eitaa logo
پرسمان اعتقادی ( شیعه پاسخ )
5.7هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
173 ویدیو
37 فایل
❕بزرگترین مجموعه محتوایی پاسخ به شبهات در فضای مجازی ! 🔶 پاسخگویی توسط اساتید حوزه با سبکی نوین !!! 👈وابسته به موسسه بقیه الله الاعظم ارواحناه فداه طرح شبهه و سوال : @poorseman سایت ipasookh.ir تمام کانالهای ما : https://yek.link/ipasookh
مشاهده در ایتا
دانلود
🤔 ❔آیا تعداد یاران حسین بن علی ۷۲ نفر بوده‌ است؟ ✍🏻یکی از دروغ‌هایی که شیعیان دائماً تکرار می‌کنند، این است که اصحاب حسین بن‌علی ۷۲ نفر بوده‌ و به شهادت رسیده‌اند؛ اما وقتی به کتب معتبر تاریخی می‌نگریم، می‌بینید که تعداد یاران حسین بسیار بیش از این تعداد بوده است. مسعودی(۳۴۶ هـ)مورخ مشهور مسلمان در کتاب خویش می‏‌نویسد: : «... فعدل الی کربلا و هو فی مقدار خمسمأة فارس من اهل بیته و اصحابه و نحو مأه رجل...». : مروج الذهب، نوشته مسعودی، جلد ۳ صفحه ۶۱، انتشارات منشورات دارالهجره، چاپ قم مروج الذهب، نوشته مسعودی، جلد ۳، صفحه ۷۵، انتشارات دارالکتب العلمیه، چاپ بیروت : حسین بن علی به کربلا رسید، در حالی که او را پانصد نفر از اهل بیت و اصحابش سواره و صد نفر نیز پیاده، همراهی می‌کردند. مسعودی در ادامه می نویسد: : و کان جمیع من قتل الحسین فی یوم عاشورا بکربلا سبعه و ثمانین... ترجمه: و تمام کشته شدگان یاران حسین بن علی در روز عاشورا در کربلا ۸۷ نفر بوده اند. ✍🏻بر طبق کلام "علی‌بن‌حسین‌مسعودی"، حسین بن علی ۶۰۰ نفر یار داشت و فقط ۸۷ نفر از آن کشته شدند؛ پس آنچه در خصوص ۷۲ نفر گفته شده از اساس باطل و دروغ است. 💠💠 👌بيشتر منابع معتبر، شمار سپاهيان امام عليه السلام را 72 نفر، گزارش كرده‏ اند ؛ 📚الأخبار الطوال ص 256، بغية الطلب فى تاريخ حلب: ج 6 ص 2628، البداية و النهاية: ج 8 ص 178. تاریخ الطبری ج 5 ص 422_ الکامل فی التاریخ ج 2 ص 56 ❕شيخ مفيد رحمه ‏الله مى‏ نويسد ؛ « حسين بن على عليه السلام، هنگام صبحگاه و بعد از نماز صبح، يارانش را [براى نبرد،] آماده كرد. آنان، سى و دو سوار و چهل پياده بودند. » 📚الارشاد ج 2 ص 95 👌بنابراین آن است که تعداد یاران امام حسین علیه السلام ، هفتاد و دو تن بوده اند ، اگر چه پاره ‏اى از منابع، عدد ياران امام عليه السلام را 82 نفر، ( المناقب ج 4 ص 98) و برخى 114 نفر ( مقتل الحسین خوارزمی ، ج 2 ص 4) و برخى 145 نفر، ( مثیر الاحزان ص 54) و برخى صد و هفتاد نفر، ( تذکره الخواص ص 251) و برخى ششصد نفر ( مروج الذهب ج 3 ص 70) و برخى هزار نفر ( تذکره الخواص ص 251) و برخى ارقام ديگرى گزارش كرده ‏اند. ( الطبقات الکبری ج 1 ص 46۵) 👌نكته قابل توجّه، اين كه در آمار شهداى كربلا، بجز امام عليه السلام، مشخّصات 154 نفر، ارائه مى‏ شود كه حدود 72 تن از آنها از خاندان امام حسين عليه السلام و پيامبر صلى الله عليه و آله و امام على عليه السلام بوده ‏اند. ❕بنا بر اين، ممكن است آنچه در گزارش مشهور آمده، اشاره به همين افراد باشد، و نيز مى تواند اشاره به ياران امام عليه السلام قبل از ملحق شدن كسانى باشد كه به تدريج به ايشان پيوسته ‏اند؛ زيرا گزارش‏هايى از بيست تا سى نفر به امام عليه السلام حكايت دارند، چنان كه احتمال دارد برخى اسامى، به دليل تصحيف، تكرار شده باشند. 📚دانش نامه امام حسین علیه السلام ، ج 6 ص 84 Poorseman.ir @Rahnamye_Behesht.
👌پاسخ این شبهه معاندان در رابطه با چرایی عدم استفاده امام حسین علیه السلام از علم غیب در واقعه کربلا را در ذیل بخوانید ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/1360
👌پاسخ این شبهه پراکنی معاند در مورد کیفیت تولد امام حسین علیه السلام را در ذیل بخوانید ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2090
🤔 ❔طبق اعتقاد شیعه امامان علم گذشته و آینده را دارند و حتی کتاب معتبر شیعه, کافی کلینی در این مورد یک باب باز کرده است باب اینکه ائمه علم گذشته و آینده را دارند، و هیچ چیز بر آنها مخفی نمی شود. (باب ٤٨: باب أن الأئمه علیهم السلام یعلمون علم ما کان و ما یکون ، و أنه لا یخفی علیهم الشيء» : اصول الکافی کتاب الحجة ۱/۱۸۸) حال با توجه به اين ادعا و داستان كشته شدن على اصغر، بايد امام حسين را اولين كودك كش تاريخ نام نهاد كه با علم به اينكه اين كودك كشته ميشود او را بالاى دست گرفته و مانند سيبل جلوى تير دشمنان قرار داده است. قطعا چنين فردی نه ميتواند معصوم باشد و نه حتى يك انسان شرافتمند ❗️❗️ 💠💠 1⃣به فرض که نقل فوق در مورد کیفیت شهادت حضرت علی اصغر علیه السلام صحیح باشد ، در گذشته توضیح دادیم که امامان گرامی علیهم السلام علی رغم داشتن علم غیب ، مامور به استفاده از آن و ترتیب اثر دادن به آن نبودند ، بلکه مامور بودند که مطابق علم عادی خود با مردم رفتار کنند و جز در موارد محدودی آن هم به اذن الهی از علم استفاده نکند ، بنابراین نمی توان با مطرح کردن شبهه علم غیب به امام حسین علیه السلام اشکالی وارد کرد ، که چرا با این که از طریق غیبی می دانست که فرزندش کشته می شود بازهم فرزند را در مقابل دشمنان به روی دست گرفت ، زیرا امام علیه السلام مامور به استفاده از علم غیب نبوده است ، تفصیل مطلب را در ذیل بخوانید ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/1360 2⃣اساسا جریان فوق در شهید شدن علی اصغر علیه السلام صحیح نمی باشد . آنچه در این زمینه صحیح است و مورد نقل کثیری از مورخین قرار گرفته است نقل ذیل است ؛ « هنگامى كه حسين عليه السلام، شهادت جوانان و محبوبانش را ديد، تصميم گرفت كه خود به ميدان برود و ندا داد: «آيا مدافعى هست كه از حرم پيامبر خدا صلى الله عليه و آله، دفاع‏ کند؟ آيا يكتاپرستى هست كه در باره ما از خدا بترسد؟ آيا دادرسى هست كه به خاطر خدا، به داد ما برسد؟ آيا يارى دهنده‏ اى هست كه به خاطر خدا، ما را يارى دهد؟». پس صداى زنان، به ناله برخاست. امام عليه السلام، به جلوى درِ خيمه آمد و به زينب عليها السلام فرمود: «كودك خُردسالم را به من بده تا با او، خداحافظى كنم». او را گرفت و مى ‏خواست او را ببوسد كه حَرمَلة بن كاهِل، به سوى او انداخت كه در گلويش نشست و او را ذبح كرد. ❕امام عليه السلام به زينب عليها السلام فرمود: «او را بگير!». سپس، كف دستانش را زير خون [گلوى او] گرفت تا پُر شدند. خون را به سوى آسمان پاشيد و فرمود: «آنچه بر من وارد مى‏شود، برايم آسان است؛ چون بر خدا پوشيده نيست و در پيش ديد اوست». امام باقر عليه السلام [در باره آن خون‏] فرموده است: «از آن خون، يك قطره هم به زمين، باز نگشت». 📚الملهوف: ص 168، بحار الأنوار: ج 45 ص 46. الأخبار الطوال: ص 258، بغية الطلب في تاريخ حلب: ج 6 ص 2629، تاريخ الطبري: ج 5 ص 448 _ الإرشاد: ج 2 ص 108، إعلام الورى: ج 1 ص 466، روضة الواعظين: ص 208 ؛ الكامل في التاريخ: ج 2 ص 570 ، مثير الأحزان: ص 70. البداية والنهاية: ج 8 ص 186. الاحتجاج: ج 2 ص 101 ح 168، بحار الأنوار: ج 45 ص 49. مقتل الحسين عليه السلام للخوارزمي: ج 2 ص 32، الفتوح: ج 5 ص 115 ، تاريخ اليعقوبي: ج 2 ص 245. الطبقات الكبرى (الطبقة الخامسة من الصحابة): ج 1 ص 470، سير أعلام النبلاء: ج 3 ص 302 و ... 3⃣معاند شبهه خود را بر جریانی کرده است که قطعی نیست و نقل قطعی خلاف آن است ، اگر چه ، چنانچه نقل مورد استناد معاند هم صحیح باشد ، چنان که گفتیم ، اشکالی بر امام حسین علیه السلام وارد نیست ، و به دست بلند کردن کودک توسط امام علیه السلام در برابر دشمنان روشنی داشته که در گذشته پیرامون آن بحث کرده ایم ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2093 Poorseman.ir @Rahnamye_Behesht.
👌پاسخ این شبهه پراکنی معاند در مورد بستن آب به روی دشمن در جنگ بدر توسط پیامبر گرامی اسلام را در ذیل بخوانید ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2094
👌پاسخ این شبهه پراکنی معاند در مورد تعداد کشته های بنی قریظه را در ذیل بخوانید ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/1789
👌پاسخ این شبهه پراکنی معاند را که می گوید : « از دید اسلام زنان سفیه هستند و نباید اموال را به دست آنان داد » در ذیل بخوانید ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/414
🤔 ❔درختى كه ميوه اش پستان برجسته دختران است. ❗️استفاده ابزاری از جسم زنان در جاى جاى قرآن و روايات اسلامی ديده ميشود بى شك كتاب اصول كافى معتبرترين كتاب حديث شيعيان ميباشد كه در واقع ميتوان آنرا دستور العمل اين مذهب ناميد و بدون اين كتاب و نويسنده آن شايد هيچگاه اين مذهب به وجود نمى آمد. روايتى كه در اين نوشتار برايتان نقد ميكنيم، در كتاب الكافی نوشته ثقه الاسلام كلينی آمده است، در اين روايت پيامبر اسلام به پيروانش خبر از وجود درختی در بهشت ميدهد كه به جاى ميوه از شاخه هاى آن پستان برجسته دختران آويزان است. اين روايت: ٢ - عَنْهُ ، عَنِ الْفُضَيْلِ بْنِ عَبْدِ الْوَهَّابِ ، عَنْ إِسْحَاقَ بْنِ عُبَيْدِ اللهِ ، عَنْ عُبَيْدِ اللهِ بْنِ الْوَلِيدِ الْوَصَّافِيِّ رَفَعَهُ ، قَالَ : قَالَ رَسُولُ اللهِ صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم : « مَنْ قَالَ : "لَا إِلهَ إِلاَّ اللهُ" غُرِسَتْ لَهُ شَجَرَةٌ فِي الْجَنَّةِ مِنْ يَاقُوتَةٍ حَمْرَاءَ ، مَنْبِتُهَا فِي‌ مِسْكٍ أَبْيَضَ ، أَحْلى مِنَ الْعَسَلِ ، وَأَشَدَّ بَيَاضاً مِنَ الثَّلْجِ ، وَأَطْيَبَ رِيحاً مِنَ الْمِسْكِ ، فِيهَا أَمْثَالُ ثُدِيِّ الْأَبْكَارِ ، تَعْلُو عَنْ سَبْعِينَ حُلَّةً ». : پیامبر فرمود: هركس بگويد:«لا اله الاّ اللّه»براى او در بهشت درختى از ياقوت سرخ كاسته شود كه بنش از مشك سفيد برآمده و از عسل شيرين‌تر و از برف سپيدتر و از مشك خوشبوتر است و در آن نمونه‌هایى از پستان دوشيزگان باشد كه در زير هفتاد پيراهن هم برآمدگی آن پیداست. : الكافي، نويسنده: الشيخ الكليني، ناشر: دارالكتب الاسلامية - بيروت، جلد دوم، صفحه ٥١٧ 💠💠 1⃣ما اگر چه معتقدیم که کتاب شریف کافی از کتب اصلی و مرجع می باشد ، اما اعتقاد به صحت تمام آنچه در آن است نداریم و می گوییم شیخ کلینی در مواردی ممکن است اشتباه کرده باشد و روایتی که ضعیف بوده به عنوان روایت صحیح تلقی کرده و در کتاب کافی نقل کرده است . ❕روایت فوق نیز سندا ضعیف است ، زیرا یکی از راویان آن فضیل بن عبد الوهاب است که مجهول است ؛ 📚مستدرکات رجال الحدیث ج 6 ص 223 👌و راوی دیگر آن اسحاق بن عبید الله بن الولید الصافی است که او نیز توثیقی ندارد و مجهول است ؛ 📚همان منبع ج 1 ص 572 ❕روایت نیز مرفوعه و بدون سلسله سند کامل از پیامبر گرامی نقل شده است « رفعه » . 2⃣مشکل ما آنجاست که مشتی ملحد بی سواد برای پر کردن جیب های خود اقدام به نقد روایات اسلامی کرده اند ، بدون آن که از اولیات فهم و ترجمه روایات و ادبیات زبان عرب آگاهی داشته باشند . در روایت مذکور آمده است ؛ « مَنْ قَالَ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ غُرِسَتْ لَهُ شَجَرَةٌ فِي الْجَنَّةِ مِنْ يَاقُوتَةٍ حَمْرَاءَ مَنْبِتُهَا فِي مِسْكٍ أَبْيَضَ أَحْلَى مِنَ الْعَسَلِ وَ أَشَدَّ بَيَاضاً مِنَ الثَّلْجِ وَ أَطْيَبَ رِيحاً مِنَ الْمِسْكِ فِيهَا أَمْثَالُ ثُدِيِّ الْأَبْكَارِ تَعْلُو عَنْ سَبْعِينَ حُلَّة » « هر كس «لا إله إلّااللَّه» بگويد، برايش درختى از ياقوت سرخ در بهشت كاشته مى ‏شود كه ريشه‏ اش در مشك سفيدى است، ( میوه اش ) شيرين‏ تر از عسل ، ‏ و سفيدتر از برف و خوش‏بوتر از مشك. (ميوه‏هايى ) همانند پستان‏هاى دختركانِ باكره دارد كه از هفتاد حلّه برترند.» 🔸 تعبیر « احلی من العسل » « شیرین تر از عسل » در روایت خبر از « اثمار » « میوه های » محذوف است ، یعنی میوه های آن درخت شیرین تر از عسل است ، نه خود آن درخت ، زیرا کسی درخت را نمی خورد بلکه میوه های آن را می خورد و شیرینی آن را احساس می کند . جملات « اشد بیاضا من الثلج » ، « اطیب ریحا من المسک » همه خبر از « اثمار » محذوف است ،و در ادامه در وصف همان « اثمار » می گوید که مانند پستانهای دخترکان باکره است و آن « اثمار » از هفتاد حله برترند . 🔸لذا مولی صالح مازندرانی در شرح روایت می نویسد ؛ « یعنی در آن درخت میوه هایی است که شباهت دارد به پستانهای دختران باکره » 📚شرح الکافی ، ج 10 ص 271 ❕شاهد بر این مطلب آن است که این روایت در کتاب ثواب الاعمال هم آمده است و در آن جا دارد ؛ « فیها ثمار امثال اثداء الابکار » « در آن درخت میوه هایی همانند پستانهای دخترکان باکره است » 📚ثواب الاعمال ص 3 ❕ملحد بی سواد روایت را ترجمه می کند که « بر آن درخت نمونه یی پستانهای دخترکان باکره است » . براستی این جمله مفهومی دارد ؟ 🔸👇
🔸ادامه 👇 ❕ملحد در ادامه جمله « تعلو عن سبعین حله » که ترجمه صحیح آن است ؛ « میوه های آن درخت از هفتاد حله برتری دارد » را چنین ترجمه می کند ؛ « در زير هفتاد پيراهن هم برآمدگی آن ( پستانها ) پیداست » 👌تعلو از ریشه علا ، یعلو ، علوا به معنای بلند و عالی و برتری است ؛ 📚معجم الوسیط ، ماده علا ❗️این چنین ملحد با هزار و یک دروغگویی زمین و زمان را به هم می بافد تا بتواند یک حمله ای به اسلام کند و با جلب نظر اربابان خود ، جیب خود را پر کند . 3⃣علامه مجلسی در رابطه با چرایی تشبیه میوه های آن درخت بهشتی به پستانهای دخترکان باکره نقل می کند ؛ « میوه های آن درخت شبیه پستانهای دخترکان باکره است ، یعنی همان گونه که پستانهای دخترکان باکره زیر هفتاد حجاب از دید اجانب حفظ می شود ، میوه های آن درخت هم زیر هفتاد حجاب است تا غبار بر آن ننشیند و طراوت خود را حفظ کند و جز فرد بهشتی که آن درخت و میوه هایش اختصاص به او دارد کسی توانایی نظر کردن به آن را نداشته باشد » ( با اضافات و توضیح )» 📚مراه العقول ج 12 ص 198 4⃣ما در گذشته مفصلا ، شبهه استفاده ابزاری از زنان در بهشت را بررسی و پاسخ داده ایم ، نمایه ذیل را مطالعه فرمایید ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2095 Poorseman.ir @Rahnamye_Behesht.
🤔 آقای مكارم_شيرازى در فتوائى ازدواج دختران زير ١٣ سال را باطل و بى ارزش اعلام كرد. ایشان با اين فتواى خود، پيامبر مسلمانان كه با يك دختربچه ٩ ساله ازدواج كرده است را محكوم به كودك آزارى و انجام عملى خلاف عقل محكوم ميكند. الله و قرآن قادر به مقابله به عقل و منطق انسان امروزى نيستند و محكوم به نابودى خواهند شد ❗️❗️ 💠💠 👌در این که عایشه هنگام ازدواج با پیامبر گرامی اسلام چند ساله بوده است میان پژوهش گران تاریخی اختلاف است . 🔸علمای متقدم شیعه معتقد بودند که عایشه حدود نه سال سن داشته که به ازدواج پیامبر گرامی اسلام درآمده است . ابن شهر آشوب می نویسد ؛ « پیامبر با عایشه در ماه شوال در مدینه ازدواج کرد ، در حالی که او نه سال سن داشت » 📚مناقب ابن شهر آشوب ج 1 ص 159 ❕مرحوم طبرسی نیز می نویسد ؛ « پیامبر با عایشه ازدواج کرد در هنگامی که عایشه نه ساله بود و این ازدواج بعد از هفت ماه از هجرت به مدینه واقع شد » 📚اعلام الوری ج 1 ص 276 ❕این مضمون را شیخ عباس قمی نیز در کتاب خود می آورد ؛ 📚منتهی الامال ج 1 ص 137 🔹از علمای اهل سنت هم ابن عبد البر می نویسد ؛ « عایشه هنگام ازدواج با پیامبر نه ساله بود و من اطلاع ندارم که کسی در این رابطه اختلاف کرده باشد » 📚الاستیعاب ج 4 ص 1881 ❕با این وجود برخی از نویسندگان در نه ساله بودن عایشه تشکیک کرده و با اقامه ادله ای معتقدند که سن عایشه تا حدود بیست سالگی بوده است که با پیامبر گرامی ازدواج کرده است . 📚شبهات مهدویت ، عصیری ، ج 2 ص 448_ الصحیح من سیره النبی، سید جعفر عاملی ،ج 4 ص97 _ الف سوال و اشکال ،کورانی، ج3 ص 274 👌سایت اسلام کوییست در این رابطه می نویسد ؛ « قطعی نیست که عائشه هنگام ازدواج با پیامبر اسلام نُه ساله بود؛ زیرا نقل‌های تاریخی دیگری نیز وجود دارد؛ برای نمونه؛ در تاریخ دوازده سال تا هفده سال نیز آمده است؛ لذا برخی معتقدند: سن عائشه هنگام ازدواج با پیامبر اکرم خیلى بیش از نُه سال بود. شاهدش این است که، ابن اسحاق، عائشه را در شمار کسانى آورده که در ابتداى بعثت مسلمان شدند. او می‌گوید: عائشه در این زمان کوچک بود و فقط پس از هجده نفر مسلمان شد؛ یعنى نوزدهمین نفرى است که آیین مسلمانى برگزید. اگر عمر وى را به هنگام بعثت به طور مثال هفت سال بدانیم، در این صورت هنگام عقد هفده سال و موقع هجرت بیست سال سن داشت. 📚سپهری، محمد، سیرت جاودانه، ج 1، ص 414، تهران، پژوشگاه فرهنگ اندیشه اسلامى‏، چاپ اول، 1384ش؛ عربی، حسین علی، تاریخ تحقیقی اسلام، ج 2، ص 216، پاورقی، قم، مؤسسه امام خمینی، چاپ چهارم، 1383ش. ❕شاهد دیگر این که اسماء دختر ابوبکر ده سال یا حدود ده سال از عائشه بزرگ‌تر بود. 📚الاستیعاب فی معرفة الأصحاب، ج ‏2، ص 616  🔸اسماء در مکه سال 73 هجری فوت کرد، ( همان منبع ج 4 ص 1782) در حالی‌که صد سال داشت. 📚همان منبع ص 1783 ❕بنابراین، اسماء دختر ابوبکر 27 سال قبل از هجرت به دنیا آمده بود. حال از آن‌جا که اسماء ده سال از عائشه بزرگ‌تر بود؛ یعنی عایشه ابتدای هجرت هفده ساله بود که به ازدواج پیامبر در آمد . 👌شاهد دیگر آنکه بنابر برخی اقوال، حضرت فاطمه در سن 35 سالگی پیامبر به دنیا آمد (پنج سال قبل از بعثت) و عائشه حدود پنج سال از حضرت فاطمه کوچک‌تر بود. 📚الاصابه ج 8 ص 263 👌 بنابر این عائشه در ابتدای بعثت به دنیا آمده است و در زمان هجرت سیزده سال داشت و در سال دوم هجرت با پیامبر ازدواج کرد ، یعنی در حدود 15 سالگی . 🌐http://yon.ir/Cwwbl 🔸ادامه 👇
🔸ادامه 👇 👌ما بر مبنای نقل همان علمای شیعه که ذکرشان گذشت و مشهور علمای اهل سنت که می گویند عایشه در نه سالگی با پیامبر گرامی ازدواج کرد می گوییم که مناسبترین زمان برای ازدواج دختران زمانی است که آنان شرایط جسمانی برای ازدواج را بدست آورده اند ، و به تعبیر روایات باشند . ❕پیامبر فرمود ؛ « جبرئیل از سوی خدای لطیف آگاه نزد من آمد و فرمود دوشیزگان به سان میوه ای بر درخت هستند که هر گاه میوه اش برسد و چیده نشود آفتاب آن را تباه می گرداند و بادها پراکنده اش می سازند ،دوشیزگان نیز چنین هستند هرگاه به مرحله ای رسیدند که زنان می رسند ، برایشان دارویی جز شوهر کردن وجود ندارد و گرنه از فساد در امان نیستند چرا که آنان هم بشرند » 📚الکافی ج5 ص337 ❕ به این مضمون روایات دیگری نیز وارد شده است ؛ 📚وسائل الشیعه ج20 ص61 باب 23 ❕این که در چه سنی آمادگی لازم برای ازدواج را بدست می آورند و مصداق می شوند ، در زمان ها و جوامع مختلف متغیر است و نمیتوان سن خاصی را برای آن لحاظ کرد . 👌مردم شبه جزیره عربستان با توجه به وضعیت اقلیمی و آب و هوایی و فرهنگی شان شرایطی را داشتند که دخترانشان در و سریعترین زمان به حد رشد مطلوب برای می رسیدند ، لذا ازدواج در نه سالگی برای دخترانشان مساله ای کاملا عادی و طبیعی بوده است ، زیرا دخترانشان در آن سن به شرایط مناسب ازدواج می رسیدند و مصداق می شدند ، اما در زمان کنونی با توجه به تغییر وضعیت ، به تعبیر تقلید ، سن مناسب برای ازدواج بانوان که در آن سن مصداق « میوه رسیده » می شوند سالگی است . 👌بنابراین هیچ گونه تضادی بین ازدواج پیامبر اسلام با عایشه در نه سالگی و سخن آیت الله مکارم شیرازی که حد اقل سن ازدواج را سیزده سالگی می دانند نمی باشد ، زیرا ازدواج پیامبر با عایشه در نه سالگی در شرایط بلوغ کامل عایشه بوده است ، لذا در تاریخ نداریم که دشمنان پیامبر ، ایشان را به خاطر ازدواج با عایشه در نه سالگی ملامت کرده باشند در حالی که انواع و اقسام دشمنی ها را با ایشان داشتند ، زیرا این ازدواج مساله ای طبیعی برایشان بوده است اما امروزه این بلوغ کامل در سن 13 سالگی اتفاق می افتد و در آن سن است که دختران مصداق « میوه رسیده » هستند . ❕در رابطه با چرایی ازدواج پیامبر گرامی با عایشه پاسخ گذشته ما را مطالعه فرمایید ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2096 Poorseman.ir @Rahnamye_Behesht.
✍️ نظر دو تن از مراجع عظام تقلید درباره ساخت فیلم شمس تبریزی و مولانا 🔻آیت‌الله‌العظمی مکارم شیرازی: با توجه به اینکه این کار سبب ترویج فرقه ضالّه صوفیه می‌شود، شرعاً جایز نیست و باید از آن خودداری کرد. 🔻آیت‌الله‌العظمی نوری همدانی: این دو نفر نامبرده از اعیان صوفیه می‌باشند و ما برای این مطلب مدارک مقتضی از کتابهای خودشان داریم. اساسا فرقه صوفیه یکی از فرقه های ضالّه و مضلّه می‌باشند که با تشکیلات قطب‌سازی و مرشدبازی به جنگ اسلام ناب که اسلام قرآن و اهل بیت عصمت علیهم السلام است آمده‌اند و حضرت صادق علیه السلام درباره صوفیه فرموده‌اند: انهم اعدائنا یعنی آنها دشمنان ما هستند. ترویج آنها به‌هر شکل باشد جائز نمی‌باشد و حرام است. ‌ متن‌کامل استفتاء:👇 hawzahnews.com/news/865282
1⃣ 🤔 ❔یکی از دوستانم برخی از اشعار مولانا را برام فرستاد که از ظاهر شعر اینطور بود که داره به شیعیان میکنه یه برنامه از اقای قرائتی هم دیدم که نسبت به شعر موسی و شبان به شدت انتقاد داشت میخواستم بدونم اگه تفکرات مولانا مشکل داره و بر خلاف شیعه هست چرا در کتب درسی و تفسیر بعضی از مسائل دینی از اشعار مولانا استفاده میشه❗️❗️ 💠💠 👌در این شکی نیست که مولوی در مثنوی بارها و بارها به شیعیان وعقاید شیعیان توهین و جسارت داشته است و عقاید باطل و بی اساس خود را بارها با مختلف بیان داشته است . ❕مولوی در فرازهایی از مثنوی با مدح و تمجید از خلفای اهل سنت که از بزرگترین ظالمین به اهل بیت علیهم السلام بوده اند ، انحراف و دوری خود را از مکتب اهل بیت بیان کرده است . ❕شم احمد بر ابوبكرى زده * او زيك تصديق صدّيقى شده 📚« دفتر اوّل ، 2688 » ❕و باز گويد : ديد صدّيقش بگفت اى آفتاب * نى ز شرقى نى ز غربى خوش بتاب 📚« دفتر اوّل ، 2367 » ❕در جاى ديگر گويد : چون ابوبكر آيت توفيق شد * با چنان شه صاحب و صدّيق شد چون عمر شيداى آن معشوق شد * حقّ و باطل را چو دل فاروق شد « دفتر دوّم ، 922 » ❕و باز درباره عثمان گويد : چون كه عثمان آن عيان را عين گشت * نور فائض بود ذوالنورين گشت « دفتر دوّم ، 922 » ❕و در جاى ديگر گويد : چون كه فاروق آينه اسرار شد * جان پير از اندرون بيدار شد . 📚« دفتر اوّل ، 2208 » 👌بايد دانست كه صدّيق و فاروق و ذوالنورين به ترتيب از القاب خليفه اول و دوّم و سوم در نزد اهل سنّت و جماعت است ، اگر چه به عقيده شيعه لقب صدّيق اعظم و فاروق اكبر از القاب اميرالمؤمنين على ( عليه السلام ) است. ❕مثنوی شیعیان را به خاطر عزاداری بر امام حسین علیه السلام چنین می کند ،؛ 👌در عنوان مثنوی چنین آمده است ؛ « تشبيه مغفلى كه عمر ضايع كند و در نزع بيدار شود به ماتم اهل حلب . . . » ( دفتر ششم شماره 777 به بعد ) [ در برگزارى مراسم عزادارى امام حسين ( عليه السلام ) در روز عاشورا ] ❕روز عاشورا همه اهل حلب * باب انطاكيه اندر تا بشب گرد آيد مرد و زن جمعى عظيم * ماتم آن خاندان دارد مقيم تا به شب نوحه كنند اندر بكا * شيعه عاشورا براى كربلا 👌 تا آنجا كه سرايد : ❕گفت آرى ليك كو دور يزيد * كى بُدست آن غم چه دير اينجا رسيد 🔰سپس گويد : 👌پس عزا بر خود كنيد اى خفتگان * زانكه بد مرگيست اين خواب گران روح سلطانى ز زندانى بجست * جامه چون دريم و چون خائيم دست چونكه ايشان خسرو دين بوده‌اند * وقت شادى شد چو بگسستند بند تا آخر . ❕اهل شهر حلب از قديم شيعه و داراى علماء و محدثين بزرگ و قضات و فقهاء بوده و به فراست مشهور و در مراسم تشيع آزادى داشتند . ❕مثنوى هم در قونيه كه نزديك حلب است اقامت داشته و چند سالى هم در حلب بوده ، و احتمالاً مراسم عزادارى عاشورا را ديده و برايش گران تمام شده ، و لذا عزادارى اهل حلب را مطرح كرده و به عنوان غفلت آورده و به عرفان پرداخته است . 📚نقدی بر مثنوی ص222 ❕مثنوی با کافر دانستن حضرت ابوطالب به شیعیان بزرگترین جسارت را می کند ؛ « خود يكى بوطالب آن عمّ رسول * مى نمودش شنعه عريان مهول گفتش اى عم يك شهادت تو بگو * تا كنم با حق خصومت بهر تو گفت ليكن فاش گردد از سماع * كلّ سر جاوز الاثنين شاع ليك گر بوديش لطف ماسبق * كى بدى اين بد دلى با جذب حق الغياث اى تو غياث المستغيث * زين دو شاخه اختيارات خبيث 📚مثنوی دفتر ششم 195 👌علاّمه بزرگ مرحوم ملاّ محمّد باقر مجلسى عليه الرحمة ، در اواخر كتاب « عين الحياة » فارسى كلماتى در ردّ صوفيه دارد ، تا آنجا كه مى فرمايد : «در هيچ صفحه‌اى از صفحات مثنوى نيست كه اشاره به جبر ، يا وحدت وجود ، يا سقوط عبادات يا غير اينها از اعتقادات نكرده باشد» 📚عین الحیاه ص271 👌به هر حال انحرافات مولوی بیش از آنچه ذکر شد می باشد که اگر دوستان تمایل داشته باشند می توانیم بیشتر در این رابطه بحث کنیم اما این انحرافات مانع از آن نمی شود که از اشعار او در مواردی که خلاف مسلمات نیست استفاده کنیم چرا که علی علیه السلام فرمود ؛ « حکمت را بگیرید و لو از اهل » 📚بحار الانوار ج2 ص99 👌اما روشن است که ترفیع مولوی به این که عارف حقیقی به خداوند و از جمله مقربین درگاه الهی است و مانند این تعابیر ، خلاف واقع است که شایسته است شیعیان از چنین تعابیری در مورد او استفاده نکنند . Poorseman.ir @Rahnamye_Behesht.
⃣ 2⃣ 🤔 ❔صوفیه مگر چه مشکلی دارند که با آنها مخالفت می کنند چرا روحانیون مانوس شده اند با دشمنی با دراویش و صوفیه ❗️❗️ 💠💠 👌عموم فرق هم در مسائل عقيدتى و هم در مسائل فقهى و اخلاقى داراى انحرافاتى هستند كه به چند آن در اينجا اشاره مى‏ كنيم: 1⃣ چون خود را اهل طريقت مى‏ پندارند طريقتى كه در مسير حقيقت است و احكام شريعت را مقدمه ‏اى براى وصول به طريقت و حقيقت مى‏ شمرند چندانى به مسائل شرعى ندارند و در بسيارى از موارد با اعذار و بهانه‏ هايى آنها را كنار مى‏ گذارند. 2⃣غالبا گرفتار تفسير به رأى در كتاب و سنت ‏اند و به كمك آن خواسته ‏هاى خود را بر كتاب و سنّت مى‏ كنند و براى ارتكاب بعضى از گناهان به پيروان خود چراغ سبز نشان مى‏دهند. 3⃣قطب و مرشد خود را واجب مى‏ شمرند و كرامات دروغين زيادى براى اقطاب خود قائلند كه گاه از معجزات انبيا و امامان نيز فراتر است و به همين دليل گاهى كار پيروان آنها به شرك مى‏ انجامد و قطب و مرشد خود را همچون معبودى مى‏ پرستند. 4⃣بدعتهاى زيادى در دين به وجود آورده ‏اند و هر فرقه‏ اى از آنها براى خود بدعتى دارد؛ از طرز مجالس ذكر و گرفته تا برنامه ‏هاى ديگر. به همين دليل كمتر در مساجد اسلامى حضور مى ‏يابند و كانون عبادتى به نام «خانقاه» براى خود درست كرده‏ اند تا براى انجام برنامه‏ هاى خود آزاد باشند. 5⃣ بسيارى از آنها معتقد به هستند و هر مذهبى را راهى به سوى خدا مى ‏پندارند و متاع كفر و دين را بى‏ مشترى نمى ‏دانند. 6⃣ از مهمترين انحرافات آنها، اعتقاد به وحدت وجود به معناى وحدت موجود است كه مجموعه موجودات عالم را يك چيز و خدا را عين آن مى ‏دانند و به همين دليل بت ‏پرستى را نيز نوعى خداپرستى به مى‏ آورند، مشروط بر اينكه خدا را در همان بت محدود نكنند. 7⃣آنان چون به شريعت به صورت ساده نگاه مى‏ كنند و عملا به پيروان خود، اجازه مخالفت با بعضى از احكام شرع را مى‏ دهند بسيارى از افراد آلوده و گنهكار و يا رجال سياسى ستم پيشه به آنها اظهار تمايل مى‏ كنند؛ يعنى هم به ظلم و ستم و گناه خود ادامه مى ‏دهند و هم حسّ دينى خود را به صورت كاذب اشباع مى ‏نمايند و به تعبير ديگر تساهل و تسامح آنها در امور دين و ترك هرگونه ‏گيرى سبب گرايش افراد خاصى به آنان مى ‏شود. ❕يكى از بزرگان مى‏گفت: «در رژيم سابق هنگامى كه مرا بازداشت كردند و نزد رييس ساواك تهران بردند او به من گفت من شنيده ‏ام شما مرد عالم و متديّنى هستيد؛ ولى مطمئنا ديانت من از شما كمتر نيست من درويشم دم از مولا مى ‏زنم و هرچه خواسته ‏ام از مولا گرفته ‏ام؛ ولى با اين حال من مخالفت با شاه را تحمّل نمى‏ كنم و اگر براى دفاع از او يك ميليون نفر را به گلوله ببندم باك ندارم».آن مرد بزرگ مى ‏گفت: «من فهميدم كه درويشى و صوفيگرى با كشتن يك ميليون نفر بى ‏گناه هم سازگار است». 📚پیام امام امیر المومنین ،مکارم شیرازی ج8 ص133 8⃣آنها برای عقل قائل نیستند و حتی علوم عقلی را حجاب اکبر می نامند و گاه عالمان دینی را راهزنان این راه می نامند و معتقدند که این راه را باید با پای عشق طی کرد . 9⃣بسیاری از آنها معتقد به ریاضت های هستند ، ریاضت هایی که در شرع اسلام وارد نشده است ، بلکه گاه از نظر شرعی زیان آور و حرام است . 0⃣1⃣غالب اقطاب و شیوخ و آنها برای مریدان خود اذکاری انتخاب می کنند و هر مریدی را به ذکر خاصی مامور می سازند در حالی که این نوع تقسیم بندی در هیچ آیه و روایتی وارد نشده است . 📚عرفان اسلامی ، مکارم شیرازی ، ج1 ص367 ❕بخاطر همین انحرافات است که می بینیم در روایات از صوفیان مذمت شده است ؛ 💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/8199 Poorseman.ir @Rahnamye_Behesht.
(نشر مجدد) 🤔 ❔ آیا اسلام طریقه و داشتن مرشد و قطب و خانقاه و اذکار مخصوص و پشمینه پوشیدن و ...را تایید می کند یا خیر ❕❕ 💠💠 👌اگر چه بحت همه جانبه در رابطه با مسلک صوفیه و صوفی گری بسیار گسترده است ، اما اجملا باید بیان کرد که از آنجایی که مسلک صوفیه و افرادی که خود را صوفی و می نامند گرفتار انحرافات عدیده عقیدتی و اخلاقی و عملی هستند ، امامان اهل بیت علیهم السلام این مسلک و کسانی که تابع آن باشند را به شدت مورد ملامت و مذمت قرار داده اند . ❕اولین کسی که بذر مسلک صوفی گری را در اسلام گزارد فردی بود به نام ابوهاشم که امام عسکری علیه السلام در مورد او فرمود ؛ ««انه كان فاسد العقيدة جدا و هو الذى ابتدع مذهبا يقال له «التصوف» و جعله مقرا لعقيدته الخبيثة»: « او مردى بود فاسد العقيده و همان كسى است كه مذهبى به نام تصوف اختراع كرد و آن را قرارگاه عقيده ناپاك خود قرار داده است». 📚حدیقه الشیعه ج2 ص750 📚سفینه البحار ج5 ص198 👌در همان كتاب از امام صادق عليه السلام نقل شده است كه يكى از ياران آن حضرت به خدمتش عرضه داشت در اين ايام دسته‏ اى پيدا شده ‏اند به نام صوفيه، درباره آنها چه مى ‏فرماييد؟ 👌فرمود:« ايشان دشمنان ما هستند كسانى كه به آنها تمايل پيدا كنند از ايشان خواهند بود و با آنها محشور مى‏شوند؛ و به همين زودى ‏ها دسته‏ اى از اظهار محبت كنندگان به ما، تمايل و شباهت به آنها پيدا مى ‏كنند و خود را به القاب آنها ملقب مى‏ نمايند و سخنان آنها را تأويل مى‏ نمايند؛ كسانى كه مايل به آنها شوند از ما نيستند و ما از ايشان بيزاريم و آنهايى كه سخنان ايشان را رد و انكار نمايند مانند كسانى هستند كه در خدمت پيغمبر خدا صلى الله عليه و آله با كفار نبرد كنند!» 📚حدیقه الشیعه ، ج2 ص747 📚مستدرک الوسائل ج12 ص323 👌در بعضى از اخبار مخصوصاً شده كه اگر دوستداران ائمه عليهم السلام به صوفیه تمايل پيدا كنند اهل بیت علیهم السلام از آنها بيزار خواهند بود، حتى در يكى از آنها دارد كه « پس از آنكه امام هادى عليه السلام مذمّت فراوانى از جمعيت صوفيه كرد، يكى از ياران آن حضرت عرضه داشت: اگر چه آن صوفى معترف به حق شما باشد؟ حضرت مانند اشخاص خشمناك به او نگاه كرد و فرمودند: اين سخن را بگذار كسى كه به حقوق ما معترف باشد راهى را كه سبب آزردن ما ميشود نمى‏ پيمايد! تا آنجا كه مى‏فرمايد: «والصوفية كلّهم من و طريقتهم مغايرة لطريقتنا» «يعنى صوفيان همگى از مخالفين ما هستند و راه آنها از راه ما جدا است». 📚سفینه البحار ج5 ص199 📚منهاج البراعه ، خویی ، ج14 ص17 👌پيامبر اكرم از پدید آمدن این گروه خبر داد و فرمود ؛ ❕ «روز قيامت بر پا نشود تا آنكه قومى از امت من به نام «» برخيزند آنها بهره‏ اى از دين من ندارند، آنها براى ذكر دور هم حلقه مى ‏زنند و صداهاى خود را بلند مى ‏نمايند و گمان مى‏ كنند بر طريقت و راه من هستند، نه بلكه آنان از كافران نيز گمراه ترند و آنان را صدايى مانند صداى حيوان است!» 📚سفینه البحار ج5 ص200 👌از اين روايت معلوم مى‏ شود كه صوفى گرى در عصر پيامبر نبوده و آن حضرت به عنوان خبر از غيب كرده است كه قبل از برپايى قيامت چنين فرقه ‏اى در ميان امت پيامبر پيدا شوند؛ ديگر اينكه در اين خبر تصريح شده است كه آنان بر طريقت پيامبر نيستند. ❕پيامبر اكرم در روايتى از لعن ملائكه بر اين گروه خبر داده است آنجا كه در اثناى سفارش‏ هاى خود به ابوذر فرمودند: ❕« «اى ابوذر! در آخرالزمان قومى پديد مى ‏آيد كه در تابستان و زمستان لباس مى‏ پوشند و اين عمل را براى خود فضيلت و نشانه زهد و پارسايى مى‏ دانند، آنان را فرشتگان آسمان و زمين لعن مى‏ كنند» 📚امالی طوسی ج2 ص152 📚وسائل الشیعه ج5 ص35 ❕ادامه پاسخ 👇👇👇 @Rahnamye_Behesht
👌شیخ حر می نویسد ؛ « همه شيعيان دوازده امامى بر ترك نسبت «صوفى» و پرهيز از آن، اتفاق نظر دارند و آن‏گونه كه از تحقيق و بررسى كتب روايى و رجال و اخبار سماعى به دست مى ‏آيد، از عصر ائمه عليهم السّلام و بعد از آن دوران تاكنون، هيچ‏يك از شيعيان در سلك «صوفى ‏گرى» قرار نداشته‏ اند، بلكه در كتب شيعه و سخنان ائمه هركجا از تصوّف و صوفيان ياد شده همراه با مذمّت و نكوهش آنان بوده است و علماى شيعه در ردّ صوفيان كتب متعددى نوشته‏ اند » 📚نقدی جامع بر تصوف ، ترجمه رساله فی التصوف حر عاملی ، ص27 👌مرحوم اردبیلی می نویسد ؛ «پس بدان كه صوفيه قاطبة از مخالفين ائمه معصومين عليهم السّلام‏ اند و از امامان معصوم حديث بسيار در طعن ايشان منقول است‏ » 📚حدیقه الشیعه ج2 ص748 👌از آنجایی که روایات شدیدی در مذمت صوفیان در کتاب شریف حدیقه الشیعه آمده است ، بسیار دیده ایم که صوفیان و دراویش کنونی نسبت به انتساب کتاب مذکور به مرحوم مقدس تشکیک می کنند در حالی که جمعى ازدانشمندان كه عدّه‏ اى از آنها صاحب تأليفات بسياراند و يك عمر سرو كار آنها با دانشمندان شيعه بوده، تصريح كرده‏ اند كه كتاب «حديقة الشيعه» از تأليفات مرحوم مقدّس اردبيلى (قدس سره) است از جمله بزرگان زير هستند ؛محدث بزرگوار مرحوم شيخ حرّ عاملى صاحب كتاب (وسائل الشيعه)، محدث فقيه، مرحوم شيخ يوسف بحرانى صاحب كتاب (حدائق) ، مرحوم مولى محمد طاهر قمى ، عالم متبحر مرحوم ميرزا عبداللّه افندى صاحب كتاب «رياض العلماء»، محدّث شهير مرحوم حاجى ميرزا حسين نورى صاحب كتاب «مستدرك‏ الوسايل»، عالم ربانى مرحوم شيخ سليمان بن عبداللّه معروف به محقق بحرانى، مرحوم شيخ عبداللّه حاج بن صالح نبى جمعه سماهيجى ، شبخ عباس قمی و ... 📚صوفیگری در گذشته و حال ، مکارم شیرازی ، ص77 Poorseman.ir @Rahnamye_Behesht.
⃣ 🔸مدح عایشه ( حمیراء ) توسط مولوی ؛ ❕مصطفى آمد كه سازد همدمى * كلّميني يا حميراء كلّمِى ❕اى حميراء آتش اندر نه تو نعل * تا ز نعل تو شود اين كوه لعل ❕این حميراء لفظ تأنيث است و جان * نام تأنيثش نهند اين تازيان ❕از مذكّر وز مؤنث برتر است * اين نه آن جان است كز خشك و تر است . 📚مثنوی دفتر اول ، 1972 👌و باز گويد ؛ ❕آنكه عالم مست گفتارش بدى * كلّمينى يا حميراء مى زدى 📚همان ، 2428 ❕در جاى ديگر مثنوى درباره عايشه مستانه سروده ؛ 🔸چون درآمد آن ضرير از در شتاب * عايشه بگريخت بهر احتجاب ❕كرد اشارت عايشه با دستها * او نبيند ليك من بينم ورا 📚مثنوی دفتر ششم ، 687 🔰اشعار فوق نشان از محبت وافر مولوی بلخی به عایشه دارد ... قابل توجه کسانی که سنگ مولوی را به سینه میزنند . جهت اگاهی از احوالات عایشه و دشمنی او با پیامبر گرامی اسلام ، پاسخ گذشته ما را مطالعه فرمایید ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/1301 Poorseman.ir @Rahnamye_Behesht.
🤔 ❔اسکن از کتاب الاختصاص نوشته شيخ المفيد ج ۱ ص۴۷و۴۸ : امام حسن گفت: یک نفر یهودی نزد محمد پیامبر اسلام آمد ‌ و داناترین آنها سوالهایی از پیامبر پرسید: که برتری مردان بر زنان چیست؟ محمد پیامبر اسلام در جواب گفت: مانند برتری آسمان بر زمین و مانند برتری آب بر زمین می‌باشد، چون آب، زمین را زنده می‌کند و با وجود مردان، زنان زنده می‌شوند و اگر مردان نبودند، الله زنان را نمی‌آفرید. الله می‌گوید(آیه ۳۴ نسا): مردان را بر زنان برتری است و به واسطه آن برتری که الله برای بعضی بر بعضی مقرر داشته است. مرد یهودی پرسید: از چه روی چنین است؟ پیامبر اسلام گفت: الله، آدم را از گِل آفرید و از باقی‌مانده آن گِل، حوا را خلق کرد و اولین کسی که از زنان اطاعت کرد، آدم بود؛ پس الله او را از بهشت پایین آورد و برتری مردها بر زن‌ها را در دنیا نشان داده است، آیا نمی‌بینی که چگونه زنان به دلیل حیض و ناپاکی، فرصت عبادت را از دست می‌دهند و مردان دچار این ناپاکی نمی‌شوند؟مرد یهودی گفت: ای محمد راست گفتی. ⚡️آیا این مزخرفات سراسر زن ستیزانه و ضد بشریِ پیامبر اسلام می‌تواند مورد پذیرش و قبول انسانهای عاقل و وارسته واقع شود ❗️❗️ 💠💠 1⃣ اولا ، روایت فوق سندا ضعیف است ، زیرا در سند آن افردی چون « عبد الرحمان بن ابراهیم » ، « الحسین بن مهران » ، « الحسین بن عبد الله »، وجود دارد که همگی مجهول اند . 2⃣اگر مقصود از برتری مردان بر زنان ، برتری مردان در قرب به خداوند و رسیدن به کمال و سعادت و محبوب بودن نزد خداوند باشد ، این معنا از برتری باطل است . ❕قرآن به صراحت هر گونه برتری در مقام رسیدن به قرب و کمال بین انسانها را نفی کرده و تنها برتری را به تقوی و می فرماید ؛ « ما شما را از یک مرد و زن آفریدیم و تیره ها و قبیله ها قرار دادیم تا یکدیگر را بشناسید ولی ترین شما نزد خداوند با تقوا ترین شما است» 🔶حجرات 13 🔷پیامبر نیز فرمود: « خدای شما یکی است و پدرتان یکی ، نه عرب بر عجم برتری دارد و نه عجم بر عرب ، نه سیاه پوست بر گندمگون و نه گندمگون بر سیاه پوست مگر به » 📚تفسیر نمونه ج22 ص201 _ تفسیر قرطبی ج9 ص6162 👌لذا امام صادق علیه السلام فرمود ؛ « یک زن صالحه از مرد غیر صالح برتر است» 📚وسائل الشیعه ج20 ص172 🔸ادامه 👇
🔸ادامه 👇 🔸اما اگر مقصود از برتری ، برتری از نظر ویژگی های بدنی و قدرت جسمانی برای انجام وظائف باشد ، روشن است مردان در این نوع از ویژگی ها، از زنان برتری دارند ، و روایت فوق با چشم پوشی از ضعف سند ، ناظر به این نوع از برتری است که قرآن نیز در این رابطه می فرماید ؛ « الرِّجالُ قَوَّامُونَ عَلَى النِّساءِ بِما فَضَّلَ اللَّهُ بَعْضَهُمْ عَلى‏ بَعْضٍ وَ بِما أَنْفَقُوا مِنْ أَمْوالِهِمْ » ❕« مردان سرپرست و خدمتگزار زنانند بخاطر هايى كه (از نظر نظام اجتماع) خداوند براى بعضى نسبت به بعضى ديگر قرار داده است و به خاطر انفاقهايى كه از اموالشان (در مورد زنان) مى‏ كنند» 🔸نساء 34 ❕خانواده يك واحد اجتماعى است و همانند يك اجتماع بزرگ بايد رهبر و سرپرست واحدى داشته باشد، زيرا رهبرى و سرپرستى دستجمعى كه زن و مرد مشتركا آن را به عهده بگيرند مفهومى ندارد در نتيجه مرد يا زن يكى بايد" رئيس" خانواده و ديگرى" معاون" و تحت نظارت او باشد، قرآن در اينجا تصريح مى‏ كند كه مقام سرپرستى بايد به مرد داده شود (اشتباه نشود منظور از اين تعبير استبداد و اجحاف و تعدى نيست بلكه منظور رهبرى واحد منظم با توجه به مسئوليتها و مشورت‏هاى لازم است). 👌اين مسئله در دنياى امروز بيش از هر زمان روشن است كه اگر هيئتى (حتى يك هيئت دو نفرى) مامور انجام كارى شود حتما بايد يكى از آن دو،" رئيس" و ديگرى" معاون يا عضو" باشد و گر نه هرج و در كار آنها پيدا مى‏ شود ، سرپرستى مرد در خانواده نيز از همين قبيل است. ❕و اين موقعيت به خاطر وجود خصوصياتى در مرد است مانند ترجيح قدرت تفكر او بر نيروى عاطفه و احساسات (به عكس زن كه از نيروى سرشار عواطف بيشترى بهره‏ مند است) و ديگرى داشتن بنيه و نيروى جسمى بيشتر كه با اولى بتواند بينديشد و نقشه طرح كند و با دومى بتواند از حريم خانواده خود دفاع نمايد. 🔸بعلاوه تعهد او در برابر زن و فرزندان نسبت به پرداختن هزينه‏ هاى زندگى، و پرداخت مهر و تامين زندگى آبرومندانه همسر و فرزند، اين حق را به او مى ‏دهد كه وظيفه سرپرستى به عهده او باشد. 👌البته ممكن است زنانى در جهات فوق بر شوهران خود امتياز داشته باشند ولى شايد كرارا گفته‏ ايم كه قوانين به تك تك افراد و نفرات نظر ندارد بلكه نوع و كلى را در نظر مى ‏گيرد، و شكى نيست كه از نظر كلى، مردان نسبت به زنان براى اين كار آمادگى بيشترى دارند، اگر چه زنان نيز مى‏ توانند به عهده بگيرند كه اهميت آن مورد ترديد نيست. ❕جمله بِما فَضَّلَ اللَّهُ بَعْضَهُمْ عَلى‏ بَعْضٍ وَ بِما أَنْفَقُوا مِنْ أَمْوالِهِمْ اشاره به همين حقيقت است زيرا در قسمت اول مى ‏فرمايد ؛ « اين سرپرستى به خاطر تفاوتهايى است كه خداوند از نظر آفرينش، روى مصلحت نوع بشر ميان آنها قرار داده » در قسمت آخر مى ‏فرمايد: «و نيز اين سرپرستى به خاطر تعهداتى است كه مردان در مورد انفاق كردن و پرداختهاى مالى در برابر زنان و خانواده به عهده دارند » 📚تفسیر نمونه ج 3 ص 369 🔸بنابراین منظور روایت آن است که همانطور که زمین بدون آب نمی تواند حیات داشته باشد ، حیات زندگی اجتماعی هم بر قدرت و نیروی مردان نهاده شده است و اگر مردان نبودند ، زندگی اجتماعی تشکیل نمی شد تا زنان بتوانند به حیات خود ادامه دهند و در سایه این تلاش و کوشش اجتماعی مردان است که زنان هم می توانند به وظائف خود بپردازند و زمینه به بهشت رفتن خود را مهیا کنند و به خاطر همین مساله است که مردان از عوارض زنانگی چون حیض شدن به دور هستند تا عارضه مذکور فعالیت اجتماعی آنان را مختل نکند . Poorseman.ir @Rahnamye_Behesht.
🤔 ❔محمد پیامبر اسلام، در یک ساعت با یازده نفر از زنان‌ش سکس می‌کرد. •در معتبر ترین کتاب روائی مسلمین، با سند صحیح از انس بن مالک نقل شده است که از پیامبر اسلام چنین نقل کرده است: حدثنا محمد بن بشار قال حدثنا معاذ بن هشام قال حدثني أبي عن قتادة قال حدثنا أنس بن مالك قال كان النبي صلى الله عليه وسلم يدور على نسائه في الساعة الواحدة من الليل والنهار وهن إحدى عشرة قال قلت لأنس أوكان يطيقه قال كنا نتحدث أنه أعطي قوة ثلاثين. 📚صحیح بخاری، صفحه 81 حدیث 268، کتاب الغسل باب اذا جامع ثم عاد و من دار علی نسائه فی غسل واحد. ترجمه : انس بن مالک گفت : پیامبر در یک ساعت از شبانه روز با یازده نفر از زنان خویش همخوابگی(سکس) می‌کرد! به انس گفتم : آیا او نیروی این کار را داشت ؟ پاسخ داد : ما چنین می گفتیم که به او نیروی سی مرد داده شده است ❗️❗️ 💠💠 👌به عنوان مقدمه پاسخ یاد آور می شویم که اسلام معتقد است ، در كنار ارضاى طبيعى غريزه جنسى و پرهيز از سركوب آن، از ارضاى افراطى اين غريزه نيز بايد دورى كرد. همان‏طور كه انسان نبايد به اين دليل كه خواب، يك نياز طبيعى و مشروع است، بيشتر وقت خود را بخوابد؛ در مورد غريزه جنسى هم، امر، به همين نحو است. ❕مقتضاى طبيعت آدمى، اعتدال و ميانه ‏روى در همه امور و از جمله، در ارضاى غريزه جنسى است. ازاين‏رو، در احاديث و سخنان معصومان عليهم السّلام همان‏طور كه بر ارضاى غريزه جنسى تأكيد، و بى ‏توجّهى نسبت به آن، نكوهش شده، در مورد افراط در آن نيز نهى شده است. 🔸باتوجّه به اين‏كه طبيعت، حدّ متوسّط را مى‏ طلبد و افراط و تفريط، هر دو زيان‏ آورند، پيامبر گرامی فرمود ؛ «من أراد البقاء ... و ليقلّ مجامعة النّساء.» «كسى كه خواستار عمر طولانى است، چند مسئله را بايد رعايت كند كه يكى از آنها، كم آميزش كردن با زنان است. » 📚الفقیه ج 3 ص 555_ وسائل الشیعه ج 18 ص 316 ❕اين روايت، از امام على عليه السّلام نيز نقل شده است. 📚همان ❕هنگامى كه از امام على عليه السّلام در مورد آميزش و جماع مى‏پرسند، ايشان پاسخ مى ‏دهند ؛ « آميزش، رفع شرم و حيا و پيوند زن و مرد است كه شبيه ‏ترين امر به ديوانگى است. زياده‏ روى در آن، باعث فرسودگى و پيرى است.» 📚غرر الحکم ص 386 ❕در حديث ديگرى از امام على عليه السّلام نقل شده كه ايشان فرمود ؛ « از شيفتگى زياد به زنان و غرق شدن در لذّات دنيا، خوددارى كن؛ زيرا شيفتگى به زنان، باعث محنت است و غرق شدن در لذّات، انسان را خوار مى‏ كند. » 📚مستدرک الوسائل ج 14 ص 159 ❔حال آیا معقول است پیامبر اسلام که این تعالیم را عرضه کرده است ، خودش بی توجه به آن تمام فکر و عملش به آمیزش جنسی باشد در حالی که خداوند می فرماید ؛ « نزد خداوند بسیار موجب خشم است که سخنی بگویید که عمل نمی کنید » ( صف 3) 🔸آیا پیامبری که خداوند در وصف او می فرماید ، «تو دارای خلق و خوی عظیم و برجسته ای هستی» (قلم 4 ) و می فرماید ؛« برای شما در زندگی و اخلاق رسول خدا اسوه نیکویی است» ( احزاب 21 ) می تواند مسلمین را به چیزی دعوت کند که خودش عمل نمی کند در حالی که خودش می فرمود ؛ «من تربیت شده پرودگارم است» 📚بحار الانوار ج16 ص231 ❕از سوی دیگر پیامبر گرامی مرد عقیمی نبود ولی فرزندان کمی از او به یادگار باقی ماند در حالی که اگر پیامبر گرامی هر روز و شب خود را به همبستری با تمام زنان خود میگذاشت ، باید فرزندان بسیاری از او به یادگار می ماند . 🔸با توجه به این بیانات جعلی بودن روایت فوق که در کتب اهل سنت آمده است روشن می شود ، خصوصا با توجه به آن که راوی آن انس بن مالک است که امام صادق علیه السلام درباره او فرمود ؛ « سه تن بودند که پیوسته بر پیامبر دروغ می بستند که آنان ابوهریره و انس بن مالک و زن بودند » 📚الخصال ج1 ص190 👌راویان این جریان دروغین قصد داشتند با جعل این روایات ، شهوت پرستی خلفای جور خود را توجیه کنند به خاطر همین نکته ، این نسبت های ناروا را به پیامبر گرامی می دادند . Poorseman.ir @Rahnamye_Behesht.
👌پاسخ این شبهه پراکنی معاند را که می گوید ائمه اسامی خلفا را بر روی فرزندان خود می گذاشتند را در ذیل بخوانید ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2033 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2034
👌پاسخ این شبهه پراکنی معاند در مورد سب و ناسزا گفتن به منحرفان و استناد این عمل به ائمه علیهم السلام را در ذیل بخوانید ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2083
👌پاسخ این شبهه پراکنی معاند که می گوید حسنین علیهم السلام به مانند دختران گوشواره به گوش خود می کردند را در ذیل بخوانید ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2098
👌پاسخ به این دروغ پراکنی معاند را در ذیل ببینید ؛ 👇
🤔پاسخ به دروغ‌های کانال حوزوی پرسمان اعتقادى ✍🏻 چندى پيش ما به روایتی کاملا صحیح از امام حسن استناد کردیم که او از پیامبر اسلام نقل کرده که مردان برتری قاطع نسبت به زنان دارند؛ روایت را ببینید: ادمين كانال پرسمان براى جلوگيرى از بى آبروئى پيامبرش بدون هيچ تفكرى چون اسلام را در خطر می‌بینید، در پاسخ سریعا می‌گوید این روایت ضعیف است چون در سند روایت عبدالرحمان بن ابراهیم و حسین بن عبدالله وجود دارد که مجهول هستند؛ ما نيز براى اثبات دروغگويى اين موجود موضوع را بررسى ميكنيم: اولا سند این روایت بشرح زیر است: ابْنُ بَابَوَيْهِ،قَالَ:حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيٍّ مَاجِيلَوَيْهِ، عَنْ عَمِّهِ،عَنْ أَحْمَدَ بْنِ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ،عَنْ أَبِيهِ،عَنْ أَبِي الْحَسَنِ الْبَرْقِيِّ،عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ جَبَلَةَ،عَنْ مُعَاوِيَةَ بْنِ عَمَّارٍ،عَنِ الْحَسَنِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ،عَنْ آبَائِهِ،عَنْ جَدِّهِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ همانطور كه ميبينيد در سند این روایت نه وجود دارد و نه . پس تا اينجا اثبات شد كه ايشان دو نام نوشته است كه اصلا جزو راويان نبوده اند. و اما برگرديم به ادعاى ايشان در مورد ضعف این روایت: براى اثبات بى شرافتى آخوندهاى مانند ايشان، بررسی سندی روايت توسط مرجع تقلید شیعه، آیت الله فاضل لنکرانی را انتخاب كرده ايم، ايشان ميگويد: "مرحوم صدوق، صاحب علل الشرايع نقل مي‌کند از محمد بن علي ماجيلويه قمي که سند صدوق و محمد بن علي ماجيلويه قمي تصحيح شده است. «عن عمِّه»، عموي محمد بن علي ماجيلويه، محمد بن أبي القاسم عبيدالله عمران است، که سيدٌ مِن أصحابنا القميين است، ثقه است و توثيق شده است ..... 💠💠 👌جناب معاند بی آبرو ، ظاهرا جنسی که مصرف می کنید اصل نیست و شما را به هذیان گویی واداشته است ، روایتی که شما در ابتدای بحث به آن استناد کرده بودید ، نقلی از کتاب اختصاص شیخ مفید بود که ما به آن پاسخ دادیم ، پاسخ را در ذیل ببینید ؛ 💠https://eitaa.com/Rahnamye_Behesht/1416 🔸در سند روایت اختصاص شیخ مفید چنین آمده بود ؛ « َ حَدَّثَنَا عَبْدُ الرَّحْمَنِ بْنُ إِبْرَاهِيمَ قَالَ حَدَّثَنَا الْحُسَيْنُ بْنُ مِهْرَانَ قَالَ حَدَّثَنِي الْحُسَيْنُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ أَبِيهِ عَنْ جَدِّهِ عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِيهِ عَنْ جَدِّهِ الْحُسَيْنِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ » 👌ما ثابت کردیم که این سند ، ضعیف است . همین روایت را با سند دیگری مرحوم صدوق هم نقل می کند . ❕جناب معاند شما به سند اختصاص استناد کردید ما هم همان سند را بررسی کردیم ، حال می گویید سند مورد نظر ما ، سند شیخ صدوق بوده است . چقدر شماها وقیح و بی شرافت هستید . اما باز هم اشکالی ندارد . سند شیخ صدوق هم در نقل روایت مذکور با ضعف مواجه است . شیخ صدوق روایت را با سند ذیل می آورد ؛ « حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيٍّ مَاجِيلَوَيْهِ عَنْ عَمِّهِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ عَنْ أَبِي الْحَسَنِ الْبَرْقِيِّ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ جَبَلَةَ عَنْ مُعَاوِيَةَ بْنِ عَمَّارٍ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ آبَائِهِ عَنْ جَدِّهِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ » 🔸محمد بن علی ماجیلویه مجهول است و اگر محمد بن علی ماجیلویه القمی باشد ، توثیقی ندارد . 📚زبده المقال من معجم الرجال ، ج 2 ص 361 🔸راوی دیگر حسن بن عبد الله است که او نیز مجهول است . 📚مستدرکات رجال الحدیث ج 2 ص 422 🔸حسن بن عبد الله روایت را از « آبائه » « پدرانش » نقل می کند که معلوم نیست پدرانش چه کسانی بوده اند . ❕جناب ملحد بی شرافت و آبرو ، علم رجال اجتهادی است نه تقلیدی که چون فلان عالم معاصر ، فلان روایت را قبول کرده است ما هم قبول کنیم ، به خاطر همین می بینیم که سایت اسلام کوییست هم که تحت اشراف آقای هادوی تهرانی است ، روایت مورد استناد شما را تضعیف می کند ؛ 🌐http://yon.ir/TIwTb 👌و در پایان معاند جیره خوار ، ما در همان پاسخ گفتیم که اگر روایت صحیح هم باشد ، توضیح و تفسیر روشنی دارد و به مطالب واضح و معقولی اشاره می کند . 👌عکس کانال معاند را که در ابتدا به سند اختصاص شیخ مفید استناد کرده بود و در اینجا می گوید به سند شیخ صدوق استناد کرده ام را در ذیل ببینید . Poorseman.ir @Rahnamye_Behesht.