.
«مصلح تربیت و پرورش شیعیان»
✍فاطمه شکیب رخ
صاحب مکتب اسلام، حضرت محمد مصطفی ختمی مرتبت، صلی الله علیه و آله، فرموده بود که جعفر بن محمد(علیهماالسلام) راصادق را بنامند تا در برابر جعفر کذاب، حقانیت او بر همگان محرز شود!
منصور عباسی خلیفه ستمگر نیز ایشان را استخوان در گلو نامیده بود؛ زیرا که نه میتوانست آن را فرو برد و نه میتوانست از گلو خارج کند! و این گرفتاری حاصل برای خلیفه، از باب تثبیت برتری جایگاه علمی و معنوی پیشوای ششم حتی در منظر آن مدعیان صاحب مکاتب بود!
پرورش شیعه اعتقادی از مهمترین تلاشهای صادق آل محمد (علیهالسلام)، برای زودون زنگار از شیعیان بود، زیرا گذران سالها، میان شیعیان و کاهش ارتباط آنها با امامان خویش، سبب دگرگونی فرهنگ اجتماعی شیعیان از اصل و ریشه خویش گشته بود! از این رو، برخی نام شیعه داشتن و صرف اظهار محبت به اهل بیت (علیهمالسلام) را مایه نجات خویش در آخرت می دانستند! همین امر سبب گردید که امام صادق(علیهالسلام)، در تربیت و پرورش شیعیان همت مضاعف گمارد.
چنانچه از ایشان نقل شده است:«به خدا سوگند، کسی بدون طاعت، به خدا نزدیک نمی شود. هرکس فرمانبردار خدا باشد، دوست ماست و هرکس خدا را معصیت کند، دشمن ما خواهد بود. همانا بدانید کسی به ولایت ما نمی رسد، مگر با دوری از کارهای حرام».
امروز نیز در برخی محافل منتسب به اهل بیت (علیهمالسلام)، گاه آنقدر بر صرف حب و علاقه ی شیعیان به امامان، در دست یازی به رستگاری، تأکید میشود که این تصور برای مستمع پیش میآید که تو هر چه خواهی کن، اما در نهایت حب این خاندان تو را به فور عظیم خواهد رساند!
شاید اگر امروز فرزند خلف رسول الله (صلیاللهعلیهوآله)، در حیات بود، تربیت و اصلاح جامعهی مداحان و شعرا را نیز در صدر اولویتهای خویش قرار میداد!
🌹ولادت باسعادت پیامبر اکرم حضرت محمد مصطفی صلیاللهعلیهوآله و حضرت امام جعفر صادق علیهالسلام مبارک و فرخنده باد🌹
#رسول_الله
#امام_صادق
#جهاد_روایت
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI
IMG_4545.jpeg
80K
هفت درس در سیره آداب اجتماعی پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآله)
✍فاطمه شکیب رخ
فاطمه شکیب رخ، پژوهشگر و عضو انجمن تاریخ جامعه الزهرا سلاماللهعلیها در گفتوگو با خبرنگار خبرگزاری حوزه، عنوان کرد: حیات اجتماعی خاتمالانبیاء (صلیاللهعلیهوآله)، مبین درسها و آداب اجتماعی بوده که میتوان آن تعلیمات گرانقدر را در زندگانی امروز مسلمانان نهادینه ساخت؛ چنانچه خداوند متعال نیز با تعبیر «وَإِنَّکَ لَعَلَی خُلُقٍ عَظِیم؛ و همانا تو اخلاق عظیم و برجستهای داری»، صاحب امت اسلام را به اخلاق نیک، کلام دلپذیر و پرجاذبه معرفی نموده است.
متن کامل خبر را از اینجا بخوانید👇
https://hawzahnews.com/xcsH8
#جهاد_روایت
#پویش_نوشتن
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI
.
مولود آمنه
✍فاطمه وجگانی
سال عام الفیل است. همان سالی که ابرهه با سپاه فیل برای خراب کردن خانه ی خدا آمده است. سپاه ابرهه همچون برگهای جویده شده مثل پر کاه درهم پیچیدند، تا خانه ی خدا در امان باشد.
همان سال ماه ربیع الاولش راز بزرگی را در نوردید. شبهای پرستاره ی جزیرة العرب، شبی که ماه نور می پاشید. سکوت همه جا را فرا گرفته بود. ناگهان لرزه ی مهیبی و صدای هولناکی همه جا پیچید. تاج و تخت خسرو پرویز در هم شکسته شد. نفس در سینه ها حبس شده بود. همه سراسیمه از کاخ بیرون دویدند. چهارده کنگره از دیوارها فرو ریخته بود. آتشکده ی فارس حال و روز خوبی نداشت و در حال خاموش شدن بود. هرچه هیزم برایش آوردند ولی با آتش قهر کرده بود و درنمی گرفت. موبدان انگشت به دهان ماندند. چه بر سر آتش مقدس آمد!
دریاچه ی ساوه را چه شده است! سالیان سال ماهیگیران به ساحل آن آمده و با قایق ها، امواج را شکسته و به پهنه ی آن رفته اند. قلب ماهیگیران تند تند می زند چرا دریاچه خشکیده است! موجهای نقره گون کجاست! کو ماهیانش!
بت پرستان که لابلای سنگ و چوبها می لولیدند نگران شدند! چطور بت ها به زمین خورده اند! چه کسی آنها را به زیر افکنده است! چه شده است.
اما خانه ی عبدالمطلب نور باران است.
فوج ملائک به آنجا می روند. بوی عود و اسپند میاید. همه در خانه ی سید قریشی همدیگر را می بوسند و در آغوش می کشند.
وعده الهی محقق شده است. «جاءالحق و زهق الباطل ان الباطل کان زهوقا»
مولودی به دنیا آمده است. پسری روی دستان آمنه و آمنه مادر شده است. محمد صلی الله علیه و آله یتیم عبدالله و نوه ی عبدالمطلب است.
یهودیان فریاد کشیدند!
چون ادعایی داشتند که پیراهن یحیای پیغمبر در معابد آنهاست، روزی که پیراهن غرق به خون شود پیغمبر ختمی مرتبت به دنیا میاید. روز هفدهم ربیع الاول سال عام الفیل او ظهور کرده است. به گفته آنها پیرهن یحیی خونی شده است.
پیرمرد یهودیِ پوست به صورت خشکیده با دندانهای بلند بیرون زده، سراسیمه در کوچه ها می دود، شیون می کند که چرا او به دنیا آمده است.! با اینکه راهبان و بزرگان مسیح و یهود پیشگویی کرده بودند و آمدن احمد را خبر دادند ولی اینها باور نمی کنند.
تلألو رو ماه مولود مکه، شب را روز کرده است. جنس نورش آرامش و محبت است. خلقش عظیم است. امین است و مورد اعتماد. حریص است به هدایت عیال الله، دلسوز است تا جایی که به او گفته شد «لعلک باخع نفسک». خودت را به زحمت نینداز.
او برحق و دینش جهانی است. «لیظهره علی الدین کله».
پرچمش بالاست و اولادش مُنجیانند.
فرزندش مهدی عج الله ظهور خواهد کرد. پرچم و عصا، نگین خاتم، پیراهن و... همه میراث محمد رسول الله را به همراه میآورد.
#جهاد_روایت
#پویش_نوشتن
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI
.
ستاره درخشان رحمت
✍پروین صادقی منش
پیامبر رحمت (ص) در یکی از تاریکترین اعصار بشریت،عصر جاهلی عصری که آدمیان جز شرک و بتپرستی، ستم به زیردستان و بردگان نمیشناختند ؛ به دنیا آمدند.
امام علی (ع) درباره اوضاع اعراب در عصر جاهلیت،در خطبه ۲۶ نهج البلاغه چنین میفرماید: خداوند پيغمبر (ص) را به رسالت مبعوث ساخت، كه جهانيان را بيم دهد، و امين آيات وى باشد، در حالى كه شما ملّت عرب بدترين دین و آیین را داشتيد، و در بدترين سرزمينها زندگى مىنموديد، در ميان سنگهاى خشن و مارهايى كه فاقد شنوايى بودند (و به همين جهت از هيچ چيز نمىترسيدند!) آبهاى آلوده را مىنوشيديد، و غذاهاى ناگوار را مىخورديد، خون يكديگر را مىريختيد، و پيوند خويشاوندى را قطع مىنموديد، بتها در ميان شما برپا بود (و پرستش بت شيوه و آيين شما) و گناهان سراسر وجود شما را فرا گرفته بود.
🔹آن حضرت در روز جمعه ۱۷ ربیع الاول «عام الفیل» یعنی سالی که قوم فیل برای تخریب خانه کعبه و اشغال مکه به حجاز آمدند، در شهر مکه پس از طلوع فجر، در میان چنین قومی به دنیا آمدند و حامل رسالتی شدند که عصاره تمام ادیان الهی قبل از خود و خاتم تمامی انبیا و رسولان الهی گردیدند.
خداوند متعال در آیاتی از سوره شعرا میفرماید: «وَ تَوَکَّلْ عَلَی الْعَزیزِ الرَّحیمِ• الَّذی یَراکَ حینَ تَقُومُ• وَ تَقَلُّبَکَ فِی السَّاجِدینَ• اِنَّهُ هُوَ السَّمیعُ الْعَلیم؛ (شعراء/ ۲۱۷تا۲۱۹)
و بر خداوند عزیز و رحیم توکّل کن . همان کسی که تو را به هنگامی که (برای عبادت) برمیخیزی میبیند . و (نیز) حرکت تو را در میان سجدهکنندگان. اوست خدای شنوا و دانا.»
🔹عالیترین و بارزترین خصوصیت پیامبر (ص) بعد اخلاقی ایشان بوده است. در وصف رفتار و صفات پیامبر (ص) گفتهاند که اغلب خاموش بود و جز در حد نیاز سخن نمیگفت. بیشتر تبسم داشت و هیچگاه به صدای بلند نمیخندید، چون به کسی میخواست روی کند، با تمام تن خویش برمیگشت. به پاکیزگی و خوشبویی بسیار علاقهمند بود، چندانکه، چون از جایی گذر میکرد، رهگذران پس از او، از اثر بوی خوش، حضورش را درمییافتند. در کمال سادگی میزیست، بر زمین مینشست و بر زمین خوراک میخورد و هرگز تکبر نداشت. هیچگاه تا حد سیری غذا نمیخورد ؛
رفتار او با مسلمانان و حتی با متدینان به دیگر ادیان، روشی مبتنی بر شفقت و بزرگواری و گذشت و مهربانی بود. سیرت و زندگی او مطبوعِ دلِ مسلمانان بود که تا امروز هم سرمشق زندگی و دینِ همه مسلمانان است.
"ولادت پیغمبر اکرم (ص) و همچنین بعثت آن بزرگوار، روحی بود که در کالبد دنیای مردهی آن روز دمیده شد. آن دنیا بظاهر زنده بود؛ حکومتها، سلطنتها، تلاشها، فعّالیّتها برقرار بود، امّا در آن دنیا مرگ انسانیّت بود، مرگ فضیلت بود. آنچه بود جفا بود، ظلم بود، تبعیض بود، قساوت بود؛ فضیلتها مرده بود و رسول اکرم، خودش و دعوتش در آن دنیا روحی دمیدند. اینکه عرض میکنیم دعوتش و خودش، چون خود پیغمبر هم تجسّم اسلام بود. از همسر مکرّم پیغمبر نقل شده است که گفت «کانَ خُلقُهُ القُرآن»؛ قرآن مجسّم بود. پیغمبر و دینش در آن دنیای مرده روحی دمیدند. اِستَجیبوا للهِ وَ لِلرَّسولِ اِذا دَعاکُم لِما یُحییکُم؛ حیات بود آنچه او آورد برای آن مردم و دنیای ظلمانی و مرگزده و آفتزده." (۸/دی/۱۳۹۴)
(بیانات در دیدار مسئولان نظام و میهمانان کنفرانس وحدت اسلامى)
🔹اخـلاق اسـلامـی سـرمـایـه گـرانـبـها و جاودانه زندگى دنیا و آخرت است ، ضرورى است بـراى شـکـوفـایـى نـهـال اخـلاقـى و رشـد بـذر فـضـایـل انـسـانـى از سـیـره و دسـتور العـمـل اسـوه هـاى جـامـع و کـامـل پـیـروى کـرد، پـیـامـبـر اعـظـم (ص ) اول شـخـصـیـت مـعـنـوى و اخـلاقـى جـهـان هـسـتـى اسـت کـه مـدارج و مـراحـل عـالى انـسانیت را پیموده و بهترین الگو براى انسان است .
علاوه بر آن، قرآن کریم، رسول گرامی خدا (ص) را به عنوان اسوهای نیکو یاد نموده است که همگان باید به آن حضرت تأسّی نمایند: «لَقَدْ کَانَ لَکُمْ فِی رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ؛ (احزاب/۲۱)به یقین برای شما، در زندگی رسول خدا الگوی نیکویی است". همچنین خداوند درباره آن رسول گرامی میفرماید: «وَإِنَّکَ لَعَلی خُلُق عَظِیم(قلم/۴ )به یقین تو اخلاق عظیم و بزرگی داری." همچنین در آیهای دیگر، خداوند مؤمنان را امر کرده است که از دستورات نبی اکرم (ص) پیروی کرده، فرامین او را به جای آورند و آنچه را از آن باز داشته است، رها سازند: "وَ مَا آتَاکُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَ مَا نَهَاکُمْ عَنْهُ فَانتَهُوا"(حشر/۷) در آیه دیگری اشاره نموده است: "وَ أَطِیعُواْ اللّهَ و َالرَّسُولَ لَعَلَّکُمْ تُرْحَمُونَ:"(آل عمران/۱۳۲)و از خدا و رسول اطاعت کنید، باشد که مورد رحمت قرار گیرید.
#جهاد_روایت
#پویش_نوشتن
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI
.
🔅 لبخند بزن
✍نجمه صالحی
امام صادق عليه السلام میفرمایند : هر كه به چهره برادر خود لبخند زند، آن لبخند براى او حسنهاى باشد.(الكافي : 2/206/1 .)
امروز که میلاد پیشوای ششم ما، صادق آل محمد (علیهماالسلام) است، چه خوب خواهد بود که حداقل به یک حدیث امام علیهالسلام عمل کنیم.
گاهی انسان به یک مکان جدید یا موقعیت جدید وارد میشود، بخاطر ناآشنایی با محیط نگران است، اما به محض ورود و دیدن لبخند یک نفر، تمام یا حجمی از آن نگرانیها کاسته میشود. تصور کنید این لبخند در موقعیت نگرانی حال عزیزان در مطب دکتر یا بیمارستان یا ...باشد!
بارها شنیدهایم که روی گشاده، خاطرهی خوب در ذهنها ثبت میکند، هر چند شاید این لبخند چند ثانیه طول نکشد؛ اما خاطره آن جاودان است.
هدیه دادن یا سخاوتمندی همیشه به بخشش مال و مادیات نیست، گاهی بذل یک لبخند اثرگذارتر است! در بذل لبخند سخاوتمند باشیم تا یک تیرو دو نشان شود، هم دوستیها زیادتر گردد و هم حسنهای، ذخیره آخرت!
#خوشرویی
#امام_صادق
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI
.
عرصهی تبلور ارزشها
✍پروین صادقی منش
#بخش_اول
از عرصه هایی که از نظر قرآن کریم و روایات اهل بیت(علیهمالسَّلام)، ارزش های اخلاقی در آن تأثیر ویژه دارد، عرصه جهاد و دفاع است.خداوند دراین آیه با معرفی روحیّات دشمنان ، با همه مومنان اتمام حجت کرده است. "يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا لا تَتَّخِذُوا بِطانَةً مِنْ دُونِکُمْ لا يَأْلُونَکُمْ خَبالاً وَدُّوا ما عَنِتُّمْ قَدْ بَدَتِ الْبَغْضاءُ مِنْ أَفْواهِهِمْ وَ ما تُخْفي صُدُورُهُمْ أَکْبَرُ قَدْ بَيَّنَّا لَکُمُ الْآياتِ إِنْ کُنْتُمْ تَعْقِلُونَ (آل عمران/۱۱۸)
اى كسانى كه ایمان آورده اید! از غیر خودتان همراز نگیرید. آنان در تباهى شما كوتاهى نمىكنند، آنها رنج بردن شما را دوست دارند. همانا كینه و دشمنى از (گفتار) دهانشان پیداست و آنچه دلهایشان در بردارد، بزرگتر است. به تحقیق ما آیات (روشنگر و افشاگر توطئه هاى دشمن) را براى شما بیان كردیم اگر تعقّل كنید."
همچنین در آیه دیگر دستور جنگ وجهاد میدهد چرا؟؛" قَاتِلُوا الَّذِینَ یَلُونَکُمْ مِنْ الْکُفَّارِ وَلْیَجِدُوا فِیکُمْ غِلْظَةً.(توبه/۱۲۳) با کافران که نزدیک شما هستند کارزار کنید و باید که در شما شدت را بیابند".تا دشمن با دیدن اقتدار و شدت شما فکر تجاوز را از سر بیرون کنند.
در آیه بعد به عنوان تاکید و توضیح مىفرماید" کسانى که ایمان آوردند، و هجرت نمودند، و در راه خدا با مال و جان خود جهاد کردند، اینها در پیشگاه خداوند مقامى برتر و بزرگتر دارند" الَّذِینَ آمَنُوا وَ هاجَرُوا وَ جاهَدُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ بِأَمْوالِهِمْ وَ أَنْفُسِهِمْ أَعْظَمُ دَرَجَةً عِنْدَ اللَّهِ"(توبه/۲۰)
حال به نمونه هایی از دستاوردهای ارزشمندِ جهاد و دفاع مقدس اشاره کنیم:
آموزه های دینی علاوه بر این که جهاد و دفاع مقدس را از کارهای بسیار ارزشمند و مهم بر میشمارد و با تشویق و ترغیب، شوق واشتیاق دفاع در برابر بیگانگان مهاجم را در جان مؤمنان بر میانگیزد، از ارزشهای اخلاقی متعددی یاد میکند که اگر مؤمنان به آن ها پایبند باشند از آزمون جهاد و دفاع، سرافراز بیرون میآیند و علاوه بر این که رشد معنوی و کمال آن ها تسریع مییابد؛ دشمن نیز ناکام می ماند؛ به تعبیر دیگر قرآن کریم برای رزمندگان اسلامی صفات اخلاقی و ویژگی هایی را بیان میکند تا مردم با دانستن آن ها کیان خویش را در برابر بیگانگان حفظ کنند و خود نیز از این رهگذر به رشد معنوی برسند.دفاع مقدس بهترین فرصت را برای حاکمیت ارزش های مطلوب و ارائهی معیارهای متعالی جهت راهنمایی و هدایت رفتار و کردار آحاد جامعه فراهم ساخت و هم چون نیرویی قوی، تکامل بخشِ ارزشهای معنوی بود؛ ارزش هایی که به واسطهی اعتقادی شمردن امر دفاع، بروز یافت و بالنده شد وموجبات سامان بخشیدن زندگی فردی و اجتماعی و وحدت همگانی را به وجود آورد.
ارزشهای دفاع مقدس بخشی از ارزشهای اجتماعی در جامعهی اسلامی ایران هستند که در مقطع زمانی خاصی به عنوان ارزش مطرح شده و حال با گذشت زمان، اهمیت و حفظ آن ها بر همهی گروهها واجب میگردد.
جنگ تحمیلی تنها یک نبرد سیاسی و منطقه ای نبود، دفاع مقدس از مرز یک رخداد تاریخی عبور کرده و اکنون به عنوان یک نهاد پویا مطرح است که با گذشت زمان وقایع تازهای از دل آن به نمایش گذاشته میشود. در آسیب شناسی برخی مشکلات کنونیِ جامعه، با مشکلاتی مواجه می شویم که بازشناسیِ فرهنگِ آن دوران، میتواند در کاهش آن موثر باشد؛ در هشت سال دفاع مقدس موضوعات متنوع از جمله چگونگی زندگی مردم در شرایط دشوار، نبود شکاف و روزنه های فرهنگی و اجتماعی، افزایش مهرورزی و فداکاری، روحیه کار جمعی، آرمانگرایی و همیاری اجتماعی هر کدام قابل تحلیل و موشکافیِ رفتار اجتماعی است. امام خمینی "رحمة الله عليه" ، شکوه، حماسهی حضور هماهنگ و هم گرایی مردم در جنگ را چنین وصف می کنند: «ما مواجه هستیم با یک ملتی که همه چیز خودش را در طبق اخلاص گذاشته است و برای اسلام دارد صرف می کند. جوان ها را می دهد. جوان ها جان خودشان را می دهند. زن ها، جوان های عزیز خودشان را می دهند و با آن شور و شعف، آن ها به میدان می روند و مردم با آن شور و شعف، در جبهه و خارج جبهه، دارند فداکاری میکنند» (صحیفه ی نور، ج۲۰، ص۴)
🍃ادامه دارد
#جهاد_روایت
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI
.
عرصهی تبلور ارزشها
✍پروین صادقی منش
#ادامه
یکی از ثمرات در دفاع مقدس فرهنگ شهادت است؛ جوانان و رزمندگان اسلام در دفاع از کیان وآیینِ خود، با از خودگذشتیها و ایثارگریهای خود، آیین و مرامی را بنیان نهادند که ایثار و شهادت به عنوان فرهنگی ارزشی و ارزشی فرهنگی، همه جریانها و مسائل دیگر را تحت الشعاع قرار داد؛ و زمینه ساز فرهنگ مقدسّی شد که راه اتّصال به ملکوت را هموار کرد.
از نتایج مهم دیگرِ این رویداد مهم، نقش آن در توسعه سیاسی بود؛ به سبب آنکه، ضرورت اجتناب ناپذیر هر توسعهای، عبور از بحرانها است و جنگ، با شرایط دشوارش، یکی از بحران هایی بود که نظام ما با عبورِ دشوار از آن، زمینه توسعه همه گیر اجتماعی، سیاسی و فرهنگی را فراهم آورد. دفاع مقدس روح اسلام انقلابی را زنده کرد و با حرکتی انقلابی، اسلام انقلابی و اصیل تحقق یافت. رهبر معظم انقلاب دفاع مقدس را برههای مهم و برجسته از تاریخ ایران خواندند و افزودند: "اگر جوانب مختلف و معنادار آن مقطع اساسی و عوامل پیروزی ملت در جنگ تحمیلی به نسلهای پی در پی جوان شناسانده شود، کارهای بزرگ کشور به پیش خواهد رفت که در این زمینه خیلی کار شده اما برای تبیین ظرافتها و جزئیات حیرتآور دفاع مقدس، کارها باید صد برابرشود."
بیانات در دیدار پیشکسوتان و فعالان دفاع مقدس و مقاومت(۲۹/شهریور/۱۴۰۲)."
🍃پایان
#جهاد_روایت
#پویش_نوشتن
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI
.
مسجد، بستری برای تربیت نسل تمدنساز
✍صغری راضی
#بخش_اول
مسجد در اسلام از جایگاه بالایی برخوردار است. اولین اقدام پیامبر پس از هجرت از مکه به مدینه، ساخت مسجد بود؛ این اقدام پیامبر خود گویای این مطلب است که، مسجد بستری تمدنساز و انسانساز است. بستری که قرار است تجمع و تجلیگاه قدرت مسلمانان باشد. پیامبر با این اقدام خود، فرهنگ مسجدمحوری را پایهگذاری کردند؛ مسجد به عنوان کانون و محلی قرار داشت که همهٔ ابعاد زندگی مسلمانان در شرایط های مختلف، اعم از جنگ و صلح، پیمان بستن، گردهماییها پیرامون این مکان مقدس جریان داشت. مسجد تنها محلی برای به پاداشتن نماز نبوده؛ بلکه از آنجاکه فعالیتهای بسیاری در آن متمرکز میشد، نقشی به غایت مهم داشت. مسجد محل گردهمایی مردم، استقبال از فرستادگان دیگر بلاد، دیدار اصحاب، محل برگزاری حلقه های عبادت و علم آموزی و به طور کلی کانونی برای انجام امور بسیار مهم بوده است.
از دیرباز ائمه نسبت به ارزش این مکان اهمیت بهسزایی قائل بودند؛ تا آنجا که به ذهن این گمان میرود که مسجد همواره محل قدرت گرفتن تشیع بوده؛ البته در واقعیت هم همین است. چراکه خود ائمه مهمترین نشستهای خود را در این مکان قرار میدادند. امام صادق (علیهالسلام) و امام باقر(علیهالسلام) جلسههای علمی و عقیدتی خود را در مسجد و نیز امام رضا (علیهالسلام) مناظرات علمی خود را در آنجا انجام میدادند. فعل امام معصوم حکایتگر این مطلب است که، مکانها در تربیت چند بعدی انسانها نقش مهمی دارند. البته روایات در فضیلت و اهمیت مسجد بسیار است مانند این روایت از پیامبر گرامی اسلام (صلیالله علیه و آله) «مَنْ مَشی إلی مَسْجِدٍ مِنْ مَساجِدِ اللّهِ، فَلَهُ بِكُلِ خُطْوَةٍ خَطاها حَتّی یَرْجِعَ إلی مَنْزِلِهِ، عَشْرُ حَسَناتٍ، وَ مُحِیَ عَنْهُ عَشْرُ سَیِّئاتٍ، وَ رُفِعَ لَهُ عَشْرُ دَرَجاتٍ.» «هركس به سوی مسجد گام بردارد در برابر هر گامی ده حسنه برایش ثبت و ده گناهش پاك و ده درجه و منزلت او (در بهشت) بالا میرود». (وسائل، ج ٣، ص ٤٨٣). و امام صادق (علیهالسلام) میفرماید: «لَا یَرْجِعُ صَاحِبُ الْمَسْجِدِ بِأَقَلَّ مِنْ إِحْدَی ثَلَاثِ خِصَالٍ: إِمَّا دُعَاءٌ یَدْعُو بِهِ یُدْخِلُهُ اللَّهُ بِهِ الْجَنَّةَ وَ إِمَّا دُعَاءٌ یَدْعُو بِهِ فَیَصْرِفُ اللَّهُ عَنْهُ بَلَاءَ الدُّنْیَا وَ إِمَّا أَخٌ یَسْتَفِیدُهُ فِی اللَّهِ».«کسیکه اهل مسجد باشد حداقل یکی از این سه بهره نصیب او میشود: دعائی که خدا او را سزاوار بهشت کرده، بلائی که از او دفع شده یا یک برادر دینی قسمت او شده که برای رضای خدا از او بهرهمند میشود». (وسائل الشیعه، ج 3، ص477)
طبق روایات امامان معصوم (علیه السلام) پایان دوران ظلم و کفر از مسجد و آغاز دوران ظهور تمدن عظیم الهی از کنار مسجد خواهد بود، به اینصورتکه پایان حیات ابلیس از کنار قبةالصخره واقع در مسجدالاقصی و اعلام ظهور منجی عالم، امام زمان (عجل الله فرجه) از کنار بیتالحرام خواهد بود. در صفحه 331 کتاب کمالالدین و اتمامالنعة شیخ صدوق از امام باقر(علیه السلام) روایت شده است: «فَإِذَا خَرَجَ أَسْنَدَ ظَهْرَهُ إِلَى الْکَعْبَةِ وَ اجْتَمَعَ إِلَیْهِ ثَلَاثُمِائَةٍ وَ ثَلَاثَةَ عَشَرَ رَجُلًا وَ أَوَّلُ مَا یَنْطِقُ بِهِ هَذِهِ الْآیَةُ بَقِیَّتُ اللَّهِ خَیْرٌ لَکُمْ إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنِینَ( هود: 88) ثُمَّ یَقُولُ أَنَا بَقِیَّةُ اللَّهِ فِی أَرْضِهِ وَ خَلِیفَتُهُ وَ حُجَّتُهُ عَلَیْکُم؛ «هنگامی که (قائم ما) خروج کند، پشت به دیوار کعبه میزنند در حالی که 313 تن از مردان دورشان را میگیرند و اول چیزی که میگوید این آیه است: بَقِیَّتُ اللَّهِ خَیْرٌ لَکُمْ إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنِینَ. سپس میگوید من بقیتالله در زمین خداوند و خلیفه و حجت او بر شما هستم». پس به عبارتی، ابتدای اعلام ظهور امام زمان(عج) در کنار مسجدالحرام، به عنوان پرفضلیتترین مسجد رقم خواهد خورد.۴_اما چه شد که این مکان از آن منزلت الهی، به عبارتی با عملکرد ناقص انسانهای عصر حاضر قوس نزولی رو در پیش گرفته؛ و از مسجد به نمازخانه تغییر ماهیت داده است؟ در اکثر مساجد برنامهای برای تربیت نسلی که قرار است تمدن اسلامی با پرورش آنان صورت بگیرد، وجود ندارد.چرا کودکان مظلومترین افراد در مساجد هستند؟ معمولاً در برنامهریزیهای کلان مساجد از سوی روحانیت و هیئت امنا، برنامهٔ ویژهای برای این قشر وجود ندارد؛ و بالعکس شاهد رفتارهای ناملایم از سوی برخی نمازگزاران نسبت به فعالیت و حضور کودکان در مسجد هستیم. در بحث تربیت دینی که بخش مهمی از حوزهٔ تربیت است، محیط غنی یکی از راهگشاترین راهبردهای تربیتی است. در محیط غنی اصطلاحاً افراد نیاز به آموزش مستقیم ندارند؛ و خود محیط غنی سرشار از آموزههای تربیتی است.
🍃ادامه دارد
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI
.
مسجد، بستری برای تربیت نسل تمدنساز
✍صغری راضی
#بخش_دوم
در این محیط افراد و کودکان که [عقبهٔ] مسجد هستند از طریق بصری و تجربی، بخش مهمی از ارزشهای دینی به آنان منتقل میشود. تک تک افراد هستهٔ حزبالله جامعهٔ اسلامی در رونق دادن مسجد و برگرداندن آن به عنوان اجتماعیترین لایهٔ حضور اقشار مختلف با سنهای متفاوت، نقش پررنگی دارند؛ علیالخصوص روحانیت. سبکانگاری نقش تربیتی مسجد، از سوی روحانیت که از افراد اثرگذار در مسجد است؛ باعث گسستگی اهداف عالیهٔ آن که شامل زمینهسازی تربیت انسان در همهٔ ابعاد دینی و تربیت نسل اثرگذار برای تمدنسازی است، میشود. چراکه «مسجد پایگاه است و این پایگاه بر محور ذکر و نماز است؛ نهفقط پایگاه برای فلان مسئلهی اجتماعی، [بلکه] مسجد میتواند پایگاه همهی کارهای نیک باشد؛ پایگاه خودسازی، انسانسازی، تعمیر دل و تعمیر دنیا و مقابلهی با دشمن و زمینهسازی برای ایجاد تمدّن اسلامی و بصیرتافزاییِ افراد». (۳۱/مرداد/۱۳۹۵)
«پیامبر عظیمالشأن اسلام محور اساسیترین فعالیتهای آن زمان را مسجد قرار دادند. در مسجد، پیغمبر اکرم (صل الله علیه و آله وسلم) نمیرفت فقط نماز بخواند و بیرون بیاید؛ کاری که برای اجتماع پیش میآمد و مهم بود، صدا میزدند: اَلصلوٰةُ جامِعَة؛ بروید به سمت محل صلات.» (۳۱/مرداد/۱۳۹۵)۵_آیت الله خامنهای هم نسبت به حضور پر رنگ جوانان در مسجد تعابیر زیبایی دارند، ایشان میفرمایند: «بایستی برای جوانها جایگاه خاص در مسجد ایجاد کرد؛ یعنی واقعاً باید برای جذب جوان برنامهریزی کرد. اینکه جوان مسجد را خانهی خود و جایگاه خود بشناسد و به آن اُنس پیدا کند و رفتوآمد پیدا بکند، خیلی برکات دارد».(۳۱/مرداد/۱۳۹۵)
حضور جوانان در مسجد به عنوان نیروی پیشران انقلاب ملزم به مقدماتی است، که این مقدمات شامل حضور او به طور مستمر در مسجد، و داشتن خاطرهٔ خوب از دوران کودکی او در این محیط است. دائما فریاد بر سر جوانان میکشیم که چرا در مساجد حضور ندارند، اما خود برای عدم حضور آنان از یکدیگر سبقت گرفتهایم. اجتماع نقیضین هستیم. از طرفی مانع حضور کودکان در مسجد هستیم و هیچ برنامهای برای حضور آنان نداریم و از طرفی نالهٔ هجرت نسل جوان از مسجد سر میدهیم. واضح است کودک امروز، جوان فرداست؛ و جوان امروز همان کودک دیروز است که مدام برای عدم حضور او در مسجد به دنبال توجیهات دینی بودهایم. زمانی که کودک بود و نهال ایمان او آماده آبیاری بود مسبب انزجار او از مسجد شدهایم، اما امروز طلبکار عدم حضور او در مسجد هستیم.
🍃ادامه دارد
#جهاد_روایت
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI
.
مسجد، بستری برای تربیت نسل تمدنساز
✍صغری راضی
#بخش_سوم
اکنون باید به این باور برسیم که عدم حضور شادیآفرین این مخلوقات معصوم در مساجد برای تربیت جوان انقلابی در آینده خطرناک است. به عبارتی مسجدی که در آن کودک نباشد، آن مسجد عقبه ندارد. راهکارهایی برای آشتی دادن و ایجاد پیوند بین نسلهای جدید و مسجد وجود دارد و میتوان تدابیری اندیشید. به عنوان مثال میتوان مسجد در هستهٔ مرکزی هیئت امنای خود افرادی را داشته باشد که دارای نظریه در جهت آشتی بین نسل کودک و نسل جوان، با مسجد باشند. از بهترین کارها در راستای این هدف میتوان به برگزاری برنامههای مستمر اردویی، زیارتی اهتمام ویژهای داشت. اثرگذاری روی این نسل از طریق اردوهای زیارتی و سیاحتی که مسجد بنیانگذار آن است، بسیار تاثیرات مثبتی در جهت ایجاد خاطره نسبت به این مکان دارد. بهتر است بخش اعظم برنامههای فرهنگی و معنوی مساجد در راستای پرورش نسل انقلابی و مومن و با بصیرت برای آینده انقلاب باشد. بسیار خوب است که مسجد برای ارتقا کیفیت برنامههای خود در جهت ایجاد فضای مناسب تربیتی از متخصصان و روانشناسان در این حوزه کمک بگیرد؛ و جلسات ماهانه با این افراد داشته باشد. به راحتی دو واژهٔ ایجاد محل آرامش برای نمازگزار در جهت حضور قلب و ذهن در نماز؛ و حضور کودکان در این محل قابل جمع است و هیچ دوگانگی بین این دو عبارت وجود ندارد. برای این کار بهتر است مساجد دارای اتاقبازی کودک باشند. این اقدام از بزرگترین اقدامها در جهت جذب کودکان به مساجد است. از دیگر برنامههایی که برای تربیت جوان بصیر و انقلابی میتوان پیشنهاد داد، این است که جلسات رفع شبهه و جلسات آزاد گفتگو را مهیا کرد. و بهترین زمان اجرای این برنامهها، مراسمات مخصوص اهل بیت است. چراکه این مراسمات است که به خاطر متصل به اهلبیت دارای ظرفیتهای عظیم است. ۷_نباید بگذاریم ماشین زمان خاطرهٔ روزهای اول انقلاب را که در آن دوران، جوان اول مسجدی میشد و بعد هیئتی میشد و بعد مقاومتی میشد، از یاد ما ببرد. آری مسجد پل عروج جوانان اول انقلاب و محل سرازیرشدن آنان به سوی جبهههای دفاع مقدس بود. ما خواهان برگشتن ماهیت مسجد به عنوان مرکز مقاومت و هستهٔ مرکزی آموزههای دینی هستیم. ما مطالبهٔ انقلاب مساجد را در جامعه داریم.
نباید گذاشت یکی از بهترین محیطهای انتقال ارزشها در جهت تربیت کودک به راحتی دچار غفلت شود. که اگر این چنین شود، و حضور آنان در مساجد محو شود، مسجد دیگر عقبهای نخواهد داشت. بیایید مساجد را دریابیم، و برای رونق گرفتن آن هماندیشی کنیم.
🍃پایان
#جهاد_روایت
#پویش_نوشتن
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI
#تسلیت به استاد حسن طاهری، مدرس یادداشت نویسی
مجلس فاتحه مادر شهید محسن طاهری و استاد حسن طاهری در قم برگزار میشود.
🔸مراسم هفتین روز: جمعه چهاردهم مهر از ساعت 15:30 تا 17
بر سر مزار این مادر شهید، باغ بهشت قم
#شهدا
#مادر_شهید
#نویسندگان_حوزوی
@HOWZAVIAN
.
سلام حاج نادر!
فاطمه میریطایفهفرد
مهر که به نیمه میرسد حال و هوای شنیدن رشادت شما به سراغم میآید.
مگر میتوانم فراموش کنم مردانگیات را؟! این استفهام تا ابد برایم انکاریاست.
هرگز فراموش نمیشوی، تا وقتی خلیجفارس هست، تا وقتی جزیرههای کوچک و بزرگ ایرانی هست، هستی و میمانی در اندیشه ما، تو و دوستانت. دوستانی که بسان تو، شیر مردان پیکار با خودِ شیطان بودند، دوستانی همانند بیژنگُرد، انگار بیژن از دل شاهنامه بیرون جسته و رخشِ رستم را زین کرده و پا در رکاب گذاشته و آمده همپای تو به مصاف برود، مصاف کسی که حرف اول را میزند در خباثت و پلیدی.
حاج نادر نمیدانم مکه رفتهای یا نه، اما دوست دارم حاج نادر صدایت کنم، من مکه نرفتهام، ولی بوشهر آمدهام، خلیجفارس را دیدهام، شرجی هوای ساحل را حس کردهام، معنی نیلگون را در کنار ساحل خلیجفارس فهمیدهام، قایق موتوری هم سوار شدم، عجب ابهتی دارد این دریا، عجب شکوهی و عجب غروبی.
چه غروبی میشود که مثلاً کنار ساحل جزیره فارسی باشی بعد از کلی جدال با عین جنایت، بروی تا برای نماز آماده شوی، آنوقت وقت رسیدن به آرزوهاست...
حاج نادر میدانم اگر الآن اسم خلیج همیشهفارس میآید و دلمان غنج میرود، بهخاطر دلاوری پهلوانانی از جنس توست.
پهلوانانی که آنقدر درست جنگیدند، آنقدر خوب جنگیدند که دشمن را بیتاب انتقام کردند. میخهای دستت، حجت مظلومیت توست، میخهای دستت، حجت خباثت دشمن توست، من به مظلومیت و اقتدار تو مؤمنم.
حاج نادر! کاش حیات زمینی داشتی و شکوه ایرانمان را میدیدی، الآن هم تحریم میشویم، ولی میجنگیم، با ادوات جنگی ساخت ایرانمان و ایمان فرزندانی از جنس تو.
تا شرک و کفر هست مبارزه هست و تا مبارزه هست ما هستیم، این را امام یادمان داده.
راستش را بخواهی از تحریمِ ما خسته شدهاند، یا شاید دیگر چیزی برای تحریم پیدا نمیکنند.
حاج نادر حال دلمان خوب است اما غصه داریم، برای فرزندانی از این سرزمین که با شما آشنا نکردیم، از جنگ نگفتیم، از خوبها و خوبیهایشان نگفتیم. حاجی نگران این روزهای ما نباش، یاد گرفتهایم صبور باشیم و شجاع.
یاد گرفتهایم که هیچ دستی جز دستان زنان و مردان این سرزمین نمیتواند گرهگشا باشد.
حاجیِ دهه چهلی، دهه هشتادیها و نودیها از جنس خودتان هستند، ایران شیربچه زیاد دارد. حاجی خیالتان راحت! مواظب وطن هستیم. حاجی به لحظه مظلومانه شهادت شما در جزیره فارسی قسم، ما ایستادهایم، ایستادهایم به پای هرآنچه شما خون دادید.
حاجی میدانیم دریغ است ایران که ویران شود. مطمئن باش نمیگذاریم ایرانمان، کنام پلنگان و شیران شود.
حاجی حاجی بگوشی؟!
ما گوشمان به لبان نایب حضرت روحاللهاست. ما دلمان گرم است به تدابیر ایشان.
حاج نادر ما هم مثل شما حرص دشمن را درمیآوریم، خستهاش میکنیم. حاجی داریم برای خواندن نماز در مسجدالاقصی آماده میشویم. چقدر جای شما خالیاست!
حاجی میدانم روزیخور خوان اباعبدالله هستید، برای ما هم دعا کن، دعا کن پاسدار خون شما باشیم.
مرگی بسان مرگ شما آرزوی ماست. دعا کن در دنیای بیرحم بیخبریها، تلف نشویم. دعا کن برای ما، قرار گذاشتهایم، زمینه ساز ظهور مهدی موعود باشیم.
متن در خبرگزاری رسمی حوزه 👇
https://hawzahnews.com/xcsKQ
#جهاد_روایت
#شهید_نادر_مهدوی
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI
.
🌸تربیت آسان
✍زهرا نجاتی
برای اغلب پدرو مادرها پیش آمده که با درخواستهای پی در پی فرزندانشان، مواجه شوند و رویکردهای مختلفی در قبال این موضوع دارند.
عدهای گمان میکنند محرومیت همیشه ضعفآفرین است و عده کمتری خودشان را ملزم به مخالفت با فرزندشان میدانند که البته خیلی زود با لجبازی کودک مواجه میشوند.
اما موضوع این است که در روانشناسی اسلامی،درمواردی که فرزند خلاف میل پدر ومادرخواسته یا مخالفتی دارد، تا پنجاه درصد باید بر اساس تغافل عمل کرد.
اگر دلیلی محکم، برای مخالفت وجود نداشته باشد و ضرر تربیتی یا جسمی برای فرزند وجود ندارد، میشود با آن راه آمد. اگر"شتردیدی، ندیدیهای" پدر و مادر،پاسخگو نبود، وارد مرحله بعد برخورد، یعنی سی درصد جا به جایی میشویم. تکنیک «جا بهجایی» یعنی به جای چیزی که کودک به غلط به آن اصرار دارد، پیشنهاد دیگری مطرح کنیم. مثلا به جای «خوردن بستنی در هنگام سرماخوردگی کودک»، به او «خرید کلوچه» را پیشنهاد دهیم.
نکته بسیار مهم،عمل به وعدههای پدرانه و مادرانهمان است چرا که کودکان ما را خدای خودشان میبینند و اگر زیر قول و حرفهایمان بزنیم، راجع به خداوند هم در بزرگسالی، بدگمان خواهند بود و وعدههای او را جدی نمیگیرند.
اگر در بخشی از موارد، جابهجایی پاسخگو نبود، وارد فاز سوم، یعنی "ناکامی بهینه" میشویم.
نکته خیلی مهمی که بعضی پدر و مادرها را به اشتباه انداخته و به خصوص در مورد تهیه گوشی و در اختیار قرار دادن فضای مجازی شده، این است که اغلب تصور میکنند فرزندانشان در صورت ناکامی، افسرده و آسیبپذیر میشوند. در حالی که واقعیت این است که این بیست درصد "ناکامی بهینه" در واقع مانند واکسناسیون عمل و فرزندان را از ناکامیهای جدی در آینده حفظ میکند.
تنها نکته مهم در قبال این ناکامی، «همدلی» است. پدر و مادر باید بیاموزند علاوه بر اینکه به صلاحدیدشان در الگوی تربیت مقتدرانه، عمل اما از گریه بیش از حد فرزندشان بر اثر ناکامی جلوگیری میکنند و البته راه این جلوگیری قطعا کوتاه آمدن نیست، بلکه در آغوش گرفتن و ابراز کلامی مانند؛"آخی پسر عزیزم، دختر گلم، عیب نداره" میتواند ناکامی بهینه را کاملا تضمین کند.
دلیل اشتباه بودن سیاست:"بذار اونقدر گریه کنه تا گریش بند بیاد"، مدار "اچ پی،آی"یا همان مدار اضطراب است که از هیپوتالاموس مغز به غده هیپوفیز و غدد فوق کلیوی، امتداد دارد. این مدار اگر در کودکی دچار اضطراب بیش از حد شود، مدار را تبدیل به زنگ خطر معیوب و حساس میکند. به طوری که در آینده موجب اضطراب دائمی در فرد میشود.
حواسمان باشد ۸۰ درصد از مغز، زیر سه سال شکل میگیرد، هرقدر بتوانیم به سلامت صحیح این دوره،کمک کنیم کودکانی سالمتر در روح و روان، خواهیم داشت.
تربیت آن قدرها هم پیچیده نیست، کافی است کمی عالمانهتر به آن نگاه کنیم.
#امام_زمان
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI
.
«وطنخوار»
✍طیبه فرید
سمت چپ پایین لبش، خال سیاه داشت، من میگویم خال سیاه تو بگو چاه نفت.ردختر ایران خوشگل بود؛ اما بختش بلند نبود.به زور شوهرش دادند به غریبهها، به راه دور. ابرو کمانِ پیشانی سیاه.
ممد رضا چطور دلش آمد کسی نفهمید اما رعیت می گفتند مرض خونی داشت. مرضی که بابای دیلاق آسمان جُلّش هم گرفتارش بود.بابای بابایش هم!شاهانه تکیه داده بود روی تخت و باد انداخته توی دماغش و با ان صدای نخراشیده گفته بود: بحرین دختری بود شوهرش دادیم،رفت پی کارش.مثل دخترهایی که پدرش شوهر داده بود، رفته بودند پی کارشان.
هفده تیرِ چهار سال قبل از جنگ دوم جهانی را یادتان نمی آید.رد سیاه سرانگشت خشنِ مردانه ای افتاده بود روی صورت ایران. پیشانیاش و گونههایش زخم و زیل بود.بوی خون تازه پیچیده بود توی هوای سعدآباد*.از ملازم های کاخ صدایی در نمی آمد.شاه آب نطلبیده را ریخته بود توی حلق ملت.وقتی همه خواب بودند.شاعر شاید یادش افتاده بود به اتفاقات آن روز وقتی گفته بود:
«آب نطلبیده همیشه مراد نیست
گاهی بهانه ایست که قربانی ات کنند.»
یکی را مُثله کرده بودند!روی همان میزی که سه طرفش وزرای ترکیه و عراق و افغانستان توی صندلی های نرمشان فرو رفته بودند.شاهی که زورش می آمد نان شب رعیت را بدهد، شاهی که باغات و مزارع شمالی ها را مفت از چنگشان در آورده بود، شاهی که جان به عزراییل نمی دادتکه ای از بهشت « آرارات» را بخشید به ترک ها،«دشت ناامید» را به افغان ها، ونصف« اروند» هم مفت چنگ عراقی ها.
کسی نگفته بود چه خبر است،یک کم آرامتر ببخش،ارث بابایت که نیست،دل و قلوه وطن است.ای امان از رعیت بی نوا!
.پهلوی ها نسل اندر نسل دست بِده داشتند از کیسه سوراخ رعیت.رضا ماکسیم خاک می داد. بابایش عباسقلیِ روایت سلطان تراریخته، دخترهای بدبخت گرجی را به دربار ناصری؟! بعضی مرض ها توی خون آدمست.مثل آهن و منیزیوم و قند و چربی!ممدرضا پا گذاشته بود جای پای ماکسیم رضا و عباسقلی.
بیچاره رعیتِ جزیره که شب کنار ساحل پلاس بودند که شاید لنجی، قایقی چیزی بیاید و برگردند پشت مرزهای خلیج که ایرانیتشان پایمال نشود.
معلوم نیست اجداد رعیت، آقاجان ها و خانم جان هایشان چه خیری از تخم و ترکه عباسقلی دیدند که امروز بعضی نوه نبیره هایشان که یک خط، قصه جولان دادنِ پالانی ها را نخواندند می گویند شادی توی روحت رضاخان!انگار حواسشان نیست اگر تقدیر این ها را نکرده بود توی گونی!نه ببخشید!اگر تقدیر اینها را نریخته بودشان بیرون مملکت،از خلیج تا خود پایتخت را بخش و بهر می کردند بین غریبه ها.
القصه.... خباثت اجدادی اثرش را توی نسل آدم نشان می دهد،ممدرضا مبتلا بود.
گروه خونیِ مایع توی رگ هایش سلطانی بود.پهلوی ها،قاجارها و....اندازه سلطانی نبودند.سلطنت حق اولیا بود، اما به ناحق افتاده بود توی وتر و ورید نا اهل ها.
پ. ن: در هفدهم تیر سال هزار و سیصد و شانزده مصادف با اواخر پهلوی اول طی معاهده ننگین سعد آباد سه ناحیه جغرافیایی ایران به کشورهای عراق، افغانستان و ترکیه واگذار گردید.
#جهاد_روایت
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI
.
بهانهی جدید دیدار
✍ راضیه کاظمی زاده
چند سالی است که دیگر تنها بهانهی ما برای سفر به کرمان فقط دیدار با اعضای خانواده نیست؛ ما بهانهی جدیدی برای آمدن به وطنمان داریم که در کنار انگیزه و شوق دیدار با خانواده ما را همراهی میکند و هر بار ما را به وجد میآورد. آری آن بهانهی دیدار « سردار دلهاست » ، او که تا زنده بود خودش را وقف انقلاب و اهداف آن کرده بود و برای حفظ امنیت کشورش «جانش» را که بزرگترین اندوختهی هر فردی است در طبق اخلاص گذاشته بود. او که با وجود مشغلههای زیادی که داشت از افزودن به ارزشهای معنوی خود غافل نبود: دیدار با فرزندان شهدا، سر زدن به روستای اجدادیاش و رفتن به مزار والدینی که بهراستی میدانستند که چگونه باید فرزندشان را تربیت کنند. او که خودش را ملزم کرده تا هر سال در منزلش در کرمان روضهی حضرت فاطمه ی زهرا سلام الله علیها را دایر کند و خودش حضور فعال داشته باشد.
انگار او میدانست که باید رزق مادی و معنوی هر سالهاش را از روضهی مادر بگیرد و خودش را بیمه کند! او ذوب در عشق و محبت معصومین علیهم السلام بود و بزرگترین آرزویش شهید شدن در راه مکتب اهل بیت علیهمالسلام بود و در انتها به آرزوی والایش رسید.
به یاد میآورم آن روز شومی را که اخبار خبر شهادت سردار را اعلام کرد، حال عجیبی بود و نمیتوانستم این داغ بزرگ و غم بیانتها را بپذیرم، در دل خدا خدا میکردم که این خبر اشتباه باشد و منتظر نقض آن بودم.
اما اینگونه نبود ... آنچه که از آن واهمه داشتم بر سرم آمده بود، شهادت سردار به اندازهای برایم دردناک بود گویا یکی از عزیزانم را از دست داده بودم! قرار شده بود پیکر حاج قاسم را در قم نیز تشییع کنند فرصت را غنیمت شمردم و با همسرم و فرزندانم در مراسم شرکت کردیم و او را با اشک و اندوه بیانتها و فراوان راهی جایگاه ابدیش کردیم.
جایگاهی که امروزه با قرار گرفتن در آنجا دلت آرام میگیرد و حس خوشایندی به سلولهایت تزریق میشود گویا تو به زیارت امام بزرگواری آمدهای!
هر زمان که به گلزار شهدای کرمان و مزار حاج قاسم مشرف میشوم، گویا روح او را در کنارم احساس میکنم، او ایستاده است در کناری تا به مهمانانش خوش آمد بگوید. او که در دوران زندگیاش تمام وجودش را وقف مردم کرده بود، حتی مرگ هم نتوانست بین او و مردمش و روحیهی فداکاریش فاصله بیندازد، چرا که مزار او تبدیل شده به مأمنی امن و آرام برای افراد مختلف با هر زبان و هر نژادی تا بیایند و درد و دلهایشان را به سردار دلها بگویند و از او یاری بطلبند و بر گردند و او نیز مانند پدری دلسوز به حرفهایشان گوش فرا میدهد و در انتها با لبخندی خاص که همیشه مهمان صورتش بود آنها را راهی میکند.
یادش گرامی و راهش پر رهرو ..
#جهاد_روایت
#حاج_قاسم
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI
.
«مهسای دیگری در کار نیست»
✍فاطمه شکیب رخ
آرایش جنگی لشکر شکست خوردهی اپوزیسیون در این روزها، آدمی را به یاد کفتارهایی میاندازد که پس از حمله گرگ ها به طعمه، به انتظار آن تکه استخوان با بوی گوشت نشستهاند!
دروغ را گفتند، بریدند، دوختند و به تن لشکر نادانها کردند!! رباتهایشان را فعال کردند تا بلکه از این خاک و خاشاک به پا خاسته، غنیمتی بدست آورند!
به قول "چرچیل" تا دنیا حقیقت را دریابد، چکمه دروغ نیمی از آن را پر کرده است!
اصلا خاصیت همین است و پذیرنده دروغ، از دریافت حقیقت محروم میشود؛ این امر از آن روست که شیاطین مدبر آن هستند و اغوا انسان را کر و کور می کند!
خالق بلند مرتبه عالم هستی و آفریننده این انسان فراموشکار، در قرآن تأکید میکند که ای بندگان من، هرگاه فاسقی برایتان خبری آورد درباره آن تحقیق کنید!
《يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنْ جاءَكُمْ فاسِقٌ بِنَبَإٍ فَتَبَيَّنُوا أَنْ تُصِيبُوا قَوْماً بِجَهالَةٍ فَتُصْبِحُوا عَلى ما فَعَلْتُمْ نادِمِينَ.》حجرات/سوره۴۹، آیه۶.
مردم ما هم تحقیق میکند اما از موتورهای جستجویی که اصل و فرع آن را سازندگان دروغ در جهان چیدهاند!
البته خوب است در پایان یادآور شویم که وزیر خارجه محترم آلمان هنوز هم توضیحی، برای توزیع بمبهای شیمیایی در جنگ تحمیلی علیه ملت ایران نداده است، در حالی که این حکومت، به جنایت علیه هزاران کرد و ایرانی در حلبچه و ایران متهم است همچنین، پروندهی فرار مالیاتی خانم بربوک، از بنگاه های اقتصادی حزب سبز آلمان در سالهای ۲۰۱۷ تا ۲۰۱۹، این سوال را در ذهن ایجاد می کند؛ کسی که نسبت به قانون کشور خویش تعهد لازم را نداشته است، چگونه اجازه اظهارنظر به خود را درباره حوادث دیگر کشورها میدهد؟!
#جهاد_روایت
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI
.
«در این حوالی»
✍زهرا نجاتی
با ترس و لرز از آنچه سر کودکش آمده تعریف میکند. گریه امانش نمیدهد. دستم را روی شانهاش میگذارم.
میگوید: راست میگویند؛ باید یاد بچهام میدادم اما از کی؟! چطور فکر میکردم هنوز زود است؟!
برایش لیوانی آب میریزم تا جرعهجرعه، آب را بین بغضهایش جا بدهد.
شروع میکنم: در این حد که شما تعریف کردید فقط کنجکاوی جنسی که اتفاقا حوالی پنجسالگی طبییعیست. مهم این است که با این کنجکاوی به شکلی برخورد کنید که هم متوجه خطر بشود، هم حریم را بفهمد، هم دچار اعتیاد یا سرکوفت و خودسرزنش گری افراطی نشود.
از طرفی در مورد همبازی بچهها دو شرط وجود دارد: اول همجنس بودن و دوم؛ هم سن بودن. جالب است در مورد این دومی، آیت الله مجتهدی حتی در مدرسه طلاب هم اجازه همنشینی و همراهی دوازدهسالهها با چهاردهسالهها را نمیدادند.
زن نگاهم میکند: ما تصمیم گرفتیم یک فرزند داشته باشیم تا بیشتر به تربیت او برسیم.
نگاهش میکنم: اگر به جای این فکر، تعداد فرزندانتان را بیشتر میکردید تا بچهها بینیاز از کوچه و همبازی، در جمع با تربیت همگون با خودتان بزرگ میشد، بهتر نبود؟!!
و نگاه خیره زن تا پشت پنجره اتاق و گلدانهای کوچک و بزرگ که مثل بک خانواده، کنار همند، امتداد مییابد.
_به هرحال، برخورد جدی با موضوع، باید به شکلی باشد که فرزند پنج سالهتان دچار کنجکاوی مجدد نشود ولی زشتی کارش را بفهمد، جملهای مثل «هیچ کس به جز مادر حق ندارد جای خصوص تو را ببیند و نباید دست بزنی» و بعد، از تکرار و یاد آوری آن پرهیز کنید؛ اما به جای همبازی ناخلف، دوستان بهتر و ثانیا همجنس و ثالثا در مکانی که خلوت و تنها نباشند، برایش فراهم کنید و از تنها گذاشتن مدت طولانی حتی نیم یا یک ساعت بدون سرکشی به آنها پرهیز کنید. اگر خواهر و برادر داشته باشد، کمک بزرگی برای نظارت و تربیت صحیح و داشتن همبازی برای فرزندتان خواهد بود.
در پایان، اوضاع جامعه با ولنگاریهای هر روزه در وضع آرایش و لباس پوشیدن زنان و مردان جامعه، بدتر میشود. یا به دنبال ترییت در محیط امن باشید، که کمتر پیش میآید و تقریبا امکانش وجود ندارد و یا با راههایی که گفتیم و حداقلیترین موضوعات دینی، روانشناسی و اوّلیات جنسی مثل همان دو نکته که عرض شد، او را واکسینه کنید.
زن کمی آرام شده بود و دیگر دستهایش نمیلرزید.
تربیت آنقدرها هم پبچیده نیست، کافی است عالمانه باشد.
#امام_زمان
#تربیت_فرزند
#جهاد_روایت
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI
💠داستان دوستی پاییز و درخت(عکس تزئینی)
✍فاطمه ابنعلی
هنگام برگریزان درختان، پرندهای که در کنج راحت شاخهها لانه ساخته بود برای پاییز مرثیه میخواند و خیال میکرد پایان درخت همینجاست. فلک زدهی از همه جا بیخبر نمیدانست درخت به این سربلندی، اصل و ریشهای در خاک دارد و این ریشهها تن باصلابت درخت را سرپا نگه داشتهاند.
پرنده کوچ میکند به کنج آرامش دیگر و درخت میماند و سرمای سخت زمستان
درختِ ریشه دار امید دارد که بهار میرسد و دوباره شکوفا میشود. او میداند باید پاییز برگریزی باشد و زمستان سختی بیاید تا بعد آن نوبت به بهار برسد. همان بهاری که نوید رویشهای نو میدهد، شاخههایش را به آسمان نزدیکتر و ریشههایش را محکمتر میکند!
اما پرنده وقتی از کوچ برمیگردد درخت را نمیشناسد! خیال میکند درخت مرده و این درختی دیگر است. بیخبر از همه جا شاخهای امن برمیگزیند و بر آن لانه میسازد.
باری!
داستان درخت و پرنده مرا یاد ساده دلهایی میاندازد که هر سال با فتنههایی که بر سر ایران میآید گمان میکنند کار تمام است و ریزشها حتما آن را از پا درمیآورد! خبر ندارند ریشههای این درخت تنومند از اعماق تاریخ تا قلبهای پاک مردم کشیده شده و گستتنی نیست. ریشههایی که با آب حیات ولایت آبیاری میشوند.
آری ریشهها زندهاند و تن زخمی درخت فردای فتنههای پاییزی و آشوبهای زمستانی التیام مییابد. بهاری که بشارت رویشهای پربارتر، ریشههای محکمتر و شاخههایی نزدیکتر به آرمانهای درخت را میدهد و درخت از «راختن» است به معنای بالا رفتن و صعود دوباره.
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI
.
