eitaa logo
مقالات حسینی منتظر
147 دنبال‌کننده
374 عکس
221 ویدیو
30 فایل
بخشی از مقالات متنوع سیدمحمدحسینی(منتظر) فرزند مرحوم حجة‌الاسلام و المسلمین؛ حاج سید میربابا حسینی(فاطمی) (اعلی الله مقامه الشریف) در حوزه‌های مذهبی، سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و...
مشاهده در ایتا
دانلود
معیت9-2 شئونات مجلس شورا.pdf
200.1K
این مقاله در سال ۱۳۹۴ تحریر شده و خلاصه سخنرانی‌های حم در آن‌سال و سال‌های قبلی آن بوده است. در این سخنرانی/مقاله، در تداوم مباحث معطوف به ، به ابعاد مختلف کارکرد مجلس و نمایندگی پرداخته شده است.
معیت10-2 جریانات سیاسی.pdf
178.2K
این مقاله در سال ۱۳۹۴ تحریر شده و خلاصه سخنرانی‌های حم در آن‌سال و سال‌های قبلی آن بوده است. در این سخنرانی/مقاله، در تداوم مباحث معطوف به معیت با ولایت، به دو قطبی سیاسی و اشاره شده و اینکه مدعیان اصلاح‌طلبی بمنظور منکوب جریان انقلابی (نهضت+نظام اسلامی)، حربه خود را به فضای و توسعه داده‌اند.
📢پاسخ تند ستاد قالیباف به ستاد جلیلی ⚡️کانال رسمی ستاد قالیباف نوشت: ⚡️پس از انتشار برخی اخبار غلط در خصوص جلسه سه نفره دکتر قالیباف با دکتر جلیلی و یکی از چهره های شاخص جبهه مقاومت در کانال دکتر جلیلی باید گفت: اینکه افرادی شنیده های درست و نادرست، خود را بعنوان خبر منتشر کنند، چندان قابل جلوگیری نیست اما اینکه رسانه رسمی آقای دکتر جلیلی خبری نادرست را منتشر کند، دور‌ از انتظار است. ⚡️نکته اصلی این است که اصولاً مبنای کناره گیری، بالاتر بودن در نظرسنجی های چند کاندیدایی نیست بلکه از آنجایی که در صورت کناره گیری، رقابت دو نفره است نه سه نفره منطق حکم می کند، نظرسنجی های دو قطبی را با یکدیگر مقایسه کرد که مشخص شود کدام کاندیدا در صورت ماندن، امکان پیروزی دارد ⚡️نکته دوم اینکه آقای دکتر قالیباف در آن جلسه ادعا نکرده است که چون حجت شرعی دارد، کنار نمی‌رود بلکه ایشان آماده کناره گیری بودند اما کناره گیری ایشان مساوی با پیروزی رقیب در مرحله اول بود ⚡️نکته سوم اینکه آقای دکتر قالیباف هیچ زمان  ادعا نکرده است که رهبر انقلاب به ایشان برای کاندیداتوری تکلیف کرده اند.همچنین  نادرست بودن نقل  صورت گرفته مبنی بر مکالمه یک فرد با رهبر انقلاب با مضامین ادعا شده،  توسط مسئولین امر برای آقای دکتر جلیلی  روشن شده است اما احتمالا ستاد آقای دکتر جلیلی اطلاعات شان به‌روز نشده است. ⚡️ تاکید دلسوزان نظام برای کناره گیری آقای جلیلی به دلیل بالا بودن دکتر قالیباف در نظرسنجی های دوقطبی و همچنین امکان دو قطبی سازی و ایجاد ترس از آقای جلیلی توسط رقیب بود که دیدیم اتفاق افتاد. اما این دلایل روشن مورد توجه دکتر جلیلی قرار نگرفت و نتیجه آن شکست جبهه انقلاب و پایان دورانی بود که شهید رییسی آن را آغاز کرده بود. @antisaloosion ☝️از پیام‌های وارده☝️ نقدونظر 👌 ترازوی نامتعادل قالیباف! صرف‌نظر از این که این کانال ☝️از کجا تغذیه می‌شود و چرا آتش‌بیار معرکه شده است برای تخریب جلیلی و تکریم قالیباف؛ ۱) گزارش غلط و ناقص از جلسه مشهد را طرفداران شروع کردند و طرفداران ناچار به توضیح ماجرا شدند. ۲) نظرسنجی‌ها نشان دادند که عمدتاً نظرسازی‌ها بوده‌اند و لذا ارجاع اذهان عمومی به آن‌ها فریبنده است و مبنای قابل توجیهی برای عدم انصراف قالیباف نیست. ۳) بعضی‌ها خیلی چیزها را شخصاً ادعا نمی‌کنند اما با دستگاه‌های تبلیغاتی خود القاء می‌کنند. ۴) در دو قطبی مفروضی که حامیان پزشکیان، نامزد جبهه انقلاب را تخریب نمایند، احتمال تخریب قالیباف بمراتب بیشتر از احتمال تخریب جلیلی بود و لذا این توجیه هم بلاوجه و متزلزل است. ۵) ماندن قالیباف در مرحله اول با این توجیه که مانع پیروزی پزشکیان شد، بشرطی قابل قبول است که بپذیریم لشکرکشی قالیباف با ترکیبی از سرشناس‌هایی از انواع سرداران، روحانیان، اقتصاددانان، مدیران، نمایندگان، بانوان، دکتران ووو... کاملاً بی‌خاصیت بوده است و یا اینکه ادعای وابستگی آن‌ها به ، خلاف واقع بوده است! لطفاً توضیحات دقیق‌تر و بیشتر را در 👈 اینجا 👉 و 👈 اینجا 👉 بجویید 🙏 با کلیک روی نوشته‌های آبی‌رنگ، به صفحات مجازی حسینی منتظر بپیوندید: 💠 🆔 @chelcheraaqHM 🎲 گروه هم‌اندیشی چلچراغ معارف و احکام 🙏
🇮🇷﷽☫ 💎 @SMHM212 قاضی‌القضات جمهوری ا.ایران همچنان پنچر است! در خلأ ساختاری «شورایعالی صیانت از نهضت+نظام اسلامی»، قاضی‌القضات جمهوری اسلامی ایران، پلنگ‌های را به حال خود وانهاده است تا ستم‌کاری بر گوسفندان، کماکان تداوم یابد! 👈ملعونین👉 حکومتی که بخش قابل توجهی از را بدون حسابرسی و ارزیابی عملکرد مثبت (و ای‌بسا منفی) به اشخاص حقیقی یا حقوقی ، تخصیص می‌دهد تا مثلاً به بپردازند ولیکن خروجی آن می‌شود عدم مشارکت بالای ۵۰٪ و بلکه بالای ۸۰٪ ملت در ، آیا در دنیا بی‌نظیر نیست؟! حکومتی که اجازه و حتی می‌دهد به بهترین‌های خادمین خود که هر چهار سال و بلکه هر دو سال یکبار بیایند تمام بافته‌های دشمنان علیه نهضت+نظام اسلامی را ظرف یک هفته، جار بزنند و در رقابتی کاملاً مسموم، آن‌ها را به همدیگر نسبت بدهند و از فردای مناظرات و تبلیغات هم راست راست بچرخند و بچرند، آیا بی‌نظیر نیست؟! تکرار مکرر چنین چرخه کاملاً معیوبی که ، قربانی اصلی آن است و افشاگری‌های شب انتخاباتی بعلت شهوت مقام‌پرستی مشتی ... (البته مؤید !) موجب تثبیت بدبینی و بلکه نفرت ملت از نهضت و نظام ولایی می‌گردد، آیا بی‌نظیر نیست؟! فردی دم از «تخلیه خسارت‌بار سدها» می‌زند که دود آن به چشم ملت و دولت خواهد رفت. اگر راست می‌گوید، باید مجرم اصلی، شناسایی و اعدام شود و اگر دروغ می‌گوید، خودش باید اعدام شود ولیکن ماشین قاضی‌القضات کماکان پنچر است! ✍سیدمحمدحسینی(منتظر) ۱۴۰۳/۴/۱۹ 🆔@chelcheraaqHM 💠 🎲هم‌اندیشی چلچراغ معارف 🙏
🇮🇷﷽☫ 💎@SMHM212 آسیب‌شناسی پیش‌بینی‌ها (بخش پانزدهم): بنده در نخستین تحلیل انتخاباتی خود نوشتم: «و چه ننه‌من‌غریبم‌وای در خواهد آورد!» اما این پیش‌بینی، اشتباه بود! زیرا مدعیان اصلاح‌طلبی نه تنها وارد این بچه‌بازی نشدند بلکه بدون هیچ جنجالی (بازی ۵+۱) روی تنها گزینه مطلوب خود متمرکز شدند و توانستند بر هر ۵ رقیب خود غلبه پیدا کنند! بعضی از دوستان (حزبی و غیرحزبی) هم متعجبانه می‌پرسند که چرا بنده از اول، روی زاکانی، تمرکز کردم؟! واقعیت آنست که ایشان را به و صراحت در بیان حرف حق، نزدیکتر می‌دیدم ولو اینکه هیچ شانسی برای پیروزی نداشت. او شاید تنها دولتمردی است که هنوز به آلودگی‌های مرسوم ، ملوّث نشده است. همین که؛ ۱) بمحض ثبت‌نام ادعا کرد تا آخرش می‌ماند! ۲) در مناظره به رقیب خود گفت تا آخر می‌ماند و‌ نمی‌گذارد او به ریاست برسد! نشان داد که از و ، هیچ نمی‌داند! یعنی صحنه سیاست کشوری با کلکل‌های کوچه بازاری شهرری برای وی یکی است! وی حتی وقتی گفت: «آهای مردم! من بچه جنوب شهرم» (قریب بدین مضمون)! معلوم شد که نه مشاوری دارد و نه تمرینی برای اینکه چه بگوید و چه نگوید! تا این حد زلال و شفاف و بی‌سیاست و بی‌شیله پیله! زیرا با همین جمله اولاً رأی شمال‌شهری‌ها را از کف داد (زیرا آن‌ها بدون تعارف با خود می‌گویند؛ این پاپتی غربتی گدای جنوب‌شهری می‌خواد رئیس ما بشود؟! پیف پیف!) و ثانیاً نیمی از آراء جنوب‌شهری‌ها را هم از دست داد. زیرا آن‌ها هم با خود می‌گویند؛ اینم که مثل خود ماست! چرا باید رئیس ما بشود؟!! او که در طی ۵۰ سال، محل زندگی خود را از شاه‌عبدالعظیم به میدان شهداء برده، حالا لابد می‌خواهد بالاتر برود و اگر رئیس بشود دیگر از ما نیست ووو... اینگونه گویش‌ها حاکی از این بود که وی نوک سوزنی هم با سیاستمدارهای پیچیده و تو در تو نچرخیده (با اینکه چهار دوره نماینده بوده!) یا از آن‌ها متأثر نشده است! و خیلی خیلی ساده و مردمی (و البته چوپانی قوی که گرگ‌ها را فراری بدهد!)، است! (و صد البته چنین شخصی به درد ریاست جمهوری نمی‌خورد مگر اینکه معجزاتی رخ بدهد و خود را بسی ارتقاء بخشد!) وی که در جایگاه شهردار تهران، خدمات ارزشمندی را انجام داده است، حتی فاقد این سیاست بود که کارهای خود را تبلیغ کند و به رخ مردم بکشد تا مقبولیت آن‌ها را به دست آورد! چنانکه قبلی‌ها بویژه قالیباف در این نوع بهره‌برداری، سنگ‌تمام گذاشتند. به همین علت هم بود که در دومین تحلیل انتخاباتی خود که به «ارزیابی کلی نامزدها» پرداختم در باره زاکانی نوشتم: «... اگر علیرضا ز.، بالا بیاید، در سه سال آینده چه اتفاقی می‌افتد؟ جواب؛ اتفاق مثبت: اتفاقات مثبت فراوانی بصورت رخ خواهد داد اما کسی از کم و کیف آن‌ها خبردار نخواهد شد. اتفاق منفی: اتفاقات منفی قابل توجهی بصورت رخ خواهد داد ولیکن کسی از کم و کیف آن‌ها خبردار نخواهد شد.» اگرچه اخیراً دیده می‌شود که تا حدودی شروع کرده به تبلیغاتی پیرامون عملکرد شهرداری در دوره ریاست وی بر آن که نسبت به انتخاباتی که گذشت، نوشداروی بعد از مرگ سهراب است! اما در مجموع شخصیتی دارد که مایل است موتورخاموش و چراغ‌خاموش پیش برود! زیرا خود را وسط معرکه‌ای می‌بیند که در محاصره دشمنان است! بعضی از دوستان اعتراض دارند که بنده چرا منظور خود را مغلق می‌نویسم؟! شاید بخاطر اینست که سادگی بیش از حد زاکانی را ندارم! و لابد خواهند پرسید با این حرف‌ها دارم زاکانی را تحسین می‌کنم یا تخریب؟! بنظر خودم دارم نقد می‌کنم ولو اینکه نتیجه این نقادی آن باشد که زاکانی به درد ریاست جمهوری (مظهر اعلای سیاست‌زدگی) نمی‌خورد! پس چرا می‌خواستم به وی رأی بدهم؟! این هم قابل اشاره است که به یکی از میتینگ‌های انتخاباتی وی هم (در محوطه میدان امام حسین علیه‌السلام تهران) رفتم و از نزدیک دیدم که خلوت بود! با اینکه وی رئیس دو مجموعه ارزشمند جمعیت جانبازان و رهپویان انقلاب اسلامی است و همچنین در حدود ۱۰ تشکل سیاسی بنام هم عضویت دارد. اما چرا فراخوان جمعیتی وی، خلوت بود؟! آیا بلد نیست؟! یا اینکه بلد نبوده از ظرفیت آن‌ها برای بالا بردن خود استفاده (سوءاستفاده) کند؟! در هر حال، بنظر بنده، چنین شخصیتی (ضعیف برای ریاست جمهوری)، بهتر از همه کسانی است که خیلی زرنگ و خیلی سیاستمدار و خیلی ... هستند و با ملت، صداقت ندارند! شاید شما بگویید: «دشمن دانا که غم جان بود/بهتر از آن دوست که نادان بود»! ولیکن بنده او را نادان نمی‌دانم بلکه او را دور از سیاسی‌کاری افرادی می‌دانم که ذات کثیف خود را پنهان و کتمان می‌کنند. خلاصه کلام این که؛ زاکانی دنبال نبود. و همین یک معیار کفایت می‌کند کفایت مدیریتی او را! ...ادامه دارد. ✍سیدمحمدحسینی(منتظر) ۱۴۰۳/۴/۱۷ 🆔@chelcheraaqHM 💠 🎲 هم‌اندیشی چلچراغ 🙏
🇮🇷﷽☫ 💎@SMHM212 آسیب‌شناسی پیش‌بینی‌ها (بخش ۱۶): رأی کثیف پوزیده (۱) بنده به علت کم‌رنگ دیدن تأثیر ترک و کرد و کرد و بلوچ در انتخابات، پیش‌بینی می‌کردم که آقای با تمایزی البته ناچیز بر ، غلبه نماید! ولیکن بی‌توجهی به این گسل‌های اجتماعی، خبطی بود که کمتر کسی بویژه ، بدان توجه جدی داشت. البته بنده با تحلیل مرحله اول، متوجه شده و طی پیامی (متضمن «یالان‌دو» و تهدید به جهنم!) آنرا تذکر دادم. اگرچه آقای جلیلی هم در آخرین روز تبلیغاتی متوجه شد ولیکن جبرانی مذبوحانه بود! حال، ضمن تبریک فرمایشی به نسبی (از ۴۸٪ی که امیدوارم ضربدر 3 نشده باشد!)، بنده بعنوان یک طلبه ترک‌زبان باید به وی عرض بکنم که؛ 👌 رأی تو بود! زیرا مبتنی بود بر: الف) (عادت اعراب جاهلی) و عصبیت زبانی و نژادی که پیامبر اعظم(ص) فرمودند: مستوجب جهنم است (کل عصبیة فی النار) و نیز فرمودند: «من کان فی قلبه حبة من خردل من عصبیة بعثه الله یوم القیامة مع اعراب الجاهلیة» (حدیث هشتم از چهل حدیث امام خمینی) تو اگر در چنین تعصبی، نقشی باندازه خردلی داشتی (که داشتی!)، ایمان را در وجودت پاره کردی. چنانکه امام صادق(ع) فرمودند: ‏«من تعصّب أو تعصّب له فقد خلع ربق الإیمان من عنقه» یعنی «کسی که عصبیت کشد یا عصبیت کشیده شود، گشاده شود ریسمان ایمان از گردن او.» لذا تو پیروز نشدی و تو به منزل نخواهد رسید! ...ادامه دارد. ✍️سیدمحمدحسینی(منتظر) ۱۴۰۳/۴/۱۹ 🆔 @chelcheraaqHM 💠 🎲‌ گروه چلچراغ 🙏
🇮🇷﷽☫ 💎 @SMHM212 آسیب‌شناسی پیش‌بینی‌ها (بخش ۱۷): رأی کثیف پوزیده (۲) با جمع پوزیده (با بیش از ۱۰۰٫۰۰۰ رأی بیشتر در ۱۱ ) به عدد ۴٫۷۷۷٫۷۳۰ می‌رسیم که با احتساب آراء تفاضلی پوزیده بر جلیلی و بالعکس در سایر استان‌ها، این اعداد متغیر می‌شوند. یعنی که اگر پوزیده متوسل به حربه تحریک احساسات ناسیونالیستی و مذهبی (حداقل در این ۱۱ ) نمی‌شد، محال بود بر (که دنبال بود)، غلبه کند. در قریب باتفاق این استان‌های خاص، شاهد فعالیت‌های (پان‌ترک، پان‌کرد و پان‌بلوچ) بودیم و هستیم که نماد بارز آن، گرگ‌هایی بودند که در محضر پوزیده، زوزه کشیدند! بنده بعنوان کسی که از سال ۱۳۶۲ تاکنون، پیوسته دلواپس و هشدارگر جریانات انحرافی (از قبیل؛ ، ، ، بخش متحجرین دانشگاه (ع) و امثالهم) بوده و هستم که در پیرامون حامیان آقای جلیلی، کم نیستند، در مقایسه تمیزی و کثیفی آراء دو رقیب نهایی انتخابات ۱۴۰۳ بر خلاف تساوی نسبی آراء آن‌ها، بجرأت عرض می‌کنم که اصلاً قابل مقایسه نبودند. زیرا جلیلی به کسب رأی تمیز تعهد داشت و پوزیده بالعکس به کسب رأی کثیف تعمد داشت! از میان سه نوع رأی کثیفی که پوزیده در این انتخابات از آن‌ها ارتزاق کرد، مهمترین و مؤثرترین آن‌ها همین دغل‌بازی و بود که البته هر سه طناب پوسیده، پوزیده را در چاهی خواهند افکند که نتوانند آن‌را خارج سازند! ...ادامه دارد. ✍️ سیدمحمدحسینی(منتظر) ۱۴۰۳/۴/۲۰ 🆔 @chelcheraaqHM 💠 🎲 ‌گروه هم‌اندیشی چلچراغ معارف 🙏
🇮🇷﷽☫ 💎 @SMHM212 آسیب‌شناسی پیش‌بینی‌ها (بخش ۱۸): رأی کثیف پوزیده (۳) ب) دومین جامعه هدف () آقای که موجب شد وی در کسب ، افسارگسیخته بتازد، تطهیر افعی‌های خفته در زیر دستار باغی‌ها و یاغی‌هائی مشهور به و بود! اژدهاهائی که سودائی بجز تضعیف و بلکه حذف از و آنگاه نرد عشق باختن ۱۰۰٪ی به و ندارند. زیرا که بجای «نهضت+نظام اسلامی»، بدنبال پروسه شیطانی «نظام منهای نهضت» هستند. بنده در اینجا در صدد نقادی طرز تحصیل آقای پوزیده هستم که بدنبال رأی کثیف بود و بالاترین آراء خود را از همین روش بدست آورد و شد ولیکن قبل از ، وی هنوز هیچگونه اختیاراتی ندارد و البته بعد از آن می‌شود و محترم! اگرچه بعد از آن هم، همچنان قابل نقادی خواهد بود. یعنی با وضو ساختن برای چه نمازی؟!! (🙌 تَقَلَّبَ الّاّٰهْ!🙌) ناگفته نماند؛ گزینه اول بنده، بود و گزینه دومم قاضی‌زاده هاشمی که هر دو انصراف دادند. اگر میلی به حمایت از پورمحمدی هم نداشتم حداقل گویای این است که تعصبی روی هم‌کسوتی هم نداشتم. و اما اگر بین و جلیلی، رغبتی به اولی پیدا نکردم بلحاظ این بود که با مشاهده دم خروس‌هایی، احساس می‌کردم که او هم بدنبال است و برای أخذ حتی یک‌ریال از آنهمه (برای استحمار طلاب مفلوک!)، یک‌قدم هم جایی نرفتم. گرایش بنده به هم این بود که بین بد و بدتر ناگزیر شدم او را بر تو ترجیح بدهم که علیرغم حواشی حق و ناحق او، حداقل بر مدار کسب چرخید ولیکن تو برای رأی کثیف، سر از پای نشناختی! بنابراین، اصلاً و ابداً احساس ورشکستگی و بالتبع حس انتقام‌جویی ندارم و حتی اگر جلیلی را تشخیص نمی‌دادم، توصیه به داشتم! مضافاً که هم هستم و قاعدتاً باید مرتکب حماقت آن ۵ میلیون نفری می‌شدم که آراء تفاضلی تو را بالا بردند! لذا در ادامه دو بخش انتقادی پیشین، خطابم به پوزیده‌ای است که هنوز بر مسند و مصدر ننشسته است. لذا فعلا ً چندان محلی از إعراب ندارد و ای‌بسا با استفاده از خود، وی را تنفیذ نفرماید. (اگرچه بسیار بعید است! همچنانکه با رأی کثیف بالا رفت و آقا هم سخت نگرفت!! و بنده در اثبات مستند کثیفی رأی مشانژاد، مقاله‌ای ۲۰ صفحه‌ای در قطع A4 نوشتم و به مقاماتی هم که دسترسی داشتم رسانیدم ولیکن متأسفانه بدمستی فتنه‌جویان ۸۸ و گسیل کرگدن‌های ویرانگر و کروکودیل‌های غارت‌گر به خیابان‌ها، مانع از توجه قانونی و حقوقی به آن شد!) شاید بتوانی ادعا بکنی که مثل بقیه نامزدها در فضایی عادلانه، تبلیغات کردی و این مردم بودند که برگزیدند ولیکن آیا وجدان خود را هم می‌توانی فریب بدهی؟! گیریم که در دیزی باز بود، حیای تو کجا رفته بود؟! و مگر می‌شود که فرق رأی کثیف =/= رأی تمیز را از هم تمییز ندهی؟! بعید نیست که در این‌جا هم ادعا کنی که تشخیص رأی کثیف از رأی تمیز، مسئله‌ای کارشناسانه است و باید کارشناس‌ها تعیین کنند! گیریم که ۵۰٪ کارشناسان تشخیص دادند که رأی تو کثیف بوده و سزامند نیست که بدان افتخار و استناد بکنی و متقابلاً ۵۰٪ آن‌ها ادعا نمایند که رأی تو کاملاً تمیز بوده است! در اینصورت چه خواهی کرد؟! آیا از پایین خواهی آمد؟! یا کماکان بر خودت جولان خواهی داد؟! و به آن طرفی غش خواهی کرد که معمولاً غش کرده‌ای؟! قابل انکار نیست که تو دولت سوم روحانی و بلکه دولت پنجم خاتمی هستی و بدنبال جبران شکست که قبل از تو تخم تحریک قومیت‌ها و اقلیت‌ها را کاشت. بهره‌برداری از «تداوم فریب عمیق دختران و پسران» توسط آن‌ها، هیچ مفهومی بجز ارتزاق از رأی کثیف ندارد. ج) سومین سبد رأی کثیف تو، تخطئه ظالمانه نهضت+نظام مظلوم بود که در آویختن از این طناب هم، چنگ‌اندازی قابل توجهی داشتی! شاید بگوئی؛ این دیگه رسم شده (که هر ننه‌قمری برای رسیدن به کرسی قدرت)، لگدی هم باید به نظام و رهبری بزند! و فقط تو نبودی و در همه دوره‌های فوران دروغ و تهمت جاری بوده است! بله! حرفی نیست که یک مرض همگانی و همیشگی است و عجیب اینکه این نظام هم در دادن ، به خود اجازه می‌دهد که غریو شادی «آی خر برفت، آی خر برفت» بردارد! (و شاید تنها کسی که طی دهه‌های اخیر، در تبلیغات انتخاباتی برای نیل به قدرت، لگدی حواله نظام و نهضت ملت نکرد، همین مظلوم بود!) ولیکن وضعیت تو در این عرصه هم سیاه است و اصلاً قابل مباهات نیست اگر اهل انصاف و وجدان و شرف باشی! ...ادامه دارد. ✍ سیدمحمدحسینی(منتظر) ۱۴۰۳/۴/۲۱ 🆔 کانال @chelcheraaqHM 💠 🎲 گروه هم‌اندیشی چلچراغ معارف 🙏
🇮🇷﷽☫ 💎 @SMHM212 هزار چاقوی صهیونیزم شیطانی، بر پیکر مظلوم جمهوری اسلامی ایران در آستین روحانیت پ‌وپ! (بخش ۰۰۰۱): ۞ «وَ مَا كَانَ الْمُؤْمِنُونَ لِيَنْفِرُوا كَافَّةً ۚ فَلَوْلَا نَفَرَ مِنْ كُلِّ فِرْقَةٍ مِنْهُمْ طَائِفَةٌ لِيَتَفَقَّهُوا فِي الدِّينِ وَ لِيُنْذِرُوا قَوْمَهُمْ إِذَا رَجَعُوا إِلَيْهِمْ لَعَلَّهُمْ يَحْذَرُونَ» ۞ امکان‌پذیر نيست كه همه‌ رهسپار شوند، ولیکن چرا از هر گروهى از ايشان دسته‌اى كوچ نمى‌كنند تا در شوند و هنگامى كه به سوى قوم خويش باز گشتند، آنان را بيم دهند تا شايد آنان (از خطا و خلاف) حذر كنند. (آیه ۱۲۲ از سوره توبه) این آیه شریفه، دلیل تشکیل و تمرکز حوزه‌های علمیه (ص) در شهرهای و گسیل از اقصی نقاط جهان بسوی آن‌ها گردیده است. با عنایت به مفاد این آیه حوزویه، قاعدتاً باید اتفاقاتی به ترتیب ذیل رخ دهد فلذا انتظار می‌رود: ۱) در همه ، آمادگی عمومی اعزام بسوی ، موج‌زند. اگر جامعه‌ای مهیّای چنین اعزامی نباشد، با ، فاصله دارد. ۲) به ، است ولیکن تشخیص کفایت عزائم، است. ۳) اعزام، نباید فردی باشد بلکه از هر فرقه‌ای (هر گروهی که با گروه‌های انسانی دیگر، فرقی دارد در زبان، زیست‌گاه، نژاد، جنسیت، فرهنگ، اخلاق و حتی مشاغل)، باید جمعی هماهنگ بصورت باشد. ۴) عزیمت‌کنندگان (و به تعبیر قرآن؛ کوچ‌کنندگان)، باید با تمام وجود، در دین خدا (فهم عمیق و دقیق) بکنند و به فقاهتی برسند که بتواند جوابگوی نیازهای قوم و طایفه محل اعزام باشد. ۵) فقهای کامل (نه لزوماً أکمل) که نسبتی با (در تراز ) و (در تراز ) یافته‌اند، باید مهیای بازگشت به میان قوم خود باشند. (عدم بازگشت فقهای و ، ابتر نهادن حرکت الهی و بلکه خیانت به مؤمنینِ منتظر رجعت آنان است.) ۶) فقهای رجعت‌کننده به قوم خود، بلافاصله باید و هشدار مردمان خویش را آغاز نمایند. انجام بهینه و مؤثر این هشدارها (که اعم از موضوعات اُخروی و دنیوی است)، نیازمند خلاقیت‌هایی به تعداد است! و مخاطبین، معمولاً در سطوح مختلفی از فهم و شعور و غیرت، قرار دارند، از «العاقل تکفیه الاشارة» گرفته تا آن‌هایی که در حق‌شان باید گفت؛ «نرود میخ آهنین بر سنگ»! فلذا علاوه بر میزان علم و دانائی فقیه، میزان حلم و صبوری و دلسوزی او و بلکه میزان دلیری و تاب‌آوری او هم، تعیین‌کننده است. (فقهایی که در امر تکلیف به هشدار، به هر علتی از قبیل؛ ترس و طمع، تنبلی و عافیت‌طلبی، یا ترک جدّ و جهد و یا ترک مقاومت نمایند در برابر در طیف‌ها و جایگاه‌های مختلف، که در هر قومی یافت می‌شوند و معمولاً ضدیت می‌ورزند، حرکت الهی را ابتر نهاده و بلکه در حق قوم خود و بویژه مؤمنین، خیانت ورزیده‌اند) ۷) فقهای علیم و حلیم و پیوسته و لحظه به لحظه در معرض تکذیب و انکار و استنکاف هستند و لذا نباید توقع داشته باشند که بمحض اظهار و ابراز هشدار و انذار آنان، آحاد جامعه، به فرامین الهی تمکین کرده و در عمل ترتیب‌اثری به احکام خواهند داد. بلکه باید انتظار تمرّد و حتی تنفّر هم داشته باشند. لذا ختم‌ کرد به «لعلهم یحذرون» (به هر میزانی که در این مراحل مورد اشاره، ضعف و نقصانی باشد، در مرحله آخر، خطر بزرگ در کل یا برخی اجزای دیانت برای خود فقیه، تشدید می‌گردد! و چه‌بسا جوامع، شاهد مرتدینی در لباس روحانیت باشند که بجای تبعیت از «فاستقم کما أمرت» به تجدیدنظرخواهی در اصول تعبدی و حتی اصول تعقلی دین، سقوط می‌کنند! این سقوط‌کنندگان - بویژه آن‌ها که با برنامه‌های ، هماهنگ می‌شوند -، موضوع این سلسله مقالات است که به مرور، تهیه و تقدیم خواهد شد ان‌شاءالله و بنظر می‌رسد که اسرائیلیات و القائات مکار و خبیث، از این سقوط‌کنندگان، لشگری قابل توجه علیه «نهضت+نظام اسلامی» تدارک دیده است که امام راحلمان، آن‌ها را «مارهای خوش خط و خال» می‌نامید) برای آشنائی نسبی با «افعی‌های زهرآگین لانه کرده در کسوت روحانیت پوک و پلید و بلکه در حوزات علمیه مشهد، نجف، قم و...» ولیکن «ضد » و ضد ، ملاحظه این 👈 مقاله چهار قسمتی 👉 خالی از لطف نیست. ✅ و اما اصول دین اسلام ناب، عبارتند از: الف) اصول تعقلی: ۱- توحید ۲- عدل ۳- نبوت ۴- امامت ۵- معاد ب) اصول تعبدی: ۱- نماز ۲- روزه ۳- زکات ۴- خمس ۵- حج ۶- جهاد ۷- امر به معروف ۸- نهی از منکر ۹- تولیٰ ۱۰- تبریٰ 👌 (اصول تعقلی اسلام، معمولاً اصول دین و اصول تعبدی اسلام، اشتباهاً فروع دین، نامیده شده‌اند!) ...ادامه دارد. ✍ سیدمحمدحسینی(منتظر) ۱۴۰۳/۴/۲۲ 🆔 @chelcheraaqHM 💠 🎲 گروه هم‌اندیشی چلچراغ 🙏
تحلیل مناظره انتخاباتی88.pdf
368.5K
. این مقاله در خرداد ۱۳۸۸ تحریر شد و با سخنرانی امام خامنه‌ای (فصل الخطاب دعواهای انتخاباتی) ناتمام ماند. ولیکن با تداوم فتنه ۸۸ به همین میزانی که تحریر شده بود، تکثیر و برای برخی مقامات ذی‌ربط ارسال گردید. نردبانی که مشانژاد از آن بالا رفت، غیرقانونی بود و عدم مجازات او موجب بی‌تفاوتی جامعه به اصالت و پاکی انتخابات گردید.
🇮🇷﷽☫ 💎 @SMHM212 آقازاده‌ای بنام نرجس (۱) همزمان با تخریبات شدیداللحن بوق تبلیغاتی (اینترنشنال) و ضد و مرتبط با تاج‌بخش خودفروخته به CIA آمریکای جهان‌خوار و حملات پادوهای چنارها به دکتر زاکانی بمنظور عزل سریع او از سمت ، نیز طی حمله تخریبی شدیداللحن به زاکانی، خواستار عزل وی شد! قاعدتاً هماهنگی وی با ایران و اسلام و ، و همزبانی با إصلاح‌طلب‌های غارت‌گر، مسئله قابل اغماضی نیست و در اینجاست که معلوم می‌شود، چرا بابت این دخترش، نگران بوده است! چنانکه نشریه آمریکایی نیویورکر (رصد کننده دقیق اوضاع و ) در سال ۲۰۱۳ طی گزارشی تفصیلی که در باره شخصیت فرمانده سابق تحت عنوان «فرمانده سایه‌ها» نوشت، مدعی شده بود که «سلیمانی نگاه ویژه‌ای به دخترانش دارد، اما نگران یکی از آن‌ها یعنی است که در مالزی زندگی می‌کند. مقام امنیتی خاورمیانه به این رسانه گفته دلیل نگرانی برای دختر بزرگش دلایل عقیدتی دینی دارد.»! خار چشم و داخلی آن‌ها بودن زاکانی، امر چندان عجیبی نیست ولیکن هماهنگی دختر بزرگ ایرانیان با آن‌ها، شگفت‌انگیز و قابل تأمل است. متأسفانه بنظر می‌رسد وی از تربیت و رشادت فرهنگی پدر، چندان بهره‌ای نبرده است! و شاید عمدتاً متأثر از شوهرش بوده که از یاران نزدیک به شمار می‌رود. و اینکه چرا تحت حمایت قرار گرفت؟! ..ادامه دارد. ✍سیدمحمدحسینی(منتظر) ۱۴۰۳/۴/۲۷ 🆔@chelcheraaqHM 💠 🎲 هم‌اندیشی چلچراغ 🙏
🇮🇷﷽☫ 💎 @SMHM212 آقازاده‌ای بنام نرجس (۲) (که بودن و بودن را معیار اصلی برای می‌داند!) در جمع خبرنگاران ادعا کرد: «فرزند شهید سلیمانی مستقلاً برای انتخابات تهران ثبت نام کردند، ما در شورای ائتلاف از تصمیم ایشان اطلاع نداشتیم و درخواستی هم از ایشان نداشتیم. برداشت ایشان از وصیت‌نامه پدرشان این است که از حضور در فعالیت‌های اجتماعی منع نشده‌اند گرچه ممکن است برخی دیگر از افراد خانواده با ایشان متفاوت باشد. ایشان قصد داشتند به صورت مستقل در انتخابات شرکت کنند اما برای اینکه احتمال دادیم اطلاع‌رسانی در این‌باره به درستی انجام نشود و ممکن است ایشان موفق نشوند و اگر رای نیاورند دشمنان در خارج و برخی در داخل کشور از رای نیاوردن ایشان را به صورت دیگری تفسیر کنند و نتایج سیاسی موردنظر خودشان را بگیرند و بگویند مردم ایران از ارزش‌های شهید سلیمانی فاصله گرفته‌اند.»!! و بدینگونه نرجس سلیمانی را صرفاً به دلیل آقازاده بودنش، وارد شورای امّ‌القرای اسلام کرد که هنوز هم معلوم نیست چه تحصیلات و تخصصی در این امر خطیر دارد. وی هم بعد از استقرار در دفتر کار خود در شورای شهر، مجسمه بزرگی از را در پشت صندلی خود نصب کرد تا آقازاده بودن خود را بهتر به رخ همگان بکشد! او اخیراً طی حرف‌های بی‌مایه‌ای ادعا کرد: «تغییر همیشه خوب و زیباست، مانند تغییر فصل ... برای همه چیز خوب است حتی برای این مسأله (عزل زاکانی)»!! ...ادامه دارد. ✍سیدمحمدحسینی(منتظر) ۱۴۰۳/۴/۲۷ 🆔@chelcheraaqHM 💠 🎲 هم‌اندیشی چلچراغ 🙏
🇮🇷﷽☫ 💎 @SMHM212 آقازاده‌ای بنام نرجس (۳) در تعلیل ضرورت تغییر (عزل) سریع از ، دم از «مشروعیت ناشی از مقبولیت» می‌زند که خودش با ۳۵۶٫۷۰۹ رأی از تهران بیش از ۱۰٫۰۰۰٫۰۰۰ نفری بر کرسی تهران تکیه زده است! آن‌هم به ضرب و زور لیست مدعیان اصولگرایی! و حال آنکه در نزد خانواده خود هم هیچ مقبولیتی ندارد! چنانکه فاطمه سلیمانی در استوری اینستاگرام خود نوشت: «تمام عمرم سعی کردم حتی از اسمم هم استفاده نکنم، چون صوت صدایت همیشه در گوشم نواخته می‌شد که اگر حتی از اسم استفاده کردید ما را نمی‌بخشید.» همچنین نوشت: «صفحه‌ام رنگ خون است. خون مظلوم شهید. بابا جانم ما شرمنده شماییم. شما به ما همیشه یاد دادید که هیچ وقت دنبال صندلی نباشیم، چون صندلی خودت میدان جنگ بود.» او بدون نام بردن از خواهرش نوشت: «هرکس در این راه وارد شود نه فقط شرمنده شما بلکه به گفته خودتان شرمنده و مغضوب نبی مکرم اسلام و شهدای این راه خواهد شد.» برادر حاج قاسم (سهراب) هم به اقدام برادرزاده‌اش اعتراض کرد. او از روح برادر شهید و غریبش عذرخواهی کرد و نوشت: «تلاش کردم، اما موفق نشدم.» او بدون نام بردن از جریان مرموز حامی نرجس، نوشت: «عزیز برادر این کار را با روح مطهرت کسانی کردند که خود را برادر شما می‌پنداشتند، ولی غافل از اینکه شما با خدا معامله کردی و عزیز مردمت شدی. خداوند حافظ آبرویت خواهد بود.» هم به نحو دیگری به نامزدی خواهرش، اعتراض کرد. = 😳! ..ادامه دارد. ✍سیدمحمدحسینی(منتظر) ۱۴۰۳/۴/۲۷ 🆔@chelcheraaqHM 💠 🎲هم‌اندیشی چلچراغ 🙏
🇮🇷﷽☫ 💎 @SMHM212 آقازاده‌ای بنام نرجس (۴) ، علی‌رغم اعتراض اعضای خانواده‌اش هم نامزد شورای شهر شد و هم در فهرست انتخابات ۱۴۰۰ شورای شهر تهران قرار گرفت! آنطور که گفته شده وی با وجود درخواست و اصرار برخی شخصیت‌های سیاسی نیز حاضر به انصراف و کناره‌گیری از این فهرست نشد! و‌ لذا خانوادگی خود را از کف داد. و این در حالی‌ست که همسر وی؛ «سید ابوذر خضرائی افضلی» که در زمان شهرداری محمدباقر صاحب امتیازی روزنامه تهران امروز را بر عهده داشت و از سال ۱۳۹۱ عضو هیئت مدیره و مدیرعامل خیریه زهرا مشیر الاستخاره (همسر محمدباقر قالیباف) با نام «متوسلین به (ع)» نیز بوده است، وقتی کاندیدای دوازدهم بود، پیش از برگزاری انتخابات از کاندیداتوری انصراف داد! طی نامه ‍‌ای به اعلام کرد که با وجود تایید صلاحیتش از ورود به انتخابات انصراف می‌دهد آنهم به دلیل موضوعاتی که در این‌باره مطرح شده است! (سایت دیده‌بان ایران در مطلبی در این‌باره نوشت که «به او توصیه کردند که با توجه به مبنی بر حضور خانواده‌اش در ، از انتخابات کناره‌گیری کند و خضرایی هم قبول کرده است».) خانم سلیمانی در حالی وارد شورای شهر شد (آن‌هم با ترجیح استفاده ابزاری واقع شدن برای سرلیستی یکی از باندهای سیاسی ) که خانواده و حتی داماد خود را از ورود به عرصه‌های سیاسی، قویاً پرهیز داده بود. ..ادامه دارد. ✍سیدمحمدحسینی(منتظر) ۱۴۰۳/۴/۲۷ 🆔@chelcheraaqHM 💠 🎲هم‌اندیشی چلچراغ معارف 🙏
🇮🇷﷽☫ 💎@SMHM212 آقازاده‌ای بنام نرجس (۵) : تنش مجدد در شورای شهر تهران روز یکشنبه (۲۴ تیر ۱۴۰۳) بعد از آنی شروع شد که با قرائت متنی از پیش تنظیم‌شده اعلام کرد «هیچ کاری در شهرداری تهران در ۳ سال گذشته انجام نشده است و شهر در زمان مرخصی مدیران شهری در ایام انتخابات بهتر از زمان حضورشان اداره می‌شد! شهردار تهران مقبولیت ندارد پس مشروعیت ندارد. شهرداری نیازمند عطاری دانا و خموش است نه فردی که شعارهای بی‌مایه می‌دهد و هوس ریاست جمهوری دارد». بنابراین به بهانه اظهارات منتشره مذکور بویژه گزاره «تکذیب مشروعیت شهردار تهران () به علت عدم مقبولیت او» توسط نرجس در صحن شورای اسلامی شهر تهران، لازم شد، اظهارات وی مورد نقادی قرار بگیرد و اما در تکمیل این سلسله: ۱) وی در حالی که در ، مورد نفرت قریب باتفاق قرار گرفته است، خودش صرفاً به علت آقازاده بودن مورد حمایت قرار گرفت و وارد لیست شورای شهر گردید و حتی طی اقدام عجیبی، مجسمه را در دفتر کار خود نصب کرد! ۲) وی در حالی، را متهم به طرح «شعارهای بی‌مایه بخاطر هوس ریاست جمهوری داشتن» می‌کند که خودش علیرغم نهی شدید پدر رشیدش، نتوانست بر هوس به کرسی شورای شهر نشستن غلبه نماید و شوهرش از حلقه نزدیکان کسی است که از همین ، هوس ریاست جمهوری و مجلس خود را پیش برد! ۳) وی در حالی، زاکانی را متهم به تهی بودن دستاورد مدیریتی در طی ۳ سال (در حد هیچ!) نمود که یکی دیگر از اعضای شورای شهر (حجة‌الاسلام آقامیری) بطلان ادعای وی را فی‌البداهه اثبات نمود. و نشان داد که دختر سلیمانی، عاری از انصاف و تقواست و پدرش حق داشته که دائماً نگران مسائل اعتقادی و دینی وی باشد! ۴) وی در حالی به تخریب زاکانی پرداخت و خواستار عزل وی شد که او هم‌زمان مورد هجمه فراگیر توسط غارت‌گران بیت‌المال و مدعیان کثیف اصلاح‌طلبی و نیز بوق‌های تبلیغاتی مثل اینترنشنال و یهودی و همچنین تخریب کوتوله‌هایی مثل که دارای سوءسابقه و محکومیت (بابت ارتباط با عضو رسمی سازمان مخوف و جنایتکار آمریکایی که سردار سلیمانی را ترور کرد) در سر خائنانه و خام‌اندیش خود، سودای حذف را دارد، قرار گرفته است! ۵) وی در حالی، زاکانی را متهم به نداشتن کرد که او صرفاً نامزد انتخابات ریاست جمهوری شد و با ملاحظه شرایط حاد ملی و ، انصراف داد تا حتی‌الامکان نقشی در نداشته باشد. و معلوم نیست ایشان با کدام سنجه معقولی دریافت که زاکانی فاقد مقبولیتی است که مشروعیت او در جایگاه را بر نمی‌تابد؟! ۶) وی در حالی که با حدود ۳۵۰ هزار رأی حاصله از طریق ورود به لیست مشهور تهران، در تهران چند میلیون نفری، صاحب کرسی در شورای شهر شده است و نمی‌تواند مقبولیت معقولی، به شمار آید، مقبولیت را معیار قلمداد کرد که هیچ‌گونه معیار شرعی، قانونی و عرفی هم برای آن وجود ندارد و صرفاً بر مبنای سلیقه نابخردانه و غلط شخصی خود آنرا جار زد! ۷) وی در حالی، هر نوع تغییری ولو ابلهانه (از جمله عزل و و رفتن به سراغ گزینه مطلوب وی که احتمالاً جاده‌صاف کن بازگشت قالیباف یا گزینه دیگر حداد عادل به شهرداری باشد!) را «خوب و زیبا» معرفی می‌کند که خلاف قواعد است و این وی نشان از آن دارد که را می‌پندارد! و «ثم رددناه اسفل سافلین» را بر ماندن در «فی أحسن تقویم» ترجیح می‌دهد، زیرا که تغییر است و هر تغییری لابد خوب و زیباست! ۸) وی در حالی، شهرداری تهران را نیازمند «عطاری دانا و خموش» قلمداد می‌کند که خودش هیچ بویی از به ارث نبرده است و اظهارات و عملکرد وی حاکی از آنست که فاقد کمترین دانایی بوده و از خموشی عاقلانه هم هیچ بهره‌ای نبرده است و براحتی با دشمنان هم‌صدا شده است! ۹) وی ادعا کرد که شهرداری تهران در «زمان مرخصی مدیران شهری در ایام انتخابات»، بهتر اداره شده است! اگر این ادعا صحیح است از دو حال خارج نیست: ۹/۱- مدیریت زاکانی به گونه‌ای بوده است که حتی در زمان مرخصی او، نه تنها هیچ اختلالی در امور شهری رخ نداده و بلکه بهتر اداره شده است که نشانه تدابیر مقتدرانه اوست نه کاستی و ضعف و بی‌کفایتی او. ۹/۲- تهران اساساً نیازی به شهردار ندارد و امور آن در نبود شهردار و مدیران ارشد آن، بهتر اداره می‌شود که در این صورت، دیگر تهران نیازی به شورایی هم ندارد که بخواهد اقدام به گزینش یا تغییر شهردار بنماید و بر امور او نظارت بورزد! اثبات این ادعای پوچ موجب انحلال شورای شهر است. ..ادامه دارد. ✍سیدمحمدحسینی(منتظر) ۱۴۰۳/۴/۲۷ 🆔@chelcheraaqHM 🎲چلچراغ 🙏
🇮🇷﷽☫ 💎 @SMHM212 🚩 عباس مغبوط الشهدآء!شاهکار عباس چیست؟ 👈(بخش ۳): بنابراین شاهکار محدود شد به عصر عاشورا در کربلا که آن یک مشت آب را از نهر برگیرد و‌ بدون حتی چشیدن، آنرا فرو بریزد! عباس برای جنگیدن با صفوف درهم فشرده دشمنان کوفی، نیامده بود بلکه برای رهائی ۱۰۰٪ی از خود آمده بود که موفق شد. او موفق شد آنچه را که می‌توانست بیاشامد، رها سازد. زیرا که (حسین و‌ طفلان و زنان کاروان) از آن محروم بودند. برگردیم به سخن حضرت عليه‌السلام که فرمودند: «أنَّ لِلعَبّاسِ عِندَاللّه‏ِ مَنزِلَةٌ يَغبِطُهُ بِها جَميعُ الشُّهدآءِ يَومَ القيامَةِ» همانا برای (عمویم) عباس نزد پروردگار، مقام و منزلتی‌ست که روز قیامت همه شهدا به آن مقام و منزلت غبطه می‌خورند. امام سجاد(ع) نفرمودند؛ «فی الجنة»، بلکه می‌فرمایند؛ «عند الله»! عندالله مافوق فی‌الجنة است. یعنی می‌تواند شامل «در بهشت» باشد و می‌تواند شامل «فراتر از بهشت» باشد. «غبطه همه شهدآء»، قرینه‌ای بر این است که مقام الهی عباس، فراتر از بهشت است. در ، جای‌گاهی وجود دارد بنام که همه بهشتیان مشتاق هستند حضور در آن‌را یک‌بار هم که شده تجربه کنند! زیرا عالی‌ترین قسمت بهشت خداست. همچنان‌که در هم، جای‌گاهی وجود دارد بنام که همه جهنمی‌ها حسرت دارند که شده لحظاتی در آن به سر ببرند! زیرا کمترین عذاب جهنم در آن‌جاست. بدین‌صورت که وقتی فرد جهنمی را به درون آن می‌افکنند، خیلی خوشحال است که لااقل کله‌اش بیرون از سطح سوزان آنست ولیکن فرشتگان عذاب، کفشی به پایش می‌کنند که از شدت حرارت آن، مغز او در کله‌اش غُل‌غُل می‌جوشد! و این کمترین میزان از است که همه اهالی جهنم مشتاق آن هستند! الغرض؛ منزلت ویژه عباس، بحبوحه بهشت نیست. زیرا بهشتیان دیگری هم در آن هستند و حال آنکه جای‌گاه خاص عباس مورد غبطه اهل بحبوحه بهشت هم واقع خواهد شد که قاعدتاً فراتر از بهشت و بحبوحه آن است. قبل از آنکه به بررسی مقام بالاتر از بهشت عباس(س) بپردازیم، لازمست درنگی بر مسئله عدم إذن امام‌ به عباس برای رفتن به میدان داشته باشیم. علت عدم اذن میدان به عباس، دو مطلب بود: ۱) احتمال ضعیف؛ بداء شود و امام برود و عباس بماند که اهل بیت حسین را به برگرداند. ۲) احتمال قوی؛ عباس به سقائی خود بپردازد ولیکن آن را که می‌تواند بیاشامد اما پس بزند و بریزد! توضیح احتمال اول: شاید بیشترین، بدترین و سخت‌ترین رنجی که در بر قلب پاره پاره علیه‌السلام، سنگینی می‌کرد، مسئله (دختران، زنان، خواهران و اطفال) آن‌حضرت بود. اگرچه (ص)، فرموده بودند که «إنّ الله قد شآءَ أن یراهنّ سبایا» (همانا خدا حتماً می‌خواهد آن‌ها را اسیر ببیند!) ولیکن امام شاید انتظار داشت که بدائی رقم بخورد و خدا از اسارت آن‌ها صرف‌نظر نماید. لذا اگر با شهادتی از نوع «صبر بر قتل» که برای امام مقدر شده بود، بدآئی رخ می‌داد یا اینکه دشمن (بلحاظ امان‌نامه‌ای که روز قبل برای عباس آورد) ملاحظه عباس را می‌کرد و اسارت خاندان حسین را به عباس می‌بخشید. امام برای شهادت تلخ خود قائل به «رضاً برضائک» بود ولیکن شاید برای اسارت خاندان خود، کراهتی داشت و برای حفظ آن‌ها از اسارت، عباس یک برگ برنده بود. و احتمال داشت بعد از (با ۳۱۲ ضربه شمشیر و نیزه و سنگ بر پیکر پاک او)، دشمن سفّاک از جنگیدن با عباس صرف‌نظر نماید و عباس هم که از حسین شنید که می‌گفت؛ کسی را ندارم که خاندانم را بعد از خودم به او بسپارم. فلذا حکم امانت‌داری خاندان امیرالمؤمنین(ع)، ایجاب می‌کرد که او هم حفظ خاندان را بر قتال تا سرحد شهادت، ترجیح بدهد. توضیح احتمال دوم: نسبت دادن توقع عدم شهادت عباس و عدم اسارت خاندان، بر پاک‌باخته‌ای مثل حسین علیه‌السلام، نارواست. و آن‌حضرت، بر عظمت و ضرورت انجام رسالت الهی خویش بنحو اکمل، کاملاً واقف و داوطلب بود. فلذا چنان انتظاری نداشت که او برود و عباس بماند و خاندان‌ش از اسارت جان سالم به در ببرند. بلکه قضیه عدم اذن میدان به خود عباس برمی‌گردد که طبق برنامه الهی باید ذخیره شود برای نقش خاصی که باید بیافریند و آن چیزی نبود بجز رهائی عباس از آب بخاطر دیگران و موفق هم می‌شود و خیال از بابت پرواز دو منظوره عباس که راحت می‌شود و او‌ را پرواز می‌دهد، خودش هم بلافاصله به پرواز در می‌آید. بنابراین «ابر و باد و مه و خورشید و فلک در کارند» تا «ابو فاضل جرعه آبی به کف آرد و به غفلت نخورد»! و پاداشی دریافت کند عندالله که جمیع شهیدان بدان غبطه بخورند. ⁉️ پرواز دو منظوره چیست؟! ⁉️ آن چیست؟ و کدامست؟ ⁉️ مگر انصراف از آن چه ارزشی داشت؟! ..‌.ادامه دارد. ✍️ سیدمحمدحسینی(منتظر) عاشورای ۱۴۰۳ 🆔 @chelcheraaqHM 💠 🎲 چلچراغ 🙏