eitaa logo
مقالات حسینی منتظر
141 دنبال‌کننده
340 عکس
183 ویدیو
30 فایل
بخشی از مقالات متنوع سیدمحمدحسینی(منتظر) فرزند مرحوم حجة‌الاسلام و المسلمین؛ حاج سید میربابا حسینی(فاطمی) (اعلی الله مقامه الشریف) در حوزه‌های مذهبی، سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و...
مشاهده در ایتا
دانلود
🇮🇷﷽☫ 💎@SMHM212 تاج شاه نماد امّ‌القرای اسلام! عطف به یادداشتی با عنوان 👈«نفوذ یهود در ناف تهران»👉؛ 👌بنده بر آن نیستم که با گَرته‌برداری نامیدن بنای تئآتر شهر تهران از یک بنای مشابه آمریکایی، آنرا مورد مذمت قرار بدهم ولیکن تمجید آن را (نمونه‌ای عالی از است!!! و باید نماد ، تلقی شود!!!) کاملاً غلط و بلکه می‌دانم. طرح این بنا (که صفر تا صد آن تحت نظر زن شاه بوده) قاعدتاً از بین چندین و بلکه ده‌ها طرح انتخاب شده و قطعاً در گزینش آن، ملاحظاتی بوده است. از جمله اینکه فرم آن شبیه باشد ولو اینکه سازنده آن (سردار افخمی)، انکار می‌کرده ولیکن علت اصلی تمجید ، همین شباهت بوده است. در هر حال چنین حُقنه‌ای را (که این بنای زیبا، نه تنها نماد هنرهای نمایشی که نماد [سیاسی] پایتخت ایران است!!) توهین به می‌دانم وگرنه تقلید یا عاریه گرفتن در عالم ، مرسوم است ولو اینکه به آنست. نماد رشیدی که مفتخر به إسقاط رژیم منحوس شاهنشاهی و اقامه در سطح جهانی و پیشتاز مبارزه با است، نمی‌تواند یک بنایی شبیه شاه منفور آنهم تقلیدی از یک باشد (که خود آنهم تقلیدی از یک بوده!) وگرنه مورد قرار خواهیم گرفت. 👌ضمناً و از همه مؤثرتر؛ احمد (وزیر وقت ارشاد و نیز رئیس شورای شهر) را هم باید به 👈لیست مقصرین👉 ، افزود! ✍️سیدمحمدحسینی(منتظر) ۱۴۰۳/۵/۳۱ 🆔@chelcheraaqHM 💠 🎲چلچراغ
🇮🇷﷽☫ 💎@SMHM212 دو وصله ناجور در ناف تهران!! ⁉️سؤال شد که اگر بجای مقامات حکومتی بودید با این دو مجموعه (👈اولی👉 شبیه به اسم مجموعه تئاتر شهر و 👈دومی👉 شبیه نهنگ به گل نشسته با به اسم !!) چه می‌کردید؟ قطعاً هیچ‌کدام از این دو در شأن ملت ما نیستند و باید پیدا کنند اما قبل از استحاله این محله، باید محله دیگری به تهران افزود (فرضاً در حوالی مرقد مطهر یا هر نقطه دیگری دارای پهنه‌ای بزرگ) و آن، ایجاد و همایش است. در حدی که بتواند همزمان پذیرای جمعیت‌های میلیونی و مجهز به انواع راه‌های دسترسی و امکانات رفاهی شایسته هنرمندان باشد. مجموعه بسیار بزرگی دارای انواع سالن‌های آمفی‌تئاتر و تالارهای موسیقی و نگارخانه‌ها و... با بهترین دسترسی‌ها و پارکینگ‌ها و کافه‌تریاها و رستوران‌ها و... بعنوان بزرگترین و جذاب‌ترین «قطب نمایش و همایش در سطح غرب آسیا» که قابل و لایق خدمات‌رسانی به انواع و نیز هنرجوها و هنردوست‌ها و جشنواره‌های ملی و بین‌المللی باشد. تاریخ مصرف (با بیش از نیم‌قرن و گنجایش حداکثر ۱٫۰۰۰ نفر محصور در عمق ترافیکی سنگین و بدون پارکینگ و...)، به پایان خود رسیده و اصلاً در شأن جمعیت ۱۰٫۰۰۰٫۰۰۰ نفری پایتخت نیست. در این نقطه هم معظمی در شأن امّ‌القرای ، احداث گردد و این بنای تاج‌مانند آمریکایی، مبدل به آبریزگاه شبانه‌روزی عمومی و دخمه جنوبی آن (که به لانه جانوری مخوف می‌ماند!)، مبدل به پارکینگ مسجد شود. ✍️سیدمحمدحسینی(منتظر) ۱۴۰۳/۵/۳۱ 🆔@chelcheraaqHM 🎲چلچراغ
🇮🇷﷽☫ 💎 @SMHM212 موافقت مطلق مجلس با دولت! انکار نمی‌کنم که خبر بهت‌انگیزی بود! ولیکن این سؤال برجسته شد که چرا بی‌خیال توصیه به معیارهای ۱۲ گانه به مجلس گشت!! ⁉️ اشکال قضیه کجاست؟! اشکال شخصی بنده در این بود که بجای توجه به پخش مستقیم برنامه مجلس به کابینه پیشنهادی، ناچار شدم آنرا بعداً از طریق اخبار دنبال بکنم وگرنه این‌همه دچار حیرت نمی‌شدم! به مردم در مجلس، القاء می‌کند که این کابینه (از جمله وزرایی که بحث‌برانگیز هستند!) تماماً و بدون استثناء مؤید ۱۰۰٪ی رهبری هستند!!! و اکثریت نمایندگان هم به ریاست از این ، کاملاً متأثر شده و معیارهای اصولی را فراموش می‌کنند! هیچ‌کدام از نمایندگان، تقاضای مهلتی برای صحت و سقم قضیه نمی‌کنند و حال آنکه وظیفه به داشتند و اهمیت مطلب، ایجاب می‌کرد که مراسم رأی‌گیری چند ساعتی و بلکه چند روزی به تعویق بیافتد! البته تعدادی از (حدود ۱۲۰ نفر)، عمل کرده و تسلیم پزشکیان و همراهی قالیباف نشدند ولیکن اکثریت مجلس منفعل شدند و رأی قاطع به پذیرش دولتی دادند که در ترکیب آن، به اسم ! معامله شده بود! اگرچه در «عدم استمهال برای استعلام القائات»، کلیه نمایندگان از جمله آنانی که اهل بصیرت و غیرت بودند نه اهل معامله و خودفریبی، باید پاسخگو باشند. مگر اینکه بپذیریم آن‌ها هیچگونه احتمال نیرنگ و فریبی نسبت به پزشکیانی نداشتند که با بالا آمد! آدم که فریب شیطان را خورد، توجیه کرد که گمان نمی‌کرده شیطان جرأت کند در ، سوگند دروغ بخورد! حتی یک نفر از نمایندگان، جرأت نکرد حداقل از پزشکیان بخواهد که وی برای صحت ادعاهای خودش، لااقل بخورد! پزشکیان بدون قسامه، ذهن اکثریت را خرید ولیکن اقلیت چرا مطلقاً منفعل شدند؟! بعضی‌ها توجیه می‌کنند که پزشکیان شاید راست گفته و این کابینه مورد حمایت ۱۰۰٪ی رهبری بوده است! و بدیهی‌ست که او برای اخذ نظر مثبت رهبری، خدمت رسیده باشد و آقا هم با توجه به شرایط جاری (آمادگی روزافزون برای ورود به شرایط جنگی سهمگین با اسراعیل و اربابش آمریکا) مته لای خشخاش نگذاشته است! و اعلام حمایت و همکاری کرده است. شاید چنین بوده و حضرت آقا که پیشاپیش نمایندگان را به معیارهای لازم توجیه کرده بودند، خیالشان راحت بوده که مجلس به تکلیف خود عمل خواهد کرد، وقت گران خود را صرف دخالت در وظایف رئیس جمهور منتخب ملت ایران نکرده است! و حال آنکه اینجا بحث، بحث حمایت و دخالت و این توجیهات نیست. بلکه القاء پزشکیان است که وقتی خود آقا به تکمیل لیست وی، مستقیماً ورود کرده است، چه لزومی دارد که نمایندگان بخواهند کاسه داغ‌تر از آش باشند؟! مسئله اصلی، القائی است که باعث اختگی اکثریت مجلس شد و لذا نیاز به تعمق و تدبر دارد. بعضی‌ها هم ادعا می‌کنند که «مشورت با رهبری در تعیین اعضای دولت»، است و اشکالی به هیچکدام وارد نیست! اگر قرار باشد رئیس جمهور با حضرت رهبر مشورت بکند و نتیجه مشورت، ترک معیارهایی باشد که خود رهبری از نمایندگان خواسته مراعات بکنند، قطعاً باری را کج می‌کند که به مقصد نخواهد رسید. بعد از این دیگر چه لزومی دارد که مجلس، چندین روز از اوقات گرانبهای خود را صرف بررسی‌های جنجالی کابینه پیشنهادی بکند؟! آیا بهتر نیست که رئیس برود پیش رهبر و از طریق مشورت، به نتیجه دلخواه خود برسد و زحمت مجلس را هم کم بکند؟! به هر حال، یک جای کار می‌لنگد! یا القائات پزشکیان، دروغ و نیرنگ و بزرگنمایی بود (که با توجه به شاکله شخصیتی وی، اصلاً بعید نیست) و یا اینکه مقام رهبری به علت ملاحظه شرایط حاد و استثنائی کشور، ترجیح داده‌اند تن به عدم سخت‌گیری در تحقق خود بدهند که بعنوان یک احتمال، قابل تأمل است. در عین‌حال در هیچ جای قانون (و نیز عقلانیت سیاسی ملت) نیامده که «مشورت با رهبری» می‌تواند جایگزین «اراده مجلس» باشد. زیرا فرجام پذیرش چنین جایگزینی غیرعادی، حذف از و است که هرگز مطلوب نبوده و نیست وگرنه را از کف می‌دهد که قطعاً برای مملکت آسیب‌زا خواهد بود. شاید هم رهبری خواستند دولت را از شر دخالت‌های بعدی نمایندگان در امر عزل و نصب مقامات استانی و شهرستانی، نجات بدهند فلذا تعمداً مجلس را در انفعال قرار دادند! چنانکه در یکی از مواعظ خودشان، صریحاً از نمایندگان خواستند که به علت معقولی، دخالت نکنند. در هر حال اگر این قضیه، به خوبی توجیه نشود، خطرناکی است که ویرانگر آینده نهضت+نظام اسلامی خواهد شد. در واقع زلزله‌ای رخ داد که پس‌لرزه‌های آن، خطرناک‌تر خواهد بود. ✍ سیدمحمدحسینی(منتظر) ۱۴۰۳/۶/۱ 🆔 کانال @chelcheraaqHM 💠 🎲 هم‌اندیشی چلچراغ معارف 🙏
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🇮🇷﷽☫ 💎 @SMHM212 منع رطب کرد و خود رطب خورد؟! با عنایت به این سخنان و با توجه به مبنی بر اینکه اعضای دولت وی پیشاپیش هستند، چنانچه هر کدام از ، مرتکب جرم و خلافی شد، یقه چه کسی را باید بگیرد؟! یقه را؟ یا یقه را؟ و یا یقه را؟! عده‌ای شاید توجیه کنند که رئیس جمهور با رهبری کرده است و رهبری هم نظر داده است که تصادفاً نظرشان هم ۱۰۰٪ مثبت و بدون قید و شرط بوده است! و رهبری هم بدون ، صرفاً کرده است! و حال آنکه؛ آقا با فلانی تماس گرفت و فلانی را قبل از توضیح قبول کرد و فلانی را هم خودش گفت باشد و این‌گونه گزارش از جلسه‌ای غیرعلنی، نشان می‌دهد که ظاهراً قضیه، فراتر از صرفاً مشورت و تلاش برای بوده است! وقوع چنین وضعیتی (در صورت صحت) که مفهومی بجز «دور زدن مجلس و قانون» ندارد، اگر توجیه معقولی مثل ملاحظه کشور نداشته باشد، قطعاً زلزله ویرانگری برای «نهضت+نظام اسلامی» است و و عواقب آن، مخرب‌تر خواهد بود حتی اگر هیچ‌کدام از اعضای دولت مرتکب خبط و خطایی نشوند! بله! می‌توان گفت که دخالت نبوده و بلکه صرفاً مشورت و حمایت بوده ولیکن خروجی این مشورت و حمایت، «عدم دخالت اکثریت مجلس» را رقم زد! این خروجی، مورد اشکال است. اگرچه در شرایط اضطراری، رهبری حتی اگر دخالت غیرقانونی هم می‌فرمودند، قابل اغماض بود! ...ادامه دارد. ✍ سیدمحمدحسینی(منتظر) ۱۴۰۳/۶/۱ 🆔 کانال @chelcheraaqHM 💠 🎲 گروه هم‌اندیشی چلچراغ معارف و احکام 🙏
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🇮🇷﷽☫ 💎 @SMHM212 ⁉️ آیا مجلس شورای اسلامی، رکب خورد؟! انتخابات ریاست جمهوری ۱۳۸۸ (که فتنه صهیونیست‌ها را بدنبال داشت) همزمان بود با میان‌دوره‌ای مجلس خبرگان رهبری و یکی از نامزدهای تهران، آقای سید محمود علوی بود که بعداً شد وزیر اطلاعات روحانی () و وی طبق شایعات، برای تبلیغات خود، ابتکار جالبی بخرج داد؛ به ستادهای طرفداران () می‌رفت و می‌گفت: پای صندوق به شما دو تا برگه می‌دهند. در جفتشان بنویسید: «محمود»! به ستادهای () که می‌رفت به طرفداران وی می‌گفت: در هر دو برگه‌ای که به شما می‌دهند بنویسید «سید»! و بین طرفداران که می‌رفت می‌گفت: در جفت برگه‌ها بنویسید: «لر»! حالا حکایت () است که برای منفعل کردن ، از لفظ مشترک خیلی بهره برد! طرفداران پنداشتند منظور او از آقا، اشاره به خاتمی است زیرا وی آقایی بجز او ندارد! طرفداران گمان کردند منظور وی از آقا، ظریف است زیرا او از اول ورودش به صحنه ریاست جمهوری، ظریف را آقای خود قرار داد! هم باورشان این بود که لابد منظور او از آقا، کسی بجز نیست! در حالی‌که وی یکبار هم عبارت «مقام معظم رهبری» را به زبان نیاورد و صرفاً لفظ مشترک آقا را تکرار کرد. لذا اکثریت نمایندگان فریب‌خورده در همه برگه‌هایی که به آن‌ها دادند، نوشتند: آقا! در جواب رهبری اگر تکذیب کند، چه خواهد گفت؟! حالا پیدا کنید پرتقال‌فروش را!!! ✍سیدمحمدحسینی(منتظر) ۱۴۰۳/۶/۱ 🆔 @chelcheraaqHM 💠 🎲 هم‌اندیشی چلچراغ معارف 🙏
🇮🇷﷽☫ 💎 @SMHM212 نماز؛ کوفتن درگاه حق با تمام وجود قال رسول الله (صلی‌الله علیه و آله): «إنَّ المُصَلّي لَيَقرَعُ بابَ المَلِكِ و إنَّهُ مَن يُدِم قَرعَ البابِ يُوشِكُ أن يُفتَحَ لَهُ» یعنی؛ نمازگزار، درب خانه فرمانروا[ى جهان] را مى‌كوبد و هر كه درِ خانه‌اى را پيوسته بكوبد، اميد است كه به رويش گشوده شود. (نهج‌الفصاحه/ص۸۲۷ و مسندالشهاب/ج۲/ص۱۸۸) دکتر شریعتی (مجموعه آثار۲/خودسازی انقلابی): «... این بعد اجتماعی و سیاسی امر، اما مولوی به یک بعد وجودی و فلسفی و عرفانی هم اشاره می‌کند و ببینید که برداشت مولوی در و : «سبحان ربی العظیم و بحمده، سبحان ربی الاعلی و بحمده» چیست. می‌گوید: گفت پیغمبر رکوع است و سجود بر در حق، کوفتن حلقه وجود چه جور است؟ چه جور قضیه را می‌فهمیده و چه منظره‌ای به ذهنش می‌رسیده است؟ تصویر را از زندگی یک سوار تنها در یک صحرا گرفته است. مسافری تنها در جاده‌های قدیم سواره می‌آمده است. شب شده، بیابان است، چراغی نیست، قهوه‌خانه‌ای نیست، راهداری نیست و بیا و برویی نیست. ماندگی، آوارگی، تنهایی، گرسنگی، احتیاج به آب، احتیاج به غذا. ناگهان به در قلعه‌ای می‌رسد، نیمه شب، در قلعه بسته است، چکار می‌کند؟ احساس شدید به اینکه اینجا پناهگاه است، در اینجا آدم هست، غذا هست، زندگی هست، نجات از آوارگی و وحشت و گرگ و سرما و برف هست. و براساس این احساس می‌خواهد خود را هرچه زودتر به درون قلعه بیندازد. چکار می‌کند؟ حلقه در قلعه را تندتند می‌زند. انسان هم در پهنه وجود، درعرصه زندگی، تنهای تنها، هراس‌زده ترسیده‌ای است که در برابر در پنهانی آنطرف این جهان، آنسوی زندگی، دری که بر رویش بسته است، هر روز سرش را مثل حلقه می‌کند و هی می‌زند به این در که یعنی: باز کن. گفت پیغمبر رکوع است و سجود بر در حق، کوفتن حلقه وجود والسلام» 👌 ۱۷ بار رکوع و ۳۴ بار سجده یعنی ۵۱ بار حلقه شدن برای کوفتن درگاه حق لایزال! یعنی ۵۱ بار برقراری ارتباط و اتصال از به ! یعنی ۵۱ بار رجوع به ! یعنی ۵۱ بار فرم ظاهری بخشیدن به محتوا و باطن ! انسان بدون رجعت کبری در؛ ۱) (قیامت و محشر و آخرت) دستاوردی بجز و نخواهد داشت. ۲) در (بازگشت به قیام و سلطنت شکوهمند و غیرقابل تصور ۵۰٫۰۰۰ ساله امام آخرالزمان)، غایب خواهد بود. ۳) در (بازگشت از بیداری و هوشیاری و تعقل پس از خواب و بیهوشی و جنون)، آرامشی متین و حتی آسایشی ماندگار نخواهد یافت. انسان در رجعت کبری (إنّا للّه و إنّا إلیه راجعون) نهفته است و نماز پنجگانه شبانه‌روزی، ترکیبی جهادی از و پیاپی برای چنین رجعتی مقدس است. بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم الم ﴿١﴾ ذَلِکَ الْکِتَابُ لا رَیْبَ فِیهِ هُدًى لِلْمُتَّقِینَ ﴿٢﴾ الَّذِینَ یُؤْمِنُونَ بِالْغَیْبِ وَ یُقِیمُونَ الصَّلاةَ وَ مِمَّا رَزَقْنَاهُمْ یُنْفِقُونَ ﴿٣﴾ وَ الَّذِینَ یُؤْمِنُونَ بِمَا أُنْزِلَ إِلَیْکَ وَ مَا أُنْزِلَ مِنْ قَبْلِکَ وَ بِالآخِرَةِ هُمْ یُوقِنُونَ ﴿٤﴾ أُولَئِکَ عَلَى هُدًى مِنْ رَبِّهِمْ وَ أُولَئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ ﴿٥﴾ از زمانی که به کرده است، پشت دروازه‌های رستگاری، جا مانده است و برای بازگشت به ، هیچ راهی ندارد بجز رجعت کبری. بنیاد اسلام (از جمله نظام سیاسی آن) بر پنج «یُـ» استوار است: ۱- «یُــؤمنون بالغیب» ۲- «یُــقیمون الصلاة» ۳- «مما رزقناهم یُــنفقون» ۴- «یُــؤمنون بـما اُنزل ...» ۵- «و بالآخرة هم یُــوقنون» حی علی الفلاح حی علی الصلوة حی علی خیرالعمل طبق آیات آغازین طولانی‌ترین سوره قرآن، رهیافت به هدایت الهی و راه فلاح و رستگاری در پنج امر نهفته است: 👌ایمان به غیب، 👌ارتباط با عالم غیب (نماز)، 👌انفاق از آنچه رزق است، 👌ایمان به وحی مُنزَل 👌یقین به آخرت. این امور خمسه در طول همدیگر قرار دارند که ایمان به غیب سرآغاز و بنیاد آنهاست. بدون ایمان به غیب، گزارش عبادات (ایاک نعبد و ایاک نستعین) به عالم غیب، معنا و مفهومی ندارد. مهمترین عبادتی که ارزش گزارش به غیب (در قالب نماز) را دارد، است که اصل عبادات است. گویا که اگر انفاقی صورت نپذیرد، عبادتی هم رخ نداده است تا گزارش گردد! «مما رزقنا» بطور کلی، شش نوع است که انفاق آن‌ها، همان «وسع»ی است که هر انسانی به میزان برخورداری از آنها مکلف است (لا یکلف الله نفسا الا وسعها) وسع و ظرفیت هر نفسی همان ارزاق ششگانه اوست. یعنی؛ وسع، توان، مهارت، قوت و قدرت؛ ۱- تن‌افزاری ۲- مغزافزاری ۳- دل‌افزاری ۴- فن‌افزاری ۵- مال‌افزاری ۶- ربط‌افزاری لا حول و لا قوة الا باللّه گفت پیغمبر که چون کوبی دری عاقبت زان در برون آید سری اللهم عجل لولیک الفرجسیدمحمدحسینی(منتظر) ۱۴۰۳/۶/۲ 🆔@chelcheraaqHM 💠 🎲 هم‌اندیشی چلچراغ معارف 🙏
🇮🇷﷽☫ 💎 @SMHM212 چالش‌های امام در تشکیل نظام (بخش ۰۴۲): ایران فدای اسلام اسلام فدای ایران بازرگان (نخست‌وزیر موقت انتقال قدرت از رژیم ستم‌شاهی به جمهوری اسلامی ایران) به علت و اعتماد به آمریکا () در صدد انحلال نهادهای انقلابی (مجلس خبرگان رهبری، کمیته‌های مردمی انقلاب اسلامی، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، جهاد سازندگی و..‌.) برآمد که با مقابله قاطع ، شکست خورد و پس از لو رفتن ارتباطات مخفیانه دولت وی با آمریکایی‌ها (که اسناد آن در آمریکا بدست انقلابیون افتاد) ناچار به استعفاء گشت. مهندس بازرگان و دوستانش در با اختلافات جدی داشتند و این را وی در مصاحبه با به صراحت می‌گوید: «از نقطه نظر سیاسی، روابط ما [بازرگان و امام] مشکل است، بسیار مشکل. بیشتر کارهای ما با اختلاف نظر و جنگ لفظی همراه است.»! مهندس بازرگان علت این اختلاف را در جزوه منتشر شده از طرف ، پس از استعفاء بیان می‌کند: «اختلاف من با بر سر و بود. یعنی امام همه چیز از جمله ایران را برای اسلام می‌خواست و من اسلام را برای ایران می‌خواستم.»! آری! وی در زمان حیات امام آشکارا به آن‌حضرت، دروغ بسته و تهمت زد و نوشت: «امام ایران و همه‌چیز را برای اسلام می‌خواهد!» سخنرانی امام با تعابیری عجیب، پاسخی به این اتهامات بود ولیکن این سخنرانی، موعظه‌ای آینده‌نگرانه هم به در بر داشت. و اما بررسی این دو مطلب مغفول ... ...ادامه دارد. ✍سیدمحمدحسینی(منتظر) ۱۴۰۳/۶/۳ 🆔 @chelcheraaqHM 💠 🎲 چلچراغ 🙏
♦️توهین به مرز ایران تقصیر شومن هایی چون «ثابتی» نیست، بزرگترهای «اصولگرایش» مقصر هستند/ پدرم نگفت مرگ بر مرزی که برای حفظش، نمی توانم درست نفس بکشم عصر ایران در گزارشی به انتشار یادداشت یک فرزند شهید البته به صورت «امضا محفوظ» در خصوص امیرحسین ثابتی، نماینده تهران در مجلس پرداخته و نوشته است: 🔹پدرم که به جبهه می رفت نگفت مرگ بر این مرزی که با فلانی‌ها هموطن هستیم. فلانی‌هایی که آن روزها خودشان را مجاهدین خلق می‌نامیدند و خلق، آنان را منافق خطاب می‌کرد؛ پدرم ایران را دوست داشت 🔹دیروز که دیدم امیرحسین ثابتی، نماینده مجلس شورای اسلامی وقیحانه توئیت کرده که مرگ بر مرزی که عراقچی و ظریف در آن به دنیا آمده‌اند، ابتدا باور نکردم و گفتم شاید از آن توئیت‌های فیکی باشد که پسمانده‌های رجوی در شبکه‌های اجتماعی استفراغش کرده‌اند اما پرس و جو که کردم دنیا دور سرم چرخید: وای خدای من! چگونه یک ایرانی می‌تواند به مرزهای میهنش مرگ بفرستد! آن هم کسی که خود را نماینده مردم همین سرزمین می‌داند! 🔹تقصیر شومنی چون ثابتی نیست که بالاترین هنرش مجری گری تلویزیون و سفر به قطر بود برای دیدن بازی های جام جهانی؛ تقصیر بزرگترهای "به اصطلاح اصولگرا"یش هست که جوان خام و هدرگویی چون او را در غیاب مردم توی لیست گذاشتند و در کم رمق ترین انتخابات تاریخ پارلمانی جمهوری اسلامی با رأیی نازل به مجلس فرستادند. ☝️از پیام‌های وارده☝️ نقدونظر 👌 دشمنان امیرحسین؛ دشمنان ایران. ثابتی، لیاقت ریاست جمهوری را هم دارد نویسنده این متن هر قدر هم که کودن و غرق در باشد بعید است مفاهیم عبارات را درنیابد ولیکن از شدت کینه به و و لجاجت بر گستاخی و گزافه‌گویی، وارونه‌نمایی می‌کند و خود را به نفهمی می‌زند تا مخاطبین خود را که احمق می‌پندارد، استحمار نماید! (اگرچه بعضی‌ها معتقدند که مدعیان اصلاح‌طلبی از سران مثلاً باسواد آن گرفته تا پیاده‌نظام بی‌سواد کف خیابانی آن، چنان جلبک‌مغز هستند که اساساً اهل تفکر نیستند و لذا براحتی همه‌چیز را وارونه می‌بینند!) ثابتی نوشته بود: «مرگ بر آن مرز و معیاری که مرا به خاطر به دنیا آمدن در سرزمینی که در آن عراقچی و ظریف و روحانی و بنی‌صدر و... به دنیا آمده‌اند آشنا با آن‌ها میداند اما شیرمردان را چون چند کیلومتر آنطرف‌تر به دنیا آمده‌اند غریبه با من حساب می‌کند. » اگرچه به ترجمه شده ولیکن ترجمه مفهومی و دقیق‌تر آن، است. یعنی ، تنها معیار حب و بغض آدمیان و عالمیان است! این طرف میله، دوست است و شایسته محبت و آنطرف میله، دشمن است و سزامند نفرت! چنین تفکر شیطانی هرگز بمفهوم نیست و ۱۸۰ درجه در مقابل تفکر الهی و دیانت محمدی(ص) است. این عبارت ثابتی را باید با طلا نوشت و با قاب نقره‌ای در انظار عموم جهانیان آویخت. ثابتی ننوشته «مرگ بر مرز ایران» بلکه مرگ را برای «مرز و معیاری» خواسته که متکی بر «ناسیونالیسم ضد امت واحده» اسلام است. عبارت آقای ثابتی، عین آموزه‌های اصیل اسلام و ناشی از تربیت صحیح دینی و انقلابی اوست و بالتبع حمله به عبارت وی در واقع حمله به اصل تفکر و دیانت اسلام و انقلاب اسلامی است. حال اگر بلاتشبیه، (ع) فرموده بودند: «مرگ بر آن معیاری که مرا بخاطر به دنیا آمدن در عربستانی که معاویه و یزید و ابن‌زیاد و ابن‌سعد و شمر و حرمله و... به دنیا آمده‌اند، با این عرب‌ها یگانه می‌داند اما شیرمردان ایرانی فارس و ترک و کرد و لر و افغانی و... را که چند کیلومتر آنطرف‌تر به دنیا آمده‌اند، بیگانه با من می‌پندارد.»، آیا (العیاذبالله) سخن گزافه‌ای گفته بودند؟! هیهات! مهاجمین به جناب ثابتی (در طیف گسترده و متنوعی از صهاینه، منافقین متواری، منافقین لو نرفته، مدعیان اصلاح‌طلبی و مدعیان اصول‌گرایی از نوع قالیبافی و حدادی و رفسنجانی و فریدونی!)، همان تفاله‌های پسمانده از تفکرات تهی‌فکر هستند که در زمان حیات هم به آن‌حضرت، آشکارا تهمت می‌زدند! درود خدا بر که خار چشم دشمنان و نفوذی‌های رذل و کثیف آن‌ها شده است. اگرچه از همان زمانی هم که بعنوان مجری_کارشناس، رسواگر انواع منحرفینی بود که کارنامه و برنامه‌ای بجز خیانت به نداشتند. فقط امیدوارم «لومة لائم»ین بی‌بنیاد خودفروخته به شیاطین جنی و انسی در وی مؤثر نیافتند و مقاومت جانانه‌ای از خود بروز دهد تا در دوره پانزدهم به برسد. زیرا او ریاست جمهوری اسلامی ایران را هم دارد و باید آنرا هم پیدا کند ان‌شاءالله ✍ سیدمحمدحسینی(منتظر) ۱۴۰۳/۶/۲ 🆔 @chelcheraaqHM 💠 🎲 گروه هم‌اندیشی چلچراغ معارف و احکام 🙏
🇮🇷﷽☫ 💎 @SMHM212 «فمعکم، معکم لا مع عدوکم» (بخش ۰۱): جلسات هفتگی رسمی (متشکل از تهران با قدمتی بیش از ۶۰ ساله از نهضت ۱۳۴۲ تاکنون)، معمولاً در ماه‌های و تعطیل می‌شود تا به کار اصلی خود بپردازند. بنظرم در اولین جلسه بعد از سال ۱۳۹۴ بود که یکی از شیوخ جلسه، بدون مقدمه و با عصبانیت از جمع پرسید: ما در داریم چه غلطی می‌کنیم؟! سؤال عجیب وی را کسی جواب نداد و جلسه وارد مسائل دیگری شد!! بنده گمان کردم لابد از طرف جامعه وعاظ در سوریه، برنامه بدی انجام گرفته که آن شیخ را شاکی کرده است! هنگام بازگشت از یکی از دوستان پرسیدم؛ ماجرای سوریه چه بوده؟! پرسید: چطور؟ گفتم: منظور فلانی چی بود؟! گفت: منظورش دخالت در جنگ‌های است! پرسیدم: یعنی منظورش تخطئه عملکرد بود؟! پس چرا کسی پاسخی نداد؟! گفت: منظورش این بود که از دعوت شود که بیایند برای هم توضیح دهند! سؤال معترضه مشارالیه بهانه‌ای شد تا بنده که سخنرانی‌های دهه‌های اول و آخر صفر آن‌سال خود را (که به همین مسائل از جمله حضور چند ساله در سوریه، اختصاص داده بودم)، به تحریر و تنظیم و تکثیر و توزیع آن‌ها بپردازم. ضمناً از طرفی مصالحه ۱+۵ که از دولت شروع شده بود و رهبری تیم مذاکرات بر عهده بود که تعهدی به و اعتماد به دشمنان نداشت. ولیکن دولت () بنا را بر اعتماد گذاشت! و برای امکان دشمن، ظاهراً هیچ احتیاطی در نظر نگرفت! سال ۱۳۹۴ مصادف بود با و لذا از طرف ، معنون گشته بود به سال «همدلی و همزبانی دولت و ملت» و گزینش چنین عنوانی، بسی معنی‌دار بود که از نظر بنده، این امر واجب، رهین معیت با ولایت بود (و هست) و بدون معیت با ولایت، نمی‌توان به همدلی و... رسید. «مُصالحه با طاغیه جهت مَصالح عالیه»؛ در «نهضت+نظام اسلامی»، موضوعیت و وجاهت داشت ولیکن امر مشروطی بود. معمولاً «تلقی از به » موجب سوءاستفاده دو عده قرار می‌گیرد؛ ۱) خودی‌ها که گمان می‌کنند، کلیه اصول نهضت و مقاومت، به دور افکنده شد و مکتب بر باد رفت! و لذا عزادار می‌شوند! ۲) که گمان می‌کنند، دیگر هیچ مرزی با دشمنان برپا نیست و همه محدودیت‌ها برداشته شد! لذا خوشحالی کرده و جشن می‌گیرند و حتی مبارزین را هم به طعنه و تمسخر می‌گیرند! در حالی که مُصالحه با دشمنان، هرگز به مفهوم آشتی نیست و نرمش قهرمانانه‌ای برای مدت و وضعیتی موقت است و لذا لزومی به یا نیست و این نکات مهم باید به خوبی شود. فلذا بنده در سال ۱۳۹۴ عمدتاً معطوف به همین امر بود؛ اوج مباحث برجامی و اوج مسائل نظامی برون‌مرزی. «همدلی و همزبانی دولت و ملت» ضرورت اقتضائی این مسئله است که بعلت سوء تفسیر از مصالحه، به خطر می‌افتند و از دل این اختلافات، تولید می‌شوند که هست و نیست کیان اسلام را به باد می‌دهند. و اما بعد؛ جزواتی که از سخنرانی‌های عاشورایی آن‌سال بنده پیاده شد، در جامعه وعاظ و سایر محافل سیاسی توزیع گردید و در فضای مجازی - تلگرام و واتساپ؛ قبل از فیلتر آن‌ها - هم به اشتراک گذاشته شد که عیناً در اینجا هم به اشتراک می‌گذارم. با تاکید بر این تذکر که جغرافیای زمانی طرح این سلسله مقالات برگرفته از سخنرانی‌ها، مصادف با وقایع سال ۱۳۹۴ بود که متاسفانه ۱۰ قسمت اول آن، از دست رفت و ۱۰ قسمت دوم آن عیناً تقدیم می‌گردد: بسم الله الرحمن الرحیم الحمد لله ربّ العالمین و الصلوه علی محمّد و آله و سلّم مقاله ذیل، متن یکی از سخنرانی‌های است که در مجالس مختلفی همچون؛ «هیئت مذهبی x»، «پایگاه بسیج x»، «حزب سیاسی x» و «نمازخانه اداره x» ایراد گردیده و اینک (۱۳۹۴) بصورت مکتوب به «جامعه x» هم تقدیم می‌گردد: معیّت با ولایت؛ (شمّه‌ای از علیه‌السلام) ... و اما بعد؛ آرزوی قبولی دارم شرکت و مشارکت شما حضار گرامی را در بزرگداشت [شهادت امام حسین(ع)]؛ اربعینی که بعد از دهها قرن شاهد آفرینش شاهکارهایی از آن در سالهای اخیر هستیم. (با الگوبرداری از ) و نیز «حضور در کربلا» (با الگوگیری از بازگشت زینب(س) در حال تبدیل شدن به نهضت عظیم «بزرگترین جریان با شکوه جهانی در همآیشی انسانی» است. «راهپیمائی و حضور»ی بی‌نظیر در کمّیّت و کیفیّتی سال‌افزون که امسال هم میلیون‌ها نفر بدان اقدام خواهند نمود. و بر آن اضافه کنید دهها میلیون نفری را که به همین مناسبت در سایر نقاط دور و نزدیک و جهان به حرکتی مشابه می‌پردازند؛ چنانکه ... ...ادامه دارد. سیدمحمدحسینی(منتظر) اربعین ۱۴۰۳ 🆔@chelcheraaqHM 💠 🎲 گروه هم‌اندیشی چلچراغ معارف 🙏
🇮🇷﷽☫ 💎 @SMHM212 «فمعکم، معکم لا مع عدوکم» (بخش ۰۲): ... چنانکه در همین هم فردا از دو مسیر تا مرقد سید حسنی در شهرستان ، رخ خواهد داد تا فرصتی باشد برای و آنانکه به هر علتی نتوانستند برای با امامشان به آن بشتابند و ارادت و محبت خود به (ع) را در اینجا به نمایش بگذارند. ولیکن صحبت امشب بنده پیرامون «معمای فاصله» تعداد دهها میلیون نفری (و غیرشیعه) در حضور نمایشی متغیرالفصول و همایشی متحیرالعقول (اربعین و سایر سرزمین‌ها) با تعداد فقط چهل هزار نفری شیعیانی است که همراه (ع) در دوره [صغیره] به دنیا باز می‌گردند تا آن‌حضرت را در ۵۰٫۰۰۰ ساله او بعد از شهادت (عج) همراهی نمایند. در همین نکته هم می‌توان به راز آن سخن (ع) در تمایز بر اهل‌البیت(ع) پی برد که فرمودند: «براحتی نگوئید ما هستید بلکه شما ما هستید»! همه ما یقیناً از علاقمندان و محبّین اهل‌بیت (ص) هستیم و به همین جهت هم مأجوریم ولیکن شیعه بودن امر دیگریست. البته (ع) بودن توفیق عظیمی است که نصیب خیلی از مردم می‌شود ولیکن (ع) شدن است. فلذا این سؤال در اینجا برجسته می‌گردد که از فراتر رفتن و به نائل گشتن چه ضرورتی دارد؟ بنظرم حداقل دو تا مطلب؛ و به این ضرورت، وجاهت می‌بخشند که شاید دومی از اولی هم وزین‌تر باشد. یعنی؛ مهمتر از «رجعت در رکاب امام» در این دُنیا، مطلب «شفاعت یوم‌الورود امام» در عُقبا و است. محشری که نمادی از تجمیع تمام بدبختی‌های عالم است و اگرچه به سیاه‌بختی سرنگونی در و عذاب‌های اعظم آن نمی‌رسد ولیکن عذاب‌های عدیده، طویل و عظیمی دارد که حتی یک روز آن هم قابل تحمل نیستند و در چنان هنگامه‌ای چقدر ارزشمند است برخورداری از مشمول امام حسین(ع) شدن در و در هنگامه آغاز ورود به عالم حشور و نشور! «اللهم‌اُرزقنا شفاعت‌الحسین یوم‌الورود»؛ شفاعت خاصه‌ای که حضرت (ع) است. و این خود به تنهایی (صرف‌نظر از همه علل و تمام دلایل دیگر) آنقدر گران و ضروری است که می‌ارزد انسان تمام عمر و بلکه لحظه‌ای از آنرا «شیعه حسین بن علی(علیهماالسلام)» و در او باشد و در این طریق، کار و همت خویش را مضاعف سازد. معیّتی از تا او شدن. «یا لَیتَنا کُنّا مَعَکُم فَنَفُوز فَوزاً عَظیماً». ای کاش ما هم با شما بودیم تا به سعادت و فوز بزرگی نائل می‌شدیم. چرا ؟! زیرا که را در پیش روی داریم: همچنانکه در آیات ۱۵ و ۱۶ از سوره انعام هم می‌فرماید: «قُل إنّی أخافُ اَن عَصَیتُ رَبّی عَذابَ یَومٍ عَظیمٍ * مَن یُصرَف عَنهُ یَومئِذٍ فَقَد رَحِمَهُ وَ ذلکَ الفَوزُ المُبینُ»؛ بگو که همانا من می‌ترسم از عذاب روز بزرگ اگر نافرمانی کنم پروردگارم را * کسی که آن‌روز بر طرف شود از او [عذاب روز بزرگ] پس رحم کرده است بر او و آنست فوز [آشکار و] مبین. در اینجاست که انواع راهکارهای «نیل به پیروزی و سعادت آشکار » و شیعه واقعی و حقیقی (ع) شدن در برابر ما گشوده می‌گردد و در این مجال امیدوارم یکی از آنها را دریابیم. ان‌شاءالله. به هم می‌رسیم. با عنایت به سؤال؛ «هَل مِن ناصِرٍ یَنصُرُنی» امام حسین(ع) در واپسین لحظات عمر مبارک آنحضرت و پیوند عجیبی که در و امامتی بین و علیهماالسلام برقرار است، بجرأت می‌توان نتیجه گرفت که تجلی (ع) برای ما در دوران زمان(عج)، اهتمام به امر است و «شیعه حسین(ع)» شدن مفهومی جز «منتظر المهدی(عج)» شدن ندارد، همچنانکه منتظر (ص) معنایی جز (ع) ندارد و این دو شأن عظیم در امر خطیر قابل تحقق است. در هم می‌خوانیم و بر این تصریح و تأکید می‌ورزیم با عبارت: «فَمَعَکُم، مَعَکُم لا مَعَ عَدُوِّکُم». همراه شمایم؛ همراه شما هستم نه همراه دشمن شما. اگرچه این از ناحیه مقدسه (ع) است و (ع) خواندن آنرا از نشانه‌های بر می‌شمارند ولیکن امروز فریاد «... معکم ... معکم ...» امام زمان(عج) بیش از همه بر آسمان بلند است. قیام (عج) تداوم و تکمیل قیام امام حسین(ع) است. در دعای ندبه هم اشاره فرمود: «أین الطالبُ بِدَم المقتول بکربلا؟» ...ادامه دارد. سیدمحمدحسینی(منتظر) اربعین ۱۴۰۳ 🆔 کانال @chelcheraaqHM 💠 🎲 گروه هم‌اندیشی چلچراغ معارف و احکام 🙏
🇮🇷﷽☫ 💎 @SMHM212 «فمعکم، معکم لا مع عدوکم» (بخش ۰۲): ... چنانکه در همین هم فردا از دو مسیر تا مرقد سید حسنی در شهرستان ، رخ خواهد داد تا فرصتی باشد برای و آنانکه به هر علتی نتوانستند برای با امامشان به آن بشتابند و ارادت و محبت خود به (ع) را در اینجا به نمایش بگذارند. ولیکن صحبت امشب بنده پیرامون «معمای فاصله» تعداد دهها میلیون نفری (و غیرشیعه) در حضور نمایشی متغیرالفصول و همایشی متحیرالعقول (اربعین و سایر سرزمین‌ها) با تعداد فقط چهل هزار نفری شیعیانی است که همراه (ع) در دوره [صغیره] به دنیا باز می‌گردند تا آن‌حضرت را در ۵۰٫۰۰۰ ساله او بعد از شهادت (عج) همراهی نمایند. در همین نکته هم می‌توان به راز آن سخن (ع) در تمایز بر اهل‌البیت(ع) پی برد که فرمودند: «براحتی نگوئید ما هستید بلکه شما ما هستید»! همه ما یقیناً از علاقمندان و محبّین اهل‌بیت (ص) هستیم و به همین جهت هم مأجوریم ولیکن شیعه بودن امر دیگریست. البته (ع) بودن توفیق عظیمی است که نصیب خیلی از مردم می‌شود ولیکن (ع) شدن است. فلذا این سؤال در اینجا برجسته می‌گردد که از فراتر رفتن و به نائل گشتن چه ضرورتی دارد؟ بنظرم حداقل دو تا مطلب؛ و به این ضرورت، وجاهت می‌بخشند که شاید دومی از اولی هم وزین‌تر باشد. یعنی؛ مهمتر از «رجعت در رکاب امام» در این دُنیا، مطلب «شفاعت یوم‌الورود امام» در عُقبا و است. محشری که نمادی از تجمیع تمام بدبختی‌های عالم است و اگرچه به سیاه‌بختی سرنگونی در و عذاب‌های اعظم آن نمی‌رسد ولیکن عذاب‌های عدیده، طویل و عظیمی دارد که حتی یک روز آن هم قابل تحمل نیستند و در چنان هنگامه‌ای چقدر ارزشمند است برخورداری از مشمول امام حسین(ع) شدن در و در هنگامه آغاز ورود به عالم حشور و نشور! «اللهم‌اُرزقنا شفاعت‌الحسین یوم‌الورود»؛ شفاعت خاصه‌ای که حضرت (ع) است. و این خود به تنهایی (صرف‌نظر از همه علل و تمام دلایل دیگر) آنقدر گران و ضروری است که می‌ارزد انسان تمام عمر و بلکه لحظه‌ای از آنرا «شیعه حسین بن علی(علیهماالسلام)» و در او باشد و در این طریق، کار و همت خویش را مضاعف سازد. معیّتی از تا او شدن. «یا لَیتَنا کُنّا مَعَکُم فَنَفُوز فَوزاً عَظیماً». ای کاش ما هم با شما بودیم تا به سعادت و فوز بزرگی نائل می‌شدیم. چرا ؟! زیرا که را در پیش روی داریم: همچنانکه در آیات ۱۵ و ۱۶ از سوره انعام هم می‌فرماید: «قُل إنّی أخافُ اَن عَصَیتُ رَبّی عَذابَ یَومٍ عَظیمٍ * مَن یُصرَف عَنهُ یَومئِذٍ فَقَد رَحِمَهُ وَ ذلکَ الفَوزُ المُبینُ»؛ بگو که همانا من می‌ترسم از عذاب روز بزرگ اگر نافرمانی کنم پروردگارم را * کسی که آن‌روز بر طرف شود از او [عذاب روز بزرگ] پس رحم کرده است بر او و آنست فوز [آشکار و] مبین. در اینجاست که انواع راهکارهای «نیل به پیروزی و سعادت آشکار » و شیعه واقعی و حقیقی (ع) شدن در برابر ما گشوده می‌گردد و در این مجال امیدوارم یکی از آنها را دریابیم. ان‌شاءالله. به هم می‌رسیم. با عنایت به سؤال؛ «هَل مِن ناصِرٍ یَنصُرُنی» امام حسین(ع) در واپسین لحظات عمر مبارک آنحضرت و پیوند عجیبی که در و امامتی بین و علیهماالسلام برقرار است، بجرأت می‌توان نتیجه گرفت که تجلی (ع) برای ما در دوران زمان(عج)، اهتمام به امر است و «شیعه حسین(ع)» شدن مفهومی جز «منتظر المهدی(عج)» شدن ندارد، همچنانکه منتظر (ص) معنایی جز (ع) ندارد و این دو شأن عظیم در امر خطیر قابل تحقق است. در هم می‌خوانیم و بر این تصریح و تأکید می‌ورزیم با عبارت: «فَمَعَکُم، مَعَکُم لا مَعَ عَدُوِّکُم». همراه شمایم؛ همراه شما هستم نه همراه دشمن شما. اگرچه این از ناحیه مقدسه (ع) است و (ع) خواندن آنرا از نشانه‌های بر می‌شمارند ولیکن امروز فریاد «... معکم ... معکم ...» امام زمان(عج) بیش از همه بر آسمان بلند است. قیام (عج) تداوم و تکمیل قیام امام حسین(ع) است. در دعای ندبه هم اشاره فرمود: «أین الطالبُ بِدَم المقتول بکربلا؟» ...ادامه دارد. سیدمحمدحسینی(منتظر) اربعین ۱۴۰۳ 🆔 کانال @chelcheraaqHM 💠 🎲 گروه هم‌اندیشی چلچراغ معارف و احکام 🙏
🇮🇷﷽☫ 💎 @SMHM212 «فمعکم، معکم لا مع عدوکم» (بخش ۰۳): و جالب آنکه وقتی (ع) (هل من ناصرٍ ینصرنی) با شهادت شیعیانش در قیام خود را (عج) با قیام خود به همراه شیعیانش می‌گوید؛ «لبیک یا حسین»، متقابلاً آنگاه که (ع) بعد از تشکیل (ص) به می‌رسند، اینبار نوبت امام حسین(ع) است که برای تداوم او بازگردد و لذا نخستین کسی که [صغیره] می‌کند امام حسین(ع) است و شیعیانش ولیکن با ۴۰٫۰۰۰ نفر! فلذا «حسین(ع) و مهدی(عج)» از هم جدائی ناپذیرند و هم از آنان قابل تفکیک نیست. و دشمنان چقدر دقیق این مسائل را تشخیص دادند! که به صراحت می‌گویند: «تا به [ع] و [عج] ارادت داشته باشند، تمام نقشه‌های ما بر آب است و هرگز حریف ایشان نخواهیم شد»! و شگفت‌تر آنکه عامل پیوند و تلاقی حسین(ع) و مهدی(عج) در دوره را در می‌بینند و لذا کمر به تحقیر، توهین، تضعیف و نابودی آن بسته‌اند و از هر فرصت و بهانه‌ای هم سوءاستفاده می‌کنند! همچنانکه در تصریح و تأکید کردند که: « بهانه است، نشانه است»! و زهی به این خیال باطل. هر که با آل‌علی در افتاد ور افتاد. توصیه در بیان؛ «پشتیبان ولایت‌فقیه باشید تا آسیبی به مملکت شما نرسد» هم ناشی از درک همین مسئله خطیر است که سود و فایده آن در همین دنیا هم نصیب ما می‌گردد ولیکن نیاز ما به امور (ع)، (عج) و «حمایت از ولایت» و بلکه فراتر از تمناهای دنیوی ما از قبیل؛ «بهره از تربت پاک و شفابخش حسین(ع)» (فقط هم (ع)؛ تنها خاکی از این کره خاکی که خوردنش حرام نیست و حفظش مبارک!)، «پیشگیری از آسیب دشمنان به مملکت ما» و «رجعت در رکاب حسین(ع) به این دنیا» برای حکومتی ۵۰٫۰۰۰ ساله (بیشتر از حکومت و سلطنت هر کسی در این زمین!) است و آن استفاده از امتیاز (ع) در روز ورود به در عالم عقباست. «این حسین کیست؟ که عالم همه دیوانه اوست!» صحبت بنده بازشماری برخی از ویژگیهای منحصر بفرد حضرت (ع) است: هم است و هم و بلکه «سیدالشهدای عالم امکان» همچنان که در هم «سید شباب اهل الجنة» و سرور جوانان بهشت است. سید هر دو عالم حسین(ع) است و خدای متعال هر کسی را به چنین مقامی نمی‌نشاند و نشان از آن دارد که او «مرضیّ خدا»ست زیرا که حسین(ع) هم با تمام وجود مبارکش است. «یاأیّتها النفس‌المطمئنّه، إرجعی إلی ربّکِ راضیهً مرضیّهً». شأن نزول این آیه هم، جز وجود نازنین امام حسین(ع) کیست؟ راضیهً مرضیّهً؛ سیّدَی شَبابِ اهل الجنَّهِ و سیّدالشهدآء. حتی خاک تربت پاکش هم خوردن دارد! و فقط هم او و نه هیچکس دیگر! و نیز او تنها کسیست که با بیشترین تعداد شیعیانش (۴۰٫۰۰۰ نفر) رجعت [صغیره] می‌فرماید. و او تنها کسیست که در دنیا بیشترین مدت را (۵۰٫۰۰۰ سال) سلطنت می‌کند. و او تنها کسیست که از حق و امتیاز در برخوردار است. همه (ع)، همه (ع)، همه و و (س) دارند ولیکن گویا فقط حسین(ع) است که علاوه بر ، هم دارد و آن است. همه در همه ایّام (بلکه بهتر است بگوئیم لیالی!) قیامت برپاست اما همه آنها از روز دوم است ولیکن (ع) از همان برپا می‌شود. البته قیامت حضرت (ص)؛ است که گویا نمی‌خواهد حتی یکنفر طعمه گردد تا آنجا که هم به شفاعت طمع می‌کند! و تا آنجا که ظاهراً آنحضرت آخرین کسی است که از محشر وارد می‌گردد! زیرا او فریاد می‌کشد و ضجّه می‌زند و اشک می‌ریزد تا شاید خدا با شفاعت او همه گنهکاران را ببخشد و آنها را در سوزان نریزد زیرا که او رحمهً للعالمین است. درود و صلوات خدا بر او باد. امام حسین(ع) (راجع و شافع اول)؛ است. با این تفاوت که (ع) می‌فرماید: امام حسین(ع) در نجات انسانها از محشر که همچون سایر اولیآء الهی مثل کشتی نجات عمل می‌کند، تمایزش آنست که «اوسع و اسرع» است! کشتی وسیع‌تر و سریع‌تر. یعنی هم مشمولین شفاعتش در تعداد و جمعیّت گسترده‌تر هستند و هم در مدت و زمان، از همه بیشتر و بالاتر سرعت و شتاب دارد. چرا جای دوری برویم! در همین دنیا مگر به عینه نمی‌بینیم؟ کدام شخصیت تاریخی را سراغ دارید که به اندازه امام حسین(ع) مکرراً و مکرراً و و دور هم جمع کرده باشد؟ آفتاب آمد دلیل آفتاب! ...ادامه دارد. سیدمحمدحسینی(منتظر) اربعین ۱۴۰۳ 🆔 کانال @chelcheraaqHM 💠 🎲 گروه هم‌اندیشی چلچراغ معارف و احکام 🙏
‌🇮🇷﷽☫ 💎 @SMHM212 «فمعکم، معکم لا مع عدوکم» (بخش ۰۴): آفتاب آمد دلیل ! همین ، آیا نظیری در تاریخ دنیا دارد؟! «این چه شمعی‌ست که عالم همه پروانه اوست؟!». ... (ع) و چراغ تابان هدایتست؛ هم در این دنیا و هم در ظلمات وحشتناک و بلکه تمام کران تا کران عالم در اختیار اوست. حضرت ، آدم عجیبی بود و در امور اربعه؛ { ، ، و } تا آنجا اوج گرفت که (ص) در وصف او فرمودند: «السلمان منّا اهل‌البیت» و هیچ شخص غیرمعصومی به این درجه نرسید. اگرچه (ع) می‌فرمایند: «در ، خدای متعال به عمویم؛ ، چنان مقامی عطا می‌کند که همه به آن می‌خورند! و بنده متحیّرم که عباس بالاتر است یا ؟ هر دو در امر ، درجه یک بودند. در هر حال در امر پویش حقیقت، روزی با سؤالی مواجه می‌گردد که برای آن جواب کاملی نمی‌یابد و در این اندیشه که از چه کسی بپرسد جز علی(ع) ره به جایی نمی‌برد. زیرا که او است. ((ص) فرموده بودند: «أنا و بابُ‌ها»؛ من شهر دانشم و علی دروازه ورودی آنست). برخاسته و حرکت می‌کند و ظاهراً در مسیر خود، مکثی کرده و لحظه‌ای تردید می‌کند که آیا جواب علی(ع) کامل خواهد بود؟! (معلوم می‌شود که سؤال وی پیچیده و خیلی بزرگ بوده است!) اما بمحض آنکه به محضر (ع) شرفیاب می‌شود، قبل از آنکه پرسش خود را عرضه نماید، حضرت به او می‌گوید: «إسئل من‌الحسین ما شئت»! سلمان متوجه می‌شود که علی(ع) نه تنها سؤال وی را می‌داند و هم جوابش را بلکه بر تردید لحظه‌ای او هم واقف شده و برای تأدیب وی او را به فرزند خردسال خود ارجاع می‌دهد! ولیکن سلمان که دارد بلافاصله زانوی ادب زده و از حسین بن علی(علیهماالسلام) می‌پرسد: آقاجان! شما چند سالتان است؟! این سؤال سلمان قدری عجیب است زیرا سلمان بخوبی می‌داند که حسین(ع) چند سال و بلکه چند ماه و حتی چند روزه است. زیرا که پیوسته در معیّت (ع) بوده است. امام حسین(ع) جواب می‌دهد: «ای سلمان به دو سالگی من نگاه نکن! من ۵۰٫۰۰۰ سال قبل از بودم!» و حضرت در ادامه به آدم‌های اول و دوم و سوم اشاره می‌فرماید و اینکه در زمان آنها پیغمبر و مجاهد بزرگی بوده است و... شاید هم ارجاع سلمان به حسین(ع) بخاطر تأدیب سلمان به علت تردید او نبوده و بلکه این مسئله، دلیل علمی داشته و آن «عمر أطوَل» امام حسین(ع) در و در این دنیاست که ظاهراً مخلوقی قدیمی‌تر از حسین(ع) وجود ندارد، حتی علی(ع)! [یا قدیم الاحسان! بحق الحسین] بنابراین امام حسین(ع) یک شخصیّت کاملاً استثنائی است. دارای عمری طویل در ، امام و و و محبوب اشخاص و ملل گوناگون و با تربتی پاک و حلال در این دنیا، دارای نفس مطمئنه تا راضیهً مرضیّه و دارای مقامات عالیه در ؛ شفاعت خاصه در و اوسع و اسرع ، سید شباب و پیشتاز و سلطان و... او محبوب خداست و همه خوبی‌ها را یکجا دارد و معدن خوشبختی‌هاست و بدبخت کسیست که دیوانه او نگردد و عالم همه دیوانه اوست. حال اگر ما هم بخواهیم به این اعتصام بورزیم، باید از کجا آغاز کنیم؟ و چگونه پیش برویم تا او گردیم؟ و چگونه بالاتر برویم تا او گردیم؟ جواب همه این سؤالات در باره کسب این عظیمه، یک کلمه بیش نیست؛ و التزام علمی و عملی به اولین و مهمترین که عبارتست از «عدم معیّت با دشمنان او»؛ «فَـمَـعَـکُـم مَـعَـکُم لا مَـعَ عَدُوّکُم». این «پیش‌شرط معیت» همطراز خود «معیّت» است. همچنانکه در هم متذکر است: «محمدٌ رسول‌الله و الذین مَـعَـهُ؛ أشدّآءُ عَلی الکفار، رُحَمآءُ بَینَهُم». جلسات بعدی در باره «معیّت» باز هم صحبت خواهیم کرد و همچنین به که وجه دیگر «معیّت» است خواهیم پرداخت انشاءالله. می‌بینید!؟ باز هم رسیدیم به مبحث «معیّت» و این سری از منظری دیگر. والسلام پایان قسمت ۱۱ از ۲۰ سلسله مقالات «معیت با ولایت». 👌 این چهار بخشی که تقدیم شد، در قالب یک برگه A4 بصورت پشت و رو و دو لت، قابل تکثیر است. چنانکه از سال ۱۳۹۴ تاکنون در برخی محافل سیاسی و مذهبی، تکثیر و توزیع شده است. 👌 «معیت با ولایت»، در راستای عبارت قرآنی؛ «محمد رسول الله و الذین معه»، موضوعیت دارد. ، بجای «عاشقان ولایت» و «حامیان ولایت» و امثال‌هم، از ، معیت می‌خواهد. هر مسلمانی هر روز باید خود با را محاسبه نماید. ...ادامه دارد. سیدمحمدحسینی(منتظر) اربعین۱۴۰۳ 🆔 @chelcheraaqHM 💠 🎲 چلچراغ 🙏
🇮🇷﷽☫ 💎 @SMHM212 علل تعویق انتقام تمام‌کننده از دشمنان اسلام تا زمستان! 👌 انتقام‌جویی با از و سگ وحشی آن ( اسراعیل) در ، مقوله‌ای چند وجهی است که توجه به همه ابعاد آن‌ها، ضرورت دارد و ایجاب می‌کند که هنگام تصمیم‌سازی و تصمیم‌گیری، همه جوانب امر در نظر گرفته شود تا بی‌گدار به آب نزد. 🌀 بلی! در مورخه ۱۴۰۳/۵/۱۵ که عده‌ای سرشان در رسانه‌ها و عده‌ای چشمشان به آسمان بود بنده طی تحلیلی با عنوان «علت تعویق حمله ایران به اسرائیل (اطمینان از ضربات کامل و تمام کننده)» نتیجه گرفتم که: «... در واقع پایان شهریور۱۴۰۳ هـ.ش.، از لوث وجود خبیث غربی و فتنه‌های بی‌پایان آن‌ها خواهد بود.»! 🌐 ولیکن با توجه به شرایط جدید اوضاع ، منطقه و ، می‌توان به این تحلیل رسید که امر مذکور تا زمستان سال جاری، قابل تعویق است! زیرا هجمه ایران در سه سطح قابل بررسی است: ۱) عملیاتی محدود (نیش زدن)؛ اما اندکی بزرگتر و دردناک‌تر از عملیات (نه آنچنان ویرانگر که ایجاد بازدارندگی همیشگی نماید. چنانکه وعده صادق چندان تأثیری در تداوم شرارت‌های نداشت و کماکان و بلکه شدیدتر به جنایات خود و به توسعه جنایات خود ادامه داد و خواهد داد. مگر اینکه رخ دهد که با توجه به حمایت شدید از جنایات آشکار و نسل‌کشی رژیم جعلی اسراعیل، امری در حد محال است!) ، قاعدتاً به نبردی فراتر از ، می‌اندیشد وگرنه تاکنون، ده باره آن را انجام داده بود. و شاید به همین علت هم لبنان، شعارهای داغ خود را تا حدودی غلاف کرده است. چنانکه از فرمایشات جناب نصرالله بعد از ترور در تهران، بیش از این برداشت نمی‌شود و اینکه جبهه مقاومت در صدد نیست و صرفاً بدنبال انتقامی محدود است و در سخنرانی اخیر خود، سطح مواجهه نظامی با ارتش جنایت‌پیشه اسراعیل را به انتقام شهادت تنزل داد و حتی انجام یافته انگاشت و اینکه در بررسی‌های بعدی اگر ناکافی تشخیص داده شود، تکمیل خواهد شد! در واقع انجام را به ایران حواله داد! البته نمی‌توان با توجه به شرایط سیاسی حزب‌الله در لبنان، مراعات را در سخنان و مواضع اعلامی سیدحسن، نادیده گرفت. ۲) حمله فرساینده و تا حدودی فزاینده! درگیری نظامی در این سطح با توجه به اینکه برای ، حکم را دارد، قابل تحمل نخواهد بود و روز به روز ابعاد جدیدتری به خود خواهد گرفت و ای بسا توسعه خواهد یافت. حال اگر به هر علتی، ایران به این سطح از درگیری، تن بدهد (که اصلاً به نفع و نیست) ناچار است به تدارکات بلندمدتی هم بیاندیشد که بدون فعالیت تام و تمام دولت (بعنوان بزرگترین کشور) میسر نخواهد بود. و حداقل (اگر خوشبینانه بپذیریم که ، همگی هستند!) چند ماهی لازم است تا اعضای این دولت، در جای‌گاه‌های خود مستقر بشوند و بتوانند هم از تدارکات ملت و دولت بر آیند و هم از ، غفلت نورزند. بدیهی‌ست که این دولتی که حداقل بنده می‌بینم، حتی یک درصد هم چنین قابلیتی را ندارد. و معضل بزرگتر درگیری در این سطح، عدم تمایل نیمی از ملت ایران به ورد به اوضاعی است که افق محدودی نداشته باشد. و اتفاقات ناگواری که ممکنست در بحبوحه درگیری رخ دهد و موجب توان‌فرسایی رزمندگان گردد. بنابراین ورود به چنین سطحی از درگیری اصلاً قابل توصیه نیست و اگر تحمیل شود، لازمست چند ماهی (حداقل تا زمستان) به تعویق بیافتد. با توجه به اینکه نظام، به چنین دولتی، همه‌جانبه کوچه داد! بسیار بعید است در چنین سودایی باشد که وارد جنگی مستقیم اما فرساینده و فزاینده بشود. خصوصاً که هم تمام توان نظامی و شیطانی خود را به معرکه خواهد آورد. ۳) حمله قاطع تمام‌کننده؛ این سطح از درگیری (که در تحلیل قبلی خود، آن‌را مورد توصیه قرار دادم) بایستی در کمتر از یک روز و بلکه ظرف چند ساعت، آغاز و پایان یابد. بدین معنی که همزمان با نابودی تل‌آویو و حیفا و سایر مراکز خطرخیز اسراعیل، کلیه پایگاه‌های آمریکا در گستره باید ضربات کاملاً مهلکی دریافت نمایند و همزمان چنان منهدم شوند که حتی یک موشک هم نتوانند بسوی ایران، شلیک کنند. توجه به این سطح از جنگ، قاعدتاً نیازمند توجه به اوضاع داخلی آمریکا (دولت جدید برآمده از انتخابات ۲۵ آبان و مستقر از ژانویه) و ملاحظه هم است! شاید که دولت جدید آمریکا بخواهد از غرب آسیا عقب‌نشینی نماید! و اگر منطقه را ترک نکرد، آنگاه را خواهد چشید. ...ادامه دارد. ✍سیدمحمدحسینی(منتظر) ۱۴۰۳/۶/۵ 🆔@chelcheraaqHM 💠 🎲چلچراغ 🙏
♦️سخنگوی کابینۀ رژیم صهیونیستی: ایران از ۹ جبهه ما را تهدید می‌کند 💠@khabareforinews ☝️از پیام‌های وارده☝️ نقدونظر 👌 ۹ جبهه ایران علیه اسراعیل ✅ اگر خاطرتان باشد طی تحلیلی (در مورخه ۱۴۰۳/۰۱/۱۷)، با عنوان «۶ پر در محاصره ۸ پر»، (۹ روز قبل از عملیات ) بعد از برشمردن هشت جبهه فعال علیه رژیم جعلی اسراعیل، نهمین جبهه ایران را ایران با ، عنوان کردم. ⁉️ حال با توجه به اعتراف سخنگوی کابینه رژیم صهیونیستی نمی‌دانم آیا منظور سخنگوی رژیم_جنایت از ۹ ایران علیه اسراعیل، عیناً همان مواردی است که بنده برشمردم یا اینکه موارد متفاوتی است؟! 👌 بنظر می‌رسد که ایران (از لحاظ سخت‌افزاری آن) تا زمستان به تعویق خواهد افتاد و ۸ جبهه، کفایت می‌کند که ؛ «ترهبون به عدوالله و عدوکم»، تحقق یابد و همین ، بساط این را از بنیاد ویران سازد. 👌 چنانکه در مقاله‌ای با عنوان «علی؛ تنها مجاهد کامل» (در مورخه ۱۴۰۳/۰۱/۱۳)، اشاره کردم که؛ طبق ارکان جهادی اسلام، مرتبه بعد از ناکارآمدی مرحله است و عجالتاً مرتبه ارهاب و ارعاب (جنبه نرم‌افزاری جبهه ۹ ایران)، کارآمدی لازم خود را دارد و اشغال‌گران جنایتکار در صدد گریز از سرزمین‌های اشغالی هستند و چنانچه در زمستان هم‌ دریافت شود که این (توضیح در 👈اینجا👉)، حائز کارآمدی است، قاعدتاً باز هم (توضیح در 👈اینجا👉) به تعویق خواهد افتاد. این تحلیل، 👈مکمل این مقاله👉 است. ✍سیدمحمدحسینی(منتظر) ۱۴۰۳/۶/۶ 🆔@chelcheraaqHM 💠 🎲 چلچراغ معارف 🙏
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🇮🇷﷽☫ 💎@SMHM212 نسخه منسوخه پزشکیان! عدم عقلانیت مدیریتی در استفاده از نُسَخ منسوخه، صرفاً به نسخه‌های نسخ‌شده خارجی معطوف نیست و قاعدتاً شامل اتکاء به نسخ منسوخه داخلی هم می‌شود. () از فرط بی‌سوادی حکمرانی یا بی‌حوصلگی مطالعاتی در عرصه‌های مدیریتی کلان جامعه و حداقل در حوزه‌های راهبری ، از جانب خودش هیچ‌ برنامه‌ای برای ارائه نداشت! ولیکن مکرراً داد سخن داده که در مربعی حرکت خواهد کرد که ضلع اصلی آن، «چشم‌انداز بیست‌ساله» است! و عجیب‌تر آنکه، مشاور امور راهبردی و رئیس شورای راهبری وی هم (که بیسوادتر از خود وی است!) یکبار هم به وی تذکر نداده است که این برنامه؛ اولاً) برای بازه زمانی ۱۳۸۴ لغایت ۱۴۰۴ طراحی شده بود و اینک کاملاً پایان‌یافته و منسوخه تلقی می‌شود. زیرا: ۱- در سال ۸۶ (دو سال پس از آغاز اجرای چشم‌انداز) رئیس جمهور وقت، صریحاً گفت: «سند چشم‌انداز در کمتر از ۲۰ سال قابل تحقق است»! ۲- در سال ۸۹ رئیس جمهور وقت، نویسندگان طرح چشم‌انداز را صریحاً «بی‌اطلاع» توصیف کرد. ۳- در سال ۹۱ رئیس جمهور وقت، اهداف چشم‌انداز بیست‌ساله را «تحقق‌یافته» اعلام کرد. ثانیاً) این شاهکار ۶ ساله ، چنان ناقص و ضعیف بود که توسط خود هم عملاً کنار گذاشته شد و بعد از آن خود نسخه‌های دیگری از قبیل؛ «الگوی اسلامی-ایرانی پیشرفت و عدالت» را پیچیدند که آخرین آن‌ها بود. لطفاً 👈اینجا👉 را هم ببینید. ✍️سیدمحمدحسینی(منتظر) ۱۴۰۳/۶/۶ 🆔 @chelcheraaqHM 💠 🎲 چلچراغ 🙏