eitaa logo
سیدالعلماء
1.5هزار دنبال‌کننده
2.2هزار عکس
681 ویدیو
7 فایل
کانال رسمی مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی ایشان شاگرد بزرگانی مثل حضرات آیات شیخ عباس تهرانی، امام خمینی، علامه طباطبایی، بروجردی و... بودند. مرحوم امام در نامه‌های خود، از ایشان با عبارت "سیدالعلماء" یاد می‌کردند. ارتباط با ادمین @seydololama_admin
مشاهده در ایتا
دانلود
🔺 مراقبه در ماه‌های حرام (۲) ✍ «فاجتهدی یا نفس فی حفظ قلبک و بدنک فی هذه الأشهر»؛ در ماه‌هایی که خداوند اجازه با هم نداده، بنابراین ملتفت باش، محافظت کن که با خدا رفتار ناجور و ناشایستی نداشته باشد. با با خداوند مخالفت نکنی. بلکه در الاهی هم در خاطرت نارضایتی وارد نشود. یکی از راه‌های مخالفت با پروردگار همین ناراحت بودن در است ولو در سخنی نگویی!. چه وقت در دل مخالفت می‌کند؟ وقتی‌که یک ناروایی در بدنش، در مالش، در مسائل مربوط به او پیدا می‌شود، که اسمش را می‌گذاریم ، بی‌رضایتی در پیش‌آمدها. زبانت هم بر فرض چیزی نگوید، دلت حرف می‌زند. نارضایتی احساس می‌کند. در دلت، پیش خودت هم نارضایتی نباشد. اگر انسانی موفق شد به چنین مواظبت و و خودداری از دل، خداوند هم ربّ شکوری است. پاسخ بسیار بهتری می‌دهد به . برای این رضایت‌ها، رضایت می‌دهد از انسان. مثلاً درباره‌ی حضرت علیه‌السلام نوشته‌اند که فرزند عزیز و بزرگواری داشت به نام که مردم می‌کردند او بعد از حضرت، خواهد بود. جناب اسماعیل شد؛ حضرت در مرض او گرفته و ناراحت بود. به‌طوری‌که مردم فکر می‌کردند اگر چیزی بشود، نکند که بر مزاج شریف حضرت و بر حالات روانی‌اش تأثیر بگذارد. اتفاقاً از دنیا رحلت کرد. همان‌روز فرمود سفره‌ای بسیار پر ، طعام‌های گوناگون فراهم کردند و مثل وقتی‌که جشن و مهمانی هست؛ فرمودند: از حاضران پذیرایی کنید!. این‌ها خیلی تعجب کردند. عرض کردند که ما فکر نمی‌کردیم شما در این ناراحتی پیدا نکنید. فرمودند: وقتی جدّ من که أصدق الصادقین است، گفته که من می‌میرم و شما هم می‌میرید، پس این یک چیزی است که حتمی است و خدا خواسته، وقتی آمد، ما چرا باید در برابرش چهره بگیریم، رو ترش کنیم، ناراحتی ابراز کنیم؟! این است رضایت به قضای الاهی. ۸۵.۹.۱۲ ادامه دارد... ✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
📆 به مناسبت سال‌روز ارتحال مرحوم آیت‌الله میرزا محمد علی شاه‌آبادی؛ (پنج‌شنبه سوم  المظفر ۱۳۶۹ ه ق = سوم  ۱۳۲۸ ش) 🔺 ضرورت انقلاب فرهنگی (۱) 🔹 فرمايش شيخ بزرگوار مرحوم آيت الله رضوان الله عليه در رساله‌ی اين بود که اولين انبياء و و انبياء برای و اول پيام از جانب خدا برای خدا اين است که «لَستَ بدَناً»؛ تو نيستی و چيز ديگری هستی. وقتی بدن نبودی، کن ببين که چه هستی؟ بنابراين لوازم و خودت را فراموش مکن؛ «در زمين ديگران خانه مکن کار خود کن کار بيگانه مکن» ( ) اين زمين بدن، برای ديگريست. برای کيست؟ برای همين خشت و گِل‌هایی است که روی آن‌ها پا می‌گذاریم و راه می‌رویم. وقتی روی زمين پا می‌گذاری، روی چشم و ابروی مردان و زنان قدم می‌زنی که اين خاک‌ها، همه آن‌ها بوده‌اند که به اين صورت در آمده‌اند و حالا شما آن‌ها را با آب مخلوط می‌کنی و به صورت آجر در می‌آوری، درون کوره می‌گذاری و با آن ساختمان می‌سازی! هيچ نمی‌دانی که این‌ها چيستند؟! و يک روز تو هم همین‌طور می‌شوی. پس تو این‌ها نيستی. «در زمين ديگران خانه مکن کار خود کن کار بیگانه مکن» هیچ‌گاه هيچ ، سر کاری که صاحبش را نمی‌شناسد، نمی‌رود. تا دستش را نگيرند و مزدش را با او توافق نکنند، کار نمی‌کند، چون می‌گوید که عصر چه کسی از من پذيرايی می‌کند؟ چه کسی شکم مرا سير می‌کند؟ من برای چه کسی بايد کار کنم و چه کسی مزد مرا می‌دهد؟ انبياء آمده‌اند و به ما بشريت گفته‌اند که شما بدن نيستيد، پس بنابراين بدن ما هر چقدر هم که قوی شد، ما خيلی اهميت نمی‌دهیم، مثل اين‌که اسب ما خيلی قوی شده و يا گاو ما خيلی شيرده شده، اما ممکن است ما باشيم و در بيمارستان بستری باشيم، اما گاو ما در طويله سالم باشد و این‌ها از هم جدا می‌شوند. اين است که فرمود: اول تعاليم انبياء اين است. بعد من عرض کردم که معظم هم به مناسبتی فرموده‌اند که «فلسفه فقه اکبر است». يعنی از هم مقامش بالاتر است؛ يعنی مرحوم آيت الله شاه‌آبادی از ساير آيت الله‌هايی که فقط کارشان است، شأنش بالاتر است، گرچه آن‌ها هم دارای شأن و بالايی هستند و ما را در امر ياری می‌کنند، ولی متفاوتی دارند. درجه‌ی فقاهت این‌جور افراد مثل مرحوم علامه و (رحمهم‌الله‌تعالی) که و را تحصيل کرده‌اند بسيار بالاتر است. با توجه به فرمايش رهبر معظم که ، است و فرمايش عالی‌مقام مرحوم آيت الله شاه‌آبادی که ما بدن نيستيم و جمع بين اين فرمايشات؛ نتيجه می‌گیریم که بايد ايجاد کنيم و خودمان و را آموزش دهيم و از پيش از برای برنامه‌ریزی کنيم و در صدد اين باشيم که به آن‌ها بفهمانيم که ما غير از بدن مادیِ محسوس هستيم و بر اين اساس را آغاز کنيم و به پيش ببريم. وقتی این‌گونه شد آن‌وقت به يک خوشگل و زيبايی که دلش را از زيبايی می‌برد، توجهی نمی‌کند؛ برای این‌که می‌داند او بدن نيست و اين پوست بدنش است که اين قدر قشنگ و زيباست و يا می‌داند که اين که در خيابان پيدا کرده و زيباست و دل‌بری دارد، اين مسئله‌ای است مربوط به پوست بدن و چشم و ابروی او، اما این‌ها که خود او نيست! پس خودش چيست؟ آيا واقعاً او يک مار خطرناک نيست؟ اژدها و گرگ نيست؟ يک موجود و نيست؟! نه اصلاً درباره‌ی اين مسائل نمی‌کنند و وقتی هم که در از اين مسائل خبری نبود؛ دو سال بعد، بزن بزن‌ها و رفتن‌ها و به جان هم افتادن‌ها شروع می‌شود!، چون هم‌ديگر را نشناخته‌اند و فقط پوست بدن هم‌ديگر را دیده‌اند و بيشتر از اين از هم اطلاعی ندارند! بنابراين ما بايد در هر سنی که هستيم، با هم کنيم، تهيه کنيم، را دعوت کنيم، فدای آن‌ها بشويم و دور آن‌ها بگرديم و بگوئيم که بيائيد به دادِ خودتان و فرهنگ‌تان برسيد!. تا به حال اين مسئله در شما مطرح نبود و تقصيری هم نداشتيد، اما از اين به بعد بيائيد و اين فقه اکبر را بگيريد و دنبال کنيد تا این‌که خودتان و همچنين زير دستان خود را که زحمت می‌کشید و می‌دهید، به جايی برسانيد... * [ ؛ کتاب صص۷-۸؛ «... هذا الکشف اول مقاصد الانبیاء علیهم‌السلام ... فلتحکم بانی لست بدنا و لا مادة»] 🔹ادامه مطلب در صفحه بعد ☑️ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
🏴 توصیه‌هایی پیرامون ص (۱) بسم الله الرحمن الرحیم باید افرادی که ذی‌نفوذ هستند در یک جمع، و دیگران کلمات‌شان را قبول دارند، چه به عنوان یا یا یا کاروان یا هر چیز دیگر، همان‌طوری‌که در معمولاً جلسه در گرفته می‌شود و اعمال حج نشان داده و توضیح داده می‌شود، همین کار را در این زیارات انجام دهند. به این صورت‌که از زیر مجموعه‌ی خودشان سؤال کنند از هر صنفی هستند؛ یا یا و ... - در این جمعیت عجیبی که ان‌شاءالله به سلامت موفق بشود- بپرسند چیست؟ هدف را مشخص کنند. ببینند این‌ها می‌دانند هدف چیست یا فقط می‌خواهند بروند، ببرند و بیایند باز سر کار خودشان باشند؟ چند تا از کلمات امام علیه‌السلام انتخاب کنند و به این‌ها حالی کنند که حضرت امام حسین علیه‌السلام به دنیا نداشت. را یک مسیر و جاده‌ای بیشتر حساب نمی‌کرد. و را اصل این می‌دانست. هدف که خدا به داده، تقریباً از مرگ شروع می‌شود. امام حسین علیه‌السلام هم دل‌خوشی‌اش به این بود که از این پل به آسانی ردّ می‌شود و با آن‌هایی‌که به آن‌ها می‌ورزد، پیدا می‌کند، چرا که می‌فرماید: «و ما أولهنی إلی أسلافی اشتیاق یعقوب إلی یوسف». من دنیا برایم زندگی نیست. مثل این‌که حضرت علیه‌السلام هم زندگی نداشت و در نتیجه مبتلا به نابینایی شد و همه‌اش آه می‌کشید برای و دوری از او. آیا شماها می‌خواهید با رفتن و برگشتن از این‌جور درون‌تان ظهور بکند و طمع لذات دنیا از خاطرتان پاک شود، محو شود و طمع به لذات آن‌جا در شما پیدا شود و یا اگر هست تقویت شود؟. خلاصه یا شوید و برگردید، یا اگر حسینی هستید، حسینی‌تر بشوید و برگردید. مثلاً بنده در جوانی موفق شدم مادرم و یکی دو تا را از زنان آشنا و اقوام را با خودم بردم و آن‌جا هم شدم، مادرم هم سرش شکست، مشکلاتی هم پیش آمد. بالأخره وقتی برگشتیم، استاد ما [مرحوم آیت الله حاج شیخ عباس ] که یک قدری اهل این حرف‌ها بود، می‌گفت: من اثر این زیارت را در تو می‌بینم. یا می‌گفت نور زیارت را در تو می‌بینم. یک چنین چیزی. خلاصه سفر، سفر است. تجارت است و تبدیل است. و برای تبدیل این افکار، سخنان حضرت خوانده و معنا شود. همین کتاب [ ] تألیف آقای همراه باشد و آن‌ها هم داشته باشند، که حضرت در برابر افراد چه فرمود؟ در منازل، در ، در راه و در روز و... ، این سفرنامه‌ی حضرت است. شما هم می‌خواهید مثل بیت‌الله، - خانه‌ای که بانی‌اش حضرت خلیل الله علیه‌السلام بود- ، یک سفری نظیر سفر حج داشته باشید، منتهی زیارت‌گاهش، شهادت‌گاه بزرگ‌ترین و شریف‌ترین است. و با چنین ملاقاتی، با چنین زیارتی، با چنین عرض سلامی، باید یک چیزی در وارد شود، که هر کسی از که اهل ، بگویند ایشان فرق کرده. از یک ماه پیش، دو ماه پیش که با هم بودیم تا حالا خیلی فرق کرده؛ شوقی‌یاتش، ذوقی‌یاتش، علاقه‌هایش فرق کرده. مثلاً اگر و عزاداری می‌کند، حالا هر دوازده ماه می‌خواهد کند، مثل کسی که ماه رمضان‌اش قبول شده، دلش می‌خواهد همه‌ی سال ماه باشد. این حرف‌ها به خاطر این است که شما سؤال فرمودید، ما هم در جواب این‌ها را عرض می‌کنیم شاید یک چیزی هم به برکات آن‌ها به ما برسد.... @seyedololama ادامه‌ی مطلب در پیام بعدی⬇️
🔺 بیانات و توصیه‌هایی پیرامون زیارت 🔹 من یادم هست که در یک وقتی یکی از بزرگ ـ خدا رحمتش کند ـ می‌گفت: من شنیده بودم که هر کسی به حضرت علیه‌السلام می‌رود یک رنجی به او می‌رسد؛ فلذا رفتم خدمت خواهرشان و عرض کردم که من می‌خواهم بروم زیارت برادرتان، ولی نمی‌خواهم رنجی به من برسد، از این جهت وقتی آمدم، مشرَّف شدم و برگشتم هیچ مشکلی برایم پیش نیامد. گاهی آدم می‌شود، گاهی خدای نخواسته در رفتن یا در برگشتن تصادفی می‌کند. این‌ها آثار این پیوستگی است که خدا به صورت ناخشنودی‌ها به می‌رسد که انسان کم‌کم با خشنودی به خدا علاقه پیدا کند. نکند این‌که ما خدا را می‌پرستیم و یا وقتی یک زیارت رفتیم یا یا کردیم برای خاطر این است ‌که فوراً وسائل رفاه ما خوب بشود، نه! ما برای این چهار روزه این کار‌ها را نمی‌کنیم. 🔺 راهی برای کم کردن مشکلات زیارت 🔹 پیش‌آمدها هم هرچه شده یا خدای نکرده می‌شود باید ازشان خواست که خودشان جلوگیری کنند. از این جهت اساتیدمان به ما دستور دادند که هر وقت خواستید جایی بروید، اول بروید پیش آن امام یا امامزاده مثل حضرت علیه‌السلام یا حضرت علیهاالسلام، سلامی عرض کنید و از ایشان بخواهید که ما می‌خواهیم فرستاده‌ی شما به خدمت پسر عموی‌تان باشیم، به خدمت برادرتان باشیم و سلام شما را ببریم و به ایشان بدهیم. این باعث می‌شود که علی‌حِده‌‌ای نصیب بشود و انسان یک قدری پیش‌آمدش رفع بشود. وقتی هم می‌خواهد برگردد باز خدمت حضرت می‌رود و و می‌کند و می‌گوید: می‌خواهم خدمت پسر عموی شما یا خواهر شما در یا در قم برسم و سلام شما را برسانم. آن‌وقت او که حامل پیام حضرت شد ان‌شاءالله از ناراحتی‌ها محفوظ می‌ماند. ☑️ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
🏴 صلی الله علیک یا علی بن موسی الرضا؛ ارواحنا لک الفداء ▪مصائب امام رضا علیه‌السلام 🔹 وقتی امام علیه‌السلام دعوت شدند که به تشریف بیاورند، به حسب ظاهر روی فشار تشریف آوردند، ولی در واقع حضرت می‌توانست از خدا بخواهد که خدایا من این را نروم و قبول هم می‌شد ولی این کار را نکردند. سفر غریبانه‌ای بدون رفتند. وقتی هم که خواستند حرکت کنند، دستور دادند اهل و عیال‌شان جمع شدند. فرمودند یک قدری برای من کنید که دیگر مرا نمی‌بینید و آن‌ها هم مجلس درست کردند. سپس حضرت علیه‌السلام را کنار جدّشان بردند و آن را به سپردند که در خدا قرار بگیرد. و این راه طولانی را یِکه و تنها و بدون فرزند و عیال آمدند. در مشهد هم خیلی آزارشان می‌داد؛ و شاید هم که گاهی دچار زحمت می‌شوند، در اثر آن برکاتی باشد که خدا به آن حضرت در غربت و رنج‌ها داد که یک سهمی هم به زائرین داده می‌شود، مثل گیر نیامدن جا یا گیر نیامدن جای راحت، غذا، خواب‌گاه و گاهی هم در راه ماندن. 🔺نعمت خدا به صورت مشکلات 🔹 من یادم هست که در یک‌وقت یکی از بزرگ - خدا رحمتش کند- می‌گفت: من شنیده بودم که هر کسی به زیارت حضرت رضا علیه‌السلام می‌رود یک رنجی به او می‌رسد. رفتم خدمت خواهرشان و عرض کردم که من می‌خواهم بروم برادرتان ولی نمی‌خواهم رنجی به من برسد، از این جهت وقتی آمدم مُشَرَّف شدم و برگشتم هیچ مشکلی برایم پیش نیامد. گاهی آدم می‌شود، گاهی خدای نخواسته در رفتن یا در برگشتن می‌کند. این‌ها آثار این پیوستگی است که خدا به صورت ناخشنودی‌ها به می‌رسد که انسان کم‌کم با خشنودی از خدا علاقه پیدا کند. نکند که ما خدا را می‌پرستیم برای خاطر این‌که وقتی یک زیارت رفتیم یا یا کردیم، فوراً وسائل ما خوب بشود، نه! ما برای این چهار روزه این کار‌ها را نمی‌کنیم. 🔺 راهی برای کم کردن مشکلات زیارت 🔹 پیش‌آمدها هم هرچه شده یا خدای نکرده می‌شود، باید ازشان خواست که خودشان جلوگیری کنند. از این جهت به ما دستور دادند که هر وقت خواستید جایی بروید، اول بروید پیش آن یا که در جوار شماست مثل حضرت علیه‌السلام یا حضرت علیهاالسلام، سلامی عرض کنید و ازشان بخواهید که ما می‌خواهیم فرستاده‌ی شما به خدمت پسر عموی‌تان باشیم، به خدمت برادرتان باشیم و شما را ببریم و به ایشان بدهیم. این باعث می‌شود که فیض علی حدّه‌‌ای نصیب بشود و انسان یک قدری پیش‌آمدش رفع بشود. وقتی هم می‌خواهد برگردد باز خدمت حضرت می‌رود و سلام و می‌کند و می‌گوید می‌خواهم خدمت پسر عموی شما یا خواهر شما در یا در برسم و سلام شما را برسانم. آن‌وقت او که حامل پیام حضرت شد، ان‌شاءالله از ناراحتی‌ها محفوظ می‌ماند. ☑️ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
📆 به مناسبت سال‌روز ارتحال مرحوم آیت‌الله میرزا محمد علی شاه‌آبادی؛ (پنج‌شنبه سوم  ۱۳۲۸ ش = سوم  المظفر ۱۳۶۹ ه ق) 🔺 ضرورت انقلاب فرهنگی (۱) 🔹 فرمايش شيخ بزرگوار مرحوم آيت الله رضوان الله عليه در رساله‌ی اين بود که اولين انبياء و و انبياء برای و اول پيام از جانب خدا برای خدا اين است که «لَستَ بدَناً»؛ تو نيستی و چيز ديگری هستی. وقتی بدن نبودی، کن ببين که چه هستی؟ بنابراين لوازم و خودت را فراموش مکن؛ «در زمين ديگران خانه مکن کار خود کن کار بيگانه مکن» ( ) اين زمين بدن، برای ديگری‌ست. برای کيست؟ برای همين خشت و گِل‌هایی است که روی آن‌ها پا می‌گذاریم و راه می‌رویم. وقتی روی زمين پا می‌گذاری، روی چشم و ابروی مردان و زنان قدم می‌زنی که اين خاک‌ها، همه آن‌ها بوده‌اند که به اين صورت در آمده‌اند و حالا شما آن‌ها را با آب مخلوط می‌کنی و به صورت آجر در می‌آوری، درون کوره می‌گذاری و با آن ساختمان می‌سازی! هيچ نمی‌دانی که این‌ها چيست‌اند؟! و يک روز تو هم همین‌طور می‌شوی. پس تو این‌ها نيستی. «در زمين ديگران خانه مکن کار خود کن کار بیگانه مکن» هیچ‌گاه هيچ ، سر کاری که صاحبش را نمی‌شناسد، نمی‌رود. تا دستش را نگيرند و مزدش را با او توافق نکنند، کار نمی‌کند، چون می‌گوید که عصر چه کسی از من پذيرايی می‌کند؟ چه کسی شکم مرا سير می‌کند؟ من برای چه کسی بايد کار کنم و چه کسی مزد مرا می‌دهد؟ انبياء آمده‌اند و به ما بشريت گفته‌اند که شما بدن نيستيد، پس بنابراين بدن ما هر چقدر هم که قوی شد، ما خيلی اهميت نمی‌دهیم، مثل اين‌که اسب ما خيلی قوی شده و يا گاو ما خيلی شيردِهْ شده، اما ممکن است ما باشيم و در بيمارستان بستری باشيم، اما گاو ما در طويله سالم باشد و این‌ها از هم جدا می‌شوند. اين است که فرمود: اول تعاليم انبياء اين است. بعد من عرض کردم که معظم هم به مناسبتی فرموده‌اند که «فلسفه فقه اکبر است». يعنی از هم مقامش بالاتر است؛ يعنی مرحوم آيت الله شاه‌آبادی از ساير آيت‌الله‌هايی که فقط کارشان است، شأنش بالاتر است، گرچه آن‌ها هم دارای شأن و بالايی هستند و ما را در امر ياری می‌کنند، ولی متفاوتی دارند. درجه‌ی فقاهت این‌جور افراد مثل مرحوم علامه و (رحمهم‌الله‌تعالی) که و را تحصيل کرده‌اند، بسيار بالاتر است. با به فرمايش رهبر معظم که ، است و فرمايش عالی‌مقام مرحوم آيت الله شاه‌آبادی که ما بدن نيستيم و جمع بين اين فرمايشات؛ نتيجه می‌گیریم که بايد ايجاد کنيم و خودمان و را آموزش دهيم و از پيش از برای کنيم و در صدد اين باشيم که به آن‌ها بفهمانيم که ما غير از بدن مادیِ محسوس هستيم و بر اين اساس را آغاز کنيم و به پيش ببريم. وقتی این‌گونه شد آن‌وقت به يک خوشگل و زيبايی که دلش را از زيبايی می‌برد، توجهی نمی‌کند؛ برای این‌که می‌داند او بدن نيست و اين پوست بدنش است که اين قدر قشنگ و زيباست و يا می‌داند که اين که در خيابان پيدا کرده و زيباست و دل‌بری دارد، اين مسئله‌ای است مربوط به پوست بدن و چشم و ابروی او، اما این‌ها که خود او نيست! پس خودش چيست؟ آيا واقعاً او يک مار خطرناک نيست؟ اژدها و گرگ نيست؟ يک موجود و نيست؟!. نه اصلاً درباره‌ی اين مسائل نمی‌کنند و وقتی هم که در از اين مسائل خبری نبود؛ دو سال بعد، بزن بزن‌ها و رفتن‌ها و به جان هم افتادن‌ها شروع می‌شود!، چون هم‌ديگر را نشناخته‌اند و فقط پوست بدن هم‌ديگر را دیده‌اند و بيشتر از اين از هم اطلاعی ندارند!. بنابراين ما بايد در هر سنی که هستيم، با هم کنيم، تهيه کنيم، را دعوت کنيم، فدای آن‌ها بشويم و دور آن‌ها بگرديم و بگوئيم که بيائيد به دادِ خودتان و فرهنگ‌تان برسيد!. تا به حال اين مسئله در شما مطرح نبود و تقصيری هم نداشتيد، اما از اين به بعد بيائيد و اين فقه اکبر را بگيريد و دنبال کنيد تا این‌که خودتان و همچنين زير دستان خود را که زحمت می‌کشید و می‌دهید، به جايی برسانيد... * [ ؛ کتاب صص۷-۸؛ «... هذا الکشف اول مقاصد الانبیاء علیهم‌السلام ... فَلْتَحْکُمْ بانّی لستُ بدناً و لا مادةً»] 🔹ادامه مطلب در صفحه بعد ✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
🔺 مراقبه در ماه‌های حرام 🔹 وقتی افرادی به نام راستین در بین ما پیدا می‌شوند -و آن‌ها شان به بیش از است- می‌گویند: ای برادران! ای نسل ! ای انسان‌های ! بیایید داشته باشید. شش‌دانگ حواس و خاطرتان را تنها متوجه ظاهرها نکنید. بواطن مهم هستند، أهمّ هستند، حاکم هستند. مرحوم عارف بسیار دل‌سوز بشر، مرحوم حاج میرزا جواد آقا در مراقبات ماه الحرام می‌فرماید: «فاجتهدی یا نفس!»؛ به خودش خطاب می‌کند. یعنی تمام خودت را به کار بگیر؛ «فی حفظ قلبک و بدنک فی هذه الأشهر»؛ درونت و برونت برای نیرویی که حاکم بر جهان است فرقی نمی‌کند. همه‌اش بیرون است برای او. درون ندارد. او مسلَّط است. بنابراین محافظت خودت را بکن. «زیادة علی ما یجب فی سائر الشهور من مخالفة الله جلّ جلاله»؛ چون ماه ذی‌القعده اول ماه‌های حرام است، احترام این ماه‌ها زیاد است به طوری‌که حتی با هم اجازه‌ی رزم و نداده‌اند. بنابراین چطور می‌شود که خدا در این ماه‌ها مواظبتش بیشتر نشود که نکند خلاف خدا در این ماه‌ها رفتار بکند!. خب در چی مراعات کند؟ مخالفت خدا، حتی در یکی از احکامش. حتی یکی از که مخالفت بشود، در این ماه‌های شریف قبحش و زشتی‌اش بیشتر از وقت‌های دیگر است. «فاجتهدی یا نفس فی حفظ قلبک و بدنک فی هذه الأشهر»؛ در ماه‌هایی که خداوند اجازه‌ی با کفار هم نداده، بنابراین ملتفت باش، محافظت کن که تو با خدا رفتار ناجور و ناشایستی نداشته باشد. با خودت با خداوند مخالفت نکنی. بلکه در الاهی هم در خاطرت نارضایتی وارد نشود. یکی از راه‌های مخالفت با پروردگار همین ناراحت بودن در است ولو در سخنی نگویی!. چه‌وقت در دل مخالفت می‌کند؟ وقتی‌که یک ناروایی در بدنش، در مالش، در مسائل مربوط به او پیدا می‌شود، که اسمش را می‌گذاریم بی‌صبری، بی‌رضایتی در پیش‌آمدها. زبانت هم بر فرض چیزی نگوید، دلت حرف می‌زند. نارضایتی احساس می‌کند. در دلت، پیش خودت هم نارضایتی نباشد. اگر انسانی موفق شد به چنین مواظبت و و خودداری از دل، خداوند هم ربّ شکوری است. پاسخ بسیار بهتری می‌دهد به . برای این رضایت‌ها، رضایت می‌دهد از انسان. مثلاً درباره‌ی حضرت علیه‌السلام نوشته‌اند که فرزند عزیز و بزرگواری داشت به نام که مردم می‌کردند او بعد از حضرت، خواهد بود. جناب اسماعیل شد؛ حضرت در مرض او گرفته و ناراحت بود. به‌طوری‌که مردم فکر می‌کردند اگر چیزی بشود، نکند که بر مزاج شریف حضرت و بر حالات روانی‌اش تأثیر بگذارد. اتفاقاً از دنیا رحلت کرد. همان‌روز فرمود سفره‌ای بسیار پر ، طعام‌های گوناگون فراهم کردند و مثل وقتی‌که جشن و مهمانی هست؛ فرمودند: از حاضران پذیرایی کنید!. این‌ها خیلی تعجب کردند. عرض کردند که ما فکر نمی‌کردیم شما در این ناراحتی پیدا نکنید. فرمودند: وقتی جدّ من که أصدق الصادقین است، گفته که من می‌میرم و شما هم می‌میرید، پس این یک چیزی است که حتمی است و خدا خواسته، وقتی آمد، ما چرا باید در برابرش چهره بگیریم، رو ترش کنیم، ناراحتی ابراز کنیم؟! این است رضایت به قضای الاهی. می‌فرماید: اگر کسی یک‌چنین حالی داشت با خدای خودش، خداوند ربّ شکوری است و پاسخی بهتر می‌دهد. و اگر کسی بداند که رضایت خدا که به خاطر این‌جور عمل متوجه او خواهد شد چه مقامی است، (یعنی خداوند از یک بنده راضی باشد!) چون ببیند که هر پیش‌آمدی که می‌کند فغان و فریاد و ناراحتی ندارد، ممکن هم هست اشک بریزد، ممکن هم هست مصیبتی به او سخت باشد، اما نه این‌که خلاف خدا، چیزی در دل او خطور بکند. می‌فرماید: اگر کسی چنین حالی خدا به او داد و مورد رضایت خداوند قرار گرفت، اگر بداند که این چه مقامی است که خدا به او داده، راضی است که او را مثل گوسفندی که بدنش را قصاب پاره پاره می‌کند، همان به سرش بیاید که آن رضای خدا به او برسد!. این‌قدر مهم است!. ✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی ۸۵٫۹٫۱۲ @seyedololama
🏴 توصیه‌هایی پیرامون ص (۱) بسم الله الرحمن الرحیم باید افرادی که ذی‌نفوذ هستند در یک جمع، و دیگران کلمات‌شان را قبول دارند، چه به عنوان یا یا یا کاروان یا هر چیز دیگر، همان‌طوری‌که در معمولاً جلسه در گرفته می‌شود و اعمال حج نشان داده و توضیح داده می‌شود، همین کار را در این زیارات انجام دهند. به این صورت‌که از زیر مجموعه‌ی خودشان سؤال کنند از هر صنفی هستند؛ یا یا و ... - در این جمعیت عجیبی که ان‌شاءالله به سلامت موفق بشود- بپرسند چیست؟ هدف را مشخص کنند. ببینند این‌ها می‌دانند هدف چیست یا فقط می‌خواهند بروند، ببرند و بیایند باز سر کار خودشان باشند؟ چند تا از کلمات امام علیه‌السلام انتخاب کنند و به این‌ها حالی کنند که حضرت امام حسین علیه‌السلام به دنیا نداشت. را یک مسیر و جاده‌ای بیشتر حساب نمی‌کرد. و را اصل این می‌دانست. هدف که خدا به داده، تقریباً از مرگ شروع می‌شود. امام حسین علیه‌السلام هم دل‌خوشی‌اش به این بود که از این پل به آسانی ردّ می‌شود و با آن‌هایی‌که به آن‌ها می‌ورزد، پیدا می‌کند، چرا که می‌فرماید: «و ما أولهنی إلی أسلافی اشتیاق یعقوب إلی یوسف». من دنیا برایم زندگی نیست. مثل این‌که حضرت علیه‌السلام هم زندگی نداشت و در نتیجه مبتلا به نابینایی شد و همه‌اش آه می‌کشید برای و دوری از او. آیا شماها می‌خواهید با رفتن و برگشتن از این‌جور درون‌تان ظهور بکند و طمع لذات دنیا از خاطرتان پاک شود، محو شود و طمع به لذات آن‌جا در شما پیدا شود و یا اگر هست تقویت شود؟. خلاصه یا شوید و برگردید، یا اگر حسینی هستید، حسینی‌تر بشوید و برگردید. مثلاً بنده در جوانی موفق شدم مادرم و یکی دو تا از زنان آشنا و اقوام را با خودم بردم و آن‌جا هم شدم، مادرم هم سرش شکست، مشکلاتی هم پیش آمد. بالأخره وقتی برگشتیم، استاد ما [مرحوم آیت الله حاج شیخ عباس ] که یک قدری اهل این حرف‌ها بود، می‌گفت: من اثر این زیارت را در تو می‌بینم. یا می‌گفت نور زیارت را در تو می‌بینم. یک چنین چیزی. خلاصه سفر، سفر است. تجارت است و تبدیل است. و برای تبدیل این افکار، سخنان حضرت خوانده و معنا شود. همین کتاب [ ] تألیف آقای همراه باشد و آن‌ها هم داشته باشند، که حضرت در برابر افراد چه فرمود؟ در منازل، در ، در راه و در روز و... ، این سفرنامه‌ی حضرت است. شما هم می‌خواهید مثل بیت‌الله، - خانه‌ای که بانی‌اش حضرت خلیل الله علیه‌السلام بود- ، یک سفری نظیر سفر حج داشته باشید، منتهی زیارت‌گاهش، شهادت‌گاه بزرگ‌ترین و شریف‌ترین است. و با چنین ملاقاتی، با چنین زیارتی، با چنین عرض سلامی، باید یک چیزی در وارد شود، که هر کسی از که اهل اند، بگویند ایشان فرق کرده. از یک ماه پیش، دو ماه پیش که با هم بودیم تا حالا خیلی فرق کرده؛ شوقی‌یاتش، ذوقی‌یاتش، علاقه‌هایش فرق کرده. مثلاً اگر و عزاداری می‌کند، حالا هر دوازده ماه می‌خواهد کند، مثل کسی که ماه رمضان‌اش قبول شده، دلش می‌خواهد همه‌ی سال ماه باشد. این حرف‌ها به خاطر این است که شما سؤال فرمودید، ما هم در جواب این‌ها را عرض می‌کنیم شاید یک چیزی هم به برکات آن‌ها به ما برسد.... @seyedololama ادامه‌ی مطلب در پیام بعدی⬇️
🏴 صلی الله علیک یا علی بن موسی الرضا؛ ارواحنا لک الفداء ▪مصائب امام رضا علیه‌السلام 🔹 وقتی امام علیه‌السلام دعوت شدند که به تشریف بیاورند، به حسب ظاهر روی فشار تشریف آوردند، ولی در واقع حضرت می‌توانست از خدا بخواهد که خدایا من این را نروم و قبول هم می‌شد، ولی این کار را نکردند. سفر غریبانه‌ای بدون رفتند. وقتی هم که خواستند حرکت کنند، دستور دادند اهل و عیال‌شان جمع شدند. فرمودند یک قدری برای من کنید که دیگر مرا نمی‌بینید و آن‌ها هم مجلس درست کردند. سپس حضرت علیه‌السلام را کنار جدّشان بردند و آن را به سپردند که در خدا قرار بگیرد. و این راه طولانی را یِکه و تنها و بدون فرزند و عیال آمدند. در مشهد هم خیلی آزارشان می‌داد؛ و شاید هم که گاهی دچار زحمت می‌شوند، در اثر آن برکاتی باشد که خدا به آن حضرت در غربت و رنج‌ها داد که یک سهمی هم به زائرین داده می‌شود، مثل گیر نیامدن جا یا گیر نیامدن جای راحت، غذا، خواب‌گاه و گاهی هم در راه ماندن. 🔺 نعمت خدا به صورت مشکلات 🔹 من یادم هست که در یک‌وقت یکی از بزرگ - خدا رحمتش کند- می‌گفت: من شنیده بودم که هر کسی به زیارت حضرت رضا علیه‌السلام می‌رود یک رنجی به او می‌رسد. رفتم خدمت خواهرشان و عرض کردم که من می‌خواهم بروم برادرتان ولی نمی‌خواهم رنجی به من برسد، از این جهت وقتی آمدم مُشَرَّف شدم و برگشتم هیچ مشکلی برایم پیش نیامد. گاهی آدم می‌شود، گاهی خدای نخواسته در رفتن یا در برگشتن می‌کند. این‌ها آثار این پیوستگی است که خدا به صورت ناخشنودی‌ها به می‌رسد که انسان کم‌کم با خشنودی از خدا علاقه پیدا کند. نکند که ما خدا را می‌پرستیم برای خاطر این‌که وقتی یک زیارت رفتیم یا یا کردیم، فوراً وسائل ما خوب بشود، نه! ما برای این چهار روزه این کار‌ها را نمی‌کنیم. 🔺 راهی برای کم کردن مشکلات زیارت 🔹 پیش‌آمدها هم هرچه شده یا خدای نکرده می‌شود، باید ازشان خواست که خودشان جلوگیری کنند. از این جهت به ما دستور دادند که هر وقت خواستید جایی بروید، اول بروید پیش آن یا ای که در جوار شماست مثل حضرت علیه‌السلام یا حضرت علیهاالسلام، سلامی عرض کنید و ازشان بخواهید که ما می‌خواهیم فرستاده‌ی شما به خدمت پسر عموی‌تان باشیم، به خدمت برادرتان باشیم و شما را ببریم و به ایشان بدهیم. این باعث می‌شود که فیض علی حدّه‌‌ای نصیب بشود و انسان یک قدری پیش‌آمدش رفع بشود. وقتی هم می‌خواهد برگردد باز خدمت حضرت می‌رود و سلام و می‌کند و می‌گوید می‌خواهم خدمت پسر عموی شما یا خواهر شما در یا در برسم و سلام شما را برسانم. آن‌وقت او که حامل پیام حضرت شد، ان‌شاءالله از ناراحتی‌ها محفوظ می‌ماند. ☑️ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
السلام علیک یا صاحب الزمان آجرک الله فی مصیبة ابیک المسموم صلوات الله علیه 🔹 از وصایایی که امام حسن علیه‌السلام به شیعه‌ی خودش کرده این است که می‌فرماید: «أُوصِيكُمْ بِتَقْوَى اللَّهِ وَ الْوَرَعِ فِی دِينِكُمْ وَ الِاجْتِهَادِ لِلَّهِ وَ صِدْقِ الْحَدِيثِ وَ أَدَاءِ الْأَمَانَةِ إِلَى مَنِ ائْتَمَنَكُمْ مِنْ برٍّ أَوْ فَاجِرٍ»؛ هر کسی به شما داد، من به شما این است که به او نکنید، خواه شخصی باشد یا غیرمؤمن. من به شما وصیت می‌کنم در مراعات با الهی و جدّ و داشتن و طول ؛ آن ساعتی که مثلاً به درِ خانه‌ی خدا می‌رود، بهتر این است که در سجده باشد و سجده‌اش هم طولانی باشد. یکی از شاگردهای مرحوم حاج میز جواد آقا بود -البته بود- مقابل منزل‌شان، محله بود. همیشه قبل از مثلاً نیم ساعت، یک ساعت در را باز می‌کرد، می‌آمد به این مسجد، می‌رفت تا وقتی که اذان می‌شد و صبح، که گویا ایشان در سجده بود. بعد می‌فرماید که با این‌طور باشید که در جنازه‌هایشان آن‌ها را مشایعت کنید، هایشان را کنید، برای این‌که وقتی شما اهل این‌طور فضائل باشید، باشید، امانت را پس بدهید و خیانت نکنید، با مردم خوش‌رفتار باشید، می‌گویند این است؛ آن‌وقت من خوشحال می‌شوم. بنابراین، «اتَّقُوا اللَّهَ وَ كُونُوا زَيْناً وَ لَا تَكُونُوا شَيْنا، جَرُّوا إِلَيْنَا كُلَّ مَوَدَّةٍ»؛ برای ما درست کنید. «وَ ادْفَعُوا عَنَّا كُلَّ قَبِيحٍ»؛ برای ما آبروریز نباشید تا به ما بدی نسبت داده نشود. «فَإِنَّهُ مَا قِيلَ فِينَا مِنْ حُسْنٍ فَنَحْنُ أَهْلُهُ وَ مَا قِيلَ فِينَا مِنْ سُوءٍ فَمَا نَحْنُ كَذَلِكَ. لَنَا حَقٌّ فِی كِتَابِ اللَّهِ»؛ خداوند در کتابش برای ما یک حقی قرار داده. «وَ قَرَابَةٌ مِنْ رَسُولِ اللَّهِ وَ تَطْهِيرٌ مِنَ اللَّهِ»؛ مقام خدایی یکی از امتیازات ماست، «لَا يَدَّعِيهِ غَيْرُنَا إِلَّا كَذَّابٌ»؛ هر کسی‌که این ادعا را کرد که من به مقام طهارت رسیده‌ام، بدانید می‌گوید!. «أَكْثِرُوا ذِكْرَ اللَّهِ وَ ذِكْرَ الْمَوْتِ»؛ تا می‌توانید خدا از ضمیرتان دور نشود. بهترین سازنده‌ی انسان در و تقوابخش به انسان، نگه‌دار انسان از هر ناشایستی، این دو مسئله است که می‌فرماید: «أَكْثِرُوا ذِكْرَ اللَّهِ وَ ذِكْرَ الْمَوْتِ»؛ چون خبر نمی‌کند، ما باید خبر آن را داشته باشیم و به یاد او باشیم. او یاد ما نمی‌کند مگر وقتی که بر ما وارد می‌شود. ما باید یاد او باشیم که یک‌مرتبه که آمد، وضع ما مناسب باشد. «وَ تِلَاوَةَ الْقُرْآنِ وَ الصَّلَاةَ عَلَى النَّبِیّ صلی الله علیه وآله.»* ۸۵٫۶٫۱۳ ___ * [ سیرة الائمة الاثنی عشر مجلد ۲ ص ۲۸۳ تألیف: علی محمد علی دخیل] ✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
🔺 برکات حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها 🔹 از برکات حرم مطهر #اهل‌بیت (علیهم‌السلام)؛ شهر مقدس #قم، مهاجرت شخصیتی مانند مرحوم آیت الله #حائری_یزدی و تأسیس #حوزه علمیه‌ی قم در آن و مهاجرت آیت الله #بروجردی و سپس ادامه‌ی حوزه و طلوع شخصیت‌هایی مانند #مرحوم_امام راحل و مرحوم علامه #طباطبایی می‌باشد. 🔺 نعمت خدا به صورت مشکلات 🔹 من یادم هست که در #قم یک‌وقت یکی از #علما بزرگ - خدا رحمتش کند- می‌گفت: من شنیده بودم که هر کسی به زیارت حضرت رضا علیه‌السلام می‌رود یک رنجی به او می‌رسد. رفتم خدمت خواهرشان و عرض کردم که من می‌خواهم بروم #زیارت برادرتان ولی نمی‌خواهم رنجی به من برسد، از این جهت وقتی آمدم مُشَرَّف شدم و برگشتم هیچ مشکلی برایم پیش نیامد. 🔹گاهی آدم #مریض می‌شود، گاهی خدای نخواسته در رفتن یا در برگشتن #تصادفی می‌کند. این‌ها آثار این پیوستگی است که #نعمت خدا به صورت ناخشنودی‌ها به #انسان می‌رسد که انسان کم‌کم با خشنودی از خدا علاقه پیدا کند. #فکر نکند که ما خدا را می‌پرستیم برای خاطر این‌که وقتی یک زیارت رفتیم یا #حج یا #عبادتی کردیم، فوراً وسائل #رفاه ما خوب بشود، نه! ما برای این چهار روزه #دنیا این کار‌ها را نمی‌کنیم. ☑️ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
🔺 مراقبه در ماه‌های حرام (۲) ✍ «فاجتهدی یا نفس فی حفظ قلبک و بدنک فی هذه الأشهر»؛ در ماه‌هایی که خداوند اجازه با هم نداده، بنابراین ملتفت باش، محافظت کن که با خدا رفتار ناجور و ناشایستی نداشته باشد. با با خداوند مخالفت نکنی. بلکه در الاهی هم در خاطرت نارضایتی وارد نشود. یکی از راه‌های مخالفت با پروردگار همین ناراحت بودن در است ولو در سخنی نگویی!. چه وقت در دل مخالفت می‌کند؟ وقتی‌که یک ناروایی در بدنش، در مالش، در مسائل مربوط به او پیدا می‌شود، که اسمش را می‌گذاریم ، بی‌رضایتی در پیش‌آمدها. زبانت هم بر فرض چیزی نگوید، دلت حرف می‌زند. نارضایتی احساس می‌کند. در دلت، پیش خودت هم نارضایتی نباشد. اگر انسانی موفق شد به چنین مواظبت و و خودداری از دل، خداوند هم ربّ شکوری است. پاسخ بسیار بهتری می‌دهد به . برای این رضایت‌ها، رضایت می‌دهد از انسان. مثلاً درباره‌ی حضرت علیه‌السلام نوشته‌اند که فرزند عزیز و بزرگواری داشت به نام که مردم می‌کردند او بعد از حضرت، خواهد بود. جناب اسماعیل شد؛ حضرت در مرض او گرفته و ناراحت بود. به‌طوری‌که مردم فکر می‌کردند اگر چیزی بشود، نکند که بر مزاج شریف حضرت و بر حالات روانی‌اش تأثیر بگذارد. اتفاقاً از دنیا رحلت کرد. همان‌روز فرمود سفره‌ای بسیار پر ، طعام‌های گوناگون فراهم کردند و مثل وقتی‌که جشن و مهمانی هست؛ فرمودند: از حاضران پذیرایی کنید!. این‌ها خیلی تعجب کردند. عرض کردند که ما فکر نمی‌کردیم شما در این ناراحتی پیدا نکنید. فرمودند: وقتی جدّ من که أصدق الصادقین است، گفته که من می‌میرم و شما هم می‌میرید، پس این یک چیزی است که حتمی است و خدا خواسته، وقتی آمد، ما چرا باید در برابرش چهره بگیریم، رو ترش کنیم، ناراحتی ابراز کنیم؟! این است رضایت به قضای الاهی. ۸۵.۹.۱۲ ادامه دارد... ✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
🔺 برکات حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها 🔹 از برکات حرم مطهر (علیهم‌السلام)؛ شهر مقدس ، مهاجرت شخصیتی مانند مرحوم آیت الله و تأسیس علمیه‌ی قم در آن و مهاجرت آیت الله و سپس ادامه‌ی حوزه و طلوع شخصیت‌هایی مانند راحل و مرحوم علامه می‌باشد. 🔺 نعمت خدا به صورت مشکلات 🔹 من یادم هست که در یک‌وقت یکی از بزرگ - خدا رحمتش کند- می‌گفت: من شنیده بودم که هر کسی به زیارت حضرت رضا علیه‌السلام می‌رود یک رنجی به او می‌رسد. رفتم خدمت خواهرشان و عرض کردم که من می‌خواهم بروم برادرتان ولی نمی‌خواهم رنجی به من برسد، از این جهت وقتی آمدم مُشَرَّف شدم و برگشتم هیچ مشکلی برایم پیش نیامد. 🔹گاهی آدم می‌شود، گاهی خدای نخواسته در رفتن یا در برگشتن می‌کند. این‌ها آثار این پیوستگی است که خدا به صورت ناخشنودی‌ها به می‌رسد که انسان کم‌کم با خشنودی از خدا علاقه پیدا کند. نکند که ما خدا را می‌پرستیم برای خاطر این‌که وقتی یک زیارت رفتیم یا یا کردیم، فوراً وسائل ما خوب بشود، نه! ما برای این چهار روزه این کار‌ها را نمی‌کنیم. ☑️ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
🔺 مراقبه در ماه‌های حرام (۲) ✍ «فاجتهدی یا نفس فی حفظ قلبک و بدنک فی هذه الأشهر»؛ در ماه‌هایی که خداوند اجازه با هم نداده، بنابراین ملتفت باش، محافظت کن که با خدا رفتار ناجور و ناشایستی نداشته باشد. با با خداوند مخالفت نکنی. بلکه در الاهی هم در خاطرت نارضایتی وارد نشود. یکی از راه‌های مخالفت با پروردگار همین ناراحت بودن در است ولو در سخنی نگویی!. چه وقت در دل مخالفت می‌کند؟ وقتی‌که یک ناروایی در بدنش، در مالش، در مسائل مربوط به او پیدا می‌شود، که اسمش را می‌گذاریم بی‌صبری، بی‌رضایتی در پیش‌آمدها. زبانت هم بر فرض چیزی نگوید، دلت حرف می‌زند. نارضایتی احساس می‌کند. در دلت، پیش خودت هم نارضایتی نباشد. اگر انسانی موفق شد به چنین مواظبت و و خودداری از دل، خداوند هم ربّ شکوری است. پاسخ بسیار بهتری می‌دهد به . برای این رضایت‌ها، رضایت می‌دهد از انسان. مثلاً درباره‌ی حضرت علیه‌السلام نوشته‌اند که فرزند عزیز و بزرگواری داشت به نام که مردم می‌کردند او بعد از حضرت، خواهد بود. جناب اسماعیل شد؛ حضرت در مرض او گرفته و ناراحت بود. به‌طوری‌که مردم فکر می‌کردند اگر چیزی بشود، نکند که بر مزاج شریف حضرت و بر حالات روانی‌اش تأثیر بگذارد. اتفاقاً از دنیا رحلت کرد. همان‌روز فرمود سفره‌ای بسیار پر ، طعام‌های گوناگون فراهم کردند و مثل وقتی‌که جشن و مهمانی هست؛ فرمودند: از حاضران پذیرایی کنید!. این‌ها خیلی تعجب کردند. عرض کردند که ما فکر نمی‌کردیم شما در این ناراحتی پیدا نکنید. فرمودند: وقتی جدّ من که أصدق الصادقین است، گفته که من می‌میرم و شما هم می‌میرید، پس این یک چیزی است که حتمی است و خدا خواسته، وقتی آمد، ما چرا باید در برابرش چهره بگیریم، رو ترش کنیم، ناراحتی ابراز کنیم؟! این است رضایت به قضای الاهی. ۸۵٫۵٫۱۲ ✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
🔺 برکات حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها 🔹 از برکات حرم مطهر (علیهم‌السلام)؛ شهر مقدس ، مهاجرت شخصیتی مانند مرحوم آیت الله و تأسیس علمیه‌ی قم در آن و مهاجرت آیت الله و سپس ادامه‌ی حوزه و طلوع شخصیت‌هایی مانند راحل و مرحوم علامه می‌باشد. 🔺 نعمت خدا به صورت مشکلات 🔹 من یادم هست که در یک‌وقت یکی از بزرگ - خدا رحمتش کند- می‌گفت: من شنیده بودم که هر کسی به زیارت حضرت رضا علیه‌السلام می‌رود یک رنجی به او می‌رسد. رفتم خدمت خواهرشان و عرض کردم که من می‌خواهم بروم برادرتان ولی نمی‌خواهم رنجی به من برسد، از این جهت وقتی آمدم مُشَرَّف شدم و برگشتم هیچ مشکلی برایم پیش نیامد. 🔹گاهی آدم می‌شود، گاهی خدای نخواسته در رفتن یا در برگشتن می‌کند. این‌ها آثار این پیوستگی است که خدا به صورت ناخشنودی‌ها به می‌رسد که انسان کم‌کم با خشنودی از خدا علاقه پیدا کند. نکند که ما خدا را می‌پرستیم برای خاطر این‌که وقتی یک زیارت رفتیم یا یا کردیم، فوراً وسائل ما خوب بشود، نه! ما برای این چهار روزه این کار‌ها را نمی‌کنیم. ☑️ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
🔺 برکات حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها 🔹 از برکات حرم مطهر (علیهم‌السلام)؛ شهر مقدس ، مهاجرت شخصیتی مانند مرحوم آیت الله و تأسیس علمیه‌ی قم در آن و مهاجرت آیت الله و سپس ادامه‌ی حوزه و طلوع شخصیت‌هایی مانند راحل و مرحوم علامه می‌باشد. 🔺 نعمت خدا به صورت مشکلات 🔹 من یادم هست که در یک‌وقت یکی از بزرگ - خدا رحمتش کند- می‌گفت: من شنیده بودم که هر کسی به زیارت حضرت رضا علیه‌السلام می‌رود یک رنجی به او می‌رسد. رفتم خدمت خواهرشان و عرض کردم که من می‌خواهم بروم برادرتان ولی نمی‌خواهم رنجی به من برسد، از این جهت وقتی آمدم مُشَرَّف شدم و برگشتم هیچ مشکلی برایم پیش نیامد. 🔹گاهی آدم می‌شود، گاهی خدای نخواسته در رفتن یا در برگشتن می‌کند. این‌ها آثار این پیوستگی است که خدا به صورت ناخشنودی‌ها به می‌رسد که انسان کم‌کم با خشنودی از خدا علاقه پیدا کند. نکند که ما خدا را می‌پرستیم برای خاطر این‌که وقتی یک زیارت رفتیم یا یا کردیم، فوراً وسائل ما خوب بشود، نه! ما برای این چهار روزه این کار‌ها را نمی‌کنیم. ☑️ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama