eitaa logo
مقالات حسینی منتظر
159 دنبال‌کننده
484 عکس
288 ویدیو
34 فایل
بخشی از مقالات متنوع سیدمحمدحسینی(منتظر) فرزند مرحوم حجة‌الاسلام و المسلمین؛ حاج سید میربابا حسینی(فاطمی) (اعلی الله مقامه الشریف) در حوزه‌های مذهبی، سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و...
مشاهده در ایتا
دانلود
✍️ تحریری «اسلامیت؛ قدر مشترک نهضت+نظام» و خطر سهمگین عدم فهم این مطلب خطیر!! (بخش ۰۱): مزیت و ایران، بر تمام انقلابات و نظامات تاریخ انسان در کل جغرافیای زمین، همین است که هر دو عنوان مذکور، اجازه نمی‌دهد بین و ، پارادوکس و تضاد مرسوم همه آن‌ها برقرار باشد. بزرگترین دهشتناک و بالتبع ضربه سنگین مهلک بر «نهضت+نظام» از جانب کسانی بر ، تحمیل گردید که انقلاب و نظام را آشتی‌ناپذیر تلقی کرده و حتی بر آن تصریح و تأکید می‌کنند! در این بر آنیم تا چنین معضلی را که بسیاری از و را به کام خود کشیده است، مورد قرار دهیم. نگارنده این سطور بلحاظ خانواده (روحانی سنتی بودن ابوی و روشنفکر شورشی بودن اخوی - در قالب شریعتی‌زدگی! - و لاجرم مباحثاتی طویل در حد مشاجراتی شدید!) بالتبع از مقطع ۱۴ سالگی (از ۱۳۵۵ هجری شمسی) وارد فعالیت‌های گردید که شاید زودهنگام ولیکن نقطه عطفی در مسیر زندگانی او بود! و شاید اولین و مهمترین دغدغه بنده از همان سال، همین بود که بدنبال مطالعه مقاله‌ای از ! با عنوان «نهضت و نظام» شکل گرفت که؛ نهضت یا نظام؟! و یا هر دو؟! توصیه می‌کنم متن کامل مقاله مذکور را در فصل ذی‌ربط کتاب و آن (در ذیل سلسله مباحث وی) مطالعه بفرمائید. (گلچینی از متن و صدای ذی‌ربط، ضمیمه این مقاله است) بعد از مطالعه مقاله مذکور، مصمم به ورود در انقلابی شدم که فرجام آن، استقرار بود که بعداً با به «جمهوری اسلامی» تغییر یافت. ولیکن با این دغدغه که آیا خواهیم توانست، نظامی را اقامه کنیم که انقلاب را قربانی خود نسازد؟! اشاره‌ای به جغرافیای زمانی این دغدغه: در سال ۱۳۵۱ از روستا به مهاجرت کرده و به مدت پنج سال در محله جنوبی ، ساکن بودیم و بنده در شهاب (واقع در ضلع جنوبی که بعد از انقلاب، به مجتمع آموزشی بعثت تغییر یافت) مشغول تحصیل بودم و در مقطع سوم راهنمایی، با شور انقلابی‌گری خود، اقدام به تشکیل سرّی نمودم. در آن دوران، شیفته داستان‌های ، بودم که عنوان خود را از نام یکی از کتاب‌های وی اقتباس کرده بودم. ایجاب می‌کرد که با اتمام ، کرده و در به (شاگردبازاری) بپردازم و اولین من زیر یک‌هزار تومان بود که حداقل فایده آن درآمد ناچیز، این بود که لااقل سربار خانواده نباشم و در مسیر قرار بگیرم. در بازار تهران () فعالیت‌های سیاسی بنده، تشدید شد و اقدام به تشکیل سرّی «گروه انقلابی بازار» نمودم. کارگران انجمنی؛ انقلابی‌تر از دانش‌آموزان سلحشوری بودند! میرزای حجره ما از اعضای بود که به قرابت و ارادت خاصی داشت که دارای گرایش‌های مثلاً ملی_مذهبی بود و در طیف و وفاداران به به شمار می‌رفت. بنده بلحاظ ملاحظات اسلامی، قاعدتاً با آن‌ها مرزبندی داشته و نمی‌توانستم جذب آن جریان بشوم که تدریجاً هم همه آن‌ها از بام بلند نهضت+نظام ما افتاد! گروه (و بتعبیری دقیق‌تر؛ گروهک!) ما نقش قابل توجهی در از طریق به آشوب و تظاهرات کشیدن سراهای آن داشت. لازم به ذکر است که تهران دارای سه طبقه اجتماعی بود که عبارت بودند از؛ ۱) ارباب‌ها که صاحبان سرمایه بودند و تجار نامیده می‌شدند. این عده معمولاً ساعت ۱۰ به بعد به حجره خود سر می‌زدند و هنگام ناهار هم می‌رفتند. ۲) میرزاها که طبقه کارمندان را تشکیل می‌دادند و معمولاً از ساعت ۸ الی ۹ صبح وارد محل کار شده و چند ساعتی پس از صرف ناهار، بازار را ترک می‌کردند. ۳) شاگردها که عمدتاً امور خدماتی (نظافت، آبدارچی، نامه‌بری، باربری و امثالهم) را بر عهده داشتند که معمولا از ساعت ۷ الی ۸ صبح در محل کار خود حضور یافته و تا غروب مشغول کار بودند. بنده جزو طبقه سه بودم اما کارهای من آنقدر زیاد نبود که و نداشته باشم. (حضور کارگرانه بنده در بازار؛ یک سال منتهی به ۱۳۵۷ تا یک سال بعد از آن بود. در سال ۵۹-۱۳۵۸ در سودای به همه جهان، قدم در راه و گذاشتم که با وقوع به محاق افتاد و لذا در سال ۱۳۶۰ عازم جبهه‌های شدم. غرض از ... ...ادامه دارد. ✍️ سیدمحمدحسینی(منتظر) بهار ۱۳۹۸ چلچراغ و حم: https://eitaa.com/joinchat/741802216C0aad7d8aff
☫﷽☫ 🏴دو ابهام اصلی در 🚩حماسه حسینی!! 👈 (قسمت اول): علیه‌السلام در علیرغم شهرت تاریخی و جهانی آن، دارای دو ابهام اصلی است: ۱) در چه بود؟! (اساساً چرا اقدام به حماسه‌آفرینی نمود؟!) ۲) مولانا حسین(ع) چرا را خود قرار داد؟! (چرا نقاطی غیر از را مقصد خود نکردند؟!) 🟤 شاید جامع‌ترین تحلیل در این عرصه (جواب دو سؤال مذکور) متعلق به کتاب «شهید جاوید» اثر شیخ نعمت‌الله صالـ... (صالحی نجف‌آبادی) باشد که را برای اسلامی، تلقی می‌کند، ولو به قیمت خود و یاران و خاندان! ☝️ این کتاب جنجالی، غوغای عجیبی به پا کرد و موجب تکفیر نویسنده شد و حتی مورد تکثیر هم قرار گرفت زیرا موجب تشدید اختلافات پیروان انقلابی آن‌حضرت گشته بود! 👌 نقدهای گوناگونی له و علیه نیز بدنبال داشت که مشهورترین آنها کتاب «شهید آگاه» اثر شیخ لطف‌الله صافـ... (صافی گلپایگانی) بود مبنی بر اینکه امام مأموریت به شهادت و اسارت داشت و کاملا آگاهانه به استقبال آن شتافت. ولیکن بنظر حقیر؛ بهترین نقد متعلق به آیةالله محمد یزدی بود. (البته کتابهای مذکور و نقدهای دهه ۶۰ آن‌ها مورد مطالعه بنده قرار گرفتند که در اوائل طلبگی و جوانی خود بودم) ⚖️ بمنظور حفظ علماء از قضاوت در باره آنها صراحتا وارد میدان نشدند ولیکن دو نفر از شاگردان ایشان (منتظری و مشکینی) در حمایت از شهید جاوید، بر آن تقریظیه نوشتند. انجمن حجتیه‌ای‌ها و مخالفین و علیه آن گارد شدید گرفته و حتی مؤلف آنرا متهم به مزدوری و و... کردند! 🌀 در اینجا قصد نبش قبر ندارم و صرفا غرضم اشاره به این نکته خطیر است که سرور شهیدان، هنوز هم حتی در نزد در هاله‌ای از ابهام به سر می‌برد! اخیرا بیانی دیدم از که هر دو دیدگاه کتابهای مذکور را رد کرده و هدف اصلی آن‌حضرت را تلقی کرده‌اند که می‌تواند دستاوردی از نیل به شهادت یا هم داشته باشد. ولیکن این دیدگاه (انجام وظیفه) حتی اگر به مفهوم هم ارزیابی شود، اگرچه کاملا صحیح است ولیکن این تلقی در باره حماسه بی‌نظیر ، کف مطلب است. فلذا سؤال و ابهام دیگری را در دل خود دارد که آن وظیفه یا تکلیف اصلی، دقیقاً چه بود؟! جوابی هم که حقیر سراپاتقصیر سراغ دارد، اگرچه ممکنست در دل خود ابهاماتی هم داشته باشد ولیکن در جهت بهتر و کامل‌تر قضیه، حداقل دو گام ما را جلوتر می‌برد! البته تبیین کامل این مطلب، محتاج تحریر و تألیف مقالات و بلکه کتابهای قطوری است ولیکن در ظرفیت ، ناچار به ایجاز (ایجاز مقبول از مصدر اوجز) و خلاصه‌نویسی هستیم. ... ادامه دارد. 👇 https://eitaa.com/chelcheraaqHM/1579 ✍️ سیدمحمدحسینی(منتظر) عاشورای ۱۴۰۱ 💠کانال اطلاع‌رسانی چلچراغ معارف و احکام حم 👇 🆔 eitaa.com/chelcheraaqHM 🙏گروه هم‌اندیشی چلچراغ معارف و احکام👇 https://eitaa.com/joinchat/3850895565Cc7624a74fe 🎲
☫﷽☫ 😳 استبدال و ! (بخش ۱): 🦓🦓🦓 🦓🦓 🦓 🦓 کاندیدهائی که در ۱۴۰۰ بی‌توجه به ، بدنبال تحمیل بر هستند!!! ⁉️ «اقتصاد مال خر است»! این عبارت عرفانی عمیق (که برای نیمی از دهه ۵۰ مطلب کاملا قابل درکی بود و برای نیمی دیگر غیرقابل هضم!) در سالهائی که گرفتار «رنجهای اقتصادی» گشتند، مورد طعن دشمنان و نابخردان به قرار گرفت! و اینک بعد از چهار دهه، گویا به همان نقطه‌ای باز گشتیم که اگر امام راحلمان، زنده بودند، مجددا همین عبارت را به کار می‌بردند! ⁉️ آیا وعده همان افزایش جو و یونجه اهل آغل و آخور است؟ آیا کماکان ما گرفتار «وعده‌های خرکی» هستیم؟! 👌هر انقلاب جامع و فراگیری معمولا نتیجه اتحاد دو جریان اجتماعی است؛ ۱. دردمندان ۲. دردمندان همیشه هستند عده‌ای که از «تبعیض‌های اقتصادی» و مادی در جامعه رنج می‌برند و لذا دنبال هستند. همچنانکه همیشه عده‌ای هم از «تذلیل‌های ارزشی» و معنوی در جامعه رنجور هستند و ایضا در جستجوی آمرین و عاملین اصلی هنجارشکنی‌های گستاخانه. هر جامعه‌ای دارای هنجارها، ارزشها، اعتقادات، پرستش‌ها و حساسیت‌هائی هستند (غلط یا صحیح/ درست یا نادرست/ معقول یا نامعقول/ زشت یا زیبا) که آن جامعه را تشکیل می‌دهند. هر گاه که این دو جریان (مادی‌گرا و معنی‌گرا)، در شناسائی باعثان و بانیان اوضاعی که مطالبات آنها را تهدید و تحدید می‌کند، به نتیجه مشترکی برسند، بدون تردید دست به همدیگر داده و انقلاب برپا می‌کنند. معمولا هیچکدام هم به تنهائی قادر به نبوده و نیستند. 🤝 در انقلاب ۱۳۵۷ هم دقیقا همین اتفاق روی داد و «دردمندان مادی» و «دردمندان معنوی» به این نتیجه مشترک رسیدند که مقصر اصلی این نابسامانی‌ها و بلکه «فلاکت‌های مادی و معنوی»، همانا است و لذا دست به اتحاد و بالطبع انقلاب زدند تا هر کدام به اهداف مادی یا معنوی (اقتصادی یا ارزشی) خود برسند. ولیکن چنین اتحادی بعد از پیروزی انقلاب، قطعا شکننده و ناپایدار است. زیرا عده‌ای بدنبال «تأمین مادیات کامل‌تر از پیش» برای خصوص خود هستند و عده‌ای هم بدنبال «تضمین معنویات أکمل برای عموم جامعه» هستند که معمولا هم این دو، هووی همدیگر هستند و ناسازگار و نهایتا باید یکی را حفظ کرد و دیگری را ناچارا طلاق داد! امام خمینی(رضوان‌الله تعالی علیه)، «انقلاب عظیم ملت ایران» علیه رژیم پلید ۲۵۰۰ ساله و حامیان اجنبی آن را نامیدند تا برجستگی و تمایز «ابعاد معنوی انقلاب» بر «مطالبات مادی دنیوی» را در صدر توجهات جهانی قرار دهند و اینکه چنین طلاقی صورت نگیرد ولیکن وقتی که شنیدند، اولین دولت محصول انقلاب، اقدام به طرح «وعده‌های مادی» (ارزانی در حد مجانی شدن و و و...) نموده است، نگران شدند که مبادا بمرور زمان، «آرمانهای و انقلاب ایران»، تحت‌الشعاع «پایداری حاکمان» در از طریق «وعده‌های مادی» قرار گرفته و «انقلابی برای تعالی اسلامی» تبدیل گردد به «انقلابی برای اسافل شکمی» که در آن‌صورت، «ماهیت آدمیتی(الهی)» ملت به حضیض «ماهیت بشریتی(حیوانیتی)» تنزل می‌یافت. حیوانیتی که به آب و علف خود دل‌خوش باشد و... که مفهومی بجز «خریّت» ندارد. اساسا که در خدمت «خریت» و وجه حیوانیتی (رفاه و آسایش و مادیتی) است، حاضر است در این راستا حتی طمأنینه روحی و آرامش روانی انسان و بدتر از همه، را هم قربانی خود سازد. خریتی که بخاطر مشتی یونجه بیشتر به دیگران لگد بپراند و با مصرف بیش از حد جو بدمستی نماید و چارجفتک‌های بیشتری بزند! «اقتصاد مال خر است» مفهومی از انکار «مایحتاج بشریتی» ندارد (که کف مطالبات انسان بماهو انسان است) بلکه می‌خواهد بی‌توجهی به «نیازهای » و مهمتر از آن؛ غفلت از «حوائج » را بر نتابد. و اگر اسلامیتی برای انقلاب و ، متصور نبود، چه ضرورتی داشت، شخصیتی همانند امام خمینی (ثم الامثل فالامثل)، هست و نیست خودشان را برای پیشبرد و پایداری آن هزینه کنند؟! ...ادامه دارد. ✍️سیدمحمدحسینی(منتظر) بازرس ویژه ستاد انتخاباتی خیزش‌های مردمی؛ حامی آ.سیدابراهیم رئیسی ۲۰ خرداد ۱۴۰۰ بخش بعدی 👇 https://eitaa.com/chelcheraaqHM/1894 💠کانال اطلاع‌رسانی چلچراغ معارف و احکام حم 👇 eitaa.com/chelcheraaqHM 🙏گروه هم‌اندیشی چلچراغ معارف و احکام👇 https://eitaa.com/joinchat/3850895565Cc7624a74fe
☫﷽☫ لذّت در حضیض ذلّت! ذلّت در اوج لذّت! 🙄(قهر با دنیا!!!)😳 👈(بخش اول): ⁉️ ذلت یا لذت، مسئله اینست {لذت+ذلت}؛ ارزانی خودتان! و «هیهات منّا الذلّة» 😓 (پیشاپیش از بابت جسارت سخیفانه مورد اشاره در متن، از همه خوانندگان محترم عذرخواهی می‌کنم ولیکن برای انتقال مفهوم مد نظر خود، متاسفانه مثال مناسبتری سراغ نداشتم!) 🌀 سال ۱۳۸۱ که در فرهنگسرای مشغول خدمت (طراحی و برنامه‌ریزی برای توسعه «نوآوری و شهروندان» و «حمایت از و ابتکارآفرینان» ۶گانه و نیز تأسیس و پیگیر نخستین «دیدار نخبگان با مقام معظم رهبری» که بالاخره در ۱۳۸۱/۸/۸ انجام شد) بودم، قریب باتفاق کارکنان آن، متاسفانه فریب دوم خردادی‌های مرموز و مارموز را خورده و لذا بیش از بودن، و شده بودند! و اکثریتشان هوادار «مدعیان دروغین » و لذا مرا به طرفداری از «مدعیان کذّاب » متهم می‌کردند و تقریبا هر روز چالش داشتیم! (علیرغم آنکه بنده علیه مدعیان پوچ اصولگرائی هم که حماقت‌شان آشکار بود و هست، همچون مدعیان پوچ اصلاح‌طلبی که وقاحت‌شان آشکار بود و هست، صریحا گارد نقادی و مخالفت داشتم و دارم ولیکن هر دو طرف هنگام اعتراض، مرا متهم به طرفداری از رقیب خود می‌کردند و می‌کنند!! که لعنت خدا و شهدآء بر هر دو باد) شاید در مجال مناسبی به محتوای آن گفتگوها بپردازم اما در اینجا قصد ورود به آنها را ندارم و اینکه؛ تمام پروژه‌هائی از قبیل؛ ، «گفتمان بجای موشک»، ، «اسلام معنوی» و امثالهم در امتداد دیرینه و علیه است که معمولا توسط «نفوذی‌ها» یا «متأثرین از نفوذی‌ها» یکی پس از دیگری به منصه اجراء در می‌آید. در اینجا می‌خواهم به نکته‌ای اشاره کنم که به تهمت ناجوانمردانه «قهر با دنیا»! مربوط می‌شود؛ بهتانی که جاهلانه یا مغرضانه به ما و نسبت می‌دهند! یکی از مباحث آن روزهای ما مقوله «گفتگوی تمدن‌ها»ی بود که معاون سعی وافری در «تئوریزاسیون اسلامی» آن داشت و در قبال نظر بنده (که بر مواجهه علمی و با تأکید داشتم) مکررا می‌گفت: شما اگر حجة‌الاسلام هستی من هم نوه آیةالله (ربانی؟) هستم! البته قدری عجیب بنظر می‌رسید؛ من و و بر ضرورت مواجهه (سخت‌افزاری و موشکی) با غرب اصرار داشتم و اینکه گوشش بدهکار و و نرم‌افزارانه نیست و آنها که عمدتا فارغ‌التحصیلان رشته‌های علمی و دانشگاهها بودند، مایل نبودند بغیر از «گفتمان مثلا صلح‌جویانه با غرب وحشی» هیچ حرفی بشنوند!! تا اینکه در یکی از آن گفتگوهای تند و تیز معمول، یکی از کتابدارهای فرهنگسرا هم (بنظرم قاسمی؛ که معمولا ساکت و شنونده بود!) وارد مباحث و ما شد و در جایی از لابلای حرفها خطاب به من گفت: حاج‌آقا اجازه بدهید من دیدگاه معاون را با یک مثال ساده برای شما خیلی واضح توضیح بدهم. ببینید؛ تصور کنید که چند نفر غلچماق وحشی ریختن سرتان و شما را غل و زنجیر و برهنه کرده‌ و امکان هرگونه تحرک و فراری را از شما گرفته‌اند و دارند با بدمستی تمام به شما تجاوز می‌کنند! در این حالت آیا بجای داد و فریاد و جیغ و خشم و عصبانیت، بهتر نیست که سعی کنید، از مفعول واقع شدن خود ببرید؟! (🤨بنظرم به رقیب من کنایه زد!) 😱 (باز هم از ذکر این مثال عذرخواهی می‌کنم)😔😓🙈🙊 👌 در جواب چنین توجیه زمختی گفتم: ! «هیهات منّا الذلة» برای همین مواقع است. هرگز پذیرفتنی نیست و نمی‌تواند قرین لذت باشد مگر برای کسی که و بی‌غیرت و نانجیب باشد و هر قدر هم که ذلت را تئوریزه کنید ما هرگز زیر بار آن نخواهیم رفت. چنانکه رهبر آزادگان تاریخ بین «ذِلَّت» و «سِلَّت»، را برگزید و تن به خواری نداد. ✅ «بی‌بصیرت‌ها»ئی که (در لباسهای گوناگون!) ما را دعوت به «گفتگو و مذاکره» و «آشتی با دنیا» می‌کنند و اینکه قهر با دنیا غلط است و از «اسلام رحمانی» دم می‌زنند، در واقع وقیحانه و احمقانه دارند ما را به لذت در لوای ذلت دعوت می‌کنند! ⁉️ «لذت در ذیل تجاوز و سلت» واقعا چه وجاهتی دارد که و ما را بدان توصیه می‌کنید؟! و حال آنکه «ما ملت امام حسینیم»، «ما ملت شهادتیم»، «ما ملت عزتیم» و «هیهات منا الذلة» در خون و تک تک سلولهای وجود ما است. ⁉️ آیا اینها نمی‌دانند؛ دنیایی که اینها از آن دم می‌زنند، قریب باتفاقشان چیزی بجز رژیم‌های جعلی حاکم بر کشورهای قدرتمند نیست؟! ...ادامه دارد👇 https://eitaa.com/chelcheraaqHM/3680 ✍️سیدمحمدحسینی(منتظر) آبان ۱۳۹۹ 💠 کانال اطلاع‌رسانی حم (یک از هزاران) حیفه نبینی 🆔 @chelcheraaqHM 🎲 گروه هم‌اندیشی چلچراغ معارف و احکام 💠
☫﷽☫ 💎@SMHM212 چالش‌های امام در تشکیل نظام (بخش ۰۰۴): «حکومت اسلامی» یا «جمهوری اسلامی»؟ مسئله این است! (چالشی که ادامه دارد!) عدول هوشمند از حکومت به جمهوری، مزیّت جمهوری اسلامی بر حکومت اسلامی و وقوع بزرگترین انحراف در جمهوری ا.ا.!! (عدولی ارزشمند و ضامن پیشرفت‌وتعالی) در طی ۹ مقاله‌ای که تاکنون تحریر و به محضر و ، تقدیم شد، عرض کردیم که، بزرگترین چالش امام راحل‌مان در تشکیل خود (و پیشگیری از تبدیل تدریجی آن به رژیمی ویلایی!)، همانا و نهضت+نظام بود که بعد از سال‌ها خلجان فکری با آن، بالاخره به بهترین راه‌حل مناسب، نائل گشتند. اشاره کردیم که با توجه به مفاد درسی امام در موضوع در سال ۱۳۴۷ حوزه علمیه نجف، چنین دغدغه‌ای حدود ۱۰ سال (تا ۱۳۵۷) طول کشید. ولیکن طبق گزارشی دیگر می‌بینیم که دغدغه مذکور، از سال ۱۳۲۲ آغاز گشته بود و ۳۵ سال، طول کشید تا جای‌گاه اصلی خود را پیدا کند: «امام خمینی(س) در دوران مبارزه و بلکه پیش از آن در سالهای ۱۳۲۲ و ۱۳۲۳ با نگارش کتابهای «کشف اسرار» و «رساله الاجتهاد و التقلید»، «نظریه سیاسی » و اصل «تشکیل » را (به عنوان جایگزینی برای مطرح کرد) نگارش این کتاب‌ها و بیان نظریه «تشکیل حکومت اسلامی» فصل جدیدی از زندگی امام خمینی(س) را در دنیای نشان داد. پس از تبعید ایشان به در سیزدهم آبان ۱۳۴۳ ایشان با نگارش کتاب «تحریر الوسیله»، همه اداره امور سیاسی در ، به جز را از «اختیارات فقهاء» دانست؛ و با تدریس مبانی حکومت اسلامی و ضرورت آن در سال ۱۳۴۸ در حوزه نجف، ثابت کرد که خداوند، ولایتی را که (ص) و (ع) دارند، در در اختیار قرار داده است تا آنان در روزگار غیبت، حکومت را به دست گرفته و با اداره امور و ایجاد ، را اجرا کنند.» (سایت پرتال امام خمینی) فلذا این سؤال، جای بررسی عمیق و دقیقی دارد که؛ با آغاز نیمه دوم سال ۱۳۵۷ و اوج‌گیری ملت ایران، چه چیزی رخ داد که امام بعد از سال‌ها (۳۵ سال از ۱۳۲۲ لغایت نیمه اول ۱۳۵۷) ناگهان ترکیب را جایگزین عبارت فرمودند؟! و حال آنکه، قبلاً را همردیف ، قرار می‌دادند! تنقیح این مطلب، از آنجایی ضرورت (اهمیتی و اولویتی) دارد که نه تنها چالشی برای امام در و بالتبع چالشی برای حامیان بعنوان بلکه دقیقاً متناظر به بزرگترین و اعتقادی در جمهوری اسلامی نیز است که بسیاری از حتی بزرگ را به ، افکند! فرازی از گزارش مذکور، تأییدی بر بعضی از ادعای ماست: «بر اساس منابع موجود ایشان نخستین‌بار در بیستم مهر ۱۳۵۷ در پاریس و در پاسخ خبرنگاران، تعبیر «جمهوری اسلامی» را به کار برد. ایشان در بیان نوع خود بارها بر جمهوری اسلامی تأکید می‌کرد. و با این حال و با عنایت به دو رکن مهم حکومت اسلامی، یعنی «محوریت اسلام» و «توجه به رأی و نظر مردم» معتقد بود، شکل نهایی حکومت باید با توجه به شرایط و مقتضیات جامعه، به دست خود مردم تعیین شود. بر همین اساس پس از انقلاب اسلامی ایران، ایشان را پیشنهاد کرد و بارها از مردم خواست به «جمهوری اسلامی»، نه یک کلمه کم و نه یک کلمه زیاد رأی دهند.» (سایت پرتال امام خمینی) چنانکه ملاحظه می‌فرمایید؛ «شکل نهائی» حکومت اسلامی (که از ۱۳۵۷/۷/۲۰ مشخص شده بود)، «پس از پیروزی»؛ (بدون کلمه‌ای کم و زیاد!) «جمهوری اسلامی» تعیین گردید. ولیکن در ورای تحول «حکومت» به «جمهوری»، چالش عمیقی، برپا بوده که هنوز هم ادامه دارد و اگر تداومی نداشت، شاید در اولویت پردازش بنده، قرار نمی‌گرفت که در آستانه ایران، در بستر گرامی‌داشت به سر می‌بریم! 👌 لازمست ظرافت بیشتری در تحلیل مطلب، بخرج بدهیم؛ آیا واقعاً اراده امام خمینی، تشکیل حکومت «نخبگانی از جنس » بوده است که آنرا در ذیل عبارت «ولایت فقیه»، مورد طرح و پیگیری خود قرار داده بودند؟! و آیا در تغییر عبارت حکومت به جمهوری، قصدشان آن بوده است که مردم و (و امت اسلام) را نیز در حکومت قانونی، شریک فقهاء عالم، عادل و صالح نمایند؟! برای جواب مناسب‌تر سزامند است که عبارات مذکور را به ، ترجمه کنیم: حکومت اسلامی = حکم‌رانی اسلامی جمهوری اسلامی = مردمیّت اسلامی! «مردمیّت» چه وجه تمایزی بر «حکم‌رانی» دارد؟ آیا اساساً مردمیّت، معنا و مفهومی از حکومت، حاکمیت و حکم‌رانی دارد؟! فتأمل! ..ادامه دارد. ✍سیدمحمدحسینی(منتظر) ۱۵بهمن۱۴۰۲ صفحات مجازی حسینی منتظر در ایتا: 💠 🆔 @chelcheraaqHM 🎲 هم‌اندیشی چلچراغ معارف و احکام 🙏
☫﷽☫ 💎 @SMHM212 چالش‌های امام در تشکیل نظام (بخش ۰۰۹): پارادوکس حکومت و جمهوری! در مقالات ۱۳‌گانه قبلی، اشاره کردیم که پارادوکس و (از موضوعات مهم جامعه‌شناسی) به دلیل هر دو، در ایران مدخلیتی ندارد. در حال تبیین این مطلب بودیم که حاشیه‌ای رخ داد و لازمست نگاهی بدان بشود: میزان دخالت روحانیت در حکومت!؟ یکی دیگر از «چالش‌های امام در تشکیل نظام»؛ مسئله در و میزان آن بود. این مسئله را مستقلاً در جای خود، مورد بررسی قرار خواهیم داد اما در این‌جا هم طرداً للباب، پیش‌درآمدی لازم آمد: یکی از دوستان در واکنش به بخش ۰۰۷ این سلسله مقالات، نوشتند: «سلام برادر عزیز در مورد عدول و ورود امام ره از فرمایش خود و ورود روحانیت عادل و عالم وصالح در جایگاههای مورد نیاز نظام فقط در مورد ولایت فقیه می‌تواند اجرا گردد آن هم به واسطه وجود مجلس خبرگان رهبری که عده زیادی از کارشناسان زیر نظر دارند فرد مورد نظر را اما این در جایگاههای اجرایی دیگر نظام نمیتواند صادق باشد چرا ؟ چون تمامی مناسب اجرایی به دست روحانیت هیچ گونه جایگاهی ندارد چرا ؟ چون روحانیت در کار خود که همان راهنمایی دینی ‌معنوی جامعه کارشناس هستند ان هم معلوم نیست عادل یا صالح باشند فقط عالم هستند لذا اگر سعی کنید ورود روحانیت را به سیستم اداری کشور امری لازم بدانیم این مانند شمشیری دولبه عمل میکند که یک لبه ان به شخص برمیگردد و لبه دیگر ان به دین هرطرف بچرخد خسران است و بس اجازه ندهیم که اشکالات اداره کشور که امری عادی در تمام جوامع دنیاست به پای دین گذاشته شود اگر قرار باشد فردی از علما در امور اجرایی مشارکت کند بهتر نیست لباس معممی را کنار بگذارد و خدمت نماید در عمل آنچه در مورد ورود امام در امر سیاست میبینیم در کل تاریخ زندگی پربرکتشان راه و گفتارشان فقط راهنمایی بود و ایشان در امور جاری هیچ دخالتی نداشت کاری که ولایت فقیه در قانون اساسی و در اجرا اقا هم همین کار را میکند شما ببینید حضرت اقا در تمام دولت‌ها در عین حمایت چقدر در اجرای امور توصیه داشتند وچقدر دولت‌ها ان توصیه ها را توجه نمودند مابقی باشد در بررسی میدانی جنابتان» (پایان نقد) چنانکه ملاحظه می‌کنید، اگرچه ایراد قابل تأملی است ولیکن ایشان بدون آنکه، قرینه‌ای برای ادعای خود ارائه بفرمایند، در صدد تفسیر حضرت امام، برآمده و ورود روحانیت به مناصب حکومتی را محدود به حوزه ولی‌فقیه و نهایتاً مجلس ، می‌کنند! قاعدتاً چنین تحدیدی در انجام ، نیازمند بررسی‌های دقیق‌تر و عمیق‌تری است. فرضاً آیا روحانیت صاحب اهلیت و صلاحیت هم همانند انقلاب اسلامی، موظف به پاسداری عملی و میدانی از است؟ پاسخ به چنین مسائلی، نیازمند نگرشی کلان به آن‌هاست. زیرا بعد از پیروزی انقلاب، «محدودسازی ورود روحانیت به نظام و امور حکومتی»، مجدداً تبدیل به جریانی گردید که بازنمائی وجه دیگری از منکوب روحانیت در دوران شاهنشاهی بود که حتی توسط (موسوم به اصولگرا!) هم دنبال شد! شاید تندتر از باند افسادطلب (موسوم به اصلاح‌طلب!) که ضمن شگفت‌انگیز بودن چنین وحدت رویه‌ای بین ضدانقلاب و انقلابیون دیروز، تا حدودی قابل درک بود! شاید تنها وحدتی که بین و ، صورت گرفت، اخراج و بلکه عدم ورود و حضور مطلق روحانیت در حکومت بود که در دوره ریاست به اوج خود رسید! زیرا دعوا بر سر بود! خاطرم هست که دبیرکل حزب مؤتلفه هم با حضور در یکی از جلسات (که معمولاً در آستانه انتخابات، سروکله‌شان پیدا می‌شود!) ادعا کرد؛ آقایون علماء، توجه داشته باشند که اصلاح‌طلب‌های چپ‌گرا در پدر سوختگی سیاسی، هیچ فرقی با عمال شاه و آمریکا ندارند و از آن‌جا که روحانیون محترم، به همه انسان‌ها خوش‌بینی ذاتی دارند، قاعدتاً در برابر این‌ها هم قطعاً رکب می‌خورند! بنابراین بهتر است علمای اعلام بجای مطرح کردن خودشان در انتخابات، ماها را که به شگردها و شیطنت‌های این فرقه، واقف‌تریم، به مردم معرفی و توصیه کنند که از زمان زندان این‌ها را می‌شناسیم! توجیه مدعیان اصول‌گرایی «در خارج از گود نگهداشتن روحانیت» همان نظریه بود که ادعا و القاء می‌کرد: روحانیون هم همانند همه انسان‌ها در معرض ارتکاب خطا و خلاف هستند و چنانچه در مناصب و مصادر حکومتی، مرتکب خلاف شوند، به پای دین نوشته می‌شود و لذا مردم را نسبت به اصل دین و دیانت، بدبین و متنفر می‌سازد. بنابراین بهتر است بمنظور حفظ اعتقادات مذهبی مردم، روحانیت اساساً در هیچ رده‌ای از مسئولیت‌های معطوف به حکومت و حتی نهادهای عمومی و اجتماعی، ورود نداشته باشند! این توجیه مشوّش،... ..ادامه دارد. ✍️سیدمحمدحسینی(منتظر) ۲۳ بهمن ۱۴۰۲ 💠 🆔 @chelcheraaqHM 🎲 گروه چلچراغ معارف و احکام 🙏