eitaa logo
ساحت اندیشه
179 دنبال‌کننده
100 عکس
58 ویدیو
44 فایل
«گفتمانی پیرامون دین و اندیشه دینی» کلیه حقوق مادی و معنوی این کانال محفوظ است. نقل مطالب با ذکر منبع بلا اشکال است.
مشاهده در ایتا
دانلود
-----¦﷽¦----- ⭕️ تفصیل «پ.ن» در پیام پیشین (کار خطرناک در راستای پایه های اساسی فهم دین ۱۳۸۹/۴/۱۴) مقام معظم رهبری (حفظه الله): «در آموزش‌های بنیانی با طلبه ها سر و کار دارد، دست زدن به پایه های اساسی کار است، توجه می‌کنید؟ چه در زمینه‌ی منطق، چه در زمینه‌ی اصول، چه حتی گاهی در زمینه‌ی نحو و ادبیات. یک وقت آدم می‌بیند که به یک پایه‌ای دست می‌زنند و یک چیزی کنارش درست می کند، این پایه‌ها طاقت نمی آورد و سقف می‌آید پایین. یعنی خیلی باید به این توجه داشت. چون پایه‌ها هم در طول سال‌های متمادی و با تراکم اذهان بسیار برجسته و پیچیده و والا به وجود آمده. یعنی واقعاً را هیچ نمی شود دست کم گرفت، یا فرض کنید را، یا مثلاً فرض کنید در زمینه مسائل عقلی منطق " را یا را، یا را. این ها خیلی مغزهای برجسته و بزرگی بودند. آن چیزی هم که الان دست ماست، این محصول و این کار متراکم و دَرهم تنیده، مجموعه‌ی این هاست. اگر چنانچه بنا کنیم این پایه ها را دستکاری کردن، یک وقتی می‌بینیم که نتوانستیم آن پایه‌ی مناسب محکم را کنارش درست کنیم، آن وقت سقف می‌آید پایین؛ یعنی به این باید توجه بشود! دو سه سال قبل از این، بعضی از این نوشته ها را (که نمی دانم مربوط به منطق بود یا چی بود!) آوردند پیشِ من، به نظرم این معنا آمد و منتظر بودم یک وقتی با جنابعالی ملاقات بشود و این را عرض بکنم. خیلی خوب، حالا غرض همین؛ است؛ این است که این را توجه بکنید. 📚منشور حوزه و روحانیت ج۵ ص۶-۷ 🍃 پ.ن: این بیانات مقایسه شود با بیانات رهبری پیرامون که - به فاصله چهار ماه از صحبت بالا؛ در تاریخ ۱۳۸۹/۰۸/۰۳ - فرمودند: «این مؤسسه خوب، جامع و کامل می تواند از لحاظ تلاش پیگیر، خستگی ناپذیر، خالصانه و عالمانه الگویی برای حوزه باشد». نیز در تاریخ ۱۳۹۹/۱۱/۱۹ در پیام خود نوشتند: «موسسه‌ی آموزشی پژوهشی امام خمینی رحمة‌الله‌علیه یادگار ارزنده و پر برکت عالم فقیه و مجاهد مرحوم آیت‌الله مصباح یزدی است» «ساحت اندیشه، پیرامون دین و اندیشه دینی👇» ╭─┅🍃🌸🍃┅─╮ @sahat_andisheh ╰─┅🍃🌸🍃┅─╯
-----¦﷽¦----- ⭕️ درگیری عجیب یاران خاص امام رضا (ع) در مورد امامت امام جواد (ع)؛ این هم یکی دیگر از اسناد مظلومیتِ (علیهم السلام) (علیه السلام) (علیه السلام) «هنگامی که امام رضا (ع) به شهادت رسید، امام جواد (علیه السلام) هفت ساله بود، به همین دلیل مردم نسبت به امامت ایشان دچار تردید شدند. گروهی از بزرگان و معتمدینِ شیعه مانند: «ریان بن صَلت»، «صفوان بن یحیی»، «محمد بن حکیم»، «عبدالرحمن بن حَجّاج»، «یونس بن عبدالرحمن» و ...، در خانه « عبدالرحمن بن حَجّاج » جمع شدند، و در حال گریه و زاری بودند. ناگهان «یونس بن عبدالرحمن» به آنها گفت: گریه بس است! امام بعدی کیست؟! تا این کودک (امام جواد) بزرگ شود، چه فردی مسئولیت پاسخ‌گویی به پرسش‌ها و حل مشکلات را بر عهده خواهد گرفت؟! در این هنگام «ریّان بن صَلت» با شنیدن این سخنان، خشمگین شد. بلند شد و گلوی یونس را گرفت و مرتب به صورت او سیلی می زد و می گفت: تو پیش ما ادعای دینداری داری، ولی در دلت شک داری و مشرک هستی!؟! اگر امامت این کودک از طرف خدا باشد، باید بدانی که کودکِ یک روزه همانند پیرمردی عالم و بالاتر از پیرمردی عالم است. اما اگر امامتش از طرف خدا نباشد، حتی اگر هزار ساله باشد، با بقیه مردم تفاوتی ندارد. این مطلبی است که باید درباره آن فکر کنی. در این هنگام دیگر اعضای حاضر در جلسه نیز جلو آمدند و یونس را سرزنش و توبیخ کردند.» 📚عیون المعجزات، ص119 «ساحت اندیشه، پیرامون دین و اندیشه دینی👇» ╭─┅🍃🌸🍃┅─╮ @sahat_andisheh ╰─┅🍃🌸🍃┅─╯
-----¦﷽¦----- ⭕️ حتماً این متن رو بخونید؛ چرایی مخالفت با و عالمِ سیاسی : «اغلب قضایای مهمّی که در این ۱۵۰ سال اخیر در کشور ما واقع شده، از این قبیل است؛ تقریباً در همه‌ی حوادث تاریخی، حوادث اجتماعی، حوادثی که مردم وارد میدان شدند و توانستند یک کاری را به ثمر برسانند و انجام بدهند -یعنی تا آنجایی که بنده در ذهنم هست- پای یک مرجع دینی، یک عالِم دینی و عالِم شجاع، مبارز و سیاست‌شناس در میان است. مثلاً فرض بفرمایید که در قضیّه‌ی ، است؛ در مراجع نجفند، علمای بزرگ تهران و تبریز و اصفهان و جاهای دیگرند؛ در مسئله‌ی حادثه‌ی مهمّ ، مرحوم حاج آقا (رضوان الله علیه) و علمای مشهدند؛ در ، مرحوم آیت‌الله است؛ در سال ۴۲، بزرگوار و برخی از بزرگان و علمای دیگر هستند؛ یک روحانی شجاع، مبارز و سیاست‌شناس در همه‌ی این حوادث حضور دارد، و این حضور او است که سرمنشأ تحرّک مردمی است. بله، ممکن است مثلاً یک شخصی، یک آدم بانفوذی بتواند یک تعدادی از مردم را یک جایی وادار به یک عکس‌العملی، به یک تحرّکی بکند لکن حرکت عظیم مردم، تکان دادن و به موج درآوردن این اقیانوس عظیم، فقط کار عالِم دینی است، فقط کار مرجع روحانی است؛ و از اینجا میشود راز دشمنیِ قدرتهای مستکبر عالَم را با علمای دین، ، با ، با ، با فهمید که چرا دشمنند؛ چون حضور اینها، حضور ضدّ استکباری و ضدّ استعماری است و این قضایای بزرگ را به وجود آورده؛ اینها میدانند، لذا با عالِم سیاسی مخالفند، با مرجع سیاسی مخالفند، با فقه سیاسی مخالفند، با دین سیاسی و اسلام سیاسی صریحاً میگویند مخالفند؛ و این حقیقتی است که باید [به آن] توجّه داشت. 📣 بیانات در تاریخ ۱۴۰۰/۱۰/۱۹ «ساحت اندیشه، پیرامون دین و اندیشه دینی👇» ╭─┅🍃🌸🍃┅─╮ @sahat_andisheh ╰─┅🍃🌸🍃┅─╯
-----¦﷽¦----- ⭕️ ملاک واقعی از نگاه امام باقر (علیه السلام) (علیه السلام) امام باقر‌ (علیه السلام) به «جابربن یزید جُعفى» فرمودند: «وَ لَوِ اجْتَمَعَ عَلَيْكَ اَهْلُ مِصْرِكَ وَقالوُا اِنَّكَ رَجُلٌ سُوءٌ لَمْ يَحْزُنْكَ ذلِكَ» یعنى اگر مى‌خواهى اهل ولایت ما باشى و ولىّ ما باشى، باید این گونه عمل کنى که، اگر تمام اهل شهر جمع شوند و تو را به انجام کارى که خدا از آن راضى است مذمت کنند، تو هیچ ناراحت نباشى، و از اعماق قلبت به مطلوب بودن آن اذعان داشته باشى و آن را فرمان خداوند و وظیفه خود بدانى! و اگر همه اهل شهر با تو مخالفت کنند و تو را شخص بدى بشمارند، تو هرگز از این سخن ناراحت و محزون مباش و نه تنها از آنها تبعیت نکن، حتى ناراحت هم نشو! مردم هر چه مى‌خواهند، بگویند؛ تو وظیفه‌ات را انجام بده. از جانب دیگر «لَو اجْتَمَعَ عَلَيْكَ اَهْلُ مِصْرِكَ وَقالوُا اِنَّكَ رَجُلٌ صالِحٌ لَمْ يُسُرُّكَ ذلِكَ» اگر همه مردم جمع شدند و گفتند: «زنده باد فلانى» و دست و پایت را بوسیدند و... هرگز خوشحال نشو! مؤمن باید آن چنان قوى و در دین خود راسخ باشد و در رفتارش بر دلیل و برهان تکیه داشته باشد که هرگز حرف مردم در او تأثیر نگذارد. 📚پند جاوید، جلد1، ص328-327 «ساحت اندیشه، پیرامون دین و اندیشه دینی👇» ╭─┅🍃🌸🍃┅─╮ @sahat_andisheh ╰─┅🍃🌸🍃┅─╯
-----¦﷽¦----- ⭕️ احترام برای جناب «» جناب در دو مورد از «» به عنوان «شیخِ عارف» نام می برد؛ 1- «و قال الشيخ العارف شيخ محيي الدين العربي في الفتوحات: أخبرني بعض المكاشفين ...» (كشكول بهايى، ج‏3؛ ص56) و «الشيخ العارف الشيخ محيي الدين في الفتوحات المكية، على أنّ ...» (همان، ج‏3؛ ص321) پ.ن.: شیخ بهائی کسی است که یکی از بزرگترین فقهاء تاریخ شیعه یعنی علامه محمدتقی در وصف او می گوید: شیخ طائفه شیعه در زمانِ خودش بود، فردی جلیل القدر و عظیم الشأن بود، مطالب بسیاری را حفظ بود. من کسی را در کثرت دانش و فراوانی فضل و برتری مقام مانند او ندیدم (تكملة أمل الآمل؛ ص346) «ساحت اندیشه، پیرامون دین و اندیشه دینی👇» ╭─┅🍃🌸🍃┅─╮ @sahat_andisheh ╰─┅🍃🌸🍃┅─╯
-----¦﷽¦----- ⭕️ احترام برای جناب «» شیخ بهائی (ره) در جایی بعد از ذکر نام جناب «» از خداوند برای روح او طلب تقدیس می کند: «الشيخ محيي الدين ابن عربي قدّس اللّه روحه» (كشكول بهايى، ج‏1؛ ص217) و سپس شعری را از او نقل می کند (بان العزاء و بان الصبر اذ بانوا ...) پ.ن: شیخ بهائی در مقدمه «»، با عباراتی دقیق و عمیق، اهمیت کتابش را اینگونه توصیف می¬کند: «چشمانت را در باغِ آن بگردان، و ذوقِ سرشارت را از آن سیراب کن، ... انوار حکمت را از محل تابش نورش برگیر، این کتاب و برادرش (کتاب مخلاة) را همنشین و انیس تنهای خودت، و موجِب آرامش خاطرت قرار بده و آن دو کتاب را همراهِ خلوت و رفیقِ سفر، و خادمِ پیشگاهت قرار بده؛ زیرا این دو کتاب، بارانی سوددهنده، و دو استادِ متواضع هستند.» (كشكول بهايى ؛ ج‏1 ؛ ص10) «ساحت اندیشه، پیرامون دین و اندیشه دینی👇» ╭─┅🍃🌸🍃┅─╮ @sahat_andisheh ╰─┅🍃🌸🍃┅─╯
-----¦﷽¦----- ⭕️ مطلبی تکمیلی پیرامون آیت الله علامه و حجت الاسلام و المسلمین بعد از دو مطلب پیرامون نگاه رهبری درباره که حول محور اندیشه مرحوم می گردد، برخی از دوستانِ بزرگوار سخن را به سمت و سوی مقایسه میان مرحوم و مرحوم بردند. با تذکر این نکته که موضوعِ کلام مطلب دیگری بود، اما در این راستا چند نکته عرض می شود؛ 1- لازمه ی بیان تفاضل و برتری هر شخصی نسبت به شخصِ دیگر، احاطه به داشته هایِ طرفین و نیز توان سنجش داشته های دو طرف است. در حالی که بنده احاطه ای به داشته های دو طرف ندارم. 2- نقل سخن از آن جهت است که عقلا در زمانی که خود توانایی تشخیص و تمییز مسائل را ندارند، به کارشناس رجوع می کنند. از نگاه ما رهبری کارشناسی است که هم در مباحث علمی از جایگاه والایی برخوردار است؛ هم از لحاظ تیزهوشی، و توانِ درک و فهمِ موضوعات شخصیتی کم نظیر است؛ هم از لحاظ تشخیص مسائل اجتماعی و اولویت بندیِ آنها، و شناخت معضلات جامعه و ارائه راهکارهایِ مفید، انسانی بی نظیر و نمونه است. با توجه به این مقدمات، استناد به سخن ایشان از باب «رجوع جاهل به عالم» قطعاً روشی عقلی و عقلایی است. 3- باز هم تأکید می کنم که مجموع بیانات رهبری در مورد نه تنها با بیانات ایشان درباره افرادی چون حجت الاسلام و دیگر بزرگواران، که حتی با مجموع بیانات ایشان درباره اکابری مانند ، ، علامه ی و ... نیز تفاوتی آشکار دارد. 4- برای روشن شدن مطلب پیشین گوشه ای از اوصافی که درباره بیان فرموده اند، آورده می شود (عین کلمات رهبری نقل شده است)؛ ✅ عاشق و فریفته ی امام (ره) - (1363) ✅ آرام و ملایم و تودار، و ضمنا پرکار - (1364) ✅ از چهره‌ها و شخصیت‌های برجسته و نادرالوجود - (1371) ✅ از برکات ماندگار حوزه‏ ى علمیه‌‌ى قم و از چهره‏ هاى موصوف و معروفِ به علم و عمل و جِدّ و ابتکار - (1374) ✅ به نظر من باید خودِ شخص آقای مصباح را به عنوان یک نمونه، ما مورد تأمل و مداقه قرار بدهیم - (1374) ✅ یکی از خصوصیات آقای مصباح پرداختن به کارهای بنیانی است - (1375) ✅ وجود شریف ایشان، واقعاً از مفاخر زمان ما و از برکات خدا بر ملت و بر حوزه‌ها و بر جوانان ماست‌ - (1377) ✅ منبع فکر و اندیشه‌ی بی‌غل و غش معارف اسلامی - (1381) ✅ یکی از وجودهای مبارک و مغتنم در دوره‌ی ما - (1381) ✅ سرچشمه‌ [های] معرفت - (1381) ✅ شخصیت علمی فکری روشنفکریِ برجسته‌ - (1384) ✅ از حسنات و ذخایر حوزه - (1389) ✅ جزء شخصیت‌های برجسته‌ای است که هیچگاه در تقدم نظام بر خود تردید نداشته و در این راه بدون لحاظ داشتن موقعیت علمی خود به دل خطر رفته و گاهی یک تنه با «خناسان مسلط» مصاف داده است - (1389) ✅ سه جهت در ایشان جمع است؛ هم علم، هم بصیرت به معنای حقیقی کلمه، و هم صفا ✅ از دهه ۱۳۳۰ تاکنون جناب آقای مصباح را می‌شناختم، همواره بر مدار حق بوده است. آیت‌الله مصباح یک فقیه، متکلم، فیلسوف، مفسر و زمان‌شناس بصیر است - (1389) ✅ عالم ربانی، فقیه و حکیم مجاهد ... متفکری برجسته، مدیری شایسته، دارای زبان گویائی در اظهار حق و پای با استقامتی در صراط مستقیم - (1399) ✅ استاد فکر - (1401) ✅ جامع این خصوصیّات را کسی مثل مرحوم آقای مصباح مشاهده نمیکنم؛ علم فراوان، فکر خوب و نوآور، بیان رسا و واضح، انگیزه‌ی تمام‌نشدنی و بی‌نظیر، خلقیّات و رفتارهای شایسته و برجسته، سلوک و معرفت و توجّه معنوی و مانند اینها - (1401) ✅ و ... «ساحت اندیشه، پیرامون دین و اندیشه دینی👇» ╭─┅🍃🌸🍃┅─╮ @sahat_andisheh ╰─┅🍃🌸🍃┅─╯
-----¦﷽¦----- ⭕️ مطلبی تکمیلی (2) پیرامون آیت الله علامه و حجت الاسلام و المسلمین اینکه چرا در مورد مرحوم استاد مصباح یزدی عنوان «» و «» را به کار برده‌ایم اما برای مرحوم آقای سید منیرالدین حسینی الهاشمی لقب و عنوان «حجت الاسلام والمسلمین» آورده‌ایم، - در عین اینکه اولاً و بالذات، نکته مهمی نیست - اما به علت حساسیت برخی دوستان، مستنداتی از بیان می شود؛ 1️⃣ پیام تسلیت رهبری برای رحلت مرحوم آیت الله علامه ؛ «با تأسف و تأثرِ فراوان، خبر درگذشت عالم ربانی، فقیه و حکیم مجاهد، آیةالله آقای حاج شیخ محمدتقی مصباح یزدی را دریافت کردم ...» 2️⃣ ص: از نگاه ، آیت الله مصباح، جانشین و است. ک: کسی که جانشینِ علامه می شود، علامه است (خلیفه، دارای مراتبِ مستخلف عنه است). ن: از نگاه رهبری، آیت الله مصباح، است. ✅ پیام تسلیت رهبری برای رحلت مرحوم ؛ ایشان در دو پیام کاملاً متشابه می نویسد: «درگذشت تأسف‌بار جناب حجةالاسلام والمسلمین آقای حاج سید منیرالدین حسینی را ... تسلیت عرض می‌کنم. از خداوند متعال علو درجات آن فقید سعید که عمر خود را در خدمت به اسلام سپری کرد مسئلت می‌نمایم» (1379/12/13) 🌹 تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل 🌹 «ساحت اندیشه، پیرامون دین و اندیشه دینی👇» ╭─┅🍃🌸🍃┅─╮ @sahat_andisheh ╰─┅🍃🌸🍃┅─╯
-----¦﷽¦----- ⭕️ نقدی بر اظهارات اخیر آقای در باب «نفی علوم انسانی اسلامی» مقدماتی چند برای تبیین دیدگاه مختار در باب «علم دینی» لازم به ذکر است؛ «علم» - از نگاه ما - مجموعه مسائلی با محوریت موضوعی واحد است؛ این مسائل که متشکل از موضوع و محمول هستند پاسخی برای اثبات یا نفی می‌طلبند، به‌گونه‌ای که هر پاسخی به مسئله داده شود، درون علم جای می‌گیرد. پس «علم» به این معنا شامل علوم نقلی، علوم عقلی، و علوم تجربی می‌شود. «دین» نیز - از نگاه ما - اسلام حقیقی است که هدف اصلی آن نشان‌دادن راه سعادت به انسان‌هاست. به همین دلیل، همۀ تعالیم نظری و عملی که به این هدف معطوف باشد جزء دین است. اکنون، می‌توان نسبت‌های ممکن میان این دو معنا را در ترکیب وصفی «» بررسی نمود. علم در این تعریف، وظیفۀ شناخت پدیده‌ها و روابط میان پدیده‌ها را بر عهده دارد. اما بیان نوع استفاده از آن به منظور دست‌یابی به سعادت واقعی انسان است، و این است که رسالت تبیین رابطۀ پدیده‌ها با کمال روح انسان و مصالح انسانی را برعهده دارد و نحوۀ تعامل انسان با پدیده‌های مادی و غیرمادی را ارزش‌گذاری کرده، تکلیف انسان را در برخورد با آنها تعیین می‌نماید. باید توجه داشت که در علوم انسانی تا جایی که سخن از تشریح ماهیت یک پدیدۀ انسانی یا اجتماعی، و تبیین رابطۀ آن با دیگر پدیده‌هاست، با «علم محض» سروکار داریم. این علوم که صرفاً به توصیف واقعیات انسانی و اجتماعی می‌پردازند، میان دین‌داران و بی‌دینان،‌ مسلمانان و غیرمسلمانان مشترک هستند. ولی به محض آن که پا را از توصیف فراتر گذاشته، به قلمرو ارزش‌گذاری، هنجاریابی، و توصیۀ دستورالعمل‌های اقتصادی، حقوقی، تربیتی، و ... وارد شویم، به مرزهای مشترک با دین پا گذاشته‌ایم. ✅ به عنوان نمونه، در مباحث اقتصادی، مطالعه و تبیین مکانیسم‌های علمی حاکم بر بازار جزئی از علم است که دینی و غیردینی ندارد. ولی هنگامی که بحث از کمیت و کیفیت تولید، نوع کالا، هدف از تولید، قیمت‌گذاری، رقابت، فروش،‌ و ... به میان می‌آید، ارزش‌هایی در تعیین این مسائل دخالت دارند که با هدف دین تداخل پیدا می‌کنند. از این‌رو، اعتقادات، اخلاقیات، و احکام عملی دین می‌توانند اصول موضوعه، پاسخ‌ها، و دستورالعمل‌های اقتصادی را تحت تأثیر قرار دهند. در این‌گونه مسائل است که تفاوت میان علم دینی و غیردینی آشکار می‌شود. بر این اساس، دینی (اسلامی) علمی است که مبانی عقیدتی و ارزشی دین را در سطوح مختلف این علم مدّ نظر قرار می‌دهد و با آن مطابقت دارد، یا دست‌کم با آنها تنافی ندارد. ⭕️ در مقابل، نظریاتی علمی که یا بر مبانی ضددینی مانند ماتریالیسم، انکار مجردات، و انکار روح مستقل از بدن مبتنی‌اند، یا روش‌ها و رفتارهایی را پیشنهاد می‌کنند که با باورها یا ارزش‌های دینی ناسازگار یا در تضادند، مصادیق علم غیردینی یا ضددینی به شمار می‌آیند. تنافی داشتن با باورها بدین معناست که این نظریات بر اصول موضوعه‌ای، مانند تساوی هستی با ماده یا محدود بودن زندگی انسان در این جهان، مبتنی شده‌اند که مورد قبول دین نیستند. دینی یا اسلامی‌کردن این علوم مستلزم کشف و ترویج نظریات و تفسیرها، و تجویز روش‌ها و رفتارهایی است که با باورها و ارزش‌های اسلامی سازگار باشند. پس علومی که در مبانی، ارزش‌ها یا روش‌هایشان با یکی از مؤلفه‌های دین (باورها،‌ ارزش‌ها، و احکام) دارای مرز مشترک باشند، می‌توانند دینی یا غیردینی باشند. به عنوان مثال، علومی مانند هیچ اصطکاکی با مسائل دینی ندارند؛ نه در موضوعات، نه در روش، و نه در مسائل. در این دسته از علوم سخن از علم دینی و غیردینی بی‌معناست؛ آن‌ها نسبت به دین و آموزه‌های آن خنثی و بی‌طرف هستند. این نگاه به دین و رابطۀ آن با ساحت‌های مختلف زندگی کاملاً برخلاف بینش است. می‌گوید دین در اقتصاد، سیاست، هنر، و مانند آنها حق دخالت ندارد،‌ و باید کار را به اقتصاددان‌ها، سیاست‌مداران، و هنرمندان واگذارد. از نظر سکولارها، تنها حوزه‌ای که به دین مربوط می‌شود،‌ حوزۀ رابطۀ شخصی با خداوند است (البته به فرض آن که وجود او را بپذیرند). ولی ما معتقدیم دین در همۀ صحنه‌های حیات فردی و اجتماعی حضور دارد، اما نه به این معنا که جای علم، فلسفه،‌ و یا هنر می‌نشیند،‌ بلکه به این معنا که وجه ارزشی آنها را بیان می‌کند. 📚برگرفته از: رابطه علم و دین / علامه «ساحت اندیشه، پیرامون دین و اندیشه دینی👇» ╭─┅🍃🌸🍃┅─╮ @sahat_andisheh ╰─┅🍃🌸🍃┅─╯
-----¦﷽¦----- ⭕️ (علیه السلام) در کلام «حضرت‏ (عليه السلام) به منزله «ابوالعقل» است؛ چنانچه آدم، «ابوالبشر» است.» 📚 تقریرات ، ج۱، ص۸۶ «ساحت اندیشه، پیرامون دین و اندیشه دینی👇» ╭─┅🍃🌸🍃┅─╮      @sahat_andisheh ╰─┅🍃🌸🍃┅─╯
-----¦﷽¦----- ⭕️ (علیه السلام) در کلام «اگر [کسی] یک قصيده ‏اى براى حضرت‏ امير می گويد، می ‏فهمد كه اين براى خداست، براى اينكه او جلوه بزرگ خداست، چون جلوه بزرگ خداست، مدح او مدحِ خداست. مدح جلوه است.» 📚 تفسیر سوره حمد، ص۱۰۷ «ساحت اندیشه، پیرامون دین و اندیشه دینی👇» ╭─┅🍃🌸🍃┅─╮      @sahat_andisheh ╰─┅🍃🌸🍃┅─╯
-----¦﷽¦----- ⭕️ (علیه السلام) در کلام 🌹 لذت ببرید 🌹 «من درباره شخصيت چه می‌توانم بگويم و كى چه می‌تواند بگويد!؟! ابعاد مختلفه‏ اى كه اين شخصيت بزرگ دارد، به گفتگوى ماها و به سنجش بشرى در نمی‌آید. كسى كه است و و صفاتِ حق تعالى است، ابعادش به حسب اسماءِ حق تعالى بايد هزارتا باشد و ما از عهده بيان حتى یکی‌اش نمی‌توانیم برآييم. اين شخصيت كه جامع تضاد است، امور متضاده در او جمع است، كسى نمی‌تواند در حول و حوش او سخن بگويد؛ از اين جهت، من در اين موضوع بهتر می‌دانم كه ساكت باشم‏» 📚 ، ج۲۰، ص۱۱۱ «ساحت اندیشه، پیرامون دین و اندیشه دینی👇» ╭─┅🍃🌸🍃┅─╮      @sahat_andisheh ╰─┅🍃🌸🍃┅─╯
-----¦﷽¦----- ⭕️ (علیه السلام) در کلام «تو گمان كردى به واسطه اين اعمال پوسیده‌ی گندیده‌ی سر و دست شکسته‌ی مخلوطِ به ريا و سُمعه و هزار مصيبت ديگر، استحقاقِ بر حق تعالى پيدا كردى!؟ يا از محبّين و محبوبين شدى!؟ اى بيچاره بی‌خبر از حال محبّين، اى بدبختِ بی اطلاع از دل محبّين و آتش قلب آنها، اى بی‌نوای غافل از سوز مخلصين و نور اعمال آنها، تو گمان كردى آنها هم اعمالشان مثل من و توست! تو خيال می‌کنی كه امتيازِ نماز حضرت‏ ، (عليه السلام)، با ما اين است كه «مدّ» «وَ لا الضَّالِین» را طولانی‌تر می‌کند؟ يا قرائتش صحیح تر است!؟! يا طول سجود و ركوع و اذكار و اورادش بيشتر است!؟!» 📚 چهل حديث، ص۷۵ «ساحت اندیشه، پیرامون دین و اندیشه دینی👇» ╭─┅🍃🌸🍃┅─╮      @sahat_andisheh ╰─┅🍃🌸🍃┅─╯
-----¦﷽¦----- ⭕️ (علیه السلام) در کلام «از اول، مسلمين و اسلام گرفتار هواهاى نفسانی بوده‏ اند ... كه بعد از رسول اكرم (ص) به واسطه آن هواها نگذاشتند كه تشكيل بشود. اگر گذاشته بودند كه حكومتى كه اسلام می‌خواهد، حاكمى را كه خداى- تبارك و تعالى- امر به تعيينش فرموده است - رسول اكرم (ص) - تعيين فرمود، اگر گذاشته بودند كه آن تشكيلات پيش بيايد، حكومت،ْ باشد، حاكم،ْ حاكمِ منتخبِ منصوبْ «مِنْ قِبَلِ اللَّه تعالى (از طرف خدا)» باشد، آن وقت مردم می‌فهمیدند كه چيست و معنى چيست» 📚 ، ج۲، ص۳۵۸ «ساحت اندیشه، پیرامون دین و اندیشه دینی👇» ╭─┅🍃🌸🍃┅─╮      @sahat_andisheh ╰─┅🍃🌸🍃┅─╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹🌹🌹 کلیپ جدید و زیبای قاری و منشد مشهور جهان عرب؛ مشاری در مدح (علیه السلام) که اخیراً منتشر شده است. «ساحت اندیشه، پیرامون دین و اندیشه دینی👇» ╭─┅🍃🌸🍃┅─╮      @sahat_andisheh ╰─┅🍃🌸🍃┅─╯
-----¦﷽¦----- ⭕️ (علیه السلام) در کلام «آنكه به تمام اسماء و صفات رسيده است، «» دارد و آنكه از طريق صفت محدود و خاصى رسيده است «نبوت محدود» پيدا می‌کند. مثل كه از راه خوف رسيده بود و مردم را از راه انذار و تخويف دعوت می‌نمود، و حضرت و كه از راه اسمى جامع‏تر از آن رسيده بودند، نبوتشان جامع‏تر گرديد. تا وجود شريف ختمى مرتبت (ص) كه از تمام اوصاف و اسماء رسيده بود، «» پيدا نمود. جامعيت هر نبوتى به هر اندازه باشد، امامت و نيابتِ آن هم به اندازه جامعيت او می ‏باشد؛ زيرا نوّاب انبيا بالاصاله [به آن مرتبه] نرسيده‏ اند، بلكه به تبع رسيده‏ اند. لذا ولايتِ ‏_امير (عليه السلام) - كه وصىّ حضرت ختمى مرتبت (ص) بوده، - «» می‏ باشد. ... پس اگر نبوتِ ايشان، جامع تمامِ نبوّاتِ سلف بوده، ولايتِ نبوتِ ايشان هم جامع جميعِ نبوّات خواهد بود و لذا حضرت امير عليه السلام فرمود: «كُنتُ مَعَ جَميعِ الأنبياءِ سِرّاً و مَعَ خاتَم (ص) جَهراً». 📚 تقریراتِ ، ج۲، ص۲۴۷ «ساحت اندیشه، پیرامون دین و اندیشه دینی👇» ╭─┅🍃🌸🍃┅─╮      @sahat_andisheh ╰─┅🍃🌸🍃┅─╯
-----¦﷽¦----- ⭕️ کنایه و تذکر مهم آیت الله محمدتقی از مراجع تقلید ساکن (کربلا) و خواهرزاده‌ی آقای به برخی جریانهای فکری-رفتاری👇 ؛ ✅ «نظامی بر پایه ولایت داریم که اهمیت آن هنوز شناخته نشده؛ زیرا اگر ولایت () نبود، اختلافات داخلی در هم مثل و به وجود می‌آمد» لینک خبر؛ https://hawzahnews.com/xckQx ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ «ساحت اندیشه، پیرامون دین و اندیشه دینی👇 «https://eitaa.com/sahat_andisheh
-----¦﷽¦----- ⭕️ احترام برای جناب «» مرحوم در عبارتی کم نظیر – شاید بی نظیر – در نقل کلامی از «» او را «جمال العارفین» لقب می دهد. همچنین در عبارتی دیگر صفت «عارفِ واصلِ صَمَدانی» را برای «ابن عربی» می آورد که شاید بتوان گفت بالاترین وصفی که برای یک عارف می توان بکار برد، این عبارت است که او «عارفی الاهی و ربانی است که به مرتبه ی وصال الاهی رسیده است»؛ 📚 «من الجزء الثالث من كتاب الفتوحات المكية لجمال العارفين الشيخ محيي الدين بن عربي، قال: اتفق العلماء ...» (كشكول بهايى ؛ ج‏2 ؛ ص349). 📚 «هذه كتابة كتبها العارف الواصل الصمداني الشيخ محيي الدين ابن عربي حشره اللّه مع محبيه ...» (كشكول بهايى ؛ ج‏2 ؛ ص335) ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ «ساحت اندیشه، پیرامون دین و اندیشه دینی👇 «https://eitaa.com/sahat_andisheh
-----¦﷽¦----- ⭕️ اسم رمز؛ هجوم به مبانی فکری دشمن یکی از نکات کلیدی سخنان در دیدار با «حمله به مبانی فکری جبهه مقابل» بود؛ 🌹«طرف مقابل مبانی فکری دارد، باید به او حمله کرد»🌹 به این مناسبت لازم است یادی کنیم از سه بزرگ معاصر؛ ، و که طعنه ها به جان خریدند و بی محابا در میدان نقد مبانی فکری دشمن به نبرد پرداختند و پیروزمندانه از آن خارج شدند. چه خوب است که دغدغه مندانِ عرصه ی تبلیغ و هدایتِ فکری، نخست متوجه «اهمیت و ضرورت حمله به مبانی فکری دشمن» باشند، و در مرحله بعد با مطالعه دقیق آثار این سه اندیشمندِ بزرگ، هم از جهت «محتوا» و هم از جهت «روش» از این بزرگمردانِ تاریخ معاصر بهره ببرند. پس گام های پیشرو به این ترتیب است؛ 1- فهم ضرورت هجوم به مبانی فکری دشمن 2- مطالعه آثار سه اندیشمند بزرگ (طباطبایی، مطهری، مصباح) و استفاده محتوایی از مطالب موجود در آثار آن ها 3- استخراج روشِ هجوم، از آثار ایشان ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ «ساحت اندیشه، پیرامون دین و اندیشه دینی👇 «https://eitaa.com/sahat_andisheh
-----¦﷽¦----- ⭕️ احترام برای جناب «» مرحوم در کتاب شریف «الأربعون حدیثاً» با القابی بسیار فاخر و بلند، از جناب یاد می کند. ایشان خلال بحثی فقهی می فرماید: «شیخ عارف؛ محیی الدین بن عربی». سپس بعد از دو صفحه در تعریفی بسیار والا می نویسد: «شیخ جلیل، جمال العارفین؛ شیخِ احیاگرِ دین و آیین؛ ». نیز در بحثی پیرامون امام زمان (علیه السلام) خاتمه سخن را به کلام اختصاص می دهد و می نویسد: «سخن شیخِ عارفِ کامل؛ شیخ محیی الدین بن عربی، من را در این مقام متعجب ساخت» و در ادامه نیز با عبارت «رحمه الله»، برای او طلب رحمت می کند. 📚 الأربعون حدیثاً ،ص114؛ «الشيخ العارف محيي الدين بن عربي فانّه قال ...» 📚 همان، ص116؛ «الشيخ الجليل جمال العارفين الشيخ محيي الملّة و الدين ابن عربی ...» 📚 همان، ص434؛ «خاتمة: كلام ابن عربي حول صاحب الزمان (علیه السلام)؛ «إنّه ليعجبني كلام في هذا المقام للشيخ العارف الكامل الشيخ محيي الدين بن عربي ... قال رحمه اللّه ...» ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ «ساحت اندیشه، پیرامون دین و اندیشه دینی👇 «https://eitaa.com/sahat_andisheh
12121212.jpg
390.2K
-----¦﷽¦----- آخه بی سواد! تویی که فرق «کشورهای عربیِ خلیج» رو با «کشورهای خلیجِ عربی» نمی فهمی🤣، اومدی درباره تحولات جهانی و بین المللی تحلیل و نظر میدی!؟!🤣 عبارت «دُوَلِ الخَلِیجِ العَرَبیةِ» به معنای «کشورهای عربیِ خلیج» است؛ نه «کشورهای خلیجِ عربی»😁 لااقل برو توی «گوگل ترانسلیت» جمله رو بزن، ترجمه ش برات میاد، بعدش دیگه اینقدر افتضاح به بار نمیاری 😂 پ.ن: کانال ما نیست، اما بعضی وقتها برای و تفنن لازمه بعضی چیزها رو توی کانال بذاریم ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ «ساحت اندیشه، پیرامون دین و اندیشه دینی👇 «https://eitaa.com/sahat_andisheh ╰─┅🍃🌸🍃┅─╯
400_sherani.jpg
19.8K
-----¦﷽¦----- ⭕️خاطره ای زیبا و آموزنده از مرحوم علامه ذوفنون «» (ره)؛ «يكى از دوستان با وَرَع و دانشمندِ ما مى‌گفت «قاضى» [به احتمال قوی مقصود آیت الله است] منحرف است؛ زيرا كه «» را مدح گفته. گفتم: و «» نيز صابّى را كه كافرِ صريح بود، مدح گفته؛ مدح كسى به علم [اینکه کسی را بخاطر علمش مدح کنی]، دليلِ تصديقِ همه عقايد او نيست. خداى تعالى «ذوالقرنين» را مدح كرد در قرآن، و امام جعفر صادق (عليه السلام) «ارسطو» را ستود؛ آن دليل فضل و كمال «ارسطو» است، نه صحت هرچه معتقد بوده است.» 📚 ترجمه و شرح تبصرة المتعلمين في أحكام الدين، ج‌2، ص750 ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ «ساحت اندیشه، پیرامون دین و اندیشه دینی👇 «https://eitaa.com/sahat_andisheh
-----¦﷽¦----- ⭕️تعبیر عجیب پیرامون مرحوم «قاضی نور الله شوشتری» ملقب به ؛ فقیه، اصولی، متکلم، محدّث، مفسّر و ادیبِ مشهور شیعه است که به منصب قاضی القضاتی در رسید، و به علت تسلط فراوانش بر فقهِ مذاهب بر اساس فقه چهار مذهب فتوا می داد. مشهورترین کتابش «احقاق الحق» است که یکی از بهترین کتابهای شیعه در زمینه مباحث «توحید» و «امامت» می باشد. قاضی نورالله کتابِ فاخر دیگری به نام «» دارد که از منابع دیگر کتابهای تَراجم و شخصیت شناسی مانند «أعیان الشیعه/سید محسن امین»، «ریاض العلماء/ عبدالله افندی»، «روضات الجنات/موسوی خوانساری» و «ریحانة الأب/مدرس تبریزی» است. ایشان در «» پیرامون می نویسد: «یگانه ی موحّدین و خداشناسان؛ محیی الدین عربی «قدّس سرّه العزیز» از خاندان علم و سخاوت بود، و از کسانی که از حضیض تعلقات و قیود (مادی) به اوج اطلاق (و آزادگی) و شهود رسید. خرقه اش با یک واسطه به خضرِ پیامبر (علیه السلام) می رسد» 📚 روضات الجنات، ج8، ص60؛ «أوحد الموحّدين محيى الدّين محمّد بن علىّ العربّى الحاتمىّ الأندلسىّ قدّس سره العزيز، هكذا كان من أهل بيت الفضل و الجود، و المتصاعدين من حضيض التعلّقات و القيود؛ إلى أوج الإطلاق و الشّهود، و تنتهى نسبة خرقته بواسطة واحدة إلى خضر النبى عليه السّلام ...» ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ «ساحت اندیشه، پیرامون دین و اندیشه دینی👇 «https://eitaa.com/sahat_andisheh
-----¦﷽¦----- ⭕️ اختصاصی کانال «ساحت اندیشه»؛ برای نخستین بار ⭕️ ✅ عبارت مرحوم پیرامون تشیّع «» از کتاب «میزان التمیز فی علم العزیز» مرحوم «میرزا محمد اخباری» از فقهاء، محدثین، متکلمین و دانشمندان بزرگ جریان اخباریگری در شیعه است که مطالب متعدّدی در ردّ دارد. او در کتاب «» مطالب متعدّدی را در مدح عرفای بزرگ تاریخ اسلام بیان می کند. از آن جمله می نویسد: «ظاهریون (دانشمندان ظاهرگرا)، ایشان (عُرَفا) را سیّئ پنداشته‌اند و سخن حق ایشان را از سخن تقیّه امتیاز نکرده‌اند، اول شیخ که سخنان وحشت انگیز او بیشتر از دیگران است و استتار اشخاصی و تقیّه، حجت (دلیل) به شدّتی (سختی) است که «قلّ من یهتدی الی الشیعه» (جامعه آن روز را فرا گرفته بود و کمتر افرادی به سوی تشیع هدایت می‌شدند) ... جان من! دیده بصیرت بگشا و ببین که در شدتِ تقیّه و بلادِ شامیّه (در سرزمین‌های منطقه شامات)، چگونه تنبیهات صریحه (تذکرات صریح) نموده است،برخلاف معتقدات ایشان (اهل سنت) و تا خود را ناصبی نمی‌نمود، چگونه می‌توانست اظهار این مطالب حقه نمود (چطور می‌توانست این مطالب حق را بیان نماید)!؟!» 📚 میزان التمیز فی علم العزیز، نسخه خطی کتابخانه مجلس ش۲۸۳۴، ص۲۰-۲۲ ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ «ساحت اندیشه، پیرامون دین و اندیشه دینی👇 «https://eitaa.com/sahat_andisheh
هدایت شده از ساحت اندیشه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️ شنیدنی از ؛ ✅ عدول به یقینی است. ✅ در کلمات شاید مثل مدح و ثنایی که برای می‌آورد، پیدا نشود. «ساحت اندیشه، پیرامون دین و اندیشه دینی👇» https://eitaa.com/sahat_andisheh