eitaa logo
تبیین
2.7هزار دنبال‌کننده
5هزار عکس
426 ویدیو
34 فایل
🔺اهداف: 🔹تهذیب نفس 🔹امام شناسی و مهدویت 🔹روشنگری و بصیرت‌افزایی 🔹ارتقاء بینش دینی و سیاسی 🔹دشمن شناسی و جنگ نرم 🔹ارتقاء مهارت‌های تربیتی 🔹و... 🔸هدف ارائه‌ی الگوست؛ با شبکه‌های اجتماعی کسی متفکر نمی‌شود، باید #کتاب خواند.
مشاهده در ایتا
دانلود
💫🌷💫🌷💫🌷💫🌷💫 🌷💫 💫 ✅آیا دیدار در عصر غیبت ممکن است؟ 💠شرح پرسش: آیا دیدار در عصر غیبت ممکن است و اگر هست واقع شده یا نه و از آنچه نقل شده، چقدر به واقعیت نزدیک است؟ 💢پاسخ: 🔷منشأ این گونه سئوالات به روایت بر میگردد که علمای شیعه آن را از چهارمین نائب خاص امام زمان علیه السلام نقل کرده اند. در فرمایشی به آخرین نائب خود فرمودند که پس از ، دیگر کسی مرا نخواهد دید و اگر کسی بگوید مرا دیده دروغ گفته است. 🔷ما بر اساس این روایت میتوانیم مدعیان رؤیت را تکذیب کنیم. البته منظور دیداری است که در انجام میشده است. چنین رؤیتی خاص دوران غیبت صغری بوده و بعد از آن نفی شده است. پس این نبود که چشم هیچ انسانی به ایشان نمی افتد، بلکه روایت داریم که حضرت در بین مردم هستند و مردم را می بیند اما آنها محروم از رؤیت حضرت اند. 🔷گاهی دیدار چنین حاصل میشده که فرد بعد از دیدار و خروج از آن حالت یقین پیدا میکرده که (عج) را دیده است، اما رؤیت رسمی حضرت چنانچه در غیبت صغری بوده، تکذیب میشود. نمونه کسانی که قبلاً علم داشته و با علم به دیدار حضرت رفته باشد، بسیار کم بوده و معمولاً پس از مرگ دیدار کنندگان این موضع شده است و آنها مدعی دیدار نبوده اند. 🔷علامه مصباح یزدی دامت برکاته در پاسخ به سئوال که آیا مواردی که نقل میشود افرادی علیه السلام را مشاهده کرده اند واقعیت دارد یا نه؟ می فرمایند: فرق بین عصر غیبت صغری و غیبت کبری این است که در زمان ، کسانی بودند که می توانستند رسماً خدمت برسند، حرف های مردم را نقل کنند و جوابش را هم بگیرند و به مردم اطلاع دهند. یا وجوهات را بپردازند و رسید بگیرند. گویی حاضر بودند و مردم با ایشان ملاقات می کردند، با این تفاوت که این روابط خصوصی بود و فقط چند نفر یا یک نفر با آن حضرت رابطه داشتند. این نوع رابطه پس از آخرین نماینده، قطع شد و پس از آن دیگر چنین رابطه ای وجود ندارد که کسی باشد تا مردم بوسیله او با ایشان ارتباط پیدا کنند. اینکه آن فرمودند پس از این، کسی مرا نخواهد دید، منظور همان است که در وجود داشته است و به خواست خود، هر وقت میخواستند خدمت علیه السلام می رسیدند، لذا در زمان ، رؤیتی که توأم با آن نیابت بوده باشد وجود ندارد و آن حضرت این موضوع را نفی می نمایند. اما در زمان غیبت کبری، ممکن است کسانی خدمت علیه السلام شرفیاب شوند، ولی آن حضرت را نشناسند، یا در خواب، ایشان را ببینند یا آنکه خود علیه السلام خواسته باشند که خود را به کسی نشان دهند. دلیلی بر عدم امکان این موضوع نداریم. خلاصه آن که ظرف گفت و گویی که محل بحث بوده، رؤیتی است که در زمان غیبت صغری میسر بوده و آن را در زمان غیبت کبری نفی می کنند، نه هر رؤیتی را.[۱] @tabyinchannel 👇👇
👆👆 🔷بنابراین با قاطعیت میتوانیم کسانی را که ادعای دیدار با میکنند (به معنایی که توضیح داده شد)، تکذیب کنیم و از آن طرف برخی ملاقات ها را که به صورت ادعا نبوده، مثل دیدار ، و ...مورد تصدیق قرار دهیم. 🔷دیدار و رویارویی با به سه صورت ممکن است پیش آید: 1⃣دیدار با عنوان غیر واقعی ایشان، به طوری که کاملاً برای دیدار کننده باشند. اینگونه دیدار، و به فراوانی دایم برای کسانی که در محل زندگی ایشان سکونت دارند یا افرادی که با ایشان برخورد مینمایند در هر نقطه ای که باشند، روی میدهد. 2⃣دیدار با آن در عنوان حقیقی ایشان، بدون این که این امر را ملاقات کننده بداند، مگر پس از پایان گرفتن دیدار، متوجه باشد. این همان حالتی است که اکثر دیدارهای نقل شده را شامل میشود. 3⃣ با ، در حالی که دیدار کننده نیز در اثنای ملاقات متوجه این امر باشد. این گونه دیدار در اخبار مشاهده و دیدار بسیار کم نقل شده است، زیرا غالباً میباشد و با علیه السلام منافات دارد. 🔷راجع به اینکه آیا در ممکن است کسی خدمت آن حضرت مشرف شود؟ باید گفت: ، و اینکه در بعضی روایات گفته شده که مدعیان دیدن حضرت را تکذیب کنید، منظور کسانی است که ادعای دیدن آن امام و نیابت دارند. باری هر شیعه پاک سرشتی می تواند آن حضرت را ملاقات کند.[۲] 🔺پی نوشتها: ۱. تقویت مبانی اعتقادی، آیت الله مصباح، صص ۵۰-۵۱ ۲. یکصد پرسش پیرامون امام زمان(علیه السلام)، علیرضا رجالی تهرانی، صص ۱۵۳-۱۵۵ ∆منبع: موسسه تحقیقاتی حضرت ولی عصر علیه السلام @tabyinchannel
💥☄💥☄💥☄💥☄💥 ☄ ⭕️علمای شيعه حافظان دين (بخش اول) 🔷 به آن دسته از دانشمندان گفته ميشود كه پس از امام دوازدهم شيعه، به اشاره آن حضرت را انجام داده و از اصول و ارزشها و احكام دين اسلام پاسداری می‌نمايند. اگر چه در دوران حضور امامت (تمام ائمه) عده‌ای به نام اصحاب و شاگردان ائمه، گروهی از علمای شيعه را تشكيل ميدهند، افرادی چون كميل بن زياد، و ابی حمزه ثمالی و زرارة بن اعين و ابن ابی‌عمير، بكير بن اعين، علی بن يقطين، جابر بن يزيد الجعفی، فضيل بن يسار...، [۱] و اصحاب ائمه ديگر كه در حفظ و تبليغ دين نقش داشته‌اند، طبقه‌ای از علمای شيعه دين محسوب ميشوند. چون در حفظ دين در عصر ائمه اطهار ـ عليهم السّلام ـ نقش داشته و از طرف ائمه ـ عليهم السّلام ـ نيابت و مأموريت تبليغ را داشته‌اند. [۲] امّا در اين نوشتار منظور از علمای شيعه، ،  است، كه در نقش بسيار اساسی و برجسته‌ای را ايفاء نموده‌اند.  در اين دوره در رده‌های مختلف، به همت نموده‌اند كه به اختصار به برخی از اين موارد اشاره مي‌نماييم. بنابر نص (عج)  بطور عموم، از طرف آن حضرت عهده‌دار مسئوليت و بوده و هستند، «و امّا الحوادث الواقعه فارجعوا فيها الي رواة احاديثنا فانهم حجتي عليكم و انا حجة الله عليهم...»؛ [۳]  🔷با اين توقيع، و اصالت آن، كه در نهفته است به عهده  قرار گرفت. طبقه‌ای از  كه در حفظ دين مسئوليت داشته و ايفای نقش نموده‌اند، طبقه‌ای بوده‌اند كه با و ، ، و به همت نموده‌اند؛ علمايی همچون ابن هشام، خواجه نصير طوسى، ميرداماد، ميرفندرسكي، ملاصدرا، علامه طباطبايى، شهيد مطهری و... [۴]  نيز با ايفای نقش در تكاپو كرده و دين اسلام و احكام آن را، در نسل‌های مختلف زنده داشته‌اند، كه كار اينها از دو طبقه فوق سخت‌تر بوده است، چون تمام دستاوردهای طبقات پيشين، اعم از مراجع تقليد و محققان و مؤلفان، توسط اين طبقه به زبان عاميانه و عرفی و كارآمد به مردم منتقل شده است. اينها مروجين و حافظان شريعت اسلامی بوده‌اند. دين ارزش‌محوری و ارزش‌مداری است، يعنى همواره آنچه را كه در دين ملاك و معيار عملكرد است هستند، ارزشهای اخلاقی، و ارزشهای درونی و بيرونی، مانند و ، و و دوری از معاصی كبيره و صغيره، به تصريح قرآن ملاك برتری انسانها در پيشگاه خداوند فقط تقواست [۵] و  با توانسته‌اند كاركرد مثبت داشته باشند. 🔷 و به عنوان تكليف فردی و حقوق اجتماعی كه اجزای پديدآورنده و اركان و ساختار تقوا هستند، توسط  و طبقات مختلف از تا حال حاضر، به مردم و رگه‌های اجتماعی، مانند واكسن‌هایی تزريق شده و در فرآيند فرهنگ سازی، فرهنگ غالب و چهره و نمای ظاهری، را شكل داده است. برای نمونه عزاداری برای معصومين و سيدالشهداء به صورت يك فرهنگ عمومی در‌آمده است؛ اكنون بايد پرسيد كه اين فرهنگ عمومی چگونه به وجود آمده است؟ چنانكه به تاريخچه عزاداری و فرهنگ آن نگريسته شود، در به وجود آمدن اين ارزش دينی و تبديل آن به عنوان يك فرهنگ عالی شيعه روشن خواهد شد. [۶] ساير امور مذهبی و ارزشی هم اينگونه بوده است، ‌جزئيات زندگی يك فرد كه در آن نمادهای فرهنگ شيعه به عنوان ارزش مطرح میباشد، توسط علمای شيعه در فرهنگ مردم جای گرفته است. سلام گفتن و آغاز كردن ديدار و ملاقات با واژه سلام، يك فرهنگ دينی ارزشمند است، چنانكه روايات وارده و آيات قرآنی مربوط به اين جزئيات فرهنگی را بررسی كنيم، به اين حقيقت ميرسيم كه نقش آنان كه اينگونه فرهنگ‌ها را در زندگي روزمره مردم جاری كرده‌اند چه مقدار برجسته است. ... پی نوشت‌ها: [۱] شيخ مفيد، الاختصاص، چ ششم، جامعه مدرسين، ۱۴۱۸، ص ۸ [۲] دكتر ابوالقاسم گرجی، تاريخ فقه و فقهاء، چ اول، سمت، ۱۳۷۵، ص ۱۱۸، ۱۱۹، ۱۲۰ ـ ۱۲۷ [۳] شيخ صدوق، اكمال الدين، چ سوم، مدرسين ۱۴۱۶، ج ۲، ص ۴۸۴ [۴] ر.ك: شهيد مطهری، پيشين، ص ۴۱۸ [۵] ان اكرمكم عند الله اتقاكم...؛ حجرات، ۲۱ [۶] ر.ك: رضا مختاری، سيمای فرزانگان، چ چهارم، ناشر دفتر تبليغات، ۱۳۷۱، ص ۳۱، كه به تفصيل داستانهايی از پرهيزكاری و اخلاص علما در راه حفظ و ترويج دين بيان شده است. ✍امیرعلی حسنلو منبع: وبسایت مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات حوزه علمیه قم @tabyinchannel
💥☄💥☄💥☄💥☄💥 ☄ ⭕️علمای شيعه حافظان دين (بخش دوم) 🔶 به آن دسته از دانشمندان گفته ميشود كه پس از امام دوازدهم شيعه، به اشاره آن حضرت را انجام داده و از اصول و ارزشها و احكام دين اسلام پاسداری می‌نمايند. 💠معنويت 🔷 در و در انديشه علمای شيعه كه از ائمه الهام گرفته‌اند با ارزشترين حالات انسانی است. بر محور دينداری و دين محوری و دين‌مداری، را از راه‌های مختلف به مردم آموخته و در فرصت‌های به دست آمده القاء نموده‌اند. و سير سلوك  بسيار خواندنی است و حالات روحی و معنوی مردم تحت تأثير معنويت آنها، اگر بازگويی شود، شيرين‌ترين و جذاب‌ترين داستانهاست كه بازگو كردن آنها خود به لحاظ برخورداری از بار عظيم معنوی، تحولی عظيم در باطن و روح انسان به وجود می‌آورد. حالات عرفانی فقها و عرفای شيعه جذابيتی خاص دارد و نیز حالات عرفانی كه به عرفا دست ميدهد.  با حاصله از سلوك الهی كرامات زيادی داشته‌اند، چنانكه در حالات بزرگانی چون علامه مجلسى، مقدس اردبيلی، فيض كاشانی، سيدعلی قاضی، آخوند همدانی، نخودكی اصفهانی، علامه طباطبايى و امام خمينی (رضوان الله عليهم اجمعين) كراماتی بسيار معنوی وجود دارد كه بعضاً از رموز عرفان محسوب شده و قابل عرضه در بين خواص ميباشد. [۱] 🔷بنابراين  به تمام معنا و با تمام همت خويش از حفاظت نموده‌اند و هويت شيعه را از هر گزندی پاسداری نموده‌اند. هر جا احساس ميشد، شبهه‌ای نسبت به و اصول مسلم آن مانند: امامت وارد ميشود،  علما دست به قلم شده و يا زبان به سخن گشاده و گاهی اگر نياز بوده است دست به سلاح برده و از هويت و اساس دين دفاع نموده‌اند. نمونه‌های برجسته از اين حركتها كه در راستای دفاع و اهتمام برای حفظ دين و دينداری و دين محوری بوده است در تاريخ بيشمار است. [۲] اگر اين سلسله از علمای اسلام و شيعه را از صفحه تاريخ اسلام حذف كنيم، و تمام آثار به جای مانده از آنها را نيز حذف كنيم، با خلأ عظيم فكرى و فرهنگى روبرو خواهيم شد، و علاوه بر اين اگر اين تلاش‌های بی‌منت علمای اسلام از آغاز غيبت كبری تا عصر حاضر نبود، تمام دستاوردهای امامت از بين ميرفت؛ و اگر ما تلاش را برای نابودی تشيع در نظر بگيريم، و تشيع را بدون سلاح و دفاع علماء در برابر اين تهاجمات گسترده ملاحظه كنيم، جايگاه كاركرد علمای اسلام برای ما روشن خواهد شد. 🔷مجاهدت‌های شيخ مفيد در مقابل دشمنان سرسخت اهل بيت، مبارزات شهيد اول و شهيد ثانی و آزار و اذيت‌هايى كه آنها تحمل كردند و زحمات خواجه نصيرالدين طوسى و زحمات طاقت فرسای علامه حلی و حضورش در دربار ايلخانان و دفاع از ماهيت شيعه و تأليفات گرانسنگ تمام علما كه هر يك از اين تأليفات در جاى خود يك خلأ اساسی و يك شبهه گسترده را از دامن شيعه زدوده و تشيع را كه ميرفت در عرصه تاريخ به نابودی كشيده شود، نجات داده است. كتابهايی چون النقض و اكمال الدين در دفاع از شيعه و امامت نوشته شده است. [۳] مجموعه‌ای با ارزش و دائرة المعارف عظيم شيعه توسط علمای عاليقدری چون علامه مجلسى تأليف شده است (بحارالانوار)؛ به فرمايش حضرت آيت الله شبيری، مجلسى از نوادر بسيار برجسته و اَعلم علمای شيعه ميباشد.[۴] اگر فقدان اين همه را در نظر بگيريم و امروز جامعه خويش را عاری از اين ثروت‌های غنی فرهنگی و خدمات خالصانه فرض كنيم، جايگاه و وجود ، در عرصه فرهنگ و تاريخ تشيع برای ما روشن خواهد شد. ... پی نوشت ها [۱] ر.ك: علی مقدادی اصفهانی، نشان از بی‌نشانها، چ پنجم، مشهد، آداب، ۱۳۷۳، ص ۱۴؛ و ر.ك: حسينعلی راشد، فضيلت‌های فراموش شده، چ پنجم، تهران، اطلاعات، ۱۳۷۲، ص ۳۱؛ نظر امام خمينی درباره تربتی و ر.ك: سيد محمدحسين تهرانی، روح مجرد، چ اول، تهران، انتشارات حكمت، ۱۴۱۴ ق، ص ۳۲؛ و سيد محمدحسين تهرانی، مهر تابان، (شرح حال علامه طباطبايى)؛ و محمد رضا اكبری، قصه‌های معنوی، چ اول، تهران، پيام آزادی، ۸۰، ص ۳۴ ـ ۴۴؛ و ر.ك: صادق حسن زاده، طبيب دلها، درباره ميرزا جواد آقا ملكی تبريزی، چ اول، قم، آل علی، ۷۹، ص ۹ ـ ۲۱۲ [۲] ر.ك: خوانساری، روضات الجنات، و ر.ك: شيخ عباس قمی، فوائد الرضويه و ر.ك: تنكابنی، قصص العلماء، و ر.ك: مدرسی تبريزی، ريحانة الادب و ر.ك: سيدمحسن امين، اعيان الشيعه. [۳] اقتباس از سخنرانی رهبر انقلاب كه در مدرسه فيضيه در جمع فضلا و اساتيد حوزه در سال ۷۴ ايراد فرمودند و در آن به نقش علمای شيعه در پيشبرد اهداف عاليه اسلام اشاره فرمودند [۴] اقتباس از فرمايشات حضرت آيت الله شبيری در مباحثات علمی‌شان ✍امیرعلی حسنلو منبع: وبسایت مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات حوزه علمیه قم @tabyinchannel
💥☄💥☄💥☄💥☄💥 ☄ ⭕️علمای شيعه حافظان دين (بخش سوم و پایانی) 🔶 به آن دسته از دانشمندان گفته ميشود كه پس از امام دوازدهم شيعه، به اشاره آن حضرت را انجام داده و از اصول و ارزشها و احكام دين اسلام پاسداری می‌نمايند. 💠رسالت دينی 🔷 منحصر در يك بعد از ابعاد مختلف دين نيست، بلكه رسالت آنها همه جانبه است، اختيارات  و رسالت آنها دقيقاً در طول رسالت و مسئوليت ائمه اطهار علیهم السّلام است، امروز همه علمای اسلام نسبت به رسالت خويش در راه حفظ دين و در قبال مردم و تشيع مسئوليت دارند و هر كس در اندازه توان خود مسئول حفظ دين اسلام است، بر اساس همين احساس مسئوليت است كه (ره) قائد بی‌نظير دوران غيبت كبری، در برابر بدعتها مبارزه عظيم با تمام مظاهر كفر و طاغوت را در سرلوحه وظايف خويش قرار داد. مبارزه با بدعتها اساسی ترين جبهه‌ای است كه در مقابل بدعتگران ميتوان تشكيل داد، و يكی از وظايف مهم علمای اسلام است. چنان كه پيامبر اكرم (ص) ميفرمايد: «هر گاه در ميان امت من ظاهر شود، بر عهده است كه علم خود را آشكار كنند و با بدعتها به مبارزه برخيزند، تا مردم از بدعتها آگاهی يافته و اغفال نشوند». [۱] در اين روايت بر  واجب شده است كه با بدعتها مبارزه كنند. در راه مبارزه با بدعتها و امر به معروف و نهی از منكر علمای شيعه از جان خويش گذشته و در راه زدودن بدعتها جهاد نموده و حكم جهاد داده‌اند. [۲] علما و فقهای بزرگ شيعه از آغاز غيبت كبری در راه مبارزه با بدعتها از جان خويش گذشته‌اند و در اين راه شهيد شده‌اند و شكنجه‌ها و آزارها را به جان خريده‌اند. [۳]  🔷علمای اسلام (تشيع) مبارزه با بدعتها و خرافات را در صدر برنامه و سرلوحه زندگی خود قرار داده بودند، چنانكه (ص) آنها را وارث خويش ميداند و (ع) آنها را خود در مطرح ميكند، همانطوری كه رسول خدا (ص) با بدعتها و خرافات جاهلی در عصر خويش مبارزه كرد و در طول ۲۳ سال، دين الهی را مستقر نمود، و جانشينان خويش را برای حفظ دين از آلوده شدن به خرافات و بدعتها مسئول نمود، آخرين جانشين پيامبر اكرم (ص) در آغاز غيبت كبری اين وظيفه مهم را به عهده نهاده و از آنها خواسته است كه مدافع دين ناب محمدی باشند و  نيز بر اساس پيمانی كه خداوند از آنها گرفته بر اين عهد وفادارند. [۴] بحمدالله در عصر كنونی هم، علما و كه از افتخارات مذهب و حافظان شريعت هستند، همچون علمای گذشته، اين امانت گرانبهای دين و ارزشهای مقدس و غنی شريعت، كه با رنج و تحمل مشقت‌های گذشتگان به آنها رسيده است را با تمام وجود و نگهبان هستند. اين نوشتار را با كلامی ارزشمند از بنيانگذار جمهوری اسلامی ایران، حضرت (ره) به پايان می بريم: «اگر نبودند، معلوم نبود امروز چه علومی را به عنوان علوم قرآن و اسلام و اهل بيت ـ عليهم السّلام ـ به خورد توده‌ها داده بودند... صدها سال است كه ، ‌تكيه گاه محرومان بوده است، هميشه مستضعفان از كوثر زلال معرفت فقهای بزرگوار سيراب شده‌اند. [۵] پی نوشت‌ها: [۱] بحارالانوار، اسلاميه، ۱۳۶۲، ج ۲، ص ۷۲؛ و دكتر محمد باقر حجتی، آداب تعليم و تعلم در اسلام، ترجمه منية‌المريد شهيد ثانی، چ دوازدهم، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، ۱۳۶۴، ص ۲۴۷ [۲] شهيد مطهری، گفتار معنوی، پييشن، ص ۲۴۰؛ در عصر صفويه و پيش از آن علما در خط مقدم جهاد بودند و در كشور عراق برای رهايی اين مركز شيعه علمای اسلام جهاد نمودند. [۳] ر.ك: علامه امينی، شهداء راه فضيلت، انتشارات روزبه، تهران، از ص ۲۴-۴۰۵؛ و ر.ك: شهيد مطهری، گفتارهاى معنوی، چ دوم، تهران صدرا، ۶۳، ص ۲۴۰ [۴] ر.ك: نهج البلاغه، خطبه ۳ [۵] صحيفه نور، ج ۲۱، ص ۸۸ ✍امیرعلی حسنلو منبع: وبسایت مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات حوزه علمیه قم @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️فوايد حضور «امام زمان» (عجل الله تعالی فرجه الشریف) در پس پرده غيبت 🔹اینکه ما علم به فایده وجود (عجل الله تعالی فرجه الشریف) در نداریم، دلیل بر بی‌فایده بودن آن نیست؛ از بزرگترین در مسائل علمی و دینی این است که ما عدم علم به شیء را، به منزلۀ عدم وجود شیء بگیریم، و شکی نیست که قادر به فهم و درک و همه نیست، اما مقتضای منزّه بودن خداوند از لغو و عبث، تسلیم شدن در برابر و قانون الهی می‌باشد. 🔹از طرفی هم مربوط به (عجل الله تعالی فرجه الشریف) به طور متواتر است [۱] و صحت آنها قابل تردید نیست. مفهوم ، به این معنا نیست که وجود ناپیدا و رویایی دارد، به عبارت دیگر هر چند (ارواحنا له‌الفداء) ظهور ندارند، اما دارند و اساساً ‌به‌ معنای‌ عدم حضور نیست، بلکه به معنای از نظرها مخفی بودن است، به عبارت دقیق‌تر این ، که از امام خویش غایبند. 🔹چنانکه (عليه السلام) در این باره می‌فرمایند: «هنگامی که از نسل من از دیده‌ها پنهان شود، و مردم با غیبت او از بیرون روند، و تودۀ مردم خیال کنند که از بین رفته و امامت باطل شده، سوگند به خدای علی در چنین روزی در میان آنهاست، در کوچه و بازار آنها گام بر می‌دارد و در خانه‌های آنها وارد می‌شود و در شرق و غرب جهان به سیاحت می‌پردازد و گفتار مردم را می‌شنود و بر اجتماعات آنها وارد می‌شود و سلام می‌کند، ولی مردم تا او را نمی‌بینند، تا جبرئیل (عليه السلام) میان آسمان و زمین بانگ برآورده و را اعلام کند». [۲] 🔹اقدام به تصرف در امور ظاهری و شؤون حکومت، منحصر در اقدام شخص ایشان به صورت حضوری و مباشری نیست، بلکه می‌تواند را از طرف خویش تصرف در امور کند. آنچه مسلم است عدم امکان دسترسی به حضرت است، اما عدم دسترسی به ایشان امری مسلم نیست، بلکه روایات بر خلاف آن دلالت دارند. 🔹همچنین (عجل الله تعالی فرجه الشریف) همانطور که در زمان ، وکلایی را برای رسیدگی به حوائج مردم انتخاب کرده بودند، در نیز و عدل و آگاه را برای امر قضاوت و اجرای امور سیاست و برپایی حدود منصوب کرده‌اند و آنها را بر مردم قرار داده است. چنانکه در توقیع شریف خود چنین فرمودند: «و اما در حوادث و پیش آمدها به رجوع کنید، زیرا آنها بر شما بوده و من بر آنها هستم». [۳] پی‌نوشت‌ها؛ [۱] مهدی موعود، علامه مجلسی [۲] یوم الخلاص، ط ۴، ص ۱۳۹ [۳] کمال الدین، شیخ صدوق، باب ۴۵ نویسنده: ناجی منبع: وبسایت رهروان ولایت @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️در غیبت امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) چه اسراری نهفته است؟ (بخش دوم) 🔸 (عجل الله تعالی فرجه الشریف) از امورى است که به تنهایى از کشف همه آن ناتوان است، و پیوسته قرار گرفته، و فکرها را مشغول نموده است؛ ولى باید توجّه داشت که براساس برخى ، علّت و فلسفه واقعى (عجل الله تعالی فرجه الشریف) سرّى از است. در ادامه‌ی این نوشتار مواردی از ، که در روایات به آنها اشاره شده است بیان می‌گردد؛ 1⃣آزمایش مردم 🔹یکی از مردم است. این سنت در تمام ‏های_گذشته نیز اجرا شده است. در می‏فرماید: «أَحَسِبَ النَّاسُ أَنْ يُتْرَكُوا أَنْ يَقُولُوا آمَنَّا وَ هُمْ لَا يُفْتَنُونَ - وَ لَقَدْ فَتَنَّا الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ فَلَيَعْلَمَنَّ اللَّهُ الَّذِينَ صَدَقُوا وَ لَيَعْلَمَنَّ الْكَاذِبِينَ»؛ [۱] (آیا گمان کرده اند، همین که بگویند: آوردیم، رها می شوند و آنان [به وسیله جان، مال، اولاد و حوادث] مورد قرار نمی گیرند؟ - در حالی که یقیناً کسانی را که پیش از آنان بودند، کرده ایم [پس اینان هم بی تردید آزمایش می شوند]، و بی تردید خدا کسانی را که [در ادعای ایمان] راست گفته اند می شناسد، و قطعاً دروغگویان را نیز می شناسد.). 🔹با توجه به آیه فوق، در هر زمان و دوره‏ای، آن دوره را مورد قرار می‏دهد، تا واقعی از متظاهرین به دین و ایمان مشخص شوند. در هر زمان، و متناسب با رشد و آن زمان است. در دوران ، با غایب شدن ‏_خدا، مردم به و پایداری نسبت ‏به دین می‏شوند، تا از غیر واقعی تمیز داده شده، و هر کدام در خور موفقیت در این امتحان به دست آورند. 🔹سدیر صیرفی می‌گوید: «من با سه نفر از صحابه محضر (علیه‌ السلام) رسیدیم، دیدیم آن حضرت بر روی خاک نشسته و مانند فرزند مرده، جگر سوخته گریه می‌کرد. آثار حزن و اندوه از چهره اش نمایان است و اشک، کاسه چشمهایش را پر کرده بود و چنین می‌فرمود: سرور من (دوری) تو خوابم را گرفته و خوابگاهم را بر من تنگ کرده، و آرامشم را از دلم ربوده. آقای من تو مصیبتم را به مصیبت‌های دردناک ابدی پیوسته است. گفتم: خدا دیدگانت را نگریاند ای فرزند بهترین مخلوق! برای چه‌ این چنین گریانی و از دیده اشک می‌باری؟ چه پیش آمدی رخ داده که‌ این گونه اشک می‌ریزی؟ 🔹 آه دردناکی کشید و با تعجب فرمود: وای بر شما، سحرگاه امروز به کتاب (جفر) نگاه می‌کردم و آن کتابی است که علم منایا و بلایا و آنچه تا روز قیامت واقع شده و می‌شود در آن نوشته شده، درباره تولد ما و و او دقت کردم. و همچنین دقت کردم در گرفتاری آن زمان، و شک و تردیدها که به خاطر او که در دلهایشان پیدا می‌شود و در نتیجه بیشتر آن‌ها از خارج می‌شوند، و ریسمان اسلام را از گردن برمی دارند… اینها باعث گریه من شده است». [۱] ... پی نوشت؛ [۱] بحارالانوار، ج ۵۱، ص ۲۱۹؛ (روایت تلخیص شده است). روایت برگرفته از سایت منبر عالمانه دُرر منبع: راسخون به نقل از وبسایت عصر انتظار @tabyinchannel