eitaa logo
سیدالعلماء
1.5هزار دنبال‌کننده
2.1هزار عکس
669 ویدیو
7 فایل
کانال رسمی مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی ایشان شاگرد بزرگانی مثل حضرات آیات شیخ عباس تهرانی، امام خمینی، علامه طباطبایی، بروجردی و... بودند. مرحوم امام در نامه‌های خود، از ایشان با عبارت "سیدالعلماء" یاد می‌کردند. ارتباط با ادمین @seydololama_admin
مشاهده در ایتا
دانلود
🔺 در ماه مبارک رمضان و شب‌های قدر به دنبال چه باشیم؟ 🔹 دنبال کار و زیاد نباشید. می‌گویید: شنیده‌ایم که هر آیه که در این ماه بخواند، مطابق یک ختم قرآن در ماه دیگر است. این‌ها همه سر جای خودش درست؛ ولی شما باید الآن به ختم مُفاد قرآن بپردازید، نه به ختم الفاظ شریفه‌ی قرآن. تمام قرآن را حفظ بکنی چه بهتر، یک امتیازی در میان تمام جوانان پیدا کرده‌ای. خوشا به حالت؛ اما آیا به قرآن که موفق شدی، چند تا از آیات آن را ملتفت شدی که چه خطابی است و از تو چه خواسته‌اند؟!. ✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
🏴 توصیه‌هایی پیرامون ص (۱) بسم الله الرحمن الرحیم باید افرادی که ذی‌نفوذ هستند در یک جمع، و دیگران کلمات‌شان را قبول دارند، چه به عنوان یا یا یا کاروان یا هر چیز دیگر، همان‌طوری‌که در معمولاً جلسه در گرفته می‌شود و اعمال حج نشان داده و توضیح داده می‌شود، همین کار را در این زیارات انجام دهند. به این صورت‌که از زیر مجموعه‌ی خودشان سؤال کنند از هر صنفی هستند؛ یا یا و ... - در این جمعیت عجیبی که ان‌شاءالله به سلامت موفق بشود- بپرسند چیست؟ هدف را مشخص کنند. ببینند این‌ها می‌دانند هدف چیست یا فقط می‌خواهند بروند، ببرند و بیایند باز سر کار خودشان باشند؟ چند تا از کلمات امام علیه‌السلام انتخاب کنند و به این‌ها حالی کنند که حضرت امام حسین علیه‌السلام به دنیا نداشت. را یک مسیر و جاده‌ای بیشتر حساب نمی‌کرد. و را اصل این می‌دانست. هدف که خدا به داده، تقریباً از مرگ شروع می‌شود. امام حسین علیه‌السلام هم دل‌خوشی‌اش به این بود که از این پل به آسانی ردّ می‌شود و با آن‌هایی‌که به آن‌ها می‌ورزد، پیدا می‌کند، چرا که می‌فرماید: «و ما أولهنی إلی أسلافی اشتیاق یعقوب إلی یوسف». من دنیا برایم زندگی نیست. مثل این‌که حضرت علیه‌السلام هم زندگی نداشت و در نتیجه مبتلا به نابینایی شد و همه‌اش آه می‌کشید برای و دوری از او. آیا شماها می‌خواهید با رفتن و برگشتن از این‌جور درون‌تان ظهور بکند و طمع لذات دنیا از خاطرتان پاک شود، محو شود و طمع به لذات آن‌جا در شما پیدا شود و یا اگر هست تقویت شود؟. خلاصه یا شوید و برگردید، یا اگر حسینی هستید، حسینی‌تر بشوید و برگردید. مثلاً بنده در جوانی موفق شدم مادرم و یکی دو تا را از زنان آشنا و اقوام را با خودم بردم و آن‌جا هم شدم، مادرم هم سرش شکست، مشکلاتی هم پیش آمد. بالأخره وقتی برگشتیم، استاد ما [مرحوم آیت الله حاج شیخ عباس ] که یک قدری اهل این حرف‌ها بود، می‌گفت: من اثر این زیارت را در تو می‌بینم. یا می‌گفت نور زیارت را در تو می‌بینم. یک چنین چیزی. خلاصه سفر، سفر است. تجارت است و تبدیل است. و برای تبدیل این افکار، سخنان حضرت خوانده و معنا شود. همین کتاب [ ] تألیف آقای همراه باشد و آن‌ها هم داشته باشند، که حضرت در برابر افراد چه فرمود؟ در منازل، در ، در راه و در روز و... ، این سفرنامه‌ی حضرت است. شما هم می‌خواهید مثل بیت‌الله، - خانه‌ای که بانی‌اش حضرت خلیل الله علیه‌السلام بود- ، یک سفری نظیر سفر حج داشته باشید، منتهی زیارت‌گاهش، شهادت‌گاه بزرگ‌ترین و شریف‌ترین است. و با چنین ملاقاتی، با چنین زیارتی، با چنین عرض سلامی، باید یک چیزی در وارد شود، که هر کسی از که اهل ، بگویند ایشان فرق کرده. از یک ماه پیش، دو ماه پیش که با هم بودیم تا حالا خیلی فرق کرده؛ شوقی‌یاتش، ذوقی‌یاتش، علاقه‌هایش فرق کرده. مثلاً اگر و عزاداری می‌کند، حالا هر دوازده ماه می‌خواهد کند، مثل کسی که ماه رمضان‌اش قبول شده، دلش می‌خواهد همه‌ی سال ماه باشد. این حرف‌ها به خاطر این است که شما سؤال فرمودید، ما هم در جواب این‌ها را عرض می‌کنیم شاید یک چیزی هم به برکات آن‌ها به ما برسد.... @seyedololama ادامه‌ی مطلب در پیام بعدی⬇️
🔺ولادت حضرت عیسی (علی نبینا وآله و علیه‌السلام) 🔹درباره‌ی رو به خدا کردن در مساجد -که بنده و امثال بنده مانند در این مکان‌ها حضور پیدا می‌کنیم!- روایتی در کتاب از حضرت علیه‌السلام نقل کرده‌اند: «إن الله عزّوجل أوحی إلی عیسی بن مریم علیهماالسلام: قل للملأ من بنی إسرائیل لایدخلوا بیتاً من بیوتی إلا بقلوب طاهرة و أبصار خاشعة و أکفّ نقیة» ( ج۱ص۳۳۷ ج۴۲ص۱۶) [خداوند به حضرت عیسی وحی کرد که به بنی‌اسرائیل بگو وارد خانه‌ی من نشوند مگر با قلب‌هایی پاک وچشم‌هایی خاشع ودست‌هایی پاکیزه] همان‌طورکه در تمام برای ما حتی یک‌مرتبه هم اتفاق نیفتاده که با لباس کثیف وآلوده و نشُسته، در مجالس دیگران وارد شویم، خداوند به پیام داد: «لا یدخلوا بیتاً من بیوتی إلا...»؛ می‌فرماید که در خانه‌ی من داخل نشوند تا شرایطش را ایجاد کنند. «قلوب طاهرة»؛ برای [رسیدن به محضر] خداوند -بِلاتشبیه- مثل سروصورت برای ماست. چگونه است که اگر ما سر و صورت‌مان خون‌آلود و کثیف و چرک‌آلود باشد، هیچ‌گاه در هیچ مجلسی وارد نمی‌شویم؟ قلب ناپاک ما هم باید در مساجد حضور پیدا نکند، مگر این که شود. اگر ملتفت بشود که در حالی از حالات بدِ او، دیگران بر او مطلع شده‌اند، از خجالت می‌خواهد آب بشود و این برای او بزرگترین است. اگر این مصائب را ما مصائب بدانیم، دیگر مصائب دنیایی قابل نمی‌شود که به آن کنیم. همّ و غمّ‌مان واحد می‌شود. و بعد از آن که به خدا پیدا کرد، مصیبتش، مصیبت خداداری می‌شود. دیگر، مصیبت‌های خانه‌داری، زن‌داری، پدر و مادر داری، وطن‌داری، تمام این‌ها کوچک می‌شود. این مصیبت که قلب من ناپاک است، سرتاپا است، سرتاپا است، سرتاپا و و است و من دارم با این شکل می‌آیم به و رو به خدا می‌ایستم؛ اگر این مصیبت واقعاً برای انسان پیدا شود، دیگر همین‌طوری وارد مسجد نمی‌شود، بلکه در حال مخصوصی وارد مسجد می‌شود که فرمود: «لضحکتم قلیلاً و لبکیتم کثیراً»؛ [ ج۸۴ص۱۳۱]؛ یعنی کم و زیاد می‌شود. «و أبصارٍ خاشعة»؛ چه‌وقت ما ملتفت بودیم که همان‌طوری‌که بدون در شبستان و محراب وارد نمی‌شویم، بی چشم هم وارد نشویم؟! این معنی در برابر خداست؛ چیز تازه‌ای نیست، منتهی از بس‌که به مسائل اُنس گرفته‌ایم و از خدا دور بوده‌ایم، به نظرمان عجیب می‌آید؛ مگر می‌شود کسی نرود مگر با اشک چشم؟! بله، می‌شود؛ کافی است یک ذرّه خدا به ما بفهماند آن چیزی را که به و و و فهماند. «و أکف نقیّة»؛ دستی که به چیزی خورده که نباید بخورد -چه مال و چه غیر مال- این ناپاک است. با دست ناپاک وارد مسجد نشوید. با آلوده وارد مسجد نشوید. با چشم خشک وارد مسجد نشوید. همه‌ی این‌ها لوازم خداداری است، ولی ما به بُت‌هایی که داریم، انس گرفته‌ایم و کرده‌ایم خداداری می‌کنیم!. همین‌که در دوران بچگی و ابتدای به ما گفته‌اند بخوانید و دارد و با آب‌نبات ما را تشویق کرده‌اند، همان حال برای ما بعد از ۶۰-۷۰ سال مانده. برای بنده مانده. اسم این دولا راست شدن را گذاشته‌ام نماز. اسمش را گذاشته‌ام خدا. سوره‌ی ، سوره‌ی قل هو الله، . همه‌چیز به همین میزان در سطح مانده، ولی حقیقت آن چیزی است که بر زبان مبارک علیه‌السلام جاری شده. همان‌طوری‌که آدم اگر باشد، است بیاید در صف ، و حرام است وارد مسجد بشود، خرابی قلب و تاریکی و ناپاکی قلب هم یک جنابتی است برای قلب. مرحوم در بحار توضیح می‌دهد که «قلوب طاهرة» یعنی چه؟ می‌فرمایند: «أی من الإعتقادات الباطلة»؛ پس انسان باید هر کاری دارد بگذارد زمین. فقط به آن ضرورات بپردازد و برود دنبال تعمیر قلب، ، اصلاح . ما بشریم دیگر! که نیستیم! گوسفند که نیستیم. به ما می‌گویند شما خدا هستید. کو؟! کو؟ بنده، کجایم بنده‌ی خداست؟! مهمتر از همه باید قلب من با خدا باشد، که نیست. سرتاپایش را چیزهایی گرفته؛ آن موقعی‌که وسائل سواری و زینت انسان به اسب و قاطر و شتر بود، به افرادی‌که علاقه به این چیزها داشتند، گفته می‌شد قلب‌تان طویله است؛ چون اسب و شتر و قاطر درونش است. حالا قلب‌های ما گاراژ است. چون انواع موتور و ماشین و... درونش است. مرحوم‌مجلسی در ادامه می‌فرماید: «و الأخلاق الدنیة»؛ ، ، . آدم یک چیزی از همکارش می‌بیند، چقدر ناراحت می‌شود؛ مثلاً با هم، هم‌کلاس بوده‌اند، حالا مثلاً فلان جلسه برای هم‌کلاسی سابقش کف زده‌اند. آدم ناراحت می‌شود! این قلب که قلب نیست. کاش این قلب‌ها را که مثل قلب امثال بنده هستند سگ بخورد!... ✅ مرحوم‌آیت‌الله‌سیدابراهیم‌خسروشاهی @seyedololama
🔺 مجاهده برای رفع موانع بینش و بصیرت 🔹 باید در جوانی پیدا کند، جوانی موقع باز شدن چشم است، در كودکی صلاح نبود چمشش باز شود چون اگر چشمش باز می‌شد، بازی نمی‌كرد و بدنش سالم نمی‌ماند و رشد نمی‌كرد. اما حالا كه به رسيده يا نزدیک تكليف است، بايد کم‌کم اين پرده‌ها را كنار بزند و چشم بصيرت را تقويت كند. ورود در علميه نیز باید این‌گونه باشد، نه این‌که فقط اسم‌نويسی و نمره گرفتن و قبول شدن باشد. چون ممكن است شخصی برای بصیرت پیدا کردن نيامده باشد، بلکه چون رشته‌ی ديگری پیدا نکرده، طلبه شده است!. چنین کسی هنوز طلبه نشده است. آن ساعتی كه انسان شروع كرد به رفع موانع از و و انسانی، آن‌وقت است که می‌شود. حالا لباس پوشيده باشد يا نپوشيده باشد، وارد حوزه شده باشد يا نشده باشد، قبول شده باشد يا نشده باشد؛ اين‌ها مسائل ظاهری است. كلاس ، يك كلاسی است كه مدرسه‌ی ظاهری و يا و… ندارد. بستگی به خود آدم دارد، چون می‌تواند داخل حوزه باشد و قبول شده باشد و نمره هم آورده باشد، ولی طلبه نشده باشد؛ چون حواسش متوجه طلب نيست. نمی‌خواهد راه و چاه را تشخيص بدهد. سود و زيان واقعی را نمی‌خواهد تشخيص بدهد. پس اين طالب نيست. يعنی جوينده نيست، نيست. بنابراين هر كدام از ما بايد در اين باشيم كه رفع موانع بينشی از خود بكنيم. و آن به اين است كه موانعی را كه تا به حال جمع شده، کم‌کم بساييم و از بين ببريم، سوهان بزنيم. تنها با حرف زدن و صحبت و كار درست نمی‌شود. تا جايی نياز به سوهان‌زن دارد كه اسمش را گذاشته‌اند. مجاهده مثل جانبازی است، منتها جانبازی ، نه جانبازی‌ای که از ناحیه‌ی دست و پا باشد. آن جانبازی كه در ، شده، وقتی بر می‌گردد، باید به او بگويند جانبازی روحی‌ات تازه شروع شده است، حواست جمع باشد!. چون ممكن است در همين حالی‌كه يک دست يا چشم يا پا از دست داده‌ای و به رسيده‌ای و آن را برده‌ای و پرونده خوب هم داری، خدایی نکرده همه‌ی اين‌ها را خراب كنی!. چون ممکن است به خاطر بی‌بصيرتی شوی و از نصايح (عليهم‌السلام) بی‌بهره شوی و تحت تسخير در بيایی و به سود او كار كنی. ۸۸٫۷٫۶ ✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
صلی‌الله علیک یا علی بن موسی الرضا 🔺 چگونگی استفاده‌ی واقعی از برکات زیارت امام رضا صلوات‌الله‌علیه بسم الله الرحمن الرحیم الحمدلله والصلاة والسلام علی اشرف خلقه وخاتم رسله سید الانبیاء والمرسلین ابی‌القاسم محمد وعلی اهل‌بیته الطاهرین ولعنة‌الله علی اعدائهم اجمعین پیامبری که برای او از خداوند طلب کامل کردید با این شریف ، از او برای ما دستوراتی رسیده که امروز مناسب است از آن‌ها ما تکالیف خود را بهتر و عمیق‌تر و علمی‌تر یاد بگیریم. مرحوم صاحب مفاتیح می‌فرمایند که: «از رسول خدا صلى‌الله‌علیه‌وآله روایت شده: زود باشد که پاره‌اى از تن من، در زمین خراسان مدفون شود» حالا آن‌موقع اصلاً زمین کجا و کجا! و مردم آیا عبورشان به خراسان می‌افتاد یا یک خراسانی عبورش به مدینه می‌افتاد؟ اصلاً نام خراسانی در کار نبود. چنین وقتی بود که حضرت این فرمایش را نقل کرده بود. «هیچ مؤمنى او را زیارت نکند، مگر آن‌که حق‌تعالى بهشت را براى او واجب کند و بدنش را بر آتش دوزخ حرام سازد. ... پاره‌اى از بدن من در خراسان مدفون خواهد شد، هر غم‌ناکى او را زیارت کند، البته حق‌تعالى اندوهش را برطرف کند، و هر گناه‌کارى او را زیارت نماید، البته گناهانش را بیامرزد.»¹ این‌ها در ظاهر آسان است ولی در عمقِ معنا، می‌خواهد، صحبت می‌خواهد، مقدمات این مسائل در به نام یعنی پایه‌های علوم دینی (یعنی اصولی که بتوان با آن، مسائل را از و استنباط کرد) می‌باشد، که اگر آن پایه‌های را در عرض اقلاً دو سه سال بررسی نکند، این‌ها به نظرش چیز جدیدی نمی‌آید. ما چون بارها خراسان را دیده‌ایم و رفت و آمد کرده‌ایم، نمی‌دانیم که آن زمان اصلاً خراسان کجا و مدینه کجا و پیامبر غریب اسلام کجا. اکرم مگر در آن موقعی‌که این فرمایشات از ایشان نقل شده تا چه قدر از شعاع مدینه رفت و آمد داشته‌اند؛ این است که این‌ها نشان می‌دهد که هر کلمه‌اش یک معنا دارد. پاره‌ای از تن حضرت یعنی چه؟ که حضرت پاره‌ای است از تن پیامبر است. پیامبر هم اشرف خلق خداست. این‌ها می‌خواهد. «به چندین سند صحیح از ابن ابى‌نصر نقل شده که گفت: نامه‌ی امام رضا علیه‌السّلام را خواندم در آن نوشته شده بود: به شیعیان من برسانید، که زیارت من نزد خدا برابر است با هزار حج، پس من این حدیث را خدمت حضرت جواد علیه‌السّلام عرض کردم، فرمود: آرى والله هزار حج است، براى کسی‌که آن حضرت را زیارت کند و حق او را بشناسد.»² این قید او را بشناسد، بر این اضافه شد. علم اصول به ما راه را نشان می‌دهد؛ پس بگردیم ببینیم چند در این هست که اگر کسی انجام دهد، هزار در نامه‌ی عمل او می‌نویسند و او را می‌آمرزند. آیا مثل زیارات حالاست که انسان می‌تواند با دو بلیط و یک هفته تعطیلیِ کارش، رفت و آمد کند؟ این‌طور نیست. اگر کسی را خبر می‌دادند که به زیارت امام رضا رفته، این بود. این برای خودش و او خطرناک بود؛ ولذا به بعضی‌ها می‌گفتند که این مقدار زیاد را دارد، ولی شما فعلاً نروید. اگر بروید خودتان و خانواده‌تان در قرار می‌گیرید. با این روایات این قبه‌ها برپا شد. با این روایات جلب به (علیهم‌السلام) شدند و و که حاصل و است، ترویج شد و مردم به آن گرایش پیدا کردند. در یک مشکلاتی قرار گرفتند. حضرت می‌دانست که هر کسی به زیارت او بیاید، به راحتی نیست، ولذا نقل شد که فرمود که: اگر کسی به زیارت من در این ، در این دوری راه بیاید، بر او قطره بارانی بچکد، -یعنی زحمتی بکشد، رنجی ببیند، ناراحتی ببیند-، چه ثمراتی دارد. پس ما قطره‌ی باران را به واسطه‌ی علم اصول به و ناراحتی تبدیل می‌کنیم که در این‌طور بیانات می‌شود و فهمیدن این‌ها کار مشکلی است، می‌خواهد. باید دروس این مسائل را به عهده بگیرند و اهل مسجد باید برای این دروس وقت بگذراند. ص۱ @seyedololama ⬇️
⬇️ ص۳ ما باید برای این‌که شرکت کنیم در زیارت معصومین (علیهم‌السلام)، قدری به خودمان بدهیم و آن این است که در ها راه بیافتد؛ فهم ، شناخت ، شناخت و این‌ها، مظلومیت این‌ها و دوره‌ای که این‌ها گذرانده‌اند تا به ما رسیده. حالا با قطار و با ماشین و با هواپیما می‌رویم و می‌آییم و هیچ رنجی هم نمی‌بینیم. می‌کنیم معنایش این است که ما که رفتیم، تمام ما آمرزیده شد. نه! یک رنجی باید پیدا کرد. آن رنج الآن است نه . یعنی کسی گلوی ما را نباید ببُرد ولی ما باید گلوی را ببریم، گلوی را ببریم. این بریدن‌ها کارهای مشکلی هست ولی نتایج بزرگی دارد. وقتی در یک راه افتاد، این خانواده به حکم این اسلامی که شناختند، و ایشان، ایشان، رفت و آمدهای‌شان، ایشان، همه‌ی این‌ها تغییر می‌کند. ایشان تغییر می‌کند، یعنی لباس می‌پوشند نه لباس بی‌حیایی. این‌که ما از و در می‌بینیم صحبت می‌شود، آیا این فقط برای است؟ یا هم باید عفاف داشته باشند؟ اگر همین‌طور پیش برود خدایی نکرده مردان هم دیگر اصلاً حیا یادشان می‌رود!؛ چون رفتن به و زیر دست خارجی تربیت شدن، نتیجه‌اش دور شدن از امام و حیاست. در دعای بعد از زیارت در حرم امام رضا (علیه‌السلام) دارد که: خدایا من حیایی می‌کنم از تو. یعنی من به برکات این آقا حیا پیدا کرده‌ام. حیا نداشتم. هر حرفی از من در می‌آمد. با خود به بدی به کسی نگاه می‌کردم. از زحمت کشیدن برای همسایه و قوم و خویش فرار می‌کردم. اما حالا این‌طور نیست. من عوض شده‌ام. این دعاها و روایات باید فهمیده شود. ... باید اهل محله‌ها و نسل این‌طور باشند که بدانند با هر کسی نمی‌شود مشکلات حل شود بلکه باید از استفاده کنند. از این جهت از پیش دعوت کنند، زحمت بکشند، مخارج رفت و آمد و این‌ها را تهیه کنند. جمع‌آوری خانواده‌شان را تهیه کنند. خدا رحمت کند مرحوم آقای حاج آقا سید مرتضی (علیه‌الرحمة) را که تجاربی داشت. چون ایشان در کار می‌کرد و را با قلم و مجله و اینها پخش می‌کرد. این‌جا هم می‌فرمود که به خانه‌ها و خانواده‌ها برای برگزاری جلسات راه پیدا کنید تا در آن‌ها تزریق بشود، مشکلات‌شان حل شود. شما جوانان در ، شیعه‌شناس نمی‌شوید زیرا شما نیستند و چون نیستند خودشان، از اساتید شیعه‌شناس دین را نیاموخته‌اند. چند تا امتحان داده‌اند، یک گرفته‌اند، آمده‌اند در دبیرستان یا در . این‌ها کافی نیست. دین و آیات مشکلات دارد و باید وقت صرف آن‌ها کرد. پس به این‌جا رسیدیم که زحماتی که آدم در راه مشهد می‌کشد -حالا گرچه آن‌ها نیست- اما زحماتی که مراد و مقصود علی بن موسی (علیه‌السلام) آدم به آن‌ها برسد، هنوز باقی است. آدم گرفتار برنامه‌های است. این بچه‌ها تا به منزل می‌رسند یا یک چیزی [ و ...] دست می‌گیرند و مدام نگاه می‌کنند، یا تلویزیونی که مسائل ژاپن و ترکمنستان و جنگ‌های بی‌خودی نشان می‌دهد، این‌ها را کرده. این الآن مشکل امروز ماست. ماست. ماست. جنگ با وضع فعلی که شیعه را خفه می‌کند. یعنی هیچ جوانی نمی‌تواند از دینش دفاع کند. از تشیع‌اش دفاع کند. مشکلات این است. بنده دارم جان می‌دهم و با شما حرف می‌زنم. نفس در نمی‌آید، با شما دارم حرف می‌زنم، اما ناچارم. باید این‌ها را بگویم که کسی را هم نمی‌بینم که بگوید. زحمت باید بکشید. وقت باید بگذارید. ها، شب جمعه‌ها، شب‌های جمعه اصلاً نخوابید. هم نخوابید و جلسه بگذارید. این زیان کم‌خوابی شما جهاد است. زیان رفت و آمد نصف شب شما به این مجلس و آن مجلس و پیش دانشمندان تشیع رفتن، جهاد است. زحمت کشیدن و یک را به محله آوردن جهاد است. خدایا هیچ محله‌ای را از دانشمند شیعه‌ی دل‌سوز خالی مگذار. طول عمر و عافیت و سلامت به حاج‌آقای مرحمت کن. ص۳ @seyedololama ⬇️
🏴 توصیه‌هایی پیرامون ص (۱) بسم الله الرحمن الرحیم باید افرادی که ذی‌نفوذ هستند در یک جمع، و دیگران کلمات‌شان را قبول دارند، چه به عنوان یا یا یا کاروان یا هر چیز دیگر، همان‌طوری‌که در معمولاً جلسه در گرفته می‌شود و اعمال حج نشان داده و توضیح داده می‌شود، همین کار را در این زیارات انجام دهند. به این صورت‌که از زیر مجموعه‌ی خودشان سؤال کنند از هر صنفی هستند؛ یا یا و ... - در این جمعیت عجیبی که ان‌شاءالله به سلامت موفق بشود- بپرسند چیست؟ هدف را مشخص کنند. ببینند این‌ها می‌دانند هدف چیست یا فقط می‌خواهند بروند، ببرند و بیایند باز سر کار خودشان باشند؟ چند تا از کلمات امام علیه‌السلام انتخاب کنند و به این‌ها حالی کنند که حضرت امام حسین علیه‌السلام به دنیا نداشت. را یک مسیر و جاده‌ای بیشتر حساب نمی‌کرد. و را اصل این می‌دانست. هدف که خدا به داده، تقریباً از مرگ شروع می‌شود. امام حسین علیه‌السلام هم دل‌خوشی‌اش به این بود که از این پل به آسانی ردّ می‌شود و با آن‌هایی‌که به آن‌ها می‌ورزد، پیدا می‌کند، چرا که می‌فرماید: «و ما أولهنی إلی أسلافی اشتیاق یعقوب إلی یوسف». من دنیا برایم زندگی نیست. مثل این‌که حضرت علیه‌السلام هم زندگی نداشت و در نتیجه مبتلا به نابینایی شد و همه‌اش آه می‌کشید برای و دوری از او. آیا شماها می‌خواهید با رفتن و برگشتن از این‌جور درون‌تان ظهور بکند و طمع لذات دنیا از خاطرتان پاک شود، محو شود و طمع به لذات آن‌جا در شما پیدا شود و یا اگر هست تقویت شود؟. خلاصه یا شوید و برگردید، یا اگر حسینی هستید، حسینی‌تر بشوید و برگردید. مثلاً بنده در جوانی موفق شدم مادرم و یکی دو تا از زنان آشنا و اقوام را با خودم بردم و آن‌جا هم شدم، مادرم هم سرش شکست، مشکلاتی هم پیش آمد. بالأخره وقتی برگشتیم، استاد ما [مرحوم آیت الله حاج شیخ عباس ] که یک قدری اهل این حرف‌ها بود، می‌گفت: من اثر این زیارت را در تو می‌بینم. یا می‌گفت نور زیارت را در تو می‌بینم. یک چنین چیزی. خلاصه سفر، سفر است. تجارت است و تبدیل است. و برای تبدیل این افکار، سخنان حضرت خوانده و معنا شود. همین کتاب [ ] تألیف آقای همراه باشد و آن‌ها هم داشته باشند، که حضرت در برابر افراد چه فرمود؟ در منازل، در ، در راه و در روز و... ، این سفرنامه‌ی حضرت است. شما هم می‌خواهید مثل بیت‌الله، - خانه‌ای که بانی‌اش حضرت خلیل الله علیه‌السلام بود- ، یک سفری نظیر سفر حج داشته باشید، منتهی زیارت‌گاهش، شهادت‌گاه بزرگ‌ترین و شریف‌ترین است. و با چنین ملاقاتی، با چنین زیارتی، با چنین عرض سلامی، باید یک چیزی در وارد شود، که هر کسی از که اهل اند، بگویند ایشان فرق کرده. از یک ماه پیش، دو ماه پیش که با هم بودیم تا حالا خیلی فرق کرده؛ شوقی‌یاتش، ذوقی‌یاتش، علاقه‌هایش فرق کرده. مثلاً اگر و عزاداری می‌کند، حالا هر دوازده ماه می‌خواهد کند، مثل کسی که ماه رمضان‌اش قبول شده، دلش می‌خواهد همه‌ی سال ماه باشد. این حرف‌ها به خاطر این است که شما سؤال فرمودید، ما هم در جواب این‌ها را عرض می‌کنیم شاید یک چیزی هم به برکات آن‌ها به ما برسد.... @seyedololama ادامه‌ی مطلب در پیام بعدی⬇️
صلی‌الله علیک یا علی بن موسی الرضا 🔺 چگونگی استفاده‌ی واقعی از برکات زیارت امام رضا صلوات‌الله‌علیه بسم الله الرحمن الرحیم الحمدلله والصلاة والسلام علی اشرف خلقه وخاتم رسله سید الانبیاء والمرسلین ابی‌القاسم محمد وعلی اهل‌بیته الطاهرین ولعنة‌الله علی اعدائهم اجمعین پیامبری که برای او از خداوند طلب کامل کردید با این شریف ، از او برای ما دستوراتی رسیده که امروز مناسب است از آن‌ها ما تکالیف خود را بهتر و عمیق‌تر و علمی‌تر یاد بگیریم. مرحوم صاحب مفاتیح می‌فرمایند که: «از رسول خدا صلى‌الله‌علیه‌وآله روایت شده: زود باشد که پاره‌اى از تن من، در زمین خراسان مدفون شود» حالا آن‌موقع اصلاً زمین کجا و کجا! و مردم آیا عبورشان به خراسان می‌افتاد یا یک خراسانی عبورش به مدینه می‌افتاد؟ اصلاً نام خراسانی در کار نبود. چنین وقتی بود که حضرت این فرمایش را نقل کرده بود. «هیچ مؤمنى او را زیارت نکند، مگر آن‌که حق‌تعالى بهشت را براى او واجب کند و بدنش را بر آتش دوزخ حرام سازد. ... پاره‌اى از بدن من در خراسان مدفون خواهد شد، هر غم‌ناکى او را زیارت کند، البته حق‌تعالى اندوهش را برطرف کند، و هر گناه‌کارى او را زیارت نماید، البته گناهانش را بیامرزد.»¹ این‌ها در ظاهر آسان است ولی در عمقِ معنا، می‌خواهد، صحبت می‌خواهد، مقدمات این مسائل در به نام یعنی پایه‌های علوم دینی (یعنی اصولی که بتوان با آن، مسائل را از و استنباط کرد) می‌باشد، که اگر آن پایه‌های را در عرض اقلاً دو سه سال بررسی نکند، این‌ها به نظرش چیز جدیدی نمی‌آید. ما چون بارها خراسان را دیده‌ایم و رفت و آمد کرده‌ایم، نمی‌دانیم که آن زمان اصلاً خراسان کجا و مدینه کجا و پیامبر غریب اسلام کجا. اکرم مگر در آن موقعی‌که این فرمایشات از ایشان نقل شده تا چه قدر از شعاع مدینه رفت و آمد داشته‌اند؛ این است که این‌ها نشان می‌دهد که هر کلمه‌اش یک معنا دارد. پاره‌ای از تن حضرت یعنی چه؟ که حضرت پاره‌ای است از تن پیامبر است. پیامبر هم اشرف خلق خداست. این‌ها می‌خواهد. «به چندین سند صحیح از ابن ابى‌نصر نقل شده که گفت: نامه‌ی امام رضا علیه‌السّلام را خواندم در آن نوشته شده بود: به شیعیان من برسانید، که زیارت من نزد خدا برابر است با هزار حج، پس من این حدیث را خدمت حضرت جواد علیه‌السّلام عرض کردم، فرمود: آرى والله هزار حج است، براى کسی‌که آن حضرت را زیارت کند و حق او را بشناسد.»² این قید او را بشناسد، بر این اضافه شد. علم اصول به ما راه را نشان می‌دهد؛ پس بگردیم ببینیم چند در این هست که اگر کسی انجام دهد، هزار در نامه‌ی عمل او می‌نویسند و او را می‌آمرزند. آیا مثل زیارات حالاست که انسان می‌تواند با دو بلیط و یک هفته تعطیلیِ کارش، رفت و آمد کند؟ این‌طور نیست. اگر کسی را خبر می‌دادند که به زیارت امام رضا رفته، این بود. این برای خودش و او خطرناک بود؛ ولذا به بعضی‌ها می‌گفتند که این مقدار زیاد را دارد، ولی شما فعلاً نروید. اگر بروید خودتان و خانواده‌تان در قرار می‌گیرید. با این روایات این قبه‌ها برپا شد. با این روایات جلب به (علیهم‌السلام) شدند و و که حاصل و است، ترویج شد و مردم به آن گرایش پیدا کردند. در یک مشکلاتی قرار گرفتند. حضرت می‌دانست که هر کسی به زیارت او بیاید، به راحتی نیست، ولذا نقل شد که فرمود که: اگر کسی به زیارت من در این ، در این دوری راه بیاید، بر او قطره بارانی بچکد، -یعنی زحمتی بکشد، رنجی ببیند، ناراحتی ببیند-، چه ثمراتی دارد. پس ما قطره‌ی باران را به واسطه‌ی علم اصول به و ناراحتی تبدیل می‌کنیم که در این‌طور بیانات می‌شود و فهمیدن این‌ها کار مشکلی است، می‌خواهد. باید دروس این مسائل را به عهده بگیرند و اهل مسجد باید برای این دروس وقت بگذراند. ☑️ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
🔺 در ماه مبارک رمضان و شب‌های قدر به دنبال چه باشیم؟ 🔹 دنبال کار و زیاد نباشید. می‌گویید: شنیده‌ایم که هر آیه که در این ماه بخواند، مطابق یک ختم قرآن در ماه دیگر است. این‌ها همه سر جای خودش درست؛ ولی شما باید الآن به ختم مُفاد قرآن بپردازید، نه به ختم الفاظ شریفه‌ی قرآن. تمام قرآن را حفظ بکنی چه بهتر، یک امتیازی در میان تمام جوانان پیدا کرده‌ای. خوشا به حالت؛ اما آیا به قرآن که موفق شدی، چند تا از آیات آن را ملتفت شدی که چه خطابی است و از تو چه خواسته‌اند؟!. ✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama