بسم الله الرحمن الرحیم
ان شاء الله نکته هایی از قرآن کریم صفحه 544
1* طهارت و پاكى دو نوع است: 1. جسمى و ظاهرى، «و ان كنتم جنباً فاطّهروا»(مائده، 6) 2. روحى و باطنى. «ذلك خیر لكم و اطهر»
2* وابستگى به دنیا، پلیدى و دل كندن از آن پاكى است. «ذلك خیر لكم و اطهر»
3* در احكام اسلام بن بست نداریم. «فان لم تجدوا...»
4* قانون گذار باید مراعات همه مردم را در وضع قانون بكند. «فان لم تجدوا...»
5* هیچ گاه اسلام كسى را به خاطر فقر طرد نكرده و محروم نساخته است. «فان لم تجدوا فانّ اللّه غفور رحیم»
6* توبیخ باید همراه با راه جبران باشد. «ءاشفقتم... تاب اللّه علیكم فأقیموا الصّلاة...»
7* دین، یك رابطه فردى و شخصى با خدا نیست، رسیدگى به فقرا و اطاعت از فرمانهاى حكومتى پیامبر نیز از احكام دینى است. «فاقیموا الصّلاة و آتوا الزكاة و اطیعوا اللّه و رسوله»
8* كسى كه دست خود را از دست پیامبر رحمت جدا كند، در دست غضبشدگان تاریخ مىگذارد. «تولّوا... غضب اللّه علیهم»
9* جدا كردن خودى از غیر خودى و شناخت دشمن و منافق، لازم است. «ما هم منكم و لامنهم»
10* عادت و روش منافقان، توسّل به سوگند دروغ است. «یحلفون على الكذب»
11* منافقان، پیوسته از مقدّسات سوء استفاده مىكنند. «یحلفون»
12* منافقان، از مذهب پیوسته و همیشگى علیه مذهب استفاده مىكنند. «اتخذوا ایمانهم جُنّة»
13* هشدارهاى قرآن بسیار جدّى است. مال و فرزند در آخرت، كارساز نخواهد بود. «لن تغنى عنهم أموالهم و لا أولادهم...»
14* اگر دروغگویى براى انسان ملكه و خُلق ثابت و همیشگى شود، حتّى در قیامت هم به دروغ سوگند مىخورد. «فیحلفون له كما یحلفون لكم»
15* حضرت علىعلیه السلام مىفرماید: اگر حق و باطل به طور روشن مطرح باشند، مشكلى پیش نمىآید ولى مخلوط كردن حق و باطل سبب بروز فتنه و تسلّط شیطان مىشود. «و لكن یؤخذ من هذا ضِغث و من هذا ضغث فیمزجان فهنالك یستولى الشّیطان على أولیائه»(نهجالبلاغه، خطبه 50.)
16* روش شیطان این گونه است كه:
گام به گام انسان را به سوى خود مىكشاند. «خطوات الشّیطان»(نور، 21)
گاهى مطلبى را القا مىكند، نظیر كسى كه از دور سنگى پرتاب مىكند. «القى الشّیطان...»(حج، 52)
گاهى تماس مىگیرد ولى نفوذى ندارد. «مسّهم طائف من الشّیطان»(اعراف، 201)
گاهى در دل نفوذ مىكند. «یوسوس فى صدور النّاس»(الناس، 5)
گاهى در دل نفوذ مىكند و همانجا مىماند. «فهو له قرین»(زخرف، 36)
گاهى انسان برادر شیطان مىشود. «اخوان الشّیاطین»(اسراء، 27)
وگاهى مرید شیطان مىشود وشیطان بر او تسلّط كامل مىیابد. «استحوذ علیهم الشّیطان»
17* خود را در اختیار هر حزب و گروهى قرار ندهیم كه بعضى گروهها، حزب شیطاناند. «أولئك حزب الشّیطان»
18* مشكلاتى كه گاهى مؤمنان مىكشند، زودگذر، لحظهاى و برطرف شدنى است. «و لقد نصركم اللّه ببدر و أنتم اذلّة»( آلعمران، 123) ولى ذلّت مخالفان، ابدى و عزّتشان مقطعى است. «اولئك فى الاذلّین»
19* نفاق و دورویى، انسان را به جایى مىرساند كه خود را در برابر خدا و رسول قرار مىدهد. «یحادّون اللّه و رسوله»
20* همان گونه كه دستورات پیامبر دستورات خداست، جنگ با رسول خدا جنگ با خداست. «الّذین یحادّون اللّه و رسوله»
21* سرانجام مخالفت با دستورات خدا و پیامبر، خوارى و ذلّت در دنیا و آخرت است. «أولئك فى الاذلین»
22* سنّت خداوند پیروزى حق بر باطل است. با آن همه تهمتهایى كه به پیامبر زدند و با آن همه كارشكنىها و مانعتراشىها و ایجاد فتنهها و جنگها، آیا تا كنون نام پیامبر اسلام و سایر انبیا بیشتر مطرح است یا مخالفانشان؟ نام حضرت ابراهیم باقى است یا نمرود؟ امام حسینعلیه السلام عزیز است یا یزید؟ امام حسینعلیه السلام به هدفش كه رسوا كردن بنى امیه و دادن درس آزادگى به بشریّت بود رسید، امّا یزید چطور؟
23* بر اساس روایات، وعده خداوند در مورد غلبه كامل حق بر باطل، در زمان ظهور امام زمانعلیه السلام محقق خواهد شد.
#تفسیر_آسان_قرآن
#صفحه_544
#طهارت
#وابستگی
#اسلام
#فقر
#توبیخ
#دین
#عادت
#منافقان
#روش_شیطان
#حزب
#نفاق
#سنت_خداوند
#کانال تفسیر آسان قرآن
https (https://eitaa.com/tafser_asan_quran)
بسم الله الرحمن الرحیم
ان شاء الله نکته هایی از قرآن کریم صفحه 545
1* مقام رضا، بالاتر از مقام تسلیم است، یعنى بنده نه فقط تسلیم مقدّرات الهى و امر و نهى اوست، بلكه در دل نیز به آن راضى است و از سر رضایت آن را مىپذیرد.
2* امام رضاعلیه السلام فرمود: «كمال الدین ولایتنا والبرائة من عدّونا» كمال دین، در پذیرش ولایت ما و دورى از دشمنان ماست.
3* به امام صادقعلیه السلام گفتند: فلانى به شما محبت مىورزد ولى نسبت به برائت از دشمنان شما ضعیف عمل مىكند. حضرت فرمودند: دروغ مىگوید كسى كه ادّعاى محبت ما را دارد و از دشمن ما دورى نجسته است.(بحار، ج 27، ص 58)
4* امام صادقعلیه السلام فرمود: خداوند متعال به پیامبرى از پیامبرانش وحى فرمود كه به مؤمنان بگو: مانند دشمنان من لباس نپوشند و مانند دشمنان من غذا نخورند و در چگونگى زندگى و رفتار، مانند دشمنان من نباشند، چرا كه در این صورت دشمنان من محسوب مىشوند. هم چنانكه آنان دشمنان من هستند.(وسائل، ج 3، ص 279)
5* یك دل، دو دوستى بر نمىدارد. دوستى خداوند با دوستى دشمنان دین خدا قابل جمع نیست. «لاتجد قوماً یؤمنون... یوادّون من حادّ اللّه» (در آیهاى دیگر داریم: «ما جعل اللّه لرجل من قلبین فى جوفه»( احزاب، 4) خداوند در سینه انسان دو دل قرار نداده است.)
6* عیبها را از ریشه برطرف كنید. مودت دشمنان خدا انسان را به گرایشهاى فكرى، عملى و اخلاقى به سوى آنان وادار مىكند، لذا باید ریشهى آن را خشكاند. «لاتجد... یوادّون من حادّ اللّه»
7* در اسلام، روابط و علاقهها باید در شعاع رضاى خداوند باشد. «لاتجد قوماً یؤمنون»
8* ارزش ایمان به ثبات آن است وگرنه ایمانهاى مقطعى، موسمى و عاریهاى بسیار است. «كتب فى قلوبهم الایمان» ( انعام، 98)
9* حزب اللّه، با دشمن خدا دوست نمىشود. «لاتجد قوماً... یوادّون من حادّ اللّه... أولئك حزب اللّه»
10* حزب اللّه، نژاد و زبان و منطقه خاص ندارد، بلكه هر مؤمن مقاوم و استوار، جزو حزب اللّه است. «لاتجد قوماً یؤمنون... یوادّون من حادّ اللّه... اولئك حزب اللّه»
11* این كه ما از خدا راضى باشیم یك طرف قضیه است، مهم رضایت خدا از ماست. «رضى اللّه عنهم و رضوا عنه»
12* خداوند داراى دو نوع صفات است: ثبوتیّه و سلبیّه؛ ثبوتیّه، كمالات خدا را بیان مىكند، مثل علم و قدرت، امّا سلبیّه، خداوند را از هرگونه عجز و جهل و نیاز منزّه مىداند. تسبیح، نسبت به صفات سلبیّه است و حمد، نسبت به صفات ثبوتیّه.
13* اندیشه كردن و عبرت گرفتن یك عبادت است، چنانكه در روایات مىخوانیم: «كان اكثر عبادة ابىذر التفكر و الاعتبار»(خصال صدوق)، بیشترین عبادتِ ابوذر، اندیشیدن و عبرت آموختن بود.
14* نه مِهر الهى در انحصار محاسبات ما است، «یرزقه من حیث لایحتسب»(طلاق، 3) و نه قهر او. «فاتاهم اللّه من حیث لمیحتسبوا»
15* خداوند در دلها تصرّف مىكند. گاهى آرامش نازل مىكند: «أنزل السّكینة فى قلوب المؤمنین»(فتح، 4) و گاهى ترس مىافكند. «قذف فى قلوبهم الرعب»
16* حساب توطئهگران اهل كتاب از حساب بقیه آنان جداست. «الّذین كفروامن أهل الكتاب»
17* در جنگ و جهاد با كفار، تمام محاسبات نباید بر اساس تجهیزات و امكانات مادى باشد. «فاتاهم اللّه من حیث لم یحتسبوا»
18* مطالعه تاریخ، سرگرمى نیست، وسیله عبرت است. «فاعتبروا...» تاریخ، گذرگاه است نه توقّفگاه.
#تفسیر_آسان_قرآن
#صفحه_545
#مقام_رضا
#کمال_دین
#دوستی
#عیب_ها
#ارزش_ایمان
#حزب_الله
#دشمن_خدا
#رضایت_خدا
#صفات_خداوند
#اندیشه_کردن
#جنگ_و_جهاد
#مطالعه_تاریخ
#کانال تفسیر آسان قرآن
https (https://eitaa.com/tafser_asan_quran)
بسم الله الرحمن الرحیم
ان شاء الله نکته هایی از قرآن کریم صفحه 546
1* اسلام، رزمندگان را از مسموم كردن آب و قطع درختان سرزمین دشمن منع مىكند؛ ولى گاهى به دلیل مزاحمت درخت براى حركت رزمندگان و یا براى ضربه زدن به روحیه كافران پیمان شكن، فرمان قطع درخت صادر مىشود. شاید آیه پاسخى به تردید مسلمانان در صحت عمل خویش یا اشكال یهود نسبت به قطع درختان باشد كه قرآن مىفرماید: این فرمان، از طرف خدا بود.
2* در جبهه جنگ، تمام حركات باید زیر نظر فرمانده باشد.«ما قطعتم... فباذن اللّه»
3* فقرزدایى، جزء برنامههاى اصلى اسلام است. «و المساكین»
4* برنامهریزان اقتصادى در نظام اسلامى باید به تعدیل ثروت وعدم تمركز آن در دست یك گروه خاص توجه داشته باشند. «كى لایكون دولة بین الاغنیاء...»
5* سنت پیامبر، لازم الاجرا است. «ما آتاكم الرسول فخذوه»
6* لازم نیست تمام دستورات در قرآن آمده باشد، بلكه هر امر و نهى كه در سخنان پیامبر آمده باشد باید اطاعت شود. «ما آتاكم الرسول فخذوه و ما نهاكم عنه فانتهوا»
7* گرچه افراد نیازمند، نظرى به اموال ما ندارند، «یبتغون فضلاً من اللّه» ولى ما باید آنان را بهرهمند سازیم. «للفقراء»
8* علاقه به وطن، یك حق طبیعى و الهى است كه قابل پیگیرى است. «اخرجوا من دیارهم»
9* كسانى در ادّعاى دیندارى صادقند كه در عین فقر و آوارگى، حامى خدا و رسول باشند. «للفقراء... اخرجوا... ینصرون اللّه... هم الصّادقون»
10* دنیا همراه با آخرت ارزش دارد. «فضلا... و رضواناً»
11* افراد مخلص، الطاف الهى را فضل او مىدانند، نه حق خود. «فضلاً من اللّه»
12* صداقت با عملكرد روشن مىشود نه با شعار. «ینصرون... الصّادقون»
13* امام جوادعلیه السلام از اول شب تا صبح فقط یك دعا مىكرد: «الّلهم قنى شُحّ نفسى» خدایا! مرا از بخل نفسانىام حفظ كن. راوى مىگوید: به امام گفتم: جانم فدایت! من جز این یك دعا از شما نشنیدم! امام فرمود: «فاىّ شىء اشد من الشّحّ» چه چیزى خطرناكتر از بخل است.
14* دوستى پایدار آن است كه به خاطر كمالات، افراد را دوست بداریم، نه به خاطر نام و قبیله و چشمداشت. «یحبّون من هاجر»
15* در ستایش از گروهى، نباید از گروه دیگر غافل شد تا ایجاد حساسیّت شود. در آیه قبل از مهاجرین ستایش شد و این آیه از انصار ستایش مىكند. «یحبون من هاجر الیهم»
16* مهمتر از مهماندوستى، مهاجر دوستى است، زیرا مهمان چند روزى بیشتر نیست، ولى مهاجر مدّتهانزد انسان مىماند. «یحبون من هاجر الیهم»
17* در تجلیل، سلسله مراتب و سوابق حفظ شود. اول مهاجران(آیه قبل) بعد انصار(این آیه) و در آیه بعد از تابعین ستایش شده است.
18* اظهار دوستى كافى نیست، دوستىِ عملى لازم است. «یحبّون... یؤثرون»
19* بخشش با وجود نیاز مهمتر است. «یؤثرون... و لو كان بهم خصاصة»
#تفسیر_آسان_قرآن
#صفحه_546
#اسلام
#رزمندگان
#جبهه_جنگ
#فقرزدایی
#برنامه_ریزان_اقتصادی
#سنت_پیامبر
#وطن
#دینداری
#صداقت
#ستایش
#مهمان_دوستی
#مهاجر_دوستی
#تجلیل
#بخشش
#کانال تفسیر آسان قرآن
https (https://eitaa.com/tafser_asan_quran)
بسم الله الرحمن الرحیم
ان شاء الله نکته هایی از قرآن کریم صفحه 547
1* در آیات 8 تا 10 به عوامل وحدت اشاره شده است:
1. محبّت. «یحبّون من هاجر الیهم»
2. ایثار. «و یؤثرون على انفسهم»
3. دعا. «ربّنا اغفر لنا... ربّنا»
4. خدمت. «تبَوّءُو الدار»
5. دورى از حرص و حسد. «لایجدون فى صدورهم حاجة مما اوتوا...»
6. دورى از بخل. «یوق شحّ نفسه»
7. اخوّت. «اغفر لنا و لاخواننا»
8. سعه صدر و نداشتن كینه. «لاتجعل فى قلوبنا غلاّ للذین آمنوا»
مغفرت و استغفار
2* براى جلوگیرى از سوء تفاهم، ابتدا از لغزشهاى خود استغفار كنیم و سپس لغزشهاى دیگران. «اغفر لنا و لاخواننا»
3* مؤمن، مصونیت از گناه ندارد، ولى هرگاه گناهى مرتكب شد، بلافاصله استغفار مىكند. «اغفر لنا و لاخواننا»
4* دعاى خیر براى گذشتگان، وظیفه آیندگان است. «و الّذین جاؤوا من بعدهم یقولون ربّنا اغفر... الّذین سبقونا بالایمان»
5* تمام مسلمانان با هم برادرند و براى یكدیگر دعا مىكنند. «اغفر لنا و لاخواننا الّذین سبقونا بالایمان»
6* سابقه در ایمان، یك ارزش است. «سبقونا بالایمان»
7* برادرى واقعى، در پرتو ایمان است. «اخواننا الّذین سبقونا بالایمان»
8* در اخوت و برادرى دینى، زمان و مكان و نژاد مطرح نیست. «اخواننا الّذین سبقونا بالایمان»
9* با دعاى خیر، كینهها را از دل دور كنیم. «ربّنا اغفر... لاخواننا... لاتجعل غلاً للذین آمنوا»
10* مؤمن، بدخواه دیگران نیست. «لاتجعل فى قلوبنا غلاً للذین آمنوا»
11* رهبر جامعه اسلامى، باید از روابط منافقان داخلى با دشمنان خارجى آگاه باشد. «الم تَرَ»
12* منافق، برادر كافر است. «نافقوا... لاخوانهم الّذین كفروا»
13* منافق، در مسائل سیاسى و اجتماعى، تابع و مطیع رهبرى اسلامى نیست. «لا نطیع فیكم احداً ابداً»
14* منافقان، حتى به دوستان خود نیز دروغ مىگویند. «و اللّه یشهد انهم لكاذبون»
15* از تبلیغات پر طمطراقِ منافقان نهراسید كه آنان، مرد عمل نیستند و خیلى زود میدان را خالى مىكنند. «لایخرجون... لاینصرون... لیولّن الادبار»
16* عاقبت نفاق، خوارى و تنهایى است. «لاینصرون»
17* مؤمن داراى اُبهت و هیبت است. «لانتم اشد رهبة فى صدورهم»
18* ترس از مردم به جاى ترس از خدا، نشانه روشن نفاق است. «لانتم اشد رهبة فى صدورهم من اللّه»
19* ارزیابى روحیات دشمن و هم پیمانان آنان و شیوه جنگى دشمن لازم است. «لایقاتلونكم جمیعاً الا... تحسبهم جمیعاً و...»
20* مراقب باشید كه منافقان، مناطقى محفوظ و مصون از دسترس شما براى خود درست نكنند كه در این صورت، خطر آنان جدى مىشود. «لایقاتلونكم... الا فى قرى محصّنة»
21* در شناخت افراد و گروهها، به سابقه آنها مراجعه كنید. «كمثل الّذین من قبلهم»
22* رهبر جامعه، باید از تاریخ اقوام و گروهها آگاه باشد. «كمثل الّذین من قبلهم»
23* تاریخ داراى قانون و سنتهاى ثابت است. كفّار اگر راهى را رفتند، مزه تلخ آن را چشیدند، شما هم اگر آن را بروید، خواهید چشید. «ذاقوا وبال أمرهم»
24* تلخىها و شیرینىها، نتیجه عملكرد خود ماست. «وبال امرهم»
25* وسوسهها و تحریكات منافقان، نمونهاى از وسوسههاى شیطان است. «كمثل الّذین... كمثل الشّیطان»
26* وسوسهها و تحریكات منافقان، نمونهاى از وسوسههاى شیطان است. «كمثل الّذین... كمثل الشّیطان»
27* كار انسان بىدین به جایى مىرسد كه شیطان هم از او برائت مىجوید. «انّى برىءٌ منك»
#تفسیر_آسان_قرآن
#صفحه_547
#عوامل_وحدت
#مکتب_کامل
#مصونیت_از_گناه
#مومن
#برادری_واقعی
#بدخواه_دیگران
#رهبر_جامعه_اسلامی
#منافق
#تبلیغات
#ترس_از_مردم
#شناخت_افراد
#وسوسه_ها
#شیطان
#کانال تفسیر آسان قرآن
https (https://eitaa.com/tafser_asan_quran)
بسم الله الرحمن الرحیم
ان شاء الله نکته هایی از قرآن کریم صفحه 548
1* به امید كار خیر وارثان نباشیم، هركس به فكر قیامت خود باشد. «ولتنظر نفس ما قدّمت لغد»
2* محاسبه نفس لازم است. «و لتنظر نفس» (اگر امروز دقّت نكنیم، دقّت فردا سبب شرمندگى خواهد بود. «یوم ینظر المرء ما قدّمت یداه و یقول الكافر یا لیتنى كنت ترابا»(نباء،40))
3* آیندهنگرى و عاقبتاندیشى، لازمهى ایمان است. «ما قدّمت لغد»
4* تقوا، زمینه محاسبه نفس و محاسبه نفس، سبب رشد و تقویت تقوا است.
(«و لتنظر نفس» میان دو «اتّقوا اللّه» قرار گرفته است).
5* هیچ كس در هیچ مرحلهاى خود را ایمن نداند. «یا أیّها الّذین آمنوا اتقوا اللّه... و اتقوا اللّه»
6* غفلت، خطرناكترین آفت انسان است. قرآن مىفرماید: گروهى از مردم، از چهارپایان بدترند، زیرا غافلند، «أولئك كالانعام بل هم أضل أولئك هم الغافلون»(اعراف، 179) بنابراین غفلت از خدا «نسوا اللّه»(توبه، 67)، غفلت از قیامت «نسوا یوم الحساب»(ص، 26) و غفلت از آیات الهى، «اتتك آیاتنا فنسیتها»(طه، 126) باعث سقوط انسان به مرحلهاى پستتر از حیوانیّت مىشود.
7* مؤمنان، در معرض غفلت از یاد خدا هستند و نیاز به هشدار دارند. «یا أیّها الّذین آمنوا اتقوا اللّه... و لاتكونوا كالّذین نسوا اللّه»
8* گام اول سقوط، از خود انسان است، خودفراموشى كیفر الهى است. «نسوا اللّه فانساهم»
9* ناه و انحراف، ثمره غفلت از یاد خداست. «نسوا اللّه فانساهم أنفسهم أولئك هم الفاسقون»
10* استفاده از تمثیل در بیان حقایق معنوى، شیوهاى قرآنى است. «لو أنزلنا هذا القرآن على جبل...»
11* چگونه است كه كوه با آن صلابت، در برابر عظمت قرآن خاشع است، امّا قلب برخى انسانها، از سنگ سختتر؟ «لو أنزلنا هذا القرآن على جبل لرأیته خاشعاً...»
12* امثال و تمثیلات قرآنى، نیاز به تدبّر و تفكّر دارد و گرنه به درستى درك نمىشود. «تلك الامثال نضربها للنّاس لعلّهم یتفكّرون»
13* معبود واقعى، وجودى است كه علم و رحمت و قداست و عزّت و قدرت و عظمت و احاطه كامل را داشته باشد و چون این صفات مخصوص خداوند است، پس معبودى جز او نیست.
14* فرمانروایى خداوند، از هر گونه ظلم و كاستى به دور است و مملوّ از قداست مىباشد. «القدوّس السلام»
15* خداوند هیچ گونه ضررى به خلق خود نمىزند. «السلام»
16* خداوند، آفرینندهاى است كه در آفرینش مخلوقاتش، از كسى یا جایى الگوبردارى نكرده است، بلكه خود، صورت بخش پدیدههاست. «الخالق البارىء المصوّر»
17* قدرت خداوند همراه با حكمت است نه ستم و تجاوز. «هو العزیز الحكیم»
#تفسیر_آسان_قرآن
#صفحه_548
#وارثان
#کار_خیر
#محاسبه_نفس
#عاقبت_اندیشی
#ایمن
#غفلت
#خطرناکترین_آفت_انسان
#هشدار
#گام_اول_سقوط
#ثمره_غفلت_از_یاد_خدا
#گناه
#تمثیل
#معبود_واقعی
#فرمانروایی
#قدرت_خداوند
#کانال تفسیر آسان قرآن
https (https://eitaa.com/tafser_asan_quran)
بسم الله الرحمن الرحیم
ان شاء الله نکته هایی از قرآن کریم صفحه 549
1* جامعه ایمانى حق ندارد با دشمنان خدا، رابطه دوستانه و صمیمانه داشته باشد. «یا أیّها الّذین آمنوا لاتتخذوا عدوّى و عدوّكم أولیاء»
2* ایمان به خداوند با برقرارى پیوند دوستى با دشمن خدا سازگار نیست. «یا ایّها الّذین آمنوا لاتتّخذوا عدوّى... أولیاء»
3* دشمن خدا در حقیقت دشمن مؤمنان نیز هست. «عدوّى و عدوّكم»
4* القاى مودّت و ابراز دوستى با دشمنان، جرأت آنان را در برابر مؤمنان بیشتر مىكند. «تلقون الیهم بالمودّة و قد كفروا بما جاءكم من الحقّ»
5* اوامر و نواهى خود را به طور مستدل بیان كنید. «لاتتخذوا... قد كفروا... یخرجون الرسول و ایّاكم»
6* در سیاست خارجى، برقرارى رابطه و قطع روابط باید بر اساس ملاكهاى دینى باشد. «لاتتخذوا عدوّى و عدوّكم أولیاء»
7* دین از سیاست جدا نیست. (فرمان قطع رابطه با دشمنان یك دستور سیاسى است كه در متن قرآن آمده است). «لاتتخذوا عدوّى و عدوّكم أولیاء»
8* دشمنى كفّار با شما به خاطر ایمان شما به خداست. «أن تؤمنوا باللّه ربّكم»
9* اسلام خواهان عزّت مسلمانان است. (اظهار مودّت به گروهى كه به مكتب شما كافرند و بر ضدّ شما توطئه مىكنند، ذلّت است). «تلقون الیهم بالمودّة و قد كفروا بما جاءكم من الحق»
10* توجّه به علم خداوند، سبب كاهش گناهان است. «أنا أعلم بما أخفیتم»
11* چه بسیارند افرادى كه در آغاز رزمنده بودند، ولى در اثر رابطه با دشمنان، بد عاقبت شدند. «خرجتم جهاداً فى سبیلى و ابتغاء مرضاتى... ضلّ سواء السّبیل»
12* فكر تأمین منافع از طریق روابط سرّى با دشمنان دین، بیراهه رفتن و حركتى بىفرجام است. «و من یفعله منكم فقد ضلّ سواء السّبیل»
13* حضرت علىعلیه السلام در نامه 53 نهج البلاغه خطاب به مالك اشتر مىنویسد: «ولكن احذر كلّ الحذر من عدوّك بعد صلحه فانّ العدوّ ربّما قارب لیتغفّل» حتّى بعد از صلح، از خدعه دشمن برحذر باش؛ زیرا دشمن گاهى به شما نزدیك مىشود تا شما را غافلگیر كند.
14* دلیل قطع رابطه با كفّار پنج چیز است:
الف) مكتب شما را قبول ندارند. «كفروا بما جاءكم من الحق»
ب) رهبر و امّت را تحمّل نمىكنند. «یخرجون الرسول و ایّاكم»
ج) اگر سلطه یابند، دشمنى خود را اعمال مىكنند. «ان یثقفوكم...»
د) با دست و زبان، آزارتان مىدهند. «یبسطوا الیكم أیدیهم و ألسنتهم»
ه) مىخواهند كه شما از دین برگشته و مرتد شوید. «ودّوا لو تكفرون»
15* خاموشى دشمن، نشانهى دوستى او نیست بلكه فرصت ضربه زدن نیافته است. «ان یثقفوكم یكونوا لكم اعداءً»
16* دشمن هم تهاجم نظامى دارد، «یبسطوا الیكم أیدیهم» هم تهاجم فرهنگى. «و السنتهم»
17* تا كفر نورزید، دشمن از شما راضى نمىشود. «ودّوا لو تكفرون» (در آیه 217 سوره بقره نیز مىخوانیم: «لایزالون یقاتلونكم حتّى یردّوكم عن دینكم ان استطاعوا»)
18* با توجّه به آیات قبل كه بعضى از مسلمانان به خاطر دریافت حفظ بستگان خود، مخفیانه یا آشكارا با كفّار دوستى و مودّت داشتند، این آیه مىفرماید: برائت از كفّار و مشركان را از حضرت ابراهیم و یارانش بیاموزید.
19* در قرآن دو مرد و دو زن، به عنوان الگوى مؤمنان معرّفى شدهاند:
از مردان، یكى حضرت ابراهیمعلیه السلام، «قد كانت لكم أسوة حسنة فى ابراهیم» و دیگرى پیامبر اسلامصلى الله علیه وآله است. «لكم فى رسول اللّه أسوة حسنة»(احزاب، 21)
و از زنان، یكى همسر فرعون و دیگرى حضرت مریم است(گرچه پیروان حضرت ابراهیم نیز الگو معرفى شدهاند «قد كانت لكم اسوة فى ابراهیم و الذین معه» كه قرآن در آیات 11 و 12 سوره تحریم، آنان را در برابر همسران حضرت نوح و لوط، به عنوان زنانِ الگو معرّفى مىكند و مىفرماید: «ضرب اللّه مثلاً للذین آمنوا امرئة فرعون... و مریم ابنت عمران»
البتّه در روایات افراد دیگرى همچون امام حسینعلیه السلام «فلكم فىّ اسوة»(مقتل ابى مخنف، ص 86) و حضرت زهراعلیها السلام نیز به عنوان الگو معرفى شدهاند. چنانكه حضرت مهدىعلیه السلام مىفرماید: «و فى ابنة رسول اللّه لى اسوة حسنة»(بحار، ج 53، ص 180) دختر رسول خدا، الگوى نیكوى من است.
20* در تربیت و تبلیغ، ارائه نمونهى عینى و عملى و الگو لازم است. «قد كانت لكم أسوة حسنة»
21* هم انبیا الگو هستند و هم پیروان و تربیت شدگان آن بزرگواران. «أسوة حسنة فى ابراهیم و الّذین معه»
22* گذشت زمان، نقش الگوهاى دینى و معنوى را كم رنگ نمىكند. حضرت ابراهیم مىتواند براى امروز ما الگو باشد. «كانت لكم أسوة حسنة فى ابراهیم»
23* صلابت و صراحت در اظهار برائت از مشركان، یك ارزش است. «اذ قالوا لقومهم انّا بُرءآؤا منكم»
24* برائت باید مكتبى و هدفدار باشد نه انتقامى. «بدا بیننا و بینكم العداوة والبغضاء ابداً حتّى تؤمنوا»
25* معناى توكّل گوشهگیرى و انفعال نیست، بلكه در كنار اعلام برائت صریح و موضعگیرى شدید نسبت به مشركان، توكّل معنا دارد. «انّا برءآؤا... كفرنا... توكّلنا»
26* توكّل و انابه باید تنها به درگاه خدا باشد. «علیك توكّلنا و الیك انبنا»
27* دین و سیاست در كنار هم هستند، برائت از كفّار، در كنار طلب مغفرت از خدا. یك دعا رنگ سیاسى دارد و دعاى دیگر رنگ معنوى. «ربّنا لاتجعلنا... و اغفرلنا»
#تفسیر_آسان_قرآن
#صفحه_549
#جامعه_ایمانی
#دشمنان_خدا
#پیوند_دوستی_با_دشمن
#مستدل
#سیاست_خارجی
#سیاست
#اسلام
#رزمنده
#دشمن_شناسی
#تهاجم_فرهنگی
#بستگان
#الگوی_مومنان
#تربیت
#صلابت
#برائت
#توکل
#کانال تفسیر آسان قرآن
https (https://eitaa.com/tafser_asan_quran)