مدح مولا امیرالمومنین(ع)
ترکیب بند
ازامیرلافتی باید نوشت
ازعلی شیرخدا باید نوشت
انما و هل اتی باید نوشت
ازوصی مصطفی باید نوشت
فاتح بدر و حنین و خیبراست
عشق سلمان است و عشق بوذر است
خانه زاد حضرت داور علیست
شهرعلم مصطفی را در علیست
ازتمام انبیا برتر علیست
شوهرصدیقه ی اطهر علیست
کیست آنکه بر عدو غالب بود
او علی ابن ابیطالب بود
کیست حیدر پادشاهی بی بدل
نور او در طینت ما از ازل
نام شیرینش به لبها چون عسل
ذکرجان بخشش بود خیرالعمل
نام مولا می کند دل منجلی
یاعلی و یاعلی و یاعلی
شیعه بی همتاست وقتی باعلیست
پرچمش بالاست وقتی باعلیست
مادرش زهراست وقتی باعلیست
محشرش زیباست وقتی باعلیست
برجبین ما نوشته حق چنین
دوستداران امیرالمومنین
شعربی حیدر ندارد اعتبار
شعر باحیدر بماند یادگار
رسم شاگردی به جا آرد (بهار)
گوید این بیت از زبان سازگار
"شیعه از آغاز خلقت باعلیست
اول و آخرکلامش یاعلیست"
ابوذر رییس میرزایی(بهار)
بیت آخر ترکیب بند از استاد عزیزم حاج غلام رضا سازگار می باشد.
مدح مولا امیرالمومنین علی(ع)
بحر طویل
به اذن و مدد خالق یکتا به اذن و مدد حضرت طاها به اذن و مدد حضرت زهرا بنویسم نمی از مدحت دریا وصیِّ سید بطحا ولی والی والا علی عالی اعلا تولا و تبرا دمش معجز عیسای مسیحا ونامش ید بیضایی موسی به خلیل آتش نمرود زعشقش شده بردا و سلاما علی کیست علی عبد عبیدی که قیاسش به خداوند نمایند شگفتا به وصفش چه بگویم که کند وصف امیر دوجهان را خداوند تعالی علی صوم و صلاه است که در حال رکوع اهل زکات است و شایسته ی صدها صلوات است بگو مظهر الطاف خداوند جلی کیست بگو در همه آفاق ولی کیست بگو ذکر خفی ذکر جلی کیست بگو تا ابدالدهر امیر دوجهان غیر علی کیست کسی نیست به جز او که هم شان رسول است کسی نیست به جز او که هم کفو بتول است علی بحر معارف علی کنز عقول است به دستش همه عالم شده تسخیر زده با مدد خالق اکبر سر تزویر دو رویی و صداقت به کرسی قضاوت به دستش شده تدبیر شجاعان عرب روبه رویش خارو حقیرند وباید که به دست اسدالله بمیرند میان همه ی معرکه ها شیر و دلیر است علی مونس هر فرد فقیر است وهم بازی هر طفل صغیر است به هر شیعه ی اثنی عشری نعم الامیر است و روزی ده مسکین و اسیر است علی خیر کثیر است بپرسند اگر مذهب مارا بگوییم که آغاز مسلمانی ما عید غدیر است علی ساقی کوثر علی مُظهر و مَظهر علی شیر دلاور علی صاحب محشر علی حیدر صفدر علی برهمه رهبر علی نفس و دم و لحم پیمبر علی سرور قنبر علی عشق ابوذر علی فاتح خیبر چه جنگی همان جنگ که شد بر همگان واضح و روشن چه کسی اهل شکاراست چه کسی اهل فرار است بگو دشمن شیعه که بی مهر علی شیعه شدن نیز محال است همه زندگی ات رو به زوال است بهشتی شدنت خواب و خیال است اگر نطفه ی تو حیض و حرام است ولی نطفه ی ما پاک و حلال است ولی حیف نه گوش شنوایی نه تصدیق زبانی که دشمن کر و لال است رود در پی آن پیر خرفتی که شغال است به کوری شما حب علی در رگ ما در جریان است به روی همه ی ماذنه ها ورد زبان است بزرگ مرد جهان است و با خطبه ی بی نقطه ی نابش نشان داد که استاد بیان است به تن روح و روان است و آرامش جان است
ابوذر رئیس میرزایی
مدح حضرت امیرالمومنین(ع)
جان ناقابل من باد به قربان علی
همه عالم به فدای لب خندان علی
مالک و قنبر و سلمان و ابوذر بودند
همه دیوانه ی سیمای درخشان علی
ابر و باد و مه و خورشید،تمام افلاک
همگی جان به کف وگوش به فرمان علی
روزگاریست سرسفره ی مولا هستم
پدرم داده مرا لقمه ای ازنان علی
هرکجاهم گره کور به کارم افتاد
درهمان لحظه زدم دست به دامان علی
مطمئنم که جنان ،نیست دل انگیز تر از
حرم و گنبد و گلدسته و ایوان علی
"ای نسیم سحرآرامگه یار کجاست"
حرم حضرت عباس و حسین جان علی
ابوذر رییس میرزایی(بهار)
.
#مدح_امیرالمؤمنین
مدح مولا امیرالمومنین علی (ع)
گذرم تا که بیفتد به خیابان نجف
می شوم معتکفی سرزده مهمان نجف
فخرم این است که ازعهد شبابم تا حال
نوکرم نوکر درباری سلطان نجف
ذکر یا فاطمه دل می برد از حضرت عشق
می روم از حرمش تا به شبستان نجف
بس که صحن حرمش نزد خدا محترم است
بال جبرییل شده قالی ایوان نجف
برده بی شک زسلیمان نبی هوش و هواس
نقش رنگین روی فرش سلیمان نجف
بهر خدمت به علی هرملکی صف بسته
تاشود خادم و جاروکش و دربان نجف
بارها گفته به فیروزه،عقیق یمنی
ناب ناب است فقط در بیابان نجف
جرج جرداق مسیحی یکی از عشاق است
که شده واله و شیدا و پریشان نجف
یاعلی بر در تو مثل فقیر آمده ایم
نان و خرما بده بر دست یتیمان نجف
ای (بهار) این نمک و طبع روان را داری
تو ز نان و نمک سفره ی احسان نجف
ابوذر رییس میرزایی(بهار)✍
#امیرالمؤمنین
.............................................................
کانال اشعار حسینی ایتا
http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
گروه اشعار حسینی
https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
هدایت شده از ضامن اشک بر امام حسین ع مادرش فاطمه س است.
🔰 با سلام خدمت دوستان عزیز
شرح و تفسیر زیارت عاشوراء از امروز به یاری خدا در کانال ضامن اشک بارگزاری می شود
#شرح_و_تفسیر_زیارت_عاشوراء
#ابتدای_مبحث_شرح_و_تفسیر_زیارت_عاشوراء
#خادم_الحسین_علیه_السلام_تابع_منش
ای دی برای ارسال مطالب و سوالات مقتل
@m_h_tabemanesh
کانال مقتل ضامن اشک
@zameneashk1
.
#غدیریه #امیرالمؤمنین
خورشید غدبر
آن یار که شهر جان چراغانی اوست
دریای دلم همیشه توفانی اوست
اثبات ولایت علی هر کس خواست
اَکْمَلْتُ لَکُمْ دلیلِ قرآنی اوست
****
این غدیر است که خورشید درخشان دارد
ریشه در آیه ی نورانی قرآن دارد
این غدیر است ، اگر اهلِ دیانت باشید
منطقِ وحی در آن نقشِ فراوان دارد
این غدیر است که در متنِ کتابِ هستی
صفحه در صفحه به هر واسطه عنوان دارد
این غدیر است ، بخوان آیه ی اَکْمَلْتُ لَکُمْ
تا بدانی که چنین منطق و برهان دارد
این غدیر است که در سنجش حقّ و باطل
شاخصی مثل علی در همه دوران دارد
این غدیر است که میزان عدالتخواهی ست
راهِ جز راهِ علی عاقبتش گمراهی ست
این غدیر است که میزان همه ایمان هاست
این غدیر است که بیدارگرِ انسان هاست
این غدیر است که درهَم شکند طغیان را
این غدیر است که در شعله کِشد عِصیان را
این غدیر است که هر فتنه ازو می میرد
این غدیر است که حق جلوه ازو می گیرد
این غدیر است که احیای ولایت از اوست
این غدیر است که گلبانگ هدایت از اوست
این غدیر است که اندیشه ی برتر دارد
این غدیر است که گلواژه ی حیدر دارد
این غدیر است که طاغوت شکست از تیغش
رشته ی ظلمت و بیداد گسست از تیغش
این غدیر است که عشق از دَم او می تابد
آب و آئينه هم از شبنم او می تابد
این غدیر است که همسایه ی او خورشید است
این غدیر است که سرچشمه ی او توحید است
این غدیر است زند مُهر ولا بر هستی
این غدیر است که آورده صفا در هستی
این غدیر است و شده صبح ظفر در خاطر
این غدیر است و دَمَد نور به قلب «یاسر»
**
#حاج_محمود_تاری «یاسر»✍
.
.
#میلاد_امام_کاظم
سلام ای نام نیکت، بابِ حاجات
سلام ای قبله کوی مناجات
سلام ای ذوب، در درگاه ایزد
سلام ای جلوه ی روی محمد
سلام ای عبد صالح، بنده ی حق
امامِ عصمت و شرمنده ی حق
سلام ای مُظهِرِ آیاتِ کوثر
سلام ای حضرت موسی بن جعفر
سلامِ ما، به خیرِ مقدمِ توست
سلامِ ما، جوابِ هر دمِ توست
تو که فرزندِ ختم المرسلینی
تو دلبندِ امیرالمومنینی
تو زهرا را عزیز و نور عینی
تو موسای حسن، نوحِ حسینی
وصیِ سیدِ سجاد هستی
چو باقر، مَظهرِ ایجاد هستی
تو نورِ صادقِ آل عبایی
امینِ وحی، بابای رضایی
امامِ پنج معصومی، نگارا
به معصومه پدر، حجت خدا را
وجودت مایه ی لطف و کرم شد
ز فرزندان تو، ایران حرم شد
تَوَلا با تو هر جا گسترش یافت
تَبَرا با تو آقا گسترش یافت
علومِ دین، ز علمِ تو عیان شد
مواساتِ تو درسِ شیعیان شد
ز کَظمِ غِیضِ تو، شد حِلم لبربز
و از حِلمِ تو الطافِ خدا، نیز
تو آقای تمام انبیائی
تو فخر اولیا و اوصیائی
رهِ قرآن و عترت از تو برجاست
علَم در دستِ اعجازِ تو برپاست
خدا فرمود: این فرزند زهرا
برای حفظِ دین، آمد به دنیا
□ □ □
اَلا ای آسمانها تحتِ امرت
شَها ای کهکشانها تحتِ امرت
ترا آلِ سیادت میشناسند
همه اهلِ ارادت میشناسند
تو مولای جمیعِ ممکناتی
نه گمنامی، که فخر کائناتی
نباشد دهر در اَمرت مردد
فَلَک، با گردشِ چشم تو گردد
ولایت بهرِ فوقَ الارض داری
تو بر تحتَ الثَری، رحمت بباری
به اذنِ تو رسد فصلِ بهاران
به یُمنِ تو ببارد برف و باران
به امر تو شود دریا خروشان
به فرمان تو معدنهاست جوشان
به نطق و منطقَت، مَنطوق داری
امامت بر همه مخلوق داری
به موجودات، روزی میدهی تو
و بر ذرات منّت مینهی تو
به دستت، مِهر و مَه، چون دانه تسبیح
کند قرآن، مقاماتِ تو تشریح
تو آیاتِ خدا را روح و جانی
روایاتِ نبی را حکمرانی
□ □ □
اَلا ای جان و هم جانانِ خاتم
تویی فرمانروای کلِ عالم
تویی شاهَنشَهِ عالم به هر حال
به فوقِ عرش یا قعرِ سیه چال
چنان محوِ خدای خویش بودی
که با مولای خود خلوت نمودی
تو بودی که شبیهِ عمه جانت
به زندان، حفظ کردی آرمانت
نه زندان مانعِ نورِ وجودت
که زندانبان مزاحم بر سجودت
به دیدار خدا بس بیقراری
چه اُنسی با غل و زنجیر داری
شنیدم یاسِ رویت، خورده سیلی
رخِ ماهت، چو مادر گشت نیلی
ولی با اینهمه، با خویش گفتی:
که زیر پای مرکب ها نرفتی
ندیدی تاخت و تازِ سواران
نشد پا تا سرِ تو نیزه باران
نشد رَاست جدا پیشِ عیالت
نبود از اهلِ بیتِ خود، مَلالت
ندیدی خواهرت را در اسارت
ندیدی دخترت را در جسارت
نشد بزم یزیدی ها نصیبت
ندیدی دختران را در مصیبت
امان از ننگِ عنوانِ کنیزی
نمیگویم ز هیزی، هیچ چیزی
#ولادت_با_سعادت_حضرت_موسی_بن_جعفر_امام_کاظم_ع
.
#محمود_ژولیده ✍
.
.
#امام_کاظم
چشـم امیـد خلق بـه روز نتایج است
اصلا شفیع بودن او خیر رایج است
موسی است بی عصا و در این نیل روزگار
کارش گره گشایی و باب الحوائج است
#محمدجواد_منوچهری ✍
#یا_باب_الحوائج
.
#مدح_و_مرثیه
#امام_کاظم علیه السلام
هر کسی که رعیت موسی بن جعفر می شود
محو جاه و حشمت موسی بن جعفر می شود
هر که در دنیا به او دستِ توسل می زند
در قیامت اُمت موسی بن جعفر می شود
آن که ارزش داد با مهر علی خود را، بگو..
نوکر با قیمت موسی بن جعفر می شود
پاکی شیعه تماماً از امام کاظم است،
شیعه غرقِ عصمت موسی بن جعفر می شود
خوش به حال هرکسی که تا اَبد در دولتش
سرفراز از رایت موسی بن جعفر می شود
مطمئناً شامل الطاف زهرا و علی است
هر که وقف هیئت موسی بن جعفر می شود
یک نگاهش جان شیرین را به مُرده می دهد
این همه از شوکت موسی بن جعفر می شود
کظم غیظ و رأفت و احسان و جود و بندگی..
از صفات و عادت موسی بن جعفر می شود
بوی جنت میرسد از مرقد او بر مشام..
کاظمینش جنت موسی بن جعفر می شود
در عزایش هم رضا، هم دخترش معصومه است
روضه خوانِ غربت موسی بن جعفر می شود
رفت زندان تا که خرج ما کند خود را، بلی..
خرج دین هم ثروت موسی بن جعفر می شود
یک زن بدکاره را تبدیل مومن می کند
کار نیک از همت موسی بن جعفر می شود
بین زندان هیچ کس همصحبت او نیست که..
درد و غم همصحبت موسی بن جعفر می شود
نیمه ی شب ناله ی «خلصنی..» از دل میزند
ناله هایش حاجت موسی بن جعفر می شود
کُند و زنجیر و غُل و سیلیِ دشمن چیست که..
زیر آن خم قامت موسی بن جعفر می شود
عاقبت هم روی تخته در تنش را می برند
گریه آور حالت موسی بن جعفر می شود
حاجتش را می دهد با دست بسته، آنکه را
«ملتمس»بر حضرت موسی بن جعفر می شود
#مجتبی_دسترنج_ملتمس✍
#مدح_امام_کاظم
#موسی_بن_جعفر
.
.
#میلاد_امام_کاظم
امشب تمام مُلک و مَلک در ترنم است
چون موسم دمیدن خورشید هفتم است
آن فیض لایزال که مشتق ز نور او
خورشید آسمان رضا، نور هشتم است
آن پرتو جمال خدایی که طور او
آیینهزار حضرت معصومه در قم است
موسای طور قرب که در پیشگاه او
صدها کلیم بی «اَرِنی» در تکلم است
بگرفت دست عیسی مریم ولای او
کز پای دارِ فتنه، به چرخ چهارم است
هر صبحدم فریضۀ حق بر امین وحی
بر حضرتش ادای سلام ٌعلیکم است
دلتنگیاش مباد که در غنچۀ لبش
لطف شکوفهباری باغ تبسم است...
نور خدا در آینۀ آفتاب تو
حیرتفزای دیدۀ افلاک و انجم است
عدل مجسمی تو و هر دادخواه را
در بارگاه لطف تو شوق تَظَلُّم است
یزدان نخواست تا غم روزی خورد کسی
با لطف تو که قاسم الارزاق مردم است
آن سر که نیست خاک درت در تنزُّل است
وان دل که نیست جای تو، جای تألُّم است
طاعات منکران تو در روز رستخیز
آتشبیار معرکه مانند هیزم است
در روز حشر جز تو شفیعی مبادمان
جایی که آب هست چه جای تیمم است؟
با نعمت ولای تو «پروانه» را چه غم
عمریست در بهشت که غرق تنعم است
#امام_موسی_کاظم_علیه_السلام
#مدح_امام_کاظم
#محمدعلی_مجاهدی✍
.
.
#میلاد_امام_کاظم
از جوار عرش سر زد آفتاب دیگری
وا شد از ” اَبِوا ” به روی خلق ، باب دیگری
بال وا کن لحظه ای در زیر باران شهود
از فراز عرش می بارد سحاب دیگری
بوی پیراهن شنیدم ، دیده بستم تا مگر
یوسف شعرم ببیند باز خواب دیگری
ای غزل ! امشب به دریای مدیحش دل بزن
دارد این امواج ، گوهرهای ناب دیگری
ما خدا را در جمال چارده تن دیده ایم
خوانده ام این حرف ها را در کتاب دیگری
جمله از شهر و دیار و آب و خاکی دیگرند
این یکی هم می رسد از خاک و آب دیگری
بوی احمد ، بوی زهرا ، بوی حیدر ، بوی عشق
بشنوید از این چمن ، عطر گلاب دیگری
حضرت خورشید هفتم ، آن که چشم روزگار
با وجود او ندارد انتخاب دیگری
شک ندارم جبرئیل امشب برای عرشیان
وصف او را می کند با آب و تاب دیگری
ماه کی ؟ بعد از نگاهش آفتابی می شود
می رود از شرم ، شبها در حجاب دیگری
شش کتابش را خدا آورد و امشب هم گشود
از کتاب معرفت ، فصل الخطاب دیگری
یا نمی داند بلندای مقامش تا کجاست
یا ندارد منکرش حرف حساب دیگری
مثل بغدادش خرابم کرده درد اشتیاق
بسته بالم را فراقش با طناب دیگری
یا بگو باب الحوائج یا بگو باب المراد
نام او حیف است بردن با خطاب دیگری
#امام_موسی_کاظم_علیه_السلام
#مدح_ولادت #امام_کاظم
#عباس_شاهزیدی ✍
.
.
#امام_کاظم
موسایی و وجود تو بر نیل، رهبر است
تاثیر واژه ات ید بیضای دیگر است
بعد از غدیر آمده ای یادمان دهی
#عید_غدیر لایق جشن مکرر است
باران نشسته رزق طراوت بگیرد از
بحری که از کلام شریفت منور است
خوش بخت واژه ای که در این لحظه شعر شد
شعری که در فضیلت موسی بن جعفر است
تا کاظمین می پرد این دل به لطف عشق
لطفا بگو برات زیارت مقدر است
از هفت شهر عشق گذشتیم با امید
شوق وصال حضرت خورشید در سر است
غیر از فرج برای دلم حاجتی مباد!
باب الحوائجی و دلم سخت مضطر است
#زهرا_آراستهنیا ✍
.
.
( وارث کهف حصین )
یا باب الحوائج
#میلاد_امام_کاظم
مژده ای دل پسر حضرت صادق آمد
ز سرا پرده ی حق مصحف ناطق آمد
نهمین گوهر دین چشم به عالم بگشود
وارث کهف حصین چشم به عالم بگشود
صف کشیدند گداها که کریم آمده است
صاحب سفره ی احسان عظیم آمده است
از همه زندگی ام عشق فقط حاصل شد
عشق حرفی است که از کینج لَبش نازل شد
به قسم هاي خداوند ، به قرآن كريم
ترسی از فقر ندارند گدايانِ كريم
السّلام ای همه ی دار و ندارِ دل ما
حضرت نور ! نگاه تو همه حاصل ما
ای که در هر دو جهان بر همه فریاد رسی
دست خالی نرود از درِ تو هیچکسی
نام تو در خور تو باشد و در تقدیرت
سیرتت فاطمی و فاطمه در تصویرت
لطفِ بی حَدِّ تو در بَند کِشَد انسان را
پر و بالی بدهد هر نَفَست ایمان را
هر کجا هم بروم سائل این درگاهم
از تو اذن حرم کرب و بلا می خواهم
کَرَمت جلوه ای از بارش باران دارد
سفره ی ما ز کرم خانه ی تو نان دارد
لال در محضر تو بودنِ ما ، وصف شماست
ورنه این شعر همان قطره کنار دریاست
دست از عشق محال است که ما برداریم
عشقِ خاک قَدَمَت بود ، اگر سر داریم
می نویسم به تو ای مقصد و مقصود حیات
به جمال و به جلال و به خصالت صلوات
خاندانت ز ازل منشأ نورند همه
منکران تو یقیناً همه کورند همه
ای به فرمان خدا هفت فلک را بانی
چه بگویم که تو حالِ همه را می دانی
هر چه گوییم همه شعر و محبت باشد
همگی زمزمه ای بهرِ ارادت باشد
کمترین سایه ی یک سایه ی تو "خورشید" است
دلم از شوق نسیم تو به سان بید است
ز سرا پرده ی حق مصحف ناطق آمد
مژده ای دل پسر حضرت صادق آمد ...
#امام_کاظم_علیه_السلام
#زیارت
#علی_ساعتچی_خورشید
📲 .......................................................................
کانال اشعار حسینی ایتا
http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
گروه اشعار حسینی
https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
.
#امیرالمؤمنین علیهالسلام
#مباهله
#غمگین_اصفهانی
ختم رسل ز فرط عنایات کامله
بر پاپهای نجران بنْوشت مرسله
کای قوم دور مانده ز شرع و صراط دین!
تا کی ز حق ببایدتان بُعد و فاصله؟
آمد دمی که جهل ز سرها کنید دور
شد وقت آن که کید ز دلْتان شود یله
مأمورم از خدای احد تا که با شما
یک کار از سه کار نمایم معامله
یا دین حق قبول و یا جزیهام دهید
یا آن که با شما بنمایم مقابله
چونشد وصولنامه بر آنقوم ناصواب
از آن رسیله سخت افتاد ولوله
آراستند مجلس شوری كه اندر او
بتْوان مگر كنند همی حلّ مسأله
کردند یک دو روزی با هم مکابره
افتاد در میانهی آنها مجادله
در آن گروه ده دله یک نفس پاک بود
کاو بود با رسول و خداوند یکدله
گفت: ای گروه! چند نمایید قیل و قال؟
تا چند و کی ببایدتان این مماطله؟
در امر هو کنید چرا این مسامحه؟
در دین حق کنید چرا این مساهله؟
باللَّـه! که این محمّد باشد همان کز او
معدوم میشود همه ادیان باطله
هان! بنگرید جمله بر اخبار انبیا
هان! بنگرید جمله بر آیات منزله
اینست آنکه موسی گفتهاست درحقش
باشد شبان و هر چه بُوَد در جهان، گله
این است آن یگانه پیمبر که بر مسیح
مریم شد از دمش به یکی نفخه حامله
گفتند پس ببایدمان سوی او کنیم
زآنسان که خضر سوی بقا طیّ مرحله
هشتاد تن که سیّد و عاقب بر آن گروه
بودند شیخ و راهبر و میر قافله
زآنپس سویمدینهچوحاجی سویحرم
کردند طیّ مرحله با زاد و راحله
کوته کنیم قصّه ز بعد سه روز چون
کردند با رسول گرامی مقابله
بس نکتهها شنیده و گفتند و عاقبت
کردند ابلهانه قبول مباهله
آن گه رسول و دختر و داماد و دو پسر
گشتند حلقهوار به یک جایْ سلسله
قرآن تمام از الف، آن گاه تا به یا
گردید جمع یکجا چون بای بسمله
باری؛ نکرده نفرین، دیدند آن گروه
افتاده در زمین و فلک، شور و غلغله
آماده از سحاب در آفاق، رعد و برق
افتاده در جبال ز تب، لرزه زلزله
نزدیک شد نجوم درافتد از آسمان
نزدیک شد که چرخ بماند ز هروله
از ترس گشت رُخْشان مانند زعفران
وز بیم گشت دلْشان پرخون چو آبله
سوی سحاب رحمت یزدان روان شدند
افراخت بیم در دلشان چون که مشعله
در نزد بوتراب نهادند رخ به خاک
زآنسان که او به نزد خدا گاه نافله
شاهنشهی کهخصم خود اندر گهجدال
پا در کمند بنْهد و گردن به سلسله
آن کس که کم ز مزرعۀ قدرتش بُوَد
از دانه، خرمن مه و از خوشه، سنبله
هشتند بار جزیه ز ذلّت به دوشخویش
مشرک هماره بار مذلّت کشد؛ بله
از بعد اینچکامه، «غمگین»! کجا رواست
کز طبع خویشتن بنمایی دگر گله؟
در مدح آل احمد و احباب او مدام
میکوش بهر کسب شرف نز پی صله
#روز_مباهله
«اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَالفَرَج»
«اللهم العَن الجِبت والطّاغوت والنّعثل»
.........
.
#مباهله #اصحاب_کساء #پنج_تن
محمد آمد و نورٌ علی نور است همراهش
علی یک سمت و آن سو حضرتِ زهرای دلخواهش
حسن محکم گرفته مهربان؛ دستِ حسینش را
قدم برداشت و رویید گل ها بر سرِ راهش
خدا دلدادۂ این #پنج_تن بود و سفارش کرد
که بی وقفه بگردد دورشان، خورشید با ماهش
مسیحیانِ نجران آمدند اما عقب رفتند
پیمبر بود و خانوادۂ از غیب آگاهش
هراس افتاده بر جانِ کلیسا، میزند ناقوس
ترک خورده صلیبِ سنگی از اندوهِ جانکاهش
علی بر هم گره اندازد ابرو را، همین کافیست
که عیسی میرسد بیتاب و سرگردان به درگاهش
خدا داده به زهرا آنچنان اعجاز که والله
به ویرانی مبدّل میکند یک آهِ کوتاهش
پسرهای علی هم که اگر نفرین کنند ای وای...
زمین می مانَد و کوهی که نه! آری بخوان کاهش
مبادا لحظه ای بیرون بیاید از غلاف خود
امان از ذوالفقارِ مرتضی و خشم گهگاهش!
#مرضیه_عاطفی ✍
................................
#غزل
محمّد، با خودش آورد، محبوبش، حبیبش را
حسن، آن باغ حُسنش را، حسین و عطر سیبش را
زنی از راه میآید، که دارد آرزو مریم،
به رویش وا کند، یک لحظه چشمان نجیبش را
رسید از راه، روحالله و سرّالله و سیفالله
شنید از آسمان، عیسیابنمریم هم، نهیبش را
نگاهی میکند یعسوب و میترسند ترسایان
چه کس، اینگونه بیرون کرده از میدان، رقیبش را؟
بپرس از خیبر، ای نجران! که لرزان با تو واگوید:
چه خواهد شد اگر حیدر، کِشد تیغ مهیبش را
«پدر» با ما، «پسر» با ما، دَمِ «روحُالقدس» با ماست
بگو در پای حیدر، افکنَد ترسا، صلیبش را
#قاسم_صرافان✍
#روز_مباهله
........
کس را نبود و نیست ، توانِ مقابله
تا مرتضاست یک طرفِ این معادله
نصرانیان و صومعه لرزند یک به یک
تا نام مرتضاست میان مباهله
تصریحِ نَصِّ"انفسنا" داد می زند
مابین مصطفی و علی نیست فاصله
در بدر و خیبر و اُحد و لیله المبیت
دستِ علیست در همه جا ختم غائله
دنیا پُر از کتاب شود هم نمی شود
پیش خطی ز خطبه ی او ، غیرِ باطله
از او سوال کردن ما ، محضِ گفتگوست
ورنه جواب را بدهد قبلِ مسئله
دست خداست دستِ علی ، ما گرفته ایم
آری ز دست هایِ یدُاللهی اش صله
.
#امیرالمؤمنین علیهالسلام
#مدح_و_منقبت #قرآن #عید_غدیر
#علی_مقدم
سلام بر تو که نوری و ذکری و ایمان
سلام بر سخن حق سلام بر "قرآن"
به هفت آیهٔ "سبع المثانی"ات سوگند
تمام رحمت محضی، قسم به "الرحمان"
معلّقات معلّق شد و به زیر آمد
همین که نور تو آمد در آن زمان به میان
خرد به عمق تو هرگز نمیرسد دستش
هزار معنی نازک شدست در تو نهان
اگر که چهره بدون نقاب بنماید
کُمیت عقل شود لنگ و عاجز و حیران
نسیم جنّت حق میوزد ز آیاتش
بهشت را به تماشا نشین در این بستان
خزان گذشت بر اوراق خلق و کهنه شدند
گذر نکرده بر اوراق او غبار خزان
به پیش هیبت "فاتوا بمثله"، فُصَحا
گرفتهاند سر انگشت عجز را به دهان
زبان به کام گرفتند جمله لال شدند
چو گفت "فاستمعوا له و اَنصِتوا"، یزدان
بشر کجا و توان سخن چو او گفتن
زبان هیچ بشر نیست مرد این میدان
نگاه کن و بدان "اُنزل بعلم الله"
اگر که بهتر از این هست هاتِ بالبرهان
طناب اگر که بخواهی بیا که "انزلنا"
طناب عرش الهی ست گشته آویزان
نشستهاند همه انبیا بر این سفره
به لقمهای که بگیری از آن شوی لقمان
فدای نثر روانش شود هزاران نظم
که داده است پریشانی مرا سامان
هزار فتنه بیاید هزار فتنه رود
به زیر سایهٔ قرآن نمیشوم نگران
چنان پر است کتاب خدا ز وصف علی
شود علی، بشود این کتاب اگر انسان
ببین به غیر علی کیست "باء بسم الله"؟!
ببین شدست علی بر کتاب حق عنوان
بدون نقطه چه معنا دهد کلام کسی؟!
علیست مُظهِر قرآن و معنی "تبیان"
خطاب آمده "بلّغ" : "علی ولی الله"
که در غدیر شود حق چو آفتاب عیان
به برکت علی "اکملتُ دینَکُم" آمد
که با ولایت او کامل است این بنیان
خلافت است فقط لایق علی آری
"لَقَد تَقَمَّصَها" دیگری که وای بر آن
کسی که شیعه او نیست، غرق میگردد
علیست کشتی نوح و علیست کشتی بان
هر آنچه گفته نبی در حق علی وحی است
مُطَهّر است نبی از خطا و از هذیان
بدون حب علی راه بدتر از چاه است
به کعبه نه که رسد آخرش به ترکستان
علی الصباح قیامت خدات میپرسد
چه شد که بعد نبی، "اتبعتم الشیطان"
به حکم آیه "واتوا البیوتَ من ابواب"
ز درب خانه نبی را فقط شوی مهمان
علیست باب ورودی علم پیغمبر
گمان مکن که بود شهر بی در و دربان
علیست سرّ "یدالله فوق ایدیهم"
که اوست آیت عظمای حق به عالمیان
علیست علّت جمع ضمیر "انفسنا"
به جز علی چه کسی بوده بر پیمبر جان
علیست هادی امت پس از نبی به صراط
صراط نیست برای مُحبّ او لغزان
علیست وجه خداوند "ذوالجلال" بلی
در آن زمان که شود "کُلُّ مَن علیها فان"
علیست ساقیکوثر، علیست رحمت محض
و غیر اوست سرابی که "یَحسَبُ الظَمئان"
علیست صاحب علم کتاب و شاهد وحی
کجاست عالم و جاهل به یکدگر یکسان؟!
علی و فاطمه مصداق آن دو دریایند
به جز حسینوحسن نیست لُؤلُؤ و مَرجان
قسم به آیه "تَبّت یدا" بریده شود
دو دست هر کهزند دست جز بر ایندامان
اگرکه تیغ به رویم کشند میمانم
نمیشوم ز مسیر غدیر رو گردان
به حشر گرکه شفاعت کند گناه مرا
ثواب میخورد آن روز غبطه بر عصیان
بگیر دست مرا بیقرارِ نام تو ام
کویر خشک منم من ، تویی تویی باران
فقط ترنم نام تو جان دهد ما را
شبیه آب خنک در میان تابستان
سخن به آب رسید و ز غصه آب شدم
عطش چه کرد که صار السماء مثل دخان
رسیده است خطاب "ارجعی الی ربک"
خدا کند نخورد سنگ بر لب و دندان
فدای قاری قرآن که تشنه لب بود و
نداد جرعهٔ آبی کسی به آن عطشان
آهای شمر! تو را ذرهای طهارت نیست
مزن بدون وضو دست خویش بر قرآن
«اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَالفَرَج»
«اللهم العَن الجِبت والطّاغوت والنّعثل»
.
.
#امام_زمان
#مناجات_محرمی
#پیشواز_محرم
#امام_حسین #گودال_قتلگاه
نظر به رویِ تو شد قبلهگاهِ آمالم
تَرَحُمی بنما کن نظر به احوالم
نوشته رویِ جبینم: فراق تا به ابد
بنالم از غمِ دل یا بدیِ اقبالم؟
من آن کبوترِ بامم که هرکجا رفتم
به سنگِ تهمتِ مردم شکسته شد بالم
فقط ضمانت تو گشته مُهرِ تمدیدی...
به توبه نامهی بی اعتبارِ هرسالَم
نه پایِ رفتنی هست و نه رویِ آمدنی
بگو چه چاره کنم من زدستِ اعمالم
صدایِ پایِ مُحرَم به گوش میآید
شبانهروز به یاد حسین مینالم
**
صدا زد از تَهِ گودال خواهرم برگرد
برو به خیمه عزیزم نیا به دنبالم
برو به خیمه نبینی بُریدنِ سر را
وگرنه پیر شوی پایِ جسمِ پامالم
✍ #قاسم_نعمتی
........................................................................
کانال اشعار حسینی ایتا
http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
گروه اشعار حسینی
https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
.
#پیشواز_محرم
#طلیعه_محرم
اشعار سرخ دلشکنش را بیاورید
دمنوحههای سینهزنش را بیاورید
دارد صدای قافله از دور میرسد
اسپندِ وقتِ آمدنش را بیاورید
بعد از کتیبههای حسینیه زودتر
سینیِ چایریختنش را بیاورید
دادم لباس مشکی خود را به مادرم
آری بساط دوختنش را بیاورید
دلشورههای خواهر او بیشتر شده
اسباب غمنداشتنش را بیاورید
دارد به قتلگاه چه نزدیک میشود
زینب! رباب! پیرهنش را بیاورید
**
حالا رسیده عصر دهم، گفت خواهرش:
اموال غارتیِ تنش را بیاورید
✍ #محمدجواد_پرچمی
.......................................................................
کانال اشعار حسینی ایتا
http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
گروه اشعار حسینی
https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
.
#طلیعه_محرم
خدایا از دلم غم را نگیری
ز چشمم اشک نم نم رانگیری
قسم بر آن سر بروی نیزه
از این نوکر محرم رانگیری
#علیرضا_توانا✍
.
.
#رباعی ها
تقدیم به بانوان #حجاب
-------
چون جلوه ی پاک آفتاب است حجاب
تابنده تر از فروغ ناب است حجاب
در گلشن بی غبار هستی ، ای زن
آیینه ی پاکی ات حجاب است حجاب
ای زن گل تقوی به گلستانت باش
دایم پی حفظ عهد و پیمانت باش
ایمان تو ارزش تو را هست گواه
چون در به صدف حافظ ایمانت باش
در نور حجاب زندگی شیرین است
ایمان و عفاف در خور تحسین است
در راه کمال خویش بردار قدم
تقوی به طلب که ارزش زن این است
چون غنچه نهان به دامن گلشن باش
رخشنده تر از آینه ها روشن باش
شیطان به کمین تو نشسته ست ، هلا
در سنگر چادر از خطر ایمن باش
؛؛؛؛؛؛؛؛
حاج محمود تاری "یاسر"✍
.
.
#حجاب
از قلب صدف کشیده بیرون دُر را
تا زنده کند رسم رضـا قلـدر را
آینده به عمق درد پی خواهد برد
نسلی که نداشت حـرمت چادر را
#محمدجواد_منوچهری ✍
#چادر
.
.
#میثم_تمار
مشغول به ذکـر حیدر کراریم
ما دست از او نمی شود برداریم
بر دار حوادثیم و در راه علی«ع»
شاگـرد کلاس میثم تماریم
#محمدجواد_منوچهری ✍
.
.
#مباهله
با قصـد مباهلـه بـه میدان آمد
با هرچه که داشت، از دل و جان آمد
دیدند مسیحیان نجران، احمد ...
با حوریـه و لولوء و مرجان آمد
#محمدجواد_منوچهری ✍
.
.
#هیئتی
#امام_حسین
شکر خدا که منصب نوکر به ما رسید
ما را دوباره حضرت خیرالنساء خرید
یک روح تازه در تن بی جان ما دمید
ما را به سمت هیئت خون خدا کشید
با یک نگاه فاطمه ما هیئتی شدیم
با گریه در حسینیه ها قیمتی شدیم
بر روی عرش،خیمه ی ارباب دایر است
بانی، خدا و حضرت جبریل ذاکر است
شرح کلام حضرت صادق وَ باقر است
یک قطره اشک بر گنه شیعه طاهر است
با اشک ِدر مجالس روضه ست شیعه پاک
هر کس که نیست معتقد ِ این، شود هلاک
بیمار لاعلاج در اینجا دوا گرفت
دکتر جوابکرده در اینجا شفا گرفت
با گریه در حسینیه آب بقا گرفت
با ذکر یا حسین طریق خدا گرفت
درد شفا گرفته ی عالَم دهد گواه
اینجا سخن ز درد ومریضی ست اشتباه
الحق چراغ خیمه، سراج هدایت است
هرکس که روضه آمده اهل سعادت است
راهی که سمت خیمه رود راه جنّت است
درب ورودی اش، در ِ ابواب رحمت است
بر سردر حسینیه ها دست حق نوشت:
واجب شده به گریه کن ِ روضه ها بهشت
هر کس که کور آمده بینا شده به اشک
مَحرم برای عالم معنا شده به اشک
راحت ز ترس محشر فردا شده به اشک
به به محبّ حضرت زهرا شده به اشک
اشکی که از دو دیده ای نوکر چکیده است
مرهم برای فاطمه ی قدخمیده است
این روزها مسافر کرب وبلا شده
رفته کنار آن تن ِ از خون حنا شده
آن پیکری که زخمی ِسنگ و عصا شده
در زیر نعل تازه ی دشمن رها شده
گوید میان آه دل و اشک بی کران
عجّل علی ظهورک یا صاحب الزّمان
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
...........................................................................
کانال اشعار حسینی ایتا
http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
گروه اشعار حسینی
https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
.
#مناجات #امام_حسین
#دنیای_برای
#اللهم_الرزقنا
دنیا برای دیدن تو آمدم حسین
سنگ محبت تو به سینه زدم حسین
هرچند روسیاهم و خیلی بدم حسین
هرگز مکن ز درگه لطفت ردم حسین
آقا به حق فاطمه دل را بخر حسین
این اربعین به کربوبلایم ببر حسین
عمری ست نوکر هَیَآتت منم حسین
خرج مجالست شده جان وتنم حسین
در زیر خیمه های تو سینه زنم حسین
حالا بیا تو موقع جان کندنم حسین
بنما به حال نوکر خود یک نظر حسین
این اربعین به کربوبلایم ببر حسین
پیراهن سیاه تو دارم به تن حسین
با بغض دشمنت شده ام لطمه زن حسین
دارم نشان نوکری ات بر بدن حسین
شد شهر کربلای تو،دل را وطن حسین
تنها تویی به مرز حریمت گذر حسین
این اربعین به کربوبلایم ببر حسین
دل را قتیل روضه ی غمناک کن حسین
با چند قطره اشک مرا پاک کن حسین
یا که مرا تو زائر افلاک کن حسین
یا زیر پای زائر خود خاک کن حسین
دارد دلم دوباره هوای سفر حسین
این اربعین به کربوبلایم ببر حسین
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
.
...........................................................................
کانال اشعار حسینی ایتا
http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
گروه اشعار حسینی
https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
.
#امام_زمان
#مناجات_مهدوی_حضرت_مسلم_علیه_السلام
شب اول محرم
#مناجات_انتظار
السلام علیک یا صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف
مولای ما که اشک نگاهت مداوم است
بر قلب تو همیشه غم ِشیعه حاکم است
بنگر که ما اسیر هزاران بلا شدیم
بهر نجات شیعه ظهور تو لازم است
پایان بده به غیبت خود صاحب الزّمان
دیگر بیا که غیبت تو، درد دایم است
داری به تن، لباس عزا ای غریب عصر
در سینه ی تو داغ شرربار مسلم است
داری برای غربت او گریه می کنی
او بی پناه در وسط قوم ظالم است
نامه نوشته کوفی ملعون ولی کنون
تنها به فکر رأس حسین و غنائم است
نامه نوشته کوفی و با اهل خود حسین
سمت دیار مردم بد عهد،عازم است
حالا به روی بام به وقت شهادتش
از نامه ی نوشته به ارباب ، نادم است
گردد به روی بام، سر از پیکرش جدا
زیرا برای عشق ِبه ارباب، مجرم است
صدشکر،دخترش سر او را ندیده است
ناموس او احاطه میان ِ محارم است
انگشترش نرفته به غارت به وقت مرگ
رأسش بریده گشته و انگشت سالم است
#شب_اول_محرم
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
.
...........................................................................
کانال اشعار حسینی ایتا
http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
گروه اشعار حسینی
https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab