eitaa logo
تبیین
2.7هزار دنبال‌کننده
4.9هزار عکس
427 ویدیو
34 فایل
🔺اهداف: 🔹تهذیب نفس 🔹امام شناسی و مهدویت 🔹روشنگری و بصیرت‌افزایی 🔹ارتقاء بینش دینی و سیاسی 🔹دشمن شناسی و جنگ نرم 🔹ارتقاء مهارت‌های تربیتی 🔹و... 🔸هدف ارائه‌ی الگوست؛ با شبکه‌های اجتماعی کسی متفکر نمی‌شود، باید #کتاب خواند.
مشاهده در ایتا
دانلود
💥☄💥☄💥☄💥☄💥 ☄ ⭕️چه عواملی سبب شد که (ع) معاویه را بپذیرد؟ (بخش پنجم) 🔷یکی دیگر از (ع) برای ، آن بود که اقدام مزبور برای انجام شده است. معترضان به امام از دو گروه بودند، کسانی که از افراطیون خارجی بوده و به همین دلیل با امام علی (ع) نیز درگیر شده بودند و گروهی از شیعیان که روحیه انقلابی و آتشین داشته و با تسامح، میانه‌ ای نداشتند. آنها با صلح مخالف بوده و گاه‌ و بی‌ گاه به امام (ع) اعتراض می‌ کردند. از میان معترضان کسانی بودند که امام (ع) را «مُذِلُّ الْمُؤْمِنِینَ» می‌ خواندند. (ع) در برابر، اقدام به را دانسته و خود را  معرفی می‌ کردند. دلیل این امر را نیز چنین یاد می‌ کردند: «إِنّی لَمَّا رَأَیْتُکَ لَیْسَ بِکُمْ عَلَیْهِمْ قُوَّةٌ، سَلَّمْتُ الْأَمْرَ لَأَبْقَی أَنَا وَ أَنْتُمْ بَیْنَ أَظْهَرِکُمْ؛ زمانی که دیدم شما در اختیار ندارید، کار را تسلیم کردم تا من و شما بمانیم». [۱] 🔷از عبارات دیگر آن حضرت، چنین به دست می‌ آید که از آنها و خود، بوده است. (ع) در سخنی، اقدام خود را شبیه سوراخ کردن کشتی توسط آن عالِم همراه موسی (ع) کرد که هدف او حفظ کشتی برای صاحبانش بود. امام (ع) در سخن دیگری فرمود: «فَصَالَحْتُ بَقْیاً عَلَی شِیعَتِنَا خَاصَّةً مِنَ الْقَتْلِ فَرَأَیْتُ دَفْعَ هَذِهِ الْحُرُوبِ إِلَی یَوْمَ‌ مَّا، فَإِنَّ اللّهَ کُلُّ یَوْمٍ هُوَ فِی شَأْنٍ؛ من برای از قتل مصالحه کردم، و تا این جنگها را تا مدتی به تأخیر بیندازم، چه خداوند هر روز دست‌ اندرکار، کاری است». [۲] 🔷آنحضرت در پاسخ یکی دیگر از معترضان فرمودند: «مَا أَرَدْتُ بِمُصَالِحَتِی مُعَاوِیَةَ إِلَّا أَنْ أَدْفَعَ عَنْکُمْ الْقَتْلَ عِنْدَ مَا رَأَیْتُ تَبَاطِئُ أَصْحَابِی عَنِ الْحَرْبِ وَ نُکُولِهِمْ عَنِ الْقِتَالِ؛ هدف من در مصالحه با معاویه جز آن نبود، که وقتی را از و آنها را از دیدم، لااقل جان شما را حفظ کنم». [۳] (ع) در برابر معترض دیگری، را (ص) می‌ داند، با این تفاوت که آن صلح، صلح با کفار «بالتنزیل» بوده و این با کفار «بالتأویل». سپس فرمودند: «وَ لَوْ لَا مَا أَتَيْتُ لَمَا تُرِكَ مِنْ شِيعَتِنَا عَلَى وَجْهِ الْأَرْضِ أَحَدٌ إِلَّا قُتِلَ؛ اگر من چنین نمی ‌کردم، از ما کسی نبود جز آن که می‌شد». [۴] 🔷امام در پاسخ اعتراض «حجر بن عدی» فرمود: «یَا حِجْرُ! لَیْسَ کُلُّ النَّاسِ یَحِبُ مَا تُحِبُّ وَ مَا فَعَلْتُ اِلَّا إِبْقَاءَ عَلَیْکَ وَ اللهُ کُلُّ یَوْمٍ هُوَ فِی شَأْنٍ؛ ای حجر! همه مردم آنچه را تو دوست داری، خوش نمی‌دارند. من این اقدام را جز به قصد زنده ماندن تو [و امثال تو] نکردم، خداوند نیز هر روز دست اندر کار، کاری است». [۵] همچنین «مالک بن ضمره» درباره صلح به امام اعتراض کرد. امام (ع) در پاسخ او فرمودند: «یَا مَالِکُ! لَاتَقُلْ ذَلِکَ، إِنِّی لَمَّا رَأَیْتُ النَّاسَ تَرَکُوا ذَلِکَ اِلَّا أَهْلَهُ، خَشِیتُ أَنْ تَجْتَثُّوا عَنْ وَجْهِ الْاَرْضِ، فَأَرَدْتُ أَنْ یَکُونَ لِلدِّینِ فِی الْاَرْضِ نَاعِیٌ؛ ای مالک! چنین مگوی، زمانی که من دیدم که جز عده‌ ای این کار را ترک کردند، ترسیدم که از زمین کنده شود. پس مصمم شدم تا ، در روی زمین فریادگری باقی بگذارم». [۶] ... پی‌نوشتها [۱] بحارالانوار، دار احیاء التراث العربی، بیروت، چ۲ ج ۴۴، ص ۱۹؛ تحف العقول، ص ۲۲۷؛ فرائد السمطين في فضائل المرتضى و البتول و السبطين و الأئمة من ذريتهم(ع)، شافعى، ابراهيم بن سعد الدين، محقق: محمودی محمد باقر، مؤسسة المحمودی، بيروت‏، ‏بی تا، ج ۲، ص ۱۲۰ [۲] الأخبار الطوال، الدینوری، محقق: عبد المنعم عامر، ص ۲۲۰؛ مناقب آل أبي طالب(ع)، ابن شهر آشوب مازندرانى، محمد بن على‏، علامه‏، قم‏، چ۱، ج ۴، ص ۳۵ [۳] اخبار الطوال، همان، ص ۲۲۱ [۴] علل الشرائع‏، ابن بابويه، محمد بن على‏، مطبعة الحیدریه، نجف، ج ۱، ص ۲۱۱؛ عوالم العلوم، همان، ج ۱۶، ص ۱۷۴ [۵] بحارالانوار، همان، ج ۴۴، ص ۲۹، ۵۷؛ مناقب، ابن شهر آشوب، همان، ج ۴، ص ۳۵؛ عوالم العلوم، همان، ج ۱۶، ص ۱۷۰ [۶] ترجمة الامام الحسن(ع)، ابن عساکر، همان، ص ۲۰۳ برگرفته از کتاب حیات فکری و سیاسی امامان شیعه (ع)، جعفریان، رسول، موسسه انصاریان، قم، چ ۶، ص ۱۴۹ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
💥☄💥☄💥☄💥☄💥 ☄ ⭕️علمای شيعه حافظان دين (بخش اول) 🔷 به آن دسته از دانشمندان گفته ميشود كه پس از امام دوازدهم شيعه، به اشاره آن حضرت را انجام داده و از اصول و ارزشها و احكام دين اسلام پاسداری می‌نمايند. اگر چه در دوران حضور امامت (تمام ائمه) عده‌ای به نام اصحاب و شاگردان ائمه، گروهی از علمای شيعه را تشكيل ميدهند، افرادی چون كميل بن زياد، و ابی حمزه ثمالی و زرارة بن اعين و ابن ابی‌عمير، بكير بن اعين، علی بن يقطين، جابر بن يزيد الجعفی، فضيل بن يسار...، [۱] و اصحاب ائمه ديگر كه در حفظ و تبليغ دين نقش داشته‌اند، طبقه‌ای از علمای شيعه دين محسوب ميشوند. چون در حفظ دين در عصر ائمه اطهار ـ عليهم السّلام ـ نقش داشته و از طرف ائمه ـ عليهم السّلام ـ نيابت و مأموريت تبليغ را داشته‌اند. [۲] امّا در اين نوشتار منظور از علمای شيعه، ،  است، كه در نقش بسيار اساسی و برجسته‌ای را ايفاء نموده‌اند.  در اين دوره در رده‌های مختلف، به همت نموده‌اند كه به اختصار به برخی از اين موارد اشاره مي‌نماييم. بنابر نص (عج)  بطور عموم، از طرف آن حضرت عهده‌دار مسئوليت و بوده و هستند، «و امّا الحوادث الواقعه فارجعوا فيها الي رواة احاديثنا فانهم حجتي عليكم و انا حجة الله عليهم...»؛ [۳]  🔷با اين توقيع، و اصالت آن، كه در نهفته است به عهده  قرار گرفت. طبقه‌ای از  كه در حفظ دين مسئوليت داشته و ايفای نقش نموده‌اند، طبقه‌ای بوده‌اند كه با و ، ، و به همت نموده‌اند؛ علمايی همچون ابن هشام، خواجه نصير طوسى، ميرداماد، ميرفندرسكي، ملاصدرا، علامه طباطبايى، شهيد مطهری و... [۴]  نيز با ايفای نقش در تكاپو كرده و دين اسلام و احكام آن را، در نسل‌های مختلف زنده داشته‌اند، كه كار اينها از دو طبقه فوق سخت‌تر بوده است، چون تمام دستاوردهای طبقات پيشين، اعم از مراجع تقليد و محققان و مؤلفان، توسط اين طبقه به زبان عاميانه و عرفی و كارآمد به مردم منتقل شده است. اينها مروجين و حافظان شريعت اسلامی بوده‌اند. دين ارزش‌محوری و ارزش‌مداری است، يعنى همواره آنچه را كه در دين ملاك و معيار عملكرد است هستند، ارزشهای اخلاقی، و ارزشهای درونی و بيرونی، مانند و ، و و دوری از معاصی كبيره و صغيره، به تصريح قرآن ملاك برتری انسانها در پيشگاه خداوند فقط تقواست [۵] و  با توانسته‌اند كاركرد مثبت داشته باشند. 🔷 و به عنوان تكليف فردی و حقوق اجتماعی كه اجزای پديدآورنده و اركان و ساختار تقوا هستند، توسط  و طبقات مختلف از تا حال حاضر، به مردم و رگه‌های اجتماعی، مانند واكسن‌هایی تزريق شده و در فرآيند فرهنگ سازی، فرهنگ غالب و چهره و نمای ظاهری، را شكل داده است. برای نمونه عزاداری برای معصومين و سيدالشهداء به صورت يك فرهنگ عمومی در‌آمده است؛ اكنون بايد پرسيد كه اين فرهنگ عمومی چگونه به وجود آمده است؟ چنانكه به تاريخچه عزاداری و فرهنگ آن نگريسته شود، در به وجود آمدن اين ارزش دينی و تبديل آن به عنوان يك فرهنگ عالی شيعه روشن خواهد شد. [۶] ساير امور مذهبی و ارزشی هم اينگونه بوده است، ‌جزئيات زندگی يك فرد كه در آن نمادهای فرهنگ شيعه به عنوان ارزش مطرح میباشد، توسط علمای شيعه در فرهنگ مردم جای گرفته است. سلام گفتن و آغاز كردن ديدار و ملاقات با واژه سلام، يك فرهنگ دينی ارزشمند است، چنانكه روايات وارده و آيات قرآنی مربوط به اين جزئيات فرهنگی را بررسی كنيم، به اين حقيقت ميرسيم كه نقش آنان كه اينگونه فرهنگ‌ها را در زندگي روزمره مردم جاری كرده‌اند چه مقدار برجسته است. ... پی نوشت‌ها: [۱] شيخ مفيد، الاختصاص، چ ششم، جامعه مدرسين، ۱۴۱۸، ص ۸ [۲] دكتر ابوالقاسم گرجی، تاريخ فقه و فقهاء، چ اول، سمت، ۱۳۷۵، ص ۱۱۸، ۱۱۹، ۱۲۰ ـ ۱۲۷ [۳] شيخ صدوق، اكمال الدين، چ سوم، مدرسين ۱۴۱۶، ج ۲، ص ۴۸۴ [۴] ر.ك: شهيد مطهری، پيشين، ص ۴۱۸ [۵] ان اكرمكم عند الله اتقاكم...؛ حجرات، ۲۱ [۶] ر.ك: رضا مختاری، سيمای فرزانگان، چ چهارم، ناشر دفتر تبليغات، ۱۳۷۱، ص ۳۱، كه به تفصيل داستانهايی از پرهيزكاری و اخلاص علما در راه حفظ و ترويج دين بيان شده است. ✍امیرعلی حسنلو منبع: وبسایت مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات حوزه علمیه قم @tabyinchannel