eitaa logo
🔅 صفحه قرآنی رحیق🔅
2.7هزار دنبال‌کننده
4هزار عکس
1.7هزار ویدیو
826 فایل
«رحیق» یعنی نوشیدنی گوارا و ناب ویژه بهشتیان. ۲۵مطففین . مقصد و مقصود ما درک و دریافت عمیق تر کتاب خداست. از محتوای لقمه ای و عموم پسند و صرفا انگیزشی استقبال نمی کنیم.همراهان ما اندکند لیکن ژرف نگرند. @s_m_a57
مشاهده در ایتا
دانلود
1.69M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
فصل رهایی _ شب قدر، اعجاز بی مانند رسول اکرم صلی الله علیه و آله این باد که در تسخیر (سلام الله علیه) بود، بامداد راه یک ماهه می رفت، شامگاه راه یک ماهه می رفت؛ یعنی یک روز، راه دو ماه را طی می کرد؛ این قدرت فضایی وجود مبارک سلیمان است. اما وقتی به وجود مبارک می رسد، می فرماید: یک شبه راه هزار ماهه می روید؛ (لیله القدر خیر من الف شهر). هزار ماه کجا، دو ماه کجا!! آن روزی دو ماه راه می رود، این یک شبه هزار ماه راه می رود. 🔷 ر.ک سوره سباء / آیه ۱۲ و سوره قدر / آیه ۳ ✅ پیام به همایش بین المللی (نقش اندیشه های عرفانی امام خمینی (ره) در شکل گیری انقلاب اسلامی ایران) _ قم ؛ بهمن ۱۳۹۹ 🍀🍀🍀 🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
برداشت از آیات ۲۲ – ۱۵ 📌 قضیه حضرت علیه السلام الی باید از قضیه حضرت سلیمان علیه السلام مسائل زیر را استفاده کرده و عمل کند: ☑ ۱ – اگر از جانب پروردگار به خاطر نفسش به او و حکمتی داده شد حمد و شکر خدا را بکند و از این نعمت نماید. ☑ ۲ – سالک الی اللّه اگر خدا را بکند و دوران تزکیه نفس را بگذراند و متصف به الهی بشود پروردگار پشتوانه او خواهد بود و و انس و حتّی در خدمت او قرار خواهند گرفت. ☑ ۳ – باید الهی را آن قدر بی بداند که اگر خدا بخواهد او ارتباط را با یکدیگر می فهمد و سخنان آنها را درک می کند. ☑ ۴ – باید در مقابل تمام این نعمتها باشد و از خدای تعالی بخواهد که کارهایش مرضی پروردگار باشد و جزء بندگان خدا واقع شود. ☑ ۵ – باید بکوشد که در تمام امور خودش و و منظم باشند و با با آنها برخورد کند. ☑ ۶ – اگر یکی از و خدمتگذاران عذر موجّهی در بی نظمی اش داشته از او بپذیرد و او را مورد قرار ندهد. 🌴🌴🌴 قدر ار نشناسد دل و کاری نکند بس که از این حاصل ایام برد 🔅 تفسير و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
برداشت از آیات ۲۲ – ۱۵ قضیه حضرت علیه السلام الی باید از قضیه حضرت علیه السلام مسائل زیر را استفاده کرده و کند: ۱ – اگر از جانب پروردگار به خاطر نفسش به او و حکمتی داده شد و شکر خدا را بکند و از این قدردانی نماید. ۲ – الی اگر خدا را بکند و دوران نفس را بگذراند و متصف به صفات الهی بشود پروردگار پشتوانه او خواهد بود و جن و انس و حتّی پرندگان در خدمت او قرار خواهند گرفت. ۳ – باید قدرت را آن قدر بی نهایت بداند که اگر خدا بخواهد او جانداران را با یکدیگر می فهمد و آنها را می کند. ۴ – باید در مقابل تمام این نعمتها باشد و از خدای تعالی بخواهد که کارهایش مرضی پروردگار باشد و جزء بندگان صالح خدا واقع شود. ۵ – باید بکوشد که در تمام امور خودش و کارمندان و خدمتگذارانش باشند و با با آنها برخورد کند. ۶ – اگر یکی از و عذر موجّهی در بی نظمی اش داشته از او بپذیرد و او را مورد مؤاخذه قرار ندهد. 🌴🌴🌴 قدر ار نشناسد دل و کاری نکند بس که از این حاصل ایام برد 🔅 تفسير و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
برداشت از آیات ۴۰ – ۳۰ 📌حضرت علیه السلام رهپوی راه حق الی می تواند به مقام و جایگاهی دست یابد که مانند حضرت سلیمان آن چنان مورد لطف پروردگار قرار بگیرد که خدای تعالی بگوید او چه بنده خوبی بوده است و او به سوی خدا برگردد. و اگر متوجه و مادیات شد و گردید و در امتحان کوتاهی نمود از خدا طلب بخشش کند و خدا را آن قدر و عطوف بداند که از او هر حاجتی را که می خواهد بتواند طلب کند تا خدای تعالی به او همه چیز را عنایت فرماید، را مسخّر او گرداند، را برای بنایی و غوّاصی در اختیار او قرار دهد و شیاطین سرکش را در غل و زنجیر برای او ببندد و در نزد پروردگار مقرب و بخیر باشد. 🌷🌷🌷 🔅مدرسه مجازی تفسير و قرآن پژوهی رحیق @rahighemakhtoom
هدایت شده از 🎇تماشاگه راز🎇
⚡️دیو نفس و عشق سلیمانی ▪️"یکی از جذاب ترین تعبیرات " نفس و عشق " ، قصه دیو و سلیمان است که از دیرباز در ادب پارسی به اشاره و تلمیح از آن یاد شده است . 📝قصه چنین است که سلیمان فرزند داود ، انگشتری داشت که اسم اعظم الهی بر نگین آن نقش شده بود و به دولت آن نام ، دیو و پری را تسخیر کرده و به خدمت خود در آورده بود ، چنانچه برای او قصر و ایوان و جام ها و پیکره ها می ساختند (قرآن / سبا / 13) . این ، همان لشکریان نفسند که اگر آزادباشند ، آدمی را به خدمت خود گیرند و هلاک کنند و اگر دربند و فرمان سلیمان آیند ، خادم دولتسرای شوند. 🔸روزی سلیمان انگشتری خود را به کنیزکی سپرد و به گرمابه رفت . دیوی از این واقعه باخبر شد . در حال خود را به صورت سلیمان در آورد و انگشتری را از کنیزک طلب کرد . کنیز انگشتری به وی داد و او خود را به تخت سلیمان رساند وبر جای او نشست و دعوی سلیمانی کرد و خلق از او پذیرفتند ( زیرا از سلیمانی جز صورتی و خاتمی نمی دیدند . ) و چون سلیمان از گرمابه بیرون آمد واز ماجرا خبر یافت ، گفت سلیمان حقیقی منم و آنکه بر جای من نشسته ، دیوی بیش نیست. اما او را انکار کردند . 🔸 و سلیمان که به ملک اعتنایی نداشت و درعین خود را " مسکین و فقیر " می دانست ، به صحرا و کنار دریا رفت و ماهیگیری پیشه کرد. «دلی که غیب نمایست و جام جم دارد ز خاتمی که دمی گم شود ، چه غم دارد؟» حافظ ▪️اما دیو چون به تلبیس و حیل بر تخت نشست و مردم انگشتری با وی دیدند و ملک بر او مقرر شد ، روزی از بیم آنکه مبادا انگشتری بار دیگر به دست سلیمان افتد ، آن را در دریا افکند تا به کلی از میان برود و خود به اعتبار پیشین بر مردم کند . چون مدتی بدینسان بگذشت ، مردم آن لطف و سلیمانی را در رفتار دیو ندیدند و در دل گفتند : «که زنهار از این مکر و دستان و ریو به جای سلیمان نشستن چو دیو» و بتدریج ماهیت دیو بر مردمان آشکار شد و جمله دل از او بگردانیدند و در کمین فرصت بودند تا او را از تخت به زیر آورند و سلیمان حقیقی را به جای او نشانند که به گفته ی : «اسم اعظم بکند کار خود ای دل خوش باش/که به تلبیس و حیل ، دیو سلیمان نشود» «بجز شکر دهنی ، مایه هاست خوبی را به خاتمی نتوان زد دم از سلیمانی» 🔅و به زبان : خلق گفتند این سلیمان بی صفاست از سلیمان تا سلیمان فرق هاست 🔸و در این احوال ، سلیمان همچنان بر لب بحر ماهی می گرفت . روزی ماهی ای را بشکافت و از قضا ، گمشده را در شکم ماهی یافت و بر دست کرد ..." 👈پیوند به درگاه تماشاگه راز ،چشم انداز حقیقت🌷
از هزاران 🔖یکی شدن نفس و روح آدمی 🔹در قصه ی (ع) و “ سبأ” که در سوره “نمل” آمده است، نکته ای قابل تعمق وجود دارد. و آن اهمیت برخورداری از “دیدن” است. یک نگاه واقعی و درست داشتن است. 🔹اگر سلیمان را رمز “” بگیری و ملکه را “”، این نفس زمانی می تواند با روح به وحدت رسد که به مرحله ای از رشد و “شناخت” نائل شده باشد. 🔹برای همین سلیمان، دو برای ملکه برپا می کند تا از میزان معرفتش آگاه شود. 👈یکی آنکه تختش را دگرگون می کند تا ببیند تختش را باز می شناسد یا نه! 👈دیگر آنکه او را به بارگاهی می کشاند که کف آن از ماده ای کاملا براق و صیقلی است! ◽️در امتحان اول با تردید جواب درست را می دهد ◽️اما در امتحان دوم یکضرب مردود می شود. زیرا تصور می کند بر سطح بارگاه، لایه ای از آب است! 🔹اما این مردود شدن، به نفع او تمام می شود زیرا “نفس” به برداشت خود پی می بَرَد. و همین رسیدن به عجز است که باعث “تسلیم” او می شود و می گوید؛ “أَسْلَمْتُ مَعَ سُلَيْمَـٰنَ لِلَّهِ رَبِّ ٱلْعَـٰلَمِينَ” (همراه با سلیمان، تسلیم پروردگار جهانیان شدم). 📝و این بزرگی برای همه ی ماست. زیرا ما نیز پر از نگاه ها و برداشت های توهّمی هستیم. نگاه ها و برداشت های ذهنی ما، از این جهان، غالباً غیر واقعی و اشتباه است. شرطی شده اند. 🔹ما خیال می کنیم که درست می بینیم. ما هنوز دیدن را نیاموخته ایم. و تا وقتی برای این نگاه ها و برداشت هایمان، اصالت قائل باشیم هرگز نمی توانیم همراه خوبی برای ”روح” باشیم و از آگاهی هایش بهره مند شویم. دریاب نکته را! 👈یک آن به آن از برداشتها و قضاوت های ذهنی و نفسانی اش دست می شوید، زیرا چنین کسی همراهی با روح الهی را طالب است. قصه ی همراهی موسی(ع) با خضر(ع) نیز چنین درسی در مغز آن نهفته است. بدان تنها با “تسلیم” است که نگاهت درست و واقعی می شود. نگاهی که خالی از انگیزه ها و برداشتهای نفسانی است. 🎇« نکته های ناب قرآنی را در صفحه قرآنی دنبال کنید» 👇👇👇 @rahighemakhtoom
از هزاران 🌅ورود گذرگاه‌های زمان و مکانقَالَ ٱلَّذِى عِندَهُۥ عِلْمٌۭ مِّنَ ٱلْكِتَـٰبِ أَنَا۠ ءَاتِيكَ بِهِۦ قَبْلَ أَن يَرْتَدَّ إِلَيْكَ طَرْفُكَ"سوره نمل آیه ۴۰ 🖇وقتی که در قرآن، تخت “ملکه سبأ” را در یک چشم بهم زدن، نزد (ع) حاضر می کنند، این کار نه محال عقلی است و نه محال علمی. 🔗 امروزه فیزیک مدرن بر این باور است که “کرم چاله” ها، معبرهای ورود به و دیگرند. چنانچه بتوانند این کرمچاله ها را بیابند و یا ایجاد کنند، زمان و مکان شکسته شده و امر جابجایی، شدنی است و قوانین عادی نیز مانع از این کار نمی باشد. 🔗 اما این از منظر فیزیکدانان هنوز یک تئوری است، لکن از منظر خدا، یک حکمت عملی است. برخی تصور کرده اند که جابجایی تخت ملکه سبأ، یک معجزه، و خارج از است. چنین تصوری خلاف نظر قرآن است. چه قرآن آن را علمی می داند. زیرا کسی که این کار را می کند یکی از مشاوران و یا وزیران سلیمان است، کسیکه از برخی از قواعد “علم کتاب” آگاه است.به آیه دقت کنید؛ ”قَالَ ٱلَّذِى عِندَهُۥ عِلْمٌۭ مِّنَ ٱلْكِتَـٰبِ أَنَا۠ ءَاتِيكَ بِهِۦ قَبْلَ أَن يَرْتَدَّ إِلَيْكَ طَرْفُكَ”(آنکه نزد او “علمی” از کتاب بود، گفت؛ من آن تخت را برایت می آورم قبل از آنکه چشم بر هم زنی!). 🔗 در آیه دقیقاً به “علم” اشاره شده است. این یک کار علمی است. از منظری کلید “” حقیقی یا معبر ورودی به زمانها و مکان های دیگر، در عمق وجود خودِ آدمی نهفته است، “روح” ایجادکننده ی آن است. 🔗اکنون بیش از پیش بر این باورم که صاحبان های بزرگ، توانایی ایجاد این معابر را دارند. و این کاری است که از ما انسانهای عادی و ذهن و وهم، ساخته نیست بلکه از اولیاء خدا بر می آید. همانها که بهره علمی از کتاب الهی دارند. منبع:قرآن مهر دکتر مصطفي 🎇« نکته های ناب قرآنی را در صفحه قرآنی دنبال کنید» @rahighemakhtoom