eitaa logo
✳️محفل قرآنی رحیق
3هزار دنبال‌کننده
3.2هزار عکس
1.3هزار ویدیو
620 فایل
🌷دانش دامنه گسترده ای دارد به آموخته ها قناعت نکنیم🌷 واژه رحیق برگرفته از آیه ۲۵ سوره مطففین به معنی شراب خالص بهشتی. گرداننده محفل گرچه تجربه و مطالعه ای ۳۰ ساله در مباحث قرآنی داردلیکن باور دارد هنوز در گام اول هست. @s_m_a57 @Sayyedali_1997
مشاهده در ایتا
دانلود
📌فرزندان امید 🔹 ما فرزندان امید هستیم؛ یعنی خدای سبحان فرمود: ﴿لاَ تَقْنَطُوا﴾؛[1] برگردید من بر می ‌گردانم. برگشتید، فوراً برمی‌گردانم، برگردید! با «یا الله» برگردید! ما همین امروز برگردیم هم اقتصاد ما بر می ‌گردد، هم فرهنگ ما بر می‌ گردد. چگونه برگردیم؟ خیلی از چیزها بود که به وسیله انقلاب برای ما تفسیر شده، قبل از انقلاب واقعاً یعنی واقعاً نمی‌فهمیدیم که یعنی چه، انقلاب برای ما حل کرد. 🔹 در یکی از روایات دارد که وجود مبارک حضرت در جبهه جنگ بود، کسی به حضرت عرض کرد که ای کاش برادر من با ما بود! حیف این جاست که ما به این مقام رسیدیم، داریم با کفار می‌ جنگیم، این برادرم نیست! حالا میدان جبهه است، حضرت فرمود: «أَ هَوَی‏ أَخِیكَ‏ مَعَنَا»؛ خط فکری برادرت با ماست؟ عرض کرد بله. فرمود در تمام ثواب ما شریک است.[2] ما این را سخنرانی کردیم، ولی نفهمیدیم چه می‌خواهد بگوید! نوشتیم، ولی نفهمیدیم! امام فرمود، اما نمی ‌فهمیدیم. این شخص در خانه‌ اش و در شهر خود دارد زندگی می ‌کند، در تمام ثواب این جبهه‌ ها شریک است، یعنی چه؟ واقعاً نمی ‌فهمیدیم انقلاب که شد فهمیدیم. الآن دو روحانی یا دو دانشگاهی یا یک روحانی و یک دانشگاهی، حالا همشهری‌ هستند؛ یکی از دو نفر رسیدند به یک سمتی، این یکی دستش به سمت نرسید؛ اگر این یار و یاور او باشد، دیگر در آن شهر و در آن روستا و در آن منطقه هیچ مشکلی پیش نمی ‌آید، کار پیشرفت دارد، ترقی دارد؛ اما اگر کارشکنی شروع شد [مشکل ایجاد می شود]. حالا الآن فهمیدیم که اگر این آقا ثوابش بیش از او نباشد، کمتر نیست. حالا دو روحانی ‌اند درس خوانده، یکی شده امام جمعه، این یکی نشد؛ او را دعا بکند، در نماز جمعه ‌اش شرکت بکند. دو دانشگاهی ‌اند او شده وکیل، این نشد؛ او را یاری کند. فرمود اگر خط فکری ‌اش با ماست، در تمام ثواب‌ های ما شریک است. ما خودمان را نخواهیم راحت هستیم. گفت: تا فضل و عقل بینی بی‌ معرفت نشینی ٭٭٭ یک نکته ‌ات بگویم خود را مبین که رستی[3] همین! 🔹 مرحوم آیت الله موسوی اردبیلی را خدا رحمت کند! آن وقتی که در شورای عالی قضایی بودیم به اتفاق مرحوم موسوی اردبیلی یک سفر استانی داشتیم، رفتیم آذربایجان که ایشان هم به اردبیل سری بزنند. بعد از اردبیل، یک بخشی داشت به نام گِرمی، منطقه‌ ای است؛ آن جا هم رفتیم سری بزنیم. آن جا برادران سپاهی و اینها بودند، ما دیدیم یک تابلوی بزرگی آن جا هست که کلمه «مَن» خیلی درشت روی آن نوشته شده است، بعد روی آن ضربدر زده که «من» تمام شد. اگر این ضربدر باشد، ما راحت هستیم، وگرنه داشتن رهبر خوب یک طرف قضیه است. اگر ـ خدای ناکرده ـ ما به این فکر باشیم که من باشم او نباشد، او باشد من نباشم، منتظر باشم که او چه وقت پایش لغزید که من هم پای دیگرش را بگیرم، رهبر اگر علی بن ابی ‌طالب هم باشد صد درصد شکست است! این نمی‌شود! ولی همیشه راه باز است. 🔹 این حرف‌ ها امید آور است نه یأس ‌بخش، برای اینکه همیشه راه باز است، دو لنگه ‌اش هم باز است! آن جا هم نیست، همین ‌جاست. همین که آدم تصمیم بگیرد عوض بشود، همین ‌جاست! [1]. سوره زمر، آیه53. [2]. نهج البلاغة (للصبحی صالح), خطبه12؛ «فَقَدْ شَهِدَنَا وَ لَقَدْ شَهِدَنَا فِی عَسْكَرِنَا هَذَا أَقْوَامٌ فِی أَصْلَابِ الرِّجَالِ وَ أَرْحَامِ النِّسَاءِ سَیرْعَفُ بِهِمُ الزَّمَانُ وَ یقْوَى بِهِمُ الْإِیمَانُ». [3]. دیوان حافظ، غزل434. 📚 دیدار اعضای حزب مؤتلفه اسلامی با حضرت استاد تاریخ: 1396/11/04 🆔 eitaa.com/EsraTvEitaa @rahighemakhtoom
. ☑️سیاست مفید 📄آن نوع سیاست می‌تواند برای حال بشریت مفید باشد که هدفی عالی‌تر از آنچه که جامعه با عوامل جبری به آنها رسیده و بر مبنای آن حرکت می‌کند، ارائه کند. 📄جامعه‌ای که بر مبنای عوامل جبر مادی در موقعیتی قرار می‌گیرد، توجیه چنین جامعه‌ای بر مبنای دیگر عوامل جبری، شبیه به جابه‌جا کردن و ایجاد تغییر در چند عدد آجر یا جانداران بی‌عقل و وجدان است. برای فهم این اصل می‌توانیم از وضع زندگی یک فرد نیز بهره‌برداری کنیم. 📄اگر یک فرد از انسان بدون اینکه صیانت ذاتی و مدیریت زندگی خود را با روش هدف‌داری به جریان بیندازد، قطعی است که مانند یک وسیلۀ ناآگاه و بی‌اختیار تحت سلطه و تصرف عوامل قوی‌تر، در این دنیا حرکت خواهد کرد. 📄او همان طبلی است که در مرکز تقاطع راه‌های حوادث قرار گرفته است که هر حادثه و هر شخص و هر عاملی که از راه می‌رسد، دستی بر او می‌کوبد و می‌رود. اگر یک انسان بخواهد مانند طبل در این دنیا زندگی نکند و هویتی مستقل داشته باشد و بگوید: «من هستم»، باید برای خود هدفی عالی‌تر از پدیده‌های زندگی معمولی حیوانی - که صدای او را جبراً درمی‌آورند - پیدا کند. 📄جامعۀ انسانی هم که متشکل از افراد است، اگر برای حیات خود هدفی نداشته باشد، یا اگر سیاست نتواند برای زندگی اجتماعی او هدفی عالی‌تر در مسیر تکامل آن تعیین کند، نه تنها برای جامعه کاری نکرده است، بلکه باعث رکود و عقب‌افتادگی مردم جامعه شده است. 📚جعفری، محمدتقی، مجموعه آثار ۱۳- فلسفۀ اخلاق، تعلیم و تربیت، ص ۶۹ @rahighemakhtoom
آیت الله العظمی جوادی آملی : انسان از یک عامل کثرت به نام طبیعت و یک عامل وحدت به نام روح ماوراء طبیعت تشکیل یافته، که اگر جنبه طبیعی خود را فربه نماید، جز اختلاف و نزاع چیزی نمی‏یابد و اگر جنبه ماوراء طبیعی خویش را تزکیه کند، از گزند هرگونه درگیری مصون و به شهد مسالمت و صفا کامیاب می‌گردد.http://ensani.ir/fa/article/journal-number/6616/%D9%85%D8%AC%D9%84%D9%87-%D8%A7%D9%84%DA%A9%D8%AA%D8%B1%D9%88%D9%86%DB%8C%DA%A9%DB%8C-%D8%A7%D8%B3%D8%B1%D8%A7-1388-%D8%B4%D9%85%D8%A7%D8%B1%D9%87-6@rahighemakhtoom
🔰نقش ايمان در رشد «وَالعصر اِن الانسان لَفى خُسر، الاالّذينَ آمنوا» در تمام دوره‌ ها انسان در خسارت است مگرآنهايى كه به هدفى و به عشقى رسيده‌ اند و به آن سو گرويده‌ اند. انسان مادامى كه هدفى ندارد آهسته آهسته راه مى‌ رود و مى‌ لنگد و حتى مى‌ نشيند و مى‌ پوسد، اما هنگامى كه كارى پيدا كرد حتى تا حد توالت رفتن و به مستراح رسيدن، آن وقت سرعت مى‌ گيرد و مى‌ شتابد و از تمام امكاناتش بهره مى‌ گيرد. هدف ‌ها و گرايش‌ ها، ما را از ركود و احتكار نجات مى‌ دهند، اما اين كافى نيست؛ چون پس از احتكار، جهنم اسراف در سر راه است. هر هدفى تا اندازه ‌اى استعداد ما را به كار مى‌ كشد و سرمايه‌ هاى ما را بارور مى‌ كند، بايد در انتخاب هدف سنجيد و انديشيد تا هدفى بيابيم كه تمام استعدادهاى ما را بارور كند و تمام نيروهاى نهفته و پاهاى پنهان ما را بيرون بكشد. انسان به خاطر معشوق مى ‌دود، هر چقدر معشوق عظيم‌ تر و ارزنده‌ تر باشد ناچار حركت و كوشش‌ اش و در نتيجه سود او زيادتر خواهد شد. بايد در انتخاب هدف سنجيد كه به سوى چه كسى رو بياوريم، به سمت چه هدفى بگرويم و به چه مقصدى مؤمن شويم. ايمان؛ يعنى گرايش، گرايش به سوى چى؟ آيا به سوى كسى و چيزى كه كمتر از ماست يا عالى ‌تر از ماست؟ گرايش به سوى پست‌ تر و يا برابر، يا اسراف است و يا ركود، يا انحطاط است و يا احتكار. پول، قدرت، شهرت، رياست و خلاصه دل و خلق و دنيا و شيطان، اينها مى ‌توانند هدف ما باشند، اما اين هدف ‌ها چيزى ندارند و استعدادهاى شكفته شده ما را به بن ‌بست مى ‌رسانند و در لجن مى ‌كشند. علی صفایی حائری
📌شرافت و عزت مؤمن 🔹 «قَالَ قَالَ النَّبِی (صَلِّی اَللَّهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّم) لِجَبْرَئِیلَ عِظْنِی»؛ وجود مبارک پیغمبر به جبرئیل (سلام الله علیهما) فرمود مرا موعظه کن، چون انسان یک چیزی را که می داند، وقتی از دیگران بشنود یک اثر مضاعف دارد. «فَقَالَ» جبرئیل به وجود مبارک پیغمبر (صلی الله علیه و آله و سلّم) گفت «عِشْ مَا شِئْتَ فَإِنَّكَ مَیتٌ»؛ به حضرت عرض کرد هر چه می خواهی زندگی بکنی، بر فرض عمرشما ادامه داشته باشد، پایان آن مرگ است. 🔹 «عِشْ مَا شِئْتَ فَإِنَّكَ مَیتٌ وَ أَحْبِبْ مَا شِئْتَ فَإِنَّكَ مُفَارِقُهُ»؛ هر چه را می خواهید دوست داشته باشید، ولی بدان که روز فراق می رسد، این محبوب دیگر با شما نیست! 🔹 «وَ اعْمَلْ مَا شِئْتَ فَإِنَّكَ مُلَاقِیهِ»؛ هر کاری که می خواهی بکنی آزاد هستی، ولی بدان یک روزی درگیر همان عمل هستی و سرانجام آن را می بینی. 🔹 آخرین جمله این است که «شَرَفُ الْمُؤْمِنِ قِیامُهُ بِاللَّیلِ وَ عِزُّهُ كَفُّهُ عَنْ أَعْرَاضِ النَّاسِ»؛[1] شرافت مومن در نماز شب است و عزّت او در این است که با آبروی مردم بازی نکند. [1] . الخصال (ابن بابویه)، ج1، ص7. 📚 درس خارج فقه نکاح ـ جلسه 33 تاریخ: 1394/10/02 🆔 eitaa.com/EsraTvEitaa @rahighemakhtoom
برداشت از آیه ۴۴ 📌تقوی و هدایت الی اللّه باید علاوه بر آنکه مردم را به نیکی می‏ کند و آنها را به می‏ رساند خودش را فراموش نکند و از روی کتاب و راهنمائی‏های پیشوایان به هدایت خود و دیگران بپردازد...‌‌ https://eitaa.com/joinchat/2952462340C4011b8cfbf @rahighemakhtoom
🕓📖🕚 📜ترک کردن و بی اعتنایی به قرآن جائز نیست. احترام قرآن باید حفظ شود. 🌹 بعضی قرآن را درون میز تلویزیون میگذارند و پاهای خود را سمت آن دراز کرده و فوتبال تماشا میکنند. قرآن باید در جای محترم قرار داده شود و خوانده شود. @ahkameshirin @rahighemakhtoom
برشی از کتاب گرانسنگ (146) (گنجینه آموزه های تفسیری) 🔅🔅🔅 اهْدِنَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِيمَ (6) 📌 بحث روايي ✅ 4 ـ پلي بر فراز جهنّم يا راهي در متن دوزخ ▪ عن مفضّل بن عمر، قال: سئلت أبا عبدالله (عليه السلام) عن الصراط فقال: «...وهما صراطان: صراط فى الدنيا وصراط فى الآخرة، فأمّا الصراط فى الدنيافهو الإمام المفترض الطاعة من عرفه فى الدنيا واقتدي بهداه مرّ علي الصراط الذى هو جسر جهنّم فى الآخرة ومن لم يعرفه فى الدنيا زلّت قدمه عن الصراط فى الآخرة فتردّي فى نار جهنّم»[ نورالثقلين، ج1، ص 21.]. ▪ عن رسول الله (صلي الله عليه و آله و سلم) قال: «يرد الناس النار ثم يصدرون بأعمالهم فأوّلهم كلمع البرق ثم كمرّ الريح ثم كحضر الفرس ثم كالراكب ثم كشدّ الرجل ثمّ كمشيه»[ بحار، ج8، ص249.]. 👈 اشاره: راه بهشت و جهنّم، دو راه در عرض هم نيست، بلكه دو راه در طول هم است و براي رسيدن به بهشت چاره اي جز عبور از جهنّم نيست: (وإنْ منكم إلاّ واردها كان علي ربّك حتماً مقضيّاً ثمّ نُنجّي الذين اتّقوا ونَذَرُ الظالمين فيها جِثيّاً) [سوره‌ي مريم، آيات 71 ـ 72. تعبير كانَ علي ربّك به اين معناست كه خداوند فعلي از افعال خود را بر فعل ديگر حاكم كرده است؛ مانند: كتب ربّكم علي نفسه الرّحمة (سوره‌ي انعام، آيه‌ي 54) كه حكمت الهي زمامدار و حاكم رحمت اوست وگرنه چيزي بر خداي سبحان حكومت ندارد و او زير پوشش قضا و حكم هيچ موجودي نيست. آنچه هست، افعال خداي سبحان است كه برخي زير پوشش برخي ديگر است و در اين گونه موارد نيز اوصاف فعليه را مي شود به فاعل نسبت داد.]؛ حكم قطعي و بي تغيير الهي است كه همه به جهنّم وارد شوند. آنگاه خداي سبحان پرهيزكاران را از آتش رهانيده، ستمگران را به زانو نشسته در جهنّم قرار خواهد داد. 🌴🌴🌴 🔰در رساندن سخن حق و پایبندی به آن استقامت بورزیم و ثابت قدم باشیم. @rahighemakhtoom
برشی از کتاب گرانسنگ (147) (گنجینه آموزه های تفسیری) 🔅🔅🔅 اهْدِنَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِيمَ (6) 📌 بحث روايي ✅ 4 ـ پلي بر فراز جهنّم يا راهي در متن دوزخ 📐 مفسران اختلاف دارند كه ورود همگان به دوزخ به معناي دخول است يا اِشراف و چون در مواردي «ورود» به معناي اِشراف آمده است مانند: (ولمّا ورد ماء مديَن) [سوره‌ي قصص، آيه‌ي 23.] 📜 در قصه‌ي حضرت موسي (عليه السلام) و (فأرسلوا واردهم فأدلي دلوه) [سوره‌ي يوسف، آيه‌ي 19.]در مورد نجات حضرت يوسف (عليه السلام) از چاه برخي گفته اند: مراد از ورود، اِشراف است. ▪ ورود به معناي اشراف باشد يا دخول[برخي از روايات به روشني «ورود» را به «دخول» تفسير كرده است. ر.ك مجمع البيان، ج5، ص525؛ درّالمنثور، ج4، ص280 و 281؛ كشاف، ج2، ص520.]، به هر تقدير جهنّم بر سر راه بهشت است و بهشتيان پس از عبور از جهنّم وارد بهشت مي شوند و اما دور بودن بهشتيان از جهنّم كه در آيه‌ي كريمه‌ي (أولئك عنها مُبعَدون) [سوره‌ي أنبياء، آيه‌ي 101.]آمده است، ممكن است مربوط به بعد از ورود و گذر از جهنّم باشد. 📁 عبور بهشتيان در قيامت از آتش، ضمن اين كه بازتاب نظام زندگي دنياست، اين ثمره‌ي نيكو را دارد كه موجب مزيد شكر بهشتيان خواهد شد؛ زيرا آنان با عبور از دوزخ در مي يابند كه از چه مرحله‌ي پرخطر و مقطع هولناكي رسته اند: «إن الله لايدخل أحداً الجنة حتي يطلعه علي النار وما فيها من العذاب، ليعلم تمام فضل الله عليه وكمال فضله وإحسانه إليه فيزداد لذلك فرحاً وسروراً بالجنة ونعيمها... »[ بحار، ج 8، ص 250.]. 📁 پيمودن صراط حق در دنيا نيز مستلزم گذر از آتش و زير پا گذاشتن آن است؛ زيرا صراط مستقيم راهي آسان و دور از جهنّم نيست، بلكه اطراف آن را سراسر، آتش احاطه كرده است و چون صراط مستقيم همان دين است كسي كه راه دين را طي نكند از صراط مي افتد؛ منتها اگر ارتباطش با صراط كاملاً گسسته و گسيخته شود ديگر توان ادامه راه را ندارد، ولي اگر رشته ارتباطش كاملاً قطع نشده، دوباره به آن بر مي گردد. پس ترك حكم خدا همان سقوط درآتش است و از اين رو قرآن كريم حرام خواري را آتش خواري مي داند: (إنّ الّذين يأكلون أموال اليتامي ظُلماً إنّما يأكلون في بطونهم ناراً وسَيَصلون سعيراً)[ سوره‌ي نساء، آيه‌ي 10.]. گرچه انسان در دنيا اين حقيقت مستور را احساس نمي كند، ولي در قيامت همين حقيقت به صورت باز و روشن ظهور مي كند و به خوبي مشهود خواهد شد. 📁 صراط مستقيم در دنيا به صورت دين و اولياي آن، يعني پيامبران و امامان معصوم(عليهم السلام) ظهور مي كند و در آخرت به صورت پلي بر روي جهنّم است و غصب مال يتيم نيز در دنيا با عنوان «حرام» بيان مي شود و در آخرت به صورت «شعله» عيان مي گردد. پس تبهكاران و حرام خواران هم اكنون در آتشند و سخني كه خداي سبحان با كافران و تبهكاران دارد نظير سخني است كه سرپرستِ كودك با كودك نافرمان دارد كه: اگر به آتش دست بزني هم اكنون مي سوزي؛ نه مانند سخن پزشك با بيمار ناپرهيز كه: اگر به اين توصيه ها عمل نكردي، پس از مدّتي با خطر روبرو خواهي شد. 📁 اميرالمؤمنين (عليه السلام) در نامه اي براي سلمان، آلوده شدن به دنيا را به مسموم شدن با زهر كشنده‌ي مار تشبيه مي كند: «أما بعد فإنما مثل الدنيا مثل الحيّة ليّن مسّها، قاتل سمّها» [نهج البلاغه، نامه‌ي 68.]؛ دست زدن به دنيا همانند لمس مار سمّي است؛ منتها مسموم شدگان به وسيله‌ي دنيا، بر اثر تخدير احساس درد نمي كنند، ليكن وقتي پرده برداشته شد مي بينند كه از پيش مسموم شده بودند و از مسموميّت خود غافل بودند: (لقد كنت في غفلة من هذا فكشفنا عنك غطاءك فبصرك اليوم حديد) [1]و روشن است كه غفلتْ فرع بر وجود مغفولٌ عنه است. بنابراين، راهيابي به بهشت مستلزم زير پا گذاشتن معاصي و گذر از جهنّم است. 📝 تذكّر: اختلاف نحوه‌ي عبور از صراط در قيامت، بازتاب نحوه‌ي پيمودن صراط مستقيم در دنياست؛ آنان كه در دنيا صراط مستقيم را به آساني و با رغبت پيمودند، آن جا نيز همانند برقي جهنده از آن مي گذرند؛ اما اگر در دنيا، گاهي پايبند ديانت و زماني هم به دنبال راههاي انحرافي بودند صراط آخرت را اُفتان و خيزان طي مي كنند. 🌴🌴🌴 🔰در رساندن سخن حق و پایبندی به آن استقامت بورزیم و ثابت قدم باشیم. @rahighemakhtoom
(گنجینه آموزه های تفسیری) 🔅🔅🔅 📌 نگاشت 18 : پیام ها ی تفسيری آیه 9سوره اعلی فَذَکِّرْ إِنْ‌ نَفَعَتِ‌ الذِّکْرَى‌ 🔹 «إِنْ»: اگر. زمانی که. حتماً و قطعاً (نگا: قاسمی). این واژه می‌تواند شرطیّه بوده و جواب آن مدلول (فَذَکِّرْ) باشد، و یا به معنی (إِذْ) باشد (نگا: آل‌عمران / . یعنی زمانی که احساس شود، موقعیّت مناسب، و شنوندگان آمادگی پذیرائی حق را دارند، اندرز بجا و سودمند خواهد بود (نگا: ق / ). یا این که به معنی (قَدْ) و برای تحقّق باشد. یعنی قطعاً اندرز سودمند خواهد بود (نگا: ذاریات / ). «الذِکْری»: پند و اندرز ✅ ۱ - پیامبر(ص)، مأمور موعظه و زنده نگه داشتن تعالیم الهى در اذهان مردم (فذکّر) 🔹 «تذکیر» (مصدر «ذکّر») به معناى موعظه کردن است (قاموس)، ذکر و حفظ به یک معنا است; جز این که حفظ به فراگیرى نظر دارد و ذکر به حضور در ذهن. (مفردات) ✅ ۲ - فراگرفتن قرآن و حفظ آن و دارا بودن تسهیلات خدا دادى، پیامبر(ص) را از شرایط لازم براى ارشاد مردم برخوردار ساخته بود. (سنقرئک فلاتنسى ... و نیسّرک للیسرى . فذکّر) 🔹 حرف «فاء»، فرمان ارشاد و تذکر را بر آیات پیشین تفریع کرده است. در آن آیات، از توانمندى پیامبر(ص) بر قرائت، حفظ و پى گیرى آسان تعالیم قرآن سخن به میان آمده بود. بنابراین وجود آن ویژگى ها، مقدمه لازم براى اقدام به تذکر است. ✅ ۳ - آگاهى و توانایى، دو شرط لازم در ارشاد مردم (سنقرئک ... نیسّرک ... فذکّر) ✅ ۴ - هدف از نزول قرآن بر پیامبر(ص)، توجّه دادن به مردم و نصیحت کردن آنان است. (سنقرئک ... فذکّر) ✅ ۵ - لزوم موعظه و ارشاد مردم، مشروط به سودمند بودن آن است. (فذکّر إن نفعت الذکرى) 🔹 «ذکرى» اسم مصدر براى «تذکیر» است (قاموس)، این کلمه نسبت به کلمه «ذکر»، مبالغه بیشترى دارد. (مفردات) حرف «ان» یا براى اشتراط حقیقى به کار رفته است و یا مراد از آن تشکیک است. برداشت یاد شده ناظر به احتمال نخست است. 🔹 گفتنى است که مراد از «نفع» در آیه شریفه، اعم از اتمام حجت است; بنابراین تذکرى که اتمام حجت باشد داراى نفع بوده و فرمان «ذکّر» شامل آن مى شود; ولى در مورد کسانى که بر آنان اتمام حجت شده، شرط وجوب موعظه، تأثیرگذار بودن آن است. ✅ ۶ - پیامبر(ص)، در مورد کسانى که پند و اندرز به آنان بیهوده است، تکلیفى ندارد. (فذکّر إن نفعت الذکرى) ✅ ۷ - لزوم ارشاد تمام مردم، هر چند امیدى به پندپذیرى برخى از آنان نیست. (فذکّر إن نفعت الذکرى) 🔹 چنانچه مراد از «إن»، تشکیک باشد، جمله «إن نفعت الذکرى» قید «ذکّر» نخواهد بود; بلکه جمله معترضه اى است که تعریض به وجود افراد تذکرناپذیر در بین مردم دارد. مفاد آیه در این احتمال این است که باید همه مردم را ارشاد کرد ولى مگر تذکر سودى دارد؟! این تعبیر علاوه بر اظهار یأس از سودمندى تذکر براى گروهى از مردم، بر نکوهش آنان نیز دلالت دارد. 🌴🌴🌴 🔰در رساندن سخن حق و پایبندی به آن استقامت بورزیم و ثابت قدم باشیم. @rahighemakhtoom
(گنجینه آموزه های تفسیری) 🔅🔅🔅 📌 نگاشت 19 : پیام ها ی تفسيری آیه 10سوره اعلی ✅ سَيَذَّکَّرُ مَنْ‌ يَخْشَى‌ ✅ ۱ - کسانى که عظمت خداوند را احساس کرده و از او هراس دارند، در پذیرش موعظه هاى پیامبر(ص) درنگ نمى کنند. (سیذّکّر من یخشى) 🔹 «خشیت» ترسى است که آمیخته با احساس عظمت باشد(مفردات راغب). «سیذّکّر» در اصل «سیتذکّر» بوده است و حرف «سین» در آن بر نبود تأنّى و تأخیر در پذیرش تذکر دلالت دارد. ✅ ۲ - لزوم خداترسى و تأثیرپذیرى از پندهاى قرآن و هراس از فرجام ناهماهنگى با تعالیم آن (سنقرئک ... فذکّر ... سیذّکّر من یخشى) ✅ ۳ - خشیت، عاملى مؤثر در پیدایش پندپذیرى براى انسان است. (سیذّکّر من یخشى) ✅ ۴ - آگاه ساختن اهل خشیت به معارف قرآن، آسان و بى نیاز از تحمل رنج و ناراحتى است. (سنقرئک ... و نیسّرک للیسرى . فذکّر ... سیذّکّر من یخشى) ✅ ۵ - فرجام بى اعتنایى به پیام هاى قرآن، هراس انگیز و هولناک است. (سنقرئک ... فذکّر ... سیذّکّر من یخشى) 🔹 خشیت و ترس از خداوند، به معناى هراس از مجازات هاى او در صورت روى گردانى از تذکرات قرآنى است. ✅ ۶ - عاقبت اندیشان و اهل خشیت، تأثیرپذیر از تذکرات و پندهاى قرآن (فذکّر ... سیذّکّر من یخشى) ✅ ۷ - تعالیم قرآن، براى انسان هاى پندپذیر سودمند است. (إن نفعت الذکرى . سیذّکّر من یخشى) 🔹 مراد از جمله «سیذکّر...» - به قرینه «إن نفعت الذکرى» (در آیه قبل) - «سیذکّر و ینتفع» است; یعنى، پذیرش پند قرآن، ملازم با سود بردن از آن است. ✅ ۸ - مبلّغان و نصیحت کنندگان مردم، نباید انتظار تأثیر فورى داشته و با گذشت اندک زمانى، مأیوس شوند. (فذکّر ... سیذّکّر) 🔹 حرف «سین» در «سیذکّر»، وعده به انجام یافتن تذکر پس از مدتى کوتاه است. 🌴🌴🌴 🔰در رساندن سخن حق و پایبندی به آن استقامت بورزیم و ثابت قدم باشیم. @rahighemakhtoom
59 🔅🔅🔅 ☑ قرآن و پلورالیزم ⏪ دلیل دوم تكثرگرایان: از جمله آیاتی كه به آن استناد می‌كند سوره مائده، آیه 48، است كه می‌فرماید: «... برای هر یك از شما (امت‌ها) شریعت و راه و روش قرار داده‌ایم. و اگر خدا می‌خواست شما را یك امت قرار می‌داد، ولی (خواست) تا شما را در آن چه به شما داده است بیازماید. پس در كارهای نیك بر یكدیگر سبقت گیرید...» 📁 نقد و بررسی: مفسران در طول چهارده قرن، برای تفسیر آیه مذكور تفاسیر گوناگونی عرضه داشته‌اند كه وجه اشتراك تمام آنها دلالت نكردن این آیه بر تأیید ادیان دیگر است. علامه طباطبایی _ رحمه الله _ با تحلیل بر مسأله نسخ سایر ادیان توسط آیین اسلام می‌گوید: «مقصود از «امه واحده» در آیه مذكور وحدت و یكنواختی استعدادها و بسترهای پذیرش شرایع در بین انسان‌هاست به این معنا كه اگر خداوند می‌خواست، می‌توانست زمینه‌ها و استعدادهای انسان‌ها را یكدست و یكنواخت بیافریند تا آنها را از ابتدا تا انتها، تنها قابلیت و شایستگی یك شریعت را داشته باشند، و در این فرض، سخن از تكثر و تكامل شریعت به میان نمی‌آمد. ولی خداوند چنین نكرد، بستری فراهم آورد تا انسان رو به رشد و تكامل نهد و این با صرف اختلاف در مناطق جغرافیایی یا زبانی و نژادی میسر نمی‌شود، بلكه راه آن اختلاف به حسب گذشت زمان و بالندگی استعدادهای آدمی در پذیرش شریعت كامل است تا بدین سان قدم به عرصه امتحان بزرگ الهی بگذارد»[6] ⏪ دلیل سوم تکثر گرایان: به ادعای كثرت‌گرایان؛ قرآن از «صراط مستقیم» به صورت مطلق و نكره سخن می‌گوید، چنانكه می‌فرماید: «..انك علی صراط مستقیم»[7]؛ «... همانا تو بر راهی راست قرار داری». و آیات 4، سوره یس، نحل، 121، فتح 2 و... استناد نمودند. این به این معناست كه تمام ادیان صراط‌المستقیم هستند. 📁 نقد و بررسی: این دلیل یكی از ضعیف‌ترین ادله آنهاست، كه دارای كاستی‌های زیادی است. اشكال اساسی آن، توجه نكردن آنها به مفهوم «صراط مستقیم» در قرآن است. در حالی كه مقصود از صراط مستقیم حقیقت دین ـ یعنی تسلیم به امر الهی ـ است؛ چنانكه بعضی از آیات معرفت ربوبی همراه با تعبد و عبادت حق را «صراط مستقیم» معرفی می‌كند «و ان اعبدونی هذا صراط مستقیم»[8] و این كه مرا پرستید، این است راه راست». ▪ در برخی دیگر آیات صراط به خود خداوند اضافه شده است.[9] و در برخی دیگر «صراط مستقیم» به معنای هدایت در مقابل ضلالت به كار رفته است.[10] ▪ بنابراین، حقیقت صراط مستقیم همان عبودیت الهی و التزام به دین آسمانی است.[11] ▪ افزون بر آنچه گذشت «صراط مستقیم» الهی از زمان نخستین پیامبر همواره با تطور زمان و استعداد پیامبران و امت‌ها رو به تكامل نهاده است. ⏪ ادامه دارد... 🍀🍀🍀 🔅 به هنگام فتنه ها و بلاها به قرآن پناه ببریم. @rahighemakhtoom
برشی از کتاب گرانقدر سروش هدایت ج 2- برش 200 پیام های حضرت به همایش ها و کنگره های گوناگون علمی دینی فرهنگی و سیاسی شامل ناب ترین معارف دینی 🔅🔅🔅 📈 برش هایی از پيام به مناسبت بزرگداشت يكصدمين سال تولد علامه طباطبائي(ره) ✅ اصل ششم. جان ملكوتي اگر رهن تن نشود، مي تواند دانشِ زميني را براي رهيافت به بينش آسماني وسيله قرار دهد، زيرا ريشه تمام دانش هاي صائب مخزن الهي است. عقل برهاني پيام خدا را در نهاد خود دارد و با اثاره وحي شكوفا مي گردد و مي تواند رهنمودهاي وحي را بهتر ادراك كند و يافته هاي خود را بدون اختلاط يا امتزاج با باورهايي كه خارج از قلمرو حجيّت است، به عنوان تفسير قرآن عرضه نمايد. 📜 بهترين نردبان اين ترقّي سجده در پيشگاه خداوند است؛ گفتم كه بنما نردبان، تا بر روم بر آسمان گفتا سر تو نردبان، سر را در آور زير پا[ديوان شمس تبريزي.] ❇ اولين فيض چنين ترقّي اي، تحوّل روحي يافتن و مشاهده چيزي كه بر ديگران مستور است و احساس طمأنينه كه در طبيعت يافت نمي شود وبالاخره سالك را مجذوب نمودن است. حضرت استاد علامه طباطبائي(قدس‌سرّه) در اين باره چنين مرقوم فرموده اند: «در اوائل تحصيل كه به صرف و نحو اشتغال داشتم، علاقه زيادي به ادامه تحصيل نداشتم و از اين روي هر چه مي خواندم نمي فهميدم و چهار سال به همين نحو گذرانيدم. پس از آن يكباره عنايت خدايي دامنگيرم شده، عوضم كرد و در خود يك نوع شيفتگي و بي تابي نسبت به تحصيل كمال حسّ نمودم... ».[ آيينه مهر، ص13ـ11.] 📜 اين بارقه را مي توان ظهور دولت قرآن دانست كه در هنگام گستره اين صبح صادق، شمس الوحي به نام «الميزان في تفسير القرآن» طلوع نمود و به بركت متن خود، يعني قرآن كريم، پهنه زمان و سينَه زمين را روشن مي نمايد. ❇ هَيمنَه دولت قرآن بر دولت هاي ديگر را مي توان در ارزيابي مُلك رسول گرامي صلي الله عليه و آله و سلم و مُلك سليمان(عليه‌السلام) يافت، زيرا دولت سليمان(عليه‌السلام) بر مدارِ (غدوّها شهرٌ و رواحها شهرٌ) [سوره سبأ، آيه 12.]، راه يك ماهه را بامداد و راه يك ماهه را شامگاه مي پيمود، چون مركب رهوار او «باد» بود؛ (فسخّرنا له الريح) [سوره ص، آيه 36.]، ولي دولت قرآن بر محورِ (ليلة القدر خير من الف شهر) [سوره قدر، آيه 3.]، راه هزار ماهه هشتاد سال) را يك شبه طي مي نمايد؛ گذشته از آنكه طي الزمان از طي المكان ممتاز است. 🌹🌹🌹 💻برای ترویج و تبلیغ و انتشار آموزه های قرآنی خالصانه تلاش کنیم. @rahighemakhtoom
برداشت از آیات ۴۵ تا ۵۰ 📌 سالک الی در مشکلات راهش، باید از کمک بگیرد و از که یکی از ارکان استقامت است نیز باید کمک بگیرد و بداند که بالأخره با پروردگارش ملاقات خواهد کرد. نعمت‏های الهی را یادآور باشد که اگر این اعمال را انجام داد تعالی او را بر همه جهان برتری می‏ دهد، او را از سرسختش می‏ دهد، از بلاهای بزرگ دورش می‏ کند و دشمنش را ذلیل می‏ نماید... @rahighemakhtoom
حضرت آيت الله (دامت برکاته) 📌 تبيين جايگاه علمي و عملي امام صادق (ع) 🔰 وجود مبارك (سلام الله عليه) كه رئيس مذهب ماست در حقيقت رئيس اسلام است، اختصاصي به ما شيعه‌ها ندارد در فرصت مناسبي كه نصيب آن حضرت شد سعي كردند اسلام ناب را درست تبيين كنند و تعليم بدهند و عناصر محوري آن را بيان كنند. اولاً سعي كرد مردم را به ساختن مدرسه و حوزه علميه و مراكز دانشگاهي آن روز آشنا كند اين به عنوان اوّلين اصل و اقدام آن حضرت بود. 🔰 اگر وجود مباركش رئيس مذهب بود اين ايده را پياده كرد منتها اجازه ساختن مدرسه و حوزه علميه و دانشگاه در طائف ندادند در جاي ديگر ندادند اما آن حضرت در منزلش, در جاهاي تنهايي, يك نفر, دو نفر همين كار حوزه و دانشگاه را كرد، چهار هزار شاگرد تربيت كرد، اصول اربعمائه را تدوين كرد كه اين كتب اربعه ما خوشه و شاخه‌اي از آن اصول اربعمائه وجود مبارك امام صادق است كه ده‌ها حُكم فلسفي و كلامي و فقهي و حقوقي را به شاگردانش آموخت . 🔰 اصل دوم اينكه آدم بالأخره چه چيزي بفهمد؟ خب حالا ما و درست كرديم چه چيزي درس بخوانيم؟ درس بخوانيم كه روي ميز بنشينيم و مشكل جامعه حل نشود يا درس بخوانيم كه مشكل جامعه حل بشود؟! درسي بخوانيم كه خروجي‌اش صنعت و كشاورزي و دامداري و و باشد، و گرنه درسي بخوانيم كه روي ميز بنشينيم همان است كه به ما گفتند «أعوذ بك من علم لا ينفع». 🔰 اين دعاهايي كه مي‌گويند در قنوت نماز, در تعقيبات نماز بخوانيد يعني چه, يعني خدايا آن علمي كه مشكل جامعه را حل نكند، آن علم يك آفتي است، ما از آن علم به تو پناه مي‌بريم حالا وجود مبارك امام صادق اگر توفيقي برايش پيدا نشد كه حوزه علميه وسيعي, دانشگاه وسيعي, مدرسه وسيعي بسازد، اما علومي كه بايد بخوانند و عالم بشوند را مشخص كرد. 🔰 اصل سوم اینکه امام صادق كه رئيس مذهب ماست چه كار كرد؟ فرمود اگر اين دانشگاهي كه من مي‌گويم داشتيد اگر اين حوزه‌هاي علميه كه من مي‌گويم داشتيد خروجي‌اش اينها هستند كه من مي‌گويم. خروجي حوزه‌ها بايد مرداني باشند راه‌شناس, راه‌بين, راه‌رو كه در هر محلّي كه مي‌رود مثل اينكه نور دارد حركت مي‌كند، آن عالمي كه ديدن او, نشستن او, گفتار او, محضر او مردم را نور ندهد كه عالم نيست دانشگاهي هم بشرح ايضاً. 🗓 96/04/29 @daftar_ayatollah_javadi_amoli @rahighemakhtoom
📌 حزم و درایت 🔹 نامه ‌اي وجود مبارک حضرت امير براي مردم مصر نوشت، فرمود بگوييد ما رهبري به نام علي بن ابيطالب داريم و استانداري به نام مالک اشتر داريم، اينها کافي نيست «مَنْ‏ نَامَ‏ لَمْ‏ يُنَمْ‏ عَنْه‏»؛[1] کشوري که به خواب برود دشمن نمي‌ خوابد «مَنْ‏ نَامَ‏ لَمْ‏ يُنَمْ‏ عَنْه‏» او مورد خواب قرار نمي‌ گيرد، دشمن بيدار است. شما حق خواب نداريد! پس چکار کنيد؟ «لَا تَذُوقُوا النَّوْمَ‏ إِلَّا غِرَارا أَوْ مَضْمَضَةً»،[2] شما در روزهای ماه مبارک رمضان که روزه داريد وضو مي ‌گيريد، کسي که وضو مي ‌گيرد مستحب است که آب را مضمضه بکند، آب را که نمي‌ خورد در دهان مضمضمه مي ‌کند؛ فرمود اين خواب را در چشم خود مضمضه کنيد فرو نبريد، منظور خواب غفلت است! «لَا تَذُوقُوا النَّوْمَ‏ إِلَّا غِرَارا أَوْ مَضْمَضَةً». 🔹 به وجود مبارک پيغمبر (صلّي الله عليه و آله و سلّم) فرمود تو رسول ما هستي، اما اين دشمن ‌ها مخصوصاً اين صهيونيسم فرمود: ﴿لا تَزالُ تَطَّلِعُ عَلي‏ خائِنَةٍ مِنْهُمْ﴾[3] اين را صريحاً فرمود، فرمود توي پيغمبر بايد حواست جمع باشد! دعا البته مستجاب است، اما همه کارها با دعا حل نمي‌ شود، اگر با دعا حل مي ‌شد جهاد و مبارزه و مانند آن نبود. اين آيه نازل شد پيامي داشت، فرمود تو حواست جمع باشد ﴿لا تَزال﴾ يعني هميشه ﴿لا تَزالُ تَطَّلِعُ عَلي‏ خائِنَةٍ مِنْهُمْ﴾ تا دين هست مخالف هم دارد و هر روز دارند نقشه مي‌ کشند. 🔹 منتها يک بخشي از آن مربوط به حُسن ظن است که ـ إن ‌شاء الله ـ به ما کاري ندارند، اين طور نيست «سُوءُ اَلظَّنِّ مِنَ اَلْحَزْم».[4] مرحوم علامه طباطبايي را خدا غريق رحمت کند! او وقتي وارد حرم مي ‌شد در و ديوار را مي ‌بوسيد، کلمات اينها اين است! بيان امام است که «سُوءُ اَلظَّنِّ مِنَ اَلْحَزْم»، نسبت به ما نگفتند که ما نسبت به يکديگر بدبين باشيم، فرمودند حزم و درايت و طينت و عقلانيت و مديريت اين است که انسان نسبت به دشمن بدگمان باشد. [1]. نهج البلاغة(للصبحي صالح)، نامه62. [2]. نهج البلاغة(للصبحي صالح)، نامه11. [3]. سوره مائده، آيه13. [4]. اکمال غررالحکم، ص412؛ نثر اللآلئ، ص74؛ ر.ک: الکافی (ط ـ الاسلامیه)، 1، ص27؛ «لْحَزْمُ‏ مَسَاءَةُ الظَّنِ». 📚 دیدار جمعی از فرماندهان ناجا با حضرت استاد تاریخ: 1398/09/03 🆔 @rahighemakhtoom
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥نماهنگ «معلم عشق» با نوای مهدی رسولی 🏴شهادت حضرت امام جعفر صادق علیه السلام تسلیت باد @rahighemakhtoom
کتاب: آفاق انديشه شماره صفحه: 391 آیت الله جوادی آملی : توجه كنيد هرجا باشيد او با شماست و از هر كسي به شما نزديك تر است . وقتي ابوحنيفه به امام صادق ( عليه السلام ) عرض كرد كه فرزندتان موسي در جمع و در ازدحام نماز مي خواند و رهگذران را از عبور از پيش روي خود منع نمي كند ، امام ( عليه السلام ) فرزند معصوم خود را فراخواندند و گزارش ابوحنيفه را براي وي بازگو كردند . امام موسي بن جعفر ( عليه السلام ) فرمود : إنّ الذي كنت أُصلّي له كان أقرب إليّ منهم؛ آن كس كه من در پيشگاه او ايستاده ام از همه اين عابران به من نزديك تر است . @rahighemakhtoom
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
48 🔅🔅🔅 🔹با بیانی جذاب، شنیدنی و زیبا و آسان وساده و کاربردی ▪️با هشتگ در کانال تمام فایل ها را می توانید گوش کنید. 🔅 به هنگام فتنه ها و بلاها به پناه ببریم. ☑️ ثواب استفاده از این فایل هدیه به پیشگاه مقدس امام صادق علیه السلام @rahighemakhtoom
برشی از کتاب گرانسنگ (148) (گنجینه آموزه های تفسیری) 🔅🔅🔅 اهْدِنَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِيمَ (6) 📌 بحث روايي ✅5 ـ ويژگيهاي صراط و دشواري پيمودن آن 📃عن سعدان بن مسلم عن أبي عبدالله (عليه السلام) قال: سئلته عن الصراط، فقال: «هو أدقّ من الشَعر وأحدُّ من السيف»[ تفسير قمي، ج1، ص29.]. 📃عن النّبي (صلي الله عليه و آله و سلم) قال: «الصراط أدقّ من الشَعر وأحدُّ من السيف وأظلم من اللّيل»[ علم اليقين، ص 969.]. عن أميرالمؤمنين (عليه السلام): «واعلموا أن مجازكم علي الصراط (السراط) ومزالقِ دَحضه وأهاويل زَلَلِه وتارات أهواله. فاتقوا الله عباد الله تقيّة ذى لُبّ شغل التفكر قلبه وأنصب الخوف بدنه وأسهر التهجد غِرار نومه... »[ نهج البلاغه، خطبه 83، بند 36.]. اشاره: انسان موجودي متفكر و مختار است كه كمال او در پرتو تشخيص حق و عمل به آن است. تشخيص حق از باطل در بين آراي متضارب و مكاتب متقابل و انتخاب اَحسن آنها بسيار دشوار است؛ چنانكه تطبيق عملي بعد از تحقيق علمي كاري است بسيار سخت. 📃تشخيص صحيح علميِ حق همانند ديدن موي باريك در تاريكي شب سخت است و استقامت در بستر صراط نيز همانند حركت بر لبه‌ي تيز شمشير دشوار است. 📃محقّقاني كه موشكافي مي كرده اند و از آنان در تَراجِمْ با تعبير «شَقَّقوا الشَعْر» ياد مي شود، با رنج توانفرسا در تشخيص علميِ حق كامياب مي شدند و پرهيزكاراني كه در جهاد اكبر، بنيان مرصوص بوده اند و از آنان با تعبير «رُهْبان باللّيل وأُسْدٌ بالنهار» تعبير شده است، در پيمودن عملي صراط قسط و عدل موفق بوده اند. غرض آن كه، در سايه صيانت فطرت راستين و رعايت تقوا مي توان چيزي را كه از مو باريكتر است در تاريكتر از شب تشخيص داد و بر چيزي كه از شمشير تيزتر است در تاريكتر از شب به سلامت گذشت. 🌴🌴🌴 🔰در رساندن سخن حق و پایبندی به آن استقامت بورزیم و ثابت قدم باشیم. @rahighemakhtoom