پیکرش⚰ در اروند رود 🗺 ناپدید شد و همانند برادرش👥 حمید #باکری،#مفقودالاثر است😢
#عملیات های مهم که در آنها حضور داشت:👌
#فتح_المبین،
#بیت_المقدس،
#رمضان
#مسلم_بن_عقیل
#والفجر_مقدماتی
#والفجر ۱
#۴خیبر و #بدر
یکسال 🗓 بعد برادرش حمید #باکری به#شهادت رسید🌷 بعد از اینکه در مبارزه تن به تن در#عملیات#بدر مجروح می شود😢 توسط برادر قمرلو با قایق بطرف نیروهای خودی در شرق دجله🌊 منتقل می شود که یکدفعه قایق حامل پیکرش مورد اصابت آرپی جی💣قرار گرفته و منهدم می شود🔥 و#پیکر مطهرش خاکستر شده🌷و قطره ناب وجودش به دریا پیوست😔
در عملیات#فتح_المبین در منطقه رقابیه از ناحیه چشم👁#مجروح شد و بفاصله ی کمتر از یکماه🗓در عملیات#بیت_المقدس شرکت کرد و در مرحله دوم2⃣عملیات از ناحیه کمر زخمی شد😱 و با توجه به جراحت هایی که داشت در مرحله سوم#عملیات به قرارگاه#فرماندهی رفت تا برادران #بسیجی را از پشت بی سیم هدایت کند👌
پانزده روز🗓قبل عملیات#بدر به مشهد مقدس مشرف شد👌 و از آقا علی بن موسی الرضا(ع) 😇خواسته بود که خداوند توفیق #شهادت را نصیبش کند
#شهید_مهدی_باکری
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
#سردار_شهید_هاشم_کلهر
🍂 با شروع #جنگ تحمیلی به عنوان نیروی#بسیجے عازم#جبهہ 🚌های گیلان غرب، نفت شهر و قصرشیرین شد👌 و در سال ۱۳۶۰🗓 به عضویت رسمے#سپاه پاسداران درآمد.
🍂 #هاشم چندین مرتبه در#جبهه دچار مجروحیت😔 شد ، در عملیات رمضان در اثر اصابت #ترکش خمپاره از ناحیه پای راست، در#عملیات مسلم ابن عقیل بر اثر اصابت ترکش از ناحیه گردن (نزدیک نخاع) و در#عملیات #والفجر مقدماتی بر اثر اصابت گلوله از ناحیه سر مجروح شد😱 و با اینحال با داشتن مجروحیت به نبرد ادامه داد وساعتے بعد مجددا بر اثر اصابت#گلولہ به صورتش به سختے مجروح شد😳 به گونه ای کہ ۱۴ دندان ایشان از بین رفت و بخشے از زبان و فڪ و لثه ایشان به شدت آسیب دید.😩
🍂 ایشان به هنگام#پاکسازی منطقه دالاهو، بر اثر انفجار نارنجک در دستانش یکے از دستانش از ناحیه مچ و دست دیگر از سه انگشت قطع گردید😨 و تنها دو انگشت وسط باقے ماند.🤭
🍂سرانجام در منطقه جفیر و در حین#عملیات خیبر بر اثر بمباران هواپیماهاے#دشمن در حالی کہ مسئولیت جانشین گردان#مقداد از لشکر ۲۷#محمدرسول#الله را عهده دار بود در تاریخ ۱۳۶۲/۱۲/۰۶🗓 به #شهادت رسید.😔
🔻مزار شهید :بهشت زهرا (س)
قطعه ۲۸ ردیف۲۲ شماره ۱۶
#شهداراباصلواتی_یادکنید
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
#بدون_تعارف
از هـر دختـر بـہ ظآهـر#مذهبـی بپرسی دوست دآری شغل همسـر آیندت چی بشھ؟!😍
میگن طلبھ یآ #بسیجـی یآ پلیـس !
ولـی یڪی شون نمیگھ شغل مھم نیست 😔
مھم اینـہ پولی ڪھ میـآره حـلآل بآشھ
#بـہ_خودمـون_بیایـم
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🍃اون ک چشیده طعم این عشقو، غیر تو هیچکس و نمیشناسه
هک میشه روی سنگ قبرم ، این سینه زن #رایه العباسه
🍃ریشهای خیلی بلند، قیافه تکیده، پیشانی بلند، همه و همه قطعا تو را یاد یک #پاسدار نمیاندازد؟🤔
🍃نامش #امیر بود. از وقتی کنجکاو ماجرایش شدم که تصویر مزارش را دیدم و یک بیت معروف نوحههای حاج محمود که مو بر تن آدم راست میکنه، فضولی ام گل کرد که ربط این #شهید به رایه العباس چیه؟
🍃مثل همیشه راهکار علامه گوگل. سرچ که کردم علامت سوالهایم بیشتر شد. دیدم اُوهَع ، همه ما ها #چریکی و #بسیجی که توی ذهنمون داریم خود همین آقاست، یاد حرف #شهید #حججی افتادم وقتی مستند ملازمان حرم را دیدم که با مادرش صحبت کرده بود، حججی گفت قبلنا #شهادت یه جاده بود که میشد ازش گذشت اما حالا شده یه #معبری تنگ که حتی مختصات روی نقشهاش هم نیست.
🍃امیر سیاوشی ته آرزوی مبارزاتی ما هیاتی هاست ؛ بی خیال دنیا و پر خیال و دغدغه #هیات امام حسین.
🍃همهی ما #اربعین دست و پا میزنیم برا پابوس آقامون.اما ؛ امیر سال آخر به رفیقاش گفت که شماها برید من دیرتر میام . نیومد.رفت شام، پیش کسی که همه ما 80 کیلومتر به یاد اون قدم ور میداریم و آخر قبولی #زیارت بدست اونه.
🍃رفت پیش عمه #سادات که بقول حاج محمود هیاتشون بی قرار بود و غصه و غمهاش بیشمار.
🍃ما اول مسیر و اون آخر مسیر بیصدا و بیریا رسید به اون معبر لعنتی ؛که من یکی خیلی وقته مختصات مکان الآنم را هم گم کردم ،چه برسه به معبر شهادت.
🍃سیاوش وسط آتش اینبار زنده بیرون نیومد؛ بلکه رها بیرون اومد بدون دسیسه تعصب
🍃امیر جان ما ماندهایم راه #انقلاب که سرخ است از لخته خون شهیدان، ما ماندهایم و #سم پاشی ناامیدی لیبرالهای سگ سفت غرب زده، ما ماندهایم و نادانی اهل منزل که ناامیدند، ما ماندهایم باسنگینی #سینه های پر از سرب و #خردل، پاهای کِرِخت و بدون احساس، ما و آنهایی که #ترکش ها در بدن های لاغرشان قایم باشک بازی میکنند و...
اما ته همه ما ماندهایم و #حسرت و آه #یتیمان و پوزخند مدیران
✍🏻نویسنده: #محمد_صادق_زارع
🌹به مناسبت سالروز تولد #شهید_امیر_سیاوشی
📆تاریخ تولد : ۱۵ خرداد ۱۳۶۷
📆تاریخ شهادت : ۲۹ آذر ۱۳۹۴
🕊️محل شهادت : خانطومان سوریه
🌹مزار شهید: تهران.امامزاده علی اکبر چیذر
#شهید_امیر_سیاوشی #مدافع #شهدا_گاهی_نگاهی
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🍃از تن واژه ها پیکری تراشیده ام از تو که جسورانه بسرایمت تا جهان بشنود و مست این #حماسه شود. حماسه حضور تو در ستیز با نامحرمان که حریم مقدس حرم را با نفس هایشان آلوده ساختند، در جای جای شام غارت کردند و سر بریدند. و تو اینجا عرصه را به خود تنگ دیدی، در هیاهوی منم منم های اطرافت آهسته سربرآوردی و سینه سپر کردی تا #حریم_آلالله را از وجود این منحوسان پاک سازی.
🍃هنگامی که طومار زندگانیت را خواندم شیفته این مرام و مسلکات شدم، آوازهات را شنیدم و یقین پیدا کردم از نسل #سردار_همدانی و حماسه هایش بودی، اولین شهید #بسیجی همدان!
🍃امروز که زادروز #میلاد توست رفقایت آسمان را آذین بستهاند تا جشنی با حضور سبز #عمه_سادات برگزار کنند.
طاها نیز کنار سنگ مزارت تولد تو را جشن میگیرد، تویی که در آخرین نفس های بهار حیات یافتی و در اولین روزهای پاییز خزان شدی.
♡#تولدت_مبارک♡
✍نویسنده: #مهدیه_نادعلی
💐به مناسبت سالروز #تولد #شهید_مجید_صانعی
📅تاریخ تولد : ۲۸ خرداد ۱۳۵۸
📅تاریخ شهادت : ۲۷ مهر ۱۳۹۴
📅تاریخ انتشار : ۲۸ خرداد ۱۴۰۰
🕊محل شهادت : سوریه
🥀مزار شهید: همدان، گلزارشهدا
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
#بسیجے
#خۅاندنے
آگاهانہانټخابمےکند☝️🏻
شجاعانہمےجنگد😎
غریبانہزندگےمیکند🙃
ونہایټامظݪومانہشهیدمےشود...🕊
بسےزیبـا✨
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
☆#صدیقه_رودباری☆
🍃همان روزی که نامش را از القاب #حضرت_زهرا انتخاب کردند، به برکت صاحب نام، زندگی اش ختم به خیر شد.
🍃راهش را انتخاب کرد به قول خودش جهیزیه اش #تفنگش بود و فارغ از دلخوشی های هم سن و سال هایش، به #شهادت فکر می کرد.
🍃فعال فرهنگی و #بسیجی به تمام معنا، گاهی معلم آیه های نور و گاهی تیمار بیماران و سالمندان، گاهی #زائر شهدا هرچه که بود برای رضای خدا بود.
🍃عاشق و پیرو رهبرش بود وقتی سرباز شاه به #امام_خمینی بی حرمتی کرد جوابش سیلی صدیقه شجاع و با غیرت بود.
🍃در #بانه بدون خستگی #جهاد می کرد.. در #جبهه پا به پای رزمنده ها می جنگید تا جایی که منافقان پیغام داده بودند "اگر دستمان به تو برسد پوستت را از کاه پر می کنیم".
🍃فرقی نمی کند #مرد باشی یا #زن، عاشق #امام_زمان که باشی و برایش سربازی کنی، با عزت خریدارت می شود مثل صدیقه.
🍃در جوانی #شهید شد همچون حضرت مادر.در #وصیت_نامه ی از جنس #عفت و حیا گفته بود" از جنازه ام #عکس نگیرید و به جایش #شعرها و نوشته هایم را چاپ کنید"
🍃خوش به حال صدیقه ها، چشم هایشان برای #رضای_خدا به این دنیا باز شد و برای رضای خدا هم از این دنیا بسته شد.
🍃وای بر ما که هرروز فرصت #بندگی داریم اما حواسمان به این زندگی روزشمار نیست و غرق در لذت های کوتاه دنیایی راه را گم کرده ایم.
#خوش_به_حال_صدیقهها...
✍نویسنده : #طاهره_بنائی_منتظر
🕊به مناسبت سالروز #شهادت #شهیده_صدیقه_رودباری
📅تاریخ تولد : ۱۸ اسفند ۱۳۴۰.تهران
📅 تاریخ شهادت : ۲۸ مرداد ۱۳۵۹.بانه
📆تاریخ انتشار: ۲۷ مرداد ۱۴۰۰
🥀مزار شهید : بهشت زهرا
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🍃در تلاطم موجی از کلمات دست و پا میزنم ، نفسم بند آمده و خستهام!
میخواهم به ساحل نجات برسم و در کوی عشاق پهلو بگیرم...
🍃جاذبه ای عجیب مرا به این سو میکشاند ، دلم میان این همه#عاشق که آرام خفته بودند، به دنبال#آشنای_غریبی میگشت که نامش رحمان بود."رحمان بهرامی"
🍃میگویم آشنا ، چون برایم در قاب عکسی آشنا شده بود که قامت بلند و #تبسم عاشقانه اش را به رخم میکشید.
و میگویم غریب چون غربت احساساتش گریبان گیر افکارم شده و همین او را برایم غریب تر میساخت.
🍃تضادی عجیب بود که من گرفتارش شدم ، شیرین بود و به همان اندازه هم تلخ.حالا #امواج کلمات کم کم مرا به آن سو که میخواهم هدایت میکنند.
🍃به صوت#موج ها گوش میسپارم از او میگویند که در دامان#بهار متولد شد و در آغوش زمستان ابدی🕊
🍃اویی که کوچکترین عضو#خانواده بود ولی منش بزرگ و#قلب رئوفش به او عظمتی دیگر میداد و همین پوششی شده بود بر تهتغاری بودنش که بزرگتر از #خواهر و برادر های خود جلوه مینمود.
🍃از او میگفتند که زندگیاش در #خدا و #اهل_بیت خلاصه میشد وَ چه از این بهتر که زندگیت در ائمه خلاصه شود...
🍃از این بالاتر که#سرباز دختر علی(ع) شوی و آخر سر در منتهیالیه آرزوی خویش غرق شوی؟ پایان کتاب زندگیش جز این اگر بود جای تعجب داشت؛ چرا که #شهادت پایان کار هر#بسیجی ست.
✍نویسنده: #مهدیه_نادعلی
🌸به مناسبت سالروز شهادت
#شهید_رحمان_بهرامی
📅تاریخ تولد: ۲٠ فروردین ۱۳۴۷
📅تاریخ شهادت: ۲٠ اسفند ۱۳۹۴
🥀مزار : گلزار شهدای خرمدره
#استوری_شهدایی #گرافیست_الشهدا
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
❤️قسمت سی و دو❤️
.
کار مامان شده بود گوش تیز کردن، صدای بق بق #یا_کریم را که می شنید، بلند می شد و بی سر و صدا از روی پنجره پرشان می داد.
وانتی ها که می رسیدند سر کوچه، قبل از اینکه توی بلندگو هایشان داد بکشند:
"آهن پاره، لوازم برقی...."
مامان خودش را به آنها می رساند می گفت:
_مریض داریم و آنها را چند کوچه بالاتر می فرستاد.
برای بچه های محله هم علامت گذاشته بود.
همیشه توی کوچه شلوغ بود.
وقتی مامان دستمالی را از پنجره آویزان می کرد، بچه ها می فهمیدند حال ایوب خوب است و می توانند سر و صدا کنند.
دستمال را که برمی داشت، یعنی ایوب خوابیده یا حالش خوب نیست.
.
❤️قسمت سی و سه❤️
.
یک بار ایوب داد و بیداد راه انداخته بود،
زهرا و شهیده ایستاده بودند و با نگرانی نگاهش می کردند.
ایوب داد زد:
_ "هرچه میگویم نمی فهمند، بابا جان،
#هواپیماهای دشمن آمده."
به مگسی که دور اتاق می چرخید اشاره کرد.
آخر من به تو چه بگویم؟؟ #بسیجی لا مذهب چرا کلاه سرت نیست؟ اگر تیر بخوری و طوریت بشود، حقت است.
دستشان را گرفتم و بردم بیرون.
توی کمدمان خرت و پرت زیاد داشتیم، کلاه هم پیدا می شد.
دادم که سرشان بگذارند.
هر سه با کلاه روبرویش نشستیم تا آرام شد. 😔
#ادامہ_دارد
#شهدا
بامــــاهمـــراه باشــید
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
❤️قسمت چهل و یک❤️
.
چند روز قبل از عمل دست ایوب حساب کتاب میکردم، با پولی ک داشتیم ایوب زیاد نمیتوانست بستری بماند.
ناگهان در زدند.
ایوب پشت در بود.
با سر و صورت کبود و خونی. 😰
جیغ کشیدم "چی شده ایوب؟"
آوردمش داخل خانه
"هیچی،کتک خوردم...."
هول کردم
"از کی؟ کجا؟"
_ توی راه منافق ها جمع شده بودند، پلاکارد گرفته بودند دستشان که ما را توی ایران شکنجه می کنند. من هم رفتم جلو و گفتم دروغ می گویید که ریختند سرم
آستینش را بالا زدم
+ فقط همین؟
پلک هایش را از درد به هم فشار می داد.
_ خب قیافه ام هم تابلو است که #بسیجی ام و خندید.
دستش کبود شده بود.
گفتم:
+ باز جای شکرش باقی است قبل از عمل اینطور شدی
🌹 ❤️قسمت چهل و دو❤️
.
ایوب بالاخره بستری شد و عمل شد.
خدا رو شکر عمل موفقیت آمیز بود.
چند روز بعد با ایوب رفتیم شهر را بگردیم. میخواست همه جای لندن را نشانم بدهد
دوربین عکاسیش را برداشت📷
من هم محمد حسین را گذاشتم داخل کالسکه و چادرم را سرم کردم و رفتیم. توی راه بستنی خریدیم. تنها خوراکی بود که می شد با خیال راحت خورد و نگران #حلال و حرام بودنش نبود.
منافق ها توی خیابان بودند.
چند قدمی مسیرمان با مسیر راهپیمایی آنها یکی می شد.
رویم را کیپ گرفتم و کالسکه را دنبال ایوب هل دادم، ما را که دیدند بلندتر شعار دادند.
شیطنت ایوب گل کرد دوربین را بالا گرفت که مثلا عکس بگیرد، چند نفر آمدند که دوربینش را بگیرند. ایوب واقعا هیچ عکسی نیانداخته بود. 😯
#ادامہ_دارد
#داستان_واقعی
بامــــاهمـــراه باشــید
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🍃میگویند کسی که صدای #رهبر خود را نشنود صدای امام زمانش را نیز نمیشنود. اینگونه بود که چشم های خود را به ولیِ زمان دوخته و والای او شده بودی به طوریکه از خدا می خواستی که قبل او به سوی خدا پر بکشی زیرا توانایی نبودش را نداشتی🕊
🍃تمامی کارهایت را بعد از رضای #خدا برای لبخند #ولی_فقیه ات انجام میدادی و اینگونه بود که به پاس هر لبخندش خدا تورا پاداشی عظیم داد.
🍃نمیتوانستی سکوت کنی و فریضه واجب دینی ات را نادیده بگیری ؛نمیتوانستی برای خنده و دلگرمی رهبرت تلاش نکنی؛ به همین خاطر بود که چشم هایت را به روی هر چه که بود بستی و همچون یک #بسیجی شجاع و ولایی پا به میدان مبارزه با منکر نهادی.
🍃همه چیز خود را فدایی راهت کردی و در طول زندگی خود سختی های فراوانی کشیدی اما همه را به جان خریدی تا دِینت را به این #انقلاب ادا کنی ؛ هر چند بیشتر از آن.
🍃از حق هم نگذریم ؛ همسفرت نیز در این راه پا به پایت امد و او هم جوانیش را ؛ عمرش را و تمام ارزوهایش را وقف خدمت به #انقلاب حسین(ع)کرد.
🍃حال؛ فرقی ندارد که تو را کجا دفن کرده اند ؛ قطعه ی شهدا یا صالحین،
تنها این مهم است که خدا تلاش ها و مجاهدت های خالصانه ات را نظاره گر بود و این را همه ی ما میدانیم که شما #جانباز شهیدی هستید که با علمدار کربلا محشور شده اید♥️
✍نویسنده: #اسماء_همت
🌸به مناسبت سالروز شهادت
#شهید_مسعود_مددخانی
📅تاریخ تولد : ۲۱ بهمن ۱۳۴۷
📅تاریخ شهادت : ۱۶ فروردین ۱٣٩٣
🥀مزار شهید : گلزار شهدای تهران
#استوری_شهدایی #گرافیست_الشهدا
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🍃در تلاطم موجی از کلمات دست و پا میزنم، نفسم بند آمده و خستهام!
میخواهم به ساحل نجات برسم و در کوی عشاق پهلو بگیرم♡
🍃جاذبه ای عجیب مرا به این سو میکشاند، دلم میان این همه #عاشق که آرام خفته بودند، به دنبال #آشنای_غریبی میگشت که نامش رحمان بود."رحمان بهرامی"
🍃میگویم آشنا، چون برایم در قاب عکسی آشنا شده بود که قامت بلند و #تبسم عاشقانه اش را به رخم میکشید.
و میگویم غریب چون غربت احساساتش گریبان گیر افکارم شده و همین او را برایم غریب تر میساخت.
🍃تضادی عجیب بود که من گرفتارش شدم، شیرین بود و به همان اندازه هم تلخ. حالا #امواج کلمات کم کم مرا به آن سو که میخواهم هدایت میکنند.
🍃به صوت #موج ها گوش میسپارم از او میگویند که در دامان #بهار متولد شد و در آغوش زمستان ابدی🌺
🍃اویی که کوچکترین عضو #خانواده بود ولی منش بزرگ و #قلب رئوفش به او عظمتی دیگر میداد و همین پوششی شده بود بر تهتغاری بودنش که بزرگتر از #خواهر و برادر های خود جلوه مینمود.
🍃از او میگفتند که زندگیاش در #خدا و #اهل_بیت خلاصه میشد وَ چه از این بهتر که زندگیت در ائمه خلاصه شود😌
🍃از این بالاتر که #سرباز دختر علی(ع) شوی و آخر سر در منتهیالیه آرزوی خویش غرق شوی؟ پایان کتاب زندگیش جز این اگر بود جای تعجب داشت؛ چرا که #شهادت پایان کار هر#بسیجی ست🤗
✍نویسنده : #مهدیه_نادعلی
🌸به مناسبت سالروز #تولد
#شهید_رحمان_بهرامی
📅تاریخ تولد : ۲٠ فروردین ۱۳۴۷
📅تاریخ شهادت : ۲٠ اسفند ۱۳۹۴
🥀مزار : گلزار شهدای خرمدره
#استوری_شهدایی #گرافیست_الشهدا
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🍃سال ۱۳۳۶ پدر خانواده چراغی از #کربلا که برگشت، خداوند پسری به او هدیه داد. پسر با اعتقادات مذهبی خانواده، #عاشق اهل بیت شد. کنار تحصیل به آموزش قرآن و مطالعه پرداخت.
🍃سال آخر دبیرستانش با #انقلاب مصادف شد. شهید رضا تلاش فراوانی در تسخیر مراکز دولتی انجام داد. پس از پیروزی انقلاب با فرماندهان انقلابی به #کردستان رفت و در نابودی کومله از خود رشادتهای بسیار به جا گذاشت.
🍃با آغاز جنگ همراه فرماندهان به جنوب رفت و در عملیاتها با سمت فرمانده گردان و تیپ و سرانجام فرمانده لشکر ۲۷ محمد رسول الله خدمت کرد.
🍃شهید رضا یازده بار مجروح شد و می گفت، در مجروحیت #دوازدهم به شهادت خواهد رسید. فروردین ۶۲ در عملیات والفجر یک در منطقه فکه با سمت فرمانده لشکر، حماسه آفرینی کرد.
🍃۲۵ فروردین دشمن آتش سنگینی بر رزمندگان می ریخت. شهید رضا همراه #شهید_عباس_کریمی و #شهید_زجاجی و سه نیروی #بسیجی مقابل دشمن ایستادند تا نیروها بتوانند از آتش دشمن سالم به خانه هایشان بازگردند. در این نبرد، دوازدهمین مجروحیت چراغی به وقوع پیوست و شهادتش به ثبت رسید🕊
✍نویسنده: #نادره_عزیزی_نیک
🌸به مناسبت سالروز #تولد
#شهید_رضا_چراغی
📅تاریخ تولد : ٢٧ فروردین ۱٣٣۶
📅تاریخ شهادت : ٢۵ فروردین ۱٣۶٢
🥀مزار شهید : بهشت زهرا تهران
#استوری_شهدایی #گرافیست_الشهدا
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥تجلیل دانش آموزان دهه هشتادی #قم از تامین کنندگان امنیت
جمعی از دانش آموزان دهه هشتادی امروز از خدمات یگان ویژه #نیروی_انتظامی قدردانی کردند.
۱۱۰ نفر از دانش آموزان #بسیجی با حضور در مرکز فرماندهی یگان ویژه از زحمات و خدمات این نیرو👮♂ در برقراری نظم و امنیت قدردانی کردند
در این مراسم پیکر پاک یک #شهید_گمنام بر روی دستان نیروهای یگان ویژه تشییع شد.
#ایران_قوی
#امنیت
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹«شهیدآرمان علیوردی»
آرمان علیوردی در آشوبهای اخیر توسط لیدرهای آشوبگران ربوده شده و پس #شکنجه با شوکرهای خاص و شبه نظامی به کما رفت. حجم ضربههایی که به سر این #طلبه #بسیجی وارد شده باعث ضربه مغزی وی شده بود.
دوستان این طلبه ساعتها در خیابان بهدنبال وی بودند. پس از چند ساعت یکی از گشتهای اطلاعاتی یک چیزی را کنار خیابان میبیند که روی آن پتو کشیده شده است. وقتی پتو را کنار میزنند جسم بدون حرکت و غرق در خون آرمان علیوردی را میبینند. آنقدر ضربه بر صورت این طلبه وارد شده بود که به راحتی قابل شناسایی نبود. در نهایت جسم کمجان او به سختی توسط دوستانش شناسایی میشود.
هدیه به روح مطهرشان صلوات🌷
🌹#شهید_آرمان_علیوردی
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🎥با این وضعیت اومده وسط #راهپیمایی ۱۳ آبان داره بحث میکنه اما خیالش راحته که کسی باهاش کاری نداره❌یه لحظه تصور کنید یک #بسیجی بره وسط اغتشاشگرا و بخواد باهاشون صحبت کنه...
خواستید به یکی حقانیت این نظام و #انسانیت هوادارانش رو ثابت کنید این فیلم رو نشون بدید✅
🔹رفتار ما با #همفکرای اونا که به قصد تحریک وارد جمعیت شده بود چی بود⁉️
🔹رفتار اونا با کسانی که شبیه به همفکران ما پوشش دارن چطور هستش⁉️
🔺احتمالا جواب بدن: انقدر مردم رو عصبانی کردید که اینجوری رفتار میکنن (برا قتل و شکنجه استدلال میارن)
✅ شماهم در پاسخ بگید: اولا نگید مردم بگید #آشوبگر، دوما مگه شماها با ۴۰،۵۰ روز قتل و کشتار همفکرای ما، مارو عصبانی نکردید؟ این دلیل بر این هست که ماهم این خانم رو دور کنیم و با چاقو🔪 و سنگ و میله تا حد مرگ بزنیمش؟
خیر 🚫
آنچیز که عیان است چه حاجت به بیان است. رفتار ما انسانیست مثل شما نیستیم که شخصی رو بخاطر #عقیده اش تکه و پاره کنیم
#انسانیت
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
💠پسرک فلافل فروش💠
.
🔸خیلیها با رفتنشون از این دنیا فراموش میشن و نهایتا در اولین سالگردشون یادشون زنده میشه. اما خیلیها نه تنها یادشون فراموش نمیشه بلکه ستاره ثاقبی در شبهای تار گمراهی میشوند. انگار همیشه زندهاند.
🔸درباره چنین آدمهایی باید گفت:
وَلَا تَحْسَبَنَّ الَّذِينَ قُتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ أَمْوَاتًا بَلْ أَحْيَاءٌ عِندَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُونَ
ﻭ ﻫﺮﮔﺰ ﮔﻤﺎﻥ ﻣﺒﺮ ﺁﻧﺎﻥ ﻛﻪ ﺩﺭ ﺭﺍﻩ ﺧﺪﺍ ﻛﺸﺘﻪ ﺷﺪﻧﺪ ﻣﺮﺩﻩﺍﻧﺪ ، ﺑﻠﻜﻪ ﺯﻧﺪﻩﺍﻧﺪ ﻭ ﻧﺰﺩ ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭﺷﺎﻥ ﺭﻭﺯﻱ ﺩﺍﺩﻩ ﻣﻰﺷﻮﻧﺪ.
و به قول #حافظ:
"هرگز نمیرد آنکه دلش زنده شد به عشق
ثبت است بر جریده عالم دوام ما"
🔸کتاب #پسرک_فلافل_فروش درباره چنین مردمانیست.
روایتی از زندگی و خاطرات #بسیجی #مدافع_حرم ، طلبه شهید #محمد_هادی_ذوالفقاری که از زبان پدر و مادر و نزدیکانش روایت میشود. روایتی از مردی که عاشق شهید ابراهیم هادی بود و دلش به عشق خدا زنده شد...
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
شهید دهه هشتادی
#بسیجی شهید دهه هشتادی «حمیدرضا روحی» در اردوی جهادی مناطق محروم غرب کشور (۱۳۹۷ شهرستان ازنا)
▪️شهید #دهه_هشتادی شب گذشته توسط عوامل اغتشاشگر در اثر اصابت گلوله💥 از ناحیه #قفسه_سینه به شهادت رسید🕊🌷
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🔸وقتی میخواست به مسجد🕌 برود، #بهترین لباسهایش را میپوشید. اگر در آن لحظات، کسی محمدرضا را میدید که داشت به موهایش اتو میکشید و لباس نو میپوشید یا کفشش👞 را واکس میزد، فکر میکرد محمدرضا به مراسم عروسی میرود یا جایی دعوت است؛ درحالیکه میخواست به مسجد برود، #نماز بخواند و برگردد.
🔹حرفش هم این بود که #حزباللهی باید شیک و مجلسی💖 باشد. با دو کلمه شیک و مجلسی، همه آن فعالیتهایی را که میکرد، به طرف مقابلش نشان میداد. همیشه میگفتم تو میخواهی بروی نماز بخوانی و بیایی؛ اتوکشیدن مویت برای چیست😢 برای چی لباست را عوض میکنی؟ آخر کفشت نیاز به #واکس ندارد! اصلا با دمپایی برو!
🔸میگفت من دلم میخواهد وقتی به عنوان یک #بسیجی وارد مسجد میشوم و وقتی از در مسجد بیرون میآیم، اگر کسی من را دید، نگوید که حزباللهیها را نگاه کن! همه شلختهاند! ببین همهشان پیراهن این مدلی دارند و کفششان لخلخ میکند❌
✍راوی:مادر شهید
#شهید_محمدرضا_دهقانامیری
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
#بسیجی بودن چیزی نیست جز
عملی خالصانه💖
عبادتی #عاشقانه
#جهادی عارفانه
قیامی مظلومانه
رزمی شجاعانه💪 و
وصلی عاشقانه💞
📜🌿بخشی از وصیت نامه #شهید_امیر_وفایی.
🖇 #هفته_بسیج_گرامیباد...✨
📚برگرفته از مهرمادر
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌿الگوبرداری از شھـــــدا
از سردار شهید همدانی پرسیدند: بعد از بازگشت از سوریه برنامتون چیه⁉️
گفت: «تصمیمی گرفتم که مطمئنم از ۴٠سال مجاهدت بالاتره، بروم یک گوشهای از این مملکت تو یک مسجدی🕌 تو یک پایگاه #بسیجی برای بچههای نوجوان و جوان #کارفرهنگی انجام بدم و برای #امام_زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف آدم تربیت کنم، سرباز تربیت کنم، کاری که تاحدودی #کوتاهی کردیم و آن دنیا باید #جواب_بدیم....!!!
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
#بسیجی به حیا و عفتش معروفه😉
کوچیک و بزرگ نداره😂😍
ولی تا باشه از این ۲۲ بهمن ها باشه
#محور_خنده
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌿الگوبرداری از شھـــــدا
از سردار شهید همدانی پرسیدند: بعد از بازگشت از سوریه برنامتون چیه⁉️
گفت: «تصمیمی گرفتم که مطمئنم از ۴٠سال مجاهدت بالاتره، بروم یک گوشهای از این مملکت تو یک مسجدی🕌 تو یک پایگاه #بسیجی برای بچههای نوجوان و جوان #کارفرهنگی انجام بدم و برای #امام_زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف آدم تربیت کنم، سرباز تربیت کنم، کاری که تاحدودی #کوتاهی کردیم و آن دنیا باید #جواب_بدیم....!!!
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
بچه ها دعا کنید که نمیرید!
و سعی کنید نمیرید!
تمام تلاشتون رو کنید که نمیرید!
بچه #بسیجی باید مثل ارباب بی کفنش #شهید بشه....
🌱حاج حسین یکتا
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
#بسیجی
قسمتی از سخنرانی #حاج_همت در عملیات رمضان:
«همین بسیجی های کم سن و سال را شما ببین؛ از پشت میز مدرسه آمده جبهه، بعد شب حمله با آن کلاشینکف قراضه اش غوغا می کند صبح که می روی توی این بیابان شرق بصره همین طور جنازۀ کماندوهای گردن کلفت بعثی است که روی زمین ریخته...
این ها را کی زده؟ همین بسیجی کوچولو»
عکس: پاییز ۱۳۶۲، قلاجه، عملیات والفجر چهار
#شهید_حاج_محمدابراهیم_همت🌷 #لشکر۲۷محمدرسولالله
#فرماندهان
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh