بسم الله الرحمن الرحیم
ان شاء الله نکته هایی از قرآن کریم صفحه 554
1* در اسلام، در میان روزها، روز جمعه از اهمیّت خاصى برخوردار است و روایات در این باره بسیار است كه به برخى از آنها اشاره مىشود:
* پیامبر اكرمصلى الله علیه وآله فرمودند: جمعه، سرور روزهاى هفته و داراى بزرگترین مرتبه در نزد خداوند متعال است.( وسائل الشیعه، ج 5، ص 17)
* جمعه، روز كمك به محرومان و فقراست. در حدیث مىخوانیم كه پرداخت صدقه و انفاق خود را در روز جمعه پرداخت كنید.(وسائل الشیعه، ج 5، ص 67)
* جمعه، عید مسلمانان است.(وسائل الشیعه، ج 5، ص 66)
* جمعه روز ظهور امام زمانعلیه السلام و پایان غیبت آن حضرت است: «یخرج قائمنا یوم الجمعة»(كمال الدین، ص 164)
* در روز جمعه درهاى آسمان براى بالا رفتن اعمال بندگان باز مىشود.(وسائل الشیعه، ج 5، ص 325)
* پیامبر مىفرماید: در روز جمعه خداوند كارهاى نیك را چند برابر و كارهاى زشت را محو مىكند، به درجات مؤمنان مىافزاید، دعاها را اجابت مىكند، بلاها را دور و حاجات مؤمنان را برآورده مىسازد.(وسائل الشیعه، ج 5، ص 63)
هركس روز جمعه به زیارت قبر پدر و مادر یا یكى از آنها برود، گناهانش بخشیده و نام او در زمره نیكان نوشته مىشود.(صلاة الجمعه، ص 245)
در روز جمعه، غسل جمعه را ترك نكنید كه سنّت پیامبر اسلام است و از بوى خوش بهرهگیرید و لباس نیكو در بر كنید.(كافى، ج 3، ص 417)
پیامبر اكرمصلى الله علیه وآله فرمودند: آیا به شما خبر دهم چه كسى اهل بهشت است؟ كسى كه گرما و سرماى شدید او را از اعمال روز جمعه باز ندارد.(كنزالعمال، حدیث 21085)
در روز جمعه تا آنجا كه توان دارید، كارهاى خیر انجام دهید. «و لیفعل الخیر ما استطاع»(وسائل الشیعه، ج 5، ص 78)
براى كسىكه در روز جمعه به نظافت پردازد و ناخن و موى سر و صورت خود را كوتاه كند و مسواك زند... و به سوى نماز جمعه برود، هفتاد هزار فرشته او را بدرقه كنند و براى او استغفار و شفاعت نمایند.(مستدرك، ج 6، ص 46)
2* ّهركس سه جمعه پى در پى بدون عذر موجّه نماز جمعه را ترك نماید، نام او به عنوان منافق ثبت مىشود. «من ترك الجمعة ثلاثة متتابعة لغیر علّة كتب منافقاً»(مستدرك الوسائل، ج 8، ص 407)
3* رسول گرامى اسلامصلى الله علیه وآله فرمود: هر كس در زمان حیات و یا پس از مرگ من، نماز جمعه را از روى انكار یا استخفاف و سبك شمردن ترك كند، خداوند كارش را جمع نمىكند، در امورش بركت قرار نمىدهد و حج و صدقه او قبول نیست، مگر آن كه توبه كند.(مستدرك الوسائل، ج 6، ص 10)
4* هنگامىكه امام جمعه براى خواندن خطبه مىایستد، بر مردم لازم است كه سكوت كنند(بحارالانوار، ج 89، ص 256) و نماز نخوانند(وسائل الشیعه، ج 5، ص 39) و با ادب بنشینند.(كنز العمّال، ج 7، ص 746)
5* حضور در نماز جمعه، نشانه ایمان است. «یا ایّها الّذین آمنوا اذا نودى للصّلاة...»
6* براى حضور در نماز جمعه، شتاب كنید. «للصّلاة من یوم الجمعة فاسعوا»
7* براى حضور در نماز جمعه، باید موانع موجود را برطرف كرد. «و ذروا البیع» (رها كردن كسب و كار و تجارت از باب نمونه است وگرنه همه كارها را باید در هنگام نماز، رها كرد و در نماز جمعه حضور یافت.)
8* زمان تعطیلى كسب و كار و تجارت به خاطر عبادت، نباید زیاد به درازا كشیده شود. (در آیه قبل، فرمان ترك داد و ستد صادر شد و در این آیه بلافاصله پس از انجام عبادت آن منع برطرف شد). «فاذا قضیت الصّلاة فانتشروا فى الارض...»
9* خداوند، تعطیل بازار مسلمانان و رهاكردن كار، حتى در یك روز كامل را نمىپسندد. «فاذا قضیت الصّلاة فانتشروا»
10* تلاش براى دنیا نباید همراه با غفلت از یاد خدا باشد. «و ابتغوا من فضل اللّه واذكروا اللّه كثیراً»
11* یاد خدا در همه حال لازم است، چه در حال عبادت، «فاسعوا الى ذكر اللّه» و چه در حال تجارت. «و ابتغوا من فضل اللّه واذكروا اللّه»
12* در تفاسیر مىخوانیم: پیامبر گرامى اسلامصلى الله علیه وآله مشغول خواندن خطبههاى نماز جمعه بود كه كاروان تجارى همراه با طبل و دُهل و سر و صدا وارد مدینه شد. بیشتر نمازگزاران به سراغ كاروان رفتند و حضرت را كه در حال ایستاده مشغول ایراد خطبه بود، تنها گذاشتند. این آیه نازل شد و آنان را توبیخ كرد.
آیه به جاى انتقاد از ترك خطبه و نماز، از تنها گذاردن پیامبر، انتقاد مىكند. آرى، شكستن حرمت رهبر آسمانى از شكستن خطبه و نماز مهمتر است.
13* در تبلیغ، مسایل مادّى را نفى نكنید بلكه برترى معنویات را مطرح كنید. «ما عنداللّه خیر من اللهو و من التجارة»
14* براى كسب رزق، عبادت را رها نكنید تا به سراغ تجارت بروید. بلكه ابتدا عبادت كنید و سپس به سراغ تجارت بروید، كه رزق به دست خداست. «ما عند اللّه خیر... و اللّه خیر الرازقین»
15* سیماى سوره منافقون
این سوره همانند سوره جمعه، یازده آیه دارد و در مدینه نازل شده است.
بیان ویژگىهاى منافقان، اختصاص به این سوره ندارد و در بسیارى از سورههاى قرآن، به ویژه سورههاى مدنى، به ویژگىهاى روحى و رفتارى آنان اشاره شده است. جامعترین سوره در باره منافقان، سوره توبه است كه در حدود یكصد آیه به بیان ویژگىهاى آنان پرداخته است.
16* منافق، از كلمه حق، استفاده باطل مىكند. «قالوا نشهد انّك لرسول اللّه»
17* چرب زبانى و چاپلوسى، شیوه منافقان است. «نشهد انّك لرسول اللّه»
18* به هر اظهار ارادت وادّعاى حمایت دل خوش نكنید. «نشهد انك لرسول... لكاذبون»
19* بر خلاف اعتقاد، سخن گفتن دروغ است، گرچه آن سخن راست باشد. (خداوند، سخن منافقان را كه به پیامبر اسلام مىگفتند: تو پیامبر خدا هستى، دروغ مىداند، چون آنان بر خلاف اعتقاد خود مىگفتند، گرچه در واقع پیامبر رسول خدا بود). «قالوا نشهد... و اللّه یشهد انّ المنافقین لكاذبون»
20* رهبر جامعه اسلامى، بیش از همه باید مراقب توطئههاى منافقان باشد. در این سوره شخص پیامبر مخاطب قرار گرفته است، گرچه همه مسلمانان مسئولند: «اذا جاءك، نشهد انّك، رأیتَهم، تعجبك اجسامهم، تسمع لقولهم، فاحذرهم، استغفرتَ لهم»
21* كار فرهنگىِ منافقان، استفاده از دین علیه دین است. «اتّخذوا ایمانهم جُنّة... فصدّوا عن سبیل اللّه»
22* سرانجام نفاق، كفر است. «ذلك بانّهم آمنوا ثم كفروا»
23* انسان با نفاق، بر قلب خود مهر مىزند و آن را از درك حقایق محروم مىسازد. «فطبع على قلوبهم فهم لایفقهون»
24* به هر قیافهاى اعتماد نكنیم كه قیافه زاهدانه دلیل تقوا نیست. در برخى موارد، ظاهر زیبا وسیله فریب مردم است. «تعجبك اجسامهم»
25* از دشمن داخلى بیشتر بترسید. «هم العدو»
26* دشمن را بشناسیم و فریب ظاهر و سخنان او را نخوریم. «تعجبك اجسامهم... تسمع لقولهم... هم العدوّ فاحذرهم»
#تفسیر_آسان_قرآن
#صفحه_554
#روز_جمعه
#جمعه
#غسل_جمعه
#نماز_جمعه
#نماز_نخوانند
#با_ادب_بنشینید
#بازار_مسلمانان
#غفلت
#حرمت_اهبر_الهی
#منافق
#چرب_زبانی
#چاپلوسی
#دروغ
#رهبر
#دین_علیه_دین
#نفاق
#دشمن_داخلی
#دشمن_شناسی
#کانال تفسیر آسان قرآن
https (https://eitaa.com/tafser_asan_quran) (https://eitaa.com/tafser_asan_quran)
بسم الله الرحمن الرحیم
ان شاء الله نکته هایی از قرآن کریم صفحه 555
1* مشابه آیه 6 را در آیه 80 سوره توبه نیز مىخوانیم: «استغفر لهم او لا تستغفر لهم ان تستغفر لهم سبعین مرّة فلن یغفر اللّه لهم» اگر براى منافقانى كه به مؤمنان نیش مىزنند، هفتاد بار هم استغفار كنى، (تا وقتى كه دست از نفاقشان برندارند) هرگز خداوند آنان را نمىبخشد.
2* به سراغ افراد منحرف رویم و از آنان براى توبه و تجدید حیثیت دعوت كنیم. «و اذا قیل لهم تعالوا یستغفر لكم...»
3* اجابت دعوت اولیاى الهى، مایه علوّ و رشد است. «تعالوا»
4* دعاى اولیاى خدا در مورد بخشش گنهكاران، مستجاب است. «یستغفر لكم»
5* توسّل به پیامبر خدا جایز است. «تعالوا یستغفر لكم رسول اللّه»
6* تكبّر و استكبار، انسان را از رحمت بىپایان الهى محروم مىسازد. «هم مستكبرون... لن یغفر اللّه لهم»
7* از شیوههاى برخورد دشمن، محاصره اقتصادى و در تنگنا قرار دادن مؤمنان است. چنانكه منافقان به یكدیگر مىگفتند: به یاران پیامبر كمك نكنید تا از دور او پراكنده شوند. معاویه نیز در بخشنامهاى دستور داد یاران علىعلیه السلام را از بیت المال محروم كنند. «انظروا من قامت علیه البیّنة انّه یحبّ علیّاً و اهل بیته فامحوه من الدّیوان و اسقطوا عطائه و رزقه»(شرح نهجالبلاغه ابنابى الحدید، ج 11، ص 44) همانگونه كه در كربلا نیز آب را بر یاران امام حسین بستند و امروزه ابرقدرتها براى به تسلیم كشاندن كشورها از فشار محاصره اقتصادى استفاده مىكنند.
8* یكى از راههاى دشمن براى شكستن مكتب و رهبر، پراكنده كردن پیروان است. «لاتنفقوا... حتى ینفضّوا»
9* مؤمنان نباید در تنگناها، چشم امیدى به كمكهاى منافقان و مخالفان داشته باشند، بلكه باید توكّل آنان به خداوند و گنجینههاى او باشد. «لاتنفقوا... للّه خزائن السّموات و الارض»
10* فهم منافقان، بر اساس محاسبات ظاهرى است و عمق ندارد. «لكنّ المنافقین لایفقهون»
11* تا اینجا آیات مربوط به منافقان به پایان رسید، ولى چون یكى از عوامل نفاق، علاقه زیاد به دنیاست، این آیه به مؤمنان هشدار مىدهد كه اموال و اولاد، شما را غافل نكند.
12* آنچه خطرناك است غفلت از یاد خداست، نام بردن از اموال و اولاد، به خاطر آن است كه این دو قوىترین عامل غفلت هستند.
13* «ذكر اللّه» شامل همهگونه ذكر و یاد خدا مىشود، امّا بارزترین ذكر خدا، نماز است كه باید مراقب بود رسیدگى به اموال و اولاد انسان را از نماز بازندارد.
14* براى آن كه مؤمنان را موعظه كنید و آنان بپذیرند، به آنان شخصیت دهید. «یا ایّها الّذین آمنوا...»
15* لازمه ایمان، برترى دادن یاد خدا بر مال و فرزند است. «یا ایّها الّذین آمنوا لاتلهكم اموالكم...»
16* خسارت واقعى، غفلت از یاد خدا است. «فاولئك هم الخاسرون» (از دست دادن مال و فرزند، خسارت جزئى است، ولى غفلت از خالق خسارت كلى است.)
17* امام باقرعلیه السلام با استناد به آیه «و لن یُوخر اللّه نفساً»، فرمود: هر سال در شب قدر تمام امور تا شب قدر بعدى، ثبت و حتمى شده و نازل مىشود و تغییر و تأخیرى در آن صورت نمىدهد.( تفسیر نورالثقلین)
18* براى دعوت مردم به كار خیر، بسترسازى كنید. «انفقوا... من قبل أن یأتى احدكم الموت» (فرا رسیدن مرگ و نداشتن فرصت بازگشت و التماس براى تأخیر مرگ را یادآورى كنید).
19* آنچه داریم از خداست نه از خودمان. «رزقناكم»
20* علاج واقعه قبل از وقوع باید كرد. «من قبل ان یأتى» (با فرا رسیدن مرگ راه عمل بسته مىشود)
21* ثروتمندانى كه در زمان حیات خود، اهل انفاق نبودهاند، به هنگام مرگ، تأسف بسیار خواهند خورد. «ربّ لولا اخرتنى... فاصّدّق»
22* نشانه شایستگى و صالح بودن، انفاق به محرومان است. «اكن من الصّالحین»
#تفسیر_آسان_قرآن
#صفحه_555
#استغفار
#توسل_به_پیامبر
#تکبر
#محاصره_اقتصادی
#تنگناها
#منافقان
#نفاق
#یاد_خدا
#موعظه
#خسارت_واقعی
#شب_قدر
#علاج_واقعه
#اهل_انفاق
#کانال تفسیر آسان قرآن
https (https://eitaa.com/tafser_asan_quran)
بسم الله الرحمن الرحیم
ان شاء الله نکته هایی از قرآن کریم صفحه 556
1* در دنیا بسیارى از افرادى كه حكومت و قدرت دارند، مورد انتقادند، ولى خداوند هم قدرت و حكومت دارد و هم مورد ستایش است. «له الملك و له الحمد»
2* انسان، موجودى مختار و انتخابگر است نه مجبور. «فمنكم كافر و منكم مؤمن»
3* عمل انسان، بیانگر عقیده اوست. (به جاى آن كه بگوید: خداوند به كفر و ایمان شما آگاه است، مىفرماید: خداوند به عملكرد شما آگاه است.) «واللّه بما تعملون بصیر»
4* تمام كارهاى خداوند بهترین است:
آفرینش او بهترین است: «فتبارك اللّه احسن الخالقین»(مؤمنون، 14)
كتاب قرآن او بهترین است: «نزّل احسن الحدیث»(زمر، 23)
قصههاى او بهترین است: «احسن القصص»(یوسف، 3)
نامهاى او بهترین است: «وللّه الاسماء الحسنى»(اعراف، 180)
پاداشهاى او بهترین است: «فله جزاء الحسنى»( كهف، 88)
وعدههاى او بهترین وعدههاست: «وعداللّه الحسنى»( حدید، 10)
حكم او بهترین حكمها است: «و من احسن من اللّه حكماً»(مائده، 50)
خداوند از ما نیز خواسته است كه در تمام كارها، بهترینها را انتخاب كنیم. مثلاً:
در گفتار، بهترین سخن را بگوئیم: «یقولوا الّتى هى احسن»(اسراء، 53)
در عمل، بهترین را انجام دهیم: «احسن عملاً»(كهف، 7)
در برخورد، بهترین رفتار را داشته باشیم: «ادفع باللتى هى احسن»(فصلت، 34)
در مجادله و گفتگو، بهترین شیوه را انتخاب كنیم: «جادلهم بالتى هى احسن»(نحل، 125)
در سپاسگزارى و تشكر، بهترین روش را داشته باشیم: «فحیّوا باحسن»(نساء، 86)
در میان شنیدهها بهترین را انتخاب و عمل كنیم: «یستمعون القول فیتبعون احسنة»(زمر، 18)
در تصرّف در مال یتیم، با بهترین شیوه عمل كنیم: «لا تقربوا مال الیتیم الاّ باللتى هى احسن»(اسراء، 34)
در انگیزه، با بهترین نیت كه اخلاص و قصد قربت است، عمل خود را رنگى الهى دهیم: «و من احسن من اللّه صبغة»(بقره، 138)
5* ایمان به اینكه خداوند ناظر بر اعمال ما مىباشد و همه چیز را مىداند، بهترین وسیله براى دورى از گناه و حفظ تقوا است.
6* علم خداوند، محدود به زمان و مكان و اشیا یا امور خاص نیست. هم به آسمانها و زمین علم دارد و هم به آنچه پنهانى یا علنى انجام شود، آگاه است. «یعلم ما فى السموات... یعلم ما تسرّون...»
7* خداوند، هم به كارهاى مخفیانه انسان آگاه است و هم به افكار و انگیزهها و اسرار نهفته در سینه او. «تسرّون... ذات الصدور»
8* مطالعه تاریخ اقوام پیشین، مورد سفارش اسلام است و كسى كه از تاریخ عبرت نگیرد قابل سرزنش و توبیخ است. «الم یأتكم نبؤا الذین كفروا»
9* دلیل بدبختىها رفتار خود انسان است. «وبال امرهم»
10* كیفر الهى در دنیا تنها در حدّ چشیدن است و كیفر كامل مخصوص قیامت است. «فذاقوا وبال امرهم - و لهم عذاب الیم»
11* خداوند به ایمان و توجه مردم نیازى ندارد. «فكفروا و تولّوا و استغنى اللّه» چنانكه در جاى دیگر مىفرماید: «ان تكفروا انتم و مَن فى الارض جمیعاً فانّ اللّه لغنىّ حمید»(ابراهیم، 8.) اگر شما و تمام مردم زمین كافر شوید، همانا خداوند بىنیاز و ستوده است. آرى، اگر همه مردم رو به خورشید یا پشت به خورشید خانه بسازند در خورشید اثرى ندارد.
و در آیهاى دیگر مىخوانیم: «و من كفر فان اللّه غنىّ عن العالمین»(آلعمران، 97) هركس كافر شود، بداند كه خداوند از تمام هستى بىنیاز است.
12* در تعلیم و تربیت لازم است سخنان دیگران طرح و سپس پاسخ داده شود. «زعم... قل»
13* شبهات و تردیدها را با تأكید جواب دهید. «لن یبعثوا... لتبعثنّ»
14* ایمان باید همراه عمل باشد. «آمنوا... تعملون»
15* عمل صالح، كفاره بدىهاست. «یكفر عنه سیّئاته»
16* تا پاك نشویم به بهشت نمىرویم. ابتدا باید گناهان محو شود، سپس داخل بهشت شد. «یكفّر... یدخله»
#تفسیر_آسان_قرآن
#صفحه_556
#فرمانروایان
#انتخابگر
#عمل_انسان
#بهترین
#ایمان
#مطالعه_تاریخ
#تربیت
#عمل_صالح
#بهشت
#کانال تفسیر آسان قرآن
https (https://eitaa.com/tafser_asan_quran)
بسم الله الرحمن الرحیم
ان شاء الله نکته هایی از قرآن کریم صفحه 557
1* هیچ مصیبتى، جز با اذن خداوند به كسى نرسد و هر كس به خداوند ایمان آورد، خداوند قلب او را (به صبر و شكیبایى) هدایت كند و خداوند به همه چیز آگاه است.
2* انسان مؤمن، چون به علم و حكمت و رحمت خداوند ایمان دارد، مىداند كه بدون دلیل و حكمت و عدالت، به كسى مصیبتى نمىرسد و هر مصیبتى، یا نتیجه عمل خود انسان است «ما اصابكم من مصیبة فبما كسبت ایدیكم»( شورى، 30) و یا اسباب آزمایش و امتحان براى رشد و كمال. «فاخذناهم بالبأساء و الضرّاء لعلّهم یتضرعون»(انعام، 42)
3* مصیبتها در مدار اذن الهى است، نه تصادف و اتفاق. خداوند مانع تأثیر حوادث نمىشود. «ما اصابكم من مصیبة الاّ باذن الله»
4* خداوند، به مؤمنان مصیبت زده راه علاج و درمان یا تحمل و تكلیف و صبر را الهام مىكند. «و من یؤمن باللّه یهد قلبه»
5* مصیبتها با اذن و علم الهى است و در آنها اسرارى نهفته است كه خداوند مىداند. «ما اصاب من مصیبة الاّ باذن اللّه... و اللّه بكلّ شىءٍ علیم»
6* اطاعت از خداوند باید همراه با اطاعت از رهبر آسمانى باشد. «اطیعوا اللّه و اطیعوا الرسول»
7* مُبلّغ نباید انتظار پذیرش و پیروى همه مردم را داشته باشد. «فان تولّیتم...»
8* اگر انسان به وظیفه خود عمل كند، نباید روى گردانى مردم سبب دلسردى یا نگرانى او شود. «فان تولّیتم فانّما على رسولنا البلاغ المبین»
9* نشانه ایمان واقعى، توكّل بر خداست. «و على اللّه فلیتوكّل المؤمنون»
10* «عفو» به معناى گذشت و «صفح» به معناى ترك سرزنش و «مغفرت» به معناى از یاد بردن و به فراموشى سپردن است و این سه امر (عفو و صفح و مغفرت) سه گام در برخورد با خطاهاى دیگران و از جمله همسر و فرزند است.
11* با توجه به شأن نزول، معیار شناخت دوست از دشمن، تشویق به كارهاى خیر یا مانع تراشى در برابر انجام عمل خیر است. كسى كه به خاطر منافع خود، دیگرى را از انجام وظیفهاش باز مىدارد، دشمن اوست.
12* از پیامبر اكرمصلى الله علیه وآله نقل شده است: زمانى خواهد آمد كه هلاك مرد به دست همسر و فرزندش خواهد بود. زیرا آنان مرد را به خاطر فقرش سرزنش مىكنند و او براى تأمین خواستههاى آنان، به هر كارى دست مىزند و هلاك مىشود. «یسخرانه بالفقر فیركب مراكب السوء فیهلك»(تفسیر مراغى)
13* لازمه ایمان واقعى، مقاومت در برابر خواستههاى عاطفى و به ناحق همسر و فرزند است، گرچه ممكن است دشمنى آنان را به همراه داشته باشد. «یا ایّها الّذین آمنوا انّ من ازواجكم و اولادكم عدواً لكم»
14* تعادل میان وظیفه و غریزه در زندگى خانوادگى لازم است، نه به خاطر عواطف و غرایز، دست از وظیفه و هجرت و جهاد بردارید و نه به خاطر انجام وظیفه، عواطف خانوادگى را نادیده بگیرید. «فاحذروهم و ان تعفوا و تصفحوا و تغفروا»
15* به دنبال عفو و مغفرت شما، عفو و مغفرت الهى است. «ان تعفوا و تصفحوا و تغفروا فانّ اللّه غفور رحیم»
16* اگر باور كنیم كه دارایى و ثروت، ابزار آزمایش و فتنه است، از كمى مال رنج نخواهیم برد. زیرا امتحانش آسانتر خواهد بود.
17* مال، سبب آزمایش است، زیرا باید از راه حلال بدست آید، باید به مصرف حلال برسد، باید حقوق واجب آن پرداخت شود، باید شكر آن ادا شود.
18* فرزند، سبب آزمایش است، زیرا والدین باید در انتخاب همسر، در پرداخت مهریه حلال به همسر، در تغذیه سالم فرزند، در محبت و نظارت بر تعلیم و تربیت، در ازدواج، در اشتغال، در گرایشهاى گوناگون او كمال دقت را داشته باشند كه عبور از تمام این مراحل امتحانى سخت است، البته اگر والدین وظیفه خود را به خوبى انجام دهند و از عهده آزمایش برآیند، در تمام كارهاى خوب فرزند شریك خواهند بود.
19* دلبستگى و وابستگى به مال و فرزند، زمینه لغزش و انحراف است. لذا خداوند هشدار مىدهد. «انّما اموالكم و اولادكم فتنة»
20* در آیه قبل، اموال به عنوان وسیله امتحان الهى معرّفى شد، در این آیه، راه پیروزى در آزمایش مال، انفاق و دورى از بخل معرفى شده است.
21* هم در مبارزه با نفس و خواستههاى نفسانى باید در حد توان تلاش نمود: «فاتقوا اللّه ما استطعتم»، هم در مبارزه با دشمن بیرونى باید در حدّ توان، سلاح و امكانات تهیه نمود. «و اعدّوا لهم ما استطعتم»(انفال، 60)
22*در اسلام، تكلیف فوق توان و طاقت وجود ندارد. «ما استطعتم»
23* تنها حفظ جسم از خطرات كافى نیست، حفاظت روح از اعمال و صفات بد نیز لازم است. «یوقَ شحّ نفسه»
24* در قرآن كفّاره گناهان چند چیز بیان شده است؛ از جمله: توبه، نماز، جهاد و قرضالحسنه.
25* یا انفاق كنید و ببخشید، یا لااقل قرض الحسنه بدهید. «انفقوا... تقرضوا»
26* یكى از راههاى حفظ نفس از بخل، قرض الحسنه است. «یوق شُحّ نفسه... تقرضوا اللّه»
27* وام گیرنده را تحقیر نكنید، زیرا طرف حساب شما خداوند است و در واقع شما به خدا وام دادهاید. «تقرضوا اللّه»
28* قرضِ نیكو، پاداش نیكو را به دنبال دارد. «قرضاً حسناً یضاعفه لكم»
29* وام دادن و حل مشكلات مردم، سبب گذشت خداوند از گناهان است. «تقرضوا اللّه... یغفر لكم»
30* براى ایجاد انگیزه در كارهاى خیر، پاداشها و بركات آن را بیان كنید. «یضاعفه لكم و یغفر لكم»
31* خداوند، از كسانى كه قرض الحسنه مىدهند، سپاسگزار است، پس افراد قرضگیرنده نیز از قرضدهندگان تشكر كنند. «و اللّه شكور»
#تفسیر_آسان_قرآن
#صفحه_557
#مصیبت
#اطاعت
#وظیفه
#عفو
#صفح
#دشمن
#سرزنش
#هلاک
#ایمان_واقعی
#تعادل
#مال
#آزمایش
#امتحان_الهی
#اسلام
#تکلیف
#کفاره_گناهان
#قرض_الحسنه
#وام_دادن
#کانال تفسیر آسان قرآن
https (https://eitaa.com/tafser_asan_quran)
بسم الله الرحمن الرحیم
ان شاء الله نکته هایی از قرآن کریم صفحه 558
1* از زمانى كه مرد همسرش را طلاق مىدهد، زن باید تا سه بار عادت ماهیانه و پاك شدن از آن صبر كند و سپس اگر خواست شوهر دیگرى اختیار كند. به این فاصله زمانى، «عدّه» مىگویند و زن باید خود حساب آن را داشته باشد. در دوره عدّه، مرد وظیفه دارد نفقه همسر مطلقه را پرداخت كند و نمىتواند او را در طلاق رجعى از منزل خارج كند. البتّه در این صورت، زن نیز نمىتواند بدون اجازه مرد از منزل خارج شود.
2* در دوران عدّه، مرد حق دارد به همسر خود رجوع كند و زندگى را دوباره از سرگیرند، بدون آنكه نیاز به اجراى عقد مجدّد باشد. شاید یكى از فلسفههاى قراردادن عدّه و این فاصله سه ماهه براى زن، آن هم در خانه شوهر، همین امكان بازگشت باشد تا جدایى به آسانى و شتابزده محقّق نشود. «لعلّ اللّه یحدث بعد ذلك امراً»
3* قرآن مىفرماید: «فامساكٌ بالمعروف» یا با خوبى همسرتان را نگاه دارید، «او تسریح باحسان» یا با نیكى از هم جدا شوید و هیچكس حق ندارد زن را با بدرفتارى نگاه دارد كه در این صورت حاكم اسلامى از زن حمایت مىكند.
4* در اسلام، مبغوضترین حلالها، طلاق است.(وسایل الشیعه، ج 15، ص 266) پیامبر گرامى اسلام مىفرماید: ازدواج كنید و طلاق ندهید كه با طلاق، عرش خدا به لرزه در مىآید: «تزوّجوا و لا تطلّقوا فانّ الطلاق یهتزّ منه العرش»(وسایل الشیعه، ج 15، ص 268) البته طلاق یك راه حلّ و گاهى ضرورت است.
5* اسلام سفارش نموده است كه در موارد اختلاف بین زن و شوهر، افراد دلسوزى از هر دو طرف به عنوان حَكَم انتخاب شوند و مورد اختلاف را بررسى و آن را رفع نمایند.
در این شیوه، اختلافات پیش آمده در همان مراحل اوّلیه حل مىشوند و كار زوجین به طلاق و دادگاه كشیده نخواهد شد. «و ان خفتم شقاق بینهما فابعثوا حَكماً من اهله و حَكماً من اهلها...»(نساء، 35)
6* طلاق به دست مرد است. «طلقتم، طلقوهنّ»
7* براى حفظ نظام خانواده، قانون طلاق همراه با شرایطى سرعت گیر قرار داده شده است. «طلّقوهنّ لعدّتهن»
8* رعایت تقوا در امر طلاق و خصوصاً عدّه آن، از سوى مرد و زن لازم است. «احصوا العدّة و اتّقوا اللّه»
9* طلاق نباید همراه با اهانت و تحقیر زن باشد. «لاتخرجوهنّ من بیوتهنّ»
10* گنهكار بى حیا كه حریمها را شكسته، حرمت ندارد و مستحق تحقیر است. «لا تخرجوهنّ... الاّ أن یأتین بفاحشة مبیّنة»
11* مردان نباید به خاطر تأمین نفقه و مسكن، منّتى بر همسران مطلقه خود داشته باشند، زیرا این حكم خداست. «تلك حدود اللّه»
12* تقوا و حدود الهى را مراعات كنید، آینده را هم به خدا بسپارید. «اتقوا اللّه... تلك حدود اللّه... لعل اللّه یحدث بعد ذلك امراً»
13* همواره لطف الهى را منحصر در وضع موجود نبینید، چه بسا جدایىها كه عامل رسیدن به وضع مطلوبتر مىشود. «لعل اللّه یحدث بعد ذلك امراً»
14* در قرآن، سى و هشت مرتبه كلمه معروف به كار رفته كه پانزده مرتبه آن مربوط به خانواده و همسردارى است، یعنى شیوه برخورد زن و مرد در زندگى باید شایسته و پسندیده باشد.
15* در روایات مىخوانیم: هنگامى كه آیه 3 نازل شد، جمعى از یاران پیامبر، كار و تجارت را رها كردند و گفتند: خداوند روزى ما را ضمانت كرده است، پس به كار و تلاش نیازى نیست. پیامبرصلى الله علیه وآله آنان را احضار و توبیخ كرد و فرمود: هركس كار و تلاش را رها كند، دعایش مستجاب نمىشود. «انّه من فعل ذلك لا یستجاب له»(تفسیر نور الثقلین)
16* در قرآن، هم مهر الهى با جمله، «من حیث لا یحتسب»(طلاق، 3) آمده است و هم قهر الهى. «فاتاهم اللّه من حیث لم یحتسبوا»(حشر، 2) یعنى گاهى مهر و قهر الهى غیر منتظره و به شكلى كه گمان نمىرود به انسان مىرسد.
17* هم ادامه زندگى باید به نحو پسندیده باشد و هم جدایى و طلاق. «امسكوهنّ بمعروف او فارقوهنّ بمعروف»
18* رفتار شایسته چه در حال صلح و آشتى و چه در حال قهر و جدایى، از حقوق همسر است. «امسكوهنّ بمعروف...»
19* نگاه دارى همسر، مقدّم بر جدایى است. ابتدا فرمود: «امسكوهنّ» و سپس «فارقوهنّ»
20* جدایى و طلاق، همراه با كرامت و به دور از هر گونه تحقیر صورت گیرد. «فارقوهنّ بمعروف»
21* براى حفظ حقوق طرفین، گرفتن دو شاهد عادل، نشانه محكم كارى و دقّت است. «و اشهدوا ذوى عدل منكم»
22* زن و شوهرى كه به ناچار با طلاق از هم جدا مىشوند، اگر تقوا را مراعات كنند، مشمول لطف ویژه خداوند مىشوند. «یرزقه من حیث لایحتسب»
23* اراده خدا در چارچوب محاسبات انسان نیست. «یرزقه من حیث لایحتسب»
24* رعایت امور معنوى، در زندگى مادّى اثر گذار است. (امدادهاى غیبى، در زندگى انسان نقش مؤثرى دارند.) «من حیث لایحتسب»
25* همیشه رزق زیاد وابسته به كار زیاد نیست. «و من یتق اللّه... یرزقه» (همان گونه كه همیشه مقدار و كمّیت آن مهم نیست. امام صادقعلیه السلام در تفسیر «یرزقه من حیث لایحتسب» فرمود: خداوند در آنچه به او داده بركت مىدهد.(تفسیر نور الثقلین))
26* تقوا و توكل دو اهرم براى خروج از بن بست است. «و من یتق اللّه... و من یتوكل على اللّه...»
27* دلیل توكل ما، قدرت بى نهایت الهى است. «و من یتوكل ... انّ اللّه بالغ امره»
28* معناى توكل ما و قدرت خداوند آن نیست كه انسان به همه خواستههاى خود مىرسد، زیرا تمام امور هستى قانونمند است و حساب و كتاب دارد. «و من یتوكل على اللّه فهو حسبه ان اللّه بالغ امره قد جعل اللّه لكل شىءٍ قدراً»
29* به دنبال بیان احكام طلاق در آیات پیشین، این آیه مىفرماید: زنانى كه به هر دلیل، اعم از كهولت سنّ یا بیمارى، عادت ماهانه ندارند، باید سه ماه كامل عدّه نگهدارند و زنان باردار باید تا زمان وضع حمل صبر كنند، سپس مىتوانند ازدواج كرده و به همسر دیگرى درآیند.
30* فرزند، حریم و حقوقى دارد و زن باردار نمىتواند به ازدواج دیگرى درآید. «اولات الاحمال اجلهنّ ان یضعن حملهنّ»
31* براى افراد باتقوا، تحمّل سختىها آسان است. چون تقوا ظرفیّت انسان را بالا مىبرد. «یجعل له من امره یسراً» («من امره» یعنى: «از ناحیه كارهاى او»)
32* گناهكاران مىتوانند به وسیله تقوا، گذشته را جبران كنند. «یكفّر عنه سیئاته»
33* گناهكاران را بدعاقبت نپندارید، چه بسا گناهانشان پاك شود. «یكفّرعنهسیئاته»
34* تقوا، هم گذشتهها را جبران مىكند، «یكفر عنه سیئاته» هم آینده را تأمین مىنماید. «یعظم له اجراً»
#تفسیر_آسان_قرآن
#صفحه_558
#طلاق
#عده
#اهانت
#تحقیر
#بی_حیا
#نفقه
#مسکن
#کار
#شاهد
#توکل
#غرزند
#ازدواج
#زنان_باردار
#گناهکاران
#بدعاقبت
#کانال تفسیر آسان قرآن
https (https://eitaa.com/tafser_asan_quran)
بسم الله الرحمن الرحیم
ان شاء الله نکته هایی از قرآن کریم صفحه 559
1* تأمین مسكن زن حتّى بعد از طلاق تا مدّتها بر عهده مرد است. «اسكنوهنّ»
2* مسكن زن مطلقه باید در همان مكانى باشد كه مرد در آن سكونت دارد. (جدایى و طلاق نباید سبب جدایى مسكن شود). «من حیث سكنتم»
3* ملاك در انتخاب مسكن از نظر كمیّت و كیفیّت، مقدار توانایى مرد است، نه میزان توقّع و تقاضاى زن. «من وجدكم»
4* مرد حق ندارد به همسرى كه طلاق داده هیچ ضررى برساند. «لاتضاروهنّ»
5* مرد حق ندارد براى همسرى كه طلاق داده هیچ گونه تنگنایى قرار دهد. «لتضیّقوهنّ»
6* تأمین هزینه زنان باردار حتّى بعد از طلاق، واجب است. «فانفقوا علیهنّ حتّى یضعن حملهنّ»
7* زن مطلّقه مىتواند در برابر شیر دادن به طفل خود، از شوهر درخواست مزد نماید. «فاتوهنّ اجورهنّ»
8* شیر مادر حتّى در صورتى كه از شوهر مزد دریافت كند، بهتر از شیر دایه است. «فان ارضعن لكم فاتوهنّ اجورهنّ» ضمناً زنان مطلقه در شیر دادن مختارند. «فان ارضعن لكم»
9* مشورت زن و مرد به قدرى ارزش دارد كه حتّى در شرایط جدایى، اسلام به آن سفارش كرده است. «وائتمروا بینكم»
10* در همه مسایل خانوادگى، ملاك پذیرش عرف و عقل است. «فامسكوهنّ بمعروف، فارقوهن بمعروف...، وائتمروا بینكم بالمعروف»
11* مشورت لازم است، گرچه همیشه و همه جا نتیجه نمىدهد. «و ان تعاسرتم»
12* اگر زن و مرد به توافق نرسیدند، نباید حقوق طفل معطل بماند. «فسترضع له اُخرى»
13* در تصمیمگیرىهاى خانوادگى باید حقوق نوزاد و كودك حفظ شود:
الف) تا مادامى كه كودك در شكم است، پدر هزینه او را بدهد.
ب) بعد از تولد مادر به او شیر بدهد.
ج) پدر هزینه شیربها را به مادر بپردازد.
14* ملاك در میزان هزینه زندگى، توان مالى مرد است، نه تنگنظرىهاى مرد و یا خواستهها یا آرزوهاى زن. «ذوسعةٍ من سعته»
15* حتّى در شرایط طلاق، جوانمردى را از دست ندهید. «ذوسعة من سعته»
16* شرط نفقه، دوست داشتن همسر نیست، زن طلاق داده شده نیز تا مدّتى واجب النفقه است. «ذوسعة من سعته»
17* انفاق كننده، مال و دارایى خود را از خدا بداند. «ممّا اتاه اللّه»
18* تكلیف، به مقدار توان است. «لا یكلف اللّه نفساً الاّ ما اتاها» اسلام، دینى واقع گراست و تكلیف فوق طاقت ندارد.
19* در شرایط تلخ طلاق و جدایى یا فقر و تنگدستى، امید به آینده را از دست ندهید. «سیجعل اللّه بعد عسر یُسراً»
20* عذاب دنیا، هرچه هم شدید باشد، به اندازه چشیدنى بیش نیست. عذاب مهمّ در قیامت است. «عذبناها... فذاقت وبال امرها»
21* سرانجام سرپیچى از فرمان خدا و رسول، خسارت است. «عاقبة امرها خسراً»
22* به كامیابىهاى زودگذر نیندیشیم، پایان كار را در نظر بگیریم. «عاقبة امرها خُسراً»
23* هدف از بعثت انبیا و كتابهاى آسمانى، تذكّر و بیدارى مردم است. «قد انزل اللّه الیكم ذكراً»
24* عقل از درون و وحى از بیرون، وسیلههاى نجات بشرند. «اولى الالباب... انزل اللّه الیكم ذكراً»
25* مكتب به تنهایى كافى نیست، وجود رهبر لازم است. «رسولاً یتلوا»
26* براى نجات و خروج مردم از ظلمات به نور، بهترین راه، بیان و رساندن آیات الهى است. «یتلوا علیكم آیات اللّه... لیخرج الّذین آمنوا...»
27* خارج كردن مردم از ظلمات، در اصل كار خداوند است، «اللّه ولىّ الّذین آمنوا یخرجهم من الظلمات الى النّور»(بقره، 257) ولى این كار از طریق پیامبران انجام مىشود. «رسولاً... لیخرج»
28* هم آفرینش هستى به دست خداست و هم تدبیر امور آن. «خلق... یتنزل الامر»
29* هستى كلاس درس است. «خلق... لتعلموا»
#تفسیر_آسان_قرآن
#صفحه_559
#زن_مطلقه
#طلاق
#مشورت
#حقوق_طفل
#نفقه
#انفاق
#عذاب
#وسیله_های_نجات
#آیات_الهی
#بهترین_راه
#کانال تفسیر آسان قرآن
https (https://eitaa.com/tafser_asan_quran)