eitaa logo
تاملات
758 دنبال‌کننده
2.2هزار عکس
345 ویدیو
80 فایل
تاملاتی پیرامون آنچه در اکنون میگذرد... 🌐وبلاگ: http://noghte-sarkhat.blog.ir/ 👤ادمین: @rasoul1414
مشاهده در ایتا
دانلود
🔰علوم انسانی ناکارآمدی و احساس بیهودگی ✍️ حجت الاسلام داود مهدوی‌زادگان 🔸چالش بزرگ کرونا،آشکارسازی مساله «جدی‌نگرفتن علوم‌انسانی و اجتماعی در ایران» و احساس سرخوردگی و بیهودگی در میان پاره‌ای از اصحاب این رشته‌هاست. تمام سخن در این است که بپذیریم کروناویروس، چالش بزرگی فراروی علوم‌انسانی نهاده است. نمی‌توان وجود چنین چالشی را انکار کرد. 🔹به‌نظر چنین می‌آید که بخش عمده‌ای از اصحاب علوم‌انسانی، این چالش بزرگ را متوجه جای دیگری دانسته، علوم‌انسانی را به‌دور از آن می‌دانند. به‌ندرت می‌توان نویسنده‌ای را یافت که علوم‌انسانی را متهم کند و بگوید مشکل از ماست که نتوانستیم علوم‌انسانی را خوب بفهمیم و بفهمانیم. اینان از همه‌نوع عاملیت‌ها سخن می‌گویند به‌غیر از عاملیت علوم‌انسانی. غالبا تقصیرها را بر عهده دیگری می‌اندازند. 🔸باید به این نکته توجه کرد که هرقدر هم جدی‌گرفتن تحقیقات هشداردهنده و پیشگیرانه در علوم انسانی را بپذیریم، باز نمی‌توان گفت علوم‌انسانی توانایی مدیریت وضعیت‌های بحرانی مانند کرونا را دارد. زیرا اساسا علوم انسانی تاکنون با چنین تجربه‌ای مواجه نبوده است. کرونا ویروس، بحرانی عالم‌گیر است، درحالی‌که جامعه آماری علوم انسانی به‌مقیاس جهانی نبوده است. 🔹موقعیت‌های بحرانی مانند کروناویروس، مسائل فرهنگی و اجتماعی بی‌شماری دارند که نیازمند پروتکل‌های فرهنگی است که تاکنون چیزی درباره آن گفته نشده است. این پرسش اهمیت زیادی پیدا می‌کند که در شرایطی که علم انسانی و اجتماعی در پیشگیری و کنترل بحران کرونا ناتوان است، چگونه می‌تواند درباره وضعیت «پساکرونا» سخن بگوید! ⚜️ @taammolat74
♨️
«ژورنالیسم و اندیشه»

[بخش دوم]📍 بخش نخست 🔰 اندیشه ژورنالیستی ✍️ علی نجات غلامی 🔸بی حاشیه می‌گوییم که «درگیر بودگیِ» دو عنصر، یعنی «» و «» را می‌توان در فرایندی که خاصه در دهه‌های اخیر روی داد و به شکلی از نشریات هم‌چون و در روزگار جاری کشیده شد را مشاهده کرد. از یک سو، تغییرات سریع و گشایش برخی امکانات از جمله اینترنت و دسترسی آسان‌تر به منابع برای محققان گوناگون و بعضاً عدم توان آکادمی و نشریات تخصصی علمی در هماهنگ‌سازی و همگام‌سازی خود با تغییرات در روح زمان، منتهی به گونه‌ای گسست شد. گسستی که می‌توان آن را گسست فضای یا تحقیقی از فضای یا عمومی دانست. 🔹آن‌چه این‌جا بی‌نهایت مهم و کلیدی است، انتقال و یا ماندن «» در فضای عمومی و صوری شدن فضای اسکولار ذیل روندی از «» است که بین تجارب زیسته و مفاهیم پالوده‌ی فلسفی شکاف ایجاد کرد؛ چرا که نه تنها عموم بلکه اسکولارها و محققان نیز به عبارتی «حرف دل‌شان» را درباره‌ی اوضاع هستی، بیش‌تر یا بگوییم صریح‌تر در مهرنامه‌ها و سوره اندیشه‌ها می‌زنند تا در کتب کاملاً فنی‌شان و تحقیقی‌شان. 🔸اما این در عین حال مزیتی خطرخیز برای چنین نشریاتی است؛ چرا که به شدت مستعد مشوب شدن به عناصر فراعلمی و هیجانی خواهند بود؛ زیرا گزیده و همه‌فهم نوشتن، منتهی به نادیده گرفتن نکات به اصطلاح ملانقطی‌ می‌شود. در عین حال همین ملانقطی‌ها از سوی اسکولارها به مثابه ایراداتی در واکنش‌های مجادله‌ای، در همین فضای پاپیولار یا پاپیولاتر، در مقام ضعف یک‌دیگر ابراز می‌شوند! علاوه بر این‌که به ناگزیر پرسش از تجربه‌ی زیسته مقید به ارزش است، به ندرت می‌توان مرام و را از این مجلات زدود. 🔹شاید را از خود مشروطه بازشکاف و دریافت که تاریخ نشر برای شکل گرفتن هویت اصلی فکری ما و نحوه‌ی معناگیری خود معنا برای ما چه نقشی را در مسیر تکوینی‌اش ایفاء کرده است که اکنون ما را از پنجره‌ای خاص مشرف به جهان کرده‌ است. گاه تاریخ به پرسش‌های بسیاری پاسخ می‌دهد که گویا قرار نبوده‌ است اصلاً تاریخی باشند. 🔗ادامه مطلب را در لینک ذیل بخوانید: 🌐 https://vrgl.ir/jYa9D ⚜️ @taammolat74
🔰 آب را گل آلود می‌کنند تا عمیق به نظر آید! 🔸برخی از تریبون داران، تمامیِ مشکلات و مسائل را ساده و حل شده می پندارند (که البته کلید حلش هم نزد خودشان است و بس) و با هر کنش و هر حرکتی هم مخالفت ورزیده و ناسزا می گویند! 🔹 اینان که تمامِ هنر و تخصصشان در مغلق گویی است و مبهم نویسی و نقلِ عباراتِ انگلیسی و فرانسوی-آلمانی، از بودن در میان جمع و دسترسیِ مخاطب به آنان در رفته و همواره در «ادا» به سر می برند! به تعبیرِ فیلسوفِ آلمانی "آب را گل آلود می کنند تا عمیق به نظر آید"! 🔸غافل از اینکه «اصالت» با در رفتن و در دسترس نبودن (استاد وقت ندارند شما را ببینند سرِ استاد شلوغ است نمی توانند پاسخ دهند و ...) و مبهم سخن گفتن و مغلق نوشتن به دست نمی آید، اصالت در «خودبودگی» و «خودفرمان‌فرمایی» است که بروز و ظهوری پیدا می کند. 🔹البته به تعبیرِ لکان؛ این نقابی که «اَدا-داران» یعنی همانان که صرفا مشغول ادا در آوردن برای بر هم نخوردنِ کلاسِشان هستند، زده اند، عینِ حقیقتِشان است یعنی اینها چیزی نیستند جز همین نقاب و ادا، یک قشر و پوسته ای بی چیز و بی مایه! حتی اظهارِ همدردی در غمِ و مصیبت مردم و حتی فحش ها و ناسزاهایشان به حکومت و سیاست و... نیز ادا-یی بیش نیست! لذا هیچگاه هیچ آبی از این فحش ها و ناسزا ها و تسلیت های فله ای و دل سوزاندن های کذایی برای داغ-داران گرم نشده و نمی شود چرا که این همه، هیچ نیست جز فعالیتی کاذب و قلابی. 🔸و به همین جهت هم بود که نیچه می گفت: "آن کس که خود را عمیق می داند تلاش می کند که واضح و شفاف باشد. (اما) آن کس که می خواهد به نظرِ توده ی مردم عمیق بیاید، تلاش می کند که مبهم و کِدِر باشد، عموم مردم، کفِ هر جایی که نتوانند ببینند، عمیق می پندارند و از غرق شدن واهمه دارند‌" ⚜️ @taammolat74
📑 دو‌هفته نامه مجازی دیده‌بان اندیشه ✴️ شماره پنجم/ پانزدهم خرداد ۱۳۹۹ 💢 موسسه فرهنگی ـ رسانه‌ای شناخت/ گروه فلسفه و اندیشه 🔸رصد روشنفکران، اندیشمندان و ژورنالیست‌های علمی در فضای مجازی 🔹دیده‌بان اندیشه عرصه‌ای است تا بازتاب و پژواک اندیشه‌های اصحاب علوم انسانی باشد. بازتاب اندیشه‌هایی که در فضای مجازی به صورت پراکنده وجود دارد. اینجا فرصتی است تا بیشتر با اندیشمندان و روشنفکران و ژورنالیست‌های اندیشه، آشنا شده و پای گفتارها و یادداشت‌های تحلیلی‌شان باشیم و عالمانه و منصفانه برخی نکات آنها را تحلیل و ارزیابی علمی کنیم. 🖇 پنجمین شماره این دوهفته‌نامه را در پست ذیل دانلود کنید👇👇👇 ⚜️ @fekrat_net ⚜️ @taammolat74
دیده بان 5 نهایی.pdf
12.97M
📑 دو‌هفته نامه مجازی ✴️ شماره پنجم | پانزدهم خرداد ۱۳۹۹ 💢 موسسه فرهنگی ـ رسانه‌ای شناخت/ گروه فلسفه و اندیشه 🔹اکنون که به شماره پنجم نشریه رسیدیم، تصمیم بر این شد که تغییرات مختصری در سبک فرم ارائه کار صورت بگیرد که امیدواریم مورد پسند واقع شود. 🔸در این شماره بخش‌های جدیدی با عنوان (ویژه)، (پرسش)، (بازتاب) و (چالش) در نظر گرفته شد که چینش و خوانش مباحث مطرح شده در بستر بهتر و مناسب‌تری در اختیار مخاطبین قرار بگیرد. ✅ در این بخش‌ها محور خاصی را پوشش می‌دهند و سعی شده گلچین مسائل مختلف ذیل آن محور قرار داده شود و به صورت کلی‌تر نیز تحلیل گردد. 🔗برای مطالعه شماره قبلی اینجا کلیک کنید. ⚜️ @taammolat74
♨️بخشی از وصیت امام خمینی(ره) به علماء 📮شما از قول من به آقایان بگویید که جلسات‌شان به‌طور منظم ادامه داشته باشد. ولو جمع شوند و یک چایی بخورند و متفرق شوند. وقتی مردم و دستگاه ببینند علما اجتماع دارند این خیلی مهم و مؤثر است!! ⚜ @taammolat74
🔰 شهید مطهری و مساله زنان ✍️ سیدعلی هاشمی 🔸اندیشه وقتی با زبانی آغشته به اصطلاح پرورده شود، دشوار می‌شود. با وجود چنین سنتی ذر گپیرامون فرهنگ ایرانی ـ اسلامی، دشواری کار اندیشمندانی که کوشیده اند از دریچه سنت عقلی محض به قوم خود بنگرند و در ضمن با زبان زمان سخن گویند، معلوم می‌شود. شهید مطهری از کسانی است که در عصر ما این دشواری را دریافته و با بهره گیری از مواد فلسفی و دینی‌اش این سنت را دستمایه کارزار با بحران‌های معرفتی زمانه ساخت. 🔹اصلی ترین پرسش زمانه ما که هم در میدان نظریه پردازی و هم در حوزه شریعت(فقه) خود را طرح کرده و مصرانه پاسخ می‌طلبد، موضوع زن است! نگاه شهید مطهری به این موضوع از این جهت جالب توجه است که مد و ادا و اصولهای جهان سومی فراتر می رود و اسیر کلیشه‌های رایج نمی شود و در عین حال اقتضائات بومی را نیز نادیده نمی گیرد. 🔸اصول گرایان پس از انقلاب اسلامی، در برابر رسالت فکری بزرگی قرار گرفتند، اداره وضعیت زنان در یک کشور اسلامی، نیازمند اصلاحات بنیادین و تولید مفاهیم چدید در عرصه نظریه پردازی است. در تجارب اسلامی دیگر هم که به مرحله اداره جامعه و دولت نرسیده‌اند، اسلام گرایان در پی تجربه انقلاب اسلامی، از مرحله ارتکازات پنهانی درباره زنان و برخورد با واقعیت‌های زنانه روی آوردند. 🔹در تجربه ایرانی نظریه پردازی درباره حقوق بشر زنانه دینی، شهید مطهری هنوز یکه تاز و تنهاست. دو کتاب «مساله حجاب» ـ که به راستی هنوز مساله ماست ـ و «نظام حقوق زن در اسلام» و مقالات دیگر ایشان، سال‌های سال پس از نگارششان هنوز جانشین مناسبی پیدا نکرده‌اند. ⚜️ @taammolat74
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥شهید بهشتی: تا وقتی خیلی سیرها و خیلی گرسنه ها با هم دیده می‌شوند، جامعه ما اسلامی نیست. 🔻‏کارگردان مستند گفته این بخش از سخنان #‎شهید _بهشتی در پخش از تلویزیون حذف شده است. به نظرم باید آنقدر پخش بشه که بیشتر از اصل مستند دیده بشه. تا یادمون نره برای چی انقلاب شد. تا یادمون نره انقلاب چطور باید استمرار داشته باشه. راحتی خیلی ها در اینه که از اصل آرمان ها دور بشویم و مشغول روزمرگی ⚜ @taammolat74
🔰انسان خودبنیاد، ایدئولوژی سلطه ✍️اسحاق سلطانی 🔸از زمانی که رنسانس در مغرب‌زمین شروع به طلوع کرد، با قطع کردن رابطه زمین و آسمان به‌آرامی ارزش‌های خود را شکل داده و در بستر تجربه انسانی آن را متعین می‌کند. طرح شدن اموری مانند و از قبیل ارزش‌هایی است که در این دوران به‌آرامی طرح شده و رفته‌رفته تبدیل به اولویت‌دارترین ارزش‌های انسانی می‌شوند. 🔹در این میان آن ارزش اساسی که منشأ سایر ارزش‌های این ایدئولوژی است، درک انسان به‌مثابه موجودی مستقل است که بر هستی سلطه دارد. چنین تصوری از انسان، که از ابتدای به‌واسطه اکتشافات و رشد صنعتی آغاز شد، در به اوج خودش می‌رسد. در این زمان است که انسان حس می‌کند با تکیه به‌عقل و توان خود می‌تواند بر ‌سراسر هستی سلطه یابد. 🔸اعتمادبه‌نفس پدید‌آمده برای انسان غربی، به‌واسطه ارتقای بسیار سریع توان بهره‌گیری بیشتر از طبیعت،این اعتقاد را در او ایجاد می‌کند که برای برطرف کردن تمامی مشکلات کافی است تنها به‌خود اعتماد کند. لذا در این مسیر هرروز خود را مستقل‌تر و دارای سلطه‌ای بیشتر و بیشتر بر هستی درک می‌کند. 🔹درک از انسان به‌مثابه که قرار است هستی را آن‌گونه که می‌خواهد بنا به اراده خود آزادانه بیافریند، سبب می‌شود تا آزادی به‌مثابه ارزشی محوری در میان ارزش‌های مختلف برای ایدئولوژی اولویت یابد. در مسیر تحقق سلطه انسان در ، اگر مهم‌ترین ابزار تحقق سلطه بر طبیعت است، نیز یکی دیگر از قطعات گم‌شده این پازل را تدارک می‌بیند. ⚜️ @taammolat74
🔰 آیت الله بهشتی؛ از «فقه شیعی» تا «حقوق اساسی» ✍️ ابراهیم فیاض 🔘 بخش 1 از 2 🔸مرحوم تنها کسی است که بعد از با وجود بحران‌ها و کشت و کشتاری که پیرامون قانون اساسی صورت گرفت، دست به انقلابی قانونی زد. 🔹توانست را به بیاورد که این مهم در مجلس حتی آیت الله منتظری نیز در به سرانجام رساندن این مهم به توفیق نرسید اما آیت الله بهشتی موفق به تحقق این مهم شد. 🔸 آیت‌الله منتظری با وجود تمام و و که در فقه و اسلام داشت و نوآورترین فقیه بود از عهده این کار برنیامد و ناچار شد در جلسات مجلس خبرگان از کرسی ریاست کنار بایستد تا آیت الله بهشتی در صحن مجلس خبرگان بر این کرسی بنشیند و این مهم را به انجام برساند. 🔹اما اینکه آیت الله بهشتی چگونه موفق به انجام و تحقق این مهم شد شاید به این واسطه بود که ایشان علاوه بر دانشی که در فقه اسلامی داشت در حوزه حقوق و قانون نیز تسلطی چشمگیر داشت و به واسطه حدود یک دهه زندگی و تحصیل در آلمان و مطالعه حقوق در اروپا چنانکه خود نیز به این مهم اشاره کرده، موفق به تبدیل فقه به قانون شد. به بیان دیگر آیت الله بهشتی در مدتی که در آلمان زندگی می کرد، موفق شد که علم کلام را که علم ارتباطی دین با جهان خارج - چه جهان ذهنی و چه جهان عینی بود- فعال کند. 🔸همزمان با توجه به تسلطی که علاوه بر زبان عربی و فارسی به زبان های انگلیسی و آلمانی داشت، موفق به این شد که کلام و زبانی به وجود بیاورد که وقتی حدود ۵ تا ۶ سال پس از حضورش در آلمان، انقلاب اسلامی در ایران به پیروزی رسید و مجلس خبرگان رهبری دست به کار تدوین قانون اساسی جدید زد، این مهم را به انجام رسانده و فقه را به قانون تبدیل کند. ⚜️ @taammolat74
🔰 آیت الله بهشتی؛ از «فقه شیعی» تا «حقوق اساسی» ✍️ ابراهیم فیاض 🔘 بخش 2 از 2 🔸به این اعتبار اگر آیت الله بهشتی موفق به آن شد که فقه را به قانون اساسی یا به تعبیر خودشان حقوق اساسی تبدیل کند، ناشی از تجربیاتی بود که طی یک دهه پیش از آن اندوخته بود. نکته حائز اهمیت دیگر آن است که آیت الله بهشتی در مواجهه با تدوین قانون اساسی بر «حق» تاکید داشت نه «تکلیف» و به همین دلیل است که از تعبیر «حقوق اساسی» به جای «قانون اساسی» استفاده می کند. 🔹چراکه فقه تشیع نیز بر مبنای «حق» استوار است نه «تکلیف»؛ چنانکه وقتی امام سجاد(ع) پس از شهادت امام حسین(ع) در «رساله حقوق» بر این مهم تاکید می فرمایند و آیت الله بهشتی نیز با چنین رویکردی به بحث تدوین قانون ورود می کند. 🔸نکته مهم در این بحث آن است که این موضع و رویکرد آیت الله بهشتی در تمرکز بر «حق» به جای «تکلیف» برگرفته از «فطرت» و «حکمت» است؛ چراکه در هر دو، مبنا بر «حق» است نه «تکلیف». پیش از این قصه، امام موسی صدر که هم مباحثه ای آیت الله بهشتی و وارث مکتب قم بود همین اقدام را در لبنان انجام داده بود. 🔹به عبارت دیگر مثلثی که یک ضلع آن آیت الله بهشتی است، ضلع دیگر امام موسی صدر و ضلع سوم آیت الله شبیری زنجانی. به عبارت دیگر همه آنچه آیت الله بهشتی نیز به خاطر محوریت آیت الله علامه طباطبایی همچنین امام(ره) انجام داد و اقدامات دو ضلع دیگر مثلثی که اشاره شد، میراث فقهی آیت الله بروجردی است. 🔸بر این اساس مبنای کلامی که آیت الله برجرودی برای فقه ایجاد کرد، آیت الله شبیری زنجانی که هم اکنون نیز ادامه دهنده راه آیت الله بروجردی است به همراهی مرحوم شهید بهشتی در «کلام میان فرهنگی» و امام موسی صدر در «فقه میان فرهنگی» در لبنان این مسیر را ادامه دادند. فقه آیت الله برجرودی در این مثلثی که اشاره شد در دو شعبه ادامه یافت و مشخصا آنچه آیت الله بهشتی در بحث حقوق اساسی موفق به تحقق آن شد این بود که فقه را تبدیل به «قانون» و در ادامه «حقوق» کرد، حال آنکه فقها از زمان مشروطه تا آن زمان اغلب ضد قانون بودند اما آیت الله بهشتی رویکردی مبتنی بر قانون، آن هم مبتنی بر «حقوق» داشت. ⚜️ @taammolat74
♨️
«ژورنالیسم و اندیشه»

[بخش سوم]📍بخش دوم 🔰 سیاست‌گذاری امر ژورنالیسم ✍️ سیدمنیرالدین الهاشمی 🔸این‌كه «باید اخبار راست به مردم گفته شود»، «اطمینان آن‌ها جلب شود»، «اعتماد عمومی، اصل و اساس حركت است» و یا سخنان دیگری از این دست، از نظر كمپانی‌های خبری دنیا، «داستان‌هایی» بیش نیستند كه تنها باید به «مردم» القا شوند. 🔹اگر ابزار ارتباط جمعی را (كه همان ابزار هماهنگ‌سازی است)، به معنی «حضور منطق در عینیتِ فرهنگ» بدانیم، در مقابل، «حضور منطق در عینیتِ سیاست» را نیز می‌توان تصور كرد. بنابراین اگر «حضور منطق در عینیت فرهنگ»، به معنای «ساختار بانك اطلاعات» باشد تا چرخش اطلاعات را اداره كند، باید «حضور منطق در عینیت سیاست»، «صدا و سیما» باشد و دیگر ابزارهای ارتباط جمعی كه جزء اقماری آن محسوب می‌شود، نیز از آن پیروی کنند. 🔸در كل باید بررسی كرد كه نقش كلام در اداره‌ی جامعه چیست؟ یك نمونه‌ی بسیار والایش، قرآن معجزه پیامبر اكرم(ص) است كه خود به صورت «كلامی و گفتاری» نازل شده است و بیش از هزار و چهارصد سال است كه اداره‌ی فردی و جمعی مسلمانان را در دست دارد. در قرآن می‌توان تمامی ویژگی‌های یك كلام تأثیرگذار را یافت؛ تخفیف، تحذیر، تبشیر و در یك كلام بیم و امید. 🔹اما درباره‌ی این‌كه چه نحوه برخوردی باید با مطبوعات و رسانه‌ها داشته باشیم تا بتوانیم از پتانسیل آن‌ها به شکل مثبت استفاده كنیم، باید ابتدا مطبوعات را شناخته، سپس آن‌ها را به كار بگیریم كه در غیر این صورت ـ وقت برای شناخت مطبوعات نگذاریم ـ بعدها از عوارض خطرناك آن‌ها بی‌نصیب نخواهیم ماند 🔸البته مطبوعات بیش‌تر به كار سیاسی می‌پردازند تا یك كار فكری و اقتصادی؛ یعنی ابزاری سیاسی برای جریانات مختلف سیاسی هستند تا مردم را به سمت جریان مورد نظر خود جذب كنند و اگر كار فكری هم كنند، بیش‌تر صبغه‌ی سیاسی دارد 🔹مطبوعات فرمایشی و آزاد به گونه‌ای است كه در آن مردم فکر می‌کنند آزادند؛ در حالی كه درون‌شان (منظور درون رسانه‌هاست) كاملا فرمایشی است. این همان كاری است كه امریكا با كمك چهار بنگاه خبری بزرگ در کل دنیا در حال انجام آن است. فرمایشی بودن درون رسانه‌ها به معنای داشتن «مدل» برای هر مسئله، «تعریف» برای وسایل ارتباط جمعی و نحوه‌ی به‌كار‌گیری آن‌هاست. 💢آزاد بودن ظاهری آن‌ها هم به معنی ایجاد این باور در مردم ـ البته به وسیله‌ی خود مطبوعات ـ است كه هیچ‌گونه فشاری بر رسانه‌ها، توسط رده‌های مختلف حكومت وارد نیست. که البته فرمایشی‌بودن و آزادبودن به این معنا در سرپرستی مطبوعات به وسیله‌ی افراد آگاه و متعهد وجود ندارد. 🔗ادامه مطلب را در لینک ذیل بخوانید: 🌐 https://vrgl.ir/JlZ0J ⚜️ @taammolat74
تاملات
📑 دو‌هفته نامه مجازی دیده‌بان اندیشه ✴️ شماره پنجم/ پانزدهم خرداد ۱۳۹۹ 💢 موسسه فرهنگی ـ رسانه‌ای ش
🔰 توضیحات مختصری در باب شماره جدید نشریه دیده‌بان اندیشه 🔶ویژه این شماره در بخش ویژه این شماره، به پرونده امام خمینی(ره) پرداخته شده است. بازتاب نشست علمی «مکتب فکری ـ سیاسی امام خمینی(ره)»، سخنرانی حجت‌الاسلام خسروپناه درباره اصول اساسی مکتب امام خمینی(ره) و یکسری یادداشت‌ها در ذیل این بخش ویژه قرار دارد. رضا پاینده دانش‌آموخته رشته سیاست‌گذاری عمومی در یادداشتی مبتنی بر سخنرانی اخیر آیت‌الله خامنه‌ای به مفهوم‌شناسی و خصوصیات اصلی مفهوم نوآوری در ذیل مکتب امام خمینی(ره) می‌پردازد 🔶 پرسش این شماره کشور آمریکا به عنوان سردمدار نظام جهانی چند سالی است که با مشکلات متعددی دست و پنجه نرم می‌کند.افت اقتصادی، تغییر ترکیب جمعیتی، کاهش قدرت نظامی و... از جمله مسائلی است که موجب تضعیف قدرت هژمونیک آمریکا شده است. کرونا نیز عامل جدی دیگر بود که انگاره قدرت پوشالی آمریکا را برملا نمود و ضعف مدیریتی آمریکا را نشان داد. فارغ از این موجب ایجاد شکاف و مشکلات اقتصادی مضاعف بر این کشور شد. اما اینک اتفاق تلخ دیگری در این کشور رقم خورد که نشان از بحران هویتی در این کشور بود. کشته شدن سیاه‌پوست آمریکایی به دست پلیس این کشور جرقه‌ای در انبار باروت بوده است و موجب اعتراضات گسترده مردم این کشور شد. خشونت و تبعیض و ناعدالتی نهفته و انباشته شده در این کشور امروز عیان شده و موجب به خیابان آمدن مردم شده است. این اتفاق، دوباره این پرسش را زنده کرد که آیا واقعا آمریکا رو به افول است؟! تحلیل‌ها و نظرات مختلف اساتید در این‌باره را در این بخش می‌توانید دنبال کنید. 🔶بازتاب این شماره بعد از شکست اصلاح‌طلبان در انتخابات مجلس سال98، متفکران و سیاست‌مداران جریان اصلاحات به دنبال اصلاحات و نقد درون گفتمانی خود شدند، و هر کس از منظر خود به تحلیل می‌پردازد. در این شماره در بخش بازتاب، به سراغ بررسی آراء و نظریات برخی از این چهره‌ها رفته و نظریات آن‌ها را با یک تحلیل کلان نشر داده‌ایم. در این شماره محمدرضا تاجیک از مرگ اصلاحات می‌گوید و معتقد است اصلاحات راهی برای تداوم نخواهد داشت. از سوی دیگر اما بسیاری دیگر مانند جلائی‌پور، محسن آرمین و مهدی تدینی به دنبال مشکل کار گشته تا با اصلاح آن، جریان اصلاحات را نجات دهند. 🔸چالش این شماره در این بازه زمانی اما با قتل فجیع رومینا، دختر ۱۳ ساله تالشی به دست پدرش چالشی را در فضای مجازی شکل داد و جریان‌ها مختلف فکری و سیاسی را به کنش در این امر پرداخت. به اختصار اما در این شماره به این مساله می‌پردازیم. از سویی جریان‌های زاویه‌دار با سیاست‌های انقلاب اسلامی سعی داشتند تا از این مساله بهره‌وری سیاسی به عمل آورده و در فضای مجازی به موج‌سواری بپزدازند. 🔗 هم اکنون این شماره را در سایت‌های ذیل دانلود کنید: 🔻سایت فکرت 🌐 http://fekrat.net/?p=1495 🔻خبرگزاری مهر 🌐 mehrnews.com/xS9Hp ⚠️ دوستان و مخاطبین عزیز، نقدها و ملاحظات خود را برای ما بفرستید، تا در نسخه‌های آینده آنها را اصلاح کنیم. همچنین نسبت به مطالبی که در این شماره از روشنفکران آمده، نقد یا تحلیلی دارید برای ما بفرستید تا با اسم خودتان در شماره‌های آتی درج شود. 🌷 ⚜️ @taammolat74
🔰دردهای انسان امروز برای اندیشیدن شایسته نیست؟ ✍️ حسین فلسفی 🔘 بخش 1 از 2 🔸با نگاهی به فهرست نوشته‌های سقراطی –افلاطونی می‌توان پی برد که آنان در پی گره‌گشایی از دشواریهای پیش روی انسان آن روزگار بوده‌اند و درست همان را خوانده‌اند: مسائلی مانند دین‌داری چیست؟ زیبایی چیست؟ داد چیست؟ دلیری چیست؟ وجود چیست؟ شعر چیست و شاعر کیست؟ فضیلت چیست؟ دوستی چیست؟ سیاست چیست و سیاست‌مدار کیست؟ فلسفه چیست و فیلسوف کیست؟ لذت چیست؟ نفس چیست قانون چیست؟ وجود چیست؟ دولت‌شهر چیست؟ و …. 🔹ارسطو با دشواری‌هایی رودرروست که با آن‌ها دست پنجه نرم کرده است و در حل آن‌ها سخت کوشیده است. بخشی از این مسائل همین فیلسوفان طرح کرده‌اند و سبب سرگشتگی اندیشمندان شده‌اند. 🔸از ارسطو به این‌سو، دیگر نه از طرح مسئله خبری هست و نه از حل مسئله و کار فلسفه شرحی است بر مسائلی که از آن دیروز بوده است؛ بر شرح‌ها شرح نوشته می‌شود و همچنان انگشت دردهان جوهر و عرض و ماده و صورت و عالم اشباح مجرده و… است فلسفه. ده‌ها هزار برگه شرح بر شرحِ شرحِ شرحِ فلان از بهمان کتاب که مسائل آن اندیشه را افسرده و جان را پژمرده می‌کند. 🔹آیا امروز فلسفه چیزی برای طرح کردن ندارد؟ آیا دردهای انسان امروزی برای اندیشیدن شایسته نیست؟ آیا محیط‌زیست نمی‌تواند اندیشه برانگیز باشد؟ آیا وجود انسان (اگزیستانس) همان بوده است یا درگذر زمان دگرگون‌شده است؟ آیا خشکیدن یا خشکاندن یک درخت برای تأمل بسنده نیست؟ 🔸از فلسفه انتظار می‌رود که بیافریند و خود برای آن راه‌حل پیشنهاد کند و با چنین کاری اندیشه را در خروش آورد، ولی امروز فلسفه چنان ترسو شده است و خود را نهان کرده است، درمانده ای است که باید درمان شود تا درمان کند. اگر این پیر فرتوت یاوه گو توان آفریدن بحران ندارد، دست‌کم باید بتواند در بحران‌ها خود را شریک کند و دستی بر آتش آن بگذارد. ✔️[ادامه دارد...] ⚜️ @taammolat74
🔰دردهای انسان امروز برای اندیشیدن شایسته نیست؟ ✍️ حسین فلسفی 🔘 بخش 2 از 2 🔸فلسفه در رویارویی با باید این باشد که زندگی و معنای آن را بازاندیشی کند. زندگی چیست و چه معنایی دارد و معنا چه معنایی دارد؟ آیا زندگی برنامه‌ریزی شدنی است یا ویروسی هم می‌تواند آن را از راه به در کند؟ زندگی با وجود چنین رخدادهایی تا چه اندازه ارزش زیستن دارد؟ و…. 🔹یکی از کارهای دیگر فلسفه در رویارویی با مسئله کرونا باید آن باشد که فلسفه بحث از «دیگری» را برجسته کند و درباره آن تأمل نماید. دیگری چیست و چه نسبتی با من دارد؟ حضور دیگری برای من و من برای دیگری از چه ارزشی برخوردار است؟ آیا می‌توان بی دیگری زیست؟ حضور دیگری چه معنایی به معنا می‌دهد؟ مرز حضور دیگری در زندگی تا کجاست؟ نقش احساسات، عواطف و عقل در برقراری ارتباط با دیگران کدام است؟ 🔸کار دیگر فلسفه در این مسئله باید باشد؛ تنهایی چیست و تنها کیست؟ آیا می‌شود تنها زیست و چه معنایی می‌تواند داشته باشد؟ تنهایی چه نقش مهمی در پرورش آدمی دارد؟ آیا تنهایی به پوچی، بی‌معنایی و بیهودگی زندگی می‌انجامد؟ 🔹کار دیگر تبیین است. در چنین شرایطی که مرگ همچون سایه در کنار زندگی است، تبیین آن بیش و پیش از هر چیزی بایسته‌تر می‌نماید. مرگ چیست؟ آیا می‌شود از آن گریخت؟ علت ترس از مرگ چیست؟ مرگ‌اندیشی چیست و چه نتایجی دارد؟ و…. 🔸کار دیگر تبیین است. از یک‌سوی خداوند خیر و قادر و عالم است و از سوی دیگر پدیده هایی مانند ویروس کرونا شر پنداشته می‌شوند چگونه می‌توان این دو را باهم سازگار کرد؟ و…. 💢از آنچه کوتاه گفته شد انتظار می‌رود فلسفه در چنین رخدادهایی با مشاوره دادن و تبیین پدیده‌ها پای در میدان بنهد و نقش تاریخی خود را بازی کند نه این‌که در گوشه‌ای بخزد و چشم‌به‌راه دیگر علوم باشد. ⚜️ @taammolat74
🔰 تکوین و تکون هویت ملی ایرانیان ✍️موسی نجفی 🔸بحث تکوین و تکون هویت ملی ایرانیان، بحثی کلیدی و کلان است که ابعاد مختلف را دربر می‌گیرد. این مقوله از نظر مفهوم‌شناسی و روش‌شناسی حوزه وسیع بین رشته‌ای شامل تاریخ، علوم سیاسی و فلسفه را دربردارد. 🔹به نظر می‌رسد ایرانی‌ها در طول حیات خود با چهار بحران بزرگ روبرو بودند: بحران هلنی، عربی، ترکی ـ مغولی و غربی. برخلاف بحران هلنی و بحران ترکی و مغولی، بحران عربی و بحران غربی دارای «ابزار هویت‌سازی» بوده اند و برخورد ایرانی‌ها با هر کدام متفاوت بوده است. در بحران عربی، ایرانی ها به هرحال اسلام را پذیرفتند و این آیین را به هسته مرکزی و ذات وجودی خود راه دادند، ولی در مسئله بحران غربی، پس از گذشت 150 تا 200 سال، ایرانی ها هنوز مفاهیم غربی را به منزله هسته و ذات خود نپذیرفته‌اند. 🔸به نظر می رسد این موضوع به بحث نظریه ذات برمی گردد؛ یعنی هر ملتی برای خود ذاتی دارد که حقیقتی را بیان می‌کند و این حقیقت روح ملی یک ملت را نشان دهد. اسلام برای ایرانی‌ها مساوی و هماهنگ با این ذات شده است. این ذات برای ایرانی‌ها نوعی «حقیقت‌خواهی و دین‌داری» است که با عنصر «تعالی‌خواهی» در اسلام هماهنگ است. 🔹بنابراین نه تنها اجزای این حقیقت ذاتی با هم تنافری ندارد، بلکه یک نوع جذبه بین این اجزای ذاتی وجود دارد. هرچند رشد سیاسی و نظامی اسلام در ایران از رشد فرهنگی آن سریع‌تر اتفاق افتاده بود و یکی دو قرن طول کشید تا ایرانی‌ها مسلمان شدند، ولی هرچه گذشت گرایش آنها به طرف اسلام بیشتر شد و این هویت بیشتر شکل گرفت. ⚜️ @taammolat74
🔰 قبض و بسط آدمی ✍️ امیررضا مافی 🔸آدمی سرشار از تجربه‌های گوناگون است. تجربه‌ی درد که یکباره پیش می‌آید و از بین می‌رود و و به دلیل خرق‌عادت، در خاطره می‌ماند تا رنج که دردی است مدام و منقطع؛ همچنین تجربه‌ی فرح، خوشی و نشاط. 🔹آدمی ضمن تجربه‌ی هر روزه‌ی زیست‌اش گاهی دچار بسط است و گاهی دچار قبض. قبض و بسط در هر بستری، معنایی خاص را به ذهن متبادر می‌کند، اما آنچه ما اینجا از آن مراد می‌کنیم، رخدادش در تجربه‌ی روزمره‌ی مشترک آدمی است. 🔸ما گاهی انگار حالمان خوب است و گشاده ضمیر، هر چه هستی در برابرمان می‌گذارد، می‌فهمیم و تحلیل می‌کنیم و این حال خوب سرشار از حیرت و اندیشه است، سرشار از حرکت و تکاپو. گاهی اما چنان در خود پیچیده‌ایم و بدحال که اصلا حالی نمی‌یابیم و معنایی درک نمی‌کنیم و اصلا مجال اندیشه باقی نمی‌ماند. حالِ اول را باید لحظه‌ی وقوع بسط بدانیم و احوال دوم را آنِ وقوع قبض. 🔹احوال بسط که همواره نیکوست و انسان مدام در پی بسط بیشتر است و این انبساط، حیوانیت ما را کمرنگ و انسانیت ما را افزون می‌کند، اما تا قبض نباشد درک بسط میسر نیست و البته قبض دلایلی دارد که فهم آن لازم است. 🔸قبض گاهی از جانب حضرت حق است و گاهی در پی جدال اندیشه عارض می‌شود، یعنی در مسیر فراگرفتن معنا چنان آدمی خسته می‌شود که کاری از پیش نخواهد برد. قبض لحظه‌ی انزوا و بی‌چارگی است، لحظه‌ی ندانستن و نفهمیدن، لحظه‌ی اعتیاد و صرفا پیشبرد زیستن که آن هم چنگی به دل نمی‌زند. قبض آن اوقاتی است که امری در آن شکوفا نمی‌شود و معنایی منکشف نمی‌گردد. قبض، چونان گرفتگی فکر است و دردی است که با هیچ مسکنی درمان نخواهد شد. 🔹اول دلیل قبض اگر از جانب خدا و معلول جدال فکر نباشد، قطعا تن است. تنانگی و تن‌محوری به معنای آمیختگی با دنیا و هر چه در دنیا ارزش‌ دارد، یعنی آمیختگی با هیچ و انفکاک از امکان دریافت معنای اصیل. دیگر دلیل قبض عادت است: ما به هر معنایی عادت کنیم قبض پدیدار می‌شود، مثل همین روزهای پایانی ماه مبارک رمضان که دیگر خیلی از ما شوق و ذوق ابتدایی ماه را نداریم و در حال شمردن روزها برای پایان لحظات صیام‌‌ایم. مانند مهمانی که با ذوق آمده و حالا خسته در انتظار پایان مجلس نشسته است. 🔸قبض و بسط برای انسان است، باید آن را بشناسیم، لحظات انبساط را گسترش دهیم و دلایل قبض را از بین ببریم. این روزها، مجالی است اندک برای اندیشیدن به احوال خود که بسط در دریافت معنا، همواره در گرو خلوت گزیدن و التفات بی‌پایان به نفس، میسر خواهد شد و امان از لحظه‌ای که به قبض عادت کنیم و حیوانیت خویش را کافی بدانیم. ⚜️ @taammolat74
♨️
«ژورنالیسم و اندیشه»

[بخش چهارم]📍بخش سوم 🔰 روزنامه‌خوان و رازخوانی فلسفه ✍️ علیرضا سمیعی 🔸ما عادت داشتیم اهل فلسفه و حرف‌های آن‌ها را در صفحات لایی جای دهیم. صفحاتی كه زیر صفحات سیاسی ِرویی پیچیده و به دقت مخفی نگاه داشته می‌شوند. گویی نیروهایی در كار هستند كه نمی‌خواهند حرف‌های فلسفی را به روی مردم بیاوریم. چند روزنامه را می‌شناسم كه گاهی در صفحه‌ی اول‌شان عكس و یادداشت كسانی را چاپ می‌كنند كه در عالم فكر و علم شهرتی دارند؛ ولی گویا آن‌ها هم خطابه‌های سیاسی‌شان را به حاشیه‌ی سمت راست یا چپ عكس اصلی آورده‌اند. كسی كه شهرتی در جامعه‌شناسی دارد باید كه بتواند قلم بردارد و نظرش را با مردم در میان بگذارد؛ اما اگر در چنین جایی از «اصالت وجود یا ماهیت» بگوید، حتی جوهر چاپ‌خانه را به تعجب وا می‌دارد! 🔹 فیلسوفان جدید از قضایایی انضمامی دم می‌زنند. آن‌ها می‌خواهند با مردم حرف بزنند. این موضوعی نیست كه فقط به چند دهه‌ی اخیر باز گردد. «هگل» كه در شمار بزرگ‌ترین فلاسفه‌ی تاریخ به شمار می‌رود، گفته: «مطالعه‌ی روزنامه هم‌چون خواندن نماز صبح واجب است». 🔸اما هنوز دلبسته‌گان فلسفه خطر سطحی شدن بحث‌هایشان را بیخ گوش خود حس می‌كنند. زیرا بیم آن می‌رود كه جمله‌های دقیق فلسفی در چرخ گوشت ژورنالیسم بدل به ادا اطوارهای روشن‌فكرانه شود. هرچه باشد، دوگانه‌ی فلسفه كلاسیك و فلسفه‌ی انضمامی با دوگانه‌ی كتاب فلسفه و روزنامه‌ای كه صفحه‌ی اندیشه دارد، یكی نیستند. 🔹راز گفته‌ی هگل نیز همین بود. او فكر را عروسك دست‌ساز فیلسوف نمی‌دانست؛ بلكه به نظرش فكر از ورای آدمیان و حتی تمدن‌ها در صیرورت است و نه تنها با اقوال فلاسفه بلكه با احوال و كردار مردمان و تمدن‌ها ظاهر می‌شود. لذا وقتی صدای سم اسب ناپلئون را صدای تاریخ می‌خواند، منظورش تأیید پادشاهی وی نبود؛ بلكه می‌خواست بگوید این اراده‌ی تاریخ است كه در كالبدی سوار اسب شده و همه چیز را دگرگون می‌كند. فكر، خود برای دگر می‌شود و ما را دیگرگون می‌كند. 🔸البته به نظر وی روزگار تازه‌ای آمده؛ روزگاری كه فكر افشا می‌شود. این افشاگری ضامن آگاهی عمومی، مسئولیت عام و آزادی همه‌گیر است. در نتیجه به نظر او روزنامه چیزی نیست كه در آن حرف‌های فنی فلسفه بزنند؛ بلكه از لوازم جدیدی است كه فكر جدید برای گسترش خود انتخاب كرده است. 🔗ادامه مطلب را در لینک ذیل بخوانید: 🌐 https://vrgl.ir/ohcIB ⚜️ @taammolat74
🔰 حقوق بشر ليبرالي؛ از تئوري تا عمل ✍️احمدحسين شريفی 🔘 بخش 1 از 2 يکي از مهمترين اصول و بلکه بنيان‌هاي اخلاق ليبرال، «حقوق بشر» است. ليبرال‌ها در سده‌هاي اخير فراوان در اين باره تئوري‌پردازي کرده و سخن‌ها گفته‌اند. 🔸جان لاک، فيلسوف تجربه‌گراي انگليسي، به عنوان يکي از خداوندان و بنيانگذاران ليبراليسم سياسي و حقوقي، برابري ذاتي و طبيعي را نشانة برابري حقوقي مي‌دانست و آدميان را نه تنها در برابر ديگر همنوعان خود آزاد مي‌دانست بلکه بانگ آزادي و رهايي بشر از هر گونه قدرت مافوق زميني را سر مي‌داد! 🔹امانوئل کانت، فيلسوف شهير آلماني نيز مي‌گفت آدميان همگي غايت في نفسه‌اند؛ و جوامع غربي را چنين آموزش مي‌داد که «با انسانيت خواه در مورد شخص خودت يا ديگري چنان رفتار کن که او را به مثابة غايت نظر کني و نه هرگز به مثابة وسيله‌اي براي وصول به غايتي ديگر» ⭕️افزون بر اين انديشه‌هاي فلسفي، در مقام قانون‌گذاري نيز، اعلامة استقلال آمريکا در سال 1776 و اعلامة حقوق بشر و شهروند فرانسه در سال 1789 و اعلامية جهاني حقوق بشر مصوب سال 1948 در مجمع عمومي سازمان ملل، همگي از جملة ‌اسنادي هستند که چنين ايده‌هاي دلربا و دلفريب ليبرال‌ها را دربارة حقوق بشر ترسيم مي‌کنند. اما با نگاهي اجمالي به «ليبراليسم تحقق‌يافته» و «حقوق بشر در مقام عمل» مي‌توان گفت بدترين و بي‌سابقه‌ترين حق‌کشي‌هاي تاريخي عليه بشريت در رژيم‌هاي ليبرالي رقم خورده است. در لواي زيباي حقوق بشر، چيزي که براي آنها مطرح نبوده است انسانيت و حقوق بشر و منزلت انسان بوده است. 🔸جالب است که بدانيم شارل دو مونتسکيو (1689-1755)، انديشمند بسيار مشهور فرانسوي، نويسندة کتاب روح القوانين که از مهم‌ترين کتاب‌ها در حوزة آزادي، حقوق طبيعي، برابري، تفکيک قوا و امثال آن است؛ معتقد است همة اين فضايل (يعني آزادي، برابري، و ...) صرفاً براي سفيدپوستان فضيلت‌اند و سرايت آنها به سياه‌پوستان را کاري نادرست مي‌داند! ✔️[ادامه دارد...] ⚜️ @taammolat74 ⚜️ @ahmadhoseinsharifi
🔰 حقوق بشر ليبرالي؛ از تئوري تا عمل ✍️احمدحسين شريفی 🔘 بخش 2 از 2 🔸منتسکيو درباره سياه‌پوستان به صراحت مي‌نويسد: «اين موجودات که يکسره به رنگ سياه هستند با چنان بيني پهن کمتر مي‌توانند مورد ترحم قرار گيرند. من باور نمي‌کنم خدا با شعوري که دارد اين موجود کريه را با آن موهاي وزوزي و لب‌هاي کلفت و بيني پهن به عنوان انسان خلق کرده باشد. ... اگر آنان را انسان بدانيم اين سوء ظن پديد مي‌آيد که پس ما دودمان مسيحي نيستيم.» 🔹ديويد هيوم (1711-1776)، فيلسوف تجربه‌گراي اسکاتلندي نيز در کتاب به اصطلاح اخلاق خود مي‌نويسد: «موقعيت انسان‌ها در ارتباط با جانوران، آشکارا به همين ترتيب است. اينکه جانوران چقدر از عقل برخوردارند، مطلبي است که روشن کردن آن را به ديگران وا مي‌گذاريم. برتري آشکار اروپايي‌هاي متمدن به سرخ پوستان وحشي، ما را وسوسه مي‌کند آنها را نيز در همين وضعيت قلمداد کنيم، و ما را وا مي‌دارد در رفتار با آنها قيد عدالت و حتي انسانيت را کنار بگذاريم.» (جستاري درباب اصول اخلاق، ديويد هيوم، ص42) 🔸ويليام ريچارد اسکات (1932- ) جامعه‌شناس آمريکايي و استاد دانشگاه استنفورد، در کتاب «سازمان‌ها: سيستم‌هاي حقوقي، حقيقي و باز»، مي‌نويسد: «در اوايل دهة 1980 در ايالات متحده دستمزد ساعتي مردان سياهپوست 72 درصد سفيدپوستان مردم بود، ولي استخدام کمتر با ثبات سياه‌پوستان 56درصد مردان سفيدپوست بود. ... اين اختلافات در بين سفيدپوستان و سياه‌پوستان با تحصيلات برابر هنوز هم وجود دارد. به همين‌سان، در ايالات متحده در خلال دهة 1980 زنان تنها 70 درصد نرخ مردان را دريافت مي‌کردند، و اين اختلاف در سالهاي بين 1920 و 1980 تغيير چنداني نداشته است.» 💢و بيچاره کساني که فريب آن لفاظي‌ها و نظربازي‌هاي ليبرال‌ها را دربارة حقوق بشر و آزادي و انسانيت خورده‌اند و چنين پنداشته و مي‌پندارندکه منهاي دين و بدون باور به خدا و معاد هم مي‌توان نظراً و عملاً از حقوق بشر و آزادي و کرامت انساني دفاع کرد. کسي که خدا را هم به خدايي و خالقيت به رسميت نمي‌شناسد، چگونه مي‌تواند حقوق و آزادي‌هاي معمولي انسان‌هاي مظلوم و بي‌دفاع را به رسميت بشناسد؟! تاريخ نشان داده است که شعار حقوق‌ بشر و آزادي منهاي باور به خدا و نبوت و معاد، صرفاً ابزاري براي بردگي و ظلم بيشتر است. ⚜️ @taammolat74 ⚜️ @ahmadhoseinsharifi
📘دانلود pdf | اولین شماره نشریه کرونا پلاس ♨️ مجموعه نگاشت‌های تخصصی در ابعاد انسانی و اجتماعی 🔸بحران کرونا از اواخر سال گذشته به صورت یک چالش بزرگ بین‌المللی ظاهر شد که عرصه‌های مختلف اجتماعی، سیاسی و اقتصادی کشورهای مختلف را در مدت کوتاهی در نوردید. بدون شک این رخداد یک امر صرفا پزشکی-درمانی نبوده و ابعاد مهم اجتماعی-انسانی دارد. رویکردی که مرکز رشد دانشگاه امام صادق علیه السلام در کتاب کرونا مثبت دست‌مایه بحث و بررسی قرار داده است. 🖌 هیئت تحریریه: دکتر مصباح‌الهدی باقری، حمید ایزدبخش، حسین سرآبادانی، مجید محمدزمانی ⏰ بهار 1399 ⚜️ @taammolat74 👇👇👇
کرونا-نسخه-کم-حجمRg.99.02.24.pdf
1.63M
📘دانلود pdf | ولین شماره نشریه ♨️ مجموعه نگاشت‌های تخصصی در ابعاد انسانی و اجتماعی 🔹این ویژه‌نامه مشتمل بر ۲۳ نگاشت تخصصی پیرامون ابعاد اجتماعی-انسانی «بحران کرونا» و در چهار بخش تنظیم و تدوین‌شده است. بخش اول با عنوان «کرونا و سنت ابتلاء اجتماعی» و در 4 نگاشت تخصصی، به تبیین رویکردی دینی در مواجهه و مدیریت بحران کرونا پرداخته است. «کرونا در بستر اجتماع» عنوان بخش دوم ویژه‌نامه است که ده نوشته از این مجموعه را به خود اختصاص داده و شامل رویکردهای متنوعی از جمله شناختی، تمدنی، اقتصادی، سلامت و عادلانه می‌باشد. قسمت سوم با عنوان «کرونا و فضای مجازی» و در 5 نگاشت تخصصی، به بررسی تعامل و ترابط بحران کرونا و فضای مجازی پرداخته و مباحث پرورشی تا حکمرانی در این زمینه را پوشش داده است. در نهایت بخش پایانی با توجه به اهمیت و گستردگی بحران کرونا در نظام آموزشی، با عنوان «کرونا و نظام آموزشی» در ۴ نوشتار، آثار و پیامدها و همچنین تاثیر و تاثرات این بحران بر بخش آموزش کشور را زیر ذره‌بین قرار داده است. ⚜️ @taammolat74
🔰 درآمدی بر سنت‌گرایی 🔸حول و حوش اوایل قرن بیستم آرای افرادی مانند ، ، و آغازگر شماری از مباحث پیرامون سنت گرایی در غرب بود. اینان به این محور مبنایی اعتقاد داشتند که سنت، حقیقت وحی الهی است که در ابعاد وجودی انسان در هنر، علوم و صنایع جریان دارد. سنت گرایان معتقدند انسان با جدا شدن از آن مبنای الهی و تسلط و چیرگی بیش از اندازه بر عقل و خرد، از آن حقیقت نخستین و معرفت حقیقی جدا شده است. 🔹بنابراین در گردابی سیاه گرفتار آمده است؛ تبعات آن نیز همین بلایی است که مدرنیته بر سر بشر امروزی آورده است. این مسلک فکری گاه با وحدت متعالی ادیان و و شناسانده می شود و معتقدان به این مسلک را سنت گرا می نامند؛ اگر چه نباید فراموش کرد که این شیوه فکری در ابتدا به سهولت پذیرفته نشد؛ آثار گنون سال ها در اروپا ممنوع بود و کسی اگر از این شیوه فکری سخن می گفت به شدت طرد می شد. 🔸تحصل گرایان، پیروان پراگماتیسم و تجربی باوران از جمله کسانی بودند که با این نحله به شدت برخورد داشتند. شاید بتوان نخستین دشمن سنت را نامید که با عبارت می اندیشم پس هستم (Cogito ergo sum) چنان بهایی به عقل داد که حقیقت اولی را به فراموشی سپرد و آغازی شد برای ارائه نظریاتی که عقل را در آن جدی می پنداشتند. 🔹امروزه جریان در جهان بالغ بر پنجاه متفکر و نظریه پرداز زنده و مرده دارد. اندیشمندانی؛ اما در میان این نظریه پردازان تنها نام ایرانی ای که دیده می شود است که از اغلب سنت گرایان و نخستین نظریه پردازان سنتی درس گرفته است. ⚜️ @taammolat74
🔰 هنر قرآن، هنر تولیدی است! ✍️سیدمیثم میرتاج‌الدین 🔸نقل است که قرآن زبانی هنری داشته و از منظر زیبایی‌شناسی، یک اثر هنری به شمار می‌آید. برای اثبات این مدعا، ظرایف و لطایف فراوان قرآنی نظیر رعایت سبک‌های زیبای ادبی و عبارت‌پردازی بی‌همانند آن را شاهد می‌آورند، اما می‌توان از زاویه‌ای دیگر نیز به هنر قرآن اشاراتی داشت. 🔹طبق تعبیر برخی اندیشمندان، هنر بر دوگونه است: «هنر ارائه» و «هنر تولید». هنر ارائه بدین معناست که هنرمند در مواجهه با یک پدیده، زیبایی موجود در آن را یا با زبان تصویر مانند نقاشی و پیکرتراشی و نمایش یا با زبان قلم و نوشتار ارائه می‌کند. «هنر تولید» نیز یعنی هنرمند در مواجهه با یک پدیده، احساسات خود را به منظور هماهنگ‌سازی ارزش‌ها منعکس می‌سازد. در حقیقت هنرمند دست به تولید می‌زند. تولیدی که محصول برخورد نظام حساسیت‌های ویژه هنرمند با آن پدیده است و مخاطب را با مقاصد خود همراه می‌کند. 🔸با این نگاه، آیا خداوند متعال در ذیل داستان‌های متعدد و گوناگونی که طرح می‌کند، به دنبال ارائه زیبایی‌ها و زشتی‌های موجود در آن پدیده است که فایده چندانی جز و فراهم‌آوری و ندارد یا در واقع دست به تولید یک نگاه ویژه زده و به عبارتی به دنبال آن است عینک مورد توجه خود را بر چشم بینندگان و خوانندگان گذاشته و در نتیجه هماهنگی ارزشی میان مقاصد خود و مخاطبان ایجاد نماید و به تعالی حواس و احساسات و عبرت‌آموزی کمک کند؟ 🔹به نظر آنچه در قرآن به ویژه در ذیل داستان‌ها جریان دارد، است. یعنی خداوند متعال به صرف سرگرمی و برای ایجاد هیجان، شادی و غم لحظه‌ای داستان نمی‌گوید، کاری که رسانه بار‌ها با تمام زیرمجموعه‌های صوتی، بصری و کتبی خود انجام می‌دهد. بلکه شیوه داستان‌گویی قرآن به نحوی است که مخاطب را با ارزش‌های مورد نظر خود همراه و زمینه را برای سنجش زیبایی، زشتی، خوبی و بدی به دست خود مخاطب، فراهم می‌کند. 🔸این هنر تولیدی وجدان مخاطب را ارتقا و برای سنجش او معیار‌هایی را به دست می‌دهد که این معیار‌ها هماهنگ با نظام ارزشی توحیدی مورد نظر خداوند متعال است. اکنون با این توصیف، می‌توان به طرح داستان ، ، داستان و... نگاهی دوباره انداخت و قدم به قدم هنر تولیدی را در آیات نورانی قرآن مشاهده کرد و به وضوح هماهنگ‌سازی نظام ارزشی خداوند با مخاطب را آن هم بدون شعار و با پرهیز از کلیشه‌های مرسوم در داستان‌گویی‌های رایج دریافت. شاید اگر ما به دنبال الگویی برای ساختن هستیم، این نحوه داستان‌گویی قرآن قابل اعتنا باشد. ⚜️ @taammolat74
♨️
«ژورنالیسم و اندیشه»

[بخش پنجم]📍بخش چهارم 🔰 تفکرزدایی ژورنالیسم ✍️محمد خندان 🔸یکی از اوصافِ بشرِ معاصر این است که زندگی‌اش چنان با ژورنالیسم پیوند خورده است که به‌سختی می‌تواند بدون آن زندگی کند. به ‌تعبیری می‌توان گفت که این ژورنالیسم است که شیوه‌ی نگریستنِ ما به خودمان، به دیگران و به جهان را شکل می‌دهد و در واقع، این گزارش‌های ژورنالیست‌ها است که واقعیت‌های مشترکِ ما را برمی‌سازد. 🔹نسبتِ ژورنالیستی با پدیده‌ها تفکرزداست؛ زیرا ژورنالیسم در سطحیتِ ایدئولوژی درمی‌ماند و به ژرفای پدیده‌ها راه نمی‌برد. اگر به تاریخ ژورنالیسم نگاه کنیم، درمی‌یابیم که فراگیرشدن ژورنالیسم در قالب روزنامه‌نگاری بعد از قرن هجدهم، با ایدئولوژیک‌شدنِ آن و انقیادش در دستانِ سیاست قرین بوده است. 🔸سرراست‌ترین راه برای نشر ایدئولوژی، نهاد ژورنالیسم است. ژورنالیسم در همه‌ی صورت‌های آن، اعم از دیداری و شنیداری و آنالوگ و دیجیتال، پدیده‌ها را بر وجهی ایدئولوژیک مجسم می‌کند و درباره‌ی آن‌ها متناسب با سطحیتِ ایدئولوژی سخن می‌گوید. تصویری که در ژورنالیسم از پدیده‌ها عرضه می‌شود، متناسب با نگاه ایدئولوژیک تنظیم شده و به ‌نحوی درباره‌ی آن‌ها سخن گفته می‌شود تا هر چه بهتر و راحت‌تر توسط مخاطبانِ ایدئولوژی‌زده به مصرف برسند. 🔹در ژورنالیسم یک پدیده فقط و فقط به یک شیوه‌ی مشروع در نظر مجسم می‏‌شود و آن شیوه‏‌ای است که مرضی فهمِ متعارف و اکثریتِ ناپخته و میان‌مایه‌ی جامعه باشد. ژورنالیسم از این طریق، راه‏‌های دیگرگونه دیدنِ پدیده‌ها را عملاً نفی می‌کند. این امر بیان‌گر خصلتِ تفکرزدای ژورنالیسم است؛ چراکه تفکر مستلزم گشودگی به راه‏‌های بدیلِ تجربه‌ی پدیده‏‌هاست. 🔸ژورنالیسم تفکرزداست؛ زیرا از «عجله» خلق شده است. تداومِ بقای ژورنالیسم منوط به این است که حداکثرِ اخبار و گزارش‌ها در سریع‌ترین زمان ممکن تهیه و مخابره شود. در نهاد ژورنالیسم، در قالب برنامه‏‌های به اصطلاح «کارشناسی»، درباره‌ی عظیم‌‏ترین موضوعات به سردستی‏‌ترین وجه سخن‏‌پردازی می‏‌شود و همه در عجله‏‌اند که بگویند و بنویسند و صفحات و برنامه‌ها را پر کنند. 🔗ادامه مطلب را در لینک ذیل بخوانید: 🌐 https://vrgl.ir/8uesA ⚜️ @taammolat74