✅ آیت الله ایازی: زن، جنس دوم نیست .در نظام تکوین، زن برای مرد و مرد برای زن آفریده شده است
🎙استاد سید محمد علی ایازی
✂️ برش هایی از متن:
🔸 وقتی که درباره نواندیشی دینی صحبت میکنیم منظورمان این است که میخواهیم یک نوع بازبینی نسبت به متون دینی داشته باشیم، بر اساس بایستهها و تحولاتی که در حوزه مبانی دینی و حوزه مسائل اجتماعی و تحول در مناسبات اجتماعی رخ داده است. اگر من بخواهم نواندیشی دینی را در یک عبارت خلاصه کنم، نواندیشی دینی نگاهی به سنت دارد و خود را پایبند به متون دینی در نگاه سنتی می¬داند و نگاهی دیگر به تحولات و مناسبات اجتماعی. طبعاً یک مرزبندی بین این جریان و جریان روشنفکر دینی وجود دارد.
🔸 روشنفکر دینی؛ اولاً نگاه آن بیشتر کلان و کلی است و توجه او هم بیشتر به چالشها است، نه به پاسخهایی که باید داده بشود. دغدغه دفاعی و کلامی ندارد و لذا میخواهد اشکالات و مسائل چالشی حوزه دین را مطرح کند و دنبال این هم نیست که خودش بازبینی از اصل منابع دینی بکند و یا نگاهی دو باره به نصوص و متون دینی و تفسیرهای آن داشته باشد، در حالی که نواندیشی دینی به دنبال این است که ببیند چگونه میتوان در متون دینی نگاه کرد؟ با تحفّظ بر کلیات متون دینی ـ یعنی قرآن و سنت ـ چگونه باید نگاه کرد که با چالشها برخورد منطقی و قابل دفاع بشود؟ نواندیشی دینی میخواهد راه حلها را نشان بدهد. وقتی ما صحبت از تکیه بر متون دینی میکنیم، یعنی این که میخواهیم تفسیر دیگری از همین متون دینی داشته باشیم؛ به تعبیری که در کتاب «قرآن و تفسیر عصری»، بکار برده¬ام تفسیر عصری از این متون داشته باشیم. در آن کتاب معیارها، سنجهها و آسیبهای تفسیر عصری را گفتهام. بنابراین وقتی که صحبت از این میشود که نواندیشی میخواهد پایی در سنت داشته باشد یعنی این که میخواهد از موضع دینداری و دفاع به این متون توجه نماید، جایگاه و فضاشناسی آن را بررسی کند و ببیند با توجه به این فضاشناسی و جایگاه انسانی خردمند چگونه میشود این متون را تفسیر کرد.
🔸 اینجا یک نکته است و آن اینکه این جریان ابایی حتی از تأویل این متون هم ندارد. همان طوری که در سنت اسلامی وقتی در متون آیات و روایات اصطکاکی بین ظاهر آیات با اصلی عقلی مثل نسبت دادن مکان و زمان و یا جسم به خداوند می¬شود، به تأویل آن ظواهر روی می¬آورد، مثلاً آنجا که میگوید: «الرَّحْمنُ عَلَى الْعَرْشِ اسْتَوَى»(طه: ۵)؛ یا «یَدُ اللَّهِ فَوْقَ أَیْدِیهِمْ»(فتح: ۱۰)؛ مسلمانان معنای عرش به تدبیر و مشیت خداوند تأویل می کنند نه به معنای تخت سلطنت و یا ید را به قدرت خداوند تأویل می بردند. نواندیشی دینی وقتی که پای در سنت دارد، اگر نتواند ظاهر این نصوص را معنا بکند ابایی ندارد، با شواهد و قرائن و قواعد تفسیر و تأویل آن معنای ظاهری را اصلاح کند.
🔸 تمایزی که بین تعریف روشنفکری و نواندیشی قائل شدهاند این است که روشنفکران بیشتر به فکر نقد عقاید و افکار دینی هستند و ابایی ندارند که حتی درباره اصالت قرآن هم صحبت کنند، مثلاً آیات قرآن را بگویند بعضی از آن بوده یا نبوده یا اصلاح قرآن را هم مد نظر دارند؛ ولی نواندیشان به دنبال اصلاح فهم دینی هستند، این تمایز را شما قبول دارید؟
🔸 بله یک روشنفکر دینی ابایی ندارد که حتی روی اصالت منابع مثل کتاب و سنت هم سخن بگوید و در باره حجیت قرآن و حدیث و حدود آن حرف بزند، ولی نواندیش دینی به لحاظ کلامی آن را مفروض و مسلم گرفته و به لحاظ مبانی روی آن از قبل کار کرده و مبانی اصالت کتاب و سنت را منقح کرده است و لذا کلیت کتاب و سنت را مفروض گرفته، حالا بعد از مفروض گرفتن و به حساب ما «علی الأرض» روی زمین این دو منبع و یا منبع دیگر مهم یعنی عقل در فهم متون دینی و ادراکات مستقل آن صحبت میکند. قهراً با پذیرش این کلیت، دنبال این است که نسبت به فهم دین و شریعت، در جائی که چالشی باشد، نگاه متفاوتی داشته باشد.
🔸 با توجه به این ویژگیها و تعاریفی که شما ارائه کردید، مسئله زنان و تحولاتی که به خصوص در عصر حاضر در حوزه مطالعات این قشر صورت گرفته است؛ جایگاه زنان در حوزه مطالعات نواندیشانه را چگونه ارزیابی میکنید؟
🔺 جهت مطالعه کامل این مطلب به لینک زیر مراجعه فرمایید:
https://andishehma.com/zan-jens-dovom-nist/
#زن
#جنس_دوم
#زن_و_مرد
#محمدعلی_ایازی
🌐 تهیه شده توسط تیم اندیشه ما
🖇 مارا در شبکه های اجتماعی همراهی کنید 🙏🏻:
ایتا:
https://eitaa.com/andishemaa
تلگرام:
https://t.me/andishemaa
اینستاگرام:
https://www.instagram.com/andishemaa
✅ ریشه های استبداد سیاسی از نگاه علامه نائینی
🎙استاد سید جواد ورعی
✂️ برش هایی از متن:
🔸 یکی از مسائلی که علامه نائینی به تناسبِ شرایط حاکم بر جامعه در عصر سلطنت قاجار، در کتاب ارزشمند «تنبیه الامه و تنزیه المله» مطرح کرده، مسئله «استبداد سیاسی و دینی» حکومت هایی است که به نام اسلام بر مسلمانان حکم رانده اند. او عامل مهم عقب ماندگی مسلمانان را استبداد حکومت های اسلامی در طول تاریخ، و متقابلاً عامل رشد و پیشرفت غربی ها را «رهایی از یوغ استبداد سلاطین» دانسته، و در زمان خود از کسانی که این حقیقت را درک نکرده و در راه رهایی مسلمانان از استبداد سیاسی مانع ایجاد می کردند، به شدت انتقاد می کرد. از نظر وی مصیبت مضاعف این بود که استبداد دینی با استبداد سیاسی درهم بیامیزد و ظلم مضاعفی را بر مردم تحمیل کنند. به اعتقاد وی استبداد دینی «اربابِ دیانت» از جهاتی خطرناک تر از استبداد سیاسی «اربابِ قدرت» بوده و حتی حافظ و نگاهبان آن است.
🔸 او دفاع علمای نجف از مشروطه را در آن مقطع تاریخی «نجات مردم از استبداد سیاسی سلاطین جائر» ارزیابی می کرد که عامل بدبختی و بیچارگی مردم مشرق زمین بود. به همین جهت از عالمانی که به مخالفت با مشروطه پرداخته و نتیجه اقدامات شان در نهایت به نفع استبداد سیاسی بود، به شدت گلایه می کرد و آنان را از آن جهت که از پایگاه دین به مخالفت با مشروطه و دفاع از سلطنت مطلقه می پرداختند، شعبه ای از استبداد دینی می خواند.
🔸 نائینی در مباحث مختلف این کتاب، به مناسبت های گوناگون به بحث از استبداد سیاسی و دینی پرداخته و پیامدهای خطرناک آن ها و وجوه اشتراک و افتراق شان را تشریح کرده است. چنان که در خاتمه کتاب از «قوای حافظ استبداد سیاسی» و «راه های رهایی» از آن به تفصیل سخن گفته است.
🔻 عوامل استمرار استبداد سیاسی
🔸 به باور وی هفت عامل «حافظ استبداد سیاسی» و سبب استمرار آن در جامعه اند که هر کدام راه حلی دارد، که در این مجال به ارائه گزارش مختصری از آن می پردازیم.[1]
🔻 جهل و نادانی مردم
🔸 از نظر نائینی «جهل و نادانی مردم» از حقوق اجتماعی و سیاسی خود و تکالیفی که حکومت در قبال آنان برعهده دارد، مهم ترین عامل استبداد سیاسی است، عاملی که به منزله اصل، روح و ریشه عوامل دیگر است. جهل و نادانی مردم است که موجب می شود انسان به بت پرستی رو آورد و فرعون ها را در اسماء و صفات با خدای متعال شریک بداند، و آزادی خدادادی و مساوات خود را با صاحب منصبان فراموش نماید و با دست خود طوقِ رقیّت و بندگی بر گردن بیندازد. به جای همراهی با برادران دینی و وطنی خود و رهایی از این بندگی و اسارت به قتل و جنایت رو آورد.
🔸 وی در این بخش، نمونه هایی از اسارت ملل مختلف عالم را برشمرده و همه را نتیجه جهل و نادانی دانسته است. سجده کردن در برابر فرعون ها و طاغوت ها، پرستش گاو در هندوستان، سَروَری بنی امیه و بنی عباس و به بردگی کشیدن مردم، دنباله روی هر کس و ناکسی توسط ایرانیان بلکه مسلمانان، بخشش گناه مسیحیان توسط ارباب کلیسا، به انتظار پیامبر موعود نشستنِ یهودیان، شخص ناتوان را خالق جهان و همه کاره پنداشتنِ ازلیان و بهائیان، و پیروی مسلمانان از کسانی که ستمگران را ستایش و پرستش کرده و از بقایای خوارج نهروان بشمار می روند، همگی معلول جهل و نادانی است که مادر بدی ها و بیماری هاست. نائینی جهل مردم ایران را عامل تسلط شاهان قاجار و استبداد سیاسی این دودمان می دانست.
🔸 او در بخش دوم که به ارائه راهکار علاج استبداد سیاسی پرداخته، حل این مشکل را «آگاه کردن ملت از حقوق شان در برابر حکومت» می داند. اما با زبانی نرم و به دور از خشونت، و با استفاده از روشی جاذب که بتواند دل های مردم را به خود متوجه سازد. او مشروطه خواهان را که در عرصه های گوناگون منبر و خطابه، روزنامه و مجله برای آکاه کردن مردم به رهایی از استبداد دینی فعال اند، و در حقیقت دعوت به توحید می کنند، به پرهیز از هر گونه تندی و بد اخلاقی توصیه کرده و دستور قرآن را به پیامبر مبنی بر دعوت مردم با «حکمت»، «موعظه نیکو» و «جدال احسن»[2] گوشزد می کند.
🔺 جهت مطالعه کامل این مطلب به لینک زیر مراجعه فرمایید:
https://andishehma.com/rishe-haye-estebdad-siyasi/
#استبداد
#ریشه
#علامه_نائینی
#سید_جواد_ورعی
🌐 تهیه شده توسط تیم اندیشه ما
🖇 مارا در شبکه های اجتماعی همراهی کنید 🙏🏻:
ایتا:
https://eitaa.com/andishemaa
تلگرام:
https://t.me/andishemaa
اینستاگرام:
https://www.instagram.com/andishemaa
✅ نظر علامه طباطبایی درباره اخباریون؛ صدها روایت درباره عقل را کنار گذاشتند
🎙استاد رضا میرزایی
✂️ برش هایی از متن:
🔸 به گزارش اندیشه ما به نقل از ایکنا، حجتالاسلام والمسلمین رضا میرزایی، استاد حوزه، امروز دوم آذرماه در نشست علمی «جایگاه عقل در تفسیر المیزان» که از سوی مجمع عالی حکمت اسلامی برگزار شد، با تجلیل از مقام علامه طباطبایی گفت: علامه طباطبایی دو خلا مهم در حوزه را شناسایی کرد و برای رفع آن قدم برداشت؛ یکی تفسیر قرآن و دیگری فلسفه و موفق شدند در بیست سال ۲۰ جلد تفسیر وزین المیزان را بنویسند.
🔸 وی تاکید کرد: ایشان در دوره حیاتشان به بسیاری از شبهات فکری دوره خود پاسخ داد و شاگردانش هم راه ایشان را ادامه دادند؛ به تعبیر علامه مصباح یزدی «میزان شبهاتی که بعد از انقلاب تولید شده بیشتر از ۱۴۰۰ سال قبل است» و اگر شاگردان علامه نبودند معلوم نبود چه کسانی میخواستند آنها را پاسخ دهند بنابراین هنوز هم ما بر سر سفره علامه نشستهایم.
🔸 میرزایی با اشاره به جایگاه والای عقل در روایات، گفت: امام کاظم(ع) فرمود خداوند دو حجت بر مردم دارد؛ یکی حجت ظاهری و دیگری حجت باطنی و عقل، حجت باطنی است لذا دین دو ابزار یعنی عقل و نقل را در اختیار دارد.
🔻 تقابل عقل و دین در اسلام بیمعناست
🔸 وی ادمه داد: از این رو به تعبیر علامه جوادی آملی رابطه دین و عقل حرف غلط و بیمعنایی است زیرا تقابلی بین عقل و دین در اسلام وجود ندارد و اگر تقابلی بوده در مسیحیت بوده است. عقل و نقل دو حجت خدا و ابزار در خدمت دین هستند و ما مباحث توحید و معاد و .. را از این دو به دست میآوریم.
🔸 میرزایی بیان کرد: مهمترین کتب حدیثی شیعه، اصول کافی است که وقتی وارد آن شویم اولین بحث، بحث عقل و جهل است؛ در قرآن کریم هم تعابیری چون؛ افلا یتفکرون؛ افلا یعقلون و ... زیاد بیان شده است؛ برخی این همه هجمه میکنند که عقل، ضد دین است در صورتی که خدا فرموده بدترین کسان در پیشگاه خدا افرادی هستند که کر و لال هستند و تعقل نمیکنند «إِنَّ شَرَّ الدَّوَابِّ عِنْدَ اللَّهِ الصُّمُّ الْبُكْمُ الَّذِينَ لَا يَعْقِلُونَ».
🔸 این پژوهشگر با بیان اینکه برخی افراد از جهت تفکر از حیوانات پایینتر هستند، افزود: قرآن کریم فرموده است: وَلَقَدْ ذَرَأْنَا لِجَهَنَّمَ كَثِيرًا مِنَ الْجِنِّ وَالْإِنْسِ لَهُمْ قُلُوبٌ لَا يَفْقَهُونَ بِهَا وَلَهُمْ أَعْيُنٌ لَا يُبْصِرُونَ بِهَا وَلَهُمْ آذَانٌ لَا يَسْمَعُونَ بِهَا أُولَئِكَ كَالْأَنْعَامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ أُولَئِكَ هُمُ الْغَافِلُونَ. نفرموده مانند حیوانات میخورند و میخوابند بلکه فرموده درک و شعور و فهم آنها از حیوانات پایینتر است.
🔺 جهت مطالعه کامل این مطلب به لینک زیر مراجعه فرمایید:
https://andishehma.com/nazar-allame-tabatabaii-akhbariyon/
#اخباریون
#دین
#عقل
#رضا_میرزایی
#علامه_امینی
🌐 تهیه شده توسط تیم اندیشه ما
🖇 مارا در شبکه های اجتماعی همراهی کنید 🙏🏻:
ایتا:
https://eitaa.com/andishemaa
تلگرام:
https://t.me/andishemaa
اینستاگرام:
https://www.instagram.com/andishemaa
✅ رابطه دموکراسی و فلسفه
🎙استاد بیژن عبدالکریمی
✂️ برش هایی از متن:
🔸 به گزارش روابط عمومی «سایت ادیشه ما» به نقل از روزنامه هم میهن شنبه 28 ابان 1401: بیژن عبدالکریمی در نسبت فلسفه و سیاست میگوید:بیژن عبدالکریمی، استاد فلسفه و ازجمله روشنفکرانی است که از منظر نگاه فلسفی خود، همواره حضوری فعال در عرصه عمومی دارد و نسبت به رخدادهای اجتماعی و سیاسی، خاموش و بدون موضع نیست. چنین کنشها، مواضع و اظهارنظرهایی البته در برابر رفتار قاطبه فلسفهخوانان ایرانی مستقر در دپارتمانهای آموزشی فلسفه قرار میگیرد که در هنگامه بحرانهای سیاسی و اجتماعی، عموما نظارهگرانی بیش نیستند و نمیتوان چندان سخنی از آنها درباره رویدادها شنید. قضاوت درباره چنین سکوتی البته سهل نیست و چهبسا بسیاری بر این عقیده باشند که فلسفه با سیاست روزمره و فراتر از آن، حتی با رخدادهای کلان اجتماعی و سیاسی نیز نسبتی وثیق ندارد و نباید از فیلسوف و فلسفهدان انتظار داشت در چنین مواقعی آنگونه که جامعهشناسان و دانشآموختگان علومسیاسی به مداخله نظری در وضعیت اقدام میکنند، مبادرت ورزد. با همین پرسش و بهمناسبت فرارسیدن روز جهانی فلسفه، سراغ عبدالکریمی رفتیم و بحثی درگرفت که تفاوت منظر و نظر طرفین گفتوگو در آن مشهود است اما مگر فلسفه چیزی جز گفتوگو است؟ از بحثهایی نظری آغاز کردیم و به دموکراسی و مضار و مزایای آن رسیدیم. به وضعیت فلسفه ایرانی در روزگار خودمان پرداختیم و درباره فردید و داوری اردکانی بحث شد و البته سایه رخدادهای اخیر ایران در عموم موارد بر سر این مباحثه سنگینی میکرد. عبدالکریمی البته صبورانه شنید و در عین حال جانانه از نظر خویش دفاع کرد و نتیجه این گفتوگوی چالشی متنی است که بخش اول آن اینک پیشروی شماست و بخش دوم آن در شماره بعد منتشر خواهد شد.
🔻 نسبت فلسفه با سیاست از چه قراری است ؟
🔸 در پاسخ به این پرسش باید میان دو سطح تحلیل تمایز قائل شد. گاهی از سرشت و حقیقت فلسفه و نسبت آن با زندگی سخن میگوییم و گاهی از نسبت فلسفه بهعنوان یک نهاد. درست مانند اینکه گاهی از دین و تفسیر دینی صحبت میشود و گاهی از نهاد دین و نهاد متولیان دین و روحانیت صحبت میشود. این دو یکسان نیستند. در مورد نسبت فلسفه با امر سیاسی و اجتماعی نیز چنین است. وقتی سوال معطوف به حقیقت و سرشت فلسفه و نسبت آن با جامعه است و وقتی دیگر سوال میکنیم که دپارتمانهای آموزشی فلسفه در اینجا و اکنون ایران و در وضعیت فعلی آموزش عالی و نهاد دانشگاه و… با امر سیاسی و اجتماعی در کشور ما چه نسبتی دارند. فلسفه و فراتر از آن تفکر که نباید لزوما نیز به شکل فلسفه باشد، با امر سیاسی و اجتماعی نسبتی پارادوکسیکال، متعارض و متضاد دارد. فلسفه بالذات سیاسی و امر مرتبط با جامعه نیست اما در تعبیری دیگر فلسفه بالذات امری سیاسی و اجتماعی است. مراد از اینکه فلسفه بالذات سیاسی نیست یعنی فلسفه به دنبال کسب قدرت، دفاع از یک حزب و ورود به بازی قدرت نیست. کار فلسفه پرسش از ماهیات است و فیلسوف پدیدارشناسی است که میخواهد پدیدارها و واقعیتها را همانگونه که هستند، ببیند. کنشگران سیاسی در معنای روزمره اما میخواهند واقعیت را بهنحو خاصی تفسیر کنند. آنها یا خواهان حفظ وضعیتی هستند و میخواهند از جریانی، برای مثال، حکومت دفاع کنند، بنابراین تمام واقعیتها را در جهت تثبیت این جریان تفسیر میکنند یا در مقابل خواهان تغییر اوضاع هستند و تمام واقعیتها را از این دریچه میبینند تا بتوانند به قدرت حاکم ضربه بزنند. بنابراین سیاسیون یا اراده معطوف به حفظ قدرت دارند یا اراده معطوف به کسب قدرت یا اراده معطوف به ابراز خشم و کینه نسبت به وضعیت موجود. اما اهل فلسفه چنین نیستند. نزد آنها فقط یک نقطه مطلق ولا بهشرط وجود دارد که آنها به آن متعهدند و آن حقیقت است. فیلسوفها میخواهند پدیدارها را همانگونه که هستند، ببینند و تفسیر کنند.
🔺 جهت مطالعه کامل این مطلب به لینک زیر مراجعه فرمایید:
https://andishehma.com/rabete-demokrasi-ba-falsafe/
#دموکراسی
#سیاست
#فلسفه
#بیژن_عبدالکریمی
🌐 تهیه شده توسط تیم اندیشه ما
🖇 مارا در شبکه های اجتماعی همراهی کنید 🙏🏻:
ایتا:
https://eitaa.com/andishemaa
تلگرام:
https://t.me/andishemaa
اینستاگرام:
https://www.instagram.com/andishemaa
✅ اکثر روحانیونی که مورد توهین قرار می گیرند نه تنها دستی در حاکمیت ندارند بلکه منتقد بسیاری از کارها هستند
✂️ برش هایی از متن:
🔸 روزنامه اطلاعات نوشت:از مدت پیش مشخص بود که گشت ارشاد و حتی این نحوه تأکید بر حجاب اجباری نقض غرض است اما عدهای بدون توجه به سابقه اخلاقی و فرهنگی و تمدنی مردم میگفتند اگر گشت ارشاد را برداریم و یا پوشش را به اختیار خود جامعه بگذاریم چنان اوضاع حجاب به هم میریزد که عدهای در خیابان عریان میشوند!
🔸 حال که دیگر گشت ارشاد در کار نیست و مأموری هم به حجاب کسی گیر نمیدهد با مشاهده برخی پوششهای افراطی که انصافاً در شأن خانواده و فرهنگ ایرانی هم نیست و اکثر جامعه هم با آن نسبتی ندارد. (گر چه خوشبختانه فراگیری چشمگیری هم ندارد) ممکن است گزاره فوق الاشاره تا حدی هر چند اندک مصداق پیدا کند و نباید گذارد که چنین شود .
🔸 حتی اگر قصد اعلام مخالفت یا برخورد سیاسی و لجبازی هم در کار باشد، در هر صورت میتواند تا حدی ادعای طرفداران تصلب و انسداد را در نظام تصمیمگیری تائید و راه را بر حرکتهای اصلاحی ببندد. لذا جامعه زنان با فرهنگ این سرزمین باید نشان دهند که خود پاسدار هنجارهای عرفی و اخلاقی جامعه هستند که خوشبختانه همین حال نیز اکثریت قریب به اتفاق آنان ظرفیت بالای خویش را نشان دادند. چرا که جامعه ایران از گذشته تا حال همواره دین مدار بوده است.
🔸 نکته دیگر رفتارهای غیرقابل دفاعی است که توسط عدهای معدود سر میزند و به عمامه پرانی مشهور شده است و اکثراً آنهایی در مقام توهین و تحقیر قرار میگیرند که متأسفانه باید آنان را مصداق آن ضربالمثل دانست که هم چوب را میخورند و هم پیاز را.
🔸 خیلی ساده و روشن باید گفت دوستان اشتباه گرفتهاید. حسابی هم… جدای بخشی از این گروه که به مناصب قدرت رسیده و بعضاً مکنتی به هم زده و از مردم تا حد زیادی فاصله گرفتهاند، بسیاری از این قشر زندگی حتی کمتر و پائینتر از طبقه متوسط جامعه دارند و دهها درد در سینه دارند و بغض در گلو نهفتهاند و بعضاً از همه شاکیترند و حال مظلومانه مورد تحقیر و تهمت قرار میگیرند.
🔸 میدانیم که بخشی مهمی از جامعه و حتی بخش قابل توجهی از جامعه روحانیت این سطح حضور در عرصه قدرت و حکومت را نمیپسندند به ویژه به آن بخشی که گرفتار علقه به مکنت و مال شدهاند به چشم یکی از متهمان شرایط موجود مینگرند اما مقصر دانستن روحانیت در شکل گیری مناسبات ناعادلانه و کژکاریهای نظام حکمرانی حداقل در سطح و اندازهای که مطرح میشود کاملاً دور از انصاف و واقعیت است و جدای آن چنین رفتارهای ناپسندی مثل عمامه پرانی اگر بدتر از برخی رفتارهای گشت ارشادی با بدحجابی در گذشته نباشد دست کمی هم از آن ندارد.
🔸 گرچه همانگونه که گفته شد این تکه پرانیها و تحقیرها عمومیت ندارند و بیشتر به شوخی و شیطنت و بازیگوشی میمانند اما در همین سطح اندک هم شایسته یک جامعه اخلاقی نیست. در این مملکت دهههای متمادی ایرانیان از هر قوم و مسلک و قبیله کنار هم زیستهاند و مهربان و اخلاقی و مدارا جو هم زیستهاند. نه چادری حق توهین دارد و نه بدحجاب نه حزب اللهی به دیگری و نه دیگری به اهل مسجد. نگذاریم فرهنگ و هنجار و مسالمت جو و اخلاق مدار مهجور بماند تا فرهنگ خشونت طلب و مهاجم و ستیزه جو و اهل تخاصم و نزاع ولاقید و بیمبالات جایش بنشیند.
🔺 جهت مطالعه کامل این مطلب به لینک زیر مراجعه فرمایید:
https://andishehma.com/rohaniioni-ke-mord-tohin-gharar-migirand/
#اطلاعات
#توهین
#حاکمیت
#روحانیت
#منتقد
🌐 تهیه شده توسط تیم اندیشه ما
🖇 مارا در شبکه های اجتماعی همراهی کنید 🙏🏻:
ایتا:
https://eitaa.com/andishemaa
تلگرام:
https://t.me/andishemaa
اینستاگرام:
https://www.instagram.com/andishemaa
✅ مسیر دشوار التیام
🎙 استاد مسعود رضوی
✂️ برش هایی از متن:
خلد گر به پا خاری، آسان برآرم
چه سازم به خاری که در دل نشید (طبیب اصفهانی)
🔺 دریچههای اطلاع ما از وقایع بیشتر شده و نسبت به نیم قرن پیش، چنان فراخ و متنوع است که قیاس آن ممکن نیست. اما مسائلی وجود دارند که همانند و همسان برجای ماندهاند و گویی دور و تسلسلی تاریخی ما را در حصار خود و تاریخمان گرفتار کرده است. روزگارمان دیگر شده و ما هنوز در آمد و شد میان گسلهای هویتی گرفتاریم. وقایعی در گوشه و کنار روی میدهد و با درد و دریغ چیزهایی میبینیم که باورش برایم دشوار است. این پرسش به ذهنم میآید که شور فرهنگ و اخلاق و میهن دوستی و آیینهای ما کجاست؟ چرا ایرانیت و اسلامیت که شاکله توازنی هزار و چندصد ساله را در زندگی و فرهنگ و تاریخ ایرانیان قوام داده و دوام بخشیده بود، اینک چابکی و انگیزه لازم را برای ایجاد یگانگی ما نمیتواند فراهم آورد؟
🔺 گویی جان و روحمان خسته است و توش و توان از فکر و فرهنگ و باور گرفته شده است. زخمی بر جان ما نشسته که انکارش فایده ندارد؛ نه برای زمامداران و نه برای مردمانی که از هر قوم و تبار، یا دین و مذهب، و با هر زبان و سننی در کنار هم زیسته و هزارهها را به خاطرهای از پیوند بدل ساخته اند. حزین لاهیجی که در غربت زیسته و سپس مقارن آشوبهای درون ایران و حملة محمود و اشرف افغان به ایران خون گریسته بود، اما ناامید و مهجور نماند. همو سروده است:
بهشت برین است ایران زمین
بهشتش سلیمان وشان را نگین
بهشت برین باد جان را وطن
مبادا نگین در کف اهرمن!
🔺 و این ویژگی او تنها نبود. حکیم فردوسی؛ استاد داد و خرد و اخلاق و پدر زبان پارسی و تمامی خردمندان ما چنین بوده و اندیشیدهاند و ما اینگونه دوام آورده و پایدار مانده ایم. هزارسال پس از فردوسی ادیب الممالک فراهانی از همین توازن و لزوم توجه و تربیت بر اساس آن سخن میگوید و بسیار اندیشیده و نکته سنجانه میسراید:
این وطنِ ما، منار و نورِ الاهی است
هم زِ «نُبی» خواندمی، هم از «زَند»
🔺 جهت مطالعه کامل این مطلب به لینک زیر مراجعه فرمایید:
https://andishehma.com/masir-doshvar-eltiyam/
#التیام
#وطن
#مسعود_رضوی
🌐 تهیه شده توسط تیم اندیشه ما
🖇 مارا در شبکه های اجتماعی همراهی کنید 🙏🏻:
ایتا:
https://eitaa.com/andishemaa
تلگرام:
https://t.me/andishemaa
اینستاگرام:
https://www.instagram.com/andishemaa
✅ مرکز پژوهشی مبنا پیشنویس قانون تجمعات را برای مجلس تنظیم کرده است. نقش حوزه در مواجهه با اعتراضات صحیح باید«والد رحیم» باشد.
🎙 استاد محمدتقی دشتی
✂️ برش هایی از متن:
🔸 اصل تفکیک اغتشاش از اعتراض یک موضوع عقلی و منطقی است و هم مورد تأکید مقام معظم رهبری بوده است. در این اتفاقاتی اخیر که شاهد بودیم مشخصا تفاوت این دو برای مردم هم آشکار شد. اما بحث اینجا است که در این موضوع اعتراضات اگر بخواهیم این دو را از هم تفکیک کنیم، باید اعتراض صحیح را هم به رسمیت بشناسیم.چرا تا کنون حاکمیت هیچ اقدام جدی انجام نداده برای اینکه اعتراض صحیح را تعریف کند و زمینهها و بسترش را فراهم کند؟
🔸 به صورت کلی اعتراض به حکومت یا بحث امر به معروف و نهی از منکر و یا نصیحت ائمهی مسلمین یکی از اصول بسیار پایدار حکمرانی اسلامی است. مبانی اسلامی آن که روشن است و بحث عقلی هم که هست. در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران هم به طور مناسبی به آن پرداخته شده است. اصل هشتم قانون اساسی امر به معروف و دعوت به خیر – جالب است که دعوت به خیر هم غیر از بحث امر به معروف و نهی از منکر به این اضافه شده است – مردم نسبت به دولت، دولت نسبت به مردم و مردم نسبت به یکدیگر را مورد تأکید قرار داده و گفته که حتما قانون لازم هم در این مورد باید نوشته شود و کامل شود.
🔻 اعتراض یا بیان اعتراضات چند روش و کانال میتواند داشته باشد.
🔸 یکی از این کانالها رسانه است. رسانههایی که بتوانند با آزادی لازم و با رعایت مواردی حرفهای مردم را به حاکمان برسانند که اصل ۲۴ قانون اساسی به این پرداخته است.
🔸 یک روش دیگر در این مورد بحث احزاب و گروهها و اصناف و انجمنها است که مردم اعتراضشان را از این کانال به گوش مسئولان برسانند که اصل ۲۶ قانون اساسی به این پرداخته است.
🔸 یک روش دیگر بحث اجتماعات و راهپیماییها است، بدون اینکه تشنج و اغتشاشی شود و در واقع بدون حمل سلاح است که در اصل ۲۷ مورد تأکید قرار گرفته است.
🔸 در این بحثهایی که مطرح میشود یادتان باشد که اگر فضای اعتراض باز باشد و وجود داشته باشد عملا کمتر به اغتشاش منجر میشود، مثل آن زودپزی که اگر بخارات آن فضایی برای بیرون آمدن نداشته باشند قطعا دچار انفجار میشود.
🔸 البته در این بین موضوع نفوذ دشمن در اعتراضات وجود دارد که فعلا به آن نمیپردازیم و در مورد آنچه که مردم باید انجام دهند بحث میکنیم. اوایل انقلاب تا سال ۶۰ فضا در ایران بسیار خوب بود. این خوب که میگویم منظورم این است که آزادیها به تمام و کمال وجود داشت. در مورد اعتراضات، بیان عقاید و غیره همهی گروهها نظرات را مطرح میکردند و اعلامیهها، تظاهرات و غیره داشتند. متأسفانه به خاطر سوءاستفادهی ضد انقلاب و به ویژه منافقین از این فضا و ایجاد درگیری و کشتار بین مردم فضا لاجرم بسته شد. یعنی اگر فضا بسته نمیشد عملا تجزیهطلبی هم اتفاق میافتاد. سیستان و بلوچستان بههم ریخت، خوزستان دچار مشکل شد، آذربایجان آنطوری شد، ترکمن صحرا آنطور شد و شمال و جنگ سیاهکل و درگیریهای مسلحانه پیش آمد و عملا نظام مجبور شد فضا را ببندد تا جلوی تجزیه را بگیرد.
🔸 شرایط، شرایط جنگی هم بود و این وضعیت ادامه پیدا کرد و نهایتا در دولتهای بعدی هم اتفاق خاصی نیافتاد، به دورهی اصلاحات رسیدیم که متأسفانه افراط شد و دوباره فضا متفاوت جلوه داده شد و نهایتا یک کار قانونی باثباتی اتفاق نیافتاد و فکر میکنم نقش دشمن هم در این مورد کم نبوده، چون هر اعتراضی که میشد اینها به عنوان حرکت علیه اصل نظام استفاده میکردند و نظام مجبور میشد که فضا را ببندد تا علیه آن تبلیغات نشود و فضا به این سمت رسید.
🔺 جهت مطالعه کامل این مطلب به لینک زیر مراجعه فرمایید:
https://andishehma.com/naghsh-howzeh-bayad-valed-rahim-bashad/
#اعتراضات
#تجمعات
#حوزه
#والد_رحیم
#محمدتقی_دشتی
🌐 تهیه شده توسط تیم اندیشه ما
🖇 مارا در شبکه های اجتماعی همراهی کنید 🙏🏻:
ایتا:
https://eitaa.com/andishemaa
تلگرام:
https://t.me/andishemaa
اینستاگرام:
https://www.instagram.com/andishemaa
✅ راهبردهای افقگشایی برای فلسفه اسلامی
🎙 استاد احمد واعظی
✂️ برش هایی از متن:
🔹 به گزارش روابط عمومی «سایت اندیشه ما» به نقل ایکنا، حجتالاسلام احمد واعظی، رئیس دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم در سومین نشست از سلسله نشستهای فلسفه اسلامی با موضوع «بایستگی و چگونگی احیا و تقویت فلسفه اسلامی» که روز گذشته، سوم آذرماه در دفتر تبلیغات اسلامی اصفهان برگزار شد، به بیان مقدماتی در خصوص جریان علم و ارتقای آن پرداخت و اظهار کرد: علم، معرفت و شاخههای دانش، هویت جمعی دارد. این ویژگی برخلاف اموری مانند ادبیات و هنر است که به خلاقیت صاحب اثر بازمیگردد. هویت جمعی داشتن علم و معرفت به آن معناست که دیگران میتوانند در محتوای دانشی عرضه شده، سهیم شوند. یعنی دیگران نسبت به این تولید دانش منفعل نیستند و میتوانند آن علم را جلو ببرند یا اصلاح کنند. با این شرایط، قوام علم به جامعه علمی و اقبال آنهاست؛ اگر جامعه علمی محتوایی دانشی و معرفتی را بپذیرد و به آن اهتمام بورزد، این به معنای رشد و ارتقای آن جامعه علمی است و اگر محتوایی دانشی مورد غفلت و بیتوجهی قرار گیرد، دیگر یک امر رشدیافته و جدی نیست.
🔹 وی ادامه داد: وقتی میخواهیم از ارتقا و تقویت جایگاه موضوعی صحبت کنیم، باید آن را در جغرافیای موجود خودش در نظر بگیریم. برای بحث در خصوص یک موضوع، اول از همه باید با جغرافیای آن آشنا شویم؛ بدون این کار، نمیتوان از ارتقا و تقویت آن موضوع صحبت کرد. وقتی درباره بایستگی و چگونگی ارتقا و تقویت فلسفه اسلامی صحبت میکنیم، باید بدانیم که جغرافیای فلسفی در دنیا چگونه است.
🔻 جریانهای فکر فلسفی در جهان معاصر
🔹 رئیس دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم بهصورت فشرده به جریانهای فلسفی معاصر اشاره کرد و گفت: فکر فلسفی در جهان معاصر شاهد سه جریان اصلی بوده است؛ جریان اول، پایانیافتگی فلسفه نظری است. از منظر این دیدگاه، اینگونه تصورات که ما به کمک قوه عقل میتوانیم حقایقی برای خودمان کشف کنیم و عقل در بعد نظری میتواند به معرفت برسد، دیگر قابل قبول نیست. به همین دلیل، پایان فلسفه نظری را اعلام میکند. این گروه، فقط بخش فلسفه عملی را باقی میگذارند. فیلسوف دیگر نمیتواند به کشف حقیقت بپردازد، بلکه میتواند به تبارشناسی و باستانشناسی معرفت بپردازد.
🔹 وی افزود: جریان دوم جغرافیای فلسفی معاصر، جریانی است که خواستار تغییر جهت فلسفه است. این افراد تاریخ فکر فلسفی را مشتمل بر اشتباهاتی میدانند. از این منظر، فلسفهورزی سنتی باید تغییر شکل بدهد و از استنتاج عقلی دوری کند. برای نمونه، جریانهای «اگزیستانسیالیست» میگویند که در کل تاریخ فلسفه، انسان بهعنوان فاعل شناسا شناخته شده و همیشه راجع به بعد معرفتی انسان صحبت میشده است. این افراد به عاملیت و اختیار انسان و بعد انتخابگری او توجه میکنند. ویژگی این جریان، این است که از رویکرد سنتی فاصله میگیرد و برای بقای فلسفه نظری، پیشنهادات جدیدی مطرح میکند.
🔹 حجتالاسلام واعظی به جریان سوم پرداخت و در اینباره توضیح داد: این جریان، رواج و رونقبخشی به فلسفههای مضاف است. یعنی پرداختن به زیرشاخههای فلسفه نظری مانند فلسفه ذهن، فلسفه دین، فلسفه فرهنگ، فلسفه علوم اجتماعی و... . این شاخههای فلسفه بهجای هستیشناسی عام و فلسفه اولی، تمرکز خود را بر زیرشاخههای فلسفه میگذارند.
🔻 رشد تفکر فلسفی در ایران بعد از انقلاب
🔸 وی تصریح کرد: در ایران به برکت انقلاب اسلامی و تحولاتی که بعد از آن رخ داد، وضعیت تفکر فلسفی با قبل قابل مقایسه نیست و ما شاهد رشد کمی و کیفی خوبی هستیم. آشنایی ما با فلسفههای غربی بسیار بیشتر شده و از این لحاظ غنیتر شدهایم. وقتی پرسیده میشود که چگونه میتوان به ارتقا و تقویت فلسفه اسلامی اندیشید، با این سؤال مواجه میشویم که تلقی ما از فلسفه اسلامی چیست؟ گاهی فلسفه اسلامی را آنگونه که هست، بهعنوان یک هویت تاریخی در نظر داریم. همچنین گاهی فلسفه اسلامی را آنگونه که میتواند باشد، با یک نگاه توسعهای در نظر میگیریم. ما میتوانیم فلسفه اسلامی را با توجه به هر کدام از این تلقیها تقویت کنیم. البته این دو تلقی مانعةالجمع نیستند و میتوانند با هم اتفاق بیفتند.
🔺 جهت مطالعه کامل این مطلب به لینک زیر مراجعه فرمایید:
https://andishehma.com/rahbord-haye-ofogh-goshaii/
#افق_گشایی
#فلسفه_اسلامی
#احمد_واعظی
🌐 تهیه شده توسط تیم اندیشه ما
🖇 مارا در شبکه های اجتماعی همراهی کنید 🙏🏻:
ایتا:
https://eitaa.com/andishemaa
تلگرام:
https://t.me/andishemaa
اینستاگرام:
https://www.instagram.com/andishemaa
✅ نحوه برخورد و ادبیات نظام حاکم با کسانی که در کف خیابانها و دانشگاهها هستند، مناسب نیست
🎙 استاد محمدتقی فاضل میبدی
✂️ برش هایی از متن:
🔸 عضو مجمع محققین و مدرسین حوزه علمیه قم گفت: بحران اخیر کار خارجیها نیست؛ ممکن است برخی کشورها در راستای منافع خود تحرکاتی داشته باشند، اما زمینه جنبش اخیر از درون کشور میجوشد. یعنی امریکا اینقدر قدرت دارد که وارد کشور ما شود و جوانان ما را حدود ۷۰ روز در صحنه نگه دارد؟ اگر این اندازه قدرت و نفوذ دارد، وای به حال نیروهای امنیتی ما. من معتقدم اینگونه نیست و ریشه اعتراضات از داخل کشور است.
«مسیر تحول و اصلاح از درون کشور میگذرد.» این چکیده ایده محمدتقی فاضل میبدی برای عبور از چالشهای پیشرو است؛ چالشهایی که هرچند پس از مرگ مهسا امینی ظهور و بروز بیشتری یافت، اما تحلیلگران معتقدند که ریشههای این بحران به زمانی بسیار قبل از این تاریخ برمیگردد و طی چند دهه اخیر روی هم تلنبار شده است. پس از رخدادهای اخیر، بسیاری میخواهند بدانند، آیا میتوان راهکاری پیدا کرد که مطالبات مردم را بدل به ارزش افزوده سیاسی و مدنی کرد.
🔺 طی روزهای اخیر شاهدیم که برخوردهای تندی با دانشجویان و دانشگاهیان و در کل معترضان صورت میگیرد. تعلیق، اخراج، ممنوعالورود کردن دانشجویان و همچنین تلاش برخی نمایندگان برای تصویب طرحهایی در راستای اعمال فشارهای بیشتر علیه دانشجویان و معترضان از جمله این برخوردهاست. آیا با این نوع برخوردها میتوان بحران پیشآمده را حل کرد؟
🔸 تا جایی که من رصد و دنبال میکنم، نحوه برخورد و ادبیات نظام حاکم با کسانی که در کف خیابانها و دانشگاهها هستند، مناسب نیست. به هر حال این جوانها، خواستهها، مطالبات و مشکلاتی دارند که نمیتوان با زبان تهدید، ارعاب و احکام سنگین زندان و محاربه با آنها برخورد کرد. ممکن است با این ادبیات برای کوتاهمدت، آرامش ظاهری شکل بگیرد، اما بحران حل نمیشود.ای کاش وای کاش در جریانات اعتراضی سالهای ۹۶ و ۹۸ و حتی قبلتر -در سال ۸۸- متولیان پیام معترضان را میفهمیدند، درک میکردند و دنبال راهحل میرفتند. اما توجهی به این ضرورتها نشد. در این مملکت سالهاست که مردم گرفتار تورم، گرانی و تحریم هستند.
🔸 باید پرسید چرا دولتمردان به دنبال حل این مشکلات نرفتند. در زمان دولت حسن روحانی، برنامهریزی شد تا تحریمها لغو شوند، اما گروهی از افراد و جریانات افراطی در این کشور، همراستا با افراطیون امریکا و اسراییل نگذاشتند مشکلات اقتصادی مردم حل شود. دولت سیزدهم هم که آمد وعدههای اقتصادی فراوانی داد که هیچکدام از آنها محقق نشدند.
🔸 در کل فشار اقتصادی روی مردم زیاد است، مشکلات مردم زیاد شده و جوانی که میخواهد ازدواج کند در فشار است. مشکل مسکن دارد، مشکل کار دارد، مشکل معیشت دارد، این مشکلات در مملکتی ثروتمند با نیروی انسانی مستعد و کارآمد، ذخایر طبیعی و خدادادی فراوان و… باور نکردنی است.
🔺 با رویه فعلی در برخورد با معترضان چه مشکلاتی ممکن است بروز کند؟
🔸 ممکن است با سرکوب برای کوتاهمدت بحران در ظاهر فروکش کند، اما با کوچکترین تکانهای، مردم دوباره فوران میکنند. سیستم باید تغییر کند، روشهای تازهای باید در پیش گرفته شود تا مشکلات مردم حل شود. از مسکن گرفته تا گوشت، تخممرغ، مرغ، روغن و همه اقلام مصرفی مردم در همین یکسال چندین برابر شده است. چندرغاز به عنوان یارانه به مردم میدهند، اما در ازای آن قیمتها چندین برابر افزایش مییابد.
🔺 جهت مطالعه کامل این مطلب به لینک زیر مراجعه فرمایید:
https://andishehma.com/nahve-barkhord-nezam-monaseb-nist/
#برخورد
#خیابان
#دانشگاه
#نظام
#فاضل_میبدی
🌐 تهیه شده توسط تیم اندیشه ما
🖇 مارا در شبکه های اجتماعی همراهی کنید 🙏🏻:
ایتا:
https://eitaa.com/andishemaa
تلگرام:
https://t.me/andishemaa
اینستاگرام:
https://www.instagram.com/andishemaa
✅ ♨️ شروع ظلم❗️
🎙 استاد محمد سروش محلاتی
✂️ برش هایی از متن:
♦️آنکه نخست دست به ستم گشاید، فردا پشت دست خاید.
جمله بالا، ترجمه مرحوم دکتر سید جعفر شهیدی از کلام کوتاه مولا امیر المومنین است که در نهج البلاغه آمده است:
«لِلظَّالِمِ اَلْبَادِي غَداً بِكَفِّهِ عَضَّةٌ»(کلمات قصار/۱۸۶)
🔻"ظالم بادی" کیست؟
کسی که ظلم و تعدی را آغاز میکند. وقتی ظلم شروع میشود، قهرا عکس العملهایی هم بدنبال دارد و عدهای را به مقابله وادار میکند.
عدهای فقط ظلم در سطح معلولها را میبینند و محکوم میکنند و چشم خود را بر سرچشمه ها میبندند.
و عده ای که میخواهند خود را اخلاق مدار جلوه دهند، هم ظالمِ آغاز کننده و هم مظلومِ پاسخ دهنده را محکوم میکنند و چشم خود را بر علیت میبندند.
ولی آنها که واقع نگرند، ریشه های ظلم را شناسایی کرده و آنها را محکوم میکنند. امیرالمومنین علت ظلم را نشان میدهد و ذهنها را معطوف به "ظالم اول" میکند. در فرهنگ شیعه همیشه ظالم اول مورد مورد توجه بوده است: اللهم العن اول ظالم ظلم ....
اساسا قرآن به موضوع آغاز کننده چندان اهتمام دارد که وقتی مسلمانان را به صحنه قتال با ظالمان فرا میخواند، به آنها متذکر میشود که آنها شروع کننده بودهاند: «أَلَا تُقَـٰتِلُونَ قَوۡمࣰا نَّكَثُوۤا۟ أَیۡمَـٰنَهُمۡ وَهَمُّوا۟ بِإِخۡرَاجِ ٱلرَّسُولِ وَهُم بَدَءُوكُمۡ أَوَّلَ مَرَّةٍ»[سوره توبه/١٣]
🔻آیا کسی که با ظالم مقابله میکند، او هم ظالم است؟
روشن است که مقابله با ظلم، ظلم نیست و کار کسی که مقابله میکند ظلم بحساب نمیآید. از این رو برای محکوم کردن ظلم، نیازی به قید "شروع کننده" نداریم. ولی این قید بخصوص در ادبیات عرب از آن جهت است که گاه بدلیل مشابهت ظاهریِ عکس العمل با عمل، عکس العمل هم ظلم نامیده میشود. ابن ابی الحدید در شرح نهج البلاغه میگوید: «ان العرب تطلق علی ما یقع فی مقابلة الظلم اسم الظلم ایضا کقوله تعالی جزاء سیئه سیئه مثلها».
🔻وزر و وبال رفتارهای مقابله کننده بر عهده کیست؟ هر گناهی که در مقابله باشد بگردن ظالم است، البته تاجایی که مظلوم تعدی و زیاده روی نکند.
مثلا وقتی ظالمی ناسزا میگوید و مظلوم با ناسزاگویی پاسخ او را میدهد، ظالم هم گناه ناسزاگویی خود را برعهده دارد و هم گناه ناسزاگویی مظلوم را بر عهده دارد. کلینی حدیث معتبر امام صادق(ع) را --درباره دو نفر که به یکدیگر دشنام میدادند-- چنین آورده است: شروع کننده ظالم تر است و گناه خودش و گناه دیگری بر اوست تا وقتی که مظلوم زیاده روی نکند:
«البادی منهما اظلم و وزره و وزر صاحبه علیه ما لم یتعد المظلوم». این مضمون در صحیح مسلم نیز از رسول خدا(ص) نقل شده است و گویای آن است که مواخذه زشتی کار مظلوم از او برداشته میشود و بر بار سنگین ظالم افزوده میشود، چون او با رفتار ناعادلانه خود دیگران را به رفتارهای ناشایسته واداشته است(شرح ملاصالح مازندرانی)
🔺 جهت مطالعه کامل این مطلب به لینک زیر مراجعه فرمایید:
https://andishehma.com/shorooee-zolm/
#ظلم
#یادداشت
#محمد_سروش_محلاتی
🌐 تهیه شده توسط تیم اندیشه ما
🖇 مارا در شبکه های اجتماعی همراهی کنید 🙏🏻:
ایتا:
https://eitaa.com/andishemaa
تلگرام:
https://t.me/andishemaa
اینستاگرام:
https://www.instagram.com/andishemaa
✅ نکاتي درباره نافرماني مدني
🎙 استاد سید جواد ورعی
✂️ برش هایی از متن:
⬅️ اينک که اعتراضات و آشوبها تا حدودي فروکش کرده و تعدادي دستگير شده و در دستگاه قضايي محاکمه خواهند شد، تذکر نکاتي ضروري به نظر ميرسد.
1. معمولاً عناوين مجرمانهاي که مسئولان درباره دستگيرشدگان بر زبان جاري ميکنند، عناوين شناخته شده "محاربه"، "بغي و براندازي"، "اخلال در امنيت ملي" و مانند آنهاهستند. بهرغم آن که در قانون اساسي جمهوري اسلامي از "حق اعتراض" در قالب اجتماعات سخن گفته شده،اين موضوع تا کنون در حد حرف باقي مانده، نه تنها اين حق شهروندي جدي گرفته نشده و راهکار مناسبي نيز براي استفاده از اين حق در نظر گرفته نشده، بلکه با اعتراضهاي سياسي و حتي صنفي هم مقابله شده و در موارد زيادي به خشونت انجاميده است. با افزايش هزينه اعتراض، مردم نيز غالبا يا عطاي اين حق شهروندي را به لقايش بخشيدهاند و يا به مقاومت و نافرماني رو آوردهاند.
نويسنده در سال 1397 در ديدار گروهي از روحانيان با دکتر روحاني، رئيس جمهور وقت، در فرازي از سخنان خود هشدار داد:
"حکومتي که راهکارهاي قانوني را براي اصلاح و احقاق حقوق شهروندانش نگشايد، ناخواسته آنان را به مقاومت منفي و نافرماني مدني سوق ميدهد."
2. در سالهاي اخير پژوهشهاي فراواني در موضوعات مورد ابتلاي جامعه مثل اعتراض مدني، نافرماني مدني، و مانند آنها انجام گرفته، نويسنده نيز به سهم خويش پژوهشي فقهي در موضوع "فرمانبرداري و نافرماني مدني" انجام داده و موارد مجاز و ممنوع نافرماني مدني در حکومت مشروع اسلامي را با استناد به منابع ديني مشخص کرده است. ولي متأسفانه مراکز مسئول که بايد از اين پژوهشها در جهت رفع مشکلات جامعه و ارائه راهکار براي مديران و مسئولان استفاده کنند، بدانها وقعي ننهادهاند درحالي که مرتبا از لزوم ارتباط "آموزش و پژوهش" با "جامعه" و سوق دادن پژوهشها به سمت حل مسائل و معضلات اجتماعي سخن گفته ميشود، ولي غالبا نتايج پژوهشها در بايگانيها خاک ميخورد.
3. اعتراض در دنياي مدرن هم قواعدي دارد که يکي از کليديترين آنها پرهيز از خشونت و تخريب اموال عمومي و مانند آنهاست. موفقيت اعتراض مدني و حتي نافرماني مدني در گرو پرهيز از افتادن در دام خشونتي است که ديگران ميگسترند. عدهاي نه تنها تمايلي به حل مشکلات مردم ندارند، بلکه با اعمال خشونت در پي ايجاد آشوب و ناامني در جامعه و رسيدن به اهداف خويش هستند.
4. در اين زمينه مسئوليت نخست متوجه مجلس قانونگذاري است. يکي از وظايف نهاد قانونگذار شناسايي آن دسته از مسائل مورد نياز جامعه است که با خلا قانوني روبروست. اگر در قوانين "حق اعتراض مدني" به رسميت شناخته شود و چارچوب آن معين گردد، يا "نافرماني مدني" (عاري از خشونت) به عنوان يکي از عناوين مورد ابتلاي جوامع امروزي، جرم انگاري شود، در چنين مواقعي مديران و مسئولان تکليف خود را در چگونگي برخورد با "معترضان" و "نافرمانان مدني" دانسته، ملزم خواهند شد "حق اعتراض" را به رسميت شناخته و امنيت معترضان را تامين نمايند و با "نافرمانان مدني" نيز برخورد قانوني داشته باشند.
🔺 جهت مطالعه کامل این مطلب به لینک زیر مراجعه فرمایید:
https://andishehma.com/nokati-darbaree-nafarmani-madani/
#اعتراضات
#آشوب
#نافرمانی
#سید_جواد_ورعی
🌐 تهیه شده توسط تیم اندیشه ما
🖇 مارا در شبکه های اجتماعی همراهی کنید 🙏🏻:
ایتا:
https://eitaa.com/andishemaa
تلگرام:
https://t.me/andishemaa
اینستاگرام:
https://www.instagram.com/andishemaa
✅ خطر استبداد در استخفاف حق و تحقیر مردم
🎙 استاد هادی سروش محلاتی
✂️ برش هایی از متن:
🔻 به نام خدا
🔸 از فرهنگ و آموزه های زیبای نبوی (ص) و اهلبیت (ع) این است -که در برابر این توهم که داشتن رفاهیات زندگی گردن کشی و جباریت است- به جامعه القاء نمودند گردن کشی و بیدادگری در "استخفاف دین و تحقیرمردم" است .
🔻 متن روایت مهمی که کلینی در اصول کافی باب التکبر در این رابطه مطرح نموده چنین است ؛
🔸 محمد بن عمر بن یزید از پدرش روایت کند که : به امام صادق علیه السلام عرض کردم : همانا من غذاى خوب مى خورم و بوى هاى خوش مى بویم و بر مرکب ارزشمندی سوار مى شوم و خدمتکار دارم که پشت سر من راه مى افتد ، آیا شما در این امور چیزى از تکبر و تجبر مى بینید تا آنها را به جاى نیاورم ؟ امام صادق(ع) قدرى سکوت فرموده و سر به زیر افکند سپس فرمود: همانا آن متکبر که ملعون است کسى است که مردم را تحقیر کند و موجب استخفاف حق شود. راوی گوید: عرض کردم : من نسبت به حق نادان نیستم ولى کوچک شمردن مردم را نمى دانم؟ حضرت فرمود: کسی که مردم تحقیر کند و بر آنان فشاری را تحمیل کند ؛ فَأطرَقَ أبو عبدِ اللّه ِ علیه السلام ثُمّ قالَ : إنّما الجَبّارُ المَلعونُ مَن غَمَصَ النّاسَ و جَهِلَ الحقَّ .. ، من حقر الناس وتجبر علیهم فذلک الجبار.
🔸 در بیان امام صادق به صراحت ، نفیِ ستمگری در صورت رفاه داشتن شده و از سوی دیگر ستمگری و گردن کشی را در استخفاف دین و یا تحقیر مردم معرفی فرموده است!
🔸 این آموزه بلند امام صادق در نامه امام علی به عمروعاص آمده که مرقوم نمود ؛ "عمروعاص ! همنشین معاویه مباش چرا که او کارش تحقیر مردم و استخفاف حق است؛ لاتجارین معاویه فان معاویه غمص الناس و سفه الحق . والسلام. (وقعه صفین ، ص۱۱۰)
🔸 ریشه فرمایش امام صادق (ع) و امیرالمومنین (ع) از پیامبر اسلام رسول الله(ص) است که فرمود : "ان اعظم الکبر غمص الخلق و سفه الحق" (کافی ج۴ ص ۲۵۴)
🔸 در مورد "سفه الحق" شیخ صدوق در معانی الاخبار و دیگران معنا نموده اند به ؛ انسان حق را ببیند و برخوردی خفیفانه با او کند "ان یری الحق سفها و جهلا".
🔸 و "غَمص الناس" را جناب خلیل در کتاب "العین" معنا نموده به ؛ "تهاون بهم و بحقوقهم". همانطوریه ابن اثیر در "نهایه" ؛ به "احتقرهمو لم یرهم شئیا" تفسیر نموده که خروجی همه اینها ؛ "تحقیر مردم و تضییع حقوق" آنان است .
🔺 درباره راههای گریز از حق
🔸 قرآن بخوبی راههایی که ستمگران در برابر حق دارند را معرفی نموده که نمونه ای از آن در این آیه آمده ؛
وَلَا تَلْبِسُوا الْحَقَّ بِالْبَاطِلِ وَتَکْتُمُوا الْحَقَّ وَأَنْتُمْ تَعْلَمُونَ (بقره /۴۲)
🔹 انحراف اول در مورداستخفاف حق را قرآن اینگونه معرفی نموده ؛ حق را با باطل میپوشانند !
🔹 انحراف دیگرشان ؛ حق را کتمان می کنند و اجازه نمیدهند کسی از آن باخبر شود !
🔹 این دو کار منفی یک نتیجه ای دارد که علامه طباطبائی بدان اشاره میکند و آن این است که "خود را به عنوان حق معرفی میکنند!"
🔺 جهت مطالعه کامل این مطلب به لینک زیر مراجعه فرمایید:
https://andishehma.com/khatar-estebdad-dar-estekhfaf-hagh/
#استبداد
#حق
#تحقیر_مردم
#هادی_سروش_محلاتی
🌐 تهیه شده توسط تیم اندیشه ما
🖇 مارا در شبکه های اجتماعی همراهی کنید 🙏🏻:
ایتا:
https://eitaa.com/andishemaa
تلگرام:
https://t.me/andishemaa
اینستاگرام:
https://www.instagram.com/andishemaa