eitaa logo
المرسلات
10.3هزار دنبال‌کننده
2.2هزار عکس
549 ویدیو
40 فایل
🌐المرسلات، از مقدمات تا اجتهاد 📌تبیین دیدگاه های امام، رهبری، علامه طباطبایی، شهید مطهری 🔰آثار و دروس استاد علی فرحانی 📌آموزش دروس حوزوی 📞 ارتباط با ادمین: @admin_morsalat
مشاهده در ایتا
دانلود
المرسلات
📝| سه تقریر از یک تدریس ▫️رساله سیر و سلوک منسوب به علامه بحرالعلوم (ره) و مورد توجه علاقه مندان به عرفان اسلامیست. ▫️این رساله توسط علامه طباطبایی (ره) تدریس و تاکنون سه تقریر از آن جلسات توسط شاگردان علامه که حاضر در جلسه درس بوده اند، منتشر شده است. ▫️متن این سه تقریر به نحو عجیبی شبیه به یکدیگر است به نحوی که انسان گمان میکند که هر سه را یک نفر نوشته است. فارغ از اینکه دلیل این همه شباهت چیست، اما تشابه این سه متن، اصالت و صحت آنها را تضمین و اعتماد به محتوا را افزایش می دهد. ▫️این سه کتاب در عین یکی بودن، تفاوتهایی نیز با یکدیگر دارند. ▫️رساله لب اللباب به قلم مرحوم علامه طهرانی در چهلمین روز رحلت علامه نگارش یافته است. متن روان و قابل فهمی دارد و ایشان توضیحاتی را در پاورقی اضافه نکرده اند و فقط مشتمل بر متن تقریر است. البته ایشان حواشی خود را در کتابی مستقل بر اصل رساله نگاشته اند. ▫️متن کتاب جام صهبا تقریرات آیت الله سید عبدالله جعفری از درس علامه است. همانگونه که گذشت بین این کتاب و لب اللباب حتی در الفاظی که به کار رفته بیش از ۹۵درصد یکسانی وجود دارد. ▫️حاشیه این کتاب (که عمده حجم این کتاب نیز مربوط به حواشی آن است) توسط مولفی گمنام به نام (ص ج) که به فرموده خودشان از شاگردان آیت الله پهلوانی و آیت الله جعفری بوده اند، نگارش یافته است. ▫️ایشان در حاشیه این کتاب با ذکر نکاتی که آیت الله جعفری در ضمن بازخوانی متن بیان کرده اند و همچنین مطالبی مرتبط از سایر آثار علامه طباطبایی خصوصا المیزان و آثار آیت الله پهلوانی و سایر بزرگان و نکاتی از جانب خودشان، به نحوی مطالب کتاب را شرح و تفصیل داده و یا تکمیل کرده اند. این حاشیه از مزایای این کتاب است و حاوی نکات قابل استفاده است. ▫️کتاب ثمرات حیات، مجموعه یادداشت های آیت الله پهلوانی است. در ابتدای جلد اول این کتاب، یادداشت های ایشان از درس رساله سیر و سلوک علامه ذکر شده است. هر چند یادداشت های ایشان نسبت به دو تقریر دیگر، خیلی نواقص دارد، اما بخش های موجود کاملا شبیه دو تقریر دیگر است. ▫️در مجموع به نظر می رسد که از بین این سه تقریر رساله لب اللباب و جام صهبا کامل و یکسان هستند و البته حواشی جام صهبا، حاوی نکات مهم و قابل استفاده ایست. ▫️شکرالله مساعیهم. ✍️محسن ابراهیمی ۰۰/۸/۱ @almorsalaat
المرسلات
📝#یادداشت| سه تقریر از یک تدریس ▫️رساله سیر و سلوک منسوب به علامه بحرالعلوم (ره) و مورد توجه علاقه
▫️پس از انتشار یادداشت فوق (سه تقریر از یک تدریس)، چند نفر از اعضای محترم و بزرگوار کانال پیام دادند که مولف محترم کتاب «جام صهبا» استاد بزرگوار «شیخ جعفر صالحان» هستند که هم اکنون در یکی از مساجد تهران مشغول به فعالیت های تربیتی نیز می باشند و علاوه بر این کتاب و کتاب «نور وحدت»، آثار دیگری را نیز تالیف کرده اند. ▫️از آنجایی که بنده، سابقه آشنایی با ایشان نداشتم و فقط از طریق کتاب «جام صهبا» و «نور وحدت» از برکاتشان بهره مند بودم، لذا در این یادداشت نیز همانطور که ایشان در این دو کتاب خود را معرفی کرده بودند،با نام (ص ج) از ایشان یاد شد. ▫️خدا را شاکریم به واسطه این کتاب با یکی از اساتید بزرگوار آشنا تر شدیم و همچنین از بزرگوارانی که محتوای کانال را ملاحظه می فرمایند و نکات تکمیلی و اشکالات آن ها و نظرات خود را بیان می دارند، بسیار تشکر می کنیم. ✍️محسن ابراهیمی 00/08/04 @almorsalaat
🌀| چند نکته مهم در سخنرانی رهبر معظم انقلاب به مناسبت میلاد پیامبر ص و روز وحدت (2آبان) ▫️سخنرانی رهبر معظم انقلاب سه بخش عمده داشت: 1️⃣بخش اول در مورد جامعیت دین و اینکه ما باید حق جامعیت دین را ادا کنیم. ▪️لذا فرمودند: « «اداء حق»، در درجه‌ی اوّل این است: تلاش کنیم نظر اسلام را درباره‌ی خودش که به کدام عرصه از عرصه‌های زندگی اهتمام می‌ورزد، در آنها نظر دارد، اقدام دارد، تبیین کنیم، ترویج کنیم، بیان کنیم؛ اوّل‌قدم این است، بعد هم سعی کنیم [این مطلب] تحقّق پیدا کند.» 2️⃣بخش دوم درباره وحدت اسلامی بود. در این بخش 6نکته بسیار مهمی را از لزوم وحدت و نتایج آن بیان داشتند. ▪️من جمله اینکه فرمودند: «اتّحاد مسلمانان یک فریضه‌ی قطعیِ قرآنی است؛ این یک چیز دلبخواه نیست؛ این را به عنوان یک وظیفه باید نگاه کنیم ... چرا ما این را به یک امر اخلاقی تبدیل میکنیم؟ این یک دستور است، یک حکم است که باید بر طبق این عمل کرد» ▪️و همچنین فرمودند: «وقتی که این هم‌افزایی وجود داشته باشد، حتّی آنهایی که مایلند ــ و مانعی هم نیست ــ که تعامل با غیر مسلمانها داشته باشند، با دست پُر وارد این تعامل میشوند» 3️⃣بخش سوم پیرامون خصال نبی اکرم (ص) به عنوان اسوه حسنه نکاتی را افاضه فرمودند. در این بخش سه خصلت عمده را مطرح فرمودند: صبر، عدالت، اخلاق. و همه خصوصا مسئولین را توصیه به پیروی از حضرت (ص) کردند. ♨️سه نکته برجسته: در هنگام مطالعه بیانات آقا، سه نکته مهم نظر بنده را جلب کرد. 1️⃣نکته اول در مورد رعایت در بود: « امروز در فضای مجازی انسان گاهی اوقات بی‌عدالتی مشاهده میکند؛ خلاف میگویند، تهمت میزنند، دروغ میگویند، قول بغیر علم میگویند؛ اینها بی‌عدالتی است، اینها نباید انجام بگیرد. آن کسی که با فضای مجازی سر و کار دارد، باید خودش مراقبت کند، و آن کسی که فضای مجازی را در اختیار دارد، بایستی مراقبت مضاعف بکند که این کارها انجام نگیرد.» 2️⃣یک نکته برجسته دیگر ارتباط دادن مسئله به بود: «یکی از اهداف نظام جمهوری اسلامی و اهداف انقلاب اسلامی، ایجاد تمدّن نوین اسلامی است: تمدّن اسلامی با نگاه به ظرفیّتهای امروز و حقایق و واقعیّات امروز. این کار جز با اتّحاد شیعه و سنّی امکان‌پذیر نیست؛ این را تنها یک کشور و یک فرقه نمیتواند انجام بدهد؛ برای این بایستی همه با هم همکاری کنند» 3️⃣و نکته سوم که به نظر بنده شاید مهمترین نکته و رفتار حضرت آقا در این سخنرانی بود، این بود که فرمودند: «خصال حمیده‌ی پیغمبر یکی دو تا ده ‌تا که نیست؛ از همسر مکرّم پیغمبر درباره‌ی اخلاق پیغمبر سؤال کردند، فرمود: کانَ خُلقُهُ القُرآن قرآن مجسّم، پیغمبر است». 🔺اهمیت این نکته در نظر بنده از این جهت است که ایشان در این سخنرانی که به مناسبت وحدت است از بین این همه روایت که در مورد اخلاق پیامبر (ص) وجود دارد، فقط همین یک روایت را که ناقل آن عائشه است (ریاض السالکین ج1 ص158)، نقل کردند و علاوه بر این از ایشان به «همسر مکرم» تعبیر نمودند. 🔺این نکته اگر اتفاقی نباشد (که قطعا نیست) می تواند حاوی پیامی در زمینه وحدت و برشی از نظام فکری رهبری در موضوع وحدت باشد. باید دید کدام نگاه به اهل سنت و روایات و منابع آنهاست که می تواند این چنین با آنها موجه شود؟ 📝حتما متن کامل این سخنرانی را بخوانید و یا بشنوید👇👇 https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=48891#_ftnref27 ✍️محسن ابراهیمی 00/08/06 @almorsalaat
💠| استکبار ستیزی از آدم تا قائم (عج) 🔺واژه استکبار از کلماتی است که در قرآن با مشتقات آن بیش از ۴۰ بار در مصادیق مختلف به کار رفته است. معنایی که از استعمالات مختلف این کلمه در قرآن به ذهن میرسد، معنایی نزدیک به خودخواهی و خودبرتربینی است. این معنا مصادیق مختلفی نیز دارد. همانند خود برتر بینی شیطان نسبت به حضرت آدم و یا خود برتربینی فرعون نسبت به بنی اسرائیل. 🔺استکبار را میتوان به دو قسم استکبار درونی و بیرونی تقسیم کرد. منظور از درونی آن استکبار نفسانی و خودخواهی و خودبرتربینی شخص است که یک مشکل درون نفسانی است و این استکبار درونی سبب می شود که انسان و یا هر موجود دیگری در مقابل خدای متعال و آیات الهی کرنش نکند و به مقام ذل عبودیت نرسد. لازمه و بروز این استکبار و خودخواهی درونی، این است که شخص، خود را برتر از دیگران دیده و در نتیجه برای خود حقی بیشتر از دیگران قائل است و لذا به دیگران ظلم می کند. 🔺با این توضیح میتوان گفت که استکبار بیرونی و ظلم و زور نسبت به سایر انسان ها ناشی از استکبار درونی و ظلم شخص به خویشتن خویش است. بنابراین می توان گفت که هدف اصلی انبیاء و اولیاء الهی این است که با استکبار درونی انسان ها و ظلم انسان ها به خودشان (که یکی از مصادیق ظلم به نفس، شرک است) مقابله کنند و با از بین بردن هر گونه استکبار درونی و ظلم نفسانی، انسان به مقام توحید و عبودیت خدای متعال که هدف خلقت انسان است، می رسد. 🔺یکی از اهداف میانی برای مقابله با استکبار درونی انسان ها، مقابله با استکبار بیرونی است. چرا که تا استکبار بیرونی و به تعبیر قرآن استکبار فی الارض وجود دارد، شرایط مساعدی برای رسیدن کلام وحی به انسان ها و به تبع تربیت الهی آنها وجود ندارد. این نگاه در واقع همان مسئله تفاوت بین جهاد اصغر و اکبر در کلمات حضرت امام و مسئله تقدم ثبوتی آزادی معنوی بر آزادی اجتماعی در نگاه شهید مطهری است. 🔺مبارزات نبی مکرم اسلام (ص) و سایر انبیاء که در تاریخ و قرآن مطرح شده، همه در راستای استکبار ستیزی بیرونی و نفی سلطه استکبار فرعونیان و نمرودیان است و این مبارزه تا برقراری کامل حکومت عدل مهدوی ادامه دارد کما اینکه از لحظه اول خلقت انسان میان آدم و شیطان این مبارزه شروع شد. 🔺بر اساس آنچه از آیات قرآن و کلمات امام و رهبر معظم انقلاب بدست می آید، استکبار ستیزی (که مراد همان استکبار بیرونی است) یک راهبرد است و در همه ازمنه تا قیام حضرت حجت (عج) وجود دارد. اما نکته قابل توجه این است که روش مبارزه و ستیز با استکبار، متناسب با عِدّه و عُدّه اهل حق و مستکبرین و شرایط زمانی و مکانی هر دو طرف، متفاوت می شود. راه های مختلف مبارزه، از قول لیّن بین حضرت موسی و فرعون شروع می شود و با استدلال آوردن های حضرت ابراهیم برای نمرود و نرمش قهرمانانه جمهوری اسلامی ایران در مذاکره با استکبار آمریکا ادامه می یابد و به جنگ و قتال سخت در غزوات و جنگ های نبی مکرم اسلام (ص) و هشت سال دفاع مقدس در دوران ولایت خمینی کبیر (ره) ختم می شود و دایره وسیعی از روش ها را در بر میگیرد. 🔺با توجه به این نگاه، هدف اصلی انبیاء، تعلیم انسان ها به مبارزه با استکبار درونی و پیروزی در جهاد اکبر است، اما مقدمه آن، پیروزی نهایی در جهاد اصغر با استکبار بیرونی است و مبارزه در جهاد اصغر روشهای متعددی دارد. 🔺از آنجایی که این موضوع، مورد عنایت و توجه قرآن و روایات بوده و این ادبیات، ادبیاتی قرآنی و روایی در تفسیر جامعه و تقسیم انسان ها و جوامع است که خصوصا توسط حضرت امام (ره) و رهبر معظم انقلاب در دوران مبارزات با نظام ستمشاهی و پس از آن در مبارزه با شیطان مستکبر بزرگ، آمریکای خونخوار، استفاده شده است، جهت تحقیق و بررسی فقهی اجتهادی ابعاد مسئله استکبار لازم است که ابتدا موضوع استکبار به خوبی بر اساس آیات و روایات منقّح شود تا بر اساس آن بتوان محدوده، ابعاد استکبار و سپس مصادیق آن را مشخص کرد و در پله بعد احکام مقابله و ستیز با استکبار در شرایط زمانی و مکانی مختلف را بدست آورد. هم در منقح کردن موضوع و هم تشخیص احکام مرتبط با استکبار (هم از جهت تصوری و هم از جهت تصدیقی، هم تعیین سوال و هم تشخیص پاسخ) علاوه بر آیات (خصوصا با نگاه تفسیری-اجتماعی علامه طباطبایی در المیزان) و روایات و استفاده از ابواب فقهی ای همچون جهاد، امر به معروف، ولایت فقیه، سیره و بیانات امامین انقلاب، هم به عنوان دو فقیه اسلام شناس اجتماعی متجدد و هم به عنوان دو فرمانده اصلی ستیز با استکبار در نیم قرن گذشته، بسیار راهگشا و راهنما هستند. ✍محسن ابراهیمی ۹۸/۱۱/۱۹ @almorsalaat
📝| ملازمه ثواب و امر شرعی از نگاه شیخ اعظم (ره) ▫️در برخی از روایات شرعی و همچنین در برخی از احکام عقلی، حکم به وجود ثواب بر امتثال فعلی شده است. یکی از مسائل علم اصول این است که آیا بین ثواب و امر شرعی ملازمه وجود دارد یا خیر؟ ▫️یکی از مواردی که مرحوم شیخ از این بحث استفاده میکند، مسئله امکان احتیاط در شبهه وجوبیه است. ▫️در جایی که به دلیل وجود دلیلی غیرمعتبر در مورد یک عبادت دوران بین وجوب و غیراستحباب (کراهت یا اباحه) حاصل میشود، این سوال بوجود می آید که آیا احتیاط در این موارد ممکن است یا خیر؟ ▫️منشا این سوال نیز این است که چون در عبادت قصد امتثال امر لازم است و در چنین موردی ممکن است که امری وجود نداشته باشد (چون در کراهت و اباحه امر وجود ندارد) قصد امتثال امر ممکن نیست. ▫️یکی از راههای تصحیح عبادت در دوران بین وجوب و غیراستحباب این است که به طریقی، امری ساخته شود. ▫️یکی از راههای ساختن امر استفاده از ملازمه بین ثواب و امر است. ▫️این ملازمه را مرحوم شیخ در دو موضع بیان می کند: 1⃣موضع اول: عقل حکم میکند که شخص محتاط مستحق ثواب است. در نتیجه اگر بین ثواب و امر ملازمه باشد، میتوان گفت که میتوان با قصد امتثال آن امر، عبادت را انجام داد. 2⃣موضع دوم: در جایی که منشا احتمال وجوب، یک خبر غیرمعتبر باشد، و در آن خبر، ثوابی برای امتثال آن عمل بیان شده باشد، روایات "من بلغ" میگویند که آن ثواب را خداوند متعال به شخص عامل میدهد. در این صورت نیز اگر بین ثواب و امر ملازمه باشد، میتوان روایت را به قصد امتثال آن امر انجام داد. ❌جناب شیخ در هر دو موضع میفرمایند، استحقاق ثواب ملازم با امر شرعی نیست و اشکالاتی را بیان می کنند. ▪️ایشان در موضع اول اصل ملازمه را میپذیرند اما معتقدند که امری که لازم ثواب است، امر عقلی احتیاطی است و امر احتیاطی، امر مستقلی نیست و در واقع ارشاد به امر آن عبادت است. بلکه میفرمایند در این موارد، نمیتوان آن را ثواب نامید بلکه تفضل است. ▪️در موضع دوم میفرمایند که ثواب وارده در این روایات، به اصل احتیاط تعلق گرفته و در مقابل خود آن عبادت نیست. در این موضع نیز ثواب ملازم با امر است اما چون عقل نیز حاکم به اصل این ثواب است، امر شرعی ملازم با این ثواب نیز، امر ارشادی است و امر ارشادی امر مستقلی نیست و ارشاد به امر دیگری است. ▪️اشکال دیگری که در هر دو موضع وجود دارد این است که اگر چه که این اوامر مولوی هم باشند، در صورتی فایده دارد که مامور به آن امر، خود آن عبادت باشد. اما در این دو موضع، امر به اصل احتیاط و انقیاد تعلق گرفته و این امر به نفس آن عبادت تعلق نمیگیرد، لذا نمیتوان در انجام عبادت، آن را قصد کرد. ▫️شیخ فرض دیگری را نیز در مورد ثواب بیان میکنند و آن درجایی است که در روایت معتبری، ثوابی برای عبادتی بیان شده باشد. در اینجا ثواب ملازم با امر مولوی است و عبادت را میتوان به قصد آن امر امتثال کرد. کما اینکه از بیان عقاب بر فعل و یا ترک، وجوب و حرمت بدست می‌آید. ✍محسن ابراهیمی ۰۰/۸/۱۴ @almorsalaat
المرسلات
📚#معرفی_کتاب| علامه ضد انقلاب؟ (نگاهی به نسبت علامه طباطبایی با انقلاب و جمهوری اسلامی) ✍️رضا اکبری
باسلام امروز یکی از اساتید بزرگوار، عکس و توضیحاتی درباره این کتاب (علامه ضد انقلاب؟) را در یکی از گروه ها ارسال کردند. بنده نیز آن را جهت آشنایی مخاطبین در کانال قرار دادم. خودم هنوز فرصت نکرده ام که این کتاب را مطالعه کنم. اما آنچه در این موضوع در ذهن دارم این است که ما امروز که به خود علامه دسترسی نداریم، فقط با آنچه که از آثار ایشان در دسترس ماست می توانیم، پاسخ چنین سوالاتی را حدس بزنیم. در میان آثار وجودی ایشان دو دسته را می توان نام برد که بدون شک همراهی و همفکری ایشان با انقلاب را تایید می کند: دسته اول آثار قلمی ایشان است. ایشان در این آثار خصوصا در کتاب شریف المیزان مباحثی را طرح می کنند که اگر می خواستند آنها را اجرا کنند، چیزی به جز انقلاب اسلامی حاصل نمی شد. دسته دوم، شاگردان ایشان است. بزرگانی همچون رهبر انقلاب، شهید مطهری، آیت الله مصباح، آیت الله پهلوانی، آیت الله خوشوقت، آیت الله جوادی و علامه طهرانی و ... از شاگردان مسلم ایشان هستند که همیشه در تمام فعالیت هایشان همراه انقلاب بوده اند و از طرفی به شاگردی علامه مفتخر بوده اند و بلکه نظرات علامه را مبانی انقلاب اسلامی می دانسته اند. آنگونه که از سیره این شاگردان می دانیم اینگونه نبوده اند که در مورد انقلاب تسامح داشته باشند و بخواهند شخصی را که با انقلاب مخالف بوده است را تجلیل و تکریم کنند. در مقابل، برخی از شاگردخوانده های علامه و همچنین مخالفین با جریان انقلاب، به استناد برخی نقل قول های غیرمستند از ایشان و با تفسیر به رای برخی از خاطرات علامه که محمل های مختلفی می تواند داشته باشد، سعی دارند که علامه را به نفع جریان سکولار، مصادره کنند. البته برخی از افرادی که انقلابی گری را در یک شیوه و رسم خاص منحصر می کنند، نیز آب به آسیاب این جریان می ریزند. متأسفانه این دسته در انقلابی بودن آیت الله بهجت (ره) نیز تردید داشتند. انشالله که خداوند متعال بیش از پیش ما را از سفره بابرکت علامه طباطبایی، متنعم بفرماید. ✍️محسن ابراهیمی 00/8/29 @almorsalaat
| ما همه عاشق اوییم چه کوچک چه بزرگ حضرت امام (ره)، در مواضع متعددی از آثار خود برهانی را بر اساس گزاره ای فطری، بر اثبات خداوند متعال، اقامه میکنند. تقریبا بهترین جایی که این برهان را تقریر میفرمایند و آن را منتسب به استاد خود، مرحوم شاه آبادی میکنند، در کتاب شریف چهل حدیث است. برهان ایشان، از جمله براهین تنبیهی است. چون این برهان متخذ از احکام بدیهی فطرت است. این برهان دارای دو مقدمه است: صغری: هر انسانی عاشق کمال مطلق است (این گزاره فطری و در واقع اساس فطریات است) کبری: هر عشقی، نیازمند به معشوق است. نتیجه اینکه معشوق (کمال مطلق) موجود است. این برهان از آیه "قضی ربک الا تعبدوا الا ایاه" نیز بدست می آید. این برهان، معمولا از حیث نتیجه آن و یا از حیث بدیهی بودن اثبات خداوند متعال و یا از جهات معرفت شناسی مورد توجه قرار میگیرد. به نظر بنده، آنچه اهمیت بیشتری دارد، صغرای این برهان است. حضرت امام در تبیین صغری با مثالهای مختلفی، اثبات می کنند که ما در تمام افعال خود فقط و فقط به دنبال خداوند متعال هستیم. هر حرکتی میکنیم، هر کاری که انجام میدهیم، هر کتابی که میخوانیم، هر حرفی که میزنیم، ازدواج که میکنیم، هر پیامی که میخوانیم و وقتی که میخوابیم و.... در همه اینها به دنبال خدای متعال میگردیم. بالجمله ما تکوینا یک معشوقی داریم که در همه حال به دنبال او میگردیم. هر چند که گاهی غفلت میکنیم و گمان میکنیم که به دنبال چیز دیگری هستیم. گمان میکنم که توجه به این مطلب که تمام افعالمان برای رسیدن به یک معشوق (خداوند متعال) است، اهمیت بالا و تاثیرات زیادی میتواند داشته باشد. انشالله که روزی مصداق حقیقی معشوق را بپرستیم. ✍محسن ابراهیمی ۰۰/۹/۵ @almorsalaat
|از موارد نادر ایستادگی شیخ در مقابل مشهور امروز در ضمن مطالعه عبارت شیخ به مطلبی برخورد کردم که ذکر آن خالی از لطف نیست. در روش شناسی اجتهادی ایشان خصوصا در کتاب مکاسب معروف است که ایشان به قول مشهور قدمای از فقها بلکه حتی شهرتی که میان برخی از اعاظم متأخرین همچون شهید ثانی و محقق کرکی و علامه حاصل شود، اعتنای زیادی می کنند و حتی به خاطر شهرت، دست از ظاهر روایت بر می دارند کما اینکه در مسئله لزوم معاطات چنین کردند. اما در رسائل در بحث شبهه موضوعیه وجوبیه، پس از اینکه نظر خود را بر اساس ادله بیان می کنند که در اینجا هم برائت جاری است، یک مسئله فقهی را مورد بررسی قرار می دهند. ج2 ص170 آن مسئله فقهی دوران بین اقل و اکثر در قضاء فوائت است. ایشان می فرمایند که باید به اقل عمل کنیم اما در جانب اکثر چون از مصادیق شبهه موضوعیه وجوبیه است، برائت جاری می شود. ایشان پس از بیان ادله می فرمایند که مشهور بین الاصحاب بل المقطوع از زمان مفید (ره) الی الشهید الثانی (ره) این است که قائل به احتیاط (وجوبی در صورت تمکن و ظنی در صورت عدم تمکن و از باب رخصت) شده اند. اما شیخ با این وجود که چنین شهرت محکم و پرقدرتی وجود دارد، از نظر خود کوتاه نمی آیند و بر دیدگاه خود که برائت است، اصرار می ورزند و حتی توجیه قابل قبولی هم برای عبارات آنها بیان نمی کنند. به نظر می رسد که عملکرد شیخ در این مسئله، در شناخت روش اجتهادی ایشان قابل توجه باشد و باید ببینیم که آیا می توان توجیهی برای این رویکرد شیخ یافت یا خیر؟ ✍️محسن ابراهیمی 00/09/09 🌀فقه روز👇 https://eitaa.com/joinchat/1156972562C995b2572a2
| آیا قضا تابع اداست یا محتاج به امر جدید؟ برخی معتقدند که قضا تابع اداست به این معنا که همان امری که وجوب ادا را بیان می کند، برای اثبات وجوب قضا در صورت عدم اتیان در وقت، کافی است. دلیل دیدگاه ایشان این است که میگویند مثلا در امر بالصلاه فی الوقت، تعدد مطلوب وجود دارد. مطلوب اول اصل نماز است لابشرط از وقت. و مطلوب دوم نماز در وقت مشخص است. لذا اگر مطلوب اول از دست رفت و مکلف نماز را در وقت امتثال نکرد، مطلوب دوم باقیست و باید خارج وقت انجام شود. برای اثبات تعدد مطلوب بودن امر به اداء دو راه وجود دارد: یا اینکه به نحوی از ظهور امر اداء، وجوب قضا استفاده شود؛ به این صورت که امر به اداء فی الوقت، ظاهر در دو مطلوب باشد (اصل واجب و واجب فی الوقت).‌ راه دوم اینکه به نحوی به حکم عقل، تعدد مطلوب اثبات شود. برخی دیگر معتقدند که از امر به اداء وجوب قضا در خارج وقت، بدست نمی آید. بلکه شارع باید امر جدیدی برای وجوب قضا انشاء کند. لذا میگویند که قضا تابع ادا نیست. در این دیدگاه نیز دو مبنا وجود دارد. برخی میگویند که امر جدید کاشف است از اینکه امر به اداء به صورت تعدد مطلوب بوده است و برخی همچون شیخ اعظم در رسائل معتقدند که امر به قضا، امری مستقل است و امر به اداء، به صورت وحدت مطلوب است. یکی از ثمرات تفاوت مبنا در امر به قضا، در مسئله دوران بین اقل و اکثر در تعداد نمازهای فوت شده است. اگر قضا تابع ادا باشد (به دلیل تعدد مطلوب بودن) و یا اگر امر جدید به قضا، کاشف از تعدد مطلوب باشد، در این صورت استصحاب عدم اتیان و همچنین قاعده اشتغال جاری می شود و بنا بر اکثر گذاشته می شود (و بلکه به گفته مرحوم مظفر اصلا در این فروض فوت و به تبع، قضا صدق نمی کند، چون امر به اصل صلاه، فعلی است) اما اگر تابع اداء نباشد و امر جدید نیز مستقل از امر اول باشد، استصحاب و اشتغال جاری نمی شود و بنا بر اقل گذاشته می شود و در اکثر برائت جاریست. ✍️محسن ابراهیمی ۰۰/۰۹/۱۲ 🌀فقه روز👇 https://eitaa.com/joinchat/1156972562C995b2572a2
المرسلات
✅#تحول_در_حوزه| بنده طرفدار اختصاص یافتن به مسئله اصول به عنوان یک علم مستقل نیستم و خیلی برای حوزه
📝| رسائل شیخ، اصولی برای فقه ▫️فلسفه وجودی علم اصول این است که نظام استنباطی ای طراحی کند که فقیه از آن در استنباطات فقهی خود استفاده کند. این نظام استنباطی چون می خواهد در فقه به کار رود، نباید به نحوی انتزاعی و مستقل از فقه بررسی و کار شود. ▫️متاسفانه از زمان مرحوم آخوند خراسانی به بعد، علم اصول و مسائل آن جنبه استقلالی پیدا کرد و به عنوان یک علم مستقل مورد بحث قرار گرفت. مسائل این علم، بدون در نظر گرفتن واقعیت فقه، به عنوان یک مسئله علمی مورد تحقیق قرار گرفت و جوانب مختلفی از آن را مورد کنکاش قرار دادند که بعضا به مواردی برمی خوریم که در فقه هیچ کارآیی ندارد. ▫️در این اتفاق عوامل متعددی دخیل هستند، اما عمده این مشکلات ناشی از مستقل دیدن این علم است. یکی از مسائلی که به استقلال این علم دامن زده است، مشکلی در نظام آموزشی است و آن مشکل، کم توجهی به فقه، در ضمن تحصیل اصول است. ▫️در تدریس های اصولی و یا در کتب اصولی، ارتباط مسائل با فقه دیده نمی شود و همچنین در سالیانی که طلاب مشغول تحصیل اصول هستند در کنار آن، کمتر به فقه و تحصیل عمیق آن می پردازند. 🤔برای حل این مشکل دو راهکار را می توان در آموزش رعایت کرد: 1️⃣در تدریس علم اصول از کتبی استفاده شود، که در آن، علم اصول و مسائل آن به نحو مستقل از فقه دیده نشده باشند. در این زمینه کتاب از بهترین کتب است. هر چند این کتاب، از برخی جهات آموزشی دچار نقص است اما در حین خواندن این کتاب، انسان حس می کند که اصول را در متن فقه می خواند و از متن فقه بیرون نرفته است. شیخ در عمده مسائل این کتاب، از کتب فقها و همچنین از مسائل فقهی بهره می برد و به حمل شایع کاربرد آن مسئله اصولی را در فقه بیان می کنند. این روش شیخ در کمتر کتاب اصولی دیگری دیده می شود. البته در برخی کتب اصولی متاخر پس از هر بحثی، بخشی را به عنوان تطبیقات ذکر کرده اند، اما این روش از جهت ثمره عملی با روش شیخ بسیار متفاوت است. 👈شاهد این نگاه به کتاب رسائل این است که برخی از کتب اصولی را بدون اینکه آن استاد و یا طلبه، اطلاعی از فقه داشته باشد، می تواند تدریس و یا تحصیل کند اما برای فهم کتاب رسائل حتما باید تسلطی بر فقه هم وجود داشته باشد. ♨️لذا می توان کتاب رسائل شیخ را در یک تدوین دوباره، به یک کتاب آموزشی تبدیل کرد، به نحوی که جهات ارتباط فقهی آن از بین نرود. 2️⃣در سالیانی که طلاب به تحصیل اصول مشغول هستند، همان مقدار که به تحصیل اصول بها داده می شود و بلکه بیشتر از آن، به تحصیل فقه طلاب اهمیت داده شود. تا آنها همراه با تحصیل اصول، بر فقه نیز مسلط باشند و تحصیل اصول به تنهایی سبب نشود که در ذهنشان، علم اصول مستقل شود. لذا لازم است که مثلا در تدریس لمعه دقت و اهتمام بیشتری به خرج داده شود تا طلاب تسط کافی بر فقه پیدا کنند و آن را صرفا با شرح و تلخیص و به عنوان یک رساله عملیه نخوانند و همچنین در تدریس موثر کتاب مکاسب، اهتمام بیشتری وجود داشته باشد. ▫️به نظر می رسد که اگر در حوزه های علمیه به فقه سنتی توجه بیشتری شود، برکات زیادی حاصل خواهد شد انشالله. ✍️محسن ابراهیمی 00/09/14 @almorsalaat
📝| نگاهی به مصلحت سلوکیه از منظر شیخ انصاری (ره) ◽️شروع فصل امکان تعبد به ظن در علم اصول، به شان نزول سوال ابن قبه صورت میگیرد اما تمام این فصل منحصر در این اشکال و جواب نیست بلکه بعد از بررسی اشکال ابن قبه عده ای از مطالب مطرح می‌شود که یکی از این مطالب کبرای مصلحت سلوکیه است. ◽️مرحوم شیخ قائلند که باید بین مرتبه انشاء و مرتبه فعلیت و به تبع بین مصالح مختصه به هر یک از این مراتب، تفکیک قائل شویم. ◽️در واقع مصالح و مفاسدی که قرار است مکلف آن را واجد شود، همان مصالح و مفاسد واقعیه است که به تبع آنها احکام انشائیه جعل میشود. اما در مرحله فعلیت، مولا باید مصالح اجتماع و مخاطبین را حین خطاب ملاحظه کند که البته این مصالح هیچ ارتباطی به مصالح و مفاسد واقعیه ندارد‌. ◽️سوالی که در مرحله فعلیت پیش می آید با سوالی که نسبت به مرتبه انشاء است، متفاوت بوده و جواب هر کدام نیز متفاوت است. سوال جعل حکم ظاهری و واقعی این است که «چرا شارع» امارات را جعل کرده است؟ اما سوال ابن قبه این است که «مکلف» در اثر عمل به اماره، چه چیزی را حائز میشود؟ ◽️تمام اصولیین در مبحث جمع حکم ظاهری و واقعی، قبول دارند که باید جعلی که توسط مولا رخ میدهد مصلحتی داشته باشد. این همان مصلحت سلوکیه است. ◽️شیخ با توجه به کبرای فوق، در جواب به سوال اول می فرمایند چون شارع در مقام فعلیت احکام را با لحاظ عقلاء بیان می کند و لسانش عقلائی است، پس می بایست طریقی را حجت بداند که غالبا مطابق با واقع است تا در نتیجه آن جمیع مکلفین بتوانند حظی از احکام شرعیه داشته باشد. ◽️به این شکل، در جواب به است که نظریه مصلحت سلوکیه شکوفا میشود و این نظریه ارتباطی با سوال دوم ندارد. مرحوم شیخ تصریح می کند که طبق مصلحت سلوکیه، مدلول اماره حائز هیچ مصلحت مستقلی نمیشود بلکه این مصلحت صرفا مصحح جعل مولا است. مضاف به اینکه واضح است که مصلحت تسهیل و تدریج چیزی را به مکلف اضافه نمی کند. لذا وجهی برای ملازمه مصلحت سلوکیه و تصویب نیست. ◽️جالب اینکه مرحوم شیخ به بین دو سوال فوق، تفکیک کرده اند. ایشان بعد از جواب به ابن قبه با عبارت: « و حیث انجر الکلام الی التعبد بالامارات الغیر العلمیه فنقول فی توضیح هذا المرام ...» توضیح مصلحت سلوکیه را شروع می کنند. ◽️حقیقت این است که آنهایی که مصلحت سلوکیه شیخ را مستلزم تصویب می بینند، عبارتی را که دلیل بر این معنا می دانند، همان عبارتی است که محقق نائینی آن را شاهد بر می داند. حال آنکه واضح است که عدم الاجزاء یعنی مکلف مصلحتی را حائز نمیشود. ◽️اساسا کسانی که مصلحت سلوکیه را مستلزم تصویب می دانند اولا دو سوال فوق را تفکیک نکرده و دچار مغالطه میشوند ثانیا گاها تصویب را هم درست معنا نمی کنند و به همین خاطر در باب اجزاء، تصویب را عامل عدم الاجزاء امارات معرفی می کنند. با اینکه مبحث اجزاء ناظر به ادله اَجزاء و شرائط است که البته تصویبی در آنجا معنا ندارد. ◽️بر همین اساس شیخ به زیبایی تصریح می کند که انسان، مکلف به واقعی است که مودّای ادله است. لذا در اثر عمل به ادله چه اصابه به واقع داشته باشد چه نداشته باشد تکلیف خود را انجام داده و هیچ ضربه ای هم به استکمال او وارد نمیشود. ◽️البته ناگفته نماند ممکن است برخی عبارات شیخ متشابه بوده و موهِم تصویب باشد اما اساسا باید بعد از تجمیع جمیع قرائن نسبت به کلام متکلم قضاوت کرد، لذا مجموع عبارات شیخ همان مطلبی را افاده می کند که تقریرش گذشت. ✍احسان چینی پرداز ۰۰/۹/۱۶ @almorsalaat
المرسلات
🔵#فلسفه| وحدت و بساطت وجود از منظر علامه طباطبایی و آیت الله مصباح یزدی بر اساس کتاب در آستانه حکمت
🔵وحدت و بساطت وجود از منظر علامه طباطبایی و آیت الله مصباح یزدی بر اساس کتاب در آستانه حکمت 🔹در جلسه 15آذر در این موضوع توضیحاتی بیان شد که در ادامه خلاصه آنها ذکر می شود: ▫️بر اساس عباراتی از کتب حضرت آیت الله مصباح همچون تعلیقه شماره 18 و 29 از کتاب تعلیقه بر نهایه الحکمه و همچنین درس 28 و 29 از کتاب آموزش فلسفه چنین جمع بندی ای از دیدگاه ایشان به نظر می رسد: 🔸ایشان پس از اینکه برهان بر اصالت الوجود را اقامه می کنند، در واقع چنین معتقد می شوند که ما در خارج موجودات متکثری داریم که هر موجودی، وجودش اصیل و ماهیتش اعتباری است. لذا آنچه در خارج موجود است، متکثر است. 🔸بر اساس این دیدگاه، ایشان پس از بیان و بررسی اقوال مختلف در معنای وحدت و همچنین مناقشه در استدلالی که علامه برای وحدت وجود اقامه کرده است، چنین نتیجه می گیرند که هر وجودی از آن وجودات متکثر، خودش واحد است، اما وحدتی برای کل عالم تصویر نمی شود. 🔸همچنین در تبیین نسبت بین وجودات متکثر، معتقدند که وجوداتی که رابطه علیت بین آنها برقرار است، سلسله ای از علل و معالیل را تشکیل می دهند که هر معلولی نسبت به علت خود ربط است اما وجوداتی که در یک مرتبه هستند و علیتی بین آنها برقرار نیست، متبائن از هم هستند. 🔸به طور خلاصه می توان بیان کرد که در بین اقوال موجود در این مسئله، قول ایشان بسیار شبیه به قول مشائین است که معتقد به وجودات متبائن به تمام ذات هستند. 🔸همچنین چون ایشان وجود واحدی را در خارج تصویر نمی کنند در تفسیر جمله «الوجود بسیط» می فرمایند که مراد این است که هر وجودی از موجودات متکثر خارجی، بما انه وجود عینی، بسیط است. ▫️اما بر اساس تبیینی که استاد علی فرحانی از دیدگاه علامه طباطبایی بیان می کنند و شرح آن در کتاب «در آستانه حکمت» آمده است: ♦️پس از اصالت وجود، ماهیت که علت تکثر موجودات در خارج بود، پوچ و باطل می شود و صحنه خارج را فقط وجود پر می کند. و از آنجایی که در خارج چیزی به جز وجود نیست، آنگاه در واقع ملاک کثرت وجودات ازبین می رود و آنچه در خارج موجود است، وجود واحدی به وحدت شخصی است. ♦️همچنین آن وجود واحد، بسیط است. چون لازمه ترکب، تفاوت اجزاء است و در خارج چون چیزی به جز وجود نیست، ترکب نیز بی معناست. ♦️اما از آنجایی که کثرت نیز بدیهی است، بر اساس تشکیک معتقد می شویم که همان وجود واحد بسیط در خودش کثرات را به نحو وجودربطی دارد و برا این اساس توحید ناب قرآنی، حاصل می شود. ♦️در نتیجه به تقریر استاد فرحانی بر اساس نگاه علامه طباطبایی از اصالت وجود، وحدت و بساطت از لوازم اصالت وجود است و اثبات آن نیاز به حد وسط مستقلی ندارد. ✍️محسن ابراهیمی 00/09/16 @almorsalaat
⭕️| إنقضی عنّا التلبّس أم لا؟ 🔹امروز 16 آذر است 🔹این روز برای ما طلبه دانشجوها خیلی خاطرات شیرینی را تداعی می کند. 🔹تا این مناسبت فرا رسید بی معطلی دست به قلم شدم که به رسم دوران دانشجویی در این باب وجیزه ای بنویسم. 🔹بعد به خودم آمدم؛ پرسیدم آخه تو چرا ؟ تو که سالهاست طلبه شدی؟ مگر اصول فقه نخوانده ای که در مبحث مشتق عنوانی هست "ما انقضی عنه التلبس" که اگر یک مبدا در گذشته برای یک ذاتی ثابت بوده است بعد از منقضی شدن آن مبدا از آن ذات، استعمال علی نحو حقیقت نخواهد بود!!! 🔹پاسخ دادم؛ کی گفته دانشمندان اصولی ما همه چیز را فرموده اند و جای تکامل مباحث نیست؟ اینجا می شود به این بحث مشتق یک فرعی اضافه کرد و آن اینکه؛ اگر ذاتی که قبلا مبدئی برای او ثابت بوده است ولی روح و قلب آن ذات همچنان نزد آن مبدأ گیر است، این را چه باید کرد استعمال آن حقیقی ست یا مجازی ؟. التحقیق: پاسخ روشن است 😊 🔹از این مانع که گذشتم شبهه دیگری به ذهن آمد؛ مگر شما عاشق و سرسپرده حوزه علمیه نیستید مگر قرآن نخواندید که فرمود"ما جعل اللَّه لرَجُل من قَلْبَیْن فی جَوْفه " دو دلبر در یک قلب نمی گنجد. 🔹قلت: این دانشگاه بود که ما را به حوزه رساند اگر نبود آن سکوی پرتاپ، آن تشکلات دانشجویی که واقعا شبیه ترین محیط به جبهه ها هستند؛ جنگ مقدس فکری_فرهنگی، اخلاص، گمنامی، ایثار، تلاش خستگی ناپذیر، بیداری های شبانه برای برنامه های فرهنگی پیش رو و...آنچنان این فضا، جهان بینی و عمق اندیشه ماها را متحول می ساخت و آتشی در ذهن و قلب ماها روشن می کرد که جز با آمدن به حوزه علمیه این عطش فرو نمی نشست. 🔹گاهی از ما طلبه دانشجوها می پرسند چرا فلان موقعیت را رها کردید و به حوزه رفتید؟ پاسخ این است ما عنان اندیشه ورزی و اندیشه خواهی از کف داده بودیم ما از خود اختیار نداشتیم نمی شود از یک انسان عطشان که به سمت چشمه در حال دویدن است پرسید چرا ؟ 🔹طلاب دانشجو خیلی شبیه مهاجرین در صدر اسلام اند. انصار بسیار فداکاری و جانفشانی کردند و به اوج رسیدن. اما قصه مهاجرین قصه دیگری است آنها به خانه و کاشانه و جایگاهی که عمری برای آن زحمت کشیده بودند پشت پا زدند تا به وصال معشوق برسند. در میان رفقای ما دندان پزشک است، تحصیل کرده فیزیک از دانشگاه آلمان، استاد، مهندس، شغل های با درآمد بالا و... همه را گذاشتند و لبیک گویان آمدند و به اقتضای سن شان از همان اوائل هم درگیر خانواده و بچه و مشکلات زندگی اند یک جهاد علمی و معنوی تمام عیار .... 🔹خلاصه بعد از پاسخ به شبهات ذهنی خود خواستم شروع به نوشتن کنم که دیدم متن طولانی می شود فقط به یک جمله اکتفا می کنم: ✅خدا قوت سربازان مجاهد امام زمان عج، بی راهه نیست اگر روز دانشجو و روز طلبه را از روی داستان فداکاری شما بازنویسی کنند. ✍️حجت الاسلام شیخ علی امیری 00/09/16 🌐المرسلات، از مقدمات تا اجتهاد👇👇 https://eitaa.com/joinchat/912326691Cd7b7696c9b
| طلاب دانشگاه دیده و مقیّد به آداب طلبگی @almorsalaat👇👇👇
المرسلات
#یادداشت| طلاب دانشگاه دیده و مقیّد به آداب طلبگی @almorsalaat👇👇👇
| طلاب دانشگاه دیده و مقیّد به آداب طلبگی 🔸هر کدوم از ماها یک نقطه عطف داریم. یعنی خواسته یا ناخواسته در موقعیت مکانی یا زمانی واقع شدیم که تاثیر به سزایی در شکل گیری شخصیت و آینده‌مون داشته. 🔸نقطه عطف زندگی من هم دوران بود. منی که با سری پر از شوقِ طلبه شدن سر از دانشگاه درآورده بودم و هیچ گاه هم پشیمان از انتخابم در آن مقطع نبودم و نیستم. 🔸ایامی که از بهترین روزهای عمرم بود و به اذعان همه رفقایی که با هم بودیم، تکرار ناشدنی است و الان فقط حسرتش رو می‌خوریم و دلمون براش تنگ میشه! 🔸نکته اساسی و مهم در این موقعیت‌های حساس زندگی اینه که بدونی کجا داری میری و میخوای چیکار کنی؟ 🔸با کی نشست و برخاست داری و دغدغه‌های ذهنیت چی‌ان و چه عیاری دارن! 🔸من هم مثل خیلی از دانشجوهای ترم پایینی که از زندان آموزش متوسطه آزاد شده و وارد جایی بِسان اقیانوس گشته، سردرگُم بودم و پر از علامت سؤال برای آینده‌ام. 🔸ولی رفاقت با افرادی که مثل هم فکر می‌کردیم و به اصطلاح تو فاز هم بودیم خیلی موثر بود. مَحملی به اسم عامل دور هم جمع شدنمون و تلاش برای رسیدن به اهداف مشترک بود. محیطی که نقش به سزایی در رشد کردنمون داشت. 🔸اصلا میدونی چیه؟ محیط اطراف و آدماش، مربی‌های خوبی برامون هستن یا ما رو بالا میبرن یا پایین. این تویی که انتخاب میکنی کدومش باشی. 🔸به طلبه بودنم افتخار میکنم و معتقدم طلاب دانشگاه دیده، یه جورِ دیگه میتونن مؤثر باشن به شرطی که مودب و مقیّد به آداب طلبگی هم باشند. یعنی باشم و باشیم. ✨۶ نفر از ۸ نفری که حاضر در تصویر هستیم بعد از فارغ التحصیلی از دانشگاه، در سِلک روحانیت درآمده‌ایم. دو نفر دیگر هم در صداوسیما و سنگر دانشگاه منشاء برکات هستند. (عکس مربوط به چند سال قبلِ و گیر ندین به کرونا و ماسک و این حرفها). ✍️حجت الاسلام خلیل صادقی 📌المرسلات: حاضرین در عکس بالا بخشی از اعضای مجموعه بسیج دانشجویی دانشگاه شهید چمران اهواز هستند که چند سالی را در دانشگاه، در کنار هم بودیم. دوران بی نظیری بود. ✅کانال شخصی حجت الاسلام خلیل صادقی👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2036858882C1aef24c0d7 🌐المرسلات، از مقدمات تا اجتهاد👇👇 https://eitaa.com/joinchat/912326691Cd7b7696c9b
🔴| دوران تکامل 🔺۱۶ آذرماه، روز دانشجوی امسال هم سپری شد و مثل تمام این ده سال برای من ، تداعی گر خاطرات بود. 🔺خاطراتی تلخ و شیرین، روزهایی که دور از محیط خانه و خانواده در خوابگاه زندگی می کردیم و با افراد مختلف جبراً یا اختیاراً مصاحبت داشتیم. 🔺شاید خیلی اهل درس خواندن نبودم و بیشتر وقتم را با حضور در تشکل ها و فعالیت های صنفی و دانشجویی سپری میکردم، اما برایم مفید بود، آدم ساخته میشد، چیز یاد میگرفت 🔺همین که یک دانشجو عین خودت بشود فرمانده و تو هم نیرویش باشی و باید دقیق امورات محوله را انجام بدهی، خواه ناخواه شما ساخته میشوی! شخصیتت شکل میگیرد.، برای یکی مثل من دوران دانشجویی ام دوران تکامل و شناخت بود. 🔺اون هایی که در دوران دانشجویی یا طلبگی شون کارهای تشکلی و فکری، فرهنگی کردند خوب میدانند که آزمون و خطاها چقدر شیرین و جذاب است و البته پر استرس! 🔺چقدر خوب بود اون مسئول و فرمانده ی بالاتری که به جای ماهی دادن به دستت، ماهی گیری یادت میداد! 🔺در بین رفقایم هستند افرادی که از گذشته ی سپری شده ی خود در دانشگاه ناراحت یا پشیمانند، اما برای من همیشه آن دوران یک دوران طلایی محسوب میشود. و با خاطرات روزهای خوشی اش خوشم و حتی روزهای سختی اش هم برایم شیرین است. 🔺کم و بیش دوستانی که مطلع اند که بنده اول دانشجو بوده ام و پس از آن وارد حوزه علمیه شده ام سوال می پرسند که چرا دانشگاه؟ چرا حوزه؟ کدام اولویت دارد؟ 🔺جواب های زیادی می شود داد اما بنظرم بهترین پاسخ این است: باید نگاه کنی ببینی در کدام سنگر میتوانی مفید باشی! در کجا میتوانی به علایق و سلایقت جامه ی عمل بپوشانی! 🔺در کنار این پاسخ این نکته را هم اضافه می‌کنم: هرجا که باشیم چیزی که اهمیت دارد و میتواند شخصیت ما را شکل بدهد، این است که با چه گروه و قُماشی نشست و برخاست کنیم. عِنان فکر و اندیشه را به دست چه کسی و یا چه گروهی بسپاریم؟ این مهم هم در محیط دانشجویی صادق است و هم در محیط حوزوی دارای اهمیت! ✅دانشجویان عزیز طلاب گرامی جوری انتخاب کنیم که بعد از گذشت دهه ها از آن انتخاب پشیمان نباشیم. مخلص همگی🙏 ✍حجت‌الاسلام خلیل صادقی ♨️کانال شخصی ایشان👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2036858882C1aef24c0d7 @almorsalaat
المرسلات
🔅ماجرای من و «درآستانه حکمت» ▪️من از همان اوایل طلبگی دو گمشده مهم داشتم: فلسفه و عرفان. خاطرم هست
🌀حجت الاسلام قیلاوی‌زاده امروز در کانال شخصی خود (بیّنات) درباره کتاب درآستانه حکمت چنین نگاشتند: ▫️بسم الله الرحمن الرحیم ▫️شروع طلبگی و سالهای نخستین آن از مهمترین دوره های زندگی بنده است. قطعا اتفاقات و انسان هایی که با آنها در این مسیر قرین شدم علت این اهمیت است و یکی از کسانی که از همان ابتدا تا هم اکنون با او در ارتباط و همراه هستم، برادر عزیز و فاضل ارجمند حجت الاسلام جواهری است. ▫️شروع و امتداد مسیر فلسفی را در خدمت استاد محترم و بی بدیل، استاد علی فرحانی (زید عزه) بودم. در این وادی اتفاقات و ثمراتی که همیشه منتظر آن بودم برایم رقم خورد. ▫️صحبت در این باب بسیار است اما از لذت های فراموش نشدنی زندگی من مطالعه و مباحثه و گفتگوهای فلسفی با برادر ارجمند سید مجتبی امین جواهری است. ▫️اکنون ایشان بعد از چند سال استقامت و تلاش و فداکاری، نتیجه تاملات فلسفی و اندیشه های استاد را به بهترین نحو تقریر و تثبیت و آماده انتشار کردند. آرزو دارم حضرت دوست از خزانه غیب خود او را متنعم کند. ▫️ان شاء الله نفس علمی معرفتی استاد و قلم برادر عزیزم علی الدوام در خدمت اسلام و تکامل بشریت در جریان باشند. الحمدلله و المنه ✍ناصر قیلاوی زاده _ آخرین روز پاییز ۱۴۰۰ 🌐کانال بیّنات👇👇 eitaa.com/BAYYENATT @almorsalaat
📝| نگاهی مختصر به مبحث علم اجمالی ◽️یکی از مباحث بسیار مهم و مشکل علم اصول که در فقه ثمرات غیر قابل انکاری دارد مساله علم اجمالی است. ◽️علم اجمالی یعنی علم به ثبوت تکلیف باشد اما جهل و شک در ناحیه مکلف به باشد؛ علم اجمالی، علمی است که همراه یک شک و جهل است، علم به ثبوت تکلیف و شک به مکلف به. ◽️در مساله علم اجمالی، دو بحث وجود دارد: 1⃣ اولا ثبوت تکلیف به وسیله علم اجمالی و اصل منجزیت و حجیت آن 2⃣ثانیا بحث از کیفیت سقوط تکلیف ◽️شیخ بحث اول را در دو مرتبه مطرح می کنند: 1⃣اصل حجیت علم اجمالی به نحو قضیه مهمله. 2⃣مقدار حجیت آن تا چه قدر است. آیا فرقی بین حجیت علم تفصیلی و علم اجمالی وجود دارد؟ ◽️اگرچه به شیخ اشکال شده که چرا در باب حجیت علم اجمالی، نام مرتبه اول را حرمت مخالفت قطعیه و مرتبه دوم را وجوب موافقت قطعیه گذاشته اند زیرا این دو تعابیر مختص به مقام امتثال اند نه مقام جعل، اما این اشکال به شیخ وارد نیست زیرا راهی که می توان مقدار حجیت علم اجمالی را فهمید همان مقام امتثال است یعنی مقام امتثال پل ای است برای وصول به مقام جعل. از این رو شیخ بهترین تعبیر را به کار برده و ملتفت به تفکیک مقام جعل از امتثال بوده است. ◽️حق این است که علم اجمالی چون قطع دارد و قطع هم حجیتش ذاتی است منجزیت دارد. در واقع اجمال یا تفصیل علم تاثیری در قطع بودن و حجیت داشتن آن ندارد. ◽️به عبارت دیگر حکم فعلی به صورت یک قضیه شرطیه است و همین که علم به تحقق مقدم آن پیدا شد تبدیل به یک قضیه حملیه شده و حکم منجز میشود که البته علم به تحقق مقدم آن می تواند با علم اجمالی هم صورت بگیرد. . ◽️اما شیخ نسبت به حرمت مخالفت قطعیه دو مقدمه ذکر می کنند: 1⃣محل بحث ما در مورد منجزیت و حجیت علم اجمالی ،علم اجمالی طریقی است و نه علم اجمالی موضوعی. قطع موضوعی اعم از اینکه تفصیلی باشد یا اجمالی باشد حجیت و عدم حجیت آن تماما تابع اعتبار شارع است. 2⃣اگر از اطراف علم اجمالی قطع تفصیلی به دست بیاید فرق بین این قطع تفصیلی و دیگر قطع های تفصیلی در حجیت ذاتی آن نیست و باید از آن تبعیت شود. ◽️شیخ می فرمایند به طور کلی، مخالفت با علم اجمالی دو نوع دارد: - مخالفت التزامیه - مخالفت امتثالیه و عملیه ◽️مراد از مخالفت التزامیه مخالفت عقد القلبی و جوانحی با حکم است. اما مخالفت امتثالیه یعنی در مقام عمل به خلاف آنچه که علم اجمالی اقتضاء دارد عمل شود. ◽️مرحوم شیخ با تفکیک این دو حیث به بررسی پرداخته و نهایتا می فرمایند: ◽️مخالفت التزامی چه در تعبدیات باشد چه در توصلیات، اصلا مخالفت نیست و هیچ حرمتی هم ندارد زیرا: 1⃣اولا تمام احکام شرعیه برای عمل مکلف آمده اند و هیچ حکم شرعی بر جانحه و عقد القلب مکلف بار نشده است. لذا مبنای شیخ این است که حتی حسد و یا عجب مادامی که بروز داده نشوند هیچ حرمتی نداشته و امر و نهی ناظر به عقد القلب نیست. 2⃣ثانیا حاکم در وادی امتثال عقل است و عقل هم یک حکم دارد و آن وجوب اطاعت و حرمت مخالفت است. اما عقل اطاعت و عصیان را جانحه ای نمی بیند بلکه در مقام عمل آن را تصویر می کند لذا عدم التزام به حکم الله، ضرری به امتثال نمی زند. 3⃣ثالثا از هر دلیل شرعی، چیزی بیش از لزوم "عمل" به مفاد آن بر نمی آید و علاوه بر آن چیزی هم به نام « وجوب التزام بحکم الله» در ادله وجود ندارد.. ◽️ نسبت به مخالفت عملی با علم اجمالی سه حالت مفروض داریم: 1⃣موافقت قطعیه 2⃣مخالفت قطعیه 3⃣موافقت و مخالفت احتمالی ◽️مخالفت قطعیه که واضح البطلان است اما موافقت احتمالیه هم سودی ندارد زیرا حاکم در وادی امتثال عقل است و طبق حکم آن یعنی قاعده الاشتغال الیقینی یستدعی الفراغ الیقینی، باید به یقین رسید و صرف احتمال کافی نیست. ◽مرحوم ️شیخ نسبت به احتیاط در مقام امتثال و امتثال اجمالی قائل اند که امتثال اجمالی کفایت میکند حتی اگر موجب تکرار « عبادت» باشد زیرا اگر موجب تکرار عبادت شود باز هم قصد امتثال امر داریم اگرچه به صورت تردیدی باشد (1) و عقل در وادی امتثال، این امتثال را صحیح میداند(2) لذا اشکال ابن ادریس در این مورد هم مندفع است.(تفصیل این مطلب محتاج متن جدایی است) ♨️در آخر باید پرسید چرا اصولیین و از جمله مرحوم شیخ دوبار بحث از علم اجمالی کردند یکی در تنبیهات قطع و دیگری در اصول عملیه -اصاله الاحتیاط- ؟ ◽️کثیری گمان می کنند از این جهت که علم اجمالی دو بخش دارد یکی قطع و دیگری شک، از بخش اول آن در باب قطع و از بخش دوم آن و مساله کیفیت امتثالش در باب اصول عملیه بحث می شود اما این پاسخ اشتباه است. زیرا بدیهی است که اصولیین از جمله شیخ و نیز آیت الله سبحانی، هر دو بخش علم اجمالی را به صراحت بیان کرده اند و مع ذلک باز هم بحث از آن را در اصول عملیه مطرح کرده اند! ✅جواب به این سوال هم باز از ابتکارات است: ◽️دو نوع علم اجمالی در علم اصول داریم. آنچه تحت عنوان « علم اجمالی» در باب حجج مطرح میشود مراد از آن « قطع اجمالی» است اما علم اجمالی که در اصول عملیه بحث میشود «ظن اجمالی» است به این صورت که ظن به اصل تکلیف پیدا شود اما شک در مکلف به داشته باشیم. لذا است که ماهیت این دو علم اجمالی با هم تفاوت دارد. ◽️از این رو شیخ هم علم اجمالی ای که به معنای قطع اجمالی است در تنبیهات قطع یعنی مصادیق قطع بیان کرده است و آقای سبحانی هم در الموجز تصریح کردند که مراد از این علم اجمالی چنین است که « عُلِم وجدانا بوجوب احد الفعلین» یعنی علم وجدانی و قطع حاصل شده باشد. ◽️پس علم اجمالی که در اصول عملیه بحث میشود از جنس ظن است و اصل حجیت آن و وجوب موافقت قطعیه و یا کفایت موافقت احتمالیه و یا جواز مخالفت قطعیه آن ممکن بوده و تماما به دست شارع است یعنی هم اصل حجیت و هم سعه و ضیق حجیت آن تابع بیان شارع است. ✍احسان چینی پرداز ۱۴۰۰/۱۰/۶ @almorsalaat
📝یادداشت کوتاه یکی از اعضای پیرامون یکی از بحث های گروه در مورد ▫️ضمن عرض سلام و خداقوت به شما بزرگواران. برخی الفاظ در بیانات بعضی سروران بود که به نظر درست نمیاد ▫️فکر نمی کنم کسی منکر ایرادات روشی در حوزه ها باشه اما باید طوری نقد بشه که از دایره انصاف خارج نشیم ▫️بزرگواری فرمودند که ما نمیخوایم مجتهد بشیم به زور میخوان مجتهدمون کنند که اصلا اینطور نیست، اینکه اصول به درد نمیخوره، این هم درست به نظر نمیاد، حداقل فایده اصول این هست که قدرت استدلال شخص رو بالا میبره و این برای هر طلبه به نظرم لازم هست... ▫️"دلال علم"، عبارت درستی نیست چون ما در هر برهه ای باید یکسری مجتهد داشته باشیم و اجتهاد هم تقلیدی نیست که کسی بخواد از اجتهاد گذشتگان سرمشق گیری کنه.. ▫️هر لفظی دارای شأنی هست باید خیلی مراقب باشیم در انتخاب الفاظ در گفتارمون... ▫️بزرگواری فرموده بودند که اگر هم کسی مجتهد بشه با حوزه مجتهد نشده، آیا واقعا تا الان کسی بوده که بدون ورود به مکتب امام صادق علیه السلام مجتهد شده باشه؟؟؟ ▫️حقیر منکر برخی ایرادات به حوزه نیستم چه از لحاظ روش اجرایی و چه کیفیت محتوای آموزشی، اما آیا واقعا با وجود برخی ایرادات باید کل رسالت حوزه ها زیرسؤال بره؟؟؟ ▫️ما اگر دغدغه دین رو داریم باید تلاش کنیم این ایرادات برطرف بشه نه اینکه صرفا بشینیم و غصه بخوریم ، به هرحال ما تا وضعیت مطلوب فاصله داریم و گذر از وضعیت موجود تا رسیدن به نقطه مطلوب نیاز به تلاش همه طلاب دغدغه مند و بزرگواری چون شماها دارد ▫️ان شاالله که خداوند کمک کند در مسیر یاری امام ثابت قدم باشیم. ✍سَرَم نَذرِ سَرِ سَردارِ بی سَر... 🌐شما هم در گروه هم‌اندیشی عضو شوید و در بحث مشارکت کنید👇👇 https://eitaa.com/joinchat/1221263413C41edddb737 @almorsalaat
🔵| بخوانید اما بخوانید (چند تجربه که شاید برای دانشجویانی که طلبه شده اند، مفید باشد) ▫️روز 16آذر برای هر کسی که دانشجو بوده روز متفاوتی است. در دانشگاه این روز با روزهای دیگه متفاوت بود. معمولا هر کدام از تشکل ها، مراسمی داشتن و می خواستن به نحوی این روز رو برجسته کنن. اما این حس و حال توی حوزه وجود نداره. بلکه بیشتر یادآور خاطرات روزهای زمان دانشجوییست. ▫️دانشجویانی که وارد حوزه می شوند، با فرصت ها و تهدیدهای مختلفی مواجه هستند که به تجربه برخی از آنها را مرور می کنم. ✅از میان فرصت به سه مورد اشاره می کنم. اول اینکه شاید بتوان گفت با دید بازتر و شناخت بهتری وارد حوزه شده اند و برای خود هدف گذاری کرده اند. دوم اینکه دانشگاه را که یکی از مراکز مهم علمی کشور است، می شناسند و بهتر می توانند در تعامل حوزه و دانشگاه، نقش ایفا کنند و سوم اینکه ذهن آماده تری برای یادگیری دروس حوزوی دارند. و همین جا عرض کنم که اساسا نظام آموزشی این عده باید با سایر طلاب متفاوت باشد. ♨️اما تهدید هایی هم در مقابل دارند. یکی از موارد اصلی، نگاه ایده آلیستی و غیرواقعی به حوزه است. متاسفانه این مورد، مقداری شایع است و چون تصمیم آمدن به حوزه بر اساس آن نگاه صورت گرفته، گاهی پس از مواجه شدن با واقعیت حوزه، تصمیم این اعزه را تغییر می دهد و پس از مدتی فیلشان یاد هندوستان دانشگاه می کند. حوزه همینقدر که امام خمینی و علامه طباطبایی و شهید مطهری و رهبر انقلاب و آیت الله بهجت و آیت الله مصباح و سایر اعاظم را تقدیم اسلام کرده است، مشکلاتی چون طولانی بودن زمان تحصیل، به روز نبودن، مقداری ناکارآمدی، نظام آموزشی ناصحیح، مشکلات معیشتی و ... را هم دارد. لذا لازم است که با دید واقعی وارد حوزه شد و اگر الآن وارد حوزه شده ایم، سعی کنیم از بین همه مشکلات، آن راهی را انتخاب کنیم که نتیجه آن امام خمینی و علامه و ... غیره می شود. چون آنها هم از بین همین بی برنامگی ها و بی نظمی ها و با همین کتب درسی رشد کرده اند. پس اگر دیدتان هم غیرواقعی بوده، اما می توان با انتخاب مسیر درست، ادامه داد و به نتیجه رسید. ♨️تهدید دوم این است که دانشجویانی که وارد حوزه می شوند معمولا اینگونه اند که اگر وارد حوزه نمی شدند از جهت جایگاه اجتماعی، در جایگاه متناسبی قرار می داشتند. چند سال دانشگاه رفته اند و مدرکی را اخذ کرده و می توانند بر اساس آن مدرک وارد در بازار کار شوند و درآمدی را کسب کنند و تشکیل خانواده دهند. اما وقتی که وارد حوزه می شوند، از سن خود عقبتر می روند به این معنا که از جهت جایگاه اجتماعی، هم رتبه با طلبه ای که پایه اول و احیانا سیکل و یا دیپلم، قرار می گیرند. آنگاه از یک طرف به خاطر سن و شرایط خانوادگی و غیره، نیاز به ازدواج و کسب درآمد دارند و از طرفی با شهریه پایه اول و دوم، نمی توانند معیشت خود را تامین کنند و این آغاز مشکلاتی خواهد بود. 🤔راهکاری که ما برای این مسئله تجربه کردیم این است که به دلیل آمادگی ذهنی ای که دانشجویان دارند، باید دروس را سریعتر بخوانند. حوزه قوانینی برای این کار دارد. به این طریق آن سه چهار سال دانشگاه را می توان جبران کرد. ظاهرا می توان ده سال حوزه را در یک برنامه ریزی خوب، در به اتمام رساند البته به هیچ وجه نباید از کیفیت تحصیل کم کرد. ▫️این ها نکاتی بود که به تجربه به نظر می رسد که برای دانشجویانی که وارد حوزه شده اند، مفید است. البته همه اینها را در سایه مشورت ها و هدایت های استاد ارجمندمان شیخ علی فرحانی آموختیم و الّا در این دریای حوزه، غرق شده بودیم. می توانید نکات تفصیلی و راهکارهای اجرایی را از مشاوران کانال که برخی از آنها نیز دانشجو بوده اند، دریافت کنید. 🔰ناگفته نماند که در حوزه مسائل دیگری هم وجود دارد. حوزه علاوه بر اینکه از دانشگاه واردات دارد، اخیرا صادراتش هم به دانشگاه زیاد شده. همچنین برخی انتفاد دارند که خود حوزه دارد مثل دانشگاه می شود و برخی هم رسما دانشگاه های حوزوی تاسیس کرده اند. در این موضوع هم حرف بسیار است، که انشالله بماند برای فرصتی دیگر. فقط یک نکته بگویم: اگر هم میخواهید به دانشگاه بروید، مثل شهید مطهری بروید. ✍️محسن ابراهیمی 00/09/16 🌀فقه روز، کانال شخصی محسن ابراهیمی👇 https://eitaa.com/joinchat/1156972562C995b2572a2
| ولایتمداری حوزوی ▫️امسال سالگرد شهادت حضرت زهرا س و رحلت آیت الله مصباح یزدی و شهادت سردار قاسم سلیمانی تقریبا با هم مصادف شده اند. ▫️هر سه نفر، در یک ویژگی عمده مشترک‌اند و آن ویژگی است. هر سه در مهمترین لحظات عمر خویش، خود را فدای ولیّ و به تبع فدای دین کردند. ▫️نکته قابل توجه این است که در عین اینکه هر سه ولایتمدار بوده اند، اما شکل و ظاهر ولایتمداری آنها متفاوت بوده اند. ▫️لذا باید بود و فهمید که در هر شرایطی کدام کار را باید انجام داد، یعنی باید بود. ▫️بنده گمان میکنم، ولایتمداری امروز حوزویان این است که مسئله در حوزه را که سالهاست برزمین مانده، به سرانجام برسانیم. چرا که هر مشکلی که امروز در حوزه وجود دارد، به دلیل متحول نشدن آن بر اساس نگاه رهبری است. ▫️و اگر بر همین روال پیش برویم، به ناچار پیش‌بینی ایشان محقق خواهد شد و حوزه خواهد شد کما اینکه امروز نیز تقریبا منزوی شده است. ✍محسن ابراهیمی ۰۰/۱۰/۱۲ 🌀فقه روز👇 https://eitaa.com/joinchat/1156972562C995b2572a2
🔰متن زیر یادداشت طلبه ارجمند جناب آقای عارف ترکمان درباره ویژگیهای کانال المرسلات است که برای ما ارسال کرده اند. ✅گاهی یک "کانال" تاریخ را می‌سازد! 🔹این فرسته، نغمه‌ای است برای طلابی که طلبگی خود را برای تمدن سازی و به نام مهدی(عج) آغاز کردند و سپس کارشان به ابهام‌‌ها و سردرگمی‌ها رسید که جز زجر و رنج در آن نبود. افراط و تفریط‌های حاصل از آن ابهامات جا را بر طلبگیِ تمدن سازانه تنگ کرده و اینک سرانجامی شوم‌تر یافته‌است و طلبگیِ کم‌عمق یا بی‌عمق، اما پر سروصدا در حال درنوردیدن تومار عالمانِ تمدن‌ساز است! 🔹در این فضا بعض اساتید و مشاوران سطحی، با مغزی تهی و دهانی باز بدل به هادیان و متفکران قوم شده‌اند و به جای ابهام زدایی، ابهام زایی می‌کنند؛ بر بانگ ناامیدی کوبیده، فریادِ نمی‌شود سر می‌دهند و برنامه‌ها و مشاورات کج و معوج روانه‌ی ذهن طلاب می‌کنند. اینان به حق تئوریسین‌ها و طراحان یک طلبگی حداقلی‌، ناکارآمد و مضراند. با تکیه بر مشاورات و نظرات این جماعت چه بسیار طلابی که کمان می‌کشند و انرژی می‌کشند و بر هدف نمی‌زنند! و چه بسیار طلابی که تضییع عمر کرده بر هدفی غلط می‌زنند. ▫️اما کانال "المرسلات" هبه‌ایست برای جملگی طلابی که می‌خواهند طعم شگفت‌انگیز امید و آرمان را بچشند و به هدفی صحیح بزنند و دقیق هم بزنند. ▫️"المرسلات" تقدیم می‌شود به طلابی که مایلند برای آینده‌ی علمی و طلبگی خود برنامه‌ای بومی‌سازی شده و قابل اجرا، دور از ابهامات سرسام آور و تهی از افراط و تفریط بریزند. ▫️چرا که "المرسلات" بر خلاف آنان که در مغازه‌ی مغز تهیشان چیزی جز یأس نیست به جای مرثیه خوانی و سوگنامه نویسی، امیدوارانه و محکم نغمه سرایی می‌کند. ▫️"المرسلات" در برابر جمیع شکست‌ها، محرومیت‌ها، سرخوردگی‌ها، کمبود‌ها و ناامیدی‌ها، استوار و با نشاط ایستاده است و سرزنده و فعال، سرشار از امید و نیروی مبارزه فریاد می‌کشد: "طلبگی باید هدفش یک خدمت اساسی باشد!"، و می‌گوید: "سیه‌بخت انسانیست که سرگشته، دربه‌در، بی‌دغدغه و آرمان، صرفاً بر سبیل احساسات طلبگی کند!". ▫️"المرسلات" با امیدی سرشار از شکوه به آینده می‌نگرد و برای او دور بودن هدف و مقصد مسئله‌ای نیست. زیرا "المرسلات" مقصد را در هاله‌ای از مه نمی‌بیند و علم اجمالی شما را نسبت به مقصد تبدیل به علم تفصیلی کرده، سپس از محلی که ایستاده‌اید تا غایت را برای شما ریل گذاری می‌کند. این ریل گذاری مبتنی بر تعادل در بینش و عمل با لحاظ کردن ابعاد مختلف انسان صورت می‌گیرد تا دچار مشکلات عدیده نشده و با قدرت و سرعت به راه خود ادامه دهید. ▫️"المرسلات" احساسات پاک و دغدغه‌های شما را هدفمند کرده، پرورش می‌دهد و کاری می‌کند که شما برای خود هویتی شریف و رسالتی عظیم قائل شوید و به نقش تاریخی خود اهمیت بدهید. ▫️"المرسلات"، مسئله‌ی "تحول در حوزه" را از منظری صحیح به ذهن مخاطب القاء می‌کند و مخاطب را نقش آفرین دانسته، به او روش‌های نقش آفرینی و اثر گذاری را آموزش می‌دهد؛ مخاطب را در مسر تحول در حوزه وارد گود و فعال می‌کند، احساس مسئولیت را در مخاطب بیدار می‌کند. ▫️"المرسلات" اهمیت و نقش علوم اسلامی را در مسیر طلبگی برای شما ترسیم می‌کند؛ راه فراگیری صحیح این علوم را هم آموزش داده و مضافاً اساتیدی مجرب برای فراگیری علوم مورد نظر به شما معرفی می‌کند. ▫️اگر در این مقال بنا بر مجمل نویسی نبود طول این نوشته بسیار بیشتر می‌بود، منتها ختم کلام می‌کنم با یک عبارت: 🔴"المرسلات" در یک جمله، می‌آموزد که ما وارثان آرمان‌های خمینی کبیر در حوزه‌های علمیه هستیم و باید تلاش کنیم. ♨️این حقیر خاکسار به همه‌ی طلاب، مخصوصا طلابی که حال و هوایشان در ابتدای این سطور ذکر شد پیشنهاد می‌کنم که حتما با کانال المرسلات همراه باشند، از مشاورات، متن‌های گلچین شده، قطعه صوت ها و مجموعه‌ صوت‌های این کانال استفاده کنند. 📌پ.ن المرسلات: ضمن تشکر از ابراز لطف جناب آقای ترکمان امیدواریم که به لطف الهی همینگونه که ایشان فرموده اند، بتوانیم گامی در راستای حوزه تراز انقلاب برداریم. 🌐رسانه المرسلات👇 https://eitaa.com/joinchat/912326691Cd7b7696c9b
کتاب رسائل در عین حال که به قصد کتاب آموزشی بودن نوشته نشده است، اما یک ویژگی بسیار مهم دارد که این ویژگی سایر کتب اصولی بعد از رسایل وجود ندارد. آن ویژگی این است که کتاب رسائل پر است از قواعد و مسائلی که بسیار مهم هستند و در ضمن مسائل کتاب مطرح شده است اما در کتب اصولی بعدی به دلیل ضابطه مند شدن یا تبویب بهتر، ذکر نشده اند. آنچه که بر اهمیت این ویژگی می افزاید این است که این قواعد به حمل اولی و انتزاعی مطرح نشده اند، بلکه به حمل شایع در یک مسئله فقهی یا اصولی تطبیق شده اند که این اتفاق از زائده بودن آن قاعده جلوگیری می‌کند. به عنوان مثال در ج۲ این کتاب در بحث دوران بین محذورین به دلیل فقدان نص، مسائل مهم و قابل توجهی در ضمن بحث مورد بررسی قرار گرفته است که به برخی از آنها اشاره می شود: - مراد از التزام عملی و قلبی به حکم واقعی و آنچه که حکم شرعی است، التزام بما علم است و حکم شرعی، التزام تفصیلی نیست. - اجماع مرکب و احداث قول ثالث و اینکه قول به تخییر واقعی، احداث قول ثالث است و قول به اباحه ظاهری اشکال ندارد چرا که آنچه مهم است، مخالفت عملی است - اینکه لازم نیست که هر واقعه ای دارای حکم ظاهری باشد در صورتی که در مقام عمل احتیاجی به آن نباشد - در دوران بین وجوب و حرمت، رعایت جانب حرمت اولویت ندارد (وجوب و حرمت، مصداق دفع مفسده اولی از جلب منفعت است، نیست) - عقل در احکام خود شک ندارد فلذا احکام عقلی استصحاب نمی شود - مخالفت قطعیه تدریجی، اشکال ندارد - در تعارض خبرین، هر دو خبر حجت هستند و به تبع وجوب متابعت دارند، اما چون نمیتوان به هر دو عمل کرد، شرع و عقل حکم به تخییر دارند. تمام این مسائل، غیر از مسئله اصلی محل بحث است و غالبا در سایر مباحث علم اصول، مطرح نمی شوند. و البته از آنجایی که اکثر اصولیین در این قواعد عملی با هم توافق دارند لذا می‌توان گفت که دستگاههای استنباطی تفاوت چندانی با هم ندارند. کتاب رسائل پر است از این قواعد مهم و کاربردی در فقه. این مزایا انتخاب کتابی که جایگزین رسائل بشود را سخت می کند. هرچند که باید در نهایت این کتب تغییر کنند. محسن ابراهیمی ۰۰/۱۰/۱۶ 🌀فقه روز👇 https://eitaa.com/joinchat/1156972562C995b2572a2
| کدام خمر حرام است؟ در برخی روایات همانند "اجتنب عن الخمر" حکم شرعی (وجوب اجتناب) بر یک عنوان (خمر) بار شده است. در مورد موضوع این حکم، سه نوع مصداق متصور است: ۱- خمر معلوم بالتفصیل. به این معنا که یک مایع مشخصی در خارج، معلوم است که خمر است. ۲- خمر معلوم بالاجمال. به این معنا که مثلا در خارج دو ظرف وجود دارد که میدانیم یکی از آن‌دو خمر و دیگری خلّ است. اما به تفصیل مشخص نیست. ۳- خمر مشکوک. به این معنا که یک ظرف در خارج وجود دارد که شک داریم آیا خلّ است یا خمر. جناب شیخ اعظم در کتاب رسائل، معتقد است که ظاهر دلیل «اجتنب عن الخمر»، مصداق معلوم بالتفصیل و بالاجمال را شامل می شود. دلیل ایشان این است که دلیل شرعی شبیه به قضیه شرطیه است که میگوید: اگر خمر موجود باشد، آنگاه باید از آن اجتناب کرد. با این نگاه هم در جایی که علم تفصیلی و هم در جایی که علم اجمالی وجود دارد، موضوع (شرط) محقق است و در نتیجه حکم (جواب شرط) جاری می شود. در مقابل قول شیخ دو قول دیگر نیز وجود دارد. اخباریین معتقدند که این دلیل، موضوعات مشکوک به شک بدوی را نیز شامل می شود. لذا هم در شبهه تحریمیه موضوعیه و هم در شبهه وجوبیه موضوعیه، قائل به احتیاط هستند. (رسائل ج2 ص169 و ص119) دلیل ایشان این است که حکم بر تمام موضوعات (خمرهای) واقعی جاری شده است و لذا اشتغال یقینی استدعای فراغ یقینی دارد و به عنوان مقدمه علمیه باید تمام مصدایق امتثال و یا اجتناب شود. شیخ اعظم در شبهه وجوبیه موضوعیه این مسئله را بر دلیل "اقض مافات" تطبیق میکنند و قول اخباریین را با این استدلال که در شک بدوی موضوع حکم محقق نیست، رد میکنند. (رسائل ج2 ص169) علاوه بر این دو نگاه، نگاه سومی وجود دارد که معتقد است، نه تنها مصداق مشکوک، بلکه مصداق معلوم به علم اجمالی نیز از نطاق دلیل خارج است. این دسته به برخی از روایات و همچنین به بداهت برخی مسائل فقهی تمسک می کنند. ثمره این قول، جوار مخالفت قطعیه در شبهات معلوم به علم اجمالی است. شیخ اعظم این قول را نیز در بحث عدم جواز موافقت قطعیه در شک در مکلف به با دلایل متعدد و خصوصا توضیحی که از ظهور دلیل بیان می کنند، نمی پذیرند. (رسائل ج2 ص200) ماحصل کلام اینکه از نگاه مرحوم شیخ، بر اساس دلیل «اجتنب عن الخمر» باید از خمر معلوم بالتفصیل و معلوم بالاجمال اجتناب کرد. محسن ابراهیمی 00/10/18 🌀فقه روز👇 https://eitaa.com/joinchat/1156972562C995b2572a2
📝| مساله تعبدی و توصلی در نگاه شیخ انصاری(ره) ◽️اصولیین در تقسیم واجب به تعبدی و توصلی، بعد از بیان معانی تعبدی میفرمایند محل بحث در جایی است که تعبدی مقابلی به نام توصلی داشته باشد و آن تعبدی به معنای ما لا یسقط امرها بمجرد اتیان بها است. ◽️ اشکال اساسی این است که امکان بیان قصد امتثال امر توسط شارع وجود ندارد پس در دوران بین تعبدی و توصلی نمی توان با اطلاق، توصلیت را نتیجه گرفت. ◽️اگرچه تقریرات متعددی از این اشکال وجود دارد اما مرحوم مظفر در تقریر این اشکال می فرمایند از میان انحاء قصد قربت، اجماعا قصد امتثال امر شرط عبادیت عبادت است و تحقق این شرط متوقف بر امر است در حالی که تحقق امر هم متفرع بر تحقق موضوع حکم و قصد امر میباشد به این شکل دور پیش می آید. ◽️مرحوم مظفر راه حل اشکال دور را شاه بیت فکری محقق نائینی یعنی اطلاق مقامی و متمم جعل می داند. ایشان می فرماید مولا ابتدا در یک خطاب اصل واجب را بیان کرده بعد در خطاب دیگری شرطیت قصد امتثال امر را بیان می کند. این اطلاق هم بر مدار غرض مولا است و باید کل فقه فحص شود تا اگر این خطاب ثانی وجود نداشت توصلیت نتیجه شود. ◽️اما باید گفت اطلاق مقامی نه تنها ابتکار محقق نائینی نیست بلکه تمسک به آن یک انحراف جدی است زیرا هیچ‌گاه در فقه چنین خطاب ثانی وجود ندارد پس نتیجه آن توصلی شدن تمام تعبدیات می باشد لذا آخوند راه حل اطلاق مقامی را پیشنهاد می کند و البته آن را اشتباه می داند. ◽️مرحوم آخوند با التفات به همین مطلب قصد امتثال امر را شرط عقلی طاعت دانست. ایشان می فرماید قصد قربت دخالت در غرض مولا دارد نه در امر؛ دخالت اش دخالت واقعی است نه جعلی. اساسا قصد قربت در ضمن اجزاء و شرائط امر نیست به همین خاطر هم هیچ گاه شارع ان را بیان نمی کند و به نقل نمی اید. ◽️شیخ هم در تنبیه دوم شبهات وجوبیه آنجا که به تحقیق رجحان احتیاط در دوران بین وجوب و غیر استحباب می پردازد، می فرماید بدیهی است که در فقه فقهاء بدون اینکه لزوما احراز محبوبیت قطعی یا احراز امر شارع بکنند قصد قربت را صحیح و عبادت را امتثال شده می دانند این یعنی قصد امتثال امر در عداد اجزاء و شرائط نمیباشد. ◽️شیخ ملاک تحقق قصد قربت را چنین می داند که اولا نهی ای از جانب شارع نباشد ثانیا مأخذ و دلیلی- چه لبی و چه لفظی- بر مطلوبیت آن عند المولی باشد ولو اینکه این دلیل غیر معتبر باشد‌. لذا در دوران بین وجوب و غیر استحباب هم که نه وجود امر و نه وجود ملاک الامر احراز شده باز امکان احتیاط وجود دارد. ◽️حقیقت این است همانطور که رضوان الله علیه می فرمایند تفکیک بین تعبدی و توصلی در فقه با صورت میگیرد. هر کجای فقه قصد امتثال امر شرط باشد اجماع بر آن وجود دارد و الا توصلی است. ◽️لذا اولا در فقه هیچ گاه شک در توصلیت و تعبدیت نداریم. ثانیا در فقه هیچ شکی نیست که توصلیات را می توان با قصد قربت به صورت قربیّ اتیان کرد. این یعنی هم اشکال دور و هم راه حل محقق نائینی تنها و تنها ناشی از جدایی از متن فقه است. ◽️مرحوم شیخ اعتقاد راسخ دارند که اساسا علم اصول باید فقه محور باشد نه کلام محور. علم اصول علمی آلی برای رسیدن به غایت استنباط است لذا است که مهمترین مساله در نگاه شیخ هم در رسائل و هم در مکاسب، و فضای آن است. ◽️اما طرح مباحث انتزاعی و کلام محور؛ همچون در علم اصول توسط مرحوم آخوند شروع شد و توسط اصولیین بعد از ایشان به کمال واقعی خود رسید و در این فضا بود که تمرکز بر مصالح و مفاسد واقعیه زیاد شد و یک نگاه ثبوت محور در علم اصول به وجود آمد که البته ثمره آن دور شدن اصول از فقه است. ✍احسان چینی پرداز @almorsalaat