📌 معنای جدید هیئت و مداح
در سفر مشهد، توفیق داشتم در مراسم شهادت امام سجاد هیئت انصارالحجه شرکت کنم که به نفس مداح محبوبم حاج امیر کرمانشاهی گرم است و دورادور از #مصرف_کننده گان پروپاقرص تولیدات صوتیشان هستم.
درباره جایگاه استراتژیک هیئت انصارالحجه و امیر کرمانشاهی در مشهد میشود حرف و تحلیل فراوانی ارائه داد؛ فعلا کاری با آن ندارم.
#تجربه زیسته شرکت در این مراسم، دو #پدیدار ویژه برایم داشت:
۱.معنا و فرم جدید مداحی:
من یک انسان هیئتبرو هستم. در قم هیئتهای معروف را تجربه کردهام، اما رویدادهای جدیدی را مشاهده کردم:
الف) بعد از اتمام روضهی سخنران، یک ترک استودیویی جدید و البته زیبا (این فرش روضه) پخش شد!! و چند لحظه بعد، حاجامیر روی سن و منبر رفت. صبر کرد تا فایل تمام شد و بعد شروع کرد!!
ب) حاجامیر حین اجرای روضه، روی سن قدم میزد. از نیمههای روضه، ۱۰متری وارد جمعیت شد و روضه را ادامه داد.
پ) در حین خواندن روضه، جابهجا بر تحقیق و پژوهشاش تاکید میکرد. آنقدر که احساس میکردم جایگاهش نه فقط یک مداح، بلکه تلفیقی از منبری و مداحی است.
ت) سینهزنی، با اشعاری آغاز شد و جان گرفت که همه -همه یعنی همه- بلد بودیم و آنچنان با هم و با مداح همخوانی میکردیم که حال خاصی به ما دست میداد. من قبلا شور مفصل را تجربه کرده بودم؛ همخوانی را هم. ولی این چیز دیگری بود.
هیئت باید پیوسته مطالعه #پدیدارشناسانه شود.
☘فهم من این بود که در این معنای جدید از هیئت، اولا سخنران و سخنرانی، زینتی است و مسئولیت ارائهی محتوا نیز با مداح است. دقت کنید که این مسئولیت امری رسمی نیست. معنای جدید #نقش است. یعنی هم من مستمع، از مداح چشم بر نمیدارم، هم او وظیفهی خودش میبیند پژوهش کند و محتوا ارائه بدهد.
☘در این معنای جدید، مداحی، منولوگ نیست؛ بازیگرای و اجرا به معنای خاص کلمه است. ما از قبل، (تقریبا) اشعاری که او قرار است بخواند را میدانیم (در حالی که در معنای سابق هیئت، نمیدانستیم) و پیدرپی گوشش دادهایم! حالا به مجلس میرویم که زندهی آن را بشنویم و با هم همخوانی کنیم؛ چیزی شبیه #حس کنسرت رفتن.
☘در این معنای جدید، شخص مداح موضوعیت دارد. همه به او چشم میدوزند. اگر مداح دوم یا سومی باشد، مجلس از تاب میافتد و همه منتظرند که مداح اصلی میکروفن را به دست بگیرد. ما هیئت انصارالحجه نمیرویم؛ ما هیئت امیرکرمانشاهی میرویم.
۲.جایگاه خاص خانمها:
خانمم هیچوقت از مراسمهای قم، چیز خاصی برایم تعریف نمیکرد. ولی بعد از مراسم، تاکید کرد که در قسمتزنانه، هنگام شروع سینهزنی، خانمها جلو جمع شدهاند و میانداری کردهاند و جانانه سینهزدهاند و همخوانی کردهاند. چیزی که مثلا در هیئت رزمندگان و فاطمیون ندیده بود.
به نظر من، این کنش معنادار است: احساس هویتکردن خاص خانمها، پیوستگی و علقهی خاص آن خانمها به هیئت، احساس ما داشتن نسبت به هیئت، بروز ویژه آیین عزاداری.
بهطورکلی به نظرم متصدیان امر، باید برای احیای قسمت زنان، تدبیری کنند. متاسفانه هیئتهای ما کاملا مردسالار است و زن و قسمت زنان و فعالیتهای درون آن کاملا در حاشیه و تبعی.
@aliebrahimpour_ir
#دعا
اَللَّهُمَّ كَمَا أَسَأْتُ وَ أَحْسَنْتَ إِلَيَّ فَإِذَا عُدْتُ فَعُدْ عَلَيَّ
#صحیفه_سجادیه_جامعه ؛ دعای۱۰۲؛ ص۲۰۴.
@aliebrahimpour_ir #امام_سجاد
#دعا با #دلال
خدای من!
بدون اینکه من چیزی بگم، آفریدی و میمیرانی و یک دشمنِ مسلط کنارم گذاشتی و مسئولش کردی حسابی گولم بزند!!
حالا به من میگی "خودت را نگهدار".
اینطوری که نمیشود!
خب چطور خودم را نگهدارم اگر تو نگهم نداری؟
#صحیفه_سجادیه_جامعه، دعای۲۰۰ (انجیلیه متوسط)، ص۵۳۳.
@aliebrahimpour_ir #امام_سجاد
📌 مرگ منبری
[گزارشی از پدیدار یک طلبه معمولی]
☘ شبهای محرم امسال (۱۴۰۲) در یکی از مساجد قدیمی یکی از شهرهای کوچک اصفهان، نماز و منبر داشتم. راستش #تجربه ی عجیبی بود. انگیزهای برای نوشتنش نداشتم تا اینکه حضور در هیئت انصارالحجه و تجربهای که گزارشش کردم، باعث شد فهم جدیدی برایم #پدیدار شود و آن را بنویسم.
🍀 مخاطب من، تعدادی پیرمرد محترم بودند و مسئول مسجد که اتفاقا او هم پختهمردی بود. از شب اول متوجه شدم هیچ چشم باتوجهی، متوجه من نیست. رئیس گوشهای مینشست و با چپ و راستیهایش حرف میزد. چند نفر بقیه چای مینوشیدند. من از شب سوم برایم شبهه شد که آیا این مجلس من، مصداق عنوان مجلس است؟ من البته خودم را به زنهای پشت پرده امیدوار کرده بودم، بلکه گوشی آنجا باشد که نتیجه روزی چندساعت مطالعهام، کاملا هدر نرفته باشد!
🍀 برخورد جوری بود که اصل حرف من را انگار کسی نمیشنید! انگار یک کار روتینی را که بارهاوبارها دیدهاند، دارم تکرار میکنم. ارتباط نه انسانی، که مکانیکی است و نقشم را یک ربات هم میتواند ایفا کند! انگار اصلا مهم نیست چه دارم میگویم! دقایقی چند را باید با ردیفکردن واژگانی که ذهنشان کاملا با آنها آشناست، پر کنم.
🍀 من این حس سنگین را داشتم، اما #معنا یش را نمیفهمیدم. تا اینکه شب دهم، حضور چند دقیقه آخر پای منبر رفیقم -اباالفضل- چراغ ذهنم را روشن کرد: پنجشب دوم، او در مسجد دیگری در همان شهر -که از قضا یادم رفت تاکید کنم که شهر به شدت مذهبیای هم است- منبر میرفت و بعد از منبرش میآمد دنبالم و با هم بر میگشتیم. او به مراتب منبری بهتری نسبت به من است؛ از تکنیکهای خطابه و ارتباط موثر آگاه است و به زیبایی آنها را به کار میبندد. استثنائا آن شب آخر نیامد دنبالم. من رفتم و به دقایق پایانی منبرش رسیدم.
🍀 مسجدش بزرگ بود. آخر مجلس و نزدیک در نشستم. دورتادور مسجد آدم نشسته بود، از بچه و نوجوان تا جوان و میانسال و سالمند؛ برخلاف مسجد من. شیخ ابوالفضل با تمام وجود داشت منبرش را اجرا میکرد، ولی هامِ پچپچ جمعیت رقابت سرسختی با ولوم میکروفن داشت!
🍀 نیمی از جمعیت سر درگوشی، نیم دیگر درحال صحبت با هم. منبری هم آن بالا بالبال میزد! چند دقیقه گذشت، صاحب مجلس، منِ معمم را دم در دید. کنارم نشست و دعوت کرد که: حاج آقا وقت داریم؛ بعد از حاجآقا از شما هم #استفاده_کنیم (!).
🌸 دیدن آن صحنه (چهره سرخ منبری، چهره آرام و طبیعی مردم، التفات مسئول مجلس به زمان برنامه) تازه دوزاری من را جا انداخت: "منبری باید منبر برود، برای شکلدهی به فُرم مجلس، و ملت هم حاضر میشوند که با حضورشان مجلس را شکل دهند."
🍀 در این #معنای_جدید، سخنرانی و منبر رفتن، وسیلهی تبلیغ و انتقال پیام نیست! یک قالب است که باید سین برنامه را پُر کند. مردم قرار نیست پامنبری باشند و حرف سخنران را گوش کنند؛ مردم میآیند تا با نفس حضور جسمانیشان مجلس اباعبدالله شکل بگیرد و نامشان در لیستی که ملائکه مینویسند، ثبت شود. همین.
🍀 من البته نافی ارزش هر نوع جمعیت/گعده/مجلس ی که به نام اهلبیت شکل بگیرد نیستم؛ همچنین ارزش حضور هر فردی به هر شکلی که این مجلس را شکل بدهد -حتی منبری صوری بدون مخاطب باتوجه-.
🍀 اما عمیقا به عنوان یک طلبه ساده و معمولی متاسف هستم که منبر بهعنوان یک رسانه/ابزار تبلیغ و انتقال عمومی پیام، کاملا جایگاه خودش را از دست داده. به غیر از جمعهای خاص نخبگانی و روضههای کوچک خانگی و منبرهای مرکزی (هیئات بزرگ کشور)، مردم دیگر در اعماق وجود خودشان نسبت معنایی با منبری برقرار نمیکنند.
🍀 البته هر پدیدهای حیاتی دارد: تولدی و عمری و مرگی. تاسف برای امور طبیعی آنچنان معنی ندارد. واقعیت اینکه در کلان سیستم حیات انسان امروز، منبر و منبری هویت جدیدی گرفتهاند. این را باید پذیرفت. تاسفم بابت دست خالی بودن خودم است که فکر میکردم میتوانم با #منبر، انسان مفید و #معنا_بخشی باشم؛ لکن هرچند منبر هست، ولی #نقش معنابخشِ منبری مرده و منِ دستکوتاه، ماندهام.
@aliebrahimpour_ir ۱۴۰۱.۰۶.۱۴
هدایت شده از 🔴 سجادیه 🔴
دعا هایمان کی و چگونه مستجاب و اثرش دیده می شود ؟ استاد کفیل.mp3
5.44M
☝️👈 #دعا
1⃣ خدا کی درخواست هایمان را پاسخ می دهد؟
2⃣ چگونه دعا های ما مستجاب می شود؟
3⃣ کی ثمره و اثر دعا را در زندگی قراره ببینیم ؟
🎙 حضرت استاد محمد ابراهیم کفیل
https://eitaa.com/Sajjadie
📌 فرق آل با اهل در صلوات
نزد امام صادق عليه السّلام بودم كه مردى گفت:«اللّهمّ صلّ على محمّد و اهل بيت محمّد»،
امام صادق به او فرمود: اى مرد! دايرۀ صلوات را بر ما تنگ كردى. آيا نمىدانى كه اهل بيت،[فقط] پنج تن آل عبا هستند؟
آن مرد عرض كرد: چگونه #صلوات بفرستم؟
فرمود: بگو «اللّهمّ صلّ على محمّد و آل محمّد» تا ما و شيعيان ما را نیز شامل شود.
📘 #حدیث : ثواب الاعمال، ج۱: ۱۵۸.
@aliebrahimpour_ir
📌 «أَسماء بنت عُمیس»؛ خادم حضرت زهرا سلاماللهعلیها
💠 «أَسماء» از همان ابتدای مسلمان شدنش، حُرّه(زن آزاد) بوده و هیچگاه کنیز نبوده است.
#اسما ابتدا همسر «جعفر بن ابی طالب(ع)» -معروف به #جعفر_طیار - بود و از او سه پسر به نام های «عبدالله» و «محمد» و «عون» به دنیا آورد.
🌟 بعد از شهادت «جعفر طیار» در «جنگ موته» #اسماء در سال نهم به تزویج «ابوبکر ابن ابیقحافه»(خلیفه اول) درآمد.
پس به این ترتیب؛ هنگامی که حضرت فاطمه(سلام الله علیها) لحظات آخر عمر شریف خود را سپری می کرد، اسماء همسر ابوبکر بوده و حتی از او فرزندی به نام «محمد» به دنیا آورد.
🌟 #آقا_رسول_الله (ص) در روایتی فرمودند: «رَحِمَ اللّهُ الأَخَوَاتِ مِن أَهلِ الجَنَّةِ؛ خدا #خواهران_بهشتی را مورد مرحمت قرار دهد!»(۱) یعنی:
«أَسماء دختر عمیس؛ همسر جعفر بن ابی طالب(ع)» و
«سَلْمی دختر عمیس؛ همسر حمزه سیدالشهداء(ع)» و
«میمونة دختر حارث؛ همسر حضرت رسول اکرم(ص)» و
«أُمّ الفضل دختر حارث؛ همسر عباس بن عبدالمطلب» که همگی از یک مادر متولد شده بودند.
🌟 أَسماء در سال هفتم بعثت همراه همسرش جعفر به حبشه هجرت کرد و بعد از ده سال، در سال هفتم هجری، همراه دیگر مهاجران، به مدینه بازگشت.
✨ بنابراین اینکه برخی تاریخنگاران اسماء را کمککار #حضرت_زهرا در شب ازدواجشان ذکر کردهاند، اشتباه است؛ چون اسماء در آن سال در مدینه نبوده است.
🔻حتی «علی بن عیسی اربلی»(۶۹۲ق) در این باره می نویسد :«وَ الَّتِي شَهِدَت الزِّفَافَ سَلْمَى بِنْتُ عُمَیْسٍ أُختُهَا وَ هِيَ زَوجَةُ حَمزَةِ بنِ عَبدِالمُطَّلبِ وَ كَانَت أَسْمَاءُ أَشهَرُ مِن أُختِهَا عِندَ الرُوَاةِ، فَرَأَوْا عَنهَا أَو سَهَی رَاوِِ وَاحِدٌ فَتَّبَعُوهُ؛ أسماء بنت عمیس در زفاف حضرت فاطمه س حاضر نبود، ولی خواهرش سَلْمی بنت عمیس، همسر حمزه بن عبدالمطلب، حاضر بود و اسماء از آن جهت که از خواهرش #سلمی مشهورتر بوده، به خاطر همین راویان ما در اثر سهو، از اسماء روایت کرده اند و دیگران نیز از آن پیروی کردند.» (۲)
🌟 به هر حال؛ أَسماء کنیز #حضرت_فاطمه نبوده و به خاطر علاقه و ارادتی که به این خاندان داشته است، به حضرت فاطمه(س) در امور منزل کمک می کرده است و آخرین لحظه شهادت در کنار ایشان بود.
🔻 تا جایی #امام_علی (علیه السلام) میفرماید: «أَوْصَتْ إِلَیَّ فَاطِمَةُ أَنْ لَا یُغَسِّلَهَا غَیْرِی وَ سَکَبَتْ عَلَیَّ الْمَاءَ أَسْمَاءُ بِنْتُ عُمَیْسٍ؛ فاطمه(س) به من سفارش کرد غیر از من، کسی او را غسل ندهد و اسماء بنت عمیس، آب بریزد.» (۳)
🌟 بعد از شهادت حضرت فاطمه س در سال ۱۱ هجری و با مرگ «ابوبکر بن ابی قحافه» در سال ۱۳ هجری، أَسماء بنت عُمیس با #امیرالمومنین ع ازدواج کرد.
🌟 أَسماء پسرش «محمد بن ابی بکر» را نیز به خانه امام علی(ع) آورد و با فرزندان امام علی(ع) بزرگ شد و تحت تربیت و پرورش ایشان قرار گرفت و از نزدیک با شیوه زندگی و سیره اهلبیت(علیهم السلام) آشنا شد و این امر باعث شد که علاقه وافری به ایشان پیدا کند.
🌟 امام علی(ع) نیز متقابلاً محمد را دوست می داشت و او را «فرزند خود اما از صُلب ابوبکر» میخواند.(۴)
🔻 امام علی(ع) بعد از شهادت محمد، در حق او فرمود: «کَانَ لِلَّهِ عَبدَاً صَالِحَاً وَ لَنَا وَلَدَاً صَالِحَاً؛ محمد بندهای صالح برای خدا و فرزندی صالح برای من بود.»(۵)
🌟 هنگام ازدواج امام حسین(ع) با #شهربانو ، محمد نیز با خواهر شهربانو ازدواج کرد.
از «محمد بن ابیبکر» پسری به نام «قاسم» به دنیا آمد و قاسم با دختر عموی خود یعنی «أسماء بنت عبدالرحمن بن ابیبکر» ازدواج کرد که حاصل ازدواج دختری به نام «فاطمه» با کنیه «أُمّ فَروه» شد. بعدها #ام_فروه به تزویج #امام_باقر (علیه السلام) درآمد و حاصل ازدواج، امام جعفر صادق(علیه السلام) شد.(۶)
🔻 حتی در منابع اهلسنت روايتی است منسوب به #امام_صادق (علیه السلام) که فرمودند: «وَلَدَنِى أَبُوبَكْرٍ مَرَّتَيْنِ؛ من دوبار از ابوبکر زاده شدهام!» (۷)
🌟 از طرفی هم حضرت زینب (سلام الله علیها) همسر «عبدالله بن جعفر»، عروس بزرگ همین اسماء بنت عمیس می باشد.
🌟 ابن کثیر دمشقی درگذشت اسماء را در حوادث سال ۳۸ قمری آورده است.(۸) البته در برخی منابع نیز، درگذشت او پس از شهادت امام علی(علیه السلام) در سال ۴۰ هجری قمری ذکر شده است.(۹)
📚منابع :
۱)الخصال شیخ صدوق، ج۱، ص۳۶۵
۲)كشف الغمّة اربلی، ج۱، ص۳۶۶
۳)اُسد العابه ابن اثیر، ج۷، ص۲۲۶
۴)تنقیح المقال مامقانی، ج۲، ص۵۸
۵)مجالس المؤمنین شوشتری، ج۱، ص۲۷۸
۶)شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید، ج۳، ص۱۹۰
۷)تهذيب الكمال جمال الدین المزی، ج۵، ص۷۵
۸)البدایة و النهایه ابن کثیر، ج۷، ص۳۱۸
۹)تقریب التهذیب ابن حجر عسقلانی، ص۷۴۳
✅ eitaa.com/AsnadolMasaeb/5349
📽 همچنین ببینید: مصاحبه با اسماء بنت عمیس
📺 www.aparat.com/v/6Gkiy
📜 همچنین بخوانید
@aliebrahimpour_ir #رونوشت
#معنای_زندگی
در حین چرخیدن لای اطلاعرسانی نشستها و جلسات علوم انسانی، چشمم خورد به این اطلاعیه.
یک نفر ساعتها و روزهای فراوانی از عمرش را گذاشته روی سکههای دوره اشکانی که فقط "مبانی مطالعه" آنها کلی حرف برای گفتن دارد.
راستش واقعا احساس امید کردم. من در اوج بیکاری، به کاری مشغولم که بهزعم خودم، به مراتب #معنادارتر از مطالعه سکههای اشکانی است. این یعنی خدا هنوز دوستم دارد و روزنههای امیدش میتواند وجود داشته باشد.
@aliebrahimpour_ir ۱۴۰۲.۰۷.۰۵
پینوشت:
شاید بگویی مگر کار کردن روی #سکه_های_اشکانی کار بیخودی است؟ مگر کسی که روی سکههای اشکانی کار میکند، خدا دوستش ندارد؟ اصلا سکههای اشکانی که خوب است؛ مگر پاکبانبودن یا مسئول آزمایشگاهی که با نمونههای مردم سروکار دارد مگر کار بیخودی میکنند؟
اما باید بدانی که من ابدا قضاوت ارزشی فینفسه درباره این کارها و تلاشها ندارم. هرکسی در هر نقطهای کاری انجام میدهد که المی از آلام خود و دیگری را میکاهد یا به رشد و لذتی میافزاید، خلق ارزش کرده و هر خلق ارزشی، ارزش فینفسه دارد. ازاینهاگذشته، هرکسی هر یک #معنای_حیات_بخش دارد که او را به کنش وا میدارد، همین برای ارزشمندی کارش، او را بس است! معنا در ذات خود، جزئیتی دارد که باید با جان شخص پیوند بخورد! اگر خورد، کل دنیا هم بگویند گردوی دستت، سنگ است، به هیچ جایت بر نمیخورد.
@aliebrahompour_ir
🌺 عرض ارادت به #آقا_رسول_الله 🌺
☘ به بیان آقا سیدالساجدین ☘
[ #دعای_دوم #صحیفه_سجادیه ]
🌸 (۱) وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی مَنَّ عَلینَا بِمُحَمَّدٍ نَبِیهِ -صَلَّی اللَّهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ- دُونَ الْأُمَمِ الْمَاضِیةِ وَ الْقُرُونِ السَّالِفَةِ، بِقُدْرَتِهِ الَّتِی لَا تَعْجِزُ عَنْ شَیءٍ وَ إِنْ عَظُمَ، وَ لَا یفُوتُهَا شَیءٌ وَ إِنْ لَطُفَ.
(۲) فَخَتَمَ بِنَا عَلَی جَمِیعِ مَنْ ذَرَأَ، وَ جَعَلَنَا شُهَدَاءَ عَلَی مَنْ جَحَدَ، وَ کثَّرَنَا بِمَنِّهِ عَلَی مَنْ قَلَّ.
🌟(۳) اللَّهُمَّ فَصَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ أَمِینِک عَلَی وَحْیک، وَ نَجِیبِک مِنْ خَلْقِک، وَ صَفِیک مِنْ عِبَادِک، إِمَامِ الرَّحْمَةِ، وَ قَائِدِ الْخَیرِ، وَ مِفْتَاحِ الْبَرَکةِ.
(۴) کمَا نَصَبَ لِأَمْرِک نَفْسَهُ
(۵) وَ عَرَّضَ فِیک لِلْمَکرُوهِ بَدَنَهُ
(۶) وَ کاشَفَ فِی الدُّعَاءِ إِلَیک حَامَّتَهُ
(۷) وَ حَارَبَ فِی رِضَاک أُسْرَتَهُ
(۸) وَ قَطَعَ فِی إِحْیاءِ دِینِک رَحِمَهُ.
(۹) وَ أَقْصَی الْأَدْنَینَ عَلَی جُحُودِهِمْ
(۱۰) وَ قَرَّبَ الْأَقْصَینَ عَلَی اسْتِجَابَتِهِمْ لَک.
(۱۱) وَ وَالَی فِیک الْأَبْعَدِینَ
(۱۲) وَ عَادَی فِیک الْأَقْرَبِینَ
(۱۳) و أَدْأَبَ نَفْسَهُ فِی تَبْلِیغِ رِسَالَتِک
(۱۴) وَ أَتْعَبَهَا بِالدُّعَاءِ إِلَی مِلَّتِک.
(۱۵) وَ شَغَلَهَا بِالنُّصْحِ لِأَهْلِ دَعْوَتِک
(۱۶) وَ هَاجَرَ إِلَی بِلَادِ الْغُربَةِ، وَ مَحَلِّ النَّأْی عَنْ مَوْطِنِ رَحْلِهِ، وَ مَوْضِعِ رِجْلِهِ، وَ مَسْقَطِ رَأْسِهِ، وَ مَأْنَسِ نَفْسِهِ، إِرَادَةً مِنْهُ لِإِعْزَازِ دِینِک، وَ اسْتِنْصَاراً عَلَی أَهْلِ الْکفْرِ بِک.
(۱۷) حَتَّی اسْتَتَبَّ لَهُ مَا حَاوَلَ فِی أَعْدَائِک
(۱۸) وَ اسْتَتَمَّ لَهُ مَا دَبَّرَ فِی أَوْلِیائِک.
(۱۹) فَنَهَدَ إِلَیهِمْ مُسْتَفْتِحاً بِعَوْنِک، وَ مُتَقَوِّیاً عَلَی ضَعْفِهِ بِنَصْرِک
(۲۰) فَغَزَاهُمْ فِی عُقْرِ دِیارِهِمْ.
(۲۱) وَ هَجَمَ عَلَیهِمْ فِی بُحْبُوحَةِ قَرَارِهِمْ
💥(۲۲) حَتَّی ظَهَرَ أَمْرُک، وَ عَلَتْ کلِمَتُک، «وَ لَوْ کرِهَ الْمُشْرِکونَ».
(۲۳) اللَّهُمَّ فَارْفَعْهُ بِمَا کدَحَ فِیک إِلَی الدَّرَجَةِ الْعُلْیا مِنْ جَنَّتِک
(۲۴) حَتَّی لَا یسَاوَی فِی مَنْزِلَةٍ، وَ لَا یکافَأَ فِی مَرْتَبَةٍ، وَ لَا یوَازِیهُ لَدَیک مَلَک مُقَرَّبٌ، وَ لَا نَبِی مُرْسَلٌ.
🌼(۲۵) وَ عَرِّفْهُ فِی أَهْلِهِ الطَّاهِرِینَ وَ أُمَّتِهِ الْمُؤْمِنِینَ مِنْ حُسْنِ الشَّفَاعَةِ أَجَلَّ مَا وَعَدْتَهُ
(۲۶) یا نَافِذَ الْعِدَةِ، یا وَافِی الْقَوْلِ،
یا مُبَدِّلَ السَّیئَاتِ بِأَضْعَافِهَا مِنَ الْحَسَنَاتِ
إِنَّک ذُو الْفَضْلِ الْعَظِیمِ.
#صحیفه_کامله_سجادیه
@aliebrahimpour_ir #باب_دوم
#دانلود #pdf
کتب مفید درباره #صحیفه_سجادیه
از سایت های کتاب
انواع شروح و ترجمهها و کتب مرتبط با #صحیفه_کامله_سجادیه را میتوانید از این لینکها بیابید ✌
http://shiabooks.net/search.php?search=%D8%B3%D8%AC%D8%A7%D8%AF&author=&parent=&type=
https://www.ghbook.ir/?option=com_ghsearch&lang=fa&subjectformid=1&searchword=%D8%B3%D8%AC%D8%A7%D8%AF%DB%8C%D9%87&flname=link_name&link_name=%D8%B3%D8%AC%D8%A7%D8%AF%DB%8C%D9%87
http://alfeker.net/search.php?search=%D8%B3%D8%AC%D8%A7%D8%AF&author=&parent=&type=
https://archive.org/search?query=%D8%A7%D9%84%D8%B3%D8%AC%D8%A7%D8%AF%D9%8A%D8%A9
https://archive.org/search?query=%D8%B3%D8%AC%D8%A7%D8%AF%DB%8C%D9%87
@aliebrahimpour_ir
کِرم کتاب
فایل این کتابها را با سختی جفتوجور کردم؛ خودم برای تکتکشان جلد طراحی کردم؛ با مصیبت و پیگیری مفصل با کاغذ اعلای زرد اندونزی چاپشان کردم تا در آغوششان بگیرم. 🥰
بله؛
من کِرمِ کتاب دارم. 😬✌
@alievrahimpour_ir ۱۴۰۲.۰۸.۰۱
9 - مادحِ خورشید ، مدّاحِ خود است / که دو چشمم روشن و نامُرمَد است
مدح کنندۀ خورشید ، در واقع مدحکنندۀ خود است. زیرا چنین کسی با مدح و توصیف خورشید بطور غیر مستقیم به دیگران می گوید که چشمانم بینا و سالم است و می توانم انوارِ زرنگارِ خورشید را تماشا کنم . [مُرمَد = چشمی که درد کند؛ کسی که دچار دردِ چشم است.]
بیت 10 - ذَمِّ خورشیدِ جهان ، ذَمِّ خود است / که دو چشمم کور و تاریک و بَد است
مذمّت کنندۀ آفتاب عالمتاب نیز در واقع مذمّت کنندۀ خود است. زیرا چنین کسی با نکوهشِ آفتاب بطور غیر مستقیم به دیگران می فهماند که چشمانم کور و بی نور و علیل است . [همینطور هر کس انسانِ کامل را که به مثابۀ خورشید است مدح کند نشان می دهد که دارای بینشِ ژرف است و هر کس او را نکوهش کند نشانگر اینست که فاقدِ قوّۀ بینش و بصیرت است.]
بیت 11 - تو ببخشا بر کسی کاندر جهان / شد حسودِ آفتابِ کامران
تو بر آن کسانی که در این جهان بر آفتابِ پیروز رشک می برند رحمت و شفقت آر . [ ای حسام الدین چَلَبی، کسانی را که چشمِ دیدنِ کمالاتِ تو (انسان کامل) را ندارند ببخش.]
دیباچه دفتر پنجم #مثنوی_معنوی
@aliebrahimpour_ir #شعر
#بحران
وقتی آدم حسابیای مثل استاد حشمتپور دچار بحران روحی و معنا میشود، دیگر از من چه انتظاری است؟
یگانه استاد شفا در حوزه و مدرس مبرز متون پیچیده فلسفی، متنفر از فلسفه شده و به مسیر پیشینش بدبین شده و روح و توان کارش را از دست داده... سبحانالله.
من از بیرون فکر میکنم کسی مثل استاد حشمتپور دقیقا در یک نقطه ویژه مشغول به کار حسابی است، ولی او خودش را بیمعنا میبیند.
چقدر آدم و زندگی پیچیده است. چقدر کار خدا سخت است. چقدر خدا بزرگ است. چقدر ما کوچک و ضعیف هستیم.
iqna.ir/fa/amp/news/4183268
@aliebrahimpour_ir
#تحقیق
برای تحقیق استخدام با من تماس میگیرند، نوع سوالات واقعا اسف بار است!
- ریش دارد؟ چقدر ریش دارد؟
- نماز جمعه شرکت میکند؟
- در بسیج فعالیت دارد؟
- از ولیفقیه دفاع میکند؟
احمقانه؛ منافقانه؛ بیثمر!
@aliebrahimpour_ir
پشت جلد #صحیفه_کامله_سجادیه ام نوشتم:
🔹ما همه مرغابیانیم؛ ای غلام / بحر میداند زبانِ ما تمام
🔹پس سلیمان بحر آمد، ما چو طَیر / در سلیمان تا اَبَد داریم سَیر
🔹با سلیمان پای در دریا بِنِه / تا چو داوود آب، سازد صد زِرِه
🔹آن سلیمان، پیشِ جمله حاضرست / لیک غیرت چشمبند و، ساحرست
[ #مثنوی #مولوی ، دفتر دوم، بیت ۳۷۷۹-۳۷۸۲]
💠پ.ن: #سلیمان من، صحیفه من. ❤
@aliebrahimpour_ir #صحیفه_سجادیه
#روایت #حدیث
#امام_رضا ع: روزی بیاید که عافیت و آسودگی ده جز باشد، نه جزئش در کنارهگیری از مردم و یک جزء در سکوت.
تحفالعقول، ص۹۸۰
@aliebrahimpour_ir
#حافظ
گَر دیگرت بَرآن دَرِ دولت گُذر بُوَد/
بعد از ادای خدمت و عرض دعا بگو:
"هرچند ما بدیم؛ تو ما را بدآن مگیر"/
شاهانه ماجرایِ گناهِ گدا بگو
@aliebrahimpour_ir
#یلدا
تفال به حافظ به نیت: #ذوب_در_صحیفه شدن
خرقهپوشیّ من از غایَتِ دینداری نیست
پَردهای بر سَرِ صد عیبِ نَهان میپوشم
@aliebrahimpour_ir
همانطور که ایران به قبل شهریور۱۴۰۱ بر نمیگرده،
من هم به وضعیت قبل از اردیبهشت۱۴۰۲ برنخواهم گشت...
#حق
@aliebrahimpour_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
استاد #فاطمی_نیا اعلیاللهمقامهالشریف: جوانیام را برای این نکته دادم...
💠 منت نمیگذارم، خدا شاهده نقد جوانی را باختم و این را به دست آوردهام:
#انس_بالله نباشد از مکاید شیطان در امان نیستی؛ ولی انس بالله باشد، در امانی.
انس بالله این است که خودت در عبادات #انتخاب نکنی، بگذاری او انتخاب کند.
@aliebrahimpour_ir #عبودیت
#ذوب_در_صحیفه
❤ خدایا!
من را در #صحیفه_کامله_سجادیه
و #صحیفه_سجادیه را در من
#ذوب کن!
حل کن!
ممزوج کن!
مندمج کن!
غرق کن!
عجین کن!
@aliebrahimpour_ir #هدف #معنای_زندگی
📌من نمیخواهم خدا باشم
خدایا!
چقدر کار تو سخت و پیچیده است!
به فکر تکتک آدمها و موجودات هستی؛ برای هر کدامشان یک پرونده باز کردهای... لحظهلحظه زیر نظرشان داری و باهاشان مراوده میکنی!
هرچند پشم هم نیستند و نبودند، ولی آدم حسابشان میکنی.
به حرفشان گوش میدی و بهشان محبت میکنی؛
غرغر زدنشان را تحمل میکنی؛
با اینکه برایشان مرام میگذاری، ولی تو را نادیده میگیرند؛ بااینحال بر این نادیدهگرفتهشدن شکیبایی میکنی.
با تو قرار میگذارند ولی دبّه میکنند؛ ولی تو دورشان نمیاندازی!
با تو چونوچرا میکنند، بیادبی میکنند، ولی حلم میورزی!
با اینکه تو را میچشند، ولی هی در تو شک میکنند؛ ولی نادیده میگیری!
تهدیدشان میکنی و با پررویی حرمت میشکنند، ولی باز دلت نمیآید گوششان را بپیچانی!
از چیزی که مال خودت است هی بهشان میبخشی، با اینکه هیچ شایستگی ندارند و بعدش هم هی جفتک میپرانند؛ ولی بخششت کم نمیشود.
گندگی میکنند و سیستمت را به هم میریزند؛ ولی نمیزنی کنفیکونشان کنی، مثل سوسک لهشان کنی؛ آرامآرام طرح خودت را جلو میبری.
خیلی صبوری،
خیلی با مرام
و خیلی با حوصله!
واقعا خدا بودن به درد من نمیخورد.
من نه اینقدر صبر دارم و نه اینقدر حوصله!
خودت شایستهی این کاری!
@aliebrahimpour_ir #من_اگر_خدا_بودم