eitaa logo
تبیین
2.7هزار دنبال‌کننده
4.9هزار عکس
426 ویدیو
34 فایل
🔺اهداف: 🔹تهذیب نفس 🔹امام شناسی و مهدویت 🔹روشنگری و بصیرت‌افزایی 🔹ارتقاء بینش دینی و سیاسی 🔹دشمن شناسی و جنگ نرم 🔹ارتقاء مهارت‌های تربیتی 🔹و... 🔸هدف ارائه‌ی الگوست؛ با شبکه‌های اجتماعی کسی متفکر نمی‌شود، باید #کتاب خواند.
مشاهده در ایتا
دانلود
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️امام علی (علیه السلام) درباره شایستگی و نجابت پیامبر اکرم (صلی الله عليه و آله) در دوران کودکی و بزرگسالی چه بیانی دارند؟ 🔹امام علی (عليه السلام) در خطبه ۱۰۵ «نهج البلاغه»، اشاره به نعمت پرفيض ظهور (صلى الله عليه و آله) كرده و او را به اوصاف برجسته اش مى ستايد. مى فرمايد: (... در كودكى شايسته ترين مخلوق و در بزرگسالى نجيب ترين و شايسته ترين آنان بود. اخلاقش از همه پاكان، پاكتر و باران جود و سخايش از همه بادوام تر بود)؛ «.... خَيْرَ البَرِيَّةِ طِفْلاً، وَ أَنْجَبَهَا كَهْلاً [۱]، وَ أَطْهَرَ الْمُطَهَّرِينَ شِيمَةً [۲]، وَ أَجْوَدَ الْمُسْتَمْطَرِينَ دِيمَةً [۳]». 🔹در این فراز از خطبه، ابتدا سخن از دوران طفوليّت آن بزرگوار است، كه حتّى در آن زمان از نظر ظاهر و باطن ممتاز بود؛ به گونه اى كه طبق نقل كتاب «مناقب» ابن شهر آشوب، ابن عباس مى گويد: «پيامبر اكرم (صلى الله عليه و آله) در آن زمان با كودكان [هم سنّ و سال خود] دوستى و رفاقت داشت. آنها از روى نادانى گاه آلوده به سرقت چيزى مى شدند، ولى آن حضرت هرگز دست به سوى اموال مردم دراز نمى كرد؛ آنها از نظر ظاهر گاه آلوده بودند، ولى آن حضرت همواره پاك و تميز بود». [۴] باز در همان كتاب آمده است كه: «گاهى براى «عبدالمطّلب» در سايه كعبه فرشى مى گستراندند و هيچكس به احترام او بر آن فرش نمى نشست؛ فرزندانش در اطراف فرش مى نشستند، تا او خارج شود؛ ولى (صلى الله عليه و آله) در همان زمان مى آمد و روى فرش عبدالمطّلب (عليه السلام) مى نشست! عموهايش مى خواستند او را دور كنند؛ عبدالمطلب (عليه السلام) مى گفت: فرزندم را رها كنيد! «فَوَ اللهِ إِنَّ لَهُ لَشَأْناً عَظِيماً»؛ (به خدا سوگند! او مقام والايى دارد)». [۵] 🔹و نيز از ابوطالب (علیه السلام) در مورد خُلق و خُوى (صلی الله علیه و آله) در زمان طفوليّت و نوجوانى اين دو بيت نقل شده است. مى گويد: وَ لَقَدْ عَهَدْتُكَ صَادِقاً - فِی القَولِ لاَ تَتَزَیَّدُ - مَازِلتَ تَنطِقُ بِالصَّواب - وَ أَنْتَ طِفْلٌ أَمْرَدُ (من همواره تو را راستگو ديدم كه سخنى به گزاف نمى گويى. تو همواره سخن به صواب مى گفتى؛ در حالى كه هنوز در سنّ نوجوانى بودى). [۶] و از عجايب اينكه در حالات شيرخوارگى (صلى الله عليه و آله) نوشته اند: «هنگامى كه او را به دايه اش «حليمه» سپردند، او تنها از پستان راست وى شير مى نوشيد و اصلاً تمايلى به پستان چپ نشان نمى داد! گويى مى خواست عدالت را رعايت كند و سهم فرزند «حليمه» را نيز در نظر بگيرد». [۷] 🔹و در ادامه، امام علی (علیه السلام) اشاره به نجابت و كرامت (صلى الله عليه و آله) در بزرگسالى مى كند، چيزى كه بر كسى پوشيده نيست و تاريخ شاهد صدق آن است. تواضع، محبّت، هوش و درايت آن حضرت، عفو و گذشت او زبانزد خاصّ و عامّ بود؛ هر چه داشت بى دريغ در اختيار نيازمندان قرار مى داد و باران جود و بخشش او، پردوام بود. او از همه سخاوتمندتر بود، به گونه اى كه هرگز درهم و دينارى نزد او باقى نمى ماند و اگر چيزى اضافه مى آورد و به نيازمندى برخورد نمى كرد كه به او ببخشد، آرام نمى گرفت و در منزل نمى آسود، تا آن را به نيازمندى برساند. او افراد با فضيلت را گرامى مى داشت و در صله رحم كوشا بود. عذر خطاكاران را مى پذيرفت و در لباس و غذا بر غلامان پيشى نمى گرفت. پی نوشت‌ها؛ [۱] «كهل» به معناى فرد ميانسال است و بعضى گفته اند اين واژه به كسى كه سى سال به بالا داشته باشد، اطلاق مى شود و به معناى پير نيست. [۲] «شيمه» به معناى اخلاق است و جمع آن «شِيَم» (بر وزن ستم) است. [۳] «ديمه» به معناى بارانى است كه به صورت طولانى و نرم نرم و بدون رعد و برق مى بارد. [۴] مناقب آل أبيطالب (ع)، ابن شهر آشوب مازندرانى، علامه‏، قم‏، ۱۳۷۹ق، چ اول‏، ج ۱، ص ۳۳ تا ۳۵؛ السيرة النبوية، الحميرى المعافرى، دار المعرفة، بى تا، ج ۱، ص ۱۶۸ [۵] مناقب آل أبيطالب (ع)، همان [۶] التوحيد، ابن بابويه، جامعه مدرسين‏، قم‏، ۱۳۹۸ق، چ اول‏، ص ۱۵۸ [۷] اين حديث را ابن شهر آشوب در مناقب آل أبيطالب (ع)، همان، ج ۱، ص ۳۲ آورده است. 📕پيام امام اميرالمؤمنين (ع)‏، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلامية‏، تهران‏، ۱۳۸۶ش، چ اول‏، ج ۴، ص ۴۴۶ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️امام صادق (عليه السلام) از چه جايگاه علمی و اخلاقی در جامعه اسلامی برخوردار بودند؟ (بخش سوم) 🔸درباره‌شخصیت‌علمی (عليه السلام) شواهد فراوانی وجود دارد. به نظر شیعه، نصب ایشان به مقام امامت از جانب خداوند متعال بوده، و این بدان معناست که آن حضرت دارای شرایط لازم برای احراز این منصب بوده است. حضرت در میان اهل سنت، از نظر روایت حدیث و فقاهت و افتاء، از موقعیت شامخی برخوردار بوده‌اند، به طوری که او را از شیوخ مسلّم و از محدثان بزرگ زمان خود به شمار آورده‌ اند. 