eitaa logo
خط سبز
107 دنبال‌کننده
278 عکس
28 ویدیو
2 فایل
گاه نوشت های "محمدرضا اخضریان کاشانی" دانش جوی اندیشه و سیاست و جامعه
مشاهده در ایتا
دانلود
سرزمین تمدن ها در دورانی که آثار فاخر هنری و فرهنگی، گران و خارج از دسترس عموم و حتی خواص جامعه است، فرصت و توفیق شد از نمایشگاه و تم پارک در بازدید کنیم. یک ایده ناب و ارزشمند که می تواند سرمایه ای گرانبها برای پیوند میان همسایگان باشد. نمادهایی زیبا از آثار تمدنی چند کشور اسلامی در محور مقاومت به همراه نمایشگاه هایی از عکس و فیلم مقاومت مردم که در کنار نمایش ها و موسیقی های مذهبی جذابیت بازدید را دوچندان می کند. سازه هایی شبیه سازی شده از کعبه، حرم امن الهی، قدس، قبله اول مسلمانان، حرم های شریف حسینی، رضوی و زینبی و آثار تاریخی و فرهنگی از سوریه و لبنان و یمن در کنار نمادهایی از غزه جلوه هایی از این نمایش تمدنی است. موکب های پذیرایی با چای و آب و غرفه های فروش باقلوای عربی و فلافل لبنانی و انگشتر یمنی هم در مسیر بازدید از جاذبه های تفریحی آن به شمار می روند. اوج برنامه را شاید نمایش موسیقایی آیینی مرتبط با واقعه عاشورا در نظر کرفت که با روایت صابر خراسانی و گروه بزرگ ارکستر آیینی، مخاطبان را ساعتی را با شبیه خوانی و تعزیه و عزاداری به کربلا می برند. از دید من چنین جشنواره هایی با نگاه تمدنی و فرهنگی غنیمتی بزرگ است که به سهم خود لازم می دانم از شهرداری تهران قدردانی کنم. اما روشن است که چنین کار فاخری بدون نقص نیست و ضروری است در آینده نقاط ضعف آشکار آن حذف و نقاط قوت آن افزایش یاید. از جمله آنها ضعف اطلاع رسانی است به گونه ای که عملا نمی توان نشانی روشن از معرفی این رویداد فرهنگی در رسانه های عمومی و شهری دید. شاید دلیل آن را بتوان در ضعف در مدیریت برنامه و فرایند پذیرش مهمانان و پارکینگ و انتقال دوباره آنان با اتوبوس های از رده خارج تا محل برنامه جستجو نمود به حدی که در شب جمعه که سایر بخش های برج میلاد مملو از جمعیت بود جمعیتی کمتر از هزار نفر در این برنامه ارزشمند حضور داشتند که همان ها هم موقع خروج با دشواری هایی روبرو شدند. ضعف بزرگ دیگر برنامه که می توان در برنامه های آینده جبران کرد، نبود پیوست مناسب و تحقیق شده در خصوص آثار تمدنی و عدم بهره مندی لازم و شایسته از این سازه های بنا شده است بویژه اینکه مخاطب را با هیچ یک از این آثار درگیر نمی کند و جز باقلوا و فلافل، یادگاری با خود نمی برند. در یک جمع‌بندی خلاصه، اگر چنین برنامه ای نخستین تجربه است، ستودنی و قابل تقدیر است و اگر تکراری از گذشته است، یک کار متوسط و نیازمند بازنگری است. با وجود این نقاط ضعف، به هیچ عنوان نمی توان ارزش این برنامه فرهنگی را در دوران سخت فرهنگ و هنر نادیده گرفت. به همه دوستان پیشنهاد و توصیه می کنم حتما از آن بازدید نمایند. در پایان یاد و خاطره شهید که سه شنبه شب پیش از شهادت، از این نمایشگاه بازدید نمود و ردپایش بر این زمین هنوز تازه بود را گرامی می دارم. به کانال گاه نوشت های خط سبز بپیوندید. https://eitaa.com/sabzkhat
ترور و صیانت مجازی در برخی خبرها آمده بود که موساد شهید رهبر حماس را از طریق واتس اپ ردیابی و امکان شناسایی محل دقیق اقامتگاه وی و حمله موشکی به آن را ممکن ساخت. پی نوشت : صرفنظر از درستی یا نادرستی و اعتبار خبر یا وابستگی منبع خبر به یک پیام رسان رقیب، آنچه در داخل از این گونه اخبار بهره گیری میشود بزرگنمایی ابعاد خطرآفرین شبکه های مجازی و در نتیجه، تاکید بر فیلترینگ و محدودسازی بیشتر آنها برای عموم مردم است. واقعیت این است که شبکه های اجتماعی و پیام رسان های بیگانه قطعا دچار آسیب های جدی بویژه در عرصه امنیتی است چنانکه بیشتر آنها را می توان در عرصه فیلترشکن ها هم یافت. اما اگر بنا به تجویز محدودیت برای شبکه ها و پیام رسان ها باشد به جای مردم عادی که دچار چنین چالش های امنیتی نیستند، مقامات ارشد و نزدیکان آنها که با گوشی های هوشمند، در انواع پیام رسان های ممنوع حضور دارند و جان خود یا همکاران داخلی و خارجی شان نیز ممکن است در معرض خطر باشد قطعا در اولویت نخست منع دسترسی به شبکه ها و گوشی های هوشمند بویژه ساخت دشمن قرار دارند. خوب است شورای عالی امنیت ملی یا سازمان پدافند غیرعامل فهرستی از مقامات ممنوع از فعالیت در فجازی آماده و منتشر کند و حضور ایشان در این فضا را اقدام علیه امنیت ملی قلمداد نماید. به کانال گاه نوشت های خط سبز بپیوندید. https://eitaa.com/sabzkhat
از سایه تا آفتاب جنگ یکی از چالش های کلامی و تبلیغاتی میان اصولگرایان و اصلاح طلبان را می توان در تعبیر "سایه جنگ" جستجو کرد. این امر بویژه در نزدیکی ایام انتخابات و برای ترساندن جامعه از طرف مقابل کاربرد ویژه ای داشته و بیشترین سهم استفاده از آن را علیه داشته اند که با ادعای حضور سایه جنگ بر سر کشور در صورت حضور رقیب، برای کمپین انتخاباتی خود حامیان فراوانی جمع کرده اند. اینک و در نخستین روز کاری یک رییس جمهور منتسب به اصلاح طلبان، سایه جنگ به آفتاب جنگ بدل شد که گرمایش، ممکن است خاورمیانه را به آتش بکشد. رژیم صهیونیستی با درک دقیق از احتمال تغییر رویکرد جامعه جهانی نسبت به ایران و جلوگیری از سایه گستری گفتمان که شعار محوری اصلاح طلبان در سیاست خارجی بوده است سطح تنش را به تهران، پایتخت ایران رسانده و مسیر تنش زدایی را تا مدتها مسدود نمودند و چه بسا بتوانند با آغاز یک جنگ فراگیر در منطقه روند تحولات منطقه را تغییر داده رژیم فرورفته در منجلاب سیاسی و نظامی را با ترساندن دولت های بزرگ جهان و منطقه از گسترش سایه جنگ احیا کنند. بی شک مسیر تحولات منطقه ای به سمتی رفته است که اینک نه سایه جنگ که تنها خود جنگ ممکن است از ادامه آن جلوگیری کند. تا پیش از ترور شهید بی تردید، ایران دست برتر را در تقابل با رژیم صهیونیستی داشت اما ورود بازی به زمین حیثیتی ایران، ضرورت برافروختن آتش یک جنگ را بیشتر می کند، اقدامی که با وجود هزینه های زیاد آن شاید چندان به مذاق اسراییلی ها بویژه نخست وزیر روبه زوال آن هم تلخ نیاید. شرایط بحرانی میان ایران و اسراییل به حدی است که کمتر گزینه ای جز حذف کامل طرف مقابل بتواند مانعی برای تداوم درگیری ها در آینده باشد، چالشی که بعید است با واقعیات جهان و منطقه قابل تصور باشد چنانکه ایجاد توافقات تازه بین المللی برای ضربه سخت به اسراییل هم دور از انتظار است. در خال حاضر سناریوهای آینده در یک دوقطبی رادیکال خوش بینی و بدبینی سیر می کند و گزینه میانی مطلوبی قابل تصور نیست. فعلا فقط باید صبر و تماشا و به راهبرد نگاران سیاست و امنیت، اعتماد کرد. به کانال گاه نوشت های خط سبز بپیوندید. https://eitaa.com/sabzkhat
مردی با لباس چروک در شرایطی که شیوه نشستن بر صندلی و تعاملات مرحوم هاشمی رفسنجانی با زیردستان یادآور جایگاه یک عالیجناب و والامقام سیاسی بود، احمدی نژاد با همه مصیبت هایش، یک خیر بزرگ به جمهوری اسلامی رساند و آن تقدس زدایی از قدرت و تخفیف جایگاه ریاست به سطح یک کارمند عادی بود. اینک، پزشکیان با تعاملات و ادبیات و زبان بدن و بویژه نوع پوشش خود پا بر جای پای احمدی نژاد نهاده و با گذر از مرز تخفیف ریاست به تحقیر آن رسیده است. رویکردی که صرفنظر از انتقادات به نوع پوشش ایشان، امیدوارم به تقویت مردم سالاری و اعتلای جایگاه مردم در فرایند حکمرانی در عین حفظ کارکرد مدیریتی آن بینجامد. به کانال گاه نوشت های خط سبز بپیوندید. https://eitaa.com/sabzkhat
کدام خبرنگار؟ هفدهم مرداد را روز خبرنگار نام نهاده اند. روزی که عموما به تجلیل و تقدیر از خبرنگاران اختصاص یافته و ایشان را در تکریم می کنند. تکریم و تعظیم خبرنگار، البته سنتی است پسندیده که هر خبرگزاری بسان هر سازمانی، اعضای خود را گرامی می دارد. رویکرد من در این یادداشت برخلاف سنت معمول بزرگداشت خبرنگاران، نه تکریم آنان که پاسداشت حقیقت است چرا که بنیادی ترین کارویژه خبرنگار، کشف و بیان حقیقت است. بر این اساس پرسش بنیادین این نوشته این است که کدام خبرنگار؟ در شرایطی که در چندین ماه گذشنه، دهها خبرنگار از کشورهای مختلف جهان در غزه کشته شده اند ما تقریبا هیچ خبرنگاری نداریم که از فاصله چند کیلومتری غزه هم گزارش اثرگذاری داده باشند و غباری بر لباس شریفشان نشسته باشد. یا زمانی که رییس جمهور کشور در داخل خاک خودمان با سقوط سخت مواجه شده حتی یک خبرنگار با خبرگزاری که تلاشی برای انتشار خبری موثق از محل حادثه نشان داده باشد ندیدیم. یا در شرایطی که در فاصله چند کیلومتری بزرگترین خبرگزاری رسانه ای کشور، یکی از بزرگترین رهبران تاریخ مقاومت ترور شده و به شهادت رسیده حتی یک گزارش خبری از خیابان منتهی به محل شهادت هم منتشر نشد و در حالی که در اخبار روزانه بسیاری از خبرگزاری ها بارها تلاش یک خبرنگار برای عبور از موانع پلیس برای تهیه یک گزارش خبری را دیده ایم،حتی شاهد یک تلاش ساده منجر به تذکر پلیس برای رسیدن به محل حادثه نبوده ایم. برای خبرنگاران، وظایف چندی ذکر کرده اند از جمله : بررسی دقیق و همه جانبه یک رویداد بررسی و بیان همه سناریوهای ممکن گزارش منصفانه و دور از جبهه‌گیری رد هدیه از طرف سوژه یا موضوع خبر پرهیز از خبرنگاری با تعارض منافع شخصی این در حالی است که در واقعیت، بخش زیادی از این انتظارات، تنها در متون آموزشی خبرنگاران قابل مشاهده است و نمودهای عینی آنها کمتر در دسترس است. از آن تاسف بار تر، به دلیل پیوند میان موضوع خبر و منافع خبرگزاری یا خبرنگار، دولت‌و نهادهای اجرایی کشور که لازم است محور حقیقت یابی خبرنگاران باشند به سوژه هایی خنثی بدل می شوند و گاه با پیوند به باورهای عقیدتی حاکم، دور شدن از وظایف خبرنگاری، به نام تعهد خبری نیز تبلیغ و خبرنگاری که کمتر به پاسداشت حقیقت پرداخته متعهدتر تلقی می شود و آنکه تلاشی هرچند اندک برای حقیقت داشته، با برخورد تلخ و گزنده روبرو می شود. امروز، چالش خبرنگاری کشور، بحران معنا در این حوزه است. بحرانی که مفاهیم را دگرگون ساخته رسالت خبرنگاری را به چالش کشیده است. امروز خبرنگاران، عمدتا کارمندان روابط عمومی سازمان ها و یا در سطح کلان، روابط‌عمومی نظامند و به جای پرسش از حقیقت، بلندگوی روایت های سازمان ها و شخصیت ها از خود هستند. شرایطی که آنان را گاه به ارگان رسانه ای یک جریان سیاسی و گاه به رابط خبری نهادهای خاص تبدیل می کند و پاداش این ناخبرنگاری را نیز با تکریم‌ و تعظیم های گاه به گاه دریافت می کنند. تردیدی نیست که خبرنگار در هر کجا، باید متعهد به اخلاق حرفه ای و از آن جمله، امنیت ملی و جان و مال و آبروی مردم و قانونمداری باشد اما وادادگی در برابر روند نارسانه ای کنونی قطعا به مصلحت امر شریف خبرنگاری از یکسو و منافع کلان ملی و نظام نخواهد بود. امیدوارم روز خبرنگار امسال فرصتی برای بازاندیشی در چرایی این کژکارکردی  رسانه ای باشیم. دوستان عزیز خبرنگار روزنامه نگاران شریف و مظلوم روزتان مبارک و یاد و خاطره شهدای خبرنگار گرامی باد. به کانال گاه نوشت های خط سبز بپیوندید. https://eitaa.com/sabzkhat
