eitaa logo
شهیدان حاج اصغر پاشاپور و حاج محمد پورهنگ
271 دنبال‌کننده
3.8هزار عکس
892 ویدیو
4 فایل
حاج اصغر : ت ۱۳۵۸.۰۶.۳۱، ش ۱۳۹۸.۱۱.۱۳ - حلب رجعت پیکر حاج اصغر به تهران: ۱۳۹۸.۱۲.۰۴ حاج محمد (همسر خواهر حاج اصغر) : ت ۱۳۵۶.۰۶.۱۵، ش ۱۳۹۵.۰۶.۳۱، مسمومیت بر اثر زهر دشمنان 🕊ساکن قطعه ۴۰ بهشت زهرا (س) تهران ناشناس پیام بده👇🌹 ✉️daigo.ir/secret/6145971794
مشاهده در ایتا
دانلود
. در درگیری‌ها‌ی فتنه ۸۸ دستش همش جلوی عینکش بود. ازش سئوال کردیم که چرا این کار رو می کنی؟ گفت : «پول این عینک را از بیمه حوزه علمیه گرفتم. این عینک پولش از جیب (عج). اگر سنگ بخوره و بشکنه شرمنده آقا می شوم.» وب حریم حرم📲 @shahid_hajasghar_pashapoor 🕊🌹
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
آرزو شده مشهد هم، کسی نیست ما رو یک حرم ببره... ✨تقدیم به محب و محبوب (ع) 🎙مجتبی رمضانی @shahid_hajasghar_pashapoor 🌹🕊
💠 | سخنان بعد از نماز امام جماعت، معطوف به ظهور فتنه داعش در عراق بود که همین روز پیش، اعضای این لشگر هزار و نفر از دانشجویان یک دانشکده نظامی را به جرم همکاری با دولت عراق، به طور دسته جمعی اعدام کرده بودند. شیخ محمد به طور از حکم جهاد آیت الله برای مبارزه با داعش حمایت میکرد و خبر داد که اهل سنت از جمله رئیس مجمع علمای اهل تسنن عراق هم قاطعانه از این حکم جهاد کرده و از مردم خواسته اند که برای دفاع از ملی خود، قیام کنند و چه تجلی با شکوهی بود که جنگی به طمع تفرقه بین مسلمانان عراق و متلاشی کردن این به حرکت در آمده و حالا و سُنی، دست در دست هم، برای در هم این فتنه پیچیده به پا خاسته بودند. درست مثل من و که نوریه به اتهام ، کمر به ما بسته بود و عشق کاری کرد که من و مجید بیش از هر دیگری به هم نزدیک شده و از گذشته به تفاوتهای مذهبیمان فکر کنیم. ✍️نویسنده: @shahid_hajasghar_pashapoor 🌹🕊
❤️🍃 باز آینه و آب و سینیِ چای و نبات باز پنج شنبه و یاد شهدا با صلوات 🌷مزار مطهر و در قطعه ۴۰ بهشت زهرا (س) تهران @shahid_hajasghar_pashapoor 🌹🕊
بســ🌺ــم رب الشـ🕊ـهدا و الصدیـ🍃ـقین
. چِه کنم من دلم از بارِ گنه سنگین است بر سرم این همه آوارِ گنه سنگین است رو سیه آمده ام تا به درت توبه کنم یک دل و این همه آثارِ گنه سنگین است هستی محرابی🖌 عکس از: انمار خلیل📸 . . . @shahid_hajasghar_pashapoor 🌹🕊
یکی از مسئولین می آید پیش حاج محمد و دوستانش و می گوید : «شما به چه اجازه ای و با مجوز چه کسی آمده اید در خیابان؟» حاج محمد می‌زند زیر کلاه آن بنده‌خدا و می‌گوید : وقتی دزد بیاید در خانه ات مگر تو منتظر اجازه کسی میشوی؟ حالا دزد آمده در  خانه ما و رهبرمان را هدف گرفته است و ما با مجوز دلمان آمده ایم. ✌️ ✍روایت هایی از دوستان شهید 📸 در کنار یکی از برادرانِ (برادر خانم شهید) 📲وب حریم حرم @shahid_hajasghar_pashapoor 🕊🌹
🔻جملات کلیدی و روشنگرانه مقام معظم رهبری راجع به «۹ دی» و «فتنه» ▪️فتنه‌ها را باید با روشنگری خاموش کرد. هر جا روشنگری باشد، فتنه‌انگیز دستش کوتاه میشود. ۱۳۷۸/۰۵/۰۸ ▪️فتنه‌انگیختن و بد دل کردن مردم نسبت به یکدیگر، یکی از مواد برنامه‌ای است که دشمنان نسبت به این ملت در نظر دارند. ۱۳۷۹/۰۱/۰۶ ▪️دنیاطلبان برای اینکه به مقاصد خودشان برسند، در جامعه فتنه ایجاد میکنند؛ جنگها، تبلیغات دروغین، سیاست‌بازی های ناجوانمردانه؛ اینها ناشی از همین دنیاطلبی هاست. ۱۳۸۷/۰۶/۲۹ ▪️در اوائل حوادث بعد از انتخابات ۸۸ اولین کاری که شد، تردیدافکنی در کار مسئولین رسمی کشور بود؛ در کار شورای نگهبان، در کار وزارت کشور. این تردیدافکنی ها خیلی مضر است؛ دشمن این را میخواهد. ۱۳۸۸/۰۹/۰۴ ▪️در شرائط فتنه، کار دشوارتر است؛ تشخیص دشوارتر است. البته خدای متعال حجت را همیشه تمام میکند؛ هیچ وقت نمیگذارد مردم از خدای متعال طلبکار باشند و بگویند تو حجت را برای ما تمام نکردی، راهنما نفرستادی، ما از این جهت گمراه شدیم. ۱۳۸۸/۱۰/۱۹ ▪️فتنه معنایش این است که یک عده‌ای بیایند با ظاهرِ دوست و باطنِ دشمن وارد میدان شوند، فضا را غبارآلود کنند؛ در این فضای غبارآلود، دشمن صریح بتواند چهره‌ی خودش را پنهان کند، وارد میدان شود و ضربه بزند. ۱۳۸۸/۱۰/۲۹ 🇮🇷 @shahid_hajasghar_pashapoor 🌹🕊
بســ🌺ــم رب الشـ🕊ـهدا و الصدیـ🍃ـقین
. کریم اگر که نباشد گدا عزا دارد جواد آنکه سخا و بسی عطا دارد فدای تو شوم ای رحمت خداوندی گدای درگهت از جود تو بقا دار سید علی اصغرپور🖌 عکس از: حسنین الشرشاحی📸 . . . @shahid_hajasghar_pashapoor 🌹🕊
گویند یڪ دست صداندارد امّا... بےدست‌ هاغوغامے‌ڪنند  ای شهیدبےدست  یارےمان ڪن... 🌱 @shahid_hajasghar_pashapoor 🌹🕊
مسیحیان هم، سالِ نو را با یادِ تو، تحویل می کنند! 🌿میلاد حضرت عیسی (ع) و فرارسیدن سال نو میلادی بر دوستان و شهدای مسیحی مبارک باد @shahid_hajasghar_pashapoor 🌹🕊
بســ🌺ــم رب الشـ🕊ـهدا و الصدیـ🍃ـقین
✨🕊 😞شبی که حاج قاسم به شهادت رسید، اصغر آقا منزل بودند، دو شب بود منزل نیامده بودند، خیلی خسته بودند، گفتند که لباسهایم را تمیز کن، چون فردا صبح ساعت ۸ می خواهم سرکار بروم. 🌱گفتم فردا جمعه است یک استراحتی کنید، گفتند نه کار دارم باید حتما بروم، اینها را که گفتند و خوابیدند، نزدیک ساعت سه نصف شب بود تلفن اصغر آقا زنگ خورد، سراسیمه بلند شد گوشی را جواب داد و تلویزیون را روشن کرد و تند تند کانال ها را عوض می کرد، گفتم چه خبر شده؟ 📲گفت هیچی، نت گوشیت را روشن کن. گفتم چی شده چرا اینطوری می کنید؟ گفت که حاج قاسم شهید شده.. من باور نکردم، گفتم واقعیت داره؟ گفتند بله... در همین موقع یکی از دوستانش یک عکس فرستاده بود که پایینش نوشته بود حاج قاسم به شهادت رسید...😭💔 /خبرگزاری مهر نشر مجدد به بهانه دومین سالگرد شهادت @shahid_hajasghar_pashapoor 🕊🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹فیلم| بغض‌ رهبر معظم انقلاب هنگام نقل خاطره‌ای از روایت بغض‌آلود رهبر انقلاب از انتظار پشت درب اتاق عمل جراحی و همراهی با خانواده دوست شهیدش پ.ن : خدا ذلیل کنه کسی رو که اشک عزیزدلِ ما رو درآورد... @shahid_hajasghar_pashapoor 🌹🕊
12.83M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📲 ⏱ساعت به وقت پرواز پرستوها... 🕊۱:۲۰ بامداد ۱۳ دی، ساعتی که پرکشیدی . . . و دل ما را هم بردی . . . 🌷 @shahid_hajasghar_pashapoor 🕊🌹
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
من کربلاء نبتَ الاباء مُسلسِلاً فی نبضِ حزبِ الله نصراً مُبهرا از کربلا پدران در زنجیر جوانه زدند یک پیروزی خیره کننده در قلب حزب الله وجود دارد... به یاد همه شهدای مدافع حرم آل الله در کل جبهه مقاومت @shahid_hajasghar_pashapoor 🕊🌹
هزار شب..... به سحر آمد و سحر شد شام ولی شبی که تو رفتی سحر نگشته هنوز
بســ🌺ــم رب الشـ🕊ـهدا و الصدیـ🍃ـقین
عشق ما رو زدن همین! و البته این پایانش نخواهد بود... شروع کردن، تمامِش میکنیم! جوری که مفتضحانه به قعر تاریخ، مانند یزیدیان بروند... و خدا لعنت کند ظالمین را از اول تا آخِر... 💔
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
. روی دیوار قلبم عکس کسی است که هرگاه دلم تنگ بهشت میشود به چشمان او خیره میشوم... پ.ن : آقای اصغر و حاج قاسم برای خدا مخلص بودند... ما چگونه ایم؟ @shahid_hajasghar_pashapoor 🌹🕊
. جاذبه همان چشمهای توست؛ نگاهم کن که بی تو در زمین و آسمان معلّق خواهم ماند... ۱۳ دی، دومین سالگرد شهادت آقامصطفی، بچه ی ری، شهید جبهه مقاومت🕊 شادی روحش صلوات🌷 🦋 🌱 @shahid_hajasghar_pashapoor 🕊🌹
💠 | از که بیرون آمدم، مجید را دیدم که به انتظارم در ایستاده و مثل همیشه به رویم . کنارش که رسیدم، اشاره ای به موبایل در کرد و خبر داد: "عبدالله زنگ زده بود. گفت درِ خونه، منتظره برگردیم!" با هم حرکت کردیم و من همزمان سؤالم را پرسیدم: "کاری داشت؟" شانه بالا انداخت و داد: "نمیدونم، حرفی که نزد." ولی دلش جای دیگری بود که در دنیای خودش شد تا من صدایش زدم: "مجید!" با همان حس و حالی که نگاهش را با خودش بُرده بود، به صورت چرخاند تا کنم: "به چی فکر میکنی؟" و دل بی ریای او، صادقانه پاسخ داد: "به تو!" و در برابر نگاه ، با لبخندی لبریز متانت شروع کرد: "الهه جان! داشتم میکردم این یک که اومدیم تو این ، شرایط زندگی تو عوض شده! خُب شاید قبلاً تو این همه مراسم و جشن و شرکت نمیکردی، ولی خُب حالا به هر مناسبتی تو این خونه یه هست و تو هم خواه در جریان خیلی چیزها قرار میگیری!" نمیدانستم چه میخواهد و خبر نداشتم او هوایی شده تا بساط تبلیغ تشیع به کند که نگاهم کرد و حرف دلش را زد: "حالا نظرت چیه؟" نگاهم را از مشتاق و منتظرش برداشتم که نمیخواستم دیگر آنچنان با عشقبازی های شیعیانه اش ندارم و او مثل اینکه به لرزیدن پای شک کرده باشد، سؤال کرد: "مثلاً تا حالا نشده احساس کنی که میخواد با حسین(ع) درد دل کنی؟" و نمیدانم چرا دلم را به سوی امام حسین(ع) کشید و شاید چون محرم دلش در کربلا بود، احساس میکرد اگر حسی مرا بُرده باشد، امام حسین(ع) است و من هنوز هم با کسی که هرگز او را ندیده و قرنها پیش از این رفته (به شهادت رسیده است) و حتی مزارش کیلومترها با من فاصله دارد، قلبی برقرار کنم که با صدایی سرد و بی روح، به سؤال سراپا عشق و دست رد زدم: "نه!" ولی او بهتر از من، حرارت به پاخاسته در را کرده بود که سنگینی را بر نیمرخ صورتم احساس کردم و را شنیدم: "پس چرا اونشب که قضیه تخلیه خونه رو برای آسید احمد و مامان تعریف میکردی، نگفتی به خاطر اینکه تو رو به جان جوادالائمه(ع) قسم داده بودن اومدی، ولی بعد اون همه بد برامون افتاد؟ اگه دلت پیش امام جواد(ع) نبود، چرا نکردی که به خاطرش ثواب کردی و شدی؟" ✍️نویسنده: @shahid_hajasghar_pashapoor 🌹🕊