوی به دست آمده است. تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
15 🔅🔅🔅 🔹با بیانی جذاب، شیرین؛ شنیدنی و زیبا و آسان وساده و کاربردی ▪️با هشتگ در کانال تمام فایل هااز سوره تا سوره را می توانید گوش کنید. ☑️ ثواب انتشار و استفاده از این فایل هدیه به پیشگاه مطهر امام کاظم علیه السلام...التماس دعا 🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
📌 قدر علی ▫ حضرت در آن خطبه معروف همّام گفت و گفت که آن شنونده «فَصَعِقَ هَمَّامٌ صَعْقَةً كَانَتْ نَفْسُهُ فِیهَا»[1] همان دم جان داد، چون هر کسی آن استعداد را ندارد که مستمع علی یا خطبه علی (سلام الله علیه) بشود و آرام بگیرد. بعضی از روح‌ ها آماده پرواز هستند و وجود مبارک حضرت امیر هم فرمود: «ینْحَدِرُ عَنِّی السَّیل‏»؛[2] من بخواهم سخنرانی کنم سیل راه می ‌اندازم، مثل آدم ‌های معمولی نیستم! ▫ این سلسله جبال البرز یک قد بلندی در وسط دارد به نام قلّه دماوند، چه در شرق این قلّه چه در غرب این قلّه باران متعددی می ‌آید کسانی که در زیر این قلّه زندگی می‌کنند مستحضرند هر وقت باران تند می‌ آید سیل است. حضرت فرمود من آن کوهی ‌ام که «ینْحَدِرُ عَنِّی السَّیل‏». هر کوهی سیل ندارد، هر سخنگویی آن قدرت را ندارد که جان شنونده را بگیرد. فرمود: «وَ لَا یرْقَی إِلَی الطَّیر»، شما در این دامنه ‌های کوه می ‌بینید خیلی از این پرنده‌ ها هستند روی آن کوه‌ ها لانه دارند و پرواز می ‌کنند؛ اما پرنده ‌ای را ندیدید که بتواند روی قلّه دماوند بنشیند، از بس بلند است! فرمود نه پرنده‌ می ‌تواند پرواز کند و مرا بشناسد، نه کسی که در دامنه من هست می ‌تواند آن سیل را تحمل کند. [1]. نهج البلاغة(للصبحی صالح)، خطبه 193. [2]. نهج البلاغة (للصبحی صالح)، خطبه3. 📚 درس اخلاق تاریخ: 1396/09/23 🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
💎 هنگامی که انسان لحظات خود را در حالت رؤیت خداوندی به سر می‌برد و می‌داند که خدا هم او را می‌بیند، گسیختن از جاذبهٔ چنین رابطه‌ای را همان مرگ حقیقی تلقی می‌کند که معدوم محض باشد. بنابراین، او چگونه می‌تواند با تمایل به گناه، تن به چنین مرگی بدهد؟! 📖 استاد ترجمه و تفسیر نهج‌البلاغه. ویراست جدید، ج ۵، ص ۱۹۴ 🍀🍀🍀🍀🍀 @rahighemakhtoom
برداشت از آيات ۵۶ ـ ۵۸ 📌 و كسى كه را بپوشاند و الهى را كند در و آخرت وجدانش او را به عذاب سختى مبتلا مى ‏كند و هيچ كس به كمك او نمى ‏آيد اما كسى كه الطاف پروردگار را منظور كند و به خداى تعالى داشته باشد و كارهاى شايسته كند در دنيا و به پاداش‏هاى خوبى خواهد رسيد. اين حقيقتى است كه در به عنوان حكمت بيان فرموده است.   🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
💢 عبد محض 🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢 عبد محض 🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
عبد محض ▫️ مرحوم کاشف الغطاء یک «اصول دین» دارد که بحث کلامی است و یک «اصول فقه» دارد که بحث اصولی معروف است، بعداً وارد مسائل فقه می شوند؛ در جریان اینکه وجود مبارک حضرت امیر علم غیب داشتند، ایشان بحث مبسوطی دارد، بعد می فرمایند گزارش هایی که حضرت امیر به میثم تمّار دادند که فرمودند تو را به دار می زنند و آن درخت خرما را هم نشان میثم تمّار داد که تو را روی این درخت دار می زنند، همه را به او گفت: «و بصلب میثم التمّار و أراه النخلة التی یصلب علیها فكان ذلك من عبید اللّه بن زیاد لعنهما اللّه»، بعد فرمود: «و تقطیع یدی رُشید الهجری»، حضرت فرمود دو دست تو را قطع می کنند، دو پای تو را قطع می کنند و همین کار هم شده! «و بقتل قنبر فقتله الحجّاج [لعنة الله] و بأفعال الحجّاج التی صدرت منه»؛[1] چه کارهایی را که حجّاج ملعون می کند، همه را یکایک حضرت خبر داد و همه هم واقع شده است. این می شود علم غیب! این را همه دیدند و همه نقل کردند! شیعه دید، دوست دید، دشمن دید! ▫️ در اینکه اینها به اذن خدا همه چیز را می دانند، هیچ محذور عقلی ندارد! برای اینکه در محدودهٴ وجوب که نیست! در قرآن هم مُکرر فرمود: ﴿بِإِذْنِ اللَّهِ﴾،[2] به علم الهی است، این چه مشکلی دارد؟! اگر بگوییم که «متی شاؤوا»؛ هر وقت خواستند می بینند، بله هر وقت خواستند هم «باذن الله» است! هر وقت خواستند می دانند و هر وقت نخواستند مصلحت دور است؛ ولی به هر حال آن حصری که ﴿مَا أَدْرِی مَا یفْعَلُ بِی وَ لاَ بِكُمْ﴾[3] یعنی چه؟ یعنی «بالذات» نمی دانیم و «بالتبع» می دانیم؛ خدا یادت می دهد، درست است! آن‌ که «بالذات» علیم است ذات اقدس الهی است، بله! شما با علم خود ذاتاً نمی توانید: ﴿مَا كُنتَ تَدْرِی مَا الْكِتَابُ وَ لاَ الْإِیمَانُ﴾؛[4] نمی دانستی ایمان چیست، نمی دانستی قرآن چیست، ما که یادت دادیم همه درست است! معنای امکان همین است! معنای مخلوق بودن همین است! معنای مخلوق بودن این است که تا به او یاد ندهند یاد نمی ‎گیرد، این درست است. ▫️ آنها چه بدانند شهید می شوند اطاعت می کنند و چه بدانند که شهید نمی شوند اطاعت می کنند؛ این می شود تسلیم محض! آن‌جایی که می داند شهید می شود می رود، پس معلوم می شود «عبد محض» است. اگر کسی بخواهد بگوید «لیلةُ المبیت» برای آنها شرف نیست، باید گفت «لیلةُ المبیت» به همان اندازه شرف است که نوزده ماه رمضان شرف است، او «عبد محض» است! بداند کشته می شود می رود و بداند که کشته هم نمی شود می رود؛ می داند کشته نمی شود، ولی آماده است! این تسلیم محض بودن نشانهٴ کمال انسانیت است، «عبد محض» است! آن‌جا هم که صد درصد می داند کشته می شود؛ مانند وجود مبارک سیدالشهداء که اعلام کرده است! از همان اوّل، شش ماه قبل تصمیم گرفته که حج نرود، نه اینکه در بعضی کتب تاریخی نوشته شده که حج را تبدیل به عمره کرده است! این بحث، بحث فقهی است نه تاریخی! مقتلی نیست! آنها که با کتاب حج و روایات حج و نصوص باب حج آشنا هستند، می دانند که ائمه (علیهم السلام) فرمودند حضرت از همان اول قصد عمرهٴ مفرده داشت، نه اینکه قصد حج کرد و حج را تبدیل به عمره کرد! ایشان چندین ماه قبل می داند که روز عرفه باید برگردد، نه اینکه قصد حج داشت و حج را تبدیل به عمره کرد! از همان اوّل قصد عمره مفرده داشت، بعد صریحاً اعلام فرمود که تمام این اعضای من تکّه تکّه می شود! آن‌جا هم که می داند تکّه تکّه می شود می رود، آن‌جا هم که می داند نمی شود می رود؛ این معنای «عبد محض» بودن است. [1]. كشف الغطاء عن مبهمات الشریعة الغراء (ط ـ الحدیثة)، ج‌1، ص106. [2]. سوره بقره، آیات97 و 102 و 249 و 251؛ آل عمران، آیه49 و 145 و ... . [3]. سوره احقاف، آیه9. [4]. سوره شوری، آیه52. 📚 سوره مبارکه احقاف ـ جلسه 8 تاریخ: 1395/01/24 🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
برشی از کتاب گرانسنگ (13) 🔅🔅🔅 تفسیر سوره بقره –تسنیم ج2 ⏪ 2- فضاى نزول سور مدنى: ▫ در دوران ده ساله مدينه فضاى ديگرى حاكم بود؛ زيرا : 🔹 اولا، استقبال بى نظير مردم از دين زمينه گسترش سريع اسلام را فراهم ساخته بود. 🔹 ثانيا، دولت و حكومت اسلامى استقرار يافته بود. 🔹 ثالثا، پيام دعوت توحيد نه تنها مكه، بلكه حجاز را در نورديده، به ساير ملتها و اقليتهاى دينى رسيده بود و بر اثر آن، ناآرامى و بحران بين المللى ايجاد شده بود، به گونه اى كه هم يهوديان و مسيحيان و هم سران امپراتوريهاى ايران و روم از پيشرفت و نفوذ اسلام احساس خطر مى كردند. 🔹 رابعا، بستر مناسبى براى تشريع صدها حكم از احكام عملى دين فراهم آمده بود. 🔹 خامسا، بر اثر اقتدار روزافزون حكومت اسلامى از يك سو و انزواى دشمنان از سوى ديگر، شرايط مناسبى براى ظهور و شيوع پديده نفاق فراهم شده بود. 🔹 سادسا، قدرت اسلام روز به روز افزونتر مى شد و كافران و منافقان و اهل كتاب در تنگنا و فشار بودند و موفقيتها و پيروزيهاى پى در پى مسلمانان، منافقان را از شكست نهضت نوپاى اسلامى نااميد كرده بود و اهل نفاق با كافران و يهوديان معاند روابط پنهانى داشتند. 🔹 سابعا، يهوديان معاند نيز چنان از گسترش اسلام در نگرانى و وحشت بودند كه لحظه اى از كارشكنى و اغوا و فريب مسلمانان نمى آسودند. 🔹 ثامنا، جهاد با معاندان كارشكن براى اولين بار مطرح مى شد و هر روز زمينه مناسبترى براى دفاع از اسلام و دفع دشمنان آن فراهم مى گشت. 🔹 تاسعا، بين پيامبر اكرم (صلى الله عليه وآله) و علماى يهود و نصارا مناظره و حتى تحدى و دعوت به مباهله انجام مى گرفت. ▫ گسترش آوازه اسلام به حدى بود كه پيروان آيينهاى ديگر را وا مى داشت تا درباره اسلام تحقيق كنند و از اين رو هيئتهايى از دور و نزديك به مدينه مى آمد و با پيامبر اكرم (صلى الله عليه وآله) براى بحث آزاد و احتجاج معقول ملاقات مى كرد، چنانكه مسيحيان نجران با اعزام وفد نجران در صدد تحقيق از دين جديد برآمدند و عاشرا، و در اواخر دوران استقرار حكومت اسلامى در مدينه بود كه نامه ها و پيكها از سوى رسول خدا (صلى الله عليه وآله) براى رهبران مذهبى و نيز سران غير مذهبى بلاد ديگر مانند ايران و روم فرستاده مى شد. 🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
برشی از کتاب گرانسنگ (14) 🔅🔅🔅 تفسیر سوره بقره –تسنیم ج2 ⏪ 2- فضاى نزول سور مدنى: ▫ گرچه در مكه نيز حادثه هجرت مسلمانان به حبشه رخ داد و سران شكر نيز مسلمانان را تا حبشه دنبال كردند تا آنان را دستگير كنند و آنان پيام اسلام را به نجاشى و به برخى از مردم حبشه رساندند و نجات يافتند، ليكن آنان پيك رسمى (مانند گروههايى كه در اواخر دوران مدينه به اكناف عالم اعزام مى شدند) به حساب نمى آمدند؛ زيرا آواى پيام مكه با استنصار همراه بود، ليكن ندا و هشدار پيام مدينه با تهديد به انتصار و انتقام مقرون بود. البته روح همه تهديدهاى الهى تحبيب است ؛ چنانكه در توجيه جهاد روشن مى شود. ▫ غرض آن كه، مدينه بستر مناسبى براى توانمند شدن دولت اسلامى و رشد فكرى و معنوى مسلمانان بود؛ آنان نمازهاى يوميه و نماز جمعه را به امامت شخص رسول اكرم (صلى الله عليه وآله) بر پا مى داشتند و از خطابه ها و مواعظ آن حضرت بهره مند مى شدند. ▫ حاصل اين كه، تشكيل دولت، صدور پيام دعوت اسلامى، درگيريهاى سياسى، مبارزات فرهنگى و اعتقادى، جنگهاى ابتدايى و دفاعى گوناگون، رشد و گسترش و مشهور شدن پديده نفاق، كارشكنى هاى يهود در برابر دعوت اسلامى و تشريع صدها حكم از احكام فقهى دين، همه در مدينه مطرح بود و در چنين فضايى، بخش وسيعى از سوره هاى قرآن كريم نازل شد. ▫ بنابراين، سر تفاوت اساسى مضامين سور مكى و مدنى قرآن كريم، اختلاف فضاى نزول آن است، بر اين اساس، مخاطبان سوره هاى مكى نوعا مشركان هستند و محور اساسى محتواى اين سوره ها تبيين اصول سه گانه دين و دعوت به پذيرش آنها و نفى شرك و ابطال عبادت بتهاست، ولى مخاطبان سوره هاى مدنى نوعا مومنان يا اهل كتاب يا منافقانند. از اين رو سخن از جهاد، مناظره با يهود و نصارا و كارشكنى علنى منافقان، تنها در سوره هاى مدنى مطرح است و سوره هاى مزبور گذشته از اشتمال بر اصول اعتقادى، فروع فقهى و قوانين قضايى و حكومتى را در بر دارد. 🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom