eitaa logo
شعر و داستان
1.8هزار دنبال‌کننده
4.1هزار عکس
80 ویدیو
44 فایل
مدیر کانال @rEzA1996 ارسال اشعار و انتقادات و پیشنهادها
مشاهده در ایتا
دانلود
هرقدر میکشیم مصیبات بیشتر مشتاق میشویم به میقات بیشتر این تیرها درآمدنش هم مصیبت است تو ذبح میشوی به مکافات بیشتر کم دست و پا بزن که به هر یک تکان تو کرده ست قاتل تو مباهات بیشتر تو یک سری و یک بدن و چند تکه تیر پس خیمه میرویم به سوغات بیشتر دیدند مانده ام چه کنم وقت کشتنت کف میزدند جای مراعات بیشتر خونت برای روضه محسن سند شده دیکر نیاز نیست به اثبات بیشتر یک حرمله گلوی تورا پاره پاره کرد وای از رباب بی کس و الوات بیشتر سید پوریا هاشمی @shearvdastan
یوسف نیامدی سر بازار، این دهه یا اینکه من ندیدمت ای یار، این دهه بیگانه ها مرا به پشیزی نمی خرند من را ببین به چشم خریدار، این دهه چون باورم نمی شود اینجا نیامدی از یاد من نمی رود این بار، این دهه آقا برای آمدنت پهن کرده ام سجاده ای به وسعت دیدار، این دهه رجعت، بلوغ سینه زنی های شیعه است عالم شد از حضور تو سرشار، این دهه خون شهید کرببلا خطّ قرمز است خطیّ که داد بر همه اخطار، این دهه حس کردم از تمام وجود خودم ترا دیشب که شد به نام علمدار، این دهه من ده شب است روزهء گریه گرفته ام تا از سرشک تو کنم افطار، این دهه در روضه ات نشستم و باور نمیکنم دارد تمام می شود انگار، این دهه رضا دین پرور @shearvdastan
وقت آن است که مأمورِ اجل را بِشِناسید آمدم تا پسرِ شیرِ جمل را بِشِناسید رجزم هست «أناأبن الحسن(ع)»و باید از این پس معنیِ ضربه و آسیب و خلل را بِشِناسید یک نصیحت به شما دارم و پیش از طلبِ رزم باید اول نسَب و جا و محل را بِشِناسید جنگ با هاشمیون؟! فرصت آن است که کامل حیدریون و شجاعانِ ازل را بِشِناسید آمدم تا پس از آشفتگیِ ازرق شامی(لع) اوجِ حدّأکثریِ حدّاقل را بِشِناسید زره اندازهٔ من نیست نباشد! هدف عشق است در دل معرکه ها مردِ عمل را بِشِناسید أیهاالناس لَعینند یزید(لع) و عمرسعد(لع) آمدم تا پسرِ لات و هُبل را بِشِناسید شک ندارم که اگر تیر به تابوت پدر خورد قصدش این بوده خداوند که یل را بِشِناسید عاشق شهدِ شهادت شدم و تشنه رسیدم تا که مرغوب ترین نوعِ عسل را بِشِناسید * شده ابیاتِ تنم غرقِ هجاهایِ کشیده قبلِ این مرثیه باید که غزل را بِشِناسید! ✅ مرضیه عاطفي-محرم ۱۴۰۱ @shearvdastan
گرفته بر سر دامن سر جوانش را و داده است ز کف طاقت و توانش را برای این‌که پدر را دمی صدا بزند گرفت خون میان لب و دهانش را صدای خنده شان تا رسید نفرین کرد ز آه سینه‌ی خود جمع دشمنانش را خلیل وعده نمود و پس از هزاران سال حسین ِ فاطمه پس داد امتحانش را دوباره حرف علی کوچه باز شد این‌بار کشاند تا وسط دشت عمه جانش را مردد است که تا خیمه‌ها که را ببرد تن جوانش را ... یا قد کمانش را ؟ ... وساعتی پس از‌این روی نیزه خواهدگفت موذن حرم کربلا اذانش را ✅محمدحسن بیات‌لو - محرم‌۱۴۰۱ @shearvdastan
جمع کن طوری بساط منبری افتاده را اینقدر برهم نزن پلکِ تری افتاده را با تکان های سرت اوضاع، بدتر میشود روزی صحرا نکن فرقِ سری افتاده را مجلس ترحیم من برپا شد و هُو می کنند چون کنارم دیده لشکر، لشکری افتاده را دل به دست آوردی عباسم ولی رسمش نبود دست بر پهلو کشاندی مادری افتاده را از کمر افتاده ام با صورت افتادی زمین؟ نیزه ها پُر کرده زیرِ پیکری افتاده را مشک تو پاره تر از این می شود بردارمش ساختی کار رباب و اصغری افتاده را دست.خالی آمدم تشییع تو شرمنده ام برده ام بین عبا پیغمبری افتاده را ما که دست یاعلی دادیم... پاشو یاعلی! تا نبرده ساربان انگشتری افتاده را چشم هایت تیر خورده تا به روی نیزه ها زیر دست و پا نبیند دختری افتاده را از تو پنهان نیست پیدا می کند زینب، دگر در حراجی های کوفه معجری افتاده را ✅رضا دین پرور محرم‌۱۴۰۱ @shearvdastan
السلام ای بدن بی سر گرما دیده السلام ای سرمجروح کلیسا دیده با چه وضعی ته گودال کشاندند تو را ما شنیدیم ولی زینب کبری دیده ای به قربان نگاهش که از این دشت بلا هربلایی به سرش آمده زیبا دیده زینت دوش نبی بودی و بی وجدان ها سربریدند و گرفتند تو را نادیده ای که شد مهریه ی مادر تو آب فرات !ترک روی لبت را لب دریا دیده؟ خنجر انداخت مسیحی و مسلمان برگشت به گمانم ته گودال مسیحا دیده ای عزیزی که تنت پیش همه عریان شد بر سرپیرهنت فاطمه دعوا دیده دختری که همه ی دلخوشی اش بابا بود عوض دیدن بابا ، سربابا دیده ✅شعر از گروه یامظلوم @shearvdastan
دیده اند انگار عمری با خدا مانوس ها در پس نام تو یا سبوح و یا قدوس ها در نگاه عالمان شهر ما دیوانه ایم درد عشقت را نمی فهمند جالینوس ها ما عجم ها چاکرت هستیم ای شاه عرب ای به قربانت سیاووش ها و کیکاووس ها باز هم هم سنگ با یک قطره از خونت نشد گریه هامان گرچه شد هم قدر اقیانوس ها از همان ساعت که با سر از کلیسا رد شدی نام تو برخواست در هر ساعت از ناقوس ها خیمه هایت سوخت دلها سوخت دنیا دود شد سوخت در این شعله ها بال و پر ققنوس ها زیر و رو شد اسمان غوغای محشر شد زمین تا به عرش افتاد رد چکمه‌ی منحوس ها اه یا غیرت کجایی تا ببینی بعد تو گشت ناموست اسیر دست بی ناموس ها ✅سیدمحمدحسین حسینی- محرم۱۴۰۱ @shearvdastan