فرهنگ یک امر عینی‌ است چندی پیش به بهانه ترکیب ناتمام کمیسیون فرهنگی مجلس گفتگویی با روزنامه آگاه داشتم که با مدتی تاخیر منتشر شد. متن گفتگو‌ را می توانید در ادامه مطلب و پیوند مرتبط ملاحظه فرمایید. ▪️فرهنگ اساسا یک امر مردمی است که قرن‌ها قبل از اینکه دولتی مثل جمهوری اسلامی، پهلوی و قاجار حضور داشته باشند، فرهنگ حضور داشته و از طریق مردم به مردم بعدی منتقل شده و تا امروز به ما رسیده است. ▪️وقتی دولت می‌آید امری را تصدی‌گری می‌کند آن را به یک امر هنجاری و فرمایشی تبدیل می‌کند. طبیعتا وقتی دولت پول دارد و وارد میدان می‌شود طبعا امکانات و قدرت به همراه دارد و توانمندی‌هایی دارد که فرهنگ را ابزاری می‌کند تا به‌واسطه آن رویاهای دولتمندان را در حوزه عقیدتی‌شان محقق کند و هنگامی هم که دچار تنگنای مالی می‌شود به‌ناچار فرهنگ به حوزه تجملات می‌رود، زیرا توان اثرگذاری و سرمایه‌گذاری در این بخش را از دست می‌دهد و به یک امر لوکس تبدیل می‌شود که نسبت به اولویت‌های زندگی جاری مردم اولویت چندم محسوب می‌شود؛ در اینجاست که دولت توان آن را ندارد و می‌خواهد که به بخش مردم برگردد و چون زمینه‌هایش را از مردم دریغ کرده است دیگر این ظرفیت وجود ندارد و در اینجا به دستوردهنده در حوزه فرهنگ تبدیل می‌شود و مردم هم طبعا می‌خواهند کار خودشان را انجام دهند. ▪️این چالش مستمر ما بوده است و در یک صد سال گذشته  ما با این مسئله مواجه بوده‌ایم و امر تازه‌ای نیست که ما در کمیسیون فرهنگی بار اولی باشد که با آن مواجه هستیم. مشروح این گفتگو را در پیوند زیر بخوانید : https://www.agaah.ir/news/5878/فرهنگ-یک-امر-عینی-است به کانال گاه نوشت های خط سبز بپیوندید. https://eitaa.com/sabzkhat
من مریم مقدس می خواستم حجه الاسلام سید محمدرضا واحدی را حدود ۱۵ سال است می شناسم. یک روحانی فاضل، فرهیخته، اهل تفکر، خوش ذوق، ادیب و اهل قلم. ویژگی متمایز او با دیگر روحانیون نواندیش و نوگرا، گرایش ادبی او به رمان است. او را می توان از نخستین روحانیون رمان نویس معاصر دانست که جامعه و فرهنگ و اخلاق و دین را در قالب رمان به مخاطبان نوجوان و جوانش تقدیم می کند. رمان تازه او "من مریم مقدس می خواستم" بیش از دو سال زمان برد و افتخار داشتم در حین نگارش، توفیق خواندن بخش هایی از آن را پیدا کنم و با لطف و سعه صدر ایشان، نقدهایی هم بر آن وارد نمایم. اینک زمان رونمایی از این اثر ادبی ارزشمند فراهم شده است. دوستداران رمان فارسی را به حضور در این رویداد فرهنگی ادبی دعوت می کنم. سه شنبه ۲۳ مرداد ساعت ۱۷ خانه شعر و ادبیات بزرگراه حقانی، بلوار کتابخانه ملی
در ستایش میانه روی پیش از این در چند یادداشت به دولت احتمالی چهاردهم و گفتمان آن اشاره کرده بودم. رای پزشکیان حاصل ائتلاف نانوشته ای میان دو گفتمان تغییر و میانه روی علیه محافظه کاری بود. انتخاب عارف به عنوان معاون اول رییس جمهور نخستین و صریح ترین پیام پس از پیروزی پزشکیان به همه طیف های سیاسی بود که بیانگر رویکرد او در دولت آینده است. پزشکیان با حکم عارف به همه گفت که اولا اصلاح طلب است، ثانیا میانه رو؛ پیامی که به مذاق طیف رادیکال اصلاح طلبان خوش نیامد و پیام های انتقادی آنان را روانه رسانه ها کرد. معرفی کابینه را می توان تیر خلاصی بر پیکر رادیکال ها دانست که آینده دولت چهاردهم را در مسیری تازه قرار خواهد داد. پزشکیان با معرفی این کابینه، در گزینش میان دو گفتمان تغییر و محافظه کاری، تغییر حداقلی با رویکرد میانه روی را برگزید تا شاید نشان دهد که اولویت نخست او نه تغییرات ایدئولوژیک و سیاسی که کار و کارآمدی است. اینک و با کابینه ای که به میانه طیف سیاست و چهره هایی چون عارف و لاریجانی و قالیباف نزدیکتر است و احتمالا در مجلس، با مهار نیروهای رادیکال، کار دشواری در کسب رای اعتماد نخواهد داشت(جز در موارد خاص و حتی کمتر از کابینه سیزدهم) روشن تر از گذشته می توان گفت که چالش اساسی دولت چهاردهم، ائتلاف نانوشته میان دو جبهه مشارکت و پایداری و همگرایی این دو جریان تندرو در تقابل با زیست بوم میانه روی -که زمینه رشد گفتمان تندروی را محدود می سازد- خواهد بود و پزشکیان به مثابه یک بندباز باید از این دره عمیق به آرامی، سلامت و تعادل گذر کند. به کانال گاه نوشت های خط سبز بپیوندید. https://eitaa.com/sabzkhat
وزارت توسعه پایدار وقتی که مهمترین ماموریت های یک وزارتخانه، ۱) تحقق و توسعه آزادی‌های سیاسی و اجتماعی ۲) تأمین توسعه سیاسی و اجتماعی پایدار ۳) ارتقاء سطح مشارکت عمومی. ۴) زمینه‌سازی برای فعالیت مطلوب احزاب و تشکل‌های سیاسی ۵) زمینه‌سازی برای فعالیت مطلوب تشکل های غیردولتی ۶) راهبری و پشتیبانی شوراهای اسلامی ۷) ایجاد نظام مطلوب تقسیمات کشوری. ۸) راهبری و نظارت بر امور اتباع و مهاجرین خارجی. ۹) پیشبرد برنامه‌های اجتماعی، اقتصادی و عمرانی دولت ۱۰) برنامه‌ریزی و اجرای امور انتخابات. ۱۱) توسعه امور عمرانی شهرها و روستاها ۱۲) هدایت و پشتیبانی فنی – اجرایی شهرداری‌ها و دهیاری‌ها ۱۳) مدیریت بحران‌های ناشی از حوادث طبیعی و سوانح غیرمترقبه. ۱۴) شناسائی و تعیین هویت ایرانیان باشد، فقط یک سوئ تفاهم سیاسی و مدیریتی است که مسوولیت مترقی توسعه پایدار کشور را به  تأمین و حفظ امنیت داخلی، ایجاد هماهنگی بین دستگاه‌های اطلاعاتی، انتظامی و نظامی، تمشیت امور فرماندهی انتظامی تقلیل داده و مهمترین ملاک تعیین وزیر را نظامی یا امنیتی بودن در نظر گیرد. جمهوری اسلامی در دوران ثبات و اقتدار، به توسعه سیاسی و اجتماعی پایدار، نیاز مبرم دارد. امنیتی کردن وزارت کشور، حداقلی ترین سطح نگرش به حکمرانی است. به کانال گاه نوشت های خط سبز بپیوندید. https://eitaa.com/sabzkhat
تانکر برق یکی از چالش های فراگیر امروز جهان، شکاف نسلی و نبود خاطرات مشترک میان والدین و فرزندان و نوادگان است. چند روزی است که قطع برق محله ما از نیمه شب به میانه روز و گرمای ظهر رسیده و نزدیک به دو ساعت همه چیز از کار می افتد. از درب پارکینگ و حبس شدن در منزل تا آب گرم و یخچال و کولر و همه آنچه به لطف پیشرفت های فناورانه امکان بهره گیری از آنان قابل تصور است. امروز پسرم درست زمانی که از گرما کلافه شده بودیم گفت: کاش مثل پارسال که آب محله قطع شد و تانکر آب آوردند، الان هم ظهرها تانکر برق می آوردند. این لطیفه کودکانه باب گفتگوی پدر و پسری را باز کرد و خاطرات دهه ۶۰ و دوران کودکی و‌جنگ و بی برقی را برای من و پسرم زنده کرد. به این هوشمندی مدیریتی غبطه خوردم که با یک قطع برق ساده، شکاف نسلی، پر و خاطرات مشترک والدین و فرزندان با وجود چهل سال فاصله تکرار می شود. به کانال گاه نوشت های خط سبز بپیوندید. https://eitaa.com/sabzkhat
بس کنید این تحقیر را درخواست مبینا نعمت زاده(مدال آور‌ ) از رئیس جمهور: علاقه مند به رشته پزشکی هستم و از رئیس جمهور خواستم اگر ممکنه بتوانم در این رشته ادامه تحصیل بدهم. پی نوشت ۱ : تقصیر این طراح لباس های تیم المپیک است. اینها چند روز لباس پرستارها را پوشیدن الان باورشون شده کادر درمانند. پی نوشت ۲ : بس کنید این تحقیر علم و دانش را. علم، جایزه نیست که به هرکسی شیرین کاری کرد بدهید. دست خانم نعمت زاده درد نکند، دلشان شاد و جانشان سلامت اما اگر درخواست تحصیل ایشان جز در رشته تربیت بدنی پذیرفته شود و پس از آن، نخبگان برجسته کشور مهاجرت کنند یا استعفا دهند جای گلایه و ملامت نیست‌.
صلاحیت وزیران و یک تامل ساده این روزها که بررسی صلاحیت وزرای پیشنهادی در جریان است، گاه مواردی از ایرادات منتقدان به صلاحیت آنان مطرح می شود که می توان در چند گروه، دسته بندی کرد : ۱)ایرادات اخلاقی شخصی ۲)ایرادات سوابق اجرایی ۳)ایرادات سوابق سیاسی ۴)ایرادات برنامه های پیشنهادی در بین این چند گروه، گرچه قاعدتاً باید وزن کشی مناسبی وجود داشته و سهم سوابق اجرایی و برنامه پیشنهادی از سایرین بیشتر باشد اما به نظر می رسد در واقعیت، نقش و تاثیر سوابق سیاسی و مسایل اخلاقی شخصی افراد قابل توجه تر از سایر موارد تلقی می شود. گرچه سازوکار مشخص قانونی برای انتخاب وزرا تعیین شده که از مسیر مجلس عبور می کند اما واقعیت این است که وزرا، دستیاران اجرایی یک رییس جمهور برای تحقق اهدافی اند که به مردم وعده داده است و درست تر این است که در انتخاب مدیرانش، دست باز و آزادی عمل داشته و طبعا پاسخگوی عملکرد کابینه اش باشد. وزیرانی که باید رضایت حدود ۳۰۰ نفر را جلب کنند دستیار رییس جمهور برای تحقق اهداف نیستند بلکه وجه المصالحه گروه های سیاسی و اقتصادی برای تحقق انتظاراتشان به شمار می روند. آنچه در این میان راهگشاست، وحود دستورالعملی روشن ناظر به شرایط احراز مناصب اجرایی در سطح وزرا و مقامات عالیرتبه است که فراتر از قانون کنونی (قانون نحوه انتصاب اشخاص در مشاغل حساس) که عمدتا بر مسایل امنیتی تاکید داشته و از سایر عرصه های تخصصی و مدیریتی عبور کرده است،  موارد پنهان آن با استعلام و موارد آشکار آن در مجلس و پس از ارزیابی تخصصی گروه های تحقیق حاصل شود. طبیعی است که در این فرایند، مخالفت با گفتمان سیاسی مجلس یا حتی ادعای مخالفت با گفتمان نظام بدون وجود حکم محکومیت دادگاه نباید ملاک رای دهی و احراز صلاحیت گردد، در حالی که در عمل، بیشترین ادعاها و اظهارات را در باب صلاحیت وزیران به خود اختصاص داده است. اتهاماتی چون همراهی با فتنه های مختلف، گرچه باید مانع قانونی کسب جایگاه وزارت در جمهوری اسلامی شود اما اثبات آن نیز نه با استعلام یا اتهام که تنها از طریق حکم دادگاه صالح قابل استناد است. لذا مواجهه با این حجم از پرسش های غیرتخصصی از نامزدهای وزارتخانه های خاص و تمرکز بر ادعاهای اثبات نشده یا محکوم نشده در دادگاه، تنها اختلاف نگرش سیاسی تلقی میشود که نتیجه آن ناامیدی جامعه از تحقق اهداف خود در انتخابات از یکسو و عدم‌پاسخگویی دولت و رییس جمهور نسبت به عملکرد کابینه از سوی دیگر خواهد بود. امیدوارم‌ قانون ناظر به شرایط احراز مناصب عالی مدیریتی با نگاه به دو بعد ایجابی و سلبی آن تکمیل و اصلاح شده و تنها معیار انتخاب وزیران و مسوولان اجرایی کشور شود و سهم واقعی مجلس، نظارت بر تحقق برنامه ها و اهداف تعیین شده از یکسو و عزل آنان در صورت ناکارآمدی باشد. به کانال گاه نوشت های خط سبز بپیوندید. https://eitaa.com/sabzkhat
لطایف تاریخ یکی از لطایف تاریخ، همین عکس است. امروز، دادگاه ۲۸ مرداد ، تهران دکتر محمود مصدق، نوه مرحوم دکتر مصدق در کنار مهدی عبدخدایی که دکتر فاطمی وزیر خارجه مصدق را ترور کرد.
لباس چهل تکه کلیدی ترین شعار رییس جمهور، وفاق است که بر همین اساس، کابینه خود را کابینه وفاق نامیده است. دال مرکزی فهرست پیشنهادی وزیران را می توان میانه روی سیاسی و حرکت روی لبه تیز و دانست. فهرستی که بیش از آنکه نماینده یک گفتمان فکری باشد، حاصل توافقات ریش سفیدی با بزرگان سیاسی است. با این حساب، کابینه پزشکیان را می توان یک‌ دانست که هر تکه اش جنس و رنگ متفاوت دارد. کابینه پیشنهادی با وجود که نقطه برجسته مثبت آن به شمار می رود فاقد یک دال مرکزی اندیشه محور مبتنی بر ارزشهای سیاسی، فرهنگی و اقتصادی یک جریان، حزب یا حتی جبهه سیاسی اجتماعی مشخص است که بخشی از ارکان آن تعارضات ساختاری و درونی دارند به نحوی که از هم اکنون می توان چالش های عقیدتی آینده میان وزرای نفت و کار و تامین اجتماعی و اقتصاد از یکسو و میان وزرای ارشاد و آموزش و پرورش و علوم از سوی دیگر را حس کرد. کابینه پزشکیان را می توان شبیه یک کابینه دانست که سهم بزرگان دو جریان سیاسی کشور، لحاظ و نمایندگانی از سوی چهره های شاخصی چون خاتمی، عارف، قالیباف، لاریجانی، روحانی، ظریف و... در هیات وزیران حضور خواهند داشت که بیش از آنکه وزیران پزشکیان باشند ممکن است نمایندگان این چهره ها باشند؛ رویکردی که با توجه به فرهنگ سیاسی کشور حتی ممکن است نتیجه بخش و کارآمد باشد. نکته قابل تاملی که پزشکیان باید مدنظر داشته باشد اینکه نیاز امروز کشور بی تردید، کارآمدی و دستیابی به نتیجه ملموس در سفره مردم است و وفاق، ضرورتا به منجر نمی شود چنانکه تصور دولت یکدست به کارآمدی منجر نشد، شرایطی که ممکن است سرنوشت دولتهای دوازدهم و سیزدهم را برای دولت چهاردهم تکرار کند. لازمه گذر از این وضعیت، گفتمان زدایی از ساختار حکمرانی و کمی سازی شاخص های کارآمدی است که مستلزم به کارگیری سطح گسترده ای از است که در گفتمان سیاسی و فرهنگی موجود، قطعا به تعبیر خواهد شد و دولت را وارد چالش های گسترده هویتی خواهد ساخت. باید منتظر ماند و آینده و چگونگی مدیریت پزشکیان بر این کابینه چهل تکه را به تماشا نشست. به کانال گاه نوشت های خط سبز بپیوندید. https://eitaa.com/sabzkhat
نطق تاریخی همه ما با شنیدن عبارت "نطق تاریخی" عمدتا به یاد نطق مرحوم پزشکپور در مخالفت با استقلال بحرین یا نطق مرحوم مصدق در مجلس برای ملی شدن صنعت نفت یا نطق مرحوم مدرس علیه رضاخان یا نطق گتیسبورگ آبراهام لینکلن می افتیم.  از این منظر، مفهوم نطق تاریخی یک تعبیر ویژه برای یک سخنرانی ویژه است که نتایج و دستاوردهایی ویژه دارد. نطق امیرحسین ثابتی گرچه با معیار نطق های تاریخی شاید چندان همخوان نباشد اما از یک منظر می توان یک سخنرانی ویژه تلقی کرد. پیش از این در یادداشتی از همگرایی دو جبهه مشارکت و پایداری در مخالفت با کابینه پزشکیان نوشته بودم. نطق ثابتی از این جهت قابل تامل است که مشابه آن را تنها می توان در نطق های نمایندگان جبهه مشارکت در مجلس ششم جستجو نمود، نطقی که با طرح جایگاه مجلس در رأس امور و زیر سوال بردن دخالت بیرونی در امور مجلس، از بهره گیری از نام و عنوان رهبر انقلاب برای حمایت از افراد یا طرح ها و لوایح خاص، انتقاد و نتیجه آن را تعطیلی و ناکارآمدساری نهاد مجلس دانست. نطق ثابتی را شاید نتوان تاریخی با تعاریف استاندارد آن تلقی کرد اما شاید بتوان یک نقطه تاریخی برای روشن شدن رویکرد جبهه پایداری یا دست کم برخی اعضای آن نسبت به شاخص های بنیادین سیاست ورزی در کشور دانست.   به کانال گاه نوشت های خط سبز بپیوندید. https://eitaa.com/sabzkhat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مثل یک پدر موجودی حساب های بانکی یک هیات علمی دانشگاه دارای چند کتاب و دهها مقاله علمی داخلی و خارجی را دیدم : سه حساب فعال، جمعا ۵۲۲ هزار تومان و دیگر هیچ ... نه خانه و زندگی تجملی نه خودروی لوکس یا حتی نزدیک به نو ایرانی نه هیچ حساب پنهانی نه سفر خارجی نه سفر داخلی دلچسب نه کسب و کار شخصی نه درآمد جنبی همین امروز اگر نیاز به اندکی پول فوری برای درمان یا تعمیر منزل یا خودرو داشته باشد عاجز است. یک هیات علمی جزئ ۲۰ درصد برخوردار جامعه است؛ حساب کنید حال ۸۰ درصد بقیه را. اگر عدالت، به مثابه توزیع عادلانه فقر باشد عدالت با قدرت در حال اجراست. به کانال گاه نوشت های خط سبز بپیوندید. https://eitaa.com/sabzkhat
دنیا ما اکثر العبر و اقل الاعتبار در بی اعتباری دنیا همین بس که امشب عده ای وزیر می شوند و عده ای که وزیر بودند، بی کار.   به کانال گاه نوشت های خط سبز بپیوندید. https://eitaa.com/sabzkhat
آغاز زندگی واقعی با رای اعتماد مجلس به کابینه، ماه عسل دولت چهاردهم پایان یافت و از فردا زندگی واقعی مدیریتی دولت چهاردهم آغاز می شود. ضمن تبریک به دولت محترم، آرزو دارم روز پایان کار ایشان روز سپاسگزاری از آنان باشد.
نطق تاریخی کوتاه ترین نطق تاریخی که تاکنون شنیده ام : رای بدید بریم.
دولت حل بحران بعضی ها با شنیدن واژه بحران، تصویر شرایطی بسیار خطیر را در ذهن مجسم می کنند که همه چیز به مویی بند است و در زمان اندکی فرو خواهد پاشید. واقعیت این است که گرچه می توان چنین تلقی هم از داشت اما همواره لزوما چنین سطحی مدنظر نیست. بحران را از "هرگونه بی ثباتی که به تغییرات اساسی منجر شود" تا "شرایط فاقد اطمینان که اهداف و آینده اعضا را به خطر انداخته، کنترل رویدادها دشوار و حل آنها نیازمند واکنش فوری باشد" تعریف کرده اند. لوسین پای، در اواخر دهه ۶۰ میلادی چند بحران اساسی را تشخیص داد که به مرور، توسعه یافت : • () • حاصل و نتیجه وجود همه یا بخش قابل توجهی از این بحران ها به نظام منجر می شود که ساختار سیاسی، اقتصادی و فرهنگی را به چالش می کشد. اگر بحران را با تعریف گسترده تر آن تعریف کنیم، کشور را می توان در شرایط چندگانه بحران تلقی کرد که طبعا هر یک از آنها را می توان در سطح متفاوتی درنظر گرفت. دولت چهاردهم با تشخیص بحران موجود، نقطه عزیمت خود را بر حل بحران همبستگی (وفاق) نهاده و با شعار دولت وفاق، پا به عرصه سیاست نهاده است. با محور قرار دادن و به عنوان مهمترین رکن برنامه های خود، دولتش را یک معرفی نمود. ارگانسکی متفکر توسعه، چند مرحله گذار کشورها به توسعه را معرفی نموده است : دوره وحدت اولیه، دوره صنعتی شدن، دوره وضعیت مساعد، دوره وفور. با این وصف، دولت چهاردهم را در صورت جدیت در پیگیری فرایند توسعه، با وجود تجربه ای طولانی در توسعه و دورانی از رکود، می توان در شرایط بازگشت به دوره نخست از مراحل ارگانسکی تلقی کرد؛ دوره ای که می توان با ایجاد وفاق سیاسی و بویژه اجتماعی و تمرکز بر اهداف توسعه به دوره وفور، جهش کرد و نظام را از ابربحران ناکارآمدی و زیرساختارها را از بحران های چندگانه خارج و به سطح قابل پذیرش چالش، کاهش داد. دولت چهاردهم، یک فرصت تاریخی برای فرایند توسعه از یکسو و کاهش بحران ها از سوی دیگر است که ناکامی آن می تواند دایره تعاریف بحران را تنگ تر و خروج از آن را به مراتب، دشوارتر سازد. باید امیدوار بود که تداوم دولت وفاق، باشد. به کانال گاه نوشت های خط سبز بپیوندید. https://eitaa.com/sabzkhat