انباز
کسانی که نگاهی به آسیبهای دینشناسی دارند و با برخوردهای نادرست دیگران در این مسیر مواجه شدهاند، م
یکی از نکاتی که در قلمِ ناقدِ #شهید_مطهری است و همان سبک را از بعضی از طلاب درسخوان هم دیدهام، این است که بعد از بیان یک مطلب، میگویند «فافهم» یا «فتأمل» یا «خذ و اغتنم» و امثال آن.
کاربرد این عبارات در کتب درسی یا برخی نامهنگاریها از آن باب است که استاد صاحب نظری احتمال میدهد شاگرد/شاگردان از نکته دقیق مطلبش غفلت کنند و به حق مطلب نرسند.
اما وقتی مخاطب او شخص دقیقالنظری مثل #شهید_مطهری است، دیگر «فافهم» برای چیست؟ خصوصا که #مسئله_حجاب او در نوع خود اگر بینظیر نباشد، قطعا کمنظیر است و غالب ما محتاجیم به شنیدن دهها «فافهم» و «خذ و اغتنم» از آن محقق والامقام.
شاید شهید مطهری هم خواسته به نوعی، از #تکبر_پنهان پشت این عبارات، تعریض بیاورد، که یک بار فرموده: «از #فافهم چیزی نفهمیدم».
وقتی با کسی گفتگو میکنم و او قاعدتا اهل دقت در کلمات است یا سخن من چندان سخن پیچیدهای نیست، چرا باید بگویم «خذ و اغتنم»؟
کلاس داره؟!
خیلی خوبه که درباره عادات خودمون، از جمله عادات قلمی و زبانیمون فکر کنیم و اگر اشکالی دارند، اصلاح کنیم.
انباز
#شهید_مطهری: در تاريخ اسلام خودمان، تنها در صدر اسلام است كه مىبينيم بانوان نقش مؤثرى از نظر سياسى
#شهید_مطهری:
عايشه همواره زنان انصار را اينچنين ستايش مىكرد:
«مرحبا به زنان انصار. همينكه آيات سوره نور نازل شد يك نفر از آنان ديده نشد كه مانند سابق بيرون بيابد. سر خود را با روسریهاى مشكى مىپوشيدند. گويى كلاغ روى سرشان نشسته است.»
در سنن ابو داود جلد 2 صفحه 382 همين مطلب را از امّ سلمه نقل مىكند با اين تفاوت كه امّ سلمه مىگويد:
«پس از آنكه آيه سوره احزاب (يُدْنينَ عَلَيْهِنَّ مِنْ جَلابيبِهِنَّ) نازل شد زنان انصار چنين كردند.».1️⃣
#مسئله_حجاب
——
پ.ن:
1️⃣نکتۀ اساسی این دو روایت آن است که مردم مخاطب قرآن، به راحتی تکلیف جلباب را پذیرفتند. این مسئله مبتنی بر علل فرهنگی است که پیش از سوره احزاب با حکمت الهی تدبیر شده بود، و ادبیات آیه 59 احزاب نیز گویای همین معنا است.
#شهید_مطهری:
بعدها بر اثر معاشرت اعراب مسلمان با تازه مسلمانان غير عرب، حجاب از آنچه در زمان رسول اكرم وجود داشت شديدتر شد نه اينكه اسلام اساساً به پوشش زن هيچ عنايتى نداشته است.
از سخنان نهرو برمىآيد كه روميان نيز (شايد تحت تأثير قوم يهود) حجاب داشتهاند و رسم حرمسرادارى نيز از روم و ايران به دربار خلفاى اسلامى راه يافت.
اين نكته را ديگران نيز تأييد كردهاند.
#مسئله_حجاب
حضرت #ابوالفضل #عباس
مرحوم #حقیر
یئتوب امامه مصیبتْ مصیبت اوستوندن
نظرده ایمدی همان حالتی مجسَّم دور
ییخوبلا قولسوز علمدارینی فرات اوسته
یانان بو حسرته، شط فرات علقم دور
یئتن زمان باشی اوسته، گؤروب نفَس گلمور
هله اورک قانی گلماقلیغا دمادم دور
دؤلوبدی قان گؤزونه دیده دن آخار یوزونه
گُل اوزره بس دیهسن قطره قطره شبنم دور
الین قؤیوب بئلینه دیلده ذکر واعباس
دئدی بوکولدی بئلیم آه قامتیم خم دور
الون الیمدن آلوب ائتدیلر شهید سنی
بو قوم ایمدی منیم قتلیمه مصمم دور
سنون گؤزونده منم، اؤز گؤزونده سن منی گؤر
بو پرده پردۀ چشمونده خونِ دیدهم دور
مدادِ سُرخیله سینونده آیۀ قربان
یازوبلا صفحۀ قرآن کیمی مترجم دور
اگر یاتوب علمون ائتمه غم قیامت دن
او گون لوای شفاعت سنه مسلّم دور
...
باشین گؤتوردی دیزیندن ایاقینه قؤیدی
محبت عالمینین سرّی اؤزگه عالم دور
(با اندک ویرایش)
انباز
#شهید_مطهری: بعدها بر اثر معاشرت اعراب مسلمان با تازه مسلمانان غير عرب، حجاب از آنچه در زمان رسول اك
#شهید_مطهری:
در ميان اعرابِ جاهليت پوشش نبود1️⃣ و در عين حال امنيت فردى به واسطه زندگى خاص قبيلهاى و بدوى وجود داشت؛ يعنى در همان وقت كه در ايران، ناامنى فردى و تجاوز به ناموس به حد اعلى وجود داشت و پوشش هم بود، در عربستان اين گونه تجاوز بين افراد قبائل وجود نداشت.
امنيتى كه در زندگى قبيلهاى وجود نداشت #امنيت_اجتماعى يعنى امنيت گروهى بود و اين گونه عدم امنيتها را پوشش نمىتواند چاره نمايد. به اين معنى كه قبيلهاى به قبيله ديگر شبيخون مىزد. در اين شبيخونها كه به وسيله قبيله بيگانه انجام مىشد همه چيز دستخوش غارت مىگرديد، هم مرد اسير مىشد و هم زن، پوشش زن براى او امنيت نمىآورد.
زندگى اعراب جاهليت با همه تفاوت عظيم و فاحشى كه با زندگى صنعتى و ماشينى عصر ما داشته، از اين جهت مانند عصر ما بوده يعنى فحشا و زنا حتى در مورد زنان شوهردار فراوان بوده است. ولى به خاطر يك نوع دموكراسى و نبودن حكومت استبدادى كسى زن كسى را به زور از خانهاش بيرون نمىكشيد. با اين تفاوت كه نوعى عدم #امنيت_فردى در زندگى ماشينى امروز هست كه در آن عصر نبود.
پوشش براى جلوگيرى از تجاوز كسانى است كه در يك جا زندگى مىكنند.2️⃣
برحسب خوى و عادت قبيلهاى بين افراد يك قبيله اينجور تجاوزها وجود نداشته است. لهذا نمىتوانيم بگوييم كه اسلام صرفاً به خاطر برقرار ساختن امنيت دستور پوشش را وضع كرد.
نمىخواهيم بگوييم كه مسأله امنيت زن از گزند تجاوز مرد به هيچ وجه مورد توجه قرآن کریم نبوده است، یا در عصر ما اين فلسفه بىمورد است و امنيت كامل براى زن از ناحيه تجاوزات مردانه برقرار است؛ بلکه تجاوزات به عنف كه در كشورهاى به اصطلاح پيشرفته همه روزه رخ مىدهد، در روزنامههاى ما هم منعكس است.
#مسئله_حجاب
——
پ.ن:
1️⃣ ظاهرا مراد شهید مطهری این است که پوشش خاص مورد نظر شرع اسلام نداشتند.
2️⃣ با توجه به اینکه طبق آیه 59 احزاب، حجاب واجب شده تا زنان آزار نبینند، آیا از مطالب شهید مطهری چنین برمیآید که این آیه، حجاب را بر زنانی لازم میداند که شهروند یک حکومت مرکزی باشند؟
#شهید_مطهری:
ابن خلدون در مقدمه خويش فصلى دارد تحت عنوان «فَصْلٌ فِى الْحِجابِ كَيْفَ يَقَعُ فِى الدُّوَلِ وَ انَّهُ يَعْظُمُ عِنْدَ الْهَرَمِ». در اين فصل بيان مىكند كه حكومتها در بَدو تشكيل ميان خود و مردم حائل و فاصلهاى قرار نمىدهند ولى تدريجاً حائل و پرده ميان حاكم و مردم ضخيمتر مىشود تا بالأخره عواقب ناگوارى به وجود مىآورد.
ابن خلدون كلمه «حجاب» را به معنى پرده و حائل (نه پوشش) به كار برده است.
#مسئله_حجاب
انباز
#شهید_مطهری: ابن خلدون در مقدمه خويش فصلى دارد تحت عنوان «فَصْلٌ فِى الْحِجابِ كَيْفَ يَقَعُ فِى الد
✳️ حجاب حلال، حجاب حرام
ویرایشی از متن #سلمان_کدیور
...
دو نوع حجاب در فرهنگ جوامع اسلامی وجود دارد:
نخست، #حجاب_زنان، که میفرمایند زنان به مثابه عورت باید پوشانده باشند و اگر چنین نکنند فساد عالمگیر میشود.
برخی مدعیاند از شیوع برهنگی زنان جوامع سقوط میکنند.
دوم، #حجاب_حاکمان_از_مردم به این معنی که حاکمان حق ندارند میان خودشان و مردمشان حجابی قرار دهند، چنانکه ملت برای دسترسی به حاکم، مجبور شوند از چند دربان و منشی و... عبور کنند. بلکه باید مردم بتوانند بدون واسطه و لکنت، آنان را مورد پرسش و نقد قرار دهند.
🔻
در مورد حدود و ثغور و فلسفه و کارکرد حجاب زنان، میان علما و دانشمندان اختلاف بسیار است.
اما در مورد حجاب حاکمان از مردم، اسلام به صراحت در دهها آیه و حدیث و سیره و سنت، بر آن تأکید فراوان کرده و آن را جزو بدیهیات حکومت اسلامی و واجب عینی خوانده است و در آن شبههای نیست.
اما جالب این است که برای اجرای حجاب نوع نخست (حجاب زن به مثابه مقابله با فساد) چه دم و دستگاه قانونی و تبلیغاتی و قضایی و نظامی و... برپا ساختهاند و چه بگیر و ببندها راه انداختهاند؛ گویا که از اصول دین باشد.
در عوض از حرام بودن حجاب نوع دوم (حجاب حاکم از ملت) نه تنها سخنی به میان نمیآید که اگر بگویی هم به هزار برچسب، متهم میشوی.
❌
در جامعهای که
بدیهیات اسلام در نحوه حکمرانی رعایت نمیشود،
در سیاستهای فرهنگی و مالی و اجرایی به سادگی حدود اسلام نقض میشود،
در نحوه توزیع ثروت، رفع تبعیض و رسیدگی به حقوق عمومی، تامین نیازهای محرومین و مستضعفین و پاسخگویی حاکمان در قبال رفتارهایشان، اسلام و قرآن کنار زده میشود،
و رتبه فسادش در سطح بین المللی سالبهسال درشتتر میشود،
در چنین جامعهای، پافشاری بر حجاب زنان به عنوان #نماد جامعه اسلامی، نوعی سخره گرفتن اسلام و وهن مسلمانی است.
https://t.me/falaakhon/3410
https://www.instagram.com/p/CRUe7ctNnJ_/?utm_medium=copy_link
#تاسوعای_حسینی
زبان حال سید الشهدا علیه السلام بر بالین قمر منیر بنی هاشم
#شمسِ عاشورانین دیلیندن حضرت #قمر (ع) خطابینا:
اولدوز اولدوز پارچالانمیش آی! بئله باتما آمان
سایریشان اولدوزلاری قورخوتما آغلاتما آمان
زهره زهرا سؤلار سنسیز، قارالتما گؤیلری
سؤنمهسین نورون گونشلی گوندوزوم یاتما آمان
سئیر ائله، دورما، گونش منظومهسی برهم اؤلار
بو گونش، ثابت گرکدیر، باشه فیرلاتما آمان
چوخ دئدیم گؤز وورماغا مرصاده گلمیش حرمله
گؤیدن أنمیش بو فرسله عرصهیه چاتما آمان
ساقی کوثر نشانی! مشکی سنسیز نئیلیرم
اؤ اوزون قؤللاری نالایق سویا ساتما آمان
ساغ گؤزوندن سانجیلان قویروقلو اولدوز اؤد تؤکر
قلبیمی قان ائتمه قارداش، گؤزده قاش آتما آمان
ای نمازین اؤغلو باخ، اوخ یوخ کی سایسیز عقربه
ظهره استشهاد ائدیر قدقامتی قاتما آمان
عقربهلر یوز منه توتموشلار، عقربلر سنه
ای قمر! فتح آیهسین تسلیمه اؤغراتما1️⃣ آمان
کؤرموش اؤل ناکس کی شستیندن سنه اؤخ قورتاریب
یؤخسا بو گؤزلر دئییر بو سمته اؤخ آتما آمان
سو دگیلسن، نورسن هؤپما بو قومساللیق یئره
اولدوز اولدوز پارچالانمیش آی بئله باتما آمان
*
کربلاده گؤیلرین نورویدی دامدی تؤرپاغا
ای قلم اؤل کهکشانی قانه اؤخشاتما آمان
التماس دعا
#عبدالله_بحرالعلومی
به یاد حجت الاسلام #مولایی_اردبیلی (رضوان الله علیه) که این اشعار زیبا را در اختیار بنده قرار داده بود.
https://eitaa.com/anbaz60/633
----
پ.ن:
1️⃣ اؤغراتما: یؤخونلاتما
امشبی را ...
🖤🌹
امشبی را شه دین در حرمش مهمان است
عصر فردا بدنش زیر سم اسبان است
#مکن_ای_صبح_طلوع، مکن ای صبح طلوع
امشبی را علی اکبر به لبش قرآن است
عصر فردا اربا اربا وسط میدان است
مکن ای صبح طلوع ...
امشبی را علی اصغر به روی دامان است
عصر فردا هدف تیر عدو عطشان است
مکن ای صبح طلوع ...
امشبی را رخ اطفال حرم خندان است
عصر فردا به بیابان دلشان حیران است
مکن ای صبح طلوع ...
مطالب مربوط به امام حسین علیه السلام در کانال انباز:
https://eitaa.com/anbaz60/38
https://eitaa.com/anbaz60/147
https://eitaa.com/anbaz60/150
https://eitaa.com/anbaz60/151
https://eitaa.com/anbaz60/152
https://eitaa.com/anbaz60/154
https://eitaa.com/anbaz60/331
https://eitaa.com/anbaz60/330
https://eitaa.com/anbaz60/354
https://eitaa.com/anbaz60/381
https://eitaa.com/anbaz60/448
https://eitaa.com/anbaz60/624
«أَعْظَمَ اللهُ أُجُورَنَا بِمُصَابِنَا بِالْحُسَيْنِ وَ جَعَلَنَا وَ إِيَّاكُمْ مِنَ الطَّالِبِينَ بِثَأْرِهِ مَعَ وَلِيِّهِ الْإِمَامِ الْمَهْدِيِّ مِنْ آلِ مُحَمَّدٍ علیهم السلام»
به بهانۀ روضهای که امروز از یک سخنران معروف کشوری شنیدم:
قبول دارم
اگر زینب کبرا قبل از شمر، بر بالای سر سید الشهدا حاضر میشد و او را به آغوش میکشید و امام حسین ع چند بار که به هوش آمده باشد، با نگرانی از رسیدن دشمنان، به زینب بگوید «تا دشمن نرسیده برگرد به خیمهها» و زینب نمیتوانست از برادرش دل بکَنَد، ماجرا عاطفیتر و سوزناکتر بود.
اما مگر قصه میسازیم؟
اصلا مگر زخمها و غربتها و حادثهها، مصائب اصلی اهل بیتاند؟
نه عزیزم!
مصیبت اصلی چیزی دیگر و در جایی دیگر است. این مصائب، همگی، فقط، علاماتی بر آن مصیبت اعظماند.
سالها است که بسیار به ندرت مجلس عزائی پیش میآید که با خیال راحت بنشینم و بشنوم و همراه شوم.
الغرض!
حیف است به جای آنکه دنبال معارف ناب قرآن و احادیث باشیم و از آن سیراب شویم و کام دیگران را نیز شیرین کنیم،
چند وقت یک بار دروغی تازهتر درباره مصائب یا مناقب اهل بیت (علیهم السلام) بگوییم و منتشر کنیم، تا عدهای را بیشتر بگریانیم یا به هیجان آوریم.
و البته آن طرف ماجرا این است که چنین کاری باعث هدررفت مقدار قابل توجهی از امکانات فرهنگی ما میشود، که خود، مصیبت گرانی است.
اگر دست من و تو از معارف انسانساز و جامعهساز و تاریخساز و فرهنگسازِ قرآن و احادیث خالی است، مشکل از ما است، و الّا ثقلین، چیزی از رسالت خود کم ندارند؛ پس ما باید نزد اهلش برویم و یاد بگیریم.
تا کی میخواهیم با تهییج عواطف، مردم را پای دین نگه داریم؟ گیرم که میشود، مگر چنین دینی همان دینی است که خدا برای ما فرستاده و پایبندی به آن را از ما میخواهد؟
کی میخواهیم همانند خود انبیا و اولیای الهی، عقل خود و دیگران را بارور کنیم؟
هیهات!
وَ بَذَلَ مُهْجَتَهُ فِيكَ لِيَسْتَنْقِذَ عِبَادَكَ مِنَ الضَّلَالَةِ وَ الْجَهَالَةِ وَ الْعَمَى وَ الشَّكِّ وَ الِارْتِيَابِ إِلَى بَابِ الْهُدَى مِنَ الرَّدَى
https://eitaa.com/anbaz60/637
1️⃣
در این تصویر چند اشتباه فاحش وجود دارد که توضیح خواهم داد:
1. نسبت دادن کلام امام صادق به امام حسین علیهما السلام؛
2. تفکیک نکردن حدیث امام صادق از توضیح شیخ عباس قمی و نقل تاریخی درباره عمر بن خطاب؛
3. چندین اشتباه فاحش در ترجمه عبارات عربی؛
4. نادیده گرفتن قسمتی از متن؛
5. معکوس کردن فضیلت اهل بیت در مواجهه کریمانه با ایرانیان به شکل تحقیر ایرانیان.
ادامه دارد...
ایتا:
https://eitaa.com/anbaz60
تلگرام:
https://t.me/anbaz60
وبلاگ:
http://sdinparasti60.parsiblog.com/
2️⃣
مدتی است این تصویر (که نمیدانم از کدام کتاب برداشتهاند) در فضای مجازی منتشر شده است. این مطلب چنین القا میکند که امامان شیعه، ایرانیان را تحقیر کردهاند، پس شایسته نیستند که از آنها تبعیت کنیم.
🔻
اما اصل ماجرا چیست؟
🔹
متن عربی که در بالای تصویر آمده، مربوط به سفینة البحار شیخ عباس قمی است (که در واقع دائرة المعارفی برای احادیث اهل بیت، خصوصا بر اساس بحار الانوار گرد آورده است). اما همانطور که توضیح خواهم داد، ترجمه، کاملا جاهلانه یا خائنانه است.
عبارت عربی موجود در تصویر، مشتمل بر سه بخش است:
بخش اول حدیثی است از امام صادق علیه السلام که متن کاملش چنین است:
وَ بِهَذَا الْإِسْنَادِ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ يُوسُفَ عَنْ عُثْمَانَ بْنِ جَبَلَةَ عَنْ ضُرَيْسِ بْنِ عَبْدِ الْمَلِكِ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع يَقُولُ نَحْنُ قُرَيْشٌ وَ شِيعَتُنَا الْعَرَبُ وَ عَدُوُّنَا الْعَجَمُ.
منبع اصلی این حدیث (که از آنجا نقل کردم) کتاب شریف معاني الأخبار، صفحه 404، حدیث 71 است.
🔹
اولین نکته درباره این حدیث آن است که مراد از «ابا عبد الله» در روایت، امام صادق است نه امام حسین (علیهما السلام). هر چند در حقیقت، هیچ تفاوتی بین این دو امام هُمام از نظر حق بودن نیست، اما روشن است که اگر مطلب سخیفی به امام حسین (علیه السلام) نسبت داده شود، تا چه اندازه میتواند در ذهن و قلب شیعیان و همۀ ایرانیان تأثیر منفی بیشتری داشته باشد.
🔹
اما بررسی این حدیث:
هر چند این روایت به دلیل حضور عثمان بن جَبَلة (که در کتب رجال و تراجم، مجهول است) از نظر سندی معتبر نیست، اما در ادامه توضیح خواهم داد که نمیتوان با اطمینان گفت جعلی است، بلکه معنایی درست و بیاشکال از آن فهمیده میشود.
🔹
در ترجمهای که ذیل آن آمده، «عجم» را به «ایرانیها» ترجمه کردهاند که کاملا غلط است. #عجم در اصل لغت یعنی «غیر عرب» و گاهی به صورت استعاری (در معنای کسانی که تابع حق نیستند) به کار میرود. همانطور که «عرب» در #مقابل این معنا هم به معنای انسانهای فهمیده است. اینجا هم همین معنا مراد است؛ زیرا در دو روایت دیگر نیز همین مضمون با عبارات دیگر آمده که از ملاحظه همه آنها این معنای استعاری (معنای مبتنی بر تشبیه) معلوم میشود:
✅ عنْهُ عَنْ يَحْيَى بْنِ الْمُبَارَكِ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ جَبَلَةَ عَنْ إِسْحَاقَ بْنِ عَمَّارٍ أَوْ غَيْرِهِ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع نَحْنُ بَنُو هَاشِمٍ وَ شِيعَتُنَا الْعَرَبُ وَ سَائِرُ النَّاسِ الْأَعْرَابُ. (الكافي (ط - الإسلامية)، ج8، ص: 166، حدیث 183)
✅ سهْلٌ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ حَنَانٍ عَنْ زُرَارَةَ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع نَحْنُ قُرَيْشٌ وَ شِيعَتُنَا الْعَرَبُ وَ سَائِرُ النَّاسِ عُلُوجُ الرُّومِ. (همان، حدیث 184)
🔹
کلمه #اعراب (در حدیث اول) در لغت عربی، کنایه از انسانهای بی فرهنگ است و در قرآن کریم نیز به همین معنا به کار رفته است. عُلوج (جمع عِلج) هم به معنای انسانهای تندخو است، بنابراین علوج الروم (در حدیث دوم) یعنی انسانهای خشن رومی.
⬅️ بر اساس این دو حدیث، تعبیر «عدونا العجم» در روایت مورد بحث، به این معنا اشاره دارد که #دشمنان اهل بیت، انسانهایی نفهمند و در مقابل آن، تعبیر «شیعتنا العرب» میگوید شیعیان و پیروان اهل بیت، انسانهایی فهمیده و بافرهنگاند.
ادامه دارد...
3️⃣
بخش دوم، توضیح روایت توسط مرحوم شیخ عباس قمی (مؤلف سفینة البحار) است:
🖋
«بيان: أي العرب الممدوح من كان «من شيعتنا وإن كان» عجماً، والعجم المذموم من كان عدوّنا وإن كان عرباً؛ توضیحِ روایت: یعنی عرب خوب کسی است که از شیعیان ما باشد، هر چند عجم باشد. و عجم ناپسند کسی است که دشمن ما باشد، هر چند عرب باشد.»
🔹
این توضیح شیخ عباس قمی، هر چند شبیه توضیحی است که قبلا درباره حدیث آوردم، اما ابهام جدی دارد و نمیتوان به این اندازه اکتفا کرد.
اما فارغ از آن، در تصویر مذکور، سه اشتباه عمدی یا جاهلانۀ عجیب و فاحش اتفاق افتاده است:
اولا این قسمت، ادامه حدیث نیست، بلکه توضیح شیخ عباس قمی است. لذا ترجمه «بیان» به «روشن است که» کاملا اشتباه است.
ثانیا اساسا ترجمه عبارت شیخ عباس قمی همین است که در سطور بالا نوشتم و نزدیک به همان توضیحی است که قبلا درباره حدیث آوردم، نه آنچه این فرد جاهل یا معاند نوشته است. کجای عبارت محدث قمی به این معنا است که «هر عربی از هر ایرانی بهتر و بالاتر و هر ایرانی از دشمنان ما هم بدتر است»؟! اگر کسی بخواهد چنین مطلبی را بگوید باید با چنین عبارتی بیان کند: «کل العرب افضل من جمیع الفرس، بل کل فرس اشنع من اعدائنا»! شما شباهتی بین این عبارت با متن شیخ عباس قمی میبینید؟
ثالثا عبارت «من شیعتنا و ان کان» در متن شیخ عباس قمی وجود دارد، اما در این چاپ سنگی، ابتدائا به دلیل غفلت ناسخ (کسی که از این کتاب نسخهبرداری کرده) نوشته نشده و سپس با علامت «ط» که بر روی «کان» میبینید، تدارک شده و در حاشیه کتاب آمده. اما مؤلف کتابی که میخواهد قدر و منزلت ائمه را نزد شیعیان و ایرانیان بکاهد، آن قسمت از صفحه کتاب را منتشر نکرده است.
ادامه دارد...
4️⃣
اما تحریف بخش سوم، عجیبتر و تأسفبرانگیزتر است. شیخ عباس قمی در ادامه، نقلی درباره عمر بن خطاب میآورد که اتفاقا درباره تکریم ایرانیان توسط امیر مؤمنان (علیه السلام) است. اما مترجم، با تحریفی آشکار، آن را هم به شکل ادامۀ کلام امام صادق (علیه السلام) ترجمه میکند و چنین نسبت میدهد:
❌
«ایرانیها را باید دستگیر کرد و به مدینه آورد، زنانشان را به فروش رسانید و مردانشان را به بردگی و غلامی اعراب گماشت».
💡
این در حالی است که ادامه مطلب در سفینة البحار چنین است:
«سوء رأي الثاني في الأعاجم:
مناقب ابن شهرآشوب: لمّا ورد بسبي الفرس إلى المدينة أراد الثاني أن يبيع النساء وأن يجعل الرجال عبيد العرب، وعزم على أن يحمل العليل والضعيف والشيخ الكبير في الطواف وحول البيت على ظهورهم.
فقال أميرالمؤمنين عليه السلام: إنَّ النبي صلى الله عليه و آله قال: أكرموا كريم قوم وإن خالفوكم، وهؤلاء الفرس حكماء كرماء، فقد ألقوا إلينا السلام، ورغبوا في الإسلام، وقد أعتقت منهم لوجه اللَّه حقّي وحقّ بني هاشم- الخ.»
ترجمه صحیح عبارت:
«نظر زشت خلیفۀ دوم درباره غیر عربها:
ابن شهرآشوب در کتاب مناقب مینویسد:
زمانی که اسرای ایرانی را به مدینه وارد کردند، خلیفه دوم خواست زنان آنها را بفروشد و مردانشان را بردگان عرب قرار دهد. همچنین تصمیم داشت در هنگام طواف بر دور کعبه، افراد معلول و ناتوان و پیر عرب را بر پشت عجمها سوار کند.
اما امیر مؤمنان (علیه السلام) فرمود: همانا پیامبر (صلی الله علیه و آله) فرمود: انسانهای ارزشمند و کریم از هر قومی را تکریم کنید و بزرگ بدارید، هر چند با شما مخالفت کنند. این ایرانیان، انسانهایی حکیم و کریم (باارزش)اند و تسلیم ما و به اسلام علاقهمند شدهاند. من حق خودم و حق بنی هاشم را به خاطر جلب رضای خدا، از گردن آنها برداشتم. (کنایه از اینکه هیچ بنی هاشمی حقی بر گردن ایرانیان ندارد).»
🔹
در ادامه شیخ عباس قمی عنوان دیگری را ذکر میکند:
«استدعاء المنصور قوماً من الأعاجم، لقتل مولانا الصّادق عليه السلام، وإكرامهم للإمام، وسجودهم له؛ منصور دوانیقی از گروهی از عجم ها خواست که امام صادق علیه السلام را بکشند، اما آنها امام را بزرگ داشتند و به او سجده کردند. (شاید سجده کنایه از اطاعت باشد).»
📛
بنابراین در این تصویر، با افرادی جاهل یا معاند مواجهیم که حتی فضائل اهل بیت در مواجهه با ایرانیان را هم معکوس جلوه میدهند، تا ایتام آل محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) را بفریبند.
✅🔍❓
همه ما در همه احوال، محتاج ارتباط با افراد صادق و امینی هستیم که تلاش علمی کردهاند و میتوانیم دین خود را از ایشان بگیریم و مشکلات دینیمان را از ایشان بپرسیم.
1.mp3
18.44M
#روش_تحقیق 1
معطوف به پایاننامهنویسی در رشته تفسیر قرآن کریم
مهارتهای انتخاب موضوع و طرح تفصیلی
دوشنبه 14000608
حوزه علمیه الزهراء (خواهران ارومیه، تخصصی تفسیر سطح 3)
دین پرست
2.mp3
33.71M
#روش_تحقیق 2
معطوف به پایاننامهنویسی در رشته تفسیر قرآن کریم
مهارتهای انتخاب موضوع و طرح تفصیلی
دوشنبه 14000608
حوزه علمیه الزهراء (خواهران ارومیه، تخصصی تفسیر سطح 3)
دین پرست
پیام #استاد_محمد_رضا_حکیمی بعد از خودداری از حضور و دریافت جایزه جشنواره فارابی
"فباسمه الحکیم
اطلاع یافتم که به عنوان یکی از برگزیدگان #جشنواره_فارابی انتخاب شدهام. ضمن سپاسگزاری از اظهار لطف داوران، به استحضار میرساند که اینجانب در جشنوارهها حضور نمییابد. در جشنواره اخیر نیز حضور نیافته و جایزهای دریافت نکرده است.
همانگونه که پیشتر هم یادآور شدهام، بار دیگر تاکید میکنم که تا هنگامی که در جامعه ما #فقر و #محرومیت مرئی ونامرئی بیداد میکند، برگزاری چنین جشنوارههایی، از نظر اینجانب در اولویت نیست.
در این جشنواره از فاضلان و استادانی، به نام خدمت 50 ساله به #علوم_انسانی تجلیل شده است.
#پرسش این است آیا این علوم برای ثبت در کتابها و در #دنیای_ذهنیت است یا برای خدمت به انسان و حفظ #حقوق_انسان و پاسداری از #کرامت_انسان است در واقعیت خارجی و عینیت؟
نصاب #مقام_انسان در معیشت و زندگی به منظور #رشد_متعالی، رسیدن به اقامه «#قسط_قرآنی» در حیات اقتصادی است (لیقوم الناس بالقسط) و برخوردار بودن انسانها از حیثیت و کرامت و آزادی در #حیات_اجتماعی و سیاسی (ولقد کر منا بنی آدم).
آری، باید بکوشیم تا جامعه ما چنان نباشد که دربارهاش بتوان گفت: «از دو مفهوم #انسان و #انسانیت، اولی در کوچهها سرگردان است و دومی در کتابها»!
محمدرضا حکیمی...."
#قسط_قرآنی
#رشد_متعالی
#عدالت_اجتماعی
#مقام_انسانیت
#علوم_انسانی
#رسالت_علوم_انسانی
#استاد_محمد_رضا_حکیمی
https://t.me/publiclawthoughts/11705
https://www.instagram.com/p/CS563lfDFEQ/?utm_medium=share_sheet
1 فلسفه حرکت امام حسین- طرح مسئله.mp3
8.95M
فلسفه حرکت #امام_حسین (علیه السلام) که منجر به شهادت آن حضرت شد چیست؟
جلسه اول: طرح مسئله
مخاطب: جمعی از جوانان عزیز (طلاب، دانشجویان و دانش آموزان) در شهر #ارومیه
زمان: 2 محرم 1443
#گفتگو به زبان #ترکی
#دین_پرست
2 فلسفه حرکت امام حسین- پاسخ.mp3
10.76M
فلسفه حرکت #امام_حسین (علیه السلام) که منجر به شهادت آن حضرت شد چیست؟
جلسه دوم: پاسخ
مخاطب: جمعی از عزاداران سید الشهداء در شهر #ارومیه (خواهران و برادران، از طیفهای مختلف)
زمان: 10 محرم 1443
#سخنرانی به زبان #ترکی
#دین_پرست
انباز
فلسفه حرکت #امام_حسین (علیه السلام) که منجر به شهادت آن حضرت شد چیست؟ جلسه اول: طرح مسئله مخاطب: جمع
52.18M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بسم الله الرحمن الرحیم
إِنَّا أَنْزَلْناهُ في لَيْلَةٍ مُبارَكَةٍ إِنَّا كُنَّا مُنْذِرينَ (دخان 3)
مقارن با شبهای قدر کلیپی از آقای دکتر #اقبالی_نسب منتشر شد که توصیه میکرد در شبهای قدر دنبال قدرت بیشتر باشیم و اعمالی را انجام دهیم که با ویژگیهای روانشناختی ما متناسب است. این صحبتها هم مطالب خوب و مفید داشت و هم مطالب نادرست.
در همان ایام، نقدهای متنوعی بر این مطالب منتشر شد که بنده هم در عرایض بعدی، از آنها استفاده میکنم و از زحمات اندیشمندان محترم تشکر میکنم.
هر چند مدت زیادی از شبهای قدر امسال و بیان آن مطالب گذشته، اما امیدوارم مطالبی که عرض خواهم کرد برای سالهای آینده و گفتگوهایی از این دست (که شاید پیش آید) مفید باشد. ضمن اینکه گویا آقای دکتر اقبالی نسب هواداران خاصی دارد و ممکن است کلیپهای دیگری هم از ایشان در دسترس هموطنان گرامی قرار بگیرد. بنابراین توضیح این مطالب میتواند برای مواجهه بهتر با این دست سخنان کمک کند.
ادامه دارد...
https://eitaa.com/anbaz60/651
1. شب قدر، شب نزول ملائکه و گشوده شدن درهای آسمان، و اتصال با #عالم_غیب است که سازوکار ارتباط با آن عالم و حقیقت این شب، باید از سوی کسی باشد که با آن عالم آشنا است.
بنابراین نسخه اعمال این شب را باید #اهل_بیت_نبوت تعیین کنند که عالم به این امورند، نه افرادی که راهی به آن عالم و اسرار غیب ندارند.
پیامبر اکرم و ائمه (علیهم السلام) کیفیت ارتباط با خدا و چگونگی ادب حضور در محضر خدای مهربان در این شبها را تعلیم دادهاند و آنچه عالم ربانی شیخ عباس قمی (ره) در مفاتیح ذکر کرده، از همین احادیث است.
البته ممکن است جمعآوری محدث قمی نواقص یا اشکالاتی داشته باشد، اما وقتی به منابع حدیثی نگاه میکنیم، چیزی که از اساس متفاوت با همین فضای مفاتیح الجنان باشد نمییابیم.
2. دعاهایی که از اهل بیت (علیهم السلام) رسیده، سرشار از معارف نابیاند که انسان را سرشار از لطف و محبت خدا و سرمستی و عشق و نشاط و اشک شوق میکند.
3. تقاضای بخشش گناه و نجات از آتش (که در جوشن کبیر صدبار تکرار شده و در دعاهای فراوان دیگر به صورت روزانه در طول عمر آمده)، با توجه به این واقعیت است که خدای حکیم، چه امکانات گستردهای (در درون و بیرون) به ما داده و ما چقدر از آنها استفاده درست میکنیم. اگر تصور دقیقی از این ماجرا داشته باشیم، طبیعی است که #احساس_خاک_بر_سری هم پیدا کنیم. البته این احساس هیچ منافاتی با نشاط عمل ندارد، بلکه وقتی از خدای منان و حکیم و رحیم میخواهیم ما را ببخشد، در واقع میخواهیم ناتوانی ما را خودش جبران کند و دستمان را بگیرد، آن هم با علم و قدرت و رحمت و حکمت بیکرانش.
ضمن اینکه از آموزههای دیگر دین این است که اگر واقعا توبه کردیم، باید مطمئن باشیم که خدا میآمرزد. پس دیگر نباید خیال کنیم احساس خاک بر سری، یک احساس متوقف کننده و ضد نشاط است.
4. در نگاه اولیای الهی، اعمالی چون تفکر و مذاکره علم هم در هر زمانی (البته اگر مسیر زندگی انسان را روشن کند) از مهمترین عبادات است. محدث قمی هم به تبعیت از شیخ صدوق، افضل اعمال شبهای قدر را مذاکره علم میداند. البته برخی از محققان توضیح دادهاند که مراد از #مذاکره_علم در اصطلاح اهل حدیث، حدیثخوانی و حدیثفهمی است، و امتیاز اساسی احادیث اهل بیت (علیهم السلام) این است که مسیر زندگی انسان را روشن و زیبا میکنند.
5. #قدر، در زبان عربی به معنای #اندازه است و شب قدر، طبق روایات، شب تقدیر و تعیین سرنوشت یکسالهی امورات عالم و انسانها است، نه شب قدرت. البته این دو معنا با هم بیرابطه نیستند؛ چرا که اگر تقدیر و سرنوشت بهتری برای انسان رقم بخورد، قدرت حقیقی انسان هم بیشتر میشود. اما در معنای واژهها نباید معنای مورد قبول اهل زبان و کاربردهای آیات قرآن و روایات را کنار بگذاریم و معنای بدون پشتوانه ای ذکر کنیم.
6. ذکر اعمال این شب و دیگر دعاها در کتبی مثل مفاتیح الجنان و اقبال الاعمال و ... به این معنا نیست که همه افراد، همه اعمال را انجام دهند، بلکه افراد به اندازه ظرفیت خودشان از دریای معارف نهفته در دعاها بهره میبرند. بنابراین لازم است هر کسی ضعفها و قوتها و زمینههای خودش را بشناسد تا بتواند ارتباطی سالم و سازنده با خدای حکیم را رقم بزند.
یک مثال جالب نکتهای است که از مرحوم حجت الاسلام شیخ اسماعیل صاحب الزمانی (از علمای ربانی و مجتهدان بهنام شهر ارومیه در سالهای 1273 تا 1354 ه.ش) نقل میکنند. ایشان در شبهای قدر، همان اول شب اعمال را به جا میآورد و پس از مدتی دعا و قرائت قرآن و نماز و عبادت، میخوابید. وقتی میپرسیدند که چرا تمام شب را بیدار نمیمانید، میفرمود: «کیفیت نماز صبح، مهمتر از احیاء و اعمال شب قدر است. اگر کل شب را بیدار بمانم، در نماز صبح، بیحال میشوم».
همچنین باید توجه کنیم که وقتی اهل بیت (علیهم السلام) کارهایی مثل گوش دادن به موسیقی و آواز را مسیری برای نزدیک شدن به خدا و رشد معنوی معرفی نکردهاند، به این سادگی نمیتوان چنین توصیهای کرد. هر چند اینجا بحثهای دیگری هم مطرح است و شاید به صورت استثنائی کسی پیدا شود که مثلا با آهنگ مرغ سحر یا شبانگاهان و ... رشدی پیدا کند، که البته همینجا هم اگر با معنا و موسیقی دعا و قرآن ارتباط خوبی برقرار کنیم، شاید کافی باشد.
ادامه دارد...
7. یکی از مشکلاتی که باعث میشود میل و رغبت چندانی به اعمال عبادی شب قدر و مانند آن نیابیم، این است که آداب دعا و عبادت را رعایت نمیکنیم. به عنوان مثال دو مورد از آداب را عرض میکنم:
مثال اول: در حدیث آمده مثلا سوره عنکبوت یا دعای جوشن کبیر را در شب قدر بخوانید. ما هم خودمان را مکلف میکنیم که مثلا یک ساعت بنشینیم پای دعا و قرآن و تقریبا هیچ چیزی نمیفهمیم. در حالی که:
اولا میتوانیم با یک برنامهریزی و تقدیر درست، در طول سال با معانی این سورهها و دعاها به خوبی آشنا شویم و در شب قدر، آنها را با توجه به معنایشان بخوانیم.
ثانیا حتی اگر در طول سال چنین توفیقی نداشتیم، لازم نیست که شب قدر حتما متن عربی قرآن و دعا را بخوانیم. بلکه میتوانیم (و بلکه اصولا باید) یک ترجمه خوب پیدا کنیم و ترجمهشان را بخوانیم و بفهمیم چه میخوانیم.
مثال دوم: حداکثر زمان لازم برای عمل «قرآن به سر گرفتن» حدود 6 دقیقه است (که ایشان هم توضیح خوبی درباره این عمل میدهند و برخی از علمای ربانی هم گفتهاند که علاوه بر احترام به قرآن، نمادی از نفوذ معارف قرآن در ذهن ما است، با همراهی در ذیل شفاعت و معارف انسانساز اهل بیت نبوت علیهم السلام). اما معمولا در مراسمات عمومی، مجری برنامه وقتی به بعضی از معصومین میرسد، شروع میکند به مرثیه و روضهخوانی و نیم ساعت یا بیشتر وقت میگیرد.
از طرفی دیگر خیلی از افراد تصور میکنند در زمان روضهخوانی نباید قرآن را از روی سرشان بردارند و دستشان خسته میشود و گردنش درد میگیرد.
در حالی که:
اولا میتوان ابتدا این عمل را به جا آورد و بعدا روضه و توسل داشت؛
و ثانیا هیچ لزومی ندارد در کل این زمان قرآن را روی سر نگه داشت.
همانطور که لزومی ندارد وقتی ذکر امام زمان (بالحجة) میشود، سر پا بایستیم. بلکه فقط در صورتی که یکی از اسماء آن حضرت (قائم) ذکر شود، مستحب است سر پا شویم. البته اگر کسی به علت ذکر اسامی دیگر آن حضرت بایستد، اشکالی ندارد.
خلاصه کلام اینکه اگر کسی دینشناس باشد (یعنی هم از نظر علمی و هم عملی، روش فهم قرآن و حدیث را بشناسد، مثل مرحوم محدث قمی) متوجه میشود که اعمال ذکر شده در مفاتیح، از بهترین راهها است که سرنوشت خوبی را برای خود رقم بزنیم.
خدایا ما را در سالهای بعد هم مهمان فیض شبهای قدر بفرما!
🌹