eitaa logo
هفته‌نامه زن روز
715 دنبال‌کننده
14.7هزار عکس
129 ویدیو
1.5هزار فایل
کانال رسمی هفته‌نامه «زن روز» قدیمی‌ترین نشریه فرهنگی اجتماعی زنان ارتباط با ادمین: @zaneruz97
مشاهده در ایتا
دانلود
هفته‌نامه زن روز
وفا اکرم بادی عهد می کنم تا آخر در کنارش بمانم؛ مثل همیشه. حالا دیگر وقتش است. باید نشان بدهم بی چشم ورو نیستم؛ وفادارم. آن هم در این صحرای داغ. که فرشش بوته های خار است؛ زیر این آفتاب سوزان. سرم را پایین می آورم؛ تسلیم وار. پره های بینی را چند بار باز و بسته می کنم و نفس می گیرم. می خواهم عطر تنش را تا عمق جانم بکشم. جانی تازه به تنم می آید. دست مهربانش را به سر و گوشم می کشد؛ مثل همیشه. ولی نه این بار طعم دیگری دارد. نوازشش بوی غریبی دارد؛ انگارکه طعم جدایی بدهد! طعم قدردانی و طعم خداحافظی! لبخندی آرام می زنم. اشک گوشه ی چشمم را می سوزاند. سرم را به تن و بدنش می کشم. نمی خواهم جدا شوم. می خواهم غصه ام را میان این صحرای وسیع و خشک فریاد بزنم؛ انقدر که از ریگ های داغ و سوزان بگذرد، برود تا چادرها. به احترامش تواضع می کنم. سر و گردنم را پایین می آورم. می نشیند. نوازشم می کند. وقتش می رسد. باید برویم... دست مهربانش را روی سرم می کشد. جسورانه می دوم. باد داغ به صورتم شلاق می زند. عهد کرده ام بی بلا، از میان چشم های دریده شان، از میان گرگ های نیزه دار، سالم برش گردانم. مگر می شود! چشم هایشان خون بارتر از این حرف هاست. می زنم به دل سیاه شان. شمشیرها زیر آفتاب داغ، صیقل خورده و برق می زند. نیزه ها سفیر کشان می آیند و با شمشیرها، توی غبار چرخ می خورند. و خون ها که می پاشند. یک لحظه زمین و آسمان تیره می شود. و داغی خون، گُرده ام را می سوزاند. بی تاب است! به این ور و آن ور که خم می شود، می فهمم تیر آخر کاری تر بوده. گویا دیگر نیرویش از زخم ها تحلیل رفته. می دانم لب های عطش دارش از تشنگی خشک شده و ترک برداشته. یاد آب دوباره چشمم را تر می کند. انگار که دیگرطاقت نشستن ندارد. خم می شوم. پایین می آید. گرگ ها جلو می آیند و دندان تیز نشان می دهند. دوروبرش می چرخم. رم شان می دهم. حمله هایم از پا درشان می آورد؛ تمامی ندارند! تیرها سفیر می کشند. خون سرخش میان داغی صحرا می درخشد. دورش می چرخم؛ شیهه های بلند و سوزناکم لحظه ای دورشان می کند. نزدیکش می شوم. پیشانی بر سینه اش می گذارم... سر و یالم سرخ می شود. @zane_ruz ارتباط با ادمین: @zaneruz97
دمپایی های فرعون! صندل های تمام طلای مشهورترین فرعون «توت عنخ آمون» از طلای خالص بوده که ۱۳۰۰ سال قبل از میلاد مسیح ساخته شده است. در اینجا شما به صندل هایی نگاه می کنید که بیشتر از ۳ هزار سال قدمت دارند. روی کف این صندل تصویر دشمنان به زنجیر کشیده ی این فرعون بزرگ مصر حک شده است. @zane_ruz ارتباط با ادمین: @zaneruz97