«میرزا قبله ی عالم»
✍طیبه فرید
سر صبحی انیس خانم ابروهای مشکی پت و پهنش را کشیده بود توی هم و با لُپ های گل انداخته،دست به کمر بالای سر کلفت ها توی اندرونی گرد و خاک کرده بود. باد سرد آذر هو هو کنان توی حیاط می پیچید و می تپید توی چهار گوشه ی سرسرا و پلکان های اندرونی کاخِ گلستان.جلو خوابگاه، خواجه ها و پیشکارها که یک عمر برای اهالی اندرونی بساط دود و دمشان را آماده کرده بودند،حالا داشتند قلیان ها را پیاده می کردند.ان وسط مسط ها یکی دوتا از کوزه های بلورِ آبیِ منقش به تمثال ناصری، اتفاقی یا عمدی از دست کلفتی یا نوکری افتاده و کله ی همایونی و دک و پز ملوکانه رفته بود به باد فنا.وسط حیاط لاشه ی قلیان های مدل به مدل و چپق های جور واجور تلنبار شده بود. توی آن هاگیر و واگیر، سلطان صاحبقران سر رسیده بود. به جز صدای جیر جیر کفش های براق مشکی اش
صدا از احدی در نمی آمد. پیشکارها و کلفت هابه ردیف صف کشیدند و از ترسِ نگاه از حدقه درآمده و سبیل های از بناگوش در رفته اش چشم به درز سنگفرش های حیاط دوختند.نگاه شاه افتاد به بساط جلو خوابگاه، به قلیان های نقره و مرصعی که مثل اشیای بی ارزش روی هم سوار شده بودند.
انگار اتفاقات بیرون، حوادث کوی و گذر، حتی تلگراف سامرا را باد، زودتر از سلطان به اندرونی آورده بود.شیرِ نر عمارت گلستان آب دهانش را قورت داد و از انیس سوگولی خود مختارِ اندرونی پرسید:
_خانم این چه بلواییست توی اندرونی درست کردید؟
انیس هم پشت چشم نازک کرده و باد به غبغبش انداخته بود که قلیان را حرام کرده اند.
پرسیده بود:«حرام؟ کی حرام کرده؟»
انیس جواب داده بود:
_همانی که اهالی اندرونی را به شما حلال کرده!
پیش خودش گفت:«شاه ایران آمیرز ممد حسن است، که حرفش توی اندرونی ما از خود ما نافذتر است،ببین این ضعیفه چطور پیش چشم نوکرها مرا تکاند! تو هیچ پُخی نیستی ناصر.....».با انیس یکی به دو نکرد که ته مانده اعتبار صاحبقرانی اش نریزد.با سر شکستگی رد خاکستر تنباکوی کف حیاط را که می رفت تا روی پله های ورودی اندرونی دنبال کرد،رسید به آن وسط مسط ها که تکه های چشم و دماغ و سبیلش زیر دست و پای پیشکارها ریخته بود،به روی خودش نیاورد.
مخبرها گفته بودند توی شهر اوضاع بدتر از حریم سلطان است. رعیت شوریده کبریت کشیده بود زیر انبارهای توتون و تنباکو.در اندرونیِ رجال، نوکرها سرکشی کرده بودند. خبر رسیده بود که بنّا و کارگرهای عمارت امین الدوله وقتی قلیان دست متعلّقه او دیده اند کار را کنار گذاشته اند و مدعی شدند ما توی عمارتی که حرام علنی می شود کار نمی کنیم و امین الدوله مرخصشان کرده بود بروند.خبر سکه ی روی پول شدن رجال نَقل محافل بود.
میرزا نشسته بود توی سامرا، سکان مملکت را گرفته بود توی دستش.شاه قجر دست به دامان امین السلطان شد. تصمیم گرفتند چو بیندازند که کاغذ میرزا دروغ بوده شایعه است و میرزا چنین دست خطی نداده.ملت، بروید پای بساط دود و دمتان.مردم اما اهل حلال و حرام و احتیاط بودند. هجوم بردند تلگرافخانه که ته توی ماجرا را دربیاورند. شاگردهای آتش به اختیار میرزا هر چه شاه و امین السلطان رشته بودند را پنبه کردند.اخبار فتوا رسیده بود بین توده ها،در اصفهان و شیراز و تهران و تبریز رعیت بلوا کرده بودند و جد و آباد شاه را بسته بودن به فُحشیات ملوّن و خاک بر سری.خبر رسیده بود که مردم تاجران خارجی بالاخص اتباع بریتانیا را تهدید به قتل کرده اند.دیگر این قصه را نمی شد جمعش کرد.فکرش را بکن!! نیم قرن انحصار توتون و تنباکوی وطن را بدهند دست اجنبی! تا پول سیر و سیاحت شاه قجر قوانلو جور باشد.
رعیت لبریز بودند.علما بیشتر...
خیلی زود شمدهای تنباکوی خشک نشده از پشت بام ها جمع شد.ناصر این شیر بی یال و کوپال جرات نداشت توی حریم سلطانی اش چپق دست بگیرد و یا دود و دمی راه بیندازد،ضعیفه ها شِت و پتش می کردند.تنباکو یکشبه از چشم مردم افتاده بود.عینِ ناصر.تیر جناب امین به سنگ خورد.شاگرد های میرزا زودتر خبر دستخط را رساندند به مردم،دروغ و شایعه کارساز نبود. کار که از کار گذشت قبله عالم، شاه بابا خامی کرد و نایب السلطنه کامران میرزا را فرستاد میرزای آشتیانی شریعتمدار طهران را دور بزند که ای آقا اگر میرزای مُجَدّد مجتهد است خب شما چی از ایشان کمتر دارید؟چرا نظر مستقل نمی دهید!؟ ایشان تحریم کرده؟ کاری ندارد، قلمتان را بچرخانید روی کاغذ حلالش کنید. میرزای آشتیانی هم رو ترش کرده بود که....
🔗ادامه متن در صفحه نویسنده
#جهاد_روایت
#پویش_نوشتن
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI
.
به مناسبت این پیروزی"همذات پنداری"
✍نرگس سلیمانی
در لحظه سخت فیلم، همه در حال تخمه خوردن و لذت بردن هستند اما تو از شدت همذات پنداری با شخصیت اصلی، آب از گلویت پایین نمیرود و از این حال گلهمندی.
حس همذات پنداری رهایت نمیکند، او آمریکایی و تو ایرانی. مدتهاست که به این نکته فکر میکنی که چرا جلوی بلدوزر ایستاد تا خانهای ویران نشود، آن خانه نه برای او یا دوستانش بود و نه حتی در قاره محل زندگیاش.
برای همدردی با فلسطینیها یک انگیزه و مشخصه کافی است که روحیه ظلمستیزی و حق طلبی داشته باشی، اینجاست که دیگر برایت مهم نیست تا ظلم را در کدام لوکیشن بیابی و همه جا مکانی است که فرصت زیست عادلانه را میطلبد، درست مانند راشل!
تو ایران را نمیشناسی، نمیدانی که سرنوشتت شبیه حسین فهمیده ایرانیها است، او جلوی تانک ایستاد و آن را منفجر کرد تا جلوی تجاوز به خاک سرزمینم را بگیرد؛ او امامی داشت که میگفت: «راه قدس از کربلا میگذرد.»
تو زندگی را دوست داشتی، کار میکردی، با همکارانت میخندیدی، حتی دوست پسر داشتی و رقصیدن برایت هنر بود، مانند همه آنچه زندگی غربی نام دارد، اما نمیتوانستی مظلومانی را ببینی که خانهشان را ویران میکنند و آواره میشوند.
امام را نمیشناسی که میگفت: «ما مامور به تکلیفیم نه نتیجه» اما عملت امضای حرف اوست. جلوی بلدوزر صهیونیستها ایستادی تا خانهای ویران نشود اما از روی تو رد شد تا سند مظلومیت یک تمدن و خشونت و بیرحمی یک فرقه ظالم و متجاوز را به تصویر بکشی.
بیست سال از آن روزها گذشته، تو شهید شدی، در حالی که شاید حتی معنای شهادت را نمیدانستی.
#فلسطین
#شهید_راشل_کوری
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI
.
آیا تاریخ را خواهیم نوشت؟
✍زهرا مهرجویی
از دیر باز مورخانی بودند که دغدغه ثبت و نقل حوادث پیرامون را داشتند. نامهای آشنایی مانند طبری، یعقوبی، ابن اثیر و ... نوشتند هرآنچه به نظرشان مهم بود و آیندگان آمدند و نقل کردند نوشتههای آنان را .
و امروز که ما نزدیک قله رسیدیم و ان شاءالله تا فتح نهائی چند قدمی بیش نمانده ، آیا زمان به ما اجازه خواد داد که تاریخ را بنویسیم ؟
تاریخ ظهور را ؟
تاریخ آمدن منجی را ؟
آیا خواهیم نوشت: در روز... در ساعات میانی روز ، ندایی به گوش همگان رسید : " بقیه الله خیر لکم ان کنتم مؤمنین " .
راستی پس از بیعت فرشتگان، نام کدامیک از بزرگان عرصه مقاوت را خواهیم نوشت ؟
آنان که زنده بودند تا عصر ظهور یا آنان که رجعت کردند ؟
کدام شبکه خبری تصاویر قیام را زودتر مخابره خواهند کرد ؟
#جهاد_روایت
#پویش_نوشتن
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI