eitaa logo
✳️ جستارهای قرآنی رحیق
2.8هزار دنبال‌کننده
3.3هزار عکس
1.4هزار ویدیو
782 فایل
«رحیق» نوشیدنی گوارا و ناب بهشتیان. ۲۵مطففین . @s_m_a57 @Sayyedali_1997
مشاهده در ایتا
دانلود
حکمت 49 نهج البلاغه.mp3
1.12M
📚شرح و تفسیر حکمت49 (کلمات قصار) ⏮استاد حجت الاسلام والمسلمین محمدی شاهرودی کارشناس برنامه های اعتقادی و معارف اسلامی 🎤بیان شیوا و روان و ساده ⏱دقایقی کوتاه در محضر نهج البلاغه 🍀🍀🍀 @rahighemakhtoom
واکاوی دعای ۲۳صحیفه سجادیه ۷۲.mp3
21.82M
91 📼 قسمت: هفتادو دوم 72 📌واکاوی دعای 23 ☑️ عوامل تامین عافیت و عافیت سازدر زندگی ☑️ حالات گوناگون قلب(شاخصه های بیمار دلان) ☑️ ثواب انتشار و استفاده از این فایل را هدیه می کنیم به پیشگاه مقدس حضرت امام سجاد علیه السلام...التماس دعا 🌴🌴🌴 اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ اللَّهُمَّ اجْعَلْنِي فِي دِرْعِكَ الْحَصِينَةِ الَّتِي تَجْعَلُ فِيهَا مَنْ تُرِيدُ. (سه ‌مرتبه) خداوندا، مرا در زره نگهدارنده و قوی خود _ که هر کس را بخواهی در آن قرار می‌دهی _ قرار بده! اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ «بهجت‌الدعاء، ص ٣۴٧ » 🍀🍀🍀 @rahighemakhtoom
📌شگفتی نسبیت مساله برای اولین بار توسط آلبرت انیشتین در سال 1915 مطرح شد و قبل از انیشتین تصور بر این بود که زمان یک مساله ثابت است. ⏮ برای اولین بار به روشنی اثبات کرد که زمان به سرعت و جسم وابسته است. معادله اصلی انیشتین به صورت زیر بود در مساله نسبیت خاص که انیشتین در سن 25 سالگی اظهار داشت بطور خلاصه این چنین بود که درسرعت های بالا که سرعت جسم ثابت است مثلا وقتی جسمی سرعتی نزدیک به سرعت نور دارد زمان برای او کند تر سپری می شود و جسم نیز کاهش می یباد ولی جرم جسم زیادتر می شود. انشتین مثالهای جالبی را نیز آورد مثلا اگر دو برادر یکی با سرعت نور در فضا برود و برادر دوقلویش در زمین بماند بعد از بازگشت برادری که با سرعت نور رفته هنوز در سن کودکی است اما برادر دیگر پیر شده و صاحب فرزند و نوه و ... است! 📃آیات مختلفی از مفهوم نسبی بودن زمان را در خود دارند: 🔖آیه 4 سوره معراج: فرشتگان و روح (فرشته مخصوص ) به سوى او عروج مى کنند در آن روزى که مقدارش پنجاه هزار سال است 🔖سوره حج آیه 47 : و از تو با شتاب تقاضاى عذاب مى‏کنند با آنکه هرگز خدا وعده‏اش را خلاف نمى کند و در حقیقت‏یک روز [از قیامت] نزد پروردگارت مانند هزار سال است از آنچه مى‏شمرید 🔖سوره سجده آیه 5 : کار [جهان] را از آسمان [گرفته] تا زمین اداره مى‏کند آنگاه [نتیجه و گزارش آن] در روزى که مقدارش آن چنان که شما [آدمیان] برمى‏شمارید هزار سال است به سوى او بالا مى‏ رود 🔘همچنین دانشمندان معتقد هستند که در سیاهچاله ها بعد زمان وجود ندارد و مناطقی بروی زمین خاصیت سیاهچاله ها را دارند! 🔘آیات سوره ی کهف نیز این موضوع را تایید می کنند: پس ما بر گوش آنها تا چند سالی پرده بیهوشی زدیم پس از آن، آنان را بر انگیختیم تا معلوم گردانیم کدام یک از آن دو گروه مدت درنگ در آن غار را بهتر احصاء کرد. (سوره الکهف، آیه: 11-12 ) ” باز ما آنان را از خواب بر انگیختیم تا میان خودشان یکی پرسید: چند مدت در غار درنگ کردید جواب دادند یک روز تمام یا که برخی از روز دیگر، گفتند: خدا داناتر است که چند مدت در غار بودیم...“ (سوره الکهف، آیه: 19) 🔅تفسیر و قرآن پژوهی ✅ @rahighemakhtoom
🌹🍃 📌حدیث چهارم‌‌؛ کبر 🔰درجات کبر . . . اول) کبر به خدای متعال از همه زشت تر و هلاک کننده تر است و در اهل کفر و مدعیان الوهیت پیدا میشود. دوم) کبر بر انبیا و اولیا در زمان خود آنان بسیار اتفاق افتاده و قرآن از آن خبر داده است که آن متکبران می گفتند: آیا به بشری مثل خودمان ایمان آوریم؟ سوم) کبر به اوامر خدا در اهل گناه پیدا می‌شود. مثلاً حج را ترک می‌کنند چون پوشیدن‌لباس لباس احرام و اعمال دیگر را بر خود روا نمی دانند. نماز نمی خوانند چون سجده را با مقام خود مناسب نمی‌دانند. گاهی هم در اهل عبادات و اهل علم پیدا شود مثلاً اذان نمی‌گویند، حرف حق را از مثل خود یا پایین تر نمی‌پذیرند، تدریس علمی یا کتابی را با شأن خود مناسب نمی‌دانند، برای عدّه ی کم درس نمی دهند یا پیش نمازی برای تعداد اندک یا مسجد کوچک را نمی‌پذیرند هرچند رضای خدا در آن باشد. چهارم) کبر بر بندگان خدا از همه بدتر و مفاسدش بیشتر است به خصوص اگر نسبت به علمای دین و دانشمندان باشد. به خاطر این کبر با فقرا مجالست نمی‌کنند و در مجالس و محافل و راه رفتن از دیگران جلو می‌افتند. این تکبر در همه طبقات رواج دارد. . . . 📚برکرانه شرح چهل امام خمینی . . . . . .یادامام
برداشت از آیات ۷۵ ـ ۷۲ 📌 الی باید در راه رسیدن به مقصد از جان و مالش بگذرد و رنج از وطن را بر خود آسان نماید و اگر در راه خدایی بر او وارد شد به او پناه بدهد و یاریش کند، اینها چون مؤنند یکی بر دیگری دارد و از روی دوستی فرمان یکدیگر را برمی دارند، اینها و الی حقیقی هستند، خدای تعالی برای اینها و خوبی مادّی و معنوی قرار داده است. 🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
📌عائله خدا ◽️فرمود: ﴿اللَّهُ لَطِيفٌ بِعِبَادِهِ يَرْزُقُ مَن يَشَاءُ وَهُوَ الْقَوِيُّ الْعَزِيزُ﴾، خداي سبحان به همه روزي مي‌دهد، بارها به عرض شما رسيد که تمام مار و عقرب‌ها عائله او هستند؛ حالا کسي نبايد بگويد که آن خرس قطبي=نجس العين= است يا حرام گوشت است! فرمود اين خرس عائله من است، آن مار و عقرب من است، همه اينها پرونده دارند و من مسئول اينها هستم! ◽️در سوره مبارکه =هود= دارد که ﴿وَمَا مِن دَابَّةٍ فِي الأرْضِ إِلاَ عَلَي اللَّهِ رِزْقُهَا﴾، با =عَلي= تعبير کرده! فرمود من موظف هستم! خودم را موظف مي‌دانم که به اين مارها، به اين عقرب‌ها و به اين خِرس‌ها برسانم،شما به اينها اصلاً کار نداشته باش! اين پُر کردن براي آنها هم هست؛ ولي براي شما مؤمنان يک چيز ديگري است. هر کس دامدار است، کشاورز است، مدرّس است، کارمند و کارگر است درآمدي دارد، فرمود من نمي‌خواهم که چشمش به اين درآمد باشد، من مي‌خواهم چشمش به دست من باشد! چقدر اين آيه شيرين است! در سوره مبارکه =طلاق= فرمود: ﴿وَمَن يَتَّقِ اللَّهَ يَجْعَل لَهُ مَخْرَجاً ٭وَيَرْزُقْهُ مِنْ حَيْثُ لاَ يَحْتَسِبُ﴾، ◽️ آن است که چشمش به پيشه، به دامداري،‌ به شغل، به شهريه، به تبليغش و سخنراني‌اش نباشد!البته ما وظيفه داريم که کار کنيم،فرمود تو وظيفه‌ات اين است که کار بکني!لکن هرگز چشمت به درآمدت نباشد، تو ببين من چه چيزي به تو مي‌دهم! اين مي‌شود: ﴿أَلاَ بِذِكْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ﴾، چقدر اين آيه شيرين است خدا مي‌داند! فرمود: ﴿وَيَرْزُقْهُ مِنْ حَيْثُ لاَ يَحْتَسِبُ﴾؛اگر براساس شکم بخواهيد حساب کنيد،شکم تمام مار و عقرب‌ها را من سير مي‌کنم، آن خرس قطبي را هم سير مي‌کنم. ◽️شما کار داريد و بايد هم کنيد ـ حالا يا اين کارهايي که ما مي‌کنيم يا واجب عيني است يا واجب کفايي ـ فرمود چشمت به اين نباشد، آن وقت مؤمن هميشه راحت است! ديگر تَرسالي و خشکسالي براي او فرق نمي‌کند و به اين فکر نيست که امسال چه شد، فلان چيز تحريم شد و فلان چيز تحريم نشد، راحتِ راحت است! براي اينکه فرمود من تأمين مي‌کنم و تو فقط چشمت به دست من باشد، نه اينکه چشمت به مزرعه و درآمدت باشد، اين مي‌شود:﴿أَلاَبِذِكْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ﴾، نه اينکه آدمييک =لاَ إِلٰهَ إِلاَّ اللَّه= بگويد و آرام باشد. اينکه فرمود:﴿وَيَرْزُقْهُ مِنْ حَيْثُ لاَ يَحْتَسِبُ﴾،يعني اين...(درس تفسیر سوره شوری جلسه 29) 🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
📌حکيمانه بودن تأمين ارزاق مادّی و معنوی انسان فرمود که خدا ﴿يَرْزُقُ مَن يَشَاءُ﴾،﴿وَيَسْتَجِيبُ الَّذِينَ آمَنُوا﴾، ﴿وَلَوْ بَسَطَ اللَّهُ الرِّزْقَ لِعِبَادِهِ﴾می‌دانيد که مختصر مالي خدا به بعضي از افراد داد چگونه فساد مي‌کنند؟! ﴿ظَهَرَ الْفَسَادُ فِي الْبَرِّ وَالْبَحْرِ بِمَا كَسَبَتْ أَيْدِي النَّاسِ﴾ اگر اين مال دست خيلي‌ها باشد آن وقت چگونه خواهد شد؟ ﴿وَلَوْ بَسَطَ اللَّهُ الرِّزْقَ لِعِبَادِهِ لَبَغَوْا فِي الأرْضِ وَلكِن يُنَزِّلُ بِقَدَرٍ مَا يَشَاءُ﴾، اين را بعضي از بزرگان گفتند که علوم و معارف هم همين‌طور است! ببينيد برخي‌ها يک چند کلاس درس يا چند مطلب ياد گرفتند اين سينه را وجب مي‌کنند و مي‌گويند يک وجب سينه اين همه علم! چه مشکلاتي براي خودشان و ديگران ايجاد مي‌کنند! فرمود ما سواد و علم را هم به هر کس نمي‌دهيم؛ مثل مال و روزي ظاهري. برخي‌ها چهار کلمه بيشتر ياد بگيرند:﴿لَبَغَوْا فِي الأرْضِ﴾، داعيه‌هاي فراوانيدارند، هتک حرمتي دارند و حرمت ديگران را رعايت نمي‌کنند؛ روزي هم همين‌طور است، روزي ظاهر اين‌طور است و روزي باطنی هم اين‌طور است، چاره‌اي براي ما جز پذيرش =مَا بِنَا مِنْ نِعْمَةٍ فَمِنْك= و راضي به قضاي الهي بودن نيست...(درس تفسیر سوره شوری جلسه 29) 🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
اعراف 30.mp3
12.46M
30 🔅🔅🔅 🔹با بیانی جذاب، شیرین؛ شنیدنی و زیبا و آسان وساده و کاربردی ▪️با هشتگ در کانال تمام فایل هااز سوره تا سوره را می توانید گوش کنید. ☑️ ☑️ ثواب انتشار و استفاده از این فایل هدیه به پیشگاه مطهر حضرات معصومین سلام الله علیهم اجمعین.التماس دعا 🌹🌹🌹 🔅تفسير و قرأن پژوهی @rahighemakhtoom
جاهلیت عالمانه و شاخصه های آن در قرآن.pdf
472.8K
16 🔅🔅🔅 💢 موضوع:جاهلیت عالمانه و شاخصه های آن در قرآن کریم 🍀🍀🍀 📜 به هنگام فتنه ها و بلاها به قرآن پناه ببریم و از قرآن کمک بگیریم 🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
(90) 🔅🔅🔅 ✅آیه 3 - الذين يومنون بالغيب و يقيمون الصلوه و مما رزقنهم ينفقون 💢گزيده تفسير ▫️قرآن هادى با تقوا است كه غيب (خداى سبحان و اسماى حسناى او، وحى، فرشتگان و معاد) را باور دارند (گرچه غيب مطلق، يعنى كنه ذات خدا نه مشهود تفصيلى عارف است و نه معقول حكيم و متكلم و نه متعلق ايمان تفصيلى هيچ مومن). ▫️تقوا پيشگان هم اهل نمازند و هم حقيقت آن را بر پا مى دارند؛ آنان پيام اصلى نماز را از مدار لفظ و مفهوم آن خارج ساخته، به وجود عينى مى رسانند، يعنى، ابتدا در محدوده جان خويش حقيقت نماز را متمثل ساخته سپس آن را با سنت مستمر خود در جامعه متجلى مى كنند و با تبليغ و تعليم ديگران، آنان را نيز به عنوان روح متمثل نماز پرورش مى دهند، تا حقيقت نماز كه ناهى از فحشا و منكر، و شفا بخش درد هلوع و جزوع و منوع بودن انسان خاكى است در جامعه متمثل گردد. ▫️آنان با انفاق آنچه خدا روزيشان كرده، ابتدا پيوند خو را با خداوند مستحكم و در پرتو آن به تحكيم پيوند خو با بندگان خدا مى پردازند.انفاق پرواپيشگان منحصر به مال نيست ؛ آنان از هر رزقى مانند مال، علم، عقل، قدرت، جاه و جان خود در راه حق نثار و ايثار مى كنند. 👈🏾ادامه دارد... 🔅تفسير و قرأن پژوهی @rahighemakhtoom
(33) 🔆🔆🔆 💢 راهبردهای فرهنگی 📌 2.تدریجی بودن وَ قُرْآناً فَرَقْناهُ لِتَقْرَأَهُ عَلَى النَّاسِ عَلى‏ مُكْثٍ وَ نَزَّلْناهُ تَنْزيلاً (106/اسراء) ترجمه: و قرآنى كه آياتش را از هم جدا كرديم، تا آن را با درنگ بر مردم بخوانى و آن را به تدريج نازل كرديم. يكى از اعتراض‌هاى كفّار اين بود كه چرا قرآن يكباره نازل نمى‌شود، «لَوْ لا نُزِّلَ عَلَيْهِ الْقُرْآنُ جُمْلَةً واحِدَةً» « فرقان، 32.» اين آيه پاسخى به گفته‌ى آنان است. ⏪ آيات قرآن چون با حوادث مختلف ارتباط دارد و براى رفع نياز همه‌ى طبقات در طول تاريخ است، بخش بخش نازل شده تا با رويدادهاى گوناگون، تطبيق داشته و براى منتظران دلچسب‌تر باشد. مثلًا اگر آيات جهاد در زمان صلح نازل مى‌شد، در جايگاه واقعى خود نبود. ☑ تدريج، يكى از سنّت‌هاى الهى است، چه در آفرينش، كه جهان را در شش روز آفريد و چه در نزول قرآن، با آنكه مى‌توانست يكباره نازل كند يا بيافريند. ☑ نزول تدريجى آيات قرآن براى آن بود كه علم به آن توأم با عمل به آن شود. البتّه از نزول تدريجى قرآن، ارتباط دائمى پيامبر صلى الله عليه و آله با مبدأ وحى نيز استفاده مى‌شود. ☑ تعليم و تربيت و ارشاد و فعالیت های فرهنگی، بايد تدريجى باشد. ☑ فعال فرهنگی، بايد براى دراز مدّت برنامه داشته باشد و از زمان و نيازمندى‌هاى جديد غافل نباشد. «عَلى‌ مُكْثٍ» 🔅تفسير و قرأن پژوهی @rahighemakhtoom
🔅🔅🔅 نگاشت16: نکته های تفسیری آیات 15تا 17سوره تکویر ✳️فَلاَ أُقْسِمُ‌ بِالْخُنَّسِ‌ 15 ۱ - سوگند مؤکّد خداوند به ستارگانى که در مسیر حرکت خود، بر اثر نور خورشید از نظرها ناپدید مى گردند. (فلاأُقسم بالخنّس) حرف «لا» در «لااُقسم» زاید است و سوگند را تأکید مى کند. برخى گفته اند: «لااُقسم» با همین ترکیب، کلمه قسم است و براى سوگند مؤکد به کار مى رود. ⏹ «خنّس» جمع «خانس» است و مصدر آن «خنوس»; یعنى، منقبض شدن و پنهان گشتن و فعل «خَنَس»; یعنى، متوارى و غائب شد (لسان العرب). به قرینه ذکر شب و صبح در آیات بعد، مراد از آن ستارگان است و توصیف آنها به این وصف، به اعتبار نامرئى بودن آنها در روز است. ۲ - سوگند خداوند به ستارگانى که در طى مسیر، به نقطه هایى که از آن گذشته اند، بازمى گردند. (فلاأُقسم بالخنّس) ⏹ برخى از اهل لغت و تفسیر «خُنّس» را به معناى رجوع کنندگان مى دانند (لسان العرب و کشاف). بر این اساس مراد از آن، بازگشت ستارگان در حرکت انتقالى به مدار حرکت قبلى خود است. ۳ - سوگند خداوند به سیاره هاى زحل، مشترى، مرّیخ، زهره و عطارد (فلاأُقسم بالخنّس) بسیارى از اهل لغت و تفسیر، «خنّس» را عنوان ستارگان یاد شده مى دانند. ۴ - ستارگان، آفریده هایى با عظمت (فلاأُقسم بالخنّس) سوگند خداوند، حاکى از عظمت چیزى است که به آن سوگند یاد شده است. ۵ - طرح جزئیات حوادث قیامت در قرآن، نشانه وحى بودن آن (فلاأُقسم) جمله «إنّه لقول رسول» در آیات بعد - که سوگندهاى مکرر در این آیات، مربوط به آن است - از انتساب قرآن به فرستاده الهى حکایت دارد. حرف «فاء» در آیه شریفه، مجموعه را بر آیات پیشین تفریع کرده است که درباره حوادث قیامت بود; یعنى، حال که رخدادهاى قیامت و آینده جهان را بیان کردیم، جاى آن دارد که قرآن را به مبدأ وحى مربوط بدانید. 🔅🔅🔅 ✳️الْجَوَارِ الْکُنَّسِ‌16 ۱ - سوگند خداوند، به ستارگانى که به مسیر قبلى خود بازگشته و در آن جریان مى یابند. (بالخنّس . الجوار) ⏹ «جوارى» (جمع «جاریة») به معناى چیزهایى است که سیلان داشته و روان باشند. توصیف سیّارات به این وصف، ممکن است از آن جهت باشد که آنها را نورى روان مى بینیم. و یا مراد، اخترانى است که جرم سیال دارند. ۲ - سوگند خداوند، به ستارگان متحرک که مسیر خود را طى کرده و مانند رفتن حیوانات غیر اهلى به مخفیگاه خود، از نظرها محو مى گردند. (الجوار الکنّس) ⏹ «کُنّس» جمع «کانِس» است و آن چیزى است که پنهان مى شود. این کلمه از ریشه «کَنَسَ الظبى» گرفته شده است; یعنى، آهو خود را در «کِناس» (پناهگاه) خود پنهان ساخت و استتار کرد. (نهایه ابن اثیر) ۳ - بعضى از اختران در طلوع، حرکت و غروب خود، شبیه آهوان پنهانى هستند که ظاهر شده و با حرکت به سمت مخفیگاه خود، ناپدید شوند. (بالخنّس . الجوار الکنّس) توصیف ستارگان با وصف «کُنّس» - که از اوصاف آهوان است - تشبیه بدیع و استعاره است. 🔅🔅🔅 ✳️وَ اللَّيْلِ‌ إِذَا عَسْعَسَ‌ 17 ۱ - سوگند خداوند به شب، زمان فرارسیدن و برچیده شدن تاریکى آن (و الّیل إذا عسعس) «الّیل» عطف بر «الخُنّس» است و قسم مؤکد در «لا اُقسم» به آن نیز تعلق دارد. فعل «عسعس» گاه بر آمدن تاریکى و گاه بر زوال آن دلالت دارد. تقابل این آیه با آیه بعد (و الصبح إذا تنفّس) معناى زوال را در این آیه مناسب تر مى نمایاند; ولى هر دو معنا نیز مى تواند مراد باشد. راغب گوید: «عسعسة»; یعنى، تاریکى خفیفى که در آغاز و پایان شب حاصل مى شود. بر این اساس فعل «عسعس» هر دو زمان را شامل است. ۲ - لحظه آغاز و پایان شب، لحظاتى برجسته در ساعات و مواقع شب (و الّیل إذا عسعس) «إذا» در «إذا عسعس»، قسم به شب را به حالت خاصى از شب اختصاص مى دهد. در این موارد «إذا» را ظرف براى «کائناً» به شمار مى آورند که محذوف است و حال مقدّرة براى «اللیل» به حساب مى آید; اختصاص قسم به این حالت از شب، نشان برجسته تر بودن ارزش آن است. 👈🏾ادامه دارد... 🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
برداشت از آيات ۴ ـ ۱ 📌 الی بايد بداند که چه عهد با خدا باشد يا با مردم، چه در عالم و عالم باشد و چه در دنيا بدترين کارها است. و سختگيری پروردگار در سوره نسبت به مشرکين بيشتر برای آنها بوده است. بنابراين الی بايد بکوشد که متعهد باشد و حتّی نسبت به مسائل کوچک هم بی نباشد. زيرا وفا نکردن به انسان را از دور نگه می دارد. و حال آنکه خدای تعالی را دوست می دارد. 🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
32 🔅🔅🔅 💢مثَل 4 ☑️ج - تابلوی حشره شناسی ◽️از امام صادق علیه السّلام روایت شده است که فرمود : ((علّت این که در قرآن به پشه مثال زده شده این است که خداوند تمام آنچه را که در جثّه بزرگ فیل آفریده ، در بدن این حشره کوچک نیز قرار داده به اضافه دو عضو دیگر (که در پشه وجود دارد و فیل فاقد آن است و آن دو عبارتند از : شاخکها و بالها) )) . ▫️خداوند می خواهد با این مثال ظرافت آفرینش را برای مؤ منان بیان کند ، تفکّر در باره این موجود ظاهراً ضعیف که خدا آن را شبیه فیل آفریده است ، انسان را متوجه عظمت آفریدگار می سازد . برای اینکه خرطوم پشه همانند خرطوم فیل ، تو خالی است و با نیروی مخصوصی خون را به خود جذب می کند ؛ این لوله ظریفترین سرنگهای دنیاست و سوراخ درون آن فوق العاده باریک است . ▫️بعضی از محققان می گویند : ((نیش پشه همانند متّه ای است که وقتی آن را در بدن انسان یا حیوانات فرو می برد ، در هر ثانیه سه هزار بار می گردد ! درست مثل این که به یک دستگاه فشار قوی برق متّصل است و در یک چشم به هم زدن مقدار لازم از خونی که روزی اوست ، از بدن می کشد ! )) . ((خدا نیروی جذب و دفع و هضم و همچنین دست و پا و گوش مناسب به او داده ، بالهایی به او مرحمت کرده تا در طلب غذا پرواز کند ، این بالها آنچنان به سرعت بالا و پایین می شود که حرکت آن با چشم قابل رؤ یت نیست ، این حشره به قدری حسّاس است که به مجرّد تکان خوردن چیزی ، احساس خطر می کند و به سرعت ، خود را از منطقه خطر دور می سازد و عجب این است که در عین ناتوانی بزرگترین حیوانات را عاجز می کند)) . ◽️صاحب تفسیر ((کشف الاسرار)) می گوید : ((پیل و شیر و نهنگ و مار و کژدم ازو گریزان و بر حذر)) . نویسنده کتاب ((اسراری از زندگی حیوانات )) می نویسد : ((حشره شناسان تا کنون برای پشه ها سه نوع صدا و سخن تشخیص داده اند ، صدای خشم ، صدای کمک و صدای طلب معشوق . ▫️دانشمندان آمریکایی برای از بین بردن پشه های موذی صدای جنس نر آن را به هنگامی که ماده را به سوی خود می طلبد ، ضبط کرده و در نقاط معیّنی پخش می کنند . وقتی پشه های ماده در اطراف دستگاه پخش صدا که ((زبان پشه )) نامیده شده ، جمع می شوند آنها را به وسیله ((دِدِتِ)) یا سمهای دیگر معدوم می نمایند . تقلید از سخن پشه های نر و آواز آنها برای گرد آوردن پشه ها از سمپاشی مزارع و کشتزارها بهتر و به صرفه تر است ، زیرا سم تنها حشره موذی را از بین نمی برد بلکه میلیونها حشره مفید مانند ((زنبور عسل )) را نیز نابود می سازد و از میزان میوه ها و حبوبات هم می کاهد زیرا حشرات به لحاظ گرده افشانی و تلقیح گلها میوه ها را فراوان می کنند . از طرف دیگر هزینه سمپاشی مزارع خیلی بیشتر و سنگین تر از سمپاشی اطراف دستگاه پخش صدای پشه می باشد)) . ▫️به طور کلّی مطالعه در جهان حشرات و آگاهی از آیات و دقایقی که در آفرینش آنها به کار رفته ، یکی از مهمترین رشته های دانش بشر است . در دنیای کنونی ، دانشکده های حشره شناسی در سراسر کشورهای پیشرفته بسیار است . اسلام در چهارده قرن قبل با مثل زدن به پشه ، مگس و عنکبوت و نامگذاری بعضی از سوره های قرآن مجید به اسم بعضی از حشرات ، مانند نحل (زنبور) و نمل (مورچه ) ، در حقیقت تابلو ((حشره شناسی )) را بالابرده و افکار پیروان خود را به مطالعه در آفرینش حیرت زای حشرات جلب کرده است . ◽️در تاریخ نوشته اند که : طغیان و سرکشی ((نمرود)) به حدّی رسیده بود ، که با کمال گستاخی به جنگ با خدا برخاسته و لشگر انبوهی را برای این نبرد آماده کرده بود ! خداوند متعال پشه های کوچکی را به جنگ آنان فرستاد و لشگر او را از پای درآوردند و پشه ای هم به درون مغز نمرود رفت و پس از چهل روز شکنجه و ناراحتی ، سرانجام توسط این پشه کشته شد ؛ ( . . . فَاعْتَبِرُواْیا اءُوْلِی الاَْبصارِ). ((شعبی را پرسیدند که هیچ چیز از حکمت خالی نیست در آفرینش آن ، در این پشه و عنکبوت آفریدن چه حکمت است ؟ جواب داد که حکمت اندر آفرینش آن اگر خود آن بودی که نمرود طاغی به پشه ای هلاک کرد و مصطفی را به خانه عنکبوت که بر در غار ساخت از دشمن برهانید اگر همین بودی حکمت اندر آفرینش آن ، کفایت بودی )) . 👈🏾ادامه دارد... 🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
🔅🔅🔅 ✅اصل ششم 📜قرآن منبع نور، هدایت و علم است برای کسی که از آن بهره ببرد. ▫️عن أبي عبد الله علیه السلام قال: كَانَ فِي وَصِيَّةِ أَمِيرِ المُؤمِنِينَ علیه السلام أَصحَابَهُ اعلَمُوا أَنَّ القُرآنَ هُدَى النَّهَارِ وَ نُورُ اللَّيلِ المُظلِمِ عَلَى مَا كَانَ مِن جُهدٍ وَ فَاقَة ▫️امام صادق علیه السلام فرمودند: در سفارش اميرالمؤمنين علیه السلام به يارانش بود كه: بدانيد همانا قرآن براي هر كوشش و فقر، راهبري براي روز و نوري براي شب تار است. ⏪بعد از خواندن این روایت: ☑️از زبان امیرالمومنین شنیدم که قرآن بخوانم. ☑️بدانم اگر قرآن را راهگشای روز و شب خود می دانم به امیرالمومنین نزدیک شده ام. ☑️هم در سختی ها و در خوشی ها قرآن می خوانم. 🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
برشی از کتاب ادب فنای مقربان حضرت آیت الله جوادی آملی ج6 در تفسیر کبیره (13) 🔅🔅🔅 ⏪3. نمونه هايي از نمازهاي كامل ▫️نماز امام مجتبي (عليه‌السلام): امام مجتبي (عليه‌السلام) نيز در حالتي مشابه اميرمؤمنان (عليه‌السلام) در پاسخ علت آن فرمود: سزاوار است كسي كه مي خواهد در برابر خداي تعالي بايستد رنگش تغيير كند: و كان الحسن (عليه‌السلام) إذا فرغ من وضوئه تغيّر لونه. فقيل له في ذلك فقال: حقٌّ علي مَن أراد أن يدخل علي ذي العرش أن يتغيّر لونه. [عدة الداعي، ص 185؛ المحجة البيضاء، ج 1، ص 351.] ▫️و هنگامي كه به در مسجد مي رسيد سرش را به طرف آسمان مي گرفت و مي گفت: خدايا! مهمان تو بر در خانه توست. اي محسن! بنده زشت كارت نزد تو آمده است، به حق زيبايي هايي كه نزد توست از زشتي هاي او درگذر: كان (عليه‌السلام) إذا بلغ باب المسجد رفع رأسه و يقول: إلهي ضيفك ببابك، يا محسن! قد أتاك المسي ء فتجاوز عن قبيح ما عندي بجميل ما عندك يا كريم. [مناقب آل ابي طالب، ابن شهرآشوب، ج 4، ص 17.] ▫️همواره پس از نماز صبح كاري جز ذكر گفتن نمي كرد و سخني نمي گفت: إنّ الحسن (عليه‌السلام) كان إذا فرغ من الفجر لم يتكلّم حتّي تطلع الشمس. [مناقب آل ابي طالب، ابن شهرآشوب، ج 4، ص 17.] 👈🏾ادامه دارد... 🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
معنا شناسی خشیت در قرآن.pdf
197.8K
17 💢 موضوع:معنا شناسی خشیت در قرآن 📜 به هنگام فتنه ها و بلاها به قرآن پناه ببریم و از قرآن کمک بگیریم 🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
هدایت شده از انقلابِ قَلم
انس با قرآن اینکه فرمود: اِنَّ هذَا القُرءانَ یَهدى لِلَّتی هِیَ اَقوَم؛ این قرآن «اقوَم» را -«اَقوَم» یعنی استوارتر، بهتر، قوی‌تر، باقوام‌تر- به شما نشان میدهد، شما را به سمت «اقوَم» راهنمایی [میکند]؛ «اقوَم» در چه چیزی؟ «اقوَم» در زندگی دنیایتان، «اقوَم» در کسب عزّتتان، «اقوَم» در ایجاد حکومتتان و «اقوَم» در زندگی حقیقی و حیات اخروی‌تان که آن حیات حقیقی است -لَهِیَ الحَیَوان-معارف قرآنی وقتی همه‌گیر بشود، این جوری میشود. البتّه امروز ما بحمدالله خیلی پیشرفت کرده‌ایم؛ امّا کم است؛ نسبت به آنچه باید باشد کم است، با اینکه نسبت به گذشته بسیار زیاد است؛ لکن بیشتر از این [باید باشد.] باید جوری بشود که جامعه‌ی ما، مرد و زن ما، جوانهای ما با معارف قرآنی اُنس بگیرند؛ اصلاً معارف قرآنی حاکم بر ذهنها باشد. اگر این شد، قدرت استدلال به وجود می‌آید، قوّت دفاع به وجود می‌آید، ایمانها کامل میشود، حرکتها [به نتیجه میرسد]. بیانات در محفل انس با قرآن کریم،۱۳۹۸/۰۲/۱۶ #ما_و_قرآن
برداشت از آيه ۶ 📌 ديگران الی بايد نسبت به کسانی که می خواهند در کنار او باشند تا شوند باشد ولو اينکه باشند، آنها را در کنار خود جای دهد تا کلام را بشنوند و از اعمال، رفتار و گفتار خدا درس بگيرند. 🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom
(91) 🔅🔅🔅 ✅آیه 3 - الذين يومنون بالغيب و يقيمون الصلوه و مما رزقنهم ينفقون 💢تفسير ▫️يومنون: واژه ايمان از ريشه امن است و سر اطلاق ايمان بر عقيده آن است كه مومن اعتقاد خود را از ريب، اضطراب و شك، كه آفت اعتقاد است، مى رهاند و آن را ايمن مى كند. از اين رو رسوخ و استقرار عقيده در قلب را ايمان مى گويند و براى رسيدن به آن، علم به تنهايى كافى نيست، گاهى انسان به چيزى عالم است ولى به آن مومن نيست: (وجحدوا به واستيقنتها انفسهم). ▫️اعتقاد علمى بايد با جان و قلب انسان معتقد و عالم عجين شود و در اوصاف نفسانى و اعمال بدنى او جلوه كند تا اطلاق ايمان بر آن درست باشد و بر اين اساس، اطلاق مومن بر كسى كه عقيده حق را تنها بر زبان مى راند درست نيست: (من الذين قالوا امنا بافواههم ولم تومن قلوبهم)، (احسب الناس ان يتركوا ان يقولوا امنا و هم لا يفتنون)، عقد علمى كه قضيه ذهنى و معقول است تا با جن عالم عقد و گره ديگر نيابد، ايمان نيست. 🔅🔅🔅 ▫️غيب: غيب چيزى است كه با هيچ يك از حواس عادى و يا حواس مسلح قابل درك نباشد و در مقابل حضور و شهادت است و مصاديق فراوانى دارد و اگر در بحث روايى مفسران شيعه عنوان غيب، بر حضرت مهدى (عجل الله تعالى فرجه الشريف) تطبيق شده است، از قبيل بيان مصداق است، نه تفسير مفهوم، و از باب نمونه است، نه حصر. و مستند آن نص مورد قبول اماميه است، گرچه ديگران آن را نپذيرند. بنابراين، آنچه آلوسى به پيروى از امام رازى گفته است: زعمت الشيعه انه القائم وقعدوا عن اقامه الحجه على ذلك ؛ ناصواب است. ▫️ايمان به غيب يا به استناد برهان عقلى است و يا به استناد دليل نقلى (مواردى كه نقل حجت است) و گاهى به استناد (وجدان كشفى) و همان طور كه براى ارزيابى برهان عقلى يا نقلى، معيار خاصى است كه صحت برهان مزبور با آن معيار سنجيده مى شود، براى مشاهده نيز معيار ويژه اى است كه صحت كشف ياد شده، با آن ارزيابى مى شود. ▫️برخى از صاحب دلان، برهان نظرى را همواره در معرض دخل، قدح و عيب و نقص دانسته اند. از اين رو مى گويند: كسى كه اهل برهان است (نه عرفان و وجدان) هرگز ايمان مخلوط دل او نخواهد شد؛ ليكن اطلاق چنين پندارى ناصواب است ؛ زيرا گرچه برهان حصولى، همتاى عرفان صحيح حضور نيست، ولى چنين نيست كه همه براهين در معرض نقد و قدح باشد. 👈🏾ادامه دارد... 🔅تفسير و قرأن پژوهی @rahighemakhtoom
💢درون مرزی و برون مرزی ⏪در برابر بيگانه‌ها فرمود: =رُدُّوا الْحَجَرَ مِنْ حَيْثُ جَاء=؛ـ اين بيان نوراني حضرت امير است ـ فرمود: هر سنگي که چه از شرق و چه از غرب آمد آن را به همان‌جا برگردانيد! يک ملت ستم‌پذير نباشيد! ◽️عفو و اينها جاي خاص خودش را دارد، عفو برای درون‌مرزي است، در برون‌مرزي اگر کسي تجاوزي به گوشه‌اي از مرزهاي شما کرد، =رُدُّوا الْحَجَرَ مِنْ حَيْثُ جَاء=؛ فرمود: مبادا گوشه‌اي از گوشه‌هاي مملکت شما سنگي بيايد و شما آرام باشيد! ▫️عفو و احسان و مانند اينها برای برون‌مرزي نيست، در کشورتان بايد با عزّت و استقلال زندگي کنيد، امّا در درون مرز با بدي بجنگيد، نه با بد! ﴿وَ يَدْرَءُونَ بِالْحَسَنَةِ السَّيِّئَةَ﴾، نه =السيّئ=! نه آدم بد! بدي را برداريد! ﴿ادْفَعْ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ﴾، اين آيه غير از آن آيه اوّلي است، دستوري هست که شما با خوبي بدي و اختلاف را برطرف کن، نه طرف مختلِف را! طرفي که با شما اختلاف دارد، سعي مي‌کنيد او را از پا دربياوريد؟! اينکه کار اسلامي نيست! سعي بکن اختلاف را از بين ببر! ﴿ادْفَعْ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ﴾، آن وقت ﴿فَإِذَا الَّذِي بَيْنَكَ وَ بَيْنَهُ عَدَاوَةٌ كَأَنَّهُ وَلِيٌّ حَمِيمٌ﴾؛ آن وقت آن دوست خوبي براي شما خواهد شد! دوبار که شما گذشت کنيد، او دوست =حَمِيم= خواهد شد! =حَمِيم= مثل =حمّام=؛ يعني دوست گرم، =صَميم= يعني پُر، اين سنگ سخت را که سبک نيست مي‌گويند صخرهٴ صمّاء، کسي که =ثقل سامعه= پيدا کرده و چيزي در گوش او نفوذ ندارد را مي‌گويند =أصم=، دوست صميمي يعني دوستي که درون‌پُر است و چيز خلاف در او نيست. فرمود اگر شما بدي را از پا درآورديد، ﴿فَإِذَا الَّذِي بَيْنَكَ وَ بَيْنَهُ عَدَاوَةٌ كَأَنَّهُ وَلِيٌّ﴾، قبلاً =عَدُو= بود، الآن مي‌شود =وَلِيّ=، =حَمِيم= هم هست، =حمّام= هم هست، گرم هم هست و دوست گرمي مي‌شود. ▫️پس وظيفه ما در درون‌مرزي برداشتن اختلاف و بدي است و رسالت ما در برون‌مرزي دفاع است. بين =رُدُّوا الْحَجَرَ مِنْ حَيْثُ جَاء= و بين ﴿وَ يَدْرَءُونَ بِالْحَسَنَةِ السَّيِّئَةَ﴾، همان فرق بين درون‌مرزي و برون‌مرزي است. ▫️حضرت امير فرمود: =لَا يَمْنَعُ الضَّيْمَ الذَّلِيل‌= همين است! =ضَيم= يعني ستم‌پذيري، هيچ ملت آزاده و عزيزي ستم‌پذير نيست! فقط ملتِ ذليل و زبون است که زير بار ظلم مي‌رود... 🗓فرازی از درس تفسیر سوره شوری جلسه 32 آیت الله 🔅تفسیر و قرآن پژوهی @rahighemakhtoom