آیا امام حسین (ع) زمین محل شهادتشان را خریده بودند؟ بر اساس مستند‌های تاریخی و حدیث اهل بیت علیهم‌السلام، زمانی که امام حسین علیه‌السلام به سرزمین کربلا رسیده و به علم الهی مطلع شدند که در همین سرزمین به شهادت خواهند رسید، این منطقه را خریداری کردند. به عبارت دیگر زمینی که از عاشورای سال ۶۱ هجری تا به امروز پیکر مطهر حضرت سیدالشهدا علیه‌السلام و یاران آن حضرت را در خود جای داده، ملک شخصی امام شهید ما محسوب می‌شود. بر اساس نقل‌های تاریخی و روایت‌های قابل استناد، پیش از واقعه عاشورا، زمین کربلا متعلق به قبیله‌هایی از مردم نینوا و غاضریه بود. امام حسین علیه‌السلام در روز سوم محرم، این زمین یعنی اطراف مزار شریف خود را از صاحبان آن به مبلغ ۶۰ هزار درهم خریداری کرده و دوباره آن را به همان افراد بخشیدند، با این شرط که آن‌ها زائران را به سوی مزار شریف ایشان راهنمایی کرده و از آن‌ها به مدت سه روز پذیرایی کنند. در این باره شیخ بهایی در کتاب کشکول مطلبی را از امام صادق علیه‌السلام ثبت کرده که آن را از جد خود، محمد بن علی جباعی و از سید بن طاووس نقل کرده مبنی بر اینکه آن حضرت فرموده‌اند: حرم امام حسین بن علی علیهماالسلام به فاصله ۴ میل در ۴ میل (به روایتی ۶ فرسخ) همان مکانی است که آن حضرت خریداری کرد. این حرم برای فرزندان امام حسین علیه‌السلام و دوستداران ایشان حلال است، اما برای کسانی که با فرزندان آن حضرت و دوستدارانش مخالفت می‌کنند حرام است؛ و در این سرزمین برکت است. در واقع زمینی در حدود چهل کیلومتر مربع از خاک کربلا را امام حسین (ع) در آن زمان به مبلغ قابل توجهی خریداری کردند و این مقدار از زمین، ملک شخصی آن حضرت محسوب می‌شود. این روایت در کتاب الزیارات نیز ثبت شده است. البته محدث نوری در این باره به نقل از سید بن طاووس نوشته است: محمد بن احمد بن داوود قمی در کتاب الزیارات می‌نویسد که مردم آن منطقه به این شرط امام عمل نکردند. منابع: الزیارات؛ محدث نوری مستدرک الوسائل؛ محدث نوری مجمع البحرین؛ شیخ طریحی کشکول؛ شیخ بهایی @zane_ruz ارتباط با ادمین: @zaneruz97
🔹قرار جلب به دادرسی یعنی چه؟ 🔸زمانی که جرمی اتفاق می افتد، بازپرس، تحقیقات خود را درباره ی جرم آغاز می کند. در واقع بررسی می کند جرم توسط چه کسی اتفاق افتاده و چگونه رخ داده است. زمانی که بازپرس با توجه به اسناد و مدارک به این نتیجه می رسد که جرم توسط متهم اتفاق افتاده است؛ باید قراری صادر کند که به آن قرار جلب دادرسی گفته می شود. کارشناس: نفیسه خانی @zane_ruz ارتباط با ادمین: @zaneruz97
آرامش؛ پس از طوفان (۲) مریم جهانگیری زرگانی هفته ی پیش در اولین قسمت داستان «آرامش؛ پس از طوفان» درباره وحید و سیما خواندیم. زوج میانسالی که بعد از سال ها زندگی بالأخره توانسته بودند برای خودشان خانه ای خریداری کنند. آن ها که در طول این سی سال همراهی نگذاشته بودند هیچ مسأله ای حتی نداشتن فرزند به درخت عشقشان آسیب برساند، حالا به فکر روزهای خوب آینده،به خصوص برگزاری سی امین سالگرد ازدواجشان بودند... و اینک ادامه داستان... @zane_ruz ارتباط با ادمین: @zaneruz97
جامانده از سرخی شهادت طرماح پیرمردی است که باامید رفته و بازگشته، قصد داشته در سرزمین کربلا به سپاه امامش بپیوندد اما زمانی می رسد که گرگ ها کربلا را تاراج کرده اند و سر پسر پیامبر بر فراز نی قرآن می خواند... چنان بی تاب است که از خودبی خود شده، زیر لب ابیات پراکنده ای را زمزمه می کند و اشک می ریزد: «پیچیده شمیمت همه جا ای تن بی سر / چون شیشه عطری که درش گم شده باشد.» حالش من را هم منقلب می کند. دستش را بر سر می کوبد، این بار ضجه می زند: «کو رقیه تا ببیند قاتلی از جنس سنگ / تیغ را بر حلق خشک و تیغ را بر حلق خشک و زخمی بابا گذاشت. هق هق می افتد. چند لحظه ای در سکوت هم پای هم اشک می ریزیم. پر شال مشکی اش را روی گونه ها و محاسن سفیدش می کشد. برای شروع مصاحبه می گویم: جناب طرماح بن عدی، توفیق نداشتیم در روز شهادت سالار شهیدان در کربلا باشیم اما توقیق هم مصاحبتی با شما حال وهوای ما رو کربلایی کرد. بغضی به گلویم چنگ انداخته، چند لحظه سکوت می کنم تا بتوانم وارد مصاحبه شوم، اولین بحثم را پیش می کشم و می گویم: بزرگوار! شما از یاران نزدیک حضرت علی بودین. مطلبی رو درباره دیدار شما با معاویه می خوندم که نشان از عشق و ارادت شما به خاندان اهل بیت ، حتما برای مخاطبین ما دل نشینه که اتفاقات این دیدار رو از زبان خودتون بشنون... @zane_ruz ارتباط با ادمین: @zaneruz97
بسم الله الرحمن الرحیم... 🟢شماره هفته نامه فرهنگی اجتماعی «زن روز» منتشر شد🟢 آنچه در این شماره می‌خوانیم: 🔸جای خالی 🔸مردی که مشروطه را مشروعه می‌خواست 🔸یک رسوایی تحصیلی 🔸ضمیمه خیاطی 🔸و بخش‌های متنوع پزشکی، کدبانوگری، داستان و... 🔺«زن روز» را به قیمت سی هزار تومان از روزنامه‌فروشی‌ها تهیه کنید.🔺 🔹شما همچنین می‌توانید نسخه الکترونیک مجله را از طریق اپلیکیشن طاقچه به قیمت پانزده هزار تومان خریداری نمایید🔹 @zane_ruz
بسم الله القاصم الجبارین... 🖤اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🖤 🏴اعضای محترم کانال زن روز، سلام! صبح شنبه‌تون به‌خیر. ایام سوگواری شهادت مظلومانه سیدالشهدا اباعبدالله‌الحسین و فرزندان و یاران گرامی‌شان را به محضر حضرت مهدی (عج) و شما بزرگواران تسلیت عرض می‌کنیم. عزاداری‌هاتون قبول درگاه حق.🏴 امام علی علیه السلام می‌فرمایند: «تکبر در دوران ریاست، موجب ذلت در زمان برکناری می شود.» (غررالحکم/ج1/ص248) @zane_ruz
رشته پلو با خرما 🧑‍🍳مواد لازم: سینه مرغ: ½عدد پیاز بزرگ: ۱ عدد برنج: ۳ پیمانه رشته پلویی: به مقدار دلخواه زرشک: ۱ قاشق غذاخوری خرما: ۱۰ عدد زعفران: به مقدار لازم نمک، فلفل سیاه، دارچین و زردچوبه: به مقدار لازم کشمش: ¼پیمانه 🧑‍🍳طرز تهیه: ابتدا سینه مرغ را ریش ریش کنید و بگذارید تا خنک شود. در ادامه باید برنج را که از قبل خیس کردید روی حرارت قرار دهید و زمانی که نرم شد، رشته پلویی خرد شده را اضافه کنید و هم بزنید و بعد از نرم شدن رشته پلویی آن را آبکش کنید و کف قابلمه ته دیگ دلخواه قرار دهید و پلو را به همراه کمی دارچین بریزید و در انتها خرماهای شسته شده را روی آن قرار دهید و دم بگذارید. در ادامه یک پیاز را پوست بگیرید و خلالی ریز خرد کنید و به همراه کمی روغن تفت دهید تا طلایی شود سپس کشمش را که از قبل خیس کردید به همراه کمی کره تفت دهید تا پفکی شود و بعد زرشک را اضافه کنید و تفت دهید و این مخلوط را کنار قرار دهید. مرغ ریش شده را به همراه کمی کره و زعفران تفت دهید تا طلایی شود. زمانی که پلو دم کشید داخل دیس بکشید و روی آن را با مرغ و کشمش و خرما تزئین کنید. @zane_ruz ارتباط با ادمین: @zaneruz97
دوستی با حسین علیه السلام خدا مشکلات را می‌فرستد تا ما به خود بیاییم و مُحبِّ حقیقی اهل بیت بشویم و دست از کارهای اشتباه خود برداریم. باید مانند حبیب بن مظاهر(ره) بشویم. حبیب برای حسین دوبار مُرد و زنده شد. روزی حضرت حسین را به خانه دعوت کرد؛ ولی امام حسین دیر کرد. حبیب بالای پشت بام رفت ببیند آقایش کجاست؟ ناگهان از بالا به زمین افتاد و از دنیا رفت. پدرِ حبیب وقتی آمد دید حبیب از دنیا رفته، او ر ا داخل یکی از اتاقها برد و پنهان کرد تا امام حسین علیه السلام او را با این حال نبیند. وقتی حضرت آمد، وارد خانه شد و نشست. بعد از مدتی پرسید:حبیب کجاست؟ پدرش خواست متوجه نشود که حبیب از دنیا رفته ولی ناگهان حضرت فرمود: برو داخل اتاق و حبیب را صدا بزن و بیاور. پدر حبیب برخاست و داخل اتاق رفت و حبیب را صدا زد و گفت: حبیب بلند شو، آقایت تو را می خوانَد. یک وقت حبیب زنده شد، برخاست و خدمت مولایش مشرّف شد 📚دالان بهشت/ج1/ص114 @zane_ruz ارتباط با ادمین: @zaneruz97
هفته‌نامه زن روز
یک رسوایی تحصیلی! نیلوفر حاج قاضی تب داغ کنکور و تمام اخبار و حاشیه های مربوط به این موضوع حساس و حیاتی که می تواند سرنوشت زندگی یک جوان را در دستان قدرتمند خود بگیرد همیشه از موضوعات مورد توجه است. وارد شدن در رشته های خاص و ممتاز دانشگاهی در رشته های علوم تجربی و انسانی آرمان بسیار از جوانان است. اشتیاقی که معمولا دستخوش حاشیه ها، اتفاقات و جنجال های داغ خود می شود. به خصوص که انتشار اخبار مربوط به ورود ۱۰۰۰ داوطلب متقلب به دانشگاه در رشته های عالی و نیز ارائه آمار و ارقام مربوط به دهک های مختلف اجتماعی و وجود فاصله معنادار ناشی از شکاف اجتماعی به دانشگاه، این روزها زخم بزرگی بر پیکر جامعه علمی و مردم وارد آورده. در «نگاه نو» این هفته می‌خواهیم به چگونگی این اتفاق و واکنش‌هایی که نسبت به آن رخ داد، بپردازیم. در بخشی از این نوشتار می‌خوانیم: اما صحبت های وزیر علوم، محمدعلی زلفی گل، سبب واکنش های بیشتری شد. وی در حاشیه جلسه هیأت دولت وقتی در این باره مورد سؤال قرار گرفت، پاسخ های دور از انتظاری داد. او در اظهار جنجالی خود گفت: «با یک هزار نفری که درباره آن ها شائبه تخلف در آزمون سراسری وجود دارد، نمی توان برخورد و آن ها را از تحصیل منع کرد و استفساریه مجلس حکم کرد که «چون این افراد دانشجو شدند و دیگر داوطلب نیستند، باید سر کلاس درس حاضر شده و ادامه تحصیل دهند.» او در ادامه ادعا کرده بود: «وقتی فردی به عنوان دانشجو در کلاس درس حاضر می شود، احضار و اخراج برای او آثار اجتماعی و روحی ـ روانی دارد.» در واقع بنا به اظهارات وزیر، ایشان دغدغه مند آثار روحی و روانی هزار متخلف و متقلب در کنکور هستند، اما انگار برای ایشان و مجموعه شان آسیب های روحی روانی افکار عمومیو صدها داوطلب کنکور که مطابق حق، قانون و صداقت در این آزمون شر کت کرده و از این خبر مورد لطمه واقع شده اند، یا به واسطه تقلب این افراد تراز و رتبه شان جابجا شده و حق مسلم شان پایمال شده، نیستند. همان طور که ذکر شد ایشان ماجرا را به سمت مجلس کشانده، تأکید کرده که تعیین تکلیف این گروه بر اساس استفساریه از مجلس شورای اسلامی صورت گرفته و در آن اسفساریه، مجلس حکم کرده، چون این افراد دانشجو شده اند و دیگر داوطلب نیستند، مشمول رسیدگی یا مجازات نیستند و چون به جای «داوطلب» نام «دانشجو» به آنان اطلاق می شود، باید روی همان صندلی هایی که با تقلب غصب کرده اند همچنان تکیه زده، درسشان را ادامه بدهند. از طرف دیگر وزیر علوم در بیاناتی عجیب یادآور شده: «چون اتفاق تقلب و ورود داوطلبان متقلب مربوط به دوره حضور وی در این سمت نیست پس اقدامی صورت نخواهد گرفت.» در حالی که افکار عمومی جامعه معتقد است ادامه تحصیل هزار متقلب، سیلی به گوش میلیون ها دانش آموز و دانشجو است. شما می‌تونید متن کامل این نوشتار را در صفحه‌های ۸ و ۹ مجله زن روز بخوانید. @zane_ruz ارتباط با ادمین: @zaneruz97
شکر تیغال چیست؟ به گزارش بهداشت نیوز، یدالله مرادی متخصص طب سنتی گفت: «گیاه شکر تیغال که در ساقه بوته ای به نام کنوره توسط حشره ای از راسته قاب بالان به نام خزوکک برای نگه داری تخم ها و نوزاد خود پیله ای می تند به اندازه یک فندق که سفید رنگ است.» متخصص طب سنتی ادامه داد: «جنس پیله این حشره که از ترشحات گیاه کنوره ساخته شده شکر تیغال نام دارد که در زبان محلی به آن شکرکه گفته می شود.» مرادی تصریح کرد: «این پیله سفید رنگ و به اندازه یک فندق بوده و در درمان بسیاری از بیماری ها استفاده می شود که در فارسی به آن شکر تیغال گفته می شود.» @zane_ruz ارتباط با ادمین: @zaneruz97
تکنیک پومودورو با ترفند مدیریت زمان پومودورو، هرگز از درس خواندن و انجام هیچ کاری خسته نمی شوید تکنیک پومودورو می گوید: باید زمان های کاری خود را به بازه های ۲۵+۵ دقیقه ای (یک پومودورو) تقسیم کنید و در هر ۲۵ دقیقه، تمام تمرکز خود را روی انجام یک کار بگذارید، اجازه ندهید هیچ چیز دیگری حواس شما را پرت کند و سعی کنید در تمام این ۲۵ دقیقه، با نهایت سرعت و دقت فقط روی کارتان تمرکز کنید. پس از اتمام زمان ۲۵ دقیقه ای، می توانید یک استراحت کوتاه ۵ دقیقه ای داشته باشید، کمی نرمش کنید یا کمی آب یا قهوه بنوشید؛ پس از استراحت کوتاه، مجدد به مدت ۲۵ دقیقه روی کارتان تمرکز کنید و مثل قبل با سرعت و دقت آن را انجام دهید. با انجام هر ۴ پومودرو، وقت آن است که یک استراحت طولانی مدت داشته باشید و کاری که به آن علاقه دارید را انجام دهید، این استراحت طولانی، می تواند حدود ۱۵ تا ۳۰ دقیقه باشد و در این زمان به شکل آزادانه، هرکاری که می خواهید را انجام دهید تا ذهن تان به اندازه ی کافی استراحت کند. اگر انجام یک کار مشخص، بیش از ۱ پومودورو زمان احتیاج داشت، مشکلی ندارد که تعداد پومودوروهای خود را افزایش دهید، اما نباید زمان یک پومودورو را بیش از ۲۵ دقیقه کنید. اگر قبل از پایان ۲۵ دقیقه، کار خود را به اتمام رساندید، در زمان باقی مانده سعی کنید یک موضوع تخصصی و مرتبط با کارتان را آموزش ببینید. @zane_ruz ارتباط با ادمین: @zaneruz97
دل‌نگاری‌های یک نقاش @zane_ruz
دل‌نگاری‌های یک نقاش @zane_ruz
جای خالی مرضیه ولی حصاری سوم راهنمایی که بودم درس را بوسیدم و گذاشتم کنار. خانواده هم مخالفتی نکردند آن چند سال را هم با درس نخواندن هایم عذابشان داده بودم. دست خودم نبود از هر چی کتاب و درس بود بدم می آمد. وقتی که گفتم دیگر نمی خواهم درس بخوانم آقاجان نگاهم کرد و گفت: «حداقل درست کار کن بذار یک چیزی بشی! دو روز دیگه بتونی سرت بگیری بالا.» فردای همان روز دستم را گرفت و برد مکانیکی آقاجعفر و دستم را گذاشت میان دستان ضمخت و کثیفش و گفت: «فکر کن پسر خودته. پوست و گوشتش مال شما استخونش مال ما، هر گلی زدی انگاری به سر خودت زدی. من همین یه پسر دارم دلم می خواست دکتری و مهندسی بشه و لی انگار قسمت نیست. حداقل ازش یه اوستا کار دربیار.» @zane_ruz ارتباط با ادمین: @zaneruz97
بسم الله الرحمن الرحیم... 🖤اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🖤 🏴سلام! صبح یکشنبه‌تون به‌خیر، عزاداری‌هاتون قبول درگاه پروردگار. سالروز شهادت مظلومانه چهارمین خورشید آسمان ولایت، حضرت امام سجاد علیه‌السلام را به محضر حضرت مهدی (عج) و شما بزرگواران تسلیت عرض می‌کنیم🏴 امام جعفر صادق علیه‌السلام می‌فرمایند: «هر کس تو را گرامى داشت، تو نیز او را گرامى بدار و هر کس به تو بى احترامى کرد، خودت را در مرتبه او قرار مده.» (میزالحکمه/ج ۱۱) @zane_ruz
برخی از خواص شکر تیغال به گفته دکتر یداالله مرادی، متخصص طب سنتی «این گیاه به دلیل خاصیت خلط آوری برای درمان سرفه، سیاه سرفه و سرماخوردگی مفید است و شدت اخلاط و سوزش مری را تسکین می دهد.» وی گفت: «تحقیقات نشان داده استفاده از عصاره گیاه شکر تیغال از طریق حداقل یک یا چند مکانیسم می تواند ترشح اسید معده را منظم کرده، خاصیت ضد زخم داشته باشد و استفاده از آن برای درمان زخم معده مفید است.» مرادی بیان کرد: «گیاه شکر تیغال اثر مثبتی بر تقویت حافظه و قدرت یادگیری دارد و برای رفع افسردگی مفید است. در طب سنتی از ترکیب گیاه شکر تیغال با ژلاتین در آب جوش، برای درمان سرفه ای که بر اثر غلبه خون و صفراست، استفاده می شود.» وی ادامه داد: «این ترکیب، خشونت شش ها را برطرف کرده و صدا را باز می کند، ترکیب این گیاه با شکر و ترنجبین می تواند التهابات گرفتگی صدای کودکانی را که زیاد گریه می کنند، بهبود ببخشد، همچنین مصرف این گیاه برای تقویت صدا و حنجره بسیار مفید است و استفاده از آن، برای رفع خشکی و سوزش گلو مؤثر است.» مرادی تأکید کرد: «از دیگر خواص گیاه شکر تیغال، کمک به تقویت عضلات است و مصرف آن انعطاف پذیری ستون مهره ها را افزایش می دهد.» @zane_ruz ارتباط با ادمین: @zaneruz97
در این چند صباحی که زنده ایم مرتب به وسیله‌ی خدا آزمایش می شویم و هر لحظه‌ی عمر ما آزمایش است. شکست هست، پیروزی هست، سختی هست، راحتی هست، همه چیز هست ولی آنچه بیش از همه مطرح است، آزمایش خداست. ✨شهید ابراهیم همت @zane_ruz ارتباط با ادمین: @zaneruz97
هفته‌نامه زن روز
جسم سخت افزار کامپیوتر درون ما زهرا خالقی محمدی شما کمکم کن انقدر اهمال کاری کردم که از خودم بدم اومده؟ من صبح ها نمی تونم زود ازخواب بیدار شم. تا میام مطالعه کنم اضطراب زیادی میاد سراغم و منم کتاب می بندم و می رم. وقتی برنامه می نویسم و انجامش نمی دم حالت تهوع می گیرم. اگه سر کلاس بخوام سؤال بپرسم به شدت ضربان قلبم بالا میره. می شه خواهش کنم از من سرکلاس سؤال نپرسید، من گریه ام می گیره. نمی خوام جلوی دوستانم حرف بزنم، وقتی حرف می زنم سرم درد می گیرد. برای من جالبه که همه این دانشجویانم مشکلات و موانع جسمیشان را حاصل موانع ذهنی می دانند. یعنی چی؟ کم خونی، پرکاری تیروئید، کم کاری تیروئید و مشکلات قلبی مشکلات گوارشی و هر مانعی که در جسم ما وجود دارد برای بازسازی روان ما مانع ایجاد می کند. وقتی به دانشجویانم می گویم جسم مانند سخت افزار کامپیوتر روان شما عمل می کند این موضوع را جدی نمی گیرند و ابتدا دنبال حل کردن موانع ذهنیشان هستند. و اما بعد جسمی مانند سخت افزار کامپیوتر است. اگر شما سخت افزار کامپیوتر خوبی نداشته باشید یا آن را در طول زمان ارتقا ندهید نمی توانید نرم افزارهای به روز و کاربردی را روی آن نصب کنید پس اولین مرحله در توسعه فردی ساختن لایف استایل جسمی سالم برای خودمونه. در «مشاوره» این هفته می‌خواهیم از اثر جسم آگاهی بر توسعه فردی بگوییم. در بخشی از این نوشتار می‌خوانیم: در پذیرش جسمی این نکته حائز اهمیت است که آیا من با همه تغییراتی که امکان دارد بخواهم در جسمم ایجاد کنم، جسمم را همین گونه که هست می پذیرم و به آن احترام می گذارم و دوستش دارم؟ مراجعی داشتم که همیشه عینک دودی می زد یا لنزهای رنگی استفاده می کرد چون رنگ چشم هایش را دوست نداشت. دانشجویی داشتم که هیچ وقت سر کلاس آنلاین صدایش را وصل نمی کرد، چون از دید خودش صدای غیر جذابی داشت. مراجعی داشتم که می گفت: من همیشه و همه جا با دمپایی یا کفش پاشه بلند هستم، جز زمان خواب، چون از قد خود رضایت نداشت. یا مراجعی که هیچ وقت ماسکش را برنمی داشت چون از نگاه خودش دهان و بینی قشنگی نداشت. یا دانشجویی که همیشه دستکش های توری دست می کرد، به بهانه اگزما و خاک میزها و بعدها در جلسه مشاوره گفت: از انگشت های باریک و دراز خود متنفر است. شما می‌توانید متن کامل این یادداشت را در صفحه‌های ۱۰ و ۱۱ مجله زن روز مطالعه فرمایید. @zane_ruz ارتباط با ادمین: @zaneruz97