eitaa logo
تاریخ حوزه طهران
1.2هزار دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
61 ویدیو
5 فایل
✍️به پژوهش و نگارش حمید سبحانی صدر ارتباط با ما: https://eitaa.com/hamid_sobhani_sadr
مشاهده در ایتا
دانلود
🕌 سال ۱۳۳۸ش با صبیۀ آیت‌الله ازدواج کرد و حوالی سال ۱۳۴۰ش به اصرار پدر، از قم به تهران بازگشت. 🔹او فعالیت خود را از تدریس و کفایه در آغاز کرد و در همان دوران در مدرسۀ مروی، با برخی از دوستانش از جمله مباحثات و گفتگوهای فقهی و فلسفی داشت. 📚 از دیگر فعالیت‌های علمی او در آن سال‌ها این بود که با بازگشت به تهران، به محفل پربار آن استاد عالیقدر رفت و آمد داشت و از دروس فلسفه و اسفار ایشان استفاده می‌برد. 🕌اوایل سال ۱۳۴۲ش که (در میدان فردوسی تهران) تحت‌نظر آیت‌الله سرخه‌ای ساخته شد، آیت‌الله مهدوی کنی به‌عنوان امام جماعت آن مسجد منصوب شد و فعالیت تبلیغی و مبارزاتی خود را آغاز نمود. 🕌 @feyziye_tehran
🗓 به مناسبت ۲۴ دی سالروز رحلت در سال ۱۳۵۳ش ✍ در سال ١٣٨٠ق، آیت‌الله به تهران آمد و از آن تاریخ تا پایان عمر شریفش، در این شهر اقامت گزید. ایشان در بدو ورود به تهران در واقع در اقامۀ جماعت می‌کرد و در تدریس می‌نمود. 🍃 کم‌کم وسعت دانش و موقعیت اجتماعی ایشان زمینۀ حضورش در را فراهم کرد. علامه رفیعی قزوینی در خانه‌ای که در مجاورت مسجد جامع قرار داشت و از قدیم، محل اسکان اعلم علمای تهران بود و پیش از ایشان، شخصیت‌هایی چون آقا ، و آیت‌الله العظمی در آن سکونت داشتند، اقامت گزید و در شبستان به اقامۀ جماعت پرداخت. 📚 در این مدت، عمدۀ تدریس ایشان در منزل بود، با این‌حال گاهی نیز در حضور می‌یافت و به تدریس می‌پرداخت. ✨در این دوران مسئلۀ مرجعیت آیت‌الله رفیعی قزوینی مطرح و رسالۀ ایشان منتشر شد. بنابر برخی نقل‌ها آیت‌الله العظمی خوانساری که مرجع اول تهران بود، گاهی به‌طور نامحسوس، وجوهات شرعی مردم را به‌سوی ایشان روانه می‌کرد تا امر مرجعیت ایشان در شهر تهران به‌خوبی تقویت شود. 🕌 @tarikh_hawzah_tehran
🗓 به مناسبت اول محرم، سالروز رحلت درباره نخستین ایام استفاده خود از محضر آیت الله رفیعی قزوینی می‌فرمودند: «هفته دوم آمد و يك دو روزى بگذشت و باز بعد از درس به من اشاره كرد كه شما باشيد. من نشستم و رفقا رفتند و فرمود: شما اظهار داشتيد كه شرح قيصرى بر را در محضر آقاى درس خوانده‌ايد. گفتم: آرى. فرمود: را درس خوانده‌ايد؟ گفتم: خير. فرمود: حاضر هستيد كه مصباح الأنس را با هم، مشروط به اين كه دو به دو من و شما باشيم، مباحثه كنيم؟ دست و زانويش را بوسيدم و اشك شوق در چشمم حلقه زد و عرض كردم: من كه باشم كه بر آن خاطر عاطر گذرم‌ لطفها مى‌كنى اى خاك درت تاج سرم‌ خود آن جناب مصباح الأنس را در محضر آقا كه محشى مصباح الأنس است، تلمذ كرده است و در پيشگاه استادان نامورى چون: آقا ، و آقا ، و آقا ، و بزرگان‌ ديگر زانو زده است. و حقّا عالمى جامع علوم عقلى و نقلى بود، در رياضيات و هيئت هم درس خوانده بود. اين بنده پنج سال در محضرش تشرّف داشت و از خرمن معارفش خوشه و توشه برداشت.» 🕌 @tarikh_hawzah_tehran
🗓 به مناسبت ۲۹ مهر سالگرد رحلت ✍ آیت‌الله مهدوی کنی از نوادر روزگار ما بودند. در چرایی این ادعا باید به شخصیت ذو ابعاد ایشان اشاره کنم. شخصیتی که در کنار احراز مقام اجتهاد که نتیجه سالها شاگردی در محضر امام خمینی ره و دیگر اساتید حوزه علمیه قم بود، در فلسفه و حکمت هم سالیانی در قم، تهران و قزوین از محضر بهره برده بودند. این جنبه‌های علمی و تدریس در حوزه و جلسات علمی با مفاخری چون آیت‌الله در آغاز بازگشت به تهران یعنی حدود سال ۱۳۴۰، مانع از روابط اجتماعی ایشان با عامه مردم نشد و پس از بنای ، در سال ۱۳۴۲ در این مسجد مستقر شدند‌. از همان زمان جلسات خصوصی خود را با جمعی از دوستان روحانی، در همراهی با نهضت امام خمینی ره شکل دادند که تا پیروزی انقلاب ادامه داشت. توان مدیریتی آیت‌الله مهدوی کنی نکته‌ای بسیار حائز اهمیت است. مدیریت ، وزارت کشور و مدتی نخست‌وزیری، آن هم در آن سالهای پیچیده نخست انقلاب، از نقاط برجسته شخصیت ایشان است. از سوی دیگر توجه به امر آموزش و تربیت جوانان در دو نهاد مهم حوزه و دانشگاه و اقدام سازنده و اثرگذار در سالها مدیریت (ع) و تولیت نیز از برکات وجود ایشان است. همه اینها یک طرف، او یک عالم متخلق و ربانی بود. او یک فقیه و سیاستمدار معتدل بود. او یک سرباز دلسوز و وفادار برای مقام ولایت بود که در همه عمر کوشید باری از دوش نظام بردارد، نه اینکه باری بیفزاید! او حتی یک لحظه در راه خدمت به اسلام و انقلاب سستی نورزید. 🕌 @tarikh_hawzah_tehran
✍ مرحوم آیت‌الله پس از آنکه از دروس عالیه اساتید استفاده کرد، اوایل دهه ۵۰ به تهران هجرت کرد و در محضر مرحوم ، ، ، و زانوی تلمذ زد. در آن سالها به درخواست مردم (در حالی که هنوز روستایی جدا از شهر تهران بود) درمسجد آنجا اقامه جماعت و تبلیغ می‌کرد و تا سال ۵۹ در خانه‌ای محقر و روستایی در همان دارآباد سکونت داشت. 🍃آیت‌الله نورانی در ۷ آبان ۱۳۹۰ دار فانی را وداع گفت. ✨ نقل می‌کند: مرحوم برادرم آقاي حاج شيخ محمدرضا ــ رحمة الله عليه ــ در مراجعت از سفر حج ياعمره‌اي به من فرمود: «يك شب در حالي كه جامۀ احرام بر تن داشتم، با همۀ ازدحامي كه براي التجا به كعبۀمعظمه و تمسك به پردۀ مطهر بود، به هر زحمتي خودرا به نزد يك كعبه رساندم؛ولي دستم به پردۀ مطهر نميرسيد. چون مردي كه او هم محرم بود به پردۀ كعبه چسبيده و دستها را به نحو معهود و به نشانۀ نهايت خضوع بر پرده دراز كرده و دعا و راز و نياز مينمود و من هم منتظر بودم كه جا باز شود و به مانند او خضوع و تضرع كنم. ناگهان در آن حال كه كسي به كسي نبود شنيدم كه همان مردي كه تقريبا جلوي من ايستاده و پشتش به من بود، به حق تعالي عرض مي‌كند: خدايا! استادان من حاج شيخ هاشم [قزوینی] و حاج شيخ كاظم[مهدوی دامغانی] را بيامرز و اجر به آنان مرحمت فرما! ديدم صدا آشناست. به زحمت خودم را به كنار او جا دادم و ديدم ايشان آقاي حاج شيخ عبدالله نوراني است.» 🕌 @tarikh_hawzah_tehran
۲۴ دی سالروز درگذشت جامع معقول و منقول 🕌 @tarikh_hawzah_tehran
🗓۲۴ دی سالروز درگذشت 🔻آیت‌الله : «من چون مجرد و فارغ البال بودم، صبح زودتر از همه مى‌رفتم. درس صبح ايشان كه اول فقه مى‌گفت در آن درس فقه يك عده مى‌آمدند مثل مرحوم صادقى تهرانى، بچه‌هاى حاج آقا صدر خواهرزاده‌هاى آقاى ميلانى كه بعداً مرحوم شدند، آقا شيخ فضل الله محلاتى بود، آقاى آقانصرالله پسر آقاى شاه آبادى بود. بنابراين ما هفت سال در درس ايشان شركت كرديم صبح‌ها فقه و بعدازظهرها هم اسفار و فلسفه و امور عامه كه امور كلى است و مباحث وجود احكام وجود و لوازم وجود. آن وقت كتاب اسفار خيلى كم بود. اسفار در آن تاريخ جلدى 200 تومان بود و غالباً چاپ سنگى بود. نداشتم؛ مدرسه مروى مى‌رفتم و از برادر اين معزّى‌ها [حاج شیخ حسن معزی]، كه رفيقم بود از ايشان خواهش كرده بودم كه از كتابخانه مدرسه مروى كتاب اسفار را بگيرد و مى‌رفتم آنجا و شب مطالعه مى‌كردم چه قبل از درس و چه بعد از درس.» 🔻 : «وقتى كه ايشان [حدود سال ۱۳۴۰] از قزوين به تهران منتقل شد، در اين مسجد جامع اول بازار تهران نماز مى‌خواند و منبر مى‌رفت؛ ديگر قزوين را رها كرده بود و حالا آخوند موجه تهران بود. يك شب، بعد از نمازش، ما رفتيم براى شنيدن منبر ايشان. مسجد مملو از جمعيت بود، تمام بازارى‌ها مى‌آمدند، ما هم در همين دهانه درِ مسجد نشستيم. اين اواخر، خود من هم از قم مى‌آمدم تهران، مى‌رفتم دانشگاه. آن وقت كه مى‌رفتم قزوين، از قم مى‌رفتم و كارى به تهران نداشتم ولى اين سال كه مرحوم رفيعى آمده بود تهران، من هم در دانشگاه تهران قبول شده بودم و در مدرسه مروى يك اتاق داشتم. آن شب رفتيم ببينيم آقا چه فرمايشاتى مى‌كنند؛ روى منبر مطالب خوبى فرمودند و درباره معاد صحبت مى‌كردند.» 🕌 @tarikh_hawzah_tehran
سرمایه‌های انسانی حوزه حکمی تهران ✍ در دوره متأخر که حکمایی بزرگ همچون ، ، ، و دیگر بزرگان، مسند نشین تدریس فلسفه و عرفان در بودند، دو طیف از جویندگان حکمت از محضرشان بهره میبردند که در طبقه بعدی تدریس حکمت، نقش آفریدند. یک دسته آنها که در کسوت روحانیت بسر میبردند و متاسفانه جز اندکی، دیگر اثری از آن نسل باقی نمانده و آن قلیل هم کالمعدوم؛ دسته دیگر حکمایی که گرچه برخاسته از هستند، و بعضا در دوران گذشته در لباس روحانیت بودند، اما در این عرصه دیده نمیشوند؛ با این حال سهم بزرگی در حراست از میراث حکمی تهران دارند و متأسفانه قدرشان ناشناخته است. امروز هم که چراغ حکمت در حوزه تهران بسیار کمفروغ شده، این اندک روشنایی که سوسو میکند، بخش عمدهای مرهون همین طیف از اهل حکمت است. بزرگانی چون ، ، ، و دیگران که بهخاطر ضعف در مدیریت صحنه، ارتباطشان با محیط حوزوی قطع شد، اما در حال حاضر تقریبا تنها بازماندگان سلسله حکمی تهراناند. از همین خیل مفاخر حکمی تهران، استاد متخلص به نوشین بود که در روزهای گذشته دار فانی را وداع گفت و متاسفانه قدر او دانسته نشد. 📜مرحوم آیت‌الله در حاشیه لوح تقدیمی خود به مرحوم استاد رضانژاد نوشین (تصویر بالا) مرقوم فرمودند: «هدیه منی الی الأستاد العلامه الفحل الادیب العارف الحکیم الدکتور رضانژاد» 🔹آیت‌الله سید رضی شیرازی در جای دیگری دربارهی استاد رضانژاد به مناسبت ذکر خیری از استاد مشترکشان آیت الله رفیعی قزوینی میفرمایند: «مرد فاضل و آگاه و مسلط بر ادبیات فارسی است و شاعر بزرگواری است و مسلط است بر کتب فلسفه و عرفان، شرح فصوص را شرح کرده، شرح منظومه را شرح کرده و این مرد در فن خودش استادی است و انصافاً مرد جامعی است.» 📖 (حافظان شریعت؛ سیری در حیات علمی و اخلاقی آیت الله سیّد رضی شیرازی؛ ص ۹۴) 🔹 🙏باتشکر از آقای شهاب‌الدین شهرابی که مستندات این نوشتار را در اختیار این کمترین قرار دادند. 🕌 @tarikh_hawzah_tehran
🗓 درگذشت آیت‌الله در ۲۹ شوال ۱۳۹۱ق (۱۳۵۰ش) ✍ ایشان گرچه در زمینه فلسفه و عرفان و سیر و سلوک معنوی بسیار زحمت کشیده بود، اما می‌کوشید تنها جنبه فقاهتی‌شان نمود یابد. از این‌رو معمولا درخواست شاگردانش مبنی بر تدریس حکمت را یا نمی‌پذیرفت، یا منوط به حضور در درس فقه می‌کرد. هم در دوران حضور خود در تهران همین شیوه را اتخاذ کرد. 🔹یکی از دلایل این امر آن است که در آن زمان چنین تشخیص داده بودند که فضای دینی و اجتماعی تهران بیشتر به فقیه و مرجع تقلید نیاز دارد تا حکیم. از این‌رو نمی‌خواستند جنبه‌های فقاهتی‌شان تحت‌الشعاع قرارگیرد. 🔹آیت‌الله شیخ محمدتقی آملی به لحاظ فقهی در رتبه‌ای بود که در جایی می‌دیدم: برخی طلاب را در امر تقلید به ایشان ارجاع داده بودند. 🍁پدر ایشان آخوند از یاران بود و یک روز بعد از شهادت شیخ شهید، بساط اعدام او را هم در فراهم کردند، اما آشفتگی شهر در اثر شهادت شیخ، آنها را از اعدام آخوند منصرف کرد و به تبعید وی رضایت دادند. شیخ محمدتقی در آن دوره، محنت بسیاری از سوی چشید و سرانجام نیز از تهران به نجف رفت. ✨از مهم‌ترین رویدادهای زندگی وی، استفاده از محضر آیت‌الله بود. حکایاتی از تشرف به محضر امام زمان (ع) نیز برای آیت‌الله شیخ محمدتقی آملی بیان شده است. 🕌 @tarikh_hawzah_tehran
🕌 ✍ یکی از مهمترین مدارس علمیه تهران در گذشته، بود که از مراکز مهم تعلیم حکمت در به شمار می‌آمد. این مدرسه توسط منیر السلطنه همسر ناصرالدین شاه و مادر کامران میرزا نایب السلطنه است بنا شد. 🔹مدرسه منیریه در سال ۱۲۷۳ش در مجاورت امامزاده سید نصرالدین (واقع در خیابان خیام فعلی) بنا شد و متأسفانه در طرح احداث خیابان خیام در سال ۱۳۱۱ش در زمان رضاخان بخش عمده‌ای از آن ویران شد و تنها کلاس درس آن در شرق خیابان خیام و تعداد هشت حجره و یک ایوان رفیع که به رواق امامزاده باز می‌شود، در غرب خیابان باقی مانده است. قسمت شرقی تا مدتها زغال دانی بود و سپس توسط متولی موقوفات منیر السلطنه به سفره خانه واگذار شد. ✨درخشان‌ترین دوران مدرسه منیرینه که جمع کثیری از جویندگان علم و حکمت را به سوی خود کشید، دوران حضور حکیم بزرگ، آخوند در آن است که بیش از ۲۵ سال در مدرسه منیریه به تدریس معقول اشتغال داشت و در همین مدرسه هم زندگی می‌کرد. 🔸برخی از مهمترین شاگردان آخوند هیدجی که در مدرسه منیریه از محضر وی بهره برده اند عبارتند از: ، ، ، آخوند و آیت الله . 🔹مدرسه منیریه در حال حاضر کاربری مدرسه ندارد و کاشیکاری‌های آن نیز در سالهای اخیر بازسازی شده است. 🕌 @tarikh_hawzah_tehran
✍سال ۱۳۴۰ و بعد از رحلت گزینه‌هایی برای مرجعیت عامه شیعیان مطرح شد که برخی از این چهره‌های برگزیده در شهرهایی غیر از قم و نجف سکونت داشتند و از جمله ایشان آیت‌الله سید ابوالحسن رفیعی قزوینی بود. در مدت اقامت ایشان در تهران (از سال ۱۳۳۹) و اقامه جماعت در مسجد جامع، مرجعیت ترویج می‌شد و رساله علمیه وی نیز منتشر شد. 🕌https://eitaa.com/tarikh_hawzah_tehran