🔹منصور عباسی که همواره درگیر مبارزه با علویان بود، می‌ کوشید تا شخصیت فقهی (ع) را با مطرح کردن برخی از فقهای اهل سنت مثل «مالک بن انس» کمرنگ جلوه دهد. او به مالک می‌گفت: «به خدا تو عاقل‌ترین مردم هستی... اگر عمر من باقی بماند، فتاوا و اقوال تو را همانند مصحف نوشته، به تمام آفاق فرستاده و مردم را مجبور به پذیرش آن می‌ کنم». [۱] این حرکت «منصور» ناشی از علاقه وی به مالک نبود؛ بلکه بر آن بود تا با برجسته کردن مالک، آتش کینه و حسد خود را نسبت به امام صادق (ع) و دیگر علمای مخالف فرو نشاند. 🔹منصور به منظور ایراد خدشه به شخصیت علمی و فقهی امام (عليه السلام)، به هر وسیله‌ای توسل می‌ جست، چنانکه ابوحنیفه را واداشت تا رو در روی امام ایستاده و با وی به بحث بپردازد، تا در صورت پیروزی ابوحنیفه، امام صادق (عليه السلام) را در صحنه علم و دانش اسلامی تحقیر کند. ابوحنیفه خود جریان این داستان را چنین نقل کرده است: «منصور به من گفت: مردم توجه عجیبی به (عليه السلام) پیدا کرده و سیل جمعیت به طرف او سرازیر شده است؛ تو چند مسأله از مسائل مشکل را آماده کرده و حل آنها را از جعفر (عليه السلام) بخواه و چون او نتوانست جواب مسائل تو را بدهد، از چشم مردم خواهد افتاد. من نیز چهل مسأله بسیار پیچیده و مشکل آماده کردم. آنگاه (عليه السلام) و ابوحنیفه در حیره و در حضور منصور با هم ملاقات می‌ کنند. 🔹ابوحنیفه لحظه ورود خود به مجلس منصور را چنین توصیف می‌ کند: هنگامی که وارد مجلس شدم (عليه السلام) را دیدم که هیبت و عظمت شخصیت وی حتی خود منصور را تحت الشعاع قرار داده بود، سلام کرده و در جای خود قرار گرفتم. آنگاه منصور خطاب به من چنین گفت: مسائل خود را بر ابوعبدالله (علیه السلام) عرضه کن. من مسائلی را که با خود آورده بودم، یکی پس از دیگری از آن حضرت می‌ پرسیدم و او در پاسخ می‌ فرمود: درباره این مسأله عقیده شما چنین است و اهل مدینه چنین می‌ گویند و ما چنین می‌ گوییم. نظر آن حضرت در پاره‌ ای از مسائل طرح شده با نظر ما و در پاره‌ ای دیگر با نظر اهل مدینه و در مواردی با نظر هر دو مخالف بود. بدین ترتیب چهل مسأله به آن حضرت عرضه و جواب آنها دریافت شد. پس از پایان مناظره، ابوحنیفه بی‌ اختیار آخرین سخن خود را با اشاره به (عليه السلام) چنین ادا کرد: «أَنَّ أَعْلَمَ اَلنَّاسِ أَعْلَمُهُمْ بِاخْتِلاَفٍ اَلنَّاسِ؛ دانشمندترین مردم کسی است که به آراء و نظرهای مختلف علما در مسائل، احاطه داشته باشد». [۲] ... پی‌نوشت‌ها؛ [۱] تذکرة الحفاظ، الذهبی، شمس الدین، دار الاحیاء التراث العربی، ج ۱، ص ۲۰۹ [۲] تهذیب الکمال، أبوالحجاج المزی، يوسف بن الزكی عبدالرحمن، مؤسسه الرساله، ج ۵، ص ۷۹-۸۰؛ الکامل فی ضعفاء الرجال، أبو أحمد الجرجانی، دار الفكر، ج ۲، ص ۵۵۶؛ و... 📕حیات فکری و سیاسی امامان شیعه (ع)، جعفریان، رسول، موسسه انصاریان، قم، چ ۶، ص ۳۲۷ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
⭕️«کلام نور» 🔹«وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ يَقُولُ آمَنَّا بِاللهِ وَبِالْيَوْمِ الْآخِرِ وَ مَا هُمْ بِمُؤْمِنِينَ» ﴿٨﴾ (و گروهی از مردم [که اهل نفاق اند] می گویند: ما به خدا و روز قیامت ایمان آوردیم، در حالی که آنان مؤمن نیستند). 🔹«يُخَادِعُونَ اللهَ وَالَّذِينَ آمَنُوا وَ مَا يَخْدَعُونَ إِلَّا أَنْفُسَهُمْ وَ مَا يَشْعُرُونَ» ﴿٩﴾ ([به گمان باطلشان] می خواهند خدا و اهل ایمان را فریب دهند، در حالی که جز خودشان را فریب نمی دهند، ولی [این حقیقت را] درک نمی کنند). 📕قرآن کریم، سوره مبارکه بقره @tabyinchannel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️از ديدگاه روايات نخستين چيزهايی كه در «قيامت»، از انسان سؤال می‌شود چيست؟ 🔹روايات زيادى داريم كه درباره نخستين امورى كه در مورد سؤال و قرار مى گيرد بحث مى كند، كه هر كدام تعبير پرمعنايى مخصوص به خود دارند و مطالعه آنها در و نشان دادن ارزش هاى اسلامى بسيار مؤثر است؛ از جمله در حديثى از (صلی الله علیه و آله) آمده است: «لَا تَزُولُ قَدَما عَبْدٍ يَوْمَ الْقِيامَةِ حَتَّى يُسْئَلَ عَنْ عُمْرِهِ فَيْمَا اَفْنَاهُ وَ شَبَابِهِ فِيمَا أَبْلَاهُ وَ عَنْ مَالِهِ مِنْ اَيْنَ اِكْتَسَبَهُ وَ فِيمَا اَنْفَقَهُ وَ عَنْ حُبِّنَا اَهْلَ الْبَيْتِ» [۱] (در هيچ يك از بندگان قدم از قدم بر نمى دارد، تا از چهار چيز بازپرسى شود: از كه در چه راهى آن را صرف كرده، و از كه در چه راهى آن را از دست داده، و از كه از كجا آورده و در چه راهى مصرف كرده و از محبت‌ ما !). 🔹درحديث‌ديگرى‌از (صلی الله علیه و آله) آمده است كه: «روز براى هر بنده اى از بندگان خدا براى هر روزى از ايام بيست و چهار خزانه گشوده مى شود به تعداد ساعات شب و روز؛ خزانه اى را مملو از و سرور مى بيند، و به هنگام مشاهده آن، چنان و انبساطى به او دست مى دهد كه اگر بر تمام اهل دوزخ تقسيم كنند درد آتش را فراموش مى كنند، و اين همان ساعاتى است كه را كرده است. 🔹سپس ديگرى را براى او مى گشايند، آن را و متعفن و ترسناک مى يابد و چنان ترس و وحشتى به او دست مى دهد كه اگر [آن] تقسيم بر اهل بهشت شود، لذت نعمت هاى آن را فراموش مى كنند، و آن ساعتى است كه در آن خدا را كرده است! سپس خزينه ديگرى را براى او مى گشايند، آن را خالى مى بيند، نه در آن اسباب سرور است و نه ناراحتى، و اين ساعتى است كه در آن خوابيده يا مشغول اعمال مباح دنيا بوده، چنان حالت تأسف و احساس به او دست مى دهد كه قابل توصيف نيست، زيرا مى توانست آن را از پر كند و نكرد و اين است كه خداوند مى فرمايد: «ذَلِكَ يَوْمُ التَّغَابُنِ». [۲] 🔹درحديث‌ديگرى‌از (صلی الله علیه و آله) آمده است كه: «اَنَا اَوَّلُ قَادِمٍ عَلَى اللهِ ثُمَّ يَقْدِمُ عَلَيَّ كِتابُ اللهِ ثُمَّ يَقْدِمُ عَلَىَّ اَهْلُ بَيْتِی، ثُمَّ يَقْدِمُ عَلَىَّ اُمَّتِی، فَيَقِفُونَ، فَيَسْئَلُهُمْ مَا فَعَلْتُمْ فِی كِتَابِی وَ اَهْلِ بَيْتِ نَبِيِّكُمْ» [۳] (من نخستين كسى هستم كه به پيشگاه خدا حاضر مى شوم، سپس [قرآن] بر من وارد مى شود، پس وارد مى گردند، بعد امتم بر من وارد مى شوند، آنها مى ايستند، و خداوند از آنها مى پرسد با كتاب من و اهل بيت پيامبرتان چه كرديد؟). 🔹در حديثى از (عليه السلام) آمده است: «اَوَّلُ مَا يُحَاسَبُ بِهِ العَبْدُ الصَّلَاةُ فَاِنْ قُبِلَتْ قُبِلَ مَا سِوَاهَا» [۴] (نخستين چيزى كه بندگان بايد حساب آنرا پس دهند است كه اگر قبول شود بقيه قبول خواهد شد). در حديث ديگرى آمده است: «نخستين چيزى كه بنده در از آن سؤال مى شود درباره اوست». [۵] ممكن است در ميان احاديث مربوط به نخستين چيزى كه انسان از آن سؤال مى شود تضادّى احساس شود كه اگر اين يكى اوّل است آن يكى چگونه اوّل مى تواند باشد؟ ولى ظاهراً منظور اين است كه يك گروه از كارهاست كه در مرحله اوّل از آنها سؤال مى شود، و تمام آنچه در اين احاديث آمده جزو همان گروه است. 🔹ضمناً اين احاديث اهميّت موضوعات مزبور را از ديدگاه اسلام روشن مى سازد، يعنى «مسئله توحيد، ايمان به نبوت، محبت اهل بيت، نماز، همنشين و...». اين احتمال نيز وجود دارد كه در مواقفى است كه در هر موقف اولين چيزى كه از آن سؤال مى شود يكى از اين امور است. در حديثى نيز امير مؤمنان (علیه السلام) فرمود:  «از خدا بترسيد و را در مورد بندگان خدا و شهرها و آباديش پيشه كنيد؛ چرا كه شما در پيشگاه خدا حتى از اراضى و حيوانات سؤال مى شويد». [۶] اين حديث نشان مى دهد كه حتى در برابر ويران كردن محيط زيست و كشتن بى دليل حيوانات مسئوليت دارد و در آن روز باز خواست مى شود. پی نوشت‌ها؛ [۱] الخصال‏، ابن بابويه، ج ۱، ص ۲۵۳. [۲] عدة الداعی و نجاح الساعی، حلّى، ص ۱۱۳. [۳] بصائر الدرجات فی فضائل آل محمّد (ص)‏، صفار، ج ‏۱، ص ۴۱۲، باب ۱۷‌. [۴] تهذيب الأحكام، طوسى، ج ‏۲، ص ۲۳۹، باب ۱۲. [۵] الدّر المنثور فى تفسير المأثور، سيوطى، ج ۵، ص ۲۷۳. [۶] نهج البلاغة، صبحی صالح، ص ۲۴۲ (خطبه ۱۶۷) 📕پيام قرآن‏، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلامية‏، چ نهم، ج ۶، ص ۱۳۷ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
تبیین
⭕️شخصیت والای پیامبر اعظم (صلّی الله علیه و آله و سلّم) 🔹درباره‌ (ص) حقیقتاً زبان بنده و امثال بنده قاصر است از بیان، و ذهن و دل بنده و امثال بنده قاصر است از فهم درباره‌ شخصیّت والای آن بزرگوار؛ حقیقتاً اینجور است. بنده فقط یک کلمه از این کتاب قطور فضل (ص) را مختصراً عرض می کنم و آن، این است که این خورشید تابان عالم هستی، به گردن همه‌ آحاد بشریّت حق دارد؛ بنده این را می خواهم عرض بکنم. همه‌ آحاد بشریّت، چه مؤمنین به این دین و چه غیر آنها، مدیون پیامبر اعظم (ص) و به معنای واقعی کلمه متعلَّق دِین آن بزرگوار هستند؛ چرا؟ 🔹این حقّ عظیمی که این بزرگوار بر گردن بشریّت دارد چیست؟ آن، این است که (ص) نسخه‌ درمان همه‌ دردهای عُمده‌ی بشریّت را به بشر عرضه کرد؛ این یک واقعیّت است. خدای متعال می فرماید که «کِتابٌ اَنزَلنَاهُ اِلَیکَ لِتُخرِجَ النّاسَ مِنَ الظُّلُماتِ اِلَى النّور‌»؛‌ [۱] ظلمات چیست؟ ظلمات همه‌ آن چیزهایی است که زندگی بشر را در طول تاریخ، تیره و تار کرده، تلخ کرده، زهرآلود کرده؛ اینها ظلمات است. جهل، ظلمت است؛ فقر، ظلمت است؛ ظلم، ظلمت است؛ تبعیض، ظلمت است؛ غرق شدن در شهوات، ظلمت است؛ مفاسد اخلاقی، آسیب‌ های اجتماعی، همه‌ اینها ظلماتند. اینها همه ظلمت هایی هستند که بشر در طول تاریخِ طولانیِ زندگیِ خود از اینها رنج دیده. بی‌ ایمانی ظلمت است، بی‌ هدفی ظلمت است؛ اینها دردهای عمیق بشر است. 🔹 (ص) نسخه‌ درمان این دردها را - هم نسخه‌ معرفتی را، هم نسخه‌ی عملی را - به بشر عرضه کرد. اگر می خواهید از این دردها خلاص بشوید، علاجش اینها است. این (ص) و ، علاج دردهای بشریّت است؛ این را (ص) به بشر عرضه کرده. لذا امیرالمؤمنین (ع) درباره‌ی پیغمبر (ص) می فرماید: «طَبیبٌ دَوّارٌ بِطِبِّهِ قَد اَحکَمَ مَراهِمَهُ وَ اَحمىٰ مَواسِمَه»؛ [۲] این پزشکِ ماهر حاذق، هم مرهمها را فراهم کرده - آن دارویی که روی زخم می گذارند که زخم بهبود پیدا کند - هم وسیله‌ی داغ کردن را؛ که در گذشته وقتی یک زخمی به وسیله‌ی مرهم خوب نمی‌شد، آن را داغ می کردند خوب می‌شد. هر دو را دارد: هم مرهم را، هم وسیله‌ی داغ کردن را؛ اینها را در قرآن به بشریّت عرضه کرده. اگر می خواهید خوب زندگی کنید، این جوری عمل کنید. پی نوشت‌ها؛ [۱] سوره‌ ابراهیم، بخشی از آیه‌ ۱؛ « ...کتابى است که آن را به سوى تو فرود آوردیم تا مردم را به اذن پروردگارشان از تاریکی‌ها به سوى روشنایى بیرون آورى‌...». [۲] نهج‌البلاغه، خطبه‌ ۱۰۸ بیانات مقام معظم رهبری ۱۴۰۲/۰۷/۱۱ منبع: وبسایت‌دفترحفظ‌ونشرآثارمعظم‌له @tabyinchannel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️قرآن كريم در مقام تعريف انسان چه بيانی دارد؟ (بخش دوم) 💠ويژگى هاى آفرينشى «انسان» 🔹 در حقيقت آفرينش خود، از بهره مند است؛ خداوند اين تشريف را بدو بخشيده كه او را با دستان قدرت و حکمت خود آفريده است؛ «قَالَ يَا إِبْلِيسُ مَا مَنَعَكَ أَنْ تَسْجُدَ لِمَا خَلَقْتُ بِيَدَيَّ أَسْتَكْبَرْتَ أَمْ كُنْتَ مِنَ الْعَالِينَ» [۱] ([خداوند] فرمود: ای ابلیس! تو را چه چیزی از سجده کردن بر آنچه که با دستان قدرت خود آفریدم، بازداشت؟ آیا تکبّر کردی یا از بلند مرتبه گانی؟). خداوند كه خالق همه اشياء است، پس بى ترديد خصوصيتى در آفرينش اين بوده كه او را سزاوار اين تشريف كرده است. 🔹اين عنايت مخصوص او در حق اين موجود است كه شاهد آن، است كه در او به وديعت نهاده شده. علامه طباطبايى مى نويسد: «اينكه او را به دستان خود نسبت داده، دليلى بر است، چنان كه فرموده «وَ نَفَخْتُ فِيهِ مِنْ رُوحِی» [۲] (و در او از دميدم). و اينكه فرموده با دو دست خود، كنايه از اهتمام ويژه او به آفرينش و صنع اوست، چرا كه هرگاه در ساختن چيزى اهتمام ويژه داشته باشد هر دو دست خود را به كار مى گيرد». [۳]  🔹دميدن روح الهى در او، كنايه از آن است كه در اصل وجود، از ، هر چند كه تن او برگرفته از عنصرى زمينى باشد. پس او به واقع پيش از آن كه عنصرى زمينى باشد، است. آرى ، نخست از عنصر اين زمين و سپس از نفخه‌اى علوى پديده آمد كه او را از صف ديگر جانداران جدا ساخته و از «امتيازات بزرگ انسانى» بهره مندش گردانيده؛ امتيازاتى كه نخستين آنها امكان پيمودن مدارج جهانى ويژه است. اين نفخه، را با ملأ اعلى ارتباط مى دهد و او را مى بخشد تا با خداى خود مرتبط گردد، از او فرا گيرد، از حوزه عملكرد اندام و حواس برهد و به سراپرده انديشه و دل راه يابد. 🔹او را محرم راز هستى مى گرداند تا بر فراز زمان و مكان و فراتر از جولانگه اندام و حواس برجهد و گاهى به انديشه اى نامحدود نيز دست يابد. [۱] و بدين سان سزاوار آن شد كه ـ كه همان ودايع ربّانى و بلند و ملكوتى است ـ به وى سپرده شود؛ تنها او، و نه ديگران. اين ودايع در نيروى عظيمى كه در طبيعت اوليه خود دارد خلاصه مى شود؛ نيرويى كه امكان چيرگى بر نيروهاى درونى طبيعت را بدو مى بخشد تا آنها را بدانگونه كه مى خواهد تسخير كند. اين همان نيروى و و و است؛ نيروى و ، نيروى و به كارگيرى، و همان جسارت برداشتن بار اين مسؤوليت خطير. ... پی نوشت‌ها؛ [۱] قرآن کریم، سوره ص، آیه ۷۵ [۲] همان، سوره حجر، آيه ۲۹ [۳] المیزان، ج ۱۷، ص ۲۳۹ [۴] به گرفته از سخن سيد قطب. ر.ك: فی ظلال القرآن، جزء ۱۴ / ۱۷. مجلد ۵، ص ۲۰۳ 📕نقد شبهات پيرامون قرآن كريم، معرفت، محمدهادی، مترجمان: حكيم باشی، حسن، رستمی، علی اكبر، عليزاده، ميرزا، خرقانی، حسن، مؤسسه فرهنگی تمهيد، ۱۳۸۸، چ دوم، ص ۳۸ الی ۴۴ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
⭕️عدم داشتن معرفت نسبت به پيامبر (صلی الله علیه و آله) و ائمه اطهار (علیهم السلام) 🔹نظر کردن به جمال مبارک علیه‌ السلام خوب و فضیلت دارد، اما می‌دانیم که عده‌ای در زمان حضور صلی‌ الله‌ علیه‌ و آله و یا علیهم‌ السلام به جمال آنها نظر می‏‌ کردند، ولی به مقام آنها نداشتند و از آنها نمی‌‏ کردند... 📕در محضر بهجت، ج۳، ص۲۷۹ منبع: وبسایت مرکز تنظیم و نشر آثار آیت‌ الله العظمی بهجت (ره) @tabyinchannel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️روایات اسلامی چگونه اهمیت «صدق» و «راستی» را تبیین نموده است؟ (بخش اول) 🔸اهميت اين در روايات اسلامى بيش از آن است كه در سخن بگنجد؛ رواياتى كه در این زمینه از (صلی الله علیه و آله)، (عليهم السلام) نقل شده، بيش از حدّ احصا و شمارش است. در ادامه تنها گلچينى از آن بيان مى شود كه به عنوان مشت نمونه خروار، بيانگر موقعيت اين صفت در ميان تمام صفات انسانى است. از اين روايات به خوبى استفاده مى شود كه همه فضايل انسانى از و سرچشمه مى گيرد. 1⃣ (صلی الله علیه و آله) در حديثى می فرماید: «لا تَنْظُرُوا اِلى كَثْرَةِ صَلاتِهِمْ وَ صِيامِهِمْ وَ كَثْرَةِ الْحَجِّ وَ الزَّكاةِ وَ كَثْرَةِ الْمَعْرُوفِ وَطَنْطَنَتِهِمْ بِاللَّيلِ، اُنْظُرُوا اِلى صِدْقِ الْحَدِيثِ وَ اَداءِ الاْمانَةِ» [۱] (نگاه نكنيد به فزونى نماز و روزه و زيادى حج و زكات و انفاق ها و سر و صداى عبادات شبانه بعضى از مردم [اگر مى خواهيد آنها را امتحان كنيد] آنها را به و آزمايش كنيد). 2⃣ (عليه السلام) در این رابطه می فرماید: «اِنَّ اللهَ عَزَّ وَ جَلَّ لَمْ يَبْعَثْ نَبِيّاً اِلاّ بِصِدْقِ الْحَدِيثِ وَ اَداءِ الاْمانَةِ اِلَى الْبَّرِ وَ الْفاجِرِ» [۲] (خداوند متعال هيچ پيامبرى را مبعوث نكرد، مگر به دلیل در سخن گفتن و به نيكوكار و بدكار). 3⃣آن حضرت در حديث ديگرى در رابطه با تأثير راستگويى در همه اعمال انسان، می فرماید: «مَنْ صَدَقَ لِسانُهُ زَكى عَمَلُهُ» [۳] (كسى كه به گرايد و پاكيزه مى شود). زيرا ريشه اعمال صالح است. 4⃣ (عليه السلام) در پيامى به يكى از دوستان بزرگوارش به نام عبدالله بن ابى يعفور می فرماید: «اُنْظُرْ ما بَلَغَ بِهِ عَلِىٌ عِنْدَ رَسُولِ اللهِ فَاَلْزِمْهُ فَاِنَّ عَلِيّاً اِنَّما بَلَغَ ما بَلَغَ بِهِ عِنْدَ رَسُولِ اللهِ بِصِدْقِ الْحَدِيثِ وَ اَداءِ الاْمانَةِ» [۴] (نگاه كن ببين به چه وسيله آن همه مقام نزد پيدا كرد، و همیشه به آن ملتزم باش. بدان آن همه مقام را نزد رسول خدا به خاطر و پيدا كرد). اين تعبير نشان مى دهد كه حتى شخصيت بزرگى مانند (عليه السلام)، در سايه اين دو فضيلت به آن مقام والا در نزد پيامبر اكرم رسيد. 5⃣فردی از (عليه السلام) درباره مقام و شخصيت انسانها سوال کرد؛ از آن حضرت پرسيد «اَىُّ النّاسِ اَكْرَمُ» (چه كسى [نزد خداوند متعال] گرامى تر است؟)، فرمود: «مَنْ صَدَقَ فِى الْمَواطِنِ» [۵] (كسى كه همه جا بگويد). با توجه به اين كه قرآن مى گويد «اِنَّ اَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللهِ اَتْقاكُمْ» [۶]؛ (گرامى ترين شما نزد خدا شما است). روشن مى شود كه همان صدق و است. 6⃣ (عليه السلام) در حديث ديگرى درباره تأثير و راستى در از چنگال مشكلات و خطرات مى فرمايد: «اَلْزِمُوا الصِّدْقَ فَاِنَّهُ مَنْجاةٌ» [۷] (هرگز را رها نكنيد، چرا كه انسان است). (علیه السلام) در حديث ديگرى در تشبيهی درباره و راستى مى فرمايند: «اَلصِّدْقُ نُورٌ غَيرَ مُتَشَعْشِع اِلاّ فِى عالَمِهِ كَالشَّمْسِ يَسْتَضِىءُ بِها كُلُّ شَىء يَغْشاهُ مِنْ غَيرِ نُقْصان يَقَعُ عَلى مَعْناها» (صدق و نورى است كه جهان اطراف خود را روشن مى كند، همچون آفتاب كه چيزى كه در معرض تابش آن قرار بگيرد روشن مى شود، بى آنكه نقصانى در آن وارد گردد). آن حضرت در ذيل اين حديث، می فرمایند: «اَلصِّدْقُ سَيْفُ اللهِ فِى اَرْضِهِ وَ سَمائِهِ اَيْنَما هَوى بِهِ يُقَدُّ» [۸] (، شمشير خدا در زمين و آسمان است، هر كجا آن را فرود آورد، كارگر مى شود). ... پی نوشت‌ها؛ [۱] بحار الأنوار، دار إحياء التراث العربی، چ۲، ج۶۸، ص۹، باب۶۰. [۲] همان، ج۱۱، ص۶۷، باب۲. [۳] الكافی، دار الكتب الإسلامية، چ۴، ج۲، ص۱۰۴، ح۳. [۴] الكافی، همان، ح ۵. [۵] بحار الأنوار، همان، ج۶۸، ص ۹، باب۶۰، ح۱۲. [۶] قرآن کریم، سوره حجرات، آیه ۱۳. [۷] بحار الأنوار، همان، ج ‏۶۸، ص۹، باب۶۰. [۸] همان، ج۶۸، ص۱۰، باب۶۰، ح ۱۸ 📕اخلاق در قرآن‏، مكارم شيرازى، ناصر، مدرسة الامام على بن ابیطالب (ع)، ۱۳۷۷ش،‏ چ اول‏، ج ۳، ص ۲۰۸ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
⭕️امام سجاد عليه السلام:  🔸«اِتَّقُوا الْكَذِبَ الصَّغيرَ مِنْهُ وَالْكَبيرَ، فى كُلِّ جِدٍّ وَ هَزْلٍ فَإِنَّ الرَّجُلَ إِذا كَذِبَ فِى الصَّغيرِ اجْتَرَأَ عَلَى الْكَبيرِ». 🔹از كوچك و بزرگش، جدّى و شوخيش بپرهيزيد، زيرا انسان هر گاه در چيز كوچك دروغ بگويد، به گفتن دروغ بزرگ نيز جرات پيدا میكند.  📕تحف العقول، ص ۲۷۸ @tabyinchannel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️امام صادق (عليه السلام) از چه جايگاه علمی و اخلاقی در جامعه اسلامی برخوردار بودند؟ (بخش چهارم و پایانی) 🔸درباره‌شخصیت‌علمی (عليه السلام) شواهد فراوانی وجود دارد. به نظر شیعه، نصب ایشان به مقام امامت از جانب خداوند متعال بوده، و این بدان معناست که آن حضرت دارای شرایط لازم برای احراز این منصب بوده است. حضرت در میان اهل سنت، از نظر روایت حدیث و فقاهت و افتاء، از موقعیت شامخی برخوردار بوده‌اند، به طوری که او را از شیوخ مسلّم و از محدثان بزرگ زمان خود به شمار آورده‌ اند. 🔹 (عليه السلام) نیز همچون جدش اميرالمومنين امام علی (ع) می‌ فرمود: «سَلُونِی قَبْلَ اَنْ تَفْقِدُونِی، فَإِنَّهُ لَایُحَدِّثُکُمْ أَحَدٌ بَعْدِی بِمِثْلِ حَدِیثِی؛ قبل از آن که مرا نیابید بپرسید و بعد از من کسی نیست که چون من برای شما حدیث بگوید». [۱] از (عليه السلام) نه تنها در مسائل فقهی، بلکه در زمینه تفسیر، علم کلام و اخلاقیات، احادیث با ارزشی به دست ما رسیده است. با مراجعه به بخش اصول کتاب «کافی»، عمق و وسعت نظر (عليه السلام) درباره مسائل عقلی اسلام آشکار می‌شود. تفاسیر روایی شیعه همچون «البرهان»، «صافی» حاوی روایات فراوانی از احادیث آن حضرت در این زمینه می‌ باشد. ابوزهره عالم سنی در این زمینه می‌ نویسد: «دانش آن حضرت منحصر به حدیث و فقه اسلامی نبود، بلکه علم کلام نیز تدریس می‌ فرمود». [۲] 🔹تفصیل نظریات کلامی (عليه السلام) را در اینجا نمی‌ توان بیان داشت، اما جمله معروف امام در مسائل جبر و تفویض که فرمود: «لَا جَبْرَ وَ لَا تَفْوِیضَ بَلْ اَمْرٌ بَیْنَ الْاَمْرَیْنِ» زیباترین، جامع‌ترین و دقیق‌ ترین تعبیری است که در این مسأله ابراز شده است. «ابو زهره» در جای دیگر از کتابش درباره (عليه السلام) می‌ گوید: «بالاتر از همه این علوم، (عليه السلام) در زمینه اخلاق و علل و انگیزه‌های فساد آن، آگاهی‌ های بسیار ارزنده‌ ای داشت». [۳]‌ شمار راویانی که از حضرت حدیث نقل کرده‌ اند بسیار زیاد است. اسامی آنان را در «تهذیب الکمال» مزی [۴] و دیگر کتب رجالی چون «تهذیب التهذیب» می‌ توان یافت. در میان آنان، بسیاری از شخصیت‌ های مهم اهل سنت قرار دارند. «ذهبی» در «سیر اعلام النبلاء» نام رواتی را که از امام صادق (عليه السلام) حدیث نقل کرده‌ اند آورده است. [۵] این در حالی است که بسیاری از محدثان در عهد بنی امیه جرأت نقل حدیث از امام (عليه السلام) را نداشتند. پی‌نوشت‌ها؛ [۱] تهذیب الکمال، أبوالحجاج المزی، مؤسسه الرساله، ج ۵، ص ۷۹؛ سیر اعلام النبلاء، الذَهَبی، شمس الدين أبو عبد الله محمد بن أحمد، مؤسسه الرساله، ج ۶، ص ۲۵۷ [۲] الامام الصادق(ع)، ابو زهره، دار الثقافة العربیه، قاهره، بی تا، ص ۶۶ [۳] همان، ص ۶۷ [۴] تهذیب الکمال، همان، ج ۵، ص ۷۵ - ۷۶ [۴] سیر اعلام النبلاء، همان، ج ۶، ص ۲۵۶ 📕حیات فکری و سیاسی امامان شیعه (ع)، جعفریان، رسول، موسسه انصاریان، قم، چ ۶، ص ۳۲۷ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
⭕️نوید پیروزی بر آمریکا 🔹ما و بی‌امان خود را علیه شروع کرده‌ایم و امیدواریم فرزندان مان با آزادی از زیر یوغ ستمکاران، را در جهان بیفرازند؛ ما یقین داریم اگر دقیقاً به وظیفه‌ مان که با است ادامه دهیم، فرزندان مان شهد را خواهند چشید. بیانات‌ حضرت‌ امام ۶۰/۰۶/۱۵ منبع: سایت جامع امام خمینی (ره) @tabyinchannel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️منظور از حكومت جهانی مستضعفان در آيه ۵ سوره قصص چيست؟ آيا به حكومت امام زمان (عج) اشاره ميكند؟ 🔹خدا در آيات اوليه سوره قصص به داستان موسی (ع) و فرعون پرداخته و ظلم و ستم فرعون بر بنی اسرائيل را ترسيم ميكند و در نهايت در قالب همين مثال يك قاعده كلی را در آيات ۵و۶ بيان ميكند و آن حكومت نهايی كسانی است كه توسط زورگويان و ستمگران تضعيف شده اند؛ «وَ نُرِيدُ أَن نَّمُنَّ عَلىَ الَّذِينَ اسْتُضْعِفُواْ فىِ الْأَرْضِ وَ نجَْعَلَهُمْ أَئمَّةً وَ نجَْعَلَهُمُ الْوَارِثِينَ. وَ نُمَكِّنَ لهَُمْ فىِ الْأَرْضِ وَ نُرِىَ فِرْعَوْنَ وَ هَامَانَ وَ جُنُودَهُمَا مِنْهُم مَّا كَانُواْ يحَْذَرُون؛ ما میخواهيم بر مستضعفان زمين منّت نهيم و آنان را پيشوايان و وارثان روى زمين قرار دهيم و حكومتشان را در زمين پابرجا سازيم و به فرعون و هامان و لشكريانشان، آنچه را از آنها [بنى اسرائيل] بيم داشتند نشان دهيم!». اول بهتر است معنای واژه را روشن كنيم، كه برخی به اشتباه مستضعف را به معنای ضعيف ميگيرند. اين واژه از ماده «ضعف» است، اما چون به باب استفعال برده شده به معنى كسى است كه او را به ضعف كشانده اند و در بند و زنجير كرده اند. 🔹به تعبير ديگر كسى نيست كه ضعيف و ناتوان و فاقد قدرت و نيرو باشد، مستضعف كسى است كه نيروهاى بالفعل و بالقوه دارد، اما از ناحيه ظالمان و جباران سخت در فشار قرار گرفته، ولى با اين حال در برابر بند و زنجير كه بر دست و پاى او نهاده اند ساكت و تسليم نيست، پيوسته تلاش میكند، تا زنجيرها را بشكند و آزاد شود، دست جباران و ستمگران را كوتاه سازد و آئين حق و عدالت را برپا كند. در زمان موسی(ع) و فرعون بنى اسرائيل پس از ظلم و ستمهای بسيار فرعون توانستند وارث حكومت فرعونيان شوند. آنها گرد رهبر خود موسى(ع) را گرفتند، نيروهاى خود را بسيج كردند و همه صف واحدى را تشكيل دادند، بقاياى ايمانى كه از جدشان ابراهيم به ارث برده بودند با دعوت موسى(ع) تكميل و خرافات را از فكر خود زدودند و آماده قيام شدند. البته مستضعف انواع و اقسامى دارد مستضعف فكرى و فرهنگى، مستضعف اقتصادى، مستضعف اخلاقى و مستضعف سياسى و آنچه بيشتر قرآن روى آن تكيه كرده است مستضعفين سياسى و اخلاقى است. 🔹بدون شك جباران مستكبر براى تحكيم پايه هاى سياست جابرانه خود قبل از هر چيز سعى میكنند قربانيان خود را به استضعاف فكرى و فرهنگى بكشانند. خداوند به چنين گروه‌هايی وعده يارى و حكومت در زمين داده است، نه افراد بی‌دست و پا و ترسو كه حتى حاضر نيستند فريادى بكشند، تا چه رسد به اينكه پا در ميدان مبارزه بگذارند و قربانى دهند. اما بايد توجه نمود كه اين آيه هرگز سخن از يك برنامه موضعى و خصوصى مربوط به بنى اسرائيل نمیگويد، بلكه بيانگر يك قانون كلى است براى همه اعصار و قرون و همه اقوام و جمعيتها؛ میفرمايد: «ما اراده داريم كه بر منت بگذاريم و آنها را پيشوايان و وارثان حكومت روى زمين قرار دهيم». فعل مضارع در اين آيه دلالت بر استمرار و بيان قانون كلی ميكند. اين بشارتى است براى همه انسانهاى آزاده و خواهان حكومت عدل و داد و برچيده شدن بساط ظلم و جور. نمونه اى از تحقق اين مشيت الهى، حكومت بنى اسرائيل و زوال حكومت فرعونيان بود و نمونه گسترده‌تر آن ظهور حكومت حق و عدالت در تمام كره زمين بوسيله (عج) است. [۱] اين آيه از جمله آياتى است كه به روشنى بشارت ظهور چنين حكومتى را میدهد، لذا ائمه (ع) در تفسير اين آيه اشاره به اين كرده اند. 🔹در نهج البلاغه چنين آمده است: دنيا پس از چموشى و سركشى - همچون شترى كه از دادن شير به دوشنده اش خوددارى میكند و براى بچه اش نگه میدارد - به ما روى مى آورد... سپس امام آيه «وَ نُرِيدُ أَنْ نَمُنَّ» را تلاوت فرمودند. [۲] و در حديث ديگرى حضرت در تفسير آيه فوق فرمود: اين گروه آل محمد(ص) هستند، خداوند مهدى آنها را بعد از زحمت و فشارى كه بر آنان وارد میشود بر مى انگيزد و به آنها عزت میدهد و دشمنانشان را ذليل و خوار میكند. [۳] نیز در حديثى از امام سجاد(ع) نقل است: سوگند به كسى كه محمد(ص) را به حق بشارت دهنده و بيم دهنده قرار داد كه نيكان از ما اهلبيت و پيروان آنها بمنزله موسى و پيروان او هستند، و دشمنان ما و پيروان آنها بمنزله فرعون و پيروان او مى باشند. (سرانجام ما پيروز میشويم و آنها نابود میشوند و حكومت حق و عدالت از آن ما خواهد بود). [۴] بنابراين در اين آيه يك قاعده كلی بيان شده است و آن حكومت نهايی كسانی است كه در برهه هايی از زمان تحت ظلم و ستم جباران و ستمگران بوده اند و نمونه بارز و نهايی آن حكومت جهانی (عج) است. پی‌نوشت [۱]تفسير نمونه ج۱۶ص۱۷ [۲]مجمع البيان فی تفسير القرآن ج۷ص۳۷۵ [۳]تفسير... ج۱۶ص۱۸ [۴]مجمع البيان... ج۷ص۳۷۵ منبع:وبسایت انوارطاها @tabyinchannel
⭕️«کلام نور» 🔹«فِی قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ فَزَادَهُمُ اللَّهُ مَرَضًا وَ لَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ بِمَا كَانُوا يَكْذِبُونَ» ﴿١٠﴾ (در دلِ آنان [منافقان] بیماریِ [سختی از نفاق] است، پس خدا به کیفرِ نفاقشان بر بیماریشان افزود، و برای آنان در برابر آنچه همواره دروغ می‌ گفتند، عذابی دردناک است). 🔹«وَ إِذَا قِيلَ لَهُمْ لَا تُفْسِدُوا فِی الْأَرْضِ قَالُوا إِنَّمَا نَحْنُ مُصْلِحُونَ» ﴿١١﴾ (چون به آنان گویند: در زمین نکنید، می گویند: فقط ما اصلاح‌گر هستیم!) 🔹«أَلَا إِنَّهُمْ هُمُ الْمُفْسِدُونَ وَ لَٰكِنْ لَا يَشْعُرُونَ» ﴿١٢﴾ (آگاه باشید! یقیناً خود آنان ، ولی درک نمی کنند). 🔹«وَ إِذَا قِيلَ لَهُمْ آمِنُوا كَمَا آمَنَ النَّاسُ قَالُوا أَنُؤْمِنُ كَمَا آمَنَ السُّفَهَاءُ أَلَا إِنَّهُمْ هُمُ السُّفَهَاءُ وَ لَٰكِنْ لَا يَعْلَمُونَ» ﴿١٣﴾ (چون به آنان گویند: آورید چنان که دیگر مردم ایمان آوردند، می گویند: آیا ما هم مانند سبک مغزان ایمان آوریم؟! آگاه باشید! قطعاً اینان خود ، ولی [از شدت کوردلی به این حقیقت] آگاه نیستند). 📕قرآن کریم، سوره مبارکه بقره @tabyinchannel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️به چه عشق هایی، عشق های مقدّس و حقیقی می گویند؟ 🔹در و مقدّس، روحِ انسان صفا و فوق العاده اى پيدا مى كند و همه چيز را جز - كه مظهر كمال مطلق است - به فراموشى مى سپارد، و تحمّل تمام را براى رسيدن به او و برخوردار شدن از جذبه هاى عنايت و لطفش آسان مى شمرد، و هنگامى كه در بيابان به شوق كعبه قدم مى گذارد، از سرزنش هاى خار مغيلان غمى به دل راه نمى دهد. 🔹همانگونه كه در حديث قدسى آمده است: «إِذَا كَانَ الْغَالِبُ عَلَى الْعَبْدِ الْإِشْتِغَالَ بِي جَعَلْتُ بُغْيَتَهُ وَ لَذَّتَهُ فِي ذِكِري، فَإِذَا جَعَلْتُ بُغْيَتَهُ وَ لَذَّتَهُ فِي ذِكْرِی، عَشِقَنِی وَ عَشِقْتُهُ، فَإِذَا عَشِقَنِی رَفَعْتُ الْحِجَابَ فِيمَا بَيْنِی وَ بَيْنَهُ» [۱] (هنگامى كه من توجّه به من پيدا كند، و را در قرار مى دهم، و هنگامى كه آرزو و لذّتش در ذكر من باشد، به من مى ورزد و من هم به او عشق مى ورزم، و هنگامى كه به من ورزد حجاب ميان خودم و او را بر مى دارم، تا به نائل گردد). 🔹 به و و همچنين عشق به ، يا به تعبير ديگر محبّت و علاقه شديد و سوزان به اين امور، همواره چراغ راه و پاكباخته و دلسوخته و كه آثار علمى بزرگى از خود نشان داده اند، بوده است؛ و در يك كلمه، راه هاى پرپيچ و خمِ تكامل را، بدون مركب نمى توان پيمود. زمزمه هاى اميرمؤمنان (عليه السلام) در دل شب و «دعاى [پرمعناى] صباح» در صبحگاهان و بند بند «دعاى كميل» و راز و نياز (عليه السلام) در «روز عرفه» در بيابان عرفات و مناجات هاى پانزده گانه (عليه السلام) و تمام «صحيفه سجاديّه» و زمزمه عاشقانه (عجل الله تعالی فرجه) به هنگام خواندن «دعاى ندبه» همه و همه آثار گرانبهايى است از اين . 🔹بنابراین اگر بعضى از دانشمندان روى كلمه حسّاسيت منفى شديدى دارند، به خاطر مشاهده و هوس آلود و گناه خيز است، وگرنه ، نيرومندترين عامل حركت به سوى و ارزش هاى والاى انسانى است؛ و اينكه بعضى تصوّر مى كنند واژه «عشق» در (عليهم السلام) نيامده است، اشتباه بزرگى است؛ 🔹زيرا، هم در روايات نبوى و هم در روايات معصومين (عليهم السلام) ديده مى شود. از جمله مرحوم كلينى در حديثى از (صلى الله عليه و آله) نقل مى كند كه فرمود: «أَفْضَلُ النَّاسِ مَن عَشِقَ الْعِبَادَةَ فَعَانَقَهَا، وَ أَحَبَّهَا بِقَلْبِهِ، وَ بَاشَرَهَا بِجَسَدِهِ وَ تَفَرَّغَ لَهَا» [۲] (برترين مردم كسى است كه باشد؛ آن را در آغوش بگيرد و با قلبش آن را دوست داشته باشد و با جسدش آن را لمس كند و خود را فارغ البال براى آن قرار بدهد). 🔹در حديث نبوى ديگرى درباره سلمان مى خوانيم: «إِنّ الْجَنَّةَ لَاَعْشَقُ لِسَلْمَانَ مِنْ سَلْمَانَ لِلْجَنَّةِ» [۳] (بيش از آنچه سلمان به بهشت مى ورزد، بهشت عاشق سلمان است). مرحوم علّامه مجلسى در ذيل حديث اوّل بيانى دارد كه مى فرمايد: « به معناى افراط در محبّت است، و گاه تصوّر كرده اند كه مخصوص به امور باطله مى باشد و در محبّت به خدا و آنچه مربوط به اوست بكار نمى رود، ولى اين روايت نشان مى دهد كه چنين نيست، هر چند احتياط آن است واژه هاى مشتقّ آن (عاشق و معشوق) را در مورد خداوند بكار نبريم، بنا بر ». [۵] پی نوشت‌ها؛ [۱] كنز العمال فی سنن الأقوال و الأفعال، مؤسسة الرسالة، چ۵، ج۱، ص۶۵۳، ح۱۸۷۲ [۲] الكافی، دار الكتب الإسلامية، چ۴، ج۲، ص۸۳ [۳] روضة الواعظين و بصيرة المتعظين، انتشارات رضى‏، چ۱، ج۲، ص۲۸۲ [۴] بحارالأنوار، دار إحياء التراث العربی، چ۲، ج۶۷، ص۲۵۳ [۵] اصطلاحی  کلامی در بحث اسماء و صفات الهی، و به این معنا است که بشر مجاز نیست غیر از اسما و صفاتی که در  قرآن و روایات برای خدای متعال ذکر شده، نام یا صفتی را از پیش خود به او نسبت دهد. این بحث از آنجا ناشی شده که برخی معتقدند بشر با شناخت محدود خود نسبت به خداوند چگونه می‌تواند از پیش خود نامی بر او نهاده یا او را به وصفی متصف کند، به گونه‌ای که‌ شان و منزلت خدا را رعایت کرده و او را در حد مخلوقات تنزل ندهد، و گرفتار تشبیه و تجسیم نگردد. [ویکی شیعه] 📕پيام امام امير المؤمنين(ع)‏، مكارم شيرازى، ناصر، دارالكتب الاسلامية‏، تهران‏، ۱۳۸۶ش، چ ۱، ج ۴، ص ۵۶۶ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
⭕️محاصره‌ی اقتصادی و تحریم، جنایتی بزرگ 🔹محاصره اقتصادی‌ و که علیه ما انجام داد و علیه بعضی از کشورهای دیگر هم انجام می دهد، یکی از جنایت های بزرگ دولت هاست. به مسئله تحریم به شکل یک کار سیاسی یا دیپلماسی نباید نگاه کرد؛ این‌ واقعاً است. 🔹اینکه یک ملّتی را تحریم کنند که نتواند دارو وارد کند، نتواند ابزار پزشکی وارد کند، نتواند امکانات غذایی وارد کند - حالا ما الحمدلله گِلیم خودمان را از آب بیرون می کشیم و کشیده‌ایم، امّا بعضی از کشورها هستند که نمی توانند این کار را بکنند - واقعاً جنایت بزرگی است، 🔹و این از دولتی مثل بر می‌آید که می تواند در یک روز ۲۲۰ هزار نفر را به قتل برساند؛ [۱] این جنایت را بعضی از قدرت ها از جمله آمریکا کردند. این را بدانید که و محاصره‌ اقتصادی قطعاً یک جنایت بزرگ است. پی‌نوشت؛ [۱] اشاره به بمباران اتمی هیروشیما و ناکازاکی توسّط آمریکا در سال ۱۹۴۵ میلادی بیانات مقام معظم رهبری ۱۴۰۰/۰۱/۰۱ منبع: وبسایت‌دفترحفظ‌ونشرآثارمعظم‌له @tabyinchannel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️قرآن كريم در مقام تعريف انسان چه بيانی دارد؟ (بخش سوم) 🔹در قسمت قبل این نوشتار و با توجه به توضیحات ارائه شده، بیان شد که سزاوار آن شد كه امانت الهى ـ كه همان ودايع ربّانى و بلند و ملكوتى است ـ به وى سپرده شود؛ تنها او و نه ديگران... (برای فهم بیشتر مطلب به بخش قبلی مراجعه شود) سيد قطب مى گويد: «منظور از امانت، اراده و ادراك و جست و جو و تحمل مسؤوليت ها بوده، و اين تفاوت با بسيارى از مخلوقات خداوند است، و همين است دليل برترى انسان بر فرشتگان، كه خدا در ميان ملأ اعلى اعلام كرده بود و فرشتگان را به مقتضاى آن به سجده بر آدم واداشته بود؛ چنان كه در قرآن کریم نيز فرمود: «وَ لَقَدْ كَرَّمْنَا بَنِی آدَمَ»، [اسراء، ۷۰]  🔹اينك بايد دليل اين برترى خود نزد خدا را بشناسد و بار امانتى را كه به اختيار خود برداشته بود بر دوش كشد؛ بار امانتى كه بر آسمانها و زمين و كوه ها عرضه شده بود و آنها ترسيدند و سربرتافتند». [۱] اين امانتى سترگ است كه اين مخلوق با جسمى خُرد، اما توانى بزرگ و عزمى استوار بر دوش كشيد، و چنين بود كه او در حق خويشتن ظلوم (بسیار ستمکار) بود، چرا كه حق اين امانت را آنگونه كه بايد ادا نكرد. همچنين درباره خويشتن جهول (بسیار نادان) بود، چرا كه از توان شگرف نهفته در وجود خويش ناآگاه بود و همچنان هست. 🔹اينگونه خداوند اسماء را بدو آموخت؛ يعنى توان شناخت حقايق، ويژگی ها و آثار طبيعى اشياء را كه در چند و چون زيست او تأثير داشته و در گرو اراده اوست، تا در برآوردن نيازهاى خويش چنان كه مى خواهد به كارشان گيرد؛ و بدين سان علم با همه سپاه و لشكر خود در مسير آبادانى زمين و شكوفايى آن به پيش مى رود؛ چنان كه خداوند از خواسته و فرموده است: «هُوَ أَنشَأَكُمْ مِنَ الْاَرْضِ وَ اسْتَعْمَرَكُمْ فِيهَا؛ [هود، ۶۱] او شما را از زمين پديد آورد و در آن شما را استقرار داد [و به آبادانى آن گماشت])». و بدين سان با اين ويژگی ها خليفه خدا در زمين شد، [۲] چرا كه به اراده خود و براساس نيروى درونى خويش در زمين تصرف كرده به آبادانى زمين و ساختن زندگى خود مى پردازد. ... پی نوشت ها؛ [۱] برگرفته از سخن سید قطب. ر.ک: في ظلال القرآن، جزء ۲۲ / ۴۷، مجلد ۶، ص ۶۱۸ [۲] ر.ك: سوره بقره، آيه ۳۰ 📕نقد شبهات پيرامون قرآن كريم، معرفت، محمدهادی، مترجمان: حكيم باشی، حسن، رستمی، علی اكبر، عليزاده، ميرزا، خرقانی، حسن، مؤسسه فرهنگی تمهيد، ۱۳۸۸، چ دوم، ص ۳۸ الی ۴۴ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel