✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨
✨
⭕️«آیه انذار» چگونه بر وجود امام زمان (عج) دلالت دارد؟
🔹در #قرآن_مجيد، آياتی هست كه دلالت می كند كه #امام_زمان (عجل الله تعالی فرجه) وجود دارد. در يكى از اين آيات كه به #آيه_انذار معروف است، خداوند متعال خطاب به پيامبرش مى فرمايد: «إِنَّما أَنْتَ مُنْذِرٌ وَ لِكُلِّ قَوْمٍ هادٍ؛ [رعد، ۷] همانا تو بيم دهنده اى و براى هر قومى هدايت گرى است». از آيه فوق به طور وضوح استفاده مى شود كه براى هر قومى در هر عصر و زمان هدايت كننده اى است به حق و حقيقت و اين مقتضاى ربوبيت خداوند است، و نيز استفاده مى شود كه زمين هيچ گاه از هادى به حق خالى نمى گردد، خواه نبى باشد يا غير نبى؛ زيرا اطلاق آيه، حصر مصداق هادى در انبياء را نفى مى كند، همان گونه كه زمخشرى در ذيل آيه شريفه فوق به آن اشاره كرده است، در غير اين صورت لازم مى آيد در عصرهايى كه از نبى خالى است حجت و هادى بشر وجود نداشته باشد.
🔹طبرى در تفسير خود در ذيل آيه فوق از ابن عباس به سند صحيح نقل كرده: «لَمَّا نَزَلَتْ: «إِنَّما أَنْتَ مُنْذِرٌ وَ لِكُلِّ قَوْمٍ هادٍ» وَضَعَ (صَلَّى الله عَلَيْهِ وَ سَلَّمَ) يَدَهُ عَلَى صَدْرِهِ، فَقَالَ: أَنَا الْمُنْذِرُ وَ لِكُلِّ قَوْمٍ هَادٍ وَ أَوْمَأَ بِيَدِهِ إِلَى مَنْكِبِ عَلِيٍّ فَقَالَ: أَنْتَ الْهَادِی يَا عَلِيُّ بِكَ يَهْتَدِی الْمُهْتَدُونَ بَعْدِي؛ [۱] هنگامى كه آيه «إِنَّما أَنْتَ مُنْذِرٌ وَ لِكُلِّ قَوْمٍ هادٍ» نازل شد، #پيامبر (صلى الله عليه و آله) دست خود را بر سينه گذاشت و فرمود: من منذرم و براى هر قومى هادى است، آن گاه اشاره به شانه #علی (عليه السلام) نمود و فرمود: تنها به واسطه تو است كه هدايت شوندگان بعد از من هدايت مى گردند». حاكم نيشابورى به سند صحيح از امام على (عليه السلام) در ذيل آيه فوق نقل كرده كه فرمود: «رَسُولُ اللَّهِ الْمُنْذِرُ وَ أَنَا الْهَادِی؛ [۲] رسول خدا منذر و من هادى ام».
🔹كلينى به سند صحيح از امام باقر (عليه السلام) در تفسير آيه فوق نقل كرده كه فرمود: «رَسُولُ اللهِ (صلی الله عليه و آله) الْمُنْذِرُ وَ لِكُلِّ زَمَانٍ مِنَّا هَادٍ يَهْدِيهِمْ إِلَى مَا جَاءَ بِهِ - نَبِيُّ اللهِ...؛ [۳] رسول خدا (صلى الله عليه و آله) منذر است، و براى هر زمانى #امام و هادى اى است كه مردم را به آنچه پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله) آورده دعوت مى كند...». و نيز از امام باقر (عليه السلام) نقل كرده كه در ذيل آيه فوق فرمود: «رَسُولُ اللهِ (صلى الله عليه و آله) الْمُنْذِرُ وَ عَلِيٌّ الْهَادِی، أَمَا وَ اللهِ مَا ذَهَبَتْ مِنَّا وَ مَا زَالَتْ فِينَا إِلَى السَّاعَةِ؛ [۴] رسول خدا (صلى الله عليه و آله) منذر و #على (عليه السلام) هادى است، آگاه باش به خدا سوگند كه آيه از ما بيرون نخواهد رفت و دائماً در بين ما است تا روز قيامت».
پی نوشتها؛
[۱] جامع البيان فى تفسير القرآن، طبرى، دار المعرفه، بيروت، چ اول، ج ۱۳، ص ۷۲، سوره رعد، آيه ۷
[۲] المستدرك على الصحيحين، الحاكم النيشابوری، دار الكتب العلمية، بيروت، چ اول، ج ۳، ص ۱۴۰
[۳] الكافی، كلينى، دار الكتب الإسلامية، چ چهارم، ج ۱، ص ۱۹۱
[۴] الكافی، همان، ص ۱۹۲
📕موعود شناسی و پاسخ به شبهات، رضوانی، علی اصغر، مسجد مقدس جمکران، قم، چاپ هفتم، ۱۳۹۰ش، ص ۲۹۱
منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨
✨
⭕️مراحل نفوذ شیطان در انسان در کلام امام علی (ع) چگونه بیان شده است؟
🔹در خطبه هفتم نهج البلاغه چگونگی #نفوذ_شیطان در انسان در چند مرحله دقیقاً بیان شده است و امام علی (ع) آن را با ظرافت و فصاحت و بلاغت ویژه خود در لابه لاى تشبیهات زیبا و گویا به بهترین وجهى شرح مى دهد، به گونه اى که بهتر از آن تصوّر نمى شود. در نخستین مرحله به این حقیقت اشاره مى فرماید که: نفوذ #شیطان در وجود هر انسانى اختیارى است، نه اجبارى. این انسان ها هستند که به او چراغ سبز نشان مى دهند، و جواز ورودش را در کشور وجود خویش صادر مى کنند، مى فرماید: «اِتَّخَذُوا الشَّیْطانَ لاَمْرِهمْ مِلاکاً؛ [این زشت سیرتان] #شیطان را ملاک و اساس کار خود قرار دادند». این همان چیزى است که در #قرآن_مجید به روشنى به آن اشاره شده، مى فرماید: «اِنَّهُ لَیْسَ لَهُ سُلطان عَلَى الَّذینَ آمَنُوا وَ عَلى رَبِّهِمْ یَتَوَکَّلُونَ اِنَّما سُلْطانُهُ عَلَى الَّذینَ یَتَوَلَّوْنَهُ وَ الَّذینَ هُمْ بِهِ مُشْرِکُونَ؛ [نحل، ۹۹و۱۰۰] او بر کسانى که ایمان دارند و بر پروردگارشان #توکّل مى کنند تسلّطى ندارد؛ تسلّط او تنها بر کسانى است که او را به سرپرستى خود برگزیده اند و کسانى که به وسیله او شرک می ورزند و به فرمان هایش به جاى فرمان خدا گردن مى نهند».
🔹در مرحله دوّم مى فرماید: «وَاَتَّخَذَهُمْ لَهُ اَشْراکاً؛ (بعد از این انتخابى که از سوى گمراهان انجام مى شود، شیطان نیز انتخابى مى کند و آن این که) آنها را به عنوان دامها [یا شریکان] خویش برگزیده است». سپس در همین مرحله، به توضیح جمله سربسته فوق پرداخته، مى فرماید: «فَباضَ وَ فَرَّخَ فى صُدُورِهِمْ؛ او در درون سینه هاى آنها تخمگذارى کرد، سپس آن را مبدّل به جوجه نمود». در این تشبیه جالب امام (ع)، سینه هاى شیطان صفتان را آشیانه ابلیس و محل تخمگذاری او معرفى مى کند و به دنبال آن مى افزاید: «وَدَبَّ وَ دَرَجَ فی حُجُورِهِمْ؛ این جوجههاى شیطانى از درون سینه هاى آنها خارج شده، در دامانشان حرکت کرد و پرورش یافت». سپس به بیان مرحله سوّم این #نفوذ_خطرناک پرداخته، مى فرماید: «فَنَظَرَ بِأَعیُنِهِمْ، وَ نَطَقَ بِاَلْسِنَتِهِمْ؛ کارشان به جایى رسید که #شیطان با چشم آنها نگاه کرد و با زبانشان سخن گفت». یعنى سرانجام این تخم شیطانى که مبدّل به جوجه شده بود و پرورش یافت و قوى شد، تبدیل به شیطانى مى شود متّحد با آنها، یعنى در تمام اعضاى آنها نفوذ میکند، بطورى که صاحب شخصیت دوگانه اى مى شوند.
🔹از یک نظر انسانند و از یک نظر #شیطان، ظاهرشان شبیه انسان هاست، امّا باطنشان شیطانى است. چشم و گوش و زبان و دست و پاى آنها همه به فرمان #شیطان است و طبیعى است که همه چیز را به رنگ شیطانى مى بینند و گوششان آماده شنیدن نغمه هاى شیطان است. در چهارمین مرحله، به نتیجه نهایى این سیر انحرافى تدریجى پرداخته، مى فرماید: «فَرَکِبَ بِهِمُ الزَّلَلَ، وَ زَیَّنَ لَهُمْ الْخَطَل؛ (هنگامى که به اینجا رسیدند، شیطان آنها را بر مرکب لغزشها و گناهان سوار کرد، مرکبى که آنها را به سوى انواع معاصى کبیره و کفر و ضلالت مى کشاند) و سخنان فاسد و هزل و #باطل را در نظر آنان زینت بخشید». این سخن شبیه همان چیزى است که امام (ع) در کلام نورانى دیگرى مى فرماید: «آگاه باشید #گناهان و خطاها همچون مرکب هاى سرکش و لجام گسیخته اند که #گناهکاران، بر آن سوار مى شوند!». [نهجالبلاغه، خ ۱۶] در پنجمین و آخرین مرحله، مى فرماید: «اعمال آنها اعمال کسى است که شیطان او را در سلطه خود شریک ساخته و سخنان باطل را بر زبان او نهاده است».
🔹اشاره به این که #اعمال آنها به خوبى گواهى مى دهد که #شیطان در آنها #نفوذ کرده و به راهى که مى خواهد مى برد. سخنانشان سخنان شیطانى و نگاه هاى آنها نگاه هاى شیطانى، و در مجموع اعمال آنها ردّ پاى شیطان به خوبى دیده مى شود و در واقع امام (ع) مى خواهد در این مرحله، طریق شناخت اینگونه اشخاص را که همان اعمال شیطانى است نشان دهد. آخرین نکته اى که لازم مى دانیم در این اشاره کوتاه ذکر کنیم این است که طبق صریح بعضى از آیات قرآن، #شیاطین منحصر به ابلیس و لشکر پنهانى او نیستند؛ بلکه گروهى از انسانها نیز شیطان نامیده شده اند. چرا که کار آنها عیناً همان کار شیاطین است: «این چنین در برابر هر پیامبرى دشمنى از شیاطین انس و جنّ قرار دادیم که بطور سرّى سخنان فریبنده و بى اساس را براى اغفال مردم ـ به یکدیگر مى گفتند». [ترجمه آیه ۱۱۲ سوره انعام] باید مراقب وسوسه هاى همه آنها بود.
📕پيام امام اميرالمومنين(ع)، ناصر مكارم شيرازى، دارالكتب الاسلاميه، تهران، ۱۳۸۷ هش، ج ۱، ص ۴۶۰
منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨
✨
⭕️خصوصیات منحرفان قوم یهود در قرآن از منظر آیت الله العظمی مکارم شیرازی (مدّ ظلّه العالی) - (بخش سوم)
🔸در ابتداى ظهور پیامبر اسلام (ص) انتظار میرفت که #قوم_یهود پیش از دیگران با نداى اسلام لبیک گویند؛ چراکه آنها - برخلاف مشرکان - #اهل_کتاب بودند. به علاوه صفات #پیامبر_اسلام (ص) را نیز در کتابهاى خود خوانده بودند. ولى #قرآن میگوید: با سابقه بدى که اکثریت آنها دارند، انتظار شما مورد ندارد. چراکه گاهى صفات و روحیات انحرافى یک جمعیت، سبب میشودکه با تمام نزدیکى به حق از آن دور گردند. [۱]
💠تحریف توسط گروهی از یهود
🔹در «اسباب النزول» آمده است که گروهى از #یهود هنگامى که از طور بازگشتند به مردم گفتند: «ما شنیدیم که خداوند به #موسى (علیه السلام) دستور داد فرمان هاى مرا در آنجا که مى توانید انجام دهید، و آنجا که نمى توانید ترک کنید!» و این #نخستین_تحریف بود. [۲] #قرآن_مجید درباره گروهى از #یهود مى فرماید: «أَ فَتَطْمَعُونَ أَنْ یؤْمِنُوا لَکمْ وَ قَدْ کانَ فَرِیقٌ مِنْهُمْ یسْمَعُونَ کلامَ اللهِ ثُمَ یحَرِّفُونَهُ مِنْ بَعْدِ ما عَقَلُوهُ وَ هُمْ یعْلَمُونَ؛ [۳] آیا انتظار دارید به آیین شما (مسلمانان) ایمان بیاورند، با اینکه عدّه اى از آن ها سخنان خدا را مى شنیدند و پس از فهمیدن، آن را #تحریف مى کردند در حالى که علم و آگاهى داشتند».
🔹در فرازی دیگر از قرآن کریم می خوانیم: «فَوَیلٌ لِلَّذِینَ یکتُبُونَ الْکتابَ بِأَیدِیهِمْ ثُمَّ یقُولُونَ هذا مِنْ عِنْدِ اللهِ لِیشْتَرُوا بِهِ ثَمَناً قَلِیلاً فَوَیلٌ لَهُمْ مِمَّا کتَبَتْ أَیدِیهِمْ وَ وَیلٌ لَهُمْ مِمَّا یکسِبُونَ؛ [۴] واى بر آنها که مطالبى با دست خود مى نویسند سپس مى گویند: از طرف خداست تا به بهاى کمى آن را بفروشند، واى بر آنها از آنچه با دست خود نوشتند، و واى بر آنها از آنچه از این راه به دست مى آورند!». همچنین جمعى از #دانشمندان_یهود اوصافى را که براى #پیامبر_اسلام (صلّی الله علیه و آله و سلّم) در تورات آمده بود تغییر دادند، و این تغییر به خاطر #حفظموقعیتخود و #منافعى بود که همه سال از ناحیه عوام به آن ها مى رسید. #عوام_یهود که تا آن زمان کم و بیش صفات واقعى او را شنیده بودند، از علماى خود مى پرسیدند آیا این همان #پیامبر_موعود نیست که بشارت ظهور او را مى دادید؟ آنها آیات #تحریف شده #تورات را بر آنها مى خواندند تا به این وسیله قانع شوند. [۵]
🔹از مجموع آیاتى که در قرآن مجید در باره #تحریف_یهود آمده است، استفاده مى شود که آنها به انواعى از تحریف در کتاب آسمانى خود دست مى زدند، گاهى تحریف آن ها #تحریف_معنوى بود، یعنى عباراتى که در کتاب آسمانى آن ها نازل شده بود، بر خلاف معنى واقعى آن تفسیر مى کردند؛ الفاظ را بصورت اصلى حفظ مى نمودند و معانى آن را دگرگون مى ساختند. گاهى دست به #تحریف_لفظى مى زدند، و از روى استهزاء بجاى اینکه بگویند سمعنا و اطعنا (شنیدیم و اطاعت کردیم) مى گفتند: سمعنا و عصینا! (شنیدیم و مخالفت کردیم!). گاهى دست به مخفى ساختن قسمتى از آیات الهى می زدند، آنچه را موافق میل شان آشکار، و آنچه بر خلاف میل شان بود کتمان مى کردند. حتى گاهى با وجود حاضر بودن کتاب آسمانى براى اغفال مردم دست روى قسمتى از آن مى گذاشتند، که طرف نتواند آن را بخواند. [۶] #ادامه_دارد...
پی نوشتها؛
[۱] تفسیر نمونه، ج۱، ص۳۱۴
[۲] همان
[۳] سوره بقره، آیه ۷۵؛ (پیام امام امیر المومنین (ع)، ج۱، ص۶۰۴)
[۴] سوره بقره، آیۀ۷۹؛ (تفسیر نمونه، ج۱، ص۳۱۶)
[۵] این شان نزول به طور اجمال در تفسیر مجمع البیان در ذیل آیه مورد بحث، و بطور تفصیل در آیات مناسب دیگر آمده است؛ (تفسیر نمونه، ج۱، ص۳۱۷)
[۶] تفسیر نمونه، ج۴، ص۳۱۴
منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (حفظه الله)
https://eitaa.com/joinchat/2102525986Cbab1324731
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨
✨
⭕️امام علی (علیه السلام) در نامه ۳۱ نهج البلاغه، چه دستوراتى را به عنوان عصاره همه فضيلت ها معرفی كرده است؟
🔹#امام_علی (عليه السلام) در بخشی از نامه ۳۱ #نهج_البلاغه، #اندرز هاى روح پرور و سازنده خود را آغاز مى كند و در عبارات كوتاه #چهار_دستور به فرزندش مى دهد؛ دستوراتى كه عصاره همه #فضيلت هاست مى فرمايد: «فَإِنِّي أُوصِيكَ بِتَقْوَى اللهِ - أَيْ بُنَيَّ - وَ لُزُومِ أَمْرِهِ وَ عِمَارَةِ قَلْبِكَ بِذِكْرِهِ وَ الْإِعْتِصَامِ بِحَبْلِهِ». (پسرم تو را به #تقوای_الهى و التزام به #فرماناو و آباد كردن #قلب و روحت با ذكرش و چنگ زدن به #ريسمان_الهى توصيه مى كنم).
🔹سفارش به #تقوا همان سفارشى است كه همه #انبياء و #اوصياء سرآغاز برنامه هاى خود بعد از ايمان به پروردگار قرار داده اند؛ همان #تقوايى كه زاد و #توشه راه #آخرت و ملاك فضيلت و برترى انسان ها بر يكديگر و #كليددرِبهشت است. #تقوا به معناى #خداترسی_درونى و پرهيز از هرگونه #گناه و احساس مسئوليّت در پيشگاه پروردگار كه #سد_محكمى در ميان انسان و #گناهان ايجاد مى كند. مرحله ادناى آن عدالت و مرحله اعلاى آن عصمت است.
🔹در دومين دستور به التزام به #اوامر_الهى اشاره مى كند، همان چيزى كه بارها در #قرآن_مجيد به عنوان (اَطِيعُوا اللهَ) آمده و از ميوه هاى درخت پربار #تقواست. تعبير به «عِمَارَةِ قَلْبِكَ بِذِكْرِهِ» اشاره به اهمّيّت #ذكر_الله است كه بدون آن، خانه قلب ويران مى شود، و جولانگاه لشكر شيطان. «قرآن مجيد» مى فرمايد: «أَلَا بِذِكْرِ اللهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ»؛ [۱] هم آبادى #دل ها و هم #آرامش آن در سايه #ذكرخداست؛ نه تنها #ذكر_لفظى ـ هرچند ذكر لفظى هم بسيار مهم است ـ بلكه #ذكر_عملى آن گونه كه در روايات وارد شده،
🔹كه #امام_باقر (عليه السلام) فرمود: «سه چيز است كه انجام آن از مشكل ترين كارهاست» و سومين آن را «ذِكْرُ اللهِ عَلَى كُلِّ حَالٍ»؛ (ذكر خدا در هر حال) بيان فرمود، سپس در تفسير #ذكر چنين مى فرمايد: «وَ هُوَ أَنْ يَذْكُرَ اللهَ عَزَّ وَ جَلَّ عِنْدَ الْمَعْصِيَةِ يَهُمُّ بِهَا فَيَحُولُ ذِكْرُ اللهِ بَيْنَهُ وَ بَيْنَ تِلْكَ الْمَعْصِيَةِ وَ هُوَ قَوْلُ اللهِ عَزَّ وَ جَلَّ: (إِنَّ الَّذِينَ اتَّقَوْا إِذَا مَسَّهُمْ طَائِفٌ مِنَ الشَّيْطَانِ تَذَكَّرُوا فَإِذَا هُمْ مُبْصِرُونَ)[۲]». [۳]
🔹ترجمه روایت: (#ذكر_خدا آن است كه چون تصميمى بر #معصيت مى گيرد، #خداوند عزّ و جلّ را ياد كند و #ياد_خدا ميان او و آن #معصيت حائل شود، و اين همان چيزى است كه خداوند عزّ و جلّ [در قرآن] فرموده است: #پرهيزكاران هنگامى كه گرفتار وسوسه هاى #شيطان شوند، به ياد [خدا و پاداش و كيفر او] مى افتند؛ و [در پرتو ياد او، راه حق را مى بينند و] ناگهان #بينا مى شوند).
🔹و تعبير به «الْإِعْتِصَامِ بِحَبْلِهِ» اشاره به چنگ زدن به #قرآن_مجيد است كه همه #برنامههایسعادت در آن هست و در خود «قرآن» به آن اشاره شده است: «وَ اعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللهِ جَمِيعاً وَ لَا تَفَرَّقُوا»؛ [۴] (و همگى به #ريسمان_خدا [قرآن، و هرگونه وحدت الهى]، #چنگ_زنيد و پراكنده نشويد). مى دانيم براى #حبل_الله در آيه شريفه مزبور، معانى بسيارى ذكر كرده اند؛ بعضى از مفسّران آن را اشاره به #قرآن، بعضى اشاره به #اسلام و بعضى گفته اند كه منظور #خاندان_پيغمبر و #اهل_بيت (عليهم السلام) است،
🔹ولى در ميان اين تفاسير اختلافى نيست؛ زيرا #حبل_الله به معناى ارتباط با خداست كه تمام اينها را شامل مى شود. به همين دليل #امام_علی (عليه السلام) در ادامه اين سخن مى فرمايد: «وَ أَيُّ سَبَبٍ أَوْثَقُ مِنْ سَبَبٍ بَيْنَكَ وَ بَيْنَ اللهِ إِنْ أَنْتَ أَخَذْتَ بِهِ». (و كدام وسيله مى تواند ميان تو و خداوند مطمئن تر از #حبل_الله باشد اگر به آن چنگ زنى و دامان آن را بگيرى؟). تعبير به #حبل (ريسمان و طناب) اشاره به اين است كه چون #انسان بدون #تربيت_الهى در قعر چاه طبيعت گرفتار است، #ريسمانی_محكم لازم است كه به آن #چنگ زند و از آن چاه در آيد و اين ريسمان همان #قرآن، #اسلام و #عترت است.
پی نوشتها؛
[۱] سوره رعد، آيه ۲۸
[۲] سوره اعراف، آيه ۲۰۱
[۳] الخصال، ابن بابويه، جامعه مدرسين، قم، ۱۳۶۲ش، چ اول، ج ۱، ص ۱۳۱
[۴] سوره آل عمران، آيه ۱۰۳
📕پيام امام اميرالمؤمنين(ع)، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلامية، تهران، ۱۳۸۶ش، چ اول، ج ۹، ص ۴۷۶
منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨
✨
⭕️چگونه ممکن است یک نوجوان، امامت و پیشوای مسلمانان قرار گیرد؟
🔹از آنجا كه #امام_جواد (علیه السلام) نخستين امامى بود كه در #كودكى به منصب #امامت رسيد، طبعاً نخستين سؤالى كه در هنگام مطالعه زندگى آن حضرت به نظر مى رسد، اين است كه چگونه يك #نوجوان مى تواند #مسئوليت_حساس و #سنگين #امامت و پيشوايى مسلمانان را بر عهده بگيرد؟ آيا ممكن است #انسانى در چنين سنى به آن حد از #كمال برسد كه بتواند #جانشين_پيامبر_خدا باشد؟ و آيا در امتهاى پيشين چنين چيزى سابقه داشته است؟
🔹در پاسخ اين سؤالها بايد توجه داشت: درست است كه دوران شكوفايى عقل و جسم انسان معمولاً حد و مرز خاصى دارد كه با رسيدن آن زمان، جسم و روان به حد كمال مى رسند، ولى چه مانعى دارد كه #خداوند_قادر_حكيم، براى مصالحى، اين دوران را براى بعضى از #بندگان_خاص خود كوتاه ساخته، در سالهاى كمترى خلاصه كند.
🔹در #جامعه_بشريت از آغاز تاكنون افرادى بوده اند كه از اين #قاعده_عادى #مستثنا بوده اند، و در پرتو لطف و #عنايت_خاصى كه از طرف #خالق_جهان به آنان شده است در #سنين_كودكى به #مقام_پيشوايى و رهبرى امتى نائل شده اند. براى اينكه مطلب بهتر روشن شود ذيلاً مواردى از اين استثناها را ياد آورى مى كنيم:
💠نبوت «حضرت یحیی» (عليه السلام) در کودکی
🔹#قرآن_مجيد درباره #حضرت_يحيى (علیه السلام) و نبوت او و اينكه در #دوران_كودكى به #نبوت برگزيده شده است، مى فرمايد: «ما فرمان #نبوت را در كودكى به او داديم». [۱] بعضى از مفسران كلمه #حكم را در آيه بالا به معناى هوش و #درايت گرفته اند، و بعضى گفته اند: مقصود از اين كلمه، #نبوت است. مؤيد اين نظريه رواياتى است كه در كتاب «اصول كافى» نقل شده است؛
🔹از آن جمله، روايتى از #امام_باقر (علیه السلام) وارد شده است كه حضرت طى آن با تعبير «حكم» در آيه مزبور، به #نبوت #حضرت_يحيى (علیه السلام) در #خردسالى استشهاد مى كند و مى فرمايد: پس از درگذشت #زكريا (علیه السلام)، فرزند او #يحيى (علیه السلام) كتاب و حكمت را از او به ارث برد و اين همان است كه خداوند در قرآن مى فرمايد: «يا يَحْيى خُذِ الْكَتابَ بِقُوّهٍ ٍْوَ آتَيْناهُ الحُكْمَ صَبِيّاً»؛ (اى #يحيى كتاب (آسمانى) را با نيرومندى بگير، و ما #فرمان_نبوت را در #كودكى به او داديم). [۲]
💠نبوت «حضرت مسيح» (عليه السلام) در روزهای نخستين تولد
🔹با اينكه براى آغاز تكلم و سخن گفتن كودك معمولاً زمانى حدود دوازده ماه لازم است، ولى مى دانيم كه #حضرت_عيسى (علیه السلام) در همان #روزهاىنخستينتولد زبان به #سخن گشود و از مادر خود (كه به قدرت الهى بدون ازدواج باردار شده و نوزادى به دنيا آورده بود و به اين جهت مورد تهمت و اهانت قرار گرفته بود) به شدت دفاع كرد و ياوه هاى معاندين را با #منطق و دليل رد كرد، در صورتى كه #اينگونهسخنگفتن و با اين محتوا، در شأن #انسانهای_بزرگسال است.
🔹#قرآن_مجيد گفتار او را چنين نقل مى كند: «قالَ إِنِّی عَبْدُ اللهِ آتانِیَ الْکِتابَ وَ جَعَلَنِی نَبِیّاً وَ جَعَلَنِی مُبارَکاً أَیْنَ ما کُنْتُ وَ أَوْصانِی بِالصَّلاةِ وَ الزَّکاةِ ما دُمْتُ حَیّاً وَ بَرّاً بِوالِدَتِی وَ لَمْ یَجْعَلْنِی جَبّاراً شَقِیّاً». ((عيسى) گفت: «بى شك من #بنده_خدايم، به من #كتاب (انجيل) عطا فرموده و مرا در هر جا كه باشم وجودى پربركت قرار داده است، و مرا تا آن زمان كه زنده ام به نماز و زكات توصيه فرموده و (نيز مرا) به نيكى در حق مادرم سفارش كرده و جبار و شقى قرار نداده است). [۳]
🔹با توجه به آنچه گفته شد به اين نتيجه مى رسيم كه قبل از #امامان نيز، #مردان_الهى ديگرى از اين #موهبت و نعمت الهى برخوردار بوده اند و اين امر اختصاص به #امامان ما نداشته است.
پی نوشتها؛
[۱] وَ آتَيناهُ الحُكمَ صَبِيّاً (سوره مريم، آیه ۱۲)
[۲] اصول كافى، تهران، مكتبه الصّدوق، ۱۳۸۱ق، ج۱، ص۳۸۲
[۳] سوره مريم، آیات ۳۰ تا ۳۲. از بعضى از روايات استفاده مى شود كه #حضرت_عيسى (ع در آن زمان كه سخن گفت، #نبى بوده و هنوز منصب #رسالت نداشته است و در سن هفت سالگى به مقام رسالت نائل گرديده است. بنابراين هيچ استبعادى ندارد كه #ائمه - عليهم السلام - هم در سنّى همانند سنّ حضرت عيسى به #منصب_امامت برسند (اصول كافى، همان)
📕سیره پیشوایان، مهدی پیشوایی، موسسه امام صادق (ع)، قم، ۱۳۹۰ش، چ۲۳، ص۵۳۴
منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)