eitaa logo
برش‌ ها
408 دنبال‌کننده
1.7هزار عکس
453 ویدیو
38 فایل
به نام خدای شهیدان در برشها شهدا دست یافتنی اند. اینجا فرهنگ جهاد و شهادت را به صورت آهسته، پیوسته و به دور از هیاهو روایت می کنیم تا بتوان آن را زندگی کرد. سایت http://www.boreshha.ir/ آپارات www.aparat.com/boreshha.ir بارش فکری @soada313_admin
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥الگویی که می شود به جهانیان معرفی کرد ✂️برش ها - پایگاه جامع سیره شهدا 🇮🇷@boreshha🇵🇸 🌍http://www.boreshha.ir
🔺زیر هر تار مویت... ◽️سرهنگ خلیل صرّاف: 🔹شهید بابایی بیشتر وقت‌ها سرش را با نمره چهار، ماشین می‌کرد و لباسی کاملا معمولی به تن داشت، برخلاف او، من لباس آمریکایی می پوشیدم و عینک خلبانی می زدم و در راه بندها برای اینکه راحت رد شویم، خودم را سرهنگ بابایی معرفی می کردم. ایشان هم واکنشی نشان نمی‌دادند 🔸یک روز ازش پرسیدم: «شما با این حوانی و موهای زیبا، چرا همیشه سرتان را ماشین می‌کنید». ایشان سکوت کردند و چیزی نگفتند. ⚡️یکی از روزهای عملیات در منطقه، بعد از نماز صبح جلوی آینه مشغول مرتب کردن موهایم بود که صدای خنده شهید بابایی مرا به خود آورد. او کنار سوله دراز کشیده. او از جایی که خوابیده بود نیم‌خیز شده و به من نگاه می‌کرد. 🔻ادامه در مطلب بعد👇 ✂️برش ها - پایگاه جامع سیره شهدا 🇮🇷@boreshha🇵🇸 🌍http://www.boreshha.ir
🔺ادامه مطلب قبل👆 🍁گفت: می‌خواهی یکی از دلایل تراشیدن سرم را برایت بگویم؟ من الان یک ربع تمام است که می‌بینم جلو آینه ایستاده‌ای و موهایت را چپ و راست می‌کنی. می‌دانی که زیر هر تار مویت یک شیطان خوابیده؟ ☄غرور این موها، تو را در جلو آینه نگه داشته و فکر می‌کنی که اگر موهایت را به‌طرف چپ شانه کنی، خوش‌تیپ‌تر خواهی شد و یا بالعکس؛ ولی من سرم را از ته تراشیده‌ام و یک قیافه معمولی به خود گرفته‌ام؛ قیافه معمولی هم هیچ‌وقت انسان را مغرور نمی‌کند». 💢من دیگر حرفی برای گفتن نداشتم. از صحبت‌های او دریافتم که چقدر با نفسش مبارزه کرده. 📚کتاب پرواز تا بی نهایت ✂️برش ها - پایگاه جامع سیره شهدا 🇮🇷@boreshha🇵🇸 🌍http://www.boreshha.ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♨️🤲اگر شهادت می‌خوای، باید... 🔺به روایت ✂️برش ها - پایگاه جامع سیره شهدا 🇮🇷@boreshha🇵🇸 🌍http://www.boreshha.ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔺یحیی السنوار جانشین هنیة شد. 📹 صهیونیست‌ها از او می‌ترسند 1⃣ میخا کوبی افسر ارشد شاباک: السنوار، فردی زیرک است که هر کاری برای آسیب رساندن به اسرائیل انجام خواهد داد. 2⃣ ژنرال بیتی لاها رئیس سابق اطلاعات زندان‌ها: السنوار ما را خوب می‌شناسد، نقاط ضعف ما را می‌شناسد و روانشناسی جامعه اسرائیل را مطالعه کرده‌است. ✂️برش ها - پایگاه جامع سیره شهدا 🇮🇷@boreshha🇵🇸 🌍http://www.boreshha.ir
دست‌نوشته فرمانده شهید فؤاد علی شکر «آن‌چه را که شهید سید عباس موسوی فرمودند، تکرار می‌کنم: اسرائیل مقداری از توان ما را دیده است و روزی خواهد رسید که تمام توان ما را (یا بخشی از آن را در جنگ آینده) می‌بیند؛ و این همان چیزی است که به آن‌ها قول می‌دهم.» ✂️برش ها - پایگاه جامع سیره شهدا 🇮🇷@boreshha🇵🇸 🌍http://www.boreshha.ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎞 | 🎥 روایتی از نحوه اسارت و شهادت محسن حججی در سالروز شهادتش 🔻 تاجیک، راوی دفاع مقدس: وقتی ترکش به پهلو شهید حججی می‌خورد، بیهوش می‌شود و بچه‌ها فکر می‌کنند شهید شده است و عقبگرد می‌کنند. 🔹شهید حججی در سوریه اسیر می‌شود اما در عراق سر او بریده می‌شود. ✂️برش ها - پایگاه جامع سیره شهدا 🇮🇷@boreshha🇵🇸 🌍http://www.boreshha.ir
هر روز در پادگان او را می‌دیدم از این رو به آن رو شده بود باورم نمیشد این همان محسن باشد که قبلا با هم شیطنت می‌کردیم. حرف های خوبی می‌زد گاهی ازش می خواستم که نصیحتم کند. می گفت هر روز قرآن بخوان حتی شده یک صفحه یا یک آیه. خیلی موثر ه. سوره قیامت را دوست داشت خصوصاً شش آیه ی اولش را. می‌گفت وقتی خدا میگه اثر انگشتت رو درست کرده حس می کنی خدا همیشه دنبالت هست. باید خدا رو با تمام وجود باور کرد. 📚کتاب سرمشق، به کوشش مؤسسه شهید کاظمی، ناشر: انتشارات شهید کاظمی. چاپ اول، بهار ۱۳۹۸. صفحه ۱۸۴. ✂️برش ها - پایگاه جامع سیره شهدا 🇮🇷@boreshha🇵🇸 🌍http://www.boreshha.ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📌 📎 «بالاتر از شهید» ♦️ زائر حسین(ع) هنگام بازگشت از زیارت، هیچ گناهی ندارد، و درجاتش چنان بالا رفته که کسى که به خاطر خدا در خون خویش غلتیده نیز به آن نمى‌‏رسد. 📚کامل الزیارات، ص۲۷۹ ✂️برش ها - پایگاه جامع سیره شهدا 🇮🇷@boreshha🇵🇸 🌍http://www.boreshha.ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ناگفته‌هایی از مبادله پیکر شهید حججی با داعش 🔺 8 سال بعد از شهادت شهید محسن حججی ناگفته‌هایی از مبادله پیکرش با داعش ✂️برش ها - پایگاه جامع سیره شهدا 🇮🇷@boreshha🇵🇸 🌍http://www.boreshha.ir
هدایت شده از کیهـــان آنلاین
🔰 حماس: سامر الحاج در حمله ددمنشانه دشمن صهیونیست شهید شد 🔸حماس شهادت فرمانده خود در لبنان بر اثر حمله هوایی رژیم صهیونیستی را تایید کرد. @Kayhan_online
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📢 ویژه 📹 نماهنگ | مدافعان حرم و درخشش جهان‌نگری انقلاب ☝ از عیادت رؤسای رژیم صهیونیستی از زخمی‌های داعشی تا برباد رفتن ۷تریلیون دلار آمریکا در منطقه! ✏️ رهبر انقلاب: حرکت مدافعان حرم این را خنثی کرد؛... توانستند یک نقشه‌ی مهمّ پُرخرجِ حساب‌شده‌ی دستگاهِ استکبار و استعمار را بکلّی خنثی کنند؛ این جهان‌نگری انقلاب خیلی چیز مهمّی است. ❤️ رحمت خدا بر شهید سلیمانی، که مبدع این فکر و این کار مرحوم شهید سلیمانی بود. 🗓 ۱۸مرداد، سالروز شهادت شهید حججی و روز بزرگداشت شهدای مدافع حرم 💻 Farsi.Khamenei.ir
درسی-از-شهید-رنجبران-رحمة-الله-تعالی-علیه.mp3
5.3M
🔺شما اسیرید جمال نیستید! 🎙خاطره ای از شهید رنجبران به روایت حجت الاسلام حامد کاشانی ✂️برش ها - پایگاه جامع سیره شهدا 🇮🇷@boreshha🇵🇸 🌍http://www.boreshha.ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📌خاطرۀ ناب استاد پناهیان از شهدای دستۀ حبیب 🌱 کجا هستند این شهدا ... 👈🏻 از مبحث "انحطاط متحجّرانه؛ انعطاف‌پذیری متفکّرانه" 🕌 در هیئت میثاق با شهدا، دانشگاه امام صادق(ع)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔶 پاسخ متفاوت دختر شهید فواد شکر به یک سوال اولین لحظات پس از شنیدن خبر ترور و شهادت فواد شکر چگونه گذشت؟
📚کتابخانه خاطرات اسارت •|🇮🇷 ۲۶ مرداد سالروز بازگشت پرستوها گرامی باد🕊🇮🇷|• 📙📘📗📕📒📔📓 📖پایی که جا ماند👈دانلود 📖تو و جبهه👈دانلود 📖خاطرات سرلشکر حسین لشکری👈دانلود 📖موصل،روایت هفت مرد از اسارت👈دانلود 📖آخرین خاکریز👈دانلود 📖فرزندان خاک👈دانلود دفاع مقدس 📖حکایت زمستان👈دانلود 📖خاک های نرم کوشک👈دانلود 📖دفاع مقدس در کلام امام خامنه ای👈دانلود 📖مرواریدهای بی نشان👈دانلود 📖حسین پسر غلامحسین👈دانلود 📖سلام بر ابراهیم👈دانلود 📖دا👈دانلود فتنه ۸۸ 📖نامزد شهادت👈دانلود مدافعان حرم 📖دمشق شهر عشق👈دانلود 📖تنها میان داعش👈دانلود 📖پسرک فلافل فروش👈دانلود 📙📘📗📕📒📔📓
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 به شایعات توجه نکنید! این بود ✂️برش ها - پایگاه جامع سیره شهدا 🇮🇷@boreshha🇵🇸 🌍http://www.boreshha.ir
💌برای دسترسی به خاطرات کانال می توانید از هشتگ های ذیل استفاده بفرمائید. (فهرست به تدریج به روز می شود). 💢پاسداشت شهدای شهریور ماه 📆یکم شهریور ✅شهادت 🔅ولادت 🔅ولادت خواه 🔅ولادت 🔅ولادت 📆دوم شهریور ✅شهادت 🔅ولادت 📆سوم شهریور 🔅ولادت 🔅ولادت 📆چهارم شهریور 🔅ولادت 📆ششم شهریور 🔅ولادت 📆هفتم شهریور 🔅ولادت 🔅ولادت 📆هشتم شهریور ✅شهادت ✅شهادت ✅شهادت 📆نهم شهریور ✅مفقود شدن 📆دهم شهریور ✅شهادت 🔅ولادت 📆یازدهم شهریور ✅ شهادت 📆سیزدهم شهریور 🔅ولادت 📆هفدهم شهریور 🔅ولادت 📆نوزدهم شهریور 🔅ولادت 📆بیستم شهریور ✅شهادت 🔅ولادت 📆بیست و یکم شهریور 🔅ولادت 📆بیست و دوم شهریور 🔅ولادت 📆بیست و سوم شهریور 🔅ولادت 📆بیست و هشتم شهریور 🔅ولادت 📆سی ام شهریور 🔅ولادت ✂️برش ها - پایگاه جامع سیره شهدا 🇮🇷@boreshha🇵🇸 🌍http://www.boreshha.ir
🔺احساس قدرت! 🔹در ایامی که سید اسدالله رئیس یازمان زندانها بود یک گروه خبرنگار خارجی برای مصاحبه با ایشان به سازمان زندانها آمدند. 🔸مصاحبه ی خیلی خوبی شد. طبق عادت، اسدالله آن شب هم در زندان ماند، درست مثل دوران دادستانی کمتر به خانه می رفت. ⚡️ شب از نیمه گذشته بود صدایی توجه یکی از کارمندان سازمان را به خود جلب کرد. از سرویسهای بهداشتی زندانها صدایی می آمد. جلوتر رفت. اسدالله را دید که دارد سرویس ها را می شوید. 🍁 باتعجب پرسید: «حاج آقا شمایید؟ چه کار می کنید؟» 💢اسدالله گفت: «محمد علی! امروز که با خبرنگاران مصاحبه می کردم. یک لحظه احساس قدرت کردم فکر کردم خیلی تو اوجم، آمدم اینجا رو بشورم که بدونم هیچی نیستم». 📚کتاب از جنس لاجورد، نوشته مهدی خدادادی، صفحه ۱۲۱-۱۲۰. ✂️برش ها - پایگاه جامع سیره شهدا 🇮🇷@boreshha🇵🇸 🌍http://www.boreshha.ir
🔺مرگ آگاهی! 🍁نشسته بود کنار ساحل. با خودش زمزمه می کرد و اشک می ریخت. ▪️پرسیدم: چه می خوانی؟ التماس دعا. ▫️گفت: روضه حضرت علی اصغر (ع) را می خوانم؛ چون مثل ایشان شهید خواهم شد. جزئیات و نحوه شهادتش را هم تعریف کرد. 🔹باورم نشد. چون اولین بارش بود که به منطقه اعزام شده بود و اصلا قرار نبود خط مقدم ببرندش و اینجا خط سوم بود و اثری از تیر و ترکش جنگ در آن نبود. 🔸 من ناباورانه راهی عملیات شدم. از عملیات که برگشتم شهید شده بود. تیر هم خورده بود به گلویش مثل علی اصغر (ع). ع ع ▫️راوی: برادر خرسند 📚، حسین کاجی، انتشارات حماسه یاران، چاپ دوم 1395، ص 141 . ✂️برش ها - پایگاه جامع سیره شهدا 🇮🇷@boreshha🇵🇸 🌍http://www.boreshha.ir
🔺 در اسارت! ◽️روایت اربعین اسارت به روایت سیدناصر حسینی‌پور از زندان‌های مخفی عراق 🔹جریمه مداحی برای اربعین 🔸میشه دوتا دیگه بیشتر بزنی 🍁قسمت اول | دوم | سوم ✂️برش‌ها - پایگاه جامع سیره شهدا 🇮🇷@boreshha🇵🇸 🌍http://www.boreshha.ir
◽️یکشنبه دهم مهر ۱۳۶۷ - تکریت - کمپ ملحق 🔹اربعین آقا امام حسین است. برای اجرای برنامه‌های مذهبی محدودیت داشتیم. حیدر راثی را می‌شناختم. تُرک بود و بچه گوگان تبریز، یکی دو بار به‌دور از چشم عراقی‌ها برای بچه‌ها نوحه خوانده بود، مجذوبش شدم. با او رفیق بودم. حیدر می‌دانست مداحی می‌کنم. 🔸قبل از ظهر سراغم آمد. می‌خواست برای بچه‌های بازداشتگاه هفت و شانزده به مناسبت اربعین برنامه اجرا کنیم. می‌دانستم عراقی‌ها اگر موقع مداحی سر برسند، کارمان ساخته است. حیدر برای بازداشتگاه هفت مداحی کرد و من برای بازداشتگاه شانزده. ⚡️ مداحی ترکی حیدر با آن صدای حزین و زیبایش اشک همه را درمی‌آورد. بیشتروقت‌ها سراغش می‌رفتم و می‌خواستم برایم بخواند. با مناسبت برای همه می‌خواند و بی‌مناسبت برای من. 🍁وقتی حیدر می‌خواند، ناخودآگاه گونه هامان خیس می شد. نمی‌دانم چرا مداحی ترکی این همه حزن‌انگیز است. در اردوگاه فارس‌ها از مداحی ترکی بیشتر لذت می‌بردند با اینکه خیلی از بچه‌ها ترکی نمی‌فهمیدند، وقتی حیدر می‌خواند با سوز، اشک می‌ریختند. شاید این راز و رمز مداحی حزن‌انگیز ترکی که آن‌گونه دل آدم‌ها را می‌برد، به دلیل علاقه بیش از حد ترک‌ها به آقا «ابوالفضل‌العباس» است. 🔻ادامه در مطلب بعد👇 ✂️برش‌ها - پایگاه جامع سیره شهدا 🇮🇷@boreshha🇵🇸 🌍http://www.boreshha.ir
🔺ادامه مطلب قبل👆 🔷در دو بازداشتگاهی که من و حیدر مداحی کردیم دو نفر از بچه‌ها آیینه‌دار پنجره بودند. آنها با آیینه راهروی بازداشتگاه را دید می‌زدند. قرار بود به‌محض دیدن نگهبان‌ها، آیینه‌دار خبرمان کنند. با اینکه قرار ما هنگام آمدن نگهبان‌ها قطع موقت مداحی بود. عراقی‌ها که آمدند از بس حس و حال معنوی بچه‌ها بالابود، مداحی را قطع نکردیم و اشاره آیینه‌دارها باعث قطع برنامه نشد. 💢نگهبان‌ها پشت پنجره حاضر شدند. من با دیدنشان مداحی‌ام را قطع نکردم. حواسم به نگهبان‌ها و حرفه‌هایشان نبود. کریم حرف‌های حامد را از پشت پنجره ترجمه می‌کرد «عالیه، خیلی خوبه یعنی شما اینجا را این قدر امن و بی‌خطر دیدید که نوحه بخونید و سینه بزنید. پدرسوخته‌های مجوس! بلایی به روزتون بیارم که خود حسین بیاد اینجا کمکتون». 🔅من و حیدر را به اتاق سرنگهبان بردند. سعد، عصبانی بود: «من در جبهه‌های جنوب، اسرای شما را دیدم که پشت پیراهنشان و حتی روی پیشانی‌بندهایشان نوشته بودند "مسافر کربلا". شما می خواید کربلا را تصرف کنید؟ شما خوب بود یک دستگاه تریلر می‌آوردید، کربلا رو می‌گذاشتید روی تریلر و با خودتون می‌بردید ایران و دست از سر ما برمی‌داشتید! ♻️صحبت‌های سعد، ولید و حامد در رژیم ضد شیعی صدام دور از انتظار نبود. حامد گفت: «شما که قانون اردوگاه را زیر پا می‌گذارید، میدونید تو ماه محرم و ایام عاشورا هیچ عراقی تو حرم حسین پر نمی زنه، گریه ممنوع، عزاداری ممنوع، نوحه ممنوع، تجمع ممنوع. زیارت حسین ممنوع، تفهیم شد؟!» 🔻ادامه در مطلب بعد👇 ✂️برش‌ها - پایگاه جامع سیره شهدا 🇮🇷@boreshha🇵🇸 🌍http://www.boreshha.ir
🔺ادامه مطلب قبل👆 💠امشب که خلیل برای آمار وارد بازداشتگاه شد، عصبانی بود. خلیل مقید به قانون و دستورات مافوقش بود. بیشتر اوقات که نگهبان‌ها در برخوردهایشان افراط می‌کردند، آنها را تنبیه می‌کرد، اما تنبیه کسانی که برای امام حسین (ع) عزاداری می‌کردند، سنگین بود و خلیل رحم در کارش نبود. علتش سیاست صدام و حزب بعث در ایام محرم بود. محدودیت کامل. 🌱 به دستور سروان خلیل، من و حیدر هر کدام به هفتاد ضربه کابل محکوم شدیم. حامد، حیدر را زد و ولید مرا. وقتی هفتاد ضربه کابل را نوش جان کردیم، حیدر با همان لهجه ترکی و دوست‌داشتنی‌اش دوبار تکرار کرد: «سیدی؛ سنی ننه وین جانی ایکی دانا شالاق ویر؛ جون مادرت دو تا کابل دیگه هم بزن؟». -کابل‌ها به سرتون خورده گیج شدید، خواهش نمی خواد. -نه اتفاقاً خیلی هم حالم خوبه و می دونم چه میگم. حامد درحالی‌که به هر کداممان دو کابل دیگر کوبید گفت: «هذا اثنین؛ این هم دو کابل دیگه یالا برید گم شید، از جلو چشمم دورشید!». 🌷وقتی برمی‌گشتیم بازداشتگاه گفتم «حیدر! مثل‌اینکه راستی راستی حالت خوش نیست. چرا گفتی دو کابل دیگه بزنن؟ -حضرت‌عباسی نفهمیدی چرا؟ -نه نفهمیدم. - آقا سید! خواستم زند بشه. ارزشش رو داشت که به‌خاطر اربعین آقا امام حسین هر کدوممون هفتاد و دو کابل بخوریم، خدا؛ وکیلی ارزش نداشت؟ 🌴یکه خوردم. این حرف را که شنیدم خیلی خجالت کشیدم از خودم بدم آمد و کم آوردم. این فکر و عشق و حسین دوستی حیدر برای من درس داشت این را که شنیدم احساس آرامش کردم گفتم: «چرا خدایی می‌ارزید». ذهن حیدر به کجا رفته بود. می‌گفت: «بذار به تعداد شهدای کربلا کابل بخوریم به‌خاطر همین عقیده و مرامش بود که وقتی نوحه می‌خواند، حتی سامی و قاسم نگهبان‌های عراقی هم تحت‌تأثیر مداحی‌اش قرار می‌گرفتند. 📚کتاب پایی که جاماند، ۳۸۷-۳۸۵. ✂️برش‌ها - پایگاه جامع سیره شهدا 🇮🇷@boreshha🇵🇸 🌍http://www.boreshha.ir