eitaa logo
🌷شهید نظرزاده 🌷
4.3هزار دنبال‌کننده
28.5هزار عکس
6.7هزار ویدیو
205 فایل
شرایط و حرف های ناگفته ما 👇 حتما خوانده شود همچنین جهت تبادل @harfhayeenagofte ارتباط با خادم 👤 ⇙ @M_M226 خادم تبادلات @Ma_chem
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هر #شب_جمعه که دلتنگ زیارت میشوم میروم در گوشه ای #غرق عبادت میشوم یا #سلامی میدهم از بام خانه بر حرم چون #‌کبوتر راهیه صحن‌وسرایت میشوم #شب_جمعه #میگیرم_هواتو💔 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
4_6044027040066175069.mp3
5.65M
💠 دم هیئتم توی نوبتم ... 💠 #شب_جمعه ها غرق زیارتم 🎤🎤 #جواد_مقدم 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🔷مقید بود هر روز #زیارت_عاشورا بخواند،حتی در جبهه هم....! اگر کاری فوری برایش پیش می آمد هم حتما #س
🌸دوست شهیدت رو پیدا کن🌸 هیچکس جز آنڪـه د❤️ل بہ #خدا سپرده رسم دوسٺ داشتـن نمےداند دوستی باشهدا #دوطرفه است. اگر توبا آنها باشی آنها نیز با تو خواهند بود. 🔺دعوت شهدا را پذیرا باش #شهید_ابراهیم_هادی #رفیق_شهیدم 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
هدایت شده از 🌷شهید نظرزاده 🌷
sarbazseyedali.yakta_1395-8-23-10-43.mp3
5.54M
💠تقدیم به دوستان شهدا 🌀امام حسین (ع) سفارش دوستان شهدا رو به حضرت علی اکبر فرمودن.😍😍 🎤 حاج حسین یکتا 📌دوستی تان با شهدا پایدار✌️✌️ 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
#حاج_حسین_یکتا: ما مأمورین انقلاب اسلامی هستیم، نه مسئولین انقلاب؛ مسئولیت گرفتنی است و تمام شدنی؛ اما مأموریت تکلیفی است و دائمی... 🌹🍃🌹🍃 @ShahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🎥 كليپ سر جدا 📌 راز داستان تولد #شهید_همت در #كربلا و امانت حضرت زهرا به مادر شهید 🎤 به روایت #حاج
#دست_عنایت_پروردگار👇 چشم از آسمان نمی‌گرفت. یک ریز #اشک می‌ریخت. طاقتم طاق شد. - چی شده حاجی؟ جواب نداد. خط نگاهش را گرفتم. اول نفهمیدم،‌ ولی بعد چرا. آسمان داشت بچه‌ها را همراهی می‌کرد. وقتی می‌رسیدند به دشت،‌ #ماه می‌رفت پشت ابرها. وقتی می‌خواستند از #رودخانه رد شوند و نور می‌خواستند،‌ #بیرون می‌آمد. پشت بی‌سیم گفت «متوجه ماه هم باشین.» پنج دقیقه‌ی بعد،‌ صدای #گریه‌ی فرمان‌ده‌ها از پشت بی‌سیم می‌آمد. #شهید_محمدابراهیم_همت 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌷شهید نظرزاده 🌷
❣🌸 #درحوالـےعطــرِیــاس🌸❣ 4⃣6⃣ #قسمت_شصت_وچهارم اشکمو با پشت دست پاک کردم وگفتم: _سخته عاطفه، به
📚 ❣🌸 🌸❣ 5⃣6⃣ در حال چیدن کتابام 📚تو قفسه بودم، مهسا اومد کنارم نشست و با ذوق گفت: _معصومه! تا چند وقته دیگه با آتنا دوستم میخواهیم بریم ثبت نام، میخواهیم کارگردانی بخونیم😍😇 نگاه گذرایی بهش انداختم و بی هیچ حرفی همچنان مشغول کارم بودم  که باز گفت: _وای حتی به اینم فکر کردم .. اولین فیلمی که در آینده میسازم چی باشه😌😍 خنده ای کرد و گفت:😄 _میخوام فیلم زندگی تو رو بسازم و اسمشو بزارم “یه بدبخت “ بعدم خندید، از حرف بی مزه اش اصلا خنده ام نگرفت،😕 با حرص فقط مشغول گذاشتن کتابام بودن، 🌷عباس🌷 قول داده بود امروز تماس میگیره اما تا الان زنگ نزده بود و این اذیتم میکرد، تو همین فکر بودم که مهسا با صدای نسبتا بلندی گفت: 😵😟 _دارم با تو حرف میزنما، نمیشنوی معصومه کمی نگاهش کردم، واقعا حوصله ی مهسا رونداشتم، وقتی دید بی هیچ حرفی انقدر جدی نگاهش میکنم، بلند شد ایستاد و گفت: _تو چرا اینجوری شدی، دیگه معصومه قبل نیستی، همش ناراحتی، تو که نداشتی چرا فرستادیش؟؟؟😠 مکثی کرد و باز با حالت عصبی گفت: _چرا گذاشتی عباس بره، جلوشو میگرفتی، گذاشتی بره که خودت به این حال و روز بیفتی؟؟؟؟😡 ... 💌نویسنده: بانوگل نرگــــس 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
❣🌸 🌸❣ 6⃣6⃣ فقط با بهت بهش نگاه میکردم😟👀 که با همون حالت عصبی همراه بغضی تو صداش  ادامه داد:😠😢 _بی پدری واست کم نبود که خواستی عباس رو هم از دست بدی، ما دِین خودمون رو به این کشور ومردم ادا کرده بودیم بابامونو دادیم، حالا رسیده بود به عباس … اره …😠😭 صورتش پر اشک شده بود،😭 دوید رفت بیرون، داغ نداشتن بابا هیچ وقت از دل هیچ کدوممون نمیرفت،😣😞 مهسا چه بد بی پدر بودنو به رخم کشید .. سرمو گذاشتم رو زانوهام، این اشکها کی دست از سرم برمیداشتن،😭 چقدر سخت بود بدون تو بابا ….😭 گوشی📞 رو برداشتم، صداش مرهمی شد روی قلب شکسته ام عباس - سلام😊 - سلام عباس😒 - خوبی؟!😊 سعی کردم تمام تلاشمو بکنم متوجه بغضم نشه که تا چند دقیقه پیش بخاطر حرفای مهسا گریه می کردم: _خوبم!😢 کمی ساکت بودیم کهدپرسیدم: _تو چطوری ؟! - الحمدلله خوبم، راستی مامانت اینا چطورن؟ مهسا خانم؟، محمد چطوره؟؟☺️ آهی کشیدم و گفتم: _خوبن، همه خوبن😔 - خداروشکر😊 باز سکوت، نمیدونستم چی بگم، همیشه همینطور بود قبل زنگ زدنش به همه چی فکر میکردم که چی بهش بگم اما وقتی زنگ میزد هیچی به ذهنم نمیرسید، وقتی زنگ میزد فقط دلم می خواست صداشو بشنوم صدام زد: _معصومه +بله - به مامانم حتما سر بزن، ببین که حالش خوب باشه😊 - چشم🙈 ... 💌نویسنده: بانوگل نرگــــس 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
28-delamo daste to dadam.mp3
8.02M
🎵 شور #شهدایی ✨دلمو دست تو دادم یا حسین ✨وقتی دلتنگ شب جمعه میشم ✨شهدا میان بیادم یا حسین 🎤🎤 سیدرضا #نریمانی #بسیارزیبا👌👌 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
#شـبهای_جمعه زندگی مان وقف #حســین❣ است ما بی حســین شوق #شهـادت نداشتیم❌ #شهید_مهدی_زین_الدین: 💢هرگاه شهدا🌷رادر شب جمعه یاد کردید، آنها شمارا نزد #اباعبدالله الحسین (ع) یاد می کنند😍 #یاد_شهدا_با_صلوات🌺 #شبتون_شهدایی🌙 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❣ #سلام_امام_زمانم ❣ 🍃جمعه عاشق ترین روز هفته است! 🍃آنقدر که رنگ غریب #انتظارش را بر قلب همه اهل زمین میپاشد! ❣مولاجان هفته به وقت #دلتنگی رسیده است یک جرعه #نگاهت درمان تمام بیقراری ماست! #اللهم_عجل_لولیک_الفرج🌺 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
هر خدا یڪ غزل از دفتر است سرسبزترین از منظر عشق است هر صبح سلامے بہ روے توزیبا چون یاد گل روے تو یادآور است 🌺 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
هدایت شده از صوت امام زمان(عج)
1_13481937.mp3
4.1M
❤️ #یا_صاحب_الزمان_عج 🎵 آهنگ فوق العاده زیبای صبح امید 🎤 #حامد_زمانی تعجیل در ظهور 3 مرتبه #صلوات 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🍃🌸🍃🌺🍃🌸🍃 ⚜محمدرضا #خـاکی بود. خیلی اهـل تفریـح و گـردش و بیـرون رفتن بود. واسه رفـقاش مرام و #معـرفت
#رفیق_شهیدم چقدر ساده #آرامش میبخشے... #دلت ڪه پیش خداست #آرامش بخشیدن ڪمترین چیزی است ڪه هدیه مےدهے... #شهید_مدافع_حرم #شهید_محمدرضا_دهقان🌺 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
#رفیق_شهیدم چقدر ساده #آرامش میبخشے... #دلت ڪه پیش خداست #آرامش بخشیدن ڪمترین چیزی است ڪه هدیه مےده
3⃣4⃣0⃣1⃣ 🌷 🔹بین عملیات ها بود که داشتیم تو مسجد🕌 محل استقرارمون می کردیم. شب، قبل از خواب با کلی صحبت می کردیم. 🔸یه شب بهش گفتم الان چیکاره ای⁉️ - درس📚 می خونم. - کجا❓ - مدرسه . با شوخی گفتم طلبه ای؟!☺️ - نه بابا می خونم. 🔹- اِ چه جالب حقوق می خونم. - می خوای چیکاره بشی بعد درس⁉️ - فعلا که دارم درس می خونم می خوام یه کار پیدا کنم، حالا بعدش یه فکری💬 می کنم. 🔸- بابا بیا درس و بیخیال شو برو ، زود کارت پایان خدمت💳 و بگیر بیا 🚨 با هم همکار شیم.- آره خیلی خوبه، اتفاقا این جور کارا که و از داره رو خیلی دوست دارم😍 درسم تموم شه🗞 حتما تو آزمون استخدامی شرکت می کنم. 🔹اینجا بود که این یادم افتاد: 💎کوه باشی، سیل یا باران⛈ چه فرقی می‌‌کند؟ 💎سرو باشی، باد یا توفان🌪 چه فرقی می‌‌کند؟ 💎مرزها سهم زمیـ🌍ـنند و سهم آسمان 💎آسمانِ یا ایران🇮🇷 چه فرقی می‌‌کند؟ 💎قفل باید بشکند🔓 باید را بشکنیم 💎حصرِ الزهرا و چه فرقی می‌‌کند؟ 💎مرز ما ❤️ است هرجا آنجا خاک ماست 💎سامرا، غزّه، حلب، تهران چه فرقی می‌‌کند⁉️ 💎هر که را صبح نیست شام مرگ هست😔 💎بی شهادت🌷 با خسران چه فرقی می‌‌کند⁉️ 💎شعله 🔥در شعله تن ققنوس میسوزد 💎لحظۀ آغاز با چه فرقی می‌‌‌کند؟ 🔺نقل از دوست و همرزم 🌷 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
✍همسر شهید : هنوز حرفهایی که در جلسه #خواستگاری مطرح کردم یادم هست صحبت هامون #خیلی طول نکشید👌کوتا
🌸🌸📚📖📚🌸🌸 برشی از کتاب #اسم_تو_مصطفاست ❣می گفتی : 《تو بچه ی شمالِ بارون دیده کجا سمیه خانم و منِ بچه ی جنوبِ آفتاب دیده کجا؟ ❣قلیه ماهی و خورشت بامیه و ماهی هَشوُ و فلافل کجا، میرزاقاسمی و فسنجون ترش و کاله کباب و ماهی شکم پر کجا؟ ❣ولی قدرتِ خدا رو ببین! تو با چه #لذتی قلیه ماهی و ماهی هشو می خوری و من میرزاقاسمی و فسنجون ترش! این نشونه ی این نیست که #روحِ ما به قواره یِ جسمِ همدیگه س ؟ نشونه ی این نیست که از روزِ اول نافِ ما رو به نام هم بریدن؟ 》 آخرین کتابِ سالِ ۹۷ 📖♥️ به شیرینی و دلنشینیِ کتابِ #یادت_باشد #شهید_مصطفی_صدرزاده🌷 #شهید_مدافع_حرم 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
اینکه برای #زحماتی ک همسرتون میکشه ازش #تشکر میکنید خیلی خوبه...اما تشکر فقط #زبانی نباشه گاهی به پا
🍃🍂🍃🍂🍃 🌷یادمه یکبار یکی از بچه های اعزامی به تیم کشوری اومده بود باشگاه ما برای ... استاد مرادی به آقا حمید گفت حمید جان بلند شو با ایشون مبارزه کن... 🌷زمان اول مسابقه حمید اقا 7 تا جلو بود...زمان دوم مسابقه دیدیم حمید آقا 7 تا امتیاز داد به اون طرف 🌷هر دو شدن و مسابقه تموم شد. آخر باشگاه رفتم پیش حمید آقا و دلیل رو ازش پرسیدم....اقا حمید هم گفتن چون فردا طرف کشوری داشت و اعزامی بود نمیخواستم اش خراب بشه...زمان دوم مسابقه کار خاصی نمیکردم تا از من امتیاز بگیره و روحیه اش بشه 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
2⃣3⃣1⃣ به یاد #شهید_عباس_کردانی🕊❤️🕊 شادی روحش #صلوات 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
3⃣3⃣1⃣ به یاد #شهید_مصطفی_شیخ_الاسلامی🕊❤️🕊 شادی روحش #صلوات 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
3⃣3⃣1⃣ به یاد #شهید_مصطفی_شیخ_الاسلامی🕊❤️🕊 شادی روحش #صلوات 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
4⃣4⃣0⃣1⃣ 🌷 🔰ابتداي آشنايي من با ، درس ايشان تازه تمام شده بود📚 و مراحل اداري استخدام هنوز طي نشده بود❌ به همين خاطر دركنار دايي‌‌اش👥 در بازار (پخش مرغ) مشغول كار بود. 🔰اين كار را ادامه داد تا اينكه در دي ماه سال 1391📆كارش را رسماً در آغاز كرد و پاسدار شد✌️ و به جمع پيوست💞 🔰من تا حدودي با زندگي و همراهي با يك فرد آشنا بودم👌 عموها و دايي‌هاي خودم هم نظامي بودند. براي همين از سختي و مسير زندگي خانواده‌هاي نظامي اطلاع داشتم✅ و مي‌دانستم بيشترين مسئوليت‌ها در نبود همسران💕 به عهده خانواده است.  🔰ايشان معتقد بود كه بايد باشم و به كشورم🇮🇷 و خدمت كنم و در صورتي كه صادقانه و با غيرت خدمت كنم، مرگ عادي هم مثل است. 🔰اما خوب به ياد دارم چند روز قبل از رفتنش🚌 با شوخي مي‌كرد و مي‌خنديد و مي‌گفت من مي‌شوم🌷 و تو هم مي‌شوي. مادرش هم مي‌گفت مصطفي بس است😊 همسرت است اين حرف‌ها چيست كه مي‌زني⁉️ مصطفي هم در جواب مادرش مي‌گفت: اگر من تصادف💥 كنم بهتر است يا شوم؟ 🔰مصطفي علاقه زيادي به داشت و به فيلم‌هايي🎥 كه در باره جنگ و دفاع مقدس و روايت زندگي شهدا🌷 بود خيلي علاقه نشان مي‌داد. اواخر خيلي فيلم‌هاي مربوط به صحنه‌هاي و كارش را مي‌ديد. علاقه عجيبي💖 به شغل داشت.  🔰من و سه سال و يك ماه و چهار روز با هم💞 بوديم و حاصل زندگي‌مان هم فرزند پسر چهار ماهه است به نام كه 57 روز بعد از شهادت🕊 پدرش يعني 12 بهمن 94 ساعت 5/9 به دنيا آمد.  🌷 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🔹لحظه‌اي كه #اميرحافظ به دنيا آمد و من صداي🎵 گريه‌اش را شنيدم، فقط #مصطفي را از اعماق وجودم❤️ صدا مي‌زدم 🔸و واقعا احساس مي‌كردم مصطفي مثل #هميشه دستانش در دستان من💞 است و #آرامم مي‌كند😌 نبودن مصطفي در آن شرايط، #سخت بود اما تلخ نبود❌ 🔹شايد فكركنيد اغراق مي‌كنم اما من #حضور_مصطفي را احساس مي‌كنم💖 جاي مصطفي #هيچ_وقت خالي نيست🚫 چون مصطفي (همانطور كه خودش برايم نوشته)📝 #هميشه پيش من و پسرم است. من واقعاً هنوز در كنار مصطفي دارم زندگي مي‌كنم😍 #شهید_مصطفی_شیخ_الاسلامی #شهید_مدافع_حرم 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا