4_6044027040066175069.mp3
5.65M
💠 دم هیئتم توی نوبتم ...
💠 #شب_جمعه ها غرق زیارتم
🎤🎤 #جواد_مقدم
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🔷مقید بود هر روز #زیارت_عاشورا بخواند،حتی در جبهه هم....! اگر کاری فوری برایش پیش می آمد هم حتما #س
🌸دوست شهیدت رو پیدا کن🌸
هیچکس جز آنڪـه
د❤️ل
بہ #خدا سپرده
رسم دوسٺ داشتـن نمےداند
دوستی باشهدا #دوطرفه است.
اگر توبا آنها باشی آنها نیز با تو
خواهند بود.
🔺دعوت شهدا را پذیرا باش
#شهید_ابراهیم_هادی
#رفیق_شهیدم
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
هدایت شده از 🌷شهید نظرزاده 🌷
sarbazseyedali.yakta_1395-8-23-10-43.mp3
5.54M
💠تقدیم به دوستان شهدا
🌀امام حسین (ع) سفارش دوستان شهدا رو به حضرت علی اکبر فرمودن.😍😍
🎤 حاج حسین یکتا
📌دوستی تان با شهدا پایدار✌️✌️
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🎥 كليپ سر جدا 📌 راز داستان تولد #شهید_همت در #كربلا و امانت حضرت زهرا به مادر شهید 🎤 به روایت #حاج
#دست_عنایت_پروردگار👇
چشم از آسمان نمیگرفت. یک ریز #اشک میریخت. طاقتم طاق شد.
- چی شده حاجی؟
جواب نداد. خط نگاهش را گرفتم. اول نفهمیدم، ولی بعد چرا. آسمان داشت بچهها را همراهی میکرد.
وقتی میرسیدند به دشت، #ماه میرفت پشت ابرها. وقتی میخواستند از #رودخانه رد شوند و نور میخواستند، #بیرون میآمد.
پشت بیسیم گفت «متوجه ماه هم باشین.» پنج دقیقهی بعد، صدای #گریهی فرماندهها از پشت بیسیم میآمد.
#شهید_محمدابراهیم_همت
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
❣🌸 #درحوالـےعطــرِیــاس🌸❣ 4⃣6⃣ #قسمت_شصت_وچهارم اشکمو با پشت دست پاک کردم وگفتم: _سخته عاطفه، به
📚 #رمان
❣🌸 #درحوالـےعطــرِیــاس 🌸❣
5⃣6⃣ #قسمت_شصت_وپنجم
در حال چیدن کتابام 📚تو قفسه بودم،
مهسا اومد کنارم نشست و با ذوق گفت:
_معصومه! تا چند وقته دیگه با آتنا دوستم میخواهیم بریم ثبت نام، میخواهیم کارگردانی بخونیم😍😇
نگاه گذرایی بهش انداختم
و بی هیچ حرفی همچنان مشغول کارم بودم
که باز گفت:
_وای حتی به اینم فکر کردم .. اولین فیلمی که در آینده میسازم چی باشه😌😍
خنده ای کرد و گفت:😄
_میخوام فیلم زندگی تو رو بسازم و اسمشو بزارم “یه بدبخت “
بعدم خندید، از حرف بی مزه اش اصلا خنده ام نگرفت،😕
با حرص فقط مشغول گذاشتن کتابام بودن،
🌷عباس🌷 قول داده بود امروز تماس میگیره اما تا الان زنگ نزده بود و این اذیتم میکرد،
تو همین فکر بودم که مهسا با صدای نسبتا بلندی گفت: 😵😟
_دارم با تو حرف میزنما، نمیشنوی معصومه
کمی نگاهش کردم،
واقعا حوصله ی مهسا رونداشتم، وقتی دید بی هیچ حرفی انقدر جدی نگاهش میکنم،
بلند شد ایستاد و گفت:
_تو چرا اینجوری شدی، دیگه معصومه قبل نیستی، همش ناراحتی، تو که #طاقت نداشتی چرا فرستادیش؟؟؟😠
مکثی کرد و باز با حالت عصبی گفت:
_چرا گذاشتی عباس بره، جلوشو میگرفتی، گذاشتی بره که خودت به این حال و روز بیفتی؟؟؟؟😡
#ادامه_دارد...
💌نویسنده: بانوگل نرگــــس
#کپی_بدون_نام_نویسنده_حرام
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
❣🌸 #درحوالـےعطــرِیــاس🌸❣
6⃣6⃣ #قسمت_شصت_وششم
فقط با بهت بهش نگاه میکردم😟👀
که با همون حالت عصبی همراه بغضی تو صداش
ادامه داد:😠😢
_بی پدری واست کم نبود که خواستی عباس رو هم از دست بدی، ما دِین خودمون رو به این کشور ومردم ادا کرده بودیم بابامونو دادیم، حالا رسیده بود به عباس … اره …😠😭
صورتش پر اشک شده بود،😭
دوید رفت بیرون، داغ نداشتن بابا هیچ وقت از دل هیچ کدوممون نمیرفت،😣😞
مهسا چه بد بی پدر بودنو به رخم کشید ..
سرمو گذاشتم رو زانوهام، این اشکها کی دست از سرم برمیداشتن،😭
چقدر سخت بود بدون تو بابا ….😭
گوشی📞 رو برداشتم، صداش مرهمی شد روی قلب شکسته ام
عباس - سلام😊
- سلام عباس😒
- خوبی؟!😊
سعی کردم تمام تلاشمو بکنم متوجه بغضم نشه که تا چند دقیقه پیش بخاطر حرفای مهسا گریه می کردم:
_خوبم!😢
کمی ساکت بودیم کهدپرسیدم:
_تو چطوری ؟!
- الحمدلله خوبم، راستی مامانت اینا چطورن؟ مهسا خانم؟، محمد چطوره؟؟☺️
آهی کشیدم و گفتم:
_خوبن، همه خوبن😔
- خداروشکر😊
باز سکوت، نمیدونستم چی بگم، همیشه همینطور بود قبل زنگ زدنش به همه چی فکر میکردم که چی بهش بگم اما وقتی زنگ میزد هیچی به ذهنم نمیرسید،
وقتی زنگ میزد فقط دلم می خواست صداشو بشنوم صدام زد:
_معصومه
+بله
- به مامانم حتما سر بزن، ببین که حالش خوب باشه😊
- چشم🙈
#ادامه_دارد...
💌نویسنده: بانوگل نرگــــس
#کپی_بدون_نام_نویسنده_حرام
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
28-delamo daste to dadam.mp3
8.02M
🎵 شور #شهدایی
✨دلمو دست تو دادم یا حسین
✨وقتی دلتنگ شب جمعه میشم
✨شهدا میان بیادم یا حسین
🎤🎤 سیدرضا #نریمانی
#بسیارزیبا👌👌
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
هر #صبح خدا
یڪ غزل از دفتر #عشق است
سرسبزترین
#مثنوے از منظر عشق است
هر صبح
سلامے بہ #گل روے توزیبا
چون یاد گل
روے تو یادآور #عشق است
#شهید_حسین_جوینده
#سلام_صبحتون_شهدایی 🌺
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
هدایت شده از صوت امام زمان(عج)
1_13481937.mp3
4.1M
❤️ #یا_صاحب_الزمان_عج
🎵 آهنگ فوق العاده زیبای صبح امید
🎤 #حامد_زمانی
تعجیل در ظهور 3 مرتبه #صلوات
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🍃🌸🍃🌺🍃🌸🍃 ⚜محمدرضا #خـاکی بود. خیلی اهـل تفریـح و گـردش و بیـرون رفتن بود. واسه رفـقاش مرام و #معـرفت
#رفیق_شهیدم
چقدر
ساده #آرامش میبخشے... #دلت
ڪه پیش خداست
#آرامش بخشیدن ڪمترین چیزی است
ڪه هدیه مےدهے...
#شهید_مدافع_حرم
#شهید_محمدرضا_دهقان🌺
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
#رفیق_شهیدم چقدر ساده #آرامش میبخشے... #دلت ڪه پیش خداست #آرامش بخشیدن ڪمترین چیزی است ڪه هدیه مےده
3⃣4⃣0⃣1⃣ #خاطرات_شهدا🌷
🔹بین عملیات ها بود که داشتیم تو مسجد🕌 محل استقرارمون #استراحت می کردیم. شب، قبل از خواب با #محمدرضا کلی صحبت می کردیم.
🔸یه شب بهش گفتم الان چیکاره ای⁉️
- درس📚 می خونم.
- کجا❓
- مدرسه #شهید_مطهری.
با شوخی گفتم طلبه ای؟!☺️
- نه بابا #حقوق می خونم.
🔹- اِ چه جالب #منم حقوق می خونم. - می خوای چیکاره بشی بعد درس⁉️
- فعلا که دارم درس می خونم می خوام یه کار #نیمه_وقت پیدا کنم، حالا بعدش یه فکری💬 می کنم.
🔸- بابا بیا درس و بیخیال شو برو #خدمت، زود کارت پایان خدمت💳 و بگیر بیا #آتش_نشانی🚨 با هم همکار شیم.- آره خیلی خوبه، اتفاقا این جور کارا که #خدمت_به_مردمه و از #خودگذشتگی داره رو خیلی دوست دارم😍 درسم تموم شه🗞 حتما تو آزمون استخدامی #آتش_نشانی شرکت می کنم.
🔹اینجا بود که این #شعر یادم افتاد:
💎کوه باشی، سیل یا باران⛈
چه فرقی میکند؟
💎سرو باشی، باد یا توفان🌪
چه فرقی میکند؟
💎مرزها سهم زمیـ🌍ـنند و
#تو سهم آسمان
💎آسمانِ #شام یا ایران🇮🇷
چه فرقی میکند؟
💎قفل باید بشکند🔓
باید #قفس را بشکنیم
💎حصرِ الزهرا و #آبادان
چه فرقی میکند؟
💎مرز ما #عشقـ❤️ است
هرجا #اوست آنجا خاک ماست
💎سامرا، غزّه، حلب، تهران
چه فرقی میکند⁉️
💎هر که را صبح #شهادت نیست
شام مرگ هست😔
💎بی شهادت🌷
#مرگ با خسران چه فرقی میکند⁉️
💎شعله 🔥در شعله
تن ققنوس میسوزد #ولی
💎لحظۀ آغاز با #پایان
چه فرقی میکند؟
🔺نقل از دوست و همرزم
#شهید_محمدرضا_دهقان🌷
#شهید_مدافع_حرم
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
May 11
🌷شهید نظرزاده 🌷
✍همسر شهید : هنوز حرفهایی که در جلسه #خواستگاری مطرح کردم یادم هست صحبت هامون #خیلی طول نکشید👌کوتا
🌸🌸📚📖📚🌸🌸
برشی از کتاب #اسم_تو_مصطفاست
❣می گفتی : 《تو بچه ی شمالِ بارون دیده کجا سمیه خانم و منِ بچه ی جنوبِ آفتاب دیده کجا؟
❣قلیه ماهی و خورشت بامیه و ماهی هَشوُ و فلافل کجا، میرزاقاسمی و فسنجون ترش و کاله کباب و ماهی شکم پر کجا؟
❣ولی قدرتِ خدا رو ببین! تو با چه #لذتی قلیه ماهی و ماهی هشو می خوری و من میرزاقاسمی و فسنجون ترش! این نشونه ی این نیست که #روحِ ما به قواره یِ جسمِ همدیگه س ؟ نشونه ی این نیست که از روزِ اول نافِ ما رو به نام هم بریدن؟ 》
آخرین کتابِ سالِ ۹۷ 📖♥️
به شیرینی و دلنشینیِ کتابِ #یادت_باشد
#شهید_مصطفی_صدرزاده🌷
#شهید_مدافع_حرم
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
اینکه برای #زحماتی ک همسرتون میکشه ازش #تشکر میکنید خیلی خوبه...اما تشکر فقط #زبانی نباشه گاهی به پا
🍃🍂🍃🍂🍃
🌷یادمه یکبار یکی از بچه های اعزامی به تیم کشوری اومده بود باشگاه ما برای #تمرین...
استاد مرادی به آقا حمید گفت حمید جان بلند شو با ایشون مبارزه کن...
🌷زمان اول مسابقه حمید اقا 7 تا جلو بود...زمان دوم مسابقه دیدیم حمید آقا 7 تا امتیاز داد به اون طرف
🌷هر دو #مساوی شدن و مسابقه تموم شد.
آخر باشگاه رفتم پیش حمید آقا و دلیل رو ازش پرسیدم....اقا حمید هم گفتن چون فردا طرف #مسابقات کشوری داشت و اعزامی بود نمیخواستم #روحیه اش خراب بشه...زمان دوم مسابقه کار خاصی نمیکردم تا از من امتیاز بگیره و روحیه اش #حفظ بشه
#شهید_حمید_سیاهکالی_مرادی
#شهید_مدافع_حرم
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
2⃣3⃣1⃣ به یاد #شهید_عباس_کردانی🕊❤️🕊 شادی روحش #صلوات 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
3⃣3⃣1⃣ به یاد
#شهید_مصطفی_شیخ_الاسلامی🕊❤️🕊
شادی روحش #صلوات
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
3⃣3⃣1⃣ به یاد #شهید_مصطفی_شیخ_الاسلامی🕊❤️🕊 شادی روحش #صلوات 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
4⃣4⃣0⃣1⃣ #خاطرات_شهدا 🌷
🔰ابتداي آشنايي من با #مصطفي، درس ايشان تازه تمام شده بود📚 و مراحل اداري استخدام #سپاهش هنوز طي نشده بود❌ به همين خاطر دركنار دايياش👥 در بازار (پخش مرغ) مشغول كار بود.
🔰اين كار را ادامه داد تا اينكه در دي ماه سال 1391📆كارش را رسماً در #سپاه آغاز كرد و پاسدار شد✌️ و به جمع #سبزپوشان پيوست💞
🔰من تا حدودي با زندگي و همراهي با يك فرد #نظامي آشنا بودم👌 عموها و داييهاي خودم هم نظامي بودند. براي همين از سختي و #مشكلات مسير زندگي خانوادههاي نظامي اطلاع داشتم✅ و ميدانستم بيشترين مسئوليتها در نبود همسران💕 به عهده #زنان خانواده است.
🔰ايشان معتقد بود كه بايد #زنده باشم و به كشورم🇮🇷 و #رهبرم خدمت كنم و در صورتي كه صادقانه و با غيرت خدمت كنم، مرگ عادي هم مثل #شهادت است.
🔰اما خوب به ياد دارم چند روز قبل از رفتنش🚌 با #مادرش شوخي ميكرد و ميخنديد و ميگفت من #شهيد ميشوم🌷 و تو هم #مادر_شهيد ميشوي. مادرش هم ميگفت مصطفي بس است😊 همسرت #باردار است اين حرفها چيست كه ميزني⁉️ مصطفي هم در جواب مادرش ميگفت: اگر من تصادف💥 كنم بهتر است يا #شهيد شوم؟
🔰مصطفي علاقه زيادي به #دفاع_مقدس داشت و به فيلمهايي🎥 كه در باره جنگ و دفاع مقدس و روايت زندگي شهدا🌷 بود خيلي علاقه نشان ميداد. اواخر خيلي فيلمهاي مربوط به صحنههاي #جنگ و كارش را ميديد. علاقه عجيبي💖 به شغل #پاسدارياش داشت.
🔰من و #مصطفي سه سال و يك ماه و چهار روز با هم💞 بوديم و حاصل زندگيمان هم #يك فرزند پسر چهار ماهه است به نام #اميرحافظ كه 57 روز بعد از شهادت🕊 پدرش يعني 12 بهمن 94 ساعت 5/9 #صبح به دنيا آمد.
#شهید_مصطفی_شیخ_الاسلامی
#شهید_مدافع_حرم🌷
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🔹لحظهاي كه #اميرحافظ به دنيا آمد و من صداي🎵 گريهاش را شنيدم، فقط #مصطفي را از اعماق وجودم❤️ صدا ميزدم
🔸و واقعا احساس ميكردم مصطفي مثل #هميشه دستانش در دستان من💞 است و #آرامم ميكند😌 نبودن مصطفي در آن شرايط، #سخت بود اما تلخ نبود❌
🔹شايد فكركنيد اغراق ميكنم اما من #حضور_مصطفي را احساس ميكنم💖 جاي مصطفي #هيچ_وقت خالي نيست🚫 چون مصطفي (همانطور كه خودش برايم نوشته)📝 #هميشه پيش من و پسرم است. من واقعاً هنوز در كنار مصطفي دارم زندگي ميكنم😍
#شهید_مصطفی_شیخ_الاسلامی
#شهید_مدافع_حرم
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh