eitaa logo
🏴سرای شعر محتشم🏴
747 دنبال‌کننده
11 عکس
28 ویدیو
11 فایل
📍کانال شعر حضرات معصومین علیهم صلوات الله ❤️امام صادق علیه السلام:❤️ ✍️ من قال فینا بیت شعر بنی الله له بیتا فی الجنه هر کس در راه ما و برای ما یک بیت شعر بسراید، خداوند برای او خانه ای در بهشت، بنا می کند. 📔وسائل الشیعه خادم: @stayashura99 ۱۴۰۲/۰۳/۲۳
مشاهده در ایتا
دانلود
📍با کلیک روی هشتک های زیر مطلب خود را پیدا کنید: ( اشعار در کانال لزوما متناسب با ایام نیست و صرفا اشعار برگزیده و مناسب با هشتک مورد نظر بارگذاری می‌شود تا جامع شعر خوبی تنظیم شود برای عزیزان مداح) 📍عبد و معبود 📍امام زمان علیه السلام 📍امام حسن عسکری علیه السلام 📍امام هادی علیه السلام 📍امام جواد علیه السلام 📍امام رضا علیه السلام 📍امام کاظم علیه السلام 📍امام صادق علیه السلام 📍 امام باقر علیه السلام 📍امام سجاد علیه السلام 📍امام حسین علیه السلام 🔗حضرت عبدالله بن الحسن 🔗حضرت رقیه سلام الله علیها 🔗حضرت ابالفضل 🔗حضرت علی اکبر علیه السلام 🔗حضرت علی اصغر علیه السلام 🔗حضرت زینب سلام الله علیها 🔗حضرت سکینه سلام الله علیها 🔗حضرت مسلم 🔗حضرت عبدالله بن الحسن 📍امام حسن مجتبی علیه السلام 📍امام علی علیه السلام 📍 حضرت زهرا سلام الله علیها 📍حضرت رسول صل الله علیه و آله وسلم ( نکات ناب درمورد مداحی و نوکری اهلبیت علیهم صلوات الله) (درحال تکمیل...) @stayashura313
با نامه ای سیاه و وجودی پر از گناه بر درگه خدای خود آورده ام پناه خالی تر از همیشه و عاصی تر از همه رو کرده ام به سوی تو، هرچند روسیاه من را بخر که نرخ خودم را شکسته ام چوب حراج بر تن من خورده با گناه روزی که هر که با عملی می رسد به تو من در بساط خویش چه دارم به غیر آه من خواب ماندم و ‌ثمرم سوخت ای خدا -یک قرص نان بده- ثمرم را خودت بخواه یک قرص نان که فاطمه می پخت کافی است خلقی به کوله بار بگیرند زادِ راه مهر علی و آل علی توشه ی من است حُبُّ الحسین، روضه ی او، اشک گاه گاه با یال خون گرفته و با زین واژگون از قتلگاهِ شاه که برگشت ذوالجناح پای برهنه عمه ی سادات می دوید پای برهنه، عمه ی سادات، قتلگاه ای شمر، خوب دور و برت را نگاه کن خنجر نکش که مادرمان می کند نگاه @stayashura313
تا به لطف دوست نائل می شوی بر در این خانه سائل می شوی محفلی بهتر از این محفل کجاست هم طبیب اینجاست هم دارالشفاست هر که عاشق شد سبویش می دهند هر که آید آبرویش می دهند جان شده مست از می عشق و جنون این دلم محرم شده با اشک و خون آرزومند طواف کربلاست گریه هایش از نوای کربلاست جان من جانان من یعنی حسین عشق من ایمان من یعنی حسین عشق این گل ، گل به دل ها می دهد برگ برگش بوی زهرا می دهد از عنایات خدای عالمین روز اول شد دلم بیت الحسین حامی قرآن و دین و مکتبم من غلام حلقه گوش زینبم این حسین درکش ز هستی برتر است یک رقیه دارد از گل بهتر است جان فدای آن وجود اطهرش بوسه زد زهرا به زیر حنجرش کی از او فکر جدایی می کنم ؟ من از او دائم گدایی می کنم @stayashura313
امیری حُسَینٌ وَ نعِمَ الامیر به قلاده ی نفس گشتم اسیر شدم زار وشرمنده وسر به زیر تهـی دستـم و بی نـوا و فقیـر مـرا کس نخـواند ذلیل و حقیـر مقامم بُـوَد بس بزرگ و خطیـر امیری حُسَینٌ وَ نعِمَ الامیر حسیـن از کـــرم انتخــابم کنــد غــلام غـــلامش خطابــم کنــد گــدای در خــود حســابم کنــد بهشتــم بَــرَد یـــا عذابــم کنــد به عشقش اسیرم اسیرم اسیر امیری حُسَینٌ وَ نعِمَ الامیر خیـــالش ز مــن دلربــایی کنــد غمش در دلــم خودنمــایی کند نــوایش مـــرا نینــــوایی کنــــد ولایــش مـــرا کربــــلایی کنــــد بداننـــد خلـق از صغیـــر و کبیـر امیری حُسَینٌ وَ نعِمَ الامیر منــم عــار او، او بــــود یـــار مــن ز لطــف و کــرامت، خریــدار مــن نبـــودم کــه او بـــوده دلــدار من غمــش شـتـد انیــسِ دل زار من از آن دم کــه مـادر مرا داده شیر امیری حُسَینٌ وَ نعِمَ الامیر اگــر چــه گنــه کـار و آلـــوده ام به خاک مزارش جبین سوده ام دمـی بــی ولایش نیــاسوده ام گرفتــار و دلـــداده اش بــوده ام از آن دم که آب وگلم شـد خمیر امیری حُسَینٌ وَ نعِمَ الامیر ز خـــون جگــر پــاکِ پــاکـم کنیــد سپس عاشق سینه چاکم کنیـد بــه تیـــغ محـبت هــــلاکم کنیــد بــه صحــن ابوالفضـل خاکم کنید که خاکم دهد بوی مشک و عبیر امیری حُسَینٌ وَ نعِمَ الامیر به زخـــم جبیــن پیمبــــر قســم به رخســار خــونین حیــدر قسم به محسن،به زهرای اطهر قسم به سبطیـن و عباس و اکبر قسم به هفتــاد و دو عـاشق بی نظیر امیری حُسَینٌ وَ نعِمَ الامیر دریغا که شـد خـاک صحـرا کفن بر آن کشتــه ی پــاره پــاره بدن تنــش پــاره پــاره تــر از پیـــرهن سرش نوک نی باخدا هم سخن نگاهش سر نی به طفلی صغیر امیری حُسَینٌ وَ نعِمَ الامیر به ســــردار بــی لشگـــر کربـــلا به سرهــای لب تشنه از تن جدا به قـــرآن زیـــــر سُــم اسب هـــا به خونـی که شد خونبهایش خدا به جسمی که او راکفن شدحصیر امیری حُسَینٌ وَ نعِمَ الامیر به هر کوی و هر بزم و هر انجمن سرم خاک پـای حسین و حسن پدر در دوگوشم سروداین سخن که ای نازنیــن طفــل دلبنــد من حسینی بمـان و حسینـی بمیر امیری حُسَینٌ وَ نعِمَ الامیر @stayashura1402
این زندگی بی روضه‌ها لطفی ندارد دنیای ما بی کربلا لطفی ندارد تا کربلایت هست بین سینه زن‌ها طوف حرم، سعیِ صفا لطفی ندارد دردم تویی، درمان تویی، آقای عالم بی تربتت حتی شفا لطفی ندارد باید برای نوکری خالص شد ارباب این نوکری با ادعا لطفی ندارد من مدعی عشق بودم تا که بودم این ادعا بی ابتلا لطفی ندارد تا یک قدم سوی تو نزدیکم نیارد میدانم اصلا اشک ما لطفی ندارد وقتی میان روضه ها حرف سه ساله است این گریه های بی صدا لطفی ندارد بابا رسید از طشت و دختر ناله می زد: دیر آمدی ای با وفا ... لطفی ندارد حالا که چشمانم نمی بیند رسیدی ای با وفا حالا چرا؟ ... لطفی ندارد دیر آمدی این آمدن بابای خوبم حالا که افتادم ز پا لطفی ندارد شاعر: وحید محمدی @stayashura313
شکسته بالمو از پشت میله‌های قفس نگاه حسرتی از دور بر چمن دارم به روز مرگ مبادا کفن کنید مرا که نوکرم من و ارباب بی‌کفن دارم @stayashura313
از حال خوب روضه بهتر عالمی نیست همراه من جز اشک‌هایم همدمی نیست دل‌خون تر از پرچم سیاه گنبد تو این روزها بر بام عالم پرچمی نیست غیر از همین اشکی که می‌ریزم برایت وللّه بر زخم تن تو مرهمی نیست باید به حال چشم‌هایم خون بِگریَم آن‌جا که در داغ تو مرطوب از نَمی نیست گر عالم و آدم شود بی‌گانه با من وقتی تو هستی آشنایم که غمی نیست آرامشی دارم که می‌دانم برایش از روضه‌ات بهتر دلیل محکمی نیست وقتی تو را بالا سرِ قبرم ببینم دیگر برایم بهتر از آن دم، دمی نیست در روضه‌ی گودال جا دارد بمیرم دزدیدن پیراهنت درد کمی نیست در داغ تو زینب کمر خم کرده یعنی سنگین‌تر از داغ تو بی‌شک ماتمی نیست آن زن که حتّی سایه‌اش را کس ندیده‌ست وای از زمانی که برایش محرمی نیست _______ ♦️کانال سرای شعر محتشم| خوش‌ آمدید ♦️ ♻️انتشار مطالب آزاد است♻️ @stayashura313
هر طپش میل تشنگی دارد هر که در راه سید الشهداست ماهِ «مهمانی» و “عطش” یعنی رمضان ماه سید الشهداست مثل ماه محرمش سی شب می رود قلب ما ته گودال خود بی بی رقیه در روضه سفره را پهن می کند هر سال اینکه مهمانی خداست، قبول ما برای حسین آمده ایم اینکه ماه عبادت است، درست به دعای حسین آمده ایم تشنه ماندن تقرب محض است پیش لبهای خشک طفل رباب یا اباالفضل هر کجا گفتند بعد افطار هم نخوردیم آب چند ساعت که تشنه می مانی دیده ات تار می شود کم کم تشنه باشی و گرم هم باشد ضعف بسیار می شود کم کم تشنگی در جگر نفوذ کند بی رمق می شود تمام تنت زخم شمشیر و نیزه هم بخوری دیگر از دست می رود بدنت آب دیدی دلت شکست بگو: السلام علیک یا عطشان تا که دیدی لباس پاره بگو: السلام علیک یا عریان عماد بهرامی (سکوت) _______ ♦️کانال سرای شعر محتشم| خوش‌ آمدید ♦️ ♻️انتشار مطالب آزاد است♻️ @stayashura313
مُهر کرده روی قلب ما خدا اسم تو را از همان اول بلد بودیم ما اسم تو را هر زمان در کارمان گیر و گره افتاده است یا ابوفاضل مدد گفتیم یا اسم تو را رزق و روزی همه ایل و تبارش می رسد می بَرد هر لحظه، هر ساعت گدا اسم تو را راهمان کوتاه شد، درها به رومان باز هر زمان گفتیم بعد از ربّنا اسم تو را آن زمانی توبه ی آدم قبول افتاد که در میان گریه هایش زد صدا اسم تو را پا به پای گریه کن ها خواهرت هم گریه کرد کربلا شد هر کجا بردیم تا اسم تو را ای فدای آن شهیدی که کنار علقمه بعدِ یا زهرا صدا زد ابتدا اسم تو را خوش به حال زائر صاحب دلی که می شنید از در و دیوارهای کربلا اسم تو را هر شب آوردیم به دستور”فابک للحسین”، دست کم بین گریز روضه ها اسم تو را بارهای بار در متن مقرّم دیده ام پاره پاره قطعه قطعه زیر پا اسم تو را حا و سین و یا و نونَ ت نامرتب شد حسین پس مرتّب گریه کردم هر هجا اسم تو را قسمتش یا کعب نی میشد وَ یا سیلیِ زجر دخترت می بُرد آقا، هر کجا اسم تو را ✍وحید محمدی _______ ♦️کانال سرای شعر محتشم| خوش‌ آمدید ♦️ ♻️انتشار مطالب آزاد است♻️ @stayashura313