eitaa logo
تفسیر آسان قرآن
247 دنبال‌کننده
604 عکس
0 ویدیو
0 فایل
بنام خدا.إن شاء الله هر روز دو صفحه از قرآن به همراه صوت وتفسیر آسان وکاربردی گذاشته خواهد شد.خلاصه تفسیر حاج آقا قرائتی ارتباط با مدیر @kh8514
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم الله الرحمن الرحیم ان شاء الله نکته هایی از قرآن کریم صفحه 540 1* شاید از جمع بندى آیات قرآن در مورد دنیا بتوان این گونه استفاده كرد كه هرگاه دنیا را به عنوان هدف و مقصد بنگریم، دنیا وسیله اغفال و غرور خواهد بود ولى اگر دنیا را مزرعه آخرت، مقدّمه و وسیله رسیدن به كمال بنگریم، دنیا و نعمت‌هاى آن ارزشمند و سازنده خواهند بود؛ بنابر این از همین زندگانى دنیا، گروهى آن گونه بهره مى‌گیرند كه مغفرت و رضوان الهى را دریافت مى‌نمایند و گروهى آن گونه كه گرفتار عذاب شدید مى‌شوند. 2* این آیه (20)به دوران مختلف زندگى انسان(كودكى و نوجوانى، جوانى و بزرگسالى) اشاره داشته و بیان مى‌كند كه در هر دوره‌اى از عمر، یكى از جلوه‌هاى دنیا، انسان را مشغول مى‌كند؛ دوران كودكى و نوجوانى، مشغول لهو و لعب است، دوره جوانى، در فكر زینت و زیبایى و دوره میانسالى و پیرى، گرفتار تفاخر و تكاثر است. 3*زیبایى‌هاى دنیا زودگذر است. «و زینة... تراه مصفرّاً» 4* زینت‌هاى دنیا مثل زیورهاى شخصى وخانه وماشین، اگر موجب فخرفروشى و تفاخر گردد، انسان را به دوزخ مى‌كشاند. «زینة وتفاخر... فى الآخرة عذاب شدید» 5* هنگام طرد یك امر ناپسند، باید جایگزین مناسبى ارائه داد. «متاع الغرور... سابقوا الى مغفرة...» به جاى این‌كه به سوى تفاخر و تكاثر (كه در آیه قبل بود) سبقت بگیرید به سوى مغفرت و بهشت سبقت بگیرید. 6* آنچه به كارهاى خیر ارزش مى‌دهد، سرعت و سبقت است. «سابقوا...» 7* نسبت به بهشتى یا جهنّمى بودن افراد داورى نكنیم كه خداوند در قیامت، با فضلش رفتار مى‌كند و چه بسا دوزخیان نزد ما، بهشتیان نزد خداوند باشند. «یؤتیه من یشاء و اللّه ذو الفضل العظیم» 8* در حدیث مى‌خوانیم: بلاها براى ظالم وسیله ادب و هشدار است، ولى براى مؤمنان وسیله آزمایش و رشد و براى انبیا وسیله دریافت درجات و براى اولیاى خدا وسیله‌ى دریافت كرامت است. «البلاء للظالم أدب و للمؤمن امتحان و للانبیاء درجة و للاولیاء كرامة»(تفسیرنمونه و بحار، ج‌64، ص‌235.) 9* تمام حوادث تلخ و شیرین، همچون پلّه‌هایى از سنگ‌هاى سیاه و سفید، براى بالا رفتن و به كمال رسیدن است و باید بدون توجّه به رنگِ پلّه‌ها، به سرعت از آن گذشت. 10* اگر حوادث را براساس علم و حكمت خدا بدانیم نه اتفاقى و بى‌دلیل و اگر حكمت بروز حوادث را بدانیم، حسد نمى‌ورزیم، حرص نمى‌زنیم، دشمنى نمى‌كنیم و عصبانى نمى‌شویم زیرا مى‌دانیم كه صحنه‌ها از قبل طراحى حكیمانه شده است. اگر بدانیم عطاى نعمت، مسئولیّت و وظیفه به دنبال مى‌آورد، از داشتن آن شاد نمى‌شویم و اگر بدانیم گرفتن نعمت، جبرانش در قیامت است، از فوت شده‌ها غمناك نمى‌شویم. 11* حضرت على‌علیه السلام فرمودند: تمام زهد در دو كلمه قرآن است، سپس این آیه را تلاوت كرده و فرمودند: و آنچه از دست دادید تأسف نخورید و بر آنچه به شما داده مى‌شود، دلخوش نباشید وكسى كه چنین باشد، زاهدى جامع الاطراف است.(نهج‌البلاغه، حكمت 439) 12* غم و شادى طبیعى بد نیست، اندوه خوردن بر گذشته‌ها و یا سرمست شدن به داشته‌ها مذموم است. «لكیلا تأسوا... و لاتفرحوا» 13* كسى كه از مقدّرات الهى غافل است، گمان مى‌كند فضیلتى دارد كه خداوند به خاطر آن به او نعمت داده و لذا بر دیگران فخر مى‌فروشد. «مختال فخور» 14* بخیل، محبوب خدا نیست. «و اللّه لایحبّ كلّ مختال فخور الّذین یبخلون» 15* چون بخیل مى‌داند كه اگر دیگران بخشش كنند، بخل او هویدا و سبب رسوایى او مى‌شود، به دیگران دستور بخل مى‌دهد. «یأمرون الناس بالبخل» 16* بخل، اعراض و رویگردانى از فرمان خداست. «و من یتولّ» تفسیر آسان قرآن https (https://eitaa.com/tafser_asan_quran)
قرآن_صفحه_541 جهت سلامتی و تعجیل در فرج امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف به نیابت از شهید عالی مقام مجتبی بابایی زاده
بسم الله الرحمن الرحیم ان شاء الله نکته هایی از قرآن کریم صفحه 541 1* در مدیریّت به هر كس مسئولیّت مى‌دهیم باید ابزار كار او را در اختیارش قرار دهیم. «أرسلنا رسلنا بالبیّنات و... الكتاب و المیزان» 2* عدالت واقعى در سایه قانون و رهبر الهى است. «رسلنا... الكتاب... لیقوم النّاس بالقسط» 3* فلسفه نبوّت، ایجاد عدالت است. «أرسلنا رسلنا... لیقوم النّاس بالقسط» 4* بعد از اتمام حجّت از طرف خداوند، مسئولیّت با مردم است كه براى عمل و اجرا بپاخیزند. «أرسلنا... أنزلنا... لیقوم النّاس بالقسط» 5* اول كار فرهنگى و تربیتى، بعد اعمال قدرت و تنبیه. «أنزلنا... الكتاب و المیزان... و أنزلنا الحدید» 6* با موانع گسترش عدالت، باید برخورد شدید كرد. «لیقوم النّاس بالقسط و أنزلنا الحدید فیه بأس شدید» 7* حمایت از دین و اولیاى خدا، زمانى ارزش دارد كه از باطن دل و طیب نفس باشد. «من ینصره و رسله بالغیب» 8* خداوند، امامت را نیز در نسل و ذریّه پیامبر اسلام قرار داد و این به معناى آن نیست كه نظام نبوّت یا امامت، همانند نظام پادشاهى موروثى است، بلكه به معناى آن است كه طهارت باطن و توان و استعداد لازم، به فرزندان و نسل منتقل مى‌شود و در صورتى كه دیگر شرایط فراهم باشد، او به مقام نبوّت یا امامت مى‌رسد. لذا هنگامى كه حضرت ابراهیم مقام امامت را براى فرزندانش طلب كرد و فرمود: «و من ذرّیتى» خداوند پاسخ داد: «لا ینال عهدى الظالمین»(بقره، 124) عهد امامت من به نااهلان از نسل تو نمى‌رسد. پس معیار اصلى براى انتصاب پیامبر یا امام، اهلیّت و صلاحیّت است، نه وراثت. 9* در امور اعتقادى و اخلاقى، اكثریّت، نشانه حقانیّت نیست. «كثیر منهم فاسقون» 10* از نسل و ذریّه پاكان بودن، دلیل پاكى نیست. «كثیر منهم فاسقون» 11* «بدعت» به معناى نوآورى است. در امور علمى و صنعتى، ابداع و اختراع، امرى پسندیده است ولى در امور دینى كه پایه‌ى آن قوانین الهى است، وارد كردن هرگونه عقیده و سلیقه شخصى، بدعت محسوب شده و قابل پذیرش نیست. 12* از صفات و ویژگى‌هاى خوب پیروان هریك از ادیان و مكاتب، باید یاد كرد. «جعلنا فى قلوب الّذین اتّبعوه رأفةً و رحمةً» 13* هم باید موانع صمیمیّت را برطرف كرد، «رأفة» و هم باید عوامل محبّت را بوجود آورد. «رحمةً» 14* نوآورى‌هاى سلیقه‌اى و بدعت در دین، مورد پذیرش خداوند نیست. «رهبانیّة ابتدعوها ما كتبناها علیهم» 15* همواره باید ایمان خود را عمیق‌تر كنیم. «آمَنوا... آمِنوا» 16* مؤمن متّقى، هرگز در بن‌بست قرار نمى‌گیرد. «آمنوا اتّقوا... یجعل لكم نوراً...» 17* مؤمن، معصوم از گناه نیست، ولى متّقى است و با سپر تقوا به میدان مى‌آید. لذا خداوند خطاهاى او را مى‌بخشد. «اتّقوا اللّه... یغفر لكم و اللّه غفور رحیم» 18* با صراحت، جلوى توهّمات و توقّعات و انحرافات را بگیرید. «لئلا یعلم أهل الكتاب» 19* تفضّل الهى وابسته به اراده حكیمانه است، نه تصوّرات ما. «انّ الفضل بید اللّه» تفسیر آسان قرآن https (https://eitaa.com/tafser_asan_quran)
قرآن_صفحه_542 جهت سلامتی و تعجیل در فرج امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف به نیابت از شهید عالی مقام سجاد طاهرنیا
بسم الله الرحمن الرحیم ان شاء الله نکته هایی از قرآن کریم صفحه 542 1* سوره مجادله‌ بیست و دو آیه دارد و در مدینه نازل شده و تنها سوره‌اى از قرآن است كه در تمام آیات آن لفظ جلاله «اللّه» آمده است. 2* در سخنان خود دقّت كنیم كه خداوند آنها را مى‌شنود. «قد سمع اللّه قول الّتى» 3* پیامبر گرامى، با موقعیّت رهبرى جامعه، به راحتى در دسترس عموم بود و مردم در مورد مشكلاتشان با او گفتگو مى‌كردند. «تجادلك» 4* یكى از رسالت‌هاى انبیا، برداشتن خرافات و سنّت‌هاى غلط میان مردم است. «الّذین یظاهرون...» 5* مبارزه با خرافات و عادات و سنّت‌هاى غلط، باید منطقى و مستدل باشد. «ما هنّ أمّهاتهم ان أمّهاتهم الاّ اللاّئى ولدنهم» 6* گاهى یك ناله‌ى به حق، به یك جریان نجات بخش منجر مى‌شود. «تشتكى الى اللّه... ان امّهاتهم الاّ اللاّئى ولدنهم» 7* زشت‌گویى و زورگویى، سیره مستمرّ جاهلیّت بوده است. «لیقولون منكرا...» 8* گناه هر چند بزرگ باشد، عفو الهى قابل تردید نیست. «لیقولون منكراً من القول و زورا... لعفو غفور» 9* اسلام بن بست ندارد و هر كس مى‌تواند به مسیر درست بازگردد. «یعودون» 10* جریمه، نقش پیشگیرى داشته و راهى براى كنترل جرم است. «یظاهرون... فتحریر رقبة» 11* ما در مقابل گفتار خود نیز مسئولیّت داریم. 12* ظلم به همسر تاوان دارد. «فتحریر رقبة» 13* اسلام از هر فرصتى براى آزادى بردگان استفاده مى‌كند. «فتحریر رقبة» 14* اسلام براى حفظ نظام خانواده، جریمه‌هایى را وضع كرده است. «فتحریر رقبة» 15* ازداشتن انسان‌ها از كار بد همیشه با سخنرانى نیست، گاهى از طریق جریمه باید موعظه صورت گیرد. «فتحریر رقبة... توعظون» 16* جرایم اسلام انتقامى نیست، تربیتى است. «توعظون به» 17* در قرآن بیش از ده مرتبه كلمه‌ى «حدود» بكار رفته است كه اكثر آنها مربوط به حقوق خانواده مى‌باشد. 18* دین جهانى باید قوانینش قابل تطبیق با هر زمانى باشد، تا مردم در بن بست قرار نگیرند. گاهى برده نیست، «فمن لم یجد» و گاهى امكان روزه گرفتن نیست. «فمن لم یستطع» 19* جرائم اسلامى، انواع بركات را براى جامعه در بر دارد: بردگان را آزاد مى‌سازد. «فتحریر رقبة» با روزه گرفتن، افراد را صبور و مقاوم مى‌كند. «فصیام شهرین متتابعین» با اطعام، گرسنگان را سیر مى‌كند. «فاطعام ستین مسكینا» 20* جریمه باید متنوع و درجه‌بندى داشته باشد و شرایط زمانى و مكانى و توان افراد در نظر گرفته شود. «فتحریر رقبة... فمن لم‌یجد... فمن لم یستطع» 21* احكام الهى تخفیف بردار هست، ولى تعطیل بردار نیست. «فمن لم یجد... فمن لم یستطع...» 22* عمل نكردن به حدود الهى وبى‌اعتنایى به آن، كفر است. «تلك حدود اللّه و للكافرین» 23* در درگیرى حقّ و باطل، شكست و رسوایى براى باطل است. «یحادّون اللّه... كبتوا» 24* اگر در رسوایى اهل باطل شك دارید، به تاریخ مراجعه كنید. «كما كبت الّذین من قبلهم» 25* حق، همیشه دشمن داشته است. «كما كبت الّذین من قبلهم» 26* نشانه‌هاى خدا هم روشن است و هم متعدد. «آیات بیّنات» 27* مانع تراشى و ستیز در برابر حق، یا كفر است یا به كفر مى‌انجامد. «وللكافرین عذاب مهین» 28* دادگاه قیامت علنى و عمومى است. «جمیعاً فینبئهم» 29* به مجرم، خلاف‌كارى‌هایش را تفهیم كنید. «فینبئهم بما عملوا» 30* خلاف‌هاى كوچك خود را نادیده نگیرید كه خداوند حساب دقیق همه را دارد. «أحصاه اللّه» 31* فراموش كردن خلاف‌ها، سبب محو آنها نمى‌شود. «أحصاه اللّه و نسوه» 32* عالم محضر خداست، در محضر خدا معصیت نكنیم.«واللّه على كلّ شى‌ء شهید» تفسیر آسان قرآن https (https://eitaa.com/tafser_asan_quran)
قرآن_صفحه_543 جهت سلامتی و تعجیل در فرج امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف به نیابت از شهید عالی مقام صمد امیدپور
بسم الله الرحمن الرحیم ان شاء الله نکته هایی از قرآن کریم صفحه 543 1* آسمان و زمین، بزرگ و كوچك، آشكار و پنهان، همه در برابر علم خداوند یكسان است. «یعلم ما فى السّموات و ما فى الارض... هو رابعهم... هو معهم» 2* تعدّد افراد و تنوّع سخنان آنان، در علم خداوند تأثیرى نداشته و خداوند به همه آنها و سخنانشان آگاه است. «لا ادنى من ذلك و لااكثر» 3* چون وجود خداوند نامحدود است، پس هر جا كه باشیم او همراه ما است. «هو معهم أینما كانوا» 4* مكان و زمان در علم خداوند اثرى نداشته و او به همه چیز آگاه است. «هو معهم أینما كانوا» 5* انسان به تدریج مرتكب گناهان بزرگتر مى‌شود: «اِثم»، گناه فردى است مثل شرب خمر. «عدوان»، تجاوز به حقوق دیگران است. «معصیت الرسول»، مخالفت با فرمان‌هاى اجتماعى و حكومتى رهبر الهى است كه براى مصالح مسلمانان صادر مى‌فرماید.( تفاسیر المیزان و نمونه) 6* تكرار گناه و بى‌اعتنایى به تذكرات، جرم را سنگین مى‌كند. «یعودون لما نهوا» 7* به هر تجلیل و تكریم و تمجیدى اعتماد نكنیم. (منافقان، آشكارا تجلیل بیش از حد دارند، ولى مخفیانه از نافرمانى پیامبر سخن مى‌گویند.) «حیّوك بما لم یحیّك به اللّه» 8* چاپلوسى و تملّق و تعریف بیش از اندازه، از نشانه‌هاى نفاق است. «حیّوك بما لم یحیّك به اللّه» 9* حتّى در تجلیل از اشرف مخلوقات، حدود را مراعات كنیم. «لم یحیك به اللّه» 10* نه تنها گفتار مخفى منافقان را خدا آشكار مى‌كند، بلكه آنچه را در دل دارند و به اصطلاح حدیث نفس مى‌كنند، برملا مى‌سازد. «یقولون فى أنفسهم» 11* سرانجام نفاق، جهنّم است. «حسبهم جهنّم» 12* گفتار بد، سرانجام بدى را براى انسان آماده مى‌كند. «بما نقول... فبئس المصیر» 13* نجوا و در گوشى سخن گفتن مى‌تواند احكام متفاوتى داشته باشد از جمله: آنجا كه فاش شدن اسرار، به ضرر اسلام و مسلمانان باشد، نجوا واجب است. آنجا كه سبب ترس و دلهره‌ى دیگران شود، نجوا حرام است. و آنجا كه براى كمك به دیگران و سفارش به تقوا باشد، مستحبّ است. موضوع و محتواى گفتار، ارزش آن را مشخص مى‌كند. اگر موضوع نجوا، نیكى و تقوا باشد یك ارزش است ولى اگر گناه و ستم و توطئه باشد حرام است. البتّه گاهى محتوى نیز خوب است، امّا موقعیّت خوبى نیست. مثلاً در جمع مؤمنان دو نفر درگوشى سخن بگویند. 14* مؤمن محترم است، حتّى هنگام نهى از منكر احترام او را حفظ كنید. «یا أیّها الّذین آمنوا» 15* همه‌ى سخنان را نباید آشكار و نهان گفت. گاهى باید نهى از منكر یا امر به معروف، در خفا و پنهان باشد. «تناجوا بالبرّ و التقوى» 16* هر گونه سخن آشكار و نهانى كه موجب ترس و دلهره در میان مسلمانان گردد، كارى شیطانى است. «النّجوى من الشّیطان لیحزن الّذین آمنوا» 17* باید دغدغه‌ها را چنین تسلّى داد كه تا خدا نخواهد كسى نمى‌تواند آسیبى برساند. «لیحزن... لیس بضارّهم» 18* جنگ روانى دشمن را خنثى كنیم. «لیحزن... و لیس بضارهم شیئاً» 19* داروى شفابخش هر گونه ناآرامى و دلهره، توكّل بر خداوند است. «و على اللّه فلیتوكّل المؤمنون» 20* توكّل بر خدا كار هر كس نیست، ایمان مى‌خواهد. «فلیتوكّل المؤمنون» گرچه خداوند از مؤمنان حمایت مى‌كند، ولى آنان نیز باید بر خداوند توكّل كنند. 21* جا دادن و احترام به تازه واردان، یك ارزش است. «فافسحوا... فانشزوا» 22* جا دادن به دیگران در هر مجلسى كه باشد لازم است. «فى المجالس» 23* گشایش در كار دیگران، سبب گشایش خداوند در امور شماست. «فافسحوا یفسح اللّه لكم» پاداش الهى با عمل متناسب است. گشایش، گشایش مى‌آورد. 24* رعایت آداب اجتماعى، حتّى در نشست و برخاست، مورد سفارش اسلام است. «فافسحوا... فانشزوا» 25* گاهى لازم است به احترام ورود بزرگان و دانشمندان به اهل مجلس گفته شود كه برخیزید. «انشزوا فانشزوا» 26* علم، هدیه و تفضّل الهى است. «اوتوا العلم...» 27* صاحبان علم و دانش، باید در جامعه اسلامى از جایگاه بالا و والایى برخوردار باشند. «و الّذین اوتوا العلم درجات» تفسیر آسان قرآن https (https://eitaa.com/tafser_asan_quran)
قرآن_صفحه_544 جهت سلامتی و تعجیل در فرج امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف به نیابت از شهید عالی مقام احمد قنبری
بسم الله الرحمن الرحیم ان شاء الله نکته هایی از قرآن کریم صفحه 544 1* طهارت و پاكى دو نوع است: 1. جسمى و ظاهرى، «و ان كنتم جنباً فاطّهروا»(مائده، 6) 2. روحى و باطنى. «ذلك خیر لكم و اطهر» 2* وابستگى به دنیا، پلیدى و دل كندن از آن پاكى است. «ذلك خیر لكم و اطهر» 3* در احكام اسلام بن بست نداریم. «فان لم تجدوا...» 4* قانون گذار باید مراعات همه مردم را در وضع قانون بكند. «فان لم تجدوا...» 5* هیچ گاه اسلام كسى را به خاطر فقر طرد نكرده و محروم نساخته است. «فان لم تجدوا فانّ اللّه غفور رحیم» 6* توبیخ باید همراه با راه جبران باشد. «ءاشفقتم... تاب اللّه علیكم فأقیموا الصّلاة...» 7* دین، یك رابطه فردى و شخصى با خدا نیست، رسیدگى به فقرا و اطاعت از فرمان‌هاى حكومتى پیامبر نیز از احكام دینى است. «فاقیموا الصّلاة و آتوا الزكاة و اطیعوا اللّه و رسوله» 8* كسى كه دست خود را از دست پیامبر رحمت جدا كند، در دست غضب‌شدگان تاریخ مى‌گذارد. «تولّوا... غضب اللّه علیهم» 9* جدا كردن خودى از غیر خودى و شناخت دشمن و منافق، لازم است. «ما هم منكم و لامنهم» 10* عادت و روش منافقان، توسّل به سوگند دروغ است. «یحلفون على الكذب» 11* منافقان، پیوسته از مقدّسات سوء استفاده مى‌كنند. «یحلفون» 12* منافقان، از مذهب پیوسته و همیشگى علیه مذهب استفاده مى‌كنند. «اتخذوا ایمانهم جُنّة» 13* هشدارهاى قرآن بسیار جدّى است. مال و فرزند در آخرت، كارساز نخواهد بود. «لن تغنى عنهم أموالهم و لا أولادهم...» 14* اگر دروغگویى براى انسان ملكه و خُلق ثابت و همیشگى شود، حتّى در قیامت هم به دروغ سوگند مى‌خورد. «فیحلفون له كما یحلفون لكم» 15* حضرت على‌علیه السلام مى‌فرماید: اگر حق و باطل به طور روشن مطرح باشند، مشكلى پیش نمى‌آید ولى مخلوط كردن حق و باطل سبب بروز فتنه و تسلّط شیطان مى‌شود. «و لكن یؤخذ من هذا ضِغث و من هذا ضغث فیمزجان فهنالك یستولى الشّیطان على أولیائه»(نهج‌البلاغه، خطبه 50.) 16* روش شیطان این گونه است كه: گام به گام انسان را به سوى خود مى‌كشاند. «خطوات الشّیطان»(نور، 21) گاهى مطلبى را القا مى‌كند، نظیر كسى كه از دور سنگى پرتاب مى‌كند. «القى الشّیطان...»(حج، 52) گاهى تماس مى‌گیرد ولى نفوذى ندارد. «مسّهم طائف من الشّیطان»(اعراف، 201) گاهى در دل نفوذ مى‌كند. «یوسوس فى صدور النّاس»(الناس، 5) گاهى در دل نفوذ مى‌كند و همانجا مى‌ماند. «فهو له قرین»(زخرف، 36) گاهى انسان برادر شیطان مى‌شود. «اخوان الشّیاطین»(اسراء، 27) وگاهى مرید شیطان مى‌شود وشیطان بر او تسلّط كامل مى‌یابد. «استحوذ علیهم الشّیطان» 17* خود را در اختیار هر حزب و گروهى قرار ندهیم كه بعضى گروه‌ها، حزب شیطان‌اند. «أولئك حزب الشّیطان» 18* مشكلاتى كه گاهى مؤمنان مى‌كشند، زودگذر، لحظه‌اى و برطرف شدنى است. «و لقد نصركم اللّه ببدر و أنتم اذلّة»( آل‌عمران، 123) ولى ذلّت مخالفان، ابدى و عزّتشان مقطعى است. «اولئك فى الاذلّین» 19* نفاق و دورویى، انسان را به جایى مى‌رساند كه خود را در برابر خدا و رسول قرار مى‌دهد. «یحادّون اللّه و رسوله» 20* همان گونه كه دستورات پیامبر دستورات خداست، جنگ با رسول خدا جنگ با خداست. «الّذین یحادّون اللّه و رسوله» 21* سرانجام مخالفت با دستورات خدا و پیامبر، خوارى و ذلّت در دنیا و آخرت است. «أولئك فى الاذلین» 22* سنّت خداوند پیروزى حق بر باطل است. با آن همه تهمت‌هایى كه به پیامبر زدند و با آن همه كارشكنى‌ها و مانع‌تراشى‌ها و ایجاد فتنه‌ها و جنگ‌ها، آیا تا كنون نام پیامبر اسلام و سایر انبیا بیشتر مطرح است یا مخالفان‌شان؟ نام حضرت ابراهیم باقى است یا نمرود؟ امام حسین‌علیه السلام عزیز است یا یزید؟ امام حسین‌علیه السلام به هدفش كه رسوا كردن بنى امیه و دادن درس آزادگى به بشریّت بود رسید، امّا یزید چطور؟ 23* بر اساس روایات، وعده خداوند در مورد غلبه كامل حق بر باطل، در زمان ظهور امام زمان‌علیه السلام محقق خواهد شد. تفسیر آسان قرآن https (https://eitaa.com/tafser_asan_quran)
قرآن_صفحه_545 جهت سلامتی و تعجیل در فرج امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف به نیابت از شهید عالی مقام نورعلی شوشتری
بسم الله الرحمن الرحیم ان شاء الله نکته هایی از قرآن کریم صفحه 545 1* مقام رضا، بالاتر از مقام تسلیم است، یعنى بنده نه فقط تسلیم مقدّرات الهى و امر و نهى اوست، بلكه در دل نیز به آن راضى است و از سر رضایت آن را مى‌پذیرد. 2* امام رضاعلیه السلام فرمود: «كمال الدین ولایتنا والبرائة من عدّونا» كمال دین، در پذیرش ولایت ما و دورى از دشمنان ماست. 3* به امام صادق‌علیه السلام گفتند: فلانى به شما محبت مى‌ورزد ولى نسبت به برائت از دشمنان شما ضعیف عمل مى‌كند. حضرت فرمودند: دروغ مى‌گوید كسى كه ادّعاى محبت ما را دارد و از دشمن ما دورى نجسته است.(بحار، ج 27، ص 58) 4* امام صادق‌علیه السلام فرمود: خداوند متعال به پیامبرى از پیامبرانش وحى فرمود كه به مؤمنان بگو: مانند دشمنان من لباس نپوشند و مانند دشمنان من غذا نخورند و در چگونگى زندگى و رفتار، مانند دشمنان من نباشند، چرا كه در این صورت دشمنان من محسوب مى‌شوند. هم چنانكه آنان دشمنان من هستند.(وسائل، ج 3، ص 279) 5* یك دل، دو دوستى بر نمى‌دارد. دوستى خداوند با دوستى دشمنان دین خدا قابل جمع نیست. «لاتجد قوماً یؤمنون... یوادّون من حادّ اللّه» (در آیه‌اى دیگر داریم: «ما جعل اللّه لرجل من قلبین فى جوفه»( احزاب، 4) خداوند در سینه انسان دو دل قرار نداده است.) 6* عیب‌ها را از ریشه برطرف كنید. مودت دشمنان خدا انسان را به گرایش‌هاى فكرى، عملى و اخلاقى به سوى آنان وادار مى‌كند، لذا باید ریشه‌ى آن را خشكاند. «لاتجد... یوادّون من حادّ اللّه» 7* در اسلام، روابط و علاقه‌ها باید در شعاع رضاى خداوند باشد. «لاتجد قوماً یؤمنون» 8* ارزش ایمان به ثبات آن است وگرنه ایمان‌هاى مقطعى، موسمى و عاریه‌اى بسیار است. «كتب فى قلوبهم الایمان» ( انعام، 98) 9* حزب اللّه، با دشمن خدا دوست نمى‌شود. «لاتجد قوماً... یوادّون من حادّ اللّه... أولئك حزب اللّه» 10* حزب اللّه، نژاد و زبان و منطقه خاص ندارد، بلكه هر مؤمن مقاوم و استوار، جزو حزب اللّه است. «لاتجد قوماً یؤمنون... یوادّون من حادّ اللّه... اولئك حزب اللّه» 11* این كه ما از خدا راضى باشیم یك طرف قضیه است، مهم رضایت خدا از ماست. «رضى اللّه عنهم و رضوا عنه» 12* خداوند داراى دو نوع صفات است: ثبوتیّه و سلبیّه؛ ثبوتیّه، كمالات خدا را بیان مى‌كند، مثل علم و قدرت، امّا سلبیّه، خداوند را از هرگونه عجز و جهل و نیاز منزّه مى‌داند. تسبیح، نسبت به صفات سلبیّه است و حمد، نسبت به صفات ثبوتیّه. 13* اندیشه كردن و عبرت گرفتن یك عبادت است، چنانكه در روایات مى‌خوانیم: «كان اكثر عبادة ابى‌ذر التفكر و الاعتبار»(خصال صدوق)، بیشترین عبادتِ ابوذر، اندیشیدن و عبرت آموختن بود. 14* نه مِهر الهى در انحصار محاسبات ما است، «یرزقه من حیث لایحتسب»(طلاق، 3) و نه قهر او. «فاتاهم اللّه من حیث لم‌یحتسبوا» 15* خداوند در دل‌ها تصرّف مى‌كند. گاهى آرامش نازل مى‌كند: «أنزل السّكینة فى قلوب المؤمنین»(فتح، 4) و گاهى ترس مى‌افكند. «قذف فى قلوبهم الرعب» 16* حساب توطئه‌گران اهل كتاب از حساب بقیه آنان جداست. «الّذین كفروامن أهل الكتاب» 17* در جنگ و جهاد با كفار، تمام محاسبات نباید بر اساس تجهیزات و امكانات مادى باشد. «فاتاهم اللّه من حیث لم یحتسبوا» 18* مطالعه تاریخ، سرگرمى نیست، وسیله عبرت است. «فاعتبروا...» تاریخ، گذرگاه است نه توقّف‌گاه. تفسیر آسان قرآن https (https://eitaa.com/tafser_asan_quran)
قرآن_صفحه_546 جهت سلامتی و تعجیل در فرج امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف به نیابت از شهید عالی مقام مجید فتحی نژاد