eitaa logo
مقالات حسینی منتظر
159 دنبال‌کننده
484 عکس
288 ویدیو
34 فایل
بخشی از مقالات متنوع سیدمحمدحسینی(منتظر) فرزند مرحوم حجة‌الاسلام و المسلمین؛ حاج سید میربابا حسینی(فاطمی) (اعلی الله مقامه الشریف) در حوزه‌های مذهبی، سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و...
مشاهده در ایتا
دانلود
👈حکایت دروغین منتسب به صادق هدایت👉 ☝️از پیام‌های وارده☝️ نقدونظر 👌احتیاج کودک به تغذیه و تربیت (بخش دوم): بنابراین «به دست خود نوشتن و به دیگری نسبت دادن» (و نیز یاوه‌گویی اما بنام خدا!) یک بوده و است و خواهد بود که اینک را از این طریق مورد هجوم تحمیق و استحمار خود قرار داده است با این اطمینان که در ایرانیان یافت می‌شوند افراد بی‌عقلی که براحتی و بدون هیچگونه تأملی، هم (خر) شوند و هم ذلت را بر دوش بکشند! یعنی به مسیری فرو افتند که نه به درد دنیایشان بخورد نه به درد آخرتشان! آن عده از وقتی که می‌تواند گفته‌ها و نوشته‌های خود را به خدای مشهور، نسبت بدهد، نسبت دادن آن‌ها به افراد مشهور (ولو امثال صادق هدایت که در فرهنگ ایرانی، جایگاه معقول و مشروعی ندارند)، برای آن‌ها مسئله‌ای بسیار ساده و عادی و جاری است و لذا این نوشته هم مثل هزاران نوشته دیگری که توسط اتاق فکرهای دشمنان اسلام و ایران، تولید و توزیع می‌شود، در صدد ایرانی‌های نابخرد و بی‌عقل است و بدون شک، تهی از هرگونه تفکر و خرد را بصورت حیرت‌آوری به بازی می‌گیرد! ثانیاً) به منظور () جهت تخطئه نوشته شده و توسط تفاله‌های اسراعیلی که اینگونه و را بر سرشان گذاشته و حلوا حلوا (یا خرما خرما در تعبیر برخی از پیش‌گوئی‌های آخرالزمانی!) می‌گویند، در اشاعه و ترویج می‌شود! زیرا که «تربیت مذهبی ایرانیان»، شدیداً موجب وحشت است. یعنی بیشتر از ۸٫۰۰۰٫۰۰۰٫۰۰۰ نفر بشر روی زمین اگر فرزندان خود را به هر گونه‌ای تعلیم و تربیت نمایند، مهم نیست ولیکن اگر جمعیت کمتر از ۱۰۰٫۰۰۰٫۰۰۰ ایرانی چنانچه فرزندان خود را طبق و مضامین معصومین علیهم‌السلام، تعلیم و تربیت بدهند، واویلاست! و خلاف عقل و خرد است و ذهن‌سازی و آموزش جهل ووو...!!! «اُفٍّ لکم و لما تعبدون» تف بر شما و روش (شیطان‌پرستانه) و مَنشی که دارید! ثالثاً) هر طفلی همچنانکه برای بقای وجودی و رشد جسمانی خود، محتاج توسط والدین یا اطرافیان خود است، نیازمند تعلیم و تربیتی هم توسط آنان است که بتواند آینده دنیوی و اخروی خود را متناسب با ظرفیت‌های درونی و وسعت‌های بیرونی خود بسازد و به سعادت و نیک‌بختی برسد. و اگر در این امر، اهمالی صورت بگیرد به میزان غفلتی که صورت می‌گیرد، آینده نوزاد به بدبختی می‌آلاید. و اما اینکه این تعلیم و تربیت (اعم از ارادی یا ناخودآگاه) از چه زمانی برای طفل شروع می‌شود؟ پیامبر أعلم(ص) می‌فرمایند: شقاوت یا سعادت انسان از رحم مادر آغاز می‌شود! «بدبختی و خوشبختی انسان»؛ امتداد طویلی است که نه از تاتی تاتی آموختن که از (اعم از اشتغالات شکمی و قلبی و مغزی و حتی لنفاوی او) شروع شده و تا موت و برزخ و قیامت و ماورای قیامت (جهنم و بهشت و بلکه فراتر از آن) تداوم می‌یابد. از آنجایی که هر انسانی، بر اساس شاکله شخصیتی خود (یعمل علی شاکلته)، رفتار می‌کند که شامل پندار و گفتار او هم می‌شود، ضرورت دارد که زیرساخت‌های شخصیتی کودک، هرچه قوی‌تر و صحیح‌تر بنیاد نهاده شود وگرنه بنیان‌های بعدی او ممکنست در کوران حوادث و.. (متأثر از «غاسق اذا وقب» و...) بسی سست و متزلزل بشود و خود را به انسدادی بکشاند که همچون صادق هدایت (علیرغم شهرت و تموج و تبرجی که پیدا می‌کند)، چاره‌ای جز خودکشی در غربت نیابد! 👌اصلاً گیریم که این تسویلات را ص.هـ. نوشته باشد، آیا خواننده نباید از خود بپرسد که؛ اگر فرجام او خوشبختی بود، می‌ارزید که برای نوشته او‌ ارزشی قائل بشوم. ولیکن کسی که بدبختی را پیشه کرد، چه جای آن دارد که الگوی موفقیت تلقی شود؟! کَل اگر طبیب بودی، سر خود دوا نمودی! بنابراین اگر تغذیه و سلامت و رشد کودک بر والدین و اولیای او وظیفه‌ای انسانی است، تعلیم و تربیت او بمنظور تشکیل بهترین هم تکلیفی سترگ است و از بابت هرگونه قصور و تقصیری، قابل مؤاخذه خواهند بود. «ارکان شاکله شخصیتی» انسان را 👈قبلاً مورد اشاره قرار دادیم👉 و لازمست بعداً بیشتر بدان بپردازیم ان‌شاءالله. حال در «سپهر تربیتی کودک»، این مطلب هم موضوعیت دارد که آیا برنامه تربیتی طفل، متناظر با فرجام آخرتی کودک باشد یا اینکه صرفاً به محدوده عمر دنیوی او بسنده شود؟! بدیهی‌ست که جواب رحمان و شیطان به این سؤال، متضاد باشد و این والدین هستند که تعیین می‌کنند بچه آن‌ها تابع باشد یا رها شود تا در فرو لغزد. قاعدتاً والدینی که نخواهند (یا نتوانند!) نقشی و سهمی برای یا در نظر بگیرند، کودکان خود را بلاتکلیف رها کرده‌اند که معمولاً طعمه می‌شوند. ..ادامه دارد ✍حسینی(منتظر) ۱۴۰۳/۱۰/۲۴ 🌐👈حیفه نبینی👉 💠 🎲👈محل نظرات👉 🙏
👈حکایت صادق هدایت از دین!👉 ☝️از پیام‌های وارده☝️ نقدونظر 👌احتیاج کودک به تغذیه و تربیت (بخش سوم): رابعاً) بر اساس ابراهیمی که در قالب سنگ‌پرانی نمادین بسوی ۳ است، هیچ ربطی به هیچ دیواری از جمله (تحریف کنندگان دین ) ندارد. و هیچ مسلمانی، «رمی جمرات» را بمفهوم جنگیدن با نمی‌داند بلکه آنرا اقتداء به (ع) در می‌داند که در صدد وسوسه و بود. ضمناً «تبدیل ابلیسک به دیوار»(۱۳۸۳)، توسط انجام شد و هیچ ربطی به ندارد و این فضولی خودفروخته به شیطان، در حالیست که ساخت و توسعه سازه‌های ابلیسکی (و نیز !) بعنوان ترویج ، در انواع کشورها بمنظور تقدیس آن، به شدت ادامه دارد و لذا سنگ‌پرانی بسوی ابلیسک بمفهوم شیطان‌پرانی، به هیچ وجه باب میل شیطان (ارباب اصلی ) نیست. و ناگفته نماند که سردارافخمی (فراماسون فارغ‌التحصیل فرانسه که علاقه خاصی به ترویج سازه‌ها و افراد شیطانی داشت!)، قبر هرمی گورستان پاریس را ساخت! همان که ساختمان تهران را 👈شبیه تاج شاهنشاهی ساخت👉 و ساختمان را به شکل طراحی کرد اما قبل از ساختن آن، در ایران شد ولیکن بعد از انقلاب، برخی از نادان‌های نفوذیافته در سطح ، بالاخره او را پیاده کردند و این ننگ برای است که در ذیل یک برای ، قانون‌گذاری می‌کنند! ..ادامه دارد ✍حم ۱۴۰۳/۱۰/۲۴ 🌐👈حیفه نبینی👉 🎲👈محل نظرات👉 🙏
🇮🇷﷽☫ 🔻@SMHM212 اعوجاجات پوزیده! بنده در ۷۵-۱۳۷۲ توفیق داشتم که از طرف جمعیت فعال در (تحت زعامت مرحوم آیةالله غیوری‌ره؛ نماینده ویژه در )، به ارائه شبانه‌روزی خود در زابل بپردازم. از جمله در جایگاه مدرس «دومین حوزه علمیه زابل» و نیز دبیر «دانشسرا و دبیرستان بخش مرکزی زابل» و نیز امام جماعت «سازمان عمران سیستان» و مسجد جامع بنجار و... بد نیست این خاطره را هم بیافزایم که در یکی از روزهای بازگشائی مدارس، استاندار وقت به زابل آمده و قصد افتتاح مدارسی را داشت که در طی آن سال در سیستان، احداث و آماده بهره‌برداری شده بودند و لذا آمده بود که این کار را باتفاق زابل انجام دهد. حاج‌آقا بیانی از بنده هم خواستند که در معیت باشم. از صبح زود راه افتادیم و تا تاریکی غروب روستا به روستا مشغول شرکت در مراسم افتتاحیه مدارس تازه تأسیس بودیم. اولش تعجب می‌کردم که چرا استاندار در هر مراسم چند دقیقه بیشتر حضور پیدا نمی‌کند و سریعاً مراسم را ترک می‌کند! تا اینکه تدریجاً متوجه شدم علتش تعداد بالای مدارسی بود که در نوبت افتتاح بودند و سفری واقعاً خسته کننده بود و من که از همه جوان‌تر بودم، کمردرد گرفتم! با اینکه ماشین استاندار، شاسی بلند و راحت بود. با تاریکی هوا و اصرار راننده، از افتتاح مدارس باقیمانده صرف‌نظر شد و به شهر برگشتیم. در آن‌جا بود که بنده هم متوجه پهناوری منطقه سیستان شدم و هم اینکه در آنجا چقدر کارهای عمرانی فراوانی انجام شده است و مورد غفلت است! اگرچه بعضی‌ها در 👈این‌جا👉و👈این‌جا👉 سعی کردند که پوچ بودن (بدتر شدن اوضاع زابل نسبت به قبل از انقلاب!) را با اشاره به طرح‌های اجرا شده در آن خطه، اثبات نمایند. ولیکن بنظر بنده، زابل به آن پیشرفتی که باید می‌رسید، هنوز نرسیده است و مقصرین مسئله هم افسادطلبان بوده‌اند که دول بعد از انقلاب را در چنگ خود داشتند که اتفاقاً پزشکیان عضو همان قبیله منحوس است! فلذا مدعی، خود عضوی از متهمین این و است. در آن سال‌ها آن خطه در صدد بودند که استان و ، به صفت توصیف نشود و بلکه بعنوان نامیده شود! (حتی کم‌برخوردار نامیدن آن را هم قبول نداشتند!) و سعی می‌کردند به هزار و یک دلیل، اثبات نمایند که و و سایر شهرهای این استان، از خارج شده و مثل ، توسعه‌یافته هستند! فلذا یک‌روز به پسر وقت زابل گفتم که از حاج‌آقای بیانی بخواهد تا او به مسئولین تذکر دهد که ادعای خلاف واقع نکنند. او گفت؛ علت چنین تکاپویی دو علت دارد: ۱) محروم نامیدن این استان، از موانع جذب است. ۲) طبق آمارهایی که خودم [پسر امام جمعه] در مراجعه به انواع دستگاههای دولتی در تهران بدست آوردم، واقعیت این است که این استان در تخصیص تسهیلات و منابع مالی و... بین همه استان‌ها، رتبه اول کشوری را دارد. یعنی هیچ استانی در ایران به اندازه این استان، جذب نداشته است ولیکن به علت با ، قرب باتفاق منابع تخصیص‌یافته، بمحض وصول به استان، از استان خارج شده و در سایر استان‌ها و حتی در سایر کشورها سرمایه‌گذاری شده است. یعنی بیت‌المال به نام اما به کام ، مصرف شده است. لذا در مدارک و مستندات دولتی، بیشترین بودجه استان‌ها به این‌جا تخصیص داده شده اما در عمل کمترین نشست را در این استان داشته است! و اگر شخصی حقیقی یا حقوقی بخواهد مجرمین و متخلفین را شناسایی و مجازات کند، یک لشگر را باید به استنطاق بکشد! جعبه سیاه این تخلفات سنگین هم عمدتاً بعد از انقلاب و هستند! جناب آقای پزشکیان که دم از می‌زنی! اگر ذره‌ای صداقت و شجاعت و درایت در تو باشد، بهتره که دنبال بیت‌المال به یغما رفته در کابین عروس‌های و مرکزی بیافتی و بیت‌المال تخصیص‌یافته به زابل و امثال آن را از حلقوم آن‌ها بیرون بکشی تا زابل و حوالی آن از محرومیت، خارج شوند. کافیست کلیه فرماندارهای استان را تحت تعقیب قرار بدهی! زیرا آن‌ها بهتر از هر کسی می‌دانند که بودجه‌های سنگین این استان از کجاها سر در آورده است! و این را هم بدان که کلیه نهادها و دستگاه‌های (نظارت، ارزیابی و بازرسی)، خود از زمره مظنونین قضایا هستند! و همچنین پرونده برخی از آسمان‌خراش‌های تهران، مشهد و حتی دوبی و نیز برخی شرکت‌های حمل‌ونقل و همچنین کارخانه‌های مواد غذایی و نوشیدنی‌های ایرانی و عربی و شهرک‌های ویلایی شمال وو.. را بیرون بکش و آنگاه بیا به رسانه‌ها آمار بده که اوضاع زابل، چرا مطلوبیت ندارد و به تعبیر خودت بدتر هم شده است! ✍حسینی(منتظر) ۱۴۰۳/۱۰/۲۶ 🌐👈حیفه نبینی👉 💠 🎲👈محل نظرات👉 🙏
🇮🇷﷽☫ 🔻@SMHM212 حماسه چالدران عبرت نهفته آن! (بخش دوم): 👈بخش قبلی👉 در ، عبرتی هست که باید از آن درس‌های مختلفی گرفت. در مجموعه عکسهای پیوست (مرتبط با چالدران)، مطالب فراوانی نهفته است که در اینجا لازم به اشارتی کلی است: 🔸الف) دو عکس بالا/چپ: 🔴 دشت چالدران (که به کربلای دیروز ایران هم توصیف شده) 🔴 محل استقرار رادارهای پیشرفته ناظر امروز ایران با برد ۸۰۰ کیلومتر جهت رصد آسمان آذربایجان، ارمنستان و بخشی از آسمان ترکیه و روسیه 🔻ب) دو عکس بالا/راست: 💖 ، رهبر شهید جبهه 💚، رهبر بصیر جبهه 🔺ج) عکس‌های پایین/راست؛ ۱) ، و (۱۳۲۲-تهران!!!) که را بین خودشان تقسیم کردند! ۲) دیروز (کوتوله‌های چپ و راست، بدون امکان حضور کوتوله در ) که در سودای تقسیم مجدد ، برآمده‌اند! یعنی که باید تجزیه شود! ۳) موش‌های کثیف (تفاله‌های شیاطین) در تکاپوی تجزیه و و و و و حتی تا مرزهای استانهای و ) از ایران با تکرار واقعه ! ۴) موش‌های کثیف (تفاله‌های شیاطین) در تکاپوی 👌علت هزیمت ایران در جنگ نابرابر چالدران ۱) تهدید امنیتی شرق توسط ازبکستان ۲) عدم استفاده از سلاح جنگی متقابل ۳) بدمستی برخی از فرماندهان نظامی ..ادامه دارد. ✍سیدمحمدحسینی(منتظر) ۱۴۰۳/۱۰/۲۲ 🌐👈حیفه نبینی👉 💠 🎲👈محل نظرات👉 🙏
میگن قدیما حیاطها درب نداشت، اگر درب داشت هیچوقت قفل نبود... میدونید چرا قدیمیا اینقدر مخلص بودند؟ چرا اينقدر شاد بودن؟ چرا اينقدر احساس تنهايی نميكردند؟ چرا زندگيها بركت داشت؟ چرا عمرشون طولانی بود؟ چون تو کتاب ها دنبال ثواب نمیگشتند که چی بخونند ثواب داره، دنبال عمل کردن بودند.فقط یک کلام میگفتند: خدایابه داده‌هایت شکر. نمیگفتند تشنه روآب بدید ثواب داره، میگفتند آب بدید به بچه که طاقت نداره. موقعی که غذامیپختند، نمیگفتند بدیم به همسایه ثواب داره، میگفتند بو بلند شده همسایه میلش میکشه ببریم اونا هم بخورن. موقعی که یکی مریض میشد، نمیگفتن این دعا رو بخونی خوب میشی، میرفتن خونه طرف، ظرفاشو می‌شستن، جارو میزدن، غذاشو می‌پختن که بچه هایش غصه نخورن اول و آخر کلامشون رحم و مهربانی بود. به بچه عیدی می‌دادند، میگفتن دلشون شاد میشه، به همسایه میرسیدن میگفتن همسایه از خواهر و برادر به آدم نزدیکتره... خدایاقلب ما را جلا بده که توکتاب ها دنبال ثواب نگردیم، خودمان را اصلاح کنیم و با عمل کردن به ثواب برسی نه فقط باخواندن دعا مهربان باشیم، محبت کنیم بی منت،.. خدایا عاقبت بخیرمان کن ☝️از پیام‌های وارده☝️ نقدونظر 👌بنام رحمان به کام شیطان!! در این متن ظریف اما ظاهراً ، چند نکته ضد دینی، تعبیه شده است که معمولاً توسط اتاق فکرهای ، دنبال می‌شود! خلاصه این متن، اینست که «نفس اقدام به اعمال»، مطلوبیت دارد و پیوند زدن انجام آن‌ها به و و و ، موجب انکسار و حتی بی‌عملی می‌گردد که جایی برای ، باقی نمی‌گذارد. در نتیجه «عمل مخلصانه خوب بدون ملاحظه الهی آن»، ارجحیت دارد بر «بی‌عملی آمیخته به نیت ثواب نهفته در دعاها و کتاب‌ها»! (آیا القاء این دو گانگی، موجب استحکام است یا انهدام آن؟ یعنی آدمیان، ناگزیرند به انتخاب یکی از دو مطلب غیرقابل جمع: یا «عمل بما هو عمل و کردار نیک» را انجام بده و یا دنبال نیت ثواب و تطبیق پندار با دعا و کتاب برو! (یعنی که نمی‌شود توأمان، هم پندار نیک خود را داشته باشی و هم کردار نیک را جامه عمل بپوشانی! و لذا اقتضای اخلاص و جلای قلب‌ها و بازگشت به شادی قدیمی و طولانی شدن عمرها و برکت یافتن زندگی‌ها، پشت کردن به ثواب‌جویی از طریق مراجعه به دعاها و کتاب‌هاست!) مراجعه به کتب حاوی دعا و تواصی بزرگان را خیلی ظریف در مقابل عمل صالح قرار داده است تا ریشه کتاب‌ها را بزند! کتاب‌ها و دعاهای مأثوره، شاقول مهمی هستند در برابر شیوع ، زیرا که حاوی مفادی هستند که می‌توان آن‌ها را به نقد کشید. ولیکن وقتی مراجعه به کتاب، دور افکنده شود، «خرافات غیر مکتوب»، مجال یکه‌تازی پیدا می‌کنند. خلط مبحثی که در این متن، زیرساخت خروجی آنرا تشکیل می‌دهد، مقایسه گذشته و حال است که قدیم احساس امنیت بیشتر و بهتر از حالا بوده است که علل مختلفی می‌تواند داشته باشد ولیکن علت این تفاوت را صرفاً در اخلاصی خلاصه کنیم که در قدیم جاری بود و الان نیست و نشانه آنرا در قفل بودن یا نبودن درب‌ها بجوییم که مخلصین در بودند با نیت‌های مثلاً انسانی و غیرمخلصینی که بدنبال صرفاً ثواب نهفته در فلان دعای توصیه شده در فلان کتاب دعا بودند با نیت‌های مثلاً الهی! ⁉️ آیا واقعاً عدم احساس امنیت (= قفل کردن درب‌ها)، ناشی از اخلاص مردمان بوده است؟! (چگونه اخلاص بورزیم تا مجدداً به احساس امنیت سابق برگردیم؟!) ⁉️ آیا عدم اخلاص مردمان ریشه در این دارد که آن‌ها صرفاً بدنبال از طریق مراجعه به کتاب‌ها هستند نه عمل لازم مؤثر در دنیا (ولو اینکه ثوابی در آن‌ها دنبال نشود)؟! (آیا اگر کل دعاها و کتاب‌ها و نیت کسب ثواب را دور بریزیم، به اخلاص مطلوب می‌رسیم؟) ⁉️ آیا علت «از بین رفتن اخلاص» در عمل و محدود ساختن ثواب‌جویی در کتاب‌های دعا، ملاحظات آخرتی بوده است؟! الغرض؛ و سؤال پایانی: با دور ریختن دعاها و ثواب‌ها و آتش زدن کتاب‌ها چه تضمینی وجود دارد که انسان‌ها در و اقدامات من‌درآوردی، فرو نلغزند و اسیر نگردند؟ آیا چنین متن‌های مکارانه در صدد بسترسازی برای رشد خرافات نیست؟ آیا دعوت به کردار نیک (بدون هماهنگی صحیح آن با پندار نیک تعریف شده در کتاب‌ها و دعاها و بریدن از آخرتی که تنها سکه رایج آن، است) مانع از رشد سرطانی و یکه‌تازی خرافات نمی‌شود؟ اگر معیار اصلی ما کلام در قرآن (و کلام و کلام معصومین(ع) که بهترین مفسرین قرآن هستند) باشد، که همه‌جا را قرین ذکر فرموده است. یعنی که هر دو باید در کنار هم دیده شوند و آن‌دو را نباید از همدیگر تفکیک کرد. وگرنه اجبار انسان‌ها به انتخاب یکی از این دو (=تعطیلی شیطانی هر دو!)، هیچ ربطی به ندارد و... ✍سیدمحمدحسینی(منتظر) ۱۴۰۳/۱۰/۲۹ 🌐👈حیفه نبینی👉 💠 🎲👈محل نظرات👉 🙏
شبهه: هیچ‌گاه درک نکردم چرا کافری که بیمار می‌شود، دچار شده ... و مسلمانی که بیماری می‌شود دچار ، مرض که یکیست! ☝️از پیام‌های وارده☝️ نقدونظر 👌 اقدام مشابه ارزشیابی متفاوت کسانی که با ، بیگانه هستند، بدیهی‌ست که از چنین قضاوت متفاوتی، شگفت‌زده شوند. بعنوان یک نمونه دیگر: «حاج سیداحمد خمینی: کشور در خانه ما جلسه داشتند. وارد شدند، تلویزیون یکی از آهنگ‌های شجریان را گذاشته بود. امام آمدند و نشستند. آقای هاشمی به امام گفتند: آقا شما که قبلا را می‌دانستید، چرا الان نمی‌دانید؟! امام گفتند: من الان هم اگر همین موسیقی از رادیوی عربستان پخش شود می‌دانم. من خبر رادیوی را هم حرام می‌دانستم موسیقی‌اش که جای خود دارد، اما این موسیقی از پخش می‌شود و حلال است. 👈(کیهان ۱۳۷۰/۲/۱۱)👉 جهت ساده‌سازی مسئله از جنگ هم می‌شود مثال زد! حضرت علی هم می‌جنگید و معاویه هم می‌جنگید ولیکن چرا اولی می‌رود و دومی به افکنده می‌شود؟! جنگیدن که یکیست! کشته شدن در جنگ که یکیست، اما چرا یکطرف می‌رود بهشت و یکطرف جهنم؟! شاید از این‌ها پیچیده‌تر تمایز بر باشد. به کسی که با امدادهای الهی (عینی و غیبی) به بهشت نائل می‌گردد، گفته می‌شود؛ توفیق (الهی)، یار و یاور او بود اما وقتی فرجام کسی سقوط در جهنم باشد گفته می‌شود؛ همان امدادهای عینی و غیبی (بدون هیچ‌گونه تفاوتی)، استدراج (الهی) او بود! میان ماه من تا ماه گردون ...! ✍سیدمحمدحسینی(منتظر) ۱۴۰۳/۱۰/۲۹ 🌐👈حیفه نبینی👉 💠 🎲👈محل نظرات👉 🙏
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢پخش زنده که غیر منتظره و یکباره پخش شد و صدا و سیما نتوانست سانسورش کنه، تا می‌تونید توی گروه‌ها نشر بدهید... مافیای بسیار قوی صهیونیستی وزارت بهداشت درمان... @Abuhossein ☝️از پیام‌های وارده☝️ نقدونظر 👌درد یا درمان؟! شبکه ؛ یا به ؟! رد پای در بویژه ایران و علی‌الخصوص در وزارتخائنانه بهداشت پنتاگونی، اظهرمن‌الشمس است که علل مختلفی دارد. یکی از مظاهر قضیه بود که نشان داد این تا چه اعماقی از ، دارد! 👌این در علاج‌ناپذیرست و بنظر می‌رسد تا ابد از گرفتاری خود به این آشنا با ، خلاصی ندارند و به این زودی‌ها هم رها نخواهند گشت! 👌در بین این ، حتی جلادهایی هم یافت می‌شوند که از هر حیوانی درنده‌ترند! (نگاه کنید به صحنه و ننگی که تا ابد بر پیشانی نشست و حمایت شگفتی که از این ، نصیب قصابان آن صحنه شد!) و انفعال بهت‌آوری که غده غذائیه (موسوم به قوه قضاییه!) مرتکب آن شد! 👌یکی از غدد سرطانی در ایران، مثلث شومی است که یک ضلع آنرا پزشکان تشکیل داده‌ و‌ ضلع دوم آنرا و ضلع سوم از آنِ محوری از دستگاه قضاییه کشور است و هیچ شخصی حریف این مثلث نیست! 👌ضمناً این مسئله که ، فلان برنامه را نتوانست کند، یک توهمه که در بعضی از پیام‌ها تکرار می‌شود! ✍حسینی(منتظر) ۱۴۰۳/۱۰/۳۰ 🌐👈حیفه نبینی👉 💠 🎲👈محل نظرات👉 🙏
پیرو بازنشر 👈پیام قبلی👉 👇 ؛ یکسان‌ست، تمایز در بخداست. نکته‌ها پس از جنگ احد، ابوسفيان بالاى كوه احد رفت و شعار داد كه ما در مقابل سال گذشته در جنگ بدر بود. ياران پيامبر صلى الله عليه و آله گفتند: شهداى ما در بهشتند و كشته‌هاى شما در دوزخ. آنان شعار دادند: «انّ لنا العزّى و لا عزّى لكم» ما بت عُزّى داريم ولى شما نداريد، مسلمانان پاسخ دادند: «اللّه مولانا و لا مولى لكم» خداوند مولاى ماست ولى شما مولى نداريد. آنگاه كفّار به نام بت هُبَل شعار دادند: «اعلُ هُبَل» سر بلند باد بت هُبَل. مسلمانان در پاسخ فرياد زدند: «اللّه اعلى‌ و اجلّ» خداوند بالاتر و جليل‌تر است. پس از نزول اين آيه، پيامبر فرمان بسيج عمومى (حتّى زخميان) را صادر كرد، تا با اين حركت، فكر بازگشت كفّار از سرشان بيرون رود. (تفسیر نور/م.قرائتی) شأن نزول: «شیخ طوسی» گوید: ابن عباس و عكرمة گويند: اين آيه در باره اهل احد نازل گرديده، هنگامى كه بر سر مسلمين آنچه نبايد برسد، رسيده بود. پيامبر بالاى كوه رفت و ابوسفيان آمد و گفت: يا محمّد، يوم لنا و يوم لكم يعنى يك روز نوبت ما بوده و يك روز هم نوبت شما است. (در ادامه همان گفتگوهایی صورت گرفت که فوقاً☝️اشاره شد) و نهایتاً ابوسفيان گفت: وعده ما و شما در بدرالصغرى است. ☝️از پیام‌های وارده☝️ جنگیدن و کشته شدن طرفین نبرد، یکیست ولیکن تمایز بر جبهه باطل، مطلب «امید» و است که در جبهه حق، موج می‌زند و ، تهی از آن است. آری! یکیست، اما ، آن‌ست. ✍حسینی(منتظر) ۱۴۰۳/۱۰/۲۹ 🌐👈حیفه نبینی👉 💠 🎲👈محل نظرات👉 🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔖دنبال ۴ چیز نگرد کلام شیرین.. ☝️از پیام‌های وارده☝️ نقدونظر 👌 بی‌خیالی! عجب حرفی! و چقدر آرام‌بخش! خوبه! بی‌خیالی خوبه! خیلی هم خوبه! اصلاً واجبه! اما باید مرزی هم داشته باشه! مرز بی‌خیالی (عدم سخت‌گیری و عدم دقت بیش از حد) کجاست؟ قاعدتاً باید جواب بدهد و تبیین کند. ✍ سیدمحمدحسینی(منتظر) ۱۴۰۳/۱۱/۱ 🌐 👈حیفه نبینی👉 💠 🎲 👈محل نظرات👉 🙏