eitaa logo
هفته‌نامه زن روز
746 دنبال‌کننده
13.8هزار عکس
119 ویدیو
1.4هزار فایل
کانال رسمی هفته‌نامه «زن روز» قدیمی‌ترین نشریه فرهنگی اجتماعی زنان ارتباط با ادمین: @zaneruz97
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم الله الرحمن الرحیم... 💕اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم💕 💐اعضای محترم کانال زن روز، سلام! صبح‌تون به‌خیر، چهارشنبه‌تون پر از اتفاقات خوب💐 «إِنَّ اللَّهَ لَا يَغْفِرُ أَنْ يُشْرَكَ بِهِ وَيَغْفِرُ مَا دُونَ ذَٰلِكَ لِمَنْ يَشَاءُ ۚ وَمَنْ يُشْرِكْ بِاللَّهِ فَقَدِ افْتَرَىٰ إِثْمًا عَظِيمًا. خداوند (هرگز) شرک را نمی‌بخشد! و پایین‌تر از آن را برای هر کس (بخواهد و شایسته بداند) می‌بخشد. و آن کسی که برای خدا، شریکی قرار دهد، گناه بزرگی مرتکب شده است.» (سوره نساء، آیه ۴۸) @zane_ruz
تمساح استاندارد با فیلمنامه‌ای خونی امیرحسین حیدری «تمساح خونی» اولین اثر جواد عزتی در مقام کارگردان در نخستین اکران خود در چهل ودومین جشنواره ی فجر توانست نظر مثبت منتقدان و مخاطبان حرفه ای سینما را جلب کند و همین امر باعث شد تا عوامل این فیلم با اطمینانی بیش از پیش وارد گود اکران نوروزی شوند و تمساح خونی جزو اولین فیلم های اکران نوروزی سال ۱۴۰۳ روی پرده ی نقره ای سینما برود. اکرانی که در همین روزهای اولیه ی خود با شکستن رکورد فروش اولین روز اکران سینمای ایران، باعث شد آینده درخشانی برای این فیلم رقم بخورد. 🟢تمساح شریف! فیلم تمساح خونی داستانی کوتاه و سرراست دارد. جواد عزتی در اولین کارگردانی خود فضایی متفاوت از جریان کمدی سینمای ایران را پیش گرفته است. تمساح خونی روایت دو جوان پادو است که طی اتفاقی باید ۲۰هزار دلار را یک شب پیش خود نگه دارند تا فردا تحویل شرکت دهند اما تصمیم می گیرند با این پول بزرگ ترین قمار زندگی خود را انجام داده و به زندگی شان سر و سامانی دهند اما با اتفاقاتی غیرمنتظره روبرو می شوند. البته این فیلم نامه ی کوتاه، خود به یکی از ضعف های این فیلم بدل و به نوعی کمبود داستان و دیالوگ با تعقیب وگریزهای خودرویی پر شده است که از فرط تکرار به چاله ملال می افتد و دیگر کارکرد اصلی خود را از دست می دهد. همان طور که پیش از این گفته شد تمساح خونی از جریان معمول سینمای کمدی فاصله دارد و بیشتر به سینمای هالیوود نزدیک است. این فیلم همچون فیلم های هالیوودی دارای تعقیب وگریزهای خودرویی است که هرچند به پای نمونه های غربی خود نمی رسد اما از استاندارد قابل قبولی برای سینمای ایران برخوردار است. شاید مهم ترین ویژگی تمساح خونی را بتوان در نوع کمدی ای که ارائه می دهد، جست وجو کرد. این فیلم اصطلاحا کمدی شریفی دارد که برای خانواده ساخته شده است و مانند اغلب کمدی هایی که پیش از این اکران شده ، صرفا مخاطبان خاصی را شامل نمی شود. در تمساح خونی خبری از شوخی های جنسی نیست و لحظات کمدی فیلم یا برگرفته از شوخی هایی است که در آثار غربی امتحان خود را پس داده یا از هوش خلاق نویسنده این فیلم سرچشمه گرفته است. شما می‌توانید متن کامل این نوشتار را در شماره ۲۸۵۶ هفته‌نامه زن روز مطالعه فرمایید. @zane_ruz ارتباط با ادمین: @zaneruz97
اذان، استثناء است، بلند گفتن اذان اشکالی ندارد آیت الله حائری شیرازی موذن‌ها را تشویق کنید. مساجدی که به نحو متعارف صدای اذان را بلند می‌کنند، تشویق کنید. یکی دو تا مریض را بهانه نکنید. اذان استثناء است. در صدر اسلام هم مریض بود، اما اذان استثناء بود. آن مساجدی که هنگام اذان صبح باز هستند، اینها از شهرها دفع بلا می‌کنند. آن امام جماعت‌هایی که نماز صبح را اقامه می‌کنند، اینها به جامعه خدمت می‌کنند. گاهی خداوند به‌خاطر همین‌ها دفع بلا می‌کند. @zane_ruz ارتباط با ادمین: @zaneruz97
سیصد گل سرخ و یک گل نصرانی! محاصره ی تبریز در زمان استبداد صغیر توسط قشون دولتی شرایط بسیار سختی برای مردم پدید آورده بود. هم زمان مردم تبریز به رهبری ستارخان و باقرخان برای اعاده ی مشروطیت به پاخاستند و به دنبال این حوادث دسته ای در تبریز به نام «فوج نجات» تشکیل شد. فوج نجات، گروهی شبه نظامی بود که در دوران جنبش مشروطه ایران و محاصره تبریز، به منظور شکستن محاصره شهر تبریز برای رسیدن مردم به آذوقه به وجود آمده بود. شاید ندانید و برایتان جالب باشد رهبری این گروه را یک معلم جوان امریکایی به نام «هوارد باسکرویل»، بر عهده داشت. در تاریخ آمده است که هوارد باسکرویل دوره ی سربازی را د ر آمریکا دیده بود و در آن زمان تصمیم گرفت کلاس درس خود را از مدرسه به خط مقدم جنگ منتقل کند. بر اساس روایات تاریخی، باسکرویل گفته است: «به جای نقالی تاریخ مردگان تصمیم دارم مشق نظامی به جوانان بیاموزم.» در همین ایام کشته شدن سیدحسن شریف زاده دوست و یار نزد یک باسکرویل او را آن چنان متأثر و خشمگین کرد که در جواب همسر کنسول آمریکا که از او خواسته بود از صف مشروطه خواهان جدا شود ، ضمن پس دادن پاسپورتش گفت: «تنها فرق من با این مردم، زاد گاهم است و این فرق بزرگی نیست.» باسکرویل د ر ۳۰ فرورد ین ۱۲۸۸ در نبرد فوج نجات برای شکستن محاصره ی تبریز، بر اثر شلیک گلولهای به سینه اش کشته شد. در مراجعه به اسناد تاریخ این مراسم چنین شرح داده شده است: «در کلیسای آمریکایی در اثر ازدحام مردم جا نبود و در مسیر جنازه جمعیت غریبی بود، جنازه میان صفوف مجاهدین و در پیشاپیش شاگردان و سربازان او رو به گورستان ارامنه تبریز حرکت داده شد. اولیای مدرسه مموریال و شخصیت های آمریکایی نیز در صف مشایعین بودند. هزاران تن دورتادور فضای گورستان را گرفته بودند. برخی از مورخین نوشته اند: «در سال ،۱۹۵۰ محمدعلی مهدوی، لوح یادبودی، بر سر مزار باسکرویل نصب کرد که بر روی آن شعری از عارف قزوینی، شاعر ملی ایران، کنده کاری شده بود.» عارف قزوینی، در سال ۱۳۰۲ خورشیدی در سفری که به تبریز داشته و در مجلس یادبودی که بر مزار باسکرویل برگزار شد، این شعر را برای وی سرود: سیصد گل سرخ و یک گل نصرانی / ما را ز سرِ بریده می ترسانی؟ ما گر ز سرِ بریده می ترسیدیم / در محفل عاشقان نمی رقصیدیم @zane_ruz ارتباط با ادمین: @zaneruz97
اگر نگران تراکم استخوان‌هایتان هستید بیشتر سبزیجات بخورید سبزیجات کم کالری بوده و سرشار از فیبر، مواد معدنی و ویتامین ها هستند. مطالعات نشان داده اند که ویتامین C موجود در سبزیجات باعث حفظ سلامت استخوان ها می شود. مصرف سبزیجات زرد و سبز بخصوص در کودکان، باعث بهبود رشد استخوان ها می شود. در بزرگسالان نیز به حفظ تراکم و استحکام استخوان ها کمک می کند. پلی فنول ها و پتاسیم موجود در سبزیجات، منجر به بهبود سلامت استخوان ها در تمام سنین می شود. @zane_ruz ارتباط با ادمین: @zaneruz97
معرفی کتاب «ساحل تهران» نوشته مجید قیصری هانیه عدالتی کتاب «ساحل تهران»، مجموعه ی پنج داستان کوتاه است. مجید قیصری در این داستان ها به شیوه ای هنرمندانه، بدون شعار زدگی و حرف های تکراری، از رنگ و بوی جنگ و تبعات آن بر زندگی و شهر می گوید. تبعاتی که تازه با پایان جنگ ها شروع می شوند. او حال و هوای بازماندگان جنگ؛ در شرایطی که بیش از سی سال از جنگ گذشته و آن ها در جامعه ی خود غریبه اند، را نشان می دهد. مجید قیصری، غیر مستقیم حرف می زند و برای بیان مقصودش، راه حاشیه را انتخاب می کند. او دریچه ی جدیدی از جنگ برای مخاطبش باز می کند و چالش های جدیدی پیش پایش می گذارد. از جذابیت های دیگر این مجموعه داستان، نقش پررنگ کودکان است. مجید قیصری با معصومیت و نگاه پاک و دقیق کودکان به ماجراها نگریسته است و نفوذ جنگ را در لایه ها و نسل های بعد نشان می دهد. عنوان کتاب، ساحل تهران است، اشاره به جایی در تهران نزدیک بهشت زهرا دارد که مرغان دریایی پرواز می کنند. خیلی ها این مرغان را دیده اند. مرغ هایی که از دریا جدا مانده اند، همچون نی هایی که از نیستان دور شده اند و مثل جانبازی که از دوستان شهیدش و روزهای جنگ جدا شده است. مجید قیصری متولد ۱۳۴۵ است و از سال ۱۳۶۳ به جبهه ی کردستان می رود و تا آخر جنگ در جبهه ها می ماند. او تجربه ی جنگ را مهم ترین دلیل نویسندگی اش می داند و در کتاب های خود از خاطراتش استفاده می کند. او دانش آموخته ی رشته ی روانشناسی است و شاید همین باعث شده تا شخصیت های داستان هایش باورپذیر باشند. هرچند بیشتر آثار مجید قیصری حال و هوای جنگ دارد، ولی او چند نمونه کار تاریخی با ارزش نیز دارد. او در این آثار هم از راه حاشیه حرفش را می زند. به عنوان نمونه در کتاب «شماس شامی»، با بیان داستانی از زبان خدمتکار امپراطوری روم؛ به حقانیت عاشورا می رسد و در کتاب «سه کاهن»، با داستان سه کاهنی که به دنبال آخرین پیامبرند، ماجرای بعثت پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله را بیان می کند. ساحل تهران را نشر افق، منتشر کرده و ۱۲۰ صفحه دارد. ✨بریده کتاب پرسید: «چرا بابات از آب متنفره؟» «توی فاو داشته به چند تا زخمی کمک می کرده که ترکش خورده تو سرش.» «همین؟» «این کمه؟» «باورش سخته.» @zane_ruz ارتباط با ادمین: @zaneruz97
عشق به توان هزار معصومه تاوان قرارمان در یکی از پارک های پایین شهر بود. سوت وکور و کم رفت وآمد. نشسته بودم روی یکی از نیمکت ها و خودش ایستاده بود. منتظر بود. اضطراب و استرس امانش نمی داد. صدای قلبش را می شد حتی از این فاصله هم شنید. سعی کرده بود امروزی لباس بپوشد اما باز هم دقت که می کردی می فهمیدی به این دوران تعلق ندارد. با آن محاسن و موهای بلند... 🔸بهتر نیست بشینید؟ 🔹تا نیاید نمی نشینم. دست دستی کردم و پرسیدم میشه یه پرده... 🔹آمد... آمد... نگاهم را برگرداندم سمتی که نشان می داد. خودش ولی سراسیمه می دوید مانند این بود که همه پا شده بود و چشم. ایستادم و نگاهشان کردم. راستی دیدنی بودند. عمری برایمان از آن ها قصه گفتند و حالا می توانستم ببینمشان. وقتی نشستند بی مقدمه و اتلاف وقت رفتم سراغ موضوع. نمی خواستم فرصت را از دست بدهم. 🔸چرا اینجا قرار گذاشتید؟ مرد نگاهی به زنی که کنارش ایستاده بود انداخت لبخند مهربانی زد و گفت: 🔹زان دل که به یکدگر نهادند، در معرض گفتگو فتادند قرارهای عاشقانه همیشه مخفی و پنهانی است... @zane_ruz ارتباط با ادمین: @zaneruz97
به نام خداوند پذیرنده توبه‌ها... 💕اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم💕 🌻سلام! صبح‌تون به‌خیر، پنجشنبه بهاری‌تون معطر به عطر یاد خداوند مهربان🌻 «إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا بِآيَاتِنَا سَوْفَ نُصْلِيهِمْ نَارًا كُلَّمَا نَضِجَتْ جُلُودُهُمْ بَدَّلْنَاهُمْ جُلُودًا غَيْرَهَا لِيَذُوقُوا الْعَذَابَ ۗ إِنَّ اللَّهَ كَانَ عَزِيزًا حَكِيمًا. کسانی که به آیات ما کافر شدند، بزودی آنها را در آتشی وارد می‌کنیم که هرگاه پوستهای تنشان (در آن) بریان گردد (و بسوزد)، پوستهای دیگری به جای آن قرار می‌دهیم، تا کیفر (الهی) را بچشند. خداوند، توانا و حکیم است (و روی حساب، کیفر می‌دهد).» (سوره مبارکه نساء، آیه ۵۶) @zane_ruz
اینجا خانواده زندگی نمی‌کند ماه منیر داستانپور یادش بخیر قدیم ترها نه روزگار مثل امروز بود که آدم ها انقدر با هم غریبه باشند و نه حال و احوال آدمیزاد به اندازه ی این دوره و زمانه سرد و بی تفاوت بود. اگر فامیل دلشان برای هم تنگ می شد مثل امروز معطل دعوت رسمی نمی ماندند، برعکس لوتی منشانه و بی ادعا آستین بالا می زدند و به بهانه ی شب نشینی قابلمه ی غذا به دست قصد خانه ی عزیز می کردند! از اینکه برچسب میهمان ناخوانده و سرزده به پیشانیشان می خورد هیچ ابایی نداشتند وقتی قرار نبود با این ترفند حتی به قدر ذره ای میزبان را برای پذیرایی به تکلف بیاندازند. سفره ای ساده پهن می شد و خانواده ها با خنده و شوخی در لقمه نان یکدیگر سهیم می شدند و تا آخر شبشان که قصد برگشتن به خانه می کردند و قرار وعده ی بعدی دیدار را با یکدیگر می گذاشتند، به شادی و مزاح می گذشت. لبخند از لب آنکه برای دیدار پیش دستی کرده بود نمی افتاد چرا که به همین راحتی توانسته بود با یک تیر دو نشان بزند و به قول شاعر که می گوید چه خوش بود که برآید ز یک کرشمه دو کار.. هم خونش را دیده بود و زیارت شه عبدالعظیم و دیدن یار؛ هم فامیل رسم صله ِی رحم را به جا آورده بود، هم رفع دلتنگی کرده و از نخوت ماندن در خانه نجات یافته بود. قدیم ترها مادران به فرزندانشان می آموختند که خدا به نسل بشر امر کرده، پیوندی را که او محکم نموده، سست نکنند که خانواده مهم تر است و باید اول او را دریابی تا در جهانی دیگر دُر یابی. اما این روزها اوضاع فرق کرده، یا حداقل برای عده ای همه چیز به شکلی جدید مبدل شده است. معلوم نیست حضرات مد بالا و از دماغ فیل افتاده، از ایرانی بودنشان شرم دارند که در پی تقلید از مشی و منش اهالی فرنگ، رفتار و کردارشان انقدر سرد شده یا از خوبی ایام قدیم بد دیده اند که به طور کل خانواده را بوسیده و عطایش را به لقایش بخشیده و کنارش گذاشته اند. از فرزندآوری که بگویی و تشویقشان کنی به این امر پسندیده و در شرایط امروز جامعه، به نوعی استراتژیک، اخم به چهره می اندازند که خدا به دور! مگر عقلمان کم شده در این گرانی برای خودمان دردسر اضافه کنیم؟ حالا بماند که حضرت الله امر کرده فرزندانتان را از ترس فقر نکشید. و خود وهاب و بخشنده اش تضمین کرده از بزرگ تا کوچک نیازهای بشر را خودش تأمین کند. اگرچه بنی آدم گاهی به مخلوق بیشتر اطمینان دارد تا به خالق! که اگر اعتمادش به او بود، انقدر ضربه نمی خورد. الغرض، خانواده ها از هم بی خبرند و سال به سال یکدیگر را در میهمانی فلانی و عروسی بهمانی می بینند، که اگر برای آن هم قدم رنجه کنند و موفق به دیدار یکدیگر شوند. بدتر از آن خانواده ها کوچک شده و معلوم نیست در آینده ای نه چندان دور هیچ بچه ای معنی خاله و دایی، عمو و عمه را بداند! کاش یکی سرمان فریاد کشد که آی بنی آدم، زن و مرد همسایه، همکار پدر و مادر یا دوست دوران تحصیل، هیچ کدامشان برای کودک آدم فامیل نمی شود و نمی توان از هیچ کدامشان توقع رفاقتی پایدار و فداکاریِ از سر عشق و وظیفه داشت. @zane_ruz ارتباط با ادمین: @zaneruz97
ترویج اذان‌گویی، روشی غیر مستقیم برای حل مسألۀ حجاب آیت الله حائری شیرازی از اذان گفتن غافل نباشید. اول ظهر که شد بروید بایستید و اذان بگویید. نه اینکه همیشه اذان رادیو را باز کنید. اذان شما یک اثر دیگری دارد. شما می‌توانید مسألۀ بدحجابی را به طور غیر مستقیم حل کنید. بوی اسلام که آمد، بوی اذان که آمد، صدای اذان که بلند شد، یک عده بلند می‌شوند و می‌روند وضو می‌گیرند و نماز می‌خوانند. شما می‌خواهید مسئله حجاب را با گفتن حل کنید، توی روی خودش بگویید و حل کنید، اما این گاهی جواب نمی‌دهد. غنچۀ گل را با دست باز نمی‌کنند! اگر غنچۀ گل را با دست باز کنند، گل دیگر گل نمی‌شود، گل را باید گذاشت تا خودش باز شود. این امور را باید مثل گل آبش بدهی، هوایش را درست کنید؛ خودش به موقع باز می‌شود. @zane_ruz ارتباط با ادمین: @zaneruz97
مرغ و اسفناج با سس پارمزان 👩‍🍳مواد لازم: پنیر پارمزان رنده شده: ۱ فنجان سینه ی مرغ: ۲ عدد کره: ۵ قاشق غذاخوری نمک و فلفل: به میزان لازم خامه: ½ پیمانه گوجه فرنگی خشک شده بدون روغن: ۱ پیمانه پیاز متوسط: ۱ عدد سیر له شده: چهار حبه آب مرغ: ½ فنجان اسفناج: ۱ فنجان فلفل سیاه: به میزان لازم 👩‍🍳طرز تهیه: ابتدا سینه های مرغ را به خوبی با نمک و فلفل سیاه از هر دو طرف مزه دار کنید. مرغ مزه دار شده را کنار بگذارید تا کمی طعم ها جذب آن شود. در یک ماهی تابه ی بزرگ، ۲ قاشق سوپ خوری کره را روی حرارت متوسط ذوب کنید. سپس سینه های مرغ را در کره داغ قرار دهید و حدود ۵ دقیقه از هر طرف تا زمانی که طلایی و ترد شوند، سرخ کنید. سپس مرغ ها را کنار بگذارید تا بقیه ی مواد را آماده سازیم. سه قاشق غذاخوری کره باقی مانده را در همان ماهی تابه ریخته و پیاز، سیر، و گوجه فرنگی های خشک شده را اضافه کنید. مواد را چند دقیقه تفت دهید تا پیاز نرم و شفاف شود. به آرامی آب مرغ و خامه را به مخلوط ماهی تابه اضافه کنید. سپس پنیر پارمزان رنده شده را اضافه کنید و مخلوط را به خوبی هم بزنید تا سس شروع به غلیظ شدن کند. این کار را حدود ۲ تا ۳ دقیقه ادامه دهید. سپس اسفناج را به سس اضافه کرده و به پخت ادامه دهید تا اسفناج کاملاً پخته و نرم شود. مرغ سرخ شده را دوباره به ماهی تابه اضافه کنید و اجازه دهید برای چند دقیقه دیگر در سس بپزد تا طعم ها به خوبی با هم ترکیب شوند. @zane_ruz ارتباط با ادمین: @zaneruz97
وقتی خودشون وارد مسجد و اماکن مذهبی می شوند هم روسری سر می کنند و هم به احترام مسجد کفش را از پا در می آورند اما برای ایران اسلامی، که به فرمایش شهید صدیقمان، سردار سلیمانی حرم است نسخه آزادی و کشف حجاب می پیچند. @zane_ruz ارتباط با ادمین: @zaneruz97
راهکارهایی برای جلوگیری از سردی معده اصلی ترین راهکار برای جلوگیری از سردی معده اصلاح مزاج است. خوردن آب و عسل به صورت ناشتا بسیار مفید است. عسل را می توان در آب جوش هم حل کرد. هر فردی مزاج خاص خود را دارد و باید در خوردن غذاها، تعدیل مزاج رعایت شود. شربت جوشانده زیره کرمان، گل قند با بذر انیسون، شربت زنیان، دمنوش بابونه یا آویشن به همراه نبات یا لیموترش به درمان کمک می کند. نعناع به صورت برگ، عرق و چای به همراه عسل توصیه می شود. ترکیب یک قسمت سیاه دانه ی نیم کوب شده و سه برابر عسل هر ۱۲ ساعت یکبار به مقدار یک قاشق مرباخوری توصیه می شود. روغن مالی شکم و معده با روغن بابونه، زیتون، کنجد و سیاه دانه نیز مفید است. بادکش گرم شکم و پرهیز از غذاهای سنگین و دیرهضم مثل تخم مرغ سفت، گوشت گاو و گوساله، کله پاچه و حلیم هم توصیه می شود. بهترین غذا برای افراد دچار سوء هاضمه نخود آب یا همان آبگوشت خودمان بدون رب به همراه دارچین است. @zane_ruz ارتباط با ادمین: @zaneruz97
سال را تحویلمان دادند فاطمه ضیائی پور ماشین ها پشت هم بوقمی زدند. خیابان در ازدحام دود، بوق و همهمه مثل تراکمی از ابرهای تیره، یخ بسته بود. یک ساعت زمان داشتم تا خودم را به خیریه برسانم. حاجی فیروزی که با لباس قرمز بر تنبکی که دورتادورش سکه آویزان بود، می کوبید، دلم را و فکرهایم را شلخته تر می کرد. فرصت داشتم تا مسیر چهارراه تا خیابان بعدی را پیاده بروم و قبل از تحویل سال به مؤسسه برسم. می خواستم تا سرش شلوغ نشده ببینمش. اگر اولین کتابم آنجا چاپ می شد، ورق برمی گشت و فرصتی که سال ها دنبالش بودم، به من نزدیک تر می شد. باد، شاخه های درخت های کنار پیاده رو و جدول را تکان می داد. زنی که پلاستیک ماهی ها در دستش بود و در آن چند ماهی گل قرمزی کوچک می چرخیدند، چادرش را با دندان گرفته بود... @zane_ruz ارتباط با ادمین: @zaneruz97
بسم الله الرحمن الرحیم... ✨🪴دوهزار و هشتصد و پنجاه و هفتمین شماره هفته نامه فرهنگی اجتماعی «زن روز» منتشر شد🪴✨ آنچه در این شماره می‌خوانیم: 🌼تاب‌آوری چیست؟ 🌺وقتی سروهای بی‌سر جوانه می‌زنند 🌸بعضی شغل‌ها باعث سندروم کارپال می‌شوند 🪡ضمیمه خیاطی 🌻و بخش‌های متنوع آموزشی، علمی، داستان و... 🍃«زن روز» را به قیمت چهل هزار تومان از روزنامه‌فروشی‌ها تهیه کنید.🍃 ✨شما همچنین می‌توانید برای داشتن اشتراک مجله با شماره تلفن 02135202278 تماس حاصل فرمایید.✨ @zane_ruz