#امام_حسین_علیه_السلام
#مدح
#اعیاد_شعبانیه
#ترکیب_بند
ما زیر دین خامس آل عبائیم
شکر خدا دیوانه کرببلاییم
زیر علامت داد زهرا نان ما را
در بهترین نقطه ازین عالم گداییم
اصلا خبر از درد بی درمان نداریم
تا گرم خدمت بین این دارالشفائیم
آن قدر مست از نام شیرین حسینیم
که بی نیاز از باده و میخانه هاییم
در این دو قطره اشک شد دریای غم ، غرق
دیوانه از این معجزات اشک هاییم
هر بنده باشد با کسی ، ما با حسینیم
دلداده ی پرچم ، سیاه یا حسینیم
پر کرده بوی سیب ، امشب کوچه ها را
دادند بر شیر خدا ، خون خدا را
زرگر شناسد قدر زر را ، پس نداند
جز فاطمه کس ، قدر مصباح الهدی را
شش ماهه دنیا آمده چون بیش از این ها
طاقت ندارد بی کسی مجتبی را
این طفل از روز نخست آفرینش
دیوانه کرده هم غریب هم آشنا را
این کیست که شد روضه خوان او خدا و
با ماجرایش پاک کرده انبیا را
نه شیعه ، نه زهرا ، نه حیدر ، نه پیمبر
او را خدا هم دوست دارد جور دیگر
ای نام تو حک گشته روی بال فطرس
تو آمدی و شد عوض اقبال فطرس
تو کیستی که تا دو چشمت باز گردید
یک لحظه طی شد ، راه چندین سال فطرس
آن حسرت و خانه به دوشی ها می ارزید
خوش بود چون حوا و آدم ، فال فطرس
دور سرت می گشت و می خوردند حسرت
یک عرش در آن لحظه ها ، بر حال فطرس
تو بال و پر دادی شکسته بال ها را
داری فراوان دور خود ، امثال فطرس
باز است بر عالم ، کرامت خانه تو
خوش عاقبت شد ، هر که شد دیوانه تو
قربان آن عاشق که درگیر حسین است
قربان آن ملکی که تسخیر حسین است
اصلا ندارد روز محشر گیر و داری
هر کس در این عالم دلش گیر حسین است
باید شود این گونه مصداق شجاعت
وقتی علی مرتضی ، پیر حسین است
سر داده و سر پیش ظالم خم نکرده
اسلام مدیون دل شیر حسین است
چشم زمین و آسمان جمعه به جمعه
در انتظار آخرین تیر حسین است
یک روز می گردد حسینی کل عالم
گیرد تمام این زمین بوی محرم
کردند غوغایی مسلمانان دینش
پیچیده در عالم صدای اربعینش
اعجاز یعنی اینکه او در نصف روزی
جا داد دنیا را میان سرزمینش
او کیست زرتشتی ، یهودی و مسیحی
گشتند مثل شیعیان صحرا نشینش
این گریه ها داده نتیجه ، دارد عالم
دیوانه می گردد از اسم دلنشینش
دنیا گلستان می شود وقتی شود پُر
از سینه زن های قیامت آفرینش
این عشق پاینده است تا روز قیامت
از ماه هم دل برده ، مصباح هدایت
او شهریار عالم و خوبان سپاهش
با آبروهای دو دنیا در پناهش
می خواست دست قاتلش را هم بگیرد
آری رسیده بر همه خیر و صلاحش
با دست خالی هیچ کس بیرون نیامد!
چه سفره ای انداخت او در قتلگاهش
خوردند نانش را ، نمکدان را شکستند
شد هلهله تنها جواب آه آهش
آه ای فرات بی وفا ، آتش بگیری
از تشنگی شد دود، عالم در نگاهش
گل بود ، تیر و سنگ و نیزه ، پرپرش کرد
ای بشکند دست کسی که بی سرش کرد
#محمد_حسین_رحیمیان
فروردین ۹۸
#شعر_شیعه
#کانال_تخصصی_شعر_آئینی
@shia_poem
#امام_حسین_علیه_السلام
#اعیاد_شعبانیه
#مدح
#ترکیب_بند
مژده ای ناب تر از ناب به دنیا دادند
خبر از آمدن لیلی دل ها دادند
چه مبارک سحری گشت و چه فرخنده شبی
رحمت واسعه را هدیه به زهرا دادند
حسن دوم این خانه به دنیا آمد
شکر حق باز ولیعهد به مولا دادند
باز زهرا و علی معجزه کردند امروز
بین گهواره عجب معرکه ای جا دادند
او همان است که پای عَلَمش روز ازل
آن همه معجزه را یاد مسیحا دادند
این چه عشقی است که آرامش عالم را برد
این چه شوری است خدا بر دل شیدا دادند
عالَم پیر ! نخور غم که جوانی آمد
ساقیا باده بده عشق جهانی آمد
ای دل و دلبر و دلدار سلام آقاجان
حضرت سید و سالار سلام آقاجان
بوی سیب حرم کرببلا می آید
تا صدا می زنم هر بار سلام آقاجان
دل و دین همه را روی تو نه ، نام تو برد
یوسف حیدر کرار سلام آقا جان
ای وفادارترین عشق اباعبدالله
بهترین مونس و غمخوار سلام آقاجان
نا امید آمدم اما تو امیدم دادی
آی مهتاب شب تار سلام آقاجان
ای رفیق غم و شادی و من بیچاره
بهترین محرم اسرار سلام آقاجان
کرمت سنگ صبور دل ما نوکر هاست
لطف تو بیشتر از لطف پدر مادرهاست
آتش عشق تو از عالم ذر روشن بود
دست هر کس که کسی بود برین دامن بود
نه زمین بود نه لوح و نه قلم بود ولی
نام زیبای تو در عرش طنین افکن بود
چشم واکردی و دادند به فطرس پر و بال
اولین کار تو تقدیر عوض کردن بود
روز محشر چه جوابی به ابالفضل دهد
آن که با گریه کن مجلس تو دشمن بود
وقت مردن مدد حضرت زهرا گیرد
دست آن بنده که مشهور به سینه زن بود
جاودانه است کسی که شده مست جامت
مرده آن است که یکبار نبرده نامت
تو شدی شاه و چه خوب است که رعیت هستیم
در کرم خانه تو صاحب عزت هستیم
از خدا ما چه بخواهیم ازین بالاتر
سالیانی است که جارو کش هیئت هستیم
خوب و بد بودن ما ربط ندارد به کسی
هر چه هستیم سر سفره حضرت هستیم
می خورد غبطه به ما زاهد سجاده نشین
تا که با نام تو مشغول عبادت هستیم
روی ما هیچ دری بسته نگردد هرگز
تا که پشت درِ این بیت کرامت هستیم
کوله بار گنه از شانه ما بردارند
در همان ثانیه که زیر علامت هستیم
رحمت حضرت حق باد برین چشمه نور
ما کجا این همه خیر ، این همه عشق ، این همه شور
هر نفس اهل مناجات صدایت کردند
عرشیان سجده به ایوان طلایت کردند
هر کجا تا که شنیدند بهشت ، عشاقت
هوس علقمه و کرببلایت کردند
به خدا ظرفیت معجزه کردن دارند
آن جماعت که جوانی به فدایت کردند
سال ها پیش تر از آمدنت روی زمین
انبیا تک تکشان گریه برایت کردند
عرش هم کرببلا گشته ، ملائک از بس
گریه با فاطمه بر راس جدایت کردند
نه شدی غسل و کفن ، نه بدنت شد تشییع
تن بی سر ! ته گودال رهایت کردند
یک تنه فاطمه شد گریه کن و سینه زنت
《غسلت از خون گلو ، خاک بیابان کفنت 》
#محمد_حسین_رحیمیان
#شعر_شیعه
#کانال_تخصصی_شعر_آئینی
@shia_poem
باسلام خدمت اعضاء محترم کانال #شعر_شیعه ولادت با سعادت و سراسر نور حضرت ابا عبدالله الحسین علیه السلام و روز پاسدار برشما و سبز پوشان کشورمون تبریک و تهنیت باد.. 🌺🌺🌺🌺🌺
#شعر_شیعه
#کانال_تخصصی_شعر_آئینی
@shia_poem
🌺سِوّمشعبانالمُعظم🌺
٭سوم شعبان سال ۴هجری قمری
حضرت سیدناومولانا اباعبداللّه
الحُسين (عليه السَّلام)به دنیا آمدند
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
٭وقتی خبر ولادت حضرتش به پیامبر (صلی اللّه علیه وآله)رسید،آن حضرت به خانه أميرالمؤمنين(عليه السَّلام)آمدند. اسماء مولود را آورد وحضرت اذان واقامه فرمودند،جبرئيل نازل شد وعرض كرد:"سلام خداوند برتو اى پيامبر، اين نوزاد رابنام پسركوچک هارون شُبير نام بگذار،كه به عربى(حُسين)گفته میشود. چراکه حضرت علی(علیه السَّلام)براى شما همچون هارون براى موسى است، جزآنكه شماخاتم پيامبران هستید."
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
٭بعداز نامگذاری،ملائکه آسمانها فوج فوج برای تبریک وتهنیت به زمین آمدند و ازخاک کربلا برای پیامبر آورده وبخاطر مصائب این مولود تسلیت وتعزیت نیزمیگفتند.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
٭فطرس ملک و دردائیل و صلصائیل و ملائکه دیگری كه سالها مورد غضب خداوند قرارگرفته بودند، به آن امام مظلوم پناه بردند وخود رابه گهواره حضرت تبرک کردند وخداوند آنان رابه مقام قبلى بازگردانيد...
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
٭حضرت حجه(عجل اللّه فرجه)در توقیع به جناب قاسم بن علاء همدانی وکیل امام عسکری(علیه السَّلام)فرمودند: مولای مااباعبداللّه الحسین(علیه السَّلام) در روز پنجشنبه سوم شعبان متولد شدند، پس آن روز را روزه بگیر و بخوان: "اللهم إنّي أسألکَ بحقِّ المَولودِ فی هذا الیَومِ المَوعودِ بشهادته...
📜🌺
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
منابع:
اعلام الوری:ج۱،ص۴۲۰
امالی شیخ طوسی:ج۱،ص۳۶۷
بصائرالدرجات:ص۸۸
کمال الدین:ص۲۸۳
مصباح المجتهد:ص۷۵۸
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
#شعر_شیعه
#کانال_تخصصی_شعر_آئینی
@shia_poem
#امام_حسین_علیه_السلام
#ولادت
#اعیاد_شعبانیه
#ترکیب_بند
شراب آلوده میداند تَهِ پیمانه میچسبد
خمارِ باده میفهمد شبِ میخانه میچسبد
گداییِ در این خانه تشریفی به ما داده...
که تنها بر لبِ ما ساغرِ شاهانه میچسبد
حرم شد خانهام وقتی ، سلامت کردم و دیدم
زیارتهایِ ما حتی میانِ خانه میچسبد
سرِ سال است رو بر تو زیارتنامه میخوانم
زیارتنامه خواندن با دلِ دیوانه میچسبد
سلامالله ای دل آتشِ صبح اَزَل آمد
مبارک باد یازهرا که اَحلی مِن عسل آمد
اگر شعریم اگر شوریم ؛ مُرَکب یا قلم هستیم
اگر با شهریار و مُقبِلیم و مُحتشم هستیم
همه از آستان آسمانی نجف داریم
که هر دَم ؛ دَم به دَم با صاحبِ تیغِ دودَم هستیم
دمِ ما یاعلی و بازدمهامان حسین است و...
اسیرِ این دَم و دیوانهی این بازدم هستیم
پس از یک عمر فهمیدیم این دل بارگاهِ توست
در این قابی که میبینم حرم را ؛ در حرم هستیم
خدا را شُکر بختِ روز و ماه و سال مایی تو
همیشه تا همیشه حالِ حَوِل حالِ مایی تو
تو گوشه گوشه در دل شُعله شُعله در جگر هستی
تو از پیراهنم حتی به من نزدیکتر هستی
الف با میم و با عینی و با فایی و با حایی
چگونه اینهمه هستی چگونه اینقدر هستی
تو با منظومهی هفتاد و دو خورشیدیات عمریست
مدارِ چرخش دیوانههای دربدر هستی
«اگر غم لشگر انگیزد که خونِ عاشقان ریزد»
دعا هستی دوا هستی قضا هستی قَدَر هستی
چنان روشن شده عالم بگو خورشید برگردد
محال است از حریم تو کسی نومید برگردد
نگاهی کُن به دامانت دخیلِ تو خلیل اینجاست
کنارِ سجدگاهِ ما جبینِ جبرئیل اینجاست
جلالالله در چشمت جمالالله در رویت
جمال اینجا جمیل اینجا جلال اینجا جلیل اینجاست
نه از سینایِ موسایم نه از اَنفاسِ عیسایم
کفایت میکند ما را کَرَم تا که کَفیل اینجاست
گِره خورده است با نامت سرِ مژگانِ ما یعنی...
که آبِ سلسبیل اینجا که یک شعبه زِ نیل اینجاست
خدا را شُکر قلبِ ما صدای کربلا دارد
فقط حال و هوایم را هوای کربلا دارد
#حسن_لطفی
#شعر_شیعه
#کانال_تخصصی_شعر_آئینی
@shia_poem
#امام_حسین_علیه_السلام
#اعیاد_شعبانیه
#مدح
می نویسم عشق و بی تردید می خوانم جنون
هرکسی دیوانه تر السابقون السابقون
می نویسم عشق و بی تردید می خوانم حسین
عاقلان دانند لکن اکثرا لایعقلون
این سرشت ماست؛ از خاکیم، خاک کربلا
سرنوشت ماست پس انا الیه الراجعون
صرف یک دل دادن و عرض ارادت شرط نیست
باید امضا کرد این دلنامه را با دست خون
پرچم او از ازل بالاست؛ بالا تا ابد
باد این پرچم بلند و هرچه جز آن سرنگون
**
گوش جانم چشم بر راه صدای دیگری ست
پای دل سر در هوای ماجرای دیگری ست
گرچه خیلی ها به ظاهر کربلا هستند لیک
باطنا امشب مدینه کربلای دیگری ست
چار تن از پنج تن در گرد یک گهواره اند
در دل گهواره هم اهل کسای دیگری ست
خنده گریه خنده گریه خنده گریه خنده اشک
بیت مولا غرق اشک و خنده های دیگری ست
شیر از انگشت های وحی می نوشد حسین
سبط پیغمبر غذایش هم غذای دیگری ست
**
عشق او جاری ست حتی در مرام اهل بیت
می توان فهمید این را از کلام اهل بیت
ساغر لب های هر معصوم می گوید حسین
بسکه لبریز است نام او ز جام اهل بیت
هم شتابش بیشتر هم اینکه جایش بیشتر
کشتی اش هم فرق دارد با تمام اهل بیت
در نهایت جمع خواهد گشت با نام حسین
سفره ای که پهن می گردد به نام اهل بیت
روز و شب بر او درود حق درود اهل بیت
روز و شب بر او سلام حق سلام اهل بیت
**
تا که می خوانم تو را هر دیده می بارد تو را
از خدا دیگر چه خواهد هر کسی دارد تو را
در روایت هست هر که دوستش دارد خدا
در دلش چون داغی از یک لاله می کارد تو را
عشق را از هر کسی از اهل دل پرسیده ام
از گریبانش چنان خورشید می آرد تو را
ما نه؛ فرزند پیمبر می شود قربانی ات
هستی اش را می دهد تا که نگه دارد تو را
جامه ات را آسمانی ها عوض کردند تا
سختی رخت زمینی ها نیازارد تو را
زینت دوش نبی! عرش است جای پای تو
سینه ی پیغمبر است و قلب زهرا جای تو
**
اشک می ریزیم و با ذکرت عبادت می کنیم
باز هم از راه دور عرض ارادت می کنیم
ما همه بیمارهای دوری از شش گوشه ایم
بین هیئت ها ز یکدیگر عیادت می کنیم
زودتر راحت کن از درد فراقت خلق را
ما به این دوری مپنداری که عادت می کنیم
عالم نوزادی ما فرق دارد با همه
ما برایت گریه از وقت ولادت می کنیم
هر غمی دیدیم، فرمودند فابک للحسین
بعد از آن هرجا غمی دیدیم یادت می کنیم
دوستت دارم من ای در جسم عالم جان حسین
آذری می خوانمت: "جانیم سنه قربان حسین"
#محمد_علی_بيابانی
#شعر_شیعه
#کانال_تخصصی_شعر_آئینی
@shia_poem
#حضرت_عباس_علیه_السلام
#ولادت
#اعیاد_شعبانیه
#مربع_ترکیب
به دوشت می کِشی "بار امانت" را تک و تنها
به دامانت پناه آورده ام یا عروةَ الوثقی
جهان جامِ می اش را پیش تو می آورد بالا
"الا یا ایها الساقی ادر کاسا و ناولها"
شگفتا! شرح و توصیف مقامت کار انسان نیست
به چشمت هر کسی ایمان نیاورده مسلمان نیست
به جرات می نویسم: با خدایت همنشینی تو
علم بر دوشی و دست خدا در آستینی تو
بنازم هیبتت را تک یل ام البنینی تو
به حق فرزند بی باک امیرالمومنینی تو
یقین دارم که دنیا در کف اقبال من باشد
اگر مُهر تو در پرونده ی اعمال من باشد
ملائک بوسه می چینند از خاک کف پایت
دل از ارباب ما برده ست لبخند دل آرایت
به وقت جنگ، زینب می شود محو تماشایت
جهان پیش تو و تو سر به زیری پیش مولایت
بدون دست، آری دستگیر عالمینی تو
چه باید گفت در مدحت؟ علمدار حسینی تو
شبیه کوه ها ثابت قدم می ایستی عباس
هزاران سال قبل از خلق ما می زیستی عباس
گرفتار کسی غیر از حسینت نیستی عباس
خودت باید بیایی و بگویی کیستی عباس
به درک جایگاهت هیچکس نائل نخواهد شد
که دین هیچکس بی عشق تو کامل نخواهد شد
دل از اهل زمین و آسمان برده ست گیسویت
به میدان می روی و می شود زینب دعاگویت
ولی ای کاش غرق خون نمی شد چشم و ابرویت
نمی زد هیچکس در علقمه نیزه به پهلویت
علی اصغر برای آب بی تاب است یا عباس ؟!
تمام فکر و ذکرت قحطی آب است؛ یا عباس!
#احسان_نرگسی
#شعر_شیعه
#کانال_تخصصی_شعر_آئینی
@shia_poem
#حضرت_عباس_علیه_السلام
#اعیاد_شعبانیه
#مسدس_ترکیب
#مدح
تویی تصویری از میقات... عبّاس
سلام ای قبله یِ حاجات عبّاس
سلام ای نورِ چشمِ شاهِ عالم
پناهِ سیِّدالسّادات عبّاس
به رویِ شانه هایت بیرقِ عشق
به لبهایت دَمِ هِیهات... عبّاس
مطیعِ محضِ امرِ مقتدایی
وزیرِ والیِ کرب و بلایی
وزیر و کاشف الکربِ الحسینی
علمدارِ سپاه نَشعَتِینی
تو زورِ بازویِ شاهِ وفایی
تو کوهی تکیه گاهِ زینبینی
تو در صفِّین مشقِ عشق کردی
تو قابِ غیرتِ شیرِ حُنینی
دعاگویِ تو شاهِ عالمین است
حریمت بی گمان بابُ الحسین است
شبیهِ علقمه غوغا به پا کن
مرا با دلبرِ خود آشنا کن
مرا وقفِ حسین ابنِ علی کن
دلِ این نوکرت کرب و بلا کن
بیا بی دست دستم را بگیر و...
مرا اهلِ حضور و رَبَّنا کن
بینداز آتشِ عشقت به جانم
بگو در لشکرِ صاحب زمانم
#حسین_ایمانی
#شعر_شیعه
#کانال_تخصصی_شعر_آئینی
@shia_poem
#حضرت_عباس_علیه_السلام
#اعیاد_شعبانیه
#مدح
#مثنوی
روزی شعر من امشب دو برابر شده است
چون که سرگرم نگاه دو برادر شده است
چون که بانوی کلابیه پسر آورده
چشم وا کن، پدر خاک قمر آورده
هر که از قافلۀ فطرسیان جا مانده
نظرش خیره به گهواره سقا مانده
زور بازوی تو بی حد و عدد خواهد شد
بعد از این امبنین، اماسد خواهد شد
با وجود تو زمین حیدر دیگر دارد
کعبه جا دارد اگر باز ترک بردارد
از در خانه او پا نکشیدم هرگز
چون حسینیتر از عباس ندیدم هرگز
ماه ذیالحجه که عباس به حج عازم شد
همه بر کعبه ولی کعبه بر او محرم شد
در طوافش سخن از عقل فراتر میگفت
در حقیقت لک لبیک برادر میگفت!
این اباالفضل که از قبله فراتر میرفت
مرتضی بود که بر دوش پیمبر میرفت
علیاکبر به ثنا گویی او میآید
چقدر منبر کعبه به عمو میآید
خطبه خواند و همه را محو صدای خود کرد
در حقیقت همه را قبلهنمای خود کرد
گفت این خانه که حق آمد و ایجادش کرد
مسجدی بود که بابای من آبادش کرد
از در خانه او پای نکشیدم هرگز
چون حسینی تر از عباس ندیدم هرگز
کاشف الکرب تویی؛ خندۀ ارباب تویی
پدر خاک علی و پدر آب تویی!
روی چشم تو بود جای حسن جای حسین
هست مابین دو ابروی تو بینالحرمین
پیش خورشید و قمر سایۀ تو سنگین است
و فقط محضر زینب سر تو پایین است
ساقی ما چه شرابی چه سبویی دارد
بنویسید رقیه چه عمویی دارد
صحبت از مردی تو کار بنی هاشم بود
نام تو در دل میدان رجز قاسم بود
زور بازوی علی ریخته در بازویت
ذوالفقاری نبود تیزتر از ابرویت
تیغ چرخاندهای و پیش تو طوفان هیچ است
لشگری پیشت اگر آمده میدان، هیچ است
وسط جنگ زمین را به زمان دوختهای
فن شمشیر زنی را ز که آموختهای؟!
ای جوان! پیر رهت کیست از آن شاه بگو؟
أشهد أن علیاً ولی الله بگو
او علمدار حسین است ببخشید مرا
مدح او کار حسین است ببخشید مرا
#مجید_تال
#شعر_شیعه
#کانال_تخصصی_شعر_آئینی
@shia_poem
#حضرت_عباس_علیه_السلام
#اعیاد_شعبانیه
#مدح
#ترکیب_بند
پرداخت جوهر قلم عاشقان به تو
وابسته است طبع همه شاعران به تو
عرض نياز ميكند اى ماه شب به شب
دست توسل همه آسمان به تو
خورشيد عاشقت شده ، از شوق هر غروب
وقت وصال ميدهد اى ماه ، جان به تو
روزى سه بار اى پسر سوم على
بايد سلام داد دم هر اذان به تو
هم افتخار ميكند ام البنين به تو
هم افتخار كرده امام زمان به تو
حالا که روزگار به ناسازگارى است
افتاده است شكر خدا كارمان به تو
حاجت زياد و درد زياد است و غم زياد
چشم اميد بسته ام عباس جان به تو
لاجرعه مستها همگی یکدلندو بس
مدیون چشمهای ابوفاضلندو بس
آماده ام دوباره مسلمان کنى مرا
با یک نظر ابوذر و سلمان کنى مرا
از جلوه های ذاتی چشمت بعید نیست
یعقوب و خضر و نوح و سليمان کنى مرا
كشكول خالى ام دو برابر گدا شده
وقتش شده عطاى دوچندان کنى مرا
خرده مگیر پشت حرم زوزه میکشم
قلاده بسته ام سگ دربان کنى مرا
باب الحسین میشوى و بنده ميخرى
آماده ام که کلب نگهبان کنى مرا
دست مرا ز دست جدايت جدا نكن
هرگز مباد بى سر و سامان کنى مرا
وقت ورود دسته به هیات خدا کند
پاى علم بگيرى و قربان کنى مرا
آنانکه از سرای تو پا پس کشیده اند
واللهِ ارمنی علم کش ندیده اند
تو آمدى كه پاى برادر بايستى
تحت لواى پرچم حيدر بايستى
در طول عمر تو بخدا هيچكس نديد
يكبار از حسين جلوتر بايستى
بر بام كعبه ميروى و خطبه ميكنى
وقتى بناست بر روى منبر بايستى
حق است غبطه شهدا بر مقام تو
حق است كه فقط تو فراتر بايستي
زهرا به دست هاى تو سوگند ميدهد
وقت شفاعت از صف محشر ، بايستى
در بين معركه غضب چشم تو بس است
تا يك تنه مقابل لشگر بايستى
ام البنين چقدر سفارش نموده است
دائم كنار محمل خواهر بايستى
هستى امامزاده مأنوس اهل بيت
محرم ترين محافظ ناموس اهل بيت
تا بود پرچم تو حرم ماتمى نداشت
تا بود شانه تو رقيه غمى نداشت
تا بود قامت تو امان بود خيمه را
خاتون آل فاطمه قد خمى نداشت
رفتى و بعد رفتن تو هيچ دخترى
در خيمه گاه روسرى محكمى نداشت
بيخود نبود سنگ به پاى سكينه خورد
بعد از تو خيمه ها دژ مستحكمى نداشت
زينب پس از تو ناقه عريان سوار شد
زينب به شام رفت ولى محرمى نداشت
ارباب ما بدون علمدار مانده بود
حق ميدهيم پيرهن و خاتمى نداشت
از بوريا بپرس چه آمد سر حسين
زخم مرمل بالدما مرهمى نداشت
تو آمدى دل همه را ترجمه كنى
سقا و آب و علقمه را ترجمه كنى ..
#محمد_جواد_پرچمی
#شعر_شیعه
#کانال_تخصصی_شعر_آئینی
@shia_poem
#حضرت_عباس_علیه_السلام
#اعیاد_شعبانیه
#مدح
#غزل
نه در توصیف شاعرها، نه در آواز عشاقی
تو افزونتر از اندیشه، فراوانتر از اغراقی
وفاداری و شیدایی، علمداری و سقایی
ندارند این صفتها جز تو دیگر هیچ مصداقی
به خوبی تو حتی معترف بودند بدخواهان
یزید آنجا که میگوید «الا یا ایها الساقی»
تمام کودکان معراج را توصیف میکردند
مگر پیداست از بالای دوش تو چه آفاقی؟
چنان رفتی که حتی سایهات از رفتنت جا ماند
رکاب از هم گسست از بس برای مرگ مشتاقی
فرار از تو فراری میشود در عرصۀ میدان
چنان رفتی که بعد از آن بخوانندت هوالباقی
بدون دست میآیی و از دستت گریزانند
پر از زخمی هنوز اما برای جنگ قبراقی
به سوی خیمهها یا «عُدّتی فی شِدّتی» برگرد
که تو بیمشک سقّایی، که تو بیدست رزّاقی
شنیدم بغض بیگریه به آتش میکشد جان را
بماند باقی روضه درون سینهام باقی
#سید_حمید_رضا_برقعی
#شعر_شیعه
#کانال_تخصصی_شعر_آئینی
@shia_poem
#حضرت_عباس_علیه_السلام
#اعیاد_شعبانیه
#مدح
#غزل
اى بسته بر زيارت قدّ تو قامت، آب
شرمندهٔ محبّت تو تا قيامت، آب
افتاد سايهاى ز سمند تو در فرات
پيچيد و رنگ باخت ز شور شهامت، آب
دستت به موج، داغ حباب طلب گذاشت
اوج گذشت ديد و كمال كرامت، آب
بر دفتر زلالىِ شط خطّ «لا» نوشت
لعلى كه خورده بود ز جام امامت آب
لب، تر نكردى از ادب اى روح تشنگى!
آموخت درس عاشقى و استقامت، آب
ترجيع درد را، ز گريزى كه از تو داشت
سر میزند هنوز به سنگ ندامت، آب...
سوگ تو را، ز صخره چكد قطره قطره، رود
زين بيشتر سزاست به اشك غرامت آب
از ساغر سقايت فضلت قلم چشيد
گسترد تا حريم تغزّل زعامت، آب
زينب، حسين را به گل سرخ خون شناخت
بر تربت تو بود نشان و علامت: آب!
از جوهر شفاعت تيغت بعيد نيست
گر بگذرد ز آتش دوزخ سلامت، آب
آمد به آستان تو گريان و عذرخواه
با عزم پاىبوسى و قصد اقامت، آب
مىخوانمت به نام ابوالفضل و، شوق را
در ديدگان منتظرم بسته قامت، آب
#خسرو_احتشامی
#شعر_شیعه
#کانال_تخصصی_شعر_آئینی
@shia_poem
#حضرت_عباس_علیه_السلام
#اعیاد_شعبانیه
#مدح
#مثنوی
یا علی! این کیست میآید شتابان سوی تو؟
با قدی رعنا و بازویی چنان بازوی تو؟
او که میآید تو احساس جوانی میکنی
باز یاد رزم و شور پهلوانی میکنی
آمده پیش تو تا مشق سپهداری کند
تا به سبک حیدری تمرین کرّاری کند
میزند زانو که رسمت را بیاموزد، علی!
با چه شوقی بر لبانت چشم میدوزد، علی!
ماندهام در بهت شاگردی که استادش تویی
هم چراغ رفتن و هم نور ایجادش تویی
بارها آن اسم زیبا را شنیدم من ولی
چیز دیگر بود عباسی که تو گفتی علی!
با صدایی مهربان گفتی: بیا عباس من!
تیغ را بردار با نام خدا عباس من!
نور چشمان علی! پیش پدر چرخی بزن
شیرِ من! شمشیر را بالا ببر، چرخی بزن
این چنین با هر دو دستت تیغ را حرکت بده
دست چپ را هم به وزن تیغ خود عادت بده
فکر کن هر حالتی بر جنگ حاکم میشود
دستِ چپ، عباس من! یک وقت لازم میشود
الامان از چشم شور و تیر پنهانی پسر!
کاش میشد چشمهایت را بپوشانی پسر!
بینقاب ای جلوهٔ حُسن خدادادی نجنگ
سعی کن تا میشود بی خُودِ فولادی نجنگ...
تشنهای، فهمیدم از آنجا که شیداتر شدی
تا لبانت خشک شد عباس، زیباتر شدی...
#قاسم_صرافان
#شعر_شیعه
#کانال_تخصصی_شعر_آئینی
@shia_poem
💐چگونگی ولادت عباس بن علی علیه السلام 💐
در بعضى از کتب معتبر نقل شده که در روز ولادت حضرت ابوالفضل العباس علیه السلام ام البنین سلام الله علیه قنداقه او را به دست امیر المؤمنین علیه السلام داد تا بر وى نامى بگذارد. حضرت زبان مبارک را به دیده و گوش و دهان او گردانید تا حق بگوید و حق ببیند و حق بشنود.
ثم اءذن فى اذنه الیمنى و اءقام فى لیسرى . سپس در گوش راست وى اذان و در گوش چپش اقامه گفت.
حضرت امیر المؤمنین على علیه السلام به ام البنین علیه السلام فرمودند:
چه اسمى بر این طفل گذارده اید؟ عرض کرد: من در هیچ امرى بر شما سبقت نگرفته ام.
هر چه خودتان میل دارید اسم بگذارید.
فرمودند: من او را به اسم عمویم، عباس نامیدم.
پس دستهاى او را بوسیده و اشک به صورت نازنینش جارى شد و فرمود: گویا مى بینم این دستها در یوم الطف در کنار شریعه فرات در راه یارى دین خدا قطع خواهد شد.
📚منبع:
باقر شریف قرشی؛ حیاه الامام الحسین
#شعر_شیعه
#کانال_تخصصی_شعر_آئینی
@shia_poem
"اَبُوالقِربَه"
حضرتسیـــدناومولاناقمـربنیهاشم ابوالفـــضلالعبـــاس(سـلاماللهعلیه)(صاحِبمَشک)بودوهمیـشهدرآنحال بودکهبایدتشـــنگانراسیـــرابسازد
علیالخصوصکهدرشبهجزیرهعربستان آببسیارکمیاباســـتمقامسـقایـت ارزشوالاییداشـــتلذاحضـــرتش را"ابــوالقِربه"میخـــواندندیعنــــی:
پدرمشک،کســـیکهدارندهمشـــک وصاحـــبآناســـتوچونآبدادن وسقائیملازمباداشتنمشــکاســت لذادرمسیرحرکتقافلهحسـینیازمدینه تاکَربِلاءهمیـشهمشـــکبردوشاست وتشنگانراسیـرابمیکردندوازاینکنیه شریفمعلوممیشودحضــرتشازدوران کودکیاینمنصــبپرافتخاررا داراشده وتردیدی نیــستکهاینمقــامشامخ ازپدرانواجدادشبهاو ارثرســـیدهبه خصوصپدربزرگوارشسیـــدناومولانا
امیرالمؤمنین(سلاماللهعلیه)کهتشنگان را دهامرتبهازعطـشهلاکتوتشـنگی نجاتدادند...
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
منابع:
انوارالنعمانیه:ج۱،ص۳۷۰
تاریخ الخمیس:ج۲،ص۳۱۷
العباس سیدالمقرم:ص۱۴۶
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
#شعر_شیعه
#کانال_تخصصی_شعر_آئینی
@shia_poem
#حضرت_عباس_علیه_السلام
#اعیاد_شعبانیه
به ژولیده نیشابوری گفتند " به صورت بداهه شعری بگو درباره حضرت عباس علیه السلام که 5 عدد کلمه "چشم" درش به کار رفته باشد.
این شاعر اهل بیت(علیهم السلام) شعری سرود که 10 کلمه چشم در آن به کار رفته بود:
چشم ها از هیبت چشمم، به پیچ و تاب بود
محو چشمم، چشم ها و چشم من بر آب بود
چشم گفتم، چشم دادم، چشم پوشیدم، ز آب
من سراپا چشم و چشمم جانب ارباب بود
#شعر_شیعه
#کانال_تخصصی_شعر_آئینی
@shia_poem
#امام_سجاد_علیه_السلام
#اعیاد_شعبانیه
#مدح
#ترکیب_بند
پر می کنیم از می گلوی باده ها را
تا مست باشیم انتهای جاده ها را
بعد از دو رکعت عشق بازی باز خواندند
در رکعت سوم همان دلداده ها را
امشب به سمت خانه ی سجاد انداخت
دست ارادت های ما سجاده ها را
خاکیم و مشتاقیم تا دامانی امشب
آنی بگیرد دست این افتاده ها را
بعد از پدر حالا پسر می آید از راه
خدمت کنید آقا و آقازاده ها را
این دومین نوریست که تا منجلی شد
او هم علی بن حسین بن علی شد
در آسمانم ماه را می بینم امشب
گمراهم اما راه را می بینم امشب
چشم سرم را بستم و با دیده ی دل
لبخندهای شاه را می بینم امشب
ارباب خوشحال است و من در دست هایم
مال و منال و جاه را می بینم امشب
در چشم های این علی دارم علی را
یا که رسول الله را می بینم امشب
می آید و با هر قدم در زیر پایش
جان های خاطرخواه را می بینم امشب
حالا که آقای دعا دارد میاید
ما را خدا ای کاش قربانش نماید
فخر است امشب آسمان را بر زمینش
می خندد و افلاک حیران طنینش
دست حسین بن علی امشب رکاب و
روی علی بن حسین آمد نگینش
بی تاب شد، لبخند زد، رویش گل انداخت
وقتی که لب های علی شد بوسه چینش
خالی ست جای فاطمه هرچند اما
خوابیده با لالایی ام البنینش
در سوم شعبان رسید از راه، شاه و
در پنجمین روزش رسیده جانشینش
روح دعا، مرد خدا، جان حسین است
او وارث ملک سلیمان حسین است
با تیرهایی که روان از چشم جادوست
صید غزال نرگس او هرچه آهوست
حافظ! بگو باد صبا تا باز آرد
عطر خوشی از نفحه های گیسوی دوست
حالا که سجاد است و زین العابدین است
محراب ما طاق و رواق آن دو ابروست
محصول پیوند عرب ها و عجم هاست
طفلی که کسری زاده است و هاشمی خوست
چون همسری پادشاه کشور عشق
این افتخار مادری شهربانوست
این افتخار مردم این آسمان است
اربابمان داماد ما ایرانیان است
با یک نگاهت سنگ هم اعجاز کرده
در راه اثباتت حجر لب باز کرده
نه دوستانت که ید عقده گشایت
از دشمانت هم گره ها باز کرده
حتی دعاهایت؛ جدا از حرف هایت
در علم حرفی تازه را آغاز کرده
شاگردهایت را هم این اسلوب تدریس
آموزگار آسمان! ممتاز کرده
هر کس فرازی از ابوحمزه شنیده
تا قاب قوسین خدا پرواز کرده
هروقت میخواهم که قلبم را بشویم
باید "الهی لاتودبنی" بگویم
با دست لبریز از دعایی که تو داری
ما را ببر سمت خدایی که تو داری
حرفی بزن تا جام من لبریز گردد
از باده های حرف هایی که تو داری
گرم مناجات است شب های ملائک
با لحن جانسوز صدایی که تو داری
پرواز خواهم کرد با بالی که خاکی ست
یک روز تا صحن و سرایی که تو داری
ما را شبی مهمان خان روضه ات کن
در خانه ات، در کربلایی که تو داری
هر جا که باشی کربلا آنجاست آقا
انگار هر روز تو عاشوراست آقا
آزادی از بند اسارت در اسارت
دست خدا بوده است یارت در اسارت
در مجلس حکام، بر منبر نشستی
بر روی کرسی صدارت در اسارت
بر دشمنت هم باب بخشش باز کردی
یعنی شدی پیک بشارت در اسارت
با دست بسته باز دستی باز داری
وقتی عطا گشته است کارت در اسارت
جسم شهیدان را که کفن و دفن کردی
با اشک می خواندی زیارت در اسارت
ای آسمان، شرمنده از باران چشمت
دست مرا پر می کند احسان چشمت
باران چشمان تو را باران ندارد
ای آسمان! که بارشت پایان ندارد
هر روز، یعقوبی! ز داغ یوسفی که
پیراهنی را هم از او کنعان ندارد
حد اقل آبی بنوش آقا که چشمت
دیگر برای گریه کردن جان ندارد
هنگام قرآن خواندنت هم گریه کردی
بر حرمتی که قاری قرآن ندارد
گفتی مرا ای کاش که مادر نمی زاد
چه دیده ای که بدترش امکان ندارد؟
بعد از بلای شام، شامت را سحر نیست
بعد از عمو در آسمانت یک قمر نیست
#محمد_علی_بيابانی
#شعر_شیعه
#کانال_تخصصی_شعر_آئینی
@shia_poem
#امام_سجاد_علیه_السلام
#اعیاد_شعبانیه
#مدح
#ترکیب_بند
سلام! ای سلام خدا بر سلامت!
درود! ای کلام الهی، کلامت!
تو هم سجده؛ هم سیدالساجدینی
که قلب حسین است بیتالحرامت...
سلام خدا بر سجود و رکوعت
درود خدا بر قعود و قیامت
حجر بر در خانهات قطعه سنگی
مقام آورد سر به پای مقامت
تو حَجّی، صلاتی، زکاتی، جهادی
تو ممدوح با نامِ زین العبادی
تو در تیرگیها سراجالمنیری
تو همچون پیمبر، بشر را بشیری
سماوات و عرشاند در اختیارت
تو آزادۀ عالمی، کی اسیری؟
تو در کنج ویرانهها هم بهشتی
تو در زیر زنجیرها هم امیری
به پای تو سر کرد خم «سربلندی»
تو تنها به نزدِ خدا سر به زیری
یمِ هشت بحری و دُرِّ سه دریا
ولی خداوند حیّ قدیری
تو «قدر» و «تبارک» تو «فرقان» و «نوری»
تو عیسی، تو گردون، تو موسی، تو طوری...
تو زمزم، تو مروه، تو سعی و صفایی
تو فرزند کعبه، تو رکن و منایی
تو قرآن، تو احمد، تو حیدر، تو زهرا
تو در حُسن، آیینۀ مجتبایی
امامی و پیغمبری از تو زیبد
که تنها پیامآورِ کربلایی
کلامت بوَد وحیِ صاعد چه گویم
تو از پای تا سر کلامِ خدایی
دعا بر دهان و لبت بوسه آرد
همانا همانا تو روح دعایی
چه بهتر که «میثم» ثنای تو گوید
برای تو خواند، برای تو گوید
#غلامرضا_سازگار
#شعر_شیعه
#کانال_تخصصی_شعر_آئینی
@shia_poem
#امام_سجاد_علیه_السلام
#اعیاد_شعبانیه
#مدح
#مثنوی
بستهست همه پنجرهها رو به نگاهم
چندیست که گمگشتۀ در نیمۀ راهم
حس میکنم آیینۀ من تیره و تار است
بر روی مفاتیح دلم گرد و غبار است
از بس که مناجات سحر را نسرودم
سجادۀ بارانی خود را نگشودم
پای سخن عشق دلم را ننشاندم
یعنی چه سحرها که ابوحمزه نخواندم
ای کاش کمی کم کنم این فاصلهها را
با خمسهعشر طی کنم این مرحلهها را
بر آن شدهام تا که صدایت کنم امشب
تا با غزلی عرض ارادت کنم امشب
ای زینت تسبیح و دعا زمزمههایت
در حیرتم آخر بنویسم چه برایت؟
اعجاز کلام تو مزامیر صحیفهست
جوشیده زبور از دل قرآن به دعایت
در پردۀ عشاق تو یک گوشه نشستهست
صد حنجره داوود در آغوش صدایت
از بس که ملک دور و برت پر زده گشتهست
«پیراهن افلاک پر از عطر عبایت»
تنها نه فقط آینه در وصف تو حیران
باشد حجرالاسود، الکن به ثنایت
من کمتر از آنم که به پای تو بیفتم
عالم شده سجاده و افتاده به پایت
#سید_حمیدرضا_برقعی
#شعر_شیعه
#کانال_تخصصی_شعر_آئینی
@shia_poem
#امام_سجاد_علیه_السلام
#اعیاد_شعبانیه
#مدح
#غزل
آرزوی کوهها یک سجدۀ طولانیاش
آرزوی آسمان یک بوسه بر پیشانیاش
دستهایش شاخهٔ طوباست مشغول دعاست
ماه و خورشید و فلک در سایهٔ نورانیاش...
میوزد از منبرش فریادهای «یاحسین»
شامها ویرانهٔ هر خطبهٔ طوفانیاش
در کلامش ضربت شمشیر حقّ حیدر است
عبدوَدها کشته، از شور حماسیخوانیاش
اوست فرزند منا و مکه، فرزند صفا
چشمهها میجوشد از هر واژهٔ قرآنیاش
#اعظم_سعادتمند
#شعر_شیعه
#کانال_تخصصی_شعر_آئینی
@shia_poem
#امام_سجاد_علیه_السلام
#اعیاد_شعبانیه
#مدح
#مسمط
ماییم مست جام تو یا زین العابدين
خانه خراب نام تو یا زين العابدين
هستیم مرغ بام تو یا زين العابدين
مست علی الدوام تو یا زين العابدين
پس می دهم سلام تو یا زین العابدین
دردم همینکه باتو دوا میشود بس است
ذکرم همینکه نام شما میشود بس است
لطف تو دستگیر گدا می شود بس است
وقتیکه مستجاب دعا می شود بس است
با رحمت مدام تو یا زین العبادین
با خاک تیره جز تو چه کس کرد زرگری؟
آب دهان کیست چنین کیمیا گری
آورده ام برات اگر دیده تری
فهمیده ام شکسته دلی خوب می خری
به به به این مرام تو یا زین العابدین
نزدیک شمس مثل عطارد شدیم ما
سنگیم و از دعات زمرد شدیم ما
کردی نگاه و مرد تهجد شدیم ما
فطرس که نه کنار تو هدهد شدیم ما
با اشتیاق دام تو یا زین العابدین
مهر غلامی پدرت بر جبین ماست
حب الحسین روز قیامت نگین ماست
شهبانوی مجلله شورآفرین ماست
نامش شرافت همه سرزمین ماست
ایران فدای مام تو یا زین العابدین
گرچه اسیر شد امة الله شد فقط
روشن ترین ستاره پس از ماه شد فقط
آواره حسین دراین راه شد فقط
مهریه اش بهشت روی شاه شد فقط
دلبست بر امام تو یا زین العابدین
نخل بهشت از رطبت بوسه ميگرفت
جبریل از نماز شبت بوسه ميگرفت
سجاده نیز از لقبت بوسه ميگرفت
آنقدر حسین از دولبت بوسه ميگرفت
جانم به این مقام تو یا زین العابدین
نزدیک ذات، جای سجودت مشخص است
بالای ساق عرش عمودت مشخص است
یکپارچه علیست وجودت ، مشخص است
زهرا در این قیام و قعودت مشخص است
حق کرده احترام تو یا زین العابدین
ذکر عروج حلقه رندان صحیفه ات
شد روشنایی شب ایمان صحیفه ات
نهج البلاغه ایست فروزان صحیفه ات
شد آیه آیه خواهر قرآن صحیفه ات
دارد شکر کلام تو یا زین العابدین
کیسه به دوش شب به شب مهربان شهر
آه ای یتیم دوست خرما و نان شهر
آقای دوستان خدا ای امان شهر
ابری شده است بار دگر آسمان شهر
با سجده غلام تو یا زین العابدین
مشتاق بوسه بر رخ ماه تو زینب است
ازاین به بعد پشت و پناه تو زینب است
از کوفه تا به شام گواه تو زینب است
وقتی علم به دوش سپاه تو زینب است
شد استوار گام تو یا زین العابدین
کشتی عشق را تو به ساحل رسانده ای
با دستهای بسته اگر خطبه خوانده ای
ابن زیاد را سرجايش نشانده ای
کاخ یزید را تو به خاری کشانده ای
احسنت بر قیام تو یا زین العابدین
آویز دست مادر من نذر مرقدت
دو گوشوار دختر من نذر مرقدت
فرشی که هست در بر من نذر مرقدت
چیزی نداشتم سر من نذر مرقدت
قبر بدون بام تو یا زین العابدین
شاید دوباره صحن و سرایی درست شد
بین مدینه نیز بنایی درست شد
یک گنبد امام رضایی درست شد
آخر ضریح های طلایی درست شد
آنجا به احترام تو یا زین العابدین
با ما ز دردهای شب قافله بگو
از زخم گردن و اثر سلسله بگو
از خار و پا و سوختن و آبله بگو
از طرز خنده های بد حرمله بگو
دور و بر خیام تو یا زین العابدین
با تو حدیث کرببلا ترجمة شد و
دانه به دانهء شهدا ترجمه شد و
با یک حصیر مرثیه ها ترجمه شد و
جسم مرمل بدما ترجمه شد و
با اشک صبح و شام تو یا زین العابدین.
#محمد_جواد_پرچمی
#شعر_شیعه
#کانال_تخصصی_شعر_آئینی
@shia_poem
#جمهوری_اسلامی_ایران
#دوازدهم_فروردین
#قصیده
به برکت ۱۲ فروردین روز جمهوری اسلامی ایران
تقدیم به روح ملكوتي حضرت امام خميني(ره) و ارواح طیبه ی شهدای انقلاب اسلامي ، دفاع مقدس، مدافع حرم و شهدای جبهه های مقاومت، خدمت، امنیت و سلامت
ایرانِ سربلند، سعادت از آنِ توست
زیرا که اقتدا به ولایت از آنِ توست
وقتی خدا اراده کند سرفرازی اَت
دیگر یقین بدان که عنایت از آن توست
دیری نمیشود که سرافراز تر شوی
یعنی که در جهان، همه عزت از آن توست
علم و عمل میان جوانان، رسد به اوج
تا فتحِ قله های هدایت از آن توست
اصلِ جهاد، دانش و فناوریِ ماست
حالا سلاحِ برترِ خدمت از آن توست
فائق شوی تو بر همه ی دشمنانِ خویش
زیرا امید و وحدت و همت از آن توست
داری به کف، موازنه ی سخت و نرم را
با این سپر، توازنِ قدرت از آن توست
در ابتلا به درد و بلا و عزا و غم
بهروزی و نشاط و سلامت از آن توست
با خود بخوان تو "اِن معَ العُسرِ یُسر" را
مومن بمان که صبر و بصیرت از آن توست
تحریم ها بهانه ی خوبی برای ماست
تهدیدها نمانَد و فرصت از آن توست
دارم یقین، شوی پس از این، سربلند تر
تا واژه ی امامت و امت از آن توست
روحِ بلندِ حضرتِ روح خداست شاد
بنیانگذارِ مکتب و نهضت از آن توست
با رهبرم بگو ، بِرهَت ایستاده ایم
فرمان بده، اطاعتِ ملت از آن توست
مستضعفین بنام تو دلبسته اَند و بس
چون دیده اَند، روح عدالت از آن توست
نظم نوین، تمدن اسلامیِ شماست
بر قلب های پاک، حکومت از آن توست
اینک براهِ فاطمه نزدیک میشویم
ایرانِ من، رضایتِ عصمت از آن توست
زهرای اطهر است دعا گوی رهبرت
دستِ دعای آل نبوت از آن توست
این سرزمین، وَلایتِ موسی بنِ جعفر است
چندین حرم، ز عصمت و عترت از آن توست
این مملکت، هماره ولی نعمتش رضاست
بر شاهِ طوس، عرضِ ارادت از آن توست
اینجا حسینِ فاطمه فصل الخطابِ ماست
احیای راه سرخِ شهادت از آن توست
قرآن و عترتند، دو بالِ پریدنَت
اشک و دعا و روضه و هیئت از آن توست
ما را مدافعانِ حرم نام داده اَند
حفظِ حریمِ کوی وِلایت از آن توست
گفتیم اگر چه آنهمه مِکنت از آن توست
با اینهمه، هزار حکایت از آن توست
از شاهراهِ کرب و بلا، قدس میرویم
فتحُ الفتوحِ جنگ، نهایت از آن توست
مستکبرین، عجیب به وحشت فتاده اَند
فهمیده اَند، پرچم نصرت از آن توست
بیهوده پایگاهِ فراوان بنا کنند
انبارهای قدرت و ثروت از آن توست
آل سعود، قابلِ این حرفها که نیست
حیَّ علَیَ الجهاد، غنیمت از آن توست
لبنان، یمن، عراق، فلسطین و سوریه
فرماندهیِ اینهمه دولت از آن توست
چرخِ مقاومت، چو بچرخد به منطقه
از نیل تا فرات، ز نصرت از آن توست
پا در رکابِ یاریِ مهدی نهاده ایم
پس صبر کن که فیضِ زیارت از آن توست
ای نایبِ امام زمان، تا فرج بمان
چون دادنِ علَم به امامت از آن توست
#محمود_ژولیده
فروردین ۹۹ / ماه شعبان المعظم
#شعر_شیعه
#کانال_تخصصی_شعر_آئینی
@shia_poem
پاداش استغفار در ماه شعبان
1⃣ عَنْ دَاوُدَ الرَّقِّيِّ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام: مَا أَفْضَلُ مَا يُفْعَلُ فِيهِ؟ قَالَ: الصَّدَقَةُ وَ الِاسْتِغْفَارُ.
❌ داوود رَقّی می گوید: به حضرت صادق علیه السلام عرض کردم: برترین عمل در ماه شعبان چیست؟ فرمود: صدقه و استغفار.
📚 وسائل الشيعة، ج10، ص511 به نقل از اقبال الاعمال
2⃣ عَنِ الْعَبَّاسِ بْنِ هِلَالٍ قَالَ: سَمِعْتُ أَبَا الْحَسَنِ عَلِيَّ بْنَ مُوسَى الرِّضَا علیه السلام يَقُولُ: مَنِ اسْتَغْفَرَ اللَّهَ فِي كُلِّ يَوْمٍ مِنْ شَعْبَانَ سَبْعِينَ مَرَّةً حُشِرَ يَوْمَ الْقِيَامَةِ فِي زُمْرَةِ رَسُولِ اللَّهِ صلّی الله علیه وآله، وَ وَجَبَتْ لَهُ مِنَ اللَّهِ الْكَرَامَةُ.
❌ حضرت رضا علیه السلام فرمود: هرکس در هر روز از ماه شعبان 70 مرتبه استغفار نماید، روز قیامت همراه رسول خدا صلّی الله علیه وآله محشور می شود، و مورد لطف و عنایت خاصّ خداوند قرار می گیرد.
📚 بحارالأنوار، ج97، ص72 به نقل از عیون اخبارالرضا علیه السلام
3⃣ عَنْ عَلِيِّ بْنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ فَضَّالٍ عَنْ أَبِيهِ قَالَ: سَمِعْتُ عَلِيَّ بْنَ مُوسَى الرِّضَا علیه السلام يَقُولُ: مَنِ اسْتَغْفَرَ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى فِي شَعْبَانَ سَبْعِينَ مَرَّةً، غَفَرَ اللَّهُ لَهُ ذُنُوبَهُ وَ لَوْ كَانَتْ مِثْلَ عَدَدِ النُّجُومِ.
❌ حضرت رضا علیه السلام فرمود: هرکس در ماه شعبان70 بار استغفار بگوید، خداوند گناهانش را می آمرزد، هرچند به تعداد ستارگان آسمان باشد.
📚 وسائل الشيعة، ج10، ص510 به نقل از عیون اخبارالرضا علیه السلام
#شعر_شیعه
#کانال_تخصصی_شعر_آئینی
@shia_poem
#امام_حسین_علیه_السلام
#مناجات
#غزل
داشتن ها را کسی با یک خطاب از ما گرفت
بی تعلق آمدیم او هم حجاب از ما گرفت
مهر خوبان را تفضل کرد بالاجبار داد
ای فدایش آنکه حق انتخاب از ما گرفت
چون امانت دار برگرداند امانت را به ما
آسمان هر وقت که بارید آب از ما گرفت
نیست دست رد زدن در شان این طبع بلند
هر که در زد خانه ما را جواب از ما گرفت
فطرسیم و سوره ی”جبریل”نازل میکنیم
شک نکن گفتنداگر موسی کتاب از ما گرفت
مست میگردد هر آنکه می نشیند پیش ما
باغ انگوریم , میخانه شراب از ما گرفت
آه مظلومی ما پشت کسی نفرین نکرد
دشمن ما هم دعای مستجاب از ما گرفت
ای فدای آن کسی که حاجت ما را نداد
در عوض یک عمر اشک بی حساب از ما گرفت
ما به دنبال ثواب این دو رکعت نیستیم
ای به قربان نمازی که ثواب از ما گرفت
با دم گرم تو هم سر,هم دل ما گرم شد
آنقدر که گرمی اش را آفتاب از ما گرفت
ناله پروانه ای همسایه را بیدار کرد
بعد ازین راحت بخوابد آنکه خواب از ما گرفت
چشمه ای خوشبوتر از چشم لب گودال نیست
کشتن تو آب نه بلکه گلاب از ما گرفت
#علی_اکبر_لطیفیان
#شعر_شیعه
#کانال_تخصصی_شعر_آئینی
@shia_poem
#امام_حسین_علیه_السلام
#شب_جمعه
✅ اگر خواستی، امامی را از راه دور زیارت کنی ...
📌 عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَمَّنْ رَوَاهُ قَالَ: قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام: إِذَا بَعُدَتْ بِأَحَدِكُمُ الشُّقَّةُ وَ نَأَتْ بِهِ الدَّارُ فَلْيَعْلُ أَعْلَى مَنْزِلٍ لَهُ ، فَيُصَلِّي رَكْعَتَيْنِ ، وَ لْيُومِئْ بِالسَّلَامِ إِلَى قُبُورِنَا ، فَإِنَّ ذَلِكَ يَصِيرُ إِلَيْنَا.
❌ حضرت صادق عليه السّلام فرمودند: هر گاه منزل و وطن يكى از شما به ما دور بود، به بالاترين مكان منزل خود برود و در آنجا دو ركعت نماز خوانده و با حالت اشاره به قبور ما سلام دهد. سلام وى حتما به ما خواهد رسید.
📚 بحارالأنوار، ج101 ، ص365 به نقل از کامل الزیارات
صلی الله علیک یا اباعبدالله الحسین علیه السلام
#شعر_شیعه
#کانال_تخصصی_شعر_آئینی
@shia_poem