eitaa logo
تبیین
2.7هزار دنبال‌کننده
4.9هزار عکس
425 ویدیو
34 فایل
🔺اهداف: 🔹تهذیب نفس 🔹امام شناسی و مهدویت 🔹روشنگری و بصیرت‌افزایی 🔹ارتقاء بینش دینی و سیاسی 🔹دشمن شناسی و جنگ نرم 🔹ارتقاء مهارت‌های تربیتی 🔹و... 🔸هدف ارائه‌ی الگوست؛ با شبکه‌های اجتماعی کسی متفکر نمی‌شود، باید #کتاب خواند.
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️خویشتن داری جوان 🔹ارزش هر انسانی قبل از هر چیز به گزینش ارزشها و میزان دلبستگی به آنها در زندگی اش مربوط می شود. معیار تعادل او بستگی دارد به این که حقیقتا او تا چه اندازه بر اعصاب خود، مسلط بوده و از برخوردار است. هنگامی می تواند خود را صاحب اراده ای قوی فرض کند که بتواند در مقابل خواسته ها و اش بایستد و با و بردباری و به کار گیری و اندیشه، مشکلات زندگی را یکی پس از دیگری از سر راه خود بردارد و بر هوا و هوس خود غلبه کند. اصولا باید توجه داشت که انسان جز از طریق نمی تواند به انسانیت، دست یابد، زیرا و غریزه به طور طبیعی به طرف لذات و شهوات تمایل دارد و اگر انسان در برابر این کششهای غریزی مقاومت نکند، عملا قدم به قدم به ورطه حیوانیت و سقوط و تباهی نزدیکتر می شود. انسانیت از اینجا آغاز می شود که انسان در برابر کشش های نفسانی مقاومت و پایداری کند و تسلیم امیال و شهوات زودگذر خود نگردد تا زمینه برای رشد و پرورش استعدادهای روحی و ملکوتی در او فراهم شود. 🔹بدون چنین خویشتن داری راه به روی انسانیت و معنویت، بکلی مسدود است، لذا می توان گفت که لازمه هر کمالی در انسان، خویشتن داری در برابر امیال و شهوات است. از طرفی تحمل هر ناگواری و محرومیتی همراه با یک گشایش باطنی و راحتی است، چنان که قرآن می فرماید: «إِنَّ مَعَ الْعُسْرِ يُسْرًا؛ [شرح، ۶] (آری) مسلّماً با (هر) سختی آسانی است». او باید بداند که همواره در معرض بزهکاری و لغزش به سوی شهوات قرار دارد و تنها با و می تواند بر اهریمن درون (تمایلات شهوانی و وسوسه های شیطانی و دشمن برون (عوامل منحرف و دوستان ناباب) پیروز شود. اگر جوانی مرتکب عمل انحرافی و معصیت گردید، باید بلافاصله در پیشگاه خدا کند و تصمیم جدی بر ترک گناه بگیرد تا رفتار ناشایست به شکل یک خصلت زشت و ناروا در وجود او جایگزین نگردد و به صورت عادت ثانوی در نفسش رسوخ نکند. 🔹او باید بداند که توانایی های لازم را برای اصلاح رفتار خویش دارد و در ضمن، قدرت پذیرش او از افراد مسن بیشتر بوده و از تعصب های بیجا به دور است. پس از بیان خطاهایی که ممکن است انسان، مرتکب آنها بشود، را به عنوان راه حل اصلی اصلاح رفتارش پیشنهاد می کند. «إِلَّا الَّذِينَ تَابُوا مِنْ بَعْدِ ذَٰلِكَ وَ أَصْلَحُوا فَإِنَّ اللهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ؛ [نور، ۵] مگر آنهایی که بعد از آن فسق و بهتان به درگاه خدا کنند و در مقام اصلاح عمل خود برآیند، در این صورت خدا البته بسیار آمرزنده و مهربان است». پیامبر اکرم (ص) می فرمایند: از گناه و خطا به این معناست که فرد، دیگر قصد نداشته باشد که به سوی آن گناه باز گردد. نباید خطای خود را هر چند هم اندک است کوچک بشمارد، تا این که در او پیدا نشود. (ملکه حالت و صفتی پایدار در فرد است که به صورت عادت در می آید و تغییر آن بسیار مشکل بوده و در بعضی اوقات، محال است). 🔹اگر جوان، مطیع خواسته ها و شهوات خود گردید، خود را به هلاکت می اندازد. اصولا نفس انسان، میل به بدی دارد و جوان، تنها با و توجه به خدا می تواند آن را به طرف خوبی ها بکشاند. «...إِنَّ النَّفْسَ لَأَمَّارَةٌ بِالسُّوءِ إِلَّا مَا رَحِمَ رَبِّي ۚ إِنَّ رَبِّي غَفُورٌ رَحِيمٌ؛ [یوسف، ۵۳] به راستی که ، انسان را به سوی بدی امر می کند، مگر آنچه را پروردگارم رحم کند! پروردگارم آمرزنده و مهربان است». جوان با (رعایت تقوا) باید خود را برای زندگی آینده آماده سازد و بداند که این دوران کوتاه به زودی سپری خواهد شد و او نیز به گروه بزرگسالان خواهد پیوست و در آینده ای نه چندان دور عهده دار مسؤولیت اجتماعی شده و تشکیل زندگی خانوادگی خواهد داد. باید بداند و هوشیار باشد که: کسانی در پذیرش و انجام مسؤولیت اجتماعی و خانوادگی موفق خواهند بود که و را به پاکی و سلامتی گذرانیده و از آلودگی های جنسی در امان بوده باشند 📕والدین و مربیان مسؤول، رضا فرهادیان منبع: وبسایت راسخون @tabyinchannel
⭕️اثر ناشکری و کفران نعمت‌ها 🔹این‌ همه ابتلائات و گرفتاری‌های ما، در اثر ناشکری و کفران نعمت‌ های ماست؛ زیرا خداوند سبحان می‌فرماید: «لَئِنْ شَكَرْتُمْ لَأَزِيدَنَّكُمْ وَ لَئِنْ كَفَرْتُمْ إِنَّ عَذَابِي لَشَدِيدٌ؛ اگر سپاسگزاری کنید، قطعاً نعمت خود را برای شما زیاد می‌کنم؛ و اگر ناسپاسی کنید، به‌ راستی که عذاب من سخت و شدید است». [إبراهيم، ۷] 📕در محضر بهجت، ج ۱، ص ۳۵۸ منبع: وبسایت مرکز تنظیم و نشر آثار آیت‌ الله العظمی بهجت (ره) @tabyinchannel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️سیره قرآنی حضرت فاطمه (س) - (بخش پنجم و پایانی) 🔸 (س) در آموزشگاه شخصیت ساز رسالت درس خواند و از دانشگاه وحی و نبوت فارغ التحصیل شد. از آنجا که طول عمر گل یاس پیامبر بسیار کوتاه، ولی او بسیار عمیق است، هنوز جز معصومان کسی نتوانسته به ژرفای وجودی آن حضرت پی‌ببرد و فضایل او را بشناسد. 💠توصیه به قرائت قرآن 🔹یکی دیگر از خدمت‌های  (س) به قرآن، توصیه به قرآن است: «حَبَّبَ إِلَی مِنْ دُنْیاکُمْ ثلاثُ: تلاوة کِتابُ اللهِ وَ النَّظَرُ فی وَجْه رَسُولِ اللهِ وَالإنفاقُ فی سبیل الله؛ از دنیای شما سه چیز محبوب من است: تلاوت_قرآن، نگاه به چهره رسول خدا(ص) و انفاق در راه خدا». [۱] آن حضرت با بیان فضایل تلاوت قرآن، مردم را به قرائت کتاب خدا دعوت می‌کرد و می‌فرمود: تلاوت کننده سوره‌های حدید، واقعه و الرحمن، در آسمان و زمین اهل بهشت خوانده می‌شود. [۲] او حتی در آخرین لحظات عمر پر برکت خود به امیرالمؤمنین (ع) وصیت کرد: «وَ أَجْلِسْ عِنْدَ رَأسی قِبَالَةَ وَجْهی فَأَکْثَر مِن تَلاوةِ القُرآنِ وَ الدُّعاءِ فَإنَّها سَاعَةٌ یحْتاجُ اْلَمیتُ فیها إلی أُنسِ الأحیاءِ؛ آنگاه که وفات کردم... بر بالیم روبروی من بنشین و فراوان قرآن تلاوت کن؛ زیرا در چنین لحظاتی مرده به انس گرفتن با زندگان بسی محتاج است». [۳] 🔹پرسش به سؤالات قرآنی و شرعی مردم از دیگر خدمات  (س) به قرآن است. از بعضی روایات استفاده می‌شود که حضرت از طرف پدرش مرجع پاسخ‌گویی به پرسش‌ها و امور مربوط به مسائل زنان بود. [۴] حتی اگر سؤالی را ده بار از ایشان می‌پرسیدند، او با چهره‌ای بشاش و بدون ابراز ناراحتی، به آنها پاسخ می‌داد. (س)، قرآن محور بود. در واقع زندگی او به قرآن عینیت می‌بخشید. خداشناسی، عبادت، صداقت، انفاق، ساده زیستی، و... بیان احکام قرآن و نشر علوم قرآنی در مجالس به ویژه برای زنان از دیگر خدمات قرآنی این بانوی بزرگ دین است. [۵] یک نمونه از شاگردان تربیت شده او، «فضّه» است. این زن بزرگ که خادم حضرت فاطمه (س) بود، تا بیست سال پس از درگذشت فاطمه (س) به قرآن سخن می‌گفت. [۶] (س) بانویی است که در شأن او ده‌ها آیه و سوره‌ نازل شده که اکثر محدثان فریقین آنها را در کتب روایی خود آورده‌اند و شأن و عظمت او بر هیچ مسلمان منصفی پوشیده نیست. 🔹خدمات ارزنده آن بانو به قرآن کریم، در کتب تاریخی و روایات ذکر شده و یا به علل مختلف از میان رفته است. با وجود تألیفات، سخنرانی‌ها و مرثیه‌سرایی‌های بسیار، هنوز تصویری درست از زندگانی آن حضرت در اذهان وجود ندارد و متأسفانه اکثر مضامین به لحظه بسیار کوتاهی از زندگی‌اش ختم می‌شود، که آن هم برای طلب اشک از شنونده و برآورده شدن حاجات و رفع بلیات است! بنا به روایت امام صادق (ع)، هر کسی به حقیقت وجود  (س) معرفت یابد، بی‌گمان شب قدر را درک خواهد کرد. با این همه، متأسفانه اطلاع ما از او به گریه‌های ممتد و طولانی او پس از رحلت پدر، مکان قبر او و غصب فدک محدود می‌شود و هنوز نتوانسته‌ایم از فلسفه مبارزات، خدمات، خانه‌داری، فرزندداری و حیات سیاسی و اجتماعی او شناخت عمیق داشته باشیم؛ اما می‌توان گفت که او با تلاش‌ها و موضع‌گیری‌های خود می‌خواست به بشریت بگوید که راه رسیدن به قلّه سعادت، پیروی از و است. پی نوشت‌ها؛ [۱] نهج الحیاه، محمد دشتی، مؤسسه تحقیقات امیرالمؤمنین، ص۲۷۱ [۲] کنزالاعمال، ج۱، ص۵۸۲ [۳] بحارالانوار، ج۷۹، ص۲۷؛ مسند فاطمه ، مهدی جعفری، ص۴۴۰ [۴] یسألونک عن الزهراء، جاسم الادیب، لجنة اصحاب الکساء، ص۵۶ [۵] بحارالانوار، ج۴۳، ص۵۴؛ وسائل، ج۱۴، ص۴۳ [۶] ریاحین الشریعه، ج۲، ص۳۱۷ منبع؛ وبسایت عرفان به نقل از پایگاه حوزه @tabyinchannel
⭕️امام على (عليه السلام):  🔸«مَن تَرَكَ إنكارَ المُنكَرِ بِقَلبِهِ و يَدِهِ و لِسانِهِ فَهُوَ مَيِّتٌ بَينَ الأحياءِ»  🔹«آن كه را با قلب و دست و زبانش انكار نكند، مرده اى است ميان زندگان». 📕تهذيب الأحكام، ج ۶، ص ۱۸۱ @tabyinchannel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️طبق قرآن خدا با عروج حضرت عيسی (ع) او را از مهلكه نجات داد و مانع شهادتش شد، امّا مانع شهادت امام حسين (ع) نشد، چرا؟ 1⃣خداوند سبحان هر كاری را براساس مصلحت و حكمت خاصی انجام ميدهد و حقيقت اسرار و حكمت كارهای خدا را هيچكسی نميداند و اگر نظر عرفانی و فلسفی احياناً برای برخی مسائل طرح ميشود، تنها در حد يك احتمال است، و اگر در برخی روايات گاهی مسائل عنوان شده  است، در حد يك جلوه‌ای از اسرار فراوان آن مسائل است، وگرنه حقيقت اسرار كارهای خداوند را غير خود او كسى نميداند. جريان حضرت عيسی (ع) و  (ع) نيز از اين قاعده بيرون نيست و كسى نميداند كه در اين دو مورد چرا خداوند دو نوع اراده نموده است، تنها در برخی روايات آمده است كه در يك حالت روحانی و معنوی و با الهام الهی به آن حضرت گفته شد «يا حسين اخرج الی العراق، فان الله قد شاء أن يراك قتيلاً» [۱] ای به سوی عراق حركت نما كه خدا خواسته است كه در آن سرزمين نصيب تو بشود. 🔹لذا معلوم ميشود كه برخلاف جريان نجات عيسی مسیح(ع) در جريان  آن حضرت مورد بوده است و در متون و منابع اسلامی آمده كه وقتى برخی افراد به حضور امام رسيدند تا او را از رفتن به عراق باز دارند، حضرت به همان كلام الهام شده استناد ميكرد و آنها را قانع مينمود كه جريان رفتن به عراق و شهادت مورد مشيّت و خواست خداوند قرار گرفته لذا بايد بروم. [۲] گذشته از اين قبل از جريان كربلا حتی در زمان (ع) در روايات متعدد آمده كه (ص) از جريان او خبر داده است. [۳] از مجموع اين حقايق بدست می آيد همانطور كه مشيت خداوند بر نجات حضرت عيسی(ع) قرار گرفت، مشيت او بر (ع) تعلق گرفت. در نتيجه چرايی اين دو مسأله را بايد به مشيت و خواست خداوند حواله داد و كسى از اسرار اين دو گونه انتخاب آگاهی ندارد. 2⃣نكته ديگر تحليل نقش و است، يعنى بعيد نيست كه اگر در آن زمان حضرت عيسی(ع) بدست كفار شهيد ميشد، اثر چندانی برای حفظ معارف وحیانی نميداشت، لذا خداوند او را نجات داد. اما در جريان امام حسين (ع) قضيه برعكس است، يعنى شهادت او به اندازه ای در و معارف وحیانی اثر داشت، كه خداوند خواست، آخرين دين آسمانی را با خون و شهادت این بنده خاص خود حفظ كند و اگر  (ع) همانند عيسی(ع) به آسمان برده ميشد، شايد دين خدا از بين ميرفت و مورد نابودی قرار ميگرفت، لذا خداوند از طريق شهادت امام حسين(ع) دين خاتم را تا ابد حفظ كرد. امام خمينی(ره) درباره تأثير شهادت امام حسين(ع) در حفظ اسلام ميگويد: « (ع) مذهب را بيمه كرد، با عمل خودش را بيمه كرده... و مكتب اسلام را نجات بخشيد». 🔹و از آنجا كه حفظ دين در زمان امام حسين (ع) تنها از طريق شهادت امام حسين(ع) تأمين ميشد، خداوند حضرت را همچون عيسی (ع) نجات نداد، لذا «در دوران سيدالشهداء (ع) شرايطی پيش آمده بود كه جز با حماسه شهادت، بيدارى امت فراهم نميشد، و جز با خون این بنده عزيز خدا، نهال دين جان نميگرفت، اين بود كه امام و اصحاب شهيدش، عاشقانه، آگاهانه به استقبال شمشيرها و نيزه ها رفتند تا با مرگ خونين خويش طراوت و سرسبزی را تأمين و تضمين كنند و اين سنت همچنان در تاريخ باقی ماند و درس بزرگ و ماندگار برای همه نسلها و عصرها گشت». [۴] پس بنابر فلسفه عدم نجات امام حسين(ع) ميتوان چنين تعبير و تحليل كرد كه ، تنها از طريق (ع) تأمين ميشد، لذا خداوند او را عيسی گونه نجات نداد، بلكه برای حفظ و بقای دينش، شهادت در راه خدا را نصيب او نمود. 3⃣نكته ديگر آن است كه بر خلاف تعبيرى كه در سؤال آمده، يك هلاكت نيست و عدم شهادت به مفهوم نجات از مهلكه نيست، بلكه شهادت بالاترين، زيباترين و آگاهانه ترين سعادت و حيات است، لذا قرآن كريم هرگز اجازه نداده است كه ، مرگ تلقی شود، بلكه فرمود شهادت زندگی برتر انسان هاست: «و لا تقولوا لمن يقتل فی سبيل الله امواتٌ بل احياءٌ و لكن لا تشعرون». طبق اين فرهنگ قرآنی هرگز مناسب نيست كه گفته شود عيسی(ع) از مهلكه نجات يافت و امام حسين(ع) نجات نيافت، زيرا شهادت زندگی برتر است و نه هلاكت. فيض شهادت چنان ارزشمند است كه اولياء دين همواره از خداوند، آرزوی آن را داشته اند، در مكتب خاندان وحی، شهادت مطلوب و معشوق آنان است و امامان همه مرگشان با شهادت بوده است. [۵]، پس طبق اين تفسير ميتوان گفت حضرت عيسی(ع) از شر كفار نجات يافت، ولی (ع) با شهادت خود نه تنها به حيات و نجات برتر رسيد، بلكه دين خدا را نيز حفظ نمود و تا ابد از خطر نابودی نجات داد و اين مقام بطور يقين، از مقام عيسوی بالاتر و برتر است. مآخذ در منبع موجود است منبع: وبسایت اندیشه قم @tabyinchannel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️امنیت در فرهنگ قرآنی (بخش پنجم) 🔹در آیه دیگر می فرماید:ِ «إِنَّمَا جَزَاءُ الَّذِينَ يُحَارِبُونَ اللهَ وَ رَسُولَهُ وَ يَسْعَوْنَ فِی الْأَرْضِ فَسَادًا أَنْ يُقَتَّلُوا أَوْ يُصَلَّبُوا أَوْ تُقَطَّعَ أَيْدِيهِمْ وَ أَرْجُلُهُمْ مِنْ خِلَافٍ أَوْ يُنْفَوْا مِنَ الْأَرْضِ ۚ ذَٰلِكَ لَهُمْ خِزْيٌ فِي الدُّنْيَا ۖ وَ لَهُمْ فِی الْآخِرَةِ عَذَابٌ عَظِيمٌ؛ [مائده، ۳۳] کیفر و مجازات آنان که با خدا و پیامبرش می جنگند و در زمین (با سلاح و تهدید و غارت) فساد می کنند آن است که کشته یا به دار آویخته شوند یا دستها و پاهایشان بر خلاف یکدیگر قطع شود یا آنکه از سرزمین (خود) تبعید شوند. این کیفر ذلت بار دنیوی آنان است و برای آنها در آخرت عذابی عظیم خواهد بود». این آیه معروف به آیه محاربه و افساد در زمین است و هدف از آن برقراری ، مبارزه با تجاوز و شرارت و جنایت و افراد یا باندهای مسلحی است که مردم را می ترسانند و را به خطر می اندازند. 🔹برای این قبیل جنایتکاران حرفه ای و شرور که اسلحه به دست می گیرند و مردم را به وحشت می اندازند و را می کنند و در زمین می نمایند، یکی از چهار نوع کیفر و را اسلام در نظر گرفته است که بر اساس وضع و مصالح و مقتضیات زمان و کیفیت جرم و وضع مجرمان و ضرورت های اجتماعی، حاکم شرع و والی امر می تواند جنایتکاران را به یکی از کیفرهای یاد شده مجازات نماید، تا شرّ این افراد از سر مردم کوتاه شود و محیط اجتماعی سالم و امن باشد، و کسی جرأت نکند جامعه را تهدید نموده و خوف و وحشت و ترور و ناامنی و آدم کشی و افساد و قتل و غارت به راه بیندازد، و یا با حکومت به مبارزه برخیزد و به قصد توطئه و براندازی، باندهای مسلح به راه بیندازد و علیه امام و حاکم قیام کند و یا توطئه چینی کند. واضح است این و مقررات برای حفظ و پاسداری از و نظم عمومی، سلامت جامعه، برقراری حقوق عادلانه، پیشگیری از آشوبگری، فتنه انگیزی، ناامنی، فساد اجتماعی، تبهکاری و شرارت است و نشان دهنده جایگاه امنیت اجتماعی و حاکمیت نظم و قانون و حق و عدل در جامعه است. 🔹«وَ إِنْ طَائِفَتَانِ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ اقْتَتَلُوا فَأَصْلِحُوا بَيْنَهُمَا ۖ فَإِنْ بَغَتْ إِحْدَاهُمَا عَلَى الْأُخْرَىٰ فَقَاتِلُوا الَّتِی تَبْغِی حَتَّىٰ تَفِيءَ إِلَىٰ أَمْرِ اللهِ ۚ فَإِنْ فَاءَتْ فَأَصْلِحُوا بَيْنَهُمَا بِالْعَدْلِ وَ أَقْسِطُوا ۖ إِنَّ اللهَ يُحِبُّ الْمُقْسِطِينَ؛ [حجرات، ۹] و هرگاه دو گروه از مؤمنان با هم به نزاع و جنگ پردازند، آنها را آشتی دهید؛ و اگر یکی از آن دو بر دیگری تجاوز کند، با گروه متجاوز پیکار کنید تا به فرمان خدا بازگردد؛ و هرگاه بازگشت (و زمینه صلح فراهم شد)، در میان آن دو به عدالت صلح برقرار سازید؛ و عدالت پیشه کنید که خداوند عدالت پیشگان را دوست می‌دارد». بحث برخورد با گروه متجاوز و برقراری صلح بر اساس عدالت و اخوت اسلامی و وحدت و تحکیم و تقویت انسجام و برادری اسلامی و حفظ کیان امت اسلامی است و آنجا که گروهی متجاوز و یاغی و باغی و محارب پیدا شود، باید آنان را سر جای خودشان نشاند و زمینه صلح و عدل را با برخورد با متجاوز فراهم کرد و اجازه تجاوز نداد. ... منبع؛ حوزه نت @tabyinchannel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⭕️امام مهدى عج الله تعالی فرجه: 🔸إنَّ لِی فی إبنَةِ رَسولِ اللهِ اُسوَةٌ حَسَنةٌ. 🔹دختر رسول خدا (فاطمه) براى من سرمشقى نيكو است. 📕الغيبه (طوسى) ص ۲۸۶ @tabyinchannel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️امنیت در فرهنگ قرآنی (بخش ششم و پایانی) ِ🔹قوانین کیفری اسلام در بحث قوانین کیفری و جزایی و قضاوت و حدود و دیات و قصاص و تعزیرات حکومتی و شرعی و اجرای احکام حسبه و حقوق حکومت و مردم و برخورد با متجاوزان به حقوق اجتماعی و کسانی که نظم و امنیت و رفاه عمومی و آرامش اجتماعی را به خطر می اندازند، یا زمینه انحراف و فساد را فراهم می کنند و یا از فرصتها سوء استفاده می کنند، دستورهای قرآن و توصیه ها و مقررات اسلام راهگشا و آموزنده است و دارای ابعاد اجتماعی، سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، حقوقی و قضایی می باشد. البته اصل، پیشگیری و سالم سازی محیط اجتماعی و بهداشت عمومی و در مرحله دوم اصل بر درمان و اصلاح و تربیت مجرمان و فاسدان و کسانی است که حیات اجتماعی را به چالش و خطر و ناهنجاری و فساد می کشند. 🔹چنانچه درمان و اصلاح نتیجه بخش نبود و اصول بهداشتی و تربیتی و اصلاحی مؤثر واقع نشد، نوبت به برخوردهای شدیدتر می رسد، تا به جای آنکه جامعه فدای افراد شود، افراد فاسد و متجاوز فدای سلامت جامعه شوند، که اساس بر حفظ نظم و سلامت و عدالت و احقاق حقوق مردم است و باید این اساس پاس داشته شود. «الَّذِينَ آمَنُوا وَ لَمْ يَلْبِسُوا إِيمَانَهُمْ بِظُلْمٍ أُولَٰئِكَ لَهُمُ الْأَمْنُ وَ هُمْ مُهْتَدُونَ؛ (آری،) آنها که ایمان آوردند، و ایمان خود را با شرک و ستم نیالودند، ایمنی تنها از آن آنهاست؛ و آنها هدایت‌یافتگانند». [انعام، ۸۲] در آیات دیگر موضوع امن و امان و امنیت و حرم امن مورد توجه قرار گرفته است. ریشه و اساس امنیت فردی و اجتماعی از دیدگاه قرآن را باید در ایمان و باورهای عمیق دینی و تقویت بنیادهای معنوی جامعه جستجو کرد و باید به سراغ امنیت روحی، فکری، فرهنگی و آرامش و اطمینان باطنی رفت و اساس آن را در یاد خدا و عشق به کمال پی گرفت؛ که «...الّا بِذِکْرِ اللهِ تَطْمَئِنُّ القُلوب». [رعد، ۲۸]   منبع؛ حوزه نت @tabyinchannel
⭕️دولت آمریکا جلودار تهاجم همه جانبه به اسلام 🔹امروز دین مسلمانان به وسیله‌ی و و ظلم و بی‌ایمانی و بی‌بندوباری در میان جوامع اسلامی که غالباً با ابتکار قدرت های ضدّ اسلامی و به کمک تبلیغات و رسانه‌های آنان و غیر آن انجام می‌گیرد در خطر است، و دنیای آنان به وسیله‌ی سلطه‌ی روز افزون استکبار بر امور کشورهای اسلامی و فشار و دشمنی مضاعف بر هر دولت یا گروهی که بخواهد، افکار را به سوی حاکمیّت واقعی اسلام و استقلال و اقتدار ملت های مسلمان متوجه کند. و البته جلودار این تهاجم همه جانبه به اسلام، یعنی است. هر چشم دقیقی می‌تواند دست یا اراده‌ی آن دولت ضدّ اسلام را در پشت سرِ مصائبی که بر اسلام و مسلمین وارد می‌شود، ببیند. بیانات مقام معظم رهبری ۷۳/۲/۲۵ منبع: وبسایت دفتر حفظ و نشر آثار معظم له @tabyinchannel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️امام محمد باقر علیه السلام 🔹 علیه‌السلام، در طول زندگی خود، به نشر و گسترش حقایق و معارف الهی پرداخت. مشکلات علمی را تشریح نمود. جنبش علمی دامنه داری به وجود آورد که مقدمات تاسیس یک دانشگاه بزرگ اسلامی را که در دوران امامت فرزند گرامیش امام صادق علیه السلام به اوج عظمت رسید، پی ریزی کرد. (ع) در علم، زهد، عظمت و فضیلت سرآمد همه بزرگان بنی هاشم بود. مقام بزرگ علمی و اخلاقی او مورد تصدیق دوست و دشمن بود. به قدری روایات و احادیث، در زمینه مسائل و احکام اسلامی، تفسیر، تاریخ اسلام، و انواع علوم، از حضرت به یادگار مانده است که تا آن روز از هیچ یک از فرزندان امام حسن و امام حسین علیه‌السلام به جا نمانده بود. [۱[ رجال و شخصیت های بزرگ علمی آن روز، نیز عده‌‏ای از یاران پیامبر اکرم (ص) که هنوز در حال حیات بودند، از محضر حضرت استفاده می‌‏کردند. 🔹«جابر بن یزید جعفی» و «کیسان سجستانی» (از تابعین) و فقهایی مانند: «ابن مبارک»، «زهری»، «اوزاعی»، «ابو حنیفه»، «مالک»، «شافعی»، «زیاد بن منذرنهدی» از آثار علمی او بهره‏‌مند شده، سخنان حضرت را، بی واسطه و گاه با چند واسطه، نقل نموده‌‏اند. کتب و مولفات دانشمندان و مورخان اهل تسنن مانند: طبری، بلاذری، سلامی، خطیب بغدادی، ابونعیم اصفهانی، و کتبی مانند: موطا مالک، سنن ابی داود، مسند ابی حنیفه، مسند مروزی، تفسیر نقاش، تفسیر زمخشری، و ده ها نظیر این ها، که از مهم ترین کتب جهان تسنن است، پر از سخنان پر مغز (ع) است و همه جا جمله: «قال محمد بن علی» و یا «قال محمد الباقر» به چشم می‏‌خورد. [۲] کتب شیعه نیز در زمینه‏‌های مختلف سرشار از سخنان و احادیث (ع) است. هرکس کوچکترین آشنایی با این کتاب ها داشته باشد، این معنا را تصدیق می‏‌کند. آوازه علوم و دانش های حضرت چنان اقطار اسلامی را پر کرده بود که لقب (گشاینده دریچه‏‌های دانش و شکافنده مشکلات علوم) به خود گرفته بود. 🔹«ابن حجر هیتمی» می‏‌نویسد: (ع) به اندازه ‏ای گنج های پنهان معارف و دانش ها را آشکار ساخته، حقایق احکام و حکمت ها و لطایف دانش ها را بیان نموده که جز بر عناصر بی بصیرت یا بد سیرت پوشیده نیست. از همین جاست که وی را شکافنده و جامع علوم، و برافرازنده پرچم دانش خوانده ‏اند. [۳] «عبدالله بن عطأ» که یکی از شخصیت های برجسته و دانشمندان بزرگ عصر امام بود، می‏گوید: هرگز دانشمندان اسلام را در هیچ محفل و مجمعی به اندازه محفل (علیه‌السلام) از نظر علمی حقیر و کوچک ندیدم. من «حکم بن عتیبه» را که در علم و فقه مشهور آفاق بود، دیدم که در خدمت (علیه السلام) مانند کودکی در برابر استاد عالی مقام، زانوی ادب بر زمین زده شیفته و مجذوب کلام و شخصیت او گردیده بود. [۴] آثار درخشان علمی امام محمد باقر (ع) و شاگردان برجسته‏‌ای که مکتب بزرگ وی تحویل جامعه اسلامی داد، پیشگویی پیامبر اسلام (ص) را عینیت بخشید. راوی این پیشگویی «جابر بن عبدالله انصاری» شخصیت معروف صدر اسلام است. 🔹جابر که یکی از یاران بزرگ پیامبر اسلام (ص) و از علاقه‏‌مندان خاص خاندان نبوت است، می‏گوید: روزی پیامبر به من فرمود: «بعد از من شخصی از خاندان مرا خواهی دید که اسمش اسم من و چهره ‏اش شبیه چهره‌ی من خواهد بود. او درهای دانش را به روی مردم خواهد گشود. پیامبر اکرم (ص) هنگامی پیشگویی را فرمود که هنوز (ع) چشم به جهان نگشوده بود. سال ها از این جریان گذشت، زمان امام سجاد (ع) رسید. روزی جابر از کوچه ‌‏های مدینه عبور می‏کرد، چشمش به حضرت باقر (ع) افتاد. وقتی دقت کرد، دید نشانه هایی که پیامبر فرموده بود، در او هست؛ پرسید: اسم تو چیست؟ فرمودند محمد بن علی بن الحسین، جابر بوسه بر پیشانی ایشان زد و گفت: جدت پیامبر (ص) به وسیله من به تو سلام رساند! جابر از آن تاریخ، به پاس احترام پیامبر و به نشانه عظمت (ع) هر روز دوبار به دیدار حضرت می‏رفت، او در مسجد پیامبر میان انبوه جمعیت می ‏نشست. در پاسخ بعضی از مغرضان که از کار وی خرده ‏گیری می‏کردند، پیشگویی پیامبر اسلام را نقل می‏کرد. [۵] بر این اساس و با توجه به پیشگویی پیامبر اکرم (ص) حضرت ملقب به گشت. پی نوشت ها: [۱] ارشاد مفید، ص ۲۶۱، قم، منشورات مکتبه بصیرتی [۲] مناقب ال ابی طالب، ج ۴، ۱۶۵، ابن شهر آشوب، قم انتشارات علامه [۳] الصواعق المحرقه، ص ۲۰۱ ، قاهره، مکتبه القاهره، ۱۳۸۵ ه ق [۴] تذکره الخواص، ص ۳۳۷، سبط بن الجوزی، نجف، منشورات المطبعه الحیدریه،۱۳۸۳ ه ق [۵] بحار الانوار، ج ۴۶ ص ۲۲۶، تهران، مکتبه الاسلامیه، ۱۳۹۴ ه ق، چاپ دوم @tabyinchannel
⭕️اختلاف بشر به سبب جهل و علم 🔹محمد‌بن‌مسلم در محضر امام صادق (ع) خوابی را نقل می‌کند و ابوحنیفه آن را تعبیر می‌کند و حضرت به او می‌فرماید: «أَصَبْتَ؛ درست گفتی». بعد از اینکه ابوحنیفه می‌رود و یا در مجلس دیگر، حضرت صادق (ع) به محمد بن‌ مسلم می‌فرماید: تعبیر خوابت این بود. راوی می‌پرسد: پس چگونه سخن ابوحنیفه را تصدیق نمودید و به او فرمودید: درست گفتی؟! حضرت می‌فرماید: تقیه کردم، و منظورم این بود که: «أَصَبْتَ الْخَطَأَ!؛ درست اشتباه گفتی!». اگر افراد بشر علم و جهل خود را می‌دانستند و نقص و کمالشان را تمیز می‌دادند، در پیروی از انبیا علیهم‌السلام و تبعیت از دین یکسان بودند. 🔹اختلاف بشر در علم و جهل آنهاست و ارزش و قدر انسان‌ها هم به علم است نه به مال. علم است که همه چیز و همه اشخاص را به‌سوی خود می‌کشاند. آن شخص می‌گوید: «لَمْ أَجِدْ أَفْهَمَ مِنْ مُحَمدِ‌ بن‌ عَلِی (ع)؛ کسی را داناتر از (امام باقر علیه السلام) نیافتم». کسانی که با اهل‌بیت علیهم‌ السلام مخالفند، در حقیقت با علم و دانش و فهم مخالفند. ما اگر قدر علم را می‌دانستیم، باید از بِما أَنهُمْ عُلماءُ وَ أَعْلَمُ الناسِ بَعْدَ رَسُولِ الله‏ِ صلی‌ الله‌ علیه‌ و آله‌ و سلم (از آن جهت که هستند و بعد از رسول خدا صلی‌ الله‌ علیه‌ و آله‌ و سلم از همه داناترند) پیروی می‌کردیم. گذشته از اینکه آنان اوصیای رسول خدایند، و اطاعت و پیروی از آنان به نص شرعی، واجب است. 📕در محضر بهجت، ج۲، ص۳۰۴ منبع: وبسایت مرکز تنظیم و نشر آثار آیت‌ الله العظمی بهجت @tabyinchannel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️نشانه های حتمی ظهور امام مهدی (عج) 💠نشانه‌هایی که در آستانه ظهور امام زمان (عج) تحقق خواهد یافت، پنج نشانه است که به آنها می گویند. این علائم پنج گانه حتمی در روایات و اخبار از زبان حضرت ائمه معصومین (ع) مطرح شده است. امام صادق (ع) فرمودند: پنج نشانه قبل از ظهور می باشد: ۱) صیحه اسمانی؛ ۲) خروج یمانی؛ ۳) خسف در زمین بداء؛ ۴) خروج سفیانی؛ ۵) قتل نفس زکیه. 💠توضیح نشانه‌های حتمی ظهور 1⃣ «خروج سفیانی»؛ سفیانی نام مردی جنایتکار است که از شام قیام می کند و لشکرهایی برای کشتن شیعیان به مدینه و کوفه می فرستد و خودش هم به سمت بیت المقدس حرکت می کند؛ امام صادق‌ (ع) فرمودند: «اگر سفیانی را ببینی، پلیدترین مردم را دیده ای». 2⃣ «خسف بیداء»؛ خسف، یعنی فرو رفتن در زمین، و بیداء نام بیابانی میان مکه و مدینه و به معنای نابودی است. وقتی لشکر سفیانی پس از فتح مدینه از آنجا خارج می شود و به سوی مکه حرکت می کند، همه در بیابان بیداء به زمین فرو رفته، به طور معجزه آسا دفن می شوند. 3⃣ «ندای آسمانی»؛ منظور صدایی است که در شب و روز بیست و سوم ماه رمضان از آسمان شنیده می شود و همه دنیا و هر کس به زبان خود آن را می شنود. امام صادق (ع) فرمودند: «ندا دهنده ای از آسمان به (عج) و نام پدرش آواز می دهد». 4⃣ «قتل نفس زکیه»؛ نفس زکیه یعنی انسان پاک و بی گناه. یکی از نشانه های حتمی، کشته شدن فردی بی گناه از سادات در مسجد الحرام (بین رکن و مقام) است. امام صادق (ع) فرمودند: «بین قیام قائم آل محمد (عج) و کشته شدن نفس زکیه، تنها پانزده شب فاصله دارد». [کمال الدین، ج ۲، ص ۵۵۴] 5⃣ «قیام یمانی»؛ یمانی سرداری نیک نهاد و درستکار و طرفدار امام مهدی (عج) است و از «صنعای» سرزمین یمن، پیش از ظهور قیام می کند. او با تباهی ها می ستیزد. امام باقر (ع) فرمودند: «در میان بیرق هایی که پیش از قیام مهدی (عج) بلند می شود، پرچمی هدایت کننده تر از پرچم یمانی وجود ندارد، که آن پرچم هدایت است، چون شما را به سوی صاحب تان دعوت می کند». یمانی، همزمان با سفیانی قیام می کند. منبع: وبسایت پرسمان @tabyinchannel
⭕️امام محمد باقر عليه السلام:  🔸...اِنَّ الاَْمْرَ بِالْمَعْروفِ وَ النَّهْىَ عَنِ الْمُنـكَرِ سَبيلُ الاَْنْبياءِ وَ مِنْهاجُ الصُّلَحاءِ، فَريضَةٌ عَظيمَةٌ بِها تُقامُ الْفَرائِضُ، وَ تَاْمَنُ الْمَذاهِبُ وَ تَحِلُّ الْمَكاسِبُ، وَ تُرَدُّ الْمَظالِمُ وَ تَعْمُرُ الاَْرْضُ، وَ ينْتَصِفُ مِنَ الاَْعداءِ وَ يَسْتَقيمُ الاَْمْرُ...؛ 🔹... و راه و روش پيامبران و شيوه صالحان، و واجب بزرگى است كه واجبات ديگر با آن بر پا مى شوند، راه ها امن مى گردد و درآمدها حلال مى شود و حقوق پايمال شده، به صاحبانش برمى گردد، زمين آباد مى شود و (بدون ظلم) حق از دشمنان گرفته مى شود و كارها سامان مى پذيرد.  📕كافى، ج ۵، ص ۵۶، ح ۱ @tabyinchannel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️لقمان حکیم 🔹پيامبر اکرم صلى الله عليه و آله در مورد فرمود: در حقيقت، ، پيامبر نبود؛ ليكن بنده اى بود مصمّم، انديشه مند و با حُسن ظن. خدا را دوست می‌داشت، پس خدا نيز او را دوست داشت و را بر او ضمانت كرد. وسط روز خوابيده بود كه ناگهان به پذيرش خلافت فرا خوانده شد كه: «اى ! آيا مى خواهى كه خداوند تو را خليفه اى در روى زمين قرار دهد تا در ميان مردم، به حق داورى كنى؟»، بيدار شد و در پاسخ گفت: «اگر پروردگارم مرا وادار كند، مى پذيرم؛ زيرا مى دانم كه اگر با من چنين كند، يارى ام مى نمايد و دانشم مى آموزد و از خطا نگاهم مى دارد، ولى اگر پروردگارم مرا مخيّر سازد، عافيت را مى پذيرم و بلا را نمى پذيرم». فرشتگانى كه نمى ديدشان، با صدايى به او گفتند: اى لقمان! چرا چنين گفتى؟ 🔹لقمان گفت: «زيرا حكمران، در سخت ترين و مشكل ترين مقام جاى گرفته كه ظلم از هر طرف، بر او احاطه دارد؛ [امكان دارد] خوار شود يا يارى گردد؛ اگر به صواب داورى كند، اميد است كه نجات يابد و اگر [در داورى] به خطا رود، راه بهشت را به خطا رفته است. هر كس در دنيا حقير و بى مقام باشد، بهتر از اين است كه صاحب مقام باشد، و هر كس دنيا را در مقابل آخرت برگزيند، دنيا او را مى آزمايد، ولى به پادشاهىِ آخرت دست نمى يابد». فرشتگان از زيبايىِ گفتار او در شگفت شدند. لحظه اى خوابيد و سراسر وجودش آكنده از شد. پس، از خواب بيدار شد و [از آن پس] سخن گفت. پس از او، (ع) به پذيرش خلافت فرا خوانده شد و او آن را پذيرفت و شرط لقمان را مطرح نكرد... لقمان با دانش و حكمتش، حضرت داوود (ع) را يارى مى كرد. داوود (ع) گفت: «خوشا به حالت اى لقمان! به تو حكمت داده شد و بلا از تو دور گرديد، ولى به داوود خلافت داده شد و دچار مصيبت و فتنه (امتحان و آزمون الهی) گرديد». 📚تاريخ مدينه دمشق، ج ۱۷ ص ۸۵؛ كنز العمّال، ج ۱۴ ص ۳۴ ح ۳۷۸۶۵؛ مجمع البيان، ج ۸ ص ۴۹۴؛ نوادر الاصول، ج ۱ ص ۲۴۷؛ تفسير القمی، ج ۲ ص ۱۶۲ @tabyinchannel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️نکات کلیدی در تربیت دینی فرزند 💠در فرایند تربیت دینی فرزندان، نکات مهمی که بایستی مورد توجه اولیا و مربیان قرار گیرد، به شرح زیر است: 1⃣تناسب داشتن آموزش های دینی و مذهبی با متقضیات سنی و میزان رشد عقلی و ذهنی فرزندان. 2⃣توجه به امر تبیین و روشن نمودن ابهامات و سؤالات فرزندان در مسائل دینی، و شرح صحیح علل انجام فرائض و وظایف دینی. 3⃣پرهیز از کاربرد تلقین های محض و ایجاد عادت‌های انفعالی و مکانیکی در رعایت دستورات دینی. 4⃣استفاده از روش های غیر مستقیم و غیر کلامی در امر تربیت دینی، بخصوص دقت در اجرای صحیح روش الگویی از سوی والدین و مربیان. 5⃣ایجاد زمینه در فرزندان برای طرح سؤال و کنکاش در مسائل دینی و ارائه پاسخ های سنجیده از سوی والدین و مربیان. 6⃣ارتباط دادن تربیت دینی به همه جنبه های تشکیل دهنده وجود؛ نظیر جسمی، عقلانی، عاطفی و اجتماعی و... 7⃣دوری از تحمیل کردن آموزش های دینی به فرزند، و اجتناب از کاربرد روش های کاملاً بیرونی در به اصطلاح «دینی بار آوردن آن ها». 8⃣ایجاد زمینه برای برخورد عاقلانه و توأم با تفکر از سوی فرزندان با طبیعت و اسرار آفرینش، به نحوی که از آنها خواسته شود در پدیده ها و آفریده های خلقت توجه کنند و خود به قضاوت در ارتباط با آفریدگار جهان هستی و هدف از آفرینش بپردازند. 9⃣معرفی اسوه ها و الگوهای دینی، که در این موارد لازم است به شرایط و مقتضیات سنی، عقلی، عاطفی و... فرزندان کاملاً توجه شود. 🔟ایجاد هماهنگی و سنخیت در روش ها و شیوه های تربیت دینی از سوی والدین، اولیای مدرسه و دست اندرکاران تهیه و تدوین برنامه های صدا و سیما و... 🔺باید توجه داشت که هرگونه ناهماهنگی بین سفارشات و پند و اندرزها با رفتار عاملان، منجر به اختلال در تحقق تربیت صحیح دینی و مذهبی فرزندان می شود. 📕والدین و تربیت دینی فرزندان، زهره سعادتمند، ص ۴۳ منبع: راسخون به نقل از حوزه نت @tabyinchannel