#حجــــــــاب 🌸🍃
#حرمتش_رانشڪن💔...
♨️چــــــادرِ مـادر من ، #فــاطمه
حرمت دارد...
⚜نہ فقط شبه عبایی مشکیست
ڪه سرت بندازے
و خیالت راحت😏
ڪه شدی #چادری و محجوبه!
♨️چــادر مـادر من ، فـــ🌺ــاطمه
حرمت دارد
قاعده، رسم، شرایط دارد👌
⚜شرط اول همه اش #نیت توست...
محض اجبار پدر یا مادر
یا ڪہ قانون ورودیہ دانشگاه است
یا قرار است گزینش شوے از ارگانے
یا فقط محض ریا
شایدم زیبایے، باڪمے آرایش💄!
نمی ارزد بہ ریالے #خواهر📛...
♨️چــــادر مـادر من ،✨فــــاطمه✨
شرطش عشقـ❤️ است....
⚜عشق بہ حجب و حیا
به نجابت به وفا
عشق به #چادرزهــرا
ڪه برای تو و امنیت تو خاڪی شد
تا تو امروز شوی راحت و آسوده
ڪسی سیلے خورد😔
خون این سیل شهیدان🕊
همہ اش با هدف #چادرتــو ریخته شد.
♨️خواهرم
حرمت این پارچہ ی مشڪی تو
مثل آن پارچہ مشڪی ڪعبہ🕋 والاست
#یــادگارزهراست
⚜نڪند #چــادر او سرڪنے
اما روشت منشت بشود عین زنان غربی😒
خنده های مستے
چشمک و ناز و ادا
عشوه های ناجور
⚜به خدا مادر من فــ🌺ــاطمه شاکی بشود
به همان لحظه #سیلی خوردن
لحظہ #پشت_در او سوگند....
♨️خواهرم
چـــادر مــادر من ، فــاطمه🌺
حرمت دارد
♨️خواهرمـــــ
#حـرمتش_رانشکن📛 ...
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
#حجــــابــ🌸🍃
#مدافعان_حریمـ
🌾جانت را که در راه خدا بدهی👌
تو را #شهید می نامند
🌾به گمانم اگر #روحت را هم بدهی
شاید...!😉
🌾و من احساس میڪنم #اینجا
و در این سرزمین
دختران زیادی هستند که هر روز☀️
پشتِ #سنــــــــــگرسیاه ساده ی سنگینِ
خود #دفاع می کنند👊 از نجابتشان...😌
🌾و هر لحظه #شهید می شوند🕊 انگار!
🌾پس #شهید_زنده حواست به✨حجابت
باشد...
🌾گـــاهی که چادرتــ🌸 خاکی می شود
از #طعنه های مردم شهــــر...😔
🌾یاد #چفیه هایی باش که برای
#چــــــــادری ماندنت، خونی شدند...😭
🌺شادی ارواح طیبه شهدای والا مقام #صلوات
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
💠مردان باید بدانند
💢مرد هایی که #زنان_محجبه دارند،
گاه یادشان میرود که از همسرانشان
بابت #حجاب تشکر کنند🙏!
💢یادشان میرود که پذیرایی🍱 از مهمان با حجاب #سخت_تر است!
💢یادشان میرود که
مسافرت🚙 با حجاب سخت تر است!
💢یادشان میرود که بچه داری👶 با حجاب سخت تر است!
💢یادشان میرود که خرید🛍 با حجاب سخت تر است!
💢یادشان میرود که در گرمای تابستان🌞 چه جهادی است #چادری بودن!
💢یادشان میرود اگر خیالشان از همسرشان راحت است✅؛
بخاطر سختی حجابی است که آنها تحمل میکنند😊!
💟گاهی با شاخه ای گل🌹
از همسرانتان بابت #حجابشان تشکر کنید،تا بدانند که #جهادی که امروز با حجابشان میکنند ،برایتان #ارزشمند است.
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
#چادری بودنت را #مسخره میکنند؟
چه کسانی⁉️
⭕️کسانی که خودشون را #عروسک دیگران کرده اند
♨️این را بدان↯↯
#شهید_رستمی به من و تو اینگونه خطاب کرد
👈به پهلوی شکسته💔 #فاطمه_زهرا(س) قسمتان میدهم که، #حجاب را،حجاب را،حجاب را، رعایت کنید.
⭕️حال تو به من بگو
⇜حرف های آنها که برای خود #ارزشی قائل نیستند🚫 برایت مهم تر است یا حرف #شهیدی که به خاطر حفظ حجاب #تو را به مادرمان زهرا(س) قسم داده است؟؟
#چادر_یعنی_پاکی! 😍
💟و چه چیزی برتر از #پاکی☺
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
#حجــابــ🌸🍃
🌾مگر این #چادری عهد قجر عشوه هم می فهمد⁉️
💢نیشخندی زد😏 و گفت:
🔸مگر این معشوقه❣ #دلبری می داند
🔸مگر این چادری عهد قجر #عشوه هم
میفهمد؟
🔹راز #صیدپسران می داند؟
🔹با دو جمله بتواند بکند مست دلی؟
🔹 #بانگاهی همه فرهاد کند؛ همه مجنون
بشوند⁉️
💢تو بگو
🔸اصلا نازی به #صدایش باشد؟
🔸جلوه ی تن، رخ زیبا و #ادا ملتفت است؟
🔸هیچ از #لذت خندیدن و مستی داند❓
🔸تاب گیسو بلد است؟
💢من همه ش زیر لبم خندیدم☺️
🔹او چه داند که زن و #گوهرهستی چه بود ؟
🔹با همه سادگی و حجب و حیایت میروی
✘نه نگاهت به کسی
✘نه زنی چشمک
✘و نه خنده ی #بی_جا
✘نه سخن
✘نه صدایت نازک
💢هر فرشته به تو مبهوت شود😍
هر ملک گرد تو می چرخد😇 و
بالهایش #تورا، خوش آمد گوید
💢 #ماه_بانـــو...
🔸ای به قربان #حیایت خانوم
🔸مرد اگر #مرد بود
🔸لذت او عفت توست
🔸چلچراغ نفسش #چادر توست.
❣ای به قربان #حجابت_بانو...
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
💠احترام به شاگرد
🍂سه دانشجو داشت که دو تایشان👥 فکلی بودند و یکی #ریش داشت. جلوی پای هر سه #بلندمیشد! برایش فرقی نمیکرد که فکلی است یا #چادری.
🍂هر کس به #دفترش می آمد جلویش بلند میشد! جواب سوالات و مشکلات همه را میداد😊 اگر به این می گفت: #دخترم، به آن یکی هم میگفت دخترم!
🍂اذان که میگفتند، نمی گفت🚫 بروید #نماز!
همان جا آستین هایش را بالا میزد! همین بچه فکلی را سال بعد در #نمازخانه دیدم. نماز #اول_وقت و قرآن📖 بعد از نمازش همیشه به راه بود.
📚منبع/کتاب شهید علم
#شهید_مجید_شهریاری🌷
#شهید_هسته_ای
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
#پســـران_علـــوے🌺
♦️همیشه وقتی از #حیاوحجاب حرف
میزنیم از خانم ها میگیم. از #چادرے ها
💥اما امروز مے خوام بگم
🌹سلامتی هر #پسرے که
⇜ #ریش داره
⇜وبهش تیکه میندازن وخم بہ ابرو نمیاره🚫
🌹سلامتے اونی که
⇜پاتوقش #گلزارشهداس🌷
✘نه سرکوچه ها😉
🌹سلامتی کسی که
⇜جای پرورش #اندام و تزریق بازو
⇜پرورش #ایمان میکنه وخودسازے😍
🌹سلامتی پسری که
⇜سرشو خم میکنه تاسنگ فرش خیابونا...
✘نه رودر روی #ناموس مردم👌
🌹سلامتی هرچے پسرےکه
⇜بلوز معمولی میپوشه👕 وشلوارکتان
✘نه لباس هاے تنگ و شلوارجاستین.
🌹سلامتی اون پسرےکه
⇜ #نماز اول وقتش حجته.
🌹سلامتی اون آقایی که
⇜ظهر تو #دانشگاه، پشت کفشاشو👞خم میکنه وآستیناش بالا👕وآب میچکه از صورتش😌و جوراباشم از جیبش آویزونه☺️و مهم
نیست❌ که دخترا جفنگِ دانشگاه #مسخرش کنند.
🌹سلامتی هرچی #پسرخوب این جوریه
#صلوات...
#اللهم_صل_علےمحمدوآل_محمد #وعجل_فرجهم❤
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
5⃣9⃣9⃣ #خاطرات_شهدا🌷
🔰حسین از بقیه پسرهایم شیطونتر بود☺️ یعنی #شادتر بود. وقتی حسین آقا در خانه بود اگر در بدترین حالت روحی😞 هم قرار داشتیم #خنده را روی لبمان میآورد.
🔰یک روز #برادر بزرگترش با دوستش👥 آمدند در خانه و گفتند: مامان #حسین سر من و دوستم را با آجر شکست💔 من با تعجب پرسیدم: چطور😟 حسین که از شما کوچکتر است #سر دو نفر شما را با هم شکست⁉️
🔰حسین گفت: میخواستم #مارمولک بکشم، آجر را به دیوار زدم، #آجر دو قسمت شد و سر هردو نفرشان شکست. حسین در عین شیطنتی که داشت خیلی مظلوم بود🙂 بدون #وضو نمیخوابید❌ دبستان بود اما صبح #دعای عهدش ترک نمیشد. هیچ وقت بدون زیارت عاشورا📖 نمیخوابید، من که #مادرش هستم این کارها را نمیکردم.
🔰سال ۸۸ که از ماموریت #زاهدان برگشته بود به حسین آقا گفتم میخواهم برایت زن بگیرم💍 گفت: شما هر کسی را انتخاب کردی من قبول دارم 💥ولی باید #چادری باشد و با شرایط #پاسداری من کنار بیاید.
#شهید_حسین_مشتاقی
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
#حجاب_برتر
🌹چـــــــادر🌹
🍁جانت را که بدهی در راه خدا "#شهید" می نامند تو را
🌿به گمانم اگر #روحت را هم بدهی شاید...!
🍀و مݧ احساس میکنم اینجا و در این سرزمین، دختران زیادی هستند که هر روز پشتِ #سنــــــــگر ِسیاه ِساده ی سنگینِ خود #دفاع می کنند از #نجابتشان...😌😍
🍁و هر لحظه #شهید می شوند🕊 انگار!
☘پس "#شهید_زنده" حواست به #حجابت باشد...☺️
🍂گـــآهی که #چادرت خاکی می شود از #طعنه های مردم شهــــر...😔
🌾یاد #چفیه هایی باش که برای #چــــــــآدرے ماندنت، خونی💔 شدند...
#شهیـد_نظر_میکند_به_وجه_الله😊
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🔹اعتقادش این بود که یک کار را وقتی شروع کرد تا انتهایش برود. اهل امر به معروف بود نه فقط با زبان.
🔸️با یکی از دختر های کم سن و سال فامیل درباره اهمیت #حجاب صحبت کرد. نگاه او را با دلیل و #منطق به این واجب شرعی تغییر داد.
🔹دلش به همین قدر کار خوش نماند. به بهانهایی #چادری خرید و به او هدیه داد تا هم محبتش را نشان بدهد و هم راه محجبه شدن را جلوی پایش باز کند.
#شهید_سعید_کمالی_کفراتی🌷
#شهید_مدافع_حرم
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
#عاشقانه_شهدا🌷
💞 به حمید گفتم: چی شده امروز بدون #عجله صبحونه میخوری ؟ [ حمید چون #تعقیبات نماز صبحش طولانی می شد برای اینکه به سرویس محل کارش برسه، با عجله صبحونه می خورد ]
💕گفت: امروز با سرویس نمیرم سر کار. با تعجب پرسیدم چرا ؟! حمید جواب داد: بخاطر #چادری که دادی به همکارم بدم برا خانمش !!!
💕نمیخوام حتی به اندازه سنگینی یک چادر از #بیت_المال (سرویس) #استفاده_شخصی کنم.
📚 کتاب یادت باشد
#شهید_حمید_سیاهکالی_مرادی
#به_روایت_همسر
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
#مثل_هیچکس ♥️
#قسمت_شانزددهم 6⃣1⃣
🍂تا آن روز هیچ وقت سر قبر یک #شهیدگمنام نرفته بودم در این قطعه دیگر سن و سال هم مشخص نبود. کمی خسته بودم نشستم و سرم را در زانوهایم فرو بردم به خانوادههایشان فکر💭 میکردم به تحصیلاتشان به انگیزه ها و اهدافشان ... سعی کردم چند دقیقه خودم را جای آنها قرار بدهم اما نه محال بود حاضر به انجام چنین ریسکی باشم فکر های مختلفی می امد و میرفت که ناگهان با صدایی سرم را بالا آوردم .
_سلام. ببخشید ممکنه در این شیشه گلاب رو باز کنید!؟ خیلی سفته من نمیتونم بازش کنم
🌿یک دختر جوان که چادرش را سفت گرفته بود. و با تمام تلاشی که برای پوشاندن صورتش می کرد زیبایی وصف ناپذیری در چهرهاش موج میزد. این چهره برایم آشنا بود آنقدر که احساس میکردم بارها او را دیده ام غرق تماشا بودم و سعی میکردم به یاد بیاورم کجا دیدمش🤔 که با نگاه سر به زیر و معذبش به خودم آمدم و گفتم:
_سلام. بله ... بله ... حتماً
در شیشه را باز کردم و دادم گفت:
+دستتون درد نکنه. خدا نگهدار.
_خواهش می کنم، خداحافظ.
🍂با نگاه هم دنبالش کردم کمی آن طرف تر شروع به شستن قبر یکی از شهدای گمنام🌷 کرد. هرچه فکر میکردم نمیدانستم کجا با او برخورد کرده ام😕 اطراف من دختر #چادری وجود نداشت هر چه بود برایم آشنا و دلنشین بود کارش که تمام شد بالای قبر نشست از کیفش کتاب کوچکی بیرون آورد و مشغول خواندن شد و بعد هم بلند شد و رفت تا جلوی ورودی بهشت زهرا پشت سرش رفتم اما به خودم اجازه ندادم بیشتر از این تعقیبش کنم همان جا ایستادم👤 تا دور شد ...
✍ نویسنده: فائزه ریاضی
#ادامه_دارد...
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
#چادری بودنت را #مسخره میکنند؟
چه کسانی⁉️
⭕️کسانی که خودشون را #عروسک دیگران کرده اند
♨️این را بدان↯↯
#شهید_رستمی به من و تو اینگونه خطاب کرد
👈به پهلوی شکسته💔 #فاطمه_زهرا(س) قسمتان میدهم که، #حجاب را،حجاب را،حجاب را، رعایت کنید.
⭕️حال تو به من بگو
⇜حرف های آنها که برای خود #ارزشی قائل نیستند🚫 برایت مهم تر است یا حرف #شهیدی که به خاطر حفظ حجاب #تو را به مادرمان زهرا(س) قسم داده است؟؟
#چادر_یعنی_پاکی! 😍
💟و چه چیزی برتر از #پاکی☺
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
✫⇠ #اینک_شوڪران
✫⇠ #خاطرات_شهید_ایوب_بلندی
به روایت همسر( شهلا غیاثوند )
4⃣4⃣ #قسمت_چهل_وچهارم
📖ایوب فقط می گفت چشمم روشن😅
و هدی را صدا زد "برایت میخرم بابا ولی دوتا #شرط دارد. اول اینکه نمازت قضا نشود🚫 و دوم اینکه هیچ #نامحرمی دستت را نبیند"
📖از خانه رفت بیرون و با دو تا نوار کاست📼 و شعر و اهنگ ترکی برگشت. انها را گرفت جلوی چشمان هدی و گفت: #بفرما، حالا ببینم چقدر میخواهی برقصی.
📖دوتا لاک💅 و یک شیشه آستون هم گرفته بود. دو سه روز صدای #اهنگ های ترکی و بالا پریدن های هدی، توی خانه بلند بود. چند روز بعد هم خودش نوار هارا جمع کرد و توی کمدش قایم کرد.
📖برای هر نماز با پنبه و استون می افتاد به جان ناخن هایش، بعد از #وضو دوباره لاک میزد و صبر میکرد تا نماز بعدی. وقتی هم که توی کوچه🏘 میرفت، ایوب منتظرش میماند تا خوب لاک هایش را #پاک کند.
📖بالاخره خودش خسته شد و لاک را گذاشت کنار بقیه یادگاری ها. توی خیابان، ایوب خانم ها را به #هدی نشان میداد
_از کدام بیشتر خوشت می اید⁉️
هدی به دختر های #چادری اشاره میکرد و ایوب محکم هدی را میبوسید.
برای هدی #جشن عبادت📿 مفصلی گرفتیم؛ با شصت هفتاد مهمان که داشتیم.
🖋 #ادامه_دارد...
📝به قلم⬅️ #زینب_عزیزمحمدی
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
❤️قسمت شصت و چهار❤️
.
برای هر نماز با پنبه و استون می افتاد به جان ناخن هایش، بعد از وضو دوباره لاک می زد و صبر می کرد تا نماز بعدی.
وقتی هم که توی کوچه می رفت، ایوب منتظرش می ماند تا خوب لاک هایش را پاک کند.
بالاخره خودش خسته شد و لاک را گذاشت کنار بقیه #یادگاری ها...
توی خیابان، ایوب خانم ها را به هدی نشان می داد: "از کدام بیشتر خوشت می آید؟"
هدی به دختر های #چادری اشاره می کرد و ایوب محکم هدی را می بوسید.
😘
#ادامہ_دارد
.
❤️قسمت شصت و پنج❤️
.
برای هدی #جشن_عبادت مفصلی گرفتیم، با شصت هفتاد تا #مهمان.
مولودی خوان هم دعوت کردیم، ایوب به بهانه جشن تکلیف هدی تلویزیون نو خرید. میخواست این جشن همیشه در ذهن هدی بماند.
کم تر پیش می آمد ایوب سر مسائل دینی عصبی شود، مگر وقتی که کسی از روی عمد اعتقادات دانشجوها را زیر سوال می برد.
مثل آن استادی که سر کلاس، محبت داشتن مردم به #امام_حسین و ایام #محرم را محبت بی ریشه ای معرفی کرد.
ایوب داد و بیداد راه انداخت و کار را تا کمیته انضباطی هم کشاند. 😡
#ادامہ_دارد
❤️رمان های عاشقانه مذهبی❤️
✨ ✨ بامــــاهمـــراه باشــید🌹
#شهید_دهقان، تکه کلامی داشت که میگفت:
یه #چادری از حضرت زهرا (س)♥️
به خانم ها ارث رسیده و
داشتن این حجاب و
حفظ کردن اون
لیاقت میخواد..✨
و #حجاب دریست به سوی بهشت 🌸
همان حجابی که تقوا را افزون میکند
#شهید_محمدرضا_دهقان
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
#چادری🌝💛
📌خواهرِ با حجابم
وقتی دلت میگیره از پوزخندهای به ظاهر روشنفکرها!!!
قران رو باز کن و سوره ی ”مطففین”
ایات ۲۹ تا ۳۴ رو بخون
⚡️”انان که امروز به تو میخندند ،فردا گریانند و تو خندان”
پس سرت رو بالا بگیر و
به حجابت افتخار کن.
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
✫⇠ #اینک_شوڪران
✫⇠ #خاطرات_شهید_ایوب_بلندی
به روایت همسر( شهلا غیاثوند )
4⃣4⃣ #قسمت_چهل_وچهارم
📖ایوب فقط می گفت چشمم روشن😅
و هدی را صدا زد "برایت میخرم بابا ولی دوتا #شرط دارد. اول اینکه نمازت قضا نشود🚫 و دوم اینکه هیچ #نامحرمی دستت را نبیند"
📖از خانه رفت بیرون و با دو تا نوار کاست📼 و شعر و اهنگ ترکی برگشت. انها را گرفت جلوی چشمان هدی و گفت: #بفرما، حالا ببینم چقدر میخواهی برقصی.
📖دوتا لاک💅 و یک شیشه آستون هم گرفته بود. دو سه روز صدای #اهنگ های ترکی و بالا پریدن های هدی، توی خانه بلند بود. چند روز بعد هم خودش نوار هارا جمع کرد و توی کمدش قایم کرد.
📖برای هر نماز با پنبه و استون می افتاد به جان ناخن هایش، بعد از #وضو دوباره لاک میزد و صبر میکرد تا نماز بعدی. وقتی هم که توی کوچه🏘 میرفت، ایوب منتظرش میماند تا خوب لاک هایش را #پاک کند.
📖بالاخره خودش خسته شد و لاک را گذاشت کنار بقیه یادگاری ها. توی خیابان، ایوب خانم ها را به #هدی نشان میداد
_از کدام بیشتر خوشت می اید⁉️
هدی به دختر های #چادری اشاره میکرد و ایوب محکم هدی را میبوسید.
برای هدی #جشن عبادت📿 مفصلی گرفتیم؛ با شصت هفتاد مهمان که داشتیم.
🖋 #ادامه_دارد...
📝به قلم⬅️ #زینب_عزیزمحمدی
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
از#شھدابهشما📞:
قرارمون این نبود.
بیحجابی نبود.
بیغیرتی نبود.
قرار شد بعد از ماها ‹#راهمان› رو ادامه
بدید اما دارید ‹#راحت› ادامه میدید...🚶🏿♂'
چفیههامون خونی شد تا #چادری خاکی نشود
عکسِ ماها رو میبینید عکسِ ما عمل میکنید!
ما شھید نشدیم که مرغ و میوه ارزان بشه
ما #شھید شدیم که بیحیایی ارزان نشود.
حرفِ آخر..↓
این رسمش نبود💔🕊!'
#شهیدآرمانعلیوردی
#آرمانعزیز
#آرمانایران
#رفیق_شهیدم
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
#حجاب دارند ولی
با صورت آرایش کرده...!
#حجاب دارند ولی
با چادر زرق و برق دار...!
داریم به سوی بدعت ها می رویم ،
احترام #چادری را که به سر داری نگه دار !
( شهید احمد مشلب )🕊🌹
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌻 #چادرانه
بانو....
روزگار عجیبی است!
زمانه الک برداشته و سخت در حال الککردن است...!
لحظه ای هم صبر نمی کند!
یک روز #چادر را الک کرد..
و امروز دارد #چادریها را الک می کند!
بانوی #چادری
دانه های الک زمانه، ریز است..
مبادا حیا و عفت و نجابت الک شود و تو بمانی و یک پارچه ی مشکی..! :)
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh