بسم الله الرحمن الرحیم
ان شاء الله نکته هایی از قرآن کریم صفحه 549
1* جامعه ایمانى حق ندارد با دشمنان خدا، رابطه دوستانه و صمیمانه داشته باشد. «یا أیّها الّذین آمنوا لاتتخذوا عدوّى و عدوّكم أولیاء»
2* ایمان به خداوند با برقرارى پیوند دوستى با دشمن خدا سازگار نیست. «یا ایّها الّذین آمنوا لاتتّخذوا عدوّى... أولیاء»
3* دشمن خدا در حقیقت دشمن مؤمنان نیز هست. «عدوّى و عدوّكم»
4* القاى مودّت و ابراز دوستى با دشمنان، جرأت آنان را در برابر مؤمنان بیشتر مىكند. «تلقون الیهم بالمودّة و قد كفروا بما جاءكم من الحقّ»
5* اوامر و نواهى خود را به طور مستدل بیان كنید. «لاتتخذوا... قد كفروا... یخرجون الرسول و ایّاكم»
6* در سیاست خارجى، برقرارى رابطه و قطع روابط باید بر اساس ملاكهاى دینى باشد. «لاتتخذوا عدوّى و عدوّكم أولیاء»
7* دین از سیاست جدا نیست. (فرمان قطع رابطه با دشمنان یك دستور سیاسى است كه در متن قرآن آمده است). «لاتتخذوا عدوّى و عدوّكم أولیاء»
8* دشمنى كفّار با شما به خاطر ایمان شما به خداست. «أن تؤمنوا باللّه ربّكم»
9* اسلام خواهان عزّت مسلمانان است. (اظهار مودّت به گروهى كه به مكتب شما كافرند و بر ضدّ شما توطئه مىكنند، ذلّت است). «تلقون الیهم بالمودّة و قد كفروا بما جاءكم من الحق»
10* توجّه به علم خداوند، سبب كاهش گناهان است. «أنا أعلم بما أخفیتم»
11* چه بسیارند افرادى كه در آغاز رزمنده بودند، ولى در اثر رابطه با دشمنان، بد عاقبت شدند. «خرجتم جهاداً فى سبیلى و ابتغاء مرضاتى... ضلّ سواء السّبیل»
12* فكر تأمین منافع از طریق روابط سرّى با دشمنان دین، بیراهه رفتن و حركتى بىفرجام است. «و من یفعله منكم فقد ضلّ سواء السّبیل»
13* حضرت علىعلیه السلام در نامه 53 نهج البلاغه خطاب به مالك اشتر مىنویسد: «ولكن احذر كلّ الحذر من عدوّك بعد صلحه فانّ العدوّ ربّما قارب لیتغفّل» حتّى بعد از صلح، از خدعه دشمن برحذر باش؛ زیرا دشمن گاهى به شما نزدیك مىشود تا شما را غافلگیر كند.
14* دلیل قطع رابطه با كفّار پنج چیز است:
الف) مكتب شما را قبول ندارند. «كفروا بما جاءكم من الحق»
ب) رهبر و امّت را تحمّل نمىكنند. «یخرجون الرسول و ایّاكم»
ج) اگر سلطه یابند، دشمنى خود را اعمال مىكنند. «ان یثقفوكم...»
د) با دست و زبان، آزارتان مىدهند. «یبسطوا الیكم أیدیهم و ألسنتهم»
ه) مىخواهند كه شما از دین برگشته و مرتد شوید. «ودّوا لو تكفرون»
15* خاموشى دشمن، نشانهى دوستى او نیست بلكه فرصت ضربه زدن نیافته است. «ان یثقفوكم یكونوا لكم اعداءً»
16* دشمن هم تهاجم نظامى دارد، «یبسطوا الیكم أیدیهم» هم تهاجم فرهنگى. «و السنتهم»
17* تا كفر نورزید، دشمن از شما راضى نمىشود. «ودّوا لو تكفرون» (در آیه 217 سوره بقره نیز مىخوانیم: «لایزالون یقاتلونكم حتّى یردّوكم عن دینكم ان استطاعوا»)
18* با توجّه به آیات قبل كه بعضى از مسلمانان به خاطر دریافت حفظ بستگان خود، مخفیانه یا آشكارا با كفّار دوستى و مودّت داشتند، این آیه مىفرماید: برائت از كفّار و مشركان را از حضرت ابراهیم و یارانش بیاموزید.
19* در قرآن دو مرد و دو زن، به عنوان الگوى مؤمنان معرّفى شدهاند:
از مردان، یكى حضرت ابراهیمعلیه السلام، «قد كانت لكم أسوة حسنة فى ابراهیم» و دیگرى پیامبر اسلامصلى الله علیه وآله است. «لكم فى رسول اللّه أسوة حسنة»(احزاب، 21)
و از زنان، یكى همسر فرعون و دیگرى حضرت مریم است(گرچه پیروان حضرت ابراهیم نیز الگو معرفى شدهاند «قد كانت لكم اسوة فى ابراهیم و الذین معه» كه قرآن در آیات 11 و 12 سوره تحریم، آنان را در برابر همسران حضرت نوح و لوط، به عنوان زنانِ الگو معرّفى مىكند و مىفرماید: «ضرب اللّه مثلاً للذین آمنوا امرئة فرعون... و مریم ابنت عمران»
البتّه در روایات افراد دیگرى همچون امام حسینعلیه السلام «فلكم فىّ اسوة»(مقتل ابى مخنف، ص 86) و حضرت زهراعلیها السلام نیز به عنوان الگو معرفى شدهاند. چنانكه حضرت مهدىعلیه السلام مىفرماید: «و فى ابنة رسول اللّه لى اسوة حسنة»(بحار، ج 53، ص 180) دختر رسول خدا، الگوى نیكوى من است.
20* در تربیت و تبلیغ، ارائه نمونهى عینى و عملى و الگو لازم است. «قد كانت لكم أسوة حسنة»
21* هم انبیا الگو هستند و هم پیروان و تربیت شدگان آن بزرگواران. «أسوة حسنة فى ابراهیم و الّذین معه»
22* گذشت زمان، نقش الگوهاى دینى و معنوى را كم رنگ نمىكند. حضرت ابراهیم مىتواند براى امروز ما الگو باشد. «كانت لكم أسوة حسنة فى ابراهیم»
23* صلابت و صراحت در اظهار برائت از مشركان، یك ارزش است. «اذ قالوا لقومهم انّا بُرءآؤا منكم»
24* برائت باید مكتبى و هدفدار باشد نه انتقامى. «بدا بیننا و بینكم العداوة والبغضاء ابداً حتّى تؤمنوا»
25* معناى توكّل گوشهگیرى و انفعال نیست، بلكه در كنار اعلام برائت صریح و موضعگیرى شدید نسبت به مشركان، توكّل معنا دارد. «انّا برءآؤا... كفرنا... توكّلنا»
26* توكّل و انابه باید تنها به درگاه خدا باشد. «علیك توكّلنا و الیك انبنا»
27* دین و سیاست در كنار هم هستند، برائت از كفّار، در كنار طلب مغفرت از خدا. یك دعا رنگ سیاسى دارد و دعاى دیگر رنگ معنوى. «ربّنا لاتجعلنا... و اغفرلنا»
#تفسیر_آسان_قرآن
#صفحه_549
#جامعه_ایمانی
#دشمنان_خدا
#پیوند_دوستی_با_دشمن
#مستدل
#سیاست_خارجی
#سیاست
#اسلام
#رزمنده
#دشمن_شناسی
#تهاجم_فرهنگی
#بستگان
#الگوی_مومنان
#تربیت
#صلابت
#برائت
#توکل
#کانال تفسیر آسان قرآن
https (https://eitaa.com/tafser_asan_quran)
بسم الله الرحمن الرحیم
ان شاء الله نکته هایی از قرآن کریم صفحه 550
1* الگوهاى الهى تاریخ مصرف ندارند. «لقد كان لكم فیهم أسوة حسنة»
2* نه فقط پیامبران، بلكه یاران صادق آنها نیز براى ما الگو هستند. «فیهم»
3* از هدایت كفّار مأیوس نشوید. «عسى اللّه»
4* از تبدیل عداوت به مودّت تعجب نكنید كه خداوند بر هر كارى قادر است. «واللّه قدیر»
5* بد رفتارىهاى گذشته كفّار نسبت به مسلمانان قابل عفو و اغماض است. «و اللّه غفور رحیم»
6* كافران دو دستهاند، گروهى درصدد دشمنى و توطئه علیه مسلمانانند كه در آیات قبل فرمود: چرا شما با آنان اظهار دوستى مىكنید، از آنان برائت بجوئید كه خدا براى شما كافى است. امّا یك دسته از كفّار، علیه شما اقدامى نكرده و در صدد توطئه علیه شما نیستند، این آیه مىفرماید: با آنان به نیكى رفتار كنید و برقرارى رابطه با آنان منعى ندارد.
7* سیاست خارجى اسلام بر اساس جذب و جلب دیگران است و این امر از طرق زیر قابل دستیابى است:
1. نیكى. «تبروّهم» با آنان نیكى كنید.
2. عدالت. «تقسطوا الیهم» نسبت به آنان قسط و عدالت داشته باشند.
3. مهلت تحقیق. «و ان احد من المشركین استجارك فاجره حتّى یسمع كلام اللّه»(توبه، 6) اگر یكى از آنان مهلت خواست، به او مهلت بدهید تا كلام خدا را بشنود.
4. قبول پیشنهاد صلح. «و ان جنحوا للسلم فاجنح لها»(انفال، 61.) اگر براى زندگى مسالمتآمیز آغوش باز كردند، پیشنهاد صلح آنان را بپذیر.
5. كمك مالى. «والمؤلّفة قلوبهم»(توبه، 60) سهمى از زكات براى ایجاد الفت با آنان مصرف شود.
6. ردّ امانات آنان، وفا به عهد با آنان، محترم شمردن پیمانهاى آنان و نیكى به والدین آنان.
بر اساس این آیه، كفّار غیر حربى كه بناى جنگ با مسلمانان را ندارند و در حكومت اسلامى زندگى مىكنند، از حقوق و عدالت اجتماعى برخوردارند.
8* بر اساس آیه (8)، كفّار غیر حربى كه بناى جنگ با مسلمانان را ندارند و در حكومت اسلامى زندگى مىكنند، از حقوق و عدالت اجتماعى برخوردارند.
9* حساب كفّار بىآزار از كفّار آزاررسان جداست. «لم یقاتلوكم... لم یخرجوكم»
10* اسلام دین نیكى و عدالت است، حتّى نسبت به كفّار. «ان تبروّهم و تقسطوا الیهم»
11* حتّى اگر مظلوم شدید، دوستى با كفّار را قطع كنید نه آن كه دست از نیكى بردارید. (نهى از دوستى است نه چیز دیگر). «ینهاكم... ان تولّوهم»
12* تجاوز به سرزمین دیگران و بیرون راندن افراد از وطن خود، ممنوع است و مىتوان با این زورگویان، به عنوان جهاد اسلامى مبارزه كرد. «انما ینهاكم عن الّذین... اخرجوكم من دیاركم»
13* مهریّه زن كافرى كه مسلمان شده، به جامعه اسلامى بپیوندد، به شوهر كافرش داده مىشود، «آتوهم ما انفقوا» و این مهریّه را باید از بیت المال پرداخت.(تفاسیر المیزان، نمونه، فرقان)
14* زنان در انتخاب دین و انجام وظایف دینى تابع شوهر نیستند و حتّى مىتوانند براى حفظ دین خود هجرت نمایند. «جاءكم المؤمنات مهاجرات»
15* مدّعیان بازگشت از كفر به ایمان، باید مورد آزمایش و امتحان قرار بگیرند. «جاءكم المؤمنات... فامتحنوهُنّ»
16* هر كجا كه خطر جاسوسى و امثال آن هست، گزینش و آزمایش لازم است. «فامتحنوهُنّ»
17* در برخورد با افراد، ما مأمور به ملاكهاى ظاهرى هستیم، نه وسواس و سوءظن. «فامتحنوهنّ اللّه اعلم بایمانهنّ»
18* نقش ایمان در مسایل خانوادگى و زناشویى بسیار مهم است. اگر زنِ كافرى مؤمن شد، او را به شوهر كافرش برنگردانید زیرا همسر كافر محیط خانواده را ناسالم مىكند. «فان علمتموهنّ مؤمنات فلاترجعوهنّ»
19* سلطه و حكومت كافر بر مسلمان از هر جهت ممنوع است، خواه سیاسى و اجتماعى باشد كه قرآن مىفرماید: «لن یجعل اللّه للكافرین على المؤمنین سبیلاً»(نساء، 141) و خواه خانوادگى باشد كه این آیه مىفرماید: زن مسلمان نباید تحت امر شوهر كافر باشد. «فلاترجعوهنّ الى الكفّار»
20* كفرِ یكى از طرفین ازدواج، منجر به طلاق قهرى مىشود. «فلاترجعوهنّ الى الكفّار»
21* ایمان، زیر بناى ازدواج است و كافر، كفو و همتاىِ مؤمن نیست. «لا هنّ حلُّ لهم ولا هم یحلّون لهنّ»
22* سابقه كفر، مانع ازدواج با تازه مسلمان نیست. «لاجناح علیكم أن تنكحوهنّ»
23* كفر، كلید جدایى است و مسائلى از قبیل ازدواج و عشق به همسر و فرزند و سابقه زندگى مانع جدایى نیست. «ولاتمسكوا بعصم الكوافر»
24* حق باید به حقدار برسد، گرچه با تأخیر باشد. «فاتكم شىء... فآتوا... مثل»
25* آنچه به خاطر ایمان، از فرد مسلمان فوت مىشود، باید توسّط نظام اسلامى جبران شود. «فاتكم شىء... فآتوا»
26* افراد آسیبپذیر باید مورد حمایت قرار گیرند و از بیت المال یا غنائم، خسارت آنها جبران شود. «فاتكم شىء... فآتوا... مثل ما انفقوا»
27* مسایل مالى، لغزشگاه است تقوا و خداترسى لازم است. «فآتوا... مثل ما أنفقوا واتقوا اللّه»
#تفسیر_آسان_قرآن
#صفحه_550
#الگوی_الهی
#هدایت_کفار
#کافران
#سیاست_خارجی_اسلام
#اسلام
بسم الله الرحمن الرحیم
ان شاء الله نکته هایی از قرآن کریم صفحه 551
1* زن، موجودى مستقل، با اراده، انتخابگر و داراى شخصیّت حقیقى و حقوقى مستقل است، تا آنجا كه در صدر اسلام، زنان مستقیماً با پیامبر اسلام گفتگو و اظهار نظر مىكردند. «یا أیّها النّبى اذا جاءك المؤمنات یبایعنك...»
2* دین از سیاست جدا نیست. «المؤمنات یبایعنك» (بیعت، امرى سیاسى است.)
3* امنیّت از موضوعات مورد توجّه نظام اسلامى است؛
هم امنیّت مالى و اقتصادى، «لایسرقن»
هم امنیّت خانوادگى، «لایزنین»
هم امنیّت جانى، «لایقتلن»
هم امنیّت حیثیّتى و عِرضى، «لایأتین بهتان»
و هم امنیّت سیاسى، اجتماعى. «لایعصینك فى معروف»
4* اصلاح عقاید، بر اصلاح رفتار مقدّم است. (ابتدا «لایشركن»، سپس موضوعات دیگر)
5* سلامتِ زن از مفاسد، زمینه سلامت جامعه است. «لایشركن...»
6* در نهى از منكر، با تمام مظاهر منكر مبارزه كنید، اعتقادى «لایشركن»، اقتصادى «لایسرقن»، جنسى «لایزنین»، خانوادگى «لایقتلن اولادهنّ»، اجتماعى. «لایأتین بهتان»
7* حفظ آبروى مردم مهم است و ذرّهاى نباید خدشه دار شود. «لایأتین ببهتانٍ»
8* پیامبر اكرم صلى الله علیه وآله مأمور به دعا و استغفار براى كسانى است كه با او بیعت نمایند. «واستغفر لهنّ»
9* دوست خدا، با كسانى كه مورد غضب او هستند، رابطه دوستى ندارد. «یا أیّها الّذین آمنوا لاتتولّوا»
10* در بینش اسلامى، تمام هستى داراى شعور است و همه به تسبیح خداوند مشغولند. «سبّح للّه ما...»
11* الم بىعمل، به درخت بى ثمر، ابر بى باران، نهر بى آب، زنبور بدون عسل، سوزن بدون نخ و الاغى كه كتاب حمل مىكند، تشبیه شده است.
12* حضرت عیسىعلیه السلام فرمود: «أشقى الناس مَن هو معروف عند النّاس بعلمه مجهول بعمله»(مصباح الشریعه، ص 368) كسىكه نزد مردم به علم معروف است، ولى به عمل معروف نیست، شقىترین مردم است.
13* امام صادقعلیه السلام فرمود: «من لم یُصدّق فعله قوله فلیس بعالم»(كافى، ج 1، ص 36) كسىكه كارهایش تأكید كنندهى گفتارش نباشد، عالم نیست.
14* قبل از این كه انتقاد كنید، به بیان نقاط مثبت بپردازید. شما كه ایمان دارید، چرا عمل نمىكنید؟ «یا ایها الّذین آمنوا... لِمَ... لا تفعلون»
15* یكى از روشهاى تربیت، توبیخ بجا و به موقع است. «لم تقولون ما لا تفعلون»
16* وفاى به عهد، واجب و خلف وعده، از گناهان كبیره است. «كبر مقتاً»
17* جلب رضایت و محبت خداوند، بالاترین تشویق براى مؤمنان است، حتّى برتر از بهشت و امثال آن. «انّ اللّه یحبّ...»
18* كارهاى سخت، انگیزه قوى لازم دارد و بالاترین انگیزهها، محبوب خدا شدن است. «انّ اللّه یحبّ الّذین یقاتلون»
19* در شرایط عادّى، وحدت و اتحاد و دورى از تفرقه لازم است ولى در برابر دشمن، صفوف مؤمنان باید متّحدتر و نفوذناپذیر و مستحكمتر باشد. «صفّاً كانّهم بنیان مرصوص»
20* خداوند، كیفر و پاداش را بر اساس عدل و حكمت خود و عملكرد انسان قرار مىدهد. او از طریق عقل و فطرت و فرستادن پیامبران مردم را هدایت مىكند، هر كس هدایت را پذیرفت، بر هدایتش مىافزاید: «والّذین اهتدوا زادهم هدى»( محمّد، 17) و هر كس با علم و اراده، راه انحراف را انتخاب كند، خداوند او را رها مىكند. «زاغوا ازاغ اللّه»
21* آشنایى با تاریخ بزرگان، سبب تسلّى و دلدارى است. «اذ قال موسى لقومه... لِمَ تؤذوننى»
22* گاهى خودىها بیش از بیگانگان مشكل آفرینى مىكنند. «یا قوم لِمَ تؤذوننى»
23* در نهى از منكر، از اهرم عاطفه استفاده كنید. «یا قوم لِمَ تؤذوننى»
24* اذیّت یاران، نباید سبب قهر و طرد آنها شود. «یا قوم لِمَ تؤذوننى»
25* علم و آگاهى، مسئولیّت آور است. از آگاهان انتظار مىرود كه به علم خود عمل كنند. «لِمَ تؤذوننى و قد تعلمون...»
26* گفتار و رفتارى كه موجب آزار رهبران دینى شود، به انحراف انسان مىانجامد. «لِمَ تؤذوننى... زاغوا»
27* گناه، محرومیّت از هدایت الهى را به دنبال دارد. «واللّه لایهدى القوم الفاسقین»
#تفسیر_آسان_قرآن
#صفحه_551
#زن
#دین
#سیاست
#امنیت
#سلامت_جامعه
#نهی_از_منکر
#حفظ_آبروی
#دوست_خدا
#عالم_بی_عمل
#وفای_به_عهد
#کارهای_سخت
#تاریخ_بزرگان
#انحراف
#گناه
#کانال تفسیر آسان قرآن
https (https://eitaa.com/tafser_asan_quran)
بسم الله الرحمن الرحیم
ان شاء الله نکته هایی از قرآن کریم صفحه 552
1* در تربیت الهى، كلاسهاى متعدّدى وجود دارد كه هر كلاس، مقدّمهى كلاس بعدى و هر استاد تصدیق كننده استاد قبلى است. «و مصدّقاً لما بین یدىّ من التوراة و مبشّراً برسول...»
2* ظلم بر سه نوع است: ظلم به خود، ظلم به مردم و ظلم به مكتب و از این میان، ظلم به دین و مكتب، مهمّترین و بزرگترین نوع ظلم است.(تفسیر اطیب البیان)
3* كسى كه نه بشارت عیسى و نه معجزات پیامبر اسلام را مىپذیرد و همه را یكسره سحر مىداند، مرتكب بزرگترین افترا گردیده و ظالمترین فرد است. «سحر مبین و من اظلم ممن افترى»
4* بزرگترین ظلم، جلوگیرى از رشد و معرفت و حق گرایى و عبادت مردم است. «من اظلم ممن افترى على اللّه»v
5* در روایات بدون شك متواتر مىخوانیم كه پیروزى اسلام بر دیگر ادیان آسمانى، در زمان ظهور حضرت مهدىعلیه السلام تحقّق خواهد یافت.
6* دشمن دائماً در فكر خاموش كردن چراغ هدایت و نور خداست. «یریدون لیطفئوا نور اللّه»
7* اسلام، دین كامل و جاودان است. «واللّه متمّ نوره»
8* پیروزى اسلام به خاطر حقانیّت آن است. «بالهدى و دین الحق لیظهره»
9* آینده از آنِ اسلام است. «لیظهره على الدین كلّه»
10* در آیه قبل، غلبه دین اسلام بر سایر ادیان وعده داده شد، ولى تحقق این وعده سه شرط لازم دارد:
الف) قانون كامل و جهانى كه همان قرآن است، نورى كه خداوند آن را كامل كرده و هیچ كس قدرت خاموش كردنش را ندارد.
ب) وجود رهبر معصوم كه حضرت مهدى، بقیّة اللّه و ذخیره الهى است.
ج) آمادگى مردم كه در این آیه مطرح شده است.
11* حضرت علىعلیه السلام مىفرماید: قیمت شما بهشت است، پس خودتان را ارزان نفروشید: «لیس لانفسكم ثمنٌ الاّ الجنّة فلا تبیعوها الاّ بها»(بحار، ج 70، ص 132)
12* دفع خطر، مهمتر از جلب منفعت است. «تجارة تنجیكم من عذاب الیم»
13* - ایمان، درجات مختلفى دارد. «یا أیّها الّذین آمنوا... تؤمنون»
14* ایمان، تنها باور قلبى نیست، تلاش و جهاد لازم دارد. «تؤمنون... تجاهدون»
15* ایمان و جهاد موسمى و فصلى و مقطعى كارساز نیست، تداوم لازم دارد. «تؤمنون... تجاهدون...» (فعل مضارع نشانه دوام و استمرار است.)
16* حفظ دین، برتر از حفظ مال و جان است و باید براى حفظ دین، از مال و جان گذشت. «تجاهدون فى سبیل اللّه باموالكم و أنفسكم»
17* جهاد از هیچ فردى برداشته نمىشود، گاهى با مال، گاهى با جان و گاهى با مال و جان باید جهاد كرد. «تجاهدون... باموالكم و أنفسكم»
18* در دستورات، از كار سبكتر شروع كنیم تا به كارهاى سنگینتر برسیم. (جهاد با مال قبل از جهاد با جان آمده است). «باموالكم و أنفسكم»
19* ارزش كارها به اخلاص است. «فى سبیل اللّه»
20* چه بسا تلخىها كه به نفع ما باشد ولى ما ندانیم. «تجاهدون... خیر لكم»
21* بهشت را به بها دهند نه بهانه. «تؤمنون... تجاهدون... یدخلكم جنّات»
22* پیروزى را از خدا بدانید، نه از تجهیزات و تجربه و تخصص. «نصرٌ من اللّه»
23* مؤمن باید گام به گام رشد كند، در آیات قبل دعوت به تجارت با خدا بود، در این آیه رسماً به انصار اللّه بودن دعوت مىكند، «كونوا أنصار اللّه» (یعنى براى همیشه بر نصرت قانون و اولیاى الهى پایدار باشید).
24* خداوند نیازى به نصرتِ ما ندارد، زیرا همهى نصرتها و پیروزىها از اوست. «نصر من اللّه» ولى انصار خدا بودن، براى ما افتخار است.
25* خداوند همان گونه كه پیامبرش را تأیید و یارى مىكند، «و أیّدناه بروح القدس» پیروانش را نیز یارى مىكند. «فایّدنا الّذین آمنوا»
#تفسیر_آسان_قرآن
#صفحه_552
#تربیت
#ظلم
#پیروزی_اسلام
#دشمن
#اسلام
#ایمان
#جهاد
#اخلاص
#مومن
#نصرت
#کانال تفسیر آسان قرآن
https (https://eitaa.com/tafser_asan_quran)
بسم الله الرحمن الرحیم
ان شاء الله نکته هایی از قرآن کریم صفحه 553
1* سوره جمعه یازده آیه دارد و در مدینه نازل شده است.
یكى از اهداف اساسى این سوره، ترغیب و تشویق و تحریص مسلمانان به حضور یكپارچه در اجتماع هفتگى نمازجمعه است.
2* در قرآن، هشت بار فرمان توكل، هشت بار فرمان استغفار، پنج بار فرمان عبادت، پنج بار فرمان ذكر و یاد خدا، دو بار فرمان تكبیر و چند بار فرمان سجده آمده است، ولى فرمان تسبیح، شانزده مرتبه آمده است.
3* امام صادقعلیه السلام از رسول گرامى اسلامصلى الله علیه وآله روایت مىكند كه آن حضرت فرمود: هرگاه بندهاى «سبحان اللّه» بگوید، هر آنچه در زیر عرش قرار دارد همراه با او تسبیح گویند و به گویندهى این سخن، ده برابر پاداش داده مىشود و هرگاه «الحمدللّه» بگوید، خداوند نعمتهاى دنیا را بر او ارزانى دارد تا زمانى كه با خداوند ملاقات كند و آنگاه نعمتهاى آخرت بر او ارزانى شود.(تفسیرالمیزان، ج10، ص30)
4* تسبیح خداوند، كفّاره كلماتى است كه در مجالس گفته یا شنیده مىشود. در حدیث مىخوانیم: رسول خداصلى الله علیه وآله هنگامى كه از مجالس برمىخاستند، ذكر «سبحانك الّلهم و بحمدك» را گفته و مىفرمودند: این كلمه، كفّاره مجلس است. «انّه كفّارة المجلس»
5* تسبیح، وسیله نجات است. قرآن درباره حضرت یونسعلیه السلام مىفرماید: «فلولا انّه كان من المسبّحین للبث فى بطنه الى یوم یبعثون»(صافّات، 143.) اگر او تسبیحگو نبود، براى همیشه در شكم ماهى ماندگار بود.
6* برخاستن پیامبر از یك جامعه امّى و آنگاه پرچمدارى علم و حكمت، یك معجزه الهى است. «بعث فى الامّیین رسولاً»
7* تلاوت قرآن، وسیله و مقدمه تزكیه و تزكیه مقدم بر تعلیم و تعلّم است «یتلوا... یزكّیهم... یعلّمهم». (چنانكه در جاى دیگر مىخوانیم: «اتّقوا اللّه و یعلّمكم اللّه»(27) از خداوند پروا كنید تا خداوند، حقایقى را به شما بیاموزد).
8* تزكیه و تعلیم در رأس برنامههاى انبیاست. «یزكّیهم و یعلّمهم»
9* در محیط فاسد نیز مىتوان كار تربیتى كرد. «و ان كانوا من قبل لفى ضلال مبین»
10* در تفاسیر شیعه و سنّى مىخوانیم: هنگامى كه این آیه نازل شد، پیامبر اسلامصلى الله علیه وآله در پاسخ این سؤال كه مراد از «آخرین» در آیه سوم چه كسانى هستند؟، دست مباركشان را بر شانه سلمان گذاشته و فرمودند: اگر ایمان در ستاره ثریّا باشد، مردانى از نسل و تبار این مرد به سراغ آن خواهند رفت.
11* رسالت پیامبر اسلامصلى الله علیه وآله، مخصوص مردم معاصر خود نیست بلكه شامل تمام مردم پس از او، از هر نژاد و اقلیم مىشود. «و آخرین منهم لمّا یلحقوا...»
12* گرچه نبوّت فضل و مقام بزرگى است كه خداوند به هر كس بخواهد عطا مىكند ولى چون حكیم است، این مقام را تنها به اهلش مىدهد. «العزیز الحكیم ذلك فضل اللّه یؤتیه من یشاء»
13* استفاده از تمثیل در بیان حقایق، شیوهاى قرآنى است. (قرآن دانشمندان بىعمل را به الاغ تشبیه كرده است كه به ظاهر سنگین است، ولى در واقع، خفیف است). «مثل الّذین حمّلوا التوراة... كمثل الحمار یحمل اسفاراً»
14* گرچه خطاب این آیه به یهودیان است، ولى آمادگى براى مرگ، وسیلهاى براى سنجش همه مدّعیان ایمان و ولایت الهى است. «فتمنّوا الموت»
15* جلوى بلند پروازىها و تخیّلات نابهجا را باید گرفت. «ان زعمتم... فتمنّوا الموت»
16* ریشه فرار از مرگ، اعمال خود انسانهاست. «و لایتمنّونه ابداً بما قدّمت ایدیهم»
17* ایمان و باور به این كه در قیامت دوباره زنده شده و حضور خواهیم یافت و جرمها كشف خواهد شد، بهترین عامل براى رعایت تقوا در دنیا است. «فینبّئكم»
18* علم خداوند نسبت به حاضر و غایب و ظاهر و باطن یكسان است. «عالم الغیب و الشهادة»
#تفسیر_آسان_قرآن
#صفحه_553
#جمعه
#تسبیح
#معجزه_الهی
#تلاوت_قرآن
#تزکیه
#تعلیم
#سلمان
#ایران
#رسالت
#نبوت
#تمثیل
#آمادگی_برای_مرگ
#قیامت
#علم_خداوند
#کانال تفسیر آسان قرآن
https (https://eitaa.com/tafser_asan_quran)
بسم الله الرحمن الرحیم
ان شاء الله نکته هایی از قرآن کریم صفحه 554
1* در اسلام، در میان روزها، روز جمعه از اهمیّت خاصى برخوردار است و روایات در این باره بسیار است كه به برخى از آنها اشاره مىشود:
* پیامبر اكرمصلى الله علیه وآله فرمودند: جمعه، سرور روزهاى هفته و داراى بزرگترین مرتبه در نزد خداوند متعال است.( وسائل الشیعه، ج 5، ص 17)
* جمعه، روز كمك به محرومان و فقراست. در حدیث مىخوانیم كه پرداخت صدقه و انفاق خود را در روز جمعه پرداخت كنید.(وسائل الشیعه، ج 5، ص 67)
* جمعه، عید مسلمانان است.(وسائل الشیعه، ج 5، ص 66)
* جمعه روز ظهور امام زمانعلیه السلام و پایان غیبت آن حضرت است: «یخرج قائمنا یوم الجمعة»(كمال الدین، ص 164)
* در روز جمعه درهاى آسمان براى بالا رفتن اعمال بندگان باز مىشود.(وسائل الشیعه، ج 5، ص 325)
* پیامبر مىفرماید: در روز جمعه خداوند كارهاى نیك را چند برابر و كارهاى زشت را محو مىكند، به درجات مؤمنان مىافزاید، دعاها را اجابت مىكند، بلاها را دور و حاجات مؤمنان را برآورده مىسازد.(وسائل الشیعه، ج 5، ص 63)
هركس روز جمعه به زیارت قبر پدر و مادر یا یكى از آنها برود، گناهانش بخشیده و نام او در زمره نیكان نوشته مىشود.(صلاة الجمعه، ص 245)
در روز جمعه، غسل جمعه را ترك نكنید كه سنّت پیامبر اسلام است و از بوى خوش بهرهگیرید و لباس نیكو در بر كنید.(كافى، ج 3، ص 417)
پیامبر اكرمصلى الله علیه وآله فرمودند: آیا به شما خبر دهم چه كسى اهل بهشت است؟ كسى كه گرما و سرماى شدید او را از اعمال روز جمعه باز ندارد.(كنزالعمال، حدیث 21085)
در روز جمعه تا آنجا كه توان دارید، كارهاى خیر انجام دهید. «و لیفعل الخیر ما استطاع»(وسائل الشیعه، ج 5، ص 78)
براى كسىكه در روز جمعه به نظافت پردازد و ناخن و موى سر و صورت خود را كوتاه كند و مسواك زند... و به سوى نماز جمعه برود، هفتاد هزار فرشته او را بدرقه كنند و براى او استغفار و شفاعت نمایند.(مستدرك، ج 6، ص 46)
2* ّهركس سه جمعه پى در پى بدون عذر موجّه نماز جمعه را ترك نماید، نام او به عنوان منافق ثبت مىشود. «من ترك الجمعة ثلاثة متتابعة لغیر علّة كتب منافقاً»(مستدرك الوسائل، ج 8، ص 407)
3* رسول گرامى اسلامصلى الله علیه وآله فرمود: هر كس در زمان حیات و یا پس از مرگ من، نماز جمعه را از روى انكار یا استخفاف و سبك شمردن ترك كند، خداوند كارش را جمع نمىكند، در امورش بركت قرار نمىدهد و حج و صدقه او قبول نیست، مگر آن كه توبه كند.(مستدرك الوسائل، ج 6، ص 10)
4* هنگامىكه امام جمعه براى خواندن خطبه مىایستد، بر مردم لازم است كه سكوت كنند(بحارالانوار، ج 89، ص 256) و نماز نخوانند(وسائل الشیعه، ج 5، ص 39) و با ادب بنشینند.(كنز العمّال، ج 7، ص 746)
5* حضور در نماز جمعه، نشانه ایمان است. «یا ایّها الّذین آمنوا اذا نودى للصّلاة...»
6* براى حضور در نماز جمعه، شتاب كنید. «للصّلاة من یوم الجمعة فاسعوا»
7* براى حضور در نماز جمعه، باید موانع موجود را برطرف كرد. «و ذروا البیع» (رها كردن كسب و كار و تجارت از باب نمونه است وگرنه همه كارها را باید در هنگام نماز، رها كرد و در نماز جمعه حضور یافت.)
8* زمان تعطیلى كسب و كار و تجارت به خاطر عبادت، نباید زیاد به درازا كشیده شود. (در آیه قبل، فرمان ترك داد و ستد صادر شد و در این آیه بلافاصله پس از انجام عبادت آن منع برطرف شد). «فاذا قضیت الصّلاة فانتشروا فى الارض...»
9* خداوند، تعطیل بازار مسلمانان و رهاكردن كار، حتى در یك روز كامل را نمىپسندد. «فاذا قضیت الصّلاة فانتشروا»
10* تلاش براى دنیا نباید همراه با غفلت از یاد خدا باشد. «و ابتغوا من فضل اللّه واذكروا اللّه كثیراً»
11* یاد خدا در همه حال لازم است، چه در حال عبادت، «فاسعوا الى ذكر اللّه» و چه در حال تجارت. «و ابتغوا من فضل اللّه واذكروا اللّه»
12* در تفاسیر مىخوانیم: پیامبر گرامى اسلامصلى الله علیه وآله مشغول خواندن خطبههاى نماز جمعه بود كه كاروان تجارى همراه با طبل و دُهل و سر و صدا وارد مدینه شد. بیشتر نمازگزاران به سراغ كاروان رفتند و حضرت را كه در حال ایستاده مشغول ایراد خطبه بود، تنها گذاشتند. این آیه نازل شد و آنان را توبیخ كرد.
آیه به جاى انتقاد از ترك خطبه و نماز، از تنها گذاردن پیامبر، انتقاد مىكند. آرى، شكستن حرمت رهبر آسمانى از شكستن خطبه و نماز مهمتر است.
13* در تبلیغ، مسایل مادّى را نفى نكنید بلكه برترى معنویات را مطرح كنید. «ما عنداللّه خیر من اللهو و من التجارة»
14* براى كسب رزق، عبادت را رها نكنید تا به سراغ تجارت بروید. بلكه ابتدا عبادت كنید و سپس به سراغ تجارت بروید، كه رزق به دست خداست. «ما عند اللّه خیر... و اللّه خیر الرازقین»
15* سیماى سوره منافقون
این سوره همانند سوره جمعه، یازده آیه دارد و در مدینه نازل شده است.
بیان ویژگىهاى منافقان، اختصاص به این سوره ندارد و در بسیارى از سورههاى قرآن، به ویژه سورههاى مدنى، به ویژگىهاى روحى و رفتارى آنان اشاره شده است. جامعترین سوره در باره منافقان، سوره توبه است كه در حدود یكصد آیه به بیان ویژگىهاى آنان پرداخته است.
16* منافق، از كلمه حق، استفاده باطل مىكند. «قالوا نشهد انّك لرسول اللّه»
17* چرب زبانى و چاپلوسى، شیوه منافقان است. «نشهد انّك لرسول اللّه»
18* به هر اظهار ارادت وادّعاى حمایت دل خوش نكنید. «نشهد انك لرسول... لكاذبون»
19* بر خلاف اعتقاد، سخن گفتن دروغ است، گرچه آن سخن راست باشد. (خداوند، سخن منافقان را كه به پیامبر اسلام مىگفتند: تو پیامبر خدا هستى، دروغ مىداند، چون آنان بر خلاف اعتقاد خود مىگفتند، گرچه در واقع پیامبر رسول خدا بود). «قالوا نشهد... و اللّه یشهد انّ المنافقین لكاذبون»
20* رهبر جامعه اسلامى، بیش از همه باید مراقب توطئههاى منافقان باشد. در این سوره شخص پیامبر مخاطب قرار گرفته است، گرچه همه مسلمانان مسئولند: «اذا جاءك، نشهد انّك، رأیتَهم، تعجبك اجسامهم، تسمع لقولهم، فاحذرهم، استغفرتَ لهم»
21* كار فرهنگىِ منافقان، استفاده از دین علیه دین است. «اتّخذوا ایمانهم جُنّة... فصدّوا عن سبیل اللّه»
22* سرانجام نفاق، كفر است. «ذلك بانّهم آمنوا ثم كفروا»
23* انسان با نفاق، بر قلب خود مهر مىزند و آن را از درك حقایق محروم مىسازد. «فطبع على قلوبهم فهم لایفقهون»
24* به هر قیافهاى اعتماد نكنیم كه قیافه زاهدانه دلیل تقوا نیست. در برخى موارد، ظاهر زیبا وسیله فریب مردم است. «تعجبك اجسامهم»
25* از دشمن داخلى بیشتر بترسید. «هم العدو»
26* دشمن را بشناسیم و فریب ظاهر و سخنان او را نخوریم. «تعجبك اجسامهم... تسمع لقولهم... هم العدوّ فاحذرهم»
#تفسیر_آسان_قرآن
#صفحه_554
#روز_جمعه
#جمعه
#غسل_جمعه
#نماز_جمعه
#نماز_نخوانند
#با_ادب_بنشینید
#بازار_مسلمانان
#غفلت
#حرمت_اهبر_الهی
#منافق
#چرب_زبانی
#چاپلوسی
#دروغ
#رهبر
#دین_علیه_دین
#نفاق
#دشمن_داخلی
#دشمن_شناسی
#کانال تفسیر آسان قرآن
https (https://eitaa.com/tafser_asan_quran) (https://eitaa.com/tafser_asan_